637
ی ن رآ ق ث ح ب د ن چ و ن رآ ق ف ی ر ح ب عدم- ر سی ا ف ت ا یب ن ا ن ش آ اب ن ک صاب خ ش م ا ادی، رض ن ش اسه : آ ن ش ر س۱۳۱۶ ا ی/ رض ن رآ ق ث ح ب د ن چ و ن رآ ق ف ی ر ح ب ساله عدم م مه ی م ض ه بC ر سی ا ف ت ا یب ن ا ن ش ور:آ دآ دب ام ب وب وآن ن ع ادی ن ش آ دس، رآن ه ت ر: ش ن صاب خ ش م۱۳۸۳ . ری:ص ه اR ظ صاب خ ش م۴۳۲ :V ک اب ش۲۵۵۰۰ ال رب ی ل ن ق ی س ن و نa شت ر ه ف ی: س ن و ن ث ش ر ه ف ث ی ع ض و دوم اب ث ش اددآ ب س ن و نر ی ر ورب ض ه امه ب ن ب ا ن ک: ث ش اددآ بها وعه م ج م-- C ر سی ا ف ت وع : ض و م ف ی ر ح ب-- ن رآ ق وع : ض و م

fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

  • Upload
    others

  • View
    5

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی‌

مشخصات‌کتاب

۱۳۱۶سرشناسه‌:‌استادی،‌رضا،‌-‌‌عنوان‌و‌نام‌پدیدآور‌:‌آشنایی‌با‌تفاسیر‌به‌ضمیمه‌مساله‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند

بحث‌قرآنی/‌رضا‌استادی.۱۳۸۳مشخصات‌نشر‌:‌تهران‌:‌قدس،‌

۴۳۲مشخصات‌ظاهری‌:‌ص‌‌ریال۲۵۵۰۰شابک‌:‌

وضعیت‌فهرست‌نویسی‌:‌فهرستنویسی‌قبلییادداشت‌:‌چاپ‌دوم

یادداشت‌:‌کتابنامه‌به‌صورت‌زیرنویسموضوع‌:‌تفاسیر‌--‌مجموعه‌ها

موضوع‌:‌قرآن‌--‌تحریفموضوع‌:‌مفسرانBPرده‌بندی‌کنگره‌:‌ ۴۶‌۱۳۸۳آ‌۵الف/۹۲/۹۲۹۷/۱۷۲رده‌بندی‌دیویی‌:‌

۹۲۳۳-‌۸۴شماره‌کتابشناسی‌ملی‌:‌م

پیشگفتار

]پیشگفتار[بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

کتابی‌که‌پیش‌روی‌شماست،‌شامل‌چهار‌بخش‌است:

Page 2: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌)بررسی‌روایات‌کتاب‌فصل‌الخطاب(1-‌معرفی‌تفاسیر‌قرآن‌مجید‌از‌علماء‌شیعه2-‌معرفی‌تفاسیر‌اهل‌سنت3‌-‌چند‌بحث‌قرآنی‌)معاد‌در‌قرآن،‌وحی‌در‌قرآن،‌علم‌پیامبر‌و‌امام‌به‌تأویل‌آیات4

قرآن‌و‌تفسیر‌سوره‌تکاثر(امید‌است‌در‌حد‌خود‌سودمند‌باشد.

رضا‌استادی‌4آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

فهرست‌

فهرست7عدم‌تحریف‌قرآن‌

29مصادر‌روایات‌فصل‌الخطاب‌44درباره‌اعتبار‌کتاب‌های‌حدیث‌46درباره‌کتاب‌القراءات‌سیاری‌

53آشنایی‌با‌تفاسیر‌53تفاسیر‌شیعه‌55تفسیر‌نعمانی‌

79تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌86رسالة‌حول‌

86التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌العسکری‌علیه‌السلام‌113تفسر‌فرات‌کوفی‌

125تفسیر‌قمی‌138تفسیر‌عیاشی‌

Page 3: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

144سایر‌تفاسیر‌روایی‌147تفسیر‌صافی‌

148تفسیر‌نور‌الثقلین‌149تفسیر‌برهان‌

‌5آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌150تفسیر‌شبر‌

151مفتاح‌الجنان‌فی‌حل‌رموز‌القرآن‌151تفسیر‌جامع‌

152تفاسیر‌روایی‌اهل‌تسنن‌154تفسیر‌تبیان‌

169تفسیر‌مجمع‌البیان‌180حقائق‌التأویل‌

182تفسیر‌روح‌الجنان‌و‌روج‌الجنان‌194تفسیر‌گازر‌

201منهج‌الصادقین‌210تفسیر‌صافی‌

214تفسیر‌کنز‌الدقائق‌216تفسیر‌ملاصدرا‌

220تفسیر‌القرآن‌و‌العقل‌1‌221تفسیر‌المیزان‌2‌236تفسیر‌المیزان‌

236علت‌مقبولیت‌المیزان‌239ویژگی‌های‌تفسیر‌المیزان‌چیست؟‌

249از‌تألیفات‌علماء‌شیعه‌250تعدادی‌دیگر‌از‌تفاسیر‌قرن‌چهاردهم‌

Page 4: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

253تفاسیر‌اهل‌تسنن‌255تفسیر‌طبری‌267تفسیر‌طبری‌

‌6آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌290تفسیر‌کشاف‌

301تفسیر‌سور‌آبادی‌304تفسیر‌مفاتیح‌الغیب:‌تفسیر‌کبیر‌

313تفسیر‌زاد‌المسیر‌فی‌عام‌التفسیر‌317تفسیر‌أنوار‌التنزیل‌و‌أسرار‌التأویل‌

327تفسیر‌ابن‌عباس‌329تفسیر‌قرطبی‌الجامع‌لأحکام‌القرآن‌

332تفسیر‌نیشابوری‌غرائب‌القرآن‌335سایر‌تفاسیر‌عامه‌

337تاریخ‌تفسیر‌351روش‌های‌تفاسیر‌

353تفاسیر‌مفسران‌شیعه‌تا‌سده‌دهم‌359چند‌بحث‌قرآنی‌

361معاد‌جسمانی‌در‌چهل‌آیه‌373معاد‌در‌قرآن‌

382آیات‌مربوط‌به‌معاد‌386فطری‌بودن‌معاد‌

390استدلالهای‌قرآن‌برای‌اثبات‌معاد‌398وحی‌در‌قرآن‌مجید‌

402معنی‌وحی‌405علم‌پیامبر‌و‌امامان‌به‌تأویل‌قرآن‌

Page 5: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

419سوره‌تکاثر‌‌7آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

عدم‌تحریف‌قرآن‌

اشاره

عدم‌تحریف‌قرآن‌9آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌عدم‌تحریف‌قرآن‌از‌حدود‌سی‌سال‌پیش‌به‌فکر‌بودم‌که‌با‌بررسی‌روایات‌نقل‌شده‌در‌کتاب‌فصل‌الخطاب‌حاجی‌نوری،‌به‌گونه‌ای‌روشن،‌ثابت‌کنم‌نتیجه‌ای‌که

‌او‌از‌نقل‌روایات‌درباره‌قرآن‌کریم‌در‌فصل‌الخطاب‌گرفته،‌از‌این‌روایات‌استنتاج‌نمی‌شود‌و‌اگر‌خود‌آن‌مرحوم،‌دقت‌لازم‌را‌مبذول‌می‌داشت‌و‌فقط‌به‌تتبع‌و‌کثرت‌عددی‌روایات‌دل‌خوش‌نمی‌کرد،‌دچار‌این‌اشتباه‌فاحش‌نمی‌شد.‌در

این‌باره،‌یادداشت‌هایی‌فراهم‌کرده‌بودم،‌ولی‌موفق‌به‌تکمیل‌آنها‌نشدم.‌در‌طول‌این‌سال‌ها‌کتاب‌های‌فراوانی‌در‌این‌زمینه‌نگاشته‌شد‌که‌متکفل‌جوانب‌مختلف‌این‌بحث‌بود،‌اما‌نه‌به‌طور‌کامل.‌از‌این‌رو،‌باز‌از‌انجام‌دادن‌فکر‌خود‌منصرف‌نشده‌بودم،‌تا‌این‌که‌در‌سال‌گذشته،‌جلد‌سوم‌کتاب‌بسیار‌ارزنده‌القرآن‌الکریم‌و‌روایات‌المدرستین،‌تألیف‌علامه‌بزرگوار‌آیة‌الله‌سید‌مرتضی

‌عسکری‌منتشر‌شد.‌با‌انتشار‌این‌کتاب،‌از‌تصمیم‌قبلی‌خود،‌منصرف‌شدم؛‌اما‌برای‌این‌که‌زحمات‌و‌یادداشت‌هایم‌هدر‌نرود،‌به‌تدوین‌این‌مقاله‌پرداختم‌که

امیدوارم‌برای‌خوانندگان‌گرامی‌سودمند‌افتد.‌بمنه‌و‌کرمه.‌یک.‌غالب‌دانشمندانی‌که‌کتاب‌فصل‌الخطاب‌را‌دیده‌اند،‌گفته‌اند‌که‌این‌تألیف،‌نه‌فقط‌سودمند‌نیست،‌بلکه‌زیانبار‌است‌و‌مؤلف‌آن،‌از‌این‌که‌با‌این‌اثر‌بهانه‌ای‌به‌دست‌دشمنان‌اسلام‌و‌تشیع‌می‌دهد،‌غافل‌بوده‌است.‌گواه‌این‌غفلت،‌این‌که

خود‌ایشان،‌هنگامی‌که‌مورد‌اعتراض‌قرار‌گرفته،‌گفته‌است:‌أخطات‌فی‌تسمیة‌الکتاب‌بفصل‌الخطاب‌فی‌تحریف‌الکتاب‌لانی‌أثبت‌فیه‌أن

کتاب‌الاسلام،‌القرآن‌الشریف‌الموجود‌بین‌الدفتین‌...‌10آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 6: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌نامگذاری‌این‌کتاب‌به‌فصل‌الخطاب‌فی‌تحریف‌الکتاب،‌اشتباه‌کرده‌ام‌و‌سزاوار‌بود‌نام‌آن‌را‌»فصل‌الخطاب‌فی‌عدم‌تحریف‌الکتاب«‌می‌گذاردم؛‌زیرا‌در‌این‌کتاب،‌اثبات‌نموده‌ام‌که‌کتاب‌اسلام،‌یعنی‌همین‌قرآنی‌که‌اکنون‌در‌جهان‌منتشر‌است،‌با‌همه‌سوره‌ها‌و‌آیات‌و‌جملاتش‌وحی‌الهی‌است‌و‌هیچ‌گونه‌تغییر،

‌تبدیل،‌زیاده‌و‌نقصان،‌از‌روزگاری‌که‌گردآوری‌شده‌تا‌زمان‌ما،‌بر‌آن‌عارض‌نشده‌و‌همان‌قرآن‌گردآوری‌شده،‌به‌همان‌صورت،‌به‌دست‌ما‌رسیده‌است‌و

هیچ‌یک‌از‌دانشمندان‌شیعه،‌در‌این‌مطلب،‌شک‌نکرده‌است.‌سپس‌با‌اشاره‌به‌سوء‌استفاده‌ای‌که‌از‌کتاب‌فصل‌الخطاب‌شده‌و‌یا‌زمینه‌آن

فراهم‌شده،‌افزوده‌است:‌آیا‌با‌این‌وصف،‌انصاف‌است‌که‌قرآن،‌با‌تورات‌و‌انجیل‌تحریف‌شده،‌قیاس

‌شود؟!‌البته،‌چون‌با‌صراحت،‌مقصود‌خود‌را‌در‌کتاب‌نگفته‌ام،‌بلکه‌از‌روی‌غفلت‌به‌خلاف‌مقصود‌خود‌در‌برخی‌موارد‌تصریح‌کرده‌ام،‌هدف‌عتاب‌و‌ملامت‌واقع

شده‌ام.‌مقصود‌من‌از‌تألیف‌این‌کتاب،‌این‌بوده‌که‌بیان‌کنم‌تعدادی‌از‌روایات‌و‌قرائن،‌این‌احتمال‌را‌مطرح‌می‌سازند‌که‌علاوه‌بر‌قرآن‌موجود،‌که‌به‌هیچ‌نحو‌از‌زمان‌گردآوری‌تاکنون‌در‌آن‌دخل‌و‌تصرف‌نشده-‌برخی‌آیات‌دیگر‌بر‌رسول‌خدا‌نازل‌شده‌که‌در‌هنگام‌گردآوری‌قرآن،‌آنها‌را‌در‌این‌مجموعه‌نیاورده‌اند‌و‌یا‌برخی‌از‌جملات‌و‌کلمات‌برخی‌آیات‌را‌در‌این‌مجموعه‌نیاورده‌اند‌و‌داوری‌درباره‌صحت‌این‌احتمال‌و‌عدم‌صحت‌آن،‌به‌عهده‌خواننده‌است.‌اگر‌خواننده‌به‌این‌نتیجه‌رسید‌که‌این‌روایات‌و‌قرائن،‌چنین‌احتمالی‌را‌اثبات‌نمی‌کنند،‌نپذیرد‌و‌اگر‌به

‌نتیجه‌اثبات‌رسید،‌بپذیرد‌و‌پذیرش‌و‌عدم‌پذیرش‌این‌احتمال‌و‌محتمل،‌مشکلی«1ایجاد‌نمی‌کند‌و‌هیچ‌حکم‌شرعی‌ای‌بر‌آن‌مترتب‌نیست.‌»

__________________________________________________‌(-‌ر.‌ک،‌به:‌مقدمه‌چاپ‌گراوری‌مستدرک‌الوسائل،‌صفحه‌»ی«‌و‌الذریعةی1)

‌‌و278،‌ص‌‌24و‌ج‌9،‌ص‌‌18و‌ج‌231،‌ص‌‌16و‌ج‌243،‌ص‌4علامه‌تهرانی،‌ج‌.220،‌ص‌10ج‌

‌11آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌از‌این‌گفتار‌که‌علامه‌تهرانی‌در‌مقدمه‌مستدرک‌الوسائل‌چاپ‌اسلامیه‌از‌مؤلف‌فصل‌الخطاب‌نقل‌کرده،‌بر‌می‌آید‌که‌او‌فقط‌می‌خواسته‌این‌احتمال‌را‌تقویت

‌کند‌که‌هنگام‌گردآوری‌قرآن‌به‌صورت‌این‌مجموعه‌ای‌که‌در‌اختیار‌ماست،‌برخی‌آیات‌یا‌قسمتی‌از‌برخی‌آیات،‌نیامده‌است‌و‌مثلا‌آیه‌شریفه‌سوره‌مائده،‌»بلغ‌ما‌أنزل‌الیک‌فی‌علی«‌بوده‌است‌و‌»فی‌علی«‌هنگام‌گردآوری‌آیات،‌افتاده‌است‌و

یا‌به‌عبارت‌دیگر،‌عمدا‌آن‌را‌نیاورده‌اند.

Page 7: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌روشن‌است‌که‌محتوای‌فصل‌الخطاب،‌غیر‌از‌آنی‌است‌که‌مؤلف‌آن‌گفته‌است؛‌یعنی‌مقصود‌او‌با‌محتوای‌کتابش‌بسیار‌متفاوت‌است‌و‌این،‌خود،‌اشتباه‌بزرگی‌است‌و‌از‌قدیم‌گفته‌اند‌اشتباه‌بزرگان،‌احیانا‌از‌بزرگ‌ترین‌اشتباهات‌است‌و‌از‌طرفی‌هم‌همان‌مطلبی‌که‌مقصود‌ایشان‌بوده‌نیز‌مورد‌قبول‌اندیشمندان‌و

‌محققان‌اسلامی‌نیست؛‌بلکه‌آنان‌معتقدند‌که‌مثلا‌آیه‌یاد‌شده‌سوره‌مائده،‌حتمابه‌همین‌صورتی‌که‌الان‌در‌قرآن‌هست،‌نازل‌شده‌و‌»فی‌علی«‌را‌نداشته‌است.

دو.‌انگیزه‌حاجی‌نوری‌از‌تألیف‌این‌کتاب‌چه‌بوده‌است؟‌در‌مقدمه‌کتاب‌لؤلؤ‌و‌مرجان‌آمده‌یکی‌از‌علمای‌بزرگ‌هند،‌به‌نام‌سید‌محمد‌مرتضی‌هندی،‌مکررا‌از‌ذاکران‌و‌روضه‌خوانان‌هند،‌شکایت‌می‌کرده‌که‌آنان،‌روضه‌های‌دروغ‌می‌خوانند‌و‌از‌حاجی‌نوری‌خواسته‌تا‌کتابی‌در‌راهنمایی‌آنان

‌بنویسد‌و‌آنها‌را‌از‌این‌کار،‌باز‌دارد.‌خواست‌او،‌انگیزه‌تألیف‌کتاب‌لؤلؤ‌و‌مرجان«1شده‌که‌کتاب‌بسیار‌سودمندی‌است.‌»

‌نویسنده‌این‌سطور،‌شنیده‌است‌که‌نیز‌از‌همان‌سامان،‌خدمت‌حاجی‌نوری‌رسیده‌و‌گفته‌اند:‌در‌هند،‌در‌بحث‌های‌میان‌شیعه‌و‌سنی،‌روی‌این‌مطلب،‌تأکید‌فراوان‌می‌شود‌که‌اگر‌علی‌)ع(‌جانشین‌بلافصل‌رسول‌خداست.‌پس‌چرا‌نام‌او

در‌قرآن،‌در‌آیاتی‌که‌گفته‌می‌شود‌درباره‌امامت‌است،‌یاد‌نشده‌است.مرحوم‌نوری‌برای‌پاسخ‌گفتن‌به‌اهل‌تسنن،‌به‌فکر‌می‌افتد‌که‌با‌نقل‌و

__________________________________________________.2(-‌لؤلؤ‌و‌مرجان،‌چاپ‌حروفی‌قدیم،‌ص‌1)

‌12آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌جمع‌آوری‌روایات،‌اثبات‌کند‌که‌مثلا‌نام‌علی‌)ع(‌در‌اصل‌آیات‌نازل‌شده،‌بوده‌و‌هنگام‌گردآوری‌آیات،‌آن‌را‌انداخته‌اند‌و‌نباید‌اهل‌تسنن‌بگویند‌که‌نام‌علی‌)ع(‌در

قرآن‌نازل‌شده‌به‌رسول‌خدا‌نبوده‌است.‌بنابراین،‌انگیزه‌حاجی‌نوری،‌اثبات‌تحریف‌قرآن‌نبوده؛‌بلکه‌مطلب‌دیگری‌را

‌دنبال‌می‌کرده؛‌اما‌از‌پیامد‌بسیار‌خطرناک‌این‌کار،‌غافل‌بوده‌است‌و‌این‌خود،‌باید‌درس‌عبرتی‌برای‌محققان‌و‌نویسندگان‌و‌گویندگان‌باشد‌که‌همواره‌به‌همه‌جوانب‌مطلبی‌که‌طرح‌می‌کنند،‌توجه‌داشته‌باشند؛‌زیرا‌گاهی‌مصداق‌همان‌مثل‌معروف‌می‌شوند‌که‌»می‌خواست‌ابروانش‌را‌درست‌کند،‌چشمانش‌را‌هم‌کور

کرد«.‌سه.‌کسانی‌که‌با‌تاریخ‌تشیع‌و‌عالمان‌شیعه‌آشنایی‌دارند،‌می‌دانند‌که‌علمای‌شیعه،‌همواره‌در‌سنگر‌دفاع‌از‌قرآن‌و‌عترت‌بوده‌اند‌و‌هر‌جا‌که‌احساس

می‌کرده‌اند‌که‌دفاعشان‌لازم‌است،‌هر‌چه‌سریع‌تر‌اقدام‌کرده‌اند.

Page 8: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ق،‌منتشر‌شد.‌1298ق،‌تألیف‌و‌در‌سال‌1292کتاب‌فصل‌الخطاب،‌در‌سال‌‌این‌کتاب،‌به‌محض‌انتشار‌و‌توجه‌یافتن‌علما‌به‌این‌مطلب‌که-‌با‌هر‌انگیزه‌ای‌تألیف‌شده‌باشد‌و‌مؤلف‌آن،‌هر‌کس‌باشد-‌کتابی‌است‌که‌می‌تواند‌بهانه‌ای‌به

‌دست‌دشمنان‌اسلام‌و‌تشیع‌بدهد،‌اعتراض‌علمای‌شیعه‌را‌برانگیخت‌و‌تصریح‌بهاین‌که‌محتوای‌آن،‌مورد‌قبول‌علمای‌شیعه‌نیست،‌شروع‌شد.

‌یکی‌از‌کسانی‌که‌در‌همان‌سال‌های‌اول‌انتشار‌فصل‌الخطاب،‌کتابی‌مستدل‌و‌مفصل‌در‌رد‌آن‌نوشت،‌مرحوم‌آقا‌شیخ‌محمود‌معرب‌تهرانی‌بود.‌وی‌با‌این‌که‌از‌حاجی‌نوری‌به‌عنوان:‌»الفاضل‌الباذل‌و‌المحدث‌الکامل‌الحاج‌میرزا‌حسین

النوری-‌دام‌تأییده-«‌نام‌می‌برد،‌در‌مقدمه‌کتابش‌می‌نویسد:‌با‌این‌شبهاتی‌که‌از‌طرف‌نصارا‌و‌دیگران‌درباره‌اسلام‌و‌قرآن‌مطرح‌می‌شود،‌انتظار‌این‌بود‌که‌پاسخ‌این‌شبهات،‌نوشته‌شود؛‌اما‌متأسفانه‌دیدیم‌کتاب‌فصل‌الخطاب،‌منتشر‌شد‌و‌اطلاع‌یافتم‌که‌برخی‌از‌نصارا‌برای‌اشکال‌به‌قرآن‌مجید،‌به‌همین‌کتاب‌متوسل‌شده‌اند.‌از‌این‌جهت،‌با‌طلب‌خیر‌از‌خدای‌متعال،‌به‌فکر

نوشتن‌13آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌کتابی‌افتادم‌که‌در‌آن،‌حقیقت‌حال،‌با‌استفاده‌از‌ادله‌بیان‌شود‌و‌خدا‌می‌داند‌کهبا‌نوشتن‌این‌ردیه،‌قصدی‌جز‌رضای‌خدای‌متعال‌ندارم.

‌نام‌کتاب‌او‌کشف‌الارتیاب‌عن‌تحریف‌کتاب‌رب‌الارباب‌است‌که‌دارای‌مقدمه‌و‌سه‌مقاله‌و‌خاتمه‌است‌و‌به‌زبان‌عربی‌نگارش‌یافته‌است.‌این‌بزرگوار،‌در‌سال

‌‌ق،‌از‌تألیف‌کتاب،‌فراغت‌یافته‌و‌نسخه‌ای‌از‌آن‌را‌به‌محضر‌مرجع‌بزرگ1302‌تشیع‌در‌آن‌روزگار،‌یعنی‌مرحوم‌میرزا‌محمد‌حسن‌شیرازی،‌معروف‌به‌میرزای‌شیرازی‌بزرگ-‌که‌حاجی‌نوری،‌مؤلف‌فصل‌الخطاب،‌از‌ارادتمندان‌و‌پیروان‌او‌بوده-‌فرستاد‌و‌میرزا‌هم‌آن‌را‌به‌حاجی‌نوری‌رسانید‌و‌شاید‌تألیف‌این‌کتاب،‌آن‌هم‌به‌قلم‌عالمی‌محقق‌و‌بزرگوار،‌باعث‌شد‌که‌اعتراض‌به‌حاجی‌نوری‌و‌فصل

‌«‌به‌همین‌جهت،‌حاجی‌نوری‌پس‌از‌مطالعه1الخطاب‌او‌بیشتر‌و‌جدی‌تر‌گردد.‌»‌کتاب‌کشف‌الارتیاب،‌پی‌به‌اشتباه‌خود‌در‌تألیف‌فصل‌الخطاب،‌با‌محتوای

‌خاصش‌برد‌و‌جزوه‌ای‌در‌چند‌صفحه‌در‌توضیح‌مقصود‌خود‌و‌این‌که‌منظور‌او‌اثبات‌تحریف‌قرآن‌نبوده،‌در‌پاسخ‌مرحوم‌معرب‌تهرانی‌نوشت‌و‌به‌گفته‌صاحب‌الذریعه،‌حاجی‌نوری،‌از‌این‌تاریخ‌می‌گفته‌که‌راضی‌نیستم‌کسی‌فصل‌الخطاب

را‌بدون‌این‌جزوه‌پیوست‌بخواند.‌نگارنده‌این‌سطور،‌سال‌هاست‌که‌در‌صدد‌تهیه‌جزوه‌مذکور‌بوده‌ام؛‌اما‌با‌وجود

«2جستجوی‌بسیار‌در‌کتاب‌خانه‌های‌معتبر،‌هنوز‌به‌آن‌دسترس‌پیدا‌نکرده‌ام.‌»__________________________________________________

Page 9: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌(-‌مرحوم‌شیخ‌محمود‌معرب‌تهرانی،‌امام‌جماعت‌مسجد‌مدرسه‌میرزا‌ابو1)‌الحسن‌معمار،‌در‌محله‌امامزاده‌یحیای‌تهران‌بود‌و‌در‌اواخر‌عمر،‌به‌نجف

‌هجرت‌کرد.‌پدرش‌ابو‌القاسم‌علی‌دماوندی‌بود‌که‌در‌زمان‌شیخ‌انصاری‌به‌نجف‌رفت‌و‌از‌شاگردان‌سید‌حسین‌کوهکمری‌و‌میرزای‌شیرازی،‌و‌یکی‌از‌معلمان‌اخلاق‌آن‌دوره‌حوزه‌های‌نجف‌و‌سامرا‌بوده‌است‌و‌در‌معرفی‌شیخ‌محمود

‌معرب،‌خواهیم‌گفت‌که‌عالم‌بزرگوار،‌سید‌عزیز‌الله‌تهرانی،‌هم‌بحث‌و‌یار‌و‌مرید‌پدرش‌بوده‌است.‌نویسنده‌نمی‌داند‌که‌چرا‌به‌وی‌معرب‌گفته‌می‌شده

است.‌(-‌شنیده‌بودم‌که‌نسخه‌ای‌از‌آن‌در‌کتاب‌خانه‌شخصی‌مرحوم‌آیة‌الله2)

‌مرعشی‌نجفی‌هست‌که‌مراجعه‌کردم‌و‌نتیجه‌نگرفتم.‌سپس‌شنیدم‌نسخه‌ای‌ازآن‌در‌کتاب‌خانه‌آیة‌الله‌شیخ‌مسلم‌ملکوتی

‌14آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌بسیار‌مناسب‌است‌به‌عنوان‌تکریم‌و‌بزرگداشت‌مرحوم‌معرب،‌کتاب‌کشف‌الارتیاب‌او‌به‌صورت‌جالبی‌چاپ‌شود.‌از‌قرار‌مسموع،‌یکی‌از‌دانشجویان

‌دانشکده‌الهیات‌دانشگاه‌تهران،‌تحقیق‌این‌کتاب‌را‌رساله‌دکتری‌خود‌قرار‌دادهاست.‌عبارت‌پایان‌کشف‌الارتیاب،‌چنین‌است:

‌لا‌یمکن‌حسم‌مادة‌الفساد‌الا‌بتأویل‌الاخبار‌و‌طرح‌ما‌لا‌یقبل‌التأویل‌فیها،‌کما‌استقر‌علیه‌المذهب‌من‌غیر‌شک.‌و‌قد‌طرح‌العلماء‌کثیرا‌من‌الاخبار‌فی‌ابواب‌الفقه،‌و‌غیرها‌لاقل‌من‌هذا‌المحذور،‌فکیف‌بما‌خالف‌ظاهره‌اجماع‌المسلمین‌و‌ضرورة‌المذهب،‌بل‌الدین؟‌فانه‌لا‌مریة‌عندهم‌فی‌ان‌هذا‌القرآن‌الموجود‌بین

‌الدفتین‌با‌جمعه‌کلام‌الله‌تعالی،‌لا‌یشکون‌فی‌تواتر‌نقله‌عن‌نبیهم،‌کما‌لا‌تشکون‌فی‌تواتر‌وجوب‌الصلاة‌و‌الخمس‌و‌صوم‌شهر‌رمضان‌و‌سائر‌ضروریات‌الدین

‌عنه-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-‌و‌لا‌یمکن‌رفع‌الید‌عن‌مثل‌ذلک‌باخبار‌وردت،‌مع‌شیوع‌الکذب‌علیهم‌و‌دس‌الکذابین‌روایات‌کثیرة‌فی‌کتب‌ثقاة‌أصحابهم،‌کما‌دسوا‌فیها

أخبار‌الجبر‌و‌الغلو‌و‌غیر‌ذلک‌من‌منافیات‌المذهب‌أو‌الدین.‌و‌بالجملة‌مفاسد‌هذا‌القول‌کثیرة‌جدا‌قد‌أوضحت‌لک‌بحمد‌الله‌تعالی‌فساده‌عن‌اصله‌بما‌لا‌مزید‌علیه.‌و‌لیکن‌هذا‌آخر‌ما‌حررناه.‌نسال‌الله‌تعالی‌ان‌یثبت‌ما

‌کتبناه‌فی‌دیوان‌الصالحات‌و‌یمحو‌به‌عنا‌ما‌کتبته‌الحفظة‌فی‌صحائف‌السیئات‌انه«1ولی‌الخیرات.‌»

‌علامه‌محقق‌حاج‌شیخ‌جواد‌بلاغی‌هم-‌که‌صاحب‌تألیفات‌علمی‌و‌سودمند‌فراوانی‌است-‌در‌مقدمه‌تفسیر‌گران‌قدر‌خود‌)آلاء‌الرحمان(،‌کتاب‌فصل‌الخطاب‌را‌مورد‌انتقاد‌جدی‌قرار‌داده‌و‌می‌گوید:‌صاحب‌فصل‌الخطاب،‌از

محدثانی‌است

Page 10: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________‌در‌قم‌موجود‌است‌که‌به‌ایشان‌هم‌مراجعه‌کردم‌و‌متأسفانه‌نسخه‌را‌پیدا‌نکردند‌و‌این‌اواخر،‌معلوم‌شد‌که‌نسخه‌ای‌از‌آن‌در‌کتاب‌خانه‌تخصصی‌تاریخ،‌به‌مدیریت

‌فاضل‌محترم،‌جناب‌آقای‌رسول‌جعفریان‌هست‌که‌ایشان‌هم‌گفتند‌در‌میانکتاب‌هاست‌و‌باید‌پیدا‌کنم.

.70(-‌نسخه‌خطی‌کشف‌الارتیاب،‌ص‌1)‌15آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌که‌می‌کوشد‌روایات‌شاذ‌را‌گردآوری‌کند‌و‌در‌این‌کتاب‌هم‌سعی‌کرده‌است‌روایاتی‌را‌که‌به‌عقیده‌وی‌دلالت‌بر‌نقص‌قرآن‌دارند،‌جمع‌آوری‌کند‌و‌عدد‌آنها‌را

بالا‌ببرد؛‌اما‌پاسخ‌این‌است:‌اولا‌در‌بسیاری‌از‌موارد،‌یک‌روایت‌را‌دو‌یا‌چند‌روایت‌به‌حساب‌آورده،‌غافل‌از‌این‌که‌اگر‌روایتی‌مسندا‌نقل‌شد‌و‌در‌کتاب‌هایی‌هم‌به‌طور‌مرسل‌یافت‌شد،

‌مرسله‌ها‌همان‌مسند‌است‌و‌روایتی‌دیگر‌به‌شمار‌نمی‌آید.‌همین‌طور،‌روایتی‌که‌یک‌سند‌دارد‌و‌در‌چند‌کتاب‌نقل‌می‌شود،‌یک‌روایت‌است،‌نه‌چند‌روایت.‌اگر‌به‌این‌مطلب‌توجه‌شود،‌تعداد‌فراوانی‌از‌روایاتی‌که‌در‌فصل‌الخطاب‌نقل‌شده،

باید‌از‌شمار‌روایات‌کاسته‌شود.‌ثانیا‌بسیاری‌از‌روایات‌نقل‌شده‌در‌فصل‌الخطاب،‌به‌هیچ‌نحو‌قابل‌تصدیقنیستند؛‌زیرا‌احتمال‌صدق‌در‌آنها‌نیست‌و‌بی‌جهت‌به‌آنها‌تمسک‌شده‌است.

‌ثالثا‌تعدادی‌از‌آن‌روایات،‌به‌دلیل‌تعارضی‌که‌میان‌خود‌آنها‌هست‌و‌نیز‌به‌سببمعارض‌های‌دیگری‌که‌دارند،‌قابل‌استناد‌نیستند.

‌رابعا‌تعداد‌بسیار‌فراوانی‌از‌آن‌روایات،‌به‌چند‌نفر‌از‌راویان‌حدیث‌منتهی‌می‌شوند‌که‌در‌کتاب‌های‌رجال،‌آنها‌را‌چنین‌توصیف‌کرده‌اند:‌ضعیف‌الحدیث،‌فاسد‌المذهب،‌مجفو‌الروایة،‌مضطرب‌الحدیث‌و‌المذهب،‌یعرف‌حدیثه‌و‌ینکر،‌یروی‌عن‌الضعفاء،‌کذاب‌متهم،‌کذاب‌غال،‌ضعیف‌لا‌یلتفت‌الیه‌و‌لا‌یعول‌علیه،‌فاسد‌الروایة،‌...‌و‌پر‌واضح‌است‌که‌روایات‌نقل‌شده‌از‌این‌قبیل‌راویان،‌هر

مقدار‌هم‌زیاد‌باشد،‌هیچ‌ارزشی‌ندارد‌و‌نمی‌تواند‌مطلبی‌را‌ثابت‌کند.‌خامسا‌اگر‌بنا‌بر‌اعتنا‌به‌بخشی‌از‌این‌روایات‌نقل‌شده‌در‌فصل‌الخطاب‌باشد،‌باید‌گفت‌این‌روایات،‌تأویل‌و‌تفسیر‌و‌بیان‌برخی‌از‌مصادیق‌عمومات‌آیات‌است

‌و‌یا‌درصدد‌بیان‌مورد‌نزول‌آیه‌و‌یا‌بیان‌این‌که‌هنگام‌نزول‌آیه،‌این‌مصداق‌بخصوص،‌به‌عنوان‌تنصیص،‌در‌ضمن‌عموم‌اراده‌شده‌است‌و‌مراد‌از‌روایاتی‌کهمثلا‌می‌گویند:‌»هکذا‌نزلت«‌یا:‌»نزل‌بها‌جبرئیل‌کذا«‌هم‌همین‌است.‌چنان‌که

‌16آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 11: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مقصود‌از‌واژه‌تحریف‌در‌روایات،‌تحریف‌معنوی‌و‌تفسیر‌نادرست‌است،‌نه«1تحریف‌به‌معنای‌کم‌شدن‌و‌زیاد‌شدن‌و‌تبدیل‌شدن.‌»

‌و‌سادسا‌را‌نویسنده‌این‌سطور‌می‌افزاید‌که:‌شاید‌بیش‌از‌نیمی‌از‌روایات‌نقل‌شده‌در‌فصل‌الخطاب،‌مربوط‌به‌اختلاف‌قرائات‌است‌و‌ربطی‌به‌مسأله‌تحریفندارد‌و‌گویا‌علامه‌بلاغی،‌این‌روایات‌را‌هم‌از‌اساس،‌بی‌اعتبار‌می‌داند‌و‌می‌گوید:

‌اختلاف‌قرائت‌به‌این‌صورت‌که‌در‌کتاب‌ها‌مطرح‌است،‌اصلا‌در‌مورد‌قرآنمجید،‌پذیرفتنی‌نیست.

‌استاد‌علامه،‌مرحوم‌حاج‌میرزا‌ابو‌الحسن‌شعرانی‌نیز‌از‌کسانی‌است‌که‌در‌رد‌فصل‌الخطاب،‌مطالب‌جالب‌و‌محکمی‌به‌عنوان‌تعالیق‌علی‌فصل‌الخطاب،

‌نگاشته‌و‌نیز‌در‌حواشی‌خود‌بر‌مجمع‌البیان‌طبرسی،‌چاپ‌اسلامیه،‌در‌این‌باره‌افاداتی‌دارد.‌تعالیق‌بر‌فصل‌الخطاب،‌در‌کتاب‌هشت‌رساله‌عربی‌شاگردش‌آیة

‌الله‌حسن‌زاده‌آملی،‌درج‌و‌چاپ‌شده‌است.‌در‌این‌تعلیقه‌ها‌از‌عدم‌دلالت‌گروهی‌از‌روایات‌منقول‌در‌فصل‌الخطاب‌بر‌مقصود‌مؤلف‌آن،‌و‌مرسل‌و

‌ضعیف‌بودن‌گروهی‌دیگر،‌و‌نیز‌عدم‌اعتبار‌برخی‌از‌کتاب‌هایی‌که‌مصدر‌فصلالخطاب‌بوده‌اند،‌یاد‌شده‌و‌در‌جایی‌آورده‌است:

‌ثم‌ان‌ما‌تصدی‌له‌مصنف‌فصل‌الخطاب‌مخالف‌للضروری‌من‌مذهب‌الشیعة؛‌فان‌احدا‌لم‌یخالف‌فی‌أن‌هذا‌القرآن‌الموجود‌بالفعل‌متواتر‌بمعنی‌ان‌نقله‌عن‌رسول‌الله-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-‌کان‌بحیث‌لا‌یمکن‌التصرف‌و‌التغییر‌فیه‌لکثرة‌الناقلین‌...‌بل‌المعلوم‌أن‌القرآن‌متواتر‌بمعنی‌ان‌کل‌سورة‌من‌سوره‌کانت‌محفوظة‌فی‌صدور‌رجال‌کثیرین‌او‌مکتوبة‌عندهم‌فی‌کل‌عهد‌من‌زمن‌رسول‌الله-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-‌الی‌عهدنا‌هذا،‌بحیث‌لم‌یمکن‌لاحد‌التصرف‌فی‌کلمة

«2منه‌و‌تغییرها‌بوجه‌فی‌مشهد‌جماعة‌کثیرة.‌»__________________________________________________

‌(-‌علامه‌بلاغی،‌برای‌همه‌این‌مطالبی‌که‌گفته،‌شواهدی‌یاد‌کرده‌است‌که‌به1)‌جهت‌رعایت‌اختصار،‌از‌ذکر‌آنها‌خودداری‌کردیم.‌به‌مقدمه‌تفسیر‌آلاء‌الرحمان،

فصل‌دوم‌و‌سوم،‌رجوع‌شود..294-‌286(-‌ر.‌ک.‌هشت‌رساله‌عربی،‌حسن‌حسن‌زاده‌آملی،‌ص‌2)

‌17آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌ق(،‌شاگرد‌ممتاز‌او‌آیة‌الله‌العظمی‌سید‌ابو1352پس‌از‌علامه‌بلاغی‌)م‌

‌القاسم‌خویی‌در‌کتاب‌گران‌قدر‌البیان‌فی‌تفسیر‌القرآن،‌بحثی‌محققانه‌با‌عنوان‌»صیانة‌القرآن‌من‌التحریف«‌در‌شصت‌صفحه‌نگاشته‌و‌به‌بهترین‌وجه‌به‌فصل

الخطاب،‌پاسخ‌داده‌و‌در‌پایان‌آورده‌است:

Page 12: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌مما‌ذکرناه‌قد‌تبین‌ان‌حدیث‌تحریف‌القرآن‌حدیث‌خرافة‌و‌خیال‌لا‌یقول‌به‌الا‌من‌ضعف‌عقله‌او‌لم‌یتأمل‌فی‌اطرافه‌حق‌التأمل‌او‌من‌الجأه‌الیه‌حب‌القول‌به-‌و‌الحب‌یعمی‌و‌یصم-،‌و‌اما‌العاقل‌المنصف‌المتدبر‌فلا‌یشک‌فی‌بطلانه‌و

«1خرافته.‌»‌البته‌نکته‌قابل‌توجهی‌در‌نگاشته‌علامه‌خویی‌موجود‌است‌که‌کمتر‌به‌آن‌توجه‌شده‌است‌و‌آن‌این‌که‌ایشان‌در‌پاسخ‌روایاتی‌که‌گفته‌می‌شود‌دلالت‌بر‌تحریف‌قرآن‌دارند،‌می‌گوید‌عدم‌دلالت‌آنها‌را‌باید‌توضیح‌داد،‌نه‌این‌که‌بگوییم‌همه‌این‌روایات،‌دروغ‌و‌بی‌اعتبار‌است؛‌زیرا‌در‌عین‌این‌که‌بخشی‌از‌این‌روایات،‌از‌کتاب‌سیاری‌و‌بخشی‌از‌علی‌بن‌احمد‌کوفی‌نقل‌شده‌است،‌و‌در‌کتاب‌های‌رجال،‌سیاری‌به‌عنوان‌»فاسد‌المذهب«‌و‌کوفی‌به‌عنوان‌»کذاب‌فاسد‌المذهب«

‌معرفی‌شده‌اند،‌اما‌کثرت‌روایات،‌به‌حدی‌است‌که‌باعث‌قطع‌به‌صدور‌برخی‌از‌آنها‌می‌شود‌)به‌اصطلاح،‌تواتر‌اجمالی‌دارد‌و‌باید‌قدر‌متیقن‌مضمون‌آنها‌را

‌گرفت(‌و‌از‌طرفی،‌برخی‌از‌روایات‌این‌باب،‌از‌حیث‌سند،‌معتبرند‌و‌نمی‌توان«2گفت‌اشکال‌سندی‌دارند.‌»

‌ایشان‌سپس‌بر‌این‌اساس،‌روایات‌منقول‌در‌فصل‌الخطاب‌را‌گروه‌بندی‌کرده‌و‌ثابت‌کرده‌اند‌که‌هیچ‌گروهی‌از‌این‌روایات‌که‌احتمال‌صدق‌آنها‌باشد،‌دلالت‌بر

تحریف‌ندارد.‌پس‌از‌رساله‌ها‌و‌نوشته‌های‌شیخ‌محمود‌معرب،‌شیخ‌محمد‌جواد‌بلاغی،‌میرزا‌ابوالحسن‌شعرانی‌و‌سید‌ابو‌القاسم‌خویی‌)ره(،‌سودمندترین‌کتابی‌که‌در‌این‌مورد

__________________________________________________.278(-‌البیان،‌ص‌1).246-‌245(-‌همان،‌ص‌2)

‌18آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌نگاشته‌شده،‌کتاب‌برهان‌روشن‌یا‌البرهان‌علی‌عدم‌تحریف‌القرآن،‌تألیف

‌«‌این‌کتاب‌که‌در‌طول‌متجاوز‌از‌پنج1مرحوم‌حاج‌میرزا‌مهدی‌بروجردی‌است.‌»‌سال‌در‌دست‌تالیف‌و‌تفحص‌و‌تتبع‌و‌استعلام‌نظر‌علمای‌بزرگ‌معاصر‌بوده

‌«‌در‌عین‌این‌که‌از‌حیث‌نظم‌و‌چاپ‌وضع‌جاذبی‌ندارد،‌امتیاز‌بسیار2است،‌»‌مهمی‌دارد‌و‌آن،‌مطرح‌کردن‌آرای‌بسیاری‌از‌عالمان‌گذشته‌و‌معاصر،‌مبنی‌بر‌عدم‌تحریف‌قرآن‌با‌عین‌عبارات‌آنان‌است‌که‌احیانا‌برخی‌از‌این‌نوشته‌ها‌با‌این‌که‌مختصر‌است،‌در‌حکم‌رساله‌ای‌در‌اثبات‌عدم‌تحریف‌قرآن‌به‌شمار‌می‌آید‌و

شامل‌نکته‌یا‌نکات‌جالب‌توجه‌است.

Page 13: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مرحوم‌بروجردی‌در‌کتاب‌برهان‌روشن،‌نظر‌بیش‌از‌چهل‌نفر‌از‌علمای‌بزرگ‌را‌در‌این‌زمینه‌نقل‌کرده‌است‌و‌در‌کتاب‌هایی‌که‌بعد‌از‌برهان‌روشن‌در‌مورد‌عدم

‌تحریف‌قرآن‌تألیف‌شده‌اند،‌نظر‌همین‌چهل‌نفر‌و‌یا‌با‌افزودن‌چند‌نفر‌دیگر،‌منعکس‌شده‌است؛‌البته‌گاهی‌با‌ذکر‌مصدر‌و‌گاهی‌بدون‌ذکر‌آن،‌و‌در‌هر

‌صورت،‌در‌این‌باب،‌از‌کتاب‌مرحوم‌بروجردی‌استفاده‌شده‌و‌زحمات‌او‌در‌بهدست‌آوردن‌این‌آرا،‌قابل‌تقدیر‌و‌تحسین‌است.‌و‌الفضل‌لمن‌سبق.

‌عالمان‌بزرگ‌شیعه‌که‌به‌مصونیت‌قرآن‌مجید‌از‌تحریف‌تصریح‌کرده‌اند،‌از‌اینقرارند:

-‌شیخ‌صدوق‌در‌رساله‌الاعتقادات.1«3-‌شیخ‌مفید‌در‌کتاب‌اوائل‌المقالات‌)و‌رساله‌»أجوبة‌المسائل‌السرویة«(.‌»2-‌سید‌مرتضی‌علم‌الهدی،‌در‌کتاب‌جواب‌المسائل‌الطرابلسیات.3-‌شیخ‌طوسی‌در‌تفسیر‌التبیان.4

__________________________________________________‌(-‌این‌بزرگوار،‌از‌شخصیت‌های‌محترم‌حوزه‌علمیه‌قم‌و‌از‌یاران‌آیة‌الله1)

‌العظمی‌حاج‌شیخ‌عبد‌الکریم‌حائری‌در‌تاسیس‌حوزه‌علمیه‌قم‌بود.‌وی‌ابو‌الزوجه‌آیة‌الله‌العظمی‌گلپایگانی‌و‌هنگام‌تألیف‌این‌کتاب،‌پیرمردی‌سالخورده

بود‌و‌جز‌این‌کتاب،‌تألیفات‌چاپ‌شده‌دیگری‌هم‌دارد..168(-‌برهان‌روشن،‌چاپ‌اول،‌ص‌2)‌(-‌آنچه‌میان‌)(‌قرار‌گرفته،‌کتاب‌هایی‌هستند‌که‌بعد‌از‌مرحوم‌بروجردی،‌در3)

کتاب‌های‌دیگر،‌یاد‌شده‌اند.‌19آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌امین‌الاسلام‌طبرسی،‌در‌تفسیر‌مجمع‌البیان.5‌-‌علامه‌حلی‌در‌تذکرة‌الفقهاء‌و‌نیز‌در‌نهایة‌الوصول‌الی‌علم‌الاصول‌)و‌رساله6

أجوبة‌المسائل‌المهناویة«(.«1-‌)سید‌ابن‌طاووس،‌در‌کتاب‌سعد‌السعود(.‌»7-‌زین‌الدین‌بیاضی‌عاملی،‌در‌کتاب‌الصراط‌المستقیم.8‌«‌که2-‌محقق‌کرکی،‌رساله‌ای‌در‌نفی‌نقص‌در‌قرآن‌کریم،‌تألیف‌کرده‌است‌»9

بخشی‌از‌آن،‌در‌کتاب‌شرح‌وافیة‌الاصول‌محقق‌اعرجی‌بغدادی‌یاد‌شده‌است.-‌ملا‌فتح‌الله‌کاشانی،‌در‌تفسیر‌منهج‌الصادقین.10

Page 14: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌قاضی‌نور‌الله‌شوشتری‌در‌کتاب‌مصائب‌النواصب.11-‌شیخ‌بهایی‌در‌زبدة‌الاصول‌و‌نیز‌به‌نقل‌آلاء‌الرحمان‌از‌شیخ‌بهایی.12-‌فاضل‌جواد،‌در‌شرح‌زبدة‌الاصول‌شیخ‌بهایی.13«3-‌ملا‌صالح‌مازندرانی،‌در‌شرح‌زبدة‌الاصول‌شیخ‌بهایی.‌»14-‌ملا‌عبد‌الله‌تونی‌در‌کتاب‌وافیة‌الاصول.15-‌ملا‌محسن‌فیض‌کاشانی‌در‌الوافی،‌علم‌الیقین‌و‌تفسیر‌الصافی.16‌-‌شیخ‌حر‌عاملی،‌رساله‌ای‌در‌تواتر‌قرآن،‌تألیف‌کرده‌است.‌به‌نقل‌از‌اظهار17

«4الحق‌شیخ‌رحمة‌الله‌هندی‌و‌لؤلؤ‌البحرین‌شیخ‌یوسف‌بحرانی.‌»«5-‌)سید‌علی‌خان‌مدنی‌شیرازی،‌در‌شرح‌صحیفه‌سجادیه(.‌»18«6-‌)سید‌ابو‌القاسم‌موسوی‌خوانساری،‌در‌کتاب‌مناهج‌المعارف(.‌»19«‌7بحار‌الانوار(.‌»92-‌)علامه‌مجلسی‌در‌جلد‌20

__________________________________________________(-‌از‌کتاب‌التحقیق‌فی‌نفی‌التحریف‌جناب‌آقای‌میلانی‌نقل‌شد.1)(-‌این‌رساله‌چاپ‌نشده‌است‌و‌از‌وجود‌نسخه‌خطی‌آن،‌اطلاعی‌ندارم.2)(-‌این‌دو‌شرح‌اخیر،‌چاپ‌نشده‌اند؛‌اما‌نسخه‌های‌خطی‌آنها‌فراوان‌است.3)(-‌از‌وجود‌نسخه‌خطی‌این‌رساله‌اطلاعی‌ندارم.4)(-‌از‌کتاب‌نفی‌التحریف‌آقای‌میلانی‌نقل‌شد.5)(-‌از‌کتاب‌نفی‌التحریف‌آقای‌میلانی‌نقل‌شد.6)(-‌از‌کتاب‌نفی‌التحریف‌آقای‌میلانی‌نقل‌شد.7)

‌20آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌این‌بیست‌نفر،‌از‌علمای‌بزرگ‌شیعه‌در‌سده‌های‌چهارم‌تا‌دوازدهم‌هستند،‌و‌اما

سده‌سیزدهم‌و‌چهاردهم‌و‌علمای‌معاصر.‌‌ق(‌در‌کتاب‌الوافی‌فی‌شرح‌الوافیة‌و1227-‌سید‌محسن‌اعرجی‌بغدادی‌)م‌21

‌کتاب‌المحصول‌فی‌علم‌الاصول‌و‌در‌کتاب‌اخیر،‌بحث‌مفصلی‌در‌اثبات‌عدم«1تحریف‌دارد.‌»

‌‌ق(‌در‌کتاب‌کشف‌الغطاء‌و‌نیز‌در‌الحق1228-‌شیخ‌جعفر‌کاشف‌الغطا‌)م‌22(.67المبین‌)ص‌

Page 15: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ق(‌در‌کتاب‌فوائد.1212-‌سید‌بحر‌العلوم‌)م‌23‌ق(‌در‌کتاب‌قوانین‌الاصول.1231-‌میرزای‌قمی‌)م‌24‌ق(‌در‌کتاب‌مفاتیح‌الاصول.1242-‌سید‌مجاهد‌)م‌25«‌2ق(‌در‌جلد‌دوم‌کتاب‌اشارات‌الاصول.‌»1262-‌حاجی‌کلباسی‌)م‌26‌«‌به‌نقل‌از‌3ق(‌در‌کتاب‌العروة‌الوثقی،‌»1289-‌)سید‌محمد‌شهشهانی‌)م‌27

کتاب‌البیان‌آیة‌الله‌خویی(.‌‌ق(.‌نظر‌ایشان،‌در‌کتاب‌شاگردش‌شیخ1299-‌سید‌حسین‌کوهکمری‌)م‌28

«4محمد‌حسن‌ممقانی،‌بشری‌الوصول،‌نقل‌شده‌است.‌»‌ق(،‌در‌حاشیه‌رسائل.1319-‌میرزا‌محمد‌حسن‌آشتیانی‌)م‌29‌ق(،‌در‌کتاب‌بشری‌الوصول.1323-‌شیخ‌محمد‌حسن‌ممقانی‌)م‌30‌-‌شیخ‌هادی‌تهرانی،‌در‌کتاب‌محجة‌العلماء.‌مرحوم‌تهرانی‌در‌این‌کتاب،‌بحث31

‌بسیار‌مفصلی‌در‌حدود‌یکصد‌صفحه‌در‌این‌زمینه‌دارد.‌این‌کتاب،‌در‌زمان‌مؤلف،چاپ‌شده‌است.

__________________________________________________(-‌این‌دو‌کتاب‌گران‌قدر،‌چاپ‌نشده‌اند؛‌اما‌نسخه‌های‌آن‌در‌دسترس‌است.1)‌(-‌جلد‌اول‌اشارات‌الاصول،‌چاپ‌شده‌است‌و‌نسخه‌خطی‌جلد‌دوم‌آن‌هم‌در2)

برخی‌کتاب‌خانه‌ها‌موجود‌است.(-‌این‌کتاب،‌چاپ‌نشده‌است.3)‌(-‌نسخه‌خطی‌دوره‌هشت‌جلدی‌بشری‌الوصول‌ممقانی،‌در‌برخی‌کتاب‌خانه‌ها4)

موجود‌است.‌21آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌‌ق(‌در‌حاشیه‌کتاب‌رسائل‌استادش‌شیخ1307-‌شیخ‌موسی‌تبریزی‌)م‌32انصاری.

‌‌ق،‌تألیف‌شده1302-‌شیخ‌محمود‌معرب‌در‌کتاب‌کشف‌الارتیاب‌که‌در‌سال‌33است.‌-‌سید‌محمد‌حسین‌شهرستانی،‌رساله‌ای‌به‌نام‌»رسالة‌فی‌حفظ‌الکتاب34

‌الشریف‌عن‌شبهة‌القول‌بالتحریف«‌در‌رد‌فصل‌الخطاب‌نوشته‌که‌نسخه‌خطی‌آن،‌در‌اختیار‌مؤلف‌برهان‌روشن‌بوده‌و‌بخشی‌از‌آن‌را‌در‌کتاب‌خود،‌یاد‌کرده

است.

Page 16: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌شیخ‌محمد‌حسین‌اصفهانی‌مسجد‌شاهی،‌صاحب‌تفسیر‌سوره‌حمد،‌در35همین‌کتاب،‌که‌دوبار‌چاپ‌شده‌است.

-‌شیخ‌عبد‌الله‌ممقانی‌در‌کتاب‌تنقیح‌المقال،‌در‌ذیل‌ترجمه‌»ربیع‌بن‌خثیم«.36‌-‌شیخ‌محمد‌نهاوند،‌در‌تفسیر‌نفحات‌الرحمان‌که‌در‌چند‌جلد‌رحلی،‌چاپ37

شده‌و‌به‌تازگی‌هم‌تصمیم‌بر‌انتشار‌مجدد‌آن‌بود.-‌سید‌علینقی‌هندی‌در‌تفسیر‌خود،‌تفسیر‌القرآن.39‌-‌حاج‌میرزا‌علی‌ایروانی،‌صاحب‌کتاب‌نهایة‌النهایة،‌در‌کتاب‌دیگرش‌به‌نام40

بشری‌المحققین،‌در‌اصول‌فقه.‌‌ق(‌در‌کتاب‌الشیعة‌و1371-‌سید‌محسن‌امین،‌صاحب‌اعیان‌الشیعة‌)م‌41

المنار.‌‌ق(‌که‌از‌مراجع‌تقلید‌شیعه‌بوده‌است.‌او1372-‌سید‌محمد‌حجت‌)م‌42

می‌گوید:کتاب‌الله‌العزیز‌محفوظ‌بحفظ‌الله‌تعالی،‌لم‌یقع‌فیه‌تحریف‌و‌نقصان.

سپس‌افزوده‌است:روایاتی‌که‌توهم‌شده‌دلالت‌بر‌تحریف‌و‌نقصان‌دارند،‌شش‌گروه‌اند:گروه‌اول،‌مربوط‌به‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌ربطی‌به‌تحریف‌ندارد.

گروه‌دوم،‌مربوط‌به‌شأن‌نزول‌آیات‌است.‌22آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

گروه‌سوم،‌درصدد‌بیان‌مصادیق‌و‌تطبیق‌آیات،‌بر‌مصادیق‌آنهاست.گروه‌چهارم،‌جنبه‌تأویل‌و‌بیان‌بطن‌و‌بطون‌آیات‌را‌مدنظر‌دارد.

گروه‌پنجم،‌جنبه‌تفسیری‌دارد.‌گروه‌ششم،‌روایاتی‌است‌که‌به‌فساد‌و‌مخالف‌واقع‌و‌کذب‌بودن‌آن،‌یقین

داریم.«1-‌)شیخ‌ابو‌الحسن‌خنیزی،‌صاحب‌کتاب‌الدعوة‌الاسلامیة(.‌»43‌‌ق(‌در‌کتاب‌اصل‌الشیعة‌و‌أصولها1373-‌شیخ‌محمد‌حسین‌کاشف‌الغطا‌)م‌44

آورده‌است:‌من‌ذهب‌من‌الشیعة‌أو‌غیرهم‌من‌فرق‌المسلمین‌الی‌وجود‌النقص‌فی‌القرآن‌و‌التحریف‌فیه،‌فهو‌مخطی‌ء‌یرده‌نص‌الکتاب‌العظیم.‌و‌الاخبار‌الواردة‌من‌طرقنا

Page 17: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌او‌طرقهم،‌الظاهره‌فی‌نقصه‌و‌تحریفه‌ضعیفة‌شاذه‌...‌فاما‌ان‌تأول‌بنحو‌منالاعتبار‌او‌یضرب‌بها‌الجدار.

‌-‌سید‌هبة‌الدین‌شهرستانی‌در‌چند‌تألیف‌خود،‌مانند‌»تنزیه‌التنزیل«‌که‌به45‌فارسی‌هم‌ترجمه‌شده‌و‌»القرآن‌امام‌الکل«‌و‌»الدلائل‌و‌المسائل«‌و‌»تفسیر

حجة‌الاسلام«‌و‌»تفسیر‌المحیط«‌برخی‌از‌این‌کتاب‌ها‌چاپ‌شده‌است.‌گاهی‌به‌ذهن‌می‌آید‌هنگامی‌که‌کتاب‌فصل‌الخطاب‌در‌حوزه‌علمیه‌سامرا‌تألیف

شد،‌عکس‌العمل‌حوزویان،‌چه‌بوده‌است؟‌مرحوم‌شهرستانی‌می‌نویسد‌که‌در‌آن‌روزگار،‌به‌هیچ‌محفل‌و‌مجلسی‌از‌حوزه‌علمیه‌وارد‌نمی‌شدیم،‌مگر‌این‌که‌انتقاد‌شدید‌بر‌فصل‌الخطاب‌و‌مؤلف‌و‌ناشر

«2آن،‌مطرح‌بود.‌»بنابراین،‌این‌کتاب،‌مورد‌قبول‌حوزویان‌آن‌زمان‌و‌آن‌سامان‌نیز‌نبوده‌است.

‌ق(‌از‌مراجع‌تقلید،‌رساله‌ای‌مختصر‌در1380-‌سید‌مهدی‌شیرازی‌)م‌46__________________________________________________

‌(-‌از‌کتاب‌التحقیق‌فی‌نفی‌التحریف‌جناب‌آقای‌سید‌علی‌حسینی‌میلانی‌نقل1)شد..143(-‌برهان‌روشن،‌ص‌2)

‌23آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌اثبات‌عدم‌تحریف‌قرآن‌دارد‌که‌در‌کتاب‌برهان‌روشن،‌نقل‌شده‌است.‌وی‌در‌آن

رساله‌می‌گوید:‌روایاتی‌که‌ظاهر‌آنها‌وقوع‌تحریف‌در‌برخی‌آیات‌قرآن‌است،‌تحریف‌را‌ثابت

نمی‌کند،‌به‌دلیل‌این‌که:الف(‌این‌روایات،‌شاذ‌و‌ضعیف‌السند‌هستند.

‌ب(‌از‌حیث‌دلالت،‌بسیاری‌از‌این‌روایات،‌در‌صدد‌بیان‌و‌تفسیر‌و‌ذکر‌مورد‌آیاتاست.

ج(‌بخشی‌از‌این‌روایات،‌با‌یکدیگر‌معارض‌هستند.‌د(‌نظم‌و‌نظام‌آنچه‌در‌این‌روایات‌به‌عنوان‌قرآن‌ذکر‌شده،‌با‌نظم‌و‌نظام

قرآن،‌اختلاف‌فاحش‌و‌واضح‌دارد.ه(‌در‌میان‌خود‌این‌روایات،‌احیانا‌روایاتی‌یافت‌می‌شود‌که‌جملاتی‌از‌قبیل:

Page 18: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌»هکذا‌نزلت«‌را‌معنا‌می‌کند‌و‌توضیح‌می‌دهد‌که‌مقصود،‌بیان‌مراد‌و‌مورد‌است،نه‌این‌که‌مقصود‌این‌باشد‌که‌آیه‌آن‌طور‌نازل‌شده‌است.

‌‌ق(،‌صاحب‌کتاب‌المراجعات،1381-‌سید‌عبد‌الحسین‌شرف‌الدین‌عاملی‌)م‌47در‌کتاب‌دیگرش،‌أجوبة‌موسی‌جار‌الله‌می‌نویسد:

‌نعوذ‌بالله‌من‌هذا‌القول‌)ای‌القول‌بالتحریف(‌و‌نبرأ‌الی‌الله‌تعالی‌من‌هذا‌الجهل،‌و‌کل‌من‌نسب‌هذا‌الرای‌الینا‌جاهل‌بمذهبنا‌او‌مفتر‌علینا؛‌فان‌القرآن‌العظیم‌و‌الذکر‌الحکیم‌متواتر‌من‌طرقنا‌بجمیع‌آیاته‌و‌کلماته‌و‌سائر‌حروفه‌وحرکاته‌و‌سکناته‌تواترا‌قطعیا‌عن‌الائمة‌الهداة‌من‌اهل‌البیت-‌علیهم‌السلام-‌..‌و‌ظاهر‌این‌گفتار‌این‌است‌که‌ایشان،‌به‌طور‌کلی‌قرائات‌مختلف‌و‌متعدد‌را

قبول‌ندارد‌و‌فقط‌یک‌قرائت‌را‌می‌پذیرد.‌-‌آیة‌الله‌سید‌ابو‌القاسم‌خویی،‌از‌مراجع‌تقلید‌بزرگ‌شیعه‌و‌مؤلف‌کتاب‌های48

فراوان،‌در‌کتاب‌البیان،‌که‌قبلا‌از‌آن‌یاد‌شد.-‌علامه‌حاج‌شیخ‌آقا‌بزرگ‌تهرانی،‌صاحب‌کتاب‌الذریعه،‌در‌مقدمه49

‌24آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌مستدرک‌الوسائل،‌و‌نیز‌در‌مواردی‌از‌کتاب‌الذریعه‌و‌همچنین‌در‌رساله‌ای

جداگانه.‌‌ق(‌که‌از‌مراجع‌تقلید‌شیعه1395-‌)آیة‌الله‌سید‌محمد‌هادی‌میلانی‌)م‌50

«1بودند(.‌»ایشان‌در‌این‌باره‌در‌پاسخ‌نوشته‌اند:

‌ان‌الذی‌نقطع‌به‌هو‌عدم‌وقوع‌ای‌تحریف‌فی‌القرآن‌الکریم،‌لا‌زیادة‌و‌لا‌نقصاناو‌لا‌تغییرا‌فی‌الفاظه‌...

‌-‌علامه‌سید‌محمد‌حسین‌طباطبایی،‌مؤلف‌تفسیر‌گران‌قدر‌المیزان‌)م51‌‌ق(،‌بحثی‌مفصل‌در‌تفسیر‌خویش‌مطرح‌کرده‌و‌عدم‌تحریف‌قرآن‌را1402

‌اثبات‌کرده‌است.‌نیز‌رساله‌ای‌کوتاه‌در‌این‌باره‌نگاشته‌که‌در‌کتاب‌برهانروشن،‌درج‌شده‌است.

‌-‌آیة‌الله‌سید‌شهاب‌الدین‌مرعشی‌نجفی،‌مؤسس‌یکی‌از‌مهم‌ترین‌کتاب52‌‌ق،‌رساله‌ای‌مختصر‌در‌پاسخ‌مرحوم‌حاج‌میرزا1373خانه‌های‌اسلامی،‌در‌سال‌

‌مهدی‌بروجردی‌در‌اثبات‌عدم‌تحریف‌قرآن،‌نگاشته‌است.‌این‌رساله،‌در‌کتاب‌برهان‌روشن‌درج‌شده‌است.‌در‌این‌رساله‌آمده‌است:‌القول‌الحق‌الذی‌لا‌ریب‌فیه‌ان‌القرآن‌الشریف‌المنزل‌علی‌رسول‌الله-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-‌هو‌هذا

Page 19: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌الموجود‌الذی‌تلقاه‌الخلف‌من‌السلف،‌لم‌تزد‌و‌لم‌تنقص‌علیه‌و‌منه‌آیة‌و‌لاکلمة،‌شدة‌و‌لا‌مدة،‌ضمة‌و‌لا‌فتحة،‌کسرة‌و‌همزة،‌حرف‌و‌لا‌نقطة‌...از‌این‌عبارت،‌معلوم‌می‌شود‌که‌ایشان‌هم‌قرائات‌مختلف‌را‌قبول‌ندارد.

‌-‌)امام‌خمینی‌)ره(‌در‌کتاب‌کشف‌اسرار‌و‌نیز‌در‌تقریرات‌بحث‌اصول‌فقه53‌ایشان‌)تهذیب‌الاصول(‌و‌همچنین‌در‌کتاب‌انوار‌الهدایة‌فی‌التعلیقة‌علی‌الکفایة.

«2»__________________________________________________

‌(-‌از‌کتاب‌التحقیق‌فی‌نفی‌التحریف‌جناب‌آقای‌میلانی‌و‌صیانة‌القرآن‌جناب1)آقای‌معرفت،‌نقل‌شد.

‌(-‌از‌کتاب‌اکذوبة‌تحریف‌القرآن،‌تألیف‌آقای‌رسول‌جعفریان‌و‌کتاب‌صیانة2)‌القرآن‌من‌التحریف‌آیة‌الله‌محمد‌هادی‌معرفت‌و‌کتاب‌القرآن‌الکریم‌و‌روایات

المدرستین‌علامه‌سید‌مرتضی‌عسکری‌نقل‌شد.‌25آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

حضرت‌امام،‌در‌کتاب‌اخیر،‌پس‌از‌اعتراض‌شدید‌به‌حاجی‌نوری،‌آورده‌است:‌و‌العجب‌من‌معاصریه‌من‌اهل‌الیقظة،‌کیف‌ذهلوا‌و‌غفلوا،‌حتی‌وقع‌ما‌وقع‌مما

بکت‌علیه‌السماوات‌و‌کادت‌تتدکدک‌علی‌الارض‌...‌-‌آیة‌الله‌حاج‌سید‌محمد‌رضا‌گلپایگانی،‌از‌مراجع‌تقلید‌بزرگ‌شیعه،‌در54

‌رساله‌ای‌کوتاه‌که‌در‌این‌باره‌مرقوم‌داشته‌و‌در‌کتاب‌برهان‌روشن،‌درج‌شدهاست.

ایشان‌می‌گوید:‌الاخبار‌التی‌نقلها‌بعض‌اهل‌الحدیث‌فی‌موضوع‌التحریف،‌اما‌مؤول‌و‌اما‌مطروح،

‌مع‌أن‌جلها‌غیر‌معتمد‌علیها‌و‌بعضها‌مقطوع‌الفساد‌و‌لا‌یرفع‌بها‌الید‌عما‌هومعلوم‌مقطوع.

«‌1ق(‌در‌کتاب‌شرح‌ارشاد‌الاذهان(.‌»993-‌)ملا‌احمد‌اردبیلی‌)م‌55‌ق((.406-‌)سید‌رضی،‌مؤلف‌نهج‌البلاغه‌)م‌56‌‌ق(‌در‌کتاب‌متشابه‌القرآن‌و588-‌)ابن‌شهر‌آشوب،‌مؤلف‌کتاب‌المناقب‌)م‌57

مختلفه(.‌ق((.598-‌)ابن‌ادریس‌حلی،‌صاحب‌کتاب‌السرائر‌)م‌58-‌)سید‌مهدی،‌صاحب‌منهاج‌الشریعة‌فی‌الرد‌علی‌ابن‌تیمیة(.59

Page 20: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌)شیخ‌محمد‌علی‌اردوبادی‌غروی،‌صاحب‌کتاب‌بحوث‌فی‌علم‌القرآن(.60«2-‌)شیخ‌محمد‌رضا‌مظفر،‌صاحب‌کتاب‌عقائد‌الامامیة(.‌»61«‌3ق(‌در‌کتاب‌الایضاح(.‌»260-‌)فضل‌بن‌شادان‌)م‌62‌-‌)سدید‌الدین‌محمود‌حمصی‌رازی،‌از‌علمای‌سده‌هفتم‌هجری‌در‌کتاب63

«4المنقذ‌من‌التقلید(.‌»__________________________________________________

(-‌از‌کتاب‌صیانة‌القرآن‌تألیف‌آیة‌الله‌معرفت‌نقل‌شد.1)‌،‌از‌کتاب‌التحقیق‌فی‌نفی‌التحریف‌جناب‌آقای‌میلانی‌61تا‌56(-‌از‌شماره‌2)

نقل‌شد.(-‌از‌کتاب‌القرآن‌الکریم‌و‌روایات‌المدرستین‌نقل‌شد.3)(-‌از‌کتاب‌سلامة‌القرآن‌من‌التحریف‌جناب‌آقای‌محمدی‌نقل‌شد.4)

‌26آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌نفری‌که‌ذکر‌شدند،‌در‌کتاب‌برهان‌63نفر‌از‌46همان‌طور‌که‌ملاحظه‌می‌شود،‌

‌روشن،‌یاد‌شده‌اند‌و‌در‌اثر‌تلاش‌و‌پیگیری‌مرحوم‌بروجردی،‌چند‌رساله‌کوتاه‌ارزنده‌نیز‌نگاشته‌شده‌است.‌نویسنده‌این‌سطور،‌پیشنهاد‌می‌کند‌که‌به‌پاس

‌خدمت‌بسیار‌ارزنده‌ای‌که‌آن‌مرحوم‌انجام‌داده‌است،‌کتاب‌وی‌با‌نظم‌و‌شکلیدر‌خور،‌تجدید‌چاپ‌گردد.

‌‌نفری‌که‌یاد‌شدند،63در‌این‌جا‌لازم‌می‌دانم‌یادآوری‌کنم‌که‌عبارت‌برخی‌از‌این‌‌دلالت‌واضحی‌بر‌آنچه‌مقصود‌مؤلف‌کتاب‌برهان‌روشن‌و‌کتاب‌های‌بعد‌بوده،‌ندارد؛‌بلکه‌از‌برخی‌از‌آنان،‌مانند‌علامه‌مجلسی‌و‌ملا‌صالح‌مازندرانی،‌قول‌به‌نقص‌قرآن،‌در‌جای‌دیگری‌نقل‌شده‌است‌و‌شاید‌لازم‌باشد‌با‌دقت‌در‌عبارات

آنان،‌بین‌این‌دو‌قول،‌فرق‌گذاشت:‌(‌از‌زمان‌عثمان‌که‌قرآن‌به‌صورت‌فعلی‌گردآوری‌شده،‌هیچ‌تغییری‌نکرده1

است.(‌از‌روز‌نزول‌قرآن،‌هیچ‌تغییر‌و‌حتی‌نقصی‌در‌قرآن‌مجید،‌پیدا‌نشده‌است.2

‌نظری‌که‌ما‌آن‌را‌صحیح‌می‌دانیم،‌قول‌دوم‌است؛‌زیرا‌قول‌اول،‌با‌این‌که‌در‌فاصله‌نزول‌و‌گردآوری،‌آیاتی‌حذف‌شده‌باشند‌و‌به‌اصطلاح،‌نقصی‌بر‌قرآن

‌‌نفری‌که63وارد‌شده‌باشد،‌منافات‌ندارد‌و‌این‌جانب‌حدس‌می‌زنم‌چند‌نفر‌از‌‌یاد‌شدند،‌به‌قول‌اول‌تصریح‌کرده‌اند،‌نه‌قول‌دوم-‌که‌مقصود‌ماست-‌و‌نیز‌قول‌به‌تواتر‌قرآن‌مجید‌که‌در‌برخی‌از‌این‌کتاب‌ها‌و‌رساله‌ها‌یاد‌شده،‌معلوم‌نیست

Page 21: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌که‌با‌قول‌به‌نقص‌قرآن‌مجید،‌منافات‌داشته‌باشد.‌لذا‌می‌بینیم‌برخی‌هم‌قائل‌به‌تواتر‌قرآن‌مجید‌شده‌اند‌و‌هم‌احتمال‌نقص‌قرآن‌مجید‌را‌به‌طور‌جزم‌رد

نکرده‌اند.‌چند‌کتاب‌دیگر‌تا‌این‌جا‌روشن‌شد‌که‌پیش‌از‌تألیف‌فصل‌الخطاب،‌دو‌رساله،‌یکی‌از‌شیخ‌حر‌عاملی‌و‌دیگری‌از‌محقق‌کرکی‌داشته‌ایم‌که‌اولی‌در‌اثبات‌تواتر

قرآن‌و‌دومی‌در‌27آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

اثبات‌عدم‌نقص‌قرآن‌مجید‌است‌و‌هیچ‌کدام‌چاپ‌نشده‌است.‌پس‌از‌تألیف‌فصل‌الخطاب،‌کتاب‌ها‌و‌رساله‌های‌زیر،‌در‌رد‌آن‌و‌یا‌در‌رد‌قول‌به

تحریف‌قرآن‌کریم،‌تألیف‌شد:-‌کشف‌الارتیاب،‌شیخ‌محمود‌معرب‌تهرانی‌)چاپ‌نشده(.1‌-‌رساله‌ای‌که‌خود‌حاجی‌نوری‌پس‌از‌انتشار‌کشف‌الارتیاب‌نوشته‌است‌)چاپ2

نشده(.‌-‌بحثی‌که‌علامه‌در‌مقدمه‌آلاء‌الرحمان‌مطرح‌کرده‌که‌در‌حکم‌رساله‌ای‌در3

این‌موضوع‌است.-‌تعلیقه‌علامه‌شعرانی‌بر‌فصل‌الخطاب.4‌-‌بحثی‌که‌آیة‌الله‌خویی‌در‌کتاب‌البیان‌مطرح‌نمود‌که‌در‌حکم‌رساله‌ای‌در‌این5

موضوع‌است.-‌برهان‌روشن‌حاج‌میرزا‌مهدی‌بروجردی.6‌-‌بحث‌بسیار‌مفصلی‌که‌حاج‌شیخ‌هادی‌تهرانی‌در‌کتاب‌محجة‌العلماء،‌در‌حدود7

یکصد‌صفحه‌دارد.‌-‌رسالة‌فی‌حفظ‌الکتاب‌الشریف‌عن‌شبهة‌القول‌بالتحریف،‌از‌مرحوم‌سید8

محمد‌حسین‌شهرستانی‌)چاپ‌نشده(.«1-‌رساله‌صاحب‌الذریعة،‌علامه‌شیخ‌آقا‌بزرگ‌تهرانی‌)چاپ‌نشده(.‌»9‌-‌رساله‌ای‌که‌علامه‌سید‌محمد‌حسین‌طباطبایی‌به‌درخواست‌مرحوم‌میرزا10

مهدی‌بروجردی‌نوشته‌است.-‌رساله‌ای‌که‌آقامیرزا‌مهدی‌شیرازی‌نگاشته‌است.11-‌رساله‌ای‌که‌آیة‌الله‌مرعشی‌نجفی‌نوشته‌است.12«2-‌رساله‌ای‌که‌آیة‌الله‌گلپایگانی‌نوشته‌است.‌»13

Page 22: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________(-‌نسخه‌خطی‌آن‌در‌دسترس‌است.1)(-‌این‌چهار‌رساله‌در‌کتاب‌برهان‌روشن،‌درج‌شده‌اند.2)

‌28آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-‌رساله‌آلاء‌الرحیم،‌تألیف‌حاج‌شیخ‌عبد‌الرحیم‌تبریزی،‌این‌رساله،‌چاپ‌شده14

است.‌-‌رساله‌ای‌که‌آیة‌الله‌حسن‌زاده‌آملی‌نوشته‌و‌در‌هشت‌رساله‌عربی‌ایشان15

به‌نام‌فصل‌الخطاب‌فی‌عدم‌تحریف‌کتاب‌رب‌الارباب،‌چاپ‌شده‌است.-‌افسانه‌تحریف،‌تألیف‌جناب‌آقای‌مهدوی‌فخر‌کرمانی‌به‌زبان‌فارسی.16-‌أکذوبة‌تحریف‌القرآن،‌تألیف‌آقای‌رسول‌جعفریان.17-‌التحقیق‌فی‌نفی‌التحریف،‌تألیف‌آقای‌سید‌علی‌حسینی‌میلانی.18-‌صیانة‌القرآن‌من‌التحریف،‌تألیف‌آقای‌شیخ‌محمد‌هادی‌معرفت.19-‌حقائق‌هامة‌حول‌القرآن‌الکریم،‌تألیف‌آقای‌سید‌جعفر‌مرتضی‌عاملی.20

بخشی‌از‌این‌کتاب،‌درباره‌موضوع‌عدم‌تحریف‌قرآن‌مجید‌است.«1-‌سلامة‌القرآن‌من‌التحریف،‌تألیف‌آقای‌دکتر‌محمدی.‌»21

‌در‌تمام‌این‌بیست‌و‌یک‌کتاب‌و‌رساله‌ارزنده،‌در‌پاسخ‌به‌بیش‌از‌هزار‌روایتی‌که‌در‌فصل‌الخطاب‌نقل‌شد،‌مطالبی‌قانع‌کننده،‌به‌صورت‌بسیار‌کوتاه‌و‌یا‌متوسط‌و‌یا‌مبسوط،‌یاد‌شده‌است؛‌اما‌در‌هر‌صورت،‌بیشتر‌با‌دسته‌بندی‌روایات‌و‌به‌صورت‌کلی‌پاسخ‌داده‌اند.‌تنها‌کتابی‌که‌این‌روایات‌را‌تک‌تک‌بررسی‌نموده،‌کتاب‌القرآن‌الکریم‌و‌روایات‌المدرستین‌آیة‌الله‌سید‌مرتضی‌عسکری‌است‌و‌این‌خصوصیت،‌باعث‌شده‌که‌این‌کتاب‌گران‌قدر،‌بر‌دیگر‌کتاب‌ها‌و‌رساله‌ها

‌برتری‌پیدا‌کند.‌این‌خدمت‌علامه‌عسکری،‌مانند‌سایر‌خدمات‌علمی‌و‌روشنگر‌ایشان،‌جای‌تقدیر‌فراوان‌دارد.‌البته‌در‌این‌کتاب،‌هزار‌و‌شصت‌روایت‌باب‌یازدهم‌و‌دوازدهم‌فصل‌الخطاب،‌مورد‌توجه‌بوده‌است‌که‌با‌استفاده‌از‌این‌بررسی‌گسترده،‌روایاتی‌هم‌که‌در‌آغاز‌فصل‌الخطاب‌یاد‌شده‌اند،‌پاسخ‌داده

«2می‌شوند.‌»__________________________________________________

‌(-‌این‌بیست‌و‌سه‌کتاب،‌به‌استثنای‌آنهایی‌که‌چاپ‌نشدن‌آنها‌یادآوری‌شد،1)چاپ‌شده‌اند‌و‌جز‌برهان‌روشن‌و‌افسانه‌تحریف،‌همه‌به‌زبان‌عربی‌اند.

Page 23: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌(-‌در‌آغاز‌فصل‌الخطاب،‌شصت‌روایت‌و‌در‌باب‌یازدهم‌آن‌نیز‌شصت‌روایت2)‌1120و‌در‌باب‌دوازدهم،‌هزار‌روایت‌نقل‌شده‌است.‌بنابراین،‌در‌مجموع‌شامل‌

روایت‌است.29آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

مصادر‌روایات‌فصل‌الخطاب‌

مصادر‌روایات‌فصل‌الخطابروایات‌فصل‌الخطاب،‌از‌حدود‌هفتاد‌کتاب،‌به‌این‌ترتیب‌نقل‌شده‌اند:

(.29-‌1از‌بیست‌و‌نه‌کتاب،‌از‌هر‌کدام،‌یک‌حدیث‌)ش-‌(.41-‌30از‌دوازده‌کتاب،‌از‌هر‌کدام،‌دو‌حدیث‌)ش‌

‌(‌از‌55و‌‌54به‌استثنای‌61-‌42از‌هجده‌کتاب،‌از‌هر‌کدام،‌سه‌تا‌ده‌حدیث‌)ش‌جوامع‌الجامع‌طبرسی،‌دوازده‌حدیث.

از‌المناقب‌ابن‌شهر‌آشوب،‌پانزده‌حدیث.از‌بصائر‌الدرجات‌صفار،‌هفده‌حدیث.

از‌تأویل‌الآیات‌شرف‌الدین‌نجفی،‌هجده‌حدیث.از‌تفسیر‌فرات‌الکوفی،‌بیست‌و‌نه‌حدیث.

از‌تفسیر‌ابن‌ماهیار،‌سی‌و‌نه‌حدیث.از‌تاریخ‌القرآن‌سعد‌بن‌عبد‌الله،‌پنجاه‌و‌نه‌حدیث.

از‌کافی‌شریف،‌هشتاد‌حدیث.از‌تفسیر‌القمی،‌هشتاد‌و‌هشت‌حدیث.

از‌مجمع‌البیان‌طبرسی،‌یکصد‌و‌پانزده‌حدیث.از‌کتاب‌القرائات‌سیاری،‌حدود‌سیصد‌و‌پنجاه‌حدیث.

اینک‌شرح‌آنها:‌«‌که‌ربطی‌به‌تحریف1(‌»432-‌اربعین‌جد‌ابو‌الفتوح‌رازی،‌یک‌حدیث‌)ش‌1

«2(.‌»295ندارد‌)ر.‌ک:‌فصل‌الخطاب،‌چاپ‌سنگی،‌ص‌

Page 24: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________(-‌همه‌ارجاعات‌پس‌از‌این‌به‌فصل‌الخطاب،‌به‌همین‌نسخه‌از‌کتاب‌است.1)‌(-‌شماره‌های‌یادداشت‌های‌این‌جانب،‌با‌شماره‌گذاری‌کتاب‌القرآن‌الکریم‌و2)

‌روایات‌المدرستین،‌گاهی‌اختلاف‌داشت.‌در‌این‌مقاله‌شماره‌ها‌مطابق‌این‌کتابیاد‌شد‌که‌مراجعه‌آسان‌باشد.

‌30آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌در271-‌الاستغاثة‌فی‌بدع‌الثلاثة،‌یک‌حدیث‌)ش‌2

(.319مجمع‌البیان‌هم‌به‌عنوان‌قرائت،‌یاد‌شده‌است‌)ص‌‌(‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌در‌مجمع271-‌اکمال‌الدین‌صدوق،‌یک‌حدیث‌)ش‌3

(.319البیان‌هم‌به‌عنوان‌قرائت،‌یاد‌شده‌است‌)ص‌‌(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است‌)ص971-‌الامالی‌سید‌مرتضی،‌یک‌حدیث‌)ذیل‌ش‌4

341.)‌(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است‌)به‌ص828«‌یک‌حدیث‌)ذیل‌ش‌1-‌تحف‌العقول‌»5

‌رجوع‌شود(.329‌(‌ربطی‌به‌تحریف‌ندارد‌)ص336-‌الثاقب‌فی‌المناقب‌ابن‌حمزه‌یک‌حدیث‌)ش‌6

286.)‌-‌حبل‌المتین‌سید‌شمس‌الدین‌رضوی‌که‌موضوعش‌معجزات‌معصومین‌)ع(7

‌است.‌در‌این‌کتاب،‌از‌تفسیر‌گازر‌و‌تفسیر‌منهج‌الصادقین‌نقل‌شده‌که‌آیه‌قوم‌هاد«‌این‌چنین‌بوده‌است: ما‌أنت‌منذر‌و‌لکل شریفه‌»إن

انما‌انت‌منذر‌لعباد‌و‌علی‌لکل‌قوم‌هاد‌که‌گویا‌شاعری‌با‌توجه‌به‌تفسیر‌آیه،‌آن‌را‌به‌این‌صورت‌به‌شعر‌درآورده‌است،

‌(.‌شماره295نه‌این‌که‌گفته‌شود‌آیه‌به‌صورت‌شعر،‌نازل‌شده‌است‌)ص‌‌است.434حدیث،‌

-‌الحق‌المبین‌شیخ‌جعفر‌کاشف‌الغطا.‌ایشان‌در‌این‌کتاب‌می‌نویسد:8‌صدرت‌من‌الاخباریین‌احکام‌غریبة‌و‌اقوال‌منکرة‌عجیبة،‌منها‌قولهم‌بنقص

‌القرآن،‌مستندین‌الی‌روایات‌تقضی‌البدیهة‌بتأویلها‌أو‌طرحها،‌و‌فی‌بعضها‌نقص‌ثلث‌القرآن‌أو‌ربعه‌و‌نقص‌أربعین‌اسما‌فی‌سورة‌تبت،‌منها‌أسماء‌جماعة‌من

المنافقین.سپس‌افزوده‌است:

Page 25: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌فی‌ذلک‌منافاة‌لبدیهة‌العقل‌لانه‌لو‌کان‌ذلک‌مما‌ابرزه‌النبی-‌صلی‌الله‌علیه‌وآله-‌و‌قرأه‌علی

__________________________________________________(-‌تحفة‌العقول‌در‌فصل‌الخطاب،‌غلط‌چاپی‌است.1)

‌31آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌المسلمین‌و‌کتبوه،‌لافتضح‌المنافقون‌و‌لم‌یکن‌النبی-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-

«1مأمورا‌بالستر‌علیهم‌...‌»‌(‌که‌لفظ‌تحریف‌در‌آن‌ذکر‌شده‌و33-‌الخصال‌شیخ‌صدوق،‌یک‌حدیث‌)ش‌9

(.241باید‌گفت‌که‌مقصود،‌تحریف‌معنوی‌است‌)ص‌(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است‌)274-‌دعائم‌الاسلام‌قاضی‌نعمان،‌یک‌حدیث‌)ش‌10279.)‌(‌که‌جنبه‌تفسیری‌دارد‌یا333-‌دلائل‌الامامةی‌طبری‌شیعی،‌یک‌حدیث‌)ش‌11

(.286احتمال‌تفسیری‌بودن‌آن،‌قوی‌است‌)ص‌‌(‌که‌لفظ‌»تحریف‌کتاب«31-‌زوائد‌الفوائد‌سید‌ابن‌طاووس،‌یک‌حدیث‌)ش‌12

‌و‌»تغییر‌سنت«‌در‌آن‌است‌و‌بقرینه‌تعبیر‌دوم،‌مقصود،‌تحریف‌معنوی‌است‌)ص241)‌-‌الانوار‌النعمانیة،‌سید‌نعمة‌الله‌جزائری‌هم‌همان‌حدیث‌زوائد‌الفوائد‌را‌نقل13

کرده‌است.‌(‌که‌جنبه‌تفسیری1035-‌صحیفه‌سجادیه،‌یک‌حدیث‌از‌مقدمه‌صحیفه‌)ش‌14

(.346دارد‌)ص‌‌(‌که‌یک‌جمله‌اش‌اختلاف‌قرائت‌و850-‌علل‌الشرائع‌صدوق،‌یک‌حدیث‌)ش‌15

(.331یک‌جمله‌اش‌تفسیر‌است‌)ص‌‌(‌که‌جنبه‌تفسیری278-‌غایة‌المرام‌سید‌هاشم‌بحرانی،‌یک‌حدیث‌)ذیل‌ش‌16دارد.‌(:‌»اللهم‌جدد‌به‌)المهدی-‌ع-(‌ما‌امتحی38-‌الغیبة‌شیخ‌طوسی،‌یک‌دعا‌)ش‌17

‌من‌دینک‌و‌أحی‌به‌ما‌بدل‌من‌کتابک«‌که‌هیچ‌دلالتی‌بر‌تحریف‌مورد‌بحث‌ندارد؛(.243بلکه‌مقصود،‌تحریف‌معنوی‌است‌)ص‌

‌(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است‌)ص466-‌الطرائف‌ابن‌طاووس،‌یک‌روایت‌)ش‌18298.)

__________________________________________________

Page 26: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌رجوع‌شود.‌مرحوم‌کاشف‌الغطا68(-‌به‌رساله‌الحق‌المبین،‌چاپ‌سنگی،‌ص‌1)در‌پایان‌این‌بحث،‌قولی‌را‌اختیار‌کرده‌است‌که‌شاید‌مورد‌قبول‌دیگران‌نباشد.

‌32آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-‌میر‌داماد‌در‌القبسات،‌در‌حاشیه‌این‌جمله‌از‌دیباچه‌کتاب:‌»و‌ابتعثه‌بالذکر19

‌«،‌آورده:‌ان‌الاحادیث‌من‌طرقنا‌و‌طرقهم‌متظافرة‌بانه‌کان1المحفوظ«‌»التنزیل:

انما‌انت‌منذر‌لعباد‌و‌علی‌لکل‌قوم‌هاد‌در‌شماره‌هفت،‌گفته‌شد‌که‌گویا‌شاعری‌یا‌یکی‌از‌ائمه‌)ع(‌با‌توجه‌به‌تفسیر‌آیه،‌این‌شعر‌را‌سروده‌اند‌و‌مقصود‌از‌»کان‌التنزیل«،‌باید‌همان‌تفسیر‌باشد‌به

این‌روایت‌که‌معنای‌تنزیل‌را‌روشن‌می‌کند،‌توجه‌کنید:‌عن‌الکافی‌فی‌قوله‌تعالی:‌»و‌ما‌ظلمونا‌و‌لکن‌کانوا‌أنفسهم‌یظلمون«،‌عن‌أبی‌الحسن‌الماضی،‌علیه‌السلام-‌قال:‌ان‌الله‌أعز‌و‌أمنع‌من‌أن‌یظلم‌و‌ینسب‌نفسه‌الی‌الظلم،‌و‌لکنه‌خلطنا‌بنفسه،‌فجعل‌ظلمنا‌ظلمه،‌و‌ولایتنا‌ولایته،‌ثم‌أنزل‌الله

بذلک‌قرآنا‌علی‌نبیه،‌فقال:‌»و‌ما‌ظلمونا‌و‌لکن‌کانوا‌انفسهم‌یظلمون«.(93،‌ص‌1قال‌الراوی:‌قلت:‌هذا‌تنزیل؟‌قال:‌»نعم«.‌)المیزان،‌ج‌

‌در‌این‌موضوع،‌کلامی‌هم‌در‌آینده‌از‌شرح‌الکافی‌ملا‌صالح‌مازندرانی‌نقلخواهیم‌کرد.

‌(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است717-‌کتاب‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌شریح،‌یک‌روایت‌)ش‌20(.319)ص‌(.280(‌که‌جنبه‌تفسیری‌دارد‌)ص‌285-‌کشف‌الغمه‌اربلی،‌یک‌حدیث‌)ش‌21‌(:‌»اللهم‌العن40-‌المزار‌شیخ‌مفید،‌یک‌جمله‌از‌زیارت‌امام‌حسین‌)ش‌22

‌الذین‌...‌حرفوا‌کتابک«‌که‌مقصود،‌به‌قطع‌یا‌به‌احتمال‌قوی‌تحریف‌معنوی‌است(.243)ص‌‌(‌که‌جنبه‌تفسیری‌دارد‌)ص1020-‌مشارق‌الانوار‌برسی،‌یک‌حدیث‌)ش‌23345.)-‌در‌أربعین‌اسعد‌اربلی‌هم‌همین‌حدیث،‌نقل‌شده‌است.24(‌که‌لفظ‌تحریف44-‌در‌المصباح‌کفعمی،‌یک‌جمله‌از‌دعایی‌نقل‌می‌کند‌)ش‌25

__________________________________________________‌(-‌نسخه‌ای‌که‌این‌جانب‌دیدم،‌چنین‌حاشیه‌ای‌نداشت‌و‌جمله‌متن،‌دلالت‌بر1)

عدم‌تحریف‌دارد:‌»الذکر‌المحفوظ«.

Page 27: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌33آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌دارد‌و‌مقصود،‌به‌قطع‌یا‌به‌احتمال‌قوی‌تحریف‌معنوی‌است.

