18
ستاد اهنما را: دی دکتر تجوی جناب آقایشکده زبانی دانمه طباطباینشگاه ع دا خارجی هایای ترجمهراتژی ه است مقطع کارشناسیشجویانت آموزش به دان جهلفقاریلی ذوا شای12/6/1390

(Terminology and Equivalency Strategies in Translation) استراتژی های راهبردی در واژه گزینی و معادل گزینی در ترجمه

Embed Size (px)

Citation preview

جناب آقای دکتر تجویدی: راهنما استاد

های خارجی دانشگاه عالمه طباطبایی دانشکده زبان

استراتژی های ترجمه جهت آموزش به دانشجویان مقطع کارشناسی

شایلی ذوالفقاری

12/6/1390

استراتژی های ترجمه جهت آموزش به دانشجویان

کارشناسی مترجمیمقطع

مقدمه:

در چند سال اخیر همواره این سوال مطرح بوده که آیا آموزش ترجمه امکان پذیر است یا خیر؟ اگر ترجمه را

، "آن بخش از ترجمه که مستلزم خالقیت 9631همزمان یک هنر و یک فن در نظر بگیریم، به گفته فرح زاد

و غیر قابل آموزش است ولی بخش دیگر آن که به تحلیلهای و توانایی بازآفرینی اثر است جنبه هنری دارد

ساختاری و معنایی مربوط میشود جنبه فنی داشته و آموزش آن میتواند راهنمای مترجمان تازه کار باشد."

و مقاالت بسیاری در ضمینه تدریس ترجمه به دانشجویان پایه نوشته شده اند و برخی از آنها توسط محققان کتابها

( در کالس 5002) بیکر که توسط آگوداوخیمنز و پرزپاردس Taxonomyمایش گذاشته شده اند. مثال به آز

ه و دتژی های تدریس شبه دست آوردند: اینکه تمام استرا مورد آزمایش قرار گرفت و نتایجی مشابه با دیگزان

ا رکار از برخی استراتژی ها توسط افراد مورد استفاده قرار نمیگیرد، مترجمان تازه یا نام برده در کالس

بیشتر استفاده کرده و از برخی اصال استفاده نمیکنند و هر زبان نیاز به استراتژی های خاص خودش را دارد و

نمیتوان انتظار داشت سیستمی وجود داشته باشد که به طور جامع و کامل همه استرانژی ها را آموزش بدهد و

.در هر زبان نیز کارایی داشته باشد

در این بازبینی تالش خواهد شد که برخی از استراتژی های ترجمه که کارایی بیشتری داشته و در ترجمه از

انگلیسی به فارسی قابل استفاده هستند با ذکز مثال یاد شود. هدف این گردآوری یافتن راهنمای آموزشی برای

ش ترجمه مقطع کارشناسی است که واحدی تدریس استراتژی های ترجمه به دانشجویان تربیت مترجم و یا آموز

به نام نخستین درسهای ترجمه را در ترم سوم میگذرانند تا برای ترجمه متون ساده در ترم آتیه آماده شوند.

متاسفانه سیستم آموزشی فعلی با کاستی های بسیار اقدام به آموزش مترجمان تازه کاری میکند که با اطالعات

لی مفنی ضعیف صرفا با حفظ کردن درسهای نظری و از سر باز کردن درسهای ع ناکافی، تمرین کم و دانش

الب اینکه بعدا در اجتماع به کار مشغول شده و با ترجمه های نادرست خود ارزش به ترم های باالتر میروند و ج

منسجم، هرچند که آرزوی داشتن سیستم آموزشیعلم و هنر ترجمه و موسسه آموزشی خود را پایین می آورند.

هماهنگ و علمی بعید به نظر میرسد، اما حتی یک آموزش پایه مناسب، تنها یک درس اصولی و مکفی میتواند

تاثیر به سزایی در افزودن دانش دانش پژوهان تازه کار داشته باشد.

