124
ماري ع م ي م لا س اwww.prozhe.com هام ل ا و ت ش ردا ب ار م ي ه ا ف م ادي ي ن ب ماري ع م$ ران ب ا دمه ف م$ ران ب ا در ر ر م ه ان ي م ش ي را گ هاي د دي س ي هب مد و ورهاي ا ي ي خ ي ار ي و ي گ ي ه ر ف و ي ب< ن< ب= ا ار> ك ب وء س و صاتE ت خ م مI ظ ن ري ب دL ي$ دن ري ب و ار ي سب ه ي س ا ي ش ه ن وه ي ش$ ن ه ك و روي ا= وري ه ن ت ف ر مع ي س ا ي ش( epistemology ار) ق ي ر ط ل ف ع وري ح م ود خ$ ان ي ن ب ار ر ب ا سار$ هان ج$ مدرن ار ي ي و س ر گ ي دار ر ف ؛ هE ت ف ر گ ت ش ا كه در$ ا= ن ي حب ت س گ ار يد د ج م ه ن ورها سط ا و> ك س ا ي م ي ب< ن< ب= ا ار دگاه دي ي ل ف ع و ردي ب كار ورت ص ي م رد گي و ار عاد ب ا ي ي ما ي ا و ادي ف ت ع ا ي ه ت ت ش ا. > ك ي ي ا$ هان ج ر ي غ ي ي ر غ ه ن ت ل ع له ص ا ف د دي س ار دات ي ل و ي ري ك ف و مادي$ هان ج رت غ ؛ و در$ ن عي حال ي گ ي س ي وا ر ب ر گ ر ب دL اي ي ه ن ها ت= ا ؛ ارهL ح ايارد د ي ر ج$ ن ي ف ا ي راه ي حل كه د واي ي ي ه ن ي ي ور ص ر گي را ف ؛ ي م ما ي ه ت ن ح هاي ل ي ح د در هL چ ي= ا را ه ت ش وا خ ا ي ه ت ش وا خ ا ي روض مع ره ط ت ش$ ا= نار ر ف هE ت ف ر گ ت ش ا ؛ در ر ب رد گي ا ي$ ن ي د ي ق ي ر ط$ مكان ا اط ي ي ار ا ي$ هان ج$ ارج ح ار ود خ را ه ت ش دا د.ار اس ي رف ط ر گ ي د$ هان ج رت غ ر ي ن در لا ح ي ي ا ي ع م ر ض حا ؛ ي ر ب ر گ ر ج1

Memari Eslami [Www.prozhe.com]

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

www.prozhe.com

ايران معماري بنيادي مفاهيم از برداشت و الهام

مقدمه و تاريخي باورهاي و مذهبي شديد هاي گرايش ميانه مرز در ايران

از وبريدن پذيري نظم مختصات و سوء يك از آييني و فرهنگي ) شناسي معرفت به آوري روي و كهن شيوه به شناسي هستي

epistemologyجهان ساز ابزار بنيان خود محوري عقل طريق ( از بازگشت حتي آن در كه است گرفته ؛قرار ديگر سويي از مدرن كاربردي و عقلي ديدگاه از آييني مناسك و اسطورها به مجدد

. است تهي اعتقادي و ايماني ابعاد از و گيرد مي صورت

و فكري توليدات از شديد فاصله علت به غربي غير جهان اينك ؛ آنها به ناپذير گريز وابستگي حال عين در و ؛ غرب جهان مادي ؛ فراگير صورتي به بتواند كه حلي راه يافتن جز ندارد اي چاره

معروض ناخواسته يا خواسته را آنچه در دخيل هاي جنبه تمامي امكان طريق بدين تا گيرد بر در ؛ است گرفته قرار آن سيطره جهان ديگر طرف باشد.از داشته را خود از خارج جهان با ارتباط هاي فرهنگ شناخت جز گريزي ؛ حاضر معنايي خال در نيز غرب نمي حود حيات ادامه منظور به آنها با ارتباط جهاني گشورهاي ديگريابد.

عين در كه باشد اين منطقي حل راه كه رسد مي نظر به مبنا اين بردر آن پيام ابالغ و ديني و عرفاني فرهنگ درد به توجه

دستاوردهاي و تكنيكها و امروز ديدگاههاي با هماهنگ صورتهاي به گردد عرضه آورنده پديد هاي لفه مؤ تلفيق از ويژه شكلي جديد پذيرش ظرفيت ؛ زماني عناصر از برآمده زيباي صورت كه اي گونه

بيابد. خود در را زمان بي گسترده و ژرف معناي

بسيار ارتباط تفكر و ايران،نظر،جهانبيني معماري شكلگيري در اول مرحله در است ممكن امر است. اين داشته فضا با نزديك

1

Page 2: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مراحل در ولي باشد بوده اقليمي و جوي مسائل حل جستجوگر و عقالني تحوالت كليه آن در كه است مشهود تكميلي،ذهنيتي

زندگي و دنيا به نگاه پيوند كه كردهاند.همانگونه نفوذ معنوي تخيالت به سنتي معماري ساختمانهاي تمامي در فضاها و مكانها جوشش در

ميخورد. چشمa كه است استخراج قابل ويژگيهايي تحليل اين در خاص تقريبا

a و است مملكت اين اسالم آن اصلي ارزش بستر كه آنجا از طبيعتا درديگر معماري فضايي و كالبدي ويژگيهاي اين است بوده

است. مشاهده قابل نيز اسالمي كشورهاي كه باشد مفيد ويژگيها،شايد استخراج و تحليل اين انتهاي در

و نمود مقايسه جهان معماريهاي ديگر با را فضا شكلدهي مسيرa ضمن جست.در پيوند اين در را فرهنگ حضور كه است روشن كامال

شكلگيري در و است بوده آرزوهايش و انسان آينه هميشه معماري حضور جاويدان و فناناپذير ارزشهاي شك بدون جهان معماريهاي

جهانبيني و زمين در انسان موجوديت آن مشترك فصل كه دارنداوست. و مفاهيم،مباني استخراج و ايراني معماري مطالعه در

a آن ويژگيهاي در آن اصلي شالوده و اساس كه است روشن كامال بدون آن نتيجه،مطالعه در و است بوده سرزمين اين وجودي فلسفه ناممكن ادبي و ،فرهنگي،ديني اجتماعي مسائل در شدن عميق )صورت( وفلسفه قالب بين برگشتي و رفت تطبيقي روش و است

ميشود. آغاز جا همين از تحليل اين ميباشد. دشواري اجتنابناپذير اين كه هنگامي ويژه است،به علمي نقد قابل هميشه كالبد كه چرا

ميگيرد.مطلب صورت جغرافيايي و فيزيكي محيط با نقددرارتباط در عاشقانه سفر بدون كه است فرهنگي فضاي پيچيدهتر،راز

معماريهاي نميآيد. تمام دست به آن معنوي و انتزاعي ژرفاي راه آن به ميتوان دل چشم با فقط كه دارند رازي جهان برجسته

تعادل كه ميشود حاصل هنگامي عاطفي نگرش اين ايران يافت. در مطلوب تعادلي و استحكام با انسان معنوي و محيطي پيوندهاي و

باشد. شده برپاميكنيم: اشاره مواردي به راستا اين در

.درونگرايي1

2

Page 3: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

معماري در اصل يك صورت به كه است مفهومي درونگرايي درك متنوع،قابل آشكار،بهصورتهاي حضوري وبا داشته وجود ايران

است. مشاهده و مانند ابنيهاي و آثار انكار غيرقابل معماري ويژگي

خصوصيت به مربوط غيره و خانه،مسجد،مدرسه،كاروانسرا،حماماجتماعي- اصول و مباني در عميق ريشهاي كه است آن درونگرايانه

دارد. سرزمين اين فلسفي نوع اين فرهنگ در كه دريافت ميتوان ساده ارزيابي يك با

است شده داده آن باطني هسته و جوهر به واقعي معماري،ارزشa پوسته و حقيقتي از كه است مجازي پوششي ظاهري،صرفا

و جوهر تعيينكننده آن سربسته و دروني غناي و ميكند محافظت بيروني فضاي و وجوهات با قياس قابل و است بنا راستين هستينيست.

آن در كه است محيطي حريم حفظ جستجوي در درونگرايي رسيدن منظور به عبادت و ،تعمق تفكر پشتوانة با كالبدي شرايط

،به درون در اصيل آرامش و خاطر طمأنينه يافتن و خويش اصل بهاست. رسيده متعالي و موزون نظمي

سرزمينهاي در و شرقي تفكر اساس وبر اعم طور به آورنده وجود دروني،به حيات و است باطن در فضا اسالمي،جوهر

است. فضا اساس زندگي،آداب فرهنگ،نوع اساس بر دروني مسائل به نوجه امر

مسائل با همراه كه است گرفته شكل جهانبيني و رسوم و آورده دست به را خود نهايي معناي اقليمي و محيطي،جغرافيايي

است. گرفته نشأت انسان خود فطرت از كه است. معنايي

.مركزيت2

معماري فضاي در درونگرايي،مركزيت مسأله با موازي ويژگي اغلب در مركزي وحدت پراكنده)كثرتها(به عناصر تحول است. سير

ميخورد. حياط چشم به اسالم دنياي معماري فضاهاي اين دهنده تشكيل هستههاي كاروانسراها و خانهها،مساجد،مدرسهها

مركز به دور و جزئيات.ميانه يا عملكردي عناصر رساندن و تفكر مركزي دروني فضاي ميباشند. اين گونهگونيها و تنوعها جمعكننده

تمام تنظيمكننده باشد مركزي حياط از غير چيزي تواندمي گاه كه

3

Page 4: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

نقطه كه است قائل قسمتي در را فضا مركز و اصل و بوده فعاليتهاميدهد. رخ آن در استثنايي عروجي و عطف

.انعكاس3

از حاصل كلي منظره ايران معماري فضاهاي اغلب در كه است بصري كليتي وجودآورنده كالبدي،به عناصر شكلگيري

را منظم،چارچوبي و حسابشده محوربنديهاي قالب در آن اجزاي ميرسد. كمال به تصوير و شكل موضوع درآن كه ميدهند تشكيل صعودي رشد همواره عمودي و افقي محورهاي در تركيبي اجزاء حركت ديد)تصوير(خط مركزيت به دستيابي منظور به و داشته

كه ميشود تنظيم ونور آسمان طرف به باز فضاهاي در عمودي به بصري نتيجه عنوان به را انعكاس و معماري،نور،آسمان پيوند

طريق از منظم شكلگيري اين نمونههاي ميدهد. بهترين دست ايواني چهار مساجد مابعدالطبيعي آينههاي در ميتوان را انعكاسدانست. ايراني

اين مختلف جهات طرف به خود محوري گردش در انسان منظمي فكري نظام گوياي كه ميكند حس را منسجم فضايي كليت در زمين و فضا ،مركزيت آن در كه است

است. آسمان و زمين اتصال عوامل مركزيت)توحيد(آشتيدهنده به بصري لحاظ از آب ايواني،سطح چهار مساجد مركز در

معرفي را اطراف بدنههاي فقط انعكاسدهنده،نه آينه عنوان داستان )مركز( تمثيل خود استثنايي موقعيت علت به ميكند،بلكه

حاضر تصاويربرگردان عنوان به آب تأللؤهاي در منعكس آسماني جاويدان و باالتر حقيقتي به ميل در انسانها زندگي از غيرمادي ولي

است.

طبيعت با معماري پيوند و دارد فرهنگي عميق ريشههاي طبيعت به احترام و همدلي

سنتي معماري در طبيعت و انسان،معماري مسالمتآميز همزيستيa ايران دربارة آسماني كتاب در فراوان است. اشارات مشهود كامال

شده موجب آن بهشتي تمثيل نهايت در و طبيعت اجزاء و گياه،نور و باشد جانبه همه طور به طبيعت حضور ايران معماري در كه است

در نحوي به مراتبي سلسله روند يك در نيمهباز-نيمهبسته فضاهاي و احترام انگيزه هميشه گويي كه باشند گرفته قرار يكديگر كنار

4

Page 5: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

اجزاء و طبيعت قلب در كه ميدارند پاس را الهي نعمتهاي حفظاست. كرده تجلي آن عناصر

است. هر هشتبهشت معماري،ساختمان نوع اين عالي نمونه آسمان از برشي و طبيعت ميكنيم عبور آن مختلف سطحهاي از گاه خارج و داخل تضادهاي و دارند قرار مختلف زواياي در و ما كنار در

آن در كه است تصاويري معرف روزگار گردش همچون به تخيل و مكث،عبادت راهگشاي طبيعت سكوت و وقار،آرامش

است. جهان گستره و ابعاد تمام اطراف كوچك فضاهاي اتصال مركزيت با هشتبهشت

مساجد ميباشد. برخالف دارا را ايران معماري كانونبندي ساختمان در است شده تعريف باز فضاي با مركزيت كه چهارايواني فضاي يك از كه ميكنيم مشاهده را معكوسي تصوير هشتبهشت

و افق انتها در و كرده حركت طبيعت طرف به داخلي نيمهبسته قالبي در محافظتشده ميشود.طبيعت تصور سپس و درك بينهايت استقرار حكمتي با يكديگر كتار در آن عناصر كه است مطرح

ميآيند. شمار به معماري موجوديت جداييناپذير جزء كه يافتهاند در همواره ديني احكام يا و اجتماعي،فرهنگي فعاليتهاي

همدلي و همجواري و كردهاند حركت طبيعت با موزون آهنگي گونههاي به طبيعت عناصر كه است شده موجب طبيعت با انسان

فوايد از را انسان و داشته حضور اصيل معماريهاي در مختلفگردانند. بهرهمند آن تصفيهكننده

كه است شده موجب هشتبهشت در هندسي كلي محوربندي مركزي فضاي حوش و حول در هميشه فوقاني طبقات فضاهاي

داشته حضور كل و جزء در طبيعت تصويرسازي آنها در و كنند سير فضايي)اتاقي( از ايراني،عبور معماري فضاهاي كليه باشد. همانند

ميپذيرد. )مفصلي( صورت ميانه بخش از استفاده با ديگر بهفضاي را معماري،جهاني اين وجودي هستههاي كه است اين واقعيت

كه دارد قرار مركزي در آن اوج كه ميگنجانند خود فضاي ذره در ما براي را ابدي گشتوگذار مفهوم كماكان جغرافيايي مختلف جهان

ميكنند. مجسم

هندسه وتمدنهاي شرق،ايران معماريهاي درك در مهم بسيار مورد

مقوله با برخورد نحوه اسالمي، فرهنگ و فلسفه پوشش زير بيان شكزبان انديشههاست. بدون و افكار بيان در هندسه

5

Page 6: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

آن روابط طريق از و است استوار هندسه بر جهان معماريهايكرد. آشكار را كالبدي كليت ميتوان

فرهنگي جهانبيني از منشعب هندسه تفاوت ما بحث اما داراي هندسه اسالمي معماري و هنر است. در شرقي كشورهاي

و فلسفه در را خود گسترش و است ويژه مفهوم و اهميت جهان ادراك و عقالني و الهي افكار تجليگاه و ميجويد راهحيات

است. هستي و اعداد رياضي رشد و علم بحث سرزمين اين هندسه در كه دو واين است بوده شهودي حس با همراه جبر پيچيده تركيبات

)حس(و هنر جداييناپذيري ميشوند محسوب هنري آثار تكميلكننده ميدهند. نشان اسالم جهان در و غني هايتمدن در علم)عقل( را

درمييابيم افالطون افكار و آثار مطالعه با كه است اين توجه جالب و ميپندارد ناقص شهودي پشتوانههاي بدون را علمي دريافت او كه

فراموشي به شهودي بعد غرب در اعداد علم در عرفان بحث دنبال دقيق جدولها چارچوب در استداللها كليه و شده سپرده

است كرده سعي تاريخ طول در علم كه اينجاست ميشوند. عجيب دست امر اين به كه هنگامي ولي كند كشف را ناشناختهها و رازها شده پديدهها كشف موجب كه را شهود تفكر روشهايي است يافته تحليلهاي جداشدن هنر و علم ميان است. شكاف برده ياد از است

شناخت به ميتوان جهت يك در چند وهر ميشود موجب را مكمل ادراك وكليت وحدت دستدادن از ،خطر مسأله عمق در ولي رسيده

ميماند. باقي عقالني هوش فقط ميشود صحبت هوش دربارة وقتي چرا

حالي ميگردد. در خارج مقوله اين از ايماني هوش و ميشود مطرح محققان آثار است. مطالعه دل هوش بيداري اساسي هوش كه

برخورد نحوه نشانگر مادي و طبيعي روابط ادراك در ايرانياست. علمي استدالل تكميل در ايشان شهودي

از است آمده وجود به نگرش اين پايه بر كه هندسهاي در غرب محققان از بسياري كه است بهرهمند تركيباتي و پيچيدگي

اعتبار فاقد و ابتدايي يا مغشوش را آن بدفهمي از نوعي اثردانستهاند.

روش از خود عالي تركيبات در هندسه كه ميدانيم امروز صورت به گاه شكلي پژواكهاي و است بهرهمند ارتباط و همدلي

از كردهاند. يكي آشكار و مشخص را خود حضور پنهان اشكالي همدلي(ساختمان هندسه)هندسه نوع اين نمونههاي بهترين

6

Page 7: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

a كه است اصفهان هشتبهشت داده توضيح آن ويژگيهاي از برخي قبالاست. شده

ميكند: رشد متفاوت سطح سه در هشتبهشت ساختمان هندسه

مركزي. فضاي و ميانه ايوان،اتاقهاي آبنما،پله از افقي حركت- و بعدي سه تحوالت با را كف پيوند كه عمودي حركت-

سقف با ميگيرد قرار مركز در آن اوج كه ارتفاعي دگرگونيهايميكند. تأمين

كه است عمودي و افقي سطوح برخورد حاصل كه -هندسهاي.ميباشد كالبد وراي از و احجام اتصال در نوري گشايشهاي حاوي

سه در هندسي وحدت و كليت احساس هشتبهشت ساختمان در در توپر كالبد از است. برشهايي دريافت قابل خوبي به مذكور رده

نتيجه طبيعت و نور سوي به شده گشوده شكافهاي با همجواري و سايه با آميزش در عناصر تنوع و كثرت آن در كه است تركيبي

متظاهر را منسجم هندسه يك كامل نوري،احساس روشنهايميكنند.

و عمودي و افقي سطوح در عناصر هندسي پيوند ديگر نمونه است. مشهود چهلستون ساختمان در پروخالي فضاهاي تركيب ايواني آن اصلي فضاي كه است اين در چهلستون تمايز نقطه

باز،نيمهباز بخشهاي انتقال و خطوط همايش محل كه است مركزيميباشد. بسته و

روابط كشف صرف را خود عمر بيشتر كه كرشلو،كسي كيت عمق دربارة خود مقاالت آخرين از يكي در است كرده طي اجزاء اعداد و علم زيبايي ادراك طريق از كه مينويسد رياضيات زيبايي و ايمان شناخت واالي مراحل به ميتوان هندسي خطوط و رياضي خالصه جمله اين در را گستردهتري مفهوم اينجا رسيد. در شهود

به بازگشت و پنهان تركيبي قابليتهاي در كثرت در ميكنيم: پيچيدگيگسترده. صورت مركزيت و وحدت

استواري و ميكند پيروي قانون اين از ايران معماري هندسه پراكندگي يا و بيهودگي آن در كه راهيافته تفكري در هندسه اين

با كه است استوار تفكر يك است. قرينهسازي،اوج نداشته وجود ميرود. جلو به منظم آهنگي با و روشن دستورالعملهاي و احكام خود تكميلي مراتب سلسله در فضاها و ستونها حسابشده تكراراست. جاويدان حقيقت زمزمههاي تكرار

انسان ادراك و )احساس خود وجودي دريافت بخش در معماري جايگذاري طريق از هندسه كه دارد مقدماتي به معماري(نياز از

7

Page 8: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

رشد ضمن معين ومركز مكان به نسبت بزرگ و كوچك تناسبات بيرون از نفوذها و حركتها سنتي خانه ميكند. در فراهم را آن اعداد

حياط تا ورودي از بلكه نيست فرهنگي حقيقت يك فقط داخل به مكان و جوهر از صحيح دريافت آمادهسازي نشانههاي مركزي بهشتي به خيابان و كوچه از دارد. عبور همراه به نيز را خانه اصلي

است ماوراءطبيعي و طبيعي آرمانهاي كليه داراي شده، طراحياست. نبوده ميسر هرگز سهلانگاري با فضاها گونه اين از وبرداشت

معماران از برخي كه چيزي خالف بر ايراني هندسي طراحي از فقط كردهاند آن ابراز در سعي طوالني مدتهاي غربي

ديگر واالي نميكند. اشارات تبعيت بومشناسي و مادي عملكردهاي الزم فرهنگي و ذهني موقعيت چنانچه است بديهي كه دربردارد نيز

و رؤيت به قادر هرگز كنيم سلب بيننده از را آنها ادراك برايبود. نخواهيم حسابشده-اقليمي-فرهنگي تركيب و غنا اين دريافت

تداوم و شفافيت

و شفافيت ،مفهوم تمامشده و بسته فضاي مفهوم مقابل نقطه در او نگاه يا و انسان حركت فضايي،مسير چنين دارد،در قرار تداوم

در فضايي گشايشهاي كه طوري ميگيرد،به صورت پيوسته تداومي ديوارها (درالبهاليtransparencyشفافيت) موجب عمودي و افقي خطوط

و اليتناهي افقي در نهايي منظر و دورنما كه ميگردد ستونها وa ميگيرد. خود به تازه جلوه و جان مستهيل،مجددا

( برايcontinuity)تداوم مفهوم(hierarchy)مراتب سلسله مفهوم بهميشود. محسوب صحيحي تلقي ايران معماري اصل مفهوم تشريح

پيوندي انسان و ندارد ارتباطي فضا بزرگي و كوچكي به تداوم فطري حساسيتي از بهرهگيري با و ادراكي زنجيره با كه است

عناصر سپس و داده قرار توجه مورد را پيچيده ،مجموعهاي جمعآورده خويش دريافتهاي نهايي حوزه در را آن پراكنده گوناگون

a و مييابد. در را آن مستتر پيام و فضايي درك نهايتا قاطعيت با هيچگاه ايران،فضا معماري بناهاي بدنه البهالي در به غنابخشيدن دليل به آن پيچيده تركيبات وابهام نميشود مشخص

يافته تماميت و محدود قالب در را آن نميتوان كه است منظرهاي ديگري پديده كه است پديدهاي از پيام حامل فضا كرد. اين تفسير