-‌در‌البلد‌الامین‌کفعمی‌هم‌همین‌جمله‌نقل‌شده‌است.26‌(‌که‌لفظ‌تحریف‌دارد‌و‌مقصود47-‌مصباح‌الزائر‌ابن‌طاووس،‌یک‌حدیث‌)ش‌27

(.244یا‌محتمل‌قوی‌در‌مقصود‌از‌آن،‌تحریف‌معنوی‌است‌)ص‌-‌همین‌مطلب‌در‌المزار‌ابن‌مشهدی‌هم‌نقل‌شده‌است.28(.298(‌که‌اختلاف‌قرائت‌است‌)ص‌472-‌مناقب‌ابن‌شاذان‌یک‌حدیث‌)ش‌29‌(‌که‌اولی‌مربوط‌به‌آیه‌906و‌210-‌اصل‌عاصم‌بن‌حمید‌حناط،‌دو‌روایت‌)30

متعه‌است‌که‌مانند‌احادیث‌متعدد‌دیگر،‌شامل‌جمله‌»الی‌اجل‌مسمی«‌است.میرداماد،‌در‌حاشیه‌القبسات‌می‌گوید:

‌الاحادیث‌من‌طرقهم‌و‌طرقنا‌متظافرة‌بانه‌کان‌فی‌آیة‌المتعة:‌»فما‌اسمتعتم‌به‌منهن‌الی‌اجل‌مسمی«‌و‌قد‌کان‌مکتوبا‌فی‌مصحف‌ابن‌مسعود‌و‌کانا‌یقرء‌انه

کذلک.‌به‌نظر‌محققان،‌بسیاری‌از‌عباراتی‌که‌در‌مصحف‌ابن‌مسعود‌بوده،‌جنبه‌تفسیری‌و‌توضیحی‌داشته‌و‌این‌هم‌یکی‌از‌آن‌موارد‌است‌و‌مهم‌است‌که‌بدانیم‌همین‌موارد‌هم‌اختلاف‌قرائت‌دانسته‌شده‌است،‌نه‌این‌که‌به‌عنوان‌تحریف‌و‌نقص،

مطرح‌شده‌باشد.‌‌هم‌اختلاف‌قرائت‌است‌که‌در‌آیه‌چهارم‌سوره‌تحریم،906و‌روایت‌شماره‌

(.‌335و‌271»صغت«‌خوانده‌شود‌یا‌»ضاغت«‌)ص‌‌(‌که‌هر‌دو‌اختلاف‌قرائت‌و‌661و‌283-‌الامالی‌شیخ‌صدوق،‌دو‌روایت‌)ش‌31

(.‌280و‌315یا‌تفسیر‌است‌)ص‌‌‌از‌صدوق،‌بدون‌این‌که‌نام‌کتابی‌یاد‌745و‌744-‌دو‌حدیث‌هم‌با‌شماره‌های‌32

(.321شود،‌نقل‌شده‌که‌هر‌دو‌اختلاف‌قرائت‌است‌)ص‌‌(‌که‌هر‌دو‌جنبه‌تفسیری‌799و‌151-‌الامالی‌شیخ‌طوسی،‌دو‌روایت‌)ش‌33

(.‌263و‌327دارد؛‌گرچه‌به‌عنوان‌اختلاف‌قرائت‌هم‌مطرح‌شده‌است‌)ص‌متن‌روایت‌اول،‌این‌است:

سمعت‌جعفر‌بن‌محمد-‌علیهما‌السلام-‌یقرء‌»ان‌الله‌اصطفی‌آدم‌و‌نوحا‌و‌آل‌34آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ابراهیم‌و‌آل‌عمران‌و‌آل‌محمد‌علی‌العالمین«،‌قال‌هکذا‌نزلت.

Page 28: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ملا‌صالح‌مازندرانی،‌در‌ذیل‌روایتی‌از‌کافی‌)مانند‌همین‌روایت‌الامالی(‌که‌امامفرموده:‌»هکذا‌و‌الله‌نزلت‌علی‌محمد-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-«‌آورده‌است:‌لعل‌المراد‌هکذا‌نزلت‌لفظا‌فی‌القرآن‌أو‌نزلت‌معنی‌بتفسیر‌جبرئیل-‌علیه

السلام-‌بامر‌ربه‌و‌هو‌علی‌التقدیرین‌تنزیل‌لا‌تأویل.‌علامه‌شعرانی‌در‌ذیل‌این‌کلام،‌آورده‌است‌که‌این‌گفته‌ملا‌صالح،‌کلام‌دقیقی‌است‌که‌شایسته‌تأمل‌است‌و‌بنابراین،‌توهم‌این‌که‌هر‌جا‌امامان‌)ع(‌گفته‌اند:

‌»نزل‌هکذا«،‌مقصودشان‌تنزیل‌لفظی‌باشد،‌دفع‌می‌گردد؛‌زیرا‌به‌گفته‌ملا‌صالح،«1احتمال‌تنزیل‌معنوی‌هم‌هست.‌»

‌(‌که‌اولی‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌15و‌828-‌بشارة‌المصطفی،‌دو‌روایت‌)ش‌34(.‌239و‌237دومی‌دلالتی‌برخواسته‌صاحب‌فصل‌الخطاب‌ندارد‌)ص‌

‌(‌که‌هیچ‌کدام،‌130و‌139-‌کتاب‌العروس‌احمد‌بن‌علی‌قمی،‌دو‌روایت‌)ش‌35‌سند‌معتبر‌و‌نیز‌دلالت‌روشن‌بر‌مقصود‌مؤلف‌فصل‌الخطاب‌ندارد‌و‌نیز

(.259معارضاتی‌دارد‌که‌باید‌گفت:‌یکذب‌بعضها‌بعضا‌)ص‌‌(‌که‌در‌اولی‌آنچه‌709و‌210-‌از‌کتاب‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه،‌دو‌روایت‌)ش‌36

‌صاحب‌فصل‌الخطاب‌به‌آن‌تمسک‌جسته،‌معلوم‌نیست‌کلام‌امام‌)ع(‌باشد؛‌بلکه‌کلام‌صدوق‌است‌و‌دومی‌هم‌دلالت‌بر‌مقصود‌ندارد؛‌زیرا‌احتمال‌می‌دهیم‌امام‌)ع(،‌حکم‌رجم‌شیخ‌و‌شیخه‌را‌فرموده‌است‌و‌راوی،‌توهم‌کرده‌است‌که‌امام‌می‌خواهد‌بفرماید‌این‌جمله‌در‌قرآن‌بوده‌است.‌ضمنا‌در‌بحث‌نسخ‌تلاوت‌در‌این

(.‌319و‌270باره‌مطالبی‌هست‌که‌باید‌دقت‌شود‌)ص‌‌(‌که‌اولی‌اختلاف‌قرائت‌و‌395و‌855-‌قرب‌الاسناد‌حمیری‌دو‌روایت‌)ش‌37

(.‌293و‌331دومی‌تفسیر‌است‌)ص‌،2(.‌در‌رجال‌قهپایی‌)ج،‌‌16و‌15-‌الهدایة‌حسین‌بن‌حمدان،‌دو‌روایت‌)ش‌38

__________________________________________________.60،‌ص‌7(-‌ر.‌ک:‌شرح‌ملا‌صالح‌علی‌الکافی،‌ج‌1)

‌35آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌(‌آمده‌است:172ص‌

‌ابن‌غضائری‌درباره‌حسین‌بن‌حمدان‌گوید:‌»کذاب‌فاسد‌المذهب،‌صاحب‌مقالةملعونة‌لا‌یلتفت‌الیه«.نجاشی‌نیز‌می‌گوید:

کان‌فاسد‌المذهب،‌له‌کتب‌فیها‌تاریخ‌الائمة‌)ع(.

Page 29: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

(.237پس‌به‌متفردات‌آن،‌اعتباری‌نیست‌)ص‌‌(‌که‌دو‌42و‌‌1059و‌1035-‌الاقبال‌سید‌ابن‌طاووس،‌سه‌روایت‌)ش‌39

‌شماره‌اول،‌یک‌روایت‌است‌و‌سند‌معتبر‌ندارد‌و‌سومی‌از‌روایاتی‌است‌که‌به(.‌348و‌‌347و‌243احتمال‌قوی‌تحریف‌معنوی‌را‌عنوان‌می‌کند‌)ص‌

‌(‌که‌اولی‌668و‌‌166و‌112-‌سعد‌السعود‌سید‌ابن‌طاووس،‌سه‌روایت‌)ش‌40‌اختلاف‌قرائت‌یا‌تفسیر،‌و‌دومی‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌سومی‌نیز‌جنبه‌تفسیری

(.‌316و‌‌265و‌257دارد‌)ص‌‌(‌که‌هر‌دو‌از‌نظر‌سند،‌بی‌اعتبار‌است‌26و‌12-‌الغیبة‌نعمانی،‌دو‌روایت‌)ش‌41(.‌239و‌236)ص‌‌(‌که‌هر‌سه‌درباره‌آیه111-‌109-‌فلاح‌السائل‌ابن‌طاووس،‌سه‌روایت‌)ش‌42

‌شریف‌»حافظوا‌علی‌الصلوات‌و‌الصلاة‌الوسطی«‌است‌که‌جمله‌»و‌صلاة‌العصر«‌را‌اضافه‌دارد‌و‌گویا‌این‌اضافه،‌برای‌این‌است‌که‌»الصلاة‌الوسطی«‌را‌به‌»نماز‌عصر«‌تفسیر‌نکنند،‌نه‌این‌که‌مقصود،‌افتادن‌این‌جمله‌از‌قرآن‌مجید

(.256باشد‌)ص‌‌(‌که‌در‌روایت‌970و‌‌40و‌39-‌کامل‌الزیارات‌ابن‌قولویه،‌سه‌روایت‌)ش‌43

اول‌آمده‌است:عن‌أبی‌عبد‌الله‌)ع(‌فی‌قوله‌تعالی:‌»و‌اذا‌الموؤودة‌سئلت،‌بای‌ذنب‌قتلت؟«

قال:‌نزلت‌فی‌الحسین‌بن‌علی-‌علیهما‌السلام-آیا‌این‌روایت،‌دلالت‌بر‌تحریف‌دارد‌یا‌بیان‌مورد‌و‌تفسیر‌است؟!

‌و‌در‌روایت‌دوم‌و‌سوم،‌»تحریف«‌آمده‌که‌می‌تواند‌مقصود،‌تحریف‌معنوی‌باشد(.‌341و‌243)ص‌

‌36آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌(‌که‌اولی‌و‌دومی،‌2و‌‌613و‌230-‌کتاب‌سلیم‌بن‌قیس،‌سه‌روایت‌)ش‌44

‌جنبه‌تفسیر‌و‌بیان‌دارند.‌سومی‌هم‌که‌عبارتش‌این‌است:‌»کان‌)قرآن‌علی-‌ع-(‌ثمانیة‌عشر‌الف‌آیة«.‌یا‌همان‌طور‌که‌گفته‌شد،‌مقصود‌از‌آن،‌بیان‌و‌تفسیر‌و‌توضیح‌شأن‌نزول‌و‌از‌این‌قبیل‌مطالب‌است‌که‌در‌قرآن‌علی‌)ع(‌است‌و‌اینها‌تسامحا‌آیه‌شمرده‌شده‌اند،‌و‌یا‌این‌روایت،‌به‌طور‌قطع‌خلاف‌واقع‌است؛‌زیرا‌هیچ‌عاقلی‌نمی‌پذیرد‌که‌یازده‌هزار‌آیه‌از‌قرآن‌حذف‌شود‌و‌درصدی‌از‌این‌آیات،

(.‌311و‌‌272و‌233دهان‌به‌دهان‌نقل‌نشود.‌)ص‌‌(‌که‌در‌روایت‌44و‌‌37و‌36-‌مصباح‌المتهجد‌شیخ‌طوسی،‌سه‌روایت‌)ش‌45

اول‌آمده:

Page 30: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

اللهم‌انزل‌بهم‌باسک‌و‌نقمتک؛‌فانهم‌...‌حرفوا‌کتابک.و‌در‌روایت‌دوم‌آمده:

اللهم‌العن‌الذین‌بدلوا‌دینک‌و‌کتابک‌...و‌در‌روایت‌سوم‌آمده:

اللهم‌ان‌کثیرا‌من‌الامة‌ناصبت‌المستحفظین‌من‌الائمة‌...‌و‌حرفت‌الکتاب.‌بسیار‌روشن‌است‌تحریفی‌که‌به‌کثیری‌از‌امت‌نسبت‌داده‌می‌شود،‌تحریف‌معنوی‌است؛‌زیرا‌معنا‌ندارد‌که‌بسیاری‌از‌امت،‌قرآن‌را‌تحریف‌کرده‌باشند؛

‌چون‌آنان‌هم‌که‌مدعی‌این‌مطلب‌نادرست‌هستند،‌چنین‌ادعایی‌ندارند؛‌بلکه‌به(.‌243و‌242چند‌نفر‌نسبت‌می‌دهند‌)ص‌

‌(‌که‌اولی‌در‌45و‌‌48و‌1271-‌مهج‌الدعوات‌ابن‌طاووس،‌سه‌روایت‌)ش‌46‌مورد‌آیة‌الکرسی‌است‌روایاتش‌متعارض‌)یکذب‌بعضها‌بعضا(‌است‌و‌در‌دومی‌و

‌‌و244سومی‌نیز‌مقصود‌یا‌محتمل‌قوی‌در‌مقصود،‌تحریف‌معنوی‌است‌)ص‌(.‌259و‌243‌(‌که‌اولی‌دلالت‌بر‌181و‌35-‌بحار‌الانوار‌علامه‌مجلسی،‌دو‌روایت‌)ش‌47

‌مقصود‌صاحب‌فصل‌الخطاب‌ندارد‌و‌دومی،‌از‌کتابی‌بی‌اعتبار،‌نقل‌شده‌است(.‌266و‌242)ص‌

‌37آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌(.‌روایت‌871و‌‌840و‌‌171و‌15-‌تبیان‌شیخ‌طوسی،‌چهار‌روایت‌)ش‌48

چهارم‌)که‌راجع‌به‌آیه‌»و‌تجعلون‌رزقکم«‌از‌سوره‌واقعه‌است(‌این‌است:قال‌ابن‌عباس‌معناه:‌»و‌تجعلون‌شکرکم«‌و‌روی‌انه‌کان‌یقرؤها‌کذلک.

و‌در‌روایت‌سوم،‌این‌است:‌(‌قیل‌فی‌معناه‌قولان:‌أحدهما18»جائت‌سکرة‌الموت‌بالحق«‌)سورة‌ق/‌

‌»جائت‌السکرة‌بالحق«‌...‌و‌الآخر‌»جائت‌سکرة‌الحق‌بالموت«‌و‌هی‌قراءة‌اهلالبیت.

و‌در‌روایت‌دوم‌آمده:روی‌عن‌ابی‌عبد‌الله-‌علیه‌السلام-‌»و‌انتم‌مسلمون«.

با‌تشدید‌که‌در‌قرائت‌معروف،‌»مسلمون«‌بدون‌تشدید‌است.و‌روایت‌اول‌هم‌در‌مورد‌آیه‌»ان‌الله‌اصطفی‌آدم‌...«‌چنین‌است:

و‌فی‌قراءة‌اهل‌البیت‌»و‌آل‌محمد‌علی‌العالمین«.

Page 31: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌همان‌طور‌که‌ملاحظه‌می‌شود،‌این‌روایات،‌مربوط‌به‌اختلاف‌قرائت‌و‌تفسیر(.‌333و‌‌330و‌‌265و‌263است‌)ص‌

‌(‌که‌اولی‌و‌689و‌‌272و‌270-‌تهذیب‌الاحکام‌شیخ‌طوسی،‌سه‌روایت‌)ش‌49‌دومی‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌یا‌بیان‌و‌تفسیر‌است‌و‌سومی‌جنبه‌تفسیر‌و‌بیان

(‌279و‌‌278و‌317دارد‌)ص‌‌(‌که‌اولی‌و‌334و‌‌329و‌‌281و‌280-‌الیقین‌ابن‌طاووس،‌چهار‌روایت‌)ش‌50

‌دومی،‌اختلاف‌قرائت‌و‌یا‌بیان‌و‌تفسیر‌است‌و‌سومی‌و‌چهارمی،‌جنبه‌تفسیریدارد‌و‌از‌جهت‌سند‌هم‌بی‌اعتبار‌است.

‌(‌که‌در‌روایت‌دوم‌617و‌‌54و‌‌50و‌‌28و‌11-‌رجال‌الکشی،‌پنج‌روایت‌)ش‌51‌و‌سوم،‌واژه‌»تحریف‌کتاب«‌و‌»تحریف‌دین«‌آمده‌که‌مقصود،‌تحریف‌معنوی

‌است‌و‌در‌روایت‌چهارم،‌در‌مورد‌آیه‌شریفه‌»و‌کان‌ورائهم‌ملک‌یأخذ‌کل‌سفینةغصبا«‌آمده‌است:

«1»کل‌سفینة‌صالحة‌غصبا«‌هذا‌التنزیل‌من‌عند‌الله.‌»__________________________________________________

‌(-‌در‌برخی‌نسخه‌های‌رجال‌الکشی،‌کلمه‌»صالحة«‌بعد‌از‌»من‌عند‌الله«1)است.

‌38آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌(‌می‌گویند:77،‌ص‌2علامه‌بلاغی‌در‌تفسیر‌آلاء‌الرحمان‌)ج‌

‌ان‌جماعة‌من‌الصحابة‌کانوا‌یرسمون‌فی‌مصاحفهم‌ما‌یعلمونه‌انه‌التأویل‌المراد‌فی‌النزول،‌و‌یقولون‌هکذا‌انزل‌ای‌بالوحی‌بغیر‌القرآن‌علی‌رسول‌الله-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-‌و‌یدرجونه‌مع‌القرآن‌فی‌قراءتهم‌دفعا‌للشکوک‌او‌الجحود،‌کما‌روی‌فی‌الدر‌المنثور‌و‌غیره‌ان‌ابن‌مردویه‌فی‌تفسیره‌اخرج‌عن‌ابن‌مسعود‌قال:‌کنا‌نقرأ‌علی‌عهد‌رسول‌الله-‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله-‌»یا‌ایها‌الرسول‌بلغ‌ما‌انزل‌الیک‌من‌ربک‌ان‌علیا‌مولی‌المؤمنین«؛‌فادرج‌ابن‌مسعود‌فی‌الآیه‌ما‌کان‌یعلمه‌حین‌النزول‌من‌تاویلها‌المقصود‌بالنزول‌کما‌أخرج‌ابن‌ابی‌حاتم‌و‌ابن

‌مردویه‌و‌ابن‌عساکر‌عن‌ابی‌سعید‌الخدری‌ان‌الایة‌نزلت‌فی‌غدیر‌خم‌فی‌علیبن‌ابی‌طالب‌...

‌و‌روایت‌پنجم‌هم‌جنبه‌اختلاف‌قرائت‌یا‌بیان‌و‌تفسیر‌دارد‌و‌روایت‌اول‌هم‌ازحیث‌سند،‌اعتبار‌ندارد.

‌‌و‌765و‌‌612و‌217-‌تفسیر‌البرهان‌سید‌هاشم‌بحرانی،‌پنج‌روایت‌)ش‌52‌(‌که‌روایت‌پنجم،‌سند‌ندارد‌و‌گویا‌راوی،‌آیه‌ای‌را‌با‌آیه‌دیگر،‌اشتباه‌771و‌766

Page 32: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌کرده‌است؛‌زیرا‌آیه‌ای‌که‌این‌روایت‌درباره‌آن‌است،‌آیه‌هفتم‌سوره‌غافر‌استذین‌آمنوا«‌دارد،‌در‌حالی‌که‌جمله‌»و‌یستغفرون‌لمن‌فی ‌که‌»یستغفرون‌لل

«1الأرض«‌که‌در‌روایت‌آمده،‌در‌آیه‌پنجم‌سوره‌شوری‌است.‌»‌و‌روایت‌سوم‌و‌چهارم،‌تفسیر‌است‌و‌روایت‌دوم‌هم‌بیان‌و‌تفسیر‌و‌یا‌اختلاف

قرائت‌است‌و‌روایت‌اول‌هم‌سند‌معتبر‌ندارد.‌‌و‌739و‌‌114و‌‌113و‌112-‌معانی‌الاخبار‌شیخ‌صدوق،‌پنج‌روایت‌)ش‌53‌(‌که‌روایت‌اول‌و‌دوم‌و‌سوم،‌مربوط‌به‌آیه‌»حافظوا‌علی‌الصلوات‌و740

‌الصلاة‌الوسطی«‌است‌که‌عبارت‌»و‌صلاة‌العصر«‌را‌اضافه‌دارد‌و‌قبلا‌گفته‌شد‌که‌ظاهرا‌افزودن‌»و‌صلاة‌العصر«،‌برای‌رد‌کسانی‌است‌که‌»الصلاة‌الوسطی«

را‌به‌معنای‌نماز‌عصر‌دانسته‌اند.__________________________________________________

.645،‌ص‌3(-‌ر.‌ک:‌القرآن‌الکریم‌و‌روایات‌المدرستین،‌ج‌1)‌39آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌روایت‌سوم‌و‌چهارم‌هم‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌»إل‌یاسین«‌در‌آن،‌»آل‌یس«قرائت‌شده‌است‌و‌شاید‌هم‌جنبه‌تفسیری‌داشته‌باشد.

‌-‌از‌جوامع‌الجامع‌طبرسی،‌دوازده‌روایت‌نقل‌شده‌است‌که‌همه‌آنها‌اختلاف54‌‌و‌252و‌‌235و‌‌224و‌‌187و‌178قرائت‌است‌)جوامع‌الجامع،‌چاپ‌تبریز،‌ص‌

(.‌427و‌‌401و‌‌397و‌‌373و‌‌341و‌334‌-‌از‌مجمع‌البیان‌طبرسی‌هم‌صد‌و‌پانزده‌مورد‌در‌فصل‌الخطاب‌نقل‌شده‌که55

‌همه‌آنها‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌اگر‌دال‌بر‌تحریف‌بود،‌مرحوم‌طبرسی‌که‌تحریف‌،‌فن1را‌نپذیرفته‌است،‌و‌قرآن‌را‌مصون‌از‌تحریف‌می‌داند‌)مجمع‌البیان،‌ج‌

خامس‌از‌مقدمه(،‌این‌صد‌و‌پانزده‌مورد‌را‌نقل‌نمی‌کرد.‌نگارنده‌این‌سطور،‌تمام‌این‌موارد‌را‌از‌مجمع‌البیان‌چاپ‌اسلامیه،‌به‌این‌شرح،

‌‌و94،‌ص‌3؛‌ج‌‌498و‌‌484و‌433،‌ص‌2؛‌ج‌28،‌ص‌1استخراج‌کرده‌است:‌ج‌‌‌و‌70و‌50،‌ص‌5؛‌ج‌‌516و‌‌517و‌‌424و‌‌388و‌293،‌ص‌4؛‌ج‌‌242و‌236‌‌و‌315و‌279،‌ص‌6؛‌ج‌‌236و‌‌228و‌‌222و‌‌160و‌‌142و‌‌80و‌‌78و‌74‌‌و‌495و‌‌487و‌‌485و‌‌445و‌‌443و‌‌405و‌‌397و‌‌392و‌‌356و‌‌336و‌317‌‌153و‌‌139و‌‌133و‌‌110و‌‌85و‌‌79و‌‌63و‌‌61و‌‌50و‌‌27و‌6،‌ص‌7؛‌ج‌500‌‌326و‌‌321و‌‌308و‌271،‌ص‌8؛‌ج‌‌212و‌‌206و‌‌180و‌‌168و‌‌162و‌148و‌‌،9؛‌ج‌‌496و‌‌456و‌‌455و‌‌451و‌‌428و‌‌422و‌‌420و‌‌380و‌‌338و‌330و‌‌‌و‌143و‌‌131و‌‌106و‌‌104و‌‌102و‌‌99و‌‌84و‌‌82و‌‌56و‌‌49و‌‌49و‌46ص‌‌‌312و‌‌302و‌‌289و‌288،‌ص‌10؛‌ج‌‌227و‌‌224و‌‌218و‌‌206و‌‌203و‌209

Page 33: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌497و‌‌489و‌‌476و‌‌473و‌‌454و‌‌450و‌‌445و‌‌442و‌‌436و‌‌423و‌319و‌.‌536و‌‌533و‌‌528و‌‌525و‌‌503و‌500و‌‌‌891و‌‌742و‌‌710و‌564-‌عیون‌الاخبار‌الرضای‌شیخ‌صدوق،‌پنج‌روایت‌)ش‌56‌‌سوره‌تحریم،86(‌که‌اولی‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌»نسوق«‌در‌آیه‌661و‌

‌»یساق«‌خوانده‌شده‌است.‌دومی‌هم‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌شبیه‌آن‌در‌مجمع‌البیان‌به‌عنوان‌»قرائت‌شاذ«‌یاد‌شده‌و‌»إل‌یاسین«‌در‌روایت‌سوم،‌»آل

یاسین«‌خوانده‌40آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌شده‌و‌در‌چهارمی‌پس‌از‌»خیر‌من‌اللهو‌و‌من‌التجارة«،‌عبارت‌»للذین‌اتقوا«آمده‌که‌جنبه‌بیان‌و‌تفسیر‌دارد‌و‌روایت‌پنجم‌هم‌جنبه‌بیان‌و‌تفسیر‌دارد.

‌‌650و‌‌355و‌‌354و‌‌279و‌‌207و‌17-‌الاحتجاج‌طبرسی،‌هفت‌روایت‌)ش‌57‌(‌که‌بر‌اساس‌روایت‌دوم،‌در‌آیه‌تبلیغ،‌»فی‌علی‌بوده‌است.‌پس‌این743و‌

‌روایت‌بیان‌و‌تفسیر‌است.‌سومی‌و‌چهارمی‌هم‌از‌روایات‌اختلاف‌قرائت‌اند‌که‌در‌مجمع‌البیان‌هم‌یاد‌شده‌اند،‌و‌چهار‌روایت‌دیگر،‌بی‌سندند‌و‌اعتبار‌ندارند.‌البته

‌آن‌سه‌روایت‌هم‌بی‌سند‌است؛‌زیرا‌روایات‌الاحتجاج‌طبرسی،‌به‌طور‌کلی‌بی‌سند‌است‌و‌بنای‌مؤلف‌بر‌این‌بوده‌که‌چون‌عقل،‌محتوای‌روایات‌را‌تأیید‌می‌کند،‌نیاز‌به‌سند‌ندارد؛‌اما‌متأسفانه‌باید‌گفت‌در‌اثر‌غفلت‌مؤلف،‌این‌چند‌روایت‌و‌امثال‌آن-‌که‌از‌نظر‌عقل،‌مخدوش‌است-‌نیز‌در‌این‌کتاب‌آمده‌است.‌آیا‌عقل‌هیچ‌با‌انصافی‌می‌پذیرد‌که‌یک‌سوم‌قرآن‌از‌وسط‌آیه‌سوم‌سوره‌نساء

‌‌به‌نقل‌از‌الاحتجاج‌طبرسی‌آمده‌است؟!207افتاده‌باشد،‌آن‌طور‌که‌در‌روایت‌‌یعنی‌رسول‌خدا‌و‌ائمه‌هدی‌و‌مسلمانان،‌نسبت‌به‌قرآن‌مجید،‌این‌قدر‌بی‌تفاوت‌بودند‌که‌مثلا‌دو‌هزار‌آیه‌آن‌بیفتد‌و‌از‌حافظه‌همه‌حفاظ‌آن‌دوره‌قرآن‌مجید‌و

قاریان،‌محو‌شود؟!‌«‌)اصل‌بصائر،‌از‌سعد2«‌شیخ‌حسن‌بن‌سلیمان‌حلی‌»1-‌منتخب‌البصائر‌»58

‌‌و‌465و‌‌463و‌‌368و‌‌202و‌33بن‌عبد‌الله‌قمی‌است(،‌هفت‌روایت‌)ش‌‌(.‌در‌روایت‌اول،‌واژه‌»تحریف«‌آمده‌که‌بارها‌گفتیم‌باید‌مقصود‌از‌781و‌691

‌آن،‌تحریف‌معنوی‌باشد‌و‌دست‌کم‌نمی‌توان‌گفت‌که‌دلالت‌بر‌تحریف‌اصطلاحی‌دارد‌و‌روایت‌دوم،‌جنبه‌تفسیر‌و‌بیان‌دارد‌و‌»التائبون‌العابدون«‌در‌روایت‌سوم،‌»التائبین‌العابدین«‌قرائت‌شده‌و‌»مسلمین«‌در‌روایت‌چهارم،‌»مسلمین«‌)با

‌تشدید(‌خوانده‌شده‌و‌در‌روایت‌پنجم‌نیز‌اختلاف‌قرائت‌در‌»صراط‌علی«‌است‌وروایت‌ششم‌و‌هفتم،‌جنبه‌بیانی‌و‌تفسیری‌دارد.

‌و‌602و‌‌599و‌596-‌الاختصاص،‌منسوب‌به‌شیخ‌مفید،‌هشت‌روایت‌)ش‌59__________________________________________________

Page 34: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

(-‌این‌البصائر،‌غیر‌از‌بصائر‌الدرجات‌صفار‌است‌که‌بعدا‌یاد‌خواهد‌شد.1)(-‌از‌علمای‌قرن‌هشتم‌هجری‌است.2)

‌41آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌(‌که‌شش‌روایت‌اول،‌کلمه‌»و‌لا‌محدث«‌را‌1038و‌‌884و‌‌610و‌‌606و‌605‌‌سوره‌حج،‌اضافه‌دارد‌که‌جنبه‌بیانی‌دارد‌و‌در‌روایت‌هفتم‌و‌هشتم‌هم52در‌آیه‌

‌به‌عنوان‌اختلاف‌قرائت‌یاد‌شده‌و‌این‌روایات،‌از‌حیث‌سند‌هم‌قابل‌استنادنیستند.‌‌و‌383و‌‌340و‌‌197و‌‌178و‌‌143و‌26«‌نه‌روایت‌)1-‌تفسیر‌النعمانی،‌»60‌(.‌این‌نه‌روایت،‌نه‌قطعه‌از‌همان‌یک‌روایت‌مفصل‌است‌که‌947و‌‌497و‌424

سند‌معتبر‌ندارد‌و‌چند‌قطعه‌آن‌هم‌فقط‌اختلاف‌قرائت‌است.‌‌و157-‌تفسیر‌نهج‌البیان‌شیبانی‌)از‌تألیفات‌سده‌هفتم(،‌هشت‌روایت‌)ش‌61‌(‌که‌علاوه‌بر‌نداشتن‌سند‌801و‌‌747و‌‌387و‌‌361و‌‌286و‌‌162و‌159

‌معتبر،‌مربوط‌به‌اختلاف‌قرائت‌است؛‌گرچه‌در‌بعضی‌از‌آنها‌واژه‌»تحریف«‌همآمده‌است‌که‌گفتیم‌تحریف‌معنوی‌مقصود‌است.

‌‌و‌128و‌‌88و‌46-‌المناقب‌ابن‌شهر‌آشوب‌مازندرانی،‌پانزده‌روایت‌)ش‌62‌‌و‌930و‌‌573و‌‌479و‌‌471و‌‌470و‌‌469و‌‌441و‌‌352و‌‌331و‌‌282و‌177‌(‌که‌غیر‌از‌روایت‌اول‌و‌هفتم،‌همه‌درباره‌علی‌)ع(‌است‌که‌مثلا‌در‌969و‌948

‌آیه‌تبلیغ‌و‌امثال‌آن،‌لفظ‌»علی«‌بوده‌است‌که‌در‌تمام‌این‌موارد‌و‌نیز‌روایت‌هفتم‌آن،‌کلمه‌یا‌جمله‌اضافی،‌جنبه‌بیان‌و‌تفسیر‌دارد‌و‌در‌روایت‌اول‌هم‌لفظ‌»تحریف«‌آمده‌که‌بارها‌گفته‌شد‌مقصود،‌تحریف‌معنوی‌است‌و‌یا‌لااقل‌باید‌بپذیریم‌که‌ظهور‌و‌دلالت‌بر‌تحریف‌مورد‌بحث‌ندارد.‌ضمنا‌این‌روایات،‌سند‌یا

سند‌معتبر‌ندارند.‌‌و‌600و‌‌598و‌‌597و‌‌475و‌28-‌بصائر‌الدرجات‌صفار،‌هفده‌روایت‌)ش‌63‌‌و‌856و‌‌754و‌‌753و‌‌692و‌‌673و‌‌611و‌‌609و‌‌608و‌‌604و‌‌603و‌601‌‌سوره‌حج،52(‌که‌روایات‌سومی‌تا‌یازدهم،‌کلمه‌»و‌لا‌محدث«‌را‌در‌آیه‌1037

‌اضافه‌دارد‌که‌می‌تواند‌بیان‌تفسیر‌باشد‌و‌روایت‌سیزدهم‌هم‌جنبه‌تفسیری‌داردو‌روایت‌دوم‌و‌دوازدهم‌و‌چهاردهم‌تا‌هفدهم،‌اختلاف‌قرائت‌است.

-‌تأویل‌الآیات‌الباهرةی‌شرف‌الدین‌نجفی‌از‌علمای‌سده‌دهم،‌هجده‌روایت64__________________________________________________

‌(-‌نگارنده‌درباره‌این‌کتاب‌)یا‌روایت(‌مقاله‌ای‌دارد‌که‌در‌همین‌کتاب‌چاپ1)شده‌است.

Page 35: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌42آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌و‌1005و‌‌1004و‌‌941و‌‌938و‌‌935و‌‌916و‌‌843و‌‌811و‌‌653و‌278)ش‌‌(‌که‌این‌1034و‌‌1033و‌‌132و‌‌1018و‌‌1017و‌‌1016و‌‌1008و‌1006

روایات‌هم‌یا‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌یا‌جنبه‌بیان‌و‌تفسیر‌دارد.‌‌و‌147و‌‌87و‌‌59و‌‌58و‌57-‌تفسیر‌فرات‌الکوفی،‌بیست‌و‌نه‌روایت‌)ش‌65‌‌و‌693و‌‌662و‌‌639و‌‌482و‌‌474و‌‌473و‌‌326و‌‌325و‌‌324و‌‌323و‌277‌‌و‌10214و‌‌1013و‌‌1007و‌‌991و‌‌990و‌‌841و‌‌774و‌‌773و‌‌733و‌732(.‌1025و‌‌1024و‌1023

‌سه‌روایت‌اول،‌مفادش‌این‌است‌که‌آیات‌قرآن‌مجید،‌چند‌گروه‌اند‌و‌ربطی‌به‌‌سوره‌بقره،‌»فی90مسأله‌تحریف‌ندارد.‌در‌روایت‌چهارم‌آمده‌است‌که‌در‌آیه‌

‌علی«‌بوده‌است‌که‌گفته‌شد‌مقصود،‌بیان‌مورد‌نزول‌است‌و‌این‌قبیل‌موارد،‌احیانا‌اختلاف‌قرائت‌به‌حساب‌آمده‌اند‌و‌دو‌روایت‌آخر،‌اختلاف‌قرائت‌است‌و‌بقیه،‌همگی‌مانند‌روایت‌چهارم،‌مربوط‌به‌حضرت‌علی‌و‌اهل‌بیت‌)ع(‌است‌و

جنبه‌بیان‌و‌تفسیر‌دارد.‌تا‌این‌جا‌حدود‌سیصد‌و‌پنجاه‌روایت،‌اجمالا‌بررسی‌شد.‌سیصد‌و‌پنجاه‌روایت‌هم‌از‌پنج‌کتاب‌بعدی‌است‌که‌آنها‌هم‌مانند‌قبلی‌هاست‌)برای‌توضیح‌بیشتر‌به‌کتاب

علامه‌عسکری‌رجوع‌شود.(‌‌و‌ذیل‌74و‌‌73و‌‌69و‌‌68و‌‌9و‌‌8و‌‌7و‌6-‌تفسیر‌العیاشی،‌نود‌روایت‌)ش‌66‌‌148و‌‌102و‌‌99و‌‌98و‌‌91و‌‌90و‌‌85و‌‌79که‌در‌فصل‌الخطاب‌هست‌و‌74‌‌190و‌‌189و‌‌188و‌‌184و‌‌176و‌‌175و‌‌170و‌‌169و‌‌163و‌‌150و‌149و‌‌‌233و‌‌225و‌‌223و‌‌222و‌‌221و‌‌213و‌‌212و‌‌211و‌‌206و‌‌201و‌191و‌‌‌299و‌‌297و‌‌290و‌‌273و‌‌264و‌‌256و‌‌253و‌‌249و‌‌243و‌‌239و‌238و‌‌‌402و‌‌397و‌‌394و‌‌370و‌‌367و‌‌347و‌‌346و‌‌328و‌‌327و‌‌316و‌307و‌‌‌456و‌‌455و‌‌447و‌‌440و‌‌436و‌‌430و‌‌427و‌‌426و‌‌412و‌‌404و‌403و‌‌‌516و‌‌511و‌‌505و‌‌496و‌‌491و‌‌481و‌‌485و‌‌484و‌‌486و‌‌480و‌460و‌(.‌777و‌‌547و‌‌540و‌517و‌

‌43آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌و‌518و‌‌515و‌‌414و‌‌332و‌13-‌تفسیر‌ابن‌ماهیار،‌سی‌و‌نه‌روایت‌)ش‌67‌‌و‌696و‌‌666و‌‌663و‌‌654و‌‌636و‌‌615و‌‌592و‌‌569و‌‌534و‌‌533و‌524‌‌و‌772و‌‌769و‌‌764و‌‌763و‌‌762و‌‌758و‌‌737و‌‌736و‌‌735و‌‌734و‌705(.‌934و‌‌933و‌‌927و‌‌926و‌‌877و‌‌46و‌‌818و‌‌802و‌‌798و‌‌795و‌785‌‌و‌120و‌‌83و‌75-‌ناسخ‌القرآن‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌قمی،‌پنجاه‌و‌نه‌روایت‌)ش‌68‌‌و‌252و‌‌229و‌‌215و‌‌202و‌‌194و‌‌193و‌‌192و‌‌145و‌‌123و‌‌122و‌121

Page 36: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌و‌457و‌‌445و‌‌428و‌‌421و‌‌388و‌‌357و‌‌341و‌‌314و‌‌312و‌‌292و‌257‌‌و‌713و‌‌640و‌‌634و‌‌568و‌‌563و‌‌535و‌‌522و‌‌520و‌‌519و‌‌512و‌498‌‌و‌914و‌‌913و‌‌908و‌‌907و‌‌892و‌‌871و‌‌866و‌‌861و‌‌848و‌‌840و‌827(.‌1053و‌‌1052و‌‌1051و‌‌988و‌‌982و‌‌981و‌‌971و‌949‌‌54و‌‌53و‌‌52و‌‌53و‌‌6و‌‌5و‌‌4و‌1-‌الکافی‌شیخ‌کلینی،‌هشتاد‌روایت‌)ش‌69‌‌168و‌‌127و‌‌126و‌‌125و‌‌116و‌‌104و‌‌101و‌‌96و‌‌94و‌‌84و‌‌78و‌76و‌‌‌و‌244و‌‌241و‌‌236و‌‌231و‌‌228و‌‌227و‌ذیل‌آن‌و‌‌218و‌‌209و‌183و‌

‌‌و‌306و‌‌305و‌‌298و‌‌294و‌‌291و‌‌269و‌‌263و‌‌260و‌‌255و‌‌248و‌245‌‌و‌572و‌‌523و‌‌493و‌‌464و‌‌378و‌‌372و‌‌365و‌‌358و‌‌348و‌‌330و‌308‌‌و‌782و‌‌776و‌‌715و‌‌703و‌‌700و‌‌652و‌‌633و‌‌619و‌‌618و‌‌607و‌591‌‌و‌943و‌‌937و‌‌936و‌‌918و‌‌925و‌‌924و‌‌896و‌‌881و‌‌879و‌‌829و‌809(.‌1061و‌‌1040و‌‌1037و‌‌992و‌968‌‌و‌62و‌‌30و‌10-‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌القمی،‌هشتاد‌و‌هشت‌روایت‌)ش‌70‌‌و‌235و‌‌220و‌‌208و‌‌185و‌‌174و‌‌158و‌‌146و‌‌107و‌‌132و‌‌93و‌67‌‌و‌315و‌‌314و‌‌310و‌‌304و‌‌302و‌‌287و‌‌276و‌‌275و‌‌267و‌‌259و‌251‌‌و‌423و‌‌415و‌‌419و‌‌406و‌‌391و‌‌385و‌‌384و‌‌371و‌‌359و‌‌353و‌344‌‌و‌546و‌‌538و‌‌536و‌‌530و‌‌529و‌‌507و‌‌492و‌‌478و‌‌450و‌‌439و‌435‌‌668و‌‌665و‌‌660و‌‌655و‌‌637و‌‌635و‌‌629و‌‌6516و‌‌575و‌‌565و‌559‌و688و‌

‌44آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌و‌800و‌‌791و‌‌788و‌‌787و‌‌784و‌‌780و‌‌731و‌‌709و‌‌702و‌‌699و‌695‌‌و‌868و‌‌867و‌‌857و‌‌854و‌‌851و‌‌847و‌‌837و‌‌836و‌‌816و‌‌814و‌807(.‌1046و‌‌1030و‌‌1019و‌‌952و‌‌945و‌‌920و‌886

‌از‌این‌پنج‌کتاب،‌سیصد‌و‌پنجاه‌روایت‌نقل‌شده‌که‌با‌سیصد‌و‌پنجاه‌روایتی‌که‌از‌360شصت‌و‌پنج‌کتاب‌قبلی‌نقل‌شده‌بود،‌جمعا‌هفتصد‌روایت‌می‌شود.‌حدود‌روایت‌دیگر‌باقی‌می‌ماند‌که‌همه‌از‌کتاب‌القرائات‌سیاری‌نقل‌شده‌است.

‌به‌عبارت‌دیگر،‌یک‌سوم‌احادیث‌فصل‌الخطاب،‌از‌یک‌کتاب‌و‌یک‌سوم‌دیگر‌ازپنج‌کتاب‌و‌یک‌سوم‌بقیه‌از‌شصت‌و‌پنج‌کتاب،‌نقل‌شده‌است.

‌مؤلف‌فصل‌الخطاب‌برای‌مدعای‌خود،‌به‌دوازده‌دلیل‌تمسک‌جسته‌است‌که‌دلیل‌یازدهم‌و‌دوازدهم‌وی،‌هزار‌و‌شصت‌روایت‌است‌که‌شصت‌تای‌آن‌بهعنوان‌دلیل‌یازدهم‌و‌هزار‌تای‌آن‌به‌عنوان‌دلیل‌دوازدهم‌یاد‌شده‌است.

‌دلیل‌اول‌تا‌دهم‌وی،‌در‌کتاب‌کشف‌الارتیاب‌شیخ‌محمود‌معرب‌تهرانی‌و‌برخی‌کتاب‌های‌دیگر،‌به‌خوبی‌پاسخ‌داده‌شده‌اند‌و‌دلیل‌یازدهم‌و‌دوازدهم‌)یعنی‌همان

Page 37: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌هزار‌و‌شصت‌روایت(،‌نیاز‌به‌این‌داشتند‌که‌تک‌تک‌آنها‌بررسی‌گردد‌که‌این‌کار‌را‌هم‌علامه‌عسکری‌انجام‌داده‌است‌و‌این‌مقاله‌هم‌در‌همین‌راستا‌تدوین

گردید.

درباره‌اعتبار‌کتاب‌های‌حدیث‌

درباره‌اعتبار‌کتاب‌های‌حدیثمؤلف‌فصل‌الخطاب،‌در‌آغاز‌دلیل‌دوازدهم‌گوید:

‌اعلم‌ان‌تلک‌الاخبار‌منقولة‌من‌الکتب‌المعتبرة،‌التی‌علیها‌معول‌أصحابنا‌فی‌اثبات‌الاحکام‌الشرعیة‌و‌الآثار‌النبویة،‌الا‌کتاب‌القرائات‌لاحمد‌بن‌محمد‌السیاری،

فقد‌ضعفه‌أئمة‌الرجال.‌و‌سپس‌درصدد‌بر‌می‌آید‌که‌کتاب‌سیاری‌را‌هم‌از‌اعتبار‌برخوردار‌سازد.‌درباره‌بخش‌اول‌سخن‌ایشان،‌برخی‌از‌مؤلفان‌و‌ناقدان‌کتاب‌فصل‌الخطاب،‌این‌طور‌پاسخ‌داده‌اند‌که‌در‌میان‌هفتاد‌کتابی‌که‌مصدر‌فصل‌الخطاب‌است،‌تعدادی‌از

‌آنها‌از‌کتب‌معتبر‌نیستند.‌مثلا‌مرحوم‌میرزا‌مهدی‌بروجردی،‌کتاب‌سلیم‌بن‌قیسرا

‌45آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌مخدوش‌و‌بی‌اعتبار‌معرفی‌کرده‌و‌آیة‌الله‌محمد‌هادی‌معرفت،‌تفسیر‌القمی‌و‌چند‌مصدر‌دیگر‌را‌و‌علامه‌سید‌مرتضی‌عسکری،‌تفسیر‌فرات‌و‌چند‌مصدر‌دیگر

را.‌اما‌به‌نظر‌این‌جانب،‌رد‌کردن‌و‌بی‌اعتبار‌دانستن‌یک‌کتاب‌حدیثی‌سخنی‌قابل‌قبول‌نیست.‌همان‌طور‌که‌معتبر‌دانستن‌هیچ‌یک‌از‌کتب‌حدیثی،‌از‌دلیلی‌قانع

‌کننده‌برخوردار‌نیست.‌راه‌میانه‌و‌صحیح،‌این‌است‌که‌در‌مورد‌هر‌حدیث-‌در‌هر‌کتابی‌که‌باشد-،‌به‌بررسی‌بپردازیم؛‌اگر‌از‌هر‌راه‌به‌اعتبار‌حدیثی‌پی‌بردیم،‌به‌آن،‌ترتیب‌اثر‌دهیم‌و‌چنانچه‌به‌هر‌دلیلی‌به‌بی‌اعتبار‌بودن‌آن‌رسیدیم،‌از‌استدلال

‌به‌آن،‌پرهیز‌نماییم.‌بنابراین،‌به‌صرف‌این‌که‌حدیثی‌در‌کافی-‌که‌معتبرترین‌کتاب‌حدیثی‌ماست-‌نقل‌شده،‌نمی‌توان‌به‌آن‌اعتماد‌نمود.‌همان‌طور‌که‌اگر‌حدیث‌در‌بی‌اعتبارترین‌کتاب‌ها‌)مانند‌قراءات‌سیاری(‌نقل‌شده‌باشد،‌به‌صرف‌این‌که‌در‌آن‌کتاب‌است،‌نمی‌توان‌آن‌را‌رد‌کرد؛‌زیرا‌گاهی‌با‌قرائنی‌معلوم

‌می‌شود‌که‌فلان‌حدیث،‌گرچه‌در‌کتاب‌بی‌اعتباری‌)مانند‌تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام(‌نقل‌شده،‌معتبر‌است؛‌چنان‌که‌شیخ‌انصاری‌درباره‌حدیث‌»من‌کان‌من‌الفقهاء‌صائنا‌لنفسه‌...«‌که‌مصدرش‌تفسیر‌منسوب‌به‌امام

Page 38: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌عسکری‌)ع(‌است،‌فرموده‌»قرائن‌صدق‌دارد«‌و‌در‌همین‌کتاب‌قراءات‌سیاری‌روایاتی‌مانند:‌»القرآن‌واحد،‌نزل‌من‌عند‌رب‌واحد،‌الی‌نبی‌واحد،‌و‌لکنالاختلاف‌یجی‌ء‌من‌قبل‌الرواة«‌هست‌که‌نمی‌توان‌گفت‌بی‌اعتبار‌است.

بله‌صحیح‌است‌که‌مورد‌تک‌تک‌روایات،‌باید‌این‌مراحل‌طی‌شود:‌-‌کتابی‌که‌حدیث‌از‌آن‌نقل‌شده،‌استنادش‌به‌مؤلف‌ثابت‌باشد،‌نه‌این‌که‌فقط1

منسوب‌به‌او‌باشد‌)مانند‌الاختصاص‌منسوب‌به‌شیخ‌مفید(.‌-‌از‌زمان‌تألیف‌تا‌زمان‌ما،‌در‌کتاب،‌دخل‌و‌تصرف‌نشده‌باشد،‌نه‌مثل‌برخی2

‌از‌کتاب‌ها‌که‌به‌دلیل‌این‌که‌نسخه‌های‌مقابله‌شده‌آنها‌در‌اختیار‌نیست،‌وضعشان‌روشن‌نیست‌)مثل‌الطرائف‌ابن‌طاووس،‌که‌نسخه‌های‌متفاوتی‌دارد‌و

برخی‌از‌آنها‌مطالبش‌بیشتر‌از‌برخی‌دیگر‌است.(-‌روایت،‌سند‌داشته‌باشد‌و‌صحیح‌و‌موثق‌و‌قابل‌اعتماد‌باشد،‌نه‌مانند‌روایات3

‌46آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌تفسیر‌العیاشی‌و‌الاحتجاج‌طبرسی‌که‌همگی‌مرسل‌اند.

-‌روایت،‌مورد‌اعتراض‌علمای‌بزرگ‌سده‌های‌آغاز‌تدوین‌حدیث‌نباشد.4-‌روایت،‌معارضی‌که‌مانع‌حجیت‌آن‌باشد،‌نداشته‌باشد.5-‌دلالت‌روایت‌بر‌مقصود‌استدلال‌کننده،‌ظاهر‌و‌روشن‌باشد.6

‌اما‌در‌عین‌حال،‌گاهی‌اعتبار‌روایتی‌که‌سه‌خصوصیت‌اول‌را‌ندارد،‌با‌قرائنی‌احراز‌می‌گردد.‌بر‌این‌اساس،‌بررسی‌مصادر‌فصل‌الخطاب،‌به‌عنوان‌بررسی‌اعتبار‌آن‌کتاب‌ها‌لزومی‌ندارد.‌فقط‌در‌مورد‌کتاب‌سیاری‌که‌بخش‌دوم‌کلام

مؤلف‌فصل‌الخطاب‌است،‌لازم‌است‌نکاتی‌را‌مطرح‌سازیم.

درباره‌کتاب‌القراءات‌سیاری‌

درباره‌کتاب‌القراءات‌سیاری‌(‌حاجی‌نوری‌برای‌اثبات‌وثاقت‌سیاری‌و‌کتاب‌قراءات‌او‌به‌چند‌دلیل‌تمسک1

‌کرده‌است.‌یکی‌از‌آنها‌این‌که‌کلینی‌در‌کتاب‌شریف‌کافی،‌روایات‌فراوانی‌از‌اونقل‌کرده‌است.

‌‌ق،‌نامه‌ای‌به‌محضر‌آیة‌الله‌العظمی‌خویی‌)ره(1395نگارنده‌این‌مقاله‌در‌سال‌‌نوشتم‌و‌از‌ایشان‌خواستم‌که‌با‌مراجعه‌به‌کتاب‌معجم‌رجال‌الحدیث‌)که‌تا‌آن

Page 39: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تاریخ،‌بخشی‌از‌آن‌چاپ‌شده‌بود(،‌نشانی‌روایات‌کلینی‌از‌سیاری‌را‌برایمبنویسند.‌ایشان‌نامه‌را‌به‌»گروه‌رجال«،‌ارجاع‌دادند‌و‌آنها‌چنین‌پاسخ‌دادند:

‌مکتوب‌محترم‌آن‌جناب‌که‌متضمن‌سؤالی‌راجع‌به‌روایات‌ثقة‌الاسلام‌کلینی‌از‌سیاری‌بود،‌به‌این‌لجنه،‌ارجاع‌شد‌که‌پاسخ‌درخواستی‌تفصیلا‌در‌ذیل،‌ملاحظه

می‌شود:‌همان‌طور‌که‌استحضار‌دارید،‌سیاری،‌معاصر‌با‌شیخ‌کلینی‌نبوده‌است؛‌بلکه‌شیخ‌شیخ‌وی‌است‌و‌در‌نتیجه،‌تمام‌روایات‌کلینی‌از‌سیاری‌با‌واسطه‌است.

‌ترجمه‌سیاری‌در‌جلد‌دوم‌معجم،‌به‌عنوان‌احمد‌بن‌محمد‌بن‌سیار‌گذشت‌و‌نیز‌به‌عنوان‌»أحمد‌بن‌محمد‌السیاری«‌در‌کتب‌اربعه،‌پنج‌مورد‌روایت‌دارد‌که‌در

‌همان‌جلد،‌تحت‌عنوانش‌مذکور‌افتاده‌است‌و‌بقیه‌روایات‌وی‌به‌عنوان»السیاری«‌در‌مجلدات

‌47آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌القاب‌و‌کنیه‌ها-‌ان‌شاء‌الله‌تعالی-‌خواهد‌آمد.‌مجموع‌روایات‌وی‌)با‌تمام

‌عناوین(،‌در‌کتب‌اربعه،‌پنجاه‌و‌یک‌مورد‌است‌و‌سی‌و‌هشت‌مورد‌فقط‌در‌کافی‌‌مورد‌را‌مرقوم38به‌عنوان‌سیاری‌به‌ترتیب‌زیر‌موجود‌است:‌...‌)سپس‌نشانی‌

داشته‌اند(.‌بنابراین،‌کثرت‌روایت‌کافی‌از‌سیاری-‌که‌حاجی‌نوری‌گفته‌است-‌جای‌انکار‌ندارد؛‌اما‌واضح‌است‌که‌روایت‌کردن‌کلینی‌از‌شخصی‌که‌در‌کتب‌رجال،‌به

‌ضعف‌او‌تصریح‌شده،‌دلیل‌ثقه‌بودن‌شخص‌نمی‌شود؛‌زیرا‌چه‌بسا‌صاحب‌کافی،‌روایات‌ضعیف‌السند‌را‌به‌جهت‌این‌که‌از‌راه‌های‌دیگر‌به‌صدور‌آنها‌اطمینان‌پیدا

(‌آورده‌است:87،‌ص‌1کرده،‌نقل‌کرده‌باشد.‌لذا‌ممقانی‌هم‌در‌رجال‌)ج‌‌و‌العجب،‌کل‌العجب،‌من‌الشیخ‌الماهر‌المحدث‌المعاصر‌الحاج‌النوری-‌قدس‌سره-‌حیث‌انه‌رام‌اثبات‌وثاقة‌الرجل‌و‌الاعتماد‌علی‌کتابه‌باکثار‌الکلینی-‌ره-‌..‌الروایة‌عنه‌و‌...‌وجه‌التعجب‌انه‌رفع‌الید‌عن‌تصریحات‌من‌سمعت‌بضعفه‌بنقل

هؤلاء‌روایاته‌الذی‌هو‌فعل‌مجمل‌...‌به‌علاوه،‌معلوم‌نیست‌شیخ‌کلینی‌از‌کتاب‌قراءات،‌چیزی‌نقل‌کرده‌باشد‌تا

بگوییم‌قرینه‌بر‌اعتبار‌کتاب‌قراءات‌است.‌(‌در‌کتب‌رجال،‌سیاری‌را‌از‌اصحاب‌امام‌عسکری‌یا‌امام‌هادی‌و‌امام‌عسکری2

‌دانسته‌اند؛‌اما‌ابن‌ادریس‌در‌مستطرفات‌السرائر،‌او‌را‌از‌اصحاب‌امام‌هفتم‌و‌‌ق،‌ضبط‌کرده‌اند‌که368امام‌هشتم‌دانسته،‌و‌در‌برخی‌کتاب‌ها‌تاریخ‌وفات‌او‌را‌

‌این‌مطالب،‌با‌هم‌تهافت‌دارند‌و‌نیز‌نجاشی‌او‌را‌بصری‌دانسته‌و‌ابن‌غضائری،‌قمی،‌و‌کشی‌او‌را‌اصفهانی‌یا‌بصری‌دانسته‌اند‌و‌نیز‌به‌نوشته‌برخی‌از‌فضلا،

‌‌ق(‌داریم،‌که‌از‌فقها‌و268شخصی‌دیگر‌به‌نام‌احمد‌بن‌سیار‌بن‌ایوب‌)م‌

Page 40: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌محدثان‌اهل‌تسنن‌است‌که‌در‌تاریخ‌بغداد‌یاد‌شده‌و‌در‌برخی‌از‌کتاب‌ها‌این‌دو‌نفر‌با‌هم‌اشتباه‌شده‌اند‌و‌داستان‌زیر‌نیز‌در‌هدیة‌الاحباب‌محدث‌قمی‌از‌ابو

الحسن‌احمد‌بن‌ابراهیم‌سیاری‌شیعی‌نقل‌شده‌است:نقل‌عن‌خط‌الشهید‌الاول-‌ره-‌أنه‌قال‌ابو‌بکر‌بن‌حمید:‌قلت‌لابی‌عمر‌الزاهد

‌48آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌)الملقب‌بالمطرز‌الناصبی‌اللغوی(:‌»من‌هو‌السیاری؟«.‌قال:‌خال‌لی‌کان

‌رافضیا،‌مکث‌أربعین‌سنة‌یدعونی‌الی‌الرفض،‌فلم‌استجب‌له،‌و‌مکث‌اربعینسنة‌أدعوه‌الی‌السنة،‌فلم‌یستجب‌لی.

‌در‌برخی‌کتاب‌ها‌این‌داستان‌اشتباها‌به‌یکی‌از‌دو‌سیاری‌مذکور‌در‌قبل،‌نسبتداده‌شده‌است.

‌(‌کتاب‌قراءات‌سیاری،‌شاید‌به‌خاطر‌بی‌اعتبار‌بودن‌اکثر‌روایاتش،‌مورد‌توجه3‌محدثان‌قرار‌نگرفته‌و‌در‌طول‌هزار‌سال،‌در‌هیچ‌کتابی‌)جز‌منتخب‌البصائر‌که

‌دو‌روایت‌از‌آن‌نقل‌کرده(‌از‌قراءات‌سیاری‌چیزی‌نقل‌نشده‌است،‌تا‌پایان‌سده‌سیزدهم‌که‌حاجی‌نوری‌آن‌را‌یکی‌از‌مصادر‌فصل‌الخطاب‌خود‌قرار‌داده‌است‌و‌شاید‌از‌همین‌جهت،‌نسخه‌معتبری‌از‌آن‌در‌دست‌نیست.‌نسخه‌حاجی‌نوری‌که‌خود‌به‌مغلوط‌بودن‌آن‌تصریح‌کرده،‌فعلا‌در‌کتاب‌خانه‌مرکزی‌دانشگاه‌تهران‌است‌و‌نسخه‌مغلوط‌دیگری‌در‌کتاب‌خانه‌مدرسه‌فیضیه‌و‌نسخه‌سومی‌در

‌کتاب‌خانه‌مسجد‌جامع‌تهران‌و‌چهارمین‌و‌آخرین‌نسخه‌موجود‌آن‌در‌کتاب‌خانه‌آیة‌الله‌مرعشی‌است‌که‌شاید‌بهترین‌آنها‌باشد.‌مناسب‌است‌یکی‌از‌فضلا‌این

‌نسخه‌ها‌را‌تهیه‌و‌وضع‌این‌کتاب‌را‌روشن‌تر‌کند؛‌زیرا‌احتمال‌قوی‌دارد‌که‌بسیاری‌از‌سندهای‌یاد‌شده‌در‌این‌نسخه‌ها‌علاوه‌بر‌ضعیف‌بودن،‌از‌جهت‌دیگر

نیز‌مخدوش‌باشند.

نتیجه‌

نتیجه‌از‌بحث‌ها‌و‌نوشته‌هایی‌که‌درباره‌کتاب‌فصل‌الخطاب‌و‌روایات‌آن‌تاکنون‌انجام

شده،‌نتایج‌زیر‌به‌دست‌آمده‌است:‌-‌در‌کتاب‌های‌حدیث‌و‌تفسیر‌اهل‌سنت‌نیز‌از‌قبیل‌روایات‌فصل‌الخطاب،1

‌فراوان‌دیده‌می‌شود.‌پس‌نباید‌به‌دلیل‌وجود‌این‌روایات‌در‌کتب‌حدیث‌شیعه،‌شیعه‌را‌متهم‌به‌قول‌تحریف‌قرآن‌نمایند؛‌بلکه‌باید‌هم‌شیعه‌و‌هم‌سنی،‌عدم

Page 41: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اعتبار‌و‌یا‌عدم‌دلالت‌این‌قبیل‌روایات‌را‌بر‌تحریف،‌بیان‌کنند‌و‌هر‌دو‌در‌صیانتقرآن‌مجید

‌49آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌از‌تحریف،‌هم‌صدا‌باشند؛‌زیرا‌در‌غیر‌این‌صورت،‌ممکن‌است‌شیعیان‌هم‌قول‌تحریف‌قرآن‌کریم‌را‌به‌علت‌وجود‌این‌قبیل‌روایات‌در‌کتاب‌های‌تفسیر‌و‌حدیث

اهل‌تسنن،‌به‌آنان‌نسبت‌دهند.‌در‌این‌جا‌نکته‌بسیار‌مهمی‌هست‌که‌علامه‌عسکری‌آورده‌و‌این‌جانب،‌تاکنون‌این‌نکته‌را‌نشنیده‌و‌ندیده‌بودم‌و‌آن‌این‌که‌بسیاری‌از‌روایاتی‌که‌گفته‌شده

‌دلالت‌بر‌نقص‌قرآن‌مجید‌دارند،‌ممکن‌است‌از‌کتاب‌های‌اهل‌سنت‌به‌کتاب‌های‌شیعه‌راه‌پیدا‌کرده‌باشند.‌قرائن‌اثبات‌این‌مدعا‌را‌می‌توانید‌در‌کتاب‌القرآن

الکریم‌و‌روایات‌المدرستین،‌مطالعه‌فرمایید.‌-‌روایات‌مربوط‌به‌اختلاف‌قرائات،‌با‌روایاتی‌که‌خیال‌شده‌که‌دلالت‌بر‌تحریف2

‌قرآن‌دارند،‌خلط‌شده‌اند‌)مانند‌صد‌و‌چند‌موردی‌که‌در‌مجمع‌البیان‌به‌عنوان‌اختلاف‌قرائت،‌یاد‌شده‌اند‌و‌حاجی‌نوری،‌همه‌آنها‌را‌در‌فصل‌الخطاب،‌برای

اثبات‌مدعای‌خویش‌نقل‌کرده‌است(.‌البته‌اختلاف‌قرائت‌هم‌با‌این‌گستردگی‌که‌در‌کتاب‌های‌تفسیر‌شیعه‌و‌سنیمطرح‌است،‌مورد‌قبول‌برخی‌محققان‌نیست‌که‌نیاز‌به‌بحثی‌جداگانه‌دارد.

‌-‌به‌صرف‌این‌که‌برخی‌از‌این‌روایات‌در‌یک‌کتاب‌حدیث‌یاد‌شده‌اند،‌نمی‌توان3‌صاحب‌آن‌کتاب‌را‌از‌قائلان‌به‌نقص‌قرآن‌مجید‌نیست؛‌زیرا‌اولا‌نقل‌حدیث،‌همه

‌جا‌دلیل‌بر‌قبول‌آن‌نیست؛‌ثانیا‌دلالت‌حدیث‌نقل‌شده‌بر‌مطلب‌مورد‌ادعا،معلوم‌نیست‌مورد‌قبول‌صاحب‌کتاب‌باشد.

‌-‌کسانی‌که‌قائل‌به‌نقص‌قرآن‌مجید‌شده‌اند،‌اعم‌از‌محدثان‌و‌فقها،‌تحت‌تأثیر4‌کثرت‌عددی‌این‌روایات‌قرار‌گرفته،‌دقت‌کافی‌را‌مبذول‌نداشته‌اند؛‌وگرنه‌بر‌ایشان‌معلوم‌می‌شد‌که‌در‌این‌روایات،‌روایت‌تکراری‌فراوان‌است‌و‌غیر

‌مکررها،‌غالبا‌دلالت‌برخواسته‌آنان-‌که‌نقص‌و‌تحریف‌باشد-‌ندارند‌و‌بقیه،‌غالبا‌سند‌معتبر‌ندارند‌و‌در‌صورتی‌که‌سند‌معتبر‌داشته‌باشند،‌غالبا‌معارض‌دارند‌که‌به‌جهت‌تعارض،‌از‌حجیت‌می‌افتند‌و‌بقیه‌که‌تعداد‌کمی‌خواهد‌بود،‌به‌سبب

مخالفت‌با‌50آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌قرآن‌مجید،‌باید‌طرد‌شوند‌و‌در‌این‌میان،‌روایاتی‌که‌علم‌به‌کذب‌آنها‌داریم،‌نیزکم‌نیستند.

Page 42: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌مهم‌ترین‌مصدر‌روایات‌فصل‌الخطاب‌از‌حیث‌وسعت‌و‌کثرت،‌کتاب‌قراءات5‌سیاری‌است‌که‌به‌هیچ‌وجه‌نمی‌توان‌آن‌را‌از‌کتاب‌های‌حدیثی‌معتبر‌شیعه

دانست.‌این‌کتاب،‌با‌این‌که‌در‌سده‌سوم‌تألیف‌شده،‌ظاهرا‌تا‌سده‌یازدهم‌در‌دست

‌نبوده‌و‌به‌همین‌دلیل،‌در‌شمار‌مصادر‌بحار‌الانوار‌علامه‌مجلسی‌نیز‌قرار‌نگرفته‌است‌و‌از‌این‌رو،‌نمی‌توان‌با‌اطمینان‌گفت‌که‌این‌نسخه‌ها،‌همانی‌است‌که‌در‌سده‌سوم‌تألیف‌شده‌است.‌بعد‌از‌سده‌یازدهم‌نیز‌تا‌اواخر‌سده‌سیزدهم-‌که‌حاجی‌نوری‌آن‌را‌از‌مصادر‌فصل‌الخطاب‌قرار‌داده‌است-‌باز‌در‌هیچ‌کتابی‌از

آن‌حدیثی‌نقل‌نشده‌است.‌-‌از‌کتابهایی‌که‌در‌رد‌فصل‌الخطاب‌نگاشته‌شده‌و‌یکی‌از‌تهمت‌های‌برخی‌از6

‌مغرضان‌اهل‌تسنن‌را‌به‌شیعه‌مظلوم،‌پاسخ‌داده‌است،‌کتاب‌گران‌قدر‌القرآن‌الکریم‌و‌روایات‌المدرستین‌علامه‌عسکری‌است‌)هذه‌من‌علاه‌احدی‌المعالی،

فعلی‌هذه‌قفس‌ماسواها(.‌-‌در‌برخورد‌با‌کتاب‌های‌حدیث،‌راه‌میانه‌و‌منصفانه‌این‌است‌که‌تک‌تک‌روایات7

‌آن،‌مورد‌بررسی‌و‌دقت‌قرار‌گیرند‌و‌در‌صورت‌وثوق‌به‌صدور،‌مورد‌قبول‌قرار‌گیرند‌و‌در‌غیر‌این‌صورت،‌در‌مواردی‌رد‌شوند‌و‌در‌مواردی‌هم‌به‌آنها‌تمسک‌و‌استدلال‌نشود.‌این‌که‌کسانی‌مانند‌اخباری‌ها‌روایات‌یک‌کتاب،‌مانند‌کافی‌شریف

‌را‌تماما‌صحیح‌بدانند‌و‌یا‌در‌مقابل،‌به‌صرف‌این‌که‌در‌یک‌کتاب‌حدیثی‌چند‌حدیث‌غیر‌قابل‌قبول‌دیده‌شد،‌گفته‌شود‌این‌کتاب‌و‌روایات‌آن،‌مجعول‌و

ساختگی‌است،‌وجهی‌ندارد‌و‌این‌افراط‌و‌تفریط،‌زیانبار‌است.‌-‌در‌موضوع‌قضاوت‌در‌باب‌مؤلفان‌و‌عالمان‌نیز‌محور‌قضاوت‌در‌مورد‌هر‌یک8

‌از‌نظریات‌یا‌تألیفات‌آنان،‌باید‌»حق«‌باشد‌و‌پس‌از‌بررسی‌گفته‌شود‌که‌در‌میان‌تألیفات‌فلان‌مؤلف،‌کدام‌سودمند‌و‌تحقیقی،‌کدام‌بی‌ثمر‌و‌غیر‌محققانه،‌و

یا‌مضر‌51آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌زیانمند‌است.‌اگر‌نظر‌مرحوم‌شیخ‌صدوق‌در‌مورد‌»سهو‌النبی«‌مقبول‌نیست،‌فقط‌همین‌نظریه‌را‌باید‌مورد‌انتقاد‌و‌اعتراض‌قرار‌داد،‌نه‌این‌که‌به‌خاطر‌این

نقطه‌ضعف،‌تمام‌خدمات‌یک‌محدث‌جلیل‌القدر،‌مورد‌بی‌مهری‌قرار‌گیرد.‌بنابراین،‌در‌مورد‌حاجی‌نوری-‌که‌از‌مشایخ‌مشایخ‌ماست-‌نیز‌باید‌همین‌گونه‌داوری‌گردد؛‌یعنی‌از‌خدمات‌علمی‌و‌حدیثی‌وی‌قدردانی‌شود‌و‌در‌مورد‌فصل‌الخطاب،‌مورد‌ملامت‌قرار‌گیرد؛‌نه‌این‌که‌به‌دلیل‌این‌ضعف‌واضح‌و‌غیر‌قابل

اغماض،‌همه‌محسنات‌او‌را‌هم‌نادیده‌گرفت.

Page 43: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اصولا‌برای‌خواننده‌دقیق،‌قابل‌قبول‌نیست‌که‌بشنود‌استاد‌شهید‌مرتضی‌مطهری‌از‌حاجی‌نوری‌به‌سبب‌تألیف‌لؤلؤ‌و‌مرجان،‌آن‌همه‌تمجید‌کرده‌و‌در

‌مقابل،‌از‌قلم‌دیگری‌بخواند‌که‌حاجی‌نوری‌از‌شخصیت‌های‌مورد‌توجه‌حوزه‌های‌علمیه‌نبوده‌است.‌زیان‌این‌روش،‌این‌است‌که‌برخی‌گمان‌کنند‌هر‌جا‌ما‌نظر‌و‌کتاب‌کسی‌را‌پسندیدیم‌و‌مطابق‌نظر‌ما‌بود،‌او‌را‌به‌عرش‌اعلی‌می‌بریم‌و‌هر‌جا‌کتاب‌یا‌نظر‌او‌با‌ما‌موافق‌نبود،‌از‌عرش‌به‌فرش‌فرود‌می‌آوریم.‌پس‌باید‌در

داوری‌ها‌متوجه‌برخی‌پیامدها‌هم‌باشیم.‌-‌در‌نسبت‌دادن‌اقوال‌به‌افراد‌نیز‌باید‌آنچه‌را‌واقعیت‌دارد،‌نوشت‌و‌یا‌در9

‌صورت‌عدم‌مصلحت‌ذکر،‌سکوت‌کرد؛‌اما‌این‌که‌در‌مسأله‌ای‌که‌دو‌قول‌هست،‌یک‌قول‌را‌نادیده‌بگیریم‌و‌یا‌به‌قائلان‌یک‌قول‌اهمیت‌بدهیم‌و‌به‌قائلان‌قول‌دیگر‌اهمیت‌ندهیم،‌این‌هم‌عادلانه‌نیست‌و‌پیامد‌سوء‌آن،‌این‌است‌که‌گاهی‌دیگران،‌همان‌قول‌و‌قائلانی‌را‌که‌ما‌انکار‌کرده‌ایم،‌از‌کتاب‌ها‌استخراج‌می‌کنند‌و‌منتشر

می‌سازند.‌محور‌بحث‌ها‌باید‌حق‌و‌دلیل‌و‌استدلال‌متقن‌باشد.‌کثرت‌و‌قلت‌قائل،‌همه‌جا‌بر

مسأله‌تأثیرگذار‌نیست.‌-‌عصر‌ما‌عصر‌ارتباطات‌است‌و‌مانند‌گذشته‌های‌دور‌نیست‌که‌کسی‌چیزی10

‌می‌گفت‌و‌یا‌می‌نوشت‌و‌ده‌ها‌سال‌و‌بیشتر،‌در‌اختیار‌خود‌او‌باقی‌می‌ماند.‌بنابراین،‌نویسندگان‌و‌مؤلفانی‌که‌می‌دانند‌نوشته‌آنها‌منتشر‌خواهد‌شد،‌باید‌با

توجه‌به‌همه‌52آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌جوانب،‌آثاری‌به‌جامعه‌تقدیم‌کنند‌که‌مروج‌دین‌و‌اخلاق‌باشد؛‌نه‌این‌که‌خداینکرده‌به‌طور‌ناخودآگاه،‌قلمشان‌در‌تخریب‌دین‌و‌اخلاق‌به‌کار‌آید.

‌تألیف‌فصل‌الخطاب،‌از‌محدثی‌بزرگ‌مانند‌حاجی‌نوری،‌درس‌عبرتی‌است‌برای‌همه‌مؤلفان‌که‌با‌بصیرت‌کامل،‌متوجه‌آثار‌خوب‌و‌بد‌نوشته‌خود‌باشند.‌عصمنا

الله‌تعالی‌من‌الزلل!‌در‌شرح‌حال‌یکی‌از‌عالمان‌بزرگ‌معاصر‌خواندم‌که‌یکی‌از‌رساله‌های‌تألیفی‌خود‌را‌به‌مرحوم‌آیة‌الله‌حاج‌شیخ‌محمد‌حسین‌کاشف‌الغطا‌ارائه‌داد.‌آن

‌مرحوم،‌در‌آن‌رساله‌نوشت:‌»انتشار‌این‌رساله‌را‌مصلحت‌نمی‌دانم«.‌وی‌نظر‌خیرخواهانه‌آن‌بزرگوار‌را‌پذیرفت.‌آری!‌متدین‌بودن،‌ایجاب‌می‌کند‌که‌اگر‌ماه‌ها‌بلکه‌سال‌ها‌در‌تألیف‌و‌تدوین‌اثری‌تلاش‌و‌کوشش‌کردیم،‌اما‌متوجه‌شدیم‌که‌به‌جای‌ترویج‌دین‌خدا‌و‌اسلام‌و‌تشیع،‌ممکن‌است‌زیانبار‌باشد،‌اوراق‌دفتر‌خود‌را‌بشوییم،‌اگر‌در‌راه‌او‌هستیم.‌اللهم‌اجعلنا‌ممن‌تنتصر‌به‌لدینک‌و‌لا‌تجعلنا‌ممن

اعان‌علی‌محو‌دینک.‌آمین!

Page 44: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌53آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفاسیر‌شیعه‌

تفسیر‌نعمانی‌

اشاره

تفسیر‌نعمانییک‌کتاب‌با‌چهار‌عنوان‌ناسخ‌و‌منسوخ‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری

تفسیر‌محمد‌بن‌ابراهیم‌نعمانی‌کاتبمحکم‌و‌متشابه‌علم‌الهدی‌سید‌مرتضی

اولین‌کتاب‌در‌علوم‌قرآن‌منسوب‌به‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام(.301-‌299-‌ابو‌القاسم‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌بن‌ابی‌خلف‌اشعری‌قمی‌)متوفی‌1

‌یکی‌از‌محدثان‌و‌فقیهان‌شیعه‌امامیه‌و‌دارای‌تألیفات‌فراوانی‌است‌که‌در‌فهرست‌نجاشی‌و‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌یاد‌شده‌است.‌از‌تألیفات‌چاپ‌شده‌او‌»فرق‌الشیعه«‌یا‌»المقالات‌و‌الفرق«‌می‌باشد.‌و‌راویان‌بسیاری‌از‌او‌روایت

‌می‌کنند‌که‌از‌جمله‌آنها‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌قولویه‌صاحب‌کتاب‌»کامل‌الزیارات««1و‌برادر‌او‌علی‌بن‌محمد‌بن‌قولویه‌و‌پدرشان‌محمد‌بن‌قولویه‌است.‌»

‌«‌یاد‌شده‌است‌کتاب‌»ناسخ‌القرآن2یکی‌از‌تألیفات‌او‌که‌در‌فهرست‌نجاشی‌»و‌منسوخه‌و‌محکمه‌و‌متشابهه«‌می‌باشد.

علامه‌مجلسی‌درباره‌این‌کتاب‌گوید:‌رساله‌ای‌کهن‌یافتم‌که‌سندش‌چنین‌است:‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌قولویه‌از‌ابو‌القاسم‌سعد‌اشعری‌قمی‌رحمه‌الله-‌که‌همین

سعد__________________________________________________

‌‌چاپ‌جامعه‌مدرسین.‌فهرست177(-‌نگاه‌کنید‌به‌فهرست‌نجاشی،‌ص‌1)‌،‌چاپ‌سوم،‌مقدمه392،‌ص‌‌1چاپ‌نجف،‌الکنی‌و‌الالقاب،‌ج‌101طوسی،‌ص‌

Page 45: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌چاپ‌جدید.‌قاموس225،‌ص‌7المقالات‌و‌الفرق،‌چاپ‌تهران،‌اعیان‌الشیعه،‌ج‌‌چاپ‌اول.339-‌334،‌ص‌4الرجال،‌ج‌

.177(-‌فهرست‌نجاشی،‌ص‌2)‌56آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌مصنف‌رساله‌است-‌او‌گوید:‌مشایخ‌ما‌از‌اصحاب‌ما‌از‌امام‌صادق‌علیه‌السلامروایت‌کنند‌که‌آن‌حضرت‌گفت:‌امیر‌مؤمنان‌علی‌علیه‌السلام‌گفت:‌...

‌سپس‌علامه‌مجلسی‌چند‌صفحه‌ای‌از‌آن‌رساله‌کهن‌را‌با‌این‌دو‌عنوان:‌»باب‌التحریف‌فی‌الآیات«‌و‌»باب‌تألیف‌القرآن‌و‌انه‌علی‌غیر‌ما‌انزل‌الله‌عز‌و‌جل«

«1نقل‌می‌کند.‌»‌از‌این‌رساله‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری‌که‌احتمال‌دارد‌همان‌»ناسخ‌القرآن‌و

‌منسوخه‌و‌محکمه‌و‌متشابهه«‌باشد‌که‌در‌فهرست‌نجاشی‌یاد‌شده،‌تا‌آنجا‌کهنویسنده‌این‌مقال‌اطلاع‌دارد،‌قبل‌از‌بحار‌الانوار‌یاد‌نشده‌است.

‌علامه‌مجلسی‌در‌بخش‌معرفی‌مصادر‌بحار،‌این‌رساله‌را‌همان‌»ناسخ‌القرآن‌و‌منسوخه‌و‌محکمه‌و‌متشابهه«‌دانسته‌و‌نوشته‌است:‌»کتاب‌ناسخ‌القرآن‌و

‌منسوخه‌و‌محکمه‌و‌متشابهه«‌از‌شیخ‌ثقه‌جلیل‌القدر‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری‌...‌که‌در‌کتاب‌قرآن‌بحار‌به‌آن‌اشاره‌خواهد‌شد‌و‌کتاب‌»المقالات‌و

الفرق‌و‌اسماؤها‌و‌صنوفها«‌تألیف‌همان‌شیخ‌اجل‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌رحمه‌الله.‌»2»

‌علامه‌حاج‌شیخ‌آقا‌بزرگ‌تهرانی‌در‌ذریعه،‌همین‌رساله‌ناسخ‌القرآن‌...‌را‌یاد‌کرده‌و‌گفته:‌از‌عبارات‌علامه‌مجلسی‌بر‌می‌آید‌که‌نسخه‌ای‌از‌آن‌را‌داشته

‌«‌وی‌آنگاه‌همان‌مطلبی‌را‌که‌استادش‌حاج‌میرزا‌حسین‌نوری‌در3است.‌»‌مستدرک‌الوسائل‌یادآوری‌کرده‌چنین‌ذکر‌نموده‌است:‌در‌سند‌این‌رساله‌که‌قبلا‌از‌علامه‌مجلسی‌نقل‌شد‌باید‌قبل‌از‌»عن‌ابی‌القاسم«‌کلمه‌»عن‌اخیه«‌یا‌»عن‌ابیه«‌افتاده‌باشد،‌زیرا‌به‌تصریح‌نجاشی،‌ابو‌القاسم‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌قولویه‌جز‌در‌دو‌یا‌چهار‌حدیث،‌همیشه‌به‌توسط‌برادر‌یا‌پدر‌خود،‌از‌سعد‌بن‌عبد‌الله،

«4روایت‌کرده‌است.‌»__________________________________________________

.60،‌ص‌92(-‌بحار‌الانوار،‌ج‌1).15،‌ص‌1(-‌مأخذ‌سابق،‌ج‌2).8،‌ص‌24(-‌الذریعه،‌ج‌3)

Page 46: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌.‌الذریعه،178.‌فهرست‌نجاشی‌ص‌366-‌365،‌ص‌3(-‌مستدرک‌الوسائل،‌ج‌4).60،‌ص‌92،‌بحار‌الانوار،‌ج‌8،‌ص‌24ج‌

‌57آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌زنده‌بوده،307-‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌که‌از‌مشایخ‌شیخ‌کلینی‌است‌و‌تا‌سال‌2

‌تألیفات‌متعددی‌دارد‌که‌در‌فهرست‌ابن‌ندیم‌و‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌و‌فهرست‌«‌یاد‌شده‌است‌و‌یکی‌از‌آنها‌تفسیر‌قرآن‌مجید‌می‌باشد‌که‌به‌نام1نجاشی‌»

»تفسیر‌القمی«‌یا‌»تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم«‌مکرر‌چاپ‌شده‌است.‌«‌آنچه‌اینجا2بحث‌درباره‌این‌تفسیر‌خود‌مقاله‌ای‌جدا‌و‌مفصل‌می‌طلبد،‌»

‌می‌خواهیم‌یاد‌کنیم‌این‌است‌که‌در‌مقدمه‌این‌تفسیر‌پیش‌از‌شروع‌به‌تفسیر‌سوره‌حمد،‌مطالبی‌در‌بیان‌انواع‌آیات‌قرآن‌مجید‌در‌بیست‌و‌دو‌صفحه‌)چاپ

‌حروفی(‌ذکر‌شده‌است‌که‌می‌توان‌آن‌را‌رساله‌ای‌جداگانه‌در‌این‌موضوع‌بشمارآورد.‌-‌ابو‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌ابراهیم‌بن‌جعفر‌نعمانی‌کاتب،‌معروف‌به‌ابن‌ابی‌زینب3

‌یا‌ابن‌زینب‌نعمانی،‌از‌دانشمندان‌سده‌چهارم‌و‌نیز‌از‌شاگردان‌مرحوم‌شیخ‌«‌تألیفات‌او‌عبارتند‌از:‌کتاب‌الفرائض،‌3زنده‌بوده‌است‌»342کلینی‌تا‌سال‌

‌کتاب‌التسلی،‌کتاب‌الرد‌علی‌الاسماعیلیة،‌کتاب‌الغیبة‌و‌کتاب‌تفسیر‌القرآن‌لاهل‌«‌از‌این‌تألیفات،‌اثر‌چهارمی‌مکرر‌چاپ‌شده‌است‌و‌درباره‌پنجمی،4البیت.‌»

‌«‌و‌ظاهرا5صاحب‌وسایل‌و‌ریاض‌العلماء‌گفته‌اند:‌قطعه‌ای‌از‌آن‌را‌دیده‌ایم‌»مقصود‌آنها‌همان‌باشد‌که‌علامه‌مجلسی‌در‌بحار‌الانوار،‌درج‌کرده‌است.

‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌رساله‌ای‌در‌حدود‌صد‌صفحه‌درباره‌تقسیم‌بندی‌آیات‌قرآن«‌به‌روایت‌نعمانی‌در‌کتاب‌القرآن‌بحار‌الانوار‌درج‌نموده‌است‌و‌نیز‌وی6مجید‌»

__________________________________________________‌.‌فهرست‌طوسی،260،‌فهرست‌نجاشی،‌ص‌325(-‌فهرست‌ابن‌ندیم،‌ص‌1)

.115ص‌‌،‌مقاله‌پژوهشی‌پیرامون‌تفسیر‌قمی،‌سید32(-‌ر‌ک:‌کیهان‌اندیشه‌شماره‌2)

احمد‌موسوی.‌‌ه‌از‌مؤلف‌روایت‌شده‌است‌به342(-‌نسخه‌ای‌از‌غیبت‌نعمانی‌در‌سال‌3)

‌‌از‌یک79،‌ص‌‌16رجوع‌شود‌و‌در‌ذریعه‌ج‌9مقدمه‌غیبت‌نعمانی‌چاپ‌تبریز‌ص‌‌‌بوده342نسخه‌قدیمی‌غیبت‌نقل‌شده‌که‌فراغ‌مؤلف‌از‌این‌کتاب‌در‌سال‌

است.‌.‌روضات13،‌مقدمه‌غیبت‌نعمانی،‌چاپ‌صدوق،‌ص‌134(-‌معالم‌العلماء‌ص‌4)

.11.‌مقدمه‌غیبت‌نعمانی،‌چاپ‌تبریز،‌ص‌529الجنات‌ص‌

Page 47: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌،‌ص2،‌امل‌الآمل،‌ج‌14،‌ص‌5،‌ریاض‌العلماء،‌ج‌318،‌ص‌4(-‌الذریعه،‌ج‌5)332.‌‌هق‌همین‌رساله‌درج‌شده‌در‌بحار1396(-‌آقای‌حاج‌شیخ‌حسن‌فرید‌در‌سال‌6)

را‌به‌نام‌»معالم‌58آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

«1همین‌رساله‌را‌در‌جای‌دیگر‌به‌نام‌تفسیر‌نعمانی‌یاد‌کرده‌است.‌»‌-‌علامه‌مجلسی‌در‌ضمن‌معرفی‌مصادر‌بحار،‌و‌شیخ‌حر‌عاملی‌در‌آخر‌وسائل4

‌الشیعه‌و‌شیخ‌یوسف‌بحرانی‌در‌لؤلؤة‌البحرین،‌رساله‌ای‌به‌نام‌»المحکم‌و‌«‌و‌صاحب2(‌نسبت‌داده‌اند‌»436المتشابه«‌به‌سید‌مرتضی‌علم‌الهدی‌)م‌

‌وسائل‌برخی‌از‌مطالب‌این‌رساله‌را‌به‌مناسبتها‌در‌جای‌جای‌وسائل‌الشیعهآورده‌است.

‌مرحوم‌حاج‌میرزا‌حسین‌نوری‌در‌مستدرک‌الوسائل‌گوید:‌صاحب‌وسائل‌مطالب‌مربوط‌به‌فقه‌این‌رساله‌را‌در‌وسائل‌آورده‌است‌و‌من‌چیزی‌علاوه‌بر‌آنچه‌او‌آورده‌در‌آن‌نیافتم،‌از‌این‌رو‌نقل‌من‌از‌این‌کتاب‌در‌مستدرک‌الوسائل‌بسیار‌کم

«3بوده‌است.‌»‌مرحوم‌شیخ‌انصاری‌نیز‌در‌آغاز‌کتاب‌مکاسب،‌پس‌از‌نقل‌روایت‌مفصلی‌از

‌«‌گفته‌است:‌همین‌روایت‌را‌چند‌نفر‌از‌رساله‌محکم‌و‌متشابه4تحف‌العقول‌»‌«‌ولی‌در‌مصادر‌اولیه،‌مانند‌فهرست5سید‌مرتضی‌قدس‌سره‌نقل‌کرده‌اند‌»

‌نجاشی،‌کتابی‌به‌این‌نام‌در‌تألیفات‌مرحوم‌سید‌مرتضی‌یاد‌نشده‌است.‌این‌‌هجری‌قمری‌چاپ‌سنگی‌1312صفحه‌در‌سال‌128رساله‌به‌قطع‌جیبی‌در‌

‌شده‌و‌مصحح‌آن‌پشت‌صفحه‌اول‌نوشته‌است:‌کل‌مطالب‌این‌رساله‌از‌تفسیر«6نعمانی‌نقل‌شده‌است.‌»

‌-‌مرحوم‌سید‌حسن‌صدر‌در‌کتاب‌پر‌ارج‌»تأسیس‌الشیعة‌لعلوم‌الاسلام«‌یا5»شیعه

__________________________________________________التفسیر‌من‌کلام‌الامیر«‌با‌مقدمه‌ای‌سودمند‌منتشر‌ساخته‌است.

.97-‌1،‌ص‌‌93و‌ج‌60،‌ص‌92(-‌بحار‌الانوار،‌ج‌1)‌،‌لؤلؤة‌البحرین،‌ص39،‌ص‌20(-‌مأخذ‌سابق‌ج‌...‌ص‌...‌وسائل‌الشیعه،‌ج‌2)

322..365،‌ص‌3(-‌مستدرک‌الوسائل،‌ج‌3)

Page 48: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌نقل‌شده‌با‌آنچه‌در‌رساله‌محکم‌و244(-‌البته‌روایتی‌که‌از‌تحف‌العقول‌ص‌4)‌متشابه‌آمده‌آنقدر‌تفاوت‌دارد‌که‌می‌توان‌گفت‌شباهت‌آنها‌بسیار‌ضعیف‌است‌و‌گویا‌شیخ‌انصاری‌و‌صاحب‌حدائق‌و‌دیگران‌که‌روایت‌تحف‌العقول‌را‌به‌رساله‌محکم‌و‌متشابه‌هم‌نسبت‌داده‌اند‌خود‌به‌این‌رساله‌مراجعه‌نکرده‌اند‌که‌چنین

‌مراجعه‌شود.70،‌ص‌18اشتباهی‌رخ‌داده‌است.‌به‌حدائق‌ج‌.2(-‌مکاسب،‌ص‌5)‌(-‌این‌نسخه‌چاپی‌در‌کتابخانه‌عمومی‌مرحوم‌آیة‌الله‌مرعشی‌نجفی‌در‌قم6)

موجود‌است.‌59آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌پایه‌گذاران‌علوم‌اسلامی«‌می‌نویسد:‌نخستین‌کسی‌که‌آیات‌قرآن‌را‌تقسیم‌و‌تنویع‌کرده‌امیر‌مؤمنان‌علی‌علیه‌السلام‌بوده‌که‌آیات‌را‌به‌شصت‌نوع‌تقسیم

نموده‌و‌برای‌هر‌قسم‌شاهد‌و‌مثالی‌آورده‌است.‌وی‌سپس‌همین‌تفسیر‌نعمانی‌یا‌محکم‌و‌متشابه‌سید‌مرتضی‌را‌که‌شامل‌همان

«1روایت‌نقل‌شده‌از‌امیر‌مؤمنان‌علیه‌السلام‌است‌یاد‌کرده‌است.‌»‌رافعی،‌مؤلف‌کتاب‌»اعجاز‌القرآن«‌گویا‌این‌عبارت‌سید‌حسن‌صدر‌را‌دیده‌و‌آن‌را‌ادعایی‌بی‌اساس‌پنداشته‌و‌در‌این‌باره‌گفته‌است:‌شیعه‌این‌چنین‌پندارند‌که‌علی‌علیه‌السلام‌آیات‌قرآن‌را‌به‌شصت‌نوع‌تقسیم‌و‌برای‌هر‌قسم‌شاهدی

«2آورده‌است.‌»‌مرحوم‌سید‌محسن‌امین‌عاملی‌از‌چنین‌شیوه‌برخورد‌با‌شیعه‌و‌مکتب‌تشیع

‌ناراحت‌شده‌و‌گفته:‌چرا‌رافعی‌مطالبی‌را‌که‌از‌دیگران‌در‌ارتباط‌با‌قرآن‌نقلشده،‌تصدیق‌می‌کند،‌ولی‌در‌مورد‌این‌روایت‌تردید‌می‌نماید.

‌وی‌سپس‌سلسله‌سند‌خود‌را‌تا‌نعمانی‌و‌سلسله‌سند‌نعمانی‌را‌تا‌امام‌صادق‌و‌امیر‌مؤمنان‌علیهما‌السلام‌یاد‌نموده،‌و‌آنگاه‌فهرست‌شصت‌نوع‌را‌از‌تفسیر

‌نعمانی‌نقل‌می‌کند‌تا‌هم‌صحت‌ادعای‌سید‌حسن‌صدر‌معلوم‌گردد‌و‌هم‌دیگران«3در‌قضاوتهای‌خود‌بیشتر‌دقت‌و‌احتیاط‌کنند.‌»

-‌انواعی‌که‌برای‌آیات‌قرآن‌کریم‌در‌این‌رساله‌ها‌یاد‌شده‌به‌این‌شرح‌است:6‌*‌ناسخ‌و‌منسوخ:‌در‌ذیل‌این‌عنوان‌پانزده‌مورد‌از‌نسخ‌در‌ضمن‌بیش‌از‌سی‌آیه

یاد‌شده‌است.*‌نخستین‌سوره‌ای‌که‌در‌مکه‌و‌نیز‌اولین‌سوره‌ای‌که‌در‌مدینه‌نازل‌شده‌است.*‌محکم:‌آیه‌ای‌است‌که‌نسخ‌نشده‌باشد‌و‌تأویل‌آن‌در‌تنزیل‌آن‌باشد.‌چند‌آیه‌از

Page 49: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________.‌334و‌318(-‌تأسیس‌الشیعه،‌ص‌1)‌‌به‌نقل‌از‌مقدمه‌آقای‌فرید‌بر‌تفسیر‌نعمانی.‌ترجمه140(-‌اعجاز‌القرآن،‌ص‌2)

‌.‌در‌این‌ترجمه‌قسمت91فارسی‌اعجاز‌القرآن‌توسط‌مرحوم‌ابن‌الدین‌ص‌زننده‌کلام‌رافعی‌حذف‌شده‌است.

.93-‌90،‌ص‌1(-‌اعیان‌الشیعه،‌چاپ‌جدید،‌ج‌3)‌60آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

باب‌نمونه‌یاد‌شده‌و‌سپس‌اینطور‌آمده:‌»و‌کل‌ما‌یجری‌هذا‌المجری«.*‌متشابه:‌لفظی‌است‌که‌در‌معانی‌مختلف‌در‌قرآن‌به‌کار‌رفته‌است.*‌مثل‌ضلالت:‌چهارده‌آیه‌در‌این‌زمینه‌مورد‌استشهاد‌قرار‌گرفته‌است.*‌وحی:‌هشت‌قسم‌دانسته‌شده‌و‌از‌ده‌آیه‌در‌این‌بحث‌استفاده‌گردیده.