تند. آن سناسب حال و به روز نییس استراتژی های پایه ای ترجمه محقیقتا هیچ یک از کتابهای موجود برای تدر

ها یا طویل و دشوار، و یا کوتاه و ناکافی هستند و یا اینکه چندین سال پیش نوشته شده اند و بازنویسی و به روز

رسانی نشده اند و با توجه به اینکه هر سال دانشجویان با اطالعات و امکانات بیشتری به دانشگاه می آیند حاال

ای پایه ای ترجمه حس میشود. هر چند که نوشتن چنین تراتژی هجای خالی یک راهنمای مناسب برای تدریس اس

ینی و گردآوری برخی از آنها نیز ب درسی ایی مستلزم سالها تحقیق و تجربه عملی است اما بازبراهنما و کتا

الی از لطف نیست.خ

استراتژی ها:

در این بخش استراتژی ها را به دو بخش تقسیم میکنیم: کلی و جزیی!

ی های کلی راه کارهایی هستند که ایده ای کلی از مشکالت ترجمه و راهکارهای آن را ارایه میدهند و استراتژ

چسترمن در مقاله خود "آموزش مترجمم را آزاد میگزارند تا خودش با توجه به راهنمایی ترجمه را انجام دهد.

نها پنچ قدم با ترجمه رهاشده استراتژی ها برای ایجاد ترجمه رها شده" اشاره میکند که مترجم نوپا ت

emancipatory از حالت عقالنی به حالت شّمی درآید. او فاصله دارد تا استفاده از استراتژی مناسب در ذهن

در فلسفه ترجمه رها شده اشاره میشود که مترجم باید آزاد باشد تا هر طور دوست دارد و صالح میداند ترجمه

ه باید عواقب آن را بپذیرد. اما پیش از رسیدن به ترجمه رها شده باید ابزار کند و در قبال آن ترجمه مسؤل بود

ترجمه، استراتزی های کلی، را در اختیار مترجم قرار داد.

معادل گزینی مناسب: خیلی ها بر این تصورند که ترجمه یعنی معادل سازی یک واژه در زبان مبدا با

جانشین آن در زبان مقصد. اما همین تعریف ساده نیز نیاز به استراتژی دارد. معموال با گشودن فرهنگ

ده بهینه از پیکره های لغات دو زبانه در مقابل هر واژه چند مدخل دیده میشود. این به دلیل عدم استفا

زبانی است که واژگان را بر اساس بسامد استفاده، میزان جدیت یا صمیمیت و ژانر استفاده طبقه بدنی

میکنند. ابتدا باید به دانشجوی تازه کار آموخت که چطور از فرهنگ لغات، که همراه ابدی مترجم خواهد

مثال:بود، استفاده کند.

A. Cousin دختر/پسرخاله، دختر/پسرعمه، دختر/پسرعمو و دختر/پسر دایی =

حتی در مواردی به عنوان ندای آشنایی مثل رفیق و دوست به کار میرود مثل جمله:

, I've got your back! cousinGo fight

B. Field )مین، منطقه... مثل:، ز= میدان، دشت، صحرا، صحرایی، معدن/محل رویش)زار

Battle field میدان جنگ =

Grass field دشت، چمنزار =

Field Rabbit خرگوش صحرایی =

Gold-field معدن طال =

Wheat-field گندم زار =

Agricultural field زمین زراعی =

Landing field منطقه فرود =

telescopeبه معنی موضوع مورد عالقه، field of interestکاربردهای دیگری نیز مثل

field ، به معنی بُرد دید تلسکوپtrack and field به معنی دو و میدانی و چندین معادل

دیگر...

C. Formal رسمی، صوری، قراردادی، دارای فکر، تفضیلی، مقید به آداب و رسوم، لباس =

شب رسمی...

Formal announcement یه رسمی= بیان

Formal marriage ازدواج صوری =

Formal Philosophy مکتب فکری =

Formal Praise تحسین تفضیلی =

Formal Man مردی مقید آداب =

Formal Wear لباس شب =

نمونه های ذیل نمونه هایی از ترجمه های اشتباه و تصحیح شده آنها ست:

9. The green rolling hills stretched for miles.

تپه های سبز غلطان تا مایلها کشیده شده بود.

تپه های سبز تا دور دستها به چشم میخورد.

5. We were working in the trees.

ما در درختان مشغول کار بودیم.

ما در جنگل مشغول کار بودیم.

6. We'd just made the fire up.

ه چیده بودیمش.آتش را تاز

آتش را تازه افروخته بودیم.

4. She wore a straw hat with a ribbon.

پوشیده بود. او کالهی کاهی با روبان

او کالهی حصیری با روبان به سر داشت.

2. The heavy, oppressive heat lingered.

گرمای سنگین ستمگر به جای مانده بود.