ديگر بخش سوي به آن،حركتي سوي به حركت و دارد خود درون درگسترده. جامعيتي و كليت با است فضا

8

Page 9: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

) وصلدهنده پردههاي مفهوم و مراتب سلسله اصل بيان درsequenceمكاني تداوم برقراري ايران معماري خصوصيات از (،يكي

را ويژهاي آشكار مقدمات و فضايي،شروع ميباشد. پردههاي به درونگرايانه احواالت كه است زماني آن اوج و مينمايد مشخص

حس يك از كاملي دريافت به زمان و مسير گذاشتن سر پشت دليلباشد. رسيده فضايي عبور اين در باطني

مكانهاي از عبور فضاي به فضا تحول مسير ،در مقدمات هسته و جوهر مركزي فضاي كه ميشود مربوط بنا كل شكلدهنده

تنوع و ،نور ،زمان حركت از متأثر آمادگي است.اين آن اصليميشود. ،ايجاد حاصل حجمي مجموعهاي از طبيعت همانند كه كثرتگرا هندسه از استفاده با فضايي،پيوند تداوم و است،ادامه شده تشكيل درهم نقاط و سطوح

مينمايد. حفظ همچنان خود ثقل مركز با ارتباط در را خود تداوم دليل معماري،به اين تشكيلدهنده بعدي3و2هندسه

را مسير و مكاني،نگاه تقابل در پيچيده محورهاي بر متكي نيروهايميكند. تعريف و منظر،تنظيم شفافيت طريق از

ابهام و راز

در خلوص و سادگي كمال در معنوي عظمت احساس تركيبات سادگي و داشته قرار مدنظر ايران ابنيه تركيب و تشكيل

است شده ساختمانهايي پيدايش موجب غني ولي پايه هندسه اين كليتي با توأم و است دريافت قابل حسي ويژه درك با آن پيام كه

مينمايد. القا كامل تصويري و منظر در را خود كمال كه است عالي ويژگي همين از كاشان آقابزرگ مدرسه و مسجد

دو داراي ورودي محور طريق از قبله محور تغيير و است برخودار زير دروني حياط مركز در ميتواند آن مركز كه است ترسيمي خط

پيام ظرافت و اسالم آرمانهاي با گيرد. آشنايي قرار طالب مدرسه است مدرسه در مسجد اين فضايي كليت كشف موجب نماز و قبله

و كاربردي،اقليمي سطوح تغيير با اصلي صحن به ورودي از كه دوراني در ميباشد. البته سازندگان مهارت از خوبي نمونه فرهنگي

تركيبي مفاهيم اين تمام كه قاجار،ساختماني دوره از پيشتر بسيار را معماري عناصر قرارگيري حدود و قبله،شمال،ورودي ، مركزيت

باشد.مي دامغان تاريخانه است،مسجد بوده دارا

9

Page 10: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

a بناي اين را خود تزئينات،انسجام هيچگونه بدون و ساده كامال روي بر كه است نموده تأمين استوانهاي سنگين ستونهاي طريق از

حركت آهنگ كه نشستهاند طريقي به شكل بيضي آنها،طاقهايميكنند. القا عظمت و كمال شدت با را محوري خاص

اين قطور،فواصل بسيار شكل استوانهاي ستونهاي فقط زماني منظرهاي در كه قوسها بنا،حركت كلي ستونها،ارتفاع

پررمز عجيب داستان همان است،حكايت رؤيت قابل آنها از بخشي در مصالح و عناصر سادهترين با كه است ايراني معماري راز و

دنبال برابر در آن ابهام و راز كه ميآيد وجود به آثاري منظم زميني و زمين در خود حضور به تا واميدارد مجدد تفكري به را شده،انسان

بينديشد. آسمان و آخرت ازلي تمثيل از روشن و سايه نشانههاي

حساس موزون/توازن تعادل طبيعي محيط و ساختمان بين موزون تعادلي معماري در همدلي و همنفسي آن با موجودات از يكي همانند و است آشكار

است. گرفته صورت دوران آن معماري آثار وجودآورندگان به عميق دانش و حس

خويش خود،حضور جاي و مكان در كالبدي عناصر كه ميشد موجبمحيط. به باشد پاسخي كدام هر كاربرد و نمايند مشخص را

از وغير شمال باراني و مرطوب مناطق از ،غير ايران درa سرزمين جنوبي،با خاص مناطق برخي كويري گاهي و خشك نسبتا مطرح را ويژه تمهيد دو اقليمي لحاظ از كه هستيم مواجه

وجود به ديگري و حرارت و گرما برابر در حفاظت ميكند:يكيآب. حفظ و هوا،دريافت خنكي،جريان آوردن

دليل كويري شهرهاي سنتي معماري عناصر از بسياري ميآورند،همانند دست به سخت اقليم يك با مقابله در را خود وجودي

كه ميشود موجب آن روي بر آفتاب تابش سطح و زمان كه گنبد گنبد،حرارت اين درداخل و گيرد قرار سايه در آن از قسمتي هميشه

شود. نمونههاي رها و تخليه فوقاني دريچههاي از گردشي صورت به چون فضاهايي يا خشتي ضخيم ديوارهاي شامل ديگر

با ارگانيك پيوند در نيز آن مانند تاالر،ايران،زيرزمين،سرداب،بادگيرو بتواند انسان كه است اندكي حكمت اين يافتهاند. آيا شكل طبيعت

باشد؟ داشته مسالمتآميز همزيستي طبيعت با ماهرانه قدر اين نيمهباز فضايي كه ايران معماري ويژه عناصر از ايوان،يكي

همزيستي و نگرش نوع اين عالي تهميدات از يكي ميباشد نيمهبسته

10

Page 11: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

تصويري قالب در منظر تنظيم از است. غير طبيعت با بر در ميانه)سايهروشنها( را ايوان،روشنايي محاسبهشده،حضور

و تعديل در كه است داخلي و خارجي فضاي بين رابط حد و گرفتهa نيز هوا كيفيت تنظيم است. مؤثر كامال

كه است واسطهاي و ميانه حد سنتي،هشتي خانههاي در و ميباشد دريافت و رؤيت قابل عرصههاي و حدود تنظيمكننده

ايوان مكانيابي حد آن،همانند اندروني و هشتي بيروني دنياي رابطة ديگر،شكل تعمق قابل است. مطلب مركزي و داخلي فضاي بين

جهات به نسبت كه است سنتي خانههاي در تاالرها و ايوانها ميگيرند خود به ويژهاي شكلهاي تابستان و زمستان و جغرافيايي

ميسازند. بهرهمند را اتاقها خود حوش و حول ودر طبيعت )رفتارها(با فرهنگ مشترك محيط،حد و اقليم با همزيستي

تعريف ساختماني مراتب سلسله با است. وروديها خود موازي ودليل جواب .(كه…ميشوند)دروازه،طاق،آستانه،درگاه

و مرز ورودي ميآورند. عرصه دست به محيطي شرايط تنظيم در را امان در با توأم مكث با همراه و ميباشد دارا را خود ويژه حريم به يا هشتي به ظريف حركتهاي و است آفتاب و گرما از بودن

تغيير و گذشت زمان ودر جوي تحوالت حس تقسيم،زمان فضاهاي دريافت است. پيوند داخل خنكاي و آسايش به بيرون گرماي آرام

a منظرهها ادراك فضاو جسمي احساس با امتزاج در وتصاوير،كامال درك ميشود. در ممكن آب به دستيابي و هوا گرما،خنكي،حركت از

بسيار آب منابع به دستيابي كويري منطقه سنتي معماري از درست است. آب نعمت بزرگترين خشك و گرم منطقه است. در بوده مهم

نگهداري بوده،با همراه باشكر آن قطره هر نوشيدن كه آبحياتبخشاست. بوده توأم خاص حفاظت و

همين به قناتها شبكه وجودآمدن به و زيرزميني آبها جستجوي است. با بوده روح و جسم پاكيزگي و حيات آب ،تأمين منظور

آلودگيهاي و شني بادهاي ميكنند. جلوي رشد گياه و آب،درخت ميشود. مهيا طبيعي سايههاي آرامش و ميشود گرفته مختلف از تمثيلي هميشه كويري منطقه در گياه و درخت و آب نعمت بودهاند. حركت در چهارسو در آن آب جويهاي كه است بوده بهشت

و جاي بهشت اين ايران معماري در كه است روشن خيلي نتيجه در را فضاها تمام مركزي شكلي به و باشد داشته خاصي مكان

نمايد. بهرهمند

11

Page 12: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

ويژه اهميتي از باغها پيدايش و وجودآوردن فرهنگ،به اين در است بوده مطرح نيز كوشكي يا ساختمان گاه هر و است برخودار

تلقي اساسي امري آنها در طبيعت و آب جانبه همه حضور و نفوذاست. شده

حفظ و وجودآوردن به منظور به ايراني باغهاي پيدايش قنات نزديكي در زميني است. تكه حياتبخش طبيعت از قسمتي تمام در ومسيرآب ميشوند كاشته گياه و ميشود. درخت انتخاب

عبادت و كند. تفكر بهرهمند را قسمتها تمام تا درميآيد حرك به ابعاد و طبيعت طريق از شك خنك،بدون و آرام مكاني چنان برابر در

خويش اساسي سؤاالت برابر در را بهشت،انسان تمثيل سپس است مقدمهاي دلنواز طبيعت اين به نگاه و طبيعت و داده قرار

آسمان. سوي به انسان عروج و روح پرورش به جاويدان

چشمدل خاص ديدگاه بايد سرزمين اين معماري مفاهيم درك براي

با و شناخت آمدهاند وجود به آن درون در مفاهيم اين كه را فرهنگي دانشي به فقط ما توجه بررسي اين نمود. در دريافت كامل آگاهي

است بيزمان و ازلي آفرينش حيث از كه آنچه دربارة عميقتر اعجاب و تحسر نظر با كه نيست اين است. مقصود بوده معطوف

a آگاهي كه است اين غرض بلكه بنگريم گذشته به كاملي نسبتا براي كه آن اساسي دريافتهاي و جامعه اين اساس و شالوده دربارة

آوريم. دست به ميشود تلقي ازلي و بنيادي بشر از هم كه ميكند زندگي معنوي نظام يك درون در سنتي جامعه

حد در تناسب و هماهنگي جوياي كمي لحاظ از وهم كيفي لحاظاست. كمال

مايه كاملي و تام جهانبينيهاي از معماري چون آن آفريدههاي به توجه با ميكنند. فقط عرضه را انسان خالقه نيروهاي كه ميگيرند

اصلي جهات وسيلة به ميتوان را فضا تناهي عدم كه آسمانهاست و ظاهري معناي كرد. هر ميدهند،محدود كيفي جنبة فضا به كه

كه آن باطني ظهور در صورتي هر و دارد باطني حسي،معانيميشود. همراه است آن دروني ماهيت و ذات از عبارت

و ذهني زمينههاي به عاشقانه سفر يك بدون معماري درك خوردهاند تنگاتنگ پيوندي واحساس علم و عقل درآن كه پنهان

است. ناممكن

12

Page 13: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

و ش��كل تش��كيلدهنده عناص��ر و ويژگيه��ا برخي شناسايي پيرو معم��اري طراحي اصول به تداومبخشي راستاي معماري،در صورت

ميباشد. مالحضه قابل زير نكات

با تاريخ طول در معماري اصول و .مفاهيم1مييابند. تسري و يافته انتقال سرزمين يك فرهنگ

ويژگيهاي از تبعيت با معماري .شكل2 زمان،به عامل و ميآيد وجود به فلسفي و محيطي

زندگي ساختار دگرگونسازي ماهيت علت را جديد اصلي،فضاهاي ركن عنوان انسان،به

ميبخشد. شكل جوهري مفاهيم پايداري اصل به توجه .با3

مذكور انساني اصول پديده،ميتوان هر در مستتر عنوان به آنها از و نموده حفظ زمان سير در را

،استفاده الهام مثابه به اساسي و بنيادي مفاهيمكرد.

هنر و فرهنگ به وفاداري .در4 موردنظر گذشته اشكال تكرار و يكسرزمين،حفظ

از خالق و پويا هنرونگاه و طراحي ودر نبوده ميآيد.صورت شمار به متقدم اوليه ضرورتهاي

زندگي روند در ديگر لزوما\ گذشته معني برگردان و جديد صور ايجاد نيازمند و ندارد كاربرد فعالاست. پايدار مفاهيم پيرو

شكل. نه و است معني .معماري،انتقالدهنده5 معناي علمي،به اصطالح به معماري به .پرداختن6

و علمگرا فلسفه از الزاما\ بايد كه نيست اينكرد. تقليد بيگانه فرهنگهاي عقالني

فن و دانش و ،اطالعات ارتباطات دنياي در ميتوان و است بشري تمدن به ،متعلق تكنولوژي و

اصول كه اين شرط به جست بهره آن از خوبي به اصول چارچوب در فرهنگيسرزميني و فلسفي

شود. حفظ خود كه اثري و ندارد سروكار تقليد با واال .هنر7

خالقيت و حقيقت پويايي،نوآوري،احساس فاقد وبه بوده اعتبار فاقد شك بدون باشد خويش زمان

نيست. راهگشا هيچوجه برگردان براي شدهاي تثبيت .شكل8

پيشبرد اعتالو براي و ندارد وجود فرهنگ مفهيم جستن بهره با ميتوان سرزمين يك معماري و هنر

13

Page 14: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

نائل متعالي ايناهداف به هوشمندانه نوآوري ازآمد.

تمثيلي) (وsemiologicمفاهيم) .شكل،داراي9symbolicعناصر تركيبي ساختمان و (است

به فرهنگي شناختهاي از خارج معماري،نميتواندنمايد. حركت مجرد و انتزاعي طور

)بينالمللي(كه مدرن معماري و هنر تجربه بوده،نشانه سنت و محيط،تاريخ بين رابطه قطع

آن در كه است شكستخورده تجربه يك از بارزي گرفته ناديده نوآوري نام به فرهنگ و محيط عاملاست. شده

كلية در ميتوان را نماد و .نشانه10 مشاهده بشري تمدن و وجودآمده به پديدههاي

به پويا نگاه…،علم،هنرو كرد. فلسفه،ادبيات استخراج به قادر معماري در جديدي زبان عنوان

است. عالئم اين فرهنگي اصلي ركن دو داراي .معماري11

اركان از يكي زمان سير در گاه هر و است علمي و و ناكافي حاصله گردد،نتيجه ضعيف و سست )معماري(علم رشته اين مينمايد. در رشد ناتمام

ابداع اساسي بال خالق،دو احساس و مهندسي زمينه دو هر به توجه و تسلط و احاطه و بوده اثرميباشد. هنر و علم اين پايه ضروريات از

مانند گوناگوني عوامل معماري شكلگيري روند در انساني،اقتصاد فنون،نيروي و اقليم،مصرف،عملكرد،مصالح

تأثيرگذاري روند كنار ميگذارند.در تأثير نهايي بركالبد…و ساختمان بعد در بنا فضاي و مادي،فيزيكي،محيطي-اقليمي،شكل عوامل

جامعه يك ارزشهاي و آرمانها كليه از هنري،بايد و فرهنگي،تمثيليباشد. برخودار

معنوي،بخش عوامل كليه از بنا،متأثر در جاري فرهنگي روح اصيل فرهنگ به متصل شهودي ابداعي هنر و علومانساني زنده

a بعد از حضور،ساختمان اين است. پيامد سرزمين مادي صرفا مفاهيم و گشته خارج خود كالبدي

گامهايي آن پايدار و ديرينه فرهنگي،پيام،نشانهشهري،ارزشهاي به همگان اذهان در كه اثر،اثري ماندگاري سوي به بود خواهند را خود نقش ديگري انساني تجمع هر يا و منطقه در شاخص عنوان

مينمايد. ايفا

14

Page 15: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

تجلي سرزمين،در يك فرهنگ و روح از برخودار معماري اثر بوده جامعه پنهان محيطي عوامل از بسياري خود،پيامآور كالبدي

فضايي و هندسي تركيبات در انتزاعي بياني ودر خود،همانند وجودي حقيقت و معنويت،اصالت معماري،انتقالدهنده

به آن دريافت هنگام به و برابر در انسان كه ميباشد ديگر هنرهايمييابد. ارتقا خود فرهنگي واالي مقام

عناصر كلية تسري لحاظ ماندگار،به و شاخص معماري اثر در و گرفته خود به خاص محيط،جلوهاي هنري و فرهنگي ميراث

ووزن معنا عنوان مصنوع،به محيط توليدات و تظاهرات ديگر كنارميآورد. دست به مردم ذهن در ويژهاي شهري،موقعيت فضايي

اثر بنا،يك در هنري و بنيادي،فرهنگي عوامل داشتن ملحوظ و كامل معماري يك سوي به را روح و بيهويت و معمولي ساختماني

انديشه و فرهنگ،ذوق و ها،تاريخآرمان كه ميدهد. اثري سوق شاخص به توجه بينش اين موازات است. به نهفته آن در جامعه يك هنر و

تعالي نوعي موجب نيز عملكردي و ساختمان ضرورتهاي و واقعيتها خواهد آشكار مرحله اين در معماري پيام و گرديده معماري بيان در

بود.

ايراني معماري در فرم پيدايش

هستند مرتبط هم به مجموعهاي ايراني معماري در موجود آثار يافتهاند. تحول متمادي قرون طول در كه

فرم تحول تاريخ به معماري،پرداخت تحول سير به درنگاهي آن ميشود. شناخت برخودار ضرورت از آن خاستگاه و معماري در تكامل به گرفتهاند،چگونه شكل دوراني چه در اوليه فرمهاي كه

الهام منشاء چگونه شدهاند،و اصلي فرمهاي به تبديل و رسيده است بودهاند،موضوعي متمادي قرون طول در بسياري آثار براي

توانمند و غني معماري رمز و راز شناخت در اهميت داراي كهاست. ايراني

داشت نظر در ميشود،بايد بحث معماري فرم از كه هنگامي تيپولوژي مباحث چهارچوب در است،كه فرمها تيپولوژي منظور كهميشود. مطرح معماري در

15

Page 16: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

،ويا حجم و شكل به يا شود،و اطالق پالن به ميتواند فرم يعنيميباشد. فضايي واجد معماري فرم آنها.بنابراين دوي هر به

كه است اهميت حائز نظر اين از مسأله اين كردن روشن هنوز ميشود،منظور اشاره ساده و اوليه فرمهاي به كه هنگامي

اين در ميباشند. بدينترتيب فضايي مشخصه واجد كه است فرمهايي نظير معماري عناصر به نسبت بحث

نميشود،عليرغم و.. پرداخته بام ستون،سرستون،سقف،دستانداز اين از حداقلي حضور شاهد اوليه فرمهاي از بسياري در كه آن

تعيين حد يا معماري،و فرم خلوص حد ميباشيم. ليكن عناصر مشخصه واجد هنوز كه ميشود روشن اساس اين بر اوليه فرمهاي و ساده فرمهاي شناخت و تجسس براي ترتيب باشند،بدين فضايي

اهميت از اسالم ورود از پيش ايران معماري آثار به اوليه،رجوعاست. برخودار بسياري

فرمهاي خاستگاه كه مقاله اين موضوع به توجه با همچنين متافيزيكي ابعاد در مينمايد،بحث جستجو را ايران معماري در اوليه

a نيز هافرم اين الهام منابع ريشهيابي و اهميت از ميتواند طبيعتا نيز معماري متون از بسياري در كه باشد. همانگونه برخودار بسيار

هدف به توجه با مقاله اين در ميشود. ليكن اشاره وجوه اين به بوده نظر در تيپولوژيك مطالعات با ارتباط در كه خاصي

a گرفتهاند. قرار توجه مورد كالبدي ديدگاه از مباحث است،صرفا بحث چهارچوب در كه اوليه فوق،فرمهاي موارد به توجه با

a طرح قابل ميتوانند تيپولوژي بودهاند ساده فرمهايي باشند،عمدتا اين تكامل و گرفتهاند. تحول شكل كامل بناي يك قالب در خود كه

وجود به را ديگري مركب«بناهاي »فرمهايي قالب در ساده فرمهاي بر ميتوان را ايران معماري تاريخي تكامل جريان كه است آوردهa و تحوالت اين مبناي داد. قرار مالحضه مورد دگرديسيها نهايتا

ساده فرمهاي هستند ساده،فرمهايي فرمهاي شد،عمده اشاره كه همانگونه

a و شدهاند تشكيل عناصر حداقل از كه بنا يك قالب در خود عمدتا فرم كه آن تشخيص فرمها اين از برخي در يافتهاند،حتي تجلي

حقيقت ودر مشكل بسيار نيز است عناصر از تركيبي مذكور نام ميتوان زمينه اين در كه ساده فرمهاي است. از غيرعملي

a برد،كه دست به ميالد از قبل هزاره در كه ابنيهاي اساس بر عمدتاميباشند: زير شرح به آمدهاند

16

Page 17: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

تخت يا صفه.1 دوران معماري در ممتاز جايگاهي واجد خود تخت يا صفه

مشخصههاي داراي كه اوليه ساده فرم يك شكل به و بوده اوليه. است طرح قابل ميباشد كاربردي و فضايي هستند شناسايي قابل كه تخت يا صفه فرمهاي اولين از صفهاي به . پلكاني برد نام را پاسارگاد در آتش محرابهاي ميتوان مراسم و گرفته قرار آتش صفه اين باالي در كه ميشود منتهي فرم يك صفه اينجا ميشود. در برگزار آن اطراف در آتش نيايش و بوده فضايي مشخصه واجد كه است معماري تيپولوژيك و ساده

است. همين ميشده استفاده خاص عملكردي صورت به آن از مقياسي در و استثنايي وضعيت يك در را آن حاشيه پله و صفه

معبد كه كرد مشاهده ميتوان زيگوراتهايي قالب در عظيمتر بسياراست. آن بارز نمونه چغازنبيل

معبد از بعد سالها پاسارگارد در آتش محرابهاي آنكه عليرغم دوره معماري به اگر ترديد بدون ولي يافتهاند شكل چغازنبيل

كوچكتري بسيار مقياسهاي در را زيگوراتها ايجاد از قبل عيالميبود. ميدادهاندخواهيم شكل

منارها و .برجها2 محلي و مستقل بناي يك خود اوليه اشكال در منارها و برجها

از كه آن ضمن در كه بودهاند مقدس آتش نيايش و نگهداري براي فضايي مشخصههاي و كاربرد شدهاند تشكيل ساده فرم يك

آتش برج يا و رستم نقش در واقع زرتشت داشتهاند. كعبههستند. منارها و هابرج اين اوليه نمونههاي از فيروزآباد