*‌خلق:‌بر‌چهار‌وجه‌است‌و‌به‌پنج‌آیه‌استشهاد‌شده‌است.*‌فتنه:‌فتنة‌الکفر‌و‌فتنة‌العذاب‌و‌فتنة‌المرض،‌به‌هفت‌آیه‌اشاره‌شده‌است.*‌قضاء:‌به‌ده‌معنی‌دانسته‌شده‌و‌از‌حدود‌بیست‌آیه‌بهره‌برداری‌شده‌است.

*‌نور:‌استعمالات‌نور‌در‌قرآن‌با‌عنوان‌کردن‌شانزده‌آیه‌بیان‌شده.*‌امة:‌به‌پنج‌معنا‌دانسته‌شده‌با‌استفاده‌از‌شش‌آیه.*‌کفر:‌پنج‌قسم‌دانسته‌شده‌با‌استفاده‌از‌ده‌آیه.

*‌شرک:‌به‌چهار‌وجه‌دانسته‌شده‌با‌بهره‌برداری‌از‌پنج‌آیه.*‌ظلم:‌به‌وجوه‌مختلف‌دانسته‌شده‌است‌با‌ذکر‌چند‌آیه.

*‌عام‌و‌خاص،‌با‌ذکر‌چهار‌نمونه‌برای‌عام.*‌آیاتی‌که‌ظاهرشان‌عام‌و‌مراد‌از‌آنها‌خاص‌است‌با‌استشهاد‌به‌یازده‌آیه.

*‌آیاتی‌که‌ظاهرشان‌خاص‌است‌و‌مراد‌از‌آنها‌عام‌است‌با‌ذکر‌دو‌آیه.*‌آیاتی‌که‌لفظ‌آنها‌ماضی‌و‌مراد‌از‌آنها‌مستقبل‌است‌با‌ذکر‌دو‌نمونه.

*‌آیاتی‌که‌دو‌گونه‌قرائت‌شده‌با‌ذکر‌ده‌نمونه.*‌آیاتی‌که‌مقداری‌از‌آنها‌نسخ‌شده‌نه‌همه‌آیه‌با‌استشهاد‌به‌دو‌آیه.

*‌آیات‌رخصت‌بعد‌از‌امر‌و‌نهی‌با‌آوردن‌چند‌مورد‌به‌عنوان‌شاهد‌و‌توضیح.

Page 50: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

*‌آیاتی‌که‌جدا‌جدا‌نازل‌شده‌و‌در‌کنار‌هم‌قرار‌گرفته‌است‌با‌ذکر‌ده‌آیه.‌*‌آیاتی‌که‌ظاهر‌لفظ‌آنها‌خبر‌و‌مراد‌از‌آنها‌حکایت‌قول‌دیگران‌است‌با‌استشهاد

به‌چهار‌آیه.*‌آیات‌شامل‌زجر‌و‌نهی‌با‌ذکر‌چهار‌آیه.*‌آیات‌شامل‌ترغیب‌با‌ذکر‌پنج‌نمونه.

‌61آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌*‌آیات‌شامل‌ترهیب‌با‌ذکر‌سه‌آیه.

‌*‌آیات‌قصص:‌قصص‌گذشتگان،‌قصص‌معاصرین‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وقصص‌آیندگان.

*‌آیاتی‌که‌تأویل‌آن‌در‌تنزیل‌آن‌است‌با‌ذکر‌یازده‌آیه.*‌آیاتی‌که‌تأویل‌آن‌با‌تنزیل‌آن‌است‌با‌ذکر‌هشت‌نمونه.

*‌آیاتی‌که‌تأویل‌آن‌قبل‌از‌تنزیل‌آن‌است‌با‌استشهاد‌به‌ده‌آیه.*‌آیاتی‌که‌تأویل‌آن‌بعد‌از‌تنزیل‌آن‌است‌با‌ذکر‌شش‌نمونه.*‌آیاتی‌که‌در‌آنها‌به‌قومی‌خطاب‌شده‌و‌مراد‌دیگران‌هستند.

*‌آیاتی‌که‌مقدم‌و‌مؤخر‌شده‌با‌ذکر‌چند‌آیه.‌)مقدمه‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم(*‌آیاتی‌که‌لفظ‌آنها‌جمع‌ولی‌معنایشان‌واحد‌است‌)علی‌بن‌ابراهیم(.

*‌آیاتی‌که‌لفظ‌آنها‌واحد‌است‌و‌معنایشان‌جمع‌است‌)علی‌بن‌ابراهیم(.‌*‌آیاتی‌که‌قسمتی‌از‌آنها‌در‌یک‌سوره‌و‌قسمت‌دیگر‌آنها‌در‌سوره‌دیگری‌است

)علی‌بن‌ابراهیم(.*‌آیاتی‌که‌به‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌خطاب‌شده‌و‌مراد‌دیگران‌هستند.

*‌آیات‌احتجاج‌بر‌ملحدین‌با‌ذکر‌دوازده‌نمونه.*‌آیات‌رد‌بر‌ثنویه.

*‌آیات‌رد‌بر‌زنادقه‌با‌ذکر‌چهار‌آیه.*‌آیات‌رد‌بر‌دهریه‌با‌ذکر‌پنج‌آیه.

*‌آیات‌رد‌بر‌نصاری.*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌زیاد‌شدن‌کفر‌و‌دارای‌مراتب‌بودن‌آن.

Page 51: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌مخلوق‌بودن‌جنت‌و‌نار.*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌بداء.

*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌ثواب‌و‌عقاب‌در‌دنیا‌و‌برزخ.*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌معراج.

*‌آیات‌رد‌بر‌جبریان.‌62آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌رجعت.*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌افضلیت‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بر‌همه‌پیامبران.

*‌آیات‌رد‌بر‌مشبهه.*‌آیات‌رد‌بر‌منکران‌رؤیت؟‌)علی‌بن‌ابراهیم(

*‌آیات‌متفق‌اللفظ‌و‌مختلف‌المعنی‌)علی‌بن‌ابراهیم(*‌رد‌بر‌اهل‌قیاس.

*‌رد‌بر‌منکران‌حدوث‌عالم.*‌ایمان‌و‌مطالب‌پیرامون‌آن.

‌*‌معایش‌العباد‌)همان‌حدیثی‌که‌در‌مکاسب‌شیخ‌انصاری‌به‌آن‌اشاره‌شدهاست(.

‌البته‌فهرست‌بالا‌با‌ترتیبی‌که‌در‌خود‌این‌رساله‌ها‌به‌کار‌رفته‌برابر‌نیست،‌یعنیدر‌این‌مقاله‌جهت‌نظم‌بهتر‌مقدم‌و‌مؤخر‌شده‌است.

-‌نمونه‌ای‌از‌مطالب‌قرآنی‌این‌رساله‌ها:7‌از‌علی‌علیه‌السلام‌پرسیدند:‌وحی‌در‌قرآن‌به‌چه‌معنی‌آمده‌است؟‌فرمود:‌وحی‌نبوت‌و‌رسالت،‌و‌وحی‌الهام‌و‌وحی‌اشاره،‌وحی‌تقدیر،‌وحی‌امر،‌وحی‌کذب،

«1وحی‌خبر.‌»ین‌من بی ا‌أوحینا‌إلیک‌کما‌أوحینا‌إلی‌نوح‌و‌الن ‌اما‌وحی‌نبوت‌و‌رسالت‌مانند‌آیه:‌»إن

(.163بعده‌...«‌)نساء/‌‌موسی‌أن‌أرضعیه‌...«‌)قصص/‌ (7وحی‌الهام‌مانند:‌»و‌أوحینا‌إلی‌أم

(11وحی‌اشاره‌مانند:‌»فخرج‌علی‌قومه‌من‌المحراب‌فأوحی‌إلیهم‌...«‌)مریم/‌‌سماء‌أمرها‌و‌قدر‌فیها‌اقواتها«‌)فصلت/‌ (12وحی‌تقدیر‌مانند:‌»و‌أوحی‌فی‌کل

Page 52: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ین‌أن‌آمنوا‌بی‌و‌برسولی«‌)مائده/‌ (111وحی‌امر‌مانند:‌»و‌إذ‌أوحیت‌إلی‌الحواری‌یوحی‌بعضهم‌إلی‌بعض«‌)انعام/‌ (112وحی‌کذب‌مانند:‌»شیاطین‌الإنس‌و‌الجن

__________________________________________________‌(-‌در‌نسخه‌چاپ‌سنگی‌رساله‌محکم‌و‌متشابه‌»خیر«‌با‌یاء‌خوانده‌می‌شود‌نه1)

»خبر«‌با‌باء.‌63آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌«‌مانند:‌»و‌جعلناهم‌أئمة‌یهدون‌بأمرنا‌و‌أوحینا‌إلیهم‌فعل‌الخیرات1و‌وحی‌خبر‌»کاة‌و‌کانوا‌لنا‌عابدین«.‌)انبیاء/‌ (73و‌إقام‌الصلاة‌و‌إیتاء‌الز

-‌نمونه‌ای‌از‌مطالب‌غیر‌قرآنی‌آنها:8باید‌امام‌شرائط‌زیر‌را‌داشته‌باشد:

الف:‌...‌سهو‌و‌نسیان‌نداشته‌باشد‌...‌ب:‌عالم‌ترین‌مردم‌به‌حلال‌و‌حرام‌الهی‌و‌نیز‌پاسخگوی‌نیازمندیهای‌دینی‌مردم

باشد،‌پس‌مردم‌به‌او‌نیازمند‌و‌او‌از‌مردم‌بی‌نیاز‌باشد.‌ج:‌شجاع‌ترین‌مردم‌باشد،‌زیرا‌او‌مرجع‌مؤمنان‌است‌که‌باید‌همه‌به‌او‌پناه‌ببرند،

پس‌اگر‌او‌در‌جنگ‌فرار‌کند‌مردم‌هم‌فرار‌خواهند‌کرد.‌د:‌سخی‌ترین‌مردم‌باشد،‌زیرا‌اگر‌بخل‌بر‌او‌غالب‌باشد‌از‌خرج‌بیت‌المال‌هم

بخل‌خواهد‌ورزید‌)و‌کارها‌تباه‌می‌شود(.‌ه:‌از‌همه‌گناهان‌معصوم‌باشد‌زیرا‌در‌غیر‌این‌صورت‌احتمال‌می‌رود‌مرتکب‌گناه‌شود‌و‌نیاز‌به‌کسی‌باشد‌که‌بر‌او‌حد‌جاری‌کند،‌پس‌او‌خود‌نیاز‌به‌امام‌خواهد

«2داشت‌و‌روا‌نیست‌که‌امام‌مأموم‌باشد‌و‌به‌امام‌دیگر‌نیاز‌داشته‌باشد.‌»‌-‌با‌رجوع‌و‌مطالعه‌این‌رساله‌ها‌روشن‌می‌شود‌که‌اینها‌در‌اصل‌یک‌رساله‌بوده9

‌و‌یا‌برخی‌مأخذ‌برخی‌دیگر‌قرار‌گرفته‌و‌یا‌مأخذ‌همه‌اینها‌کتاب‌دیگری‌بودهاست‌که‌با‌تصرف‌و‌تلخیص‌و‌تقدیم‌و‌تأخیر‌به‌صورت‌چند‌رساله‌در‌آمده‌است.علامه‌مجلسی‌فرموده:‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌در‌رساله‌»ناسخ‌و‌منسوخ«‌چنین‌آورده:

‌»روی‌مشایخنا‌عن‌اصحابنا‌عن‌ابی‌عبد‌الله‌علیه‌السلام‌قال‌امیر‌المؤمنینصلوات‌الله‌علیه:

‌انزل‌القرآن‌علی‌سبعة‌احرف‌کلها‌شاف‌کاف‌...«‌)عین‌عبارت‌صفحه‌چهاررساله‌نعمانی(

سپس‌علامه‌مجلسی‌فرماید:‌همان‌مطالب‌تفسیر‌نعمانی‌را‌تا‌آخر‌آورده‌و‌فقط

Page 53: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________‌(-‌مرحوم‌آیة‌الله‌شیرازی،‌در‌حاشیه‌بحار‌در‌ذیل‌این‌عبارت‌»وحی‌خبر«1)

‌،‌ص18فرموده‌اند:‌منظور‌از‌وحی‌خبر،‌اخبار‌به‌واسطه‌انبیاء‌است‌)بحار،‌ج‌255.)،‌چاپ‌آقای‌فرید.64(-‌تفسیر‌نعمانی،‌ص‌2)

‌64آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌ترتیب‌آنها‌را‌تغییر‌داده‌و‌مطالب‌را‌مبوب‌کرده‌و‌چند‌روایت‌هم‌در‌لابلای‌آن

«1افزوده‌است.‌»‌بنابراین‌به‌گواهی‌علامه‌مجلسی‌و‌نیز‌گواهی‌چند‌صفحه‌نقل‌شده‌از‌رساله‌سعد

بن‌عبد‌الله‌در‌بحار،‌این‌رساله‌با‌رساله‌نعمانی‌در‌معظم‌محتوا‌برابر‌است.‌همچنین‌با‌تطبیق‌مقدمه‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌با‌رساله‌نعمانی‌و‌محکم‌و‌متشابه‌منسوب‌به‌سید‌مرتضی‌روشن‌می‌شود‌که‌این‌مقدمه‌با‌آن‌رساله‌ها

خویشاوندی‌نزدیک‌دارد.‌حاجی‌نوری‌فرموده:‌مقدمه‌تفسیر‌قمی‌خلاصه‌ای‌از‌همان‌رساله‌نعمانی‌است.

«2»‌درباره‌رساله‌محکم‌و‌متشابه‌سید‌مرتضی،‌شیخ‌حر‌عاملی‌و‌شیخ‌یوسف‌بحرانی

‌«‌هر‌دو‌تصریح‌کرده‌اند‌که‌مطالبش‌تماما‌از‌تفسیر‌نعمانی‌گرفته‌شده‌است3»‌و‌بهترین‌گواه‌بر‌صدق‌این‌مدعا‌برابر‌بودن‌صد‌در‌صد‌رساله‌محکم‌و‌متشابه

چاپ‌شده،‌با‌رساله‌نعمانی‌چاپ‌شده‌است.‌-‌نویسنده‌حدس‌می‌زند‌تفسیر‌نعمانی‌که‌در‌معالم‌العلماء‌به‌نام‌»تفسیر10

‌القرآن‌لاهل‌البیت«‌یاد‌شده،‌دارای‌مقدمه‌ای‌بوده‌که‌فقط‌همان‌مقدمه‌به‌دست‌ما‌رسیده‌است.‌گواه‌این‌حدس‌عبارت‌اوائل‌رساله‌محکم‌و‌متشابه‌و‌رساله‌نعمانی‌است‌که‌چنین‌می‌باشد:‌»قال‌ابو‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌ابراهیم‌بن‌جعفر

النعمانی‌رضی‌الله‌عنه‌فی‌کتابه‌فی‌تفسیر‌القرآن‌حدثنا‌احمد‌بن‌...«.‌ظاهر‌این‌عبارت‌آن‌است‌که‌نعمانی‌تفسیری‌داشته‌که‌مطالب‌منقوله‌در‌این

رساله‌ها‌از‌آن‌تفسیر‌اخذ‌شده‌است،‌نه‌اینکه‌این‌رساله‌ها‌همان‌تفسیر‌او‌باشد.‌عبارت‌معالم‌العلماء‌این‌است:‌»ابو‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌ابراهیم،‌له‌تفسیر‌القرآن

‌«‌و‌آنطور‌که‌بعضی‌گفته‌اند‌مقصود،‌محمد‌بن4لاهل‌البیت‌علیهم‌السلام«‌»ابراهیم‌نعمانی‌است

__________________________________________________

Page 54: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

.60،‌ص‌92(-‌بحار‌الانوار،‌ج‌1).365،‌ص‌3(-‌مستدرک‌الوسائل،‌ج‌2).322،‌لؤلؤة‌البحرین،‌ص‌39،‌ص‌20(-‌وسائل‌الشیعه،‌ج‌3).134(-‌معالم‌العلماء،‌ص‌4)

‌65آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌که‌البته‌قطعی‌نیست.

و‌اینکه‌مرحوم‌حاجی‌نوری‌فرموده:‌سید‌مرتضی‌تفسیر‌نعمانی‌را‌تلخیص‌کرده‌»‌«‌اگر‌توجیهی‌داشته‌باشد‌همین‌است‌که‌ما‌حدس‌زدیم،‌یعنی‌سید‌مرتضی1

‌مقدمه‌تفسیر‌نعمانی‌را‌به‌صورت‌یک‌رساله‌تنظیم‌کرده‌است،‌گرچه‌نسبت‌این‌رساله‌به‌سید‌مرتضی‌از‌جهات‌عدیده‌بعید‌به‌نظر‌می‌رسد‌و‌باید‌مؤلف‌یا‌تلخیص

کننده‌یا‌راوی‌آن‌شخص‌دیگری‌غیر‌از‌علم‌الهدی‌باشد.‌-‌اگر‌بگوییم‌مأخذ‌همه‌این‌رساله‌ها‌کتابی‌دیگر‌بوده،‌مشکلی‌در‌بین‌نیست،11

‌اما‌اگر‌گفتیم‌یکی‌از‌همین‌رساله‌ها‌اصل‌و‌بقیه‌از‌آن‌اخذ‌شده‌است،‌باید‌به‌این‌سؤال‌پاسخ‌دهیم‌که‌کدام‌رساله‌اصل‌بوده‌است؟‌بنظر‌می‌رسد‌رساله‌نعمانی‌یا‌رساله‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اصل‌بوده‌و‌آن‌دو‌دیگر‌فرع،‌زیرا‌مرحوم‌سید‌مرتضی-

‌بنابر‌اینکه‌رساله‌محکم‌و‌متشابه‌را‌به‌او‌نسبت‌دهیم-‌از‌نظر‌زمان‌متأخر‌بوده،‌و‌مقدمه‌تفسیر‌قمی‌تلخیصی‌بیش‌نیست‌و‌نمی‌تواند‌مأخذ‌رساله‌های‌مفصل‌تری

باشد.‌-‌اینکه‌این‌رساله‌به‌نام‌»محکم‌و‌متشابه«‌و‌یا‌»الناسخ‌و‌المنسوخ«12

‌نام‌گذاری‌شده،‌ظاهرا‌به‌این‌جهت‌است‌که‌در‌آغاز‌رساله‌نعمانی‌و‌محکم‌ومتشابه‌چنین‌آمده:

‌»اعلموا‌رحمکم‌الله‌انه‌من‌لم‌یعرف‌من‌کتاب‌الله‌عز‌و‌جل‌الناسخ‌من‌المنسوخو‌الخاص‌من‌العام‌و‌المحکم‌من‌المتشابه‌...«.

‌و‌علی‌القاعده‌آغاز‌رساله‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌نیز‌همین‌طور‌بوده‌است‌که‌متأسفانه‌نسخه‌آن‌در‌اختیار‌نیست‌تا‌مراجعه‌شود.‌بنابراین‌گفتاری‌که‌در‌ریحانة

‌الادب‌خیابانی‌نقل‌شده‌مبنی‌بر‌اینکه‌تفسیر‌نعمانی‌فقط‌در‌تفسیر‌ناسخ‌و‌«‌صحیح‌نیست‌و‌گویا‌صاحب‌این2منسوخ‌آیات‌قرآنی‌است‌نه‌تمام‌قرآن،‌»گفتار‌از‌نام‌رساله‌به‌اشتباه‌افتاده‌است.

‌-‌مطالب‌این‌رساله‌ها-‌جز‌در‌مقدمه‌تفسیر‌قمی-‌به‌عنوان‌روایت‌از‌امام13‌صادق‌از‌امیر‌مؤمنان‌علیهما‌السلام‌نقل‌شده‌است،‌اما‌با‌دقت‌و‌بررسی‌کامل

Page 55: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌روشن‌می‌گردد‌که‌همه‌مطالب‌این‌رساله‌ها‌نمی‌تواند‌روایت‌منقول‌از‌معصومینباشد،‌یعنی‌قسمتی‌از

__________________________________________________.365،‌ص‌3(-‌مستدرک‌الوسائل،‌ج‌1).348،‌ص‌7(-‌ریحانة‌الادب،‌ج‌2)

‌66آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌مطالب،‌یا‌روایت‌نیست‌و‌یا‌روایت‌بی‌اعتبار‌است،‌البته‌برای‌اثبات‌این‌مدعا

بحث‌گسترده‌ای‌لازم‌است‌که‌باید‌در‌مقاله‌ای‌جداگانه‌پیگیری‌شود.‌آنچه‌به‌نظر‌می‌رسد‌این‌است‌که‌این‌رساله‌ها‌تألیف‌یکی‌از‌دانشمندان‌شیعه‌و‌آشنایان‌با‌قرآن‌و‌تفسیر‌بوده‌و‌احیانا‌از‌روایات‌معصومین‌در‌نوشته‌خود‌بهره

‌برده‌است.‌یکی‌از‌شواهد‌این‌گفتار‌این‌است‌که‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌خلاصه‌ای‌از‌همین‌مطالب‌را‌بدون‌استناد‌به‌معصوم-‌بلکه‌با‌استناد‌به‌خود-‌یاد‌کرده‌است.

«1»‌به‌عبارت‌دیگر‌بخشی‌از‌این‌رساله‌ها‌روایت‌منقوله‌از‌معصومین‌علیهم‌السلام‌و‌بخشی‌از‌آنها‌اثر‌فکری‌و‌قلمی‌برخی‌از‌محدثان‌بزرگ‌شیعه‌است‌و‌از‌همین‌جهت‌هم‌بسیار‌بعید‌به‌نظر‌می‌رسد‌که‌یکی‌از‌این‌رساله‌ها‌تألیف‌مرحوم‌سیدمرتضی‌باشد،‌زیرا‌سبک‌کارهای‌علمی‌او‌با‌سبک‌محدثان‌تفاوت‌فاحش‌دارد.

‌-‌به‌نظر‌محققان،‌روایات‌یاد‌شده‌در‌این‌قبیل‌رساله‌ها‌را‌که‌از‌نظر‌استناد‌به14‌مؤلفی‌که‌به‌او‌نسبت‌داده‌می‌شود‌و‌نیز‌از‌جهت‌صحت‌سند،‌مورد‌تردید‌است،‌نه‌می‌توان‌به‌طور‌کلی‌پذیرفت‌و‌نه‌صحیح‌است‌که‌به‌طور‌کلی‌رد‌کرد،‌بلکه‌باید‌با‌بررسی‌و‌تحقیق‌در‌متون‌آنها‌و‌با‌توجه‌به‌قرائن‌صدق‌و‌کذب،‌صحیح‌و

‌ضعیف‌و‌احیانا‌مجعول‌آنها‌را‌تشخیص‌داد،‌و‌بین‌مطالبی‌که‌متن‌آنها‌محقق‌را‌ازسند‌و‌صحت‌سند‌بی‌نیاز‌می‌کند‌با‌مطالب‌دیگر‌فرق‌گذاشت.

‌و‌ممکن‌است‌در‌این‌رساله‌ها‌مطالبی‌به‌صورت‌روایت‌و‌یا‌گفتار‌دانشمندان‌گذشته‌ما‌باشد‌که‌در‌تفسیر‌قرآن‌و‌شرح‌احادیث‌راهگشا‌باشد‌و‌ما‌می‌توانیم-‌نه‌به‌خاطر‌تعبد،‌بلکه‌به‌جهت‌اینکه‌یک‌احتمال‌تازه‌یا‌مطلب‌تحقیقی‌مفیدی‌است-

از‌آنها‌استفاده‌نماییم،‌بنابراین‌نباید‌به‌این‌قبیل‌رساله‌ها‌بی‌اعتنا‌باشیم.‌مطلب‌دیگری‌که‌موجب‌اهمیت‌و‌ارزش‌چشمگیر‌این‌رساله‌ها‌است‌این‌است‌که

‌حدود‌پانصد‌آیه‌از‌قرآن‌مجید‌در‌این‌رساله‌ها‌مطرح‌و‌در‌مورد‌آنها‌به‌نحوی‌اظهار‌نظر‌شده‌است‌و‌فرضا‌اگر‌اثبات‌شود‌که‌مطالب‌این‌رساله‌ها‌از

‌معصومین‌علیهم‌السلام‌نیست‌باز‌به‌خاطر‌قدمت،‌این‌نظریه‌ها‌حائز‌اهمیتفراوان‌است‌و‌می‌توان‌آنها‌را‌تفسیری

Page 56: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________(-‌تفسیر‌قمی،‌چاپ‌نجف‌و‌چاپ‌سنگی‌)مقدمه(.1)

‌67آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌کهن-‌البته‌غیر‌مستقیم-‌بر‌بخش‌مهمی‌از‌آیات‌قرآن‌مجید‌دانست.

‌علاوه‌بر‌این‌در‌قسمتی‌از‌این‌رساله‌ها‌بحثهای‌غیر‌قرآنی‌به‌صورت‌بحثهایکلامی‌عنوان‌شده‌است‌که‌آنها‌نیز‌قابل‌توجه‌می‌باشد.

‌البته‌ادعا‌نمی‌کنیم‌که‌این‌رساله‌ها‌خالی‌از‌نقطه‌ضعف‌و‌مطلب‌سست‌است،بلکه‌نقاط‌ضعف‌بین‌هم‌دارد.

‌-‌در‌پایان‌پیشنهاد‌می‌شود‌یکی‌از‌دانشجویان‌حوزه‌و‌یا‌دانشگاه‌تحقیق‌این15‌رساله‌ها‌را‌به‌عنوان‌پایان‌نامه‌خود‌انتخاب‌و‌به‌طور‌کامل‌و‌دقیق‌این‌کارهای

دهگانه‌را‌روی‌این‌رساله‌ها‌انجام‌دهد.‌*‌نسخه‌های‌خطی‌آنها‌را‌گردآوری‌کرده‌و‌با‌چاپ‌شده‌ها‌مقایسه‌و‌مقابله‌نموده

و‌نسخه‌تصحیح‌شده‌ای‌را‌ارائه‌دهد‌و‌اختلاف‌نسخه‌ها‌را‌مشخص‌کند.‌*‌از‌حیث‌استناد‌این‌رساله‌ها‌به‌مؤلفین‌آنها‌و‌سلسله‌سند‌روایات‌آنها‌تا‌معصوم

کاملا‌بحث‌نماید.*‌مطالبی‌را‌که‌یقینا‌روایت‌نیست‌مشخص‌کند.

*‌مطالب‌ضعیف‌را‌که‌احیانا‌در‌آنها‌به‌چشم‌می‌خورد‌معین‌نماید.*‌مقدمه‌تفسیر‌قمی‌را‌با‌مطالب‌خود‌او‌در‌تفسیر‌مقایسه‌کند.

*‌مطالب‌رساله‌محکم‌و‌متشابه‌را‌با‌سایر‌آثار‌سید‌مرتضی‌مقایسه‌نماید.‌*‌روایاتی‌را‌که‌از‌این‌رساله‌ها‌در‌فقه‌و‌تفسیرهای‌مهم‌مانند‌المیزان‌مورد

استناد‌و‌استفاده‌قرار‌گرفته‌مشخص‌نماید.*‌روایات‌مشابه‌یا‌معارض‌با‌روایات‌این‌رساله‌ها‌را‌کنار‌هم‌قرار‌دهد.

*‌مطالب‌کلامی‌و‌غیر‌قرآنی‌این‌رساله‌ها‌را‌معین‌کند.*‌فهارس‌لازم‌تنظیم‌کند.

‌با‌این‌تحقیق‌رساله‌ای‌کهن‌در‌تفسیر‌و‌حدیث‌با‌تحقیق‌و‌فهارس‌لازم‌در‌اختیار‌دانش‌پژوهان‌و‌محققان‌قرار‌خواهد‌گرفت‌که‌حتما‌بیش‌از‌پیش‌از‌آن‌استفاده

خواهد‌شد.‌68آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 57: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

«4تفسیر‌نعمانی‌»‌«‌نوشته‌مرحوم‌سید‌حسن‌صدر1در‌کتاب‌»تأسیس‌الشیعة‌لعلوم‌الاسلامی«‌»

‌این‌طور‌آمده‌است:‌»و‌أما‌سائر‌انواع‌علوم‌القرآن‌فأول‌من‌نوعها‌و‌قسمها‌فهو‌علی‌أمیر‌المؤمنین‌أملی‌ستین‌نوعا‌من‌انواع‌علوم‌القرآن‌و‌ذکر‌لکل‌نوع‌مثالا‌یخصه‌و‌هو‌فی‌کتاب‌نرویه‌من‌عدة‌طرق‌موجود‌بأیدینا‌إلی‌الیوم‌و‌قد‌أخرجه

‌بتمامه‌العلامة‌المجلسی‌فی‌الجرء‌التاسع‌عشر‌من‌بحار‌الأنوار‌المطبوع‌بإیران‌و«2هو‌الأصل‌لکل‌من‌کتب‌فی‌انواع‌علوم‌القرآن«.‌»

‌»قد‌عرفت‌أن‌أول‌من‌نوعه‌و‌قسمه‌و‌أملاه‌علی‌ستین‌نوعا‌و‌ذکر‌لکل‌نوع‌مثالا‌یخصه‌هو‌أمیر‌المؤمنین‌و‌هو‌موجود‌بحمد‌الله‌بأیدینا‌إلی‌الیوم‌و‌قد‌رواه‌محمد‌بن‌إبراهیم‌النعمانی‌من‌عدة‌طرق‌فی‌کتاب‌مخصوص‌و‌عندی‌منه‌نسخة‌قدیمة

«3یعرف‌بیننا‌بتفسیر‌النعمانی«‌»‌اما‌در‌حقیقت‌کتاب‌معروف‌به‌تفسیر‌نعمانی‌روایتی‌از‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام

‌است‌که‌آیات‌قرآن‌را‌به‌شصت‌نوع‌تقسیم‌و‌برای‌هر‌نوع،‌مثالی‌ذکر‌کرده‌است.‌مانند‌ناسخ‌و‌منسوخ-‌محکم‌و‌متشابه‌...‌کل‌تفسیر‌نعمانی‌در‌بحار‌الأنوار

‌چاپ‌بیروت‌چاپ‌شده‌است.‌90چاپ‌سنگی‌و‌جلد‌19درج‌و‌در‌جلد‌‌مرحوم‌حاج‌شیخ‌حسن‌فرید‌گلپایگانی،‌کتابی‌دارد‌شامل‌تفسیر‌سوره‌حشر،

ضمیمه__________________________________________________

‌(.‌از‌اینجا‌تا‌پایان‌کتاب‌خلاصه‌پیاده‌شده‌نوارهای‌درس‌هایی‌است‌که‌چند‌سال4)قبل،‌در‌مدرسه‌شهیدین‌قم‌گفته‌ام.

‌(.‌این‌کتاب‌در‌صدد‌اثبات‌این‌است‌که‌پایه‌گزار‌همه‌علوم‌اسلامی‌شیعیان1)‌هستند.‌خود‌مؤلف،‌کتاب‌را‌تلخیص‌نموده‌و‌آن‌تلخیص‌توسط‌»سید‌علی‌اکبر

‌برقعی،‌با‌عنوان:‌»شیعه‌یا‌پایه‌گزاران‌علوم‌اسلامی«‌ترجمه‌شده‌است.‌اصل‌وتلخیص‌و‌ترجمه‌آن‌تلخیص،‌هر‌سه‌چاپ‌شده‌است.

.318(.‌تأسیس‌الشیعة،‌ص‌2).334(.‌تأسیس‌الشیعة،‌ص‌3)

‌69آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌این‌کتاب،‌تمام‌تفسیر‌نعمانی‌مطابق‌چاپ‌جدید‌بحار‌الأنوار‌چاپ‌شده؛‌و‌به»معالم‌التفسیر‌من‌کلام‌الأمیر‌المعروف‌بتفسیر‌النعمانی«‌نامیده‌شده‌است.

‌پس‌تفسیر‌نعمانی‌روایتی‌از‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌است.‌بدون‌اینکه‌نعمانی‌از‌خود‌چیزی‌به‌آن‌افزوده‌باشد‌اما‌در‌قدیم‌معمول‌بوده‌است‌که‌اگر‌کسی

Page 58: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌روایت‌مفصلی‌را‌از‌استادش‌نقل‌می‌کرد‌و‌می‌نوشت،‌خود‌او‌مؤلف‌آن‌بهحساب‌می‌آمد.

‌همین‌روایت‌را‌شخص‌دیگری‌به‌نام‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری‌هم‌نقل‌کرده‌است.و‌به‌عنوان‌تفسیر،‌به‌او‌نسبت‌داده‌شده‌است.

‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌در‌بحار‌فرموده‌است:‌نسخه‌ای‌قدیمی‌پیدا‌کردم‌که‌مؤلفش‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری‌است.‌این‌کتاب‌را‌با‌تفسیر‌نعمانی‌تطبیق‌نموده،‌فقط‌از‌لحاظ‌ترتیب‌و‌تقدم‌و‌تأخر‌با‌هم‌تفاوت‌دارند.‌و‌کمی‌هم

«1دومی‌بر‌اولی‌افزون‌دارد.‌»‌سید‌حسن‌صدر‌می‌نویسد:‌»و‌رواه‌أیضا‌فی‌کتاب،‌مفرد‌شیخ‌القمیین‌سعد‌بن

«2«‌»‌299و‌قیل:‌301عبد‌الله‌المتوفی‌‌نتیجه‌اینکه‌در‌فهرست‌ها،‌دو‌تفسیر‌منسوب‌به‌این‌دو‌نفر‌را‌نام‌می‌برند‌که‌در

‌هر‌دو،‌راویان‌همان‌روایت‌مفصل‌هستند.‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌هر‌دو‌کتاب‌را‌در‌بحار‌الانوار‌آورده‌است.‌البته‌تفسیر‌نعمانی‌را‌به‌طور‌کامل‌و‌از

«3تفسیر‌اشعری‌فقط‌بخشی‌را‌آورده‌است.‌»‌مرحوم‌شیخ‌حر‌عاملی‌در‌وسائل‌الشیعة،‌روایاتی‌را‌از‌کتابی‌به‌نام‌»المحکم‌و‌المتشابه«‌تألیف‌سید‌مرتضی‌رحمه‌الله‌نقل‌می‌کند‌که‌پس‌از‌تحقیق‌و‌تطبیق‌معلوم‌شده‌که‌مقصود‌همین‌کتاب‌است.‌و‌اشتباها‌تألیف‌سید‌مرتضی‌دانسته

«4شده‌است.‌»‌حاجی‌نوری‌رحمه‌الله‌می‌گوید:‌»تفسیر‌الشیخ‌الجلیل‌الأقدم‌أبی‌عبد‌الله‌محمد

بن‌إبراهیم__________________________________________________

.90‌/97(.‌بحار‌الأنوار:‌1).334(.‌تأسیس‌الشیعة:‌2).‌90‌/97و‌89‌/60(.‌بحار‌الأنوار:‌3)‌(.‌المحکم‌و‌المتشابه‌جداگانه‌چاپ‌سنگی‌شده‌است‌و‌دقیقا‌همان‌تفسیر‌یا4)

روایت‌نعمانی‌است.‌70آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌بن‌جعفر‌النعمانی‌الکاتب‌المعروف‌بابن‌أبی‌زینب‌هو‌خبر‌واحد‌مسند‌عن‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌فی‌أنواع‌الآیات‌و‌اقسامها‌و‌امثلة‌الأقسام.‌اختصره‌علمالهدی‌السید‌المرتضی‌و‌وقف‌علیه‌صاحب‌الوسائل‌فأخرج‌ما‌فیه‌من‌الأحکام«.

Page 59: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌حاجی‌نوری‌به‌منظور‌اینکه‌اگر‌صاحب‌وسائل‌از‌این‌دو‌کتاب‌چیزی‌نقل‌نکرده‌باشد‌و‌از‌قلم‌او‌افتاده‌باشد‌باید‌در‌کتاب‌مستدرک‌الوسائل‌خود‌نقل‌کند.‌این‌دو‌کتاب‌را‌)تفسیر‌نعمانی‌و‌محکم‌و‌متشابه‌سید‌مرتضی(‌مطالعه‌کرده‌و‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌که‌آن‌تفسیر‌نعمانی‌و‌این‌محکم‌و‌متشابه‌عین‌هم‌است‌و‌کم‌و

زیاد‌ندارد.‌«1و‌گفته:‌»و‌لم‌أجد‌فی‌الأصل‌زائدا‌منه‌و‌لذا‌قل‌رجوعنا‌إلیه،‌مع‌ان‌الکتاب‌»

«2فی‌غایة‌الإعتبار‌و‌صاحبه‌شیخ‌أصحابنا‌الأبرار«.‌»‌و‌اینکه‌از‌تفسیر‌نعمانی‌در‌مستدرک‌کم‌نقل‌شده‌بخاطر‌این‌است‌که‌تفسیر

‌»نعمانی«‌عین‌همان‌»المحکم‌و‌المتشابه«‌است‌که‌از‌مصادر‌وسائل‌بوده‌استو‌در‌مستدرک‌باید‌چیزی‌را‌بیاورد‌که‌در‌وسایل‌نیامده‌باشد.

‌«‌روایت‌مفصلی‌است‌از‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌و‌هر3بنابراین‌هر‌سه‌کتاب‌»سه‌هم‌یک‌روایت‌است.

‌حاجی‌نوری‌رحمه‌الله‌در‌ادامه‌می‌گوید:‌»ثم‌لا‌یخفی‌أن‌ما‌فی‌أول‌تفسیر‌الجلیل‌علی‌بن‌إبراهیم‌من‌أقسام‌الآیات،‌و‌أنواع‌الآیات‌هو‌مختصر‌هذا‌الخبر

«.4الشریف«‌فلاحظ‌و‌تأمل‌»‌پس‌این‌روایت‌از‌سه‌نفر‌نقل‌شده‌است.‌و‌گفته‌شد‌که‌نعمانی‌هیچ‌دخل‌و

‌تصرفی‌در‌آن‌نکرده‌است.‌ولی‌علی‌بن‌ابراهیم‌آن‌را‌مختصر‌و‌سعد‌بن‌عبد‌اللهاشعری‌آن‌را‌مقدم‌و‌مؤخر‌و‌نیز‌مطالبی‌به‌آن‌افزوده‌است.__________________________________________________

(.‌یعنی‌»تفسیر‌نعمانی«‌و‌محکم‌و‌متشابه‌سید‌مرتضی.1).365،‌ص‌3(.‌مستدرک،‌ج‌2)‌(.‌»تفسیر‌نعمانی«،‌»تفسیر‌اشعری«،‌»المحکم‌و‌المتشابه«‌منسوب‌به‌سید3)

مرتضی..3‌/366(.‌مستدرک‌الوسائل:‌4)

‌71آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌سؤال:‌اینکه‌حاجی‌نوری‌رحمه‌الله‌فرموده‌است‌»المحکم‌و‌المتشابه«‌مثل‌»تفسیر‌نعمانی«‌است‌و‌نیز‌فرموده‌سید‌مرتضی،‌»المحکم‌و‌المتشابه«‌را

مختصر‌نموده‌است‌تناقض‌گویی‌نیست؟‌پاسخ:‌گویا‌در‌ذهن‌حاجی‌نوری‌رحمه‌الله‌این‌بوده‌است‌که‌نعمانی‌تفسیر

‌مفصلی‌داشته‌و‌از‌بین‌رفته‌است.‌و‌اینکه‌از‌نعمانی‌به‌دست‌ما‌است،‌کل‌آن

Page 60: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌نیست،‌بلکه‌قسمتی‌از‌آن‌است.‌و‌سید‌مرتضی‌اصل‌تفسیر‌را‌خلاصه‌نموده‌و‌آن‌تلخیص‌دست‌ما‌است.‌و‌این‌مختصر‌با‌آن‌قسمت‌باقی‌مانده‌از‌تفسیر‌نعمانی

تقریبا‌با‌هم‌هماهنگ‌می‌باشد.‌اگر‌این‌توضیح‌را‌کسی‌نپذیرد‌باید‌بگوئیم‌مرحوم‌نوری‌رحمه‌الله‌اشتباه‌کرده

است.عبارت‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌درباره‌تفسیر‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌چنین‌است:

‌»وجدت‌رسالة‌قدیمة‌مفتتحها‌هکذا:‌حدثنا‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌قولویه‌القمی‌رحمه‌«‌الأشعری‌ابو‌القاسم‌و‌هو‌مصنفه‌...‌و‌ساق‌الحدیث1الله‌قال‌حدثنی‌سعد‌»

‌إلی‌آخره.‌لکن‌غیر‌الترتیب‌و‌فرقه‌علی‌الأبواب‌و‌زاد‌فیما‌بین‌ذلک‌بعض‌الأخبار««2»

‌سید‌محسن‌امین‌جبل‌عاملی،‌کتاب‌»تفسیر‌نعمانی«‌را‌به‌عنوان‌اولین‌کتاب‌درعلوم‌قرآن‌با‌همان‌توضیحات‌سید‌حسن‌صدر‌معرفی‌کرده‌و‌گفته‌است:

‌رافعی،‌مؤلف‌کتاب‌»اعجاز‌القرآن«،‌در‌کتاب‌خود‌نقل‌کرده‌که‌شیعیان‌مدعی‌هستند‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌کتابی‌دارد‌که‌شصت‌نوع‌آیات‌قرآن‌را‌ذکر‌کرده

است.‌و‌گویا‌می‌خواسته‌استهزاء‌کند.‌مرحوم‌سید‌محسن‌از‌این‌سخن‌وی‌متأثر‌و‌ناراحت‌شده‌و‌می‌فرماید:‌این‌کتاب‌در‌کتابخانه‌ها‌موجود‌است.‌چرا‌بعضی‌سنی‌ها‌اینقدر‌تحمل‌ندارند‌که‌دنبال‌کنند‌و

ببینند‌هست‌یا‌نیست.‌و‌خود‌مرحوم‌سید‌محسن‌امین‌شصت‌نوع‌آیات‌را‌در‌»اعیان‌الشیعه«‌آورده

است‌که__________________________________________________

‌(.‌حاجی‌نوری‌می‌گوید‌این‌قسمت‌سند‌افتاده‌دارد‌زیرا‌ابن‌قولویه‌بی‌واسطه1)نمی‌تواند‌از‌سعد‌نقل‌کند‌ممکن‌است‌جمله‌»عن‌أبیه«‌افتاده‌باشد.

،‌چاپ‌جدید.90،‌ص‌1(.‌اعیان‌الشیعة،‌ج‌2)‌72آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ثابت‌کند‌این‌یک‌ادعا‌نیست‌و‌حقیقت‌دارد.‌در‌اعجاز‌القرآن‌رافعی‌چنین‌آمده‌است:‌»تزعم‌الشیعة‌أن‌علیا‌أملی‌ستین‌نوعا‌من‌أنواع‌علوم‌القرآن‌و‌إن‌ذلک‌فی‌کتاب‌یروونه‌و‌هو‌فی‌أیدیهم‌إلی‌الیوم‌و‌ذلک‌و‌ان‌کان‌قریبا‌فیما‌یعطی‌ظاهره‌غیر‌أنه‌بالحیلة‌علی‌تقریبه‌من‌الحقیقة‌صار

«.1أبعد‌»

Page 61: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

در‌اینجا‌چند‌سؤال‌مطرح‌است:‌-‌اگر‌این‌چهار‌کتاب‌که‌نام‌بردیم‌در‌واقع‌یک‌کتاب‌است‌و‌مستند‌به‌سید1

‌‌و‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌متوفای‌340و‌نعمانی‌زنده‌تا‌حدود‌436مرتضی‌متوفای‌‌‌ه‌است،‌در‌این‌صورت‌299یا‌‌301و‌سعد‌اشعری‌متوفای‌307بعد‌از‌

‌فاصله‌شان‌تا‌حضرت‌صادق‌علیه‌السلام‌و‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌زیاد‌است‌و‌سند‌می‌خواهد،‌آیا‌سند‌دارد؟‌و‌اگر‌دارد،‌آیا‌معتبر‌است؟‌و‌اگر‌سند‌ندارد‌یا‌دارد‌و‌معتبر‌نیست،‌آیا‌می‌شود‌گفت‌محتوای‌آن‌دلیل‌است‌که‌از‌امیر‌المؤمنین‌علیه

السلام‌می‌باشد‌و‌معتبر‌است؟‌-‌سؤال‌دیگر‌آنکه:‌آیا‌این‌مجموعه‌بتمامه‌روایت‌است،‌یعنی‌همه‌جملاتش‌از2

‌امام‌علیه‌السلام‌است‌و‌هیچکدام‌از‌راویان‌در‌آن‌دخل‌و‌تصرفی‌نکرده‌اند‌یا‌اینکه‌می‌توان‌گفت‌قسمتی‌از‌آن‌روایت‌و‌بیان‌امام‌معصوم‌علیه‌السلام‌است‌و

قسمتی‌از‌آن‌را‌راویان‌افزوده‌اند.‌زیرا‌ممکن‌است‌گفته‌شود‌بعضی‌از‌آن،‌روایت‌است‌و‌بعضی‌روایت‌نیست.‌مثلا‌در‌این‌مجموعه‌آمده‌که:‌در‌قرآن‌آیات‌ناسخ‌و‌منسوخ‌وجود‌دارد‌و‌حضرت‌علیه‌السلام‌چند‌آیه‌را‌به‌عنوان‌مثال‌بیان‌فرمودند‌و‌بعد‌به‌این‌عبارت‌می‌رسیم:‌و‌من‌الناسخ‌الآیة‌و‌من‌المنسوخ‌الآیة‌احتمال‌می‌دهیم‌که‌راوی‌این‌را‌اضافه‌کرده

باشد.‌اگر‌بگوییم‌کل‌رساله‌یک‌روایت‌است‌یا‌بگوییم‌یک‌قسمت‌روایت‌و‌یک‌قسمت‌دیگر‌روایت‌نیست،‌در‌استنتاج‌ثمر‌دارد.‌زیرا‌در‌صورت‌دوم‌هر‌قسمتی‌را‌که‌می‌بینیم‌از‌حیث‌محتوی‌قابل‌قبول‌نیست‌و‌نمی‌شود‌پذیرفت‌به‌صاحب‌کتاب

اسناد‌می‌دهیم.__________________________________________________

.1‌/90(.‌اعیان‌الشیعة،‌1)‌73آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌آیا‌این‌روایت‌را‌می‌توان‌تفسیر‌نامید‌یا‌رساله‌ای‌است‌راجع‌به‌علوم‌قرآن‌و3‌‌آیه‌از‌آیات‌قرآن‌مطرح‌شده‌است‌با400انواع‌آیات‌آن؟‌در‌این‌رساله،‌بیش‌از‌

‌این‌عنوانها‌که‌این‌آیه‌خاص‌است‌و‌عام‌نیست،‌تحریف‌شده‌یا‌نشده،‌ناسخ‌است‌یا‌منسوخ،‌پس‌راجع‌به‌این‌آیات‌توضیح‌داده‌شده‌است‌اما‌نه‌توضیح‌تفسیری‌مانند‌روایات‌مفسره‌قرآن.‌پس‌هم‌تفسیر‌است‌هم‌نیست.‌تفسیر‌هست‌چون

توضیح‌کمی‌داده‌شده،‌و‌تفسیر‌نیست‌چون‌شامل‌معنی‌و‌تفسیر‌آیات‌نمی‌باشد.‌پس‌وقتی‌می‌گوئیم‌تفسیر‌است‌به‌این‌علت‌است‌که‌بالاخره‌این‌توضیحات

مختصر‌یک‌نوع‌تفسیر‌به‌حساب‌می‌آید.

Page 62: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌سؤال‌چهارم‌درباره‌ثبوت‌استناد‌این‌تفسیر‌)همان‌روایت‌مفصل(‌به‌چهار‌نفرمذکور‌است.

پاسخ‌سؤال‌اول:

پاسخ‌سؤال‌اول:‌در‌ابتداء‌»تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم«‌که‌خلاصه‌ای‌از‌این‌روایت‌نقل‌شده‌اصلا‌به

عنوان‌روایت،‌مطرح‌نشده‌است.در‌»محکم‌و‌متشابه«‌تصریح‌شده‌که‌از‌نعمانی‌نقل‌کرده‌است.

و‌نعمانی‌اول‌کتابش‌سندی‌را‌به‌این‌شرح‌آورده‌است:‌قال‌أبو‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌إبراهیم‌النعمانی‌فی‌کتابه‌فی‌تفسیر‌القرآن:‌حدثنا

‌أحمد‌بن‌محمد‌بن‌سعید‌بن‌عقدة،‌حدثنا‌أحمد‌بن‌یوسف‌بن‌یعقوب‌الجعفی‌عن‌إسماعیل‌بن‌مهران‌عن‌حسن‌بن‌علی‌بن‌أبی‌حمزة‌عن‌علی‌بن‌أبی‌حمزة‌عنإسماعیل‌بن‌الجابر‌قال‌سمعت‌أبا‌عبد‌الله‌جعفر‌بن‌محمد‌الصادق‌یقول‌...‌این‌سلسله‌سند،‌در‌»محکم‌و‌متشابه«‌نیز‌آمده‌است،‌چون‌سید‌مرتضی‌از

نعمانی‌نقل‌کرده‌است.‌رساله‌سعد‌مرسل‌است.‌زیرا‌روایت‌را‌از‌امام‌صادق‌و‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌نقل‌کرده،‌ولی‌بدون‌سند‌و‌مرسلا.‌عبارت‌او‌چنین‌است:‌حدثنا‌جعفر‌بن‌محمد

بن‌قولویه‌74آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌القمی‌رحمه‌الله‌قال‌حدثنی‌سعد‌الأشعری‌القمی‌ابو‌القاسم‌رحمه‌الله‌و‌هو‌مصنفه‌روی‌مشایخنا‌عن‌أصحابنا‌عن‌أبی‌عبد‌الله‌علیه‌السلام‌قال‌قال‌امیر

المؤمنین‌علیه‌السلام‌...‌سندی‌را‌که‌نعمانی‌ذکر‌نموده‌است،‌شامل‌شش‌راوی‌است،‌یک‌نفر‌ضعیف‌و

«‌و‌نتیجه‌هم‌تابع‌أخس‌راویان‌است‌پس‌سند،‌معتبر‌نمی‌باشد.1یک‌نفر‌مجهول‌»

پاسخ‌سؤال‌دوم:

Page 63: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

پاسخ‌سؤال‌دوم:‌این‌طور‌روایات‌مفصل،‌در‌عین‌یک‌روایت‌بودن‌می‌تواند‌حکم‌چند‌روایت‌داشته‌باشد.‌پس‌اگر‌متن‌روایت‌را‌ارزیابی‌کردیم‌و‌دیدیم‌دو‌سه‌جای‌آن‌به‌هیچ‌وجه

‌قابل‌قبول‌نیست‌و‌یا‌ابهام‌دارد،‌دلیل‌نمی‌شود‌که‌سایر‌قسمتها‌و‌یا‌کل‌روایت‌رارد‌کنیم.

‌روایت‌مفصل،‌در‌عین‌یک‌روایت‌بودن،‌حکم‌چند‌روایت‌بر‌آن‌بار‌می‌شود.‌پسهر‌جمله‌اش‌جداگانه‌قابل‌ارزیابی‌است.

‌روایت‌اربعمائة‌در‌خصال‌صدوق‌رحمه‌الله‌یک‌روایت‌است‌ولی‌چهارصد‌مطلبدارد.

‌ممکن‌است‌چند‌جای‌آن‌مورد‌عمل‌فقها‌نباشد‌ولی‌این‌دلیل‌نمی‌شود‌که‌سایرقسمتهایش‌معمول‌به‌نباشد.

پاسخ‌سؤال‌سوم:

پاسخ‌سؤال‌سوم:‌گذشت‌که‌این‌رساله‌را‌نمی‌توان‌تفسیر‌اصطلاحی‌دانست‌و‌نمی‌توان‌گفت‌کهتفسیر‌نیست.‌چون‌توضیح‌مختصری‌نسبت‌به‌آیات‌مطرح‌شده‌داده‌را‌دارد.

پاسخ‌سؤال‌چهارم:

پاسخ‌سؤال‌چهارم:‌کتب‌اربعه‌شیعه‌این‌خصوصیت‌را‌دارد‌که‌استناد‌آنها‌به‌مؤلفانش‌جزمی‌است

‌‌جلد‌که‌شامل‌اصول‌و‌فروع‌و‌روضه‌است‌با‌همین35-‌34استناد‌کافی‌شامل‌تعداد‌احادیث

__________________________________________________‌(.‌حسن‌بن‌علی‌بن‌أبی‌حمزه،‌ضعیف‌و‌أحمد‌بن‌یوسف‌بن‌یعقوب‌الجعفی1)

مجهول‌است.‌75آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 64: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌موجود‌در‌آن،‌به‌کلینی‌بسیار‌روشن‌است.‌هر‌کس‌شرح‌حال‌او‌را‌نوشته‌اینکتاب‌را‌از‌تألیفاتش‌دانسته‌است.

‌ولی‌استناد‌تعدادی‌از‌کتابها‌به‌شخصی‌که‌به‌او‌نسبت‌می‌دهند‌روشن‌نیست‌مثل‌»اختصاص«‌که‌منسوب‌به‌شیخ‌مفید‌رحمه‌الله‌است.‌ولی‌جای‌بحث‌است‌که‌آیا

تألیف‌اوست‌یا‌نه؟‌برخی‌معتقدند‌که‌از‌او‌نیست.‌اگر‌به‌شرح‌حال‌نعمانی‌مراجعه‌کنیم‌و‌در‌شرح‌حال‌او‌تفسیری‌ذکر‌نشده‌باشد‌و‌در‌خارج‌ببینیم‌تفسیری‌به‌نام‌تفسیر‌نعمانی‌است.‌شک‌می‌کنیم‌که‌آیا‌این

‌استناد‌درست‌است‌یا‌نه؟‌هر‌چند‌که‌بین‌این‌دو،‌یعنی‌شرح‌حال‌و‌نام‌بردن‌کتاباو،‌ملازمه‌نیست‌ولی‌انسان‌را‌به‌شک‌می‌اندازد.

‌یکی‌از‌راههای‌اثبات‌استناد‌کتاب‌به‌مؤلف‌ذکر‌شدن‌در‌اجازه‌ها‌است.‌زیرا‌در‌بسیاری‌از‌موارد‌کسی‌که‌به‌دیگران‌اجازه‌می‌داد،‌تعدادی‌از‌کتابهای‌خود‌یا

دیگران‌را‌در‌اجازه‌خود‌نام‌می‌برد.‌‌نوشته‌شده‌است،‌اگر‌چند‌سال‌بعد،‌کسی‌به400مثلا‌نهج‌البلاغه‌که‌در‌سال‌

‌کسی‌اجازه‌داده‌بگوید:‌من‌به‌شما‌اجازه‌می‌دهم‌که‌هر‌چه‌روایت‌کرده‌ام‌شما‌هم‌روایت‌کنید،‌مثل‌کتب‌اربعه‌و‌نهج‌البلاغه‌سید‌رضی،‌همین‌که‌اسم‌نهج‌البلاغه‌سید‌رضی،‌چند‌سال‌بعد‌از‌او‌در‌یک‌اجازه‌ذکر‌شود،‌استناد‌نهج‌البلاغه‌را‌به‌سید

رضی‌روشن‌می‌کند.آیا‌درباره‌این‌کتاب‌می‌توانیم‌استناد‌به‌آن‌چند‌نفر‌را‌اثبات‌کنیم؟‌باید‌بگوییم‌نه.‌چون‌اطلاعات‌ما‌همین‌مقدار‌است‌که‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌و‌سید‌حسن‌صدر‌گفته‌اند‌ما‌یک‌نسخه‌ای‌از‌این‌کتاب‌داریم.‌نتیجه‌این‌می‌شود‌که‌از‌این

‌‌سال‌پیش،‌نسخه‌هایی‌قدیمی‌در‌دست‌افرادی‌بوده‌است.‌اما300کتاب،‌از‌استناد‌را‌ثابت‌نمی‌کند.

‌در‌شرح‌حال‌نعمانی‌چنین‌کتابی‌ذکر‌نشده‌است‌و‌همچنین‌»محکم‌و‌متشابه«‌در‌شمار‌تألیفات‌سید‌مرتضی‌ذکر‌نشده‌است.‌بله‌در‌مورد‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری

گفته‌شده:‌او‌کتاب‌»ناسخ‌و‌منسوخ«‌دارد.‌76آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

پس‌استناد‌این‌کتاب‌به‌این‌آقایان‌ثابت‌نیست.بخشی‌از‌محتوای‌این‌رساله:

‌-8-‌مقدم.‌7-‌خاص.‌6-‌عام.‌5-‌متشابه.‌4-‌محکم.‌3-‌منسوخ.‌2-‌ناسخ.‌1-9مؤخر.‌

Page 65: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌ما‌لفظه13-‌منقطع‌غیر‌معطوف.‌12-‌منقطع‌معطوف.‌11-‌رخص.‌10عزائم.‌‌-‌ما‌لفظه‌واحد‌و‌معناه15-‌ما‌لفظه‌عام‌و‌معناه‌خاص.‌14خاص‌و‌معناه‌عام.‌

جمع.‌-‌ما18-‌ما‌لفظه‌ماض‌و‌معناه‌مستقبل.‌17-‌ما‌لفظه‌جمع‌و‌معناه‌واحد.‌16

‌-20-‌ما‌هو‌علی‌خلاف‌تنزیله.‌19لفظه‌علی‌الخیر‌و‌معناه‌حکایة‌عن‌قوم‌آخر.‌‌-‌آیات‌نصفها‌منسوخ‌و‌نصفها21آیات‌بعضها‌فی‌سورة‌و‌تمامها‌فی‌سورة‌أخری.‌

‌-‌آیات‌متفقة23-‌آیات‌مختلفة‌اللفظ‌و‌متفقة‌المعنی.‌22متروک‌علی‌حاله.‌‌-‌ما‌لفظه25-‌آیات‌فیها‌رخصة‌و‌اطلاق‌بعد‌العزیمة.‌24اللفظ‌و‌مختلفة‌المعنی.‌

‌-‌رد‌بر28-‌رد‌بر‌ملحدین.‌27-‌رد‌بر‌یهود.‌26خاص‌و‌معناه‌عام‌محتمل‌العموم.‌‌-‌رد30-‌رد‌بر‌کسی‌که‌منکر‌رجعت‌است.‌29کسی‌که‌منکر‌معراج‌است.‌

-‌رد‌این‌که‌ایمان‌و‌کفر‌کم‌و‌زیاد‌نمی‌شود.31نصاری.‌‌تقریبا‌نیمی‌از‌عناوین‌مربوط‌به‌مباحث‌علوم‌قرآنی‌است‌و‌نصف‌دیگر‌راجع‌به

مطالب‌دیگر‌است.بخشی‌از‌متن‌رساله:

‌ثم‌سألوه‌صلوات‌الله‌علیه‌عن‌لفظ‌الوحی،‌فی‌کتاب‌الله‌تعالی‌فقال:‌منه‌وحی‌النبوة‌و‌منه‌وحی‌الإلهام‌و‌منه‌وحی‌الإشارة‌و‌منه‌وحی‌أمر‌و‌منه‌وحی‌کذب‌و‌منه‌وحی‌تقدیر‌و‌منه‌وحی‌خبر‌و‌منه‌وحی‌رسالة.‌اما‌تفسیر‌وحی‌النبوة‌و

ین‌من‌بعده‌و بی ا‌أوحینا‌إلیک‌کما‌أوحینا‌إلی‌نوح‌و‌الن ‌الرسالة‌فهو‌قوله‌تعالی:‌إن‌أوحینا‌إلی‌إبراهیم‌و‌إسماعیل‌و‌إسحاق‌و‌یعقوب‌...‌و‌اما‌وحی‌الإلهام‌قوله‌عز‌وخذی‌من‌الجبال‌بیوتا‌و‌مثله:‌أوحینا‌إلی‌أم حل‌أن‌ات ک‌إلی‌الن ‌جل:‌»و‌أوحی‌رب‌موسی‌أن‌أرضعیه‌و‌أما‌وحی‌الإشارة‌فقوله‌عز‌و‌جل:‌فخرج‌علی‌قومه‌منا.‌أی‌أشار‌إلیهم‌لقوله‌تعالی:‌ألا حوا‌بکرة‌و‌عشی ‌المحراب‌فأوحی‌إلیهم‌أن‌سب

‌رمزا‌و‌أما ام‌إلا اس‌ثلاثة‌أی م‌الن تکل‌77آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌سماء‌أمرها‌و‌قدر‌فیها‌اقواتها‌و‌أما ‌وحی‌التقدیر‌فقوله‌تعالی:‌و‌أوحی‌فی‌کلین‌أن‌آمنوا‌بی‌و‌برسولی.‌و‌أما ‌وحی‌الأمر‌فقوله‌تعالی:‌و‌إذ‌أوحیت‌إلی‌الحواری‌یوحی‌بعضهم‌إلی‌بعض‌و‌أما ‌وحی‌الکذب‌فقوله‌عز‌و‌جل:‌شیاطین‌الإنس‌و‌الجن‌وحی‌الخبر‌فقوله‌تعالی:‌و‌جعلناهم‌أئمة‌یهدون‌بأمرنا‌و‌أوحینا‌إلیهم‌فعل‌الخیرات

و‌إقام‌الصلاة‌...‌و‌نیز‌راجع‌به‌عام‌و‌خاص:‌ثم‌سألوه‌صلوات‌الله‌علیه‌عن‌الخاص‌و‌العام‌فی‌کتاب‌الله‌تعالی،‌فقال‌ان‌من‌کتاب‌الله‌تعالی‌آیات‌لفظها‌الخصوص‌و‌العموم‌و‌منه‌آیات‌لفظها‌لفظ‌خاص‌و‌معناه‌عام‌و‌من‌ذلک‌لفظ‌عام‌یرید‌به‌الله‌تعالی

العموم‌و‌کذلک‌الخاص.

Page 66: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اما‌ما‌ظاهره‌العموم‌و‌معناه‌الخصوص‌فقوله‌عز‌و‌جل:‌یا‌بنی‌إسرائیل‌اذکروای‌فضلتکم‌علی‌العالمین.‌فهذا‌اللفظ‌یحتمل‌العموم تی‌أنعمت‌علیکم‌و‌أن ‌نعمتی‌ال‌و‌معناه‌الخصوص،‌لأنه‌تعالی‌إنما‌فضلهم‌علی‌عالم‌أزمانهم‌بأشیاء‌خصهم‌بها.‌و

ه‌اصطفی‌آدم‌و‌نوحا‌و‌آل‌إبراهیم‌و‌آل‌عمران‌علی ‌الل ‌مثله‌قوله‌تعالی:‌إنالعالمین‌أراد‌الله‌فضلهم‌علی‌عالمی‌زمانهم.

‌چون‌ممکن‌است‌به‌ذهن‌یک‌شیعه‌معتقد‌به‌امامت‌و‌عظمت‌ائمه‌علیهم‌السلام‌با‌قرائت‌این‌آیه‌این‌سوال‌پیش‌آید‌که‌آیا‌اینها‌از‌همه،‌حتی‌از‌رسول‌خدا‌و‌ائمه

‌«‌امام‌می‌فرماید‌آیه‌صورتا‌عام‌است‌ولی‌در1علیهم‌السلام‌هم‌بالاتر‌بودند.‌»معنا‌خاص.

‌شی‌ء‌و‌لها‌عرش‌عظیم‌آیه‌درباره‌بلقیس‌است:‌از ‌و‌کقوله‌تعالی:‌أوتیت‌من‌کل‌همه‌چیز‌به‌او‌داده‌شد‌و‌عرش‌عظیم‌داشت‌یعنی‌خیلی‌چیزها‌به‌او‌داده‌شد.

لفظ‌عام‌است‌و‌معنا‌عام‌نیست.اس‌یعنی‌همانطور‌که‌مردم‌از ‌أفیضوا‌من‌حیث‌أفاض‌الن ‌و‌مثل‌قوله‌تعالی:‌ثم‌مکه‌به‌عرفات‌و‌از‌آنجا‌به‌مشعر‌الحرام‌و‌منی‌می‌روند،‌شما‌هم‌بروید.‌أراد

‌سبحانه‌بعض‌الناس‌)به‌خاطر‌اینکه‌همه‌مردم‌آنطور‌که‌اسلام‌می‌خواهد‌افاضه‌نداشتند(‌و‌ذلک‌ان‌قریشا‌کانت‌فی‌الجاهلیة‌تفیض‌من‌المشعر‌الحرام‌و‌لا

یخرجون‌إلی‌عرفات‌)اصلا‌به‌عرفات‌نمی‌رفتند(.__________________________________________________

(.‌العالمین‌جمع‌محلی‌به‌الف‌و‌لام‌است.1)‌78آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

کم ما‌ولی سل‌و‌مثل‌قوله‌تعالی:‌إن ة‌بعد‌الر ه‌حج اس‌علی‌الل ‌یکون‌للن ‌و‌قوله:‌لئلاذین‌یقیمون‌الصلاة‌...‌ولی‌شما‌خدا‌و‌رسول‌و ذین‌آمنوا‌ال ه‌و‌رسوله‌و‌ال ‌الل‌مؤمنانی‌است‌که‌اقامه‌نماز‌می‌کنند‌و‌در‌حال‌رکوع‌زکات‌می‌دهند.‌لفظ‌عام

است‌ولی‌مراد‌فقط‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌است.‌اما‌ما‌لفظه‌خصوص‌و‌معناه‌عموم:‌فقوله‌عز‌و‌جل:‌من‌أجل‌ذلک‌کتبنا‌علی‌بنی‌إسرائیل‌...‌تنزل‌لفظ‌الآیة‌خصوصا‌فی‌بنی‌إسرائیل‌و‌هو‌جار‌علی‌جمیع‌الخلق

عاما‌لکل‌العباد.‌وقتی‌محتوای‌این‌رساله‌را‌نگاه‌می‌کنیم‌)هم‌تقسیم‌بندی‌و‌هم‌شواهد(‌در‌عین‌حالیکه‌سندش‌ضعیف‌است‌و‌استنادش‌به‌مؤلف‌روشن‌نیست،‌به‌این‌نتیجه‌می‌رسیم‌که‌این‌رساله‌حتما‌با‌امام‌علیه‌السلام‌ارتباط‌داشته‌است.‌و‌اینطور‌نیست‌که‌بی‌اصل‌باشد،‌شخص‌دیگری‌گفته‌باشد‌و‌به‌اسم‌حضرت‌علی‌علیه

‌السلام‌درآمده‌باشد.‌اما‌البته‌اینطور‌هم‌نیست‌که‌سطر‌به‌سطرش‌را‌بتوانیم‌به

Page 67: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌امام‌نسبت‌دهیم.‌مثل‌توحید‌مفضل‌یا‌نهج‌البلاغه،‌که‌هیچ‌کس‌نمی‌تواند‌بگوید‌از‌امام‌نیست.‌اما‌سطر‌به‌سطر‌آن‌را‌هم‌بطور‌قطع‌و‌یقین‌نمی‌توان‌به‌امام‌اسناد

‌داد.‌نتیجه‌اینکه‌در‌تفسیر‌هر‌آیه،‌اگر‌در‌این‌رساله‌چیزی‌گفته‌شده‌باشد‌نمی‌توانیم‌آن‌را‌نادیده‌گرفته‌و‌بی‌اعتنا‌باشیم.‌لااقل‌بعنوان‌راهگشا‌می‌توان‌به‌آن‌نظر‌کرد.‌مثل‌اینکه‌در‌بحث‌های‌تفسیری‌گاهی‌می‌گویند‌مجاهد‌یا‌ابن‌عباس‌و‌...

‌اینچنین‌گفته‌اند.‌و‌ما‌به‌سخن‌آنان‌توجه‌کرده‌و‌با‌توجه‌به‌سخن‌آنها‌تفسیرمی‌کنیم.‌این‌روایت‌از‌گفته‌آن‌مفسران‌کمتر‌نیست.

‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌در‌بحث‌روایتی‌تفسیرش‌به‌تفاسیر:‌برهان‌و‌نور‌الثقلین‌و‌در‌المنثور،‌مراجعه‌می‌کرده‌است.‌و‌چون‌در‌برهان‌و‌نور‌الثقلین‌از‌تفسیر‌نعمانی‌چیزی‌نقل‌نکرده‌اند.‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌نقلش‌از‌این‌رساله

‌کم‌بوده‌است‌و‌تا‌آنجا‌که‌بنده‌اطلاع‌دارم‌فقط‌یک‌جا‌از‌تفسیر‌نعمانی‌نقل‌کردهاست.

‌در‌پایان‌بحث‌یادآوری‌می‌کنم‌مقاله‌اینجانب‌با‌عنوان‌یک‌کتاب‌با‌چهار‌عنوانتحریر‌دیگری‌از‌این‌بحث‌است.

‌79آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌

اشاره

تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌از‌این‌تفسیر‌نسخه‌های‌خطی‌فراوانی‌وجود‌دارد‌و‌دو‌بار‌چاپ‌سنگی‌و‌یک‌بار

چاپ‌حروفی‌شده‌است.ترجمه‌فارسی‌آن‌هم‌در‌هند‌چاپ‌شده‌است.

‌این‌کتاب‌فقط‌تفسیر‌سوره‌حمد‌و‌بخشی‌از‌سوره‌بقره‌است‌البته‌در‌اثناءتفسیر‌آیات‌سوره‌حمد‌و‌بقره‌آیات‌دیگری‌هم‌یاد‌شده‌است.

‌اعتبار‌و‌عدم‌اعتبار‌این‌تفسیر‌از‌زمان‌های‌سابق‌مورد‌بحث‌بوده‌است‌بعضی‌گفته‌اند‌این‌تفسیر‌مجعول‌است،‌و‌در‌مقابل‌شاید‌برخی‌از‌اخباری‌ها‌قائل‌باشند

که‌این‌تفسیر‌به‌طور‌کلی‌مورد‌تأیید‌است.

Page 68: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اما‌حق‌اینست‌که‌گفته‌شود‌این‌تفسیر‌مانند‌سایر‌کتابهای‌حدیثی‌درجه‌دوم‌و‌سوم‌شیعه‌است‌و‌باید‌یک‌یک‌احادیث‌آن‌مورد‌ارزیابی‌قرار‌گیرد‌اگر‌شاهد‌یا

شواهد‌صدقی‌برای‌آن‌یافت‌شد‌معتبر‌است‌و‌گرنه‌نه.‌کسانی‌که‌این‌تفسیر‌را‌مجعول‌ندانسته‌و‌به‌آن‌عنایت‌داشته‌و‌یا‌از‌آن‌مطلبی

نقل‌کرده‌اند:‌-‌شیخ‌صدوق.‌در‌کتاب‌فقیه،‌عیون‌اخبار‌الرضا‌علیه‌السلام‌اکمال‌الدین،‌امالی،1

‌توحید،‌علل‌الشرایع‌و‌معانی‌الأخبار‌روایاتی‌با‌سند‌از‌امام‌حسن‌عسکری‌علیهالسلام‌نقل‌کرده‌که‌با‌همان‌سند‌یا‌کمی‌تفاوت‌در‌این‌تفسیر‌موجود‌است.

‌و‌می‌دانیم‌او‌در‌آغاز‌فقیه‌گفته‌است‌روایات‌این‌کتاب‌را‌بین‌خود‌و‌خدا‌حجت«‌البته‌شیخ‌صدوق‌از‌این‌تفسیر‌نامی‌نبرده‌است.1می‌دانم‌»

__________________________________________________‌‌و‌301و‌‌300و‌1‌/282؛‌عیون‌‌403و‌‌230و‌‌47و‌توحید:‌2‌/327(.‌به‌فقیه:‌1)

‌و105امالی:‌‌80آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌ابو‌منصور‌طبرسی.‌در‌آغاز‌کتاب‌احتجاج‌گفته:‌در‌اکثر‌موارد‌سند‌روایت‌را2‌نقل‌نمی‌کنم‌به‌خاطر‌اینکه‌یا‌مطلب‌اجماعی‌است‌و‌یا‌استدلال‌مطابق‌حکم

عقل‌است‌و‌یا‌بین‌مخالف‌و‌موافق‌مشهور‌است.‌فقط‌سند‌آنچه‌از‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌نقل‌می‌کنم‌می‌آورم‌چون‌این

کتاب‌در‌مشهور‌بودن‌مانند‌سایر‌کتابها‌نیست.‌و‌سندی‌را‌که‌ذکر‌می‌کند‌عین‌سندی‌است‌که‌در‌تفسیر‌امام‌حسن‌عسکری

علیه‌السلام‌موجود‌است.در‌هر‌حال‌روشن‌است‌که‌ایشان‌به‌این‌تفسیر‌توجه‌داشته‌است.

‌-‌قطب‌راوندی‌از‌علمای‌سده‌ششم.‌در‌کتاب‌خرائج‌مطالبی‌از‌این‌تفسیر‌نقل3‌کرده‌است.‌خرائج‌شامل‌معجزات‌معصومین‌علیهم‌السلام‌و‌نسخه‌های‌خطی‌آن

از‌حیث‌حجم‌روایات‌متفاوت‌است‌برخی‌کمتر‌و‌برخی‌زیادتر‌دارد.‌-‌ابن‌شهر‌آشوب‌صاحب‌مناقب.‌در‌مناقب‌چند‌جا‌از‌این‌تفسیر‌نقل‌کرده4

«1است.‌»‌-‌محقق‌ثانی‌در‌یکی‌از‌اجازاتش‌روایتی‌از‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌نقل5

‌کرده‌که‌عینا‌در‌تفسیر‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌و‌نیز‌در‌علل‌و‌عیون‌و«2معانی‌الأخبار‌موجود‌است.‌»

Page 69: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌شهید‌ثانی‌در‌کتاب‌منیة‌المرید‌از‌این‌تفسیر‌روایت‌نقل‌کرده‌است.6‌-‌ملا‌محمد‌تقی‌مجلسی‌در‌شرح‌فقیه‌عربی‌و‌فارسی‌از‌این‌تفسیر‌یاد‌و‌آن‌را7

تأیید‌کرده‌است.-‌علامه‌مجلسی‌آنرا‌از‌مصادر‌بحار‌قرار‌داده‌و‌آن‌را‌تأیید‌کرده‌است.8‌-‌شیخ‌حر‌عاملی‌این‌تفسیر‌را‌از‌مصادر‌وسائل‌الشیعه‌و‌اثباة‌الهداة‌قرار‌داده9

است.-‌فیض‌کاشانی‌در‌تفسیر‌صافی‌روایات‌این‌کتاب‌را‌آورده‌است.10

__________________________________________________‌رجوع‌شود.‌4و‌معانی‌الأخبار:‌‌134و‌‌281و‌‌1‌/319و‌علل:‌106.‌329و‌‌313و‌2‌/300(.‌مناقب‌1).105‌/78(.‌بحار:‌2)

‌81آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌-‌سید‌هاشم‌بحرانی‌در‌تفسیر‌برهان‌از‌آن‌نقل‌کرده‌است.11‌-‌صاحب‌تفسیر‌نور‌الثقلین‌روایاتی‌از‌احتجاج‌طبرسی‌نقل‌کرده‌که‌در‌این12

تفسیر‌موجود‌است.-‌حسن‌بن‌سلیمان‌حلی‌شاگرد‌شهید‌اول‌در‌کتاب‌خود‌»المحتضر«.13-‌سید‌نعمت‌الله‌جزائری.14-‌صاحب‌منتهی‌المقال‌در‌رجال.15-‌وحید‌بهبهانی.16-‌شیخ‌أبو‌الحسن‌الشریف‌در‌تفسیر‌مراة‌الأنوار.17-‌شیخ‌محمد‌طه‌صاحب‌اتقان‌المقال‌در‌رجال.18-‌سید‌عبد‌الله‌شبر.19-‌سید‌حسین‌بروجردی‌در‌نخبة‌المقال‌و‌الصراط‌المستقیم.20-‌حجة‌الاسلام‌تبریزی‌در‌صحیفة‌الأبرار.21-‌صاحب‌عوالم‌در‌عوالم.22-‌شیخ‌انصاری‌در‌فرائد‌الأصول.23

Page 70: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌محدث‌نوری‌صاحب‌مستدرک.24-‌علامه‌طهرانی‌صاحب‌ذریعه.25

و‌چند‌نفر‌دیگر.آنان‌که‌این‌تفسیر‌را‌معتبر‌نمی‌دانند:

‌-‌آیة‌الله‌خویی‌در‌معجم‌رجال‌حدیث:‌التفسیر‌المنسوب‌إلی‌الإمام‌العسکری1‌علیه‌السلام‌إنما‌هو‌بروایة‌علی‌بن‌محمد‌بن‌سیار‌و‌ذمیله‌یوسف‌و‌کلاهما‌مجهول‌الحال‌و‌لا‌یعتد‌بروایة‌أنفسهما‌عن‌الإمام‌علیه‌السلام‌اهتمامه‌بشأنهما‌...‌مع‌ان‌الناظر‌فی‌هذا‌التفسیر‌لا‌یشک‌فی‌أنه‌موضوع‌و‌جل‌مقام‌عالم‌محقق‌أن‌یکتب

مثل‌هذا‌التفسیر‌فکیف‌بالإمام‌علیه‌السلام.‌عبارت‌تقریبا‌ظهور‌دارد‌در‌این‌که‌این‌تفسیر‌من‌البدو‌إلی‌الختم‌مجعول‌و‌بی‌اعتبار‌است.‌ولی‌شاید‌منظورش‌این‌باشد‌که‌هر‌جای‌تفسیر‌روایتی‌باشد‌که‌با

قرائنی‌82آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌بشود‌اطمینان‌کرد‌که‌از‌معصوم‌است‌معتبر‌و‌بقیه‌اش‌ساختگی‌است.‌زیرا‌خود‌«‌را‌که‌شیخ‌انصاری‌رحمه‌الله‌نقل‌کرده‌در‌برخی‌تألیفاتش1ایشان‌روایتی‌»آورده‌است.

‌-‌آقای‌حاج‌میرزا‌ابو‌الحسن‌شعرانی،‌صاحب‌حاشیه‌مجمع‌البیان‌در‌آخر‌تفسیر2‌مجمع‌فرموده:‌»لم‌ینقل‌المصنف‌عن‌التفسیر‌المنسوب‌إلی‌العسکری‌علیه‌السلام.‌و‌قال‌العلامة‌الحلی‌فی‌محمد‌بن‌قاسم‌الاسترآبادی‌إنه‌موضوع«‌پس

فرموده:‌از‌اغلاط‌این‌تفسیر‌اینکه‌دارد:‌»حجاج‌مختار‌را‌حبس‌کرد«‌با‌اینکه‌امارت‌حجاج

‌‌و‌قتل‌مختار‌چند‌سال‌قبل‌آن‌بوده‌است.‌کسی‌که‌با‌تاریخ‌آشنا‌باشد75در‌سال‌‌نمی‌تواند‌آن‌را‌بپذیرد.‌و‌این‌یک‌غلط‌تاریخی‌است.‌و‌لم‌یکن‌واضع‌هذا‌التفسیر

عارفا‌بالتاریخ.‌-‌شیخ‌محمد‌تقی‌تستری‌رحمه‌الله‌)شوشتری(‌که‌بسیار‌مفصل‌این‌تفسیر‌را3

‌‌شاهد‌که‌دلیل‌بر‌ضعف‌و‌جعل‌آن‌است‌ذکر‌کرده‌است‌و40بررسی‌کرده‌و‌«.2فرموده‌این‌تفسیر‌نمی‌تواند‌از‌امام‌عسکری‌علیه‌السلام‌باشد‌»__________________________________________________

(.‌روایت‌من‌کان‌من‌الفقهاء‌...1).228-‌152،‌ص‌1(.‌»أخبار‌دخیله«‌ج‌2)

Page 71: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اخبار‌دخیله‌یعنی‌اخبار‌موضوعه.‌سنی‌ها‌از‌این‌قبیل،‌کتاب‌ها‌دارند.‌ولی‌شیعه‌چنین‌کتابهایی‌ندارند.‌زیرا‌خود‌علماء‌شیعه‌پیش‌از‌تدوین‌احادیث‌روی‌اخبار‌دقت

‌‌سال‌مشغول‌تألیف‌کافی‌بوده‌است‌جمع‌آوری‌و20می‌نمودند.‌مرحوم‌کلینی‌‌‌سال‌طول‌نمی‌کشد.‌پس‌معلوم‌است‌که‌در‌این‌مدت‌طولانی20تنظیم‌کتاب‌که‌

‌درصدد‌بودند‌که‌روایات‌نادرست‌را‌پیدا‌کرده‌و‌کنار‌بگذارند‌یعنی‌خودشان‌به‌تنقیح‌و‌تهذیب‌اخبار‌می‌پرداختند.‌لذا‌بعضی‌از‌علماء‌ما‌از‌کار‌مرحوم‌شوشتری

ناراحت‌شدند.‌‌صفحه‌از‌آن‌200صفحه‌است،‌‌1000جلد‌چاپ‌شده‌که‌روی‌هم‌4این‌کتاب‌در‌

‌‌صفحه‌کتاب‌مربوط‌به‌چیزهای‌دیگر‌است.‌از800مربوط‌به‌اخبار‌دخیله‌است،‌و‌‌اینرو‌برخی‌اعتراض‌کرده‌اند‌که‌چرا‌اسم‌کتاب‌را‌»اخبار‌دخیله«‌گذاشته‌اند.‌از‌آن

‌‌صفحه‌اش‌مربوط‌به‌تفسیر‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌70صفحه،‌200است.‌و‌چند‌صفحه‌اش‌هم‌مربوط‌به‌داستان‌جزیره‌خضراء‌می‌باشد.

‌‌خبر‌100سال‌روی‌روایات‌شیعه‌کار‌کرده‌است‌و‌فقط‌حدود‌40مرحوم‌تستری‌‌پیدا‌کرده‌است‌که‌به‌عقیده‌ایشان‌جعلی‌است‌پس‌کسی‌گمان‌نکند‌که‌خبرها‌و‌کتابهای‌جعلی‌در‌میان‌کتب‌حدیث‌شیعه‌زیاد‌است.‌به‌مقاله‌اینجانب‌در‌همین

زمینه‌در‌مجله‌آیینه‌پژوهش‌رجوع‌شود.‌83آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌شیخ‌محمد‌جواد‌بلاغی،‌صاحب‌»آلاء‌الرحمن«:‌اما‌التفسیر‌المنسوب‌إلی4‌الإمام‌الحسن‌العسکری‌علیه‌السلام‌فقد‌أوضحنا‌فی‌رسالة‌منفردة‌فی‌شأنه‌أنه

مکذوب‌موضوع.‌(‌که‌در‌»خلاصة‌الأقوال«‌اسم‌راوی‌این‌تفسیر7-‌علامه‌حلی‌رحمه‌الله‌)قرن‌5

را‌برده‌و‌فرموده:‌و‌التفسیر‌موضوع.و‌افرادی‌که‌به‌تبع‌علامه‌حلی‌این‌تفسیر‌را‌معتبر‌ندانسته‌اند:

(.11-‌صاحب‌رجال‌قهپایی‌)مجمع‌الرجال،‌قرن‌6(.11-‌صاحب‌جامع‌الرواة‌)اردبیلی،‌قرن‌7(.11-‌صاحب‌منهج‌المقال‌)استرآبادی،‌قرن‌8(.11-‌میر‌مصطفی‌تفرشی‌)نقد‌الرجال،‌قرن‌9

این‌افراد‌کلام‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌را‌نقل‌و‌قبول‌کردند.‌-‌مرحوم‌میرداماد‌هم‌به‌مناسبتی‌به‌طور‌مفصل‌از‌این‌تفسیر‌سخن‌گفته‌و10

‌فرموده‌که‌علماء‌رجال‌این‌تفسیر‌را‌که‌دو‌شخص‌مجهول‌الحال‌آن‌را‌برای‌ما

Page 72: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌نقل‌کردند‌ضعیف‌شمردند‌و‌این‌تفسیری‌است‌که‌اکنون‌در‌دست‌ما‌است.‌و«1قسمتی‌از‌سوره‌بقره‌را‌دارد.‌»

‌(4-‌ابن‌غضائری‌)اولین‌کسی‌است‌که‌از‌این‌تفسیر‌بدگویی‌کرده‌است،‌قرن‌11‌که‌راویان‌این‌تفسیر‌را‌زیر‌سؤال‌برده‌است.‌و‌گفته‌این‌تفسیر،‌موضوع‌و

مجعول‌است.بعد‌نقل‌کلمات‌النافین‌و‌المثبتین‌نقول:‌ملخص‌الکلام‌أن‌للناقین‌ادلة‌ثلاثة:

«2-‌شهادة‌قسم‌من‌متن‌الکتاب‌بکذبه.‌»1-‌تضعیف‌ابن‌الغضائری.2-‌عدم‌توثیق‌رواة‌الکتاب‌فی‌کتب‌الرجال.3

‌اگر‌کسی‌به‌دلیل‌اول‌تمسک‌کند‌و‌بگوید‌شواهدی‌در‌این‌کتاب‌یافت‌می‌شود‌کهدلیل‌بر‌کذب‌آن‌است.

__________________________________________________(.‌شارع‌النجاة.1)(.‌مثل‌شواهدی‌که‌مرحوم‌تستری،‌بلاغی‌و‌شعرانی‌از‌متن‌تفسیر‌پیدا‌کردند.2)

‌84آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌پاسخ‌این‌است‌که‌اگر‌چند‌جای‌کتاب‌یقینا‌دروغ‌شد‌دلیل‌نمی‌شود‌که‌تمام‌آن‌دروغ‌باشد.‌اگر‌از‌امالی‌صدوق‌رحمه‌الله‌مثلا‌داستانی‌پیدا‌شد‌که‌با‌شواهد

یقینی‌معلوم‌شد‌دروغ‌است،‌نمی‌توان‌کل‌کتاب‌را‌دروغ‌دانست.‌و‌از‌دلیل‌دوم‌که‌می‌گویند‌ابن‌غضائری‌دو‌راوی‌را‌تضعیف‌کرده‌و‌موثق‌ندانسته،‌پاسخ‌می‌دهیم‌شیخ‌صدوق‌رحمه‌الله‌هم‌در‌قرن‌چهارم‌بوده‌و‌درباره‌این‌دو‌نفر»رضی‌الله‌عنه«‌گفته‌پس‌می‌توان‌گفت‌تا‌حدی‌مورد‌اعتماد‌ایشان‌بوده‌اند.

‌و‌دلیل‌سوم‌را‌که‌می‌گوید‌رواة‌آن‌در‌کتب‌رجالی‌توثیق‌نشدند‌و‌نمی‌توان‌گفت‌روایات‌این‌کتاب،‌صحیح‌اصطلاحی‌است؛‌را‌ما‌هم‌می‌پذیریم‌و‌می‌گوییم‌ضعیف‌اصطلاحی‌است.‌مثل‌خیلی‌از‌کتب‌احادیث‌که‌بسیاری‌از‌حدیث‌هایش‌ضعیف

است.‌در‌این‌صورت‌باید‌متن‌هر‌روایت‌را‌ارزیابی‌کنیم‌یک‌جا‌همانطور‌که‌مرحوم‌شیخ‌انصاری‌رحمه‌الله‌پس‌از‌نقل‌روایت‌»من‌کان‌من‌الفقهاء«‌فرموده:‌یلوح‌منه‌آثار‌الصدق‌بپذیریم،‌و‌جای‌دیگر‌همانگونه‌که‌مرحوم‌بلاغی‌و‌شعرانی‌گفته‌اند

یقینا‌دروغ‌است‌مانند‌داستان‌حجاج‌رد‌کنیم.

Page 73: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌صحیح‌یقینی‌را‌می‌پذیریم‌و‌دروغ‌یقینی‌را‌رد‌می‌کنیم‌و‌بقیه‌اش،‌یک‌سلسلهروایاتی‌است‌که‌راویان‌آن‌اصطلاحا‌توثیق‌نشده‌اند‌و‌ضعیف‌است.

‌فتحصل‌أن‌لا‌دلیل‌علی‌الوضع‌کلیة‌و‌لا‌الصدور‌من‌المعصوم‌کلیة‌بل‌أمر‌بینالأمرین.

در‌رابطه‌با‌این‌تفسیر‌مطلب‌شیرینی‌است‌که‌توجه‌به‌آن‌بی‌فایده‌نیست:‌«‌که‌کتابی‌در‌تفسیر‌هم‌از‌ایشان‌به‌چاپ1مرحوم‌آقای‌سید‌مرتضی‌شبستری‌»

‌رسیده،‌در‌روز‌وفات‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام،‌از‌مناقب‌آن‌امام‌سخن‌می‌گفتند.‌از‌جمله‌از‌تفسیر‌ایشان‌تعریف‌و‌تمجید‌نموده‌فرمودند:‌در‌این‌تفسیر‌مطلب‌بکر‌و‌جالبی‌است‌که‌در‌تفاسیر‌دیگر‌یافت‌نمی‌شود.‌و‌آن‌این‌است‌که‌در

آیه‌شریفه:__________________________________________________

(.‌از‌علمای‌تهران‌بود‌و‌در‌جلسات‌هفتگی‌سخنرانی‌می‌کرد.1)‌85آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

لنا‌علی‌عبدنا‌فأتوا‌بسورة‌من‌مثله،‌ضمیر‌در‌»مثله«‌را ‌و‌إن‌کنتم‌فی‌ریب‌مما‌نزبه‌شخص‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌برگردانده‌است.

‌اما‌از‌مرحوم‌آقای‌شعرانی،‌نقطه‌مقابل‌آن‌را‌می‌بینیم‌زیرا‌فرموده‌که‌در‌این‌تفسیر،‌ذیل‌این‌آیه‌مطلبی‌است‌که‌نفوس‌از‌آن‌مشمئز‌است.‌این‌چه‌معنی‌دارد

‌که‌ضمیر‌را‌به‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌برگردانیم.‌این‌کلام‌را‌به‌دست‌هرعربی‌که‌بدهیم،‌می‌فهمد‌که‌ضمیر‌به‌قرآن‌برمی‌گردد.

‌نتیجه‌می‌گیریم‌که‌برخی‌از‌مطالب‌سلیقه‌ای‌است‌یکی‌رد‌می‌کند‌و‌دیگریتحسین‌می‌نماید.

‌و‌از‌طرفی‌به‌تفاسیر‌هم‌که‌مراجعه‌کنیم‌می‌بینیم‌هر‌دو‌قول‌وجود‌دارد‌و‌اینطور‌نیست‌که‌به‌قول‌آقای‌شبستری‌در‌هیچ‌تفسیر‌یافت‌نشود.‌و‌یا‌به‌قول‌آقای

شعرانی‌رحمه‌الله‌هر‌عربی‌آنرا‌مردود‌داند.‌در‌پایان‌این‌بحث‌یادآور‌می‌شوم‌که‌اینجانب‌رساله‌ای‌به‌زبان‌عربی‌پیرامون‌این‌تفسیر‌نگاشته‌که‌در‌مجله‌نور‌علم‌سال‌دوم‌شماره‌اول،‌و‌نیز‌در‌آخر‌تفسیر

‌امام‌عسکری‌علیه‌السلام‌چاپ‌جدید،‌و‌نیز‌به‌ضمیمه‌رساله‌علامه‌بلاغی‌درباره‌تفسیر‌عسکری‌در‌کتاب‌الرسائل‌الاربعة‌عشر‌چاپ‌شده‌است‌رجوع‌به‌آن

سودمند‌خواهد‌بود.‌86آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 74: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

رسالة‌حول‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌العسکری‌علیه‌السلام‌

اشاره

رسالة‌حول‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌العسکری‌علیه‌السلامبسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

‌الحمد‌لله‌رب‌العالمین‌و‌الصلاة‌و‌السلام‌علی‌رسول‌الله‌خاتم‌النبیین‌و‌آلهالطاهرین.

‌و‌بعد‌ان‌المحدثین‌و‌المفسرین‌و‌الفقهاء‌و‌اصحاب‌کتب‌الرجال‌منذ‌القرن‌الرابع‌الی‌عصرنا‌هذا‌اختلفوا‌فی‌اعتبار‌التفسیر‌المشهور‌بتفسیر‌الامام‌العسکری‌علیه

السلام.‌فمنهم‌من‌یقول‌بصدوره‌عن‌الامام‌علیه‌السلام‌و‌یأخذه‌کسائر‌کتبنا‌المعتبرة

الحدیثیة‌مصدرا‌لتفسیر‌آیات‌القرآن‌الکریم.و‌منهم‌من‌یعتقد‌بکونه‌موضوعا‌و‌مختلفا‌علی‌الامام‌علیه‌السلام.

‌و‌منهم‌من‌یری‌ان‌سنده‌ضعیف‌و‌لکن‌بعض‌منقولاته‌صحیح‌و‌صادر‌عن‌المعصومبشهادة‌القرائن‌الخارجیة‌و‌فی‌بعض‌الموارد‌بشهادة‌المتن‌و‌اتقانه.

