شبکه آموزشی پژوهشی ایران – مادسیج (IRERNET)

Preview:

DESCRIPTION

شبکه آموزشی پژوهشی ایران – مادسیج (IRERNET). شناسنامه درس. نــام درس: جـامعه شنـاسي روستـايـي، 3 واحـد منبع درس: جـامعه شنـاسي روستـايي. نعمت ا... تقـوي. چاپ دوم آزمايشي . تهران : انتشارات دانشگاه پيام نور،1382. فهرست. - PowerPoint PPT Presentation

Citation preview

پژوهشی آموزشی شبکهمادسیج – ایران

(IRERNET)

شناسنامه 3شنـاسي روستـايـي، نــام درس: جـامعهدرس

واحـد

شنـاسي روستـايي. منبع درس: جـامعها... تقـوي. نعمت

انتشارات : تهران .آزمايشي دوم چاپ

.1382نور، پيام دانشگاه

فهرست

بخش اول. جامعه شناسي روستايي

فصل اول. جامعه و اجتماع

فصل دوم. شهر،روستا،عشاير

فصل سوم. تعريف و تاريخچة جامعه شناسي روستايي

فصل چهارم. شيوه هاي سكونت روستايي

بخش دوم. ساخت اجتماعي و فرهنگي روستاها

فصل پنجم. قشربندي و تحرك اجتماعي در

روستاها

فصل ششم. نهادهاي اجتماعي در روستا

شناسي اجتماعي روستاييان فصل هفتم. روان

فصل هشتم. جمعيت و حركات آن در روستا

بخش سوم. ساختار اقتصادي روستا

فصل نهم. توليد كشاورزي

فصل دهم. نظامهاي بهره برداري

فصل يازدهم. واحدهاي كارزراعي

فصل دوازدهم. مالكيت ارضي و مناسبات زمينداري

فصل سيزدهم. اصالحات ارضي

بخش چهارم. جامعه شناسي توسعة روستايي

فصل چهاردهم. توسعه،توسعه روستايي و تنگناهاي آن

ريزي توسعة روستايي فصل پانزدهم. برنامه

اين درس از دروس رشته علوم اجتماعي ) كليه گرايشها ( است.

جايگاه درس

دانشجويان كه اسـت درس اين اين هدف كلي

مفاهيـم اساسي را با

فرهنگي ساخت اجتماعي، شناسي روستايي، جامعهاقتصادي روستا، و

ريـزي روستـايـي و مبـاحـث تـوسـعـه و بــرنـامـهآشـنـا كـنــد.

هدف كلي

فصل اول. جامعه و اجتماع

در اين فصل، تعاريف جـامعه، اجتماع و اجتماع روسـتايي را

آشنا اجتماع روستايي مشخصات گيريد و با فرا ميشويد. مي

زي، بدين زاد و جامعه انسان موجودي است جامعهمعني كه انسان

انسـانـهاي ديگر با و آيـد مي در جـامعه بـه دنياكنـد. زنـدگي مي

ماهيت انسان

تعاريف مختلفي از جامعه وجود دارد. مفهوم جامعه، نسبي است و به

زمـان و مكان و شـرايط اجتمـاعي و نظامهاي تاريخي مقيـد اسـت.

مفهوم جامعه

جامعه را مي توان در سه سطح ) وسيع، متوسط و محدود ( مطالعه كرد.

سطوح مطالعه جامعه

محصول تجمع و عمل متقابل افـرادي جامعه است كه بـراي

رسيدن به هـدف مشترك همكاري دارنـد، از مقرراتي اطاعت

كنند و نهادها و سازمانهايي بقاي آن را تضمين ميكنند. مي

تعريف جامعه

جامعه اگـر چـه از لحاظ كمّـي از افـراد تشـكيل

افراد از مستقل آن، كيفي وجود اما شود، مياست.

ويژگي جامعه

تر در مقايسه با جامعه، كوچكتر و محلياجتماع اش كفايي خود و است

كمتـر است. رابطه مـيان اعضـاي اجتمـاع، نـزديك و طبـيعي اسـت و

بخش ) مثل نژاد يا قوميت ( آنها را به عاملي وحدتدهد. هم پيوند مي

ويژگيهاي اجتماع

جامعة كه به تسامح اجتماع روستايي شود، مي خوانده نيز روستايي

اي از روابط انسـاني اسـت كـه در روستـاها مجموعـهگيـرد. شكل مي

اجتماع روستايي

اند عبارت روستايي جماعت مهم ويژگيهايمختاري خود از

نسـبـي، محـدوديـت، مـالكـيت مشـترك و كـار جـمـعـي.

جماعت روستايي

مبتـني بـر اقتصـاد دهقـاني، اجـتمـاع روسـتايي اقتصاد معيشـتي و

خدمات بخشهاي صنعت و روستا، در خودكفاست.اند. چندان رشد نكرده

اقتصاد روستايي

، تقسيم كار بيشتر بر اساس اجتماع روستايي در جنس و سن و نيروي

گـيرد، يعـني بـه صورت ابتـدايي و جسمـاني انجـام ميطبيعي اسـت.

تقسيم كار در روستا

يك واحد توليد و مصرف است خانواده روستايي و از حسd همياري و

در خانـواده گستـرده تعـاون بـرخوردار اسـت.است. تـر روستـاها رايج

خانواده روستايي

، متجانس و برخوردار از اجتماع روستايي است و وحدت فرهنگي

مشترك اجتماعي هويت اعضاي آن بر همساني وهستند. آگاه خود

تجانس اجتماع روستايي

f اجتـماع روسـتايي در ، فـرهنگ سنتي كه نسبتاايستا و راكـد است،

از طريق آداب و اجتماعي نظارت مسلط است و شود. مي رسوم اعمال

فرهنگ روستايي

زندگي روستاييان بسيار ساده و دور از تجمل و مبتني بر

چهره بـه جويي است و روابط افراد صـرفه است.چهره

زندگي روستايي

روابط ورود شهرنشيني و بر اثر گسترش صنعت وبه روستاها، بازاري

ويـژگيـهاي سنـتي و اقتصـاد معيشتي روستاها شود. دگـرگون مي

دگرگوني روستا

فصل دوم. شهر، روستا و عشاير

در اين فصل، با تعاريف روستا، شهر و عشاير آشنا

شويـد و وجـوه تمايـز آنـها را در مي مي

يابـيـد.

اجتماعي واحد كوچكترين قريه يا روستا ،د1ه است مستقلي

كـه اجـتـمـاع روسـتـايـي را در خــود جـاي مـي

دهـد.

ده ) روستا

)

اند عبـارتتعـريف روسـتا اهـم مالكـهاي از تعـداد

جمعيت، انبـوهي جمعيت، سازمان و تشكيالت اداري،

و فرهنگي ساخت اجتماعي، سيماي فيزيكي،اقتصادي.

مالكهاي تعريف روستا

مهمترين معيار تشخيص شهر و روسـتا، ساختار اقتصادي و شـيوة معيشت،

شيوة زندگي و شغل اساسي مردم يعني است.اكثريت اعضاي جامعه

معيار تشخيص شهر و روستا

شود به سكونتگاهي اطالق ميد1ه در ايران امروز، كه اكثر مردم آن

از طريق كشـاورزي سنـتي يـا نيمه سنتي امـرار

كنـند. معاش مي

تعريف ده در ايران

، سكونتگاهي اسـت كه تعداد و انبـوهي شهـر جمعيـت

غير ساكنانش اصلي فعاليت روستا، از بيشتر آن

كشاورزي

اش بـيـشـتــر از دoه و تـسـهـيـالت زنــدگــياسـت.

تعريف شهر

آن بخش از ، از نظر شيوة معيشت،عشـاير

جمعيت

يافتـة عشـيرتي و است كه پيـوند سازمانمعيـشت

f شباني چادرنشين و نشين كـوچ و دارد اجتماعااست.

تعريف عشاير

در تعريف عشايـر، دو ضابطة عضويـت در سازمان ايـلي و

مقبوليت بيشتري داشتن سرزمين مشترك ازبرخوردارند.

اند از عبارتمعيـشت عشايـري ويژگيهاي dاوري، ابتدايي بـودن فن

وابستگي به دام، استفاده از مرتع، كوچ و چادرنشيني، وابستگي ايلي.