بود.گرمای شدیِد خفقان آور هنوز برقرار

3. His words were pregnant with anger.

کلماتش آبستن خشم بودند.

کلماتش حاکی از خشم بودند.

7. She gave aids to the people.

او ایدز را به مردم منتقل کرد.

او به مردم کمک رسانی کرد.

8. The illegal guerilla group terrorized the village.

تا را ترور کرد.گروه غیر قانونی گوریل ها روس

گروه چریکی غیر قانونی در روستا ایجاد رعب و وحشت میکرد.

1. She had a nose for that kind of work.

او برای این جورکارها دماغ خوبی داشت.

او استعداد خوبی برای این قبیل کارها داشت.

90. The air is thickened.

هوا غلیظ شده است.

هوا گرفته است.

انتخاب نوع معادل گزینی و ترجمه خوب: نوع معادل گزینی بر حسب سبک، حساسیت، تقدس، اهمیت

و هنری بودن متن فرق میکند. اینکه چه زمانی از ترجمه آزاد، واژه به واژه، گفتمانی، و یا بر حسب

و پرگفتمان ترین مباحث ترجمه است.سبک و وزن باید استفاده کرد یکی از اصولی ترین

ال: مث

معموال برای ترجمه متون مقدس مثل قرآن کریم از ترجمه واژه به واژه استفاده میشود. کتاب .9

تحت فتوای واتیکان هر ترجمه و برگردانی به هر عهد جدید مشمول این قاعده نیست چرا که

زبانی که هست با اصل انجیل برابر است. نایدا معتقد است که متن مذهبی باید با پویایی زبان

هماهنگ، در فرهنگ مقصد قابل درک و نزدیکترین برگردان به اصل طبیعی زبان مقصد

باشد.

در متون وزین مثل نظم و نثر مسجع اگر هدف از ترجمه رساندن پیام بدون خدشه متن باشد .5

ترجمه به نثر و عدم رعایت سبک مورد تایید است اما برخی معتقدند که ترجمه به نظم و نثر

ازآفرینی اثر در دستگاه مقصد است که در این صورت ترجمه نوعی اقتباس مسجع مستلزم ب

adaptation محسوب میشود و مترجم بهتر است خود طبع شعر داشته باشد مثل دیوان رباعیات

حکیم عمر خیام به قلم فیتزجرالد.

مورد توجه قرار گرفته که به نظر رویایی emancipatoryدر چند دهه اخیر ترجمه رها شده .6

هم بیشتر مورد توجه Skoposبیش نمی آید چون همگام با پا گرفتن این نظریه نظریه ایده

ترجمه رها شده مترجم را برای ایجاد هرگوده قرار گرفته و این دو نقطه مقابل یکدیگر هستند.

عواقب آن را نیز به خود او واگزار متن به دلخواه خودش آزاد میگذارد و مسیولیت تغییر در

میکند در حالی که اسکوپوس مترجم را محدود به هدف و شرایط سوق الجینشی و غیره میداند.

،تغییر در اجزای جمله: نمی توان انتظار داشت که دستور زبان در همه زبان ها پیرو یک قاعده باشند

غییر خواهند کرد حتی نقش دستوری برخی اجزا قطعا در ترجمه از زبانی به زبانی دیگراجزای جمله ت

هم تغییر میکند؛ شناخت اجزای جمله، نقش دستوری واژگان و خوانش و نگارش صحیح در جایگزینی

اجزا بسیار حایز اهمیت است.

شناخت معنای پنهان: معنای پنهان یا مفروضconnotation معنای ثانویه هر واژه است که معنای

دادهای مهم، دیگری به جز معنای لغوی آن را تداعی میکند. این معنا وابسته به فرهنگ، تاریخ، روی

تشخیص این عوامل و چگونگی برگردان آنها سند و بسیاری عوامل دیگر است. فولکلر، فرهنگ عامه پ

القا کند و یا منظور را برساند یک اصل پایه ای مهم به زبان مقصد به گونه ایی که یا همان معنا را

مثال: است.

Walk about در فارسی "پرسه زدن" معنی میشود که کلمه مبدا تداعی منفی ندارد اما کلمه مقصد

= آنها بی هدف پرسه می زدند. .They walk about aimlesslyتداعی منفی دارد.

Slow-strolling ترجممه شده که کلمه مبدا تداعی منفی ندارد اما مقصد در فارسی به "سرگردان "

= دخترکان سرگردان پارک را پر کردند. .Slow-strolling maidens filled the parkدارد.