و‌منهم‌من‌یقول‌بغیر‌هذه‌الاقوال.‌فنحن‌ننقل‌ما‌وقفنا‌علیه‌من‌کلماتهم‌فنقول:‌اما‌النافون‌لحجیته‌القائلون‌بکونه

موضوعا‌فجماعة:

]النافون‌لحجیته[

-‌منهم‌ابن‌الغضائری‌صاحب‌کتاب‌»الضعفاء«1

-‌منهم‌ابن‌الغضائری‌صاحب‌کتاب‌»الضعفاء«1

Page 75: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌قال‌فیه:‌محمد‌بن‌القاسم‌المفسر‌الاسترآبادی‌روی‌عنه‌ابو‌جعفر‌ابن‌بابویه‌ضعیف‌کذاب‌روی‌عنه‌تفسیرا‌یرویه‌عن‌رجلین‌مجهولین‌احدهما‌یعرف‌بیوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌الآخر‌علی‌بن‌محمد‌بن‌یسار‌عن‌ابیهما‌عن‌ابی‌الحسن‌الثالث‌علیه‌السلام‌و‌التفسیر‌موضوع‌عن‌سهل‌الدیباجی‌عن‌ابیه‌باحادیث‌من‌هذه

«.1المناکیر‌»__________________________________________________

‌‌نقلا‌عن‌ابن‌الغضائری‌و‌فی‌کلامه‌اشکالات6‌/25(.‌مجمع‌الرجال‌للقهبائی‌1)متعددة‌تأتی‌فی

87آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌العلامة‌الحلی‌)ره(،‌صاحب‌»الخلاصة«2

-‌و‌منهم‌العلامة‌الحلی‌)ره(،‌صاحب‌»الخلاصة«2‌قال‌فیه:‌محمد‌بن‌القاسم‌و‌قیل‌ابن‌ابی‌القاسم‌المفسر‌الاسترآبادی‌روی‌عنه‌ابو‌جعفر‌ابن‌بابویه،‌ضعیف‌کذاب‌روی‌عنه‌تفسیرا‌یرویه‌عن‌رجلین‌مجهولین‌احدهما‌یعرف‌بیوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌الآخر‌علی‌بن‌محمد‌بن‌یسار‌عن‌ابیهما‌عن‌ابی‌الحسن‌الثالث‌علیه‌السلام‌و‌التفسیر‌موضوع‌عن‌سهل‌الدیباجی‌عن‌ابیه

«.1باحادیث‌من‌هذه‌المناکیر‌»

-‌و‌منهم‌التفرشی‌)ره(‌صاحب‌»نقد‌الرجال«3

-‌و‌منهم‌التفرشی‌)ره(‌صاحب‌»نقد‌الرجال«3«.2نقل‌فیه‌کلام‌ابن‌الغضائری،‌فلا‌نعیده‌»

-‌و‌منهم‌المحقق‌الداماد‌صاحب‌»شارع‌النجاة«4

-‌و‌منهم‌المحقق‌الداماد‌صاحب‌»شارع‌النجاة«4

Page 76: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌قال‌فیه:‌مسألة:‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌مختون‌و‌مطهر‌متولد‌شده‌است‌اجماعا،‌و‌همچنین‌ائمه‌معصومین‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین‌علی‌الاصح،‌در‌باب‌نوادر‌که‌آخر‌ابواب‌کتاب‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه‌است‌موثقه‌علی‌بن‌الحسن‌بن‌فضال‌عن‌ابیه‌عن‌مولانا‌ابی‌الحسن‌علی‌بن‌موسی‌الرضا‌صلوات‌الله‌علیه‌در‌علامات‌امام‌مفترض‌الطاعة‌مروی‌است‌و‌از‌جمله‌آن‌علامات‌معدوده‌این

«.3است‌که‌فرموده:‌ویلد‌مختونا‌و‌یکون‌مطهرا‌»‌»یلد«‌اینجا‌به‌معنی‌تولد‌است‌از‌باب‌مجاز‌لغوی‌و‌یا‌در‌اسناد‌تجوز‌شده‌از‌باب‌مجاز‌عقلی‌مثل‌یمطر‌المطر‌و‌یجری‌النهر،‌چه‌معلوم‌است‌که‌در‌حقیقت‌ماطر‌»سحاب«‌است‌نه‌»مطر«‌و‌جاری‌آب‌نهر‌است‌نه‌نهر‌و‌مجاز‌عقلی‌در‌کلام

ارباب__________________________________________________

ضمن‌اقوال‌المثبتین‌لحجیة‌التفسیر‌ان‌شاء‌الله‌تعالی.‌‌و‌معلوم‌انه‌)ره(‌اخذه‌من‌کتاب‌ابن‌الغضائری‌و256(-‌خلاصه‌الاقوال‌ص‌1)

الاشکال‌الاشکال..328(-‌نقد‌الرجال‌ص‌2).4‌/419(-‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه‌3)

‌88آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌بلاغت‌متوفر‌الشیوع‌و‌این‌تجوز‌عقلی‌بخصوص‌در‌احادیث‌متکرر‌الورود‌است.

‌و‌نیز‌فرموده‌است:‌و‌یکون‌محدثا‌و‌یستوی‌علیه‌درع‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌لا‌یری‌له‌بول‌و‌لا‌غائط‌لان‌الله‌عز‌و‌جل‌قد‌و‌کل‌الارض‌بابتلاع‌ما‌یخرج

«.1منه‌»‌محدث‌)بفتح‌الدال‌مشدده‌بر‌صیغه‌مفعول(‌آن‌است‌که‌آواز‌و‌حدیث‌ملائکه‌بشنود‌بدون‌آنکه‌در‌نظر‌او‌شبحی‌مرئی‌و‌متمثل‌شود‌و‌آنکه‌امام‌با‌نبی‌علیه‌السلام‌شریک‌باشد‌در‌این‌خاصیت‌که‌زمین‌نجو‌او‌را‌ابتلاع‌نماید‌چنانچه‌در‌این‌حدیث‌فرموده‌است‌مطابق‌است‌با‌مناطیق‌بسیاری‌از‌احادیث‌و‌در‌اصول‌اخبار

‌اهل‌البیت‌علیهم‌السلام‌وارد‌است‌که‌در‌زمان‌حرب‌معاویه‌زمین‌نجو‌امیر‌المؤمنین‌علی‌علیه‌السلام‌را‌ابتلاع‌نموده‌است،‌و‌در‌تفسیر‌مشهور‌عسکری‌که‌به‌مولای‌ما‌صاحب‌العسکر‌منسوب‌است‌حدیثی‌مطول‌مشتمل‌بر‌حکایت‌آن

«.2حال‌علی‌التفصیل‌مذکور‌شده‌»‌و‌من‌می‌گویم‌صاحب‌آن‌تفسیر‌)چنانچه‌محمد‌بن‌علی‌بن‌شهر‌آشوب‌رحمة‌الله

‌«‌و‌من‌در‌حواشی‌کتاب‌نجاشی‌و‌کتاب‌رجال3تعالی‌در‌معالم‌العلماء‌آورده‌»

Page 77: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌شیخ‌تحقیق‌کرده‌ام(‌حسن‌بن‌خالد‌برقی‌است-‌برادر‌ابی‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌خالد‌برقی‌و‌عم‌احمد‌بن‌ابی‌عبد‌الله‌برقی-‌به‌اتفاق‌علماء‌ثقه‌و‌مصنف‌کتب‌معتبره

بوده‌است.‌در‌معالم‌العلماء‌گفته:‌و‌هو‌اخو‌محمد‌بن‌خالد‌من‌کتبه‌تفسیر‌العسکری‌من‌املاء

«.4الامام‌علیه‌السلام‌»‌و‌اما‌تفسیر‌محمد‌بن‌القاسم‌المفسر‌الاستر‌آبادی‌که‌از‌مشیخه‌روایت‌ابی‌جعفر‌بن‌بابویه‌است‌و‌علمای‌رجال‌او‌را‌ضعیف‌الحدیث‌شمرده‌اند‌تفسیری‌است‌که‌اواز‌دو‌مرد‌مجهول‌الحال‌روایت‌کرده‌است‌و‌ایشان‌به‌أبی‌الحسن‌الثالث‌الهادی

__________________________________________________.4‌/419(-‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه‌1).64(-‌راجع‌تفسیر‌العسکری‌علیه‌السلام‌ص‌2).29(-‌معالم‌العلماء‌ص‌3)‌و‌فیه:‌مائة‌و‌عشرون‌مجلدة.29(-‌معالم‌العلماء‌ص‌4)

‌89آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌العسکری‌علیه‌السلام‌اسناد‌کرده‌اند.‌و‌قاصران‌نامتمهران‌آن‌اسناد‌را‌معتبر‌می‌پندارند‌و‌حقیقت‌حال‌آنکه‌آن‌تفسیر‌موضوع‌و‌به‌ابی‌محمد‌سهل‌بن‌احمد

‌الدیباجی‌مسند‌و‌بر‌مناکیر‌احادیث‌و‌اکاذیب‌اخبار‌محتوی‌و‌منطوی‌و‌اسناد‌آن‌بهامام‌معصوم‌علیه‌السلام‌مختلق‌و‌مفتری‌است.

‌و‌آنچه‌متوهم‌این‌عصر‌توهم‌کرده‌بوده‌که‌شاید‌تفسیر‌عسکری‌علیه‌السلام‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌بن‌هاشم‌القمی‌بوده‌باشد‌نیز‌وهمی‌است‌کاذب‌و‌خیالیباطل،‌منبعث‌از‌قلت‌بضاعت‌و‌نقصان‌مهارت‌و‌ضعف‌اطلاع‌بر‌کتب‌علم‌رجال.‌و‌باید‌دانست‌که‌علماء‌عامه‌نیز‌تفسیری‌دارند‌که‌او‌را‌تفسیر‌عسکری‌می‌گویند‌و‌در‌تصانیف‌خود‌از‌آن‌نقل‌می‌کنند‌و‌بر‌آن‌اعتماد‌می‌دارند‌و‌مصنف‌آن‌ابو‌هلال‌عسکری‌است‌صاحب‌آن‌تفسیر‌و‌دیگر‌مصنفات‌چنانکه‌در‌»معرب«‌و‌»مغرب«

و‌غیرهما‌مبین‌است.‌و‌عسکر‌محله‌و‌قریه‌ای‌است‌در‌مصر‌و‌محله‌ای‌است‌در‌بصره‌و‌محله‌ای‌است‌در‌نیشابور‌و‌موضعی‌است‌در‌خوزستان‌و‌موضعی‌در‌نابلس‌و‌اسم‌»سر‌من

«.1رأی«‌است‌»

-‌و‌منهم‌الاسترآبادی‌صاحب‌»منهج‌المقال«5

Page 78: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌و‌منهم‌الاسترآبادی‌صاحب‌»منهج‌المقال«5«.2نقل‌فیه‌کلام‌العلامة‌الحلی‌)ره(‌الذی‌مر‌آنفا‌»

-‌و‌منهم‌الاردبیلی‌صاحب‌»جامع‌الرواة«6

-‌و‌منهم‌الاردبیلی‌صاحب‌»جامع‌الرواة«6«.3ذکر‌فیه‌کلام‌العلامة‌الحلی‌)ره(‌نقلا‌عن‌الاسترآبادی‌»

__________________________________________________‌.‌و‌فی‌کلامه‌)ره(‌اشکالات‌عدیدة‌سیأتی‌بیانها121-‌118(-‌شارع‌النجاة‌ص‌1)

فی‌ضمن‌کلام‌المثبتین..315(-‌منهج‌المقال‌ص‌2).2‌/184(-‌جامع‌الرواة‌3)

‌90آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌القهبائی‌صاحب‌»مجمع‌الرجال«7

-‌و‌منهم‌القهبائی‌صاحب‌»مجمع‌الرجال«7‌«‌اللهم‌الا‌ان‌یقال‌انه1نقل‌فیه‌کلام‌بن‌الغضائری‌الذی‌قد‌مر‌فی‌اول‌المقال‌»فی‌صدد‌جمع‌الکلمات‌لا‌القبول‌و‌الرد‌و‌البحث‌حولها.

-‌و‌منهم‌العلامة‌الشیخ‌محمد‌جواد‌البلاغی‌صاحب‌تفسیر‌»آلاء‌الرحمن«8

-‌و‌منهم‌العلامة‌الشیخ‌محمد‌جواد‌البلاغی‌صاحب‌تفسیر‌»آلاء‌الرحمن«8‌قال‌فیه:‌و‌اما‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌الحسن‌العسکری‌علیه‌السلام‌فقد

‌اوضحنا‌فی‌رسالة‌منفردة‌فی‌شأنه‌انه‌مکذوب‌موضوع‌و‌مما‌یدل‌علی‌ذلک‌نفس

Page 79: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ما‌فی‌التفسیر‌من‌التناقض‌و‌التهافت‌فی‌کلام‌الراویین‌و‌ما‌یزعمان‌انه‌روایة‌و‌ما‌فیه‌من‌مخالفة‌الکتاب‌المجید‌و‌معلوم‌التاریخ‌کما‌اشار‌الیه‌العلامة‌فی

«.2الخلاصة‌و‌غیره‌»

-‌و‌منهم‌المحقق‌التستری:‌صاحب‌کتاب‌»الاخبار‌الدخلیة«9

-‌و‌منهم‌المحقق‌التستری:‌صاحب‌کتاب‌»الاخبار‌الدخلیة«9‌قال‌فیه:‌الباب‌الثانی‌فی‌الاحادیث‌الموضوعة‌و‌فیه‌فصول‌...‌الفصل‌الثانی

‌فاخبار‌التفسیر‌الذی‌نسبوه‌الی‌العسکری‌علیه‌السلام‌بهتانا‌یشهد‌لافترائها‌علیه‌علیه‌السلام‌و‌بطلان‌نسبتها‌الیه‌اولا‌شهادة‌خریت‌الصناعة‌و‌نقاد‌الآثار‌احمد‌بن

‌الحسین‌الغضائری‌استاد‌النجاشی‌احد‌ائمة‌الرجال،‌فقال‌ان‌محمد‌بن‌ابی‌القاسم‌الذی‌یروی‌عنه‌ابن‌بابویه‌ضعیف‌کذاب‌روی‌عنه‌تفسیرا‌یرویه‌عن‌رجلین

‌مجهولین‌احدهما‌یعرف‌بیوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌الآخر‌بعلی‌بن‌محمد‌بن‌یسار‌عن‌ابویهما‌عن‌ابی‌الحسن‌الثالث‌علیه‌السلام‌و‌التفسیر‌موضوع‌عن‌سهل

الدیباجی‌عن‌ابیه‌باحادیث‌من‌هذه‌المناکیر.و‌ثانیا‌بسبر‌اخباره،‌فنراها‌واضحة‌البطلان‌مختلقة‌بالعیان.

‌ثم‌ذکر‌نحوا‌من‌اربعین‌موردا‌من‌الموارد‌التی‌زعم‌انها‌تشهد‌بکذب‌هذا‌التفسیر‌وکونه‌موضوعا.

__________________________________________________.6‌/25(-‌مجمع‌الرجال‌1).1‌/49(-‌آلاء‌الرحمن‌2)

‌91آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌ثم‌قال:‌ما‌نقلت‌من‌هذا‌الکتاب‌انموذج‌منه‌و‌لو‌اردت‌الاستقصاء‌لاحتجت‌الی

نقل‌جل‌الکتاب‌لو‌لا‌کله‌فان‌الصحیح‌فیه‌فی‌غایة‌الندرة.‌ثم‌قال:‌و‌ایضا‌لو‌لم‌یکن‌هذا‌الکتاب‌جعلا،‌لنقل‌هذه‌المعجزات‌العجبیة‌التی‌نقلها‌عن‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌و‌باقی‌الائمة‌علیهم

السلام‌و‌لرواها‌علماء‌الامامیة.‌و‌ایضا‌لو‌کان‌الکتاب‌من‌العسکری‌علیه‌السلام‌لنقل‌شیئا‌منه‌علی‌ابن‌ابراهیم‌القمی‌و‌محمد‌بن‌مسعود‌العیاشی‌اللذان‌کانا‌فی‌عصره‌علیه‌السلام‌و‌محمد‌بن

Page 80: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌العباس‌بن‌مروان‌الذی‌کان‌مقاربا‌لعصره‌علیه‌السلام‌فی‌تفاسیرهم‌و‌الکلموجود‌لیس‌فی‌شی‌ء‌منها‌اثر‌منه.

‌ثم‌قال:‌و‌بالجملة‌هذا‌التفسیر‌و‌ان‌کان‌مشتملا‌علی‌ذکر‌معجزات‌کثیرة‌لامیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌کالنبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌هو‌بمنزلة‌نفس‌النبی‌صلی

‌الله‌علیه‌و‌آله‌بشهادة‌القرآن‌الا‌انه‌لیس‌کل‌ما‌نسب‌الیهم‌علیهم‌السلام‌صحیحا‌فقد‌وضع‌جمع‌من‌الغلاة‌اخبارا‌فی‌معجزاتهم‌و‌فضائلهم‌و‌غیر‌ذلک‌...‌کما‌انه‌وضع‌جمع‌من‌النصاب‌و‌المعاندین‌اخبارا‌منکرة‌فی‌فضائلهم‌و‌معجزاتهم‌بقصد‌تخریب‌الدین‌و‌لان‌یری‌الناس‌بالباطل‌منه‌فیکفروا‌بالحق‌منه،‌قال‌الباقر‌علیه

«.1السلام:‌»و‌رووا‌عنا‌ما‌لم‌نقله‌و‌لم‌نفعله‌لیبغضونا‌الی‌الناس‌...«‌»

‌-‌و‌منهم‌الاستاد‌الجامع‌للمعقول‌و‌المنقول‌الشیخ‌المیرزا‌ابو‌الحسن‌الشعرانی10)ره(‌صاحب‌»حاشیة‌مجمع‌البیان«

‌-‌و‌منهم‌الاستاد‌الجامع‌للمعقول‌و‌المنقول‌الشیخ‌المیرزا‌ابو‌الحسن‌الشعرانی10)ره(‌صاحب‌»حاشیة‌مجمع‌البیان«

‌قال‌فیها:‌و‌لم‌ینقل‌المصنف‌)الشیخ‌الطبرسی(‌عن‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌العسکری‌علیه‌السلام‌و‌قال‌العلامة‌فی‌محمد‌بن‌القاسم‌الاسترآبادی:‌انه

موضوع‌وضعه‌سهل‌بن‌احمد‌الدیباجی‌و‌احادیثه‌مناکیر.‌اقول:‌و‌من‌اغلاطه‌ان‌الحجاج‌حبس‌المختار‌بن‌ابی‌عبیدة‌و‌هم‌بقتله‌و‌لم‌یمکنه‌الله‌منه‌حتی‌نجاه‌و‌انتقم‌من‌قتلة‌الحسین‌علیه‌السلام،‌مع‌ان‌امارة‌الحجاج‌کان

‌و75من‌سنة‌__________________________________________________

.228-‌1‌/152(-‌الاخبار‌الدخلیة‌1)‌92آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌‌و‌انما‌قتل64قتل‌المختار‌قبل‌ذلک‌بسنین‌و‌کان‌ظهوره‌علی‌قتلة‌الحسین‌سنة‌‌المختار‌مصعب‌بن‌زبیر‌و‌قتل‌مصعبا‌عبد‌الملک‌ابن‌مروان‌و‌فی‌ذلک‌قال‌رجل:‌»له‌هذا‌رأس‌مصعب‌لدیک‌و‌رأیت‌رأس‌المختار‌هنا‌لدی‌مصعب‌و‌رأس‌ابن‌زیاد‌لدی‌المختار‌و‌رأس‌الحسین‌علیه‌السلام‌لدی‌ابن‌زیاد.‌فقال‌عبد‌الملک‌لا‌اراک

الله‌الخامس«‌فی‌قصة‌خرب‌بسببها‌عبد‌الملک‌قصر‌الامارة‌بکوفة.

Page 81: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌لم‌یکن‌واضع‌هذا‌التفسیر‌عارفا‌بالتاریخ.‌و‌العجب‌ان‌ما‌نقلناه‌عن‌التفسییر‌45‌/339موجود‌فی‌البحار‌و‌لم‌یتعرض‌المجلسی‌)قدس‌سره(‌لرده.‌راجع‌البحار‌و‌من‌اغلاطه‌ایضا‌انه‌توهم‌ان‌سعد‌بن‌ابی‌وقاص‌کان‌فی‌فتح‌نهاوند.

‌و‌ذکر‌فی‌تفسیر‌»ان‌کنتم‌فی‌ریب‌مما‌نزلنا‌...«‌ما‌یستحیی‌من‌نقله‌و‌یشمئز«.1الطبع‌من‌قراءته.‌نعوذ‌بالله‌من‌الضلال‌و‌نسأله‌الهدایة‌و‌الصواب‌»

-‌و‌منهم‌آیت‌الله‌السید‌الخوئی‌صاحب‌»معجم‌رجال‌الحدیث«11

-‌و‌منهم‌آیت‌الله‌السید‌الخوئی‌صاحب‌»معجم‌رجال‌الحدیث«11‌قال‌فیه:‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌العسکری‌علیه‌السلام‌انما‌هو‌بروایة‌هذا‌الرجل‌علی‌بن‌محمد‌بن‌سیار‌و‌زمیله‌یوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌کلاهما‌مجهولی

‌الحال‌و‌لا‌یعتد‌بروایة‌انفسهما‌عن‌الامام‌علیه‌السلام‌اهتمامه‌علیه‌السلامبشأنهما‌و‌طلبه‌من‌ابویهما‌ابقائهما‌لا‌فادتهما‌العلم‌الذی‌یشرفهما‌الله‌به.

‌هذا‌مع‌ان‌الناظر‌فی‌هذا‌التفسیر‌لا‌یشک‌فی‌انه‌موضوع‌و‌جل‌مقام‌عالم‌محقق«.2ان‌یکتب‌مثل‌هذا‌التفسیر‌فکیف‌بالامام‌علیه‌السلام‌»

‌-‌و‌منهم‌العلامة‌السید‌محمد‌هاشم‌الخوانساری‌)ره(‌صاحب‌رسالة‌فی‌تحقیق12حال‌الکتاب‌المعروف‌بفقه‌الرضا.

‌-‌و‌منهم‌العلامة‌السید‌محمد‌هاشم‌الخوانساری‌)ره(‌صاحب‌رسالة‌فی‌تحقیق12حال‌الکتاب‌المعروف‌بفقه‌الرضا.

‌قال‌فیه:‌ان‌احتمال‌الوضع‌فیه‌)ای‌فقه‌الرضا(‌بعید‌لما‌یلوح‌علیه‌من‌حقیقةالصدق

__________________________________________________.10‌/580(-‌مجمع‌البیان‌1).‌17‌/172و‌‌20‌/209و‌راجع‌13‌/159(-‌معجم‌رجال‌الحدیث‌2)

‌93آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 82: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌الحق.‌و‌لان‌ما‌اشتمل‌علیه‌من‌الاصول‌و‌الفروع‌و‌الاخلاق‌اکثرها‌مطابق‌لمذهب‌الامامیة‌و‌ما‌صح‌عن‌الائمة‌و‌لا‌یخفی‌انه‌لا‌داعی‌للوضع‌فی‌مثل‌ذلک‌فان‌غرض‌الواضعین‌تزییف‌الحق‌و‌ترویج‌الباطل‌و‌الغالب‌وقوعه‌عن‌الغلات‌و‌المفوضة‌و‌الکتاب‌خال‌عما‌یوهم‌ذلک‌بخلاف‌غیره‌مما‌نسب‌الی‌الائمة‌علیهم‌الصلاة‌و‌السلام‌کمصباح‌الشریعة‌المنسوب‌الی‌مولینا‌الصادق‌علیه‌السلام‌و

‌تفسیر‌الامام‌المنسوب‌الی‌سیدنا‌ابی‌محمد‌العسکری‌فان‌من‌امعن‌النظر‌فی‌تضاعیفهما‌اطلع‌علی‌امور‌عظیمة‌مخالفة‌لاصول‌الدین‌او‌المذهب‌مغایرة‌لطریقة

«.1الائمة‌علیهم‌السلام‌و‌سیاق‌کلماتهم‌»‌و‌اما‌القائلون‌بکونه‌کسائر‌کتبنا‌الحدیثیة‌و‌فیه‌الصحیح‌و‌الضعیف‌او‌هو‌کتاب

معتبر‌کله‌او‌جله،‌النافون‌لکونه‌موضوعا‌فجماعة:

]القائلون‌بحجیته[

‌-‌منهم‌الشیخ‌الصدوق‌محمد‌بن‌علی‌بن‌بابویه‌القمی‌صاحب‌»الفقیه‌و‌التوحید1و‌العیون‌و‌الاکمال‌و‌الامالی‌و‌العلل‌و‌معانی‌الاخبار«

‌-‌منهم‌الشیخ‌الصدوق‌محمد‌بن‌علی‌بن‌بابویه‌القمی‌صاحب‌»الفقیه‌و‌التوحید1و‌العیون‌و‌الاکمال‌و‌الامالی‌و‌العلل‌و‌معانی‌الاخبار«

‌نقل‌فی‌کل‌من‌هذه‌الکتب‌بعض‌روایات‌هذا‌التفسیر‌او‌غیرها‌اما‌بعین‌سند‌التفسیر‌و‌اما‌مع‌اختلاف‌یسیر.‌و‌معلوم‌انه‌)ره(‌لا‌ینقل‌فی‌الفقیه‌الا‌روایة‌تکون‌حجة‌بینه‌و‌بین‌الله‌کما‌قاله‌فی‌مقدمته‌و‌ما‌نقل‌فی‌الفقیه‌بسند‌هذا‌التفسیر

«.2موجود‌بعینه‌فی‌التفسیر‌العسکری‌فراجع‌»

-‌منهم‌ابو‌منصور‌الطبرسی‌صاحب‌کتاب‌»الاحتجاج«2

-‌منهم‌ابو‌منصور‌الطبرسی‌صاحب‌کتاب‌»الاحتجاج«2‌قال‌فی‌مقدمته:‌و‌لا‌نأتی‌فی‌اکثر‌ما‌نورده‌من‌الاخبار‌باسناده‌اما‌لوجود‌الاجماع

علیه__________________________________________________

Page 83: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌و‌لا‌یخفی‌ان‌السید‌ره‌مع‌قوله‌هذا‌قال7(-‌رسالة‌فی‌تحقیق‌فقه‌الرضا‌ص‌1)‌‌و163فی‌مقام‌آخر‌باعتبار‌بعض‌ما‌فی‌التفسیر‌فراجع‌المقالات‌اللطیفة‌له‌ص‌

.‌167و‌165‌-‌العیون‌403و‌‌230و‌47-‌التوحید‌11،‌تفسیر‌العسکری‌ص‌2‌/327(-‌الفقیه‌2)‌‌و‌1‌/219العلل‌‌106و‌105-‌اکمال‌الدین-‌الامالی‌ص‌‌301و‌‌300و‌1‌/282

.4-‌معانی‌الاخبار‌ص‌‌134و‌281‌94آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌او‌موافقته‌لما‌دلت‌العقول‌علیه‌او‌لاشتهاره‌فی‌السیر‌و‌الکتب‌بین‌المخالف‌و‌المؤالف‌الا‌ما‌اوردته‌عن‌ابی‌محمد‌الحسن‌العسکری‌علیهما‌السلام‌فانه‌لیس‌فی‌الاشتهار‌علی‌حد‌ما‌سواه‌و‌ان‌کان‌مشتملا‌علی‌مثل‌الذی‌قدمناه،‌فلاجل‌ذلک‌ذکرت‌اسناده‌فی‌اول‌جزء‌من‌ذلک‌دون‌غیره‌لان‌جمیع‌ما‌رویت‌عنه‌علیه

‌السلام‌انما‌رویته‌باسناد‌واحد‌من‌جملة‌الاخبار‌التی‌ذکرها‌علیه‌السلام‌فی«.1تفسیره‌»

-‌و‌منهم‌القطب‌الراوندی‌صاحب‌»الخرائج«3

-‌و‌منهم‌القطب‌الراوندی‌صاحب‌»الخرائج«3«.2نقل‌فیه‌جملة‌وافرة‌من‌هذا‌التفسیر‌»

-‌و‌منهم‌ابن‌شهر‌آشوب‌صاحب‌»المناقب«‌و‌»معالم‌العلماء«4

-‌و‌منهم‌ابن‌شهر‌آشوب‌صاحب‌»المناقب«‌و‌»معالم‌العلماء«4نسب‌فی‌الاول‌التفسیر‌الی‌الامام‌جزما‌و‌نقل‌عنه‌فی‌عدة‌موارد‌من‌المناقب‌»

3.»‌و‌قال‌فی‌الثانی:‌الحسن‌بن‌خالد‌البرقی‌اخو‌محمد‌بن‌خالد،‌من‌کتبه‌تفسیر

«.4العسکر‌من‌املاء‌الامام‌علیه‌السلام‌مائة‌و‌عشرون‌مجلدا‌»و‌قال‌المحدث‌النوری‌)ره(:‌یظهر‌منه‌امران:

Page 84: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌الاول‌ان‌سند‌التفسیر‌لیس‌منحصرا‌فی‌الاسترآبادی‌شیخ‌الصدوق،‌بل‌یرویه‌الحسن‌بن‌خالد‌الثقة‌)فی‌النجاشی‌و‌الخلاصة(‌صاحب‌الکتب‌)فی‌الفهرست(

التی‌یرویها‌عنه‌ابن‌اخیه‌احمد‌البرقی‌الذی‌للمشایخ‌الیه‌طرق‌صحیحة.‌الثانی‌ان‌التفسیر‌کبیر‌تام‌غیر‌مقصور‌علی‌الموجود‌الذی‌فیه‌تفسیر‌الفاتحة‌و

«5بعض‌سورة‌البقرة‌»__________________________________________________

‌‌و‌سنده‌عین‌سند‌التفسیر‌الموجود‌و‌ما‌نقله‌عن‌التفسیر3(-‌الاحتجاج‌ص‌1)موجود‌فی‌هذا‌التفسیر.

.3‌/661(-‌قاله‌المحدث‌النوری‌)ره(‌فی‌خاتمة‌المستدرک‌2).‌300و‌‌313و‌‌329ص‌2(-‌المناقب‌ج‌3).29(-‌معالم‌العلماء،‌4).3‌/661(-‌المستدرک‌5)

‌95آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌المحقق‌الشیخ‌علی‌الکرکی‌)ره(5

-‌و‌منهم‌المحقق‌الشیخ‌علی‌الکرکی‌)ره(5‌قال‌فی‌ضمن‌اجازته‌للقاضی‌صفی‌الدین‌عیسی‌)قده(:‌و‌لنورد‌حدیثا‌واحدا‌مما‌نرویه‌متصلا‌تبرکا‌و‌تیمنا‌و‌جریا‌علی‌عادتهم‌الجلیلة‌الجمیلة‌فنقول:‌اخبرنا‌شیخنا‌العلامة‌ابو‌الحسن‌علی‌بن‌هلال‌بالاسناد‌المتقدم‌الی‌شیخنا‌الامام‌ابی‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌مکی‌السعید‌الشهید‌...‌و‌اعلی‌منه‌بالاسناد‌الی‌الامام‌جمال‌الدین

‌الحسن‌المطهر‌...‌و‌اعلی‌منهما‌بالاسناد‌الی‌شیخنا‌الشهید‌...‌و‌اعلی‌من‌الجمیع‌بالاسناد‌الی‌العلامة‌جمال‌الدین‌احمد‌بن‌فهد‌...‌عن‌الشیخ‌الامام‌عماد‌الفرقة‌الناجیة‌ابی‌جعفر‌محمد‌بن‌الحسن‌الطوسی،‌قال‌اخبرنا‌ابو‌عبد‌الله‌الحسین‌بن

‌عبید‌الله‌الغضائری‌اخبرنا‌ابو‌جعفر‌محمد‌بن‌بابویه‌حدثنا‌محمد‌بن‌القاسم‌المفسر‌الجرجانی‌حدثنا‌یوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌علی‌بن‌محمد‌بن‌سنان‌)کذا(‌عن‌ابویهما‌عن‌مولانا‌و‌مولی‌کافة‌الانام‌و‌الامام‌ابی‌محمد‌الحسن‌العسکری‌عن‌ابیه‌...‌قال‌قال‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌لبعض‌اصحابه‌ذات‌یوم:‌یا‌عبد

‌الله‌احبب‌فی‌الله‌و‌ابغض‌فی‌الله‌و‌عاد‌فی‌الله‌فانها‌لا‌تنال‌ولایة‌الله‌الا‌بذلک‌و‌لا‌یجد‌رجل‌طعم‌الایمان‌و‌ان‌کثرت‌صلاته‌و‌صیامه‌حتی‌یکون‌کذلک‌و‌قد‌صارت

Page 85: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مواخاة‌الناس‌یومکم‌هذا‌اکثرها‌فی‌الدنیا‌علیها‌یتوادون‌و‌علیها‌یتباغضون‌و‌ذلک‌لایغنی‌عنهم‌من‌الله‌شیئا.

‌فقال‌الرجل:‌یا‌رسول‌الله‌کیف‌لی‌اعلم‌انی‌و‌الیت‌و‌عادیت‌فی‌الله‌عز‌و‌جل‌و‌من‌ولی‌الله‌حتی‌او‌الیه‌و‌من‌عدوه‌حتی‌اعادیه‌فاشار‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه

و‌آله‌الی‌علی‌علیه‌السلام‌قال:‌الا‌تری‌هذا؟‌قال:‌بلی‌فقال:‌ولی‌هذا‌ولی‌الله‌فواله‌و‌عدو‌هذا‌عدو‌الله‌فعاده،وال‌ولی‌هذا‌و‌لو‌انه‌قاتل‌ابیک‌و‌ولدک،‌و‌عاد‌عدوه‌و‌لو‌انه‌ابوک‌او‌ولدک‌...‌»

1.»‌«‌و2و‌الحدیث‌المذکور‌مع‌ذلک‌السند‌موجود‌فی‌تفسیر‌العسکری‌علیه‌السلام‌»«.3معانی‌الاخبار‌و‌عیون‌الاخبار‌و‌علل‌الشرایع‌کلها‌للصدوق‌کما‌فی‌البحار‌»

__________________________________________________.‌3‌/661و‌المستدرک‌‌78ص‌105(-‌البحار‌ج‌1).18(-‌تفسیر‌العسکری‌ص‌2).55-‌‌54ص‌27(-‌البحار‌ج‌3)

‌96آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌قال‌المحدث‌النوری‌رحمه‌الله‌بعد‌نقل‌کلام‌المحقق:‌و‌یظهر‌منه‌ان‌هذا‌التفسیر‌عنده‌فی‌غایة‌الاعتبار‌و‌لاقتصاره‌)کذا(‌فی‌نقل‌الخبر‌المرسوم‌عندهم‌نقله‌فی

‌«‌رویاه‌عنه‌علیه1آخر‌کثیر‌من‌الاجازات،‌کما‌یظهر‌منه‌ان‌الشیخ‌و‌الغضائری‌»‌السلام‌بالسند‌المذکور‌فیکون‌معتبرا‌عندهما‌و‌الا‌لاستثنیاه‌عن‌مرویاتهما‌کما‌لا

«.2یخفی‌علی‌من‌عرف‌طریقة‌المشایخ‌»

-‌و‌منهم‌الشهید‌الثانی‌صاحب‌»منیة‌المرید«6

-‌و‌منهم‌الشهید‌الثانی‌صاحب‌»منیة‌المرید«6‌قال‌فیه:‌فصل‌و‌من‌تفسیر‌العسکری‌علیه‌السلام‌فی‌قوله‌تعالی‌و‌اذ‌اخذنا‌میثاق

«‌...3»«.4و‌ما‌نقل‌موجود‌فی‌تفسیر‌العسکری‌»

‌و‌قال‌فی‌اجازته‌الکبیرة‌للشیخ‌حسین‌بن‌عبد‌الصمد:‌و‌لو‌حاولنا‌ذکر‌طریق‌الی‌کل‌من‌بلغنا‌من‌المصنفین‌و‌المؤلفین‌لطال‌الخطب‌و‌الله‌تعالی‌ولی‌التوفیق‌و

Page 86: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌لنذکر‌طریقا‌واحدا‌هو‌اعلی‌ما‌اشتملت‌علیه‌هذه‌الطرق‌...‌اخبرنا‌شیخنا،‌عن‌المفید‌عن‌الصدوق‌قال‌حدثنا‌محمد‌بن‌القاسم‌الجرجانی-‌و‌ساق‌مثل‌ما‌مر‌عن

«.5المحقق‌الکرکی-‌فراجع‌»

‌-‌و‌منهم‌المجلسی‌الاول‌)ره(‌صاحب‌»روضة‌المتقین«‌و‌»شرح‌الفقیه7الفارسی«

‌-‌و‌منهم‌المجلسی‌الاول‌)ره(‌صاحب‌»روضة‌المتقین«‌و‌»شرح‌الفقیه7الفارسی«

‌قال‌فی‌الاول:‌المفسر‌الاسترآبادی‌و‌اعتمد‌علیه‌الصدوق‌و‌کان‌شیخه،‌فما‌ذکره‌ابن‌الغضائری‌باطل‌و‌توهم‌ان‌مثل‌هذا‌التفسیر‌لا‌یلیق‌ان‌ینسب‌الی‌المعصوم‌علیه‌السلام‌]مردود[‌و‌من‌کان‌مرتبطا‌بکلام‌الائمة‌علیهم‌السلام‌یعلم‌انه‌کلامهم

علیهم‌السلام‌و‌اعتمد__________________________________________________

(-‌هو‌والد‌صاحب‌کتاب‌»الضعفاء«‌الذی‌قال:‌هذا‌التفسیر‌موضوع.1).3‌/662(-‌المستدرک‌2)‌‌و‌فیه:‌فصل‌من‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌العسکری‌علیه19(-‌منیة‌المرید‌ص‌3)

السلام..135(-‌تفسیر‌العسکری‌ص‌4).‌662ص‌3،‌المستدرک‌ج‌‌169ص‌105(-‌البحار‌ج‌5)

‌97آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌علیه‌شیخنا‌الشهید‌الثانی‌و‌نقل‌اخبارا‌کثیرة‌عنه‌فی‌کتبه‌و‌اعتماد‌التلمیذ‌الذی

«.1کان‌مثل‌الصدوق‌یکفی.‌عفی‌الله‌عنا‌و‌عنهم‌»‌و‌قال‌فی‌الثانی:‌و‌این‌حدیث‌)تلبیة(‌مأخوذ‌است‌از‌تفسیر‌حضرت‌امام‌حسن‌عسکری‌که‌صدوق‌به‌سه‌واسطه‌از‌آن‌حضرت‌روایت‌می‌کند‌و‌با‌استادش‌که‌محمد‌بن‌قاسم‌است‌معاشرت‌داشته‌است‌و‌او‌از‌استادانش‌و‌ممکن‌است‌که

‌صدوق‌نیز‌با‌ایشان‌نیز‌معاشرت‌داشته‌باشد‌و‌حکم‌به‌صحت‌این‌خبر‌کرده‌است‌و‌گفته‌است‌که‌میان‌من‌و‌خدا‌حجت‌است‌یقینا‌أو‌اعرف‌بوده‌است‌به‌حال‌ایشان‌از‌ابن‌غضائری‌که‌علما‌توثیقش‌نکرده‌اند‌صریحا‌و‌حال‌او‌بر‌ما‌ظاهر‌نیست‌بلکه‌ظاهر‌است‌که‌ورع‌نداشته‌است‌و‌گفته‌است‌که‌مفسر‌استرآبادی

Page 87: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌کذاب‌است‌به‌اعتبار‌نقل‌این‌خبر‌و‌شک‌نیست‌که‌استرآبادی‌استرآبادیان‌را‌بیشتر‌از‌عربان‌بغداد‌می‌شناسد‌و‌بغیر‌معصوم‌که‌جزم‌می‌تواند‌کرد‌که‌این

‌تفسیر‌موضوع‌است؟‌با‌آنکه‌هر‌که‌اندک‌ربطی‌به‌کلام‌ائمه‌دارد‌او‌را‌جزم‌بهم‌می‌رسد‌که‌این‌تفسیر‌از‌معصوم‌است‌و‌صدوق‌این‌تفسیر‌را‌از‌محمد‌روایت

‌کرده‌است‌و‌فحول‌علماء‌ما‌این‌تفسیری‌را‌به‌ما‌رسانیده‌اند‌از‌ثقات‌معتمدین‌تا‌آنکه‌محدثین‌این‌سند‌را‌اعلی‌اسانید‌می‌دانند‌و‌از‌آن‌جمله‌یک‌حدیث‌را‌شفاها‌به‌یکدیگر‌رسانیده‌اند‌چنانکه‌خبر‌داد‌بما‌شیخ‌المحدثین‌بهاء‌الملة‌و‌الدین‌محمد‌بن

‌«‌و‌علماء‌ما‌در‌اجازات‌شفاهی‌این2الحسین‌از‌پدرش‌از‌شیخ‌زین‌الدین‌...‌»حدیث‌را‌تیمنا‌و‌تبرکا‌می‌نویسند.

‌و‌حق‌آن‌است‌که‌این‌تفسیر‌گنجی‌است‌از‌گنجهای‌حق‌سبحانه‌و‌تعالی‌و‌ان‌«3شاء‌الله‌تعالی‌چیزی‌از‌آن‌فوت‌نخواهد‌شد‌و‌همگی‌در‌مجمع‌البحرین‌»

«.4مذکور‌خواهد‌شد‌»__________________________________________________

.14‌/250(-‌روضة‌المتقین‌1)‌(-‌در‌اینجا‌مرحوم‌مجلسی‌همان‌سند‌و‌حدیث‌که‌از‌شهید‌ثانی‌نقل‌شده2)

مفصل‌نقل‌می‌کند.(-‌هو‌من‌تألیفات‌المجلسی‌)ره(‌و‌لم‌یذکر‌فی‌حرف‌المیم‌من‌الذریعة‌فراجع.3)‌کتاب‌الصلاة.‌213و‌نیز‌رجوع‌یوشد‌به‌ص‌‌142ص‌5(-‌شرح‌فقیه‌فارسی‌ج‌4)

‌98آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌المجلسی‌الثانی‌)ره(‌صاحب‌»البحار«8

-‌و‌منهم‌المجلسی‌الثانی‌)ره(‌صاحب‌»البحار«8‌قال‌فیه:‌کتاب‌تفسیر‌الامام‌من‌الکتب‌المعروفة‌و‌اعتمد‌الصدوق‌علیه‌و‌اخذ‌منه‌و‌ان‌طعن‌فیه‌بعض‌المحدثین‌و‌لکن‌الصدوق‌اعرف‌و‌اقرب‌عهدا‌ممن‌طعن‌فیه

«.1و‌قد‌روی‌عنه‌اکثر‌العلماء‌من‌غیر‌غمز‌فیه‌»

-‌و‌منهم‌الشیخ‌الحر‌العاملی‌صاحب‌»الوسائل«‌و‌»اثبات‌الهداة«9

Page 88: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌و‌منهم‌الشیخ‌الحر‌العاملی‌صاحب‌»الوسائل«‌و‌»اثبات‌الهداة«9‌قال‌فی‌الاول:‌و‌نروی‌تفسییر‌الامام‌الحسن‌بن‌علی‌العسکری‌علیهم‌السلام‌بالاسناد‌عن‌الشیخ‌أبی‌جعفر‌الطوسی‌عن‌المفید‌عن‌الصدوق‌عن‌محمد‌بن‌القاسم‌المفسر‌الاسترآبادی‌عن‌یوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌علی‌بن‌محمد‌بن

‌سیار-‌قال‌الصدوق‌و‌الطبرسی‌و‌کانا‌من‌الشیعة‌الامامیة-‌عن‌ابویهما‌عن‌الامام‌و‌هذا‌التفسیر‌لیس‌هو‌الذی‌طعن‌فیه‌بعض‌علماء‌الرجال‌لان‌ذلک‌یروی‌عن‌أبی‌الحسن‌الثالث‌علیه‌السلام‌و‌هذا‌عن‌أبی‌محمد‌علیه‌السلام‌و‌ذلک‌یرویه‌سهل

‌الدیباجی‌عن‌ابیه‌و‌هما‌غیر‌مذکورین‌فی‌سند‌هذا‌التفسیر‌اصلا‌و‌ذلک‌فیه‌احادیث‌من‌المناکیر‌و‌هذا‌خال‌من‌ذلک‌و‌قد‌اعتمد‌علیه‌رئیس‌المحدثین‌ابن‌بابویه‌فنقل

‌منه‌احادیث‌کثیرة‌فی‌کتاب‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه‌و‌فی‌سائر‌کتبه‌و‌کذلک«.2الطبرسی‌و‌غیرهما‌من‌علمائنا‌»

و‌جعل‌الشیخ‌الحر‌هذا‌التفسیر‌من‌مأخذ‌الوسائل‌و‌اثباة‌الهداة‌فراجع.

-‌و‌منهم‌الفیض‌الکاشانی‌صاحب‌تفسیری‌»الصافی«‌و‌»الأصفی«10

-‌و‌منهم‌الفیض‌الکاشانی‌صاحب‌تفسیری‌»الصافی«‌و‌»الأصفی«10نقل‌فیهما‌مطالب‌هذا‌التفسیر‌و‌اعتمد‌علیه‌ظاهرا.

-‌و‌منهم‌السید‌هاشم‌البحرانی‌صاحب‌تفسیر‌»البرهان«11

-‌و‌منهم‌السید‌هاشم‌البحرانی‌صاحب‌تفسیر‌»البرهان«11نقل‌فیه‌کل‌ما‌فی‌تفسیر‌العسکری.

__________________________________________________.1‌/28(-‌البحار‌1).20‌/59(-‌وسائل‌الشیعه‌2)

‌99آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌صاحب‌تفسیر‌»نور‌الثقلین«12

Page 89: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌و‌منهم‌صاحب‌تفسیر‌»نور‌الثقلین«12نقل‌فیه‌بعض‌ما‌فی‌هذا‌التفسیر‌عن‌کتاب‌الاحتجاج‌و‌غیره‌فراجع.

‌-‌و‌منهم‌الحسن‌بن‌سلیمان‌الحلی‌تلمیذ‌الشهید‌الاول‌صاحب‌کتاب13»المحتضر«

‌-‌و‌منهم‌الحسن‌بن‌سلیمان‌الحلی‌تلمیذ‌الشهید‌الاول‌صاحب‌کتاب13»المحتضر«

‌قال‌فیه:‌و‌مما‌یدل‌علی‌رؤیة‌المحتضر‌النبی‌و‌علیا‌و‌الائمة‌علیهم‌السلام‌عند‌الموت‌ما‌قد‌جاء‌فی‌تفسیر‌الحسن‌بن‌علی‌العسکری‌علیهما‌السلام-‌ثم‌نقل‌عنه‌الخبرین-‌و‌قال:‌هذان‌الحدیثان‌یصرحان‌برؤیة‌المحتضر‌محمدا‌و‌علیا‌و‌غیرهما

‌صلوات‌الله‌علیهما‌لیس‌للشک‌فیها‌مجال‌و‌کیف‌یقع‌الشک‌فی‌مثل‌هذه‌الاحادیث«.1المجمع‌علیها‌التی‌یروونها‌عن‌الائمة‌علیهم‌السلام‌جماعة‌علماء‌الامامیة‌...‌»

«2-‌و‌منهم‌السید‌نعمة‌الله‌الجزائری‌)ره(‌»14

-‌و‌منهم‌المولی‌محمد‌جعفر‌الخراسانی‌صاحب‌اکلیل‌الرجال‌15

-‌و‌منهم‌المولی‌محمد‌جعفر‌الخراسانی‌صاحب‌اکلیل‌الرجال15‌قال‌فیه:‌خرج‌من‌هذا‌التفسیر‌اصحابنا‌کابن‌بابویه‌و‌غیره‌ممن‌التزم‌ان‌لا‌یذکر

«.3فی‌کتابه‌الا‌ما‌صح‌عن‌الائمة‌علیهم‌السلام‌»

-‌و‌منهم‌الشیخ‌سلیمان‌البحرانی‌)ره(‌صاحب‌»الفوائد‌النجفیة«16

-‌و‌منهم‌الشیخ‌سلیمان‌البحرانی‌)ره(‌صاحب‌»الفوائد‌النجفیة«16

Page 90: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌قال‌فیه:‌قال‌بعض‌الافاضل‌المتأخرین‌)فی‌رد‌ما‌قاله‌ابن‌الغضائری‌و‌العلامة‌ره(کیف‌یکون‌محمد‌بن‌القاسم‌ضعیفا‌کذابا‌و‌الحال‌ان‌رئیس‌المحدثین‌)ره(‌کثیرا‌ما

__________________________________________________‌‌و‌الحدیثان‌موجودان‌فی‌تفسیر‌العسکری‌)ص(‌و‌راجع‌ایضا20(-‌المحتضر‌ص‌1)

‌‌قال‌فیه:‌و‌من‌کتاب‌التفسیر‌المنقول‌بروایة‌محمد‌بن‌بابویه‌عن64-‌62ص‌‌رجاله‌عن‌الامام‌الحسن‌العسکری‌علیه‌السلام‌...‌و‌قال‌ایضا:‌و‌من‌التفسیر

الشریف‌المذکور‌...(-‌قاله‌المحدث‌النوری‌فی‌المستدرک.2).3‌/664(-‌المستدرک‌3)

‌100آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌یروی‌عنه‌فی‌الفقیه‌و‌کتاب‌التوحید‌و‌عیون‌اخبار‌الرضا‌علیه‌السلام‌و‌فی‌کل

‌موضوع‌یذکره‌یقول‌بعد‌ذکره:‌رضی‌الله‌عنه‌او‌رحمه‌الله.‌ثم‌قال‌و‌فی‌ما‌ذکره‌العلامة‌رحمه‌الله‌اشکالات‌...‌و‌قد‌صرح‌جماعة‌من‌الافاضل‌باعتبار‌هذا‌التفسیر

«.1المشهور‌الآن‌و‌اعتمدوه‌...‌»

-‌و‌منهم‌صاحب‌»منتهی‌المقال«17

-‌و‌منهم‌صاحب‌»منتهی‌المقال«17«.2ذکر‌فیه‌بعد‌نقل‌کلام‌العلامة‌الحلی‌کلمات‌المؤیدین‌لاعتبار‌التفسیر‌فراجع‌»

‌-‌و‌منهم‌الوحید‌البهبهانی‌)ره(‌صاحب‌»التعلیقة‌علی‌منهج‌المقال18الاسترآبادی«

‌-‌و‌منهم‌الوحید‌البهبهانی‌)ره(‌صاحب‌»التعلیقة‌علی‌منهج‌المقال18الاسترآبادی«

‌قال‌فیه‌)فی‌رد‌ما‌قاله‌العلامة‌)ره(‌تبعا‌لابن‌الغضائری(‌قلت:‌ضعف‌تضعیف‌ابن‌الغضائری‌مر‌مرارا،‌علی‌ان‌الظاهر‌ان‌منشأ‌تضعیفه‌ما‌ذکره‌من‌انه‌روی‌تفسیرا‌عن‌رجلین‌مجهولین-‌الی‌آخر‌ما‌قال‌ابن‌الغضائری-‌و‌مضی‌فی‌سهل‌بن‌احمد‌ما‌یؤید‌هذا،‌و‌قال‌جدی:‌ما‌ذکره‌ابن‌الغضائری‌باطل‌و‌توهم‌ان‌مثل‌التفسیر‌لا‌یلیق

Page 91: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌أن‌ینسب‌الی‌المعصوم‌و‌من‌کان‌مرتبطا‌بکلام‌الائمة‌یعلم‌انه‌کلامهم-‌الی‌آخر‌ما«.3نقلناه‌عن‌المجلسی‌الاول‌فی‌الروضة-‌فراجع‌»

-‌و‌منهم‌الشیخ‌ابو‌الحسن‌الشریف‌صاحب‌تفسیر‌»مرآة‌الانوار«19

-‌و‌منهم‌الشیخ‌ابو‌الحسن‌الشریف‌صاحب‌تفسیر‌»مرآة‌الانوار«19«4اخذ‌من‌تفسیر‌الامام‌علیه‌السلام‌کسائر‌المآخذ‌الحدیثیة‌»

__________________________________________________.288(-‌منتهی‌المقال‌ص‌1).288(-‌منتهی‌المقال‌ص‌2).316(-‌رجال‌الاسترآبادی،‌التعلیقة‌ص‌3)‌و‌غیرها.‌123و‌‌199و‌197(-‌مرآة‌الانوار‌ص‌4)

‌101آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌الشیخ‌محمد‌طه‌)ره(‌صاحب‌»اتقان‌المقال«.20

-‌و‌منهم‌الشیخ‌محمد‌طه‌)ره(‌صاحب‌»اتقان‌المقال«.20‌قال‌فیه‌بعد‌ذکر‌ما‌قاله‌ابن‌الغضائری:‌قلت‌و‌قد‌روی‌عنه‌الصدوق‌فی‌الفقیه‌و‌هذا‌التفسیر‌هو‌التفسیر‌المعروف‌بتفسیر‌العسکری‌علیه‌السلام‌و‌قد‌روی‌عنه

‌الشیخ‌الجلیل‌احمد‌بن‌ابی‌طالب‌الطبرسی‌فی‌الاحتجاج‌و‌لعل‌الثقة‌بابن‌بابویه‌و‌الطبرسی‌اولی‌سیما‌الاول‌کما‌هو‌معلوم‌من‌ترجمته‌و‌کما‌یشهد‌به‌استثناؤه

‌جماعة‌من‌رواة‌نوادر‌الحکمة‌و‌عدم‌روایته‌ما‌رووه‌منها‌کما‌روی‌عن‌محمد‌بن‌عیسی‌بن‌عبید.‌و‌لعل‌السر‌فی‌دعوی‌الوضع‌تضمن‌التفسیر‌المذکور‌کثیرا‌من‌الاسرار‌و‌نوادر‌الاخبار‌کما‌قد‌یتفق‌ذلک‌منهم‌کما‌یشهد‌به‌دعوی‌الوضع‌للقاء

«.1سعد‌بن‌عبد‌الله‌الاشعری‌ابا‌محمد‌العسکری‌علیه‌السلام‌فراجع‌»

-‌و‌منهم‌السید‌عبد‌الله‌شبر‌صاحب‌»تسلیة‌الفؤاد«21

Page 92: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌و‌منهم‌السید‌عبد‌الله‌شبر‌صاحب‌»تسلیة‌الفؤاد«21«.2جعل‌تفسیر‌الامام‌علیه‌السلام‌من‌مصادره‌فی‌هذا‌الکتاب‌فراجع‌»

‌-‌و‌منهم‌السید‌الحسین‌البروجردی‌صاحب‌»نخبة‌المقال«‌و‌»الصراط22المستقیم«.

‌-‌و‌منهم‌السید‌الحسین‌البروجردی‌صاحب‌»نخبة‌المقال«‌و‌»الصراط22المستقیم«.

قال‌فی‌الاول:ثم‌ابن‌قاسم‌مفسر‌حسن‌تضعیف‌غض‌له‌ضعیف‌موتهن

‌قال‌ابن‌الغضائری‌انه‌ضعیف‌و‌التفسیر‌موضوع‌عن‌سهل‌الدیباجی.‌اقول‌ذکره‌الصدوق‌مترضیا‌عنه‌و‌مترحما‌له،‌قال‌فی‌البحار‌تفسیر‌الامام‌من‌الکتب

«.3المعروفة-‌الی‌آخر‌ما‌نقلناه‌من‌البحار-‌فراجع‌»‌و‌قال‌فی‌الثانی:‌و‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌الهمام‌الحسن‌بن‌علی‌العسکری

علیه__________________________________________________

.359(-‌اتقان‌المقال‌1)‌و‌غیره.198(-‌تسلیة‌الفؤاد‌ص‌2).94(-‌نخبة‌المقال‌ص‌3)

‌102آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌و‌علی‌آبائه‌و‌علی‌ولده‌الخلف‌الحجة‌افضل‌الصلاة‌و‌السلام‌و‌الاسناد‌الیه‌مذکور‌فی‌اوله‌و‌شهرته‌بین‌الامامیة‌و‌تلقیهم‌له‌بالقبول‌و‌ایرادهم‌اخباره‌فی‌کثیر‌من‌الکتب‌و‌الاصول‌یکفینا‌مؤونة‌التأمل‌فی‌احوال‌رجاله‌فضلا‌عن‌الاصغاء‌الی‌قدح‌من‌یقدح‌فیه‌من‌المحدثین‌سیما‌مع‌کون‌الاصل‌فی‌ذلک‌هو‌ابن‌الغضائری‌الذی‌لا

یکاد‌یسلم‌من‌طعنه‌جلیل.‌و‌لذا‌قال‌شیخنا‌المجلسی‌رحمه‌الله‌فی‌اول‌البحار:‌ان‌تفسیر‌الامام‌علیه‌السلام

من‌الکتب‌المعروفة-‌الی‌آخر‌ما‌نقلناه‌من‌البحار-

Page 93: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مع‌ان‌الاصل‌فی‌قدحه‌انما‌هو‌رمی‌محمد‌بن‌القاسم‌المفسر‌بالضعف‌و‌الکذب‌و‌انه‌یرویه‌عن‌رجلین‌مجهولین‌و‌فیهما‌ما‌لا‌یخفی،‌اما‌محمد‌بن‌القاسم‌فقد‌اکثر‌الصدوق‌من‌النقل‌عنه‌فی‌کثیر‌من‌کتبه‌کالفقیه‌و‌کتاب‌التوحید‌و‌عیون‌اخبار

‌الرضا‌و‌غیرها‌و‌فی‌کل‌موضوع‌یذکره‌یقول:‌رحمه‌الله‌او‌رضی‌الله‌عنه‌مع‌انهقد‌قال‌فی‌اول‌الفقیه‌ما‌قال.

‌و‌اما‌الرجلان‌فالصدوق‌اعرف‌بحالهما،‌مع‌ان‌شیخنا‌الطبرسی‌قال‌فی‌اول‌الاحتجاج‌قال‌)ای‌الصدوق(‌رحمه‌الله‌حدثنی‌ابو‌الحسن‌محمد‌بن‌القاسم

‌الاسترآبادی‌المفسر‌قال‌حدثنی‌ابو‌یعقوب‌یوسف‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌ابو‌الحسن‌علی‌بن‌محمد‌السیار‌و‌کانا‌من‌الشیعة‌الامامیة-‌الحدیث-‌و‌من‌هنا‌و‌غیره‌قد‌بالغ‌غیر‌واحد‌من‌الامامیة‌فی‌الذب‌عنه‌و‌حکموا‌بالاعتماد‌علیه،‌و‌لذا‌اوردناه‌بتمامه

«.1فی‌هذا‌التفسیر‌)ای‌الصراط‌المستقیم(‌مفرقا‌علی‌ما‌یناسبه‌من‌الآیات‌»

-‌و‌منهم‌حجة‌الاسلام‌التبریزی‌صاحب‌»صحیفة‌الابرار«23

-‌و‌منهم‌حجة‌الاسلام‌التبریزی‌صاحب‌»صحیفة‌الابرار«23‌قال‌فیه:‌تفسیر‌الامام‌علیه‌السلام‌بروایة‌الصدوق‌قال‌المجلسی‌فی‌البحار:‌و‌کتاب‌تفسیر‌الامام‌من‌الکتب‌المعروفة‌و‌اعتمد‌علیه‌الصدوق‌و‌اخذ‌عنه‌و‌ان

طعن‌بعض‌المحدثین‌...__________________________________________________

.88(-‌الصراط‌المستقیم‌ص‌1)‌103آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌اقول:‌الظاهر‌ان‌المراد‌من‌هذا‌البعض‌احمد‌بن‌الحسین‌الغضائری‌...‌و‌قد‌عرفت‌فی‌مقدمات‌هذا‌الکتاب‌حال‌تضعیفات‌ابن‌الغضائری‌و‌انها‌عند‌المحققین‌مردودة‌مطروحة‌...‌فالصدوق‌اعرف‌بحال‌الرجل‌منه‌للقائه‌ایاه‌و‌روایته‌عنه‌و‌قد‌ملأ

‌کتبه‌من‌الروایة‌عنه‌مشفعا‌له‌کلما‌ذکره‌بالرحمة‌...‌و‌اما‌وصف‌الرجلین‌)ای‌ابی‌یعقوب‌یوسف‌بن‌محمد‌و‌ابی‌الحسن‌علی‌بن‌محمد(‌فیکفی‌فی‌کونهما

‌معروفین،‌روایة‌من‌هذا‌حاله‌عند‌الصدوق‌عنهما‌و‌اعتماده‌علی‌روایتهما‌و‌وصفه‌لهما‌بانهما‌کانا‌من‌الشیعة‌الامامیة‌کما‌فی‌سند‌التفسیر‌و‌لیس‌من‌شرط

‌معروفیة‌الرجل‌کونه‌معروفا‌عند‌خصوص‌ابن‌الغضائری‌لا‌محالة‌...‌و‌بالجملة‌الکتاب‌مما‌لا‌عیب‌فیه‌و‌لا‌ریب‌یعتریه‌و‌قد‌اعتمد‌علیه‌و‌روی‌عنه‌ثلة‌من‌الاولین‌و‌الآخرین‌و‌طعن‌ابن‌الغضائری‌فیه‌بمقتضی‌اجتهاده،‌و‌عده‌لما‌فیه‌من‌المنکرات

«.1لا‌حجیة‌فیه‌بل‌غلط‌مردود‌نشأ‌من‌ضعف‌التحصیل‌»

Page 94: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌و‌منهم‌صاحب‌»العوالم«‌)ره(24

-‌و‌منهم‌صاحب‌»العوالم«‌)ره(24راجع‌مجلداته‌المطبوعة

-‌و‌منهم‌الشیخ‌الانصاری‌)ره(‌صاحب‌»فرائد‌الاصول«25

-‌و‌منهم‌الشیخ‌الانصاری‌)ره(‌صاحب‌»فرائد‌الاصول«25‌قال‌فیه-‌بعد‌نقل‌روایة‌طویلة‌من‌الاحتجاج‌و‌هو‌رواه‌عن‌تفسیر‌الامام‌علیه‌السلام-‌دل‌هذا‌الخبر‌الشریف‌اللائح‌منه‌آثار‌الصدق‌علی‌جواز‌قبول‌قول‌من

‌عرف‌بالتحرز‌عن‌الکذب‌و‌ان‌کان‌ظاهره‌اعتبار‌العدالة‌بل‌ما‌فوقها‌لکن«.2المستفاد‌من‌مجموعه‌ان‌المناط‌فی‌التصدیق‌هو‌التحرز‌عن‌الکذب‌فافهم‌»

__________________________________________________‌مع‌تلخیص.495-‌394(-‌صحیفة‌الابرار‌ص‌1)‌‌و‌فی‌هذا‌الخبر‌الجملة‌المشهورة‌التی‌استدل‌بها86(-‌فرائد‌الاصول‌ص‌2)

‌فقهاؤنا‌فی‌مباحث‌الاجتهاد‌و‌التقلید:‌فاما‌من‌کان‌من‌الفقهاء‌صائنا‌لنفسه‌حافظالدینه‌مخالفا‌علی‌هواه‌مطیعا‌لامر‌مولاه‌فللعوام‌ان‌یقلدوه‌...‌104آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌و‌منهم‌الشیخ‌عبد‌الله‌الممقانی‌صاحب‌»تنقیح‌المقال«26

-‌و‌منهم‌الشیخ‌عبد‌الله‌الممقانی‌صاحب‌»تنقیح‌المقال«26‌قال‌فیه:‌عن‌بعض‌الفقهاء‌المتأخرین‌ان‌من‌له‌ادنی‌ربط‌باحادیث‌الائمة‌الاطهار‌علیهم‌السلام‌یجزم‌بان‌هذا‌التفسیر‌من‌کلام‌المعصوم،‌و‌نحوه‌ما‌عن‌المجلسی

«.1الاول‌...‌»

Page 95: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌و‌منهم‌آیت‌الله‌البروجردی‌)ره(‌صاحب‌جامع‌احادیث‌الشیعة27

-‌و‌منهم‌آیت‌الله‌البروجردی‌)ره(‌صاحب‌جامع‌احادیث‌الشیعة27«.2جعل‌تفسیر‌الامام‌من‌مآخذ‌هذا‌الکتاب‌»

‌-‌و‌منهم‌المولی‌علی‌بن‌الحسن‌الزواری‌المفسر‌المترجم‌المعروف‌استاد28صاحب‌المنهج‌

‌-‌و‌منهم‌المولی‌علی‌بن‌الحسن‌الزواری‌المفسر‌المترجم‌المعروف‌استاد28صاحب‌المنهج

‌قال‌صاحب‌»ریاض‌العلماء«‌ره‌و‌للزواری‌ایضا‌ترجمة‌کتاب‌تفسیر‌الامام‌الحسن«.3العسکری‌بالفارسیة‌...‌رأیت‌تلک‌الترجمة‌فی‌قصبة‌لنکر‌من‌اعمال‌جام‌...‌»

-‌و‌منهم‌العلامة‌الطهرانی‌صاحب‌»الذریعة«29

-‌و‌منهم‌العلامة‌الطهرانی‌صاحب‌»الذریعة«29‌قال‌فیه:‌تفسیر‌العسکری‌...‌و‌قد‌فصل‌القول‌باعتباره‌شیخنا‌فی‌خاتمة

‌المستدرک‌فذکر‌من‌المعتمدین‌علیه‌الشیخ‌الصدوق‌فی‌الفقیه‌و‌غیره‌من‌کتبه‌و‌الطبرسی‌فی‌الاحتجاج‌و‌ابن‌شهر‌آشوب‌فی‌المناقب‌و‌المحقق‌الکرکی‌فی

‌اجازته‌لصفی‌الدین‌و‌الشهید‌الثانی‌فی‌المنیة‌و‌المولی‌محمد‌تقی‌المجلسی‌فیشرح‌المشیخة‌و‌ولده‌العلامة‌المجلسی‌فی‌البحار‌و‌غیرهم‌...

‌و‌قال‌فی‌حاشیة‌الذریعة:‌اعلم‌انه‌لیس‌طریق‌الصدوق‌الی‌هذا‌التفسیر‌منحصرا‌فی‌محمد‌بن‌القاسم‌الخطیب‌المنسوب‌جرحه‌الی‌ابن‌الغضائری‌بل‌یوجد‌فی

بعض__________________________________________________

‌مع‌تلخیص.3‌/175(-‌تنقیح‌المقال‌1)(-‌راجع‌مجلداته‌المطبوعة.2).3‌/395(-‌ریاض‌العلماء‌3)

Page 96: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌105آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌تصانیف‌الصدوق‌طریق‌آخر‌الی‌روایة‌هذا‌التفسیر‌عن‌الولدین‌کما‌فی‌الامالی‌ص

‌‌روی‌الصدوق‌عن‌محمد‌بن‌علی‌الاسترآبادی‌رضی‌الله‌عنه‌قال‌حدثنا‌یوسف105‌بن‌محمد‌بن‌زیاد‌و‌علی‌بن‌محمد‌بن‌سیار‌و‌النسخة‌صحیحة‌ظاهرا‌و‌احتمال

«.1وقوع‌التصحیف‌من‌الناسخ‌و‌تبدیل‌القاسم‌بعلی‌خلاف‌الاصل‌...‌»

-‌و‌منهم‌المحدث‌النوری‌صاحب‌»المستدرک«30

-‌و‌منهم‌المحدث‌النوری‌صاحب‌»المستدرک«30‌فانه‌)ره(‌قد‌فصل‌فیه‌القول‌باعتباره‌و‌قد‌استفدنا‌اکثر‌ما‌نقلنا‌فی‌هذا‌المقالمما‌کتب‌فجزاه‌الله‌خیر‌الجزاء‌و‌ان‌کان‌فی‌بعض‌ما‌قال‌و‌اختار‌اشکال‌...‌قال‌فیه‌فی‌شرح‌مشیخة‌کتاب‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه:‌و‌الی‌محمد‌بن‌القاسم

‌الاسترآبادی‌مشافهة‌من‌غیر‌واسطة‌و‌هو‌الراوی‌له‌التفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌ابی‌محمد‌العسکری‌علیه‌السلام‌الذی‌اکثر‌من‌النقل‌عنه‌فی‌اغلب‌کتبه‌الموجودة‌عندنا‌کالفقیه‌و‌الامالی‌و‌العلل‌و‌غیرها‌و‌اعتمد‌علی‌ما‌فیه‌کما‌لا‌یخفی‌علی‌من‌راجع‌مؤلفاته‌و‌تبعه‌علی‌ذلک‌اساطین‌المذهب‌و‌سدنة‌الاخبار‌فمنهم‌ابو‌منصور‌احمد‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌]الطبرسی‌صاحب‌الاحتجاج[‌و‌منهم‌قطب‌الدین‌سعید‌بن‌هبة‌الله‌الراوندی‌فانه‌اخرج‌فی‌خرائجه‌من‌التفسیر‌المذکور‌جملة

‌وافرة‌و‌منهم‌رشید‌الدین‌محمد‌بن‌علی‌بن‌شهر‌آشوب‌]صاحب‌المناقب[‌و‌منهم‌المحقق‌الثانی‌علی‌بن‌عبد‌العالی‌الکرکی‌و‌منهم‌فخر‌الفقهاء،‌الشهید‌الثانی‌و‌منهم‌المجلسیان‌)ره(‌و‌الاستاد‌الاکبر‌فی‌التعلیقة‌و‌المحقق‌البحرانی‌الشیخ‌سلیمان‌و‌صاحب‌اکلیل‌الرجال‌و‌الحر‌العاملی‌و‌المحدث‌الجزائری‌و‌المحدث

‌التوبلی‌و‌صاحب‌کتاب‌المحتضر‌و‌صاحب‌نور‌الثقلین‌و‌خاتمة‌المحدثین‌المولی‌ابوالحسن‌الشریف‌و‌غیرهم.

‌ثم‌ذکر‌کلام‌العلامة‌الحلی‌فی‌الخلاصة‌و‌قال:‌و‌لم‌یسبقه‌فیما‌بایدینا‌من‌الکتب‌الرجالیة‌و‌الحدیث‌احد‌سوی‌ابن‌الغضائری‌و‌لم‌یلحقه‌ایضا‌احد‌سوی‌المحقق

«.2الداماد‌»__________________________________________________

‌و‌فیه‌فوائد‌جمة‌فراجع.293-‌4‌/283(-‌الذریعة‌1)(-‌مر‌کلام‌المحقق‌الداماد‌فی‌ضمن‌اقوال‌النافین‌فراجع.2)

‌106آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 97: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌لم‌یزد‌علی‌ما‌فی‌الخلاصة‌شیئا‌و‌ما‌فی‌الخلاصة‌مأخوذ‌بعینه‌من‌ابن‌الغضائریکما‌یظهر‌من‌نقد‌الرجال‌]و‌مجمع‌الرجال‌للقهبائی[.

و‌قد‌اکثر‌المحققون‌من‌الطعن‌فیه‌و‌الایراد‌علیه‌بوجوه‌نذکره‌مع‌ما‌عندنا:الاول:‌ما‌قرر‌فی‌محله‌من‌ضعف‌تضعیفات‌ابن‌الغضائری‌و‌عدم‌الاعتماد‌علیه.‌الثانی:‌ان‌الصدوق‌الآخذ‌عن‌محمد‌بن‌القاسم‌المصاحب‌له‌الذی‌قد‌اکثر‌النقل‌عنه‌من‌هذا‌الکتاب‌فی‌اکثر‌کتبه‌و‌ما‌یذکره‌الا‌و‌یعقبه‌بقوله:‌رضی‌الله‌عنه‌او

رحمه‌الله‌و‌قد‌یذکره‌مع‌کنیته‌کیف‌خفی‌علیه‌ضعفه‌و‌کذبه‌...‌الثالث:‌کیف‌خفی‌کذبه‌و‌ضعفه‌علی‌الجماعة‌الذین‌رووا‌هذا‌التفسیر‌الموضوع‌بزعم‌ابن‌الغضائری‌عن‌الصدوق‌و‌هم‌عدة‌منهم‌الحسین‌بن‌عبید‌الله‌الغضائری

والد‌احمد‌صاحب‌الرجال‌کما‌قد‌مر‌فی‌اجازة‌المحقق‌الکرکی.‌الرابع:‌ان‌التفسیر‌منسوب‌الی‌ابی‌محمد‌الحسن‌العسکری‌علیه‌السلام‌لا‌والده

ابو‌الحسن‌الثالث‌کما‌فی‌کلام‌ابن‌الغضائری.‌الخامس:‌ان‌سهل‌الدیباجی‌و‌اباه‌غیر‌داخلین‌فی‌سند‌هذا‌التفسیر‌و‌لم‌یذکرهما‌احد‌فیه‌فنسبة‌ابن‌الغضائری‌الوضع‌الیه‌لا‌وجه‌له.‌کل‌هذا‌یکشف‌عن‌الاختلاط

المسقط‌لکلامه‌عن‌الاعتبار.‌السادس:‌ان‌الطبرسی‌نص‌فی‌الاحتجاج‌ان‌الراویین‌من‌الشیعة‌الامامیة‌فکیف

یقول‌یرویه‌عن‌رجلین‌مجهولین.‌و‌العجب‌ان‌المحقق‌الداماد‌نسب‌الذین‌اعتبروا‌السند‌و‌اعتمدوا‌علی‌التفسیر‌و‌هم‌جده‌المحقق‌الثانی‌و‌الشهید‌الثانی‌و‌القطب‌الراوندی‌و‌ابن‌شهر‌آشوب‌و‌الطبرسی‌و‌غیرهم‌الی‌القصور‌و‌عدم‌التمهر‌مع‌عدم‌تأمله‌فی‌هذه‌الاشتباهات‌الواضحة‌فی‌کلام‌ابن‌الغضائری‌و‌العلامة‌الحلی‌فاقتحم‌فیها‌من‌حیث‌لا‌یعلم‌بل

زاد‌علیها.‌السابع:‌نسبة‌]المحقق‌الداماد[‌التضعیف‌الی‌علماء‌الرجال‌مع‌انه‌لیس‌فی

‌الکشی‌و‌النجاشی‌و‌الفهرست‌و‌رجال‌الشیخ‌ذکر‌له‌اصلا‌و‌هذه‌الاصول‌الاربعة‌هی‌العمدة‌فی‌هذا‌الفن‌و‌المضعف‌منحصر‌فی‌ابن‌الغضائری‌و‌اما‌العلامة‌فی

الخلاصة‌فهو‌ناقل‌107آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌لکلامه‌و‌ان‌ارتضاه‌و‌الناصر‌یتوهم‌فی‌کلامه‌]الداماد[‌غیر‌ما‌هو‌الواقع‌فلا‌یخلومن‌نوع‌تدلیس.

‌الثامن:‌ظنه‌]المحقق‌الداماد[‌ان‌التفسیر‌الذی‌رواه‌الاسترابادی‌غیر‌التفسیر‌الذی«.1رواه‌الحسن‌البرقی‌و‌هو‌توهم‌فاسد‌...‌»

Page 98: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌التاسع:‌ان‌حدیث‌النجو‌الذی‌اشار‌الیه‌المحقق‌الداماد‌موجود‌فی‌هذا‌التفسیر‌و«.2ذکر‌مختصره‌بعبارته‌ابن‌شهر‌آشوب‌فی‌المناقب‌فراجع‌»

‌العاشر:‌الحکم‌بوجود‌المناکیر‌و‌الاکاذیب‌فیه‌تبعا‌لابن‌الغضائری‌فیالیته‌اشار‌الی‌بعضها‌نعم‌فیه‌بعض‌المعاجز‌الغریبة‌و‌القصص‌الطویلة‌التی‌لا‌توجد‌فی‌غیره

‌وعدها‌من‌المنکرات‌یوجب‌خروج‌جملة‌من‌الکتب‌المعتمدة‌عن‌حریم‌حد‌الاعتبار‌و‌لیس‌فیه‌شی‌ء،‌من‌اخبار‌الارتفاع‌و‌الغلو‌ابدا‌...‌و‌کیف‌یخفی‌علی‌الصدوق‌و‌هو‌رئیس‌المحدثین‌مناکیر‌هذا‌التفسیر‌مع‌شدة‌تجنبه‌عنها‌و‌معرفته‌بها‌و‌انسه

‌بکلامهم‌علیهم‌السلام‌و‌قربه‌بعصرهم‌علیهم‌السلام‌و‌عدة‌من‌الکتب‌المعتمدة‌و‌ولوعه‌فی‌اخراج‌متون‌احادیثه‌و‌تفریقها‌فی‌کتبه،‌و‌ما‌ابعد‌ما‌بینه‌و‌بین‌ما‌تقدم‌عن‌التقی‌المجلسی‌فی‌الشرح‌من‌قوله‌و‌من‌کان‌مرتبطا‌بکلام‌الائمه‌علیهم

السلام‌یعلم‌انه‌کلامهم.‌نعم‌قصة‌المختار‌مع‌الحجاج‌المذکور‌فیه‌مما‌یخالفه‌تمام‌ما‌فی‌السیر‌و‌التواریخ‌من‌ان‌المختار‌قتله‌المصعب‌الذی‌قتله‌عبد‌الملک‌الذی‌ولی‌الحجاج‌علی‌العراق‌بعد‌ذلک‌لکنه‌لا‌یوجب‌عدم‌اعتبار‌التفسیر‌و‌الا‌لزم‌عدم‌اعتبار‌الکافی‌فان‌ثقة‌الاسلام‌روی‌فیه‌عن‌یزید‌بن‌معاویة‌قال‌سمعت‌ابا‌جعفر‌علیه‌السلام‌یقول‌ان

«3یزید‌بن‌معاویة‌دخل‌المدینة‌و‌هو‌یرید‌الحج‌...‌»‌قال‌فی‌البحار‌و‌اعلم‌ان‌فی‌هذا‌الخبر‌اشکالا‌و‌هو‌ان‌المعروف‌فی‌السیران‌هذاالملعون‌لم‌یأت‌المدینة‌بعد‌الخلافة‌بل‌لم‌یخرج‌من‌الشام‌حتی‌مات‌و‌دخل‌النار

__________________________________________________.4‌/283(-‌للعلامة‌الطهرانی‌هنا‌فی‌الذریعة‌کلام‌مع‌استاده‌النوری‌فراجع‌1).2‌/329-‌المناقب‌64(-‌تفسیر‌العسکری‌ص‌2).8‌/234(-‌الکافی‌3)

‌108آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌فنقول‌مع‌عدم‌الاعتماد‌علی‌السیر‌لا‌سیما‌مع‌معارضة‌الخبر‌یمکن‌ان‌یکون‌اشتبه‌علی‌بعض‌الرواة‌و‌کان‌فی‌الخبر‌انه‌جری‌ذلک‌بینه‌و‌بین‌من‌ارسله‌الملعون‌لاخذ

«1البیعة‌و‌هو‌مسلم‌بن‌عقبة‌...‌»‌اقول:‌کلما‌ذکره‌رحمه‌الله‌یجری‌فی‌الخبر‌المتقدم‌]فی‌التفسیر[‌ثم‌قال‌رحمه‌الله‌فی‌خاتمة‌کلامه:‌فانقدح‌من‌جمیع‌ما‌ذکرنا‌ان‌هذا‌التفسیر‌داخل‌فی‌جملة

«.2الکتب‌المعتمدة‌التی‌اشار‌الیها‌الصدوق‌فی‌اول‌الفقیه‌و‌الله‌العالم‌»‌و‌قال‌المحقق‌التستری‌صاحب‌»الاخبار‌الدخلیة«‌فیها‌فی‌جواب‌بعض‌هذه

الایرادات‌ظاهرا:

Page 99: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ان‌احمد‌بن‌الحسین‌الغضائری‌من‌الائمة‌النقاد‌و‌هو‌استاد‌النجاشی‌و‌قد‌اعترفالشیخ‌بانه‌الف‌فهرستا‌لم‌یؤلف‌احد‌من‌اصحابنا‌مثله.

‌و‌حجیة‌قول‌مثل‌الصدوق‌تکون‌فیما‌لم‌یعلم‌بطلانه‌و‌قد‌اوضحنا‌اشتمال‌التفسیر‌علی‌اکاذیب‌واضحة‌فاضحة.‌و‌ما‌نقله‌الصدوق‌فی‌کتبه‌غیر‌ما‌فیه‌من‌الامور‌الباطلة‌و‌لیس‌فیها‌مناکیر‌معلومة‌فلعله‌اخذه‌عن‌غیر‌الکتاب‌الموجود‌بایدینا‌و

کذلک‌ما‌نقل‌عنه‌الاحتجاج.‌و‌قول‌ابن‌الغضائری:‌»التفسیر‌موضوع‌عن‌سهل‌الدیباجی‌عن‌ابیه«‌لعل‌فیالکلام‌سقطا‌و‌الاصل:‌»التفسیر‌موضوع‌کما‌عن‌سهل‌الدیباجی‌عن‌ابیه«.

‌و‌المراد‌بکون‌الرجلین‌مجهولین،‌جهل‌حالهما‌من‌حیث‌الضعف‌و‌القوة‌و‌کثیرا‌ما‌یطعن‌ائمة‌الرجال‌فی‌الراوی‌بانه‌مجهول‌و‌قد‌عقد‌لهم‌ابن‌داوود‌فصلا‌فی‌آخر‌کتابه‌فلا‌ینافی‌قوله‌معروفیة‌اسمیهما‌و‌نسبیهما‌کما‌لا‌ینافی‌وقوعهما‌فی‌روایات‌اخر‌کما‌نقل‌ان‌الثانی‌منهما‌و‌هو‌علی‌بن‌محمد‌بن‌سیار‌وقع‌فی‌طریق‌سند‌ندبة

«.3السجاد‌»‌اما‌ان‌الصدوق‌فی‌کتبه‌و‌غیره‌کلهم‌انهوا‌السند‌الی‌ابی‌محمد‌العسکری‌علیه

السلام‌و‌ابن__________________________________________________

.139-‌46‌/137(-‌البحار‌1)‌‌مع‌تلخیص‌و‌تصرف‌و‌نقل‌بالمعنی‌و‌فیه‌فوائد664-‌3‌/661(-‌المستدرک‌2)

ثمینة‌فراجع.‌فراجع.4‌/286(-‌اشارة‌الی‌ما‌قال‌الطهرانی‌ره‌فی‌الذریعة‌3)

‌109آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌الغضائری‌قال:‌»عن‌ابی‌الحسن‌الثالث‌علیه‌السلام‌فیمکن‌ان‌یکون‌منشأ‌و‌همه

اشتراک‌»الهادی«‌بین‌الهادی‌و‌ابنه‌الحسن‌علیهما‌السلام‌...«.‌و‌کلام‌المحقق‌الداماد‌کلام‌قشری‌بلا‌لب‌فانه‌لو‌کان‌التفسیر‌واحدا‌لم‌یکن‌لکلامه‌معنی‌و‌ان‌کان‌متعددا‌کان‌موضوع‌المثل‌»اقلب‌تصب«‌و‌کان‌القول‌بسقوط‌هذا‌الموجود‌المشتمل‌علی‌الامور‌الواضحة‌البطلان‌التی‌شرحناها

«.1متعینا‌...‌»و‌بعد‌نقل‌کلمات‌النافین‌و‌المثبتین‌نقول:‌ملخص‌الکلام‌ان‌للنافین‌ادلة‌ثلاثة:

-‌شهادة‌قسم‌من‌متن‌الکتاب‌بکذبه‌و‌عدم‌اعتباره.1

Page 100: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌جوابه:‌ان‌العلم‌بعدم‌صدور‌بعض‌الکتاب‌من‌المعصوم‌لا‌یوجب‌الحکم‌بکذبکله.-‌تضعیف‌ابن‌الغضائری‌رواة‌الکتاب‌ای‌محمد‌بن‌القاسم‌و‌الرجلین‌الآخرین.2

‌و‌جوابه:‌هو‌معارض‌باعتماد‌الصدوق‌علیهم‌و‌الترضی‌و‌الترحم‌علی‌محمد‌ابن‌القاسم‌عند‌ذکره‌و‌ایضا‌نقل‌روایتهم‌فی‌الفقیه‌مع‌انه‌التزم‌بان‌لا‌یروی‌فیه‌الا‌ما‌کان‌حجة‌بینه‌و‌بین‌ربه‌الا‌ان‌یقال:‌اعتقاده‌بان‌متن‌تلک‌الروایة‌حجة‌لا‌یستلزم

اعتقاده‌بکون‌رواته‌ثقات.‌-‌عدم‌توثیق‌رواة‌الکتاب‌فی‌الکتب‌الرجالیة‌و‌اعتماد‌الصدوق‌علی‌بعض‌روایاته3

لا‌یدل‌علی‌توثیقه‌ایاهم.‌و‌هذا‌الدلیل‌کاف‌ظاهرا‌للحکم‌بضعف‌روایاته-‌لا‌کونها‌موضوعة-‌الا‌اذا‌احرزنا‌من‌غیر‌جهة‌السند‌اعتبار‌بعضها‌و‌کونها‌موثوقة‌الصدور‌کما‌قال‌الشیخ‌الانصاری‌فی‌ذیل‌خبر:‌اما‌من‌کان‌من‌الفقهاء‌...‌و‌الا‌اذا‌احرزنا‌موضوعیة‌بعضها‌الآخر‌او

تحریفه‌و‌تصحیفه‌کما‌فی‌خبر‌الحجاج‌المذکور‌آنفا.‌فتحصل‌ان‌لا‌دلیل‌علی‌الوضع‌کلیا‌و‌لا‌الصدور‌من‌المعصوم‌علیه‌السلام‌کلیا‌بل‌امر‌بین‌الامرین‌فیکون‌تفسیر‌المنسوب‌الی‌الامام‌العسکری‌علیه‌السلام‌کسائر‌کتبنا‌الحدیثیة‌فیه‌صحیح‌و‌مقبول‌و‌ضعیف‌و‌مردود‌و‌یحتاج‌الرد‌و‌القبول‌بالنسبة

الی‌کل‌روایة‌من‌روایاته‌الی‌بحث‌و‌تحقیق‌و‌تحصیل‌القرائن‌و‌الله‌العالم.__________________________________________________

‌‌مع‌تلخیص‌و‌نقل‌بالمعنی‌و‌فیه‌مطالب‌اخری215-‌1‌/212(-‌الاخبار‌الدخلیة‌1)مفیدة‌فراجع.

‌110آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

المصادر‌و‌المآخذ:

المصادر‌و‌المآخذ:-‌مجمع‌الرجال‌للقهبائی.1-‌خلاصة‌الاقوال‌طبع‌النجف.2-‌نقد‌الرجال‌للتفرشی.3-‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه‌طبع‌الغفاری.4

Page 101: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌تفسیر‌العسکری‌طبع‌الحجری.5-‌معالم‌العلماء‌طبع‌الاقبال.6-‌شارع‌النجات‌طبع‌الاوفست.7-‌منهج‌المقال‌للاسترابادی.8-‌جامع‌الرواة‌للاردبیلی.9-‌آلاء‌الرحمن‌للبلاغی.10-‌الاخبار‌الدخلیة‌للتستری.11-‌مجمع‌البیان‌طبع‌الاسلامیة.12-‌معجم‌رجال‌الحدیث‌الطبع‌الاول.13-‌رسالة‌فی‌تحقیق‌فقه‌الرضا‌للخوانساری.14-‌توحید‌الصدوق‌طبع‌الغفاری.15-‌عیون‌اخبار‌الرضا‌طبع‌قم.16-‌علل‌الشرایع‌طبع‌قم.17-‌اکمال‌الدین‌طبع‌الغفاری.18-‌الامالی‌للصدوق،‌الطبع‌الحجری.19-‌معانی‌الاخبار،‌طبع‌الغفاری.20-‌الاحتجاج،‌طبع‌النجف‌الحجری.21-‌المناقب،‌طبع‌قم.22

‌111آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌-‌مستدرک‌الوسائل.23-‌البحار‌طبع‌بیروت.24-‌منیة‌المرید‌طبع‌المصطفوی.25-‌روضة‌المتقین‌للمجلسی‌الاول‌)ره(.26-‌شرح‌الفقیه‌الفارسی‌له‌ره‌)اللوامع(.27-‌وسائل‌الشیعه.28

Page 102: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌المحتضر‌طبع‌النجف.29-‌تفسیر‌نور‌الثقلین.30-‌تفسیر‌البرهان.31-‌تفسیر‌الصافی‌للفیض‌)ره(.32-‌اثباة‌الهداة‌للشیخ‌الحر‌)ره(.33-‌تفسیر‌الاصفی‌للفیض‌)ره(.34-‌منتهی‌المقال‌لابی‌علی‌)ره(.35-‌مرآة‌الانوار،‌طبع‌الاوفست.36-‌اتقان‌المقال،‌طبع‌النجف.37-‌تسلیة‌الفؤاد،‌طبع‌قم.38-‌نخبة‌المقال‌الطبع‌الحجری.39-‌الصراط‌المستقیم.40-‌صحیفة‌الابرار‌لحجة‌الاسلام‌التبریزی.41-‌فرائد‌الاصول.42-‌تنقیح‌المقال‌للممقانی‌)ره(.43-‌العوالم،‌الطبع‌الحدیث.44-‌جامع‌احادیث‌الشیعه.45-‌ریاض‌العلماء.46

‌112آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌-‌الذریعة‌للطهرانی‌)ره(.47-‌الکافی،‌للشیخ‌الکلینی‌)ره(.48-‌المقالات‌اللطیفة‌للسید‌محمد‌هاشم‌الخوانساری‌)ره(.49-‌تعلیقة‌الوحید‌البهبهانی‌علی‌رجال‌الاسترآبادی.50-‌اکلیل‌الرجال‌)مع‌الواسطة(.51-‌الفوائد‌النجفیة‌)مع‌الواسطة(.52

Page 103: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌113آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌فرات‌کوفی‌

اشاره

تفسیر‌فرات‌کوفیاین‌تفسیر‌از‌اواخر‌قرن‌سوم‌و‌اوائل‌قرن‌چهارم‌است.

‌در‌کتاب‌»شواهد‌التنزیل‌لقواعد‌التفصیل‌فی‌الآیات‌النازلة‌فی‌أهل‌البیت‌علیهم‌««‌تألیف‌حافظ‌عبید‌الله‌أحمد‌معروف‌به‌حاکم‌حسکانی‌موارد‌زیادی1السلام‌»

از‌تفسیر‌فرات‌نقل‌شده‌است.در‌امالی‌شیخ‌صدوق‌رحمه‌الله‌روایتی‌از‌فرات‌نقل‌شده‌است.

‌مرحوم‌صدوق‌رحمه‌الله‌کتابی‌دارد‌به‌نام‌»اخبار‌الزهراء«‌که‌در‌دسترس‌نیست،و‌در‌اختیار‌ابن‌طاووس‌قرار‌داشته‌است.

‌وی‌در‌کتاب‌»الیقین«‌خود،‌که‌موضوعش‌روایاتی‌است‌که‌دلالت‌می‌کند‌بر‌اینکه‌لقب‌امیر‌المؤمنین،‌منحصر‌به‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌است‌و‌به‌هیچ‌کس‌حتی‌ائمه‌دیگر‌اطلاق‌نمی‌شود،‌روایتی‌از‌»اخبار‌الزهراء«‌به‌نقل‌از‌فرات‌ابن‌ابراهیم

نقل‌کرده‌است.‌در‌بعضی‌از‌نسخه‌های‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌نیز‌دو‌روایت‌از‌فرات‌نقل

شده‌است.__________________________________________________

‌(.‌شیعه‌همیشه‌درصدد‌اثبات‌امامت‌امامان‌و‌در‌دایره‌وسیع‌تر‌اثبات‌فضیلت‌و1)‌افضلیت‌آنها‌بوده‌است.‌یکی‌از‌راههای‌اثبات‌این‌موضوع،‌تمسک‌به‌آیات‌قرآن‌مجید‌با‌بیانات‌حضرت‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌اطهار‌علیهم‌السلام‌در‌ذیل‌آنهاست.‌در‌قرون‌اولیه‌کتابهایی‌با‌عنوان‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌أهل‌البیت‌علیهم‌السلام«‌نوشته‌شده‌است.‌اهل‌تسنن‌قرآن‌و‌احادیث‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌را‌قبول‌دارند‌و‌حضرت‌علی‌و‌ائمه‌شیعه‌علیهم‌السلام‌را‌اگر‌به

‌عنوان‌امام‌قبول‌ندارند،‌لااقل‌به‌عنوان‌یک‌فرد‌صادق‌و‌موثق‌قبول‌دارند.‌پس‌باید‌روایاتی‌که‌آنان‌از‌رسول‌خدا‌نقل‌می‌کنند‌بپذیرند‌و‌از‌این‌راه‌می‌توان‌فضیلت‌و‌افضلیت‌و‌امامت‌اهل‌بیت‌را‌ثابت‌کرد.‌یکی‌از‌این‌کتابها‌»شواهد

Page 104: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌التنزیل‌لقواعد‌التفصیل‌فی‌الآیات‌النازلة‌فی‌أهل‌البیت‌علیهم‌السلام«‌است‌کهنویسنده‌اش‌سنی‌و‌از‌علماء‌قرن‌پنجم‌و‌نیشابوری‌است.

‌114آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌یکی‌دیگر‌از‌کتبی‌که‌ما‌را‌با‌این‌تفسیر‌آشنا‌می‌سازد،‌»کتاب‌فضل‌زیارة

‌الحسین‌علیه‌السلام«‌است‌که‌تألیف‌ابی‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌علی‌بن‌حسن‌علوی‌شجری‌می‌باشد.‌که‌حاوی‌روایات‌مربوط‌به‌فضیلت‌زیارت‌امام‌حسین‌علیه«1السلام‌است.‌و‌گفته‌شده‌که‌یازده‌مورد‌از‌تفسیر‌فرات‌نقل‌کرده‌است.‌»‌در‌فاصله‌قرن‌هفتم‌تا‌یازدهم‌در‌حد‌اطلاع‌ما‌در‌کتابهای‌شیعه‌یا‌سنی‌از‌این

‌کتاب‌نقل‌نشده‌است.‌در‌قرن‌یازدهم،‌در‌زمان‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌محمد‌رضا‌بن‌عبد‌الحسین‌نصیری‌طوسی‌که‌اولین‌کشف‌الآیات‌نویس‌قرآن‌بود،

‌«‌از‌تفسیر‌فرات‌کوفی‌بسیار‌مطلب‌نقل2در‌تفسیرش‌به‌نام‌»تفسیر‌الأئمه«‌»می‌کند.