ويژگيهاي معيشت عشايري

كه خانوادة هسته است نظاميايـلي سازمان

واسطة آن به با اي

شـود و يگانگي ايل را مجموعة ايل مرتبط ميكند. تضمـين مي

سازمان ايلي

تاريخچة جامعه و فصل سوم. تعريف

شناسي روستايي

جامعه موضوع و وظايف تعريف، با فصل، در اين

شناسي

شـنـاسـي روسـتـايـي آشـنا مـي و جـامـعـه

شـويـد.

دانشي است كه موضوع آن شناسي جامعه مطالعه و شناخت

هاي اجتـماعي و زنـدگي نهـادها و پـديـدهاجتـماعي اسـت.

موضوع جامعه

شناسي

كردن از مجهز اند شناسي عبارت جامعهوظايف قوانين شناخت به انسان

اجتماعي و بيان رهنمودهايي بـراي فعاليت مطلوب نظامهاي اجـتماعي.

وظايف جامعه

شناسي

مطالعة عملي شناسي روستايي، جامعهموضوع روستاها اجتماعي حيات

و كشف و بيان اصـول و قـوانين حـاكم بـر حـركت و تـكامل آنهاسـت.

اينگـونه مطالعات در اوايـل قـرن بيسـتم در اياالت متحـده آغـاز شـد.

شناسي موضوع جامعهروستايي

نخستـين فـردي بـود كـه بـه شـركت در لـوپلـه زنـدگي روسـتاييان،

نـگاري بـا مشاهـده، تنظيـم پـرسشنامـه و تهـيه تكروشـهاي آمـاري

شناس جامعه اولين اعتباري، به ،لوپله پرداخت.

آيد. مي شمار به روستايي

شناسي بنيانگذار جامعهروستايي

روستايي شناسي جامعه مطالعاتي مباحثدر

كشـورها و جـوامع مختلف، متـفاوت اسـت.

شناسي مباحث جامعهروستايي

براي كشورهاي رو به توسعه، از جمله ايران، بررسي مسئله دهقانان امري

حيـاتي است و بـدون حل آن، رشـد و توسعه سالم پـذير نيـست. امكان

هاي سكونت فصل چهارم. شيوهروستايي

در اين فصل، با شـيوة سكونت، عوامل

شويد. مي و انواع آن آشنا مؤثر در آن،

، شكل شيـوة سكونت منظور از ها و استقرار خانـه

ها و دامهاي آنها در نقاط جغرافيايي خانوادهبا توجه

به شـرايط طبـيعي، اجتـماعـي و اقتصـادي اسـت.

تعريف شيوة سكونت

اند از عوامل مؤثر در شيوه سكونت روستايي عبارتعوامل طبيعي و

جغرافيايي، اقتصادي، اجتمـاعي- فرهنگي، سياسي- نظامي- اداري.

عوامل مؤثر در شيوه سكونت

اند از عوامل طبيعي و جغرافيايي عبارتپستي

و بلنـدي، هـوا، آب، و شـرايط اقليـمي ديگر.

عوامل طبيعي

شيـوة زندگي، نارسايي امكانات اقتـصادي و نظام

برداري از زمين جزء عوامل اقتصادي بهرههستند.

عوامل اقتصادي

ساخت اجتماعي، سنـتهاي اجتماعي و همگوني

فرهنگي جزء عوامل اجتماعي- فرهنگي هستند.

عوامل اجتماعي- فرهنگي

اند از عوامل سياسي- نظامي- اداري عبارتضرورت

دفاع و امنـيت، و مـوقعيت سـياسي- استـراتـژيك.

عوامل سياسي- نظامي- اداري

سكونت شيوة در اساسي گونة دوروستايي

و پـراكنـدهانـد از عبـارت.متـمـركـز

انواع شيوة سكونت

هاي روستايي در شيوة سكونت پراكنده، خانهدر ميان

مزارع و نـزديك به مزرعة خانـوادگي احداث شود. مي

شيوة سكونت پراكنده

مجاورت در ها خانه متمركز، در شيوة سكونتيكديگر

شـوند و سـاختـه مي مـزرعه جـدا از و دور وروسـتا

انـداز متـمركـز و مجـتمعي پيـدا مـي چـشم

كنـد.

شيوة سكونت متمركز

طولـي سكـونـت مـتمـركـز بـه دو صـورت اي، ) كـوچه

) اي هسـتهاي (، و خطي يـا ريسماني، ستارهاي، دايـره

ديده ( اي قلعه هندسي، اي، حاشيه نشين، چهارراه

شود. مي

فصل پنجم. قشربندي و تحرك اجتماعي در روستا

در اين فصل، با مفاهيم قشـر و قشربنـدي، اقشار

آشنا مي عوامل تحرك اجتماعي و روستايي

شويد.

كه است افرادي مجموعة اجتماعي قشر يكسان موقعيتهاي

و مـشابـهي را در يك ردة اجتـمـاعي اشـغـال كنـنـد. مي

تعريف قشر اجتماعي

بندي تقسيم عبارت است ازاجتماعي قشربندي هايي اليه جامعه به

f مشخص و قابل شـناخت- مانند طبقات، كاستـها، كامالو پـايگاهـها.

تعريف قشربندي اجتماعي

در مناطق روستايـي، دسترسي به زمين زراعـي )مالكيت يا عدم

را پايگاه اجتماعي افراد مالكيت زمين(، موقعيت وكند. مي تعيين

اهميت تملك زمين

شيوة معيشت خانـواده و موقعيت شغلي و اجتماعي

رئيس خانواده در سازمان اجتماعي روستا، مهمترين

مالك قـشربنـدي روسـتايـيان شمـرده مـي

شـود.

مالك قشربندي در روستا

مالكيت دام و در سالـهاي اخير، مالكهايي نظـيرمرتع،

مالكيت وسايل تـوليد، و حجم سرمايـة تجاري و مالي

قشربندي روستاييان روستاها، مالك در برخي ازاست.

درجة نخست به دو در روستانشينان ايرانقشر

تقسـيم مـيزميـن بـي و زميـندار

شـونـد.

اقشار روستايي

، 1340 در دوره پيش از اصالحات ارضي دهةعبارت زمينداران

بـودنـد از زميـنداران بـزرگ ) اربـابـان فئـودال يـا مالـكان (،

) خـرده كـوچك سـرمايه داران ارضي و زميـنداران(. مـالكين

قشر زمينداران

كاران و در اين دوره، گاوبندان، نسقداران و اجارهزمينها بي

نشينان روسـتايي ( جـزء اقشار بي ) خـوش

زميـن بودنـد.

اقشار بي

زمين

گروهي بودند كه عوامل منقول توليد گاوبندان زراعي را در اختيار

داشتند و امور توليد را در زمين ارباب اداره و كردند. سرپرستي مي

گاوبندان

) رعايا ( روستايياني بودند كه از حقd نسقداران نسق ) حقd آب

( بـرخوردار بودند و بـر روي زمـين ارباب كار و گلكـردند. مي

نسقداران

از بودند عبارت سنتي دوران نشينان خوش سوداگران

و كارمندان خدماتي، كارگـران روستايي، و ها. بـيكاره

خوش

نشينان

در دورة سنتي، خانها، بيگها، و اربابان فئـودال در رأس هـرم قدرت و

قاعدة اين ها در كارگران و بيكاره زمين، كم دهقانانداشتند. هرم قرار

هرم قدرت در روستاهاي ايران

پس از اصالحات ارضي، اربابان فئودال، به مثابه طبقة اند. مسلط از بين رفته

در سالهاي اخير، به جاي خانها و بيگها، شوراي دoه و

سفيدان قدرت برتر را در روستا در ريشدست دارند.

هم اكنون، دهقانانo خـرده مالك مهمترين oقـشر

كمdي جامعة روسـتايي هستند، و در ميان اقـشار

زمين، كارگران روستايي اكثريت مطلق بيدارند.

كثرت دهقانان خرده مالك و كارگران روستايي

گرايش به فعاليتهاي غير كشاورزي در ميان برخي اقشار تشديد شده

اي در روستاها رو به و شاغالن كارهاي فني و حرفهگسترش هستند.

گسترش فعاليتهاي غير

كشاورزي

قشر كاركنان خدماتي،مثل كارمندان دولتي و

كاركنان بخش خصـوصي رو به افزايش است.