پلكان همان شاهد ميكنيم نگاه زرتشت كعبه به كه هنگامي صفهاي به كه آن جاي به كه هستيم پاسارگارد در آتش محراب

به كه است گرفته قرار مكعبي برجي داخل در شود. صفه ختم به كه است. هنگامي عظيمتر مقياس در و شده حفاظت نوعي

آتش محراب همان شاهد هم باز ميكنيم نگاه آتشفيروزآباد برج بسيار افزايش ارتفاع لحاظ از صفه مقياس كه هستيم پاسارگارد

به يابد دسترسي صفه به مستقيم كه ان جاي به وپلكان يافته يك صورت به را جديدي وشكل شده تلفيق صفه با مارپيچ صورت

است. آورده وجود به آتش برج يا و منار بتوانيم را منار و برج تيپولوژيك تحول لحاظ از شايد بنابراين

لحاظ از عظيمتر بسيار مقياسي قالب ودر صفه از يافتهتر منبعث واجد خود فرم اين كه آنجايي از بگيريم. ليكن نظر در ارتفاعي

17

Page 18: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

ايران معماري تكامل دوران طول فرد،در به منحصر شخصيتيكرد. عنوان ميتوان اوليه ساده فرم يك عنوان به را آن ميشود

.ايوان3

ايران،شاهد معماري تاريخي تكامل دوران در كه آن عليرغم ساختماني پيچيده اشكال قالب در ديگر فرمهاي با ايوانها تلفيق

ومشخصة ساده فرم يك واجد ايوانها اوليه اشكال در هستيم،ليكن نوع دو شاهد اوليه اشكال اين بودهاند.در بناها بسياري در اصلي از شكلي و ساختماني مشخصههاي لحاظ از كه هستيم ايوان

واجد و ساده فرم يك عنوان به دو هر از بوده،ليكن متمايز يكديگراست. ميشده استفاده كاربرد داراي و فضايي مشخصههاي را آنها كه هستند تخت سقف با و ستوندار ايوانهاي اول نمونه

كه ايوانها ميكنيم.اين مشاهده هخامنشي و ماد پادشاهان مقابر در داراي كه آن عليرغم ميشدهاند ساخته ارتفاعات در و كوهها دل در

ايوان از ساده فرمهاي بودهاند،اولين ديد از مخفي و اتصالي فضايي هستند،به ايوانهايي دوم برد. نمونه نام آنها از كهميتوان هستند از خود نيز آنها و گرفتهاند شكل اشكانيان دوره از كه طاقي صورت

فضايي مشخصههاي وواجد كاربرد داراي كه ميباشند ساده فرمهاي مقياس در كه اشكاني دوره به مربوط هترا معروف هستند. كاخ

بارز و معروف نمونههاي از ميدارد ارائه را طاقدار ايوان يك وسيع از ديگري نمونه كه ساساني كرخه ايوان يا و ميباشد طاقي ايوانهاياست. اوليه و ساده فرمهاي

ودر نمادين بسيار طريقي به ايوانها از بدينترتيب،استفاده در آن وممتاز خاص جايگاه بر شد،دال ذكر كه ويژهاي موقعيتهاي

مقام و جايگاه دارد. همين اسالم از پيش دوران از ايراني معماري ساختار در بسياري تأثير بعدها كه است ايوان ويژه و خاص

براي اصلي مشخصة عنوان به حتي گذاشته،و مساجد شكلگيرياست. شده گرفته كار به آنها دستهبندي

.تاالر4

و سقف و ستون چند از كه است ديگري اوليه ساده فرم تاالر تشكيل ميباشد معيني كاربردي ويژگيهاي داراي كه اطراف ديوار حسنلو دژ در ميتوان را سادهاي فرم چنين اوليه نمونه است، يافته

در انجاميافته كاوشهاي از آمده دست به نقشههاي كرد. در مالحضه

18

Page 19: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

داخل كه هستيم اوليه و ساده بسيار اشكالي با تاالر دو شاهد دژ اينa منظم غير و منظم صورت به ستونها از هاييرديف آنها قابل كامال

ميباشد. مشاهده به اسالم از پيش دوران در و ،بتدريج اوليه و ساده فرم همين

،اصليترين نمادين بسيار صورت به و يافته دست خود اشكال بهترين تاالر .فرم است داده تشكيل را ابنيه از ديگر انواعي و كاخها فضايa از يكي ممتاز و قوي بسيار حضوري بعد،با به صفويه دروة از مجددا

ايران حكومتي بناهاي و كاخها معماري در اصلي مشخصههايميشود.

طاق .چهار5 واجد كه ميباشد اوليه و ساده فرمهاي از ديگر يكي طاق چهار

است. بوده متنوع بسيار كاربردهاي حال عين در و فضايي مشخصة ميتوان آتشگاهها و آتشكدهها در را چهارطاقها از اشكال اولين

چهارپايه روي بر كه گنبد شكل به سرپوشيده فضايي كرد، مالحضه چهارطاق اين مركز در مقدس آتش فضا اين است،در شده استوار

آتشكدهاي آنها است. معروفترين ميگرفته قرار گنبد زير ودرهستند. ديگر نمونههاي بسياري و نياسر،فيروزآباد،آتشكوه

تنوع با ارتباط در ويژهاي بسيار خصوصيت از چهارطاقها به مركب فرمهاي در هستند. بعدها برخودار آن عملكرد و مقياس

شد. خواهد اشاره ويژگي اين الزم بپردازيم مركب فرمهاي درباره بحث به كه آن از قبل

نحوه در اساسي نقش كه نماييم اشاره ديگر ساده فرم دو به استدارند. مركب فرمهاي سازماندهي و ساده فرمهاي تركيب

a كه فرمها اين مشخصههاي و عملكردي نقش داراي عمالa هستند فضايي مانند و بوده مشاهده قابل مركب فرمهاي در عمدتا در تنها صورت به شدهاند عنوان كه اوليه ساده فرمهاي از بسياريميباشند. حياط و داالن فرم دو نيافتهاند. اين تحقق ايران معماري

.داالن6a فرم دو اين شد اشاره كه طور همان مركب فرمهاي در عمال

فرمهاي تركيب و سازماندهي جهت در كه خاصي نقش دليل بهa هستند.داالنها مشاهده و مالحضه مينمايند،قابل ايفا ساده عمدتاa و مركب فرمهاي ايجاد براي قرار استفاده مورد پيچيدهتر نسبتا

عليرغم ساده بناهاي نمونه از بسياري در ترتيب ميگرفتهاند. بدين

19

Page 20: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مركب فرم يك قالب در اوليه ساده فرم چند از تلفيقي شاهد آنكهa هستيم ساده نميكنيم. براي مشاهده را داالن حضور هنوز ،عمال ايوان و تاالر از تلفيقي كه پاسارگارد در كورش پذيرايي تاالر مثال نقش بنابراين نميشود مشاهده آن در داالن فرم هنوز كه است و نموده پيدا را خود اهميت ساده فرمهاي تركيب در تدريج به داالنa ميشود. دارا فردي به منحصر ويژگيهاي بعد و عمال

اول درجه در كه آنكه بر عالوه داالن شد ذكر كه همانگونه بين ميكند،ارتباط ايفا را ساده فرمهاي تركيب و سازماندهي نقش

عهدهدار نقش همين بودن دارا واسطة به نيز را مختلف فضاهاي فضاهاي مجاورت در فضاهايي پيش داالنها ديگر سوي از ميباشد عهدهدار را عملكردي نقش كه آن از گذشته كه ميشوند اصلي

اصلي فضاهاي در محيطي حرارت هستند،تنظيمكننده را نگهباني و كنترل نقش اصلي فضاهاي اطراف در ميباشند.داالنها

مختلف دورههاي در بناها توسعة با ارتباط در و كرده ايفا آنها برايa هستند عهدهدار نيز سازهاي نقشي جديد و قديمي ابنيه بين عمال

درون در را نامتجانس زاواياي ،داالنها بناها از بسياري در همچنين مناسبي زواياي از را خود فضاهايمجاور كه نحوي به كرده حل خود

ميكنند. بهرهمند داالنها كه برد نام را حسنلو دژ ميتوان داالنها اشكال اولين از

درون در را محيطي شرايط تنظيمكننده و پيشفضا نقش بنا اين در هستند. در عهدهدار منطقه خاص اقليم به توجه ،با اصلي فضاهاي

كه هستيم شاهد اسالم از پيش ايران معماري تكامل و تحول طول است. يافته اساسي اهميتي مختلف فضاهاي سازماندهي در داالن

يافته تكامل نمونههاي از آذرگشنسب آتشكده و آتشكوه چهارطاق نمونه تختجمشيد ميباشند ساده فرمهاي سازماندهي در فرم اين در حتي و ساده فرمهاي سازماندهي در داالن اهميت از ديگري بارز

. است بايكديگر مختلف ابنيه يا و مركب فرمهاي تلفيق و تركيب فرمهاي تلفيق و تركيب در سازماندهنده اولين شايد داالن

ديگر فرم عنوان به حياطها هنوز كه زماني . در باشد ايران در ساده از پيش معماري در نكردهاند، پيدا را خود اصلي نقش سازماندهنده

عنصر تنها صورت به را داالن حضور اشكاني دورة اوايل تا اسالم كه است دوران همين ميكنيم. در مشاهده فضاها تلفيق در عمده فضاهاي ساختار ايجاد در خود اشكال يافتهترين تكامل به داالن

ساختارهاي نمادين و قوي بسيار حضور شاهد و دستيافته ساختمانهاميشود. عملكردي منطقهاي از فارغ ،حتي مذكور

20

Page 21: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

. حياط7 كه خاصي نقش دليل به كه است فرمهايي انواع از نيز حياط

و مالحضه قابل مينمايد، ايفا ساده فرمهاي تركيب و سازماندهي در فرم يك بهعنوان حياط شد، ذكر كه است. همانگونه مشاهده

ايران در داالن به نسبت تأخيري با داالن با مقايسه در سازماندهندهa كه دورههايي در ميگيرد. اگرچه شكل در داالن فرم شاهد عمدتا در اصلي نقشي حياط بينالنهرين، تمدنهاي در هستيم، ايران

a داشته فضاها سازماندهي شاهد اشكانيان دوره از است. عمال اولين هستيم. در اصلي فضاهاي سازماندهي در حياط اشكال اولين

عامل بهعنوان منظم غير هندسي شكل با را حياط ، حياطها اشكال مالحضه خود اطراف در منظم فضاهاي تركيب براي سازماندهنده

اين نمونههاي اولين از بينالنهرين در اشكاني آشور كاخ ميكنيم در همچنين ميباشد برخودار نامنظم شكلي از كه است حياطها آنكه ضمن ساساني،حياط دورة در فيروزآباد و سروستان كاخهاي

خود اصلي اهميت هنوز ،ليكن است عهدهدار را سازماندهنده نقش حاشيهاي موقعيتي در و نياورده دست به فضاها كل با ارتباط در را

اسالم از بعد دوران در و مرور به دارد قرار فضاها ديگر به نسبت مركزي هسته عنوان به فضا اين حياط تحول و تكامل مراحل در كه فرمهاي يا و ديگر فضاهاي سازماندهي فرم اصليترين همچنين و

كه است نموده پيدا اهميتي آنچنان و شده گرفته كار به ساده فضاهاي به نسبت بيشتري بسيار اهميت از حياط منظم هندسه ،مدرسه اصفهان جامع مسجد . نمونههاي ميشود برخودار جانبي

اهميت بارز بسيار اشكال از اردستان جامع مسجد قزوين حيدريه در حياط حضور اوليه اشكال در حاليكه ميباشد. در حياط يافتن

نقش آن در حياط كه هستيم ساوه جامع مسجد شاهد مساجدمينمايد. ايفا را حاشيهاي بسيار

تاريخ تكامل طول ،در شد داده توضيح كه همانگونه حياطها بين ارتباط تنظيمكننده و سازماندهي نقش آنكه بر عالوه معماري

نيز ديگري متفاوت عملكردهاي از داشتهاند، عهده بر را فضاها از يكي اصلي فضاهاي در محيطي حرارت بودهاند. تنظيم برخودار بوده ايران مناطق از بسياري در حياطها موثر حضور مهم عوامل تكامل تاريخ طول در ،حياط همه از مهمتر و آن بر . عالوه است كل به هويتدهنده و شاخص عاملي عنوان به را نقش اصليترين خود

و است ساختمان قلب حياط وضعيتي چنين ميكند. در ايفا مجموعه فضاهاي كليه كه مييابد اهميتي چنان آن مركزي هسته عنوان به

21

Page 22: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

. ميفگيرند قرار آن به نسبت ديد بهترين با و آن مجاورت در اصلي و خصوصيات كليه به توجه با حيات مختلف اشكال تحول در

و متفاوت اشكال به حياط حضور شد،شاهد ذكر كه ويژگيهايي آنكه بر . عالوه ميباشيم فضاها سازماندهي و تنظيم در چندگانه

شاهد كرديم ذكر مركزي حياطهاي با ارتباط در را نمونههاي هستيم مختلف سطح دو در يكديگر با حياط دو تلفيق از هاينمونه

. هستند آن بارز كاشان در آقا مسجد و يزد مصالي كه ايجاد متعدد،در حياطهاي از استفاده شاهد ديگر سوي از

بوجود پيچيده مركب فرمهاي ازتركيب كه بزرگ بناهاي سازماندهي اصفهان در حسين سلطان مدرسه هستيم. مجموعهاي آمدهاند مجموعه يك قالب در بنا چند سازماندهي در را حياط سه تركيب

از استفاده شاهد ولي شاهنعمتالله مقبره ميدهد. در نشان واحد اين مختلف فضاهاي سازماندهي براي متوالي صورت به حياط چند

مقدار به نيز مسكوني بناهاي در حياطها . اهميت ميباشيم مجموعه برخودار متعددي نقشهاي از و يافته افزايش زمان مرور به زيادي حياطها اين از انواعي … و ،بيروني اندروني است. حياطهاي شده

a خانههاي از بسياري در كه هستند مختلف نقشهاي با بزرگ نسبتا. هستيم شاهد

بسياري وجود ،عليرغم ساده فرمهاي درباره بحث جا اين در دنبال مقاله اين در كه هدفي به توجه با كرده،و بسنده آنها از ديگر

فرمهاي قالب در آنها تكامل و تحول وشناخت بررسي ،به ميكنيمميپردازيم. ايراني معماري در مركب

مركب فرمهاي

a مركب فرمهاي ساختمانها از اصلي بخشهاي ويا ساختمانها به عمدتا ميگيرند. قرار بررسي مورد مبحث اين در كه ميشود اطالق

a مركب فرمهاي شكل ساده فرم چند تركيب و تلفيق از الزاما كه آن ضمن معماري،در وتكامل تاريخ طول در فرمها گرفتهاند. اين

تكامل به ساده فرمهاي بكارگيري تعداد و نحوه با ارتباط در متكامل اشكال به تاريخي فرآيند در نيز ساده فرم هر رسيدهاند

هر كه آنجائي از . بنابراين است كرده پيدا دست خود كاملتر فرد ،در باشد شده تشكيل ساده فرم چند از است ممكن مركب فرم

انجام زير عناوين به توجه با را مركب فرمهاي دستهبندي نتيجهميدهيم.

22

Page 23: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

.تخت-منار1

a منار و تخت مورد در ،ليكن شد اشاره جدآگانه صورت به قبال و متفاوت اشكال به نيز يكديگر با تركيب در ساده فرم دو اين

مركب فرم اين از نمونهاي زيگورات كردهاند پيدا دست كاملتريدربردارد. را تخت-منار ايدة از تلفيقي كه است

در معمول صورت به كه ميكند وسيعي سطح به اشاره تختa موقعيتي ايدة كه منار و دارد قرار طبيعي زمين از باالتر نسبتا

به يكديگر با تلفيق بردارد،در در فراانساني مقياسي در را ارتفاع . معبد آورند بوجود را زيگورات يك فرم خالقانه بسار نحوي

فرم دو اين تلفيق از بارز نمونه شد اشاره كه همانگونه چغازنبيل و ابعاد ايجاد منظور به كه تحولي و شكل . تغيير است ساده

در آتش محرابهاي نظير ساده صفه ،يك فراانساني مقياسهاي يا و زردتشت فيروزآباد،گنبد آتش برج به تبديل را پاسارگارد

a معبدچغازنبيل بهتر شناخت در مطالعه و مالحضه قابل ميناميد،كامالميباشند. فرمها تحول و دگرديسي از تلفيقي هجري( نيز چهارم قرن )اواخر قابوس گنبد بناي

عنوان به موجود تپه از طبيعي صورت به اينجا در كه ايده دو همين است. در گرفته قرار آن روي بر بنا اين منار و شده استفاده صفه پيچيدهتر و استثنايي نمونه يك پاسارگارد در كورش مقبرة مورد اين مقابر ايده رسم به .يعني است فوق عوامل از استفاده در

نيز مادها دورة در آن انواع شاهد كه كوهها دل در ايراني پادشاهان فرمهاي از تلفيقي كه زيگوراتي پاسارگارد صاف دشت ميباشيم،در

جاي به و آمده بوجود ارتفاع ايجاد ،براي ميباشد شده اشاره بار شود،اين تأمين زيگورات فرم داخل نياز مورد آنكهفضاهاي

مقبره براي آن باالي در ساختماني مقياس افزايش بهمنظور از تخت نهايي سطح ارتباط اين . در است گرفته قرار كورش بناي موفقيت كه گرفته قرار باالتري ارتفاع در زيگورت فرم طريق. مينمايد تعيين را مقبره

.تخت-ايوان-تاالر2

مركب عناصر تحول و تلفيق نحوه به بحث اين در حسنلو دره در تاالر به كه ميشود. هنگامي اشاره تاالر تخت،ايوان،و

با تاالر مقابل در را سرپوشيده فضاهاي موفقيت كرديم اشاره

23

Page 24: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

a روزنههاي ايوان جايگاه ايدههاي اولين كه كرديم مالحضه كم نسبتا بسيار ،تلفيق تاالر و ايوان تلفيق مينمايد ارائه تاالر با تلفيق در

اقليمي،ايجاد ويژگيهاي ميباشند مركب فرمهاي ايجاد در عمده بسياري و خالي و پر احجام فضايي-عملكردي،تلفيق مراتب سلسله و مطلوب بسيار را ساده فرم دو اين تلفيق زيباييشناسانه مسائل

a . است نموده متداوال كامال تاالر در ميتوان را مذكور عنصر سه تلفيق سادهترين از يكي

فرم سه كاخ اين . در كرد مشاهده پاسارگارد در كورش پذيرايي قبلي فرمهاي به نسبت متكاملتر شكلي به تاالر و تخت،ايوان سادة

دوره معماري در كه است فرمي شدهاند،تخت گرفته كار به استفاده ساختمانها در عمده اصلي فرم يك عنوان به هخامنشي

است مشاهده قابل عموميت همان به بعد دورههاي است،در شدهa و كشيده ابعادي با اصلي ايوان .دو و تاالر مقابل در اغراقآميز كامال . تاالر ميشود مشاهده تخت باالي در تاالر براي پيشفضاي عنوان به منظم و مرتب رديفهاي در ستونهاي با و مذكور ايوان دو بين در

اشكالي با جمشيد تخت در را مركب فرم . همين است يافته شكل تختجمشيد در واقع آپادانا ميكنيم. كاخ مالحضه پيچيدهتر و متكاملتر

مالحضهايست قابل جنبي فضاهاي و ايوان،تاالر،تخت سه از تلفيقي با و سرباز ايوان يك صورت به تخت فضاي غربي ايوان مقابل در كه زمين سطح از .پلهها دارد قرار دشت سمت به زيبا بسيار ديد

محسوب مرتفعي تخت خود موجود دشت به نسبت كه معموليa شيوة با ،و شده متصل تاالر و تخت محل ميشود،به تكامليافته كامال

قرار مركب مجموعه اين مقابل در نمادين عنصري صورت به و به نسبت تكامليافتهتري صورت به بنا اين در گرفتهاند. ستونها

يافتهاند. شكل تاالر و ايوانها داخل در كورش پذيرايي تاالر ستونهاي داراي و مركب فرمهاي شكل به مجموعه اين در ايوانها كليه

ويژگيهاي از شد اشاره كه همانگونه كه ميباشند مسطح سقفهايهستند. هخامنشي دورة در ايوان

طاق .ايوان-چهار3

تلفيق از كه ميشود اشاره مركب فرمهاي از انواعي به اينجا در با ديگر دروههاي يا و ،ساساني اشكاني دوره طاقي ايوانهاي

است. ميشده استفاده چهارطاق

24

Page 25: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

هترا معروف شد- كاخ اشاره كه كونه فرمها- همان اين سادهترين بخش عظيم طاقدار ايوان بك كه است، اشكاني دوره به مربوطميدهد. نشان را كاخ اين عمده ايوان ميدارد ارائه را متكاملتري شكل كه ديگر نمونهاي

كه ميالدي،241-272 كسري( شاپور طاق يا مدابن خسرو)ايوانa ابعاد به طاقدار اصلي ايوان يك اصلي فضاي (متر25×42) حدودا

فضاهاي آن اطراف ودر آورده وجود رابه مجموعه اين ومركزيa مقياسهاي در بسته قرار طاقي شكل همان با و كوچكتر نسبتا

a مقياسهاي كهدر ايوان گرفتهاند. اين شكل همان با و كوچكتر نسبتاa صورت به مقياس در كه ايوان گرفتهاند.اين قرار طاقي كامال

كار به عمقي صورت به و بنا مركزي ناحيه در است مبالغهآميزيa كه است شده گرفته در ايوانها كارگيري به نحوه با متفاوت كامال اصلي تاالر مقابل در و كشيده صورت به كه است هخامنشي بناهاي

مساجد در بعدها ايوان استقرار از شكل است.اين ميشده استفاده در بعدها ايوان استقرار از شكل است. اين ميشده گرفته كار به نيز

و ايوان تلفيق انواع سادهترين شده. از گرفته كار به نيز مساجد ساساني دوره اواخر به منسوب دامغان كاخ از ميتوان طاق چهار

چهارطاق و ايوان يك از ساده بسيار و زيبا تلفيقي كه برد نام كه بوده چهارطاق اندازه هم و امتداد در مذكور ميباشد. ايوان

a است. برخودار چهارطاق به نسبت به بيشتري كشيدگي از صرفا بنا اصلي ديواره از گرد ستونهايي صورت به طاق نگهدارندههاي