‌آنچه‌که‌ما‌را‌به‌این‌امر‌مطمئن‌می‌کند‌این‌است‌که‌نسخه‌تفسیر‌فرات‌که‌دراختیارش‌بوده،‌الآن‌هم‌موجود‌است‌که‌مربوط‌به‌قرن‌نهم‌می‌باشد.

‌اما‌نمی‌دانیم‌چه‌باعث‌شده‌است‌که‌به‌جای‌اینکه‌بگوید‌از‌تفسیر‌فرات‌بن‌ابراهیم‌نقل‌می‌کنم،‌می‌گوید:‌من‌از‌تفسیر‌غیاث‌بن‌ابراهیم‌نقل‌می‌کنم‌که‌او‌هم‌از‌تفسیر‌فرات‌بن‌ابراهیم‌نقل‌می‌کند.‌و‌این‌اشتباهی‌است‌که‌از‌ناحیه‌مرحومنصیری‌به‌وجود‌آمده‌است.‌زیرا‌تفسیری‌به‌نام‌تفسیر‌غیاث‌بن‌ابراهیم‌نداریم.‌و‌مرحوم‌حاج‌آقا‌بزرگ‌تهرانی‌هم‌به‌تبع‌او،‌در‌»الذریعه«،‌این‌دو‌را‌دو‌تفسیر‌جدا‌شمرده‌است.‌در‌حالیکه‌تفسیر‌فرات‌بن‌ابراهیم‌عین‌همان‌نسخه‌ای‌است‌که‌به‌دست‌مرحوم‌نصیری‌بوده‌است.‌و‌نسخه‌دیگری‌هم‌که‌داریم،‌مطالب‌آن

مثل‌همان‌است.‌بنابراین‌دلیل‌و‌مدرک‌بر‌وجود‌تفسیر‌فرات‌کوفی،‌کتبی‌است‌که‌مطالب‌و

روایاتی__________________________________________________

(.‌طریق‌آشنایی‌ما‌با‌تفسیر‌فرات‌به‌حسب‌ترتیب‌زمانی‌از‌این‌قرار‌است:1)الف(‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم،‌مربوط‌به‌اواخر‌قرن‌سوم‌و‌اوائل‌قرن‌چهارم.

ب(‌امالی‌شیخ‌صدوق.ج(‌اخبار‌الزهراء؛‌ولی‌این‌چند‌کتاب،‌مقدار‌کمی‌از‌فرات‌نقل‌کرده‌اند.

د(‌شواهد‌التنزیل‌که‌تعداد‌زیادی‌روایت‌از‌فرات‌نقل‌کرده.

Page 105: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ه(‌فضل‌زیارة‌الحسین‌علیه‌السلام،‌که‌یازده‌روایت‌از‌فرات‌نقل‌کرده‌است،‌واین‌دو‌از‌قرن‌پنجم‌است.

(.‌نسخه‌خطی‌این‌تفسیر‌در‌کتابخانه‌ها‌موجود‌است.2)‌115آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌را‌از‌این‌تفسیر‌نقل‌کرده‌اند:‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم،‌امالی،‌اخبار‌الزهراء،‌الیقین‌(،‌و‌تفسیر‌الأئمه‌)قرن‌یازدهم(‌و‌از‌این‌تاریخ‌به‌بعد،‌این‌کتاب‌میان‌علما7)قرن‌

‌معروف‌است‌و‌مرحوم‌مجلسی‌در‌بحار،‌شیخ‌حر‌عاملی‌در‌برخی‌کتابهایش،‌مرحوم‌سید‌هاشم‌بحرانی‌در‌برهان،‌مرحوم‌جد‌صاحب‌جواهر‌در‌مشکوة‌الأنوار

«،‌مرحوم‌حاجی‌نوری‌در‌مستدرک‌...‌از‌این‌تفسیر‌مطالبی‌را‌نقل‌کرده‌اند.1»‌‌روایت‌دارد‌که‌در‌تفسیر‌آیات‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌علیهم770تفسیر‌فرات،‌

‌السلام‌است‌هر‌آیه‌ای‌را‌که‌مطرح‌می‌کند،‌روایتی‌را‌ذیلش‌می‌آورد‌دال‌بر‌اینکه‌آیه‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌است.‌تفسیر‌مختصری‌است‌و‌از‌نظر‌سور

تقریبا‌مرتب‌است.‌مرحوم‌آقای‌شیخ‌محمد‌تقی‌صاحب‌قاموس‌الرجال‌می‌فرماید:‌ما‌پنج‌کتاب

‌رجالی‌داریم:‌فهرست‌شیخ‌طوسی،‌فهرست‌نجاشی،‌)که‌کارشان‌این‌است‌که‌تألیفات‌شیعه‌را‌نقل‌کنند(،‌رجال‌شیخ‌طوسی،‌رجال‌ابن‌غضائری‌و‌رجال‌کشی؛

و‌تعجب‌است‌که‌در‌این‌کتاب‌ها‌نامی‌از‌فرات‌و‌تفسیرش‌نیامده‌است.‌مطلب‌دیگر‌اینکه:‌آیة‌الله‌خویی‌در‌»معجم‌رجال‌الحدیث«‌تمام‌رواة‌کتب‌اربعه‌را‌به‌همراه‌روایاتشان‌نقل‌کرده‌و‌آدرس‌می‌دهد‌کسانی‌را‌هم‌ذکر‌می‌کند‌و

می‌فرماید:‌اینها‌اصلا‌روایت‌ندارند.‌از‌جمله‌فرات‌را‌نام‌می‌برد‌و‌می‌فرماید‌این‌شخص‌در

کتب‌اربعه‌اصلا‌روایتی‌ندارد.‌اینجا‌جای‌سؤال‌است‌که‌این‌عالم‌شیعی‌و‌صاحب‌تفسیر‌چرا‌نه‌در‌کتب‌رجالی‌از‌او‌یاد‌شده‌و‌نه‌در‌کتب‌اربعه‌روایتی‌دارد،‌از‌طرفی‌در‌امالی‌شیخ‌صدوق‌رحمه‌الله‌که‌مشحون‌از‌روایات‌از‌طرق‌عامه‌می‌باشد،‌روایت‌دارد،‌و‌چرا‌از

قرن‌پنجم‌به‌بعد‌که‌معروف‌می‌شود‌نیز‌مورد‌اعتناء‌قرار‌نگرفته‌است؟__________________________________________________

‌‌جلد‌است.‌جلد‌مقدمه‌آن‌اصلا‌ربطی‌به‌تفسیر‌برهان‌و4(.‌تفسیر‌برهان‌1)‌صاحبش‌ندارد.‌بلکه‌آن‌مقدمه‌تفسیر‌مشکوة‌الأنوار‌است‌که‌بعنوان‌مقدمه

‌‌سال‌فاصله‌است.100تفسیر‌برهان‌چاپ‌شده‌است.‌و‌بین‌این‌دو‌مؤلف‌حدود‌‌تفسیر‌برهان‌از‌سوره‌حمد‌شروع‌شده‌تا‌سوره‌ناس،‌و‌تفسیر‌مشکوة‌الأنوار

دوره‌کامل‌قرآن‌مجید‌نیست.

Page 106: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌116آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌یکی‌از‌فضلاء‌که‌این‌کتاب‌را‌برای‌چاپ‌جدید‌تحقیق‌کرده‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌که‌مؤلف‌این‌تفسیر،‌زیدی‌مسلک‌است‌نه‌شیعه‌اثنی‌عشری.‌و‌این‌باعث‌شده‌که‌شیعه‌به‌او‌اعتنا‌کامل‌نکند.‌یعنی‌چون‌شیعه‌بودنش‌محرز‌نبود،‌مشایخ‌ما‌به‌آن

عنایت‌نداشتند.‌‌روایت‌دارد‌که‌درصد‌زیادی‌از‌آن‌را770و‌نیز‌همان‌محقق‌گفته‌است:‌این‌کتاب‌

‌)نه‌دهم(‌در‌کتب‌دیگر‌پیدا‌کردم‌و‌هر‌حدیثی‌را‌که‌در‌کتب‌دیگر-‌شیعی‌یا‌سنی-یافتم‌در‌پاورقی‌آوردم.

‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌و‌تفسیر‌فرات‌و‌ان‌لم‌یتعرض‌الأصحاب‌لمؤلفه‌بمدح‌و‌لا‌قدح‌لکن‌کون‌اخباره‌موافقة‌لما‌وصل‌إلینا‌من‌الأحادیث

‌المعتبرة‌و‌حسن‌الضبط‌فی‌نقلها‌مما‌یعطی‌الوثوق‌بمؤلفه‌و‌حسن‌الظن‌به.‌آری‌موافق‌بودن‌اخبار‌این‌کتاب‌با‌روایات‌معتبره‌دیگر،‌برای‌یک‌فرد‌غیر‌وسواسی،

موجب‌یقین‌به‌اعتبار‌آن‌می‌شود.‌دو‌سه‌نسخه‌ای‌که‌از‌این‌کتاب‌در‌اختیار‌ما‌است،‌از‌حیث‌تعداد‌روایات‌با‌هم‌فرق‌دارند.‌و‌چون‌نسخه‌ناقص‌در‌اختیار‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌بوده‌است،

نمی‌توان‌گفت‌کل‌آنچه‌که‌در‌تفسیر‌فرات‌است‌در‌بحار‌موجود‌است.‌مسأله‌دیگر:‌نسخه‌ای‌که‌تحریر‌قبل‌از‌قرن‌نهم‌باشد‌از‌این‌تفسیر‌نداریم.

‌نقلیات‌از‌این‌کتاب‌به‌ما‌می‌فهماند‌که‌روایات‌این‌کتاب‌سند‌داشته‌است.‌ولی‌نسخه‌هایی‌که‌در‌دست‌ما‌است‌سند‌روایاتش‌غالبا‌ناقص‌است.‌افرادی‌که‌در

‌‌از‌این‌کتاب‌نقل‌کردند،‌به‌طور‌کامل‌و‌مسلسل‌سندها‌را‌آورده‌اند.‌6و‌5قرن‌‌ولی‌در‌نسخه‌هایی‌که‌در‌دست‌ما‌است‌اسم‌فرات‌و‌شخص‌اول‌سند‌ذکر‌می‌شود‌و‌بعد‌با‌کلمه‌معنعنا‌به‌امام‌علیه‌السلام‌اسناد‌داده‌می‌شود.‌یعنی

‌اختصارا‌سند‌را‌حذف‌و‌به‌جای‌ان‌کلمه‌معنعنا‌آورده‌اند.‌و‌آوردن‌شخص‌اول‌باعث‌شده‌که‌با‌بیش‌از‌صد‌نفر‌از‌مشایخ‌فرآت‌آشنا‌شویم.‌بیشتر‌این‌مشایخ

شیعی‌بوده‌اند.‌آیا‌این‌کتاب‌معتبر‌است؟‌پاسخ‌مثبت‌است‌اما‌واضح‌است‌که‌وقتی‌می‌گویند

فلان‌117آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌کتاب‌معتبر‌است‌به‌این‌معنی‌است‌که‌جعلی‌نیست.‌نه‌به‌معنی‌این‌که‌تمامروایاتش‌معتبر‌است.‌بلکه‌باید‌تک‌تک‌روایات‌را‌از‌نظر‌متن‌و‌سند‌بررسی‌کرد.

آیا‌فرات‌بن‌ابراهیم‌کوفی‌ثقه‌است؟

Page 107: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

آیا‌فرات‌بن‌ابراهیم‌کوفی‌ثقه‌است؟‌در‌کتب‌رجال‌دست‌اول‌نام‌او‌ذکر‌نشده‌است.‌ولی‌برخی‌گفته‌اند‌چون‌دو‌خبر‌در‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌از‌او‌روایت‌شده،‌همین‌کافی‌است‌که‌او‌را‌موثق

حساب‌کنیم.زیرا‌در‌کتب‌رجال‌علاوه‌بر‌توثیق‌خاص،‌توثیق‌عام‌هم‌داریم.

‌توثیق‌عام‌به‌این‌معنی‌که‌صاحب‌کتاب‌در‌مقدمه‌می‌گوید‌نام‌هر‌کس‌را‌که‌در‌این‌کتاب‌می‌برم‌موثق‌است.‌و‌توثیق‌خاص‌به‌این‌معنی‌است‌که‌نام‌تک‌تک

افراد‌برده‌و‌توثیق‌می‌شود.‌کتابی‌در‌این‌زمینه‌هست‌به‌نام‌»معجم‌الثقات«‌تألیف‌آقای‌تجلیل‌تبریزی‌است.

که‌فقط‌نام‌افراد‌موثق‌را‌ذکر‌می‌کند.‌کتاب‌دیگر:‌»ثقات‌الروات«‌از‌»سید‌هبة‌الدین‌شهرستانی«‌که‌ایشان‌هم‌فقط

کسانی‌را‌ذکر‌می‌کند‌که‌ثقه‌هستند.‌همچنانکه‌این‌کتب‌متأخر،‌افراد‌ثقه‌را‌نام‌بردند.‌در‌کتب‌قدیمی‌هم‌گاهی‌شبیه‌چنین‌مطلبی‌ادعا‌شده‌است.‌از‌جمله‌»تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم«‌که‌در‌اول‌آن‌عبارتی‌است‌که‌از‌آن‌استفاده‌می‌شود‌هر‌کس‌در‌این‌تفسیر‌ذکر‌شده‌است،‌ثقه‌می‌باشد.‌البته‌این‌یک‌توثیق‌عام‌است‌که‌گاهی‌به‌معارض‌هم‌برمی‌خورد.

‌اگر‌کسی‌این‌توثیق‌عام‌را‌بپذیرد‌و‌در‌مورد‌شخص‌مورد‌نظرش‌معارض‌نداشتهنباشد‌باید‌او‌را‌به‌عنوان‌ثقه‌قبول‌کند.

‌»کامل‌الزیارات«‌ابن‌قولویه‌هم‌چنین‌است.‌در‌آغازش‌عبارتی‌دارد‌که‌استفاده‌می‌شود‌از‌هر‌کس‌خبر‌نقل‌کرده‌است،‌ثقه‌است.‌اینها‌را‌توثیقات‌عامه

می‌گوییم.‌بنابراین‌چون‌نام‌فرات‌در‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌وجود‌دارد‌و‌دو‌روایت‌از‌او‌نقل

شده‌است‌پس‌باید‌او‌را‌ثقه‌بدانیم.‌118آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

جواب‌داده‌اند:‌-‌این‌دو‌روایت‌در‌بعضی‌نسخه‌های‌این‌تفسیر‌نیست.‌اگر‌در‌همه‌نسخه‌ها‌بود1

دلیل‌اعتبار‌فرات‌می‌شد‌ولی‌در‌همه‌نسخه‌ها‌نیست.

Page 108: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌سه‌چاپ‌دارد:‌چاپ‌قدیم‌که‌به‌صورت‌وزیری‌خشتی‌و‌«‌است.‌و‌چاپ‌جدید‌که‌دو‌جلد‌است.‌در‌چاپ‌وزیری‌نام‌او‌نیست‌و‌در1رحلی‌»

چاپ‌رحلی‌وجود‌دارد.‌یعنی‌در‌بعضی‌نسخه‌ها‌هست‌و‌در‌بعضی‌ها‌نیست.‌-‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌اگر‌هم‌در‌اولش،‌این‌عبارت‌باشد‌و‌دال‌بر‌موثق‌بودن2

‌افراد‌باشد،‌شرطش‌این‌است‌که‌دخل‌و‌تصرفی‌در‌آن‌نشده‌باشد.‌در‌حالیکه‌تصرف‌صورت‌گرفته‌است.‌و‌این‌دو‌روایت‌موجود‌در‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌که‌از‌فرات‌نقل‌شده،‌به‌احتمال‌قوی‌از‌اضافات‌شخص‌دیگری‌است‌نه‌از‌خود‌علی‌بن‌ابراهیم‌آری‌اینکه‌در‌امالی‌شیخ‌صدوق‌رحمه‌الله‌از‌فرات‌نقل‌شده‌است‌و‌نیز‌در‌اخبار‌الزهراء،‌تا‌حدی‌می‌تواند‌اعتباری‌برای‌فرات‌باشد.‌زیرا‌فرات‌از‌مشایخ‌پدر‌صدوق‌رحمه‌الله‌یا‌از‌مشایخ‌یکی‌از‌مشیخه‌صدوق‌رحمه‌الله‌بوده

است.‌»شواهد‌التنزیل«‌و‌»فضل‌زیارة‌الحسین‌علیه‌السلام«‌هم‌که‌روایات‌متعددی‌را‌از‌تفسیر‌فرات‌نقل‌کرده‌است‌تا‌حدی‌می‌تواند‌باعث‌اعتبار‌باشد‌ولی‌کافی

نیست.‌پس‌تا‌اینجا‌دلیلی‌که‌کافی‌باشد‌برای‌اینکه‌بگوییم‌فرات‌بن‌ابراهیم‌فرد‌موثق‌و

مطمئنی‌بوده‌نداشتیم.مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌در‌بحار‌عبارتی‌دارد‌که‌قبلا‌نیز‌نقل‌شد:

‌»و‌تفسیر‌فرات‌و‌إن‌لم‌یتعرض‌الأصحاب‌لمؤلفه‌بمدح‌و‌لا‌قدح‌لکن‌کون‌اخباره‌موافقة‌لما‌وصل‌إلینا‌من‌الأحادیث‌المعتبرة‌و‌حسن‌الضبط‌فی‌نقلها‌مما‌یعطی

«2الوثوق‌بمؤلفه‌و‌حسن‌الظن‌به«.‌»اگر‌کتبی‌که‌در‌آن‌عصر‌افرادی‌غیر‌از‌بزرگان‌علماء‌شیعه‌نوشتند‌بررسی‌کنیم

__________________________________________________(.‌چاپ‌رحلی‌با‌تفسیر‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌با‌هم‌چاپ‌شده‌است.1).37،‌ص‌1(.‌بحار،‌ج‌2)

‌119آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌متوجه‌می‌شویم‌علامه‌مجلسی‌چه‌می‌گوید.‌یعنی‌دیگران‌چه‌کردند‌و‌او‌چقدر

‌ضابط‌بوده‌است‌آقای‌محمودی‌که‌این‌کتاب‌را‌تحقیق‌کرده‌می‌گوید‌از‌معاصرین‌فرات،‌کتابی‌در‌دست‌هست‌که‌وقتی‌مضامین‌آن‌را‌با‌روایات‌می‌سنجیم‌می‌بینیم‌مؤلف‌به‌خودش‌اجازه‌دخل‌و‌تصرف‌داده‌است.‌ولی‌روایات‌فرات‌را‌که‌تطبیق

می‌کنیم‌می‌بینیم‌دقیقا‌همان‌چیزهایی‌است‌که‌در‌کتب‌دیگر‌هم‌هست.

Page 109: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌گفتیم‌که‌او‌از‌مشایخ‌صدوق‌یا‌از‌مشایخ‌پدر‌او‌است.‌علامه‌مجلسی‌این‌را‌هم‌به‌عنوان‌مؤید‌آورده‌است‌و‌گفته:‌و‌قد‌روی‌الصدوق‌رحمه‌الله‌عنه‌اخبارا

بتوسط‌حسن‌بن‌محمد‌بن‌سعید‌الهاشمی.‌البته‌صرف‌مشیخه‌بودن‌دلیل‌توثیق‌نیست‌ولی‌تا‌حدی‌می‌تواند‌موجب‌اعتبار

باشد.‌چون‌علماء‌برای‌اینکه‌احادیث‌از‌بین‌نرود‌گاهی‌از‌مشایخی‌حدیث‌فرا‌می‌گرفتند‌که‌به‌خود‌آنها‌اطمینان‌نداشتند.‌کسی‌نباید‌تشبیه‌کند‌و‌بگوید‌در‌زمان‌ما‌معمولا

برای‌درس‌خواندن‌نزد‌آدمهای‌نادرست‌نمی‌روند.‌زیرا‌اولا:‌این‌نقض‌دارد.‌اگر‌فردی‌باشد‌که‌علم‌منحصر‌داشته‌باشد‌ممکن‌است‌چند‌نفر‌نزد‌او‌جمع‌شوند‌و‌آن‌علم‌را‌فرا‌بگیرند‌گرچه‌به‌خود‌او‌اعتماد‌نداشته

باشند.‌ثانیا:‌حدیث‌با‌علوم‌فرق‌می‌کند.‌بودند‌مشایخی‌که‌خودشان‌خوب‌نبودند‌ولی

‌کتاب‌حدیث‌مضبوطی‌داشتند‌و‌برای‌فرا‌گرفتن‌آن‌راهی‌جز‌این‌نبود‌که‌پیش‌آنهابروند‌و‌آن‌را‌اخذ‌نمایند.

‌پس‌اگر‌از‌کسی‌حدیث‌تلقی‌کرده‌باشند،‌دلیل‌بر‌این‌نیست‌که‌فرد‌خوب‌و‌مطمئنی‌است.‌زیرا‌گاهی‌مجبور‌می‌شدند‌نزد‌کسی‌بروند‌که‌مذهب‌او‌را‌قبول‌نداشتند‌و‌یا‌او‌را‌مطمئن‌نمی‌دانستند‌مثلا‌یک‌عالم‌شیعه‌واقعا‌می‌دانست‌که‌فلانی‌سنی‌است‌ولی‌برای‌اینکه‌احادیث‌از‌بین‌نرود‌دنبالش‌رفته‌و‌دریافت

می‌کرد.‌عین‌عبارت‌علامه‌مجلسی‌را‌مرحوم‌سید‌محسن‌جبل‌عاملی‌رحمه‌الله‌در‌اعیان‌الشیعه‌نقل‌کرده‌است‌ولی‌خودش‌اظهار‌نظر‌ننموده‌است.‌ظاهر‌این‌است‌که

موافق‌بوده‌است.‌و‌نیز‌مرحوم‌سید‌حسن‌صدر‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌الشیخ‌فرات‌بن‌ابراهیم‌بن

فرات‌کوفی‌له‌120آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌«‌معروف‌بیننا‌یروی‌فیه‌عن‌شیخه‌الحسین‌بن‌سعید‌الأهوازی1تفسیر‌کبیر‌»«2صاحب‌الإمام‌الرضا‌علیه‌السلام‌و‌هو‌من‌علماء‌عصر‌الجواد‌علیه‌السلام‌»

یعنی‌مربوط‌به‌نیمه‌اول‌قرن‌سوم‌است.‌«‌شامل‌معجزه‌های‌ائمه‌علیهم‌السلام3کتاب‌»صحیفة‌الأبرار«‌از‌نیر‌تبریزی‌»

‌است.‌کار‌خوبی‌که‌این‌مؤلف‌انجام‌داده‌است‌اینکه‌در‌قسمتی‌از‌کتابش‌مدارک

Page 110: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌کتاب‌را‌ذکر‌و‌راجع‌به‌آنها‌بحث‌کرده‌و‌این‌سودمندترین‌فصل‌کتابش‌است.‌زیراکل‌معجزاتی‌که‌نقل‌کرده‌حتما‌در‌مدینة‌المعاجز‌هم‌هست.

‌در‌این‌قسمت‌می‌گوید:‌التفسییر‌لفرات‌بن‌ابراهیم‌هو‌من‌قدماء‌أصحابنا‌یرویعنه‌الصدوق‌فی‌کتبه‌تارة‌بواسطة‌و‌اخری‌بواستطین.‌سپس‌می‌گوید:

‌در‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌دو‌روایت‌از‌او‌نقل‌شده:‌حدثنی‌ابو‌القاسم‌الحسنی‌قال‌حدثنا‌فرات‌...‌)و‌دو‌روایت‌را‌نقل‌کرده‌است(‌و‌لکن‌اسانید‌الکتاب‌اکثرها‌محذوقة‌)به‌این‌معنا‌که‌وسطی‌ها‌افتاده‌و‌به‌جای‌آن‌معنعنا‌گذاشته‌شده‌است(

‌و‌الظاهر‌أنه‌من‌تصرفات‌بعض‌الملخصین.‌و‌هو‌من‌الکتب‌التی‌یروی‌عنهاالمجلسی‌فی‌البحار.‌و‌رمزه‌»فر«‌و‌سپس‌عبارت‌بحار‌را‌آورده‌است.

‌صاحب‌روضات‌الجنات‌هم،‌فرات‌را‌مطرح‌و‌درباره‌اش‌گفته‌است:‌هذا‌التفسیر‌یتضمن‌ما‌یدل‌علی‌حسن‌اعتقاد‌مؤلفه‌وجودة‌انتقاده‌و‌وفور‌علمه‌و‌حسن‌حاله.‌و‌مضمونه‌موافق‌للکتب‌المعتمدة.‌روایاتش‌دال‌بر‌این‌است‌که‌مؤلفش‌عالمی

‌«‌مضمون4صحیح‌الإعتقاد‌بود.‌و‌نیز‌دلیل‌بر‌این‌است‌که‌امامی‌بوده‌است.‌»روایات‌آن‌با‌روایات‌کتب‌مورد‌اعتماد‌برابر‌است.

__________________________________________________‌(.‌در‌زمانهای‌قدیم‌به‌کتابی‌که‌حجمش‌به‌اندازه‌تفسیر‌فرات‌بوده‌»کبیر«1)

‌گفته‌می‌شده‌اما‌آیا‌نسبت‌به‌زمان‌سید‌حسن‌صدر‌رحمه‌الله‌می‌توان‌گفتتفسیر‌فرات‌تفسیری‌کبیر‌است؟

.332(.‌تأسیس‌الشیعة‌لعلوم‌الإسلام،‌ص‌2)‌(.‌وی‌یکی‌از‌علماء‌و‌نیز‌یکی‌از‌شعرایی‌است‌که‌برای‌امام‌حسین‌علیه3)

السلام‌اشعار‌بسیار‌خوبی‌گفته‌است..489،‌ص‌2(.‌ج‌4)

‌121آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌روضات‌الجنات‌از‌پدر‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌نقل‌کرده‌است:‌یظهر‌منه‌إنه

‌کان‌متصوفا‌و‌یمکن‌أن‌یکون‌صوفیا.‌سپس‌صاحب‌روضات‌می‌گوید:‌و‌کأن‌مراده‌ارتباطه‌بالله‌و‌فناؤه‌فی‌الله‌و‌بقاؤه‌بالله‌و‌هذا‌المعنی‌موجود‌فی‌الروایات

الصحیحة.‌از‌فرات‌غیر‌از‌این‌تفسیر‌نوشته‌دیگری‌در‌دست‌نیست‌مگر‌جزوه‌کوچکی‌که

‌«.‌باید‌تفسیر‌او‌را1موضوعش‌سب‌اهل‌اصفهان‌بر‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌است‌»‌کاملا‌مطالعه‌نمود‌تا‌معلوم‌شود‌که‌چیزی‌گواه‌بر‌اینکه‌او‌صوفی‌است.‌دارد‌یا

نه؟

Page 111: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌نسبت-‌به‌صوفیه‌گاهی‌برای‌نکوهش‌و‌مذمت‌است‌و‌گاهی‌برای‌تمجید،‌زیرا‌یک‌معنی‌صوفی‌بودن‌یعنی‌با‌خدا‌ارتباط‌داشتن.‌به‌مقام‌بقاء‌و‌فناء‌رسیدن.‌در‌این

زمینه‌روایات‌هم‌هست.‌که‌معروفترینش‌روایت‌نوافل‌است:‌لا‌یزال‌عبدی‌یتقرب‌الی‌بالنوافل‌حتی‌أکون‌سمعه،‌حتی‌أکون‌بصره،‌حتی‌أکون‌یده‌...‌این‌فناء‌و‌بقاء‌بالله‌است.‌صاحب‌روضات‌می‌گوید‌شاید‌منظور‌از‌صوفی

بودن‌ستایش‌باشد‌نه‌نکوهش.‌رساله‌ای‌داریم‌به‌این‌عنوان:‌اجوبه‌جناب‌مستطاب‌اعلم‌العلماء‌المحققین،

‌أفضل‌المتقدمین‌و‌المتأخرین‌آخوند‌ملا‌محمد‌باقر‌مجلسی‌رحمه‌الله‌به‌سؤالاتمرحوم‌ملا‌خلیل‌قزوینی‌رحمه‌الله.

‌ملا‌خلیل‌از‌علماء‌دوره‌صفویه‌است.‌پایتخت‌صفویه،‌مدتی‌قزوین‌بود.‌و‌او‌در‌آن‌‌سال‌قبل‌از20دوره‌در‌قزوین،‌خدمات‌و‌کارهای‌زیادی‌انجام‌داد.‌فوتش‌حدود‌

‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌بود.‌از‌جمله‌خدماتش‌این‌است‌که‌اصول‌و‌فروع‌و‌روضه‌کافی‌را‌به‌فارسی‌و‌عربی‌شرح‌کرده‌است.‌شرح‌فارسی‌آن‌تمام‌و‌به‌نام‌صافی‌و‌عربی‌آن‌ناقص‌و‌به‌نام‌شافی‌است.‌شرح‌فارسی‌اصول‌آن،‌در‌گذشته،‌در‌دو‌جلد‌چاپ‌شده‌است.‌برخی‌از‌علماء‌از‌او‌خیلی‌به‌عظمت‌یاد

‌می‌کنند.‌ملا‌خلیل‌سؤالاتی‌از‌علامه‌مجلسی‌نموده‌است‌و‌علامه‌مجلسی‌به‌اینسوالات‌جواب‌داده‌است.

‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌در‌آن‌رساله‌فرموده‌است:‌بسیاری‌از‌علماء‌دین‌نیزطریقه‌مرضیه

__________________________________________________.12(.‌مقدمه‌چاپ‌جدید‌تفسیر‌فرات،‌ص‌1)

‌122آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌صوفیه‌حق‌را‌داشتند.‌و‌اطوار‌و‌اخلاق‌ایشان‌مباین‌طایفه‌صوفیه‌اهل‌سنت‌بود.‌ما‌از‌صوفی‌سنی‌بدگویی‌می‌کنیم‌و‌از‌صوفیانی‌که‌سنی‌نیستند‌ولی‌رویه‌آنها‌را‌دارند.‌ولی‌صرف‌اینکه‌یک‌عالم‌اهل‌معنویات‌باشد،‌باعث‌نمی‌شود‌که‌اسمش‌را‌صوفی‌بگذاریم.‌و‌یا‌اگر‌اسمش‌را‌صوفی‌بگذاریم،‌آدم‌بدی‌باشد،‌مثلا‌شیخ‌بهاء

‌الدین‌محمد‌عاملی،‌فیض‌کاشانی،‌ابن‌فهد‌حلی‌را‌به‌عنوان‌صوفی‌معرفیکردند.

‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌اگر‌یک‌گروه‌از‌علماء‌ما‌به‌ظواهر‌عمل‌کنند‌و‌اهل‌ریاضات‌و‌سیر‌و‌سلوک‌هم‌باشند.‌اینها‌را‌با‌صوفی‌هایی‌که‌اهل‌باطل

و‌لا‌ابالی‌هستند،‌خلط‌نکنید‌مانند‌شیخ‌بهاء‌الدین.

Page 112: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌در‌ادامه‌می‌فرماید:‌»والد‌مرحوم‌فقیر-‌رضوان‌الله‌علیه-‌از‌جناب‌شیخ‌مزبور،‌تعلیم‌ذکر‌و‌فکر‌گرفته‌بود.‌و‌هر‌ساله‌یک‌یا‌دو‌اربعین

و‌بیشتر‌به‌عمل‌می‌آورد.بله‌صوفی‌ها‌هم‌چله‌نشینی‌دارند‌ولی‌اینها‌با‌هم‌قابل‌قیاس‌نیست.

‌در‌احادیث‌معتبره‌وارد‌شده:‌هر‌کس‌چهل‌صباح‌اعمال‌خود‌را‌برای‌خدا‌خالصگرداند‌خداوند‌چشمه‌حکمت‌را‌از‌قلبش‌به‌زبانش‌جاری‌می‌گرداند.

‌و‌پدر‌من،‌جمع‌کثیری‌از‌تابعان‌شریعت‌مقدسه‌را،‌موافق‌قانون‌شرع،‌به‌ریاضتوا‌می‌داشت.‌و‌فقیر‌نیز‌مکرر‌اربعین‌ها‌به‌سر‌آوردم«.

‌عبارت‌دیگر‌که‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌دارد‌این‌است‌که:‌»فرق‌علماء‌شیعه‌که‌اهل‌معنویات‌هستند‌و‌بعضی‌آنها‌را‌با‌صوفیه‌اشتباه‌می‌گیرند،‌با‌علماء

صوفی‌سنی‌زیاد‌است.‌سپس‌اضافه‌می‌کند‌که‌»از‌علماء‌اهل‌معنی‌است‌نیز‌سید‌بزرگوار‌علی‌بن

‌طاووس‌رحمه‌الله‌که‌صاحب‌کرامات‌و‌مقامات‌بود.‌و‌شیخ‌ابن‌فهد‌حلی‌صاحب‌»عدة‌الداعی«‌که‌در‌زهد‌و‌ورع‌و‌کمال‌مشهور‌آفاق‌بود‌و‌نیز‌شیخ‌زین‌الدین

‌شهید‌ثانی‌رحمه‌الله‌که‌در‌راه‌دین‌شهید‌شد‌و‌کتب‌وی‌از‌قبیل‌»منیة‌المرید«‌و»اسرار‌الصلاة«‌شامل‌دقائق‌اسرار

‌123آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌صوفیه‌است‌و‌امثال‌ایشان،‌اینها‌اهل‌معنویات‌و‌سیر‌و‌سلوک‌هستند«.

‌به‌هر‌حال‌این‌یک‌واقعیت‌است‌که‌علماء‌ما‌یک‌گروه‌اهل‌معنویات‌و‌سیر‌و‌سلوک‌هستند.‌و‌اینها‌را‌نباید‌با‌صوفیه‌اهل‌باطل‌قیاس‌کرد.‌اسم‌صوفی‌را‌نباید‌روی‌اینها‌گذاشت.‌و‌اگر‌هم‌اسم‌صوفیه‌می‌گذاریم‌باید‌بدانیم‌صوفیه‌دو‌گروه

هستند:‌آنها‌که‌طبق‌شرع‌اهل‌ریاضت‌هستند‌آنها‌که‌مقید‌به‌احکام‌شرع‌نیستند.‌***‌تفسیر‌فرات‌توسط‌یکی‌از‌علماء‌آذربایجان‌به‌نام‌شیخ‌یوسف‌بنابی‌رحمه‌الله‌ترجمه‌شده‌است.‌تحت‌عنوان‌»ثمرة‌الفؤاد‌در‌ترجمه‌و‌شرح‌تفسیر‌فرات‌کوفی«‌که‌جلد‌اول‌آن‌چاپ‌شده‌است.‌شاید‌ایشان‌به‌اخبار‌و‌تفسیر‌خبری

‌علاقه‌داشته‌است.‌و‌فکر‌کرده‌اگر‌این‌تفسیر‌ترجمه‌شود‌و‌در‌اختیار‌مردم‌قرارگیرد‌برای‌محکم‌شدن‌اعتقاد‌مردم‌به‌ولایت‌خوب‌است.

‌در‌ترجمه،‌هر‌روایتی‌را‌که‌آورده‌موافق‌آن‌روایت‌را‌از‌این‌کتاب‌و‌آن‌کتاب‌نقلکرده‌است.

در‌اینجا‌به‌عنوان‌ارزیابی‌متن‌به‌چند‌نمونه‌از‌این‌تفسیر‌اشاره‌می‌کنیم:

Page 113: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌،‌در‌تفسیر‌سوره‌الهیکم‌التکاثر:‌سمعت‌جعفر‌بن‌محمد‌علیه230-‌در‌ص‌1عیم‌نحن‌النعیم‌الذی‌ذکر ‌یومئذ‌عن‌الن ‌لتسئلن ‌السلام‌یقول‌فی‌قوله‌تعالی:‌ثم

الله.‌لتسئلن2 ‌-‌روایت‌دیگری‌از‌أبی‌حفص‌قال‌قال‌عبد‌الله‌بن‌الحسن‌یا‌أبا‌حفص‌ثم

...‌قال‌ولایتنا.‌-‌قال‌کنت‌عند‌جعفر‌بن‌محمد‌فقدم‌إلینا‌طعاما؛‌فأکلت‌طعاما‌ما‌أکلت‌مثله3

قط.‌فقال‌لی‌یا‌سدی‌کیف‌رأیت‌طعامنا،‌قلت‌بأبی‌أنت‌و‌أمی‌یابن‌رسول‌الله‌ما

أکلت‌طعاما‌مثله‌قط.‌و‌لا‌أظن‌إنی‌آکل‌أبدا‌مثله.‌ثم‌إن‌عینی‌تقر‌قرت‌فبکیت‌فقال‌یا‌سدی‌ما‌یبکیک؟‌قلت:‌ذکرت‌آیة‌فی‌کتاب‌الله.‌قال‌و‌ما‌هی؟‌قلت:‌قول‌الله‌فیعیم‌فخفت‌أن‌یکون‌هذا‌الطعام‌الذی‌یسألنی‌الله ‌یومئذ‌عن‌الن ‌لتسئلن ‌کتابه:‌ثم

عنه.‌فضحک‌علیه‌السلام‌حتی‌بدت‌نواجده.‌ثم‌قال‌یا‌سدی‌لا‌تسئل‌عن‌طعام‌طیب‌و‌لا‌شرب‌لین‌و‌لا‌رائحة‌طیبة‌بل‌لنا‌خلق‌و‌له‌خلقنا‌و‌لنعمل‌فیه‌للطاعة.‌قلت‌له

بأبی‌أنت‌و‌أمی‌یابن‌124آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

رسول‌الله‌ما‌النعیم؟قال:‌حب‌علی‌و‌عترته‌علیهم‌السلام‌یسألهم‌الله‌یوم‌القیامة.

‌این‌متن‌را‌که‌نگاه‌کنیم‌اصلا‌سند‌نمی‌خواهد.‌اگر‌کسی‌ظاهر‌آیه‌را‌بخواند‌و‌خودش‌دقت‌داشته‌باشد‌می‌گوید‌معنی‌آیه‌این‌است‌که‌خداوند‌از‌نعمت‌سؤال

می‌کند.نعمتها‌مراتب‌دارد.‌از‌نعمتهای‌مراتب‌بالا:‌توحید-‌نبوت-‌امامت‌و‌ولایت‌است.

‌اگر‌روایت‌می‌فرماید‌که‌ولایت‌مصداق‌نعمت‌است‌و‌از‌مصادیقی‌است‌که‌خیلیباید‌به‌آن‌ارج‌بگذاریم،‌این‌دیگر‌سند‌نمی‌خواهد‌بلکه‌واضح‌است.

‌در‌تفاسیر‌اهل‌تسنن‌روایات‌مکرر‌فراوان‌ذیل‌این‌آیه‌آمده‌است‌که‌منظور‌ازنعمت،‌آب‌سرد‌یا‌غذای‌خوب‌یا‌عطر‌است،‌و‌از‌نعمت‌اساسی‌غافل‌شدند.

‌اما‌ائمه‌علیهم‌السلام‌می‌فرمایند:‌از‌اینها‌سؤال‌نمی‌شود.‌خدا‌بزرگتر‌از‌آن‌است‌که‌از‌نعمتی‌که‌می‌دهد‌)آب،‌نان‌و‌...(‌سؤال‌کند.‌بلکه‌از‌اساسی‌ترین‌نعمت‌ها

سؤال‌می‌کند.

Page 114: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌تمام‌تفاسیر‌سنی‌که‌مراجعه‌کنید،‌ذیل‌»نعیم«‌هر‌مصداقی‌که‌ذکر‌شده،‌از‌خوردنی‌و‌نوشیدنی‌و‌امثال‌آنها‌است.‌و‌اسمی‌از‌امامت‌برده‌نشده‌است.‌این

توجه‌خوبی‌است‌است‌که‌روایت‌می‌دهد‌و‌لازم‌نیست‌سند‌داشته‌باشد.‌:‌از‌امام‌صادق‌علیه‌السلام:‌أما‌و‌الله‌إنی‌لأحب‌ریحکم‌و‌أرواحکم208در‌ص‌

‌فأعینونی‌علی‌ذلک‌بورع‌و‌اجتهاد،‌من‌أئتم‌بعبد‌فلیعمل‌بعمله‌أنتم‌شیعة‌آل‌محمد‌و‌أنتم‌انصار‌الله‌و‌أنتم‌السابقون‌الأولون‌و‌السابقون‌الآخرون‌فی‌الدنیا‌و

السابقون‌فی‌الآخرة‌إلی‌الجنة.‌مزایای‌زیادی‌برای‌شیعه‌نقل‌می‌شود.‌ولی‌این‌روایت‌می‌گوید‌معیار‌در‌شیعه‌و

موالی‌بودن‌عمل‌است.‌پس‌متن،‌متن‌درستی‌است.‌گاهی‌روایت‌آیه‌را‌بر‌خلاف‌ظاهرش‌تفسیر‌می‌کند‌آنجا‌روایت‌سند‌می‌خواهد.‌اما‌گاهی‌آیه‌را‌طوری‌معنا‌می‌کند‌که‌اگر‌خود‌ما‌هم‌دقت‌و‌توجه‌کنیم‌همان‌معنی‌را‌می‌فهمیم.‌این‌قبیل‌روایات‌اگر‌سند‌هم‌نداشته‌باشد‌متنش‌درست‌و‌قابل‌قبول

است.‌در‌پایان‌یادآور‌می‌شوم‌که‌تفسیر‌فرات‌علاوه‌بر‌چاپ‌سابق‌نجف‌اشرف،‌اخیرا‌توسط‌حضرت‌آقای‌محمودی‌تحقیق‌شده‌و‌در‌مقدمه‌آن‌مطالب‌سودمندی‌آمده

است.‌125آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌قمی‌

تفسیر‌قمی‌‌ق،‌از‌مشایخ‌شیخ‌کلینی307منسوب‌به‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی،‌متوفی‌بعد‌از‌

«‌می‌باشد.1(،‌معاصر‌با‌زمان‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌»328)متوفی‌درباره‌این‌تفسیر‌دو‌بحث‌است:

-‌آیا‌علی‌بن‌ابراهیم‌تفسیر‌داشته‌است؟1-‌آیا‌این‌تفسیر‌که‌در‌دست‌ما‌است‌همان‌است؟2

در‌پاسخ‌سؤال‌اول‌چند‌عبارت‌می‌آوریم:‌‌)قرن‌پنجم(:‌علی‌بن‌ابراهیم‌ابن‌هاشم‌ابو‌الحسن450-‌نجاشی-‌متوفی‌1

‌القمی‌ثقة‌فی‌الحدیث‌ثبت‌معتمد‌صحیح‌المذهب‌سمع‌و‌أکثر‌و‌صنف‌کتبا‌و‌اضر

Page 115: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌«‌فی‌وسط‌عمره‌و‌له‌کتاب‌التفسیر‌و‌کتاب‌الناسخ‌و‌المنسوخ‌و‌کتاب‌قرب2»‌الإسناد‌و‌کتاب‌الشرائع‌و‌کتاب‌الحیض‌و‌کتاب‌التوحید‌و‌الشرک‌و‌کتاب‌فضائل

‌امیر‌المؤمنین‌و‌کتاب‌المغازی‌و‌کتاب‌الأنبیاء‌و‌رسالة‌فی‌معنی‌هشام‌و‌یونس،‌و«3جوابات‌مسائل‌سأله‌عنها‌محمد‌ابن‌هلال.‌»

‌‌)قرن‌پنجم(،‌اسم‌او‌را‌برده‌و‌گفته‌است:‌له‌کتب460-‌شیخ‌طوسی-‌متوفی‌2‌منها‌کتاب‌التفسیر‌و‌کتاب‌الناسخ‌و‌المنسوخ‌و‌کتاب‌المغازی‌و‌کتاب‌الشرائع‌و

کتاب‌قرب‌الإسناد.__________________________________________________

‌ق.260(.‌وفات‌امام‌علیه‌السلام:‌1)(.‌نابینا‌شد.2)‌،‌چاپ‌جدید،‌تصحیح‌آیة‌الله‌زنجانی‌شبیری.‌بعضی260(.‌فهرست‌نجاشی،‌ص‌3)

‌معتقدند‌که‌نجاشی‌فهرست‌را‌بعد‌از‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌نگاشته‌و‌به‌آن‌نظرتتمیمی‌و‌تصحیحی‌و‌...‌دارد.

‌126آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«:‌کتاب‌المناقب‌و‌کتاب‌اختیار‌القرآن.1و‌زاد‌ابن‌الندیم‌»

بنابراین‌جای‌شک‌نیست‌که‌علی‌بن‌ابراهیم،‌تفسیری‌داشته‌است.‌«:‌من‌العلماء‌و‌الفقهاء‌و‌له‌من‌الکتب‌الکتاب‌المناقب‌و‌کتاب2-‌ابن‌الندیم‌»3

اختیار‌القرآن‌و‌کتاب‌قرب‌الإسناد.‌«‌در‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌مطلبی‌را‌از‌تفسیر3-‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌»4

‌«‌و‌در‌جای‌دیگر‌هم‌داستانی‌را‌نقل‌می‌کند‌و4علی‌بن‌ابراهیم‌نقل‌می‌کند‌»‌می‌گوید:‌و‌قد‌روی‌هذه‌القصة‌بعینها‌علی‌بن‌ابراهیم‌عن‌أبیه‌عن‌ابن‌أبی‌عمیر

«.5عن‌أبان‌عن‌الصادق‌علیه‌السلام‌و‌ان‌اختلف‌بعض‌الفاظه‌»‌و‌در‌جای‌دیگر:‌روی‌علی‌بن‌ابراهیم‌عن‌أبیه‌عن‌النضر‌بن‌هشام‌عن‌الصادق

‌«‌...‌پس‌معلوم‌می‌شود‌علی‌بن‌ابراهیم‌تفسیری6علیه‌السلام‌قال‌إن‌إبراهیم‌»«7داشته‌است‌و‌یکی‌از‌مآخذ‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌می‌باشد.‌»

‌این‌تفسیر‌را‌سه‌نفر‌تلخیص‌کرده‌اند.‌یکی‌از‌ملخصین‌شناخته‌نشده‌و‌دو‌نفرشناخته‌شده‌هستند.

‌مرحوم‌حاج‌آقا‌بزرگ‌در‌»الذریعه«‌هر‌سه‌مختصر‌را؛‌تحت‌عنوان‌»اختصارتفسیر‌القمی«‌یا‌»مختصر‌تفسیر‌القمی«‌نام‌می‌برد.

Page 116: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌یکی‌از‌ملخصین،‌ابن‌عتائقی‌است.‌مرحوم‌حاج‌آقا‌بزرگ‌در‌»الذریعه«می‌فرماید:

‌»مختصر‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌القمی‌للشیخ‌کمال‌الدین‌عبد‌الرحمن‌ابن‌محمدبن

__________________________________________________(.‌در‌فهرست‌خودش.1).325(.‌در‌فهرست،‌ص‌2)‌ق،‌قرن‌ششم.548(.‌متوفی‌3)‌(.‌چاپ‌اسلامیه‌که‌حاشیه‌آقای‌شعرانی‌را‌دارد‌و‌در‌ده‌جلد‌چاپ‌شده‌است.4).200،‌ص‌2ج‌.204،‌ص‌1(.‌ج‌5).207،‌ص‌1(.‌ج‌6)‌(.‌کتابی‌نوشته‌شده‌به‌نام‌»طبرسی‌و‌مجمع‌البیان«؛‌یکی‌از‌کارهایی‌که‌در7)

‌این‌کتاب‌انجام‌شده‌این‌است‌که‌مآخذ‌مجمع‌البیان‌را‌معرفی‌کرده‌و‌گفته‌ازمآخذ‌مجمع‌البیان،‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌است.

‌127آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌ق‌است.‌یعنی‌در‌قرن‌هشتم‌این767ابراهیم‌العتائقی«‌تاریخ‌تألیف‌این‌کتاب‌

تفسیر‌در‌اختیار‌بوده‌و‌این‌شخص‌آن‌را‌تلخیص‌نموده‌است.‌ابن‌عتائقی‌در‌ابتداء‌تلخیص‌گفته‌است:‌أحببت‌أن‌اختصره‌بإسقاط‌الأسانید‌و‌المکررات‌و‌حذف‌بعض‌لفظ‌القرآن‌الکریم‌لشهرته‌إلا‌ما‌لابد‌منه‌و‌بحذف‌ما

فائدته‌قلیلة‌و‌ربما‌أضیف‌إلی‌الکتاب‌ما‌یلیق‌به.‌و‌در‌آخر‌کتاب‌فرموده:‌هذا‌آخر‌ما‌احتویناه‌و‌أضفنا‌إلیه‌ما‌خطر‌بالبال‌بما‌یناسبه‌و‌رددنا‌ما‌جاء‌ظاهره‌)ظاهرا(‌فی‌عدم‌عصمة‌الأنبیاء‌و‌الأولیاء‌فإن‌مذهب‌أهل

‌البیت‌لیس‌ما‌یقوله‌هذا‌الرجل‌فان‌مذهبهم‌تنزیه‌الأنبیاء‌و‌الأئمة‌عن‌جمیع‌القبائح‌و‌اعلم‌أن‌لنا‌فی‌کثیر‌من‌هذا‌الکتاب‌نظرا‌فانه‌لا‌یوافق‌المذهب‌الذی‌هو‌الآن

«.1مجمع‌علیه‌»‌شخص‌دیگری‌که‌این‌کتاب‌را‌تلخیص‌کرده‌است:‌شیخ‌تقی‌الدین‌ابراهیم‌کفعمی

‌‌است.‌و‌معلوم‌می‌شود‌این‌تفسیر‌تا‌اول‌قرن‌دهم‌هم‌بوده905«‌متوفی‌2»است.

Page 117: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌»الذریعه«‌این‌مختصر‌معرفی‌شده‌است:‌اختصار‌تفسیر‌علی‌بن‌إبراهیم.905للشیخ‌تقی‌الدین‌إبراهیم‌الکفعمی‌المتوفی‌

‌کتابی‌است‌به‌نام‌»تأویل‌الآیات‌الظاهرة‌فی‌فضائل‌العترة‌الطاهرة«‌تألیف‌شرف‌الدین‌علی‌حسینی‌استرآبادی‌غروی،‌از‌شاگردان‌محقق‌ثانی،‌از‌علماء

قرن‌دهم.‌موضوع‌این‌کتاب‌با‌موضوع‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌ارتباط‌دارد.‌زیرا‌هر‌دو،‌بسیاری‌از‌آیات‌را‌بر‌ائمه‌علیهم‌السلام‌تطبیق‌کرده‌اند.‌در‌این‌کتاب‌مطالب‌فراوانی‌از‌تفسیر‌قمی‌نقل‌شده‌است.‌و‌تفسیر‌قمی‌از‌مآخذ‌مهم‌آن‌کتاب

است.__________________________________________________

‌،‌چاپ‌دوم.‌این‌تلخیص‌در‌دست‌صاحب‌روضات349(.‌روضات‌الجنات،‌ص‌1)الجنات‌بوده‌است‌و‌این‌ابتداء‌و‌انتها‌را‌نقل‌کرده‌است.

.10(.‌صاحب‌»مصباح‌کفعمی«‌و‌»البلد‌الأمین«،‌قرن‌2)شخص‌سوم‌که‌تفسیر‌قمی‌را‌تلخیص‌کرده‌شناخته‌نشده‌است.‌128آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌پس‌این‌تفسیر‌از‌زمان‌تألیفش‌تا‌قرن‌دهم‌موجود‌بوده‌است.‌یک‌عالم‌معتدل‌‌نام‌بردند‌و‌10و‌‌9و‌‌6و‌‌5و‌4)نه‌وسواس(‌اگر‌ببیند‌که‌از‌این‌تفسیر‌در‌قرن‌

مطالبی‌نقل‌کردند،‌یقین‌می‌کند‌که‌تفسیری‌به‌این‌نام‌وجود‌داشته‌است.‌از‌قرن‌دهم‌که‌بگذریم،‌نیز‌علمایی‌هستند‌که‌این‌تفسیر‌موجود‌در‌زمان‌ما‌را‌تفسیر‌قمی‌دانسته‌و‌از‌آن‌مطالبی‌را‌نقل‌کرده‌اند.‌از‌جمله:‌میرزا‌محمد‌رضا‌نصیری‌رحمه‌الله‌در‌»تفسیر‌الأئمه«،‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌در‌»بحار«،مرحوم‌شیخ‌حر‌عاملی‌رحمه‌الله‌در‌»وسائل‌الشیعه«،‌و‌کتابهای‌بعدی‌...‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌در‌بحار‌ج‌اول‌می‌فرماید:‌و‌کتاب‌تفسیر‌علی‌بن

إبراهیم‌من‌الکتب‌المعروفة‌و‌روی‌عنه‌الطبرسی‌رحمه‌الله.‌مرحوم‌صاحب‌وسائل‌رحمه‌الله:‌و‌قد‌شهد‌علی‌بن‌إبراهیم‌بثبوت‌أحادیث

«.1تفسیره‌و‌أنه‌مرویة‌عن‌الثقات‌عن‌الأئمة‌»‌تفسیر‌صافی‌و‌نور‌الثقلین‌و‌تفسیر‌برهان‌و‌کتب‌بعدی‌همه‌از‌تفسیر‌علی‌بن

ابراهیم‌مطالبی‌را‌نقل‌کرده‌اند‌و‌از‌مصادرشان‌بوده‌است.‌مرحوم‌بلاغی‌رحمه‌الله:‌من‌جملة‌ما‌حضرنی‌عند‌کتابتی‌لهذا‌التفسیر‌من‌کتب

«.2الشیعة‌من‌کتب‌التفسیر‌و‌أنقل‌عنه‌تفسیر‌علی‌بن‌إبراهیم‌»

Page 118: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مرحوم‌سید‌حسن‌صدر‌رحمه‌الله:‌لا‌یختلف‌اثنان‌من‌الشیعة‌فی‌وثاقته‌و‌جلالته.‌له‌کتاب‌تفسیر‌القرآن‌علیه‌المؤول‌للشیعة‌إلی‌الیوم‌و‌إلیه‌المرجع‌لأنه‌تفسیر

«3بالمأثور‌عن‌أهل‌البیت‌علیهم‌السلام‌»‌شهید‌ثقة‌الإسلام‌تبریزی‌رحمه‌الله،‌کتابی‌مانند‌الذریعة‌دارد،‌به‌نام‌»مرآة

‌الکتب«.‌البته‌این‌کتاب‌خیلی‌خلاصه‌است‌ولی‌حاکی‌از‌اطلاعات‌بسیار‌وسیعاوست‌و‌این‌کتاب‌در

__________________________________________________.68،‌ص‌20(.‌وسائل،‌ج‌1).49،‌ص‌1(.‌آلاء‌الرحمن،‌ج‌2).330(.‌تأسیس‌الشیعة،‌ص‌3)

‌129آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌دست‌حاج‌آقا‌بزرگ‌رحمه‌الله‌نبوده‌است.‌او‌می‌نویسد:

‌اکتفی‌فی‌تفسیر‌بعض‌الآیات‌بقوله‌قال،‌قیل،‌إن‌المراد‌بفاعل‌قال‌هو‌الصادق‌علیه‌السلام.‌و‌إلا‌خرج‌أکثر‌تفاسیره‌عن‌حد‌الروایة‌إلی‌حد‌التفسیر‌بالرأی‌و

«.1احتراز‌الإمامیة‌خصوصا‌المحدثین‌عنه‌معلوم‌»‌در‌این‌عبارت‌به‌نکته‌ای‌اشاره‌کرده‌و‌آن‌اینکه:‌علی‌بن‌ابراهیم‌رحمه‌الله‌در

‌تفسیرش‌به‌لفظ‌»قال«‌اکتفا‌کرده‌و‌نگفته‌»قال‌الصادق‌علیه‌السلام«‌اما‌گفته‌شده‌که‌فاعل‌»قال«‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌است‌و‌إلا‌اگر‌کسی‌بگوید،‌فاعل‌قال‌خودش‌می‌باشد،‌پس‌تفسیرش‌تفسیر‌به‌رأی‌خواهد‌شد‌زیرا‌در‌بسیاری‌از‌موارد،‌تفسیر‌به‌خلاف‌ظاهر‌است.‌و‌حال‌آنکه‌یک‌عالم‌امامی‌به‌خصوص‌یک

‌محدث‌امامی‌مانند‌علی‌بن‌ابراهیم‌از‌این‌کار‌)تفسیر‌به‌رأی(‌دوری‌می‌جوید.‌او‌از‌مشایخ‌شیخ‌کلینی‌رحمه‌الله‌است.‌کافی‌که‌شانزده‌هزار‌روایت‌دارد،‌در‌شش

هزار‌روایتش‌)یعنی‌ثلث‌کافی(‌نام‌این‌فرد‌در‌سندها‌وجود‌دارد.‌رساله‌ای‌است‌به‌نام‌»مشایخ‌الشیعة«‌که‌آقای‌دانش‌پژوه‌آن‌را‌در‌یکی‌از‌یادنامه‌ها‌چاپ‌کرده‌است.‌در‌این‌رساله‌نام‌عده‌ای‌از‌علماء‌شیعه‌برده‌شده

است.‌در‌آن‌آمده‌است:‌که‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌از‌تفسیر‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌گرفته‌شده

است.‌بعضی‌می‌گویند‌این‌رساله‌از‌پدر‌شیخ‌بهائی‌رحمه‌الله‌است.‌که‌از‌علماء‌قرن

دهم‌است.

Page 119: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پس‌او‌هم‌در‌قرن‌دهم‌به‌وجود‌این‌تفسیر‌اقرار‌داشته‌است.‌ولی‌اینکه‌اضافه‌کرده‌این‌تفسیر‌از‌تفسیر‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام‌گرفته‌شده،‌اشتباه‌است‌چون‌این‌دو‌هیچ‌ربطی‌به‌هم‌ندارند.‌و‌حتما‌مرحوم‌پدر‌شیخ‌بهائی‌رحمه

الله‌یکی‌از‌این‌دو‌تفسیر‌را‌ندیده‌و‌الا‌این‌را‌نمی‌فرمود.‌.‌چاپ‌دوم1313تفسیر‌قمی‌سه‌نوبت‌چاپ‌شده‌است.‌نوبت‌اول‌وزیری‌سال‌

‌رحلی‌و‌همراه‌تفسیر‌امام‌حسن‌علیه‌السلام‌به‌این‌صورت‌که‌تفسیر‌علی‌بنابراهیم‌در‌متن‌و

__________________________________________________.151،‌ص‌1(.‌مرآة‌الکتب،‌ج‌1)

‌130آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌تفسیر‌امام‌حسن‌علیه‌السلام‌در‌حاشیه‌چاپ‌شده‌است.

از‌این‌دو‌چاپ،‌ظاهرا‌دومی‌بهتر‌باشد‌و‌چاپ‌سوم‌در‌نجف‌انجام‌شده‌است.حضرت‌آقای‌جزائری‌این‌کتاب‌را‌تحقیق‌و‌در‌دو‌جلد‌در‌نجف‌چاپ‌کرده‌است.

و‌در‌اول‌این‌چاپ‌گفته‌است‌دو‌چاپ‌قبلی‌غلط‌بسیار‌دارد.‌اما‌نقطه‌ضعفی‌را‌هم‌برای‌چاپ‌سوم‌گفته‌اند‌و‌آن‌این‌که‌مواردی‌را‌که‌بر‌علیه‌شیخین‌بوده‌است‌ایشان‌حذف‌کرده‌است.‌ولی‌ما‌به‌این‌سخن‌یقین‌نداریم.‌با‌توجه‌به‌اینکه‌ایشان‌یک‌عالم‌ولایتی‌است‌و‌اگر‌چنین‌کاری‌را‌کرده‌بود‌حتما

اعلام‌می‌کرد‌و‌یا‌اینکه‌به‌جای‌موارد‌حذف‌شده‌نقطه‌)...(‌می‌گذاشت.‌از‌جمله‌انتقادهایی‌که‌به‌این‌تفسیر‌شده‌اینکه‌در‌این‌کتاب‌روایاتی‌است‌که‌با‌مسأله‌عصمت‌سازش‌ندارد.‌یا‌روایاتی‌است‌که‌دال‌بر‌تحریف‌قرآن‌است.‌یا

‌اینکه‌خیلی‌از‌روایاتش‌آیات‌را‌تأویل‌و‌بر‌ائمه‌علیهم‌السلام‌تطبیق‌می‌کند.‌این‌رادر‌صفحات‌بعد‌پاسخ‌خواهیم‌داد.

‌بحث‌دوم‌درباره‌اینکه‌آیا‌تفسیری‌که‌اکنون‌در‌دست‌ما‌است‌همان‌است‌که‌ازاول‌بوده‌یا‌در‌آن‌تصرفی‌شده‌است؟

‌از‌زمان‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌)قرن‌یازدهم(‌تا‌الآن‌تفسیر‌علی‌بنابراهیم‌همان‌است‌که‌در‌دست‌ما‌است.

‌بحث‌در‌پیش‌از‌قرن‌یازدهم‌است.‌یعنی‌آیا‌تفسیری‌که‌از‌قرن‌چهارم‌تا‌قرندهم‌در‌دست‌علماء‌بود‌همان‌تفسیری‌است‌که‌اکنون‌در‌دست‌ما‌است‌یا‌نه؟

Page 120: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اول‌کسی‌که‌این‌مسأله‌را‌خوب‌دنبال‌کرده‌است‌مرحوم‌علامه‌حاج‌آقا‌بزرگ‌تهرانی‌است،‌که‌یک‌دور‌این‌تفسیر‌را‌خوانده‌و‌یادداشتهایی‌کرده‌و‌نتیجه‌آن‌را

در‌چند‌صفحه‌در‌الذریعة‌آورده‌است.‌در‌زمان‌ما‌هم‌آیة‌الله‌حاج‌آقا‌موسی‌شبیری‌زنجانی‌این‌بحث‌را‌پی‌گرفته‌و

خیلی‌خوب‌بحث‌کرده‌اند.‌از‌مطالبی‌که‌در‌الذریعه‌فرموده‌است‌و‌نیز‌آنچه‌که‌با‌مروری‌که‌خودمان‌در

کتاب‌131آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌می‌نماییم،‌به‌دست‌می‌آوریم‌این‌است‌که‌این‌تفسیری‌که‌در‌اختیار‌ما‌است‌قسمتی‌از‌آن‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌و‌قسمتی‌از‌آن‌تفسیر‌ابی‌الجارود‌است‌و‌قسمتی‌هم‌از‌جاهای‌دیگر‌و‌قسمت‌چهارم‌ممکن‌است‌تفسیر‌روایتی‌نباشد‌بلکه

علی‌بن‌ابراهیم‌یا‌ابی‌الجارود‌یا‌شخص‌سومی‌از‌خود‌گفته‌باشد.‌پس‌قضاوت‌نهایی‌درباره‌این‌تفسیر‌این‌است‌که‌یک‌مقداری‌از‌تفسیر‌علی‌بن

ابراهیم‌در‌این‌کتاب‌است‌و‌بقیه‌از‌دیگران‌است.مرحوم‌حاج‌آقا‌بزرگ‌می‌فرماید:

‌«،‌کان‌اعمی‌من‌حین‌1»150»تفسیر‌ابی‌الجارود‌اسمه‌زیاد‌بن‌منذر‌المتوفی‌‌«‌و‌کان‌من‌أصحاب‌الأئمة‌الثلاثة‌علی3«‌الجارودیة‌»2ولادته‌تنسب‌إلیه‌الزیدیة‌»

‌بن‌الحسین‌و‌محمد‌بن‌علی‌و‌جعفر‌بن‌محمد‌علیهم‌السلام‌و‌لکن‌یروی‌تفسیره‌«‌و‌کأنه‌کان‌یکتبه‌عن‌املائه4عن‌خصوص‌الباقر‌علیه‌السلام‌أیام‌استقامته‌»

‌علیه‌السلام.‌و‌لذا‌نسبه‌ابن‌الندیم‌إلی‌الباقر‌علیه‌السلام‌و‌هو‌أول‌تفسیر‌ذکره«‌5عند‌تسمیته‌کتب‌التفاسیر«‌»50فی‌صفحة‌

«:6یک‌مورد‌از‌تفسیر‌سوره‌آل‌عمران‌را‌هم‌به‌عنوان‌نمونه‌نقل‌می‌کنیم‌»‌قال‌حدثنی‌أبی‌عن‌ابن‌أبی‌عمیر‌عن‌منصور‌بن‌یونس‌عن‌عمر‌بن‌یزید‌قال‌قال

أبو‌عبد‌الله‌علیه‌السلام‌....‌این‌سند‌نشان‌می‌دهد‌که‌از‌علی‌بن‌ابراهیم‌است‌چون‌»حدثنی‌أبی«‌دارد.‌و‌این

بهترین‌شاهد‌است‌چون‌سندهای‌او‌معمولا‌»حدثنی‌أبی«‌دارد.__________________________________________________

‌سال‌قبل‌از‌وفات‌علی‌بن‌ابراهیم.160(.‌یعنی‌حدود‌1)

Page 121: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌(.‌الزیدیة‌القائلون‌بإمامة‌زید‌بن‌علی‌و‌هم‌فرق‌اغلبهم‌یقولون‌بإمامة‌کل2)‌فاطمی‌عالم‌صالح‌ذی‌رأی‌یخرج‌بالسیف.‌)شرط‌امامت‌را‌قیام‌می‌دانند‌و‌لذا

امام‌باقر‌علیه‌السلام‌به‌بعد‌را‌قبول‌ندارند(.(.‌الجارودیة‌و‌هم‌القائلون‌بالنص‌علی‌علی‌و‌کفر‌الثلاثة‌و‌کفر‌کل‌من‌أنکره.3)‌(.‌ایامی‌که‌هنوز‌منحرف‌نشده‌بود.‌چون‌زیدیه‌و‌جارودیة‌از‌راه‌حق‌منحرف4)

هستند..251،‌ص‌4(.‌الذریعة،‌ج‌5).4،‌س‌95(.‌چاپ‌اول،‌ص‌6)

‌132آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌و‌چند‌سطر‌بعد‌...:

و‌فی‌روایة‌أبی‌الجارود‌عن‌أبی‌جعفر‌....این‌روایت‌أبی‌الجارود‌است.

‌ممکن‌است‌کسی‌احتمال‌دهد‌که‌این‌روایت‌هم‌از‌علی‌بن‌ابراهیم‌باشد.‌چون‌ابی‌الجارود‌قبل‌از‌او‌است‌و‌علی‌بن‌ابراهیم‌از‌او‌روایت‌کرده‌باشد.‌اما‌اینطور

‌آمده:109نیست‌زیرا‌در‌صفحه‌ذین‌آمنوا‌...«‌و‌چند‌سطر‌بعد:‌و‌فی ها‌ال ‌فقال‌علی‌بن‌إبراهیم‌فی‌قوله‌»یا‌أی

‌روایة‌أبی‌الجارود‌عن‌أبی‌جعفر‌علیه‌السلام‌...‌و‌چند‌سطر‌بعد:‌رجع‌إلی‌تفسیرعلی‌بن‌إبراهیم‌...

‌معلوم‌می‌شود‌شخص‌دیگر‌این‌تفسیر‌را‌جمع‌کرده‌است.‌که‌مقداری‌از‌تفسیر‌ابی‌الجارود‌و‌مقداری‌از‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌نقل‌کرده‌است‌اولی‌را‌با‌عنوان‌فی‌روایة‌أبی‌الجارود‌که‌معمولا‌بی‌سند‌و‌از‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌است‌و‌دومی‌را‌با‌عنوان‌قال‌علی‌بن‌إبراهیم‌که‌در‌اکثر‌موارد‌با‌سند‌و‌از‌امام‌صادق‌علیه

السلام‌است.«.1این‌قرینه‌در‌سوره‌آل‌عمران‌در‌هفت‌مورد‌یافت‌می‌شود‌»

‌به‌هر‌حال‌تفسیری‌که‌در‌دست‌ما‌است‌مرکب‌از‌این‌دو‌تفسیر‌است.‌حاج‌آقا‌بزرگ‌معتقد‌است‌اعتبار‌تفسیر‌أبی‌الجارود‌از‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌کمتر‌نیست‌و‌ضرری‌به‌اعتبار‌این‌تفسیر‌نمی‌زند.‌ولی‌بعضی‌معتقدند‌هر‌کدام‌حسابی‌دارد‌و‌می‌گویند‌این‌تفسیر‌مرکب‌است‌و‌ابی‌الجارود‌شخص‌منحرفی‌بود‌و‌قابل‌قیاس

با‌علی‌بن‌ابراهیم‌نیست.

Page 122: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اما‌این‌گفتار‌دوم‌اشتباه‌است‌چون‌در‌این‌تفسیر‌اگرچه‌از‌هر‌دو‌روایت‌نقل‌شده‌است،‌ولی‌سخن‌هر‌کدامشان‌مشخص‌و‌معلوم‌است.‌اگر‌هیچکدام‌از‌منقولات‌ابی‌الجارود‌را‌نپذیریم،‌دلیل‌نمی‌شود‌قسمت‌دیگر‌را‌رد‌کنیم.‌زیرا

‌روایت‌هر‌کدام‌به‌طور‌جداگانه‌نقل‌شده‌است.‌روایات‌ابی‌الجارود‌از‌امام‌باقرعلیه‌السلام‌و‌روایات‌علی‌بن‌ابراهیم‌از‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌نقل‌شده‌است.

__________________________________________________.‌118و‌‌117و‌‌116و‌‌111و‌‌109و‌‌98و‌95(.‌ص‌1)

‌133آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌پس‌روشن‌شد‌قسمتی‌از‌این‌تفسیری‌که‌در‌اختیار‌ما‌است‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌و‌قسمت‌دیگر‌تفسیر‌ابی‌الجارود‌است.‌ولی‌حاج‌آقا‌بزرگ‌می‌فرماید‌قسمت‌سومی‌هم‌دارد‌که‌مربوط‌می‌شود‌به‌عالمی‌که‌این‌کتاب‌را‌جمع‌کرده‌است‌که‌به‌آن‌دو‌کتاب‌اکتفا‌نکرده‌است‌بلکه‌روایات‌دیگری‌که‌متناسب‌با‌آن

روایات‌باشد‌را‌آورده‌است.‌قسمت‌چهارمی‌را‌هم‌ما‌می‌گوییم‌که‌به‌ذهن‌می‌آید‌روایت‌نباشد‌آنجاهایی‌است

‌لفظ‌»قال«‌دارد.‌زیرا‌آنجا‌که‌»قال«‌دارد‌اگر‌سخن‌ثقة‌الإسلام‌تبریزی‌را‌بپذیریم‌که‌منظور‌از‌»قال«‌»قال‌الصادق‌علیه‌السلام«‌است‌جزء‌روایات

می‌شود.‌اما‌آنجا‌که‌»قال«‌ندارد‌به‌ذهن‌می‌آید‌که‌مؤلف‌از‌خودش‌گفته‌باشد.نمونه‌ای‌از‌چهار‌قسمی‌که‌در‌این‌تفسیر‌است:

«‌)سند‌را‌ذکر‌می‌کند(.1-‌قال‌حدثنی‌أبی‌عن‌ابن‌أبی‌عمیر‌...‌»1-‌در‌صفحه‌قبل‌گذشت.2‌-‌و‌قوله‌»یا‌أهل‌الکتاب‌لم‌تلبسون‌الحق‌بالباطل‌و‌تکتمون‌الحق‌و‌أنتم3

‌تعلمون«‌أی‌تعلمون‌ما‌فی‌التوراة‌من‌صفة‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وتکتمونه.

‌اینجا‌مثل‌یک‌مفسر،‌آیه‌را‌آورده‌و‌»أی«‌تفسیریه‌آورده‌است‌البته‌ممکن‌استمطلب‌را‌از‌روایت‌گرفته‌باشد‌ولی‌شکل‌روایت‌ندارد.

‌-‌و‌قوله‌»و‌قالت‌طائفة‌من‌أهل‌الکتاب‌امنوا‌بالذی‌انزل‌علی‌الذین‌آمنوا‌وجه4‌النهار‌و‌اکفروا‌آخره‌لعلهم‌یرجعون«‌قال‌نزلت‌فی‌قوم‌من‌الیهود.‌اگر‌»قال«‌رااسناد‌به‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌بدهیم،‌روایت‌است‌و‌الا‌از‌خود‌مؤلف‌است.‌و‌قوله‌»و‌من‌أهل‌الکتاب‌من‌إن‌تأمنه‌بقنطار‌...«‌قال‌علی‌بن‌إبراهیم‌فإن

‌الیهود‌یحل‌لنا‌أن‌نأخذ‌مال‌الأمیین‌الذی‌لیس‌معهم‌الکتاب‌فرد‌الله‌علیهم‌فقال‌ویقولون‌علی‌الله‌الکذب.

Page 123: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

که‌به‌ذهن‌می‌آید‌این‌سخن‌از‌خود‌علی‌بن‌ابراهیم‌باشد.__________________________________________________

.95(.‌ص‌1)‌134آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

پس‌کتاب‌مرکب‌هست‌ولی‌نه‌آن‌طور‌که‌با‌هم‌خلط‌شده‌باشد.چه‌کسی‌این‌کار‌را‌انجام‌داده‌و‌مطالب‌را‌جمع‌کرده‌است؟

‌در‌تمام‌نسخه‌های‌مصحح‌نام‌»أبو‌الفضل‌العباس‌ابن‌محمد‌بن‌قاسم‌ابن‌حمزة‌بن‌موسی‌بن‌جعفر‌علیه‌السلام‌قال‌حدثنا‌علی‌بن‌إبراهیم‌...‌وجود‌دارد.‌که

مربوط‌به‌اواخر‌قرن‌سوم‌و‌اوائل‌قرن‌چهارم‌است.‌و‌نیز‌خودش‌بوسیله‌ابن‌عقدة‌)از‌علماء‌همان‌دوره(،‌از‌تفسیر‌أبی‌الجارود‌نقل

می‌کند.‌ولی‌در‌هیچ‌کتابی‌مطرح‌نشده‌است‌که‌این‌شخص‌چه‌کسی‌است؟‌فقط‌معلوم

است‌که‌از‌شاگردان‌علی‌بن‌ابراهیم‌می‌باشد.‌آن‌سلسله‌روایاتی‌که‌مربوط‌به‌ابی‌الجارود‌و‌غیر‌او‌است‌باید‌مثل‌سایر‌روایات‌تفاسیر،‌تک‌تک‌بررسی‌شود‌و‌آن‌قسمتی‌که‌مربوط‌به‌علی‌بن‌إبراهیم‌است‌نیاز‌به‌بررسی‌ندارد‌زیرا‌در‌مقدمه‌تفسیرش‌گفته‌است:‌نحن‌ذاکرون‌و‌مخبرون‌بما‌ینتهی‌إلینا‌من‌مشایخنا‌و‌ثقاتنا‌عن‌الذین‌فرض‌الله‌طاعتهم.‌و‌این‌یک‌توثیق‌عام‌است.‌هر‌حدیثی‌که‌شاهد‌و‌سند‌داشته‌باشد‌که‌از‌علی‌بن‌ابراهیم‌است‌سلسله

سندش‌خوب‌است.‌در‌ابتداء‌تمام‌نسخه‌های‌خطی‌نام‌آن‌شخصی‌که‌با‌چند‌واسطه‌به‌امام‌کاظم‌علیه‌السلام‌می‌رسد‌و‌نیز‌جمله‌»و‌قال‌علی‌بن‌ابراهیم«‌وجود‌دارد‌و‌سپس

جمله‌فوق‌ذکر‌شده‌است.‌صاحب‌وسائل‌رحمه‌الله‌و‌آیة‌الله‌خویی‌رحمه‌الله‌هم‌به‌آن‌عبارت‌اعتماد‌کرده

و‌آن‌را‌توثیقات‌عام‌می‌دانند.‌آیة‌الله‌خویی‌می‌فرمایند:‌فإن‌فی‌هذا‌الکلام‌دلالة‌ظاهرة‌علی‌أنه‌لا‌یروی‌فی

«.1کتابه‌هذا‌إلا‌عن‌ثقة‌»‌صاحب‌وسائل‌رحمه‌الله‌می‌فرمایند:‌و‌قد‌شهد‌علی‌بن‌ابراهیم‌ایضا‌بثبوت

احادیث‌تفسیره__________________________________________________

.63،‌ص‌1(.‌معجم‌رجال‌الحدیث،‌ج‌1)

Page 124: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌135آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«.1و‌إنها‌مرویة‌عن‌الثقات‌عن‌الأئمة‌»

‌اما‌راجع‌به‌مسأله‌تحریف‌و‌تأویل‌و‌اینکه‌روایاتی‌از‌این‌تفسیر‌با‌عصمتمعصومین‌منافات‌دارد.

آقای‌جزایری‌در‌مقدمه‌در‌چاپ‌جدید‌جواب‌داده‌اند:‌جواب‌نقضی:‌اگر‌به‌ما‌بگویند‌چرا‌این‌کتاب‌را‌چاپ‌کردید‌در‌حالیکه‌دلالت‌بر‌تحریف‌دارد‌و‌سنی‌ها‌به‌ما‌ایراد‌می‌گیرند،‌در‌پاسخ‌می‌گوییم‌کتب‌حدیثی‌خود‌اهل‌تسنن‌هم‌از‌این‌روایات‌دارد.‌و‌موارد‌متعددی‌از‌روایات‌تحریف‌را‌از‌کتب‌اهل‌سنت‌آدرس‌داده‌است.‌پس‌سنی‌ها‌نمی‌توانند‌این‌ایراد‌را‌به‌ما‌بگیرند.‌و

خودشان‌هم‌باید‌از‌آن‌روایات‌پاسخ‌دهند.‌جواب‌حلی:‌تحریف‌گاهی‌به‌زیاده‌و‌گاهی‌به‌نقیصه‌است.‌تحریف‌به‌نقیصه‌گاهی

‌در‌کل‌آیات‌و‌گاهی‌در‌آیات‌مربوط‌به‌ولایت‌است.‌اگر‌کسی‌قائل‌به‌تحریف‌است‌تحریف‌به‌نقیصه‌و‌مربوط‌به‌آیات‌ولایت‌است.‌خیلی‌از‌کتابها‌شامل‌اینطور

‌روایات‌است‌و‌باید‌یک‌جواب‌کلی‌بدهیم‌نه‌اینکه‌فقط‌این‌کتاب‌را‌زیر‌سؤالببریم.

‌مرحوم‌حاجی‌نوری‌در‌کتابی‌که‌راجع‌به‌تحریف‌نوشته‌هزار‌روایت‌نقل‌می‌کند‌کهمربوط‌به‌تحریف‌است.‌که‌ممکن‌است‌چند‌تا‌از‌آن‌منقول‌از‌این‌کتاب‌باشد.

پس‌این‌هزار‌روایت‌را‌باید‌جواب‌دهیم.‌جواب‌اجمالی‌این‌است‌که:‌قسمتی‌از‌این‌روایات‌مکررات‌است.‌یک‌روایت‌در‌چند‌کتاب‌نقل‌شده‌که‌وقتی

حذف‌شود‌عدد‌پایین‌می‌آید.‌قسمتی‌هم‌اختلاف‌قرائات‌است‌و‌این‌غیر‌از‌تحریف‌است.‌مثلا‌به‌جای‌»و‌لا

الضالین«‌»غیر‌الضالین«‌قرائت‌کرده‌اند.‌این‌مربوط‌به‌تحریف‌نیست.و‌این‌ها‌را‌هم‌باید‌کم‌کنیم.

‌شخصی‌است‌به‌نام‌»سیاری«‌و‌کتابی‌دارد‌به‌نام‌»قرائات‌سیاری«،‌او‌در‌کتبرجال

__________________________________________________.68،‌ص‌20(.‌وسائل‌الشیعه،‌ج‌1)

‌136آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌تضعیف‌شده‌است.‌قسمت‌عمده‌ای‌از‌روایات‌تحریف‌هم‌از‌او‌است.‌تمام

روایات‌سیاری‌را‌هم‌باید‌از‌آن‌هزار‌روایت‌برداریم.

Page 125: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پس‌از‌هزار‌روایت‌عدد‌خیلی‌کمی‌می‌ماند‌که‌باید‌جواب‌دهیم‌و‌جوابش‌هممشکل‌نیست.‌مثلا‌می‌شود‌گفت‌این‌روایات‌جنبه‌تفسیری‌و‌توضیح‌دارد.

‌یعنی‌در‌بعضی‌قرآنها‌مثلا‌کاتب‌قرآن‌نوشته‌باشد‌یا‌أیها‌الرسول‌بلغ‌ما‌أنزل‌إلیک‌فی‌علی،‌عالم‌بعدی‌خیال‌می‌کند‌این‌هم‌جزء‌قرآن‌است.‌یا‌امام‌علیه‌السلام‌اینگونه‌قرائت‌کرده‌باشد‌و‌طرف‌فکر‌می‌کند‌این‌جزء‌آیه‌است.‌در‌حالیکه‌اینها

توضیحات‌است.‌مطلب‌دیگر:‌آیة‌الله‌زنجانی‌یک‌دوره‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌را‌با‌»تأویل‌الآیات«‌که‌از‌این‌تفسیر‌مطالبی‌را‌نقل‌می‌کند‌تطبیق‌کرده‌است.‌یعنی‌نسخه‌خطی‌»تأویل‌الآیات«‌را‌گرفته‌و‌هر‌جا‌که‌گفته‌است‌»قال‌علی‌بن‌إبراهیم«‌به‌این‌تفسیر‌مراجعه‌کرده‌است‌که‌آیا‌در‌آن‌هست‌یا‌نیست.‌اگر‌هر‌چه‌نقل‌کرده

‌است‌در‌این‌تفسیر‌باشد‌معلوم‌می‌شود‌که‌این‌تفسیر‌دست‌او‌بوده‌است.‌ولی‌نتیجه‌تطبیق‌این‌شده‌که‌کتابی‌که‌در‌دست‌صاحب‌تأویل‌الآیات‌بوده‌غیر‌از‌این

تفسیر‌است.‌‌نسخه‌تفسیر‌خود‌نوشته‌اند:‌و‌فی27از‌باب‌نمونه‌آیة‌الله‌زنجانی‌در‌صفحه‌

‌تأویل‌الآیات:‌علی‌بن‌إبراهیم‌عن‌محمد‌ابن‌أبی‌عمیر‌عن‌...‌ولی‌در‌این‌تفسیرنیست.

‌پس‌معلوم‌می‌شود‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌اصلی‌یا‌چیزی‌غیر‌از‌آن‌تفسیری‌کهدر‌دست‌ما‌است‌در‌اختیار‌او‌بوده‌است.

‌:‌فی‌تأویل‌الآیات‌قال‌علی‌بن‌إبراهیم‌فی‌تفسیره‌...‌که‌در‌این414در‌صفحه‌تفسیر‌کنونی‌نیست.

‌پس‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌اند‌که‌آنچه‌که‌در‌دست‌صاحب‌تأویل‌الآیات‌بوده‌و‌از‌آننقل‌می‌کرده‌است‌غیر‌از‌تفسیری‌است‌که‌در‌اختیار‌ما‌است.

‌یک‌مورد‌هم‌از‌مجمع‌می‌آورند‌که‌مجمع‌البیان‌از‌تفسیر‌علی‌بن‌إبراهیم‌نقلمی‌کند

‌137آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌ولی‌با‌تفسیری‌که‌به‌دست‌ما‌است‌تطبیق‌نمی‌کند.‌موارد‌فراوان‌دیگری‌را‌هم‌نقل‌می‌کنند‌که‌در‌مجمع‌هست‌و‌در‌این‌تفسیر‌هم‌هست‌ولی‌اختلاف‌نسخه

زیادی‌دارد.آن‌قدر‌که‌نمی‌توان‌گفت‌شاید‌کاتب‌اینطور‌نوشته‌باشد.

‌اینها‌همه‌شاهد‌سخن‌حاج‌آقا‌بزرگ‌است‌که‌این‌تفسیر،‌همان‌تفسیر‌اصلی‌علیبن‌ابراهیم‌نیست.

Page 126: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

و‌آن‌تفسیر‌اصلی‌یا‌خلاصه‌اش‌در‌دست‌صاحب‌»تأویل‌الآیات«‌بوده‌است.‌کار‌دیگر‌که‌آیة‌الله‌زنجانی‌دام‌ظله‌انجام‌داده‌اند‌این‌است‌که‌هر‌جا:‌»شواهد‌التنزیل«‌از‌ابی‌الجارود‌مطلبی‌نقل‌کرده‌با‌آنچه‌در‌تفسیر‌قمی‌است‌تطبیق

‌کرده‌اند‌تا‌گواه‌شود‌که‌از‌ابی‌الجارود‌است.‌و‌این‌جاها‌را‌در‌نسخه‌تفسیر‌خود»لام«‌گذاشته‌اند‌یعنی‌در‌شواهد‌التنزیل‌هم‌هست.

‌در‌پایان‌لازم‌است‌به‌مقاله‌حجة‌الإسلام‌و‌المسلمین‌حاج‌سید‌جواد‌شبیری‌در‌‌که‌اشاره‌ای‌به‌نظر‌والدشان‌نسبت‌به‌تفسیر‌قمی48مجله‌آیینه‌پژوهش‌شماره‌

‌دارد‌رجوع‌شود‌چون‌ممکن‌است‌اینجانب‌اشتباها‌مطلبی‌را‌به‌ایشان‌نسبت‌دادهباشم.

138آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌عیاشی‌

تفسیر‌عیاشی‌شیخ‌طوسی‌در‌کتاب‌»الفهرست«‌می‌فرماید:‌محمد‌بن‌مسعود‌العیاشی‌من‌أهل

‌سمرقند‌و‌قیل‌إنه‌من‌بنی‌تمیم‌یکنی‌أبا‌النضر‌جلیل‌القدر‌واسع‌الأخبار‌بصیر‌بالروایات‌مطلع‌علیها‌له‌کتب‌تزید‌علی‌مأتی‌مصنف‌ذکر‌فهرست‌کتبه‌أبو‌إسحاق

«.1الندیم‌منها‌کتاب‌التفسیر‌»‌‌کتاب‌نام‌برده‌است‌که‌اولی‌آن‌کتاب‌التفسیر‌است.‌سپس180سپس‌حدود‌

فرموده‌به‌تمام‌کتب‌او‌سند‌دارم.‌و‌از‌تمام‌کتب‌او‌اجازه‌نقل‌دارم.‌و‌نیز‌در‌کتاب‌رجال‌فرموده:‌العیاشی‌أکثر‌أهل‌المشرق‌علما‌و‌فضلا‌و‌ادبا‌و‌نبلا‌فی‌زمانه‌صنف‌أکثر‌من‌مأتی‌مصنف‌ذکرناه‌فی‌الفهرست.‌و‌کان‌له‌مجلس

«.2للخاص‌و‌مجلس‌للعام‌رحمه‌الله‌»آیة‌الله‌خویی‌رحمه‌الله‌از‌کتاب‌نجاشی‌این‌جمله‌را‌نقل‌کرده‌است:

‌قال‌النجاشی‌صحب‌الکشی‌العیاشی‌و‌أخذ‌عنه‌و‌تخرج‌علیه‌فی‌داره‌التی‌کان«.3مرتعا‌للشریعة‌و‌أهل‌العلم‌»نجاشی‌در‌کتابش‌می‌گوید:

‌محمد‌بن‌مسعود‌السلمی‌السمرقندی‌أبو‌النضر‌المعروف‌بالعیاشی‌ثقة‌صدوق‌عین‌من‌عیون‌هذه‌الطائفة‌و‌کان‌یروی‌عن‌الضعفاء‌کثیرا‌)این‌یک‌نقطه‌ضعف

Page 127: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌است(.‌و‌کان‌فی‌أول‌أمره‌عامی‌المذهب‌سمع‌حدیث‌العامة‌و‌أکثر‌ثم‌تبصر‌وعاد‌إلینا‌و‌کان

__________________________________________________.165-‌163(.‌فهرست،‌ص‌1).497(.‌رجال‌شیخ‌طوسی،‌ص‌2).255،‌ص‌17(.‌معجم‌رجال‌حدیث،‌ج‌3)

‌139آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌حدیث‌السن‌و‌سمع‌أصحاب‌علی‌بن‌حسن‌بن‌فضال‌و‌عبد‌الله‌بن‌محمد‌بن‌خالد

الطیالسی‌و‌جماعة‌من‌شیوخ‌الکوفیین‌و‌البغدادیین‌و‌القمیین.‌قال‌أبو‌عبد‌الله‌الحسین‌بن‌عبید‌الله:‌سمع‌القاضی‌أبا‌الحسن‌قال‌لنا‌أبو‌جعفر

الزاهد:‌أنفق‌أبو‌النصر‌علی‌العلم‌و‌الحدیث‌ترکة‌أبیه‌و‌کانت‌ثلاثمائة‌ألف‌دینار‌و‌کانت

‌داره‌کالمسجد‌بین‌ناسخ‌أو‌مقابل‌أو‌قاری‌ء‌أو‌معلق‌مملوة‌من‌الناس‌و‌صنف‌أبوالنضر‌کتبا‌منها‌التفسیر.‌‌کتاب‌نام‌برده‌و‌گفته‌است‌به‌کل‌تألیفاتش‌سند‌دارم‌و140سپس‌نجاشی‌حدود‌

اجازه‌دارم‌که‌نقل‌کنم.‌فهرست‌ابن‌ندیم:‌العیاشی‌من‌أهل‌سمرقند‌و‌قیل‌أنه‌من‌بنی‌تمیم‌من‌فقهاء

‌الشیعة‌الإمامیة‌أو‌حد‌دهره‌و‌زمانه‌فی‌غزارة‌العلم‌و‌لکتبه‌بنواحی‌خراسان‌شأنمن‌الشأن.

‌کتاب‌برای‌او‌ذکر‌شده‌است.180و‌در‌فهرست‌ابن‌ندیم‌هم‌حدود‌‌بیشتر‌این‌تصنیفات‌مربوط‌به‌حدیث‌و‌فقه‌است‌ولی‌متفرقاتی‌هم‌دارد‌مانندکلام،‌تفسیر‌و‌حتی‌نجوم.‌لذا‌بعضی‌در‌شرح‌حالش‌گفته‌اند‌عالم‌جامعی‌بود.

نتیجه‌می‌گیریم‌که‌مسلما‌او‌تفسیر‌داشته‌و‌یکی‌از‌کتابهای‌او‌همین‌تفسیر‌است.‌اگر‌کسی‌بگوید‌او‌اول‌سنی‌بوده‌و‌بعد‌شیعه‌شده‌است‌و‌در‌زمان‌سنی‌بودنش‌خیلی‌حدیث‌نقل‌کرده،‌پس‌شاید‌بین‌روایات‌شیعه‌و‌سنی‌خلط‌شده‌باشد‌پس

قابل‌اعتماد‌نیست.‌پاسخ:‌مرحوم‌ممقانی‌رحمه‌الله‌در‌رجال‌می‌گوید:‌اگر‌کسی‌سنی‌بوده‌و‌سپس‌شیعه‌شود‌و‌با‌فاصله‌زمانی‌کم‌از‌دنیا‌برود،‌چنین‌کسی‌نوشته‌هایش‌مورد‌تردید

قرار‌می‌گیرد.

Page 128: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌سالگی‌از‌دنیا‌برود.‌اما‌51سالگی‌سنی‌و‌بعد‌شیعه‌و‌50مثل‌اینکه‌کسی‌تا‌‌عیاشی‌در‌سنین‌جوانی‌از‌تسنن‌به‌تشیع‌گرایش‌پیدا‌کرده‌است.‌و‌سالیانی‌دراز‌پس‌از‌آن‌تاریخ‌زنده‌بوده‌و‌کتابهایی‌نوشته‌است.‌پس‌حتما‌نوشته‌های‌قبلی‌خود

را‌از‌بین‌برده‌است.‌چنین‌شخصی‌که‌درباره‌او‌گفته‌اند‌ثقه،‌صدوق،‌عین‌من‌عیون‌هذه‌الطائفة،‌اگر

‌‌سالگی‌کتابی‌را‌به‌طریقه‌اهل‌تسنن‌نوشته‌و‌سپس‌شیعه‌و‌از‌علماء25مثلا‌در‌بزرگ‌شیعه

‌140آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌شده‌حتما‌آن‌را‌از‌بین‌می‌برد‌یا‌تذکر‌می‌دهد‌که‌آن‌کتاب‌معتبر‌نیست.

‌مرحوم‌آقای‌تستری‌در‌قاموس‌الرجال‌می‌فرماید:‌حدیث‌شیعه‌و‌سنی‌به‌هم‌اشتباه‌نمی‌شود‌زیرا‌سبک‌حدیث‌شیعه‌و‌سنی‌فرق‌می‌کند.‌کسی‌که‌مقداری‌با‌علم‌حدیث‌آشنایی‌داشته‌باشد‌کتاب‌را‌که‌ببیند‌می‌فهمد‌که‌این‌حدیث‌شیعی

است‌یا‌سنی.‌سبک‌سلسله‌سند‌و‌منقول‌عنه‌بسیار‌فرق‌دارد.‌آنها‌روایات‌را‌از‌پیامبر‌صلی‌الله

‌‌درصد‌از‌روایات‌را‌از‌ائمه‌اثنی90-‌95علیه‌و‌آله‌و‌اصحاب‌نقل‌می‌کنند‌و‌ما‌‌عشر‌نقل‌می‌کنیم.‌یعنی‌بر‌فرض‌که‌تألیفاتش‌بخشی‌در‌زمان‌سنی‌بودنش‌و‌بخشی‌در‌زمان‌شیعه‌بودنش‌باشد،‌ضرری‌ندارد‌و‌قابل‌تشخیص‌است.‌اگر

‌تفسیر‌او‌را‌ببینیم‌می‌فهمیم‌که‌مؤلفش‌شیعه‌است‌زیرا‌روایات‌آن‌را‌از‌ائمه‌نقلمی‌کند.