عبارت اسـت از تحـرك اجتـماعي حـركـت فـرد

يا گروهي از مردم يك قشر، طبقه و كاست اجتماعي

بـه قـشـر، طـبـقـه و كـاسـت اجـتـماعـي ديـگـر.

تعريف تحرك اجتماعي

f ميـزان تحـرك اجتـماعي و طبـقاتي معـموالدر

شهرها بيشتر از مناطق روستايي و عشايري است.

ميزان تحرك اجتماعي

تحرك اجتماعي امكان معاصر، صنعتي در جوامعطريق از

آموزش، ازدواج و : سه عامل به وجـود مي آيد مهـاجرت.

عوامل تحرك اجتماعي

است كه مهاجرت روستاييان با توسل به توانند مي

بـه تحـرك اجتـماعـي و اقتـصادي دسـت يابـنـد.

فصل ششم. نهادهاي اجتماعي در روستا

در ايـن فصـل، تعـريف نـهـاد اجتمـاعي را فـرا

و خانواده نهاد با ويژگيهاي گيريد و مينظامهاي

شـويـد. خـويشـاونـدي در روستـاهـا آشـنا مي

f الگوي ،اجتماعي نهاد يا رفتار پايدار نسبتا

اي مجموعه

از الگـوها، روابـط، رونـدهـا و ابـزارهـايـي اسـت كـه

در رابـطه بـا يـك نياز اجتمـاعي ساخـته شـده

انـد.

تعريف نهاد اجتماعي

نهادهاي اجتماعيo مهم و شناخته شده عبارت

اند از

اقتصاد، پـرورش، خانواده، دين، آموزش وحكـومت.

نهادهاي اجتماعي مهم

تـر آن گستردهنـوع خانـوادة روستايي بيشتر و بLعد از خانواده شهري

سنتي خود را در بسياري موارد كاركردهاي است و حفظ كرده است.

�عد، نوع و كاركرد خانواده بروستايي

سنـتي خانـواده- مثل ارزش ارزشـهاي اوالد، ارزش

از تر سن- در روستاها قوي ارزش و جنس

شهرهاست.

ارزشهاي اجتماعي خانواده روستايي

و پيوندها مجموعة از است عبارت خويشاوندي خوني، روابط

اجتماعي، مذهبي، حقوقي و قانونيo واقعي يا فرضي و مشهود

يا خيالي كـه گـروهي از افـراد را به يكديگـر ربط دهـد. مي

تعريف خويشاوندي

هـاي گسـتردة خـويشـاوندي در شـبكه

مي خوانده طايفه ايران، روستاهاي

شوند.

تعريف طايفه

عبـارت اسـت از تعـدادي خـانـوار كه در طايـفه نسل5- 4

گذشته جدd شناخته شدة واحدي دارند. در روستاها، ها طايفه

هـا اي روي خانـواده تـأثـيـر مـهـم و تعيـين كنـندهدارنـد.

نظام خويشاوندي در روستاهاي ايران،

دوسويه ) پدر تبار و مادر تبار ( است.

خويشاوندي در روستاهاي ايران

تـر و تـر، شهري هر چـه جامعه صنعتيبزرگتر

شود، اهميت نسبي خويشاوندي كمتر مي

شود.

و جوامع شهري در انواع خويشاونديروستايي

فـرزند سبـبي، اند از نسـبي، عبارتخواندگي.

انواع خويشاوندي

اي نظامهاي خـويشاونـدي رضاعي ) شـيري (،صيغه) مذهـبي ( و

شهرها از بيشتر روستاها در ( اجتماعي ) گزيني كيوره

اند. آورده دوام

اي قـانـونـي، عـرفي يـا بـه رابطهازدواج شـرعي گفته

شود كه مرد و زن را براي مدت موقت يا ميدايم به هم

دهـد و جـامعه آن را به رسميت مي پيـوند مي

شناسد.

تعريف ازدواج

ازدواجهاي و ازدواج پيشرسي و عموميت سرعت،

اي، مبادله

درون گـروه و مجـدد در روسـتـا بيـشـتر از شهـر اسـت.

ويژگيهاي ازدواج در روستاها

سرعت، عموميت و پيشرسي ازدواج براي زنان بيشتر از مردان است.

شيربها، خدمت دامادي، جهيزيه، گريزدادن و حتي

اي خريد زن نشـانه و بازماندة ازدواج مبادلهاسـت.

ازدواج اي مبادله

يكي از ويـژگيهاي ازدواج در روستـاهاي ايـران، ازدواج درون

ازدواج ، بويژه درون گروه خويشاوندي، يا گروه است.همخون

ازدواج درون گروه

ازدواجـهـاي مهمتـرين عـوامـل همـخـون

اند از عـزلت جغـرافيايي، اقتصاد عبارتبسته،

عـرف و عادت و سنـن اجتمـاعي، اعتـقـادات

مصالح و طبقاتي موقعيتهاي محلي،

خانوادگي.

عوامل ازدواج همخون

شناسي اجتماعي فصل هفتم. روانروستاييان

در اين فصل، با ويژگيهاي جوامع سنتي و رفتارها و

ارزشهاي حاكم بر جـوامع روستايي آشنا مي

شويد.

شناسي روستايي، مباحث جامعه يكي از

بررسي

رفتـارها و روابط اجتـماعي روستـاييان اسـت.

بررسي رفتارها و روابط اجتماعي

جوامع بشري با توجه به شيوة معيشت، به جوامع

شهـري، روستايي و عشـايري تقسـيم مي

شـوند.

بندي طبقهجوامع

روابط جوامع بشري با توجه به رفتارها و ، بهاجتماعي

( صنعتي ) سنتي نا و سنتي دو نوع شوند. تقسيم مي

اي از تحول جامعه است كه مرحلهجامعة سنتي توليد آن در سطح

ابتـدايي است و بيشـتر امـور جامعه به وسيلة سنـتها شـود. اداره مي

جامعة سنتي

اي است مـرحله ( صنعتي ) سنـتي جامعة نا كه در آن، صنـعت و

انبوه توليد به جامعه و كرده زيادي پيشرفت خدماتاست. يافته دست

جامعة صنعتي

عبارت جامعة سنتي ويژگيهاي مهمترين

اند

كاري، ايسـتايي گـرايي، محـافظه از سـنتو

ركـود، سـرنـوشت گرايي، نقشـهاي انتسابي.

ويژگيهاي جامعه سنتي

f از نوع جوامع سنتي در ، تفاوتها معموالاي، جغرافيايي و منطقه

و بيشتر از نوع اجتماعيسنتي جوامع نا و در هستند. اي طبقه

اند از علل سرنوشت گرايي روستاييان ايران عبارتشرايط طبيعي

و جغـرافيايي، عـدم امنيت اجتمـاعي و سياسي، فقـر روستاييان.

سرنوشت

گرايي

ويـژگيهاي رفتاري و روابط روستاييان ايران

اند عبارت

اعتمـادي، بي و بردباري، بدبيني از صبر وخوشبـاوري،

نـوازي، يكپـارچـگي هـميـاري، مـهمـاناجتـماعـي.

رفتارها

، باالترين و مهمترين هدف جـوامع سنتي در ازدواج، توليد نسل

فرزندي را است و از اين رو، جامعه و خانواده بيكنند. محكوم مي

ارزش فرزند

در جـوامع سنتي، پسـر را به دخـتر ترجيـح مي

دهند و

در مـردان اند از نقـش بـرخـي داليل آن عبـارت

تـوليـد

وجود و شوهر، خانه به دختر رفتن كشـاورزي،

پدرساالري.

ارزش جنس مذكر

تأمين نبودن در دوران سالخوردگي، دفاع مردان از طايفه،

وجـود ارزشـهاي اجتماعي مبني بر تحقير زنان، و بـرخي

باورها يا سنـتها از ديگر داليل ترجيح جنس مذكر است.

فصل هشتم. جمعيت و حركات آن در روستا

در اين فصـل، با سـاخت و حـركات جمعيت، انـواع،

مي آشنا روستا از مهاجرت ويژگيهاي و پيامدها

شويد.

مطالعات جمعيـتي شامل دو بخـش اسـت :

و ، جمعيت تركيب ساخت و .حركات آن

مطالعات جمعيتي

، نسبت جنسي، ساخت جمعيت در مبحث ميانة سني، اميد

زندگي، جواني، شهرنشيني، سـواد و آموزش شود. بررسي مي

ساخت جمعيت

عمر زندگي، اميد سني، ميانة جنسي، نسبتو متوسط

شهرنشينان آنo از تر پايين روستاييان سواد سطحاست.