تكامليافتهتر شكلي كه آوردهاند وجود به را زيبايي شكل و شده جدا نيز چهارطاق ستونهاي و ميباشند اوليه ايوانهاي به نسبت ظريفتر و روي بر را گنبدي زيبا بهشكلي و شده جدا حاشيهاي ديوارهاي از

دادهاند. قرار خود گنبد با چهارطاقي مقابل در را طاقدار ايواني كه شكل همين

كه ميشود بعد دورههاي در مساجد اصلي اركان از است داده قرار اندازهاي و ابعاد از ايوان نسبت به گنبد و چهارطاق مقياس آن در

و ايوان تلفيق از شكل است. همين شده برخودار بزرگتر اصلي و غالب عنصر نقش ايوان دامغان كاخ پالن در كه چهارطاقرا

ميكنيم ساساني(مالحضه اول بيشاپور)شاپور كاخ در ميكند ايفا را اصلي عنصر مرتفع گنبد و مبالغهآميز ابعاد با چهارطاق آن در كه

در كوچكتر ابعادي با مينمايند ايفا را ورودي نقش كه ايوانها و شدهگرفتهاند. قرار آن اطراف در و مركزي موقعيت

25

Page 26: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

پيچيدهتر اشكال به ساساني دوره در چهارطاق و ايوان تلفيق الهام مبناي و بوده اهميت حائز بسيار كه مييابد دست متكاملتري و

پالنهاي در مركب عناصر و متعدد فضاهاي انتظام و استقرار برايميشود. بعد دورههاي پيچيدهتر از (نمونهاي224ميالدي241فيروزآباد) در بابكان اردشير كاخ

اين ميباشد،در گنبدي چهارطاقهاي و متعدد طاقدار ايوانهاي تلفيق اصلي فضاهاي نسبت به هنوز كه نيز حياط نام به ديگري عنصر كاخ

داراي بعدها كه است شده ميباشد،معرفي دارا را فرعي نقش بنا يك فضاهاي سازماندهي و استقرار نحوه در اصلي بسيار نقش

در را چهارطاق و ايوان تلفيق از زيباتر و كاملتر بسيار ميگردد.شكل ميالدي(421-438گور) بهرام به مربوط سروستان ساساني كاخ است،ليكن فيروزآباد در اردشير كاخ از كوچكتر مقياس لحاظ از كه مالحضه است،ميتوان پختهتر بسيار شده گرفته فرمهاي لحاظ از

a كه ايوان كرد. ايده متجلي مستطيل پالني روي بر را طاقي عمال كشيده ابعادي با و بسته تاالرهاي صورت به كاخ دراين مينمايد

بسيار ظرافت با ليكن دامغان كاخ در را آن نظير كه شده استفاده جفت روي بر است.طاق شده استفاده كرد مشاهده ميتوان بيشتر

قطور ديوارهاي به نسبت فاصلهاي با و ظريف بسيار ستونهايي به را اصلي تاالر كه نيز اصلي چهارطاق و است گرفته قرار اصلي كار ديوارهاي با مربعي روي بر زيبا بسيار گنبدي ميآورد،با وجود كوچكتر مقياس در كاخ اين در را گنبد است.همين گرفته قرار شده

نسبت فاصلهاي با و ظريف چهارستون روي بر كه ميكنيم مالحظه آن به طاقدار .فضاهاي است گرفته قرار اطراف ديوارهاي به

يافته تكامل بسيار رفتهانداشكال بكار كاخ اين در كه صورت غنيتر فضايي و است استفادهشده آن نظير كمتر بعدها كه ميباشند

)رجوع ميدارد ارائه ايوانها اوليه نمونههاي به توجه با را پيچيدهتر و(.14 شمارة به شود

سادهترين و ،اولين شد ارائه مركب فرمهاي از كه نمونههاي فرمهاي از محدودي تعداد كه هستند مركب فرمهاي از اشكال نمونههاي از بسياري شاهد ايران معماري دربرميگيرند. در را ساده

مجموعهاي از استفاده با كه هستيم مركب اشكال پيچيدهتر ،اشكال حياطها و داالنها همراه به ساده فرمهاي از كاملتري

كه نمونههاي آوردهاند.در بوجود را مركب فرمهاي از پيچيدهتري پيچيده اشكال اين از انواعي به شد ذكر ايوان و داالن با دررابطه

a ايران معماري تكامل و گرديد. تحول اشاره متنوع بسيار انواع عمال

26

Page 27: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

پيچيده مركب فرمهاي ايجاد و ساده فرمهاي تركيب از را متفاوتي و به بخش اين ميدارد. در ارائه برخودارند بسياري زيبايي و غنا از كه

فرايند اين از نتايجي و كرده بسنده شد ارائه كه نمونههايي ذكرميداريم. ارائه را تكامل و تحول

سخن حاصل اين از هدف شد ذكر نيز مبحث اين ابتداي در كه همانگونه

به دستيابي منظور به ايران معماري تحول سير در تجسس مقاله كه شواهدي به توجه است. با بوده ايراني معماري در فرم خاستگاه

و ايران معماري در فرم پيدايش با ارتباط در نتيجه چند به شد ارائه. ميشود اشاره تكامل و تحول نحوة

معماري در اوليه يا و ساده فرمهاي عمدة .پيدايش1. است اسالم از پيش دوران به مربوط ايران

به اوليه اشكال در كه ساده فرمهاي تكامل و .تحول2 طول در زير راههاي از يافتهاند تجلي ابتدايي صورتي

رسيدهاند: تحقق به تاريخي دورة يافتن اهميت طريق از ساده فرمهاي الف(تكامل

آن ورمز راز بيشتر شناخت دليل به هندسه اصول تكامل و ساختماني،تحول سيستمهاي پيشرفت… و فكري،هنري بينشهاي فرمهاي ايجاد فرآيند در ساده فرمهاي ب(تلفيق

تكامل جهت در را دگرگونيهاي و مركب،تغييرات. است شده باعث مذكور فرمهاي

اشكال تا ساده بسيار اشكال از مركب فرمهاي .كليه3 تكامل دوره طول در و ايران معماري در كه پيچيده

تلفيقي و تركيب ،حاصل ميباشيم شاهد آن تاريخي در ميباشند،كه ساده فرمهاي از وهنرمندانه خالقانه

از درجهاي به ساده فرم هر آنكه بر عالوه شكل اين به مجموعه در نيز آنها مقياس و جايگاه ميرسد كمال

است.همچنين شده تعريف ماهرانه بسيار صورتي به اسالم از بيش دوران همان در نيز فرمها از بسياريكردهاند. پيدا دست خود تكامليافته اشكال

فرمهاي تركيب حاصل سو يك از اگر مركب .فرمهاي4 شكل خاصي نظامهاي و الگوها هستند،براساس ساده

فرم چند تركيب با ارتباط در هم الگوها يافتهاند. اين

27

Page 28: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

يك فضاهاي كليه تركيب با ارتباط در هم و ساده مثال . براي ميگيرد قرار استفاده مورد مجموعه

، چارطاق و ايوان مركب شد،فرم اشاره كه همانگونه هستند ساده تخت-ايوان-تاالر،الگوهاي مركب فرم يا و ايران معماري در كه ساده فرم سه يا دو تركيب از

آن از متنوعي اشكال شاهد سال هزاران درطول ساختماني مجموعه كل كه پيچيدهتر الگوهاي هستيم

و خاص قانونمنديهاي از مينمايند،نيز سازماندهي را هسته عنوان به ميكنند.حياط پيروي شناختهشدهاي

نحوه به سازماندهنده عامل و مجموعه يك مركزي از يكي مركب،مشخصه و ساده فرمهاي تلفيق

و متنوع بسار انواع در كه است الگوهايي عامترين. ميباشيم آن شاهد متفاوتي

قالب در و ايراني معماري در نوآوري و خالقيت .بحث5 است مقاله اين موضوع كه تيپولوژي مبحث چهارچوب

قابل امروزين متداول مباحث با متفاوت گونهاي ،به به ايراني معماري در نوآوري و . خالقيت ميباشد طرح آنچه با متفاوت كامال\ فضاهايي و فرمها طراحي معني

،نميباشد. است بوده قبال\

»بهترين مفهوم به سو يك از ايراني معماري در خالقيت »تكامل« تاريخي فرآيند در معني به ديگر سوي از ،و انتخاب« بوده

و ساده فرمهاي مناسبترين و بهترين ،ميباشد. انتخاب گرفتن قرار فرمهاي هنرمندانه انتظام جهت در الگوها بهترين ،انتخاب مركب

عناصر تكتك با ارتباط در تناسبات و مقياسها بهترين مذكور،انتخاب در بسياري سهم كه هستند مواردي جمله از كلي، مجموعه در و

مجموعه تأثير ديگر سوي باشند.ازمي دارا خالقه اثر يك ايجاد قبلي الگوهاي و فرمها تكامل باعث زماني مقطع در كه عواملي هستند. بحث خالقه اثر يك شناسايي در مهم عوامل از نيز ميشوند،

بر تيپولوژي مباحث چهارچوب در و ايراني معماري در نيز آورينوa اشكالي ارائه معناي به امروزين متداول مفهوم خالف متفاوت كامال

است،نميباشد. بوده قبل در آنچه با

مقدمه ساخت زمان . از است معماري بزرگ ميراث داراي ايران زيگورات يعني ايران معماري مهم بناي ترين كهن

بنا مسيح ميالد از قبل سال1250 حدود در كه چغازنبيل

28

Page 29: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مدت به اي ايران،دوره معاصر دورة آستانة تا گرديده اين تمامي ماست.در سر پشت در سال3000 از بيش و قوي فعاليت يك پيوسته و همواره ، طوالني زمان مدت زياد بسيار آثار و داشته وجود كشور اين در معماري مهم

آورده وجود به سرزمين اين وكنار گوشه رادر ارزشي با و پيشبرد و دادن شكل در بزرگي سهم آثار . اين است

داشته عهده به تاريخ مختلف هاي دوره در جهان معماري. اند

\ را ايران معماري تاريخ اصلي بخش دو به توان مي اصوال. كرد تقسيم اسالم از بعد و قبل معماري ،

مستقر ايران در پيش سال1400 حدود در كه اسالم دين بعد معماري آثار خود خاص بيني جهان به توجه با ، گرديد

كيفي{ت آن به و داد قرار تاثير تحت را ايران اسالم از دو اين بين محكمي پيوند هرحال به لكن ، بخشيد جديدي بخش دو هر . اين گرديد قرار بر ايران معماري بخش

دوره دو كه اسالم از قبل بخش چه ، ايران معماري و هخامنشي سالة صد چندين و طوالني درخشان كه اسالم از بعد بخش چه ،و گيرد مي بر در را ساساني

سير ساله هزار دورة يك در يعني صفوي زمان تا حداقل پر قسمتهاي عنوان به ، است داشته ممتدي تكاملي. شوند مي برشمرده معماري تاريخ اهميت

حدود از يعني صفوي دوره از بعد ايران معماري چه اگر در را خود برجسته جايگاه نتوانسته قبل سال چهارصد سير زاويه اين از واقع در و كند حفظ جهان معماري

هم باز نزولي سير اين رغم به لكن ، است داشته نزولي دورة شروع تا سالها اين در معماري ارزش با بسيار آثار

ترتيب . بدين است آمده بوجود ايران معاصر معماري ثروت ، گرديد آغاز ايران معاصر معماري كه زماني

\ و ارزش با العاده فوق ساله3000 معماري بدون تقريبا

29

Page 30: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

خود سر پشت در آثار زياد بسيار تعدا با را انقطاعي. باشد داشته توجه بدان كه بود طبيعي و داشت

ايران معاصر معماري تاريخچه

ريشههاي يافتن براي اروپا در بوبژه غرب در معموال\ هجدهم قرن دوم نيمه از دورهاي ، معاصر معماري

قرن دهة اوليل ( تا صنعتي انمقالب آغاز ،1760 ) سال اين . از ميدهند قرار مطالعه و بررسي مورد را بيستم

جنبش كه مدرن معماري يا معاصر معماري آغاز را پس\ آن در مدرن ميدانند ، ميگيرد خود به جهاني شكلي تقريبا

تغيير از ناشي را مدرن معماري پيدايش اصلي علل و فني و علمي لحاظ از چه ساختماني پيشرفتهاي ، سليقه قلمداد ، جهان به جديد نگاههاي و نظريهها در طور همين. ميكنند

مورد در را باال بررسي روند بخواهيم اگر ، حال قرن نخست نيمة با گيريم كار به ايران معاصر معماري\ دوازدهم ميشويم ( مصادف شمسي1118 سال ) دقيقا

تاريخ از آگاهي ولي ، افشاريه حكومت دوران يعني ، از تنها نه دوران اين در بدانيم تا است كافي كشورمان

به نيز آن آثار از هنوز بلكه ، نيست خبري صنعتي انقالب. هستيم مصون كلي

پي ، قضيه اين مبدأ و تاريخ انتخاب براي جستجو در كه آنچه هر و معماري ، قاجاريه دورة اواسط تا كه ميبريم

صورت به و پيوستگي نوعي در ميشد مربوط آن به امر اين . با است تحليل و درك قابل ، واحد اي مجموعه

اجراي و طرح مختلف روشهاي و فرمها ، اشكال شرايط با معماران و كاران صاحب توسط ساختمانها

مراحل تمام ولي ، ميكردند تغيير مكان و زمان مختلف معماري و جامعه بين مستحكم تناسبي و توازن از كار

. دارد حكايت

30

Page 31: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

يا معماران سليقة اثر بر كه است جزئيات در تنها . بدين ميخورد چشم به تغييراتي ، كاران صاحب خواست

بيان سطح در تفاوتها يا تغييرات كه گفت ميتوان ترتيب جامعه از نميتوان را معمار زمان اين . تا است معماري

در و است جامعه اعضاي از يكي نيز معمار ، كرد منفك و خواستها حيطة در همه مانند ، گروهي كار تقسيم

كه است ذكر به . الزم دارد فعاليت جامعه نيازهاي كه اي وظيفه يا ، جامعه و معمار رابطة نظير مسائلي

دورة كه هستند مباحثي است نهاده معمار عهدة بر جامعه. اند شده مطرح اخير

روش از ميتوان سويي از بررسي و مطالعه ادامة در مسئلة آن در كه مدرن معماري آغاز تا هنر تاريخ معمول در كه ، كرد تبعيت است فرمال ارزشهاي مطالعة اصلي

\ روش اين بويژه ، فرمها روابط و كيفيات به اصوال آن گرفتن نظر در با و شده توجه بنا اصلي فرمهاي پرداخته بنا مختلف عوامل تعبير و توضيح به تغييرات اواسط از كه ميگردد مشاهده ديگر سوي از . ولي ميشود

مييابد تغيير كم كم جامعه و معماري رابطة قاجاريه دورة. ميسرد خود اوج به پهلوي دورة در تغيير اين و

پذير امكان باال روش از استفاده نيز اينجا در البته به گذشته دورة فرمهاي مطالعة از ميتوان و است

تحول و تغيير از و پرداخت نيز معماري در فرم بررسي . راند سخن اي ويژه سبكهاي يا هنرمندان ، فرمها اين

از كوچكي بخش اينها است شده ثابت كه طور همان ولي ، ميدهند تشكيل را معاصر فرهنگ و معماري رويدادهاي

اجتماعي تحوالت و تغيير امر در آنها بر عالوه كه زيرا موروثي عادات و رسوم از جدا ، تازه مسائلي ، اجتماعي

نخست درجه در معماري زمينة در كه ميشوند مطرح. ميگيرد قرار اهميت

31

Page 32: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

حيطة كه خورد مي چشم به ضرورت اين بنابراين هاي زمينه در تحوالت ، كرد وسيعتر بايد را مطالعات و گرفت نظر در هم را فني و اجتماعي ، اقتصادي هر ، داد قرار بررسي مورد معمارذي در را آنها تأثيرات

چندان معماري به عوامل اين پيوستگي يا رابطه كه چند سازد مي روشن كار ادمة ولي ، رسد نمي نظر به مشهود

، جديد معنوي و مادي احتياجات شدن مطرح علت به كه ميدان وارد بتدريج مسائل اين ، جديد وسايل و نو افكار

را جديد معماري نوعي كه جايي تا شده معماري فعاليت معماري حال هر به كه ميآورند وجود به و ميكنند مطرح. است متفاوت گذشته معماري پيدايش ميتوان كه است طريق اين از با گاهي ، آن ريشهيابي عدم علت به كه ، را ايران معاصر روشن طور به ، ميشود اعالم مردود دگماتيسمي نگوش

رابطه اين . در نشست آن داوري به سپس و داد دست به قرار نظر مد توان مي را زماني مقطع سه و نمونه يك: داد

فرمان تغييرات در عطفي نقطة كه اي نمونه ديوانخانة بناي ، شود قلمداد تواند مي ايران معماري

ويژگي سه به بنا اين . در است شيراز در زند خان كريم توان مي ، نداشته وج.ود ايران معماري در زمان آن تا كه

طالكاري دوم ، ديوارها پايين سنگكاري ، : اول كرد اشاره اهميت با نيز پيش ويژگي دو از كه ، سوم و آن سقف در ويژگي اين اهميت است آن معلمي پيشاني است تر

اجرايي و فني تغيير كه است تأمل قابل جهت ن از بيشتر پوشش از استفاده آن و دهد مي دست به عمل در را

معماري تمام در بعد به زمان آن از كه است شيرواني. يابد مي شيوع ايران

: از عبارتند ترتيب به نيز زماني مقطع سه

32

Page 33: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

قاجاريه دو.رة در اوليه تحوالت - نخست

آقا به چنداني تغيير بدون طهماسبي شاه تهران را تهران خان محمد آقا و شود مي واگذار خان محمد

در فتحعليشاه نيز آن از پس و كند مي اعالم پايتخت اين . در دهد مي ادامه خود سلطنت به پايتخت همين بويژه خارجي كشورهاي با رسمي مناسبات ايجاد زمان

به افزون روز آمدهاي و رفت همچنين تزاري روسيةشود مي آغاز خارج كشورهاي

احداث و ها سفارتخانه شبه ايجاد روابط اين پيامد آن معماري سياق و سبك به خارجي سفارتخانههاي

ثأثير بي نيز ايران معماري دگرگوني در كه است ممالك گروه نخستين اعزام زمام همين . در است نبوده

لندن به السلطنه نايب ميرزاي عباس توسط دانشجويان با . ق هـ1320 سال در گروه اين كه گيرد مي صورت. برميگردند ايران به معلم و طبيب ، مهندس عنوان

ناپلئون جانب از خان قاردان ژنرال ،1222 سال در و صنعتگران ، پيشهروان عنوان به معلم هفتاد با

قشون اسالح براي جنگي توپهاي با همراه مهندسان تا است كافي نكته همين به . اشاره ميآيند ايران به ايران تحوالت و تغييرات و اروپايي فرهنگ تأثير و رخنه آغاز

. سازد مشهود بخوبي را فرهنگي اين در تهران شهر شهري و ساختماني هاي ويژگي

: از عبارتند زمان همچنان خود دروازة چهار با شهر طهماسبي شاه حصار ـ

پيدا توسعه به نياز شهر هنوز ديگر عبارت به ، پابرجاست. است نكرده

و خشت از عبارتند ساختمانها در مصرفي عمدة مصالح ـ\ . پوششها محدود طور به سنگ و آجر در گنبد عمدتا

33

Page 34: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

موارد ساير در و ، مذهبي و خاص عمومي فضاهاي. است چوبي تير از استفاده

\ پنجره و در ـ . است چوبي كامال\ ساختمان كاري نازك ـ و تزئينات انجام با گچ اندود عمدتا

. است آن روي نقاشي و اندروني صورت به اشراف و اعيان خانههاي ساخت ـ

. است بيروني

شاه الدين ناصر دورة در تحوالت ، - دوم

ارتباطات و روابط توسعة علت به زمان اين در ميگيرد صورت زمينهها تمام در كه دگرگونيهايي بناچار

در مؤثر عوامل از . يكي نيست مبرا آن از نيز معماري كه قدري به شاه ناصرالدين مكرر مسافرتهاي ، را مورد اين

براي شخصي موزة احداث به اقدام حتي كه است بوده همين در نيز را حرمسرا زنان پوشش تغيير ، كرد خود

سفرها از يكي در كه شده . نقل برد نام ميتوان ارتباط ، بود كرده ديدن نيز اي باله برنامه از شاه ناصرالدين كه

برگشت از پس و گرفته قرار بالرينها لباس تأثير تحت. بپوشند بالرين لباس نيز حرمسرا زنان كه داد دستور

گسترش و توسعه ، تغييرات اين آثار نخستين جديد محدودة تعيين ، تهران شهر كنترل براي دارالخالفه

پابرجا . ق هـ1284 تا طهماسبي شاه حصار ـ آن براي معماري از جديدي نوع و بازارها ، ميدانها احداث ـ بود

در كارخانه چند زمان همين . در است مهمانخانه يعني هاي كارخانه به توان مي كه شود مي احداث تهران شهر

گاز چراغ كه كردند وارد انگلستان از كه ريسي ريسمان\ كه . برد نام ، شد تبديل برق چراغ به بعدا

دولت به شاهي بانك امتياز زمان همين در همچنين فعال رسمي طور به سفارتخانهها و شد واگذار انگليس

34

Page 35: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

هاي سفارتخانه احداث با توان مي ميان آن از كه گرديدند فرانسه اتريش ، عثماني دولت ، آمريكا ، انگليس ، روس

گسترش و رشد نحوة زمان اين . در كرد اشاره آن جز و ادارة به خانه داروغه نهاد كه كند مي ايجاب شهرتهران

شهر ترتيب و نظم وسيله اين به و شود تبديل اقتصاديه. شود مي واگذار آن به

صورت شاه دستور به بناها ايجاد هرچند دوره اين در و منصبان صاحب ، وزرا ، درباريان واقع در ولي ، ميگيرد

مصالح به نياز رشد . اين دارند اي عمده نقش نيز تجار همان دسترس در عمده مادة ولي كرد مي طلب را بيشتر

در آجر و خشت صورت به همچنان كه بود خاك اين ساختماني . تكنيك شد گرفته كار به ساختمانسازي

تفاوت شد اشاره آن به پيشاپيش كه اي دوره با دوره و گنبدي صورت همان با سقفها . پوشش ندارد چنداني

مي استفاده پخته گچ از كاري نازك . در است تيرچوبي پيشرفت تنها ساختمانها پي در آهك از . استفاده شود. است دوره اين در فني

نيروي در نارسايي ، ساختماني فعاليت رشد علت به\ ، ماهر و متخصص به سبب امر اين ، است مشهود كامال