Ambitious به "فرصت طلب" ترجمه میشود که در فارسی تداعی منفی دارد اما در انگلیسی مثبت

= او .He was an admirably ambitious young manاست و از صفات حسنه محسوب میشود.

مرد جوان فرصت طلب و قابل تحسینی بود.

نمدنه های ذیل ترجمه های نادرست و تصحیح شده از موارد معنای پنهان است:

You don't scare me; I've been to 'Nam!(9)

تو مرا نمی ترسانی من در "نام" بوده ام.

بال سرباز بودم. من از تو نمی ترسم؛ من ق

)"نام" در این جا به جنگ ویتنام اشاره دارد و گوینده ابراز میکند که در جنگ ویتنام شرکت داشته(

For Pete's sake stop shouting. (5)

به خاطر پیت دیگر فریاد نزن.

تو را به مقدسات دیگر فریاد نزن.

بوده و گفته میشود کلید دار بهشت است( )"پیت" اشاره به سنت پیتر است که از قدیسین مسیحیت

You are such a chicken! (6)

تو عجب مرغی هستی!

تو خیلی ترسو هستی!

)مرغ ها در فرهنگ انگلیسی ترسو هستند معادل جمله عامیانه "تو مثل سگ میترسی" که در فارسی

سگها به ترسو بودن معروف هستند.(

He looked eastern, rug rider type! (4)

او ظاهری شرقی مثل فرش سواران داشت!

ظاهر شرقی او مثل شخصیتهای افسانه ای بود!

(rug rider اشاره به قالیچه پرنده عالالدین دارد که در افسانه های شرقی آمده و کارتون های دیزنی

هم به آن دامن زده اند. البته برخی اوفات به حالتی توهین آمیز نیز استفاده میشود همانطور که در

ه ل بادیفارسی میتوان جمله "ظاهرش شبیه بیابانگردها بود" را به حالت توهین آمیز "قیافه اش مث

نشین ها بود" بیان کرد.(

You two are engaged? Do I hear church bells?(2)

شما نامزد کردید؟ صدای ناقوسهای کلیسا را مشنوم؟

شما نامزد کردید؟ کی ازدواج میکنید؟

)ناقوسهای کلیسا تنها در مراسم عشای ربانی، مراسم ترحیم و عروسی ها نواخته میشود. این مطلب

ورد مساجد صدق نمیکند و در فارسی وجود ندارد. سابقا از عبارت "سور و صاتمان به راه در م

است" و "یا ساز و دهلمان به راه است" نیز استفاده میشد.(

He eats like a Horse.(2)

مثل اسب غذا میخورد.

مثل گاو میخورد.

میشمارند. و تنها نجابت و وفاداری را )واضح است که در فرهنگ فارسی گاو را پرخور تر از اسب

به اسب نسبت میدهند.(

Unless you want to wear orange for the rest of your life, stay put.(3)

اگر نمیخواهی تا آخر عمرت نارنجی بپوشی تکان نخور.

اگر نمیخواهی تا آخر عمرت گوشه هلفدونی بپوسی تکان نخور.

دانی های آمریکا است در حالی کارگران زحمت کش شهرداری در )لباس نارنجی مخصوص زن

ایران نارنجی میپوشند.(

He was like a bull in a china shop.(7)

او مثل گاوی در مغازه چینی فروشی بود.

او خیلی دست و پا چلفتی بود.

)این عبارت در واقع برگرفته از یک داستان فکاهی فرانسوی است.(

Like Mrs. O'Riley's cow…

مثل گاو خانم اورایلی...

باعث و بانی شّر...

میالدی گاو خانم اورایلی با لگد زدن به یک 9800)ناخودآگاه به یاد گاو نه من شیر می افتیم اما در

فانوس آتش سوزی را در شهر شیکاگو آغاز کرد که تمام شهر را سوزاند و به افرادی اشاره میشود

شان مشکالت بزرگی برای دیگران به بار می آورد.(که کوچکترین کارهای

شناخت صنایع ادبی: صنایع ادبی در نوشتار کاربرد بسیار دارند، شناخت آنها در زبان مبدا و مقصد

که بسامد بیشتری دارند به خصوصاستعاره بسیار مهم است. آرایه هایی نظیر تشبیه، تمثیل و تلمیح

مثال: حایز اهمیت هستند.