جمعيـت روستايي جـوانتر از جمعيـت شهري اسـت.

ساخت جمعيت روستايي

از درصد 3/61، 1375 مطابق سرشماري

جمعيت

،1375اند. در سال كشور، شهرنشين بـوده8/29

سواد بي درصد از جمعيت روستايي ايران بودند.

شامل حركات زيستي- حركات جمعيت طبيعي ) زاد و

ولد و مرگ و مير ( و حـركات مكاني ) مهاجـرت ( است.

حركات جمعيت

ميزان زاد و ولد، ميزان مرگ و مير، و در نتيجه، افزايش

طبيعي جمعيـت در روستـاهـا بيشـتر از شهـرهاسـت.

حركت طبيعي جمعيت در روستاها

به معناي عام عبارت است از تـركمهاجرت

سرزمين

موقت طور به ديگر سرزمين در سكونت و اصليدايم. يا

تعريف مهاجرت

از نظر زمان، مسافت طي انواع مهاجرت شده، خواست و

تمايل مهاجران و قلمـرو سياسي از هم تفكيك شوند. مي

انواع مهاجرت

مهاجرتهاي موقـت يا روزانه، مهاجرتهاي فصلي بـراي كار،

مسافرت، و كوچ عشاير جزء مهاجرت محسوب شوند. نمي

از ميان انواع مهاجرت در ايران، مهاجرت روستاييان

تـر بـه شهـرهـا، مهـمتـر و تعـيـين كنـندهاسـت.

مهاجرت از روستا به شهر در ايران

مهاجـرت از روستا به شهر در ايـران مرد

گزين،

گزين گزين و با سـواد گزين، مجرد جواناست.

ويژگيهاي مهاجرت از روستا به شهر در ايران

f به صورت فردي انجام مهاجرتهاي روستايي غالباشوند مي

نشينان و مستعدتـرين گـروه مهـاجـران، خـوشهستند.

ميان مساحت زمين زراعي و مهاجرت رابطة معكوس وجود دارد و

بيشتـرo مهاجران روستايي را دهقانان تهيدست دهنـد. تشكيل مي

مهاجرتهاي روستايي- شهري بيشتر يك مرحله

اي و

f متوجه تهـران و چند شهر بـزرگ ديگر اكثـرااسـت.

، به داليل جابـههاي مهاجـرتي نظريه

جايي جمعيت

به مدلهاي مهاجرتي نظر دارند، و چگونگي انجام آنها.

ها و مدلهاي نظريهمهاجرتي

هاي مـربوط به مهاجرت روستاييان نظريه

تـوجيهي يا به دو دستة كاركردگرايانه

تقسيم ميتـحليلي يا تبييني و

شـوند.

هاي بندي نظريه طبقهمهاجرتي

مهاجرت از روستا به شهر باعث تقليل جمعيت روستاها، تخليه

تركيب جمعيت خوردن هم نيروي كار فعال، برتغيير روستايي،

تدريجي فـروپاشي و روستاها، قشربندي درشود. مي كشاورزي

پيامدهاي مهاجرت از روستا به شهر

و تجاري كشاورزي به تبديل كشاورزي دهقانيتدريجي دگرگوني

چهـرة طبيعي روستاها، از پيامدهاي ديگر مهاجرت از روستاست.

، مجمـوعة اصول، سياستهاي مهاجـرتي تدابيـر و تصميمات

حدود و كند مي مدوني هستند كه دولت اتخاذ و اجراو فعاليت

مهاجرتي مسائل ارتباط با در را دولت اقداماتكند. مي مشخص

تعريف سياستهاي مهاجرتي

دستـة بـه سـه مهـاجـرتي سـيـاسـتـهـاي

مي تقسيم اداري و سازماني اقتصادي،

شوند.

انواع سياستهاي مهاجرتي

گذاري سياستهاي اقتصادي، مثل تخصيص سرمايه

كـالن براي

ريزي براي كاهش تمايز مناطق روستايي و برنامهشهر و روستا،

مهمتـرين و مؤثـرترين سياستهاي اقتصاديمهاجـرت هستند.

سياستهاي اقتصادي

مانده و ريـزي بـراي عمران مناطق عقـب در بـرنامهمقابله بـا بيش

سازماني سياستهاي از جمعيتيo روستاها يا شهرهاشود. مي استفاده

سياستهاي سازماني

حقوقي و اداري مقررات به اداري سياستهايخاصي اطالق

شود كه محدوديتها، ممنوعيتها و تجويزهاي ميمهاجرتي

را بـراي شـهـروندان كشـور تصـويب و تعيـين مي كنـد.

سياستهاي اداري

فصل نهم. توليد كشاورزي

در اين فصل، با ويژگيهاي اقتصاد كشاورزي روستايي، منابع

درآمد روستاييان و عـوامل توليد كشاورزي آشنا شـويد. مي

عبارت است از استفاده از بهرهكشاورزي

دهي زمين

به منظور توليد و پرورش گياهان و جانوران سودمند.

تعريف كشاورزي

اند بخشـهاي اسـاسي فعـاليـتهاي كشـاورزي عبارتاز زراعـت،

صنايع و مرغداري زنبورداري، باغداري، دامداري،

اي. ناحرفه دستي

انواع فعاليت كشاورزي

مصرفي و اقتصاد كشاورزي در روستاهاي ايران خودكشتي است. چند

ويژگيهاي اقتصاد كشاورزي ايران

كار زنان و كودكـان در امـور توليـدي، دامپـروري و

بهره و دستي روستايي صنايع سنتي، مرغداري

برداري

كشـاورزي خـانـوادگي از مشخصـات اقتـصاداسـت.

نسبت جمعيت فعال در بخش كشاورزي، بـاال،

و سهم اين بخش در تـوليد ملي، انـدك است.

18 از كل اراضي ايـران، نـزديك به ميليون

كشـت زير ( درصـد 12 تا 10) هكتاراست.

اي ، مجموعهبرداري كشاورزي بهره در از اراضي به طور

كلي يـا جزئـي به وسيلـه يك شخص حقيقي يا حقـوقي

بـردار ( براي توليدات كشاورزي استفاده ) بهرهشوند. مي

برداري بهرهكشاورزي

از ويژگيهاي نظام توليد كشاورزي در تاريخ ايران، مالكيت جماعات

روسـتايـي ) مشـاع ( و مالكـيت دولتـي ) ديـوانـي ( اسـت. بـوده

مالكيت مشاع و ديواني در تاريخ ايران

به درآمد روستاييان مهمترين منابع معيشت وترتيب اولويت

اند از زراعت، دامداري، صنايـع دستي عبارت بودهو باغداري.

منابع درآمد روستاييان

صنايع دستي روستايي مكمل فعاليتهـاي زراعي و دامپـروري

دهقانان است و نوع آن تابع محيط جغرافيايي و طبيعي است.

در چند دهة اخير، سهم نسبي كار مزدوري در

منـبع درآمـدي خـانـوار افـزايش يافـته است.

عبارت ايران زراعت در پنجگانه سنتي عوامل

اند بوده

از زمـيـن و آب ) عـوامل نـا منـقـول (، و نيـروي

عوامل ) بذر و انساني نيروي (، گاو ) حيواني

(. منقول

عوامل سنتي توليد

از ميان عوامل توليد زراعي مؤثر در حيات روستاييان

تر از همـه مهمـتر و تعيين كنندهآب ايران، اسـت.

اهميت آب

در نواحي شرقي، جنوبي و مركزي ايـران كه

دچار كم آبي هستند، نقش آب مهمتر است.

توليد زراعي به دو در مؤثر انساني نيروي

تقسيم گروه

f در مي شـونـد : اصلي ) كـه مستقـيماكشاورزي نقش

دارند ( و فـرعي ) كه در خدمت كشـاورزي هستند (.

نيروي انساني

نيروي انساني هر واحد زراعي تابعي است از مقدار زمين آن.

گيري در امور زراعي، اجتماعي و فرهنگي تصميمتابعي است

از رابـطة افـراد با زميـن و يا شكل مالكـيت و تصـرف زمين.

عوامل جديدي كه در دوران معاصر وارد توليد كشاورزي اند اند عبارت شده

از سرمايـة پولي و اعتبارات كشـاورزي، آموزش و تـرويج، مديـريت تولـيد.