‌نقطه‌ضعفی‌را‌هم‌نجاشی‌یاد‌کرده‌است:‌و‌کان‌یروی‌عن‌الضعفاء‌...«،‌این‌نقطه‌ضعف‌وقتی‌مؤثر‌است‌که‌بخواهیم‌به‌نقل‌او‌بدون‌بررسی‌سند‌اعتماد‌کنیم.‌ولی‌ما‌این‌طور‌نمی‌گوییم‌بلکه‌می‌گوییم‌چیزی‌را‌که‌او‌نقل‌می‌کند‌باید

سندش‌را‌بررسی‌کنیم‌اگر‌ضعیف‌بود‌نمی‌پذیریم‌و‌اگر‌نبود‌می‌پذیریم.این‌نقطه‌ضعف‌در‌مورد‌کسی‌ضرر‌دارد‌که‌بخواهند‌سند‌نقل‌او‌را‌بررسی‌نکنند.‌اشکال‌اول‌از‌نوه‌شهید‌ثانی‌رحمه‌الله-‌شیخ‌محمد‌پسر‌شیخ‌علی‌پسر‌شهید‌ثانی‌رحمه‌الله‌است-‌که‌کتابی‌دارد‌به‌نام‌شرح‌استبصار‌و‌پدر‌او‌شیخ‌علی

صاحب‌حاشیه‌شرح‌لمعه‌است.و‌اما‌توضیح‌درباره‌خود‌این‌کتاب:‌‌روایت‌است.‌از‌نظر‌حجم‌روایات‌نسبت‌به2700تفسیر‌عیاشی‌دو‌جلد‌و‌دارای‌

‌کتب‌قبلی‌که‌معرفی‌شد،‌چند‌برابر‌است.‌و‌آنچه‌که‌در‌اختیار‌ما‌است‌نصف‌تفسیر‌عیاشی‌است‌و‌نصف‌دیگرش‌در‌اختیار‌نیست.‌اما‌راجع‌به‌اینکه،‌عیاشی

نصف‌دیگر‌را‌نوشته‌باشد‌و‌از‌بین‌رفته‌باشد،‌دلیلی‌قاطع‌نداریم.

Page 129: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌می‌دانیم‌تفسیری‌دارد‌ولی‌آیا‌تا‌آخر‌قرآن‌بوده‌است‌یا‌نه؟‌در‌فهرست‌ها‌چیزینیامده‌و‌نگفته‌اند‌تفسیرش‌تا‌آخر‌قرآن‌بوده‌است.‌‌مورد‌پیدا‌کردیم‌که‌از14آیة‌الله‌شبیری‌زنجانی‌می‌فرماید:‌در‌شواهد‌التنزیل‌

تفسیر‌141آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌عیاشی‌نقل‌می‌کند‌که‌مربوط‌به‌نصف‌دوم‌تفسیر‌است.‌پس‌معلوم‌می‌شود‌کهنصف‌دیگر‌هم‌در‌اختیار‌بوده‌و‌از‌آن‌نقل‌می‌شده‌و‌بعد‌از‌بین‌رفته‌است.

‌اما‌باید‌با‌دقت‌بررسی‌شود‌که‌آیا‌آن‌چهارده‌مورد‌در‌همین‌قسمت‌موجود‌آمده‌است‌یا‌نه‌زیرا‌ممکن‌است‌روایات‌مربوطه‌به‌آیات‌نیمه‌دوم‌قرآن‌احیانا‌به

مناسبتی‌در‌نیمه‌اول‌هم‌بیاید.‌صاحبان‌بحار‌و‌وسائل‌و‌صافی‌...‌قسمتهایی‌را‌که‌از‌تفسیر‌عیاشی‌نقل‌کردند‌مربوط‌به‌نصف‌اول‌است‌و‌معلوم‌می‌شود‌بیشتر‌از‌این‌نداشته‌اند.‌و‌قسمت

موجود‌تا‌آخر‌سوره‌کهف‌می‌باشد.در‌اول‌تفسیر‌می‌خوانیم:

‌الحمد‌لله‌علی‌أفضاله‌و‌الصلاة‌علی‌محمد‌و‌آله‌قال‌العبد‌الفقیر‌إلی‌رحمة‌الله‌إنی‌نظرت‌فی‌التفسیر‌الذی‌صنفه‌أبو‌النضر‌محمد‌بن‌مسعود‌بن‌محمد‌العیاشی‌السلمی‌باسناده‌و‌رغبت‌إلی‌هذا‌و‌طلبت‌من‌عنده‌سماعا‌من‌المصنف‌أو‌غیره‌فلم‌أجد‌فی‌دیارنا‌من‌کان‌عنده‌سماع‌أو‌اجازة‌و‌لذا‌حذفت‌منها‌الإسناد،‌و‌کتبت‌الباقی‌علی‌وجهه‌لیکون‌اسهل‌علی‌الکاتب‌فإن‌وجدت‌بعد‌ذلک‌من‌عنده‌سماع‌أو

اجازة‌أتبعت‌الاساتید‌و‌کتبتها‌علی‌ما‌ذکره‌المصنف.‌عبارات‌فوق‌از‌عالمی‌است‌که‌این‌تفسیر‌را‌استنساخ‌کرده،‌او‌می‌گوید:‌این‌تفسیر‌از‌عیاشی‌تا‌ائمه‌علیهم‌السلام‌سند‌دارد.‌و‌من‌به‌این‌تفسیر‌رغبت‌پیدا‌کردم‌و‌در‌پی‌این‌بوم‌که‌کسی‌را‌پیدا‌کنم‌که‌اجازه‌روایت‌این‌کتاب‌را‌داشته

‌باشد‌تا‌از‌او‌روایت‌کنم‌و‌بتوانم‌اسم‌خودم‌را‌هم‌در‌سند‌بیاورم‌)بنابر‌رسمی‌که‌آن‌موقع‌بود.‌که‌باید‌کتاب‌را‌نزد‌مؤلف‌یا‌شاگردش‌بخوانند‌یا‌اجازه‌نقل‌داشته‌باشند‌تا‌بتوانند‌نقل‌کنند(.‌ولی‌کسی‌را‌نیافتم‌در‌نتیجه‌الآن‌که‌استنساخ‌می‌کنم

سندها‌را‌نمی‌آورم.‌این‌عالم‌به‌خیال‌خود‌احتیاطی‌کرده‌است‌ولی‌این‌کارش‌برای‌شیعه‌بسیار‌زیان

‌داشته‌است.‌چون‌اجازه‌نداشته،‌به‌صورت‌مرسل‌نقل‌کرده‌است‌و‌تمامسندهای‌آن‌را‌حذف‌کرده‌و‌در‌نتیجه‌از‌بین‌رفته‌است.

‌142آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 130: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پس‌الآن‌دو‌مشکل‌هست:‌اولا‌نصف‌تفسیر‌در‌دست‌است.‌ثانیا‌با‌اینکه‌تفسیر‌مسند‌بوده،‌الآن‌مرسل‌است.‌و‌فقط‌راوی‌آخر‌را‌نوشته‌است.‌البته‌کتابی‌را‌که‌مسند‌بوده‌و‌مرسل‌شده‌با‌کتابی‌که‌از‌اول‌مرسل‌باشد‌از‌نظر‌اعتبار‌خیلی‌فرق

دارد.‌علاوه‌بر‌این،‌روایات‌این‌کتاب‌احیانا‌با‌روایات‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم،‌با‌اصول‌کافی،‌با‌من‌لا‌یحضره‌الفقیه‌و‌با‌تهذیب‌توافق‌کامل‌دارد.‌و‌این‌برای‌کتاب

‌امتیازی‌است.‌این‌مطلب‌با‌مراجعه‌به‌پاورقی‌نسخه‌چاپی‌روشن‌می‌شود‌زیرا‌در‌پاورقی‌از‌کافی‌و‌تهذیب‌و‌...‌مأخذ‌داده‌شده‌است‌و‌این‌وجه‌اعتباری‌است‌برای

این‌کتاب.‌آقای‌منتظری‌می‌گفتند‌تفسیر‌عیاشی‌از‌این‌حیث‌هم‌مفید‌است‌که‌خیلی

‌جاهایش‌با‌کتب‌اربعه‌ما‌تطابق‌دارد‌و‌گاهی‌این‌تفسیر‌از‌آنها‌بهتر‌نقل‌کرده‌است.‌گرچه‌در‌تفسیر‌عیاشی‌بدون‌سند‌نقل‌شده‌و‌در‌کتاب‌دیگر‌همراه‌سند‌است‌ولی‌یقین‌می‌کنیم‌روایت‌یکی‌است.‌و‌متن‌عیاشی‌محکم‌تر‌از‌آن‌کتاب

است‌و‌این‌دلیل‌است‌بر‌این‌که‌او‌شخص‌متقنی‌بوده‌است.‌‌حدیث‌نقل‌می‌کرده‌است.260درباره‌عیاشی‌اینطور‌گفته‌شده‌که‌بعد‌از‌سال‌

‌اما‌در‌آن‌تاریخ‌چند‌ساله‌بوده‌معلوم‌نیست.‌از‌مشایخ‌و‌تلامیذ‌و‌نقلیاتش‌به‌دست‌می‌آید‌که‌از‌اواخر‌قرن‌سوم‌و‌اوائل‌قرن‌چهارم‌است.‌اما‌دقیقا‌تاریخ

‌وفات‌و‌تولد‌و‌تألیف‌این‌کتابش‌معلوم‌نیست.‌و‌از‌تألیفاتش‌فقط‌این‌کتاب‌باقیمانده‌است.

‌خدمتی‌که‌مرحوم‌کلینی‌رحمه‌الله،‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌و‌بزرگان‌ما‌در‌جمع‌احادیث‌کردند‌همین‌بود‌که‌احادیث‌را‌از‌کتب‌و‌اصول‌متفرقه‌جمع‌کردند.‌و‌بعد‌که‌حوادث،‌آن‌اصول‌را‌از‌ما‌گرفت‌بحمد‌الله‌کتابهای‌آنان‌باقی‌ماند.‌ولی‌اگر‌این‌کار‌را‌آن‌بزرگان‌انجام‌نمی‌دادند‌و‌از‌آن‌اصول‌اولیه،‌این‌چند‌جلد‌کتاب‌را

تدوین‌نمی‌کردند‌شاید‌بیشتر‌روایات‌از‌بین‌می‌رفت.‌از‌کتبی‌که‌از‌تفسیر‌عیاشی‌مطالبی‌نقل‌کرده‌است،‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌است.

که‌مربوط‌به‌قرن‌پنجم‌و‌ششم‌است.‌و‌نیز‌»شواهد‌التنزیل«‌که‌مربوط‌به‌قرن‌پنجم‌است‌و‌گفتیم‌از‌نصف‌دوم‌تفسیر

هم،‌نقل‌کرده‌است.‌143آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌از‌این‌دو‌کتاب‌که‌بگذریم‌تا‌زمان‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌یا‌این‌کتاب‌در‌دسترس‌نبوده‌یا‌اینکه‌از‌آن‌نقل‌نشده.‌اما‌در‌این‌چهار‌قرن‌بعد،‌یعنی‌از‌زمان‌مرحوم

‌علامه‌مجلسی‌به‌بعد‌کتاب‌در‌اختیار‌بوده‌و‌از‌آن‌نقل‌کرده‌اند‌مانند‌فیض‌کاشانی

Page 131: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌صاحب‌وسائل‌و‌صاحب‌تفسیر‌نور‌الثقلین‌و‌صاحب‌تفسیر‌برهان.‌و‌صاحبتفسیر‌کنز‌الدقائق‌و‌دیگران.

‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌کتاب‌التفسیر‌لمحمد‌بن‌مسعود‌السلمی‌المعروف‌بالعیاشی‌الشیخ‌الثقة‌الراویة‌للأخبار‌رأینا‌منه‌نسختین‌قدیمیتین‌لکنبعض‌الناسخین‌حذف‌أسانیده‌للاختصار‌و‌ذکر‌فی‌أوله‌عذرا‌هو‌أشنع‌من‌جرمه.‌صاحب‌وسائل‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌قد‌وصل‌إلینا‌النصف‌الأول‌غیر‌أن‌بعض

النساخ‌حذف‌الأسانید.‌اگر‌به‌تفسیر‌صافی‌مراجعه‌کنیم‌می‌بینیم‌تفسیر‌صافی‌تا‌نصف‌قرآن‌از‌عیاشی‌نقل‌می‌کند‌و‌در‌نصف‌دیگر‌نقل‌نمی‌کند.‌و‌نیز‌تفسیر‌برهان‌هم‌چنین‌است.‌پس

معلوم‌می‌شود‌همین‌نصف‌اول‌تفسیر‌عیاشی‌را‌در‌اختیار‌داشته‌اند.‌علامه‌طباطبایی‌در‌مورد‌تفسیر‌عیاشی‌می‌نویسد:‌لعمری‌أحسن‌کتاب‌الف‌قدیما‌فی‌بابه‌و‌اوثق‌ما‌ورثناه‌من‌قدماء‌مشایخنا‌من‌کتب‌التفسیر‌بالمأثور‌و‌قد‌تلقاه

«‌هذا‌بالقبول‌من‌غیر‌أن‌یذکر‌بقدح‌....1علماء‌هذا‌الشأن‌منذ‌الف‌إلی‌یومنا‌»‌صاحب‌تأسیس‌الشیعة:‌)مرحوم‌سید‌حسن‌صدر(‌فرمود:‌له‌کتاب‌التفسیر‌یعرف‌بتفسیر‌العیاشی‌فی‌مجلدین‌کبیرین‌أن‌الموجود‌منه‌الیوم‌نصف‌التفسیر‌و‌لهذا

الشیخ‌ما‌یقرب‌من‌مأتی‌مصنف‌...‌کان‌فی‌طبقة‌الکلینی‌من‌علماء‌المأة‌الثالثة.‌به‌هر‌حال‌این‌تفسیر‌مورد‌قبول‌همه‌است.‌پسر‌او-‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌مسعود-

«2راوی‌کتابش‌می‌باشد.‌»__________________________________________________

(.‌یعنی‌قریب‌هزار‌سال.1)‌(.‌به‌مقاله‌عربی‌و‌فارسی‌اینجانب‌درباره‌عیاشی‌و‌تفسیر‌او،‌در‌مجله2)

الفرقان‌و‌کیهان‌اندیشه‌و‌کتاب‌چهل‌مقاله‌رجوع‌شود.‌144آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

سایر‌تفاسیر‌روایی‌

سایر‌تفاسیر‌روایی‌غیر‌از‌این‌پنج‌تفسیر‌روایی‌)نعمانی-‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام-‌فرات-علی‌بن‌ابراهیم‌)ابی‌الجارود(-‌عیاشی(‌تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی‌را‌هم‌داریم.

Page 132: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مختصری‌از‌آن‌باقی‌است‌که‌در‌مجمع‌البیان‌به‌طور‌متفرق‌نقل‌شده‌است.‌و‌یکی‌از‌دانشمندان‌آن‌موارد‌را‌استخراج‌و‌در‌یک‌جلد‌به‌عنوان‌تفسیر‌ابو‌حمزه

منتشر‌ساخته‌است.

تفسیر‌ابن‌عباس‌

تفسیر‌ابن‌عباس‌ابن‌عباس‌از‌شاگردان‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌است‌پس‌ممکن‌است‌بگوییم‌تفسیر‌او‌یکی‌از‌تفاسیر‌شیعه‌است.‌اما‌تفسیر‌تدوین‌شده‌او‌در‌اختیار‌نیست‌و‌این‌تفسیری‌که‌الآن‌به‌نام‌تفسیر‌ابن‌عباس‌معروف‌است‌و‌چاپ‌شده‌از‌او‌نیست.‌بلکه‌مربوط‌به‌قرن‌هشتم‌و‌تألیف‌صاحب‌قاموس-‌فیروزآبادی-‌است.

توضیح‌بیشتر‌درباره‌این‌تفسیر‌خواهد‌آمد.

تأویل‌الآیات‌الظاهره‌فی‌فضائل‌العترة‌الطاهرة:

تأویل‌الآیات‌الظاهره‌فی‌فضائل‌العترة‌الطاهرة:تألیف‌سید‌شرف‌الدین‌علی‌الحسینی‌الاسترآبادی‌از‌علماء‌سده‌دهم.

.1407این‌کتاب‌دو‌بار‌چاپ‌شده،‌بار‌دوم‌در‌دو‌جلد‌در‌قم‌در‌سال‌‌‌آنرا‌تلخیص‌و‌به‌کنز‌الفوائد‌و‌یا‌جامع937شیخ‌علم‌بن‌سیف‌نجفی‌حلی‌در‌سال‌

الفوائد‌نامیده‌است‌که‌نسخه‌خطی‌آن‌در‌کتاب‌ذریعه‌معرفی‌شده‌است.از‌امتیازات‌این‌کتاب‌آن‌است‌که‌از‌برخی‌مصادری‌که‌فعلا‌در‌دست‌نیست‌و‌در

‌145آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«1اختیار‌او‌بوده‌است‌مانند‌تفسیر‌ابن‌ماهیار‌احادیثی‌نقل‌می‌کند.‌»

‌کتابی‌که‌به‌نام‌تأویل‌الآیات‌به‌زبان‌فارسی‌چاپ‌سنگی‌شده‌و‌به‌آقا‌نجفیاصفهانی‌منسوب‌است‌ظاهرا‌ترجمه‌همین‌تأویل‌الآیات‌می‌باشد.

مناسب‌است‌دو‌مطلب‌را‌یاد‌کنیم:‌اول:‌همانطور‌که‌می‌دانیم‌تفسیر‌آیات‌قرآن‌مجید‌بی‌توجه‌به‌روایات‌اهل‌بیت

‌علیهم‌السلام‌کار‌صحیحی‌نیست‌و‌اگر‌ائمه‌علیهم‌السلام‌هم‌نمی‌فرمودند‌قرآن

Page 133: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌را‌پیش‌خود‌تفسیر‌نکنید‌و‌به‌ما‌مراجعه‌کنید،‌باز‌روشن‌بود‌که‌باید‌برای‌تفسیرقرآن‌کریم‌به‌آنان‌مراجعه‌شود.

‌دوم:‌با‌اینکه‌این‌مطلب‌روشن‌است‌که‌آیات‌را‌باید‌با‌توجه‌به‌روایات‌تفسیر‌کرد‌اما‌تا‌سده‌دهم‌غیر‌از‌این‌چند‌کتاب‌که‌یاد‌شد‌)تفسیر‌نعمانی،‌تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام،‌تفسیر‌فرات،‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌)به‌ضمیمه‌ابی‌الجارود(،‌تفسیر‌عیاشی،‌تفسیر‌ابی‌حمزه‌ثمالی‌)و‌تفسیر‌تأویل‌الآیات‌الظاهرة‌تألیف‌یکی‌از‌علماء‌قرن‌دهم(‌تفسیر‌مدونی‌که‌تفسیر‌روایی‌باشد‌و‌یا‌به‌روایات‌نظر‌داشته‌باشد‌در‌دست‌نیست.‌و‌در‌تفاسیر‌مهمی‌که‌از

‌‌به‌بعد‌نوشته‌شده،‌از‌روایات‌اهل‌بیت‌و‌روایات‌موجود‌در‌این‌تفاسیر5قرن‌‌خیلی‌کم‌مطرح‌شده‌است.‌مثلا‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌که‌از‌بزرگترین‌و‌بهترین

‌تفسیرهای‌شیعه‌می‌باشد‌با‌اینکه‌تفسیر‌عیاشی‌و‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌و‌تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی‌در‌اختیارش‌بوده‌اما‌خیلی‌کم‌از‌آنها‌نقل‌کرده‌به‌طوریکه‌اگرروایات‌این‌سه‌کتاب‌را‌از‌مجمع‌استخراج‌کنیم‌عدد‌زیادی‌را‌تشکیل‌نمی‌دهد.

‌خلاصه‌اینکه‌در‌تفاسیر‌ما‌تا‌سده‌دهم‌انعکاس‌و‌نمای‌روایات‌کم‌بود.‌با‌توجه‌بهاین‌مطلب‌می‌گوییم:

‌اگر‌خودمان‌را‌در‌قرن‌دهم‌قرار‌دهیم‌باید‌این‌طور‌فکر‌کنیم‌که‌از‌طرفی‌می‌گویند‌باید‌آیات‌را‌با‌توجه‌به‌روایات‌وارد‌شده‌در‌تفسیر‌آیات‌تفسیر‌کرد‌و‌از

طرفی‌در__________________________________________________

‌(.‌به‌مقاله‌اینجانب‌درباره‌ابن‌ماهیار‌و‌تفسیر‌او‌در‌مجله‌الفرقان‌و‌کیهان1)اندیشه‌رجوع‌شود.

‌146آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌تفاسیر‌ما‌آن‌طور‌که‌باید‌و‌شاید‌به‌روایات‌نپرداخته‌اند.‌بهترین‌تفسیر‌ما‌مجمع‌البیان‌است‌که‌گفتیم‌روایت‌کم‌دارد.‌و‌همچنین‌تفسیر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله،‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی،‌منهج‌الصادقین،‌جلاء‌الأذهان‌و‌مانند‌آنها.‌این‌باعث‌می‌شود‌که‌علماء‌آن‌دوره‌به‌این‌فکر‌بیافتند‌که‌کتابهایی‌تدوین‌کنند‌که‌تفسیر

‌روایی‌باشد‌و‌کل‌روایات‌تفسیری‌را‌در‌ذیل‌آیات‌بیاورند.‌یا‌تفسیرشان‌با‌توجه‌به‌روایات‌باشد.‌از‌آن‌زمان‌به‌بعد‌تفسیرهایی‌تدوین‌شده‌که‌این‌خلاء‌را‌پر‌کند.

مانند:‌147آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌صافی‌

Page 134: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

تفسیر‌صافی‌«‌گفته1تألیف‌ملا‌محسن‌فیض‌کاشانی‌رحمه‌الله.‌او‌در‌فهرست‌تألیفاتش‌»

‌‌رشته‌که‌یکی‌از‌آن‌رشته‌ها‌تفسیر‌است‌دارد‌ایشان20است‌که‌صد‌تألیف‌در‌سه‌تفسیر‌دارد:

صافی-‌اصفی-‌مصفی.‌تفسیر‌صافی‌مفصل‌است.‌تفسیر‌اصفی‌خلاصه‌آن‌است‌و‌تفسیر‌مصفی‌خلاصه

اصفی‌است.‌تفسیر‌صافی‌به‌صورت‌مفصل‌روایات‌را‌مطرح‌می‌کند‌و‌تفسیر‌اصفی‌با‌اشاره

به‌روایات‌پرداخته‌است.‌اگر‌ذیل‌آیه‌ای‌روایتی‌در‌آن‌تفاسیر‌)عیاشی-‌علی‌بن‌ابراهیم‌...(‌مطرح‌باشد،‌در‌تفسیر‌صافی‌هم‌آمده‌است.‌به‌خصوص‌چون‌خود‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌اهل

روایت‌بوده،‌روایات‌دیگری‌را‌هم‌از‌غیر‌این‌کتابها‌نقل‌کرده‌است.‌پس‌یکی‌از‌تفسیرهایی‌که‌با‌عنایت‌به‌اخبار‌موجود‌تألیف‌شده‌است،‌تفسیر‌صافی‌است.‌تفسیر‌أصفی‌هم‌که‌خلاصه‌آن‌است‌آن‌روایات‌را‌گرچه‌با‌اشاره

دارد.‌هر‌دو‌هم‌چاپ‌شده‌است.‌در‌تفسیر‌صافی‌جملاتی‌را‌که‌می‌خواسته‌به‌عنوان‌توضیح‌و‌تفسیر‌آیات‌بگوید‌غالبا‌از‌تفسیر‌بیضاوی‌گرفته‌است.‌کاری‌که‌خودش‌انجام‌داده‌است‌این‌است‌که‌روایات‌هر‌آیه‌ای‌را‌در‌ذیل‌آن‌آورده‌است.‌گاهی‌هم‌زیر‌عنوان‌»أقول«

مطالبی‌را‌آورده‌است‌که‌احیانا‌جنبه‌عرفانی‌دارد.این‌تفسیر‌دوازده‌مقدمه‌دارد‌که‌راجع‌به‌قرآن‌و‌بسیار‌سودمند‌است.

.‌1075است‌و‌تاریخ‌تألیف‌صافی‌1091وفات‌مرحوم‌فیض‌در‌سال‌__________________________________________________

‌(.‌خود‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌برای‌تألیفاتش‌فهرست‌هایی‌تنظیم‌کرده‌است1)که‌به‌صورت‌سه‌رساله‌درآمده‌است.

‌148آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌نور‌الثقلین‌

Page 135: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

تفسیر‌نور‌الثقلین‌.‌در‌آغاز‌می‌گوید:‌»تفاسیر‌به1112تألیف‌شیخ‌عبد‌العلی‌حویزی.‌متوفی‌

‌سبکهای‌گوناگون‌نوشته‌شده‌بود‌ولی‌تفسیری‌که‌فقط‌به‌روایات‌اکتفا‌کند‌نبودلذا‌من‌این‌تفسیر‌را‌تنظیم‌کردم‌که‌فقط‌روایت‌است«.

‌این‌تفسیر‌در‌پنج‌جلد‌چاپ‌شده‌است.‌آیه‌را‌مطرح‌می‌کند‌اگر‌روایتی‌در‌ذیل‌آنباشد‌می‌آورد‌و‌اگر‌روایتی‌نداشته‌باشد‌از‌آن‌آیه‌بدون‌هیچ‌توضیح‌می‌گذرد.

‌تفاسیر‌روایی‌که‌تا‌به‌حال‌یاد‌شد‌)نعمانی،‌فرات،‌قمی،‌عیاشی(‌اگر‌همه‌دنبال‌هم‌چاپ‌شود‌نصف‌نور‌الثقلین‌بیشتر‌نیست‌و‌تمام‌آنها‌غیر‌از‌تفسیر‌امام‌علیه‌السلام‌در‌نور‌الثقلین‌آمده‌است‌و‌این‌نشان‌می‌دهد‌که‌مؤلف‌نور‌الثقلین‌به‌این‌کتب‌اکتفا‌نکرده‌است.‌بلکه‌تقریبا‌یک‌دوره‌کتب‌روایی‌موجود‌در‌دسترس‌را‌مورد‌مطالعه‌قرار‌داده‌و‌هر‌جا‌روایتی‌با‌آیه‌مناسب‌بوده‌استخراج‌کرده‌و‌در‌ذیل‌آیه‌آورده‌است‌و‌برخلاف‌صافی‌که‌هم‌تفسیر‌است‌هم‌روایت،‌این‌تفسیر‌فقط‌روایت‌است‌و‌شاید‌عقیده‌مؤلفش‌این‌بوده‌که‌نباید‌خود‌ما‌آیات‌را‌تفسیر

کنیم‌بلکه‌باید‌به‌روایات‌مفسره‌اکتفا‌نماییم.‌این‌تفسیر‌خیلی‌مورد‌علاقه‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌بوده‌است.‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌ظاهرا‌روشش‌این‌نبوده‌که‌به‌کتب‌متفرق‌روایی‌مراجعه‌کند‌بلکه‌به

این‌کتاب‌و‌احیانا‌تفسیر‌برهان‌رجوع‌می‌کرده‌است.‌149آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌برهان‌

تفسیر‌برهان‌-‌و‌معاصر‌صاحب‌نور‌الثقلین.1109تألیف‌مرحوم‌سید‌هاشم‌بحرانی-‌متوفی‌

‌طبق‌آن‌حدسی‌که‌زدیم‌افراد‌متعددی‌این‌نیاز‌و‌خلأ‌را‌حس‌کردند‌و‌همه‌با‌هم‌در‌یک‌زمان‌مشغول‌شدند‌در‌حالیکه‌از‌کار‌هم‌خبر‌نداشتند.‌مرحوم‌فیض‌رحمه

‌الله،‌مرحوم‌حویزی‌رحمه‌الله‌و‌مرحوم‌بحرانی‌رحمه‌الله‌به‌طور‌جداگانه‌مشغول‌این‌کار‌شدند.‌)چرا‌که‌آن‌زمان‌اوج‌اهمیت‌دادن‌به‌روایت‌و‌حدیث‌بود‌زیرا‌در‌زمان‌مجلسی‌و‌پدرش‌رحمه‌الله‌به‌حدیث‌خیلی‌اهمیت‌می‌دادند(.‌ولی‌هر‌کدام‌سبک‌خاص‌خود‌را‌داشتند‌صافی‌آن‌سبک‌را‌داشت‌که‌هم‌تفسیر‌باشد‌هم‌روایت.‌نور‌الثقلین‌فقط‌روایت‌نقل‌می‌کرد،‌و‌از‌کتب‌تفسیری‌)غیر‌از‌تفسیر‌امام(‌و‌نیز‌از‌کتب‌اربعه‌نقل‌می‌نمود.‌تفسیر‌برهان‌مثل‌نور‌الثقلین‌است‌با‌این‌تفاوت‌که‌از‌تفسیر‌امام‌علیه‌السلام‌هم‌استفاده‌کرده‌است.‌و‌اینکه‌می‌گویند

Page 136: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بین‌تفسیر‌برهان‌و‌نور‌الثقلین‌عموم‌و‌خصوص‌من‌وجه‌است.‌سخن‌صحیحیاست‌و‌هیچکدام‌مکفی‌از‌دیگری‌نیست.

‌آنچه‌که‌نزد‌علماء‌ما‌بعنوان‌تفسیر‌روایی‌جا‌باز‌کرده‌است،‌این‌دو‌تفسیر‌است.‌ولی‌سابقه‌تفسیر‌برهان‌بیشتر‌است.‌و‌هر‌چه‌در‌صافی‌هست‌در‌این‌دو‌تفسیر‌هم‌وجود‌دارد.‌اما‌این‌دو‌تفسیر‌هیچ‌کدام‌جامع‌روایات‌دیگری‌نیست‌و‌باید‌به‌هر

‌‌سال‌قبل‌از‌تفسیر‌نور‌الثقلین‌چاپ100دو‌مراجعه‌نمود.‌تفسیر‌برهان‌حدود‌‌سنگی‌شده‌و‌سپس‌چاپ‌حروفی‌و‌نیز‌چاپ‌سوم‌آن‌با‌تحقیق‌و‌تخریج‌احادیث

انجام‌شده‌است.‌150آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌شبر

تفسیر‌شبر‌‌از‌علماء‌بزرگ‌و‌تألیفات‌فراوانی‌دارد‌مانند1240-‌41سید‌عبد‌الله‌شبر-‌متوفی‌

‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله.‌اما‌ایشان‌از‌کارهای‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌استفاده‌کرده‌است.‌مثلا‌حق‌الیقین.‌شبر‌که‌کتاب‌بسیار‌خوبی‌است،‌بعضیگفته‌اند،‌ترجمه‌گونه‌ای‌است‌از‌»حق‌الیقین«‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله.

‌»زاد‌المعاد«،‌»تحفة‌الزائر«‌و‌رساله‌های‌گوناگونی‌دارد‌که‌به‌نظر‌می‌رسد‌از‌کارهای‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌استفاده‌کرده‌باشد.‌و‌نیز‌کتابی‌مثل‌کتاب‌بحار‌دارد.‌و‌در‌شرح‌حال‌او‌آمده‌که‌در‌خواب‌امام‌کاظم‌علیه‌السلام‌قلمی‌را‌به

دستش‌دادند‌و‌فرمودند‌بنویس‌...‌از‌این‌جهت‌قلمش‌برکت‌پیدا‌کرد‌زیرا‌یک‌عالم‌بر‌فرض‌که‌بخواهد‌از‌کتب

‌موجود‌در‌دسترس،‌جمع‌آوری‌کند،‌مگر‌می‌تواند‌بدون‌عنایات‌خاصه‌این‌همه‌کارکند.

‌از‌جمله‌تألیفاتش‌سه‌تفسیر‌است:‌صفوة‌التفاسیر-‌الجوهر‌الثمین-‌التفسیر‌الوجیز‌و‌سومی‌که‌بسیار‌تفسیر‌خوبی‌است.‌چند‌بار‌چاپ‌شده‌است.‌چاپ‌اول‌در‌تهران‌و‌چاپ‌دوم‌آن‌در‌مصر‌انجام‌شده.‌در‌چاپ‌دوم‌یک‌دانشمند‌سنی،

‌مقدمه‌ای‌نوشته‌است‌تا‌از‌این‌راه‌این‌تفسیر‌در‌بین‌اهل‌تسنن‌هم‌رواج‌پیدا‌کند.‌چاپ‌اول‌هم‌مقدمه‌ای‌دارد‌از‌»سید‌نصر‌الله‌تقوی«‌که‌از‌دانشمندان‌به‌نام

‌‌تفسیری‌که‌مطالعه‌کردم‌این30است‌او‌می‌گوید:‌با‌جرأت‌می‌گویم‌که‌از‌بین‌تفسیر‌در‌عین‌کم‌حجم‌بودن‌از‌همه‌بهتر‌است.

Page 137: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌واقعا‌همینطور‌است.‌خلاصه‌تمام‌تفاسیر‌را‌آورده‌است.‌اگر‌کسی‌به‌مجمع-‌صافی-‌برهان‌و‌نور‌الثقلین‌مراجعه‌کرده‌و‌خلاصه‌گیری‌نماید‌و‌به‌تفسیر‌شبر

مراجعه‌نماید.‌می‌بینید‌قبلا‌او‌این‌کار‌را‌انجام‌داده‌است.‌تفسیر‌الجوهر‌الثمین‌هم‌چند‌سال‌است‌در‌بیروت‌چاپ‌شده‌است‌حدود‌دو‌برابر‌تفسیر‌الوجیز‌است.‌صفوة‌التفاسیر‌چند‌برابر‌تفسیر‌الوجیز‌است‌و‌نسخه‌خطی

آن‌در‌کتابخانه‌ها‌هست‌و‌عجالتا‌نمی‌دانم‌چاپ‌شده‌یا‌نه.151آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

مفتاح‌الجنان‌فی‌حل‌رموز‌القرآن‌

مفتاح‌الجنان‌فی‌حل‌رموز‌القرآن‌‌وی‌می‌خواسته‌که‌این1294«‌متوفای‌1تألیف‌مرحوم‌ملا‌محمد‌صالح‌برغانی‌»

‌تفسیر‌تمام‌روایات‌را‌داشته‌باشد‌خودش‌هم‌با‌عنوان‌»بیان«‌و‌»أقول«‌راجع‌به‌هر‌آیه‌سخن‌گفته‌است.‌از‌تفسیر‌برهان‌و‌نور‌الثقلین‌خیلی‌بزرگتر‌است.‌چون

‌‌صفحه‌می‌باشد.‌در500قسمتی‌از‌سوره‌بقره‌آن‌که‌چاپ‌شده‌یک‌جلد‌و‌حدود‌تتبع‌روایات‌خیلی‌کار‌کرده.‌و‌روایات‌جدیدی‌اضافه‌کرده‌است.

تفسیر‌جامع‌

تفسیر‌جامع‌»تفسیر‌جامع«‌تألیف‌سید‌ابراهیم‌بروجردی،‌)فارسی‌در‌چند‌جلد(‌نیز‌از

‌‌شمسی‌است‌و‌فقط‌روایات‌را‌به1340تفسیرهای‌روایی‌می‌باشد.‌تألیف‌فارسی‌ترجمه‌کرده‌است‌تا‌عامه‌مردم‌از‌آن‌استفاده‌کنند.__________________________________________________

(.‌برغان‌نام‌دهی‌است‌در‌اطراف‌کرج‌و‌ایشان‌تألیفات‌فراوانی‌دارد.1)‌152آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفاسیر‌روایی‌اهل‌تسنن‌

Page 138: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

اشاره

تفاسیر‌روایی‌اهل‌تسننسنی‌ها‌هم‌کتابهای‌تفسیر‌روایی‌دارند‌که‌به‌سه‌تای‌آن‌اشاره‌می‌کنیم:

‌‌جلد،‌روایات30،‌تفسیر‌مفصلی‌است‌در‌301-‌309-‌»تفسیر‌طبری«-‌متوفی‌1را‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌صحابه‌نقل‌می‌کند.

.774-‌»تفسیر‌ابن‌کثیر«-‌ابو‌الفداء‌اسماعیل-‌متوفای‌2‌‌با‌توجه‌به‌روایاتی‌که‌در‌911یا‌910-‌»تفسیر‌در‌المنثور«‌از‌سیوطی‌متوفای‌3

تفاسیر‌قبلی‌نوشته‌شده‌بود،‌تنظیم‌کرده‌است‌و‌از‌تمام‌آنها‌أجمع‌است.‌بین‌ما‌شیعیان،‌»در‌المنثور«‌به‌عنوان‌تفسیر‌روایی‌اهل‌تسنن‌مشهور‌است‌وعلامه‌طباطبایی‌همه‌در‌المیزان‌روایات‌عامه‌از‌»در‌المنثور«‌نقل‌می‌کند.

‌سخن‌آخر‌اینکه‌کارهای‌انجام‌شده‌در‌روایات‌تفسیر‌کامل‌نیست.‌به‌تمام‌اینها‌که‌مراجعه‌شود‌نمی‌توانیم‌بگوییم‌که‌تمام‌روایات‌هر‌آیه‌دیده‌شده‌است.‌لذا‌بعضی‌از‌علماء‌و‌محققان‌معاصر‌به‌این‌فکر‌افتاده‌اند‌که‌تمام‌کتب‌اخبار‌و‌جوامع‌روایی

‌را‌ببینند‌و‌روایات‌تفسیری‌را‌فیش‌کنند‌و‌تفسیر‌روایی‌جامعی‌تدوین‌نمایندوفقهم‌الله‌تعالی‌لهذه‌الخدمة.

پاسخ‌به‌یک‌سؤال‌

پاسخ‌به‌یک‌سؤال‌سؤال:‌چرا‌بزرگان‌قدماء‌امثال‌سید‌مرتضی‌رحمه‌الله،‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌و

‌طبرسی‌رحمه‌الله‌در‌تفسیرشان‌از‌روایات‌ائمه‌علیهم‌السلام‌کم‌استفادهکرده‌اند.

‌جواب:‌علماء‌بزرگ‌ما.‌قبل‌از‌دوران‌علامه‌مجلسی-‌در‌عین‌اینکه‌به‌روایات‌توجه‌داشتند،‌اما‌سعی‌می‌کردند‌روایات‌ضعیف‌را‌ننویسند،‌و‌چون‌روایات‌صحیح

السند‌153آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 139: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌تفسیر‌کم‌است،‌از‌این‌جهت‌در‌تفاسیر‌آنها‌روایات‌انعکاس‌چندانی‌ندارد.‌از‌طرف‌دیگر‌محیط‌آنها‌هم‌محیط‌اهل‌سنت‌بود،‌به‌این‌جهت‌باید‌تفسیری‌بنویسند

‌که‌بتواند‌بین‌سنی‌ها‌هم‌به‌عنوان‌یک‌تفسیر‌مطرح‌باشد.‌لذا‌می‌بینید‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌توانسته‌است‌مجمع‌البیان‌را‌طوری‌بنویسد‌که‌بین‌سنی‌ها‌هم

‌به‌عنوان‌کتاب‌تفسیری‌جا‌باز‌کند‌و‌این‌نقطه‌قوت‌است‌برای‌مجمع‌البیان‌وتبیان‌و‌مانند‌آنها.

‌در‌عین‌حال‌نمی‌توان‌این‌نقطه‌ضعف‌را‌که‌در‌اینگونه‌تفاسیر‌آن‌طور‌کهشایسته‌است‌به‌روایات‌توجه‌نشده‌نادیده‌گرفت‌رحمهم‌الله‌جمیعا.

‌154آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

«1تفسیر‌تبیان‌»

‌«‌یکی‌از‌تفاسیر‌معروف‌ما‌تفسیر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله1تفسیر‌تبیان‌»‌است.‌وی‌از‌بزرگان‌علماء‌شیعه‌و‌صاحب‌تألیفات‌فراوانی‌است.‌قسمتی‌از‌تألیفاتش‌در‌حوزه‌های‌شیعه‌بسیار‌جا‌باز‌کرده‌است‌دو‌تا‌از‌کتب‌اربعه‌حدیث‌)تهذیب‌و‌استبصار(‌تألیف‌او‌است‌سه‌تا‌از‌کتب‌اصیل‌رجال‌از‌اوست.‌فهرست

شیخ-‌رجال‌شیخ-‌رجال‌کشی.‌و‌در‌تفسیر‌اگر‌دو‌تفسیر‌معروف‌داشته‌باشیم‌یکی‌مجمع‌البیان‌و‌دیگری‌تبیان

است.‌در‌جلسه‌ای‌که‌در‌مشهد‌به‌عنوان‌بزرگداشت‌شیخ‌طوسی‌گرفته‌بودند‌یکی‌از

علماء‌در‌معرفی‌او‌گفت:‌»در‌حدیث‌و‌رجال‌و‌تفسیر،‌ده‌کتاب‌اصیل‌داریم‌که‌شش‌تای‌آن،‌تألیف‌شیخ

طوسی‌رحمه‌الله‌است.پس‌سهم‌او‌در‌پایه‌گزاری‌علوم‌اسلامی‌قابل‌قیاس‌با‌دیگران‌نیست.

‌این‌تفسیر‌دو‌بار‌چاپ‌شده‌است.‌بار‌اول‌در‌دو‌جلد‌بزرگ‌که‌به‌دستور‌آیة‌الله‌حجت‌کوهکمری‌و‌همت‌او‌قطعات‌نسخ‌خطی‌جمع‌آوری‌و‌به‌صورت‌دو‌جلد

‌صفحه(‌چاپ‌شد.‌و‌بار‌دوم‌در‌ده‌جلد‌در‌نجف‌چاپ‌شد.900بزرگ‌)هر‌جلد‌چاپ‌دوم‌بسیار‌خوب‌است.‌اولا‌مغلوط‌نیست‌ثانیا‌فهرست‌های‌خوبی‌دارد:

‌فهرست‌احادیث،‌فهرست‌لغات‌و‌فروق‌اللغات‌فهرست‌مطالب‌کلامی‌که‌در‌رد«2دیگران‌گفته‌شده،‌و‌بعضی‌فهرست‌های‌دیگر‌که‌بسیار‌کارساز‌است.‌»

Page 140: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________‌(.‌درباره‌تفسیر‌حقائق‌التأویل‌سید‌رضی‌که‌قبل‌از‌تبیان‌است‌در‌آینده‌بحثی1)

خواهیم‌داشت.(.‌اخیرا‌هم‌برخی‌از‌مؤسسات‌مشغول‌چاپ‌جدید‌آن‌هستند.2)

‌155آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌برای‌آشنایی‌با‌این‌تفسیر،‌مقدمه‌تفسیر‌را‌مورد‌دقت‌قرار‌می‌دهیم‌تا‌معلوم

شود‌که‌انگیزه‌مؤلف‌برای‌نوشتن‌این‌تفسیر‌و‌سبک‌او‌در‌تفسیر‌چه‌بوده‌است.‌اما‌بعد‌فإن‌الذی‌حملنی‌علی‌الشروع‌فی‌هذا‌الکتاب‌إنی‌لم‌أجد‌أحدا‌من‌أصحابنا‌قدیما‌و‌حدیثا‌من‌عمل‌کتابا‌یحتوی‌علی‌تفسیر‌جمیع‌القرآن‌و‌یشتمل‌علی‌فنون‌معانیه‌و‌انما‌سلک‌جماعة‌منهم‌فی‌جمع‌ما‌رواه‌و‌نقله‌و‌انتهی‌إلیه‌فی‌الکتب‌المرویة‌فی‌الحدیث‌و‌لم‌یتعرض‌أحد‌منهم‌لاستیفاء‌ذلک‌و‌تفسیر‌ما‌یحتاج‌إلیه.‌فوجدت‌من‌شرع‌فی‌تفسیر‌القرآن‌من‌علماء‌الامة‌بین‌مطیل‌فی‌جمع‌معانیه‌و‌استیعاب‌ما‌قیل‌فیه‌من‌فنونه‌کالطبری‌و‌غیره،‌و‌بین‌مقصر‌اقتصر‌علی‌ذکر

‌غریبه‌و‌معانی‌الفاظه،‌و‌سلک‌الباقون‌المتوسطون‌فی‌ذلک‌مسلک‌ما‌قویت‌فیه‌«‌و‌ترکوا‌ما‌لا‌معرفة‌لهم‌به،‌فإن‌الزجاج‌و‌الفراء‌و‌من‌أشبههما‌من1منتهم‌»

‌النحویین‌أفرغوا‌و‌سعهم‌فی‌ما‌یتعلق‌بالإعراب‌و‌التصریف‌و‌مفضل‌بن‌سلمة‌و‌غیره‌استکثروا‌من‌علم‌اللغة‌و‌انشقاق‌الألفاظ،‌و‌المتکلمین‌کأبی‌علی‌الجبائی‌و‌غیره‌صرفوا‌همتهم‌إلی‌ما‌یتعلق‌بالمعانی‌الکلامیة،‌و‌منهم‌من‌أضاف‌إلی‌ذلک‌الکلام‌فی‌فنون‌علمه،‌فأدخل‌فیه‌ما‌لا‌یلیق‌به‌من‌بسط‌فروع‌الفقه‌و‌اختلاف

‌الفقهاء‌کالبلخی‌و‌غیره.‌و‌أصلح‌من‌سلک‌فی‌ذلک‌مسلکا‌جمیلا‌مقتصدا‌محمد‌بن‌بحر‌أبو‌مسلم‌الاصفهانی‌المعتزلی،‌و‌ابو‌الحسن‌علی‌بن‌عیسی‌الرمانی‌النحوی‌المعتزلی.‌فإن‌کتابیهما‌أصلح‌ما‌صنف‌فی‌هذا‌المعنی،‌غیر‌أنهما‌أطالا‌الخطب‌فیه‌و‌أوردا‌فیه‌کثیرا‌مما‌لا‌یحتاج.‌و‌سمعت‌جماعة‌من‌أصحابنا‌قدیما‌و‌حدیثا‌یرغبون

‌فی‌کتاب‌مقتصد‌یجتمع‌علی‌جمیع‌فنون‌علم‌القرآن‌من‌القراءة‌و‌المعانی‌و‌الإعراب‌و‌الکلام‌علی‌المتشابه‌و‌الجواب‌عن‌مطاعن‌الملحدین‌فیه‌و‌أنواع

‌المبطلبین‌کالمجبرة‌و‌المشبهة‌و‌غیرهم،‌و‌ذکر‌ما‌یختص‌أصحابنا‌من‌الإستدال‌بمواضع‌کثیرة‌منه‌علی‌صحة‌مذاهبهم‌...‌و‌أنا‌أشرع‌فی‌ذلک‌علی‌وجه‌الإیجاز‌و

الإختصار‌لکل‌فن‌من‌فنونه.‌ایشان‌در‌این‌مقدمه‌می‌فرماید:‌»آنچه‌که‌مرا‌واداشت‌که‌تفسیر‌بنویسم‌این‌بود

که‌قبل__________________________________________________

(.‌قوتهم.1)

Page 141: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌156آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌از‌من‌از‌علماء‌شیعه‌کسی‌را‌سراغ‌ندارم‌که‌تفسیری‌نوشته‌باشد‌شامل‌از‌اول‌تا‌آخر‌قرآن‌و‌به‌تمام‌جوانب‌نظر‌داشته‌باشد.‌آنچه‌ما‌سراغ‌داریم‌چند‌تفسیر

‌«.‌که‌ذیل‌آیات،‌روایات‌را‌آورده‌اند.‌و‌در‌آن‌تفسیرها،‌از‌خودشان1روایی‌است‌»‌بیانی‌نداشتند‌در‌جمع‌روایات‌هم‌استقصاء‌نکرده‌و‌کل‌روایات‌را‌جمع‌ننموده

بودند.‌و‌اما‌در‌بین‌علماء‌عامه،‌قبل‌از‌این،‌تفاسیر‌زیادی‌نوشته‌بودند.‌اما‌بعضی‌از‌آن

‌«.‌و‌بعضی‌از‌آنها2تفاسیر‌خیلی‌جانب‌تطویل‌را‌گرفتند.‌مانند‌تفسیر‌طبری‌»‌مختصر‌است‌فقط‌غرائب‌لغات‌قرآن‌را‌معنا‌کرده‌اند‌)که‌در‌واقع‌باید‌نام‌آن‌را

‌غریب‌القرآن‌گذاشت(.‌و‌دیگران‌)دسته‌سوم(،‌در‌آن‌فنی‌که‌قوی‌بودند‌و‌مهارت‌«‌و3داشتند‌پیش‌رفتند‌و‌آنچه‌را‌که‌نمی‌دانستند‌رها‌کردند.‌مانند‌تفسیر‌زجاج‌»

‌«‌که‌مسایل‌صرفی‌و‌نحوی‌در‌آن‌مطرح‌شده‌است.‌و‌تفسیر‌مفضل‌بن4فراء‌»‌«‌که‌به‌مسایل6«‌که‌یک‌تفسیر‌لغوی‌است.‌و‌تفسیر‌أبی‌علی‌جبائی‌»5سلمه‌»

‌کلامی‌پرداخته‌است.‌و‌برخی‌دیگر‌از‌تفاسیر‌هم‌جنبه‌فقهی‌دارد‌مانند‌تفسیر«.7بلخی«‌»

‌این‌تفاسیر‌هیچکدام‌مورد‌پسند‌شیخ‌طوسی‌واقع‌نشده‌است.‌هر‌چند‌که‌ممکن‌است‌در‌تألیف‌تفسیر‌خودش،‌هم‌به‌این‌تفاسیر‌توجه‌داشته‌است.‌ولی‌آن

‌تفسیری‌را‌که‌ایشان‌پسندیده‌اند‌و‌مسلما‌جزء‌مآخذ‌دست‌اول‌ایشان‌بوده‌است‌«‌و‌ابو‌الحسن‌علی‌بن‌عیسی8تفسیر‌محمد‌بن‌بحر‌أبی‌مسلم‌اصفهانی‌»

«‌است.‌که‌هم9الرمانی‌»__________________________________________________

(.‌این‌کلام‌دلالت‌دارد‌بر‌اینکه‌تفاسیر‌روائی‌موجود‌بوده‌است.1)‌جزء‌و‌ده‌جلد‌چاپ‌شده‌است.30،‌تفسیرش‌در‌310(.‌طبری‌متوفی‌2)‌.‌316یا‌‌311یا‌310(.‌ابو‌اسحاق‌ابراهیم‌بن‌محمد‌زجاج‌نحوی،‌متوفی‌3)

تفسیری‌دارد‌به‌نام‌معانی‌القرآن.‌،‌او‌نیز‌تفسیری‌دارد‌به‌نام‌معانی207(.‌ابو‌زکریا‌یحیی‌بن‌زیاد،‌متوفی‌4)

القرآن.(.‌تفسیری‌دارد‌به‌نام‌معانی‌القرآن‌و‌غریبه‌و‌مشکله.5)‌،‌تفسیر‌معروفی303(.‌ابو‌علی‌محمد‌بن‌عبد‌الوهاب‌جبائی‌معتزلی،‌متوفی‌6)

دارد.

Page 142: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌جلد12،‌تفسیری‌در‌319(.‌ابو‌القاسم‌عبد‌الله‌بن‌احمد‌بلخی‌معتزلی،‌متوفی‌7)دارد.‌،‌تفسیری‌دارد‌به‌نام‌جامع‌التأویل‌لمحکم320(.‌معتزلی‌است‌و‌متوفی‌8)

التنزیل..‌او‌هم‌تفسیر‌دارد.384(.‌معتزلی‌است.‌متوفی‌9)

‌157آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌روششان‌خوب‌بوده‌و‌هم‌میانه‌روی‌را‌رعایت‌کردند.

‌اما‌اشکال‌این‌دو‌تفسیر‌هم‌این‌است‌که‌رنگ‌شیعی‌ندارد.‌پس‌انگیزه‌شیخ‌طوسی‌برای‌نوشتن‌تفسیر‌روشن‌شد‌و‌در‌ضمن‌بیان‌کردند‌که‌تفسیری

‌می‌خواهند‌بنویسند؛‌که‌روایتی‌محض‌یا‌متوجه‌به‌یک‌جهت‌خاص‌نباشد‌بلکه‌جامعجمیع‌فنون‌و‌در‌عین‌حال‌مثبت‌مذهب‌تشیع‌باشد.

‌‌صفحه7-‌8شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌قبل‌از‌اینکه‌شروع‌به‌تفسیر‌نماید،‌حدود‌‌مقدمه‌دارد‌راجع‌به‌نسخ،‌محکم‌و‌متشابه،‌قرائت‌...‌یک‌قسمت‌آن،‌کاملا‌سبک‌ایشان‌را‌در‌تفسیر‌روشن‌می‌کند.‌در‌این‌مقدمه‌زیربنای‌تفسیر‌خود‌را‌به‌خوبی‌بیان‌می‌کند‌که‌تفسیرش‌چگونه‌است.‌او‌می‌گوید‌من‌قرآن‌را‌قابل‌فهم‌می‌دانم.‌و‌در‌این‌باره‌روایاتی‌می‌آورد.‌و‌در‌عین‌حال‌می‌گوید‌قسمتی‌از‌قرآن‌برای‌ما‌قابل‌فهم‌نیست‌و‌باید‌به‌روایات‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌علیهم‌السلام

‌مراجعه‌کنیم.‌و‌روایات‌هم‌باید‌سند‌صحیح‌داشته‌باشد.‌به‌هر‌منقولی‌اکتفانمی‌کنیم.‌اینها‌را،‌شیخ‌رحمه‌الله،‌قدری‌توضیح‌داده‌است.

‌روایاتنا‌متناصرة‌بالحث‌علی‌قراءته‌و‌التمسک‌بما‌فیه‌ورد‌ما‌یرد‌من‌اختلاف‌الأخبار‌فی‌الفروع‌إلیه.‌و‌قد‌روی‌عن‌النبی‌روایة‌لا‌یدفعها‌أحد:‌إنی‌مخلف‌فیکم‌الثقلین‌ما‌إن‌تمسکتم‌بهما‌لن‌تضلوا‌کتاب‌الله‌و‌عترتی‌أهل‌بیتی‌و‌انهما‌لن

‌یفترقا‌حتی‌یردا‌علی‌الحوض‌و‌هذا‌یدل‌علی‌أنه‌موجود‌فی‌کل‌عصر‌لأنه‌لا‌یجوز‌أن‌یأمر‌بالتمسک‌بما‌لا‌نقدر‌علی‌التمسک‌به‌کما‌أن‌أهل‌البیت‌و‌من‌یجب‌اتباع‌قوله‌حاصل‌فی‌کل‌وقت.‌و‌إذا‌کان‌الموجود‌بیننا‌مجمعا‌علی‌صحته‌فینبغی‌أن

نتشاغل‌بتفسیره‌و‌بیان‌معانیه‌و‌نترک‌ما‌سواه.‌إعلم‌أن‌الروایة‌ظاهرة‌فی‌اخبار‌اصحابنا‌بأن‌تفسیر‌القرآن‌لا‌یجوز‌إلا‌بالأثر‌الصحیح‌عن‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌عن‌الأئمة‌علیهم‌السلام‌الذین‌قولهم

‌حجة‌لقول‌النبی،‌و‌أن‌القول‌فیه‌بالرأی‌لا‌یجوز،‌و‌روی‌العامة‌ذلک‌عن‌النبی‌إنه‌قال‌من‌فسر‌القرآن‌برأیه‌و‌اصاب‌الحق‌فقد‌اخطأ‌و‌کره‌جماعة‌من‌التابعین‌و‌فقهاء‌المدینة‌القول‌فی‌القرآن‌بالرأی‌...‌و‌الذی‌نقول‌فی‌ذلک‌إنه‌لا‌یجوز‌أن

یکون‌فی‌کلام‌الله‌تعالی‌و‌کلام‌نبیه‌تناقض‌و‌تضاد.

Page 143: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌158آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌می‌گوید‌ما‌این‌سه‌مقدمه‌را‌گفتیم:

-‌قرآن‌قابل‌فهم‌است.1-‌روایات‌صحیح‌می‌تواند‌در‌تفسیر‌مورد‌استفاده‌قرار‌بگیرد.2-‌تفسیر‌به‌رأی‌درست‌نیست.3

‌می‌گوید‌مگر‌قرآن‌نمی‌فرماید‌که‌عربی‌مبین‌و‌به‌لسان‌قوم‌است.‌پس‌چطورا‌و‌أنه ا‌جعلناه‌قرآنا‌عربی ‌بگوییم‌ظاهر‌قرآن‌قابل‌فهم‌نیست‌مگر‌قرآن‌نفرمود:‌إن‌بلسان‌قومه‌و‌انه‌بیان‌للناس‌پس‌چگونه‌بگوییم‌قابل‌فهم‌نیست‌و‌هل‌ذلک‌إلا

وصف‌له‌باللغز‌و‌المعمی‌الذی‌لا‌یفهم‌المراد‌به‌إلا‌بعد‌تفسیره‌و‌بیانه.‌سبک‌تألیفات‌شیخ‌رحمه‌الله‌می‌رساند‌که‌با‌اینکه‌از‌علماء‌صدر‌اول‌است‌ولیرون ‌روشنفکر‌بوده‌است.‌او‌می‌فرماید‌چطور‌خود‌قرآن‌می‌فرماید‌أ‌فلا‌یتدب

القرآن‌أم‌علی‌قلوب‌أقفالها‌اما‌شما‌می‌گویید‌چیزی‌از‌قرآن‌فهمیده‌نمی‌شود.‌اینکه‌می‌گوید‌تمسک‌به‌قرآن‌و‌تدبر‌در‌آن‌نمایید‌یعنی‌قابل‌فهم‌است.‌اما‌نه‌اینکه‌به‌روایات‌بی‌توجه‌باشیم.‌قرآن‌قابل‌فهم‌است‌ولی‌در‌فهم‌آن‌از‌روایات‌هم‌استمداد‌می‌جوییم.‌اخباری‌هم‌که‌داریم‌که‌می‌فرماید‌روایات‌را‌به‌قرآن

‌عرضه‌کنید،‌مؤید‌همین‌مطلب‌است.‌و‌الا‌اگر‌قرآن‌قابل‌فهم‌نبود‌عرضه‌کردناخبار‌به‌آن‌معنا‌نداشت.

سپس‌می‌گوید‌به‌طور‌کلی‌معانی‌قرآن‌چهار‌قسم‌است:‌-‌یک‌قسم‌این‌است‌که‌کسی‌جز‌خدای‌متعال‌نمی‌داند.‌یا‌اینکه‌خدا‌و‌پیامبر1

‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌علیهم‌السلام‌فقط‌می‌دانند.‌و‌تا‌آنها‌بیان‌نکنند‌برای‌هیچ‌کس‌قابل‌فهم‌نیست.‌این‌قبیل‌آیات‌را‌اصلا‌دنبال‌تفسیرش‌نیستیم.‌مثل

اینکه،‌روز‌قیامت‌چه‌وقت‌است‌...یسألونک‌عن‌الساعة‌...

‌إن‌معانی‌القرآن‌علی‌أربعة‌اقسام:‌أحدهما‌ما‌اختص‌الله‌بعلمه‌فلا‌یجوز‌لأحدتکلف‌القول‌فیه.

‌-‌ثانیها‌ما‌کان‌ظاهره‌مطابقا‌لمعناه.‌)ظاهر‌عرفی‌دارد‌و‌همه‌معنایش‌را2می‌دانند(

‌159آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌بالحق، ه‌إلا م‌الل تی‌حر فس‌ال ‌فکل‌من‌عرف‌اللغة‌عرف‌معناه.‌مثل:‌لا‌تقتلوا‌الن

ه‌أحد‌... قل‌هو‌الل

Page 144: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌البته‌آیات‌قرآن‌ظهر‌و‌بطن‌دارد‌و‌اشکال‌ندارد‌یک‌مرتبه‌اش‌قابل‌فهم‌باشد‌و‌مراتب‌بعدش‌برای‌افرادی‌که‌قدرت‌فهمشان‌زیاد‌است،‌روشن‌باشد،‌مراتب

بعدش‌فقط‌برای‌امام‌علیه‌السلام‌روشن‌باشد.اینطور‌آیات‌را‌اگر‌روایت‌هم‌نداشته‌باشد،‌تفسیر‌می‌کنیم.

‌-‌ثالثها‌ما‌هو‌مجمل‌لا‌ینبی‌ء‌ظاهره‌عن‌المراد‌به‌مفصلا.‌خود‌آیه‌تفصیل‌مطلب3‌را‌ندارد.‌اجمال‌آیه‌را‌باید‌خدا‌یا‌معصومین‌علیهم‌السلام‌بیان‌کنند.‌اینطور‌آیات‌را‌با‌بیان‌ائمه‌علیهم‌السلام‌تفسیر‌می‌کنیم.‌مانند‌نماز،‌حج،‌زکوة‌...‌که‌کیفیت

‌آن‌را‌با‌فرمایشات‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌علیهم‌السلام‌تفسیرمی‌کنیم.

‌اینها‌طوری‌هستند‌که:‌لا‌یمکن‌استخراجه‌إلا‌ببیان‌النبی‌و‌وحی‌من‌جهة‌اللهتعالی.

‌-‌رابعهما‌ما‌کان‌اللفظ‌مشترکا‌بین‌معینیین‌فما‌زاد‌عنهما‌و‌یمکن‌ان‌یکون‌کل4‌واحد‌منهما‌مرادا‌فانه‌لا‌ینبغی‌أن‌یقدم‌أحد‌به‌فیقول‌أن‌مراد‌الله‌بعض‌ما‌یحتمل‌إلا‌بقول‌نبی‌أو‌امام‌معصوم‌بل‌ینبغی‌أن‌یقول‌إن‌الظاهر‌یحتمل‌لامور‌)به‌طور

قاطع‌نمی‌توان‌نظر‌داد‌بلکه‌به‌عنوان‌احتمال‌باید‌گفته‌شود(.این‌یک‌تقسیم‌جامعی‌است.‌و‌آیات‌قرآن‌از‌این‌چهار‌قسم‌بیرون‌نیستند.

‌پس‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌می‌خواهد‌تفسیرش‌تا‌آخر‌قرآن‌باشد،‌طولانی‌نباشد،در‌عین‌حال‌جامع‌و‌رنگ‌شیعی‌داشته‌باشد.

‌اگر‌گاهی‌در‌عمل‌غفلت‌می‌شود‌مثلا‌آیه‌ذو‌احتمالین‌یا‌ذو‌احتمالات‌است‌و‌یک‌احتمال‌گفته‌می‌شود‌و‌احتمالات‌دیگر‌گفته‌نمی‌شود‌این‌همان‌اشکالی‌است‌که‌به‌این‌تفسیر‌و‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌یا‌ابو‌الفتوح‌گرفته‌شده‌که‌گاهی‌از‌این‌و‌آن‌قولی‌را‌نقل‌می‌کند‌و‌رد‌می‌شوند‌و‌به‌ذهن‌می‌آید‌که‌شاید‌خودشان‌هم‌قبول

داشته‌باشند.‌اما‌با‌توضیحی‌که‌در‌قسم‌چهارم‌آیات‌گفته‌شد،‌معلوم‌می‌شود‌که‌هر‌جا‌آیه‌ای‌ذو‌احتمالین‌باشد‌و‌او‌قولی‌را‌بیان‌و‌از‌آن‌رد‌شده‌باشد‌به‌این‌معنی‌نیست‌که

قبول‌کرده‌باشد.‌160آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌در‌قسمت‌دیگر‌از‌مقدمه،‌اسم‌مفسرانی‌را‌که‌در‌این‌کتاب‌از‌آنها‌نقل‌کرده‌است،‌می‌آورد‌و‌صراحتا‌نام‌می‌برد‌که‌قول‌اینها‌حجت‌نیست.‌بلکه‌اگر‌قول‌آنها‌به‌استظهار‌ما‌کمکی‌کند‌خوب‌است.‌ولی‌در‌آیات‌قسم‌اول‌یا‌سوم‌اگر‌سخنی

‌گفته‌باشند‌به‌درد‌نمی‌خورد.‌در‌قسم‌چهارم‌سخن‌آنها‌را‌به‌عنوان‌احتمال

Page 145: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌می‌پذیرم.‌و‌در‌قسم‌دوم‌سخن‌آنها‌می‌تواند‌کمکی‌به‌فهم‌ما‌باشد.‌و‌الا‌ما‌مقلدهیچ‌کدام‌از‌آنها‌نیستیم.

سخن‌دیگری‌که‌ایشان‌دارد‌این‌است‌که:‌در‌ادبیات‌و‌کتب‌ادبی‌ما‌رایج‌است‌که‌اصالت‌را‌به‌اشعار‌عرب‌و‌جاهلیت

‌می‌دهند‌و‌قرآن‌را‌با‌آن‌تطبیق‌می‌کنند.‌اما‌این‌روش‌غلط‌است.‌بلکه‌قرآن‌بایدشاهد‌و‌مستند‌باشد.

‌«‌می‌فرماید:‌مسأله‌فصاحت1ایشان‌با‌بیان‌خوبی‌این‌را‌توضیح‌داده‌است.‌»‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌منهای‌نبوتش‌برای‌همه‌قابل‌قبول‌و‌مورد‌تأیید‌است.‌این‌بستگی‌به‌نبوتش‌ندارد.‌و‌به‌تأیید‌همه،‌أفصح‌فصحاء‌است.‌پس‌حرفش‌بر‌همه‌حجت‌است.‌و‌سخن‌قرآن‌را‌باید‌بر‌صحت‌سایر‌کتب‌حجت‌قرار‌دهیم.‌و‌از

قرآن‌برای‌کلام‌عرب‌شاهد‌بیاوریم.‌در‌اینجا‌یک‌نمونه‌از‌تفسیر‌تبیان‌مطرح‌می‌کنیم‌تا‌سبک‌او‌روشن‌شود:‌آیات‌اول

سوره‌حجرات:ه‌سمیع‌علیم. ‌الل ه‌إن قوا‌الل ه‌و‌رسوله‌و‌ات ذین‌آمنوا‌لا‌تقدموا‌بین‌یدی‌الل ها‌ال ‌یا‌أیبی‌و‌لا‌تجهروا‌له‌بالقول‌کجهر ذین‌آمنوا‌لا‌ترفعوا‌أصواتکم‌فوق‌صوت‌الن ها‌ال ‌یا‌أی ذین‌یغضون‌أصواتهم‌عند ‌ال ‌بعضکم‌لبعض‌أن‌تحبط‌أعمالکم‌و‌أنتم‌لا‌تشعرون.‌إنقوی‌لهم‌مغفرة‌و‌أجر‌عظیم.‌إن ه‌قلوبهم‌للت ذین‌امتحن‌الل ه‌أولئک‌ال ‌رسول‌اللی‌تخرج هم‌صبروا‌حت ذین‌ینادونک‌من‌وراء‌الحجرات‌أکثرهم‌لا‌یعقلون.‌و‌لو‌أن ‌ال

ه‌غفور‌رحیم إلیهم‌لکان‌خیرا‌لهم‌و‌الل__________________________________________________

.16،‌ص‌1(.‌ج‌1)‌161آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌آیات‌را‌که‌می‌خوانیم‌سؤالاتی‌مطرح‌می‌شود‌باید‌ببینیم‌این‌سؤالات‌چقدر‌در‌تفاسیر‌مطرح‌شده‌است.‌در‌روش‌تفسر‌گفته‌ایم‌مفسر‌باید‌به‌قرائات‌مختلف‌در‌آیات‌توجه‌داشته‌باشد.‌به‌تفاسیر‌که‌مراجعه‌می‌کنیم،‌در‌دو‌مورد‌این‌آیات

اختلاف‌قرائات‌وجود‌دارد:کلمه‌لا‌تقدموا‌که‌به‌صورت‌لا‌تقدموا‌و‌لا‌تقدموا‌هم‌خوانده‌شده‌است.

و‌کلمه‌الحجرات‌که‌الحجرات‌و‌الحجرات‌هم‌خوانده‌شده‌است.‌در‌تفسیر‌تبیان‌هم‌به‌این‌اختلاف‌قرائت‌اشاره‌شده‌ولی‌در‌کلمه‌اول‌و‌دوم،‌قرائت‌سوم‌را‌نفرموده‌است.‌پس‌از‌نظر‌قرائت‌مراجعه‌کرده‌و‌بی‌توجه‌نبوده‌است.‌ولی‌اینکه‌یک‌قرائت‌از‌قلم‌او‌افتاده‌است‌چون‌مطلب‌دم‌دستی‌نبوده

Page 146: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌است.‌بسیاری‌از‌تفاسیر،‌قرائت‌سوم‌را‌نگفته‌اند‌صاحب‌کشاف‌قرائت‌سوم‌را‌هم‌بیان‌کرده‌است.‌به‌هر‌حال‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌به‌قرائات‌توجه‌داشته

است.‌و‌نیز‌گفته‌ایم‌اگر‌در‌آیه‌لغتی‌بود‌که‌نیاز‌به‌توضیح‌دارد،‌مفسر‌باید‌این‌کار‌را‌هم‌انجام‌دهد.‌در‌تفسیر‌این‌آیات‌لغاتی‌که‌نیاز‌به‌توضیح‌داشته‌توضیح‌داده‌مانند

‌کلمه‌»جهر«‌که‌ممکن‌است‌سؤال‌شود‌معنایش‌چیست‌ایشان‌فرموده‌است:‌و‌جهر‌الصوت‌أشد‌من‌الهمس‌و‌یکون‌شدیدا‌و‌ضعیفا‌وسطا‌و‌الجهر‌ظهور‌الصوت

بقوة‌الإعتماد‌و‌منه‌الجهارة‌فی‌المنطق‌و‌یقال‌نهارا‌جهارا‌و‌جاهر‌بالأمر.‌پس‌ایشان‌آنچه‌لازم‌بوده،‌دنبال‌کرده‌است.‌اگر‌کتابی‌بیشتر‌از‌این‌گفته‌باشد‌یا‌چیزی‌خلاف‌فرموده‌او‌گفته‌باشد،‌دلیل‌بر‌این‌نیست‌که‌او‌مراجعه‌نکرده‌است.

بلکه‌شاید‌قبول‌نداشته‌است.‌و‌نیز‌کلمه‌)غص(‌را‌هم‌توضیح‌داده‌است:‌و‌الغض‌الحط:‌پایین‌آوردن‌)صدا‌یا

چشم(.‌یقال‌غض‌فلان‌عن‌فلان‌إذا‌ضعف‌حاله‌عن‌حال‌من‌هو‌أرفع‌منه‌و‌غض‌بصره‌إذا

ضعف‌عن‌حدة‌النظر‌و‌غض‌الصوت‌إذا‌ضعف‌عن‌الجهر.همچنین‌کلمه‌امتحن‌در‌آیه‌شریفه‌فرموده‌است:‌»کسانی‌که‌صدایشان‌را‌نزد

‌162آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌پیامبر‌پایین‌می‌آورند‌...‌کسانی‌هستند‌که‌خداوند‌قلوبشان‌را‌برای‌تقوی‌امتحان

کرده‌است«.‌امتحان‌در‌اینجا‌به‌چه‌معنی‌است؟‌فرموده‌اند:‌امتحان‌گاهی‌خودش‌منظور‌است‌گاهی‌نتیجه‌اش.‌گاهی‌می‌گویند‌این

‌طلا‌را‌امتحان‌کن‌که‌چند‌عیار‌است.‌و‌گاهی‌می‌گویند‌آن‌را‌امتحان‌کن‌یعنیخالص‌کن‌که‌مس‌هایش‌جدا‌شود‌و‌این‌می‌شود‌نتیجه‌امتحان.

‌در‌آیه‌شریفه‌نتیجه‌امتحان‌منظور‌است.‌کسانی‌که‌صدایشان‌را‌پایین‌می‌آورندآنهایی‌هستند‌که‌خدا‌دلشان‌را‌خالص‌کرده‌است.

‌پس‌از‌حیث‌لغت‌خوب‌دنبال‌کرده‌اند‌و‌کتابها‌و‌مآخذ‌در‌اختیارشان‌بوده‌است.‌و‌تفاسیر‌قبلی‌)روایی‌و‌آنها‌که‌جهت‌خاصی‌را‌دنبال‌کرده‌بودند(‌جامع‌این‌موارد

نیست.‌از‌حیث‌ترکیب‌جملات‌آیه‌هم‌مفسر‌باید‌توجه‌داشته‌باشد.‌چون‌ترکیب‌گوناگون،‌معانی‌گوناگون‌می‌آورد.‌در‌این‌آیاتی‌که‌بعنوان‌نمونه‌بیان‌کردیم،‌تا‌جمله‌أن

تحبط‌روشن‌است‌و‌نیاز‌به‌توضیح‌ندارد.

Page 147: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اما‌در‌این‌جمله‌تمام‌تفاسیر‌گفته‌اند‌باید‌فعلی‌را‌در‌تقدیر‌بگیریم‌یا‌کلمه‌ای‌که‌علیت‌را‌برساند:‌»لئلا«،‌»لأن«،‌»مخافة«،‌»حذار«‌...‌در‌کتب‌ادبی‌هم‌این

مسأله‌را‌داریم.‌و‌در‌قرآن‌هم‌مشابه‌زیاد‌دارد.‌ایشان‌»لئلا«‌را‌در‌تقدیر‌گرفته‌اند.‌و‌در‌ادامه‌می‌گویند:‌قال‌الزجاج‌و‌یکون‌اللام

لام‌العاقبة.‌لا‌تجهروا‌بالقول‌لحبط‌عملکم.‌اگر‌نسخه‌اش‌درست‌باشد،‌مطلبش‌این‌است‌که‌اگر‌لام،‌برای‌عاقبت‌باشد،‌نباید‌»لا«‌را‌در‌تقدیر‌بگیریم.‌و‌گرنه‌لام‌برای‌عاقب‌نمی‌شود.‌پس‌از‌حیث‌ترکیب‌هم

توجه‌داشتند.‌مسأله‌دیگر‌اینکه‌مفسر‌باید‌به‌شأن‌نزول‌هم‌توجه‌داشته‌باشد.‌و‌نمی‌تواند‌خود‌را‌از‌شأن‌نزول‌بی‌نیاز‌بداند‌و‌بگوید‌به‌ما‌گفته‌اند:‌العبرة‌بعموم‌الوارد‌لا‌بخصوصالمورد.‌این‌صحیح‌نیست.‌چون‌گاهی‌شأن‌نزول‌در‌معنی‌آیه‌خیلی‌دخالت‌دارد.

‌163آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌در‌تفاسیر‌شاید‌ده‌شأن‌نزول‌و‌قصه‌که‌می‌تواند‌کمکی‌برای‌تفسیر‌آیه‌باشد‌نقل

‌شده‌است.‌اما‌ایشان‌سه‌چهار‌مورد‌را‌نقل‌کرده‌است.‌و‌بعضی‌را‌که‌نقل‌نکرده‌است‌یا‌چون‌مشابه‌آنهایی‌است‌که‌ذکر‌کرده‌و‌یا‌اینکه‌شاید‌نخواسته‌است‌که‌تفسیرش‌طوری‌باشد‌که‌سنی‌ها‌را‌دور‌کند‌و‌می‌خواسته‌ملایم‌تر

‌بنویسد:‌مثلا‌شاید‌قصه‌ای‌که‌به‌عمر‌و‌ابو‌بکر‌برمی‌گشته‌به‌همین‌خاطر‌نیاوردهاست.‌البته‌این‌احتمال‌هم‌است‌که‌ندیده‌باشد‌ولی‌احتمال‌ضعیفی‌است.

‌مثلا‌در‌کتب‌معتبر‌اهل‌سنت‌)صحیح‌بخاری(‌آمده‌است‌که‌گروهی‌بر‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وارد‌شدند‌و‌بعد‌که‌می‌خواستند‌به‌محل‌خودشان‌برگردند

‌علی‌الرسم‌باید‌نماینده‌ای‌از‌طرف‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بین‌آنها‌باشد.‌ابو‌بکر‌پیشنهاد‌می‌کند‌که‌فلانی‌را‌نماینده‌کنید.‌عمر،‌فرد‌دیگری‌را‌پیشنهاد

‌می‌دهد.‌ابو‌بکر‌به‌عمر‌می‌گوید:‌تو‌فقط‌برای‌مخالفت‌من‌این‌حرف‌را‌زدی‌نه‌برای‌مصلحت‌اندیشی‌...‌و‌سر‌و‌صدایی‌نزد‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بوجود

آمد‌و‌آیه‌شریفه‌نازل‌شد.‌این‌داستان‌در‌کتب‌خودشان‌هم‌آمده‌است.‌ولی‌ایشان‌نیاورده‌است.‌و‌خیلی

‌بعید‌است‌که‌ندیده‌باشد.‌چون‌در‌تاریخ‌طبری‌هم‌وجود‌دارد‌و‌تاریخ‌طبری‌هم‌دراختیار‌شیخ‌رحمه‌الله‌بوده‌است.

‌البته‌معنی‌آیه‌کلی‌است‌و‌فرق‌ندارد‌که‌کدام‌دو‌نفر‌منظور‌باشد‌ولی‌شاید‌علت‌همان‌باشد‌که‌گفتیم‌که‌می‌خواسته‌کتابش‌معتدل‌باشد.‌و‌این‌کتاب‌بین‌آنها‌هم‌رواج‌یابد.‌ولی‌آنها‌خیلی‌تعصب‌دارند،‌و‌از‌کتب‌ما‌حتی‌از‌کتابهای‌مانند‌تبیان

کناره‌می‌گیرند.

Page 148: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌معروفترین‌تفسیر‌ما-‌شیعیان-‌تبیان‌و‌مجمع‌البیان‌است‌که‌می‌شود‌به‌سنی‌ها‌عرضه‌کرد.‌زیرا‌مطالبی‌که‌برای‌اهل‌تسنن‌زننده‌باشد‌ندارد.‌اما‌با‌این‌حال

‌مرحوم‌حاج‌آقا‌بزرگ‌می‌فرماید‌در‌»کشف‌الظنون«‌که‌موضوعش‌فهرست‌کتب‌اهل‌سنت‌است؛‌تفسیر‌تبیان‌را‌معرفی‌کرده‌است‌ولی‌مؤلف‌آن‌را‌ابو‌علی

طبرسی‌دانسته‌است.‌دلیلش‌این‌است‌که‌آنها‌از‌کتب‌ما‌بسیار‌فاصله‌می‌گرفتند.‌کتب‌ما‌در‌بین‌آنها‌از

هیچ‌164آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌رواجی‌برخوردار‌نیست.‌مگر‌اینکه‌کتب‌ادبی‌محض‌باشد.‌مانند‌»دیوان‌شریف‌رضی‌رحمه‌الله«‌»مجازات‌القرآن«‌»المجازات‌النبویة«،‌که‌در‌بین‌سنی‌ها‌رواج

دارد.‌و‌الا‌از‌کتب‌ما‌خیلی‌بیگانه‌هستند.‌«‌)کتابی‌است‌کلامی(،‌تألیف‌أبو‌الصلاح1کتابی‌است‌به‌نام‌»تقریب‌المعارف«‌»

‌الحلبی‌رحمه‌الله‌صاحب‌کتاب‌»الکافی‌فی‌الفقه«‌که‌هم‌دوره‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌)و‌شاید‌شاگرد‌او‌بوده‌است(‌»أبو‌الصلاح«‌در‌این‌کتاب،‌روایاتی‌هم

‌که‌علیه‌سنی‌ها‌است‌و‌بسیار‌غلیظ‌و‌تند‌است‌آورده‌است‌و‌برخلاف‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌او‌می‌فرموده‌هر‌چه‌علیه‌سنی‌ها‌داریم‌باید‌بنویسیم.‌او

‌می‌نویسد:‌روزی‌کسی‌خدمت‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌رسید‌و‌عرض‌کرد:‌یا‌امیر‌المؤمنین‌آیه‌لا‌تقدموا‌...‌درباره‌چه‌کسی‌نازل‌شده‌است.‌حضرت‌علیه‌السلام‌فرمود‌آیا‌می‌خواهی‌مردم‌را‌بر‌من‌بشورانی.‌گفت:‌خیر،‌دوست‌دارم‌بدانم.‌حضرت‌علیه‌السلام‌فرمود:‌بنشین-‌سپس‌فرمود:‌بنویس:‌عامر-‌معمر-‌عمر-‌عمار-‌معتمر،‌آیه‌در‌مورد‌یکی‌از‌این‌پنج‌نفر‌نازل‌شده‌است.‌)که‌منظور

حتما‌عمر‌است‌و‌حضرت‌با‌این‌بیان‌تقیه‌ای‌بیان‌کرده‌اند(.‌ولی‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌این‌ها‌را‌نیاورده‌است.‌ولی‌این‌نقص‌نیست.‌زیرا‌این‌قصه‌در‌معنی‌آیه‌اثر‌ندارد.‌اگر‌قرار‌است‌گفته‌شود،‌باید‌در‌باب‌مطاعن‌خلیفه

ثانی‌در‌کتابهای‌کلامی‌و‌یا‌امامت‌ذکر‌شود.یکی‌دیگر‌از‌شأن‌نزول‌های‌این‌آیه‌که‌مرحوم‌شیخ‌رحمه‌الله‌آورده‌اند‌این‌است:‌قال‌الحسن‌ذبح‌قوم‌قبل‌صلوة‌العید‌یوم‌النحر‌...‌در‌روز‌عید‌قربان‌اول‌نماز‌و

‌بعد‌قربانی‌می‌شود.‌گروهی‌بر‌عکس‌عمل‌کردند.‌آیه‌آمد‌و‌فرمود‌این‌کار‌درستنیست.‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌جلو‌نیفتید‌هر‌چه‌او‌کرد‌شما‌هم‌انجام‌دهید.‌شأن‌نزول‌دیگر:‌کانوا‌إذا‌سئلوا‌عن‌شی‌ء‌قالوا‌فیه‌قبل‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌اگر‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌مجلسی‌تشریف‌داشت‌و‌کسی‌سؤال‌می‌کرد‌ادب‌مجلس‌را‌رعایت‌نمی‌کردند‌و‌به‌جای‌اینکه‌صبر‌کنند‌تا‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه

و‌آله‌پاسخ‌دهند‌خودشان‌زودتر‌جواب‌می‌دادند‌و‌آیه‌نازل‌شد.

Page 149: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________(.‌دو‌بار‌چاپ‌شده‌و‌چاپ‌دوم‌آن‌کامل‌است.1)

‌165آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌شأن‌نزولهای‌دیگر:

قبل‌از‌ماه‌رمضان‌می‌خواستند‌به‌عنوان‌ماه‌رمضان‌روزه‌بگیرند.در‌مجلس‌قبل‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌شروع‌به‌غذا‌خوردن‌می‌کردند.‌رسول‌اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌را‌از‌حجره‌صدا‌می‌زدند‌تا‌با‌هم‌به‌مسجد

بروند،‌در‌راه‌رفتن‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌جلو‌می‌افتادند.‌این‌شأن‌نزولها‌شبیه‌هم‌است.‌و‌اگر‌چند‌تا‌نقل‌شود‌و‌چند‌تا‌نقل‌نشود،‌ضرر

نمی‌زند.‌سؤالی‌در‌آیه‌مطرح‌است‌و‌آن‌اینکه‌آیه‌می‌فرماید:‌و‌لا‌تجهروا‌له‌بالقول‌کجهر‌بعضکم‌لبعض‌أن‌تحبط‌أعمالکم،‌با‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌به‌جهر‌و‌با‌صدای‌بلند‌گفتگو‌نکنید‌که‌این‌موجب‌حبط‌عمل‌است.‌از‌طرفی‌در‌کتب‌کلامی‌داریم

که‌حبط‌باطل‌است.پس‌این‌آیه‌شریفه‌چگونه‌حبط‌را‌ثابت‌می‌کند؟

‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌با‌دو‌سه‌سطر‌جواب‌داده‌اند‌که‌این‌حبط‌غیر‌از‌حبطباطل‌است.

‌حبط‌باطل‌این‌است‌که‌کاری‌انجام‌دهیم‌که‌مستحق‌ثواب‌باشیم‌و‌ثوابش‌حبطشود.

‌آیه‌این‌را‌نمی‌فرماید.‌حبط‌صحیح‌که‌آیه‌هم‌اشاره‌به‌آن‌دارد‌به‌این‌معنی‌است‌عملی‌که‌دارای‌ثواب‌است،‌خود‌آن‌ثواب‌زمینه‌اش‌منتفی‌شود‌و‌از‌بین‌برود.‌مثلا‌گفتگوی‌با‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ثواب‌دارد‌اگر‌بلند‌صحبت‌کنید‌زمینه

‌استحقاق‌ثواب‌آن‌عمل‌از‌بین‌می‌رود.‌نه‌اینکه‌ثواب‌عمل‌هست‌و‌حبط‌می‌شود.«1»

‌در‌تبیان‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌هست‌اما‌به‌طور‌کامل‌رعایت‌نشده‌است.‌شاید‌از‌این‌جهت‌که‌تسلط‌کافی‌بر‌آن‌نبوده‌است.‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌را‌باید‌با

المیزان‌مقایسه‌کنیم‌که‌ببنیم‌چه‌اندازه‌این‌روش‌پیاده‌شده‌است.‌امتیازی‌که‌تفسیر‌المیزان‌در‌این‌جهت‌دارد‌این‌است‌که‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی

‌تسلط‌کامل‌به‌محتوای‌قرآن‌داشته‌و‌در‌تمام‌تفسیرشان‌این‌روش‌را‌پیادهکرده‌اند.

Page 150: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ذین‌آمنوا‌لا‌تقدموا‌...‌اگر‌با‌آیات ها‌ال در‌همین‌آیات‌اول‌سوره‌حجرات‌یا‌أی__________________________________________________

(.‌این‌جواب‌همه‌موارد‌را‌شامل‌نمی‌شود.1)‌166آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌بعد‌مرتبط‌باشد،‌مربوط‌به‌ادب‌معاشرت‌با‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است.‌و‌بعد‌از‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌علیهم‌السلام‌مورد‌ندارد.‌مگر‌اینکه‌کسی‌از‌این‌آیات‌برداشتی‌کرده‌و‌درباره‌علماء‌هم‌تطبیق‌کند.‌در‌حالیکه‌آیه

‌فقط‌درباره‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است‌و‌ائمه‌علیهم‌السلام‌هم‌که‌در‌حکمایشان‌هستند.

‌بعضی‌گفته‌اند‌این‌آیه‌تماما‌ادب‌معاشرت‌با‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌را‌بیان‌می‌کند.‌و‌بعضی‌گفته‌اند‌آیه‌اول‌را‌جدا‌حساب‌می‌کنیم‌و‌آیات‌بعد‌مربوط‌به

معاشرت‌است.ه‌و‌رسوله‌...‌مربوط‌به‌تسلیم‌بودن‌در‌مقابل‌خدا‌و موا‌بین‌یدی‌الل ‌آیه‌اول‌لا‌تقد‌رسولش‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است.‌از‌خداوند‌متعال‌و‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

جلو‌نیافتید‌و‌تسلیم‌امر‌آنها‌باشید.‌قبل‌از‌آنها‌سخنی‌نگویید‌چیزی‌را‌که‌آنها‌واجب‌نکردند‌واجب‌نکنید.‌چیزی‌را‌که

مستحب‌نمی‌دانند‌مستحب‌ندانید.‌اگر‌اینطور‌معنا‌کنیم‌پس‌با‌آیات‌بعدی‌مرتبط‌نیست.‌و‌آیه‌اول،‌از‌آیات‌دال‌بر

لزوم‌تسلیم‌می‌شود.‌در‌تفسیر‌تبیان‌آیه‌اول‌را‌به‌معنی‌تسلیم،‌معنی‌نکرده‌است.‌ولی‌توجه‌داشته

است‌که‌اینطور‌هم‌می‌شود‌معنا‌کرد‌به‌عنوان‌احتمال‌ذکر‌کرده‌است.‌اما‌در‌تفسیر‌»المیزان«‌می‌فرماید‌این‌مثل‌آیاتی‌است‌که‌می‌فرماید‌تسلیم‌امره؟.‌اگر‌اینطور‌معنا ‌لل ‌خدا‌باشید.‌مثل‌آیاتی‌است‌که‌می‌فرماید:‌إن‌الحکم‌إلا‌کردیم‌و‌بگوییم‌در‌قرآن‌آیات‌راجع‌به‌تسلیم‌زیاد‌است‌و‌آیه‌مورد‌نظر‌هم‌از

همین‌قبیل‌است،‌این‌می‌شود‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن.این‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌آنطور‌که‌در‌المیزان‌وجود‌دارد‌در‌تبیان‌نیست.

‌سخن‌دیگر‌اینکه‌وقتی‌تبیان‌را‌با‌تفاسیر‌بعدی‌مقایسه‌می‌کنیم،‌انصاف‌این‌است‌که‌بگوییم‌تفسیر‌ناقصی‌است‌و‌کمبود‌دارد.‌آری‌بالاخره‌هر‌علم‌و‌نوشته‌ای‌به‌مرور‌زمان‌تکمیل‌می‌شود.‌وقتی‌تبیان‌و‌المیزان‌را‌مقایسه‌می‌کنیم،‌می‌بینیم‌که‌المیزان‌حرف‌های‌تازه‌ای‌دارد‌که‌در‌تبیان‌نیست.‌این‌به‌خاطر‌گذشت‌زمان‌و

Page 151: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تأملهایی‌است‌که‌بعدا‌انجام‌گرفته‌است.‌و‌یا‌به‌جهت‌خصوصیتی‌است‌که‌درمرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌یا

‌167آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌دیگران‌وجود‌داشته‌است.

‌از‌باب‌نمونه‌مطلبی‌که‌در‌المیزان‌است‌و‌در‌هیچ‌تفسیری‌نیست‌می‌آوریم.‌ایشان‌می‌فرماید:‌آیه‌اول‌را‌وقتی‌تدبر‌می‌کنیم،‌باید‌طوری‌معنا‌کنیم‌که‌با‌»إن

‌الله‌سمیع‌علیم«،‌با‌»اتقوا‌الله«،‌با‌»یا‌ایها‌الذین‌آمنوا«‌با‌»تقدموا‌...«‌مناسب‌وهماهنگ‌باشد.‌و‌هیچ‌کدام‌زائد‌نباشد.

‌این‌تدبر‌و‌تأملی‌است‌که‌ایشان‌کرده‌است‌که‌آیه‌را‌باید‌طوری‌معنا‌کنیم‌که‌تمام‌جملات‌با‌هم‌هماهنگ‌باشد.‌اگر‌اینطور‌معنا‌کنیم‌که:‌در‌راه‌رفتن‌از‌خدا‌و‌رسولش‌جلو‌نیافتید.‌در‌این‌معنا‌گویا‌»الله«‌زائده‌می‌شود.‌چون‌جلو‌افتادن‌از‌خدا‌و‌رسولش‌معنا‌ندارد.‌و‌اینکه‌بگویند‌ذکر‌»الله«‌تشریفاتی‌است‌مورد‌قبول‌نیست.‌بلکه‌باید‌طوری‌معنا‌کرد‌که‌تقدم‌بر‌هر‌دو‌باشد‌واقعا.‌اگر‌تقدم‌را‌در‌غذا

خوردن،‌راه‌رفتن‌...معنا‌کنیم،‌در‌این‌معانی‌»الله«‌زائد‌می‌شود.

‌نکته‌دیگر‌اینکه‌می‌فرمایند:‌اگر‌مسأله‌غذا‌خوردن،‌آب‌خوردن،‌راه‌رفتن‌و‌نشست‌و‌برخاست‌...‌مطرح‌بود،‌باید‌می‌فرمود:‌»إن‌الله‌بصیر‌علیم«‌چون‌اینها

دیدنی‌است‌نه‌شنیدنی.‌و‌نیز‌منظور‌از‌»لا‌تقدموا«‌باید‌حتما‌کار‌خلافی‌باشد‌که‌»اتقوا‌الله«‌با‌آن

مناسب‌باشد.ذین‌آمنوا‌استفاده‌می‌شود‌که‌لازمه‌ایمان‌است‌که‌فلان‌کار‌را‌انجام ها‌ال ‌از‌یا‌أی‌ندهید.‌ایمان‌اقتضا‌دارد‌که‌از‌خدا‌و‌پیامبر‌جلو‌نیافتید.‌در‌چه‌چیز؟‌فرد‌شاخص

‌این‌تقدم‌این‌است‌که‌در‌حکم‌جلو‌نیافتید.‌اگر‌مؤمنید‌پس‌باید‌تسلیم‌باشید.‌اینها‌را‌قرینه‌گرفته‌اند‌که‌مراد‌تقدم‌در‌حکم‌است‌یعنی‌در‌حکم‌کردن‌از‌خدا‌و

‌رسولش‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌جلو‌نیافتید.‌در‌این‌صورت‌»الله«‌هم‌مورد‌دارد.‌باه‌هم‌خیلی‌مناسب‌است. قوا‌الل ات

‌چون‌جلو‌افتادن‌از‌خدا‌و‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌حکم،‌کار‌خیلی‌زننده‌ایاست.‌و‌با‌شنیدن‌و‌علم‌داشتن‌)سمیع‌علیم(‌هم‌سازگاری‌دارد.