She is like a rose. .او مثل یک رز است =

He was like a lion in battle. او مثل شیر در نبرد بود. نمونه های تشبیه =

He roars like a dragon. .او مثل اژدها غّرش میکند =

She sings like an angel. .او مثل فرشته ها آواز میخواند =

Life is a comet .زندگی ستاره ای دنباله دار است =

Love is blind عشق کور است. نمونه های استعاره =

Ice sharp sapphire sky .آسمان یخی شفاف فیروزه ای =

Stars, diamonds of the night .ستاره ها، الماس های شب =

تمثیل و تلمیح اشاره های درون متنی به وقایع تاریخی و اجتماعی هستند، مثل: بهرام که گور میگرفتی همه

که اشاره به داستان گروگان گرفته شدن ریچارد شیردل …The lion crept on Lion-heartعمر... و یا

توسط پسرعمویش پرنس جان دارد.

در وهله بعدی استراتژی های جزیی هستند که زیر شاخه هر یک از موارد باال محسوب میشوند. دانستن این

استراتژی ها در ابتدا برای دانشجو بیهوده به نظر میرسد چراکه اکثرا بر این باورند که اگر ترجمه ام درست

م؟ و یا مهم این است که معنی بدهد و عجیب بدانم از چه استراتژی ایی استفاده کرده ااست دیگر چه لزومی دارد

نباشد دیگر چه اهمیت دارد که چطور ترجمه شد؟ اما حقیقت این است که دانش استراتژی های جزیی پس از

بدل میشود و بدون تحلیل Intuitiveبه حالت شّمی rationalمدتی به ناخودآگاه منتقل میشود و از حالت عقلی

به کار گرفته میشوند.

، فرایند ترجمه را در غالب یک جدول ارایه کردند که هر مدخل به یک استراتژی اشاره 9128نی و داربلنت،وی

واژه یا عبارت بیگانه به استفاده از آن روی می آورد. داشت که مترجم در مواجهه با

Borrowing :صورتزمانی که واژه مستقیما از زبان بیگانه گرفته میشود و به همان گرته برداری

مثل: به کار میرود.

رب دو شامبر، لپ تاپ، موبایل...تلفن، تلویزیون، فاکس، ایمیل،

Calque وقتی واژه یا عبارت بیگانه از زبان مبدا گرفته شده و در زبان مقصد گنجانده :وام گیری

مثل: میشود.

Short message پیام کوتاه =

Weekend آخرهفته =

Sky-scraper آسمان خراش =

Noble-birth نجیب زاده =

Paranormal فراطبیعی =

Infra-red مادون قرمز =

Literal Translation :ترجمه واژه به واژه متن مبدا. ترجمه تحت اللفظی

نمونه های آیات قرآنی ...

Transposition :اجزای جمله در ترجمه مثال ترجمه فعل به اسم، تغییر در نقش پس و پیش سازی

اسم به ضمیر و ...

It will have been 12 years that I am translating, come end of this summer.

خواهد بود که به ترجمه مشغولم. 95تا پایان تابستان

سال میشود که ترجمه میکنم. 95آخر تابستان امسال

His mule limped along the street.

خرش لنگان لنگان در خیابان میرفت.

خرلنگش در خیابان پیش میرفت.

He limped across the street.

او لنگان لنگان از خیابان گذشت.

او در حالی که میلنگید عرض خیابان را طی کرد.

No Smoking

لطفا سیگار نکشید.

سیگار کشیدن ممنوع

He will soon be back

خیلی زود باز میگردد. او

او دیر نخواهد کرد.

Crossed Transposition زمانی که نهاد مبدا در ترجمه جای خود را :رو در رو پس و پیش سازی

به نهاد دیگری میدهد.

The town was burnt down by the enemy.

شهر توسط دشمن به آتش کشیده شد.

دشمن شهر را به آتش کشید.

The roads were made slippery by the hail.

جاده ها به خاطر بارش تگرگ لغزنده شده بودند.

بارش تگرگ جاده ها را لغزنده کرده بود.

Modulation :تغییر در زمان و شخص گوینده مطلب. پس و پیش سازی تغییر در نقوش دستوری تلفیق

محسوب میشود اما تلفیق تغییر در وجوه شناختی است، مثال جابجایی علت و معلول، زمان و مکان،

اتزاعی و عینی/علنی...