عوامل جديد توليد

آالت كشـاورزي و از ميان رفتن با توسـعة ماشينتدريجـي

تغيير سنتي كشاورزي توليد نظام اقتصاد معيشتي،يابد. مي

عوامل دگرگوني نظام توليد سنتي

فصل دهم. نظامهاي بهره

برداري

بـرداري در اين فصل، مفهوم نظام بهرهرا

شويد. مي آشنا انواع آن با و گيريد مي فـرا

عبـارت اسـت از بـرداري نظام بهـره نحـوة بـرداشـت

هاي معين از شيوه از زمين با استفاده محصول

آوري و فن

مشخـص كـه داراي سـطح معيـني از تـوسـعـه اسـت.

تعريف نظام بهره

برداري

در بـرداري نـظام بـهـره چـهـارچـوب يـك

رشته روابط حقوقي ميان افراد و در قـالب يك

از سهمي دريافت براي كار تقسيم نظاممحصول

در مقـابل كار يـا سـرمايه مشـخص مي

شـود.

برداري از زمين در سه ويژگي اساسي نظامهاي بهرهاند ايران عبارت بوده

آنها در همزيستي از تعدdد و تنوع نظامها، دوام تاريخي، وزمان معين. يك

ويژگيهاي نظامهاي برداري بهره

برداري نشان دهندة نوع رابطة انسان نظام بهرهبا طبيعت،

آوري و تسلط انسان بـر پيشرفت سطح فنطبيعت است.

برداري را از نظر سابقه تاريخي نظامهاي بهرهتوان در مي

قبل سـه بخش مطالعه كـرد : نظامهاي ماداري، سـرمايه

نيمه و ماشيني جديد نظامهاي و انتقالي، نظامهاي

ماشيني.

برداري از نظامهاي بهرهزمين در ايران

داري در برداري ما قبل سرمايه نظامهاي بهرهايران ) مربوط به

اواخر تا دورة پيش از اسالم و دورة اسالمياند عبارت ( قاجاريه

از بـرزگـري، مـزارعه، اقـطاع و بـزرگ زميـنداري ) اربـابي (.

قبل برداري ما نظامهاي بهرهداري سرمايه

(، برزگران با داشتن يك مؤاكره ) برزگري در نظام عامل در توليد زراعي

كردند و مـزدي ثابت در حدود كمتر از يك شركت ميگرفتند. پنجم مي

برزگري

هاي يكي از اساسيـترين شيـوهمزارعه تقسيم

محصول ميان مالك و زارع در ايران بوده است.

مزارعه

است اي معامله ،مزارعه اسالمي، فقه بر بنازمين بر

در مقـابـل سهم مـعـين و شـايـعي از حاصـل آن.

، زارع، بـا داشتـن يك يـا چند مزارعـه در عامل توليـد

( وارد قرارداد زراعت با مالك كار، بذر، گاو )( )زمين، آب

شـد و محصول به نسـبت قـرارداد تقسيم ميشـد. مي

انواع عقود و قراردادهاي زراعي ميان مالك و كشاورز

عبارت بودند از خـورابه، مخابـره، مساقات و مغارسه.

انواع قراردادهاي زراعي

در خـورابه، مزارع با عوامل ) جفت گاو ( و آالت كار خود به

پرداخت و بذر و زمين و آب را از مالك زراعت ميگرفت. مي

خورابه

مخابره، نوعي مزارعه است كه در آن، صاحب

زميـن تهية بـذر را بـر عهدة زارع مي

گذارد.

مخابره

. عقدي بود در مورد كاشتن درختمغارسه با زراعت،مزارعه

بـا آبيـاري و نگهـداري درختـان مساقـات و ارتبـاط داشت.

مغارسه و مساقات

، ملك يـا زميني بـود كـه خليـفه، سلطان يا اقطاع شاه به يـكي از

داد تا از عوايد يا تملك آن سران لشكري و ديواني مياستفاده كند.

اقطاع

، و در دورة سيورغال در دورة مغول به اقطاع تغيير نام يافت.تيولصفويه به

بر سه نوع بود : دايم ) وابسته به تيول شغل

و منصـب (، مادام العمر، همه ساله (. موقت )

انواع تيول

، مالك برخي از عوامل توليد را نظام اربابي در dت قرار در اختيار رعي

داد تا زراعت كنـد و محـصول مطابـق قـرارداد ميشـد. تقسيم مي

نظام اربابي

خوانده و بر بهرة مالكانه سهم ارباب، اساس

مي مشخص زراعي توليد پنجگانة عوامل

شد.

در تاريخ ايــران، مالكيت اربـابي وضع مستحـكم و

ها، دگرگون ثابتي نداشت و با تغيير سلسلهشد. مي

) مربـوط به انتقاليبرداري نظامهاي بهرهدوره پيش از

) پيشين نظامهاي از ويژگيهايي (، اصالحات ارضيقبل ما

داري ( و پسـين ) جـديـد ( را در خـود سـرمايهدارند.

نظامهاي بهره

برداري انتقالي

از اند برداري انتقالي عبارت نظامهاي بهرهبرداري بهره

كـوچك و متـوسط بـازرگاني، بهره بـرداري دهقاني.

در واحدهاي كوچك و متوسط، توليد براي بازار گيرد صورت مي

شـوند كه بيشـتر كاربرند تا و محصوالتي تـوليد ميبـر. سرمايه

برداري كوچك و نظام بهرهمتوسط بازرگاني

كـاري، كنـاره كـاري، مقاسمه نصـفـه

كـاري،

انـواع از كاري تلمـبه و چهاركوتكاري

واحدهاي

كـوچـك و مـتـوسـط بـازرگـانـي هسـتـند.

، رييس دهقاني يا خانوادگيبرداري در بهرهخانوار به كمك

افراد خانوادة خـود در قطعه زمين مشخصي كند. زراعـت مي

برداري نظام بهرهدهقاني

، با محدوديتبرداري دهقاني بهره مالـي، و فني سرمايه

ضعف دانش و مديـريت، محدوديت واحـد و تعدdدقطعات،

تـوليد حجـم و سطح اشتغال بـودن و پايـينمواجه است.

برداري ويژگيهاي بهرهدهقاني

برداري دهقـاني، اقتـصاد معيشتي حاكـم در بهـرهاست و زنان و

كنند و توليدات، چند كودكان و سالخوردگان كار مي

كشتي است.

صورتo دو به دهقاني برداري نظام بهره

خرده

داري خانـگي ديده مي مالكي و اجاره

شـود.

برداري انواع بهرهدهقاني

برداران خانوادگي به دهقانان توانگر، خرده پا بهرهو تهيدست ؛

بـرداران عـامـل و نـا عـامـل تـقـسـيم مـي و بـهـره

شـونـد.

) مربوط جديد بـرداري نظامـهـاي بهره به دورة حاضر،

از اند عبارت ( اصالحـات ارضـي بـويـژه پـس ازكشـاورزي

تجاري وسيع، شركتـهاي كشت و صنعت، و توليـد تعاوني

مشاعهـاي زراعي، سـهامي كشـاورزي، تعاونـي )

(. تولـيدي

نظامهاي بهره

برداري جديد

بـرداري تجاري وسـيع، وسعت زميـن در نـظام بهره هكـتار50بيـش از

است و توليد به صورت ماشيني يا نيمه ماشيني براي عرضه به بازار است.

كشاورزي تجاري وسيع

بـرداري اي بهره ، گونهكشتماني واحد تجاري وسيع

گذاري بلند مدت، است كه با سرمايهf محصوالت نوعا

كاربـر را در بـا ارزشـتريـن اراضـي تـولـيد مي

كند.

واحد كشتماني

برداري كشت و صنعت، در اراضي در نـظام بهـرهوسـيع، با

dاوري باال و استفاده از كارگران كشاورزي و فنگذاري سرمايه

f بـراي بـازار صـورت مـي هنگـفـت، تـوليـد صـرفـا

گيـرد.

شركت كشت و صنعت

، واحدي است كه در برداري تعاوني واحد بهره آن، كشاورزان به صورت

جمعـي و بـه شـكل تعـاونـي و با حمايت دولـت به تـوليد پردازنـد. مـي

برداري مبتني بر بهرهتوليد تعاوني

در دوره پس از شركتهاي تعاوني كشاورزي اصالحات ارضي و به منظور

تجميع اراضـي و بـاال بـردن عملكرد تـوليد در واحـد سطح تشكيل شدند.