كافي تبحر بدون هنرمندان و استادكاران آمدن وجود اجرايي كيفيت دادن دست از آن پيامد كه باشد مي

است سلطنتي و عمومي بناهاي در حتي سازي ساختمان قشر آمدن وجود به علت به چون ، نيست اي چاره . ولي

جالل و شكوه كشيدن رخ به نياز ، نوپا و تازه خاندان و. مينمايد ضروري كاذب صورت به حتي

اين براي پوششي ساختمان تزئين و زينت به توسل و است تبحر عدم و اجرايي نارساييهاي بويژه ، نارساييها

ابايي نيز آجر كردن رنگ از كه ميرسد آنجا به كار حتي. ندارند

: از عبارتند برهه اين در شده اجرا عمدة طرحهاي

35

Page 36: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

. است تاالر چند از مجموعهاي كه گلستان كاخ ـ 1299 سال سفر از پس كه موزه تاالر ، نارنجستان بناي ـ

شد ساخته خارج به ناصرالدينشاه

. الماس تاالر و بادگير عمارت در اساسي تغييرات ـ خود از آن گچبريهاي طرح است معروف كه ابيض كاخ ـ

. است ناصرالدينشاه. ناصري خوابگاه و خانه حرم بناي ـ ساختمانهاي تأثير تحت كه العماره شمس كوشك ـ

شاه به معيرالملك جانب از . ق هـ1284 سال در اروپايي و فرانسوي مهندسان دست به آن اولية طرح و شد هديه

. بود شده تهيه اتريشي

نوع از قوسي تبديل با بنا اين در اروپا معماري تظاهر\ نيمدايره به رسمي در سپس كه است مشهود كامال. شد تكرار نيز آباد عشرت فرهنگي كاله عمارت

از ميتوان اروپايي نيمه سبك به ديگر ساختمانهاي از دست به كه توپخانه ميدان شرقي ضلع در واقع ساختمان

تبديل شاهي بانك به سپس و شد ساخته وزيرگمركات روند ، حكومتي ساختمانهاي اين از غير برد نام ، شد

بناهاي انواع در همچنان نيز سازي ساختمان عمومي نمونه از كه داشت جريان خانهسازي و مذهبي ، تجاري

سپهساالر مسجد و مدرسه به توان مي آن بارز هاي مشيرالدوله دست به . ق هـ1296 سال به كه كرد اشاره

\ كه ، گرديد احداث خود شخصي منزل جنب در محل بعدا. بود نيز مجلس دورة نخستين تشكيل مدرسه احداث ، دوره اين ديگر معروف بناهاي از

است كبير امير دست به .ق هـ1298 بهسال دارالفنون ، هيئت ، رياضيات مانند علوم جديد رشتههاي آن در كه

اروپايي مدرن سبك به شناسي معدن ، شيمي ، فيزيك

36

Page 37: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

به دولت تكية ، .ق هـ1284 سال . به ميشد تدريس كاخ شرقي ضلع در معيرالملك دست به و شاه دستور

را دولت تكية طرح . الگوي گرديد احداث گلستان. بودند كرده ارائه فرانسوي مهنديسن سال به يعني زمان همين در نيز آمريكا سفارت بناي

زمان تا ناصرالدينشاه ترور از . پس شد احداث1301 زمينة در فعاليتها تمام ، مشروطيت فرمان صدور

با نيز آن از . پس است همراه نسبي ركود با معماري قانون در پيشبينيهايي ، حكومت نوع تغيير به توجه

و سازمانها آمدن وجود به مورد در مجلس و اساسي موفقيت عدم علت به ولي گرفت صورت جديد نهادهاي

تا ، خود شكلگيري آغاز در مشروطه حكومت نظام نسبي ركود اين پهلوي سلطنت آغاز و رضاخان كودتاي زمان

نيز گرفته صورت فعاليتهاي در و داشت ادامه همچنان مشهود كار بهبود جهت در مسئوليت احساس هيچگونه

. نيست در را دوره اين بناهاي ويژگيهاي جمعبندي كلي طور به

: كرد خالصه ميتوان زير نكته چند اين بناهاي در اروپايي معيارهاي برخي مستقيم تأثير ـ

. دوره ساختمان خارج و داخل در رنگ و تزئينات از استفاده ـ

. نقاشي شكل به بويژه. بنا كلي فرم در فضايي جديد تركيبات ـ. فضاها شدن بزرگتر ـ. بنا ساخت در دقت كاهش ـ

: رضاخان دورة ، - سوم

سال حدود از توان مي را ايران معاصر معماري شروع اثر در كه است زماني . اين كرد تصور بعد به1300

37

Page 38: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

و اجتماعي زندگي جريان اجتماعي و سياسي تحوالت ايران شهرهاي سيماي ، كرد تغيير ايران اقتصادي

ادارات مانند جديد زندگي براي الزم بناهاي و شد متحول دانشگاهها ، آهن راه ايستگاههاي ، بانكها ، كارخانجات ، مسكوني هاي مجموعه و واحدها چنين هم و ، اينها جز و

بناهاي خالف بر بناها آمدند. اين بوجود ها شهر در جديد و طراحي سنتي معماران بدست كه معاصر تاريخ از قبل

كرده تحصيل معماران بدست بتدريج شدند، مي ساخته ايراني غير معماران ابتدا در را عده . اين گرديدند طراحي در كه معماراني اندك اندك سپس و دادند مي تشكيل به و ، بودند كرده تحصيل ايران از خارج معماري مدارس

حدود در ايران معماري مدرسه اولين ايجاد با آن دنبال آنها به نيز ايراني كردة تحصيل معماران ،1320 سالهاي

در آثار اولين طراحي از و ابتدا همان .از شدند اضافه اين گذشتة معماري به توجه ، ايران معاصر معماري

اين و گردد مي مطرح آن ارزش با ميراث و سرزمين مي بروز متفاوت صورتهاي به مختلف هاي دوره در توجه. يابد كه1320 تا1300 سالهاي فاصلة در ، اول دورة در

\ معماري مهم آثار و بود حاكم ايران بر اول پهلوي عمدتا ، شدند ايجاد خارجي معماران بدست و بوسيلةحكومت

ظاهري و سطحي تكرار بصورت گذشته معماري به توجه هاي دوره در بخصوص – ايران معماري بناهاي عناصر

ساساني- صورت و هخامنشي يعني ، اسالم از قبل كه آمدند بوجود معماري ديگر كارهاي آن كنار در و گرفت

از بعد شكل در ايران گذشتة معماري از عناصري آنها در آميخته هم در اروپايي معماري از عناصري با آن اسالم. بود شده

موزة مانند محدود اثر چند جز به آثار اين عمدة حال هر به رغم به گدار، آندره و سيرو ماكسيم كار باستان ايران

38

Page 39: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

چشمگيري چندان ارزش فاقد ، استحكامشان و استواري. بودند

، حكومت گرفتن دست به از پس رضاخان دوره اين در نظام در را تحولي و كرد آغاز غرب با را بيشتري ارتباط

حكومت ايجاد به و آورد وجود به اجتماعي و اقتصادي ، حكومتي نظام به توجه . با يازيد دست مركزي مقتدر

. بودجه شد آغاز دولتي جديد سازمانهاي گذاري پايه با ـ بود تهي همواره كه قاجاريه دورة خالف بر ـ كشور

مقدار به طبيعي منابع و گمركي عوارض و مالياتها اخذ به بيشتري . دانشجويان يافت افزايش توجهي قابل براي دانشجو چند جمله از و شدند اعزام كشور از خارج

. شدند اعزام فرانسه بوزار مدسة به معماري تحصيل دانشكده و .ش هـ1313 سال در تهران دانشگاه ـ

. شد تأسيس1319 سال به زيبا هنرهاي صورت1311 سال به نوين صورت به شهرداري تشكيل ـ

براي تهران شهر باروي و برج ، آن متعاقب و گرفت. شد تخريب جديد ميادين و خيايانها احداث

يعني مربع كيلومتر24 ،1308 سال به شهر مساحت ـ يعني ،1313 سال در كه بود فتحعليشاه زمان برابر شش

ديگر عبارت به و مربع كيلومتر46 به سال پنج فاصلة به. شد فتحعليشاه زمان برابر يازده

زمان همين از نيز ايران در خارجي شركتهاي فعاليت ـ سال به يرژه شركت فعاليت به ميتوان كه ميشود آغاز

بر را جنوب راهآهن سازي راه و ايستگاه طرح كه1390. كرد اشاره ، داشت عهده

واگذار آن به راهآهن تكميل كه كامپاكس شركت ديگري ـ. شد

سالهاي بين را اهواز فلزي پل طرح كه سنتاب شركت و ـ. داد انجام1310 تا1306

39

Page 40: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

1311 سال حدود از وارداتي صورت به سيمان و تيرآهن از . پيش گرفت قرار استفاده مورد سازي سختمان در نعل در تيرآهن از روسي مسيوماركف اينكه به توجه با آن

فرسودة ريلهاي از ، بود كرده استفاده ساختمان درگاه استفاده ساختمانسازي در نيز نفت لولههاي يا راهآهن

مصالح مقاومت سوئيسي استاد زمان همين . در ميشد به نيز را فلزي مركب تير از استفاده تهران داتشنگاه

. داد دست كاربرد از تركيبي با شاهي قند كارخانة ،1311 سال به ـ

. شد احداث بتن و آجر پل ، فشرده پيش بتني پل نخستين1312 سال به ـ

ميدان شمال در شهرداري ساختمان و شمال در ورسك ري سيمان كارخانة سال همين در . و شد ساخته توپخانه. گرديد تأسيس

صورت طريق دو به زمان اين در عمراني فعاليتهاي ساختماني مقاطعهكاري شركت طريق از : يكي ميگرفت

به كه ساختماني كميسيونهاي طريق از ديگري و كشور. داشت هم را معمار تعدادي و بود مجهز فني كادر

، گذشته از : تقليد بود ديدگاه دو بر مبتني طراحي اصول. جديد زندگي با معماري سازگاري يا

حاصل ، مشق ميدان اطراف گرفته شكل بناهاي مجموعة به1304 ، تلگرافخانه : ساختمان است نخست ديدگاه ساختمان ؛ اروپا سيسم نوكالسي از تقليد ، الگال دست

ساختمان ؛ خود گذشتة معماري از تقليدي ، دادگستري از الهام با1311 ، آلماني هنريش دست به ملي بانك

\ نمونة ؛ هخامنشي معماري ، آنها ميان موفق نسبتا خارجه امور وزارت بناي1311 ـ1307 ، پست ساختمان

زرتشت كعبة بناي به چشمداشتي با الگال دست به كه باقليان از كاري ، شهرباني كاخ هخامنشي

. است هخامنشي معماري عناصر از برداشت افراطيترين

40

Page 41: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مل{ي كتابخانة همچنين و كل ثبت عمارت ، جنگ وزارت موزة . همچنين است ديدگاه اين از ديگري نمونههاي

خودش گفتة به كه گدار آندره اثر ،1314 ، باستان ايران كسري طاق به انديشيدن از لحظهاي آن طراحي در

به ،1311 ، بهرام فيروز . دبيرستان است نبوده غافل انوشيروان دبيرستان ، معمارباشي جعفرخان دست ، كالج دبيرستان از قسمتي و ،1315 ـ1313 ، دادگر زمرة در مسيوماركف دست به دو هر ،1313

. دستند اين از معماريهايي معمار يك سوي از طراحي ،1314 سال در باالخره

به سال17 از پس كه فرانسه كردة تحصيل ايراني جوان وارطان پيشنهادي طرح يعني ، بود بازگشته كشور

. در شد اعالم برنده ، دختران هنرستان براي هوانسيان ايران معماري در نويني حركت توان مي را بنا اين واقع

\ كه دانست به دنيا در رايج مدرن معماري روند در كامال به معماري نوع اين آن از . پس بود شده داده دست

تجاري ، مسكوني : بناهاي معماري انواع ستير در سرعت كه است بوده آن نتيجه و يافت شيوع آن جز و اداري. آنيم شاهد امروز

دوم پهلوي حكومت آغاز و1320 سال از بعدي دورة و يابد مي ادامه چهل دهة اواخر تا و گردد مي شروع

\ مهم معماري كارهاي ايراني معمار چند بدست عمدتا العزيز عبد و سيحون هوشنگ ، فروغي محسن مانند

به كارها گونه اين . در شود مي ساخته فرمانفرماييان كيفيت توجه اين و گردد مي توجه ايران معماري گذشتة ميشود كوشش آنها در و دارد قبل دورة به نسبت بهتري

. شود استفاده ايران معماري الگوهاي و هندسه از كه علي بو مقبرة دوره اين هاي كار ترين برجسته از يكي نيز دوره . اين است سيحون هوشنگ كار همدان در سينا

41

Page 42: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

و اصول بكارگيري در را مهمي كار تواند نمي حال هر به. دهد انجام آن تكامل و ايران اسالمي مباني

آستان تا و گردد مي آغاز چهل دهة اواخر از ديگر دورة است اي دوره با همزمان و يابد مي ادامه انقالب پيروزي

\ و ميگذراند را خود آخر سالهاي مدرن معماراي كه اصوال آيد مي پديد گرا تاريخ جريان يك نيز مدرن معماري در

پيوند در آثاري آوردن پديد در كوشش ايراني معمار .چند سطح در كه آوردند مي بعمل ايران گذشتة معماري با

پديد ايران در آن از قبل كه مشابه آثار به نسبت باالتري مركز آن خوب هاي نمونه از و داشت قرار ، بود آمده

معاصر هنرهاي موزة و اردالن نادر كار مديريت آموزشديباست. كامران كار

كه ، جهان معماري در فرامدرن جريانهاي شروع از پس دو بود، ايران در اسالمي انقالب پيروزي با همزمان در را معماري از جديدي دورة هم موازات به موضوع

\ اينكه .يكي آورد بوجود ايران انقالب پيروزي از پس اصوال سوي به را ايران معماري كه كردند سعي ايراني معماران

معماري ميراث بر متكي مستقل هويت با معماري يك معماري مباني اينكه ديگر و كنند هدايت خود گذشتة

را سرزمينها گذشتة معماري به جدي توجه نيز فرامدرن دادند هم بدست دست موضوع دو . اين ساخت مي مطرح

معماري وسليقة سبك كه آمدند بوجود ايران در آثاري و ايران گذشتة معماري عناصر به توجه با را فرامدرن

لكن ، داشتند خود ( در اسالم از بعد معماري ) بخصوص چندان برخورد ايران گذشتة معماري با آنها برخورد معماري اي كليشه عناصر كه بخصوص نبود عميقي

. بودند شده گرفته بكار آثار اين در وفور به نيز فرامدرن

42

Page 43: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

معماري از بخشي مورد در گذرا بسيار بصورت كه آنچه داشت توجه گذشته معماري ميراث به كه ايران معاصر ايران معاصر معماري در را اصلي نكتة دو ، شد مطرح: دهد مي نشان

در همواره خود عمدة بخش در ايران معاصر معماري-1 در را تالشهايي و داشته را ايران معماري تاريخ دغدغة آورده بعمل آن تداوم و گذشته معماري به پيوند جهت. است

بيشتر ، گذشته معماري به معاصرايران معماري توجه-2 و كلي روح به عميق توجه و بوده ظاهري و سطحي و اصول اين بكارگيري و آن مباني و اصول همچنين . است نداشته خود در چندان را آن تكامل بخصوص بوجود در اساسي توفيق وعدم گذشته با دغدغةپيوند

در صحيح صورت به بتواند كه معماري جريان يك آوردن و باشد ايران معماري ارزش با تاريخ تكامل و ادامه

دهد اختصاص خود به جهان معاصر معماري در را سهمي جهان امروز معماري پيشبرد در سهمي بتواند حتي و

از برخي اخير دهة در كه شد موجب ، باشد داشته معماران تالشهاي و تجربيات بر تكيه با ، ايران معماران

آغاز زمينه اين در را جديدي تالشهاي ، گذشته هاي دهه. درآيند ايران امروز معماري در جرياني صورت به و كنند

و معماران اين بين جدي پيوند عدم علت به متأسفانه مشترك ديدگاههاي رغم به ، فكر و نظر تبادل عدم

، ديد توان مي آنها ديدگاههاي و كارها در كه بسياري مباني و نگرفته خود به مشخصي شكل جريان اين هنوز

. است نكرده تنظيم را خود نظري

43

Page 44: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

اشاره مهم نكتة اين به بايد ، معماري مورد در ابتدا در در همچنين و مختلف سرزمينهاي در معماري كه كرد

نشده جدا يكديگر از سنگين هاي پرده با گوناگون زمانهاي خود خاص معماري زماني هر و سرزمين هر چه اگر است،

در لكن داشت، خواهد نيز آينده در و است داشته را در را معماري آثار كلية واحدي خطوط ژرف تحليلي دهد مي پيوند يكديگر به سرزمينها تمامي و زمانها تمامي

و يكديگر با كه زماني ، معماري ارزش با آثار . تمامي: اند اصلي ويژگي دو داراي ، شوند نگريسته يكجا

را تكاملي سيري جهان معماري مجموع در اينكه اول سير اين اجزاي عنوان به عناصر تمامي كه دهد مي نشان

تكاملي سير اين مشخصة و آيند مي نظر به تكاملي است داده رخ معماري سال هزار چند از بيش در كه عظيم

كلي حركت موازات به معماري آثار عمومي حركت ، روحي كيفيت به مادي كيفيت حركت يعني ، هستي جهان

فضاست افزايش و ماده كردن كم – معمارانه بيان به – و.

مشترك وجه يك معماري آثار تمامي : در اينكه دوم .اين است آثار اين در خالقيت دادن رخ آن و دارد وجود

: يكي كند مي بروز معماري اثر در شكل دو به خالقيت بر معماري اثر كه فكري مبناي آن يعني ، نظري خالقيت خالقيت ديگر و سازد مي استوار را خود نظرية آن اساس كه معماري اثر . هر است آن معمارانة بخش كه فضايي

عظيم سلسلة در را جايي تواند نمي ، باشد خالقيت فاقد. دهد اختصاص خود به جهان معماري تاريخي آثار

را وسيعي پيوند ، شد اشاره آن به كه مذكور ويژگي دو در چه و مختلف سرزمينهاي در چه – معماري آثار بين

معماري و سازد مي برقرار يكديگر با – متفاوت زمانهاي

44

Page 45: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

\ لكن ، كند مي پيدا جهاني كيفيت نوعي كلي بطور دقيقا ، معماري مرتبط هم به وسيع جريان اين چارچوب در

اتفاق مختلف زمانهاي و سرزمينها در كه آن اجزاي خود سرزمين و زمان طعم و رنگ اند توانسته ، اند افتاده

هم ، معماري اثر همواره ترتيب اين .به گيرند خود به را و ( دارد مكان بي و زمان بي معناي ) به جهاني كيفيت

. سرزميني و زماني معين كيفيت هم عنوان به زماني خشك مرزبنديهاي طرفي از ترتيب بدين سنتهاي مثابه به سرزمينها خشك مرزبنديهاي و ها سبك

شدن جهاني ديگر طرفي از و نيست صحيح معماري به تعلقي گونه هيچ و شدن يكدست صورت به معماري

كه جاست همين .از است مردود ، نداشتن معين سرزمين با مصر البهاري دير معبد بين را عميقي ارتباط توان مي

مسجد با التورت صومعة بين و رايت كوفمن خانة. كرد درك ايران سلجوقي

معماري نادرست تصور از خواهيم مي مقدمه اين با ضمنا\ يك به فقط كه معماري از بخشي معناي به سنتي

از جداي را خود مسير و دارد توجه معين سرزمين و كنيم جلوگيري ، كند مي طي ديگر سرزمينهاي معماري

معماري آثار بين را عميقي بسيار پيوند وجود سرزميني هاي ويژگي حفظ عين در مختلف سرزمينهاي

. كنيم بيان آنها معماري جريان اين كه اين ضمن من كه است ترتيب بدين

ايران گذشتة معماري تكامل روند در و ايران به متعلق را جهان امروز معماري كلي جريان از خارج را آن ، دانم مي آثاري اولين نظري مباني من نظر .از كنم نمي تصور نيز بود استوار استدالل اين بر آمد پديد جريان اين اثر بر كه: كه

، كثرت رغم به كه دهد مي نشان ايران معماري تحليل\ الگوهاي و ،مباني اصول ، بناها وپيچپدگي تنوع نسبتا

45

Page 46: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

اين در مختلف هاي گونه به زمان طول در معدودي نتيجه اين آن بر . افزون اند شده گرفته كار به معماري

تعالي بر بيشتر ايران معماري تكامل كه آيد مي بدست فعاليت نوعي جريان در الگوها و مباني ، اصول اين

.با آنها ايجاد تا است بوده استوار ماهرانه و هوشمندانه كه گيرد مي قرار روي پيش پرسش اين ، امر اين پذيرش

اصول همان به نيز ايران امروز معماري در توان نمي آيا فعاليتي جريان در را آنها و پرداخت الگوها و مباني و

اين به مثبت . پاسخ برد پيش به و بخشيد تكامل خالق مباني و اصول طرحها اين در شد موجب كه بود پرسش. گيرد ر قرا كار مبناي ايران گذشته معماري

تاريخ الگوها و عناصر تحليل و بررسي از ، عالوه به و عناصر كه ميشود حاصل نتيجه اين ايران معماري تاريخ از معيني دوره در يك هر چه اگر مذكور الگوهاي حضور با لكن ، اند گرديده خلق سرزمين اين معماري

داراي ، يافته پااليش و تكامل ، بعدي هاي دوره در ممتد. اند شده زمان از مستقل هويتي

معماري در عنصر يك يا و الگو يك از را عامي مفهوم اينها تصويري داراي و يافته تجريدي شأن كه ميكنند ارائه

اين كه بپذيريم . اگر است عاطفي بار حامل و ذهني را اجازه اين ديگر بار ، نيست وابسته زمان به كيفيت

معماري در خود تجريدي شكل در را آنها كه يافت خواهيم. دهيم قرار استفاده مورد امروز آنها در كه گرديدند طراحي كارها از برخي ترتيب بدين

كار به جديد برداشتي با ايران قديمي معماري الگوهاي از عبارتند آن بارز هاي ازنمونه برخي كه بود شده گرفته

: جمهوري هاي فرهنگستان براي شده ارائه طرح سه

كار و صارمي اكبر علي كار ، ميرميران كار ايران اسالمي دو ميرميران، كار رفسنجان ورزشي مركز ديبا، داراب