Chinese robe عبای یمانی =

You are going to have a child میشوید= شما دارید پدر/مادر

He will have been five… =...پنج سالش میشد

Equivalence :یافتن واژه یا عبارتی که همان معنای مبدا را القا کند اما لزوما شامل معادل یابی

عبارات و واژگان آن نشود.

More catholic than the Pope

کاسه داغ تر از آش

دایه مهربان تر از مادر

When in Rome, do as the Romans

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

Go big or go home

یا رومی روم، یا زنگی زنگ

Adaptation :تغییر در اجزای فرهنگی مثل تغییر نام ورزش محبوب بیسبال به فوتبال که در اقتباس

فرهنگ فارسی همان محبوبیت را القا میکند.

به قاشق زنی Halloweenمثال :

Cricket به گلف یا چوگان

Luau به چهارشنبه سوری

Compensation :وقتی بخشی از اطالعات از متن مبدا نمیتواند به دالیل سبکی یا جبران کردن

دستوری در همان مکان از متن مقصد ذکر شود و در جای دیگری آورده میشود.

"They will return." said Mary.

خواهند گشت.ماری گفت : آنها باز

She waved goodbye, heavy with grief, tears brimming in her eyes.

او با چشمانی اشک آلود، و سینه ای سنگین از غم، دستش را به نشانه خداحافظی تکان داد.

Dissolution :زمانی که برای ترجمه یک واژه یا عبارت از واژگان یا عبارات کمتری فسخ/تجزیه

صد نسبت به متن مبدا استفاده میشود.در متن مق

The night that is said the angels will descend to grant wishes

شب احیا

Ramadan, the Muslim month of fasting…

ماه رمضان

The Persian New Year…

نوروز

Concentration :زمانی که برای ترجمه یک واژه یا عبارت از وازگان یا عبارات بیشتری تمرکز

در متن مقصد نسبت به متن مبدا استفاده میکنیم.

Mardigras!

ت محصول جشن برداش

Passover!

جشن عید یهودی

Eucharistic bread

نان مراسم عشای ربانی

Amplification :برای رساندن بهتر مطلب جایی که عدم واژگانی وجود دارد از بسط دادن یعنی بسط

توضیح و تفصیل استفاده میشود.

St. Patrick's Day

زور سنت پاتریک از جشنهای ایرلندی برای بزرگداشت سنت پاتریک کشیش کاتولیک

Oktoberfest

استجشن برداشت محصول در آلمان که با رقص و پایکوبی همراه

Economy وجود دارد بارت کوتاه تری نسبت به زبان مبداصرفه جویی: زمانی که در متن مقصد ع

که در همان موقعیت استفاده میشود و همان معنی را میرساند از صرفه جویی استفاده میشود.

We'll price ourselves out of the market.

ورشکست خواهیم شد.

Islamic bonds

سکوک

Reinforcement این دو استراتژی وینی و داربلنت مخصوص زبان های فرانسه و انگلیسی هستند و :تقویت

Condensation :کاربردی در فارسی ندارند که سوای موارد مذکور باشد خالصه سازی

Explicitation :توضیح واضح اطالعاتی در متن مبدا که معانی ثانوی، تداعی و شرح صریح

مفروض هستند.

Mrs. Crawly took Miss Crawly for a stroll.

خانم اقای کراولی، دخترش دوشیزه کراولی را برای پیاده روی بیرون برد.

He instructed the patient to refer to a female doctor for her condition.

آقای دکتر از زن بیمار خواست تا برای درمان بیماریش به یک دکتر زن مراجعه کند.

Implicitation :استفاده از معانی ضمنی و مفروض در متن مقصد برای ترجمه توضیحی شرح ضمنی

و صریح در متن مبدا.

The applicant must submit his or her application by the end of the day.

متقاضی باید تا پایان روز فرم خود را تحویل دهند.

They went to the hoe-down and wore off their soles.

آنها به مراسم پایکوبی رفتند و حسابی خوش گذراندند.

Generalization :ترجمه واژه یا عبارت به گونه ای کلی تر از مبدا به مقصد کلی سازی

I don't like Rottweilers.

من از سگها خوشم نمی آید.

I'm not really good at waltz.

من رقّاص خوبی نیستم.

Particularization :ترجمه واژه یا عبارت به گونه ای جزیی و دقیقتر از مبدا به مقصدشرح دقیق

How many siblings does he have?