شركت تعاوني كشاورزي

واحـدي شركت سهامي زراعي ماشيني بود كه از

تجميع زميـنهاي كشاورزان و خـرده مالكان يـك يا

چند روسـتا تحت نـظارت دولـت به وجـود مي

آمد.

شركت سهامي زراعي

يك واحد مستقل كشاورزي مشاع توليدي است كه

وجـود در سـالهـاي پس از انقالب اسـالمي بـهآمـد.

مشاع توليدي

اي كشاورز در يك يا ، عدهمشاع توليدي در چند قطعه

سرمايه متعلق به مشاع بـا آب و زمين مشخصكشاورزي

كنند و محصـول را به صـورت تـعاوني بـر مي

دارنـد. مي

اهداف مشـاع عبارت بـودند از جلوگيري از تقـطيع اراضي، ايجاد سهـولت در

ها و خدمات، استفادة بهتر از ابزار و ادوات و عرضة نهادهگذاري بيشتر. سرمايه

اهداف مشاع

فصل يازدهم. واحدهاي كارزراعي

oدر اين فصل، با انواع واحدهاي كارزراعي

شويد. مي آشنا روستاها در جمعي و فردي

اي سازمان يا مجموعـهواحد كـارزراعي است از آب و زميـن،

كار و نيروي انساني كه تحت مديريت واحد ابـزارشود. اداره مي

تعريف واحد كار زراعي

واحـد بـهره يـا واحـد كـارزراعي

بـرداري

تواند فردي و مفروز يا جمعي و مشاع ميباشد.

مهمترين و شايعترين واحـدهاي كارزراعي

جفت و از نسق زراعي اند عبارت فرديگاو.

انواع واحد كار زراعي فردي

عبارت است از قواعد و نظام نسق زراعي عرفي و حقوقي

در استفاده از آب و زمين در اراضي مزروعي آبي و ديمي.

نسق زراعي

كسي است كه در ده، حقوقي در امور نسقدار زراعي دارد و عرف

شنـاسد و محل اين حـقـوق را بـه رسمـيت ميمدافع آن است.

نسقدار

اجراي يعني اجراي نسق، است از عبارت نسقبندي قواعد و نظام عرفي

و حقوقـي در امـور زراعت ) نحـوة توزيع آب و خاك در بيـن زارعان (.

نسقبندي

به سـه معناسـت : ابزار كار زراعـي ) دو جفـت گـاو رأس گـاو (، واحـد

هكتار (، واحد كار و 6 تا 4 مساحت زمين زراعي ) ها و نسقها. سنجش بنه

جفت گاو

�نه، واحدها و سازمانهاي بهره برداري جمعي مثل بناشي از

اقتـصادي تـوليد شـرايط اقلـيمي، جغرافـيايي واند. بـوده

واحدهاي بهره

برداري جمعي

اي يك واحـد مستقل زراعي اسـت كـه عـدهبُـنـه دهقان با سمـتهاي

مشخص در يك يا چند قطعه زمين مشخص با مقدار آب و نيروي شخم

معيـن بـه مدت يكسـال زراعي در يك آبـادي بـه پـردازند. زراعـت مي

�ن به

�نه خانـوار خويشاوند و 16 تا 6ها، از بنسقدار در

مناطق كم آب تشكيل شده و گسترش يافته

اند.

�نه ها كه به طور منظم تغييرات ساالنه بتجديد

نـه بـنديشـود، مي Lخـوانـده مـيبـ

شـود.

�نه ب

بندي

�نه در نقاط مختلف ايران عبارت انواع ببودند

كاري. از اربـاب و رعيـتي، گاوبندي و قـمي

انواع �نه ب

�نـه f چـهار عامل در ب هاي اربـابي، معموال) آب،

اختيار ارباب ( در زمين، نيروي شخم و بذربود.

�نه باربابي

�نه گاوبندي، مالك، زميـن و آب موجود در ده در برا به

گذاشت و گاوبند، با اجازه و شراكت ميموافقت او، تهيه

�نه زراعت را را تعهد و عوامل منقول بكرد. سرپرستي مي

�نه بگاوبندي

�نه كاري، زراعت روستاها به دو بخش هاي قمي در بگندم پاييزه )

و جـو ( و بـهاره ) صيفي و حبـوبات و پنـبه ( تقسـيم شـود. مي

�نه قمي ب

كاري

فصل دوازدهم. مالكيت ارضي و مناسبات زمينداري

در اين فصل، با مفهوم مالكيت ارضي آشنا مي

شويد

و انـواع آن را در اسـالم و ايــران فـرا مـي

گيـريـد.

با رابطة انسان بود از مالكيت در ابتدا عبارتشرايط

طبيعي تـوليـد به مثـابة متعـلق و مشـروط بـه او.

تعريف مالكيت

تمليكي و : دو نوع است زمين بر رابطة فرد باتصرفي،

و رابطة تصـرفي بر دوگونه است : ابتـدايي و انتفاعي.

رابطة فرد با زمين

در جوامع شـرقي از جمله در ايران، مالكيـت ارضي بيشتر به صـورت

حق تصرف اي بوده و زارعان دولتي يا جمعي و قبيلهانتفاع داشتند. و

مالكيت جمعي و دولتي در جوامع شرقي

مالكيت ارضي از نظر شيوة انتقال به دولت اسالمي اند عبارت بوده

از اراضـي مفتـوح ع�نوه، فـي، صـلحي و عقدي، طوعي و دعـوتي.

مالكيت ارضي از لحاظ شيوه انتقال به دولت اسالمي

، زمينهايي هستند اراضي مفتوح عLنوه كه مسلمانان

آنها را از راه قهر و غلبه از غيـر مسلمانان اند. گـرفته

اراضي مفتوح ع�نوه

شـود به زميـنهايي اطالق مياراضـي فـي كـه در دورة

كرده و رها اسالمي، ساكنانشان آنها را فتوحات

اند. گريخته

اراضي في

آنها كه سكنه اراضي صلحي و عهدي زمينهايي هستند

اسالم نـه

اند، كرده مقاومت اسالم سپاه برابر در نه و اند آورده

اند پذيرفته بلكه

كـه بـا صـلح و صـفا در حمـايت دولـت اسالمي زنـدگي كنـند.

اراضي صلحي و عهدي

سكنة كه هستند زمينهايي دعوتي و طوعي اراضي

بدون آنها،

اسالم را با رغبت دعوت اسالم، سپاهيان با جنگاند. پذيرفته

اراضي طوعي و دعوتي

دو دستة اراضي به كشاورزي، برداري از نظر بهرهطبيعي، )آباد

) اصـلي، عـارضـي ( تقـسـيم مـوات عارضـي ( و شـونـد. مي

انواع اراضي از لحاظ بهره

برداري كشاورزي

از نظـر روابط ملكـداري، اراضي بـه سه دسـتة دولتـي،

(، و مالكيت توده مالكيت امت، عمومي )

خصوصي اراضي

مي ) مـالكيـت فـرد، مالكيـت جمـع ( تقسـيم

شـونـد.

انواع اراضي از لحاظ روابط ملكداري

در دورة پيش از اصالحات ارضـي، انـواع مالكيـت

ارضي در ايران عبارت بودند از خالصه، اختصاصي،

داري وقفي، اربـابي، خرده مالكي، سـرمايهارضي.

انواع مالكيت ارضي در دوره پيش از اصالحات ارضي

سوي ( از دولتي يا ديواني )خالصه امالك افراد به دولت

مـعيني بـراي زراعـت يـا استفاده از عـوايد داده

شـد. مي

امالك خالصه

) سلطنـتي (، مoلك امالك اختـصـاصي خـاص

خليفه، سلطان يا شاه و خاندان او شمرده شد. مي

امالك اختصاصي

يعني حبس مال و تسبيل منـافع آن، يعني وقف بايد عين مال از

نقل و انتقال مصون بماند تا موقوف عليه از منافع آن استفاده كند.

تعريف وقف

وقف بر دو نوع است : در وقف خاص، موقوف

عليه محصور

علـيه غير است ؛ و در وقـف عـام، موقـوف

محصـور است.