46

Page 47: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

كار خراسان تاريخ بزرگ موزه براي شده ارائه طرح و صولتي مژگان مشترك كار و فندرسكي مير امين محمد كرج تجسمي هاي هنر هنرستان و ، مؤمني حسن محمد

. صارمي اكبر علي كار مباني و اصول به تنها جريان اين بعدي طرحهاي در

اكتفا آن در شده گرفته كار به الگوهاي و ايران معماري شامل كه تر كلي صورت به ايران فرهنگ به بلكه ، نشده

فرهنگي هاي خاطره و مضامين ، مفاهيم ، ها اسطوره ادبيات و شعر چون هنر هاي زمينه ساير پاي و هست نيز عنوان به آنها از و شده توجه ، آورد مي ميان به را

گرديده استفاده معماري اثر فكري خالقيت هاي دستمايه. است

و مفاهيم كه شود داده توجه بايد مهم نكتة اين اينجا در مرحلة در مستقيم صورت به نبايد فرهنگي مضامين شوند معماري اثر به تبديل و گيرند قرار فضايي خالقيت

تجريدي مرحلة يك از فكري خالقيت روند يك در بايد بلكه از پس و گردند بدل معمارانه ايدة يا و بيان به و كنند عبور

تحقق جهت در را خود تالش ، فضايي خالقيت آن. كند مي آغاز معمارانه ايدة اين به بخشيدن ، گرديدند طراحي روند اين در كه اي برجسته كارهاي ايران ملي كتابخانة براي شده ارائه طرح : سه از عبارتند

احمدي فرهاد كار و صفامنش كامران كار ميرميران، كار بهرام كار خميني امام المللي بين فرودگاه ترمينال ،

، نسرين رضا محمد كار شيراز نماي جهان باغ ، شيردل بهرام و ميرميران مشترك كار ايران آب ملي موزة

زين شيخ حسين كار اصفهان مقدس دفاع موزة ، شيردل. ديگر طرحهاي برخي و الدين

نوع اين بيشتر تشريح در را اساسي نكتة دو بايد پايان در: كنيم اضافه معماري

47

Page 48: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

وديگر مضامين ، ها اسطوره ، مفاهيم اينكه اول مختلف فرهنگهاي در زيادي اشتراكات فكري توليدات

\ و دارند سرزمينهاي در كه اند واحدي مفاهيم عمدتا آمده تصوير به و شده بيان گوناگون صورتهاي به مختلف

و تجسم جهت در معماري كه زماني رو اين . از اند خواه نا خواه معماري اثر ، گيرد قرار آنها به پرداختن نوعي به و يابد مي معين سرزمين از فراتر كيفيتي كار دستماية كه مفاهيمي اگر بخصوص ، گردد مي جهاني

. باشند هستي كلي مقوالت به مربوط اند گرفته قرار در ابتدا در چه اگر معماري فضاهاي و فرمها اينكه دوم

، شوند مي خلق معيني مفاهيم به بخشي تجسم جهت وجود فضا و فرم در كلي بطور كه خاصيتي علت به لكن\ كه فضايي خالقيت از بخشي آن بخصوص و – دارد اصوال

به – گيرد مي صورت طراح آگاهي و كنترل از خارج. كنند مي نيز ديگري مفاهيم افادة به ميل سادگي

شكلي و فضايي قدرت اندازه هر كه دهد مي نشان تجربه

ــايي اندازه همان به ، باشد تر غني و بيشتر معمار اثر توان

مختلــف مفــاهيم ارائــة و گــيري خــود بــه براي را بيشتري

كــه اســت گفتــه پيش نكتــة دو بــه توجه . با دهد مي نشان

روح اگرچــه ، كــنيم مي نگــاه جريــان اين كار چند به وقتي

نظــر مــد{ كه را اي اوليه مفاهيم آن و ايران سرزمين كلي

د را آن وجــه هيچ به ليكن ، يابيم مي آن در است بوده مقيــ{

و بيــنيم نمي معين مفهــوم يــك يا و معين سرزمين يك به

احســاس مفــاهيم ديگــر و ســرزمينها ديگر با را آن ارتباط

از بــودن جهــاني خصــلت كارهــا اين رو اين از و كــنيم مي

. دهند مي نشان خود

48

Page 49: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

ايراني معاصر معمار دو آثار برسي

احمدي - فرهاد الف رشته التحصيل فارغ احمدي فرهاد

زيباي هنرهاي دانشكده شهرسازي و معماري از پس است. وي1356 سال در تهران دانشگاه هاي مجموعه ساخت با را خود اسالمي,كار انقالب

استان محروم مناطق در خدماتي و مسكوني بازسازي در نيز تحميلي جنگ وقوع از بعد خراسان,و

در ايران غرفه كرد. طراحي شروع جنگي مناطق توجهي قابل نكات ژاپن تسوكوباي جهاني نمايشگاه

فرهنگي هاي ارزش تبيين به نسبت وي ديگاه در را دستاوردهاي برابر در ايران هنر مفهومي و

معرض جهان, در صنعتي كشورهاي تكنولوژيكي فرهنگي مركز دارد. طرح قرار همگان تماشاي منطقه اين در جنگ وقوع حين در دزفول

به بعد سالها كه گرديد محسوب عطفي جنگي,نقطه سوي ايران,از معاصر معماري برگزيده طرح عنوان كشور المللي بين ساالنه دو همايش كنندگان برگزار

49

Page 50: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

بين معماران از جمعي در ارائه ( براي1998نروژ) معرفي آقاخان معماري بنياد در همچنين و المللي

شد. خواهد داده شرح تفصيل به پايان در گرديدكه برجسته شهرهاي در فرهنگي مراكز و اجراي و طرح گسترش و - وبازسازي تبريز و اصفهان - نظير ايران

فرهنگي مركز تبريز( و در تاريخي )مجموعه گلي ال نمايشگاه در ايران هاي غرفه كرمان, طرح تجاري –

اين در ايتاليا,كه و مكزيك,دبي,آلمان جهاني هاي) كره جهاني نمايشگاه آنها ترين برجسته شايد ميان

EXPO,93گذشته دهه در او كارهاي مهمترين ( باشد, از است.

در نمونه اخير,چند هاي سال در او هاي طرح اخرين ازعبارتند كه شوند مي معرفي اينجا

(, كتابخانه1374ايران)مسابقه, ملي كتابخانه از: طرح)مسابقه, پاكستان در ايران فرهنگ و خطي نسخ

)مسابقه, كردان صنعتي مديريت مركز (طرح1375 سئول)كره در سفيرايران منزل و ( سفارتخانه1376

(.1378-9جنوبي, چگونه شود داده نشان كه است آن بررسي اين از منظور و ها صورت در ايران فرهنگ ويژه مفاهيم و معاني

از را معماري و يافته نمود آثار اين گوناگون كاركردهاي برده شعر دنياي به و ساخته خارج نظم و نثر صورتاست.

فضاهايي اينكه به توجه اول, با طرح چهار سيماي طرح و ترند نزديك هم به ظاهري نظر اند, از عمومي

آن, مسكوني ويژگي و بودن خصوصي دليل پنجم, به كه گونه , همان حال عين است. در متفاوتي شكل داراي

و اعتقادات در ثابت اصول از آنها ديد,درهمه خواهيم حال عين شده, در پيروي ايران مذهبي و آييني باورهاي

مفاهيم و آوري فن از استفاده با را امروزين صورتي كه است. شكل گذاشته نمايش به معاصر درمعماري مطرح به متعلق مخاطبان با آنها, درمواجهه رمزگونه و نمادين

متنوعي و گوناگون معاني متفاوت, حامل فرهنگهاي شناخت دارد.براي خود در اي جانبه چند كدگذاري كه است

نمايد. مي ضروري مقدماتي گذاري,ذكر كد اين

50

Page 51: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

ميان واسطه جهان مثال,و عالم منزله به ,هنر ايران درشد مي شناخته خاكي و روحاني عالم

"عالم كه گرديد مي تلقي اي آينه مثابه به هنري اثر و ديگر كه اي گونه تابانيد,به مي در"ماده" باز "را معنا

آن روحاني قلمرو از نيز خاكي بشر زندگي هاي عرصهنمود. مي ناشدني تفكيك از نيز شهرسازي و باغسازي و معماري هاي صورت

واز ميگرفت كثرت, شكل به وحدت صدور خصوصيت نكته, به اين بيان در تمثيلي و نمادين خصلتي

ميگرديد. "متجلي "مركزدروني دور صورت"مانداال"به كه آلماني معاصر هايدگر,فيلسوف غرب,مارتين جهان در

اوست، فلسفي انديشه از بسياري, متاثر هنري نظريات تالش در كه جهاني در معنا عالم به هنر گرداندن باز در

نمود,به مي معنا از محض"خالي "فرم آوردن پديد براي ساختن تصوير آرزوي در و برد پناه شاعران جهان

آسمان زير در و زمين روي بر انسان شاعرانه "سكونت معماري از صورتهاي و ادبيات در شاعرانه مفاهيم "از

گرفت. كمك

"چنين هنري اثر "سرچشمه عنوان تحت اي مقاله در وينوشت:

كند: در نمي تصوير را يوناني, چيزي معبد بنا, يك يك بنا است... اين پا بر سادگي به دره اي صخره شكاف ميان اين در و است داده جاي خود در را خداوند تجلي

به گشاده رواقي داخل از دهد مي اجازه أن به پوشيدگي در آنجا ايستادن با افرازد... بنا بر سر مقدس محيطي

راز كه بناست آرميدن است.اين آرميده صخره زمين حال همان در و كشد مي بيرون أن شكلي بي از را صخره

... كند مي حمايت آن از پناه عامل مثابه به أيند, زمين مي پديد كه چيزهاي در

گشوده جهاني است,به پا بر آنجا است. معبد حاضر دهنده باز دوباره زمين سوي به را جهان حال,اين درعين و شده

51

Page 52: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مي ظاهر بومي زميني مننزله به فقط خود گرداند,و ميشود...

قرار بررسي مورد را مقدمات,طرحها اين به توجه با حال طبيعي بستري در آنها مقر كه اول طرح سه ميدهيم:در

بريده اي حيطه شود,در مي ديده است,چنانكه گسترده در را كوه از تمثيلي و آمده پديد خاك دل در شده, شكافي

هاي فرهنگ غالب كند.در مي تداعي مقدس محيطي غارها, شكاف به بردن پناه و كوه دل به باستاني, رفتن

محسوب آن از حاصل مكاشفه و درون به تمركز از نمادي سيطره در هنري محدود صورت ترتيب، شود. بدين مي

به گيردو مي قرار ابدي حقيقتي خويش,محمل زمان زيبايي در حقيقت كه اي گونه به يابد مي راه معنا ساحت

گذارد نمي هايدگر"شكاف گفته شود. به مي متجلي آن به را مرز و اندازه تقابل بپاشند, بلكه هم از رقيبان كه

آورد. مي در خودشان كلي نظم و كيهاني"است و "ازلي هستي از نمادي عنوان به فضا

فضا, كه اين كانون در صغير عالم منزله به انسان سازد, مي آييني انداز درچشم را كبير عالم از منظري

يابي يافته,جهت نظام فضاي نوع اين گيرد. در مي قرار واسطه سازد, تا مي دار معني را حركتي فضايي,جهت

معنا قلب به و باشد درون جهان و بيرون جهان ميان اي و است فراخ و پهن خود آغازين بخش در يابد. شكاف راه

جهت اي نشانه صورت به اصلي كانون در پيشروي با مجموعه اصلي فضاهاي به يابي , سمت شدن تنگ دار,با

اصلي كانون به رسيدن از پس حال عين نماياند.در مي را مخاطب فراروي و يكديگر مقابل در پايين و باال جهت دو

سمت به جهت دادن نشان با گيرند: يكي قرارمي در كردن رسوخ با ديگري و شود مي متذكر را باال,آسمان

كند.اين مي تداعي را انسان بودن خاك,زميني ژرفاي اي اوليه تعادل همان نشانگر فضا در قرارگيري گونه نيروهاي بر تاكيد با را خاكي مخلوقات تمامي كه است

و كارتزين )محورهاي وجودي چنين بر موثر طبيعي با تعامل در كيهاني گيرد. نظم مي بر (در جاذبه نيروي كنار در بلند نقاط كردن برجسته و ساز انسان محيط

52

Page 53: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مي فراهم را مكان از شده تشديد رفته, حسي فرو نقاط درداخل مركزي اي بناها,نقطه اين در اصلي آورد. كانون

حيطه به نسبت گريز مركز شكلي به كه است فضايياست. يافته استقرار آن بر محيط جغرافيايي

جهت كه مواجي هاي حركت دوراني گردش در امر اين ايجاد ملي كتابخانه اصلي فضاي در سقف از نورگيري

با فضايي چرخشي حركت در نيز است:و شده, مشهود خانه در ديگري شكل مربع قاب درون شكل مربع قاعده

اي درياچه از پيچان جويباري با همچنين و ايران فرهنگ مخزن درون به باالتري سطح در كه اي تپه قله در نمادين

مي رسوخ طرح همين مطالعه فضاي و كتابخانهاست. يافته كند,تبلور

به پيچان حركت صنعتي, همين مديريت مركز طرح در گنبد قالب در را كوه از نمادي بلوري- كه حجمي دور

ديده – دهد مي نشان نمازخانه شفاف و شكل مخروطيشود. مي سه محورهاي در مايل شكافي نيز سفارتخانه طرح در

شدت با آن عمودي محور بر تاكيد )دكارتي(, كه گانه نور, دل از مخروطي با گرفته, گويي صورت بيشتري

كند. مي نفوذ آن درون به و شكافد مي خاك)ماده(را زمين كف در اي نقطه از بلورين ديواره و سقف حركت

كه اي شيشه رونده باال حجم سوي به و شود مي آغاز در مشخص اي نقطه داده, به جاي خود در را باالبر

مضاعف حركتي بر كه گشايد مي بنا, بال نقطه باالترين در آن مستوي و شفاف است. تيزه استوار فضا درون به

را باال و آسمان به رو نوري, جهت استوانه حركت تداومكند. مي تشديد مارپيچي حركت از سفير خانه در چرخشي حركت

قلب در مركزي، فضاي عنوان به )اسپيرالي( پله خود, به پيچشي حركت ضمن كه آمده پديد مجموعه

روي بر معكوس درحركت و يابد مي گشايش باال سمت خالي فضاي از را نور گردد, و مي متمركز آبي حوض

نيز آن دور دهد.به مي راه مجموعه داخل به خود اطراف و نور از تمثيلي خود كه شود مي ديده چليپا از شكلي

در مكمل"وحدت نظريه دو حال عين در و است آتش

53

Page 54: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مثابه به آن مركزي نقطه وحدت" در در "كثرت "و كثرت از نمادي نيز شودو مي "جمع الهي "مقام ظهور نقطه

طلسم عنوان به و شود مي محسوب جاودان زندگي است: هرگزندي زخم,دوركننده چشم كننده باطل

يعني است بنياني هندسي شكل سه بردارنده در همچنين تقاطع از متشكل صليب و – خورشيد گردش تصور – دايره

اين كه مربعي نيز است, و اصلي جهات محورهاي عالمگير يابي جهت نمايانگر خود سازند. اين مي محورها

شناخته مختلف هاي فرهنگ در كه است جهانشمولي و از اي نشانه و كامل انسان تمثيل سويي است.از شده

شريف حقيقت فداكردن با كه است خالق كران بي لطف مبدل نور به را ظلماني, ظلمت عالم اين براي روح

آن تمركز و تاريك فضاي داخل به نور يافتن ساخت. راه آب روي بر

كند. مي زنده خاطر در را مهر آييين هاي مهرابه زيبايي و پر، فضاهاي درون به نور معنا, نفوذ همين در

ظرف در كه آورد مي ياد به را حقيقتي همان نور جلوهاست. گنجيده وجود

نور, شركت از مركزي دور به چرخش و دوران و حركت كمال سوي به راه يافتن عالم, براي هماهنگ رقص در

است. حق ملي,خانه كتابخانه طرح سه در ديگر توجه خور در نكته

)به صنعتي مديريت مركز و كستان پا در ايران فرهنگ است بكر( آن زمين از وسيع بستري در گرفتن قرار دليل

كه شده بريده موربي برش خط با ساخت انسان بخش كه با طرح مقر طبيعي بخش كه حالي است, در تيز و صاف

گيرد. مي قرار حايل فضاي كنار در منحني و نرم خطوط

برنده صافي و راستي عين در برش خطوط بودن مايل و مصنوع محيط ميان مرز كه است اي گونه آن, به

آميزد. مي درهم را طبيعت كه نويسد مي هايدگر از گفتاري تحليل در شولتز نوربرگ

ميكند. ارائه را مرزي چيزها به تجسد مثابه به زمين آن در چيزي كه نيست ميگويد:"مرز,آن خود هايدگر

54

Page 55: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

يافتند, آن در يونانيان كه گونه همان شود, بل متوقفكند. مي شروع آن از را خود ظهور چيزي كه است ,ساختاري انساني ساخته بخش با طبيعت غلتيدن درهم

و دارد حضور بكر طبيعت , هم آن در كه آورد مي پديد را تقابل از نمودي : چنانكه است مشهود انسان دخالت هم

شكل اينجا كند. در مي تداعي را هستي در ها دوتايي شكل و شده دگرگون انسان دخالت اثر در زمين طبيعي و مشابه هرگز است.طبيعت يافته منظمي هندسي و ساخت از حاصل منظم هندسه نيست. اما يكسان را نظم آن, گاه از تبعيت در تواند مي انسان دخالتيابد. راه خيال عالم به تا درآويزد آن در و بشكند

هاي بخش ميان ارتباطي شده, عاملي ياد طرح سه هر در كتابخانه در كه خورد مي چشم به نيز طبيعي و مصنوع

در متقاطع, و هايي پل صورت به مديريت مركز و ملي از آمده پديد اي مجموعه صورت به ايران فرهنگ خانه

نمادي عنوان به مورب و طويل ديواري و ستون تعداديدهد. مي ارتباط بنا با را دروازه, طبيعت از

طبيعت, در رمزي گويي و گفت در عقل راه از گذر در پل را مكاني گشايد. پل مي راه بناها مركز به شكاف ايجاد با

بخشد. مي تعين خود اطراف محيط به كه آورد مي پديد به قلمروي يا وآسمان زمين ميان ارتباط منزله به پل

از گذر الوهيت, نشانه با بشر ارتباط و قلمروديگر مفهوم ديگر بار است. بنابراين ديگر سطح به سطحي

هايدگر)زمين,آسمان,خدايان,فانيان(درخاطر چهارگانه جايگاهي از انسان عبور شود. پل, محل مي تداعي از انسان گذر نشانه و است جاودان بهشت به موقتي

ابدي. حياط به مرگ فرهنگ خانه و مديريت مركز طرح دو اين, در بر عالوه

شناخته عناصر از يكي – مركزي حياط از ايران, صورتي فرو و طبقه چند حياط شكل به – ايران معماري شده دارند,ديده ميان در نيز آبي حوض خاك, كه دل در رفتهشود. مي

ها حياط اين وجود از شده تشكيل خالي و پر فضاهاي ديدگاه در وجود حركت نزولي و صعودي قوس نمايانگر

دارد. فرود و اوج از حكايت و است سنتي

55

Page 56: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

و نزولي كثرت"قوس به از"وحدت گذر كه طور همان آن راه از كه )مسيري صعودي وحدت"قوس به "كثرت

مي باز خويش اعالي سرچشمه به شده آفريده ,موجودات كه ساخت. چنان مي را دوري زمان ( مفهوم گردند دو هر لطيف"درون مكان و قدسي تاريخ لطيف "زمان

مثال عالم " در جسماني و روحاني جهان, "واقعيت نظم نوعي مثالي "مكان شد. بنابراين مي شكوفا

, تاويلي جهان در " كه است صور استحاله و همزمانيشود. مي " معني مكان به زمان "برگردان

و خورشيد حركت مسير دادن نشان بر عالوه ها حياط اين خود دور به اصلي فضاهاي گيري جاي نور, معرف چرخش بصري حس تحريك براي اي نشانه صورت به كه هستند

صداي و حوض هاي فواره از آب كنند. ريزش مي عمل است شنوايي حس انگيزاننده بر نيز, هم آن از آمده پديد

در آن ذرات پخش و آب وجود از حاصل دماي تغيير هم و آنكه سازد. ضمن مي متاثر را انسان بساوايي , حس هوا تاثير تحت بر حوضچه, عالوه اطراف گياهان و ها گل

و شود خم تا انگيزند برمي را بينايي, انسان دادن قرار الكساندر, كه كريستوفر كه است چنين ببويد. اين را آنها

كيفيت است, آنرا معماري در معنا طرح پيشاهنگان ازباشد: زنده بنايي تا شود مي سبب كه نامد "مي نام بدون

نيرويي است,هيچ زنده آن در چيز همه كه بنايي اند, آسايش آن(در )در ندارد, مردم خود در مزاحمي

دنبال را خود طبيعي را اند,حيوانات آرامش در گياهانكنند, مي

كننده, به ترمييم طبيعي نيروهاي با فرساينده نيروهاي اند, تعامل كند, در مي تشويق را آن بنا طرح كه نحوي

تعادل ها ستون و ها تاق و تيرها تركيب با جاذبه نيروهاي است نحوي باران, به طبيعي ريزش و باد، وزش دارد, و

خود داليلي به كه كند مي كمك گياهان رويش به فقط كه ورودي, بوي اند, زيبايي تعادل در ها سنگفرش ترك با

شب... هنگام بيروني اتاق در روزها

56

Page 57: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

خنكي پناهگاه تا اند رفته فرو زمين عمق در ها حياط اين هنگام دورخود،به به را گرمي فضاي و تابستان در را

براي كه هايي آالچيق سويي آورند. از فراهم زمستان به )و شده تعبيه ها حياط آنها, در روي به گياهان آرميدن شود( مي ديده ها پالن در شكل مربع اي شبكه صورت

مي مهيا لزوم مواقع در انسان آسايش براي را سايباني دور به نيز سفير منزل طرح در كه گونه سازند, همان

اند. گرفته قرار ورودي نماي آب كنار در و حياط را بيرون فضاي اي آستانه يا ها, دروازه طرح تمامي در

از گذر از پس كه آورد پديد را مرزي تا كند مي جدا درون تمام يافت. در ورود اجازه داخلي حريم به توان مي آن

مي چشم به ورود براي مذهبي,آييني آداب و مناسك شود. اين مي آغاز آن رازآموزي, از مراحل كه خورد

اي دروازه از گذر سفير, با خانه مسكوني طرح در آستانه ورودي حدفاصل آبنماي روي بر كه پلي از عبور و نمادين