او چند خواهر و برادر دارد؟

Do you want some peanuts?

No I'm allergic to nuts.

بادام زمینی میخوری؟

نه من به بادام زمینی حساسیت دارم.

Articularization :مشابه شرح صریح است. بیشتر برای روشن تر کردن مقصود متن مفصل سازی

در استفاده از ضمایر و قیدها به کار میرود.

Juxtaposition توضیحات اسمی، زمانی و مکانی. استفاده از قیدها و ضمایر به جای :برعکس سازی

On the day of All Hallows Eve…

...آن روز

The foreign man wearing black garments…

غریبه سیاه پوش...

Grammaticalization :استفاده از عبارت دستوری برای جایگزینی عدم واژگانی یا بدل دستوری

قید ها و ضمایر.

A man in a blue suit…

مردی که کت آبی به تن داشت...

The girl on the wooden bench…

دختری که روی نیمکت چوبی نشسته بود...

Lexicalization :استفاهده از واژه برای جایگزینی عبارات بدل واژگانی.

A ruby colored horse…

اسب کهر...

He was perched in lotus position…

چهارزانو نشسته بود...

Inversion :تغییر جای نهاد و گزاره جهت سهولت بیان یا بر حسب کثرت استفاده. واژگون سازی

Pack separately, for convenient inspection.

چمدانهایتان را جدا ببندید.برای سهولت در بازرسی،

For your convenience, the doors are equipped with motion censors.

برای آسایش شما، درها مجهز به سیستم تشخیص حرکت هستند.

( 9177آیورا )Omission :حذف کردن و نادیده گرفتن عدم واژگانی و عدم ترجمانی خذف

The committee has failed to act.

کمیته کاری انجام نداد.

Description ( 5005مولینا) :توضیح واژه یا عبارتی که مختص فرهنگ مبدا است و در تشریح

مقصد وجود ندارد.

مثالها مشابه بسط و تشریح هستند.

Discursive Creation :واژه گزینی بر اساس برداشت شخصی از متن بازآفرینی استداللی

Beneath the green hills of The Shire, deep within a hole, there lived a Hobbit.

زیر تپه های سرسبز شایر، در اعماق سوراخی در زمین، یک کوتوله زندگی میکرد.

Established Equivalentمعادلی که در زبان مقصد به عنوان جایگزین عبارت دل ثبت شده:امع

زبان مبدا جا افتاده است.

They are like two peas in a pod.

مثل یک روح در دو بدن

When in Rome, do as the Romans

چو خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو

Reduction :عباراتی که در مبدا توصیفی هستند و در مقصد دارای جایگزین مناسب هستند. تقلیل

مثال ها مشابه تجزیه و فسخ است.

Substitution :جایگزین کردن واژه یا عبارتی که به نظر شخص مترجم، به دالیل سیاسی، جایگزینی

فرهنگی و اجتماعی، مناسب تر می آید به جای واژه مبدا

They went out for a night of dancing and drinking.

آنها آن شب برای تفریح بیرون رفتند.

From your lips to God's ear.

انشاهللا.

Devil may care.

اهمیت نمیدهم.

Variation : تغییرات در گویش متن، لهجه ها، تغییر رسمیت... دگرگونی

Hey dude, wanna slam some ice?

هی رفیق، میای بریم عشق و حال؟

I be amusin' meself by the loch. )لهجه اسکاتلندی(

)ترجمه شده به لهجه لری( َم ِمِرم لِب اِو بِِر خوم صفا.

منابع:

Molina, Lucia et Hurtado-Albir, Amparo, Translation Techniques Revisited: A

Dynamic and Funcionalis Approach, Meta: Translation's Journal, Vol. 47, No.

4, 2002, P 498-512.

www.id.erudit.org/iderudit/008033ar

Abrams, M. H., A Glossary of Literary Terms, Thomas Wadsworth, 2005, eighth

edition, International Student Edition, Tehran

،تهران 9610مرکز نشر دانشگاهی، چاپ هجدهم، فرح زاد، فرزانه، نخستین درسهای ترجمه ،

،تهران9681اصول و روش ترجمه، انتشارات سمت، چاپ دوازدهم، مالنظر، حسین ،

،لطفی پور ساعدی، کاظم، در آمدی به اصول و روش ترجمه، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ هشتم

، تهران9687