‌این‌معنایی‌است‌جالب‌و‌جاذب‌که‌در‌المیزان‌هست‌و‌در‌تفاسیر‌دیگر‌نیست.ولی

‌168آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 152: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌نبود‌این‌مطلب‌در‌تبیان،‌عیب‌حساب‌نمی‌شود.‌بلکه‌در‌مواردی‌باید‌گفت‌به‌مرور‌پیدا‌شده‌است.‌و‌در‌مواردی‌باید‌گفت‌کسی‌بیشتر‌زحمت‌کشیده‌و‌تدبر

کرده‌است.‌ولی‌به‌هر‌حال‌در‌مقایسه،‌چنین‌تفاوتهایی‌هست.‌نه‌فقط‌بین‌تبیان‌و‌المیزان‌بلکه‌بین‌مجمع‌البیان‌و‌المیزان‌هم‌این‌تفاوتها‌وجود‌دارد.‌المیزان‌که‌جای‌خود

‌دارد،‌حتی‌المنار‌هم‌که‌یک‌تفسیر‌سنی‌است‌و‌نقاط‌ضعف‌فراوان‌دارد،‌در‌عین‌حال‌تازه‌هایی‌هم‌دارد‌که‌در‌تفاسیر‌سنی‌های‌قبل‌از‌او‌نیست.‌»فی‌ظلال«‌هم

همینطور‌است.‌اما‌ما‌در‌مقایسه‌بین‌تفاسیر،‌قدیمی‌و‌جدیدتر‌نباید‌این‌را‌ملاک‌بگیریم.‌اگر

اینطور‌باشد،‌پس‌باید‌بگوییم‌هیچکدام‌از‌تفاسیر‌قدیم‌خوب‌نیست.‌نتیجه‌اینکه‌قضاوت‌ما‌راجع‌به‌»تبیان«‌این‌است‌که‌تفسیری‌است‌که‌اهداف

‌مؤلف‌را‌که‌در‌اول‌کتاب‌وعده‌داده‌است‌تأمین‌کرده‌است.‌البته‌باید‌بدانیم‌که‌تفسیر‌تبیان‌بر‌خلاف‌تفسیر‌مجمع‌البیان،‌مباحث‌قراءت،‌لغت،‌شأن‌نزول‌و‌...‌را

از‌هم‌جدا‌نیاورده‌است.‌این‌یادآوری‌هم‌لازم‌است‌که‌مرحوم‌ابن‌ادریس‌تفسیر‌تبیان‌را‌تلخیص‌کرده

است‌و‌این‌تلخیص‌هم‌چند‌سال‌قبل‌چاپ‌شده‌است.‌169آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌مجمع‌البیان‌

تفسیر‌مجمع‌البیان‌بعد‌از‌تفسر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله،‌معروفترین‌تفسیر‌ما‌»مجمع‌البیان«

تألیف‌مرحوم‌امین‌الإسلام‌طبرسی‌رحمه‌الله‌است.‌در‌بین‌علماء‌شیعه‌»طبرسی«‌متعدد‌داریم.‌که‌بعضی‌از‌آنها‌از‌متأخرین‌و‌برخی

از‌قدما‌هستند.‌طبرسی‌متأخر،‌مؤلف‌کتاب‌»کفایة‌الموحدین«‌است‌که‌حدود‌صد‌سال‌پیش‌بوده

و‌طبرسی‌هایی‌که‌از‌قدما‌هستند:-‌صاحب‌»مجمع‌البیان«.1-‌صاحب‌»مکارم‌الاخلاق«.2

Page 153: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌صاحب‌»مشکاة‌الأنوار«.3-‌صاحب‌احتجاج.4

.548صاحب‌مجمع‌البیان:‌ابو‌علی‌فضل‌بن‌حسن‌طبرسی‌رحمه‌الله‌متوفای‌‌طبرسی‌دوم‌ابو‌نصر‌حسن‌بن‌فضل‌پسر‌طبرسی‌اول‌است.‌کتاب‌مکارم

الاخلاق‌او‌از‌کتب‌بسیار‌خوب‌حدیثی‌است.‌طبرسی‌سوم‌پسر‌طبرسی‌دوم‌است:‌)علی‌بن‌حسن‌بن‌فضل(.‌کتاب‌مشکاة‌الأنوار‌او‌نیز‌کتاب‌حدیثی‌است‌و‌می‌خواسته‌متمم‌کتاب‌مکارم‌الأخلاق‌پدرش

باشد.‌طبرسی‌چهارم‌ابو‌منصور‌احمد‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌از‌علماء‌قرن‌ششم‌است.‌کتاب‌احتجاج‌او‌شامل‌احتجاجات‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌علیهم

السلام‌است.این‌چهار‌طبرسی‌گاهی‌با‌هم‌اشتباه‌می‌شوند.

اما‌طبرسی‌های‌متأخر‌یکی‌همان‌صاحب‌کتاب‌»کفایة‌الموحدین:‌سید‌اسماعیل‌170آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌طبرسی«‌است‌و‌دیگری‌حاجی‌نوری‌است‌که‌گاهی‌خود‌را‌طبرسی‌معرفیمی‌کند.

‌در‌بین‌علماء‌ما‌طبری،‌طبرانی،‌طبرسی‌و‌طبرستانی،‌داریم‌که‌اینها‌هم‌نباید‌با‌هم‌اشتباه‌شود.‌ممکن‌است‌کسی‌بگوید‌نسبت‌به‌آن‌محل،‌به‌دو‌لفظ‌درست‌است.‌اما‌به‌هر‌حال‌اگر‌کسی‌به‌طبرسی‌مشهور‌باشد‌رسم‌نیست‌که‌به‌او

‌طبرستانی‌بگویند.‌یا‌اگر‌کسی‌مشهور‌به‌طبری‌است‌رسم‌نیست‌به‌او‌طبرسی‌بگویند.‌اگر‌منسوب‌به‌یک‌جا‌هم‌باشند‌باید‌به‌هر‌کس‌هر‌چه‌درباره‌او‌مشهور

شده‌بگوییم.در‌بین‌علماء‌شیعه‌هم‌چند‌»طبری«‌داریم.

‌آیا‌»مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌صاحب‌»مجمع‌البیان«،‌مثل‌طبری،‌طبرستانی،‌طبرانی،‌منسوب‌به‌طبرستان‌و‌شمال‌ایران‌است؟‌یا‌منسوب‌به‌طبرس

)تفرش(‌استان‌مرکزی‌است.‌راجع‌به‌این‌موضوع‌بحث‌های‌مفصلی‌نموده‌اند.‌به‌کتاب‌تاریخ‌بیهق‌و‌مقدمه

جوامع‌الجامع‌چاپ‌تبریز‌و‌مقدمه‌شرح‌شواهد‌مجمع‌البیان‌رجوع‌شود.‌‌ق‌است‌و‌تاریخ‌548ق‌و‌متوفی‌470مرحوم‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌متولد‌حدود‌

‌‌سال‌داشته‌است.‌60ق‌بوده‌که‌در‌آن‌هنگام‌تقریبا‌530تألیف‌مجمع‌البیان‌

Page 154: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تألیف‌آن‌به‌درخواست‌محمد‌بن‌یحیی‌رئیس‌سادات‌سبزوار‌انجام‌شده‌و‌حدودشش‌سال‌طول‌کشیده‌است.

‌‌سال(‌در‌سبزوار‌بوده‌است.‌بعضی‌می‌گویند‌او‌را‌در‌25)‌548تا‌523از‌سال‌‌محلی‌که‌امام‌رضا‌علیه‌السلام‌را‌غسل‌داده‌اند‌دفن‌نمودند‌)غسل‌گاه(.‌بعضی‌می‌گویند‌او‌را‌در‌قتلگاه‌دفن‌کردند.‌حرف‌دوم‌مبهم‌است‌که‌مقصود‌از‌قتلگاه‌چیست؟‌بعضی‌قتلگاه‌را‌به‌قتلگاه‌زمان‌درگیری‌افغان‌با‌ایران‌معنی‌کرده‌اند‌در‌صورتی‌که‌طبرسی‌رحمه‌الله‌چند‌صد‌سال‌قبل‌از‌آن‌قضیه‌از‌دنیا‌رفته‌است.‌در‌هر‌صورت‌قول‌دوم‌مبهم‌است.‌در‌هر‌حال‌محل‌دفن‌او‌در‌خیابان‌طبرسی

مشهد‌واقع‌شده‌است.مرحوم‌طبرسی‌سه‌تفسیر‌دارد.

‌ابتدا‌»مجمع‌البیان«‌را‌نوشته‌است.‌بعد‌به‌کتاب‌»کشاف«‌زمخشری‌برخوردکرده‌و

‌171آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌این‌کتاب‌ایشان‌را‌به‌خود‌جذب‌کرده‌است.‌زیرا‌دیده‌است‌در‌آن‌حرف‌های

‌تازه‌ای‌هست‌که‌در‌»مجمع«‌نیامده‌است.‌از‌اینرو‌کشاف‌را‌خلاصه‌کرده‌است.‌شاید‌به‌این‌منظور‌که‌کسانی‌که‌کتاب‌»مجمع‌البیان«‌می‌خوانند،‌این‌را‌هم

‌کنارش‌بخوانند‌تا‌از‌فوائدش‌محروم‌نباشند.‌نام‌خلاصه‌کشاف؛‌الکافی‌الشافیاست‌و‌متأسفانه‌نسخه‌ای‌از‌آن‌هم‌در‌دست‌نیست.

‌‌ساله‌بود‌که‌پسرش‌از‌او‌با‌اصرار‌خواست‌که‌»مجمع‌البیان«‌را‌خلاصه‌کند.66‌ولی‌ایشان‌به‌تأخیر‌می‌انداخت‌تا‌اینکه‌سنشان‌از‌هفتاد‌هم‌گذشت‌و‌بعد‌تصمیم‌گرفتند‌این‌کار‌را‌انجام‌دهند.‌که‌هم‌مجمع‌را‌تلخیص‌کند‌و‌هم‌تفسر‌دومش‌را‌در‌آن‌منعکس‌کند.‌یعنی‌هم‌خلاصه‌مجمع‌باشد‌و‌هم‌دارای‌مزایای‌کشاف.‌و‌این‌همان‌»جوامع‌الجامع«‌است.‌که‌گاهی‌به‌عنوان‌خلاصه‌مجمع‌البیان‌معرفی

می‌شود.‌بعضی‌در‌شرح‌حال‌او‌گفته‌اند‌چهار‌تفسیر‌دارد:‌کبیر-‌وسیط-‌وجیز-‌الکافی

‌الشافی.‌ولی‌برخی‌دیگر‌گفته‌اند‌این‌اشتباه‌است.‌بلکه‌تفسیر‌کبیر‌ایشان‌مجمع‌البیان‌است.‌تفسیر‌وسیط‌همان‌جوامع‌الجامع‌است.‌و‌تفسیر‌وجیز‌همان

«1»الکافی‌الشافی«‌است‌که‌خلاصه‌کشاف‌می‌باشد.‌»‌و‌اما‌اینکه‌چه‌منابعی‌در‌اختیار‌ایشان‌بوده‌است:‌خود‌ایشان‌در‌»مجمع‌البیان«‌تصریح‌می‌کند‌»تبیان«‌در‌اختیار‌من‌است‌و‌از‌آن‌استفاده‌می‌کنم.‌ولی‌تصریح‌هم‌می‌کند‌که‌قصد‌تهذیب‌و‌تکمیل‌آن‌را‌دارد.‌اما‌آنچه‌که‌معروف‌است‌که

‌»مجمع‌البیان«‌همان‌»تبیان«‌است‌که‌مرحوم‌طبرسی‌آن‌را‌منظم‌کرده‌است‌معنایش‌اینست‌که‌درصد‌خیلی‌زیادی‌از‌مطالب‌تبیان‌در‌مجمع‌هست‌چون‌ایشان

Page 155: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌قصد‌تهذیب‌و‌تکمیل‌و‌تنزیه‌آن‌را‌داشته‌است.‌یعنی‌هم‌به‌بحث‌های‌تبیان‌نظام‌داده‌است.‌هم‌تصحیح‌کرده‌است‌و‌هم‌زوائد‌را‌حذف‌کرده‌است‌و‌هم‌مطالبی

به‌آن‌افزوده‌است.__________________________________________________

‌(.‌احتمال‌دارد‌که‌تفسیر‌وجیز،‌»جوامع‌الجامع«‌و‌تفسیر‌وسیط‌»الکافی1)‌الشافی«‌باشد.‌باید‌دید‌که‌کدام‌بزرگتر‌است.‌چون‌نسخه‌ای‌از‌خلاصه‌کشاف‌در‌دست‌نیست‌چنین‌احتمالی‌ممکن‌است‌داده‌شود.‌اما‌به‌ذهن‌می‌آید‌که‌وجیز

خلاصه‌کشاف‌باشد.‌172آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌همچنانکه‌صاحب‌تبیان‌رحمه‌الله‌همین‌نظر‌را‌راجع‌به‌تفاسیر‌قبل‌از‌خود‌داشت.‌صاحب‌مجمع‌هم‌همین‌کار‌را‌کرده‌است‌نه‌اینکه‌هیچ‌کار‌علمی‌نکرده‌باشند‌و

فقط‌تنظیم‌نموده‌باشد.عبارت‌اول‌مجمع‌چنین‌است:

‌قد‌خاض‌العلماء‌قدیما‌و‌حدیثا‌فی‌علم‌تفسیر‌القرآن‌و‌اجتهدوا‌فی‌أبراز‌مکنونه‌و‌اظهار‌مصونه‌و‌ألفوا‌فیه‌کتبا‌جمة‌غاصوا‌فی‌کثیر‌منها‌إلی‌أعماق‌لججه‌و‌شققوا

«‌فی‌ایضاح‌حججه‌...‌)ولی‌اینها‌همه‌سنی‌بودند(.1الشعر‌»‌إلا‌أن‌أصحابنا-‌رضی‌الله‌عنهم-‌لم‌یدونوا‌فی‌ذلک‌غیر‌مختصرات‌نقلوا‌فیها‌ما

‌وصل‌إلیهم‌فی‌ذلک‌من‌الأخبار،‌و‌لم‌یعنوا‌بسط‌المعانی‌و‌کشف‌الأسرار‌)طبرسی‌هم‌مانند‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌می‌گوید‌علماء‌شیعه‌تفسیر‌روایتی

داشتند‌و‌وارد‌تمام‌جوانب‌تفسیر‌نشدند(.‌إلا‌ما‌جمعه‌الشیخ‌الأجل‌السعید‌أبو‌جعفر‌الطوسی‌قدس‌سره‌فی‌کتاب‌التبیان.‌فانه‌الکتاب‌الذی‌یقتبس‌منه‌ضیاء‌الحق‌و‌یلوح‌علیه‌رواء‌الصدق‌قد‌تضمن‌من

‌المعانی‌الأسرار‌البدیعة‌و‌احتضن‌من‌الألفاظ‌اللغة‌الوسیعة‌و‌لم‌یقنع‌بتدوینها‌دونتبیینها‌و‌لا‌بتمتیعها‌دون‌تحقیقها‌و‌هو‌القدوة‌استضی‌ء‌بأنواره‌و‌أطأ‌مواقع‌آثاره‌»

2.»‌)اگر‌فقط‌این‌جمله‌را‌می‌گفت‌که‌این‌کتاب‌در‌اختیارم‌بود‌و‌آن‌را‌قدوه‌خود

‌قرار‌دادم،‌شاید‌درست‌بود‌که‌بگوییم‌مطالب‌پراکنده‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌راجمع‌کرده‌و‌به‌آن‌نظم‌بخشیده‌است.‌ولی‌می‌فرمایند:(

‌غیر‌أنه‌خلط‌فی‌اشیاء‌مما‌ذکره‌فی‌الإعراب‌و‌النحو‌الغث‌بالسمین‌و‌الخائر‌بالزباد‌و‌لم‌یمیز‌بین‌الصلاح‌و‌الفساد‌)اشاره‌به‌اینکه‌به‌نقل‌قول‌اکتفا‌کرده‌و

‌صحیح‌را‌از‌ناصحیح‌تشخیص‌نداده‌است(‌و‌أدی‌الألفاظ‌فی‌مواضع‌من‌متضمناته

Page 156: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌قاصرة‌عن‌المراد،‌و‌أخل‌بحسن‌الترتیب‌وجودة‌التهذیب،‌فلم‌یقع‌لذلک‌منالقلوب‌السلیمة

__________________________________________________(.‌موشکافی‌کردند.1)(.‌این‌کتاب‌الگو‌و‌سرمشق‌من‌بوده‌است.2)

‌173آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌الموقع‌المرضی‌و‌لم‌یعل‌من‌الخواطر‌الکریمة‌المکان‌العلی‌)از‌این‌رو‌این‌کتاب

جای‌خود‌را‌در‌دلها‌به‌دست‌نیاورد(.‌‌ق‌است.‌و‌صاحب‌مجمع‌530ق‌و‌تألیف‌مجمع‌460گفتیم‌که‌فوت‌شیخ‌طوسی‌

‌سال‌قضاوت‌می‌کند.‌که‌آن‌تفسیر‌در‌میان‌شیعه‌جا‌باز‌نکرد.70راجع‌به‌آن‌‌ولی‌شاید‌بتوان‌گفت‌که‌بعد‌از‌»مجمع‌البیان«‌همین‌تفسیر‌باعث‌شد‌که‌»تبیان«‌جا‌باز‌نکند.‌چون‌»مجمع«‌نظم‌خاصی‌داشت‌و‌در‌میدان‌مطالعه‌برنده‌شده.

چون‌مجمع‌همان‌تبیان‌بود‌با‌افزوده‌هایی‌از‌این‌رو‌تبیان‌رونق‌پیدا‌نکرد.‌‌سال‌هم‌جاز‌باز‌نکرد‌به‌دلیل70اما‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌می‌فرماید‌در‌آن‌

نقطه‌ضعفهایی‌که‌داشت.‌سپس‌می‌فرماید:‌فقد‌کنت‌فی‌عهد‌ریعان‌الشباب‌...‌کثیر‌النزاع‌...‌إلی‌جمع‌کتاب‌فی‌التفسیر‌ینتظم‌أسرار‌النحو‌اللطیفة‌و‌لمع‌اللغة‌الشریفة‌و‌یفی‌موارد‌القرائات‌من‌متوجهاتها‌مع‌بیان‌حججها‌الواردة‌من‌جمیع‌جهاتها‌و‌یجمع‌جوامع

‌البیان‌فی‌المعانی‌المستنبطة‌من‌معادنها‌...‌إلی‌غیر‌ذلک‌من‌علومه‌...‌فیعترض‌لذلک‌حوائج‌الزمان‌و‌عوائق‌الحدثان‌و‌واردات‌الهموم‌و‌هفوات‌القدر‌و‌هلم‌جرا

إلی‌الآن.‌و‌قد‌ذرف‌سنی‌علی‌الستین‌و‌اشتعل‌الرأس‌شیبا‌و‌أمتلأت‌العیبة‌عیبا‌فحدانی‌علی‌تصمیم‌هذه‌العزیمة‌ما‌رأیت‌من‌عنایة‌مولانا‌الأمیر‌السید‌الأجل‌العالم‌ولی

النعم‌...‌أبی‌منصور‌محمد‌بن‌یحیی‌بن‌هبة‌الله‌الحسینی،‌فأوجبت‌علی‌نفسی‌اجابته‌إلی

مطلوبه‌و‌استخرت‌الله‌تعالی.‌)رئیس‌سادات‌سبزوار‌به‌او‌پیشنهاد‌نوشتن‌تفسیر‌می‌دهد.‌و‌چون‌این‌شخص‌نزد

‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌قدر‌و‌منزلتی‌داشته،‌و‌ایشان‌هم‌به‌ترویج‌تشیععنایت‌داشته‌است‌از‌خدا‌طلب‌خیر‌می‌کند‌و‌شروع‌به‌نوشتن‌می‌نماید(.

Page 157: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ثم‌قصرت‌وهمی‌و‌همی‌علی‌اقتناء‌هذه‌الذخیر‌الخطیرة‌...‌و‌احضرت‌التفاسیر‌و‌ابتدأت‌بتألیف‌کتاب‌هو‌فی‌غایة‌التلخیص‌و‌التهذیب‌و‌حسن‌النظم‌و‌الترتیب‌یجمع‌أنواع‌هذا‌العلم‌و‌فنونه‌و‌...‌من‌علم‌قراءته‌و‌اعرابه‌و‌لغاته‌و‌غوامضه‌و‌مشکلاته

و‌174آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌معانیه‌و‌جهاته‌و‌نزوله‌و‌اخباره‌و‌قصصه‌و‌آثاره‌و‌حدوده‌و‌احکامه‌و‌حلاله‌و‌حرامه‌و‌الکلام‌علی‌المبطلین‌فیه‌و‌ذکر‌ما‌ینفرد‌به‌أصحابنا‌رضی‌الله‌عنهم‌من‌الاستدلالات‌بمواضع‌کثیرة‌منه‌علی‌صحة‌ما‌یعتقدونه‌من‌الأصول‌و‌الفروع‌و

المعقول‌و‌المسموع‌علی‌وجه‌الإعتدال‌و‌الإختصار‌فوق‌الإیجاز‌و‌دون‌الاکثار‌...‌»1»

و‌در‌مقدمه‌تفسیر‌جوامع‌الجامع‌می‌گوید:‌»اما‌بعد‌فإنی‌لما‌فرغت‌من‌کتابی‌الکبیر‌فی‌التفسیر‌الموسوم‌بمجمع‌البیان

‌لعلوم‌القرآن،‌ثم‌عثرت‌من‌بعد‌بالکتاب‌الکشاف‌لحقائق‌التنزیل‌لجار‌الله‌العلامة،‌استصلحت‌من‌بدائع‌معانیه‌و‌روائع‌ألفاظه‌و‌مبانیه‌ما‌لا‌یلقی‌مثله‌فی‌کتاب‌مجمع‌الأطراف‌و‌رأیت‌أن‌اسمیه‌بالکافی‌الشافی.‌فخرج‌الکتابان‌إلی‌الوجود،‌و‌قد‌ملکا‌أزمة‌القلوب،‌إذ‌أحرزا‌من‌فنون‌العلم‌غایة‌المطلوب‌...‌فسارا‌فی‌الأمصار‌سیر‌الأمثال‌...‌اقترح‌علی‌من‌حل‌منی‌محل‌السواد‌من‌البصر‌و‌الفؤاد،‌ولدی‌أبو‌نصر‌الحسن-‌أحسن‌الله‌نصره‌و‌أرشد‌أمری‌و‌أمره-‌أن‌أجرد‌من‌الکتابین‌کتابا‌ثالثا

‌یکون‌مجمع‌بینهما‌...‌فاستعفیته‌من‌ذلک‌مرة‌بعد‌اخری‌لما‌کنت‌أجده‌فی‌نفسی‌من‌ضعف‌المنة‌و‌وهن‌القوة،‌فلقد‌ذرفت‌علی‌السبعین‌سنیا،‌و‌بلغت‌من‌الکبر

عتیا‌...‌قارب‌شمس‌العمر‌مغیبا‌و‌اشتعل‌الرأس‌شیبا،‌فأبی‌إلا‌المراجعة‌فیه،‌و‌العود‌و‌الاستشفاع‌بمن‌لم‌أستجز‌له‌الرد‌فلم‌أجد‌بدا‌من‌صرف‌وجه‌الهمة‌إلیه‌...،‌و‌هممت‌أن‌أضع‌یدی‌فیه،‌ثم‌استخرت‌الله-‌تعالی‌و‌تقدس-‌فی‌الإبتداء‌منه

‌بمجموع‌مجمع‌جامع‌للکلم‌الجوامع،‌أسمیه‌»جوامع‌الجامع«‌و‌لا‌شک‌انه‌اسم‌وفق‌للمسمی‌و‌لفظ‌طبق‌للمعنی،‌و‌أرجو‌أن‌یکون‌بتوفیق‌الله‌و‌عونه‌و‌فیض‌فضله‌و‌منه‌کتابا‌وسیطا‌خفیف‌الحجم‌...‌و‌یکثر‌معناه‌و‌إن‌قل‌لفظه‌...‌و‌مما‌حدانی‌إلیه‌و‌حثنی‌و‌بعثنی‌علیه،‌أن‌خطر‌ببالی‌و‌هجس‌بضمیری،‌بل‌ألقی‌فی‌روعی‌محبة‌الاستمداد‌من‌کلام‌جار‌الله‌العلامة‌و‌لطائفه،‌فإن‌لألفاظه‌لذة‌الجدة‌و‌رونق‌الحداثة‌...‌و‌أنا‌اسأل‌الله‌الکریم‌المنان‌مستشفعا‌إلیه‌بمحمد‌المصطفی

و‌آله‌مصابیح‌الإیمان‌و‌مفاتیح‌الجنان‌علیه‌و‌علیهم__________________________________________________

(.‌مقدمه‌تفسیر‌شریف‌مجمع‌البیان.1)

Page 158: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌175آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌الصلاة‌و‌السلام‌...‌أن‌یجعل‌و‌کدی‌و‌کدی‌فی‌تألیفه‌مع‌تخاذل‌الأعضاء‌و‌تواکل

الأجزاء‌موجبا‌لغفرانه‌و‌مؤدبا‌إلی‌رضوانه‌...«‌جوامع‌الجامع‌مختصر‌مجمع‌البیان‌و‌نیز‌دارای‌مطالب‌جالب‌کشاف‌هم‌هست.

‌این‌کتاب‌در‌مدت‌یکسال‌تألیف‌شده‌و‌نسخه‌های‌خطی‌آن‌زیاد‌است‌که‌این‌خود‌دلیل‌این‌است‌که‌همواره‌مورد‌توجه‌بوده‌است‌قبلا‌چاپ‌سنگی‌شده‌بود‌سپس‌توسط‌شهید‌مرحوم‌آقای‌قاضی‌طباطبایی‌تبریزی‌به‌خط‌طاهر‌خوشنویس‌چاپ‌خیلی‌خوب‌شد.‌و‌سپس‌آقای‌دکتر‌گرجی-‌از‌اساتید‌دانشگاه‌که‌سابقه‌حوزوی‌و‌تلمذ‌در‌محضر‌آیة‌الله‌خویی‌رحمه‌الله‌دارد-‌این‌کتاب‌را‌تصحیح‌و‌در‌چهار‌جلد‌چاپ‌کرد.‌در‌این‌چاپ‌آن‌را‌کاملا‌با‌کشاف‌تطبیق‌کرده‌و‌در‌پاورقی‌آدرس

«1داده‌اند.‌»برای‌مقایسه‌بین‌تبیان‌و‌مجمع،‌چند‌آیه‌از‌آیات‌سوره‌حجرات‌را‌انتخاب‌کرده‌ایم.‌در‌»مجمع‌البیان«‌سوره‌را‌که‌عنوان‌می‌کند‌ابتدا‌ارتباط‌این‌سوره‌را‌با‌سوره‌قبل‌بیان‌می‌فرماید.‌زیرا‌مرحوم‌طبرسی‌تمام‌سوره‌ها‌و‌نیز‌تمام‌آیات‌را‌با‌هم

مرتبط‌می‌داند‌و‌مقصود‌از‌نظم‌در‌کلام‌او‌همین‌بیان‌ارتباط‌آیات‌است.مرحوم‌طبرسی‌آیات‌را‌تحت‌این‌عناوین‌تفسیر‌می‌کند:

‌عنوان‌اول:‌عدد‌آیاتها،‌عنوان‌دوم:‌فضلها،‌عنوان‌سوم:‌نظمها‌)ارتباط‌سوره‌با‌قبل‌آن‌را‌بیان‌می‌کند(،‌عنوان‌چهارم:‌القراءة،‌عنوان‌پنجم:‌الحجة،‌عنوان‌ششم:

اللغة،‌عنوان‌هفتم:‌الإعراب،‌عنوان‌هشتم:‌النزول.‌عنوان‌نهم:‌المعنی.‌که‌در‌نسخ‌خطی‌این‌عنوانها‌را‌با‌خط‌درشت‌و‌به‌رنگ‌قرمز‌می‌نوشته‌اند.‌در‌تبیان‌این‌عنوانها‌جدای‌از‌هم‌نیست.‌البته‌مرحوم‌طبرسی‌علاوه‌بر‌اینکه‌نظم

‌داده‌است،‌چیزهایی‌در‌این‌تفسیر‌آورده‌که‌در‌تبیان‌نیست.‌مثلا‌عنوان‌»فضلها«،اصلا‌در‌تبیان‌مطرح‌نشده‌است.

__________________________________________________‌(.‌ترجمه‌فارسی‌آن‌هم‌در‌مشهد‌و‌غیره‌چاپ‌شده‌است‌و‌بعد‌از‌چاپ‌آقای1)

گرجی‌چاپ‌جدیدتری‌هم‌دارد.‌176آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

نوا‌أن‌تصیبوا ذین‌آمنوا‌إن‌جاءکم‌فاسق‌بنبإ‌فتبی ها‌ال ‌در‌شأن‌نزول‌این‌آیه:‌یا‌أی‌قوما‌بجهالة‌فتصبحوا‌علی‌ما‌فعلتم‌نادمین‌در‌کتب‌اصول‌فقه‌و‌غیره‌آمده‌که‌آیه‌درباره‌ولید‌است‌او‌از‌طرف‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌نماینده‌بود‌که‌برود‌از

‌مردم‌یک‌محلی‌زکات‌بگیرد.‌مردم‌که‌او‌را‌از‌دور‌دیدند‌از‌خوشحالی‌به‌استقبال

Page 159: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌او‌آمدند.‌او‌از‌همانجا‌برگشت‌به‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌گفت‌آنها‌برای‌جنگ‌با‌ما‌می‌آمدند،‌ما‌برگشتیم‌و‌اطرافیان‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌اصرار‌داشتند‌که‌گروهی‌را‌برای‌جنگ‌با‌آنها‌بفرستد‌که‌آیه‌نازل‌شد‌اگر‌فاسقی‌خبر

آورد،‌درباره‌آن‌تحقیق‌کنید‌و‌فوری‌ترتیب‌اثر‌ندهید.‌این‌شأن‌نزول‌فقط‌در‌این‌حد‌قابل‌قبول‌است‌که‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌طبق‌علم‌عادی‌و‌ظاهری‌خود‌فردی‌را‌بفرستد‌)چون‌گاهی‌آنها‌طبق‌علم‌عادی

خود‌عمل‌می‌کردند(‌او‌برود‌و‌برگردد‌و‌این‌دروغ‌را‌بگوید.‌و‌از‌آیه‌بر‌نمی‌آید‌که‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌به‌سخن‌ولید‌ترتیب‌اثر‌داد

‌و‌تصمیم‌گرفت،‌بلکه‌این‌آیه‌با‌مسلمانان‌صحبت‌می‌کند‌و‌ظاهر‌اینست‌که‌اطرافیان‌پیامبر‌می‌خواستند‌ترتیب‌اثر‌بدهند.‌و‌آیه‌آنها‌را‌مخاطب‌قرار‌داده‌و‌فیکم‌رسول ‌فرموده‌است‌تحقیق‌کنید.‌قرینه‌اش‌هم‌آیه‌بعد‌است:‌و‌اعلموا‌أننه‌فی ب‌إلیکم‌الإیمان‌و‌زی ه‌حب ‌الل م‌و‌لکن ه‌لو‌یطیعکم‌فی‌کثیر‌من‌الأمر‌لعنت ‌الل‌قلوبکم‌...‌این‌قسمت‌به‌آیه‌قبل‌مربوط‌است‌یعنی‌اگر‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌مطیع‌شما‌باشد‌و‌به‌حرف‌ولید‌ترتیب‌اثر‌دهد‌خودتان‌به‌هلاکت‌می‌افتید.

‌این‌شأن‌نزول‌در‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌نقل‌شده‌و‌در‌تفسیر‌تبیان‌به‌طور‌خلاصه‌ترآمده‌است.

‌آیه،‌شأن‌نزول‌دیگر‌هم‌دارد:‌و‌آن‌مربوط‌به‌»ماریه-‌ام‌ابراهیم«‌از‌همسران‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بود‌کسی‌برای‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌خبر‌آورد‌که‌یکی‌از‌همشهری‌های‌ماریه‌با‌او‌رفت‌و‌آمد‌دارد.‌حضرت‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله،‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌را‌فرستاد‌به‌سوی‌او‌و‌فرمود‌هر‌کس‌بود‌او‌را‌بکش.‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌رفت‌و‌دید‌همینطور‌است.‌آن‌شخص‌تا‌دید‌که

حضرت‌علیه‌السلام‌به‌قصد‌جان‌او‌آمده‌حضرت‌را‌متوجه‌ساخت‌که‌من‌177آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌مردی‌نیستم‌که‌بتوانم‌با‌زن‌تماس‌بگیرم.‌سپس‌این‌آیه‌نازل‌شد.‌و‌ممکن‌است‌خبر‌آورنده‌در‌این‌شأن‌نزول‌عائشه‌باشد‌که‌آیه‌می‌خواهد‌فسق‌او‌را‌ثابت‌کند.

این‌شأن‌نزول‌در‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌وجود‌دارد.‌از‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌سؤال‌می‌کنند‌ما‌طور‌دیگر‌شنیده‌ایم.‌حضرت‌می‌فرماید

‌هر‌دو‌درست‌است.‌آن‌تنزیلش‌بود‌و‌این‌تأویلش‌است.‌در‌تبیان‌شأن‌نزول‌دومی‌نیست‌ولی‌در‌مجمع‌البیان‌وجود‌دارد.‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌اللهمی‌خواسته‌تبیان‌را‌تکمیل‌کند،‌و‌فقط‌به‌مطالب‌تبیان‌اکتفا‌نکرده‌است.‌و‌از‌نظر‌معنا‌هم‌مرحوم‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌در‌تبیان‌می‌فرماید‌بعضی‌گفته‌اند‌به‌این‌آیه‌برای‌حجیت‌خبر‌واحد‌می‌شود‌تمسک‌کرد.‌ولی‌این‌صحیح

‌نیست.‌چون‌نمی‌توانیم‌به‌مفهوم‌تمسک‌کنیم‌مفهوم‌حجت‌نیست.‌و‌نیز‌اگر‌صدر

Page 160: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌آیه‌می‌فرماید‌خبر‌عادل‌حجت‌است،‌ذیل‌آیه‌که‌بعنوان‌تعلیل‌است‌می‌فرماید‌به‌این‌خبر‌عمل‌نکنید‌چون‌مطمئن‌نیست.‌چون‌خبر‌غیر‌مطمئن‌عادل‌هم‌باشد‌حجت‌نیست.‌ترتیب‌اثر‌دادن‌به‌هر‌خبری‌که‌آینده‌پشیمانی‌در‌آن‌محتمل‌باشدصحیح‌نیست.‌یعنی‌ذیل‌آیه‌بین‌عادل‌و‌فاسق‌در‌این‌جهت‌فرقی‌نمی‌گذارد.

‌پس‌اولا‌تمسک‌به‌مفهوم‌درست‌نیست‌و‌ثانیا‌اگر‌هم‌مفهوم‌حجت‌باشد‌صدر‌وذیل‌آیه‌با‌هم‌تعارض‌دارند‌و‌تساقط‌می‌کنند.

‌مجمع‌البیان‌این‌تعارض‌و‌تساقط‌را‌نمی‌فرماید‌بلکه‌می‌فرماید‌خبر‌عادل‌حجت‌نیست.‌و‌هر‌کس‌بگوید‌حجت‌است‌می‌خواهد‌به‌مفهوم‌تمسک‌کند‌و‌مفهوم

حجت‌نیست.‌و‌ذیل‌آیه‌می‌فرماید‌خبر‌غیر‌مطمئن‌حجت‌نیست.‌در‌اصول‌فقه‌خوانده‌ایم‌که‌در‌این‌قبیل‌موارد‌تعارض‌نیست‌و‌نمی‌شود‌گفت

‌صدر‌آیه‌یک‌چیز‌می‌گوید‌و‌ذیل‌آیه‌)تعلیل(‌چیز‌دیگر‌می‌گوید‌چون‌تعلیل‌بر‌معللمقدم‌است.

‌پس‌معلوم‌می‌شود‌که‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌علاوه‌بر‌اینکه‌چیزهایی‌را‌بر‌تبیان‌زیاد‌و‌اضافه‌کرده‌است،‌تصحیح‌هم‌نموده‌است.‌و‌در‌تصحیحش‌نفرموده‌که‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌اینطور‌می‌فرماید‌و‌حرفش‌باطل‌است.‌بلکه‌بدون

اشاره‌به‌فرمایش‌مرحوم‌178آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله،‌نظر‌صحیح‌را‌بیان‌می‌کند.‌از‌جهت‌کمی‌و‌زیادی‌مطلب:‌وقتی‌به‌مجمع‌البیان‌و‌تبیان‌مراجعه‌می‌کنیم،

‌می‌بینیم‌در‌تبیان‌قرائت‌مطرح‌شده‌ولی‌در‌مجمع‌البیان‌علاوه‌بر‌اینکه‌قرائت‌را‌آورده‌است،‌حجت‌آن‌را‌هم‌بیان‌می‌کند.‌همچنین‌چه‌کسی‌چگونه‌قرائت‌کرده‌است،‌در‌مجمع‌البیان‌هست‌ولی‌در‌تبیان‌نیست‌در‌تبیان‌خود‌قرائت‌را‌آورده

است‌ولی‌نام‌شخص‌قاری‌را‌نیاورده‌است.‌از‌حیث‌قلت‌و‌کثرت‌مطلب‌هم‌می‌توان‌چند‌آیه‌در‌نظر‌گرفت‌که‌حجم‌مطالب

در‌مجمع‌البیان‌و‌تبیان‌چقدر‌است.‌که‌معمولا‌مطالب‌مجمع‌بیشتر‌است.‌از‌نظر‌مطالب‌نحوی‌هم‌نظر‌اصلاحی‌و‌هم‌نظر‌تکمیلی‌دارد.‌اگر‌قبول‌کنیم‌که‌دقیقا‌توجه‌به‌ریزه‌کاریهای‌تبیان‌دارد،‌پس‌هر‌جا‌در‌مجمع‌البیان‌کم‌و‌زیاد‌کرده‌باید‌بگوییم‌جنبه‌تصحیحی‌دارد.‌در‌تبیان‌در‌آیه‌لا‌ترفعوا‌أصواتکم‌...‌أن‌تحبط‌أعمالکم‌لامی‌را‌در‌تقدیر‌گرفته‌که‌لام‌عاقبت‌است.‌اما‌در‌مجمع‌این‌مطلب

نیست.‌او‌غفلت‌نکرده‌است،‌بلکه‌گویا‌نظر‌تصحیحی‌داشته‌است.‌از‌نظر‌سبک‌تفسیر،‌تفاوتی‌بین‌مجمع‌و‌تبیان‌نیست.‌مثل‌استاد‌و‌شاگردی‌که‌از‌حیث‌بحث،‌سبک‌همدیگر‌را‌می‌پسندند‌اما‌گاهی‌در‌مطلب‌جزئی‌با‌هم‌تفاوت

Page 161: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌دارد.‌گاهی‌مطلبی‌را‌یکی‌دیده‌و‌دیگری‌ندیده،‌یا‌یکی‌می‌گوید‌درست‌است‌و‌دیگری‌آن‌را‌درست‌نمی‌داند.‌پس‌به‌طور‌قطع‌می‌توان‌گفت‌سبک‌تغییر‌نکرده

است‌و‌فقط‌دومی‌به‌نظر‌خود‌نقاط‌ضعف‌اولی‌را‌برطرف‌کرده‌است.‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی‌هم‌با‌مجمع‌معاصر‌بوده‌و‌از‌حیث‌سبک‌مثل‌هم‌می‌باشد.

‌‌تفاسیری‌که‌یک‌بعدی‌نبوده‌)مثل‌کشاف(‌بلکه‌جامع‌بوده‌است،‌7و‌‌6و‌5در‌قر‌‌همه‌یک‌سبک‌داشته‌اند.‌ممکن‌است‌مطالب‌قدری‌کم‌و‌زیاد‌شده‌باشد.‌اما‌سبک

یکی‌است.‌راجع‌به‌مجمع‌البیان‌کتابی‌داریم‌به‌نام‌»طبرسی‌و‌مجمع‌البیان«‌تألیف‌مرحوم‌دکتر‌حسین‌کریمان.‌که‌از‌جهات‌مختلف‌راجع‌به‌مجمع‌بحث‌کرده‌است،‌کتاب

مفیدی‌است.‌و‌مطالب‌فراوانی‌دارد.‌179آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌ایشان‌می‌گوید‌که‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌در‌مجمع‌البیان‌وجود‌دارد‌و‌نمونه‌هایی‌را‌هم‌آورده‌است‌البته‌با‌کار‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌قابل‌مقایسه‌نیست.‌مثالی‌می‌زنیم‌کسی‌که‌اهل‌حدیث‌است‌و‌کتب‌مختلفی‌در‌این‌رابطه‌دیده‌است‌اگر

‌حدیثی‌بشنود،‌ممکن‌است‌چند‌حدیث‌مناسب‌آن‌به‌ذهنش‌بیاید.‌اما‌شاید‌مناسب‌‌حدیث‌بیشتر‌به7-‌8آن‌حدیث‌صد‌تا‌باشد‌ولی‌حافظه‌او‌یاری‌نکرده‌باشد‌و‌

ذهنش‌نیاید.‌سابقین‌هم‌که‌می‌گفتند‌روش‌ما‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است،‌این‌روش‌را‌در‌حد‌ذهن‌و‌حافظه‌خود‌مطرح‌می‌کردند.‌چون‌نه‌به‌طور‌کامل‌بر‌قرآن‌تسلط‌داشتند‌و‌نه‌وسایل‌و‌اسباب‌مانند‌امروز‌در‌اختیارشان‌بود.‌اما‌مثل‌علامه‌طباطبایی‌هم‌تسلطش‌بر‌قرآن‌زیاد‌بوده‌و‌هم‌وسایل‌و‌اسباب‌در‌اختیارش‌بوده‌است.‌مثل

‌کشف‌الآیات،‌کشف‌المطالب،‌تفاسیر‌موضوعی.‌اینها‌باعث‌می‌شود‌خیلی‌بیشتر‌از‌مطالبی‌که‌مربوط‌و‌شبیه‌به‌آیه‌مورد‌بحثش‌باشد‌و‌در‌قرآن‌وجود‌داشته‌باشد

برای‌تفسیر‌آن‌آیه‌استخدام‌کند.‌اصل‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌چیزی‌نیست‌که‌بگوییم‌دیگران‌از‌آن‌غافل‌بوده‌اند‌ولی‌آن‌طور‌تسلط‌و‌ابزار‌کار‌در‌اختیارشان‌نبوده‌است.‌اگر‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌در‌تفسیر‌آیه‌فقط‌می‌خواست‌به‌آیاتی‌بسنده‌کند‌که‌لفظ‌آن‌آیه‌یا‌شبیه‌آن‌را‌داشته‌باشد،‌کارش‌کامل‌نبود.‌تسلط‌او‌بر‌قرآن‌خیلی‌کمکش‌کرده

‌است.‌یعنی‌آنقدر‌قرآن‌خوانده‌و‌در‌آن‌تأمل‌کرده‌و‌با‌محتوای‌قرآن‌آشنا‌شده‌که‌از‌آیاتی‌برای‌تفسیر‌آیه‌ای‌استفاده‌می‌کند‌که‌نه‌لفظش‌عین‌آن‌آیه‌است‌و‌نه

مرادف‌و‌شبیه‌لفظی‌آن‌آیه‌است.‌تفسیر‌قرآن‌به‌حدیث‌هم‌همینطور‌است.‌یعنی‌در‌سابق‌کامل‌نبوده‌است‌و‌نمی‌توان‌گفت‌به‌تمام‌احادیث‌نظر‌داشته‌اند‌چون‌کتب‌حدیثی‌بطور‌کامل‌در

Page 162: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اختیارشان‌نبوده‌است.‌اما‌الآن‌می‌توان‌مدعی‌شد‌که‌گروهی‌تمام‌روایات‌را«1بررسی‌و‌فیش‌برداری‌کرده‌و‌در‌تفسیر‌قرآن‌به‌تمام‌روایات‌نظر‌دارند.‌»

__________________________________________________‌(.‌یادآوری:‌ترجمه‌فارسی‌دوره‌مجمع‌البیان‌به‌قلم‌چند‌نفر‌از‌علما‌و‌فضلا‌در1)

بیست‌و‌چند‌جلد‌چاپ‌شده‌است.‌180آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

حقائق‌التأویل‌

حقائق‌التأویل‌تفسیر‌»حقائق‌التأویل«‌تألیف‌مرحوم‌سید‌رضی‌صاحب‌نهج‌البلاغه‌است.‌این

‌تفسیر‌که‌گفته‌شده‌حدود‌ده‌جلد‌بوده‌است‌فقط‌جلد‌پنجم‌آن‌که‌حدود‌چهارصدصفحه‌است‌در‌اختیار‌می‌باشد‌و‌بقیه‌آن‌ظاهرا‌از‌بین‌رفته‌است.

‌(‌و‌قبل460سؤال:‌سید‌رضی‌رحمه‌الله‌قبل‌از‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌)متوفی‌‌‌ق(‌بوده‌است.‌چون‌سید‌رضی‌رحمه548از‌شیخ‌طبرسی‌رحمه‌الله‌)متوفی‌

‌‌ق‌است.‌پس‌چرا‌این‌دو‌بزرگوار‌از‌آن‌تفسیر‌یاد‌نکرده‌اند.‌در406الله‌متوفی‌‌حالیکه‌سید‌رضی‌رحمه‌الله‌برادر‌سید‌مرتضی‌رحمه‌الله‌و‌او‌استاد‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌است‌آیا‌می‌شود‌از‌این‌تفسیر‌خبر‌نداشته‌باشند‌و‌بخصوص‌با‌توجه‌به

اینکه‌تفسیری‌بسیار‌مفصل‌است‌پس‌چطور‌مورد‌توجه‌قرار‌نگرفته‌است.پاسخ:‌احتمال‌دارد‌آن‌را‌ندیده‌باشند.‌یعنی‌نسخه‌آن‌در‌اختیارشان‌نبوده‌باشد.‌پاسخ‌دیگر:‌تفسیر‌حقائق‌با‌اینکه‌تفسیر‌مفصلی‌است‌اما‌تفسیر‌همه‌قرآن

نیست.‌آیاتی‌را‌انتخاب‌و‌تفسیر‌می‌کند.‌مثلا‌سوره‌آل‌عمرانش‌که‌موجود‌است‌می‌بینیم

هر‌آیه‌ای‌را‌که‌به‌نظرش‌مهم‌بوده،‌آن‌را‌تفسیر‌کرده‌است.‌در‌هر‌حال‌اینکه‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌می‌گوید‌کسی‌را‌ندیدم‌که‌تفسیر‌تمام‌قرآن‌را‌نوشته‌باشد‌و‌جامع‌اطراف‌باشد‌با‌وجود‌حقائق‌التأویل‌سازگار‌نیست.‌گرچه‌حقائق‌التأویل‌تفسیر‌کامل‌قرآن‌نیست‌اما‌تفسیر‌مفصلی‌است‌و‌می‌تواند

یکی‌از‌بهترین‌مدارک‌تفسیرهای‌بعدی‌باشد.

Page 163: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌اینکه‌گفته‌شده‌در‌قدیم‌تفسیر‌موضوعی‌نداشتیم،‌شاید‌بتوانیم‌بگوییم‌»حقائق‌التأویل«‌تفسیر‌موضوعی‌است.‌چون‌گاهی‌مطلبی‌را‌بیش‌از‌حد‌تفسیر‌یک‌آیهدنبال‌کرده‌است‌مثل‌بحث‌محکم‌و‌متشابه.‌که‌اگر‌با‌مجمع‌و‌تبیان‌قیاس‌کنیم

‌181آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌می‌بینیم‌بسیار‌مفصل‌تر‌مطرح‌کرده‌است.

‌ولی‌متأسفانه‌تمام‌این‌کتاب‌پیدا‌نشده‌است‌و‌اگر‌نسخه‌های‌آن‌در‌کتابخانه‌های‌سنی‌ها‌هم‌موجود‌بود‌حتما‌ظاهر‌می‌شد.‌چون‌سنی‌ها‌هم‌به‌سید‌رضی‌رحمه‌الله‌خیلی‌توجه‌و‌علاقه‌دارند.‌به‌خاطر‌ادیب‌بودنش.‌»المجازات‌النبویه«‌ایشان

‌که‌کمیاب‌بود،‌و‌مرحوم‌سید‌حسن‌صدر‌رحمه‌الله‌آن‌را‌در‌کتابخانه‌اش‌در‌‌سال‌پیش‌چاپ‌مغلوطی‌شده‌بود.‌مصری‌ها‌یا‌دیگران‌دو70کاظمین‌داشت‌و‌

‌سه‌بار‌آن‌را‌چاپ‌کردند.‌و‌نیز‌»مجازات‌القرآن«‌او‌هم‌که‌نایاب‌بود.‌سید‌محمد‌مشکوة،‌نسخه‌خوبی‌از‌آن‌پیدا‌کرد‌و‌عین‌همن‌خطی‌را‌به‌صورت‌افست‌تکثیر

‌نمود.‌سپس‌این‌نسخه‌دست‌آنها‌افتاد‌در‌بغداد‌و‌یا‌جای‌دیگر‌چاپ‌شد.‌این‌تفسیر‌ایشان‌را‌هم‌اگر‌پیدا‌می‌کردند‌حتما‌چاپ‌می‌کردند.‌ولی‌تا‌الآن‌پیدا‌نشده‌است.‌خیلی‌از‌کسانی‌که‌کتاب‌شناس‌هستند‌و‌سابقه‌حوزوی‌دارند‌و‌می‌دانند‌چه‌کتابهایی‌ارزش‌حوزوی‌دارد‌به‌خیلی‌از‌کتابخانه‌های‌دنیا‌رفته‌اند،‌پیدا‌نکرده‌اند.‌اما‌از‌طرفی‌کتابخانه‌های‌شخصی‌فهرست‌نشده‌زیاد‌است‌لذا‌امید‌است‌در‌آینده‌پیدا‌شود‌)مثل‌مدینة‌العلم‌صدوق‌رحمه‌الله‌که‌خامس‌کتب‌اربعه‌ما‌است‌و

تاکنون‌نسخه‌از‌آن‌پیدا‌نشده‌است(.‌به‌هر‌حال‌این‌تفسیر‌مرحوم‌سید‌رضی‌رحمه‌الله‌خیلی‌مهم‌و‌برای‌شیعه‌بسیار

‌‌جلد‌می‌تواند‌آبرویی‌برای‌10در‌‌5و‌4ارزنده‌است‌)تفسیری‌مربوط‌به‌قرن‌‌شیعه‌باشد(‌و‌همینطور‌مدینة‌العلم‌صدوق‌رحمه‌الله‌که‌احتمال‌می‌رود‌مانند

اصول‌و‌فروع‌کافی‌باشد.‌کتاب‌»من‌لا‌یحضره‌الفقیه«‌و‌»تهذیب«‌و‌»استبصار«‌شامل‌احادیث‌فقهی

‌هستند.‌اما‌اصول‌و‌فروع‌کافی‌هم‌فقه‌است‌هم‌معارف.‌مدینة‌العلم‌هم‌احتمالدارد‌چنین‌باشد.

پس‌خیلی‌می‌تواند‌ارزنده‌باشد.‌و‌باید‌افرادی‌متخصص‌به‌تمام‌نقاط‌دنیا‌بروند‌و‌دنبال‌این‌کتاب‌ها‌بگردند.‌مدینة‌العلم‌تا‌سده‌هفتم‌بوده‌است‌و‌از‌آن‌نقل‌کرده‌اند.‌ابن‌طاووس‌که‌در‌قرن‌هفتم

است‌از‌آن،‌حدیث‌نقل‌کرده‌است.‌182آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 164: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

تفسیر‌روح‌الجنان‌و‌روج‌الجنان‌

اشاره

تفسیر‌روح‌الجنان‌و‌روج‌الجنان‌تألیف‌ابو‌الفتوح‌رازی‌)ابو‌الفتوح‌حسین‌بن‌علی‌بن‌محمد‌بن‌احمد‌بن‌حسین‌بن

«.1احمد‌بن‌ابراهیم‌بن‌فضل‌بن‌شجاع‌بن‌هاشم‌...‌بن‌نافع‌بن‌بدیل‌خزاعی(‌»‌علی‌بن‌محمد‌پدر‌مؤلف‌از‌فضلاء‌بود‌محمد‌بن‌احمد‌)ابو‌سعید‌محمد‌نیشابوری(

‌«‌به‌عنوان‌یک‌عالم‌معرفی‌شده‌است.2جد‌او‌در‌کتاب‌فهرست‌منتجب‌الدین‌»‌جد‌دومش‌احمد‌بن‌حسین،‌از‌تلامذه‌سید‌رضی‌رحمه‌الله‌و‌مرتضی‌رحمه‌الله‌و‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌می‌باشد‌پس‌پدرش‌و‌جد‌اولش‌و‌جد‌دومش‌که‌معرفیشده‌اند‌از‌علماء‌و‌فضلاء‌بوده‌اند،‌و‌بقیه‌اجدادش‌مطرح‌نشدند‌تا‌برسد‌به‌نافع‌»

«‌و‌نافع‌بن‌بدیل‌از‌اصحاب‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بوده‌است.3‌راجع‌به‌تاریخ‌تولد‌و‌وفات‌او‌مدرکی‌در‌دست‌نیست.‌محمد‌خان‌قزوینی‌که

‌مقدمه‌ای‌بر‌چاپ‌اول‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌نوشته‌است،‌با‌قرائنی‌می‌گوید‌که‌وی‌ازعلماء‌قرن‌ششم‌بوده‌است.

‌و‌نسخه‌ای‌از‌جلد‌شانزدهم‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌در‌دست‌هست‌که‌تحریر‌آن‌سال‌‌نوشته‌شده‌533است.‌و‌نسخه‌دیگر‌از‌جلد‌یازدهم‌که‌از‌روی‌نسخه‌مورخ‌556

.557است‌و‌نسخه‌ای‌از‌جلد‌آخر‌مورخ‌__________________________________________________

‌(.‌نافع‌بن‌بدیل‌از‌اصحاب‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بود.‌ابو‌الفتوح‌در‌چند1)‌جای‌تفسیر‌نام‌او‌را‌می‌برد‌و‌می‌گوید‌از‌پدران‌ما‌بود.‌از‌جمله‌در‌سوره‌آل

‌‌وی‌از‌قبیله‌بنی‌خزاع‌بود‌و‌از‌حجاز‌به‌ایران‌25و‌سوره‌فتح‌آیه‌164عمران‌آیه‌و‌نیشابور‌و‌سبزوار‌هجرت‌کردند.

‌‌ق(460(.‌این‌کتاب‌متمم‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌رحمه‌الله‌است.‌)وفات‌شیخ‌2)‌‌است.‌دانشمندانی‌که‌در‌طول‌این‌چند600وفات‌صاحب‌این‌کتاب‌بعد‌از‌سال‌

سال‌تألیفاتی‌داشته‌اند‌را‌یاد‌کرده‌است.‌بحار‌و‌نیز‌جداگانه‌چاپ‌شده‌است.102این‌فهرست‌در‌جلد‌

(.‌بین‌هاشم‌و‌نافع‌افراد‌دیگری‌هست‌که‌آورده‌نشده‌است.3)‌183آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 165: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

پس‌معلوم‌می‌شود‌تألیف‌کتاب‌قبل‌از‌این‌تاریخ‌ها‌بوده‌است.‌‌به‌یکی‌از‌علما‌اجازه‌روایت‌داده‌است.‌پس‌در‌این552و‌ابو‌الفتوح‌در‌تاریخ‌سال‌زنده‌بوده‌است.

‌ابتدا‌در‌حجاز‌بوده‌و‌بعد‌به‌خراسان‌و‌نیشابور‌آمده‌و‌اواخر‌را‌در‌ری‌گذراند‌از‌این‌رو‌گفته‌می‌شود‌)ابو‌الفتوح‌رازی‌نیشابوری(.‌صاحب‌کتاب‌»تاریخ‌اصفهان«

که‌معاصر‌او‌بود‌می‌گوید‌من‌در‌ری‌بودم‌که‌ایشان‌از‌دنیا‌رفتند.قبرشان‌در‌ری‌در‌کنار‌حرم‌حضرت‌عبد‌العظیم‌حسنی‌علیه‌السلام‌است.

‌صاحب‌کتاب‌»نزهة‌القلوب«‌)که‌از‌قرن‌هشتم‌است(‌در‌کتاب‌خود-‌که‌یک‌کتاب‌جغرافیایی‌است‌و‌نام‌شهرها‌و‌بخش‌ها‌را‌به‌ترتیب‌حروف‌الفبا‌یاد‌می‌کند‌و

‌توضیحاتی‌می‌دهد-‌به‌شهر‌ری‌که‌رسیده،‌گفته‌است‌یکی‌از‌افرادی‌که‌در‌اینشهر‌مدفون‌هستند‌ابو‌الفتوح‌رازی‌است.

‌سه‌کتاب‌دیگر‌هم‌به‌او‌نسبت‌داده‌شده‌است.‌»رساله‌یوحنا«،‌»رساله‌حسنیه«،»شرح‌شهاب‌الأخبار«.

‌رساله‌یوحنا‌حاوی‌یک‌مناظره‌است‌برای‌اثبات‌مذهب‌حق.‌در‌این‌کتاب‌اینطور‌طرح‌شده‌است‌که‌یوحنا‌نامی،‌نصرانی‌بوده‌و‌دنبال‌این‌بوده‌که‌مسلمانان‌چه‌می‌گویند‌و‌چند‌فرقه‌هستند‌در‌نهایت‌به‌این‌نتیجه‌می‌رسد‌که‌شیعه‌بر‌حق‌است

و‌مسلمان‌و‌شیعه‌می‌شود.این‌رساله‌عربی‌است.

‌رساله‌حسنیه:‌حسنیه‌نام‌کنیزی‌بوده‌در‌زمان‌هارون‌الرشید‌که‌با‌علماء‌مباحثه‌وحقانیت‌شیعه‌را‌اثبا‌می‌کند.این‌رساله‌فارسی‌است.

‌شرح‌شهاب‌الأخبار:‌شهاب‌الأخبار‌تألیف‌قاضی‌خزاعی‌)از‌علماء‌سنی‌سده‌‌خبر‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است.‌افراد‌زیادی‌شرح900پنجم(‌که‌حاوی‌

کرده‌اند.‌از‌جمله‌ابو‌الفتوح‌رازی.‌184آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

البته‌تألیف‌مهم‌او،‌کتاب‌تفسیرش‌می‌باشد.‌این‌تفسیر‌علاوه‌بر‌اینکه‌از‌حیث‌تفسیری‌مثل‌»مجمع‌البیان«‌و‌»تبیان«‌ارزنده‌است،‌از‌حیث‌ادبیات‌فارسی‌هم‌خیلی‌مورد‌توجه‌است.‌و‌از‌منابع‌و‌مصادر

‌ادبیات‌فارسی‌بشمار‌می‌آید.‌تمام‌اهل‌ادب‌فارسی‌قبول‌دارند‌که‌این‌تفسیر‌از‌متون‌قابل‌ملاحظه‌و‌اعتماد‌است.‌تمام‌مطالب‌تفاسیر‌مشابه‌خود‌را‌دارد‌با‌این

Page 166: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ویژگی‌که‌به‌زبان‌فارسی‌است،‌و‌این‌امتیاز‌بزرگی‌است‌و‌از‌این‌حیث‌بسیارارزش‌دارد.

در‌اینجا‌مقداری‌از‌مقدمه‌این‌تفسیر‌را‌می‌آوریم:‌سپاس‌خدای‌را‌که‌بردارنده‌این‌ایوان‌است‌و‌گسترنده‌این‌شادروان،‌و‌آراینده‌آن

به‌آفتاب‌و‌ماه‌و‌ستارگان‌...‌و‌دارنده‌این‌پیغمبران‌و‌امامان‌است.‌و‌درود‌بر‌رسول‌او‌که‌سید‌پیغمبران‌و‌ختم‌مرسلان‌است‌و‌...‌اما‌بعد‌بدانکه

‌قدیم‌جل‌جلاله‌از‌غایت‌کرم‌او‌بر‌بندگان‌و‌حسن‌نظر‌او‌به‌خلقان‌در‌هر‌وقتی‌و‌حینی‌و‌عصری‌ایشان‌را‌فرو‌نگذاشته‌از‌انواع‌الطاف.‌و‌از‌جمله‌الطاف‌یکی‌بعث

‌رسل‌است‌و‌یکی‌انزال‌کتب‌...‌و‌کتاب‌ما‌را‌بهترین‌کتابها‌کرد‌و‌آن‌را‌به‌فصیح‌ترین‌و‌شریف‌ترین‌و‌فراخ‌ترین‌لغتها‌فرو‌فرستاد‌و‌آن‌لغت‌عرب‌است‌آنگه

آن‌را‌مجمع‌علوم‌کرد‌...‌پس‌چاره‌نباشد‌آن‌را‌که‌تعاطی‌این‌علوم‌کند‌و‌خواهد‌که‌در‌تفسیر‌تصنیفی‌کند‌از‌آنکه‌از‌همه‌علوم‌که‌این‌کتاب‌عزیز‌متضمن‌آن‌است‌آن‌را‌و‌مشتمل‌است‌بر‌ان‌با‌بهره‌باشد‌خصوصا‌علم‌ادب‌و‌اطلاع‌بر‌ترکیبات‌کلام‌عرب‌و‌علومی‌که‌منسوب‌باشد‌به‌علم‌ادب‌از‌لغت‌و‌نحو‌و‌تصریف‌و‌علم‌نظر‌و‌بلاغت‌و‌صنعت‌شعر‌چه‌مدار‌این‌لغت‌بر‌این‌علوم‌است.‌و‌نیز‌که‌باید‌تا‌متقن‌بود‌علم‌اصول‌را‌تا‌اقوالی‌که‌قادح‌بود‌در‌اصول‌بشناسد‌و‌اجتناب‌کند‌و‌تأویل‌آیات‌متشابه‌بر‌وفق‌اصول‌کند‌چنانکه‌ادله‌عقل‌اقتضای‌آن‌کند‌و‌مطابق‌بود‌آیات‌محکم‌را،‌و‌باید‌تا‌فقیه‌باشد‌تا‌آیاتی‌که‌متضمن‌احکام‌شرعی‌باشد‌معانی‌و‌وجه‌استدلال‌آن‌بر

مذهب‌صحیح‌بداند،‌و‌این‌185آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌معنی‌تمام‌نشود‌تا‌عالم‌نباشد‌به‌اصول‌فقه‌که‌بناء‌فقه‌بر‌آن‌است‌و‌ادله‌فقه‌مستخرج‌از‌او‌بود،‌و‌نیز‌چاره‌ای‌نباشد‌از‌طرفی‌اخبار‌که‌لایق‌باشد‌به‌آیه‌و

‌معنی‌او،‌و‌آیاتی‌که‌وارد‌باشد‌بر‌سببی،‌سبب‌نزول‌آن‌بیاید‌گفتن‌و‌قصه‌ای‌که‌متعلق‌باشد‌به‌آیه‌بباید‌گفتن‌به‌مقدار‌آنکه‌به‌معنی‌گزارش‌آیه‌باشد.‌پس‌چنانکه‌بینی‌مصنف‌این‌جنس‌را‌چاره‌ای‌نیست‌از‌این‌جمله‌علوم‌چه‌اگر‌از‌بهری‌از‌این‌علوم‌بی‌بهره‌باشد‌چون‌به‌آن‌علم‌رسید‌یا‌مهمل‌فرو‌گذارد‌یا‌خبط‌کند‌در‌چیزی‌که‌ناگفتن‌او‌به‌باشد،‌و‌کشف‌عوار‌خود‌کند‌و‌هتک‌ستر‌نماید‌و‌آن‌چون‌حجتی

باشد‌بر‌جهل‌او‌به‌آن‌نوع.‌پس‌چون‌جماعتی‌از‌دوستان‌و‌بزرگان‌از‌اماثل‌و‌اهل‌علم‌و‌تدین‌اقتراح‌کردند‌که‌در‌این‌باب‌جمعی‌باید‌کردن،‌چه‌اصحاب‌ما‌را‌تفسیری‌نیست‌مشتمل‌بر‌این‌انواع‌واجب‌دیدم‌اجابت‌کردن‌ایشان‌و‌وعده‌دادن‌به‌دو‌تفسیر‌یکی‌به‌پارسی‌و‌دیگری‌به‌تازی‌جز‌که‌پارسی‌مقدم‌شد‌بر‌تازی‌برای‌اینکه‌طالبان‌این‌بیشتر

Page 167: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بودند‌و‌فایده‌هر‌کسی‌به‌دو‌عامتر‌بود.‌و‌این‌کتاب‌ان‌شاء‌الله‌از‌میانه‌اطناب‌واختصار‌بود،‌اطنابی‌که‌ممل‌و‌اختصاری‌که‌مخل‌نباشد‌...

‌از‌این‌مقدمه‌بخوبی‌بر‌می‌آید‌که‌عالم‌پخته‌و‌جا‌افتاده‌ای‌بوده،‌ظاهرا‌تفسیر‌تبیان‌و‌مجمع‌البیان‌را‌ندیده‌و‌نداشته‌است‌ولی‌مدارک‌آن‌را‌داشته‌است.‌یعنی‌مدارک‌تفسیر‌تبیان‌و‌مجمع‌البیان‌و‌تفسیر‌ابو‌الفتح‌رازی‌یکی‌بوده‌و‌به‌همین

‌‌درصد‌مطالب‌این‌سه‌کتاب‌یکی‌است.‌ظاهرا‌ابو‌الفتح80-‌70علت‌هم‌شاید‌‌تفسیر‌تبیان‌را‌نداشته‌است‌و‌با‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌هم‌تقریبا‌در‌یک‌زمان‌تألیف

شده‌است.‌و‌این‌که‌فرمود‌دو‌تفسیر‌عربی‌و‌فارسی‌دارم؛‌لازم‌است‌بدانیم‌که‌نسخه‌تفسیر

عربی‌او‌را‌هنوز‌ندیده‌اند.‌حاج‌آقا‌بزرگ‌تهرانی‌می‌فرماید‌کسی‌به‌من‌گفت‌که‌تفسیر‌عربی‌او‌هم‌هست.‌به‌او‌نامه‌نوشتم‌که‌کجاست؟‌او‌گفت‌می‌گویند‌در‌هند‌است‌ولی‌ما‌تحقیق‌کردیم

و‌ندیدیم.‌186آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

آیا‌ابو‌الفتوح‌رازی‌از‌کشاف‌استفاده‌کرده‌است؟

آیا‌ابو‌الفتوح‌رازی‌از‌کشاف‌استفاده‌کرده‌است؟‌یکی‌دو‌جا‌در‌تفسرش‌از‌زمخشری‌نام‌می‌برد‌و‌شعری‌از‌او‌نقل‌می‌کند‌برای‌شاهد‌مثال.‌اما‌اینکه‌کشاف‌را‌دیده‌و‌از‌آن‌استفاده‌کرده‌باشد،‌دلیلی‌نداریم.‌مطالب‌را‌هم‌که‌با‌یکدیگر‌مقایسه‌می‌کنیم‌به‌ذهن‌نمی‌آید‌که‌از‌آن‌استفاده‌کرده‌باشد،‌البته‌بررسی‌بیشتری‌لازم‌است.‌بله‌حدیث‌معروف‌که:‌»من‌مات

‌علی‌حب‌آل‌محمد‌مات‌شهیدا«‌که‌در‌کشاف‌است.‌و‌کتابهای‌بعدی‌از‌کشاف‌و‌خود‌کشاف‌از‌تفسیر‌ثعلبی‌گرفته‌است.‌در‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌هم‌هست‌و‌شاید‌از

کشاف‌گرفته‌باشد.‌سبک‌تفسیر،‌مانند‌تبیان‌است.‌پراکندگی‌آنجا،‌اینجا‌هم‌هست‌و‌مطالب،‌مانند

مجمع‌البیان‌جدا‌از‌هم‌نیست.این‌تفسیر‌چند‌بار‌چاپ‌شده‌است.‌‌جلد‌بزرگ‌چاپ‌شده‌و‌چون‌به‌جنبه‌ادبی5یک‌بار‌در‌زمان‌رضا‌خان‌پهلوی‌در‌

فارسی‌آن‌اهمیت‌می‌دادند،‌دانشمندان‌بزرگی‌در‌تصحیحش‌دخالت‌داشتند.

Page 168: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌کتابخانه‌آیة‌الله‌نجفی‌مرعشی‌این‌چاپ‌را‌افست‌کرده‌و‌در‌کتابخانه‌ها‌موجوداست.

‌چاپ‌دوم:‌چاپ‌ده‌جلدی‌است.‌که‌مرحوم‌آقا‌میرزا‌مهدی‌الهی‌قمشه‌ای‌رحمه‌الله‌)استاد‌آقای‌جوادی‌آملی‌و‌آقای‌حسن‌زاده‌آملی(‌آن‌را‌تصحیح‌کرده‌است.‌و

گاهگاهی‌هم‌مطلبی‌در‌پاورقی‌آورده‌است.‌‌جلدی‌است‌که‌علامه‌شعرانی‌رحمه‌الله‌استاد‌آقای‌حسن12چاپ‌سوم:‌چاپ‌

‌زاده‌آملی‌و‌آقای‌جوادی‌آملی‌آن‌را‌تصحیح‌نموده‌و‌پاورقی‌های‌فراوانی‌دارد.)چاپ‌اسلامیه‌تهران(.

‌چاپ‌چهارم:‌که‌در‌مشهد‌انجام‌شده.‌آستان‌قدس‌رضوی،‌مرکز‌پژوهشی‌فرهنگی‌مهمی‌دارد‌که‌کارهای‌علمی‌مختلف‌انجام‌می‌دهد‌یکی‌از‌کارهایشان‌هم

«1چاپ‌و‌تصحیح‌این‌تفسیر‌است‌در‌بیست‌جلد.‌»__________________________________________________

(.‌مؤلف‌هم‌کتاب‌را‌بیست‌جلد‌قرار‌داده‌است.1)‌187آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌چاپ‌اسلامیه‌از‌جهتی‌بهتر‌است‌چون‌پاورقی‌های‌ارزنده‌ای‌دارد.‌و‌چاپ‌مشهد‌هم‌از‌جهتی‌بهتر‌است‌چون‌نسخه‌های‌متعددی‌داشته‌اند‌و‌دقیقا‌تصحیح‌کرده‌اند.

اما‌مرحوم‌شعرانی‌رحمه‌الله‌دو‌سه‌نسخه‌بیشتر‌در‌دست‌نداشته‌است.‌مرحوم‌آقای‌شعرانی‌رحمه‌الله‌سه‌دوره‌تفسیر‌تصحیح‌کرده‌اند:‌تفسیر‌مجمع

‌البیان-‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی-‌تفسیر‌منهج‌الصادقین.‌در‌بخشی‌از‌این‌کار،‌آقایحسن‌زاده‌آملی‌در‌خدمتشان‌بودند‌و‌با‌هم‌کار‌می‌کردند.

‌آقای‌شعرانی‌رحمه‌الله‌در‌کار‌سومش‌به‌این‌فکر‌افتاده‌است‌که‌در‌طول‌مطالعه‌و‌تصحیح‌و‌مقابله،‌یادداشهایی‌به‌ترتیب‌حروف‌الفبا‌بردارد.‌یعنی‌به‌هر‌موضوعی‌که‌رسیده،‌از‌آن‌یادداشت‌برداشته‌و‌چند‌سطر‌درباره‌اش‌توضیح‌و‌از

ابو‌الفتوح‌آدرس‌داده‌است.‌)مثل‌قاموس‌قرآن-‌مفردات‌راغب(‌این‌یادداشت‌ها‌بسیار‌مشکل‌گشا‌می‌باشد.‌به‌نام‌»نثر‌طوبی‌فی‌لغات‌القرآن«‌چاپ‌شده‌است‌البته‌ایشان‌موفق‌نشدند‌که‌آن‌را‌به‌آخر‌برسانند‌فقط‌تا‌حرف

‌‌ابو‌الفتوح‌است.‌و‌جداگانه‌هم12»سین«‌تنظیم‌شده‌است.‌و‌ملحق‌به‌جلد‌‌چاپ‌شده‌است.‌که‌بخشی‌از‌بعد‌از‌حرف‌سین‌را‌هم‌دارد‌و‌بقیه‌از‌شخص

‌دیگری‌است.‌و‌معلوم‌نیست‌کدام‌قسمت‌از‌آقای‌شعرانی‌و‌کدام‌از‌آن‌شخص‌است.‌آن‌شخص‌دیگر،‌کتابی‌به‌نام‌»لغات‌القرآن«‌داشته،‌و‌قسمتی‌از‌کتب‌او

‌را‌برای‌تکمیل‌حرف‌سین‌به‌بعد‌به‌نثر‌طوبی‌ضمیمه‌کردند.‌این‌چاپ‌جداگانه‌بعداز‌درگذشت‌آقای‌شعرانی‌انجام‌شد.

Page 169: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌چاپ‌اول‌را‌مطمئن‌هستیم‌که‌همه‌مطالبش‌از‌خود‌آقای‌شعرانی‌است‌زیرا‌درزمان‌خودش‌چاپ‌شد.

‌یکی‌از‌خصوصیات‌این‌تفسیر‌این‌است‌که‌به‌نقل‌مطالبی‌که‌در‌کتب‌عرفا‌و‌...دیده‌می‌شود،‌گرایش‌دارد.‌که‌این‌موارد‌اصلا‌در‌مجمع‌و‌تبیان‌دیده‌نمی‌شود.‌آقای‌شعرانی‌اینجا‌و‌جاهای‌دیگر‌می‌گوید‌که:‌قصه‌ها‌و‌مطالبی‌که‌در‌خیلی‌از‌کتب‌ارزنده‌نقل‌شده‌است،‌وقتی‌درباره‌آنها‌تحقیق‌کنیم‌ممکن‌است‌به‌این

‌نتیجه‌برسیم‌که‌یا‌مجعول‌است‌و‌یا‌مشکوک‌و‌غیر‌قابل‌اثبات.‌این‌سؤال‌پیشمی‌آید‌که‌این‌عالم

‌188آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌بزرگوار‌چرا‌این‌مطالب‌را‌نقل‌کرده‌است‌آیا‌این‌مطالب‌اعتبار‌کتابش‌را‌پایین

نمی‌آورد؟‌هر‌کتابی‌که‌مطالب‌سست‌نقل‌کرده‌باشد،‌در‌ذهن‌انسان‌ابتدا‌می‌آید‌که‌چون‌مؤلف‌هر‌چیزی‌را‌نقل‌کرده‌و‌درصدد‌نقل‌فقط‌مطالب‌معتبر‌نبوده‌به‌حرفهایش

اعتباری‌نیست.‌آقای‌شعرانی‌در‌این‌باره‌پاسخ‌قابل‌قبولی‌دارند:‌می‌گویند‌در‌کتابهای‌ما‌گاهی‌مطالبی‌برای‌استناد‌و‌مدرک‌نقل‌می‌شود.‌که‌علماء‌ما‌هیچگاه‌در‌این‌سنخ‌مطالب‌نه‌سادگی‌کردند‌و‌نه‌سهل‌انگاری.‌بلکه‌محکم‌کاری‌نمودند.‌اما‌گاهی

‌مطالبی‌را‌برای‌پند‌و‌اندرز‌نقل‌می‌کنند.‌در‌این‌موردها‌راست‌و‌دروغ‌بودن‌برخی‌خصوصیات‌مؤثر‌نیست.‌چون‌هدف‌موعظه‌است‌اصل‌مطلب‌مهم‌است‌که‌مثلا‌شخص‌هنگام‌مرگش‌فلان‌حرف‌آموزنده‌را‌زده‌اما‌مهم‌نیست‌که‌گوینده‌اش‌شیخ‌انصاری‌رحمه‌الله‌باشد‌یا‌مثلا‌سید‌بحر‌العلوم.‌بحث‌کلامی‌یا‌فقهی‌یا

تاریخی‌نیست‌که‌دقت‌بخواهد.‌در‌این‌باره‌باز‌هم‌سخن‌خواهیم‌گفت.‌البته‌تفاسیر‌فارسی‌سنی‌هم‌چنین‌رنگی‌دارد‌و‌گفته‌می‌شود‌ابو‌الفتوح‌رحمه‌الله‌هم‌تحت‌تأثیر‌آنها‌قرار‌گرفته‌است.‌و‌این‌قبیل‌داستانها‌را‌در‌تفسیر‌خود

آورده‌است.حال‌ببینیم‌ابو‌الفتوح‌در‌نوشتن‌تفسیرش‌چقدر‌با‌روایات‌سروکار‌داشته‌است.‌کل‌روایاتی‌که‌در‌این‌تفسیر‌مطرح‌است‌استخراج‌شده‌و‌عدد‌بسیار‌زیادی

نیست.‌معلوم‌است‌که‌عالم‌شیعی‌در‌تفسیر‌قرآن‌حتما‌باید‌به‌روایات‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌مراجعه‌کند.‌اما‌مراجعه‌ایشان‌به‌روایات‌مثل‌مجمع‌و‌تبیان‌خیلی‌کم

‌است‌یعنی‌آنطور‌که‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌و‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌در‌تفسیر

Page 170: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌به‌روایات‌تمسک‌کردند‌آنها‌تمسک‌نداشته‌اند.‌البته‌ممکن‌است‌بگوییم‌تفاسیرروایی‌را‌در‌اختیار‌نداشته‌اند.

دکتر‌عسکر‌حقوقی‌کتابی‌پیرامون‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی‌نوشته‌در‌سه‌جلد.جلد‌اول‌مشتمل‌بر‌این‌فصول‌است:

-‌شرح‌حال‌ابو‌الفتوح.1‌189آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌مختصات‌نسخه‌های‌خطی.2-‌سبک‌و‌خصوصیات‌دستوری‌و‌لغوی‌و‌املایی‌تفسیر.3-‌مباحث‌تاریخی‌تفسیر.4-‌جنبه‌های‌کلامی-‌فقهی‌...‌و‌بعضی‌فهرستها‌را‌دارد.5

‌در‌جلد‌دوم:‌احادیث‌این‌تفسیر‌را‌استخراج‌و‌شماره‌بندی‌کرده‌است.‌کل‌این‌جلد‌‌صفحه‌آن‌اختصاص‌به‌روایات‌نبوی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌440صفحه‌است‌که‌490

‌،‌از‌ائمه‌علیهم‌2017تا‌شماره‌‌1821روایت‌می‌باشد.‌و‌از‌1820آله‌دارد‌که‌‌‌روایت‌از‌ائمه‌علیهم‌السلام‌در200السلام‌است.‌یعنی‌در‌این‌بیست‌جلد،‌حدود‌

‌تفسیر‌وجود‌دارد.‌روایات‌نبوی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌معمولا‌همان‌هایی‌است‌که‌در‌تفاسیر‌سنی‌ها‌وجود‌دارد‌و‌دست‌ایشان‌بود‌و‌نقل‌کرده‌است.‌و‌این‌نشان

می‌دهد‌که‌چقدر‌کم‌به‌روایات‌ائمه‌علیهم‌السلام‌مراجعه‌کرده‌اند.‌جلد‌سوم‌آن‌قصص‌است.‌قصص‌قرآن‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌را‌جمع‌کرده‌است.‌جلد

‌‌سال‌پیش‌است.‌دنباله‌قصص،‌فهرست‌برخی‌لغات‌را‌هم‌آورده20سوم‌چاپ‌است.

‌و‌اما‌درباره‌قصه‌های‌پندآموزی‌که‌گفتیم‌در‌این‌تفسیر‌وجود‌دارد‌و‌ممکن‌استصحیح‌نباشد،‌ابتدا‌عبارت‌علامه‌شعرانی‌می‌آوریم:

‌»شیخ‌ابو‌الفتوح‌از‌اخبار‌و‌آثار‌و‌سخنان‌مشایخ‌صوفیه‌و‌اشعار‌و‌کلمات‌قصار‌بزرگان‌بسیار‌آورده‌و‌در‌قصص‌انبیاء‌گذشته‌از‌عرائس‌ثعلبی‌زیاد‌نقل‌کرده

‌است‌و‌چون‌اخبار‌ضعیف‌در‌عرائس‌بسیار‌است‌و‌اعتماد‌بر‌آن‌نیست،‌خواننده‌تفسیر‌را‌شگفت‌آید‌که‌مردی‌عالم‌مانند‌مؤلف‌که‌اعتماد‌بر‌روایات‌غیر‌ائمه‌معصومین‌علیهم‌السلام‌را‌مطلقا‌جایز‌نمی‌داند‌حتی‌اگر‌از‌صحاح‌سته‌باشد.چگونه‌از‌کتاب‌ضعیف‌اهل‌سنت،‌نقل‌روایت‌از‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌می‌کند.

اما‌از‌چند‌جهت‌باید‌او‌را‌مصیب‌شمرد:

Page 171: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌غالب‌وقایع‌به‌وجه‌مختلف‌روایت‌می‌شود‌و‌خواننده‌می‌داند‌که‌چون‌قضیه‌را1‌چند‌گونه‌روایت‌کنند‌خصوصیات‌هیچ‌یک‌را‌اعتبار‌نباشد‌و‌مراد‌نقل‌قدر‌مشترک

است.‌190آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌قدر‌مشترک‌بین‌آن‌نقل‌های‌مختلف‌مورد‌اعتبار‌است‌و‌خصوصیاتش‌قطعینیست.

‌-‌قصص‌و‌حکایات‌انبیاء‌گذشته‌منشأ‌حکمی‌از‌احکام‌شرعی‌نیست‌و‌از‌آن2‌حلال‌و‌حرام‌استفاده‌نمی‌شود‌و‌ناقل‌برای‌صرف‌شنیدن،‌آن‌را‌نقل‌می‌کند‌نه

برای‌اعتقاد‌به‌صحت‌آن.‌-‌حکایات‌و‌قصص‌هر‌چند‌ضعیف‌و‌بلکه‌کاذب‌باشد،‌چون‌متضمن‌پند‌و‌عبرت3

‌بود‌نقل‌آن‌جائز‌است‌و‌از‌حکایات‌کلیه‌و‌دمنه‌و‌مرزبان‌نامه‌که‌برای‌تعلم‌و‌ادب‌آورده‌اند‌پست‌تر‌نیست.‌)این‌داستانها‌برای‌پند‌گرفتن‌است‌نه‌استناد(.‌و‌خواننده

باید‌بداند‌آنچه‌ضمن‌تفسیر‌قرآن‌آوردند‌مانند‌خود‌قرآن‌معتبر‌نیست.‌«:‌»فصل‌در‌اخلاص‌از‌کلام‌علماء‌و‌مشایخ«‌در‌ذیل‌آیه:‌لنا‌أعمالنا‌و1یک‌نمونه‌»

‌لکم‌أعمالکم‌و‌نحن‌له‌مخلصون‌)آقای‌شعرانی‌در‌پاورقی‌می‌گوید:‌مؤلف‌از‌نقل‌کلام‌مشایخ‌صوفیه‌احتراز‌نمی‌جست‌چون‌بسیاری‌از‌آنها‌متشرع‌و‌شیعی‌بودند‌و‌سخنان‌عالی‌گفتند‌و‌تنفر‌از‌آن‌صوفی‌رواست‌که‌از‌حدود‌شرع‌پای‌فراتر‌نهد‌و‌به‌اصول‌آن‌مقید‌نباشد(.‌»ابو‌الحسن‌برشنجی‌گفت:‌اخلاص‌آن‌بود‌که‌لا‌یکتبهالملکان‌و‌لا‌یفسده‌الشیطان‌و‌لا‌یطلع‌علیه‌الإنسان‌و‌لا‌یعلمه‌غیر‌الرحمن«.‌)نگارنده‌گوید‌معنی‌اخلاص‌را‌از‌این‌شخص‌و‌مانند‌او‌نقل‌کرده‌است.‌با‌اینکه‌اخلاص‌از‌تعبیرات‌دینی‌است‌و‌در‌آیات‌و‌روایات‌آمده‌و‌مأخذ‌و‌منشأ‌خیلی

‌بحث‌ها‌است‌و‌نباید‌معنی‌آن‌را‌از‌چنین‌اشخاصی‌نقل‌کنند.‌این‌چیزها‌را‌باید‌از‌امام‌صادق‌و‌امام‌باقر‌علیهما‌السلام‌نقل‌کنند.‌به‌خصوص‌که‌آنها‌در‌این‌وادی

سخن‌زیاد‌دارند(.‌»دیگری‌گفت:‌اخلاص‌آن‌بود‌که‌آنچه‌کنی‌نبینی.‌و‌گفته‌اند:‌ما‌یراد‌به‌الحق‌و‌یقصد‌به‌الصدق‌و‌قیل‌هو‌ما‌لا‌یشوبه‌الآفات‌و‌لا‌یتبعه‌رخص‌التأویلات.‌حذیفه

‌مرعشی‌گفت:‌اخلاص‌آن‌بود‌که‌بنده‌را‌سر‌و‌علانیه‌راست‌بود.‌ابو‌علی‌مکفوفگفت:

__________________________________________________.345،‌ص‌1(.‌ج‌1)

‌191آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 172: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

اخلاص‌آن‌بود‌که‌حسنات‌را‌چنان‌پوشیده‌کند‌که‌سیئات‌را‌...«.‌‌آورده‌است:‌»عبد‌الله‌بن‌مبارک374،‌ص‌1در‌ذیل‌آیه‌فاذکرونی‌أذکرکم:‌در‌ج‌

‌گفت‌سالی‌از‌سالها‌به‌حج‌خانه‌خدا‌می‌شدم‌در‌راه‌مرا‌قطع‌افتاد‌و‌از‌قافله‌بازماندم‌بر‌توکل‌شتر‌میراندم‌کودکی‌را‌دیدم‌مراهق‌از‌کناره‌بیابان‌برآمد‌تنها

‌جامه‌مختصر‌پوشیده‌نه‌زادی‌نه‌راحله‌ای‌نه‌انیسی‌تا‌به‌من‌رسید‌گفتم‌این‌جوان‌با‌خویشتن‌زینهار‌خورده‌ای‌)یعنی‌دست‌از‌جان‌خود‌شسته‌ای(‌که‌چنین‌آمده‌ای

‌در‌بادیه‌و‌یا‌چون‌من‌منقطع‌شده‌ای؟‌گفت‌منقطع‌نشده‌ام‌خود‌آمده‌ام،‌گفتم‌زاد‌و‌راحله‌و‌طعام‌و‌شرابت‌کجاست؟‌اشارت‌به‌سوی‌آسمان‌کرد،‌خواستم‌تا‌او‌را‌امتحان‌کنم‌گفتم‌مرا‌باری‌تشنه‌است‌شربتی‌آب‌سرد‌ده‌من‌این‌را‌بگفتم‌او

‌دست‌در‌هوا‌کرد‌قدحی‌آب‌بگرفت‌از‌هوا‌مشعشعا‌بالثلج‌یعنی‌برف‌در‌او‌افکنده‌بجنبانید‌و‌پیش‌من‌داشت‌من‌عجب‌بماندم‌گفتم:‌»ما‌هذا«‌این‌پایه‌از‌کجا‌یافتی

گفت‌أذکره‌فی‌الخلوات‌یذکرنی‌فی‌الفوات«.عطار‌نیشابوری‌هم‌در‌»تذکرة‌الاولیاء«‌از‌این‌قصه‌ها‌فراوان‌دارد.

‌‌قصه‌دو‌فرشته‌را‌نقل‌کرده‌که‌به‌خداوند‌اعتراض‌کردند‌چرا274،‌ص‌1در‌ج‌‌انسان‌را‌آنطور‌آفرید‌و‌ما‌را‌اینطور‌و‌چرا‌باید‌بر‌او‌سجده‌کنیم.‌خداوند‌متعال‌هم‌فرمود‌اگر‌چیزهایی‌که‌در‌انسان‌است‌در‌شما‌باشد‌شما‌هم‌نمی‌توانید

خودتان‌را‌حفظ‌کنید.‌شهوت‌را‌در‌این‌دو‌فرشته‌قرار‌داد‌و‌وقتی‌مثل‌انسان‌شدند‌و‌دارای‌شهوت،مسأله‌شراب‌و‌زن‌و‌...‌پیش‌آمد‌و‌آلوده‌شدند‌دنباله‌داستان‌چنین‌است:

‌»آخر‌روز‌بود‌که‌چهار‌معصیت‌از‌ایشان‌در‌وجود‌آمد،‌سدی‌و‌مکی‌گفتند‌نماز‌شام‌خواستند‌به‌آسمان‌شوند‌نتوانستند‌و‌نام‌خدای‌فراموش‌کرده‌بودند‌و‌قوت‌نداشتند‌بدانستند‌که‌این‌از‌شومی‌معصیت‌ایشان‌است‌به‌نزدیک‌ادریس‌پیامبر‌آمدند‌و‌گفتند‌ای‌بنده‌صالح‌ما‌آن‌عبادت‌که‌آن‌از‌آن‌تو‌دیدیم‌که‌به‌آسمان

‌می‌آوردند‌از‌آن‌کسی‌دیگر‌ندیدیم‌دانیم‌که‌تو‌را‌نزدیک‌خدای‌تعالی‌منزلتی‌عظیم‌باشد‌ما‌را‌از‌خدای‌تعالی‌در‌خواه‌ادریس‌گفت‌بار‌خدایا‌که‌احوال‌ایشان‌بر‌تو

پوشیده‌نیست.‌حق‌192آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌تعالی‌گفت‌من‌ایشان‌را‌لا‌محال‌عذاب‌خواهم‌کرد‌و‌لیکن‌ایشان‌را‌مخیر‌کن‌تاعذاب‌دنیا‌می‌خواهند‌یا‌عذاب‌آخرت‌ایشان‌عذاب‌دنیا‌اختیار‌کردند‌...«.

‌مرحوم‌آقای‌شعرانی‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌»این‌حکایات‌ضعیف‌است‌و‌نسبت‌معصیت‌به‌فرشته‌جایز‌نیست.‌و‌آمدن‌ملائکه‌به‌زمین‌و‌شهوت‌رانی‌کردن‌و‌امثال‌آن‌مشتمل‌بر‌پند‌و‌عبرت‌نیست.‌مؤلف‌برای‌اینکه‌تفسیرش‌از‌قول

مفسران‌خالی‌نباشد‌آوردها‌ست.‌و‌الله‌العالم«.

Page 173: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پس‌به‌این‌نتیجه‌می‌رسیم‌که‌آنجا‌که‌مطالب‌تفسیری‌و‌صرف‌و‌نحوی‌بیان‌شده‌معتبر‌است‌ولی‌در‌بخشی‌از‌نقلیات‌باید‌بدانیم‌که‌معتبر‌نیست‌یعنی‌قابل‌استناد

نیست.‌:‌»موسی‌در‌مناجات‌با‌خدا‌گفت‌از‌اسرار‌حکمت‌چیزی‌به‌من404،‌ص‌1در‌ج‌

‌نمای‌گفت‌از‌این‌کوه‌فرو‌شوی‌بر‌راه‌دهی‌است‌به‌آنجا‌در‌شو‌و‌در‌آنجا‌چهار‌در‌سرای‌بینی‌برابر‌ایشان‌را‌موسی‌علیه‌السلام‌از‌آنجا‌فرود‌آمد‌و‌چون‌به‌در‌آن‌ده‌رسید‌در‌رفت‌و‌آن‌سرای‌ها‌دید‌برابر‌یکدیگر،‌به‌در‌سرائی‌فراز‌شد‌و‌در‌بزد‌و‌گفت‌ای‌مردمان‌این‌سرای‌شما‌چه‌مردمانید‌و‌کار‌و‌پیشه‌شما‌چیست‌و‌حاجت‌شما‌به‌خدای‌چیست؟‌ایشان‌گفتند‌ما‌مردمان‌دهقانیم‌و‌کار‌ما‌کشت‌و‌برزگری‌است‌و‌حاجت‌ما‌به‌خدای‌باران‌است‌اگر‌امسال‌باران‌آید‌ما‌غنی

‌می‌شویم‌که‌تخم‌بسیار‌کاشته‌ایم،‌از‌آنجا‌برفت‌به‌در‌سرای‌دیگر‌شد‌گفتند‌ما‌مردمانیم‌پیشه‌ما‌گلینه‌کردن‌است‌و‌سفال‌بسیار‌بکرده‌ایم‌اگر‌امسال‌آفتاب‌بسیار‌باشد‌و‌باران‌کم‌بود‌ما‌مستغنی‌شویم،‌به‌دری‌دیگر‌رفت‌و‌گفت‌چه

‌مردمانی‌شما؟‌گفتند‌ما‌مردمانیم‌که‌دخلها‌خرد‌کرده‌ایم‌و‌بر‌خرمن‌نهاده‌اگر‌امسال‌باد‌بسیار‌باشد‌ما‌غله‌ها‌پاک‌کنیم‌و‌ما‌را‌خیرهای‌تمام‌باشد،‌به‌دری‌دیگر‌آمد‌و‌گفت‌چه‌مردمانی‌شما؟‌گفتند‌ما‌خداوند‌رزان‌و‌درختستانیم‌و‌درختان‌ما‌میوه‌بسیار‌دارد‌اگر‌امسال‌باد‌کم‌بود‌ما‌غنی‌می‌شویم‌موسی‌علیه‌السلام‌از

‌آنجا‌برگشت‌متعجب‌گفت‌بار‌خدایا‌یکی‌باران‌می‌خواهد‌و‌یکی‌آفتاب‌می‌خواهد‌ویکی‌باد‌می‌خواهد‌و‌یکی‌هوای‌ساکن‌می‌خواهد‌و‌حاجات‌و‌مرادات‌ایشان‌مختلف

‌193آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌و‌بر‌احوال‌ایشان‌تو‌مطلعی‌هر‌یک‌را‌بر‌وفق‌مصلحت‌خود‌خشنود‌کنی‌و‌روزی

«.1برسانی«‌»‌:‌»در‌حکایات‌صالحین‌می‌گوید‌که‌مردی‌بود‌نام‌او‌عیسی‌بن281،‌ص‌1در‌ج‌

‌زاذان‌مجلس‌وعظ‌داشتی‌و‌عجوزه‌ای‌بود‌نام‌او‌مسکینة‌الطفاویه‌مجلس‌او‌رها‌نکردی‌یک‌دو‌نوبت‌بگذشت‌که‌حاضر‌نمی‌آمد‌واعظ‌گفت‌آن‌عجوزه‌کجا‌است

‌گفتند‌بیمار‌است‌چون‌فرود‌آمد‌گفت‌برویم‌او‌را‌عیادت‌کنیم،‌برفت‌و‌جماعتی‌با‌او،‌چون‌به‌بالین‌او‌درآمد‌او‌را‌در‌حال‌خود‌یافت‌یعنی‌حال‌نزع،‌بر‌بالین‌او

‌ساعتی‌بنشست‌و‌می‌گریست،‌او‌را‌دید‌که‌لب‌می‌جنبانید‌و‌چیزی‌می‌گفت‌گوش‌به‌نزدیک‌لب‌او‌برد،‌او‌می‌گفت:‌کار‌کردیم‌بسر‌آمد‌رنج‌بردیم‌ببر‌آمد‌دوست

‌جستیم‌خبر‌آمد.‌واعظ‌گفت‌عجوزه‌آگاه‌است‌و‌می‌داند‌تا‌کجا‌می‌رود،‌آنگه‌دمی‌چند‌برآورد‌و‌جان‌بداد،‌عیسی‌بن‌زاذان‌به‌او‌قیام‌کرد‌و‌او‌را‌دفن‌کرد،‌چون‌شب‌در‌آمد‌و‌بخفت‌او‌را‌در‌خواب‌دید‌که‌می‌آمد‌تاج‌کرامت‌بر‌سر‌نهاده‌و‌حله‌های‌بهشت‌پوشیده،‌گفت‌ای‌مسکینه‌این‌تویی‌گفت‌بلی‌و‌لکن‌نگر‌تا‌مرا

‌دیگر‌مسکینه‌نخوانی‌که‌ذهبت‌المسکنة‌و‌جاءت‌المملکة.‌مسکنه‌و‌درویشی‌رفتو‌پادشاهی‌و‌مملکت‌آمد.