انواع وقف

امالك اربابي به شيوة ارباب و رعيتي اداره مي

شد، و رعيت،

عالوه بـر بهره مالكانه، عـوارض و بيگار هم به داد. مالك مي

امالك اربابي

بـرداري خانوادگي خـرده مالكي همان بهرهاست كه

خانوادة روستايي به كمك اعضاي خود و در مواردي

به كمك چند كارگر روزمزد زمين را زراعت كند. مي

خرده مالكي

اي از مالكيت و بهره داري ارضي، شيـوه سرمايه

برداري ارضي است

كه به دنبال از ميـان رفتن تدريجي روابط ارباب و رعيتي پديد آمد.

داري سرمايهارضي

فصل سيزدهم. اصالحات ارضي

و علتها ارضي، اصالحات تعريف با در اين فصل،مراحل

و نتـايج اصالحـات ارضـي در ايـران آشنـا مي

شويـد.

عبارت است از اصالحـات ارضي دگرگـوني و نوسازي

هـاي كشـاورزي بـه منظـور قـواعـد و رويـههمـاهنگ

توسعة كلي هاي الزمه با زمينداري نظام كردن

اقتصادي.

تعاريف اصالحات ارضي

oديگـر oانـد از عبارت اصالحـات ارضي معانـي

شيـوة تغيـيـر

تـوليـد، تجـديـد و تعـديل مـالكيت زميـن، مـداخلةدولـت،

در اساسي دگرگوني مزروعي، اراضي تقسيم

نهادهاي روستايي.

مفاهيم با ،ارضي اصالحات مفهوم

تغييرات

متفـاوت انـقـالب ارضـي و ارضـي اسـت.

اصالحات، تغييرات، و انقالب ارضي

، دولت به صورت يكارضي اصالحات در در فعال عامل

كند، اما تغيير توازن نيروها شركت مي،ارضي تغييرات

حـال وقـوع در پيـوسـته بـدون دخـالـت دولـتاسـت.

تفاوت اصالحات ارضي و تغييرات ارضي

بازستاندن اراضي بر عالوه ،ارضي انقالب در

بزرگ مالكان از

زمـين، زميـن و كم و واگذاري آنها به دهقانان بياقدامـات

اي هم صـورت اجتـمـاعي- اقتصـادي گستـردهگيـرد. مي

انقالب ارضي

هدف اساسي اصالحات ارضي، برقراري عدالت اجتماعي

و مساوات است. لـذا، دو وظيفه بـر عهده دارد : تـوزيع

وري مجـدد درآمد و ثـروت؛ باال بـردن بـهـرهتوليــد.

هدف اصالحات ارضي

در ايـران، اصالحات ارضي، آن دسته از بهره

برداريها را

رعيتي و ارباب گرفت كه به شيوة مي بر درشد. مي اداره

مـراحـل مـخـتـلف متـفـاوت در مـوارد شـمـولبـود.

موارد شمول اصالحات ارضي

نشـينها اصالحات ارضي ايـران، شامل خوش) روستاييان فاقـد

500 نسـق زراعي (، زميـنهاي ماشيني ) تا هكتار (، شاليـزارها،

حاشية باغها، قلمستانها و باغها و اراضي مزروعيشد. نمي شهرها

موارد استثناي اصالحات ارضي

گانة اجراي آن اصالحات ارضي در مـراحل سه شقوقعبارت بـودند از فروش،

تقسـيم، و اجاره زمـين، خـريد نسق زارعان و تشكيل واحـد سهـامي زراعـي.

شقوق اصالحات ارضي در ايران

اصالحات ارضي در سه مرحله اجرا شده است : مرحله اول از سال

، مـرحله سـوم 1343، مـرحله دوم از سال 1341 .1347از سال

مراحل اجراي اصالحات ارضي

در مرحلة اول، حدود مالكيت اراضي به يك ده شش

دانگ يا شش دانگ از چـند ده مختلف محدود شد.

مرحله اول

شـد كه تا مرحله دوم شامل خـرده مالكاني ميشـش دانگ زمـين

مرحله، در اين استفاده داشتند. اساسيترين شق� مورد

بود. شق اجاره

مرحله دوم

تبديل ترتيبات هدف از اجراي مرحله سوم،موجر

و مسـتـأجـريo مـرحـلـة دوم بـه مالكيـت بـود.

مرحله سوم

علل اصالحات ارضي ايــران بـه دو دستة

تقسـيم ميداخلـي و خـارجـي

شـوند.

علل اصالحات ارضي

اي و منافع جهانخواران شرايط جهـاني، شرايط منطقهاز علل خارجي بودند.

علل خارجي اصالحات ارضي

عـوامل داخلي عبارت بـودند از عقــب ماندگي نظام

ارباب- رعيـتي، شرايط تاريـخي و استراتـژيك كشور،

هاي داري وابسته و تقويت پايه رشد سرمايهحكومت.

عوامل داخلي اصالحات ارضي

نتـايج اقتصـادي اصالحات ارضـي عبارت بـودند از گسـترش

شيوة توليد خرده مالكي و شيوة توليد كشاورزي تجاري، روي

هاي مالكان بـه صنايع، گسترش آوردن سـرمايهروابط پـولي.

نتايج اقتصادي اصالحات ارضي

تقسيم شـدن زمينـهاي زمين، بـرابـري در تـوزيع نا

زراعي به

قـطعات خـرد، بـاال رفتـن مـوقتـي قـدرت خـريد زارعـان، و

تضعيف كشاورزي از ديگر نتايج اقتصادي اصالحات

ارضي بود.

روستايي كه قبل از جمعيت از درصد5/47 حدود اصالحات ارضي

محـروميت بيشتري داشتند، هيچ نفعي از تـوزيع زمـين نبردنـد.

نشينان از دريافت گذشته از محروم شدن خوشزمين زراعي،

افـراد صاحب نسـق نيز به طور نامساوي از زمـين بهره بردند.

نتايج اجتماعي اصالحات ارضي عبارت بودند از تغيير

به روستاييان سازمان جمعي توليد، مهاجرت

و شهرها

نشيني، تغيير در نحوه اتخاذ افـزايش حاشيهتصميم.

نتايج اجتماعي اصالحات ارضي

نتايج سـياسي اصالحات ارضـي از ايـن قرار بودند : از

بـين رفـتن طبقه بـزرگ مالك در روسـتاها، تغيير در

خوش شدن عالقه بي روستاها، قشربندي ساخت

نشينان.

نتايج سياسي اصالحات ارضي

فصل چهاردهم. توسعه، توسعة روستايي و تنگناهاي آن

در اين فصـل با تعريف و مفهوم تـوسعه، توسعة

روستايي و موانع و تنگناهاي آن آشنا مي

شويد.

در اصطالح عام به شكفتگي تدريجي، توسعه بازتر شدن اجزاي

چيز، رشد چيزي كـه در نطفه مكنون است، هرشود. اطالق مي

تعريف توسعه

دو ديدگاه و در توان از مي راتوسعه مفهوم �عد دو ب

تعريف كـرد : فلسفي- نظري، و عيـني- كاربـردي.

ابعاد مفهوم توسعه

روندي نظري، فلسفي- مفهوم در توسعه

ج�نب خود است

و از حالت پاييـن و ساده به حـالت باالتـركه تر، پيچيده

نشـان ها را پديده گرايشهاي درونـي و ماهيتدهـد. مي

مفهوم فلسفي- نظري توسعه

در مفهوم عيني- كاربـردي، عالوه بر افـزايش تـوسعه ميزان توليد و درآمـد،

شامل دگرگوني اساسي در ساختهاي نهادي، اجتماعي، اداري و فرهنگي است.

مفهوم عيني- كاربردي توسعه

در مفهوم عيني- كاربردي، توسعه سوگيريهاي عموم

مـردم ) عادات، رسوم و عقايد ( را هم دربـر

گيرد. مي

، اكثـر تـوسعه يكپارچه در نظريـة تهيدستان محور

شوند، و تـوسعه، بـراي تـوسعه محسوب ميها تـوده

وسيله آنها انجام يعني اكثر مردم است و بهگيرد. مي

نظرية توسعه يكپارچه

بنياديo روند يك توسعه يكپارچه، توسعه در نظرية

تحول

است، اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فـرهنگيساخت با

اي بـومي و خـود انسـان ارتبـاط دارد و مسـئلهاسـت.

اند از در مفهوم نـوين آن عبـارتاهداف تـوسعه تـأمين اعتمـاد به نفس

مردم، كاهش فقر و بيكاري، تعديل ثروت و درآمد، و افزايش رفاه اجتماعي.