است. معناي يافته گرفته, تمثيل قرار خصوصي حريم و هست. در نيز شدن پاك مفهوم به آب از گذشتن ضمني

سخن مرز آستانه, و ميان ارتباط از هايدگر هم باز اينجا مي تفاوت يك مظهر معني به يكسان را دو هر و گفته

كردن جدا عين را,در درون و شمارد. آستانه,بيرون چه كه سازد مي مشخص بخشد, و مي وحدت ,همزمان

است. خودي چيزي چه و بيگانه چيزي يكباره است, به اليه اليه حقيقت كه گونه همان اما

گيرد,اين نمي بر خود از حجاب و شود نمي گشوده مي ظهور نيز بررسي مورد هاي طرح تمامي در خاصيت. شوند مي حس بعد سه در كه طوري يابد,به

بر اول برخود در فضاها اين كه تاثييري ترتيب بدين گونه معبد يا آييني فضاي به ورود گذارند,تاثير مي انسان آوردن جاي به بر آن,مشروط در شدن پذيرفته كه است از گيرد. پس صورت يكباره كه نيست چنين است, و آدابي كه محيطي در گيري قرار از ,احساسي آنها به دخول و يگانه حقيقتي به پيوستن در انسان نوع به متعلق غوطه مثابه به كه داد خواهد است, دست ناپذير تفاوت

از يافته وحدت صميمتي استغناي و آرامش در شدن ور

57

Page 58: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

معماري يكديگر, فضاي كنار در كه است عواملي مجوعهاند. درآورده شعر ,به عاشقانه تغزلي صورت به را

دزفول سينمايي فرهنگي مجتمع

از كه آن اجراي و گرديد طراحي1366 ساال در مركز اين

. و انجاميد طول به سال پنج ، شد آغاز1367 سال

مسئوالنه پشتيبانيهاي وجود با مركز اين كارهاي اجراي

دولتي كارهاي در متداول مشكالت از عاري ، كارفرما

اين با متناسب بايد را كار انجام كيفيت . درنتيجه نبود

. كرد ارزيابي واقعيت

متر هزار پنج حدود در مركز اين بناي زير مساحت

. است مربع متر هزار ده حدود در آن محوطة و مربع

مسلح بتون و فوالد از تركيبي ساختمان اسكلت

گذارده نمايان صورت به داخلي بخشهاي در كه ميباشد

؛ سنگ و كاشي و سفيد سيمان از داخلي نماي . در شده

سنگ ، كاشي ، سفيد سيمان ، آجر از خارجي نماي در و

سازمان . براي است شده استفاده رنگي سنگ و سفيد

ترفندهاي و ناب هندسة از جزئيات طرح و فضا دادن

اين تركيب از . منظور است گرفته مدد سنتي معماري

ساختمان عملكردي برنامة به پاسخگويي ضمن عوامل

و مباني با ترتيب اين به كه است بوده مفاهيمي بيان

داده شكل و جهت بوم و مرز اين معماري به كه افكاري

. كند ايجاد پيوند ، اند

\ دزفول سينمايي فرهنگي مركز بخش چهار از عمدتا

اهميت اولويت ترتيب به كه است شده تشكيل متمايز

: از عبارتند

58

Page 59: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

بزرك و كوچك دوتاالر شامل ، آثار ارائه : بخش اول

؛ نمايشگاهها نمايش صحنة و انتظار فضاي ، نمايش

؛ رساني اطالع و كتابخانه شامل ، اطالعات : بخش دوم

و سنتي هنرهاي مدرسة دو شامل ، آموزش : بخش سوم

؛ تصويري هنرهاي

چاپخانة ، فروشگاهها شامل ، خدمات : بخش چهارم

گردهمايي جهت عمومي فضاهاي ، نمازخانه ، سنتي

. دوستان هنر و هنرمندان

هاي حلقه ديگر بخشهاي و است مركزي حلقة اول بخش

فضاها دهندة پيوند نقش . زير اند داده شكل را يابي پي

يك آن دروني مركز بر كه است حلزوني منحني يك

نقطة در و است شده نهاده هشت زمينة با شمسه

مظهر : مربع زده تكيه مربع يك آن بيروني انتهايي

آنجا از كه است مكاني آن و است بيروني و خاكي جهان

. هستيم تشكل اين گربيرون نظاره

سطح به انتها در ، حلزوني مسير طول در سير از پس

، جهت بي ، ماوراء جهان مظهر كه ميرسيم ضلعي هشت

درست كه ، است مركزيت سير در وجدان و كشش بدون

است گرفته قرار آن نقطة ترين دروني در و فضا قلب در

بخشي سوي به مادي عملكردهاي سوي از مسير اين . در

: ميشويم رهسپار دارد حضور آن در خالقيت و متمركز كه

درون به را مخاطب فرورونده جهتي با كوچك مارپيچ يك

. ميدهد ارائه را كل از تمثيلي ترتيب بدين و ميدهد سوق

به و شده منتزع خاك سطح از مخاطب كه وجودي با

در هشت شمسة نقش هاي پره ترفيع ميرود فرو درون

به معكوس مخروطي با را ذهن ، مسير انتهاي در آسمان

59

Page 60: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

، فضا اين . در مينمايد پرتاب انتها بي آسمان سوي

در مارپيچ شكل گويي ، اند آميخته هم در درون و بيرون

ميشود رو و پشت بيرون سوي به دورني نقطة از حركت

محور افق سطح و ميسازد ادراك قابل غير را مرز اين و ،

بستر درون در كه حجم از آنچه مابين است تعادلي

تا ميسايد آسمان به سر كه بخش آن و است فرورفته

و جهش درون و برون ، آسمان و خاك مابين تقارن

فوق نكات به توجه . با سازد فراهم را فرورفتگي

يكديگرپييوند به گونه اين به مركز اين دروني فضاهاي

به كه دروازه يك طريق از مركز به ورود بدو اند: در يافته

چهارگوش حياطي . وارد است شده ساخته قوس شكل

. است بنشسته اصلي جهت چهار در كه ميشويم

وجود گنبدي انداز چشم ورودي امتداد در درست

رؤيت قابل بار اولين براي مرحله اين در تنها كه دارد

به منظره . اين نيست ممكن آن به دسترسي اما است

حرمت با فضاهاي اغلب ورودي هشتي متشابه اي گونه

سنتي معماري در مدارس يا مقابر ، مساجد همچون

دسترسي امكان بدون كه ميآورد ذهن به را ايران

گونه به را ساختمان اصلي گنبد و ايوان ، حياط ، مستقيم

. ميدهد قرار روي پيش در نايافتني دست اي

در مقام اولين كه بيروني حياط در مرحله اين در

از كه جوي دو با است حال تحول جهت مكاني و ، فضا

مسير دو ميشوند منشعب مركزي حوض يك هاي پاشويه

از . يكي ميگردد ارائه راست و چپ سوي به حركت جهت

ميانه از چرخش با ديگري و مستقيم صورت به مسيرها

\ گوناگون فضاهاي . گنبدميرسند زير فضاي به نهايتا

60

Page 61: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مطبق رك گنبدهاي از ملهم كه گنبد اين زير در

. است شده داده سينماجاي اصلي تاالر ، است خوزستان

مركزي حياط يك حول كه مستقيم غير يا چپ مسير در

حجره هفت داراي كه گرفته قرار اي بازارچه ، ميچرخد

جاي انتفاعي فرهنگي عملكردهاي بازارچه اين . در است

از دروني منظري بازارچه اين از گذر . مسير ميگيرند

. ميدهد قرار چشم پيش در را فضا

در عمومي باز فضاهاي ، ساختمان پوستة روي بر

جهت مكاني صورت به و گرفتهاند شكل حياط و باغ هيئت

كوچك نمايش تاالر اي پله . سقف درميآيند مردم برخورد

نظاره و نشستن براي مطبق سطوحي ، تخت باغ همچون

با كه يادگيرها برجهاي از گذر از پس كه ، ميآورد وجود به

شرقي( قرار ) شمال زاگرس به رو ، كشيده احجام

آن وراي از و رسد مي مشبك اندازي دست به گرفتهاند

مييابد انداز چشم است مجموعه قلب كه مركزي حياط به

.

پوشانيده سايبان با كه بازار گذر عطف نقطة در

و سقاخانه يك با كه ، نمازخانه به ورودي ، است شده

از پس ، است شده داده قرار ، گرديده مشخص مناره

با دروني مركز درون به ورود بدر در ، مسير در پيچشي

روي بر خطي كتب آرايي صفحه از ملهم نقشي

جهت سه در را مخاطبين و ميشود گشوده مخاطبين

: مينمايد هدايت

و تختها با طبقه دو در كه سنتي چاپخانهاي سوي به اولي

. ميبرد راه ؛ گرفتهاند شكل حوضخانه يك حول سكوها

راه نمايشي و تصويري هنذهاي آموزشگاه سوي به دومي

حياط حول در سنتي مدارس از الهام با كه ميگشايد

61

Page 62: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

اين در ؛ است يافته شكل مجموعه قلب در مطبق مركزي

، كتابخانه ، طبقه دو در كالس جهت فضاهايي مدرسه

نظر در سرويسها و انبار ، آرشيو ، مونتاژ و صدا ، دفتر

طبقة صورت به كه سرباز ايوان . يك است شده گرفته

در ، است گرفته قرار مدرسه جدارة در مركزي حياط دوم

مشرف نشيمنگاهي سنتي تكاياي همچون لزوم صورت

. شد خواهد حياط صحن به

طبقة به مدور دار شيب سطح يك طريق از سوم راه

مخروط يك شكل به فضا اين . سقف ميرسد پايين

\ كه است شده ساخته شفاف سطحي با معكوس آب مرتبا

در پايين در مخروط رأس دهانة از و ميلغزد آن روي بر

طبقة در شيبدار سطح انتهاي . در ميريزد فرو حوض

قرار آب روي بر سنگ از شكل مربع سطوحي زيرين

تا ميكنند وضو آب از گذر با جماعت آنجا در كه گرفتهاند

وارد است مركزي حياط همان كه مجموعه قلب به بتوانند

پوشيده قوسي رواقي با مركزي حياط دور تا . دور شوند

ساخته آن برگرد نمايش تاالرهاي و ها حجره و شده

. شدهاند

به را رواق ، ميسازند را نشيمنگاهها كه پله چند

هندسة مبناي بر حياط كف . در رسانند مي حياط صحن

فواره و حوض آن مركز در كه شده زده نقشي ، هشت

ميان از گذر از پس طبيعي جويبار شكل به و ، دارد قرار

فرو ها پله از آبشاري صورت به شكل مكعب سنگهاي

. ميرسند مركزي حوض پاشوية به ريخته

احاطه طبقه سه در نشيمنگاههايي با كه فضا اين

عالوه كه ميسازد را طبقه سه حياط يك حقيقت در شده

اجراي جهت را مناسب فضايي ، اصلي تجمع مركز بر

62

Page 63: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

و شعرخواني ، سرودخواني ، تعزيه ، باز فضاي در نمايش

حياط اين اطراف . حجرههاي ميسازد فراهم غيره

در را انتفاعي غير و آموزشي ، فرهنگي فعاليتهاي

تاالرهاي انتظار فضاي آن سوي يك در و برميگيرند

. گرفتهاند قرار نمايش

به نيز را مستقيم غير نور كه بادگيرهايي فضا اين برفراز

به را قوي كششي ، گشته مستقر مينمايند هدايت داخل

در فوقاني باز . حفرههاي نمايند مي ايجاد باال سوي

باالتر سطح در كه را نمايشگاهها با ارتباط انتظار فضاي

در با انتظار فضاي و ميسازند فراهم گفتهاند قرار

مي متفاوت كيفيتي نمايشگاهي تاالرهاي با آميختگي

كه كوچك و بزرگ وسعت دو در نمايش . تاالرهاي يابد

را صحنه روي نمايش و سينمايي فيلمهاي ارائة امكان

خروجي . يك ميگيرند قرار انتها در ، ميسازند فراهم

مي متصل ساختمان خارجي محدودة به را فضا مشترك

. سازد

گياهان با شده محصور جويبار يك امتداد در آنجا در

ارائة امكان بازار هاي حجره شكل مضرس پشت در

از جويبار . اين ميسازد فراهم را باز فضاي در نمايشگاه

جلوي در آبنمايي به و ميشود منشعب ورودي حياط حوض

وضو آب مطبق حوض آن در و ميشود منتهي نمازخانه

\ كه دوم . مسير ميگردد جاري نمازگزاران جهت مستقيما

سطحي با ، ميسازد متصل اندروني به را بيروني حياط

ديگر شيب با سپس و مركزي حياط سطح به ابتدا شيبدار

63

Page 64: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

، ديگر . جويبار ميرسد نمايش اصلي تاالر خروجي به

به شيبدار سطح كنار در بيروني حياط حوض از منشعب

آستانة در حوضي به تا ميريزد فرو پله پله آبشاري صورت

از آب ديگر بار نيز آنجا در و ميرسد اندروني حياط به ورود

پاي بر تا ميشود جاري شكل مربعي سنگهاي ميان

. شوند اندرون وارد پاكيزه تا زند وضو جماعت

ميرميران هادي - سيد ب

معماري رشتة التحصيل فارغ و قزوين در1323 متولد او

1347 سال در تهران دانشگاه زيباي هنرهاي دانشكدة از

. است

سه به توان مي را ميرميران سالة سي حرفهاي فعاليت

\ دورة دهسالة فاصلة : در كرد تقسيم مساوي تقريبا

انقالب وقوع تا تحصيل از فراغت زمان از1347 – 1357

، اصفهان در ، ايران آهن ذوب ملي شركت در او اسالمي

شهرسازي و طراحي واحد معماري كارگاه سرپرست

در را متعددي طرحهاي اجراي و تهيه مسئوليت و بوده

و عمومي بناهاي ، مسكوني هاي مجموعه زمينة

، شهر پوالد االحداث جديد شهرهاي در شهري طرحهاي

اولين خود ، است داشته عهده به رزندنو و ، زيرآب

بعدي شكلگيري در كه داند مي تجربههايي را فعاليتها

. داشتهاند مؤثر نقش كارهايش

در فعاليتش ادامة ضمن ،1367 تا1357 سال از

مسكن كل ادارة و ايران سازي خانه شركت با ، آهن ذوب

شركت . در است كرده همكاري اصفهان شهرسازي و

و طراحي واحد سرپرستي مسئوليت ايران سازي خانه

64

Page 65: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

تهيه مسئوليت اصفهان شهرسازي و مسكن كل ادارة در

شهري منطقة »طرح و اصفهان شهر جامع طرح

اولين براي اصفهان كار در . او است بوده او اصفهان« با

» مفهوم ـ كشور شهرسازي رسمي حوزة در ـ بار

ارائة با و كرد مطرح جدي طور به « را شهري منطقة

و سخحت فرآيندي در ، موفق طرحي درخشان بسيار

فني كميتة در تصميمگيري و بررسي جلسات از طوالني

توانست ، ايران معماري و شهرسازي شورايعالي

منزلة به را شهري" كشور " مناطق به توجه ضرورت

» حوزة در ، مستقل و مجزا ، مشخص هايي عرصه

. موفقيت دهد « نشان شهري ريزي برنامه و مديريت

فرآيند در كارآ ابزاري عنوان به و عمل در ، طرح اين

، اصفهان شهري منطقة كالبدي توسعة كنترل و هدايت

توجه و اي حرفه جامعة پيگيري در مؤثر عوامل از

ـ دولت هيئت1374 مهرماه مصوبه شكلگيري و مسئوالن

) يا منطقة طرح تهية براي ـ رسمي چارچوبي عنوان به

شهري مجموعههاي ساير و تهران ( شهري مجموعه

( نفر ميليون يك از بيش جمعيت با ) شهرهاي كشور

. است بوده

عنوان به را خود كار ميرميران كنون تا1367 سال از

نقش مشاور مهنديسن شركت عامل مدير و مؤسس

داده ادامه معماري و شهرسازي زمينة در پارس جهان

به ، شهري متعدد طرحهاي تهية دوره اين . طي است

مجموعة احياي براي موفق بسيار طرح چند ويژه

و كهنه ميدان مجموعة بهسازي و احيا ، شيراز كريمخاني

چهار خيابان سازي بدنه و ، اصفهان عتيق جامع مسجد

تمامي در او فعاالنة و گير پي شركت نيز و اصفهان باغ

65

Page 66: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

المللي بين مسابقة يك و ـ داخلي معماري مهم مسابقات

عنوان به مسابقات اين اغلب در او چشمگير موفقيت و ـ

سرشناس و شاخص چهرة عنوان به را او ، اول برندة

. است كرده مطرح ايران معاصر شهرسازي و معماري

» مجموعه بر مروري ضمن كه است شده سعي دراينجا

و تحول سير ، گذشته دهسالة طي ، « ميرميران آثار

اجمالي بررسي قالب در ـ او معماري اصلي ويژگيهاي

. شود داده نشان ـ مشخص طرح چهار

ميرميران معماري ويژگيهاي و تحول سير

و تحوالت زمينة در بايد را ميرميران معماري تحوالت

گذشته سال هفتاد طي ايران معاصر معماري گرايشات

رواج و ورود و پهلوي سلطنت دورة اوايل : از كرد دنبال

تالش ، مدرن معماري جمله از ، زندگي جديد سرم و راه

به و همواره ، گذشته با پيوند ايجاد و هويت حفظ براي

و ارزشها افزون روز گسترش و تسلط موازات

معماري مهم دلمشغوليهاي از يكي ، نوين شيوههاي

با ابتدا در كه ، تالشها اين . دامنة است بوده ايران معاصر

بناهاي طرح در ويژه به ، اسالم از قبل معماري به رجوع

معماري ميراث به را خود جاي بعدها و شد آغاز ، حكومتي

از ، داد ايران مشاهير مقابر بناي در جمله از ، اسالمي

غرب در مدرنيزم پست رواج با همزمان ، چهل دهة اواخر

نادر بويژه ، معماران بويژه ، معماران بعضي كارهاي با ،

از . پس يافت بيشتري گسترش ، ديبا كامران و اردالن

زماني در و ،1357 سال در ايران اسالمي انقالب وقوع

پنچاه گرايش اين ، بود اوج در غرب در مدرنيزم پست كه

هدف با « ، » تاريخ « و » زمينه بر تأكيد و توجه و ساله

66

Page 67: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

احراز براي كوشش ، اسالمي ـ ايراني فرهنگ احياي

گرايش به مديد براي ، گذشتهگرايي مسير از هويت

. شد تبديل ايران معماري در مسلط

خوب بسيار را گذشته معماري كه هم ميرميران

و خاص برداشت و بوده متأث{ر گرايش اين از ميشناسد

معماري ارزشمند ميراث به او احترام و عشق از ناشي

در آنها امروز معماري او نظر از كه تعهدي و ، گذشته

در مؤثر بسيار هاي انگيزه از ، دارد عهده به آنها تداوم

حرفه فعاليت دورة از بخشي در او معماري گيري شكل

مهمترين و ترين . برجسته است بوده اخيرش دهسالة اي

مجموعة طرح ، ميرميران فعاليت از دوره اين اثر

. است ايران فرهنگستانهاي

مفاهيم و الگوها بر تكيه با ، طرح اين در ميرميران

تقليد به نياز بدون ، كه داد نشان گذشته معماري بنيادين

توان مي ، گذشته معماري ظواهر و آشنا عناصر تكرار و

با و كرد پيدا دست ايراني مستقل هويت با معماري يك به

وجود به ايران معاصر معماري در را مهمي تحول كار اين

. آورد

و پيوند ايجاد براي ميرميران كوشش در پس اين از

« » صورت از مستمر حركتي گذشته ميراث از گيري بهره

مي چشم « به » مفهوم « به » فرم از يا « ، » معني به

جمهوري فرهنگستانهاي بناهاي طرح در : اگر خورد

الگوها اين ، رفسنجان ورزشي مجموعة و ايران اسالمي

، اند باگذشته پيوند وسيلة كه هستند معماري فرمهاي و

تداوم ، ايران آب ملي موزة و ملي كتابخانه طرح در

فرهنگ و تاريخ مضامين و مفاهيم بر تكيه با گذشته

حاصل كه حركت اين واقع . در يابد مي تحقق گذشته

67

Page 68: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

در ) و بوده گذشته الگوها«ي و »فرمها قيد از رهايي

ژاپن ملي كتابخانه طرح در جمله از نيز او بعدي كارهاي

صادرات توسعه بانك مركزي ساختمان و كانساي در

با همراه و دنبال به ( ، است كرده پيدا . . . ادامه و ايران

توجه ، غرب در مدرنيستي پست گرايشات كردن فروكش

مهمترين و اصلي جوهر عنوان »فضا« به بر تأكيد و

با ارتباط ايجاد امكان ميرميران براي ، معماري موضوع

پيشرو معماران تالش در او مشاركت و جهاني تحوالت

است كرده فراهم بديع و تازه فضاهاي ابداع و خلق براي

.