اهداف توسعه

تأمين مـردم، تأمين شـرايط مشاركت

آزاديهـاي

بازسازي دموكراسي، بسط اجتماعي بيشتر،

منش

مستقل انساني از اهـداف ديـگر توسعه هسـتند.

ماندگي روستاها هاي كم توسعگي و عقب نشانهاند از جواني عبارت

جمعيت، پايين بـودن سطح درآمد، بهداشت، تغذيه و اميد زندگي.

ماندگي عقبروستاها

روستايي توسعه شناسي جامعه موضوع

علل بررسي از است عبارت

عقب ماندگي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي محيط روستايي و تعيين

در هاي مشاركت روستـاييان ها و زميـنه انگيـزهعمران محيط خـود.

شناسي توسعة جامعهروستايي

اند هاي تـوسعة روستايي عبارت برنامهاهـداف سـازي از آگاه

همياري و مشاركت، هماهنـگي روستاييان، جلبتوسعه و آنان،

به اجتماعي ايجاد نظارت بهبود مديريت روستايي وآنان. وسيله

هاي اهداف برنامهتوسعة روستايي

موانع و تنگناهاي توسعة روستايي طبيعي، شرايط از اند عبارت

جغرافـيايي و موقعيـت استراتـژيك؛ عوامل جمعـيتي، اجتمـاعي و

ويژگيهاي اقتصادي و زيـربنايي؛ سيـاسي؛ شـرايطفرهنگي- رواني.

موانع توسعة روستايي

پـراكنـدگـي اقليـمي، و طبـيعـي عـوامل

روستـاهـاي

كـشـور، تـفـاوت اسـتعـدادهـاي منـاطق مخـتلـف و

روستايي كمبود زمين زراعي، از موانع تـوسعه

هستند.

موانع طبيعي

بودن از باال اند عبارتموانع جمعيتي

جمعيت نسبت

شـاغل در كشـاورزي، بيسوادي جمعيت، پايين بـودن

اي و بهداشت، مهاجرت به سطح آموزش حرفهشهرها.

موانع جمعيتي

اند از عبارتموانع سياسي- اجتماعي تنوع مالكيت، روابط

بـرداري ) اربـابي و اجتـمـاعي، و نـوع بهرهسـرمايه داري (.

موانع سياسي- اجتماعي

اند از كمبـود عبـارتتنگنـاهـاي اقتصـادي راههاي ارتبـاطي،

رسـاني بـه روستـاهـا، خشك شـدن كمبـود كمكقنـاتها، عـدم

تسطيح، آبرساني، هاي شبكه ) تسهيالت كمبود يا

و . . .(. زهكشي

موانع اقتصادي

هاي توليد و تعدdد آنها، فروپاشي سنتي بودنo شيوه

توليد سنتي،

عدم حمايت از توليدكننده، بسط روابط سرمايه

مشكالت داري و

تـوسعة مـوانع اقتصـادي ديگـر فنـيo تـوليـد از

روستـايي است.

گرايي، سنت مانند عوامل فرهنگي- رواني،

كاري، محافظه

گرايي از موانع مخالفت با نوآوري و سرنوشت

ريزي برنامه

مي تلقي عمـراني هـاي تـوسعه و اجـراي پـروژه

شـونـد.

موانع فرهنگي- رواني

هاي الزم براي رشد و تـوسعة ها و انگيـزه زمينهروستايي

توليد ارضي، دهقاني و مسائل حل مستلزم

است. كشاورزي

هاي توسعة زمينهروستايي

، با نحوة تصرف زمين زراعي، طبقات مسئله ارضي برداري و اصالحات بهره

ريـزي دقيق ارضي ارتبـاط دارد و حل آنهـا بـه برنامهمديـريتي نيـاز دارد.

مسئله ارضي

تـوان از ، ميمسئله دهقـاني در مـورد قشربندي روستـاييان،

طبقات اجتماعي در روستاها و نقش و عملكرد آنها سخن گفت.

مسئله دهقاني

dمسئـله تـوليد كشـاورزي حل مستـلزم تـوجه بـه

وري توليد، ميزان عملكرد كيفيت و بهرهكميت زمين

هاي و استفاده از ماشين آالت و نهادهكشاورزي است.

مسئله توليد كشاورزي

ريزي توسعة فصل پانزدهم. برنامهروستايي

ريزي، در اين فصل با مفهوم و تعريف برنامهسطوح آن و

ريـزي توسعة روستايي آشنا هاي برنامه زمينهشويد. مي

كوتاه مدت، بيني و برآورد نيـازهاي پيشميـان

ريزي براي تأمين مدت و بلند مدت و برنامهاين

مي محسوب كشوري ضروريات هر از نيازها

شود.

ضرورت ريزي برنامه

فعاليتي است جمعي كه در ضمن ريزي برنامه آن، توليدكنندگان

كشور با در نظر گرفتن قوانين عيني اقتصادي و مشخصات توسعة

اجتماعي، هدفهاي هماهنگ در تـوليد و مصرف تعيـين كنند. مي

تعريف برنامه

ريزي

كشورهاي در دستورالعمل اقتصادي

اقتصاد بر مبتني

ريـزي شـود و گاهي برنامه بـرنامه اجرا مي بيارشادي

شـود كه برنامة كامل و نيـز خوانده ميجامعي نيست.

دستورالعمل اقتصادي

اند از آماده بودن ريزي عبارت برنامهشرايط هاي اجرا، زمينه

تبعيت روند توسعه از نيازهاي جامعه، وجود بهره

وري منطقي

در سطوح آن، تـوجه نهايي برنامه به پيشرفت و تعالي جامعه.

شرايط ريزي برنامه

ريزي براي تـوسعه در سه سطح بـرنامه

محلي. اي و ملي، منطقه : شود انجام مي

سطوح ريزي برنامه

ريزي براي توسعه ملي در سطح مركزي و در كل برنامهگيرد. كشور انجام مي

ريزي در برنامهسطح ملي

اي در بخشي از يك ريـزي منطقه برنـامهكشور و در

شـود كه منطقه دچـار شرايطي انجام ميفـقر باشد،

منابع مهمي داشته و يا با مشكل خاصي مواجه باشد.

ريزي در سطح برنامهاي منطقه

ريزي براي توسعه محلي، استفادة هدف برنامهحداكثر

از منـابع موجـود، مهارتها و استعدادهاي محلي است.

ريزي در برنامهسطح محلي

ريزي براي توسعة روستايي هاي برنامه زمينهدر سه

بخش دولتي، خصـوصي و تعاوني امكان پـذير است.

ريزي هاي برنامه زمينهتوسعة روستايي

بخش دولتي در كشاورزي شامل واحدهاي پيشرفتة

كـشـت و صـنعت يـا مـؤسسـات مـاشيـني اسـت.

بخش دولتي

بخـش تعـاوني در حـالـت كـلdي بـه صورت dلهـاي تشـك

dلهاي سـياسي- دولتي- مردمي يا شوراها، تشكصنفي يا

dلهاي و ها، اتحاديه يا مصرفي توليدي- تشكاست. تعاونيها

بخش تعاوني

، عـبـارت اسـت از شـكل مـداخلـة شـورا سـازمـان يـافــته و

ادارة در مردم هاي توده آگاهانه مشاركت

جامعه امور دموكراتيك

گـيري پيرامون آنـچه مربـوط به و تصميمسرنوشـت آنهاسـت.

شورا

آزاد تشكل و تجمع ،دهقاني اتحادية

سياسي صنفي-

دستيـابـي افـراد و گـروهـهـاي دهـقـانـان بـراي

بـه

قانـونتي آرمـانهـا و خـواستـهاي مشـترك

آنهـاسـت.

اتحادية دهقاني

اي ويـژه ، سـازمانهـاي مردميتعـاونيـها كه هستـند

مشترك هدفهاي گروهي از افراد براي نيل به

اقتصادي

و اجتمـاعي خـود، داوطلبـانـه تـشكيـل مي

دهـنـد.

تعاونيها

ضروريo نهادo مهمترين ، در حال حاضر،تعاونيها

عشايري و روستايي

بـراي احيـاي كشـاورزي و دامـداري كشـور محسوب شـونـد. مـي

پژوهشی آموزشی شبکهمادسیج – ایران

(IRERNET)