و آشنايي كه ميرميران معماري در تحول اين

در نيز1374 سال در شيردل بهرام با او كوته همكاري

نقطة بعضي سوي از ، است يوده مؤثر آن گيري شكل

قوت نقطة نه ما نظر به . اما است شده شناخته او ضعف

تاريخي فرمهاي و الگوها بر او تكية ميرميران كارهاي

بر تكيه ) و آنها كردن رها او ضعف نقطة نه و ، است

( : تأثير گويد مي خودش آنچنانكه ، مضامين و مفاهيم

و جامعه تحوالت و گرايشات شدن همسو و پذيرفتن

و طبيعي ، اجتماع و فرهنگ عرصههاي تمامي در ، جهان

. است ناگزير

در او توانايي ، ميرميران اصلي مشخصة و ويژگي

به و آني و قوي تأثير ، كننده محسور و بديع فضاهاي خلق

تأثير قبل مقدمه و است بيننده بر او آثار يادماندني

از تاثير اين . شايد استدالل و تحليل و بحث هر بر ناشي

، بيان : سادگي باشد او كارهاي فرمال ويژگيهاي

ارتباطات و فضاي توضيع در طراحي, وضوح در صراحت

كردند اعالم فرهنگستانها مسابقة داروان هيئت ) چنانكه

68

Page 69: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

طرح در درستي به ـ نادري افشار كامران آنچه به و ( ،

مورد در ما نظر به و ، داده تشخيص فرهنگستانها بناي

متعدد كاركردهاي : » تبديل است صادق او كارهاي همة

يك ايجاد و مشخص بسيار و هندسي فضايي مفاهيم به

با اثر هر الزمه » كه قوي و بارز بسيار محوري ايدة

عناصر و زوايد كامل »حذف يا « و است هنري ارزش

به معماري كردن خالصه و جوهرگرايي و السويه علي

معماري فرهنگ بارز خصوصيات از ) كه اصلي عناصر

فعاليتهاي و كاركردها » تبديل يا « و ( ، است معاصر

. . . و گردهمايي ، صعود ، مكث ، حركت ، ورود مثل عادي

و زندگي از دار معني لحظاتي و شكوهمند مراسمي به

« . آنها با متناسب فضاهايي خلق

و خوانايي و سادگي و صراحت كه نيست ترديدي

و بارز صفات از ، جسورانه و چشمگير حجمي تركيبهاي

تنهايي به اينها . اما هستند ميرميران كارهاي برجستة

نظرما . به باشند العاده فوق تأثير اين موجد توانند نمي

توضيح قابل چندان كالم با كه « هست » آني او كار در

وسيلة چون شايد و ، عادت به بنا ، همه چند : هر نيست

راه از بايد ها پديده و امور كه پنداريم مي ، نداريم ديگري

ما همة اما ، شوند منتقل و بيايند ادراك به كالم و زبان

احساسها بعضي بروز هنگام به كه داريم نيز را تجربه اين

قطعه شنيدن ، نقاشي تابلوي يك ديدن يا ، ها عاطفه و

) مثل بنا ديدن نادر بسيار مواقعي در و موسيقي اي

\ و ، خواجو پل ، بهشت هشت آثار همة . . . تقريبا

. . . ( و ، وندررو ميس كارهاي بعضي ، لوكوربوزيه

به قادر كالم و زبان كه دهد مي دست انسان به احساسي

با جهاني با شدن روبرو : احساس نيست آن توضيح

69

Page 70: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

كه احساسي همان ، اسرار و ابهام و راز از پر و شكوه

كوير يا و ، كوهستان ، دريا از بديعي انداز چشم ديدن گاه

بي جهان به شدن وصل نادر تجربة ، كنند مي ايجاد نيز

. . . . مكان بي و زمان

. دارد وجود ميرميران كارهاي همة در ويژگي اين

ندارد بنا ارتفاع زيادي و كوچكي و بزرگي به هم ارتباطي

»ايراني« فرهنگستان بناي مثل كه آنها حتي ، آنها . همة

، بگذارد چشم پيش را آينده آنكه از بيش ، نيز نيستند

وسيع معناي به ـ را دور هاي گذشته و تاريخ از احساسي

احساسي و ـ ايراني و ايران خاص تاريخ فقط نه و كلمه

. كنند مي منتقل را مكان و زمان بي فضاي از

در را ميرميران كارهاي ويژگي و تحول سير اينجا در

كه هست آن جاي اما ، كنيم مي دنبال او طرح چند

از مهمي دورة هاي مشخصه عنوان به او آثار مجموعة

و فن اهل سوي از ايران معاصر معماري تحول

از دور به و تحقيق و علمي نگرشي با ، صاحبنظران

طور به ، اي حرفه و صنفي مصالح بستة و تنگ عرصة

. شود بررسي و نقد گسترده

ايران فرهنگستانهاي مجموعة بناي

در ، چهارماهه فشردة دورةكار پايان در بنا اين طرح

به كه شد اي مسابقه اول برندة1373 ماه ارديبهشت

سوي از انقالب از بعد معماري مسابقة بزرگترين عنوان

عمومي و دولتي تأسيسات و ساختمانها مجري سازمان

طبق ، بنا . اين شد برگذار شهرسازي و مسكن وزارت

و پزشكي علوم ، علوم فرهنگستان سه شامل ، برنامه

، مربع متر12000 مساحت مجموع با پارسي ادب و زبان

70

Page 71: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

متر12000 مساحت به علمي گروههاي كار فضاهاي

مساحت به جانبي بخشهاي ساير و كتابخانه ، مربع

21450 مساحت به گردهماييها مجتمع ، مربع متر12950

\ و ، مترمربع متر58400 زيربناي كل مساحت به جمعا

وسعت به زميني قطعه آن اجراي محل و ، بوده مربع

در تهران آباد عباس اراضي در ، مربع متر82000 از بيش

، مسابقه نتايج از بعد مدتي . البته است شده گرفته نظر

در اكنون هم كه شد آن جايگزين ديگر طرحي ، داليلي به

. اجراست دست در شده تعيين محل

اصلي عنصر چند در برنامه اجزاء كل ميرميران طرح در

: است شده خالصه زير

در كه متر85*200 ابعاد به وسيعي افقي سطح -1

مرز از متر70-80 فاصلة ) به زمين قسمت بلندترين

ـ شرقي جهت در ( و مجموعه ورودي ميدان زمين

»صفه« ، يا افقي سطح . اين است گرفته قرار غربي

به ، زمين طبيعي توپوگرافي در زياد مداخله بدون

\ جايي در كه است نشسته زمين روي شكلي تقريبا

در و است زمين سطح از بلندتر درجايي و همسطح

\ تپه از بخشي نيز شمالي جبهة »صفه« از جزئي تقريبا

موقعيت به توجه با ، گسترده و وسيع سطح . اين است

برگذاري محل داري كه زيبايي بسيار انداز چشم و

حال عين در و ، آزاد هواي در بزرگ مراسم و اجتماعات

. است مجموعه اجزاء ساير دهندة پيوند عنصر

سه شامل ، صفه شرقي اليه منتهي در ، رفيع بنايي -2

هم به بااليي طبقة چند در كه ، هم كنار در و بلند برج

از كه اند آورده وجود به بلند دروازة دو و شده وصل

71

Page 72: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

برج سه اين از يك . هر پيداست دماوند قلة آنها ميان

برنامه در شده بيني پيش فرهنگستانهاي از يكي بلند

را آنها كه ، نيز بااليي طبقة چند و گيرد برمي در را

اختصاص كتابخانه به ، كند مي وصل هم به تاجي مانند

جبهة اليه منتهي در و پشت از ، برج سه اين است يافته

كه اند كرده تكيه شكل مثلث عظيم جزء سه ، شرقي

. دارد مي نگه استوار زمين روي را آنها

و ، صفه غربي اليه منتهي در شكل كروي برآمدگي يك -3

سالن سقف كه ، فرهنگستانها بلند بناي روي روبه

كه ، را شكلي مربعي و نفره1500 اجتماعات

. پوشاند مي ، گردهماييست مجتمع عنصر مهمترين

اصلي عنصر دو بين و صفه سطح داخل در ، حياط يك -4

كه گردهمائيها( ، مجتمع و فرهنگستانها )بناي ديگر

در ، بنا تكميلي بخشهاي و ، سالن چندين ، نمازخانه

قرار آن اطراف در طبقه دو در صفه زمين زير سطح

. اند گرفته

در كه ، متر45 عرض به اي دهانه از مجموعه به ورود

، است شده باز مجموعه اصلي ميدان شمالي ضلع

عباس اراضي طرح طبق ميدان ) اين گيرد مي صورت

و ، فرهنگستانها بناي مجموعه به اصلي دسترسي ، آباد

تأمين ، دارد قرار ميدان ديگر سوي در كه را ملي كتابخانة

وسيعي پلكان به ديوار دو ميان از ورودي ( . اين كند مي

و ، مجموعه داخلي حياط به دسترسي كه شود مي متهي

به مستقيم دسترسي عريض رامپي طريق از نيز كنار از

اصلي عناصر با . ارتباط كند مي برقرار را صفه سطح

حياط اين و ، شود مي تأمين مركز حياط راه از مجموعه

72

Page 73: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

مي متصل صفه سطح به داخل از ، وسيع پلكان دو نيز را

. سازد

و تركيب صريح و ساده و خالصه آرايش اين مدد به

سنجيده استقرار ، اصلي عناصر بديع و مستحكم تمركز

حركت مسير و ورود در . روشني وضوح ، زمين روي

كارگيري به و تجريد و تصفيه همچنين و ، مراجعان

همة ميرميران ) كه تاريخي فرمهاي و الگوها هوشمندانة

( ، داند مي گذشته معماري اساسي اصول از را آنها

يك خلق ضمن كه است شده موفق خوبي به طراح

را فرهنگستانها بناي اهميت ، ايراني هويت با معماري

به شهري يادمان و ملي شاخص بناي يك عنوان به نيز

. كند القا بيينده

رفسنجان ورزشي مجموعة بناي

و فني معاونت سوي از اي مسابقه1373 ماه دي در

اسناد مركز موزة طرح براي تهران شهرداراي عمراني

در ( ، رفسنجاني هاشمي ) آقاي جمهوري رياست

شد برگذار ، رفسنجان شهر ورزشي ـ فرهنگي مجموعة

. ليكن آورد دست به را اول رتبة آن در ميرميران طرح كه

كارفرما ، اجراء براي ديگري طرح انتخاب دليل به

براي ، تغييراتي با ، طرح اين ايدة از كه كرد پيشنهاد

فرهنگي مجموعه همان در ، ورزشي مجموعة يك احداث

دست در اكنون هم طرح و شد كه ، شود استفاده ،

. اجراست

حدود مساحت به قائمالزاويهاي ذوذنقه طرح زمين

مجموعة غربي بخش در زمين . اين است مربع متر7500

73

Page 74: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

آباد قطب محل پارك در ، رفسنجان فرهنگي ـ ورزشي

تفريحي مركز و درخت پر و سرسبز نقاط از يكي كه

و كتابخانه ، موزه بناهاي احداث و دارد قرار ، است شهر

شده بيني پيش آن مجاورت در نيز جمهوري اسناد مركز

. است

: استخرها است اصلي قسمت دو داراي بنا ، برنامه طبق

و ژيمنازيوم ورزشي هاي سالن و روباز( ، و )سرپوشيده

منظوره( . چند سالن يك و بدمينتون ، اسكوآش سالنهاي

و اصلي قسمتهاي شامل ، مجموعه زيربناي كل سطح

كل سطح ، مربع متر3500 حدود در ، سرويس و خدماتي

استخر سطح و مربع متر3200 حدود در سازي محوطه

. است مربع متر560 حدود در روباز

كه است هايي نمونه از يكي نيز مجموعه اين

معماري فرمهاي و الگوها از آنها طرح در ميرميران

الهام منبع كار اين . در است كرده استفاده ايران گذشتة

عناصر از يكي عنوان به »يخچال« ، طرح و شكل او

بخش دو شامل . بنا است ايران كويري معماري آشناي

از ملهم ، شفاف غير . بخش است شفاف و شفاف غير

است ناقص مخروط يك ، قديمي يخچالهاي گنبدي شكل

دو در آن در ورزشي سالنهاي و گيرد مي نور سقف از كه

و بلند ديوار يك داراي شفاف . بخش اند گرفته جا ـ سطح

آن به مورب و وسيع و اي شيشه سقفي كه است طويل

. اين پوشاند مي را سرپوشيده استخر روي و كرده تكيه

بلند ديوار ساية از است تعبيري مورب اي شيشه سقف

. زمين بر يخچال

كه ، شفاف غير و شفاف ، بخش دو اين بين تضاد

از ، كند مي وصل هم به را آنها مجموعه ورودي فضاي

74

Page 75: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

ديوار انحناي و بناست اين چشمگيري و بديع ويژگيهاي

در سالنها ناقص مخروط� انحناي به پاسخ شرق( ، )در بلند

ايجاد بنا شكل در دلپذير تعادلي )غرب( ، بنا ديگر سوي

اتاق ، بخار حمام ، تر و خشك سوناي . قسمت است كرده

شامل ، سرويسها و خدمات نيز ، بدنسازي سالن و ماساژ

، انبار ، بهداشتي سرويسهاي ، دوشها ، رختكنها

مستقر زيرزمين در همه ، خانه تصفيه و موتورخانه

، سونا قسمت در ، نيز آن از اي گوشه در كه ، اند شده

سقف نشستگي پس از استفاده با ، آفتابگير حياطي

است شده بيني پيش مراجعان استراحت براي ، زيرزمين

.

محور امتداد در و ، دربيرون اي پله راه از مراجع

شود مي وارد زيرزمين به مستقيم ، ورزشي هاي زمين

پله راه از ، دوش و رختكن از عبور و بليط تهية از پس و

استخر يا و ، همكف طبقة در ، سرپوشيده استخر به

. شود مي هدايت ، محوطه در ، روباز

و مربي اتاق ، تماشاچيان جايگاه ، فروشگاه ، بوفه

رستوران و ، اند گرفته قرار همكف در نيز اداري قسمت

استخر فضاي به مشرف و باال در ايست طبقه نيم نيز

تفكيك و بندي گروه نيز بنا اين طراحي . در سرپوشيده

و مراجعان حركت مسير دقيق تنظيم ، كاركردها روشن

بهره و ، ها حجم و شكلها صراحت و سادگي ، كاركنان

به ، ستني معماري فرمهاي و الگوها از هنرمندانه گيري

و معماري با هماهنگ و دلنشين و زيبا بنايي گيري شكل

. است شده منتهي ايران كويري منطقة اقليم

ايران ملي كتابخانة بناي

75

Page 76: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

بزرگ مسابقة دومين در شركت براي بنا اين طرح

از كه است شده تهيه اسالمي انقالب از بعد معماري

دولتي تأسيسات و ساختمانها مجري سازمان سوي

برگزيده گروه پنج شركت با ، شهرسازي و مسكن وزارت

1374 مردادماه در آن نتايج و برگذار مشاور مهندسان از

)كار برنده طرح حاضر حال . در است شده اعالم

اراضي در شده تعيين محل پيرراز( در مشاور مهندسان

، برنامه اين ، . طبق اجراست دست در تهران آباد عباس

زيربناي كل سطح با ، است مختلف واحد9 شامل بنا اين

مخازن اصلي بخش سه به كه ، مربع متر هزار90 حدود

، تحقيقاتي مراكز و پژوهشي هاي كتابخانه ، كتاب بستة

. هستند تفكيك قابل ، خدمات و پشتيباني قسمتهاي و

ايجاد را اصل مهمترين ميرميران نيز طرح دراين

، . ولي داند مي ايران تمدن و فرهنگ با عميق ارتباط

جاي به ، ارتباط اين ايجاد براي گويد مي خود چنانكه

بناي طرح ) مثل ايراني فرمهاي و الگوها تجريد و تصفيه

بر او تكية ( ، رفسنجان ورزشي مجموعة و فرهنگستانها

هاي خاطره و ها اسطوره ، اشارات ، مضامين ، مفاهيم

. است بوده فرهنگي

مثل ، ملي كتابخانة طرح ، تدبير اين رغم به ، چند هر

روشني به كه فرهنگستانها طرح ويژه به ، قبلي طرح دو

يك معرف ، است ايراني چشمگيري نحو به و وضوح و

نمي نظر به ايران خاص فرهنگ و تاريخ به متعلق معماري

به حتي ـ ميرميران كار مهم و اصلي ويژگيهاي ، رسد

كردن : خالصه خورد مي چشم به آن در ـ بارزتر نحوي

شكلهاي با اصلي و مهم عنصر چند در برنامه اجزاء

آنها منظم استقرار و آرايش ، مشخص بسيار هندسي

76

Page 77: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

در بديع فضايي خلق و ، اصلي ارتباطي محور يك حول

. قوي بسيار فرمال ايدة يك قالب

بسيار مستطيل مكعب يك ، طرح عنصر ترين شاخص

در را كتاب بستة مخازن كه است باريك و عريض و بلند

عنصر اين كاركرد و تناسبات و . شكل دهد مي جاي خود

يك از محفوظ« ، »لوح و »لوح« ، مفهوم از طراح را

الهام ، اسالم و ايران فرهنگ در قديمي بسيار مضمون

. است گرفته

مجزا بلوك هشت ، عريض و بلند بناي اين مقابل در

صورت به ، هم از فاصله با ، پيلوتي روي ، كوتاهتر و

استقرار براي ، دوتايي رديف چهار در و ، متقارن

گرفته نظر در تحقيقاتي مراكز و پژوهشي هاي كتابخانه

مخزن بلند بناي فاصل حد در بناها اين . ارتفاع اند شده

شود مي كوتاهتر و كوتاه تدريج به ، اصلي ورودي تا بسته

مايل و طويل خط يك آنها سقفهاي امتداد كه طوري ،

سمت به ، بسته مخزن بلندي فراز از كه دهد مي راشكل

همه ، مستقل و مجزا بناهاي . اين آيد مي فرود ورودي

شكل مستطيل و صفة( وسيع ) يا افقي سطح يك روي

، دارد هايي شكستگي زمين طبيعي شيب از تبعيت به كه

پيوند ضمن ، گسترده و وسيع فضاي . اين اند گرفته قرار

بخشهاي استقرار محل مجموعه، اصلي اجزاء دادن

فضاهايي ساير و عمومي كتابخانة ، خدمات ، پشتيباني

آزاد دسترسي و دارند كنترل به كمتري نياز كه است

است. مجاز آنها به مراجعان

عنصر چشمگيرترين و ترين جسورانه اينها از پس و

و فلز از شفافي و ظريف ، سبك پوشش ، مجموعه

گسترده مجموعه كل روي توري همانند كه است شيشه

77

Page 78: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

ميآورد وجود به را نور پ�ر و وسيع فضايي خود زير و شده

. هستند رؤيت قابل مجموعه عناصر و اجزاء تمامي در كه

به ، بناها نابرابر ارتفاع از تبعيت به ، شفاف پوشش اين

آن ارتفاع ورودي محل از كه است شكسته هرم يك شكل

مخزن بلند بناي باالي در و شود مي اضافه تدريج به

مي فرو تند بسيار شيب با سپس و رسد مي اوج به كتابها

قرار مخزن بناي پشت كه ، اداري قسمتهاي روي و افتد

. نشيند مي ، اند گرفته

) كه داوران نظر به بنا ، مسابقه در طرح اين چند هر

ناكافي توجه دليل به ستودند( ، را چشمگير« آن » نماي

و سختي و ، كتابخانه تخصصي ـ فني الزامات و برنامه به

بسيار نمونه توانست اما ، نشد برنده اجرا بودن پرهزينه

و يادماني مهم بناي يك هنرمندانه طراحي از درخشاني

. بگذارد يادگار به را ملي

ايران آب ملي موزة بناي

، آوري جمع منظور به ، آب ملي موزة طرح تهية

، تأمين زمينة در ايران دستاوردهاي نمايش و نگاهداري

وزارت سوي از1374 سال در ، آب از استفاده و ، توزيع

شده واگذار پارس جهان نقش مشاور مهندسان به نيرو

مساحت به ، زميني قطعه بنا اين احداث . براي است

»پارك نقطة بلندترين در ، مترمربع هزار شش تقريبي

شده گرفته نظر در ، تهران غرب در پرديسان« ، طبيعت

، داري موزه ، مديريت بخش پنج شامل موزه . بناي است

زيربناي كل سطح با ، اداري ـ مالي و ، خدمات ، آموزش

، داري موزه بخش آنها ميان از كه ، است مربع متر5780

78

Page 79: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

و بزرگترين ، زيربنا مربع متر هزار چهار حدود با

. است ساختمان بخش مهمترين

دو در ، موقت و ثابت گالريهاي شامل بخش اين

، آب تاريخ زمينة پنج در و است جنبي و اصلي گروه

، )استهتيك( آب شناسي زيبايي ، آب كاربرد ، آب شناخت

فعاليت از بخشي . انجام كند مي فعاليت آب از حفاظت

و آبي سازههاي هاي نمونه نمايش جمله از ، نيز گالريها

پيش محوطة و باز فضاي در ، آب ويژة هاي جلوه نمايش

. است شده بيني

كارفرما به ، برنامه طبق ، طرح1375 خردادماه در

اقدامي كنون تا مشكالت بعضي دليل به ليكن ، شد تحويل

تداوم براي . كوشش است نشده انجام آن اجراي براي

مشاركت و همكاري با كه ، طرح اين در ، گذشته معماري

شده عنوان اصلي اهداف از ، شده تهيه شيردل بهرام

ابزار فرمها( ، نه »مفاهيم« )و نيز اينجا در منتها ، است

فرهنگ و سرزمين در آب خاص مفهوم ، اند بوده كاربرد

در و برآمده سنگ و خاك دل از همواره آب آن در كه ايران

. است كرده پيدا معنا آن با تضاد در و كنار

حجم دو تركيب يا و تر و خشك تركيب اساس اين بر

ايده عنوان به شيشه( ، و )سنگ شفاف و تيره

اصلي ساختمان : كل است گرفته شكل ، طرح اصلي

متر26*200 ابعاد به مستطيلي مربع محدودة در موزه

بسته حجم مستطيل اين شمالي . نيمة است گرفته شكل

حداكثر ارتفاع به مورب سقفي با ، است سنگي و تيره و

شيشه و شفاف و آزاد حجمي آن جنوبي نيمة و ، متر18

است. آمده بيرون سنگي حجم دل از كه اي

79

Page 80: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

اسالمي معماري

طرف دو از ساختمان زمين عوارض شكل دليل به

ديگر طرف دو از و ، است خاك دورن غرب( در و )شمال

. راه اطراف زمينهاي همسطح و آزاد شرق( ، و )جنوب

سقف در ، رامپ يك ساختمان به مراجعان ورود اصلي

به دسترسي و بنا دورن در حركت و ، است سنگي قسمت

هم به را فضاها ساير و رستوران و تئاتر وآمفي گالريها

. گيرد مي صورت ، كنند مي وصل

موقعيت و زيبا انداز چشم از بنا اين طراحي در

عناصر از همچنين و ، پردستان طبيعت پارك خاص طبيعي

از اند( ، شده بيني پيش پارك جامع طرح در )كه همجوار

اصلي دسترسي و جنوب در پارك اصلي پيادة محور جمله

آن غرب و شرق در درياچه دو نيز و ، بنا شمال درر سواره

تأمين نيز و ، آن عناصر آرايش ، بنا استقرار نحوة در ،

خوبي به ، باز فضاي و محوطه در موزه نمايشي نيازهاي

. است شده استفاده

با كه است شده موفق خوبي به طرح نيز اينجا در

خارجي شكل در ، مشخص و قوي فرمان ايدة يك به اتكا

و تيره حجم دو هنرمندانة آميختن درهم و تركيب با

و متعدد آزاد سطوح ايجاد با داخلي فضاي در و ، شفاف

\ ، آنها بين در رامپها آزادانة حركت پيچيدگي و تنوع نهايتا

نمايش به ساده غايت به تركيبي و حجم در را زيبايي و

. بگذارد

80

Page 81: Memari Eslami [Www.prozhe.com]

81اسالمي معماري