Page 174: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________(1.)

هر‌که‌نقش‌خویش‌می‌بیند‌در‌آب‌برزگر‌باران‌و‌گازر‌آفتاباین‌قبیل‌داستانها‌است‌که‌اگر‌واقعیت‌هم‌نداشته‌باشد‌آموزندگی‌لازم‌را‌دارد.

‌194آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌گازر

تفسیر‌گازر‌تألیف‌ابو‌المحاسن‌جرجانی.‌تفسیری‌است‌فارسی‌و‌در‌ده‌جلد‌چاپ‌شده‌است.‌نام‌دیگرش:‌جلاء‌الأذهان‌و‌جلاء‌الأحزان.‌مصحح‌این‌کتاب‌می‌گوید:‌در‌روایت

است:‌القرآن‌جلاء‌للقلب‌و‌نام‌این‌تفسیر‌از‌این‌روایت‌گرفته‌شده.‌و‌جمله‌دوم:‌)جلاء‌الأحزان(‌هم‌شاید‌از‌روایت‌گرفته‌شده‌باشد.‌یعنی‌حزن‌را‌دور‌می‌کند‌و

دل‌را‌مصفی‌می‌نماید.‌و‌اما‌اینکه‌چرا‌به‌آن‌تفسر‌گازر‌می‌گویند.‌معلوم‌نیست‌در‌هیچ‌جای‌کتاب‌به‌آن‌اشاره‌نشده‌است.‌نسخه‌های‌خطی‌به‌نام‌تفسیر‌گازر‌یا‌تفسیر‌جرجانی‌یا‌جلاء

‌الأذهان‌...‌بود‌نسخه‌ها‌را‌که‌تطبیق‌کردند‌معلوم‌شد‌یکی‌است‌برخی‌از‌فهرست‌نویس‌ها،‌استدلال‌مفصلی‌کرده‌بود‌که‌اینها‌دو‌تا‌هستند‌چون‌نسخه‌تفسیر‌گازر‌را‌از‌آخر‌قرآن‌و‌نسخه‌تفسیر‌جلاء‌الأذهان‌را‌از‌ابتداء‌قرآن‌دیده‌بود‌و‌مقداری‌هم‌در‌سبک‌با‌هم‌فرق‌داشته‌اند‌و‌گمان‌کرده‌بود‌که‌اینها،‌دو‌تفسیر‌است.‌ولی‌بعد‌که‌نسخه‌های‌دیگر‌فراهم‌شد‌معلوم‌شد‌که‌یک‌تفسیر‌است‌که‌به‌نام‌های

متعدد‌خوانده‌می‌شود.‌مؤلف:‌ابو‌المحاسن‌الحسن‌بن‌الحسن‌جرجانی‌است.‌حسین‌در‌تمام‌نسخه‌ها

وجود‌دارد.‌اما‌در‌اسم‌پدرش‌گویا‌نسخه‌ها‌با‌هم‌تفاوت‌دارد.‌مصحح‌این‌کتاب‌مرحوم‌محدث‌ارموی‌هم‌که‌خیلی‌فرد‌دقیقی‌است‌تفسیر‌را‌تا

‌آخر‌خوانده‌و‌تصحیح‌نموده‌و‌پاورقی‌زده‌ولی‌از‌خصوصیات‌مؤلف‌چیزی‌بهدست‌نیاورده‌است.

تنها‌تألیفی‌که‌از‌او‌در‌دست‌است‌همین‌تفسیر‌است‌که‌از‌مآخذ‌تفسیر‌منهج‌195آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 175: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌الصادقین‌ملا‌فتح‌الله‌کاشانی‌و‌تفسیر‌»لوامع‌التنزیل«‌تألیف‌یکی‌از‌علماء‌هند‌ودو‌سه‌کتاب‌دیگر‌بوده‌است.

‌در‌ریاض‌العلماء‌آمده‌است:‌»الشیخ‌ابو‌المحاسن‌الحسین‌بن‌الحسن‌الجرجانی‌فاضل‌عالم‌متکلم‌محدث‌مفسر‌کان‌من‌مشاهیر‌الإمامیة،‌و‌من‌مؤلفاته‌کتاب

‌جلاء‌الأذهان‌فی‌تفسیر‌القرآن‌و‌هو‌تفسیر‌حسن‌الفوائد‌کبیر‌لکنه‌بالفارسیة‌و‌قد‌أدرج‌فیه‌أخبار‌الأئمة‌علیهم‌السلام‌و‌روایات‌الإمامیة‌رأیت‌نسخة‌منه‌باسترآباد،‌و‌اخری‌بتبریز‌و‌اخری‌برشت‌و‌اخری‌بآمل‌و‌لم‌اعلم‌عصره‌و‌لا‌یبعد‌کونه‌بعینه

تفسیر‌گازر«.‌اعیان‌الشیعه‌هم‌همین‌عبارت‌را‌نقل‌کرده‌است‌بنابراین‌نام‌خودش‌و‌پدرش‌و‌اینکه‌از‌چه‌دوره‌ای‌است‌معلوم‌است‌ولی‌تاریخ‌تولد‌و‌وفات‌و‌اینکه‌آیا‌تألیفات

دیگر‌داشته‌معلوم‌نیست.‌‌است.‌نسخه‌های‌متعددی‌از‌این‌تفسیر‌را‌دیده11کتاب‌»ریاض‌العلماء«‌از‌قرن‌

و‌از‌روی‌نسخه‌ها‌او‌را‌معرفی‌کرده‌است.‌حاج‌آقا‌بزرگ‌در‌الذریعه‌می‌فرماید:‌جلاء‌الأذهان‌و‌جلاء‌الأحزان‌فی‌تفسیر‌القرآن

‌فارسی‌مأخوذ‌من‌الأحادیث‌المرویة‌عن‌العترة‌الهادیة‌للشیخ‌ابو‌المحاسن‌الحسین‌بن‌الحسن‌جرجانی‌ترجمه‌کذلک‌صاحب‌الریاض‌...‌اقول:‌و‌أنا‌رأیت

‌مجلدا‌من‌أول‌القرآن‌إلی‌آخر‌المائدة‌و‌مجلدا‌من‌سورة‌إبراهیم‌إلی‌آخر‌سورةالمؤمنین‌مکتوبا‌علیه:‌المجلد‌الثالث‌من‌جلاء‌الأذهان‌و‌انه‌المعروف‌بتفسیر‌گازر.‌در‌فهرست‌کتابهای‌خطی‌مدرسه‌شهید‌مطهری‌رحمه‌الله،‌آمده‌است:‌مؤلف‌این‌تفسیر‌چنانچه‌در‌ابتداء‌آن‌تصریح‌کرده‌ابو‌المحاسن‌الحسین‌بن‌الحسن‌جرجانی‌است.‌با‌تفحص‌زیاد‌در‌کتب‌سیر‌و‌رجال‌ایشان‌را‌نشناختیم‌و‌نتوانستیم‌بدانیم‌در

‌‌ه‌ق‌است‌و‌معلوم‌است‌که‌شیعه‌بوده‌10و‌9چه‌قرنی‌بوده‌ولی‌ظاهرا‌از‌قرن‌و‌بنا‌گذاشته‌تفسیرش‌را‌با‌توجه‌به‌اخبار‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌بنویسد.

‌و‌چون‌ملا‌فتح‌الله‌کاشانی‌که‌در‌»منهج«‌از‌این‌تفسیر‌یاد‌کرده‌متوفی‌پیش‌از‌‌است‌و‌ابو‌الفتوح‌رازی‌که‌مأخذ‌این‌تفسیر‌می‌باشد‌از‌قرن‌ششم1000سال‌

است‌باید‌196آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌‌می‌باشد.‌اینکه‌احتمال‌10یا‌‌9یا‌‌8یا‌7بگوییم‌تاریخ‌تألیف‌این‌تفسیر‌قرن‌‌‌باشد‌شاید‌بخاطر‌این‌باشد‌که‌در‌طول‌کتاب‌دیده‌10و‌9داده‌اند‌که‌از‌قرن‌‌‌چیزی‌نقل‌کرده‌است‌وگرنه‌باید‌بگوییم‌پس‌از‌ابو‌الفتوح‌8و‌7باشند‌که‌از‌قرن‌

‌رازی‌و‌قبل‌از‌منهج‌الصادقین‌است.‌چون‌این‌تفسیر‌از‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌گرفتهشده‌است،‌و‌منهج‌الصادقین‌هم‌از‌این‌تفسیر‌استفاده‌کرده‌است.

Page 176: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مطلب‌دیگر‌اینکه‌مصحح‌این‌تفسیر،‌مرحوم‌میر‌جلال‌الدین‌حسینی‌محدث‌ارموی‌)اهل‌ارومیه(‌و‌استاد‌دانشگاه،‌مرد‌بسیار‌موفقی‌بوده.‌از‌جوانی،‌خدا‌به‌او‌توفیق‌داد‌که‌به‌کار‌تصحیح‌و‌چاپ‌کتب‌دینی‌بپردازد.‌و‌به‌خاطر‌علاقه‌به‌اهل

‌‌جلد70بیت،‌کارهایش‌را‌در‌این‌زمینه‌و‌برای‌ترویج‌مذهب‌تشیع‌انجام‌می‌داد‌و‌‌کتاب‌تصحیح‌و‌چاپ‌کرده‌است.‌با‌تصحیحات‌و‌تعلیقات‌و‌پاورقی‌هایی‌که‌پیش

‌تمام‌افاضل‌مورد‌قبول‌است.‌مطالب‌را‌با‌امانت‌نقل‌می‌کند‌و‌آنجا‌که‌باید‌چیزی‌را‌دنبال‌کند‌تتبع‌زیاد‌می‌نماید.‌از‌جمله‌کتابهایی‌که‌تصحیح‌کرده‌تفسیر‌جلاء‌الأذهان،‌در‌ده‌جلد‌و‌تفسیر‌لاهیجی‌در‌چهار‌جلد‌و‌محاسن‌برقی‌در‌دو‌جلد‌و

‌کتاب‌نقص‌از‌قرن‌ششم‌با‌تعلیقات‌خیلی‌مفصل‌در‌سه‌جلد.‌کتاب‌اخیر‌در‌پاسخبه‌کتابی‌است‌که‌علیه‌شیعه‌نوشته‌شده‌بود.

در‌چاپ‌اخیر‌این‌کتاب‌فهرست‌کتبی‌که‌تصحیح‌نموده،‌آورده‌شده‌است.‌‌سال‌روی‌آن30-‌40تألیفی‌دارد‌به‌نام‌»شرح‌دعای‌ندبه«‌خودش‌می‌گوید‌که‌

‌کار‌کردم.‌پس‌باید‌کتابی‌ضخیم‌و‌پرمحتوا‌باشد.‌ولی‌متأسفانه‌چاپ‌نشده‌است.‌مقصود‌اینکه‌با‌این‌خصوصیات‌که‌داشته‌باید‌سخنانش‌را‌در‌مورد‌این‌تفسیر

معتبر‌بدانیم.‌یکی‌اینکه‌گفته‌این‌تفسیر‌خلاصه‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی‌است.‌همانطور‌که‌تبیان‌و‌مجمع‌البیان‌و‌منهج‌الصادقین‌خلاصه‌دارد،‌این‌تفسیر‌گازر‌هم‌خلاصه‌ابو‌الفتوح‌است.‌در‌پاورقی‌ها‌موارد‌زیادی‌را‌با‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌تطبیق‌داده‌و‌تذکر‌داده‌و

تصحیح‌نموده‌است.‌سبک‌آن‌هم‌مانند‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌است.‌ولی‌اینکه‌ایشان‌اسمی‌از‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌در‌تفسیر‌خودش‌نیاورده‌شگفت‌آور

است‌197آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌که‌چطور‌کسی‌کتابی‌بنویسد‌و‌بیشتر‌مطالبش‌را‌از‌کتابی‌دیگر‌گرفته‌باشد‌واسمی‌از‌آن‌نبرد.

مقداری‌از‌مقدمه‌این‌تفسیر‌را‌که‌از‌خود‌جرجانی‌است‌می‌آوریم:‌»اما‌بعد‌مؤلف‌کتاب‌چنین‌گوید‌چون‌یکی‌از‌این‌دو‌متمسک،‌کتاب‌خدای‌و

‌گذاشته‌مصطفی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است‌و‌عوام‌از‌فایده‌این‌کتاب‌بی‌نصیب‌انداز‌آن‌که‌علم‌تأویل‌و‌تفسیر‌آن‌کسی‌داند‌که‌سالهای‌دراز‌در‌دریای‌علوم

‌غوطه‌خورده‌باشد‌و‌به‌غوص‌فکر،‌جواهر‌بیان‌و‌نکات‌قرآن‌به‌دست‌آورده‌باشد.‌نه‌از‌هر‌دریایی‌بلکه‌از‌دریای‌»أنا‌مدینة‌العلم‌و‌علی‌بابها«‌و‌تفاسیر‌اصحاب‌آنچه‌عربی‌است‌عوام‌را‌از‌آن‌بهره‌ای‌نیست‌و‌آنچه‌به‌زبان‌فارسی‌است‌بعضی‌که‌اختصار‌دارد‌از‌فائده‌عاری‌و‌آنچه‌مطول‌است‌در‌آن‌اعراب‌و‌لغت‌و‌اشتقاق‌و‌قرائت‌و‌اختلاف‌مفسران‌از‌بس‌که‌آورده‌اند‌عوام‌در‌مطالعه‌آن‌سرگشته‌و

Page 177: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌حیران‌و‌از‌فائده‌آن‌بی‌نصیب‌می‌شوند‌چون‌بر‌این‌جمله‌یافتم‌از‌بخشنده‌انس‌و‌جان‌مدد‌خواستم‌و‌به‌توفیق‌او‌این‌کتاب‌در‌تفسیر‌تألیف‌و‌نام‌آن‌را‌»جلاء

‌الأذهان‌و‌جلاء‌الأحزان‌فی‌تفسیر‌القرآن«‌نهادم‌و‌در‌او‌جمع‌کردم‌از‌تأویل‌آیات‌و‌تفسیر‌مشکلات‌آنچه‌بزرگان‌دین‌و‌پیشوایان‌اهل‌یقین‌بر‌محک‌عقل‌زده‌اند‌و‌از

‌قعر‌بحر‌»و‌الراسخون‌فی‌العلم«‌یافته‌اند‌و‌سبب‌نزول‌آیات‌آنچه‌معتمدان‌روایت‌کردند‌و‌سیاق‌آیات‌و‌ظاهر‌آن‌را‌بر‌آن‌دلیل‌است‌اختیار‌کردم،‌و‌از‌بهر‌هر‌آیتی‌اخبار‌و‌احادیث‌و‌مناقب‌و‌فضایل‌اهل‌بیت‌آنچه‌لایق‌بود‌نوشتم‌تا‌چشم

بینندگان‌را‌نور‌بود‌و‌دل‌عاشقان‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌را‌سرور.و‌الحمد‌لله‌رب‌العالمین«.

‌این‌سخن‌که‌بگوییم‌این‌تفسیر‌خلاصه‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌است‌)پس‌او‌زحمت‌زیادی‌نکشیده(،‌با‌این‌سخن‌که‌می‌گوید‌من‌از‌روایات‌استفاده‌کرده‌ام‌و‌مرحوم

‌آقا‌بزرگ‌و‌صاحب‌ریاض‌العلماء‌هم‌فرمودند‌مؤلف‌این‌تفسیر،‌از‌روایاتاستفاده‌کرده‌است،‌با‌هم‌سازگار‌نیست.

لذا‌مصحح‌کتاب،‌برای‌اینکه‌این‌شبهه‌در‌ذهن‌کسی‌نیاید،‌راجع‌به‌تلخیص‌بحثی‌198آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌عنوان‌کرده‌است:‌»از‌بیانات‌گذشته‌توهم‌نشود‌که‌مراد‌آن‌است‌که‌مصنف‌در‌تألیف‌این‌تفسیر‌چندان‌زحمتی‌نکشیده‌است.‌زیرا‌امور‌نسبی‌است،‌و‌مقصود

‌آن‌است‌که‌رنج‌ابتکار‌بیشتر‌از‌رنج‌اختصار‌و‌زحمت‌تلفیق‌کمتر‌از‌زحمت‌تحقیق‌است.‌وگرنه‌مصنف‌خدمت‌بسیار‌برجسته‌نسبت‌به‌کتاب‌اسمانی‌شریف‌انجام‌داده‌و‌حق‌مهم‌غیر‌قابل‌انکاری‌بر‌اهل‌اسلام‌و‌جامعه‌مسلمین‌دارد،‌بخصوص‌که‌از‌عهده‌تلخیص‌و‌اختصار‌به‌خوبی‌برآمده‌است‌و‌چنانچه‌باید‌و‌شاید‌این

‌خدمت‌را‌انجام‌داده‌است.‌توضیح‌این‌که‌تلخیص‌و‌اختصار‌امری‌بسیار‌مشکل‌و‌کاری‌شگرف‌است‌و‌در‌واقع‌نوعی‌از‌انواع‌نقل‌به‌معنا‌است‌با‌تقید‌به‌قلت‌عبارت،‌و‌نظر‌به‌صعوبت‌و‌اشکال‌این‌امر‌است‌که‌جماعتی‌نقل‌به‌معنا‌در

احادیث‌را‌جائز‌ندانسته‌اند.راجع‌به‌تلخیص‌گفته‌اند:‌إعلم‌أن‌المختصر‌لکتاب‌کمن‌أقدم‌علی‌خلق‌جدید.

و‌این‌کتاب‌از‌حیث‌ادبیات‌هم‌برای‌فارسی‌زبانان،‌اهمیت‌شایانی‌دارد.‌مطلب‌دیگر‌که‌در‌مقدمه‌این‌کتاب‌پی‌گیری‌شده‌است‌تذکر‌و‌توضیح‌این‌مطلب‌است‌که‌چطور‌مطالب‌خود‌را‌از‌ابو‌الفتوح‌گرفته‌و‌نامی‌از‌او‌نبرده‌است.‌و‌چند‌کتاب‌دیگر‌را‌هم‌نام‌می‌برد‌که‌این‌اشکال‌به‌آن‌ها‌هم‌وارد‌است.‌مثل‌عوالم‌و

بحار.

Page 178: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌که‌هر‌دو‌مثل‌هم‌و‌یکی‌است.‌و‌صاحب‌عوالم‌نگفته‌است‌که‌از‌بحار‌گرفته‌ام.‌و‌نیز‌ربیع‌الشیعه‌و‌اعلام‌الوری‌که‌اولی‌از‌ابن‌طاووس‌است‌و‌دومی‌از‌طبرسی

رحمه‌الله‌و‌ابن‌طاووس‌نگفته‌است‌که‌از‌اعلام‌الوری‌گرفته‌ام.‌پاسخ‌این‌اشکال‌که‌بعضی‌آن‌را‌نقطه‌ضعفی‌برای‌برخی‌علماء‌دانسته‌اند

چیست؟‌چون‌ما‌به‌خاطر‌حمل‌به‌صحت‌و‌اینکه‌آنها‌اهل‌علم‌و‌تقوی‌بوده‌اند‌خیلی

پی‌گیری‌نمی‌کنیم،‌ولی‌برخی‌مغرض‌هستند‌و‌روی‌این‌مسأله‌انگشت‌می‌گذارند.‌-2-‌کتاب‌کسی‌را‌به‌نام‌خود‌چاپ‌نموده‌به‌بازار‌بیاورد.‌1در‌زمان‌ما‌اگر‌کسی:‌

‌-3از‌کتابی‌به‌عنوان‌منبع‌استفاده‌کرده‌باشد‌و‌آن‌کتاب‌را‌بعنوان‌منبع‌ذکر‌نکند.‌مطلب‌علمی‌کس‌دیگر‌را‌بدون‌نسبت‌به‌او‌بیان‌کند؛

این‌سه‌مورد‌بسیار‌زننده‌است.‌199آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌بحث‌این‌است‌که‌آیا‌در‌گذشته‌هم‌اینطور‌بوده‌یا‌خیر؟‌اگر‌در‌گذشته‌هم‌همینطور‌بوده‌پس‌اشکال‌به‌مؤلف‌تفسیر‌گازر‌وارد‌است.‌اما‌قرائن‌نشان

‌می‌دهد‌که‌زمان‌گذشته‌با‌زمان‌ما‌فرق‌داشته‌است.‌در‌سابق‌نقل‌از‌کتابها‌بدون‌آدرس‌دادن‌کار‌بدی‌بشمار‌نمی‌آمده‌است.‌و‌هر‌کسی‌در‌هر‌رشته‌ای‌از‌کتاب‌قبلی‌استفاده‌و‌مطالبی‌نقل‌می‌کرد‌و‌مقید‌نبود‌که‌نامی‌از‌آن‌کتاب‌ببرد‌و‌یا

آدرس‌بدهد.‌در‌مورد‌ربیع‌الشیعه‌و‌اعلام‌الوری‌گفته‌شده‌که‌شاید‌اعلام‌الوری‌طبرسی‌در‌بین‌کتب‌ابن‌طاووس‌و‌شاید‌به‌خط‌خود‌ابن‌طاووس‌بوده،‌بعضی‌فکر‌کردند

‌تألیف‌ابن‌طاووس‌است،‌و‌إلا‌هیچ‌عالم‌شیعی‌نداریم‌که‌کتاب‌دیگری‌را‌به‌اسم‌خود‌معرفی‌کرده‌باشد‌چه‌برسد‌به‌ابن‌طاووس‌که‌تقوای‌او‌زبانزد‌همه‌بوده

است.‌اما‌اینکه‌مطالبی‌از‌کتابی‌نقل‌و‌تلخیص‌شود‌و‌از‌آن‌نام‌نبرد‌این‌رسم‌بوده

است.‌مثلا‌ملاصدرا‌از‌کتب‌دیگران‌نقل‌کرده‌از‌آنها‌نام‌نبرده‌و‌شاید‌سرش‌این‌بوده‌که‌ایشان‌فکر‌می‌کرده‌که‌چون‌آن‌مآخذ،‌از‌کتابهای‌معروف‌است‌نیازی‌به‌ذکر‌نام

‌ندارد‌و‌خوانندگان‌خود‌متوجه‌می‌شوند‌که‌او‌از‌چه‌کتابی‌أخذ‌کرده‌است.‌و‌همچنین‌جواهر‌الکلام‌را‌که‌نگاه‌کنیم‌می‌بینیم‌که‌بعضی‌عباراتش‌عین‌»ریاض«‌یا‌»کشف‌اللثام«‌است.‌صاحب‌جواهر‌می‌داند‌که‌»ریاض«‌دست‌همه‌هست‌و‌همه‌می‌دانند‌که‌از‌»ریاض«‌گرفته‌است‌و‌این‌چیزی‌نیست‌که‌کسی‌بتواند‌اخفا‌کند.

البته‌اگر‌با‌تذکر‌یا‌آدرس‌نقل‌می‌کردند‌خیلی‌بهتر‌بود.

Page 179: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌اینکه‌یک‌مطلب‌علمی‌را‌که‌از‌استاد‌یا‌کس‌دیگر‌فرا‌گرفته‌بدون‌نام‌او‌نقل‌کند،‌این‌را‌خیلی‌از‌علماء‌انجام‌می‌دهند‌و‌کار‌بد‌و‌زننده‌ای‌نیست.‌بخصوص‌در‌درسها،‌هر‌عالمی‌قسمت‌از‌مطالبی‌که‌در‌ذهنش‌هست،‌از‌اساتیدش‌گرفته

‌‌سال‌درس‌خواندن50-‌60است.‌مثلا‌آیة‌الله‌بروجردی‌رحمه‌الله‌ساخته‌شده‌از‌‌و‌مطالعه‌کتابها‌است.‌و‌واضح‌است‌که‌قسمت‌زیادی‌از‌آنچه‌می‌گوید‌از‌اساتید‌و‌سابقین‌استفاده‌کرده‌است.‌و‌هیچ‌کس‌نمی‌گوید‌لازم‌است‌که‌با‌ذکر‌هر‌مطلب

نام‌اساتید‌خود‌را‌ببرد.‌پس‌از‌آن‌سه‌قسمی‌که‌گفتیم،‌قسم‌اول‌که‌عالمی‌کتاب‌دیگری‌را‌به‌نام‌خود

کند،‌این‌200آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌را‌در‌بین‌علماء‌شیعه‌نداریم.‌و‌در‌قسم‌سوم‌هم‌اینکه‌مطلب‌علمی‌دیگری‌را‌بهعنوان‌ابتکار‌خود‌بیاورد‌این‌را‌هم‌نداریم.

‌و‌اما‌تلخیص‌و‌استفاده‌از‌کتاب‌دیگران‌و‌نقل‌مطالب‌بدون‌آدرس‌دادن‌در‌سابق‌اصلا‌قبیح‌نبوده‌است.‌مثلا‌عبارات‌تفسیر‌صافی‌عین‌تفسیر‌بیضاوی‌است.

‌صاحب‌صافی‌اگر‌تذکر‌هم‌نداده‌باشد‌اشکالی‌ندارد‌زیرا‌تفسیر‌بیضاوی‌دست‌همه‌بوده‌و‌همه‌متوجه‌می‌شدند‌که‌عبارات‌از‌بیضاوی‌است‌و‌چیزی‌نبود‌که

صاحب‌صافی‌بخواهد‌مخفی‌کند.‌تذکر‌دیگر‌اینکه‌کسی‌که‌این‌اشکال‌را‌می‌کند‌باید‌همه‌کتاب‌را‌مطالعه‌و‌مرور‌کرده‌باشد‌تا‌بتواند‌به‌طور‌قطع‌بگوید‌نام‌مآخذ‌را‌نبرده‌است‌چون‌ممکن‌است

در‌جایی‌تذکر‌داده‌باشد‌و‌این‌مستشکل‌ندیده‌باشد.‌اما‌مصحح‌این‌تفسیر‌که‌این‌اشکال‌را‌کرده‌تمام‌تفسیر‌را‌دیده‌است‌و‌مؤلف‌در

هیچ‌جای‌آن‌نام‌ابو‌الفتوح‌را‌نبرده‌است.‌201آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

منهج‌الصادقین‌

منهج‌الصادقین‌ق.988تألیف‌ملا‌فتح‌الله‌کاشانی-‌متوفی‌

‌‌از‌او‌دیده‌شده977تاریخ‌تألیف‌این‌کتاب‌دقیقا‌روشن‌نیست.‌تفسیری‌با‌تاریخ‌ولی‌احتمال‌دارد‌»منهج«‌نبوده،‌بلکه‌تفسیر‌دیگرش‌که‌به‌زبان‌عربی‌است‌باشد.

Page 180: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مرحوم‌ملا‌فتح‌الله‌ممکن‌است‌تألیفات‌زیادی‌داشته‌باشد‌ولی‌آنچه‌معروف‌و‌دردست‌است‌چند‌کتاب‌است:

‌-‌»منهج‌الصادقین«‌فارسی‌است‌و‌چاپ‌سابق‌آن‌سنگی‌و‌رحلی‌در‌سه‌جلد‌و1چاپ‌جدید‌آن‌در‌ده‌جلد‌با‌تصحیح‌و‌حواشی‌آقای‌شعرانی‌است.

‌تألیف‌دوم:‌»خلاصة‌المنهج«‌است.‌که‌خود‌او‌تفسیر‌خود‌را‌خلاصه‌کرده‌است.‌«‌که‌خلاصه‌داشت.‌»خلاصه1مثل‌مجمع‌البیان‌و‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌و‌تبیان‌»

‌المنهج«‌در‌چهار‌جلد‌چاپ‌حروفی‌و‌در‌یک‌جلد‌جلد‌رحلی‌چاپ‌سنگی‌شده‌است‌چاپ‌چهار‌جلدی‌آن‌با‌تصحیح‌و‌مقدمه‌آیة‌الله‌حسن‌زاده‌آملی‌است‌و‌رساله‌ای‌هم‌در‌قراءت‌از‌ایشان‌در‌خاتمه‌آن‌چاپ‌شده‌است‌اما‌روی‌جلد‌اشتباها‌نام

علامه‌شعرانی‌آمده‌است.‌تألیف‌سوم:‌تفسیر‌عربی‌اوست‌به‌نام‌»زبدة‌التفاسیر«‌در‌مقدمه‌منهج‌چنین

می‌گوید:‌وقتی‌منهج‌و‌خلاصه‌اش‌را‌نوشتم-‌که‌هر‌دو‌فارسی‌است-‌شروع‌به‌نوشتن

‌تفسیر‌عربی‌کردم.‌صاحب‌ریاض‌رحمه‌الله‌می‌گوید:‌قسمتی‌از‌تفسیر‌عربی‌اورا‌دیده‌ام.‌نسخه‌کامل‌این‌تفسیر‌موجود‌و‌چاپ‌شده‌است.__________________________________________________

‌(.‌خلاصه‌تبیان‌از‌مرحوم‌ابن‌ادریس‌است.‌ولی‌تلخیص‌واقعی‌است‌یعنی1)مواردی‌را‌حذف‌و‌بقیه‌را‌بدون‌دخل‌و‌تصرف‌آورده‌است.‌202آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌تألیف‌چهارم:‌»تنبیه‌الغافلین«‌که‌شرح‌نهج‌البلاغه‌می‌باشد‌و‌چاپ‌سنگی‌وحروفی‌شده‌است.‌شرح‌مورد‌اعتمادی‌است.

‌تألیف‌پنجم:‌ترجمه‌احتجاج‌طبرسی‌به‌نام‌»کشف‌الإحتجاج«‌البته‌احتمال‌دارد‌این‌ترجمه‌از‌استادش‌زواره‌ای‌باشد‌و‌احتمال‌هم‌دارد‌که‌هم‌خودش‌و‌هم

استادش‌ترجمه‌احتجاج‌داشته‌باشند.‌سبک‌این‌تفسیر‌هم‌مانند‌تفاسیر‌قبلی‌است.‌اما‌شاید‌بتوان‌گفت‌که‌مراجعه‌اش

به‌روایات‌ائمه‌علیهم‌السلام‌بیشتر‌بوده‌باشد.‌تفسیر‌»منهج‌الصادقین«،‌تفسیر‌فارسی‌خیلی‌مطلوبی‌است.‌از‌زمانی‌که‌چاپ

شده،‌بسیار‌مورد‌استفاده‌علما‌بوده‌است.از‌مآخذ‌این‌تفسیر‌می‌توان‌این‌کتابها‌را‌نام‌برد:

Page 181: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌و‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی‌و‌تفسیر‌گازر‌و‌تفسیر‌کشاف‌و‌تفسیر‌بیضاوی‌و‌تفسیر‌ملا‌حسین‌کاشفی‌صاحب‌کتاب‌روضة‌الشهداء،‌و‌تفسیر

«.1علی‌بن‌حسن‌زواره‌ای‌به‌نام‌»ترجمة‌الخواص«‌»مرحوم‌آقای‌شعرانی‌رحمه‌الله‌راجع‌به‌سبک‌این‌تفسیر‌فرموده‌است:

‌»بدان‌که‌تفسیر‌»منهج‌الصادقین«‌از‌تمام‌تفاسیر‌فارسی‌مشهورتر‌است.‌و‌«.‌یا2مردم‌به‌آن‌اقبال‌بیشتر‌کردند‌چون‌تفاسیر‌دیگر‌فارسی‌یا‌از‌عامه‌است‌»

‌اگر‌از‌شیعه‌است‌وافی‌به‌تمام‌اغراض‌طالبان‌تفسیر‌نیست.‌گاهی‌بسیار‌مختصر‌«.‌و‌استنساخ‌و‌طبع‌آن‌دشوار‌است.‌تفسیر‌ابو3و‌گاهی‌بسیار‌طولانی‌است‌»

‌الفتوح‌گرچه‌در‌غایت‌فصاحت‌است‌اما‌عبارات‌آن‌نزد‌مردم‌زمان‌ما‌نامأنوس‌است.‌در‌تحقیق‌لغت‌و‌نحو‌چندان‌مبالغه‌کرده‌که‌فارسی‌زبانان‌عصر‌ما‌را‌از‌آن‌ملالت‌آید‌و‌نسخ‌آن‌چندان‌مغلوط‌و‌مصحف‌است‌که‌متأدبان‌ماهر‌نیز‌از‌درک

معانی‌آن‌فرو‌می‌مانند،‌و‌نیز‌از‌رقائق__________________________________________________

(.‌زواره‌ای‌رحمه‌الله‌استاد‌ملا‌فتح‌الله‌بود.1)‌(.‌مانند‌تفسیر‌ملا‌حسین‌کاشفی‌)مواهب‌علیه‌و‌جواهر‌التفسیر(،‌کشف2)

الأسرار‌میبدی،‌بصائر،‌سورآبادی‌...(.‌مانند‌تفسیر‌لوامع‌از‌بعضی‌از‌علماء‌هند‌که‌بسیار‌مفصل‌و‌ده‌ها‌جلد‌است.3)

‌203آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-1عرفانی‌خالی‌است.‌به‌نظر‌من‌دو‌نقطه‌ضعف‌در‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌است:‌

‌-‌عبارتش‌برای‌غیر‌اهل‌علم‌و‌طلبه‌قابل‌استفاده‌نیست.2رقائق‌عرفانی‌ندارد.‌‌اگر‌دو‌عیب‌اخیر‌نبود‌از‌تمام‌تفاسیر‌بیشتر‌به‌کار‌می‌آمد.‌تفسیر‌منهج‌در

‌فصاحت‌لفظی‌به‌پای‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌نمی‌رسد‌ولی‌از‌جهات‌دیگر‌مطبوع‌تر‌افتاده‌است.‌ابتدا‌ترجمه‌آیات‌را‌موافق‌قرائت‌ابو‌بکر‌از‌عاصم‌و‌گاهی‌به‌قرائت‌حفص‌از‌عاصم‌آورده‌است.‌و‌آن‌بسیار‌نادر‌است.‌آن‌گاه‌مباحث‌نحوی‌و‌لغوی‌به‌اختصار‌و‌اعتدال‌ذکر‌کرده‌است.‌غالب‌تفسیر‌بیضاوی‌را‌مندرج‌ساخته‌است.‌بسیار‌از‌نکات‌تفسیر‌کشاف‌را‌نیز‌آورده‌است.‌از‌تفسیر‌مجمع‌هم‌بسیار‌نقل

‌کرده‌ولی‌نه‌از‌شواهد‌و‌حجت‌ها‌و‌قرائات،‌بلکه‌بیشتر‌مراعات‌فارسی‌زبانان‌را‌نموده‌و‌بر‌قصص‌و‌تواریخ‌مجمع‌افزوده‌است.‌و‌روایات‌در‌اخلاق‌و‌آداب‌و

‌مواعظ‌بیش‌از‌آن‌آورده‌است.‌در‌آیات‌فقهی‌غالب‌مطالب‌»کنز‌العرفان«‌را‌«.‌و‌از‌سایر‌تفاسیر‌هم‌کم‌و‌بیش‌نام‌برده‌است‌مانند:1ترجمه‌کرده‌است‌»

‌تبیان،‌ابو‌الفتوح،‌جرجانی،‌که‌به‌گازر‌معروف‌است.‌و‌گاه‌سخنان‌عرفانی‌از‌بزرگان‌و‌مشاهیر‌متصوفه‌نقل‌کرده‌است‌و‌نقل‌این‌کلمات‌هم‌اشکالی‌ندارد.

‌مؤلف‌در‌نقل‌عبارت‌دیگران‌گاه‌از‌خود‌توضیحات‌و‌شروح‌و‌شواهدی‌افزود‌و‌در

Page 182: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌این‌گونه‌موارد‌آن‌را‌نقل‌به‌معنا‌باید‌شمرد.‌مثلا‌در‌بیان‌حکم‌متعه‌عبارتی‌از‌شرح‌لمعه‌آورده،‌بسیار‌طولانی‌تر‌از‌اصل.‌در‌تقریر‌اصول‌دین‌و‌عقائد‌شیعه‌و‌مسائل‌مناسب‌آن‌چنان‌متین‌و‌مستحکم‌و‌صریح‌و‌معقول‌سخن‌می‌راند‌که‌گویی‌از‌مردم‌دو‌قرن‌پیش‌است،‌مانند‌فاضل‌مقداد‌و‌شهید،‌نه‌از‌مردم‌عهدصوفیه‌که‌چنان‌جزالت‌و‌رأی‌و‌وثاقت‌در‌حکم‌و‌جرأت‌در‌ترجیح‌اقوال‌از

__________________________________________________‌(.‌کنز‌العرفان،‌تألیف‌فاضل‌مقداد،‌کتابی‌است‌درباره‌آیات‌الأحکام.‌از‌سابق1)

‌‌آیه‌می‌باشد،‌جدا‌تفسیر‌کنند.‌شیعه‌در500رسم‌بود‌که‌آیات‌الأحکام‌را‌که‌حدود‌‌این‌زمینه‌کتب‌زیادی‌دارند.‌که‌معروفترین‌آن،‌همان‌»کنز‌العرفان«‌است.‌کتب

‌دیگری‌در‌این‌زمینه:‌آیات‌الأحکام‌)فاضل‌جواد‌در‌چهار‌جلد(،‌آیات‌الأحکام‌استرآبادی،‌آیات‌الأحکام‌ملا‌احمد‌جزائری،‌آیات‌الأحکام‌ملا‌احمد‌اردبیلی‌)زبدة

البیان(،‌تفسیر‌شاهی‌در‌دو‌جلد‌که‌فارسی‌می‌باشد.‌204آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

«.1ایشان‌معهود‌نیست؛‌لذا‌می‌توان‌اقوال‌او‌را‌در‌این‌مباحث‌حجت‌دانست‌»از‌باب‌نمونه‌می‌گوییم:‌در‌یکی‌از‌مسائل‌کلامی‌که‌اعمال‌جزء‌ایمان‌است‌یا‌نه؟‌گروهی‌مرتکب‌کبائر‌را‌کافر‌می‌دانستند‌و‌گروهی‌به‌منزله‌بین‌المنزلتین‌قائل

بودند‌و‌شیعه‌مرتکب‌کبائر‌را‌مؤمن‌می‌شمارد‌نه‌کافر.‌این‌بحث‌را‌عنوان‌کرده‌است،‌و‌خیلی‌صریح‌استنتاج‌کرده‌است‌که‌عمل‌جزء‌ایمان‌نیست.‌چون‌اگر‌جزء‌ایمان‌باشد‌با‌خراب‌شدن‌عمل،‌ایمان‌هم‌خراب

‌می‌شود.‌و‌این‌سخن‌را‌با‌همین‌جزالت‌در‌هر‌جا‌که‌مناسب‌دانست‌تکرار‌کرده‌است،‌و‌چون‌به‌کتب‌متأخرین‌بنگریم‌آیات‌و‌روایات‌بسیار‌آوردند،‌مع‌ذلک‌از

نتیجه‌گرفتن‌عاجر‌ماندند.‌مسأله‌دیگر‌اینکه:‌ایمان‌تقلیدی‌کافی‌نیست.‌باید‌یقینی‌باشد.‌در‌منهج‌الصادقین

این‌حرف‌در‌خیلی‌جاها‌تکرار‌شده‌است.‌سبک،‌همان‌سبک‌سابق‌است.‌و‌مآخذ‌و‌مدارک‌و‌مصادرش،‌همان‌تفسیرهایی‌است‌که‌گفتیم‌و‌از‌حیث‌محتوا‌محکم‌و‌تفسیر‌بسیار‌خوب‌و‌قابل‌استفاده‌ای

است.‌آقای‌شعرانی‌رحمه‌الله‌به‌مناسبتی‌در‌جلد‌اول‌و‌جلد‌دوم‌مقدمه‌ای‌نوشته‌که

‌باید‌مطالعه‌شود،‌چون‌بسیار‌مفید‌است.‌مقدمه‌ای‌که‌در‌جلد‌اول‌نوشته‌است‌بااین‌عنوانها‌می‌باشد:

-‌قرآن‌و‌تلاوت‌آن.1

Page 183: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌قرآن‌باید‌به‌تواتر‌ثابت‌شود.2-‌اختلاف‌در‌قرائت.3-‌اختلاف‌در‌مصاحف.4-‌مدارک‌قراء.5-‌تواتر‌و‌قرائات‌سبع.6

__________________________________________________‌(.‌علمای‌زمان‌صوفیه‌مانند‌علامه‌مجلسی‌و‌پدرش،‌مثل‌شیخ‌طوسی‌رحمه1)

‌الله‌و‌شیخ‌طبرسی‌رحمه‌الله‌و‌فاضل‌مقداد‌رحمه‌الله‌نبودند‌بلکه‌به‌روایاتبسیار‌توجه‌داشتند،‌و‌روایات‌ضعیف‌را‌کنار‌نمی‌زدند‌و‌با‌جرأت‌سخن‌نمی‌گفتند.

‌205آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌-‌حدیث‌»انزل‌علی‌سبعة‌أحرف«7-‌اقرؤا‌کما‌یقرأ‌الناس.8-‌عدم‌تحریف‌قرآن.9-‌تفسیر‌قرآن‌وظیفه‌امام‌معصوم‌علیه‌السلام‌است‌یعنی‌چه؟10-‌انواع‌تفاسیری‌که‌داریم.11-‌شبهه‌اخباریون‌راجع‌به‌این‌تفسیر‌و‌سبک‌ما.12-‌اقوال‌اهل‌سنت‌در‌تفاسیر‌چرا‌نقل‌می‌شود؟13-‌اسرائلیات‌چیست؟14-‌تفسیر‌عرفانی‌چگونه‌است؟15-‌حکمت‌و‌فلسفه‌با‌علوم‌نقلی‌چه‌فرق‌دارد؟16-‌اعجاز‌قرآن.17-‌اخبار‌آحاد‌در‌تفسیر.18

و‌مطالب‌دیگر‌که‌بسیار‌خواندنی‌است‌...‌از‌جمله‌مطالبی‌که‌خوب‌و‌مفید‌است:‌رسم‌الخط‌قرآن‌می‌باشد.‌خلاصه

‌فرمایش‌ایشان‌این‌است‌که‌وظیفه‌ما‌طلاب‌و‌غیر‌طلاب‌و‌کاتب‌و‌ناسخ‌و‌چاپ‌کننده‌همه‌این‌است‌که‌قرآن‌را‌همانطور‌که‌از‌سابق‌می‌نوشتند‌حفظ‌کنیم.‌هر‌جا‌الف‌دارد‌بنویسیم،‌هر‌جا‌الف‌ندارد‌ننویسیم.‌هر‌جا‌ت‌)کشیده(‌یا‌ة‌)گرد(

Page 184: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌است‌به‌همین‌صورت‌بنویسیم‌و‌این‌قانون‌بردار‌نیست.‌و‌این‌چیزی‌است‌که‌خیلی‌اوقات‌به‌آن‌توجه‌نداریم.‌گاهی‌آیه‌را‌مثل‌عربی‌خودمان‌می‌نویسیم.‌ایشان

با‌این‌امر‌مخالف‌هستند.‌و‌می‌فرمایند‌رسم‌الخط‌قرآن‌باید‌حفظ‌شود:‌»در‌مصاحف‌کلماتی‌برخلاف‌رسم‌معهود‌نوشته‌اند‌و‌از‌عصر‌اول‌تاکنون‌غالبا‌به‌آن‌مقید‌بودند‌و‌آن‌را‌تغییر‌ندادند‌تا‌آنکه‌توهم‌تحریف‌نشود.‌و‌به‌اعتقاد‌ما‌حفظ‌آن‌واجب‌است‌به‌همین‌غرض.‌و‌غالب‌مصاحف‌سنی‌ها‌مراعات‌رسم‌الخط‌اصل‌را‌کرده‌و‌بعضی‌مانند‌قرآن‌معروف‌حافظ‌عثمان‌در‌پاره‌ای‌مواضع‌تخلف‌کرده

است.‌هر‌چه‌موافق‌رسم‌الخط‌معهود‌آن‌زمان‌بود‌و‌در‌این‌زمان‌تغییر‌کرده،‌باز‌باید

همان‌206آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌رسم‌قدیم‌را‌محفوظ‌داشت.‌مانند‌»ابن«‌که‌در‌همه‌جای‌قرآن‌با‌الف‌است.‌عیسی‌ابن‌مریم،‌موسی‌ابن‌عمران.‌و‌ما‌باید‌دقیقا‌تبعیت‌کنیم.‌در‌کتابت‌معرف

‌بین‌دو‌علم،‌»ابن«‌بی‌الف‌نوشته‌می‌شود‌ولی‌در‌کتابت‌قرآن‌نباید‌بی‌الفنوشته‌شود‌تا‌توهم‌نشود‌از‌حروف‌آن‌چیزی‌کم‌شده‌است.

‌نمونه‌دیگر:‌الف‌بعد‌از‌»واو«‌مفرد،‌که‌در‌کتابت‌معروف‌بی‌الف‌می‌نویسند‌و‌در‌بسیاری‌از‌مواضع‌قرآن‌با‌الف‌است:‌یتلوا-‌یدعوا.‌و‌در‌»واو«‌جمع‌با‌الف

می‌نویسیم‌ولی‌خیلی‌جمع‌های‌قرآن‌الف‌ندارد.‌با‌ؤو،‌جاؤو،‌تبوؤو.مثال‌دیگر:‌»أصحاب‌الأیکة«،‌که‌در‌قرآن‌به‌این‌صورت‌نوشته‌می‌شود:

اصحاب‌لئیکة.و‌نیز‌کلمه‌»شی‌ء«:‌که‌در‌قرآن‌»شأی«‌است.‌و‌ما‌باید‌دقیقا‌همانطور‌بنویسیم.‌تاء‌تأنیث‌در‌کتابت‌معروف‌به‌صورت‌»ة«‌است.‌اما‌در‌بعضی‌مواضع‌قرآن‌به

صورت‌»ت«‌نوشته‌می‌شود:‌سنت-‌امرأت.کلمه‌»جزاءه«:‌در‌قرآن‌به‌صورتهای‌مختلف‌آمده‌است:‌جزاؤ-‌جزؤ.

‌کلماتی‌که‌موافق‌رسم‌الخط‌آن‌عهد‌بود‌و‌در‌رسم‌الخط‌ما‌تغییر‌کرد:‌صلوة،زکوة‌...‌را‌سابق‌با‌»واو«‌و‌امروز‌با‌الف‌می‌نویسند:‌صلاة،‌زکاة‌...«.

‌این‌تذکر‌بسیار‌خوبی‌است‌که‌انسان‌خود‌را‌مقید‌بداند‌حتی‌یک‌حرف‌را‌هم‌کمو‌زیاد‌نکند‌هر‌چند‌در‌معنا‌اثر‌ندارد.

Page 185: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مطالب‌مهم‌دیگر:‌بعد‌از‌چاپ‌جلد‌اول‌این‌تفسیر،‌سؤالات‌زیادی‌مطرح‌شد.‌از‌جمله‌اینکه:‌چرا‌در‌مقدمه‌جلد‌اول‌از‌تفاسیر‌جدید‌مثل‌»المنار«،‌»طنطاوی«

اسم‌نبردید.‌آیا‌به‌این‌تفاسیر‌بی‌عقیده‌بودید؟‌ایشان‌در‌یکی‌از‌مقدمه‌ها‌در‌جلد‌دوم‌با‌عنوان‌»تفاسیر‌جدید«،‌می‌فرماید:‌با‌تفاسیر‌جدید‌بد‌نیستیم،‌خیلی‌جاها‌خوب‌از‌عهده‌برآمدند‌اما‌سنی‌هستند‌و‌در

بحث‌امامت‌ممکن‌است‌حرفهایی‌داشته‌باشند‌که‌قبول‌نداریم.‌تفاسیر‌جدید‌دو‌دسته‌اند:‌یک‌دسته‌از‌آن‌ها،‌تفاسیر‌غربزده‌و‌روشنفکر‌هستند‌که

می‌خواهند‌در‌همه‌چیز‌تصرف‌بکنند.‌207آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌این‌مطلب‌مهمی‌است‌که‌باید‌در‌تفاسیر‌جدید‌بررسی‌شود.‌بعضی‌از‌آنها‌قسمتی‌از‌آیات‌مربوط‌به‌معجزه‌را‌توجیه‌بی‌ربط‌کرده‌اند‌مثل‌کسی‌که‌به‌عالم

غیب‌عقیده‌ندارد.‌مثلا‌در‌داستان‌اصحاب‌فیل‌گفته‌اند‌که‌نابودی‌آنها‌به‌سبب‌میکرب‌بوده‌است.‌یا

اینکه‌هر‌جا‌اسم‌شیطان‌برده‌شده‌حمل‌به‌میکرب‌کرده‌اند.‌یک‌سری‌موارد‌خیلی‌واضح‌است‌ولی‌گاهی‌با‌ظرافت‌چیزی‌را‌گفته‌اند‌که‌باید

دقت‌کنیم‌و‌تعبد‌و‌تسلیم‌را‌از‌دست‌ندهیم.‌سابقا‌هم‌کسانی‌قرآن‌را‌تأویل‌می‌کردند‌مثلا‌در‌تفسیر‌»لیطمئن‌قلبی«‌می‌گفتند‌حضرت‌ابراهیم‌علیه‌السلام‌دوستی‌داشت‌به‌نام‌»قلب«‌و‌این‌پیشنهاد‌به‌خدا‌را

برای‌اطمینان‌او‌می‌خواست.‌در‌هر‌صورت‌تأویل‌و‌توجیه‌آیات‌و‌حمل‌بر‌خلاف‌ظاهر‌آن‌درست‌نیست‌چه

‌عارف‌باشد‌و‌حرف‌عرفانیش‌با‌ظاهر‌قرآن‌تطبیق‌نکند‌)گرچه‌فی‌نفسه‌خود‌آن‌سخن‌درست‌باشد(‌و‌چه‌محدث‌باشد‌و‌خبر‌ضعیف‌را‌منشأ‌تفسیر‌و‌تأویل‌قرار‌دهد،‌همانطور‌که‌اینها‌قابل‌قبول‌نیست،‌در‌تفاسیر‌جدید‌هم‌هر‌چه‌خلاف‌ظاهر

قرآن‌باشد‌قابل‌قبول‌نیست.‌در‌مسأله‌دعا‌و‌تأثیر‌آن‌هم‌گاهی‌از‌برخی‌به‌اصطلاح‌روشنفکران‌حرف‌نادرستی‌شنیده‌می‌شود‌زیرا‌مؤثر‌بودن‌دعا‌دو‌جور‌است‌گاه‌می‌گوییم‌دعای‌شما‌باعث‌بر‌طرف‌شدن‌بیماری‌شما‌می‌شود‌یعنی‌باعث‌می‌شود‌که‌دکتر‌متخصص‌پیدا‌کنید‌و

‌خوب‌تشخیص‌دهد،‌و‌دوای‌مناسبی‌دهد‌و‌شما‌بخورید‌و‌خوب‌شوید.‌و‌گاهی‌می‌گوییم‌دعا‌خودش‌خوب‌می‌کند‌مانند‌قرص‌که‌سبب‌خوب‌شدن‌می‌شود‌اما

آنها‌این‌حرف‌دوم‌را‌قبول‌ندارند.

Page 186: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌انصاف‌این‌است‌که‌برای‌استفاده‌از‌قرآن‌باید‌ببینیم‌از‌ظاهرش‌چه‌می‌فهمیم‌هر‌جا‌با‌علوم‌طبیعی‌می‌سازد‌که‌مسأله‌ای‌نیست.‌آنجا‌که‌نمی‌سازد‌چون‌ما‌به‌عالم

غیب‌ایمان‌داریم‌باید‌بگوییم‌جنبه‌خرق‌عادت‌دارد.‌208آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌خلاصه‌اینکه‌ایشان‌در‌عین‌اینکه‌از‌بعضی‌تفاسیر‌جدید‌انتقاد‌نموده،‌اما‌از‌بعضیهم‌تقریبا‌تمجید‌کرده‌است.

‌تفسیر‌طنطاوی‌)جواهر(‌خیلی‌از‌علوم‌روز‌مطلع‌بوده‌و‌در‌تفسیر،‌خیلی‌از‌این‌علوم‌استفاده‌نموده‌است.‌و‌در‌بعضی‌موارد‌انصافا‌جاذب‌و‌جالب‌سخن‌گفته

است.مسأله‌دیگر‌که‌آقای‌شعرانی‌دنبال‌کرده‌اند:‌ناسخ‌و‌منسوخ‌است.

در‌مسأله‌نسخ‌چند‌قول‌داریم:-‌اصلا‌نسخی‌در‌قرآن‌نداریم.1‌200-‌‌300آیه‌است‌که‌200-‌300-‌ناسخ‌و‌منسوخ‌در‌قرآن‌فراوان‌و‌در‌حدود‌2

آیه‌دیگر‌را‌نسخ‌کرده‌است.-‌عدد‌ناسخ‌و‌منسوخ‌خیلی‌کم‌است.3

‌ایشان‌می‌فرماید‌منکر‌نسخ‌نیستیم‌ولی‌زیاد‌هم‌نیست.‌ظاهرا‌علامه‌طباطبائیرحمه‌الله‌هم‌همین‌نظر‌را‌داشته‌که‌ناسخ‌و‌منسوخ‌چند‌آیه‌بیشتر‌نیست.‌نکته‌ای‌که‌باید‌توجه‌داشته‌باشیم‌اینکه‌اصطلاح‌نسخ‌در‌روایات‌غیر‌از‌قرآن

است.‌گاهی‌عام‌و‌خاص‌یا‌مطلق‌و‌مقید‌را‌هم‌امام‌علیه‌السلام،‌به‌عنوان‌ناسخ‌و

منسوخ‌یاد‌فرموده‌است.علامه‌طباطبائی‌رحمه‌الله‌در‌تفسیرش‌بحث‌نسخ‌را‌مفصل‌عنوان‌کرده‌است.‌و‌نیز‌جناب‌آقای‌معرفت‌در‌»التمهید‌لعلوم‌القرآن«،‌بحث‌نسخ‌را‌مفصل‌دنبال

کرده‌است‌و‌آمار‌خوبی‌ارائه‌داده‌اند.‌علامه‌شعرانی‌عالم‌جامعی‌بودند‌و‌حرفهای‌مفید‌زیاد‌دارند.‌بر‌وافی-‌شرح‌اصول‌کافی-‌تفاسیر‌حواشی‌دارند.‌در‌آخر‌جلد‌دوم‌این‌تفسیر‌چند‌حاشیه‌راجع‌به‌بحث

‌متعه‌دارند،‌می‌فرمایند:‌اهل‌سنت‌بیش‌از‌حد‌در‌این‌مسأله‌بحث‌و‌اعتراضمی‌کنند.

‌و‌علت‌اصرار‌آنان‌در‌رد‌و‌تضعیف‌آن‌واضح‌نیست.‌چون‌مسائل‌مختلف‌فیه‌بین‌شیعه‌و‌سنی‌زیاد‌است.‌و‌در‌مسائل‌فقهی‌تا‌این‌حد‌اصرار‌روا‌نیست.‌اهل‌سنت

Page 187: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌می‌گویند‌اگر‌عمر‌چیزی‌بر‌خلاف‌گفتار‌حضرت‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آلهمی‌گفت،‌مردم

‌209آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌اعتراض‌می‌کردند‌چنانکه‌از‌زیادتی‌بر‌مهر‌السنة‌نهی‌کرد،‌زنی‌برخاست‌آیه

‌خواند‌و‌عمر‌تسلیم‌شد‌و‌گفت‌»کل‌الناس‌أفقه‌من‌عمر‌حتی‌المخدرات«.‌اگرحرف‌عمر‌راجع‌به‌متعه‌خلاف‌بود‌جلویش‌را‌می‌گرفتند،‌اما‌جلویش‌را‌نگرفتند.‌ما‌در‌پاسخ‌می‌گوییم:‌ولاة‌و‌رؤساء‌در‌بعضی‌عقاید‌مصمم‌هستند‌و‌در‌بعضی‌امور‌چندان‌تصمیم‌ندارند.‌و‌حواشی‌ملوک‌به‌قرائن‌تصمیم‌او‌را‌می‌دانند‌و

‌حرمت‌او‌را‌نگه‌می‌دارند.‌)عمر‌در‌مسأله‌متعه‌خیلی‌اصرار‌داشت‌و‌مخالفت‌بااو‌در‌این‌مسأله‌بسیار‌سنگین‌و‌از‌طرف‌او‌غیر‌قابل‌قبول‌بود(.

‌آنجا‌که‌سکوت‌اختیار‌می‌کردند‌باید‌دید‌آیا‌از‌روی‌ترس‌بوده‌یا‌نه.‌پس‌اینکه‌می‌گویند‌هر‌جا‌مردم‌اعتراض‌کردند‌معلوم‌می‌شود‌که‌سخنش‌درست‌نیست‌و‌هر‌جا‌اعتراض‌نکردند‌معلوم‌می‌شود‌سخن‌او‌درست‌بوده‌این‌کلیت‌ندارد.‌چون‌بعضی‌مواقع‌جرأت‌نداشتند‌و‌جانشان‌در‌خطر‌بود.‌آنها‌دارای‌قدرت‌و‌صاحب

نفوذ‌بودند‌و‌حرف‌خود‌را‌با‌قدرت‌جلو‌می‌بردند.‌همچنین‌بحث‌مفصلی‌راجع‌به‌غربزدگی‌نموده‌است‌که‌غربی‌ها‌از‌چه‌راه

‌خواستند‌اسلام‌را‌از‌بین‌ببرند.‌داستان‌زمان‌عثمانی‌ها‌را‌مطرح‌می‌کند‌که‌به‌فکر‌افتادند‌زبان‌مردم‌را‌برگردانند‌و‌با‌عربی‌آشنا‌نباشند‌و‌کتب‌عربی‌را‌کناربگذارند،‌از‌اینجا‌شروع‌کردند‌که‌قرآن‌را‌به‌فارسی‌و‌ترکی‌ترجمه‌کنند.

‌و‌این‌نقشه‌خارجی‌ها‌بود‌که‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌بودند‌که‌تا‌اینها‌مسلمان‌و‌پایبند‌به‌اسلام‌هستند‌زیر‌بار‌کفار‌نمی‌روند‌گفتند‌این‌نقشه‌را‌بکشیم‌که‌حدیث‌و‌قرآن

و‌کتب‌دینی‌را‌از‌آنها‌بگیریم‌تا‌کتب‌اصلی‌کنار‌بماند.‌‌تا‌اوائل‌6و‌5تا‌اینجا‌تفاسیر‌شیعه‌تا‌پایان‌قرن‌دهم‌را‌بررسی‌کردیم.‌از‌قرن‌

‌‌قرن‌هر5-‌6،‌سبک‌تفاسیر‌همه‌مثل‌تفسیر‌تبیان‌و‌مجمع‌است.‌در‌این‌11قرن‌‌تفسیر‌شیعی‌که‌نوشته‌شده‌مختصر،‌مفصل،‌فارسی،‌عربی-‌همه‌سبکشان‌یکی

است.‌با‌این‌تفاوت‌که‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌نظم‌خاصی‌دارد.‌‌به‌بعد‌که‌تفسیر‌صافی،‌نور‌الثقلین،‌برهان‌و‌مانند‌آنها‌تألیف‌شد11از‌قرن‌

‌تفاسیر،‌رنگ‌دیگر‌به‌خود‌گرفتند‌زیرا‌در‌تفسیر‌آیات‌از‌روایات‌بسیار‌استفادهشد.

‌210آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 188: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

«1تفسیر‌صافی‌»

‌‌)قرن1090«‌تألیف‌مرحوم‌فیض‌کاشانی‌رحمه‌الله‌متوفای‌1تفسیر‌صافی‌»11.)

‌مرحوم‌فیض‌کاشانی‌در‌مقدمه‌کتابش‌از‌تفسیرهای‌گذشته‌برای‌به‌بی‌توجهی‌به‌روایات‌انتقاد‌می‌نماید:‌»...‌فکانوا‌یفترونه‌لهم‌بالآراء‌و‌یروون‌تفسیره‌عمن

‌یحسبونه‌من‌کبرائهم‌مثل‌أبی‌هریرة‌و‌انس‌و‌ابن‌عمر‌و‌نظرائهم‌و‌کانوا‌یعدون‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌من‌جملتهم‌و‌یجعلونه‌واحدا‌من‌الناس‌و‌کان‌خیر‌من‌یستندون‌إلیه‌بعدها‌ابن‌مسعود‌و‌ابن‌عباس‌ممن‌لیس‌علی‌قوله‌کثیر‌تعویل‌و‌لا‌له‌إلی‌الباب‌الحق‌سبیل‌و‌کان‌هؤلاء‌الکبراء‌ربما‌یتقولونه‌من‌تلقاء‌أنفسهم‌غیر‌خائفین‌من‌مآله‌و‌ربما‌یسندونه‌إلی‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌من‌الآخذین‌عنهم‌من‌لم‌یکن‌له‌معرفة‌بحقیقة‌أحوالهم‌لما‌تقرر‌عنهم‌ان‌الصحابة‌کلهم‌عدول‌و‌لم‌یکن‌لأحد‌منهم‌عن‌الحق‌عدول‌و‌لم‌یعلموا‌ان‌أکثرهم‌کانوا‌یبطنون‌النفاق‌و

‌یجترؤون‌علی‌الله‌و‌یفترون‌علی‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فی‌عزة‌و‌شقاق‌هکذا‌کان‌حال‌الناس‌قرنا‌بعد‌قرن‌...‌و‌التفاسیر‌التی‌صنفها‌علماء‌العامة‌من‌هذا‌القبیل‌فکیف‌یصح‌علیها‌التعویل‌و‌تلک‌التی‌صنفها‌متأخروا‌أصحابنا‌فانها

أیضا‌مستندة‌إلی‌رؤساء‌العامة‌...«‌در‌این‌مقدمه‌می‌گوید:‌تفاسیر‌گذشته‌دنبال‌قرائت‌و‌صرف‌و‌نحو‌و‌لغت‌بودند‌و‌گاهگاهی‌به‌مسائل‌فقهی‌و‌کلامی‌و‌اصولی‌می‌پرداختند‌و‌این‌چه‌ربط‌به‌تفسیر‌دارد‌اگر‌هم‌ربط‌داشته‌باشد،‌نباید‌از‌تفسیر‌ناب-‌که‌تفسیر‌به‌روایت‌است-‌باز

ماند.‌با‌نقد‌این‌تفاسیر‌نتیجه‌می‌گیرد‌که‌جای‌تفسیری‌که‌به‌روایات‌توجه‌داشته‌باشد

حتی‌در‌بین‌شیعه‌خالی‌است،‌پس‌خوب‌است‌چنین‌تفسیری‌نوشته‌شود.‌مطلب‌دیگر:‌در‌ابتدای‌کتابش‌دوازده‌مقدمه‌خیلی‌مفید‌نوشته‌است.‌در‌مقدمه

دوازدهم‌سبک‌کار‌خود‌را‌در‌این‌تفسیر‌توضیح‌داده‌است:__________________________________________________

‌(.‌پیرامون‌تفسیر‌صافی‌قبلا‌بحث‌شد‌اما‌بار‌دیگر‌مطرح‌شد‌تا‌آن‌بحث‌تکمیل1)گردد.

‌211آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌بالجملة‌ما‌یزید‌علی‌شرح‌اللفظ‌و‌المفهوم‌مما‌یفتقر‌إلی‌السماع‌من‌المعصوم‌علیهم‌السلام،‌فإن‌وجدنا‌شاهدا‌من‌محکمات‌القرآن‌یدل‌علیه‌أتینا‌به‌فإن‌القرآن‌یفسر‌بعضه‌بعضا‌و‌قد‌أمرنا‌من‌جهة‌ائمة‌الحق‌علیهم‌السلام‌أن‌نرد‌متشابهات

Page 189: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌القرآن‌علی‌محکماته‌و‌إلا‌فإن‌ظفرنا‌فیه‌بحدیث‌معتبر‌عن‌الأئمة‌علیهم‌السلام‌فی‌الکتب‌المعتبرة‌من‌طرق‌أصحابنا‌أوردناه‌و‌إلا‌أوردنا‌ما‌روینا‌عنهم‌علیهم

‌«‌...‌و‌ما‌لم1السلام‌من‌طرق‌العامة‌لنسبته‌إلی‌المعصوم‌و‌عدم‌ما‌یخالفه‌»‌نظفر‌فیه‌بحدیث‌عنهم‌علیهم‌السلام‌أوردنا‌ما‌وصل‌إلینا‌من‌غیرهم‌من‌علماء‌التفسیر‌إذا‌وافق‌القرآن‌و‌فحواه‌و‌أشبه‌أحادیثهم‌فی‌معناه.‌فان‌لم‌نعتمد‌علیه

من‌جهة‌الإستناد‌اعتمدنا‌علیه‌من‌جهة‌الموافقة‌و‌السداد‌...‌می‌گوید:‌آنجا‌که‌فقط‌شرح‌لفظ‌و‌معنی‌کردن‌لغت‌لازم‌باشد‌خودمان‌می‌توانیم‌انجام‌دهیم.‌)با‌این‌جمله‌حسابش‌را‌از‌برخی‌اخباریها‌جدا‌می‌کند‌که‌خیلی‌خشک‌برخورد‌می‌کنند‌و‌می‌گویند‌که‌اگر‌ذیل‌آیه‌ای‌روایت‌نبود‌اصلا‌درباره‌آن‌آیه‌نباید

‌توضیحی‌بدهیم(.‌اما‌برای‌شرح‌بیشتر‌از‌آن‌چیزی‌که‌خودمان‌می‌فهمیم‌احتیاج‌به‌معصوم‌و‌روایات‌داریم.‌اگر‌آیه‌محکمی‌را‌یافتیم‌که‌بتواند‌آیه‌دیگر‌را‌روشن‌کند‌آن‌را‌می‌آوریم‌و‌آیه‌متشابه‌را‌به‌آیه‌محکم‌برمی‌گردانیم.‌)این‌همان‌روش‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است‌که‌سابقه‌داشته‌ولی‌عملا‌درست‌پیاده‌نشده‌بود(.‌آنجا‌که

‌جای‌اظهار‌نظر‌خودمان‌نیست‌و‌آیه‌محکمی‌هم‌نداریم،‌اگر‌روایت‌معتبر‌در‌کتب‌معتبر‌خودمان‌یافتیم‌آن‌را‌می‌آوریم‌و‌الا‌روایات‌ائمه‌که‌در‌کتب‌عامه‌وجود‌دارد‌و‌معارض‌ندارد‌را‌می‌آوریم.‌چون‌بالاخره‌منسوب‌به‌امام‌علیه‌السلام‌است‌و

معارض‌هم‌ندارد.‌اگر‌اینها‌را‌هم‌نیافتیم‌از‌اقوال‌علماء‌تفسیر‌استفاده‌می‌کنیم.‌و‌اشکال‌نکنید‌که‌»چرا‌اقوال‌مفسرین‌را‌می‌آورید‌در‌حالیکه‌خودتان‌این‌اشکال‌را‌به‌تفاسیر‌قبل‌گرفتید‌که‌به‌روایات‌بی‌توجهند؟«‌زیرا‌پاسخ‌می‌دهیم‌که‌این‌اقوال‌مفسران‌را

‌چون‌موافق‌و‌هماهنگ‌با‌ظاهر‌قرآن‌است،‌می‌آوریم،‌نه‌اینکه‌سخن‌آنان‌را‌حجتبدانیم.

یعنی‌اگر‌آیه‌ای‌را‌که‌می‌خواهم‌تفسیر‌کنم،‌برایش‌آیه‌محکم‌یا‌روایتی‌پیدا‌نکردم،__________________________________________________

‌(.‌از‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌روایت‌داریم:‌إذا‌نزلت‌بکم‌حادثة‌لا‌تجدون‌حکمها1)فی‌ما‌یروی‌عنا‌فانظروا‌إلی‌ما‌رووه‌عن‌علی‌علیه‌السلام.‌212آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌در‌نهایت‌باید‌خودم‌استظهار‌کرده‌و‌موافق‌ظاهر‌آیه‌چیزی‌بگویم،‌به‌جای‌این‌کار،‌حرف‌فلانی‌را‌نقل‌می‌کنم،‌و‌اگر‌دیگری‌نمی‌گفت‌خودم‌باید‌می‌گفتم‌پس

سخن‌او‌را‌حجت‌نمی‌دانم‌ولی‌چون‌موافق‌ظاهر‌قرآن‌است‌آوردم.جمله‌دیگری‌در‌مقدمه‌چهارم‌می‌گوید‌که‌می‌توان‌به‌سبک‌تفسیرش‌اضافه‌کرد.

Page 190: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بعضی‌الفاظ‌در‌لغت‌معنایی‌دارد‌که‌اگر‌دقت‌نکنیم‌فکر‌می‌کنیم‌معنی‌آن‌فقط‌همان‌است‌که‌در‌لغت‌آمده‌است‌غافل‌از‌اینکه‌آن‌لفظ‌یک‌روح‌و‌معنای‌وسیعی

دارد‌که‌چندین‌مصداق‌دارد‌که‌یکی‌از‌آنها‌در‌لغت‌آمده‌است.‌مثل‌»میزان«‌که‌در‌لغت‌به‌»ترازو«‌معنا‌شده‌است.‌ولی‌باید‌گفت‌میزان‌به

‌معنی‌وسیله‌سنجش‌است‌که‌یکی‌از‌مصادیق‌آن،‌ترازو‌است‌و‌ترازو‌خودش‌چندنوع‌است.

‌»فنقول‌و‌بالله‌التوفیق‌أن‌لکل‌معنی‌من‌المعانی‌حقیقة‌و‌روحا‌و‌له‌صورة‌و‌قالب‌و‌قد‌یتعدد‌الصور‌و‌القوالب‌لحقیقة‌واحدة‌و‌انما‌وضعت‌الألفاظ‌للحقائق‌و‌الأرواح‌و‌لوجود‌هما‌فی‌القوالب‌تستعمل‌الألفاظ‌فیهما‌علی‌الحقیقة‌لاتحاد‌ما‌بینهما.‌مثلا‌لفظ‌»القلم«‌إنما‌وضعت‌لآلة‌نقش‌الصور‌فی‌الألواح‌من‌دون‌أن‌یعتبر‌فیها‌کونها‌من‌قصب‌أو‌حدید‌بل‌و‌لا‌أن‌یکون‌جسما‌و‌لا‌کون‌النقش

‌محسوسا‌و‌لا‌معقولا‌و‌لا‌کون‌اللوح‌من‌قرطاس‌أو‌خشب‌بل‌مجرد‌کونه‌منقوشافیه‌و‌هذا‌حقیقة‌اللوح‌وحده‌و‌روحه‌...«

‌بعضی‌این‌را‌قبول‌ندارند‌بلکه‌می‌گویند‌هر‌کلمه‌یک‌معنی‌موضوع‌له‌مستعمل‌درآن‌زمان‌را‌داشته‌که‌در‌کتب‌لغت‌نوشته‌شده‌است.

‌اما‌به‌هر‌حال‌این‌روش‌ایشان‌بوده‌و‌خواه‌ناخواه‌در‌تفسیرش‌هم‌دخالت‌داشتهاست.

‌اشکال‌به‌این‌تفسیر‌این‌است‌که‌ایشان‌می‌گوید‌اگر‌آیه‌محکم‌بود‌می‌آوریم‌اگر‌نبود‌روایت‌معتبر،‌اگر‌نبود‌روایت‌از‌کتب‌عامه‌...‌این‌اگر‌...‌اگر‌...‌ها،‌مشکل

‌درست‌می‌کند‌زیرا‌ما‌اطمینان‌پیدا‌نمی‌کنیم‌که‌روایاتش‌معتبر‌باشد،‌اگر‌می‌فرمود‌فقط‌از‌روایات‌معتبره‌می‌آورم،‌اعتمادمان‌بیشتر‌بود.‌به‌خصوص‌که‌از

‌تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌عسکری‌علیه‌السلام‌هم‌آورده‌است.‌لذا‌در‌خیلی‌از‌موارد‌بخاطر‌اینکه‌نمی‌دانیم‌روایتی‌که‌نقل‌شده‌معتبر‌است‌یا‌نه‌با‌مشکل‌روبرو

می‌شویم.از‌تفسیر‌بیضاوی‌هم‌زیاد‌نقل‌کرده‌است.‌در‌حاشیه‌تفسیر‌بیضاوی-‌چاپ‌قدیم-

‌213آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌روایات‌صافی‌نوشته‌شده‌است‌که‌برخی‌اشتباها‌این‌حاشیه‌را‌به‌شیخ‌بهائی‌رحمه‌الله‌نسبت‌می‌دهند‌در‌حالی‌که‌چند‌صفحه‌اول‌آن‌حاشیه،‌از‌شیخ‌بهائی

رحمه‌الله‌است.‌و‌بقیه‌روایات‌منقوله‌از‌تفسیر‌صافی‌است.‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌در‌سال‌آخر‌عمر‌خود‌موفق‌شد‌برای‌تصنیفات‌خود

‌فهرستی‌بنویسد.‌یعنی‌یکی‌از‌تألیفات‌او،‌فهرست‌تألیفات‌خود‌او‌می‌باشد.‌البته‌از‌او‌سه‌فهرست‌به‌جای‌مانده،‌یعنی‌سه‌بار‌تألیفات‌خودش‌را‌فهرست‌کرده

Page 191: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌است.‌و‌در‌سومی‌که‌آخرین‌آنها‌است‌تألیفات‌خود‌را‌در‌صد‌عنوان‌معرفی‌کرده‌است‌یک‌قسمت‌از‌تألیفات‌او‌تفسیر‌قرآن‌است:‌تفسیر‌صافی-‌تفسیر‌أصفی-

تفسیر‌مصفی.‌تفسیر‌أصفی‌خلاصه‌تفسیر‌صافی‌است‌)تقریبا‌ثلث‌آن‌است(‌و‌تفسیر‌مصفی‌خلاصه‌تفسیر‌أصفی‌است.‌تفسیر‌صافی‌و‌أصفی‌چاپ‌شده‌است‌ولی‌تفسیر‌مصفی‌چاپ‌نشده‌و‌نسخه‌خطی‌آن‌را‌هم‌ندیده‌ایم.‌و‌باید‌خیلی‌مختصر‌باشد.‌این‌تفاسیر‌خیلی‌مختصر‌به‌عقیده‌برخی‌برای‌توجه‌هنگام‌قرائت‌قرآن‌است‌که‌همراه‌قرائت،‌به‌توضیحات‌مختصری‌هم‌راجع‌به‌آیات‌توجه‌داشته‌باشیم‌و‌قرائت

سرسری‌نباشد.‌آقای‌حسن‌زاده‌آملی‌می‌فرماید:‌»تفسیر‌روان‌جاوید،‌در‌پنج‌جلد.‌ترجمه‌تفسیر

‌«‌است.‌او‌در‌اول‌تفسیر1صافی‌است«‌مؤلف‌آن:‌آقای‌میرزا‌محمد‌ثقفی‌»‌فرموده‌است‌که‌تفسیر‌صافی‌را‌از‌بین‌تفاسیر‌خیلی‌می‌پسندم.‌ولی‌نگفته‌است

که‌ترجمه‌آن‌تفسیر‌است.‌چاپ‌تفسیر‌صافی:‌چاپ‌های‌قدیم‌آن‌در‌یک‌جلد‌بزرگ‌است‌و‌چاپ‌جدید‌آن

‌‌جلد‌در‌دو‌جلد‌8جلد‌است.‌البته‌در‌چاپ‌های‌بعد‌8توسط‌کتابفروشی‌اسلامیه‌در‌‌صحافی‌شده‌است‌و‌پس‌از‌چاپ‌اسلامیه‌به‌گونه‌یا‌گونه‌های‌دیگر‌نیز‌چاپ‌شده

است.‌کتاب‌المحجة‌البیضاء‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌سه‌چاپ‌دارد:‌چاپ‌سنگی‌ناقص،

‌‌جلدی.‌در‌اول‌بعضی‌از‌جلدهای‌چاپ‌چهار‌جلدی‌فهرست‌4جلدی‌و‌چاپ‌8چاپ‌تألیفات‌او‌چاپ‌شده‌است.

__________________________________________________‌(.‌پدر‌همسر‌امام‌خمینی‌رحمه‌الله‌هستند‌و‌پسر‌شیخ‌ابو‌الفضل‌تهرانی1)

‌)صاحب‌کتاب‌شفاء‌الصدور‌فی‌شرح‌زیارة‌العاشورا(،‌و‌نوه‌میرزا‌ابو‌القاسمکلانتر‌که‌تقریرات‌شیخ‌انصاری‌رحمه‌الله‌را‌نوشته‌است.

‌214آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌کنز‌الدقائق‌

تفسیر‌کنز‌الدقائق.‌12و‌11تألیف‌شیخ‌محمد‌بن‌محمد‌رضا‌قمی‌مشهدی‌از‌قرن‌

Page 192: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌مقدمه‌تفسیر‌چنین‌می‌گوید:‌در‌گذشته‌حواشی‌بر‌تفسیر‌کشاف‌و‌حاشیه‌ای‌«‌نوشته‌بودم‌سپس‌تصمیم‌گرفتم‌تفسیری‌که1بر‌حاشیه‌شیخ‌بهائی‌رحمه‌الله‌»

‌حاوی‌بر‌دقائق‌اسرار‌تنزیل‌و‌نکات‌تأویل‌و‌روایات‌ائمه‌علیهم‌السلام‌در‌تفسیر‌و‌تأویل‌باشد‌بنویسم.‌و‌اگر‌موفق‌به‌اتمام‌آن‌شدم‌نامش‌را‌»کنز‌الدقائق‌و‌بحر

الغرائب«‌بگذارم.‌از‌مقدمه‌اش‌بر‌می‌آید‌که‌او‌هم‌مثل‌فیض‌رحمه‌الله‌می‌خواسته‌تفسیری‌داشتهباشد‌که‌شامل‌مطالب‌تفسیری‌سایر‌تفاسیر‌باشد‌و‌روایات‌را‌نیز‌داشته‌باشد.‌در‌کتب‌فهرست،‌تفسیر‌او‌به‌تفسیر‌روایتی‌معروف‌شده‌است‌و‌امتیاز‌آن‌را‌در‌این‌دانسته‌اند‌که‌روایات‌را‌آورده‌است‌و‌دقیقا‌از‌این‌حیث‌مانند‌فیض‌رحمه‌الله‌عمل‌کرده‌است.‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌تفسیر‌بیضاوی‌را‌داشته‌و‌عبارات‌آن‌و‌روایات‌را‌آورده،‌او‌هم‌بیضاوی‌و‌حاشیه‌شیخ‌بهایی‌بر‌آن‌و‌کشاف‌را‌داشته‌که‌مطلب‌آنها‌و‌روایات‌را‌آورده‌است.‌و‌شاید‌روایاتش‌از‌صافی‌بیشتر‌باشد‌چون‌صافی‌روایات‌را‌تقطیع‌کرده‌و‌بی‌سند‌آورده‌است‌ولی‌ایشان‌کامل‌و‌همران‌با‌سند‌آورده‌است.‌از‌جهت‌متفرقات‌هم‌مثل‌صافی‌است‌و‌گاهی‌مطالب‌عرفانی

هم‌آورده‌است.تفسیر‌نور‌الثقلین‌نیز‌از‌مصادر‌این‌تفسیر‌بوده‌است.

مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌این‌تفسیر‌را‌پسندیده‌و‌تقریظی‌بر‌آن‌نوشته‌است.این‌تفسیر‌تاکنون‌سه‌بار‌چاپ‌شده‌است‌یک‌بار‌توسط‌انتشارات‌جامعه‌مدرسین

__________________________________________________‌(.‌شیخ‌بهائی‌حاشیه‌ای‌بر‌کشاف‌و‌حاشیه‌ای‌بر‌تفسیر‌بیضاوی‌دارد‌که‌دومی1)

‌بسیار‌معروف،‌و‌نسخه‌های‌خطی‌آن‌فراوان‌و‌در‌حاشیه‌تفسیر‌بیضاوی‌هم‌چاپشده‌است.

‌215آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌جلد،‌بار‌دوم‌با‌تحقیق‌و‌تصحیح‌حضرت‌آقای‌درگاهی‌در10حوزه‌علمیه‌قم‌در‌

‌جلد،‌و‌بار‌سوم‌با‌تصحیح‌مرحوم‌آیة‌الله‌حاج‌آقا‌مجتبی‌عراقی.14‌و‌تصحیح‌و‌تحقیق‌و‌چاپ‌این‌کتاب‌از‌سه‌ناحیه‌گرچه‌موجب‌انتقادهایی‌شد‌که‌چرا‌با‌صرف‌بیت‌المال‌کارهای‌تکراری‌انجام‌می‌شود‌اما‌از‌طرفی‌هم‌می‌توان‌گفت‌با‌اینکه‌حتی‌نام‌این‌مؤلف‌و‌این‌تفسیر‌تا‌این‌اواخر‌معروف‌نبود‌خدایمتعال‌)شاید‌به‌خاطر‌اخلاص‌او(‌خواسته‌است‌مورد‌تقدیر‌فراوان‌قرار‌گیرد.

‌216آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 193: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

تفسیر‌ملاصدرا

تفسیر‌ملاصدرا‌که‌نام‌خاصی‌ندارد.‌این‌تفسیر‌هم‌مربوط‌به‌قرن‌یازدهم‌است.‌چاپ‌یک‌جلدی‌بزرگ‌قدیم‌و‌هفت‌جلدی‌جدید‌دارد.‌البته‌این‌تفسیر‌کامل‌نیست‌و‌فقط‌تفسیر‌چند‌سوره‌است:‌حدید-‌یس-‌جمعه-‌واقعه-‌أعلی-‌الطارق-‌ضحی-‌الزلزال-

‌فاتحه-‌بقره-‌ناتمام-‌آیة‌الکرسی-‌آیه‌نور-‌آیه‌تری‌الجبال-‌سوره‌سجده‌که‌همهیک‌جا‌چاپ‌شده‌و‌قسمتی‌هم‌جدا‌جدا‌چاپ‌شده‌است.

هم هم‌من‌العذاب‌الأدنی‌دون‌العذاب‌الأکبر‌لعل ‌نمونه:‌قوله‌سبحانه:‌و‌لنذیقن‌یرجعون‌اختلف‌المفسرون‌فی‌ما‌هو‌المراد‌من‌العذاب‌الأدنی،‌فقیل‌هو‌المصائب‌و‌المحن‌عن‌أبی‌بن‌کعب‌و‌ابن‌عباس‌و‌الحسن،‌و‌قیل‌هو‌الأسر‌و‌القتل‌عن‌ابن

‌مسعود‌و‌قتادة،‌و‌قالوا‌ما‌مهنوا‌به‌من‌السنة‌و‌الجوع‌عن‌مقاتل،‌و‌قیل‌هوالحدود‌عن‌عکرمة.

‌)علاوه‌بر‌این‌به‌ترکیب‌و‌لغت‌و‌شأن‌نزول‌و‌قرائت‌هم‌توجه‌دارد(‌و‌سپس‌این‌عنوان‌را‌دارد:‌»مشکاة‌فیه‌مصباح«‌در‌ذیل‌این‌عنوان‌مطلب‌مورد‌نظر‌خود‌را

دنبال‌کرده‌است.ه‌و‌رسوله‌و‌أنفقوا‌مما‌جعلکم‌مستخلفین‌فیه178نمونه‌دیگر:‌)ص‌ ‌(:‌آمنوا‌بالل

ذین‌آمنوا‌منکم‌و‌أنفقوا‌لهم‌أجر‌کبیر‌ما‌از‌آیه‌استفاده‌می‌کنیم‌که‌منظور ‌فال‌انفاق‌مالی‌است.‌ایشان‌هم‌مسأله‌انفاق‌مالی‌را‌مطرح‌می‌کند‌و‌اقوال‌مفسران

را‌نقل‌می‌کند‌و‌بعد‌می‌فرماید:‌»مکاشفة«.‌در‌مکاشفه‌می‌فرماید:‌»اعلم‌أن‌هذا‌الحکم‌کما‌یشمل‌النعم‌الخارجیة‌کذلک

یشمل‌النعم‌الداخلیة‌من‌الأعضاء‌و‌الحواس‌و‌القوی«.‌217آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌انفاق‌اعم‌از‌مال‌است.‌شامل‌انفاق‌اعضاء‌و‌جوارح‌و‌حواس‌باطنی‌هم‌می‌شود.‌باید‌هستی‌خود‌را‌در‌راه‌خداشناسی‌خرج‌کنید.‌از‌ظاهر‌آیه‌استفاده‌نمی‌شود‌که‌عقل‌و‌چشم‌و‌قوای‌باطنی‌ات‌را‌به‌کار‌ببر‌و‌انفاق‌کن‌تا‌خدا‌را‌بشناسی.‌این‌نمی‌تواند‌ترجمه‌و‌استظهار‌از‌آیه‌باشد.‌بله‌درست‌است‌که‌همانگونه‌که‌پول

نعمت‌است،‌عقل‌و‌چشم‌و‌...‌نعمت‌است.‌اما‌آیا‌این‌را‌می‌گوید؟‌به‌ذهن‌می‌آید‌این‌همان‌سخن‌ملا‌محسن‌فیض‌رحمه‌الله‌است‌که‌قبلا‌یاد‌شد

‌ولی‌در‌دائره‌وسیعتری،‌مرحوم‌فیض‌رحمه‌الله‌می‌فرمود‌ما‌گرفتار‌لفظ‌نیستیم.‌الفاظ‌دارای‌روح‌و‌قالب‌هستند‌و‌ما‌معنی‌اعم‌کلمه‌را‌می‌گیریم.‌و‌ملاصدرا

رحمه‌الله‌از‌این‌هم‌وسیع‌تر‌گرفته‌است.

Page 194: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ه‌قرضا‌حسنا‌...‌قری‌ء‌فیضعفه‌...‌و194نمونه‌دیگر‌)ص‌ ذی‌یقرض‌الل ‌(:‌من‌ذا‌ال‌قد‌شبه‌تعالی‌الانفاق‌فی‌سبیله‌بالقرض‌الحسن‌فیضاعفه‌له‌أی‌یؤتیه‌الله‌...‌بعد‌در‌ذیل‌عنوان‌»مکاشفة«‌می‌گوید:‌القرض‌الحسن‌عند‌اهل‌الله‌و‌العرفاء‌أن‌ینفق

‌الإنسان‌فی‌طریق‌معرفة‌الله‌و‌سبیل‌ملکوته‌و‌التفکر‌فی‌آیات‌جبروته‌موادهالدماغیة‌و‌أرواحه‌النفسانیة‌...

‌این‌سخن‌خوبی‌است‌که‌انسان‌علاوه‌بر‌پول،‌چشم‌و‌عقل‌و‌...‌را‌به‌خدا‌قرضدهد.

‌ولی‌معلوم‌نیست‌آیه‌این‌را‌بفرماید.‌آیه‌قرض‌مالی‌را‌می‌گوید:‌یعنی‌صدقه‌کهقرض‌الحسنه‌است.

‌سبک‌تفسیری‌او‌را‌چنین‌می‌توان‌گفت‌که:‌از‌نظر‌تفسیر،‌مثل‌سایر‌تفاسیر‌است‌و‌بعد‌هم‌در‌ذیل‌عنوانهایی‌از‌قبیل‌»مکاشفه«‌و‌»مشکاة‌فیه‌مصباح«

مطالب‌عرفانی‌و‌فلسفی‌دارد.‌ملاصدرا‌به‌تفسیر‌غرائب‌القرآن‌نیشابوری‌هم‌خیلی‌توجه‌داشته‌و‌گاهی‌عباراتی

را‌از‌آن‌نقل‌می‌کند.‌امتیاز‌و‌سبکش‌همین‌است‌که‌بعد‌از‌تمام‌شدن‌تفسیر‌آیه‌به‌طور‌معمول،

مطالبی‌عرفانی‌هم‌نقل‌می‌کند.اشکالی‌که‌می‌گیرند‌اینکه‌این‌مطالب‌مستفاد‌از‌آیات‌نیست.‌218آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌ممکن‌است‌کسی‌در‌دفاع‌از‌ایشان‌بگوید‌این‌مطالب‌جزء‌تفسیر‌آیه‌نیست‌و‌اونمی‌خواسته‌اینها‌را‌به‌عنوان‌تفسیر‌مطرح‌کند.

‌البته‌شاید‌جاهایی‌از‌عبارات‌شاهد‌باشد‌که‌نمی‌خواسته‌آیه‌را‌تفسیر‌کند‌ولی‌حرف‌مستشکل‌این‌است‌که‌وقتی‌مطلبی‌را‌ذیل‌آیه‌می‌آورد‌ظاهر‌این‌است‌که

می‌خواهد‌بگوید‌از‌آیه‌این‌مطلب‌را‌می‌فهمم.‌ملاصدرا‌رحمه‌الله‌در‌این‌تفسیر‌و‌نیز‌شرح‌اصول‌کافی‌مطالب‌ارزنده‌ای‌دارد

که‌در‌خیلی‌موارد‌مفید‌و‌کارساز‌است‌هم‌برای‌نویسندگان‌و‌هم‌برای‌سخنرانان.‌در‌شرح‌احادیثش‌واقعا‌مطالب‌ارزنده‌ای‌دارد‌که‌شاید‌به‌ذهن‌کسی‌نیامده‌باشد،

خواه‌معنی‌حدیث‌باشد‌یا‌نباشد‌ولی‌بعنوان‌یک‌مطلب‌مستقل،‌ارزنده‌است.‌مرحوم‌آقای‌شعرانی‌رحمه‌الله‌در‌»شرح‌اصول‌کافی«‌ملا‌صالح‌مازندرانی

‌رحمه‌الله،‌تذکر‌می‌دهد‌که‌ملا‌صالح‌در‌این‌شرح‌مطالب‌ارزنده‌ای‌را‌از‌ملاصدرا‌رحمه‌الله‌گرفته‌و‌مرحوم‌مجلسی‌رحمه‌الله‌نیز‌در‌مرآة‌العقول،‌از‌شرح

ملاصدرا‌رحمه‌الله‌استفاده‌کرده‌است.

Page 195: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌219آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌***‌این‌بود‌تفاسیر‌شیعی‌تا‌سده‌یازدهم‌البته‌بنایمان‌بر‌این‌بود‌که‌تفاسیر‌کامل

را‌معرفی‌کنیم‌نه‌تفاسیر‌ناقص‌را.‌در‌قرن‌دوازدهم‌و‌سیزدهم‌تفاسیری‌داریم‌از‌جمله‌تفسیر‌شبر‌که‌گفتیم‌سه‌تفسیر‌دارد.‌تفسیر‌سید‌حسین‌بروجردی‌صاحب‌»نخبة‌المقال«‌در‌چند‌جلد‌که

‌«‌و‌تفاسیر‌دیگر‌و‌سپس‌در‌قرن1مقدمه‌آن‌در‌یک‌جلد‌چاپ‌شده‌است‌»‌چهاردهم‌هم‌تفاسیر‌زیادی‌داریم‌که‌باید‌تفاسیر‌این‌دو‌سه‌قرن‌هم‌مورد‌بررسی

قرار‌گیرد.‌تا‌اینجا‌مهمترین‌هدف‌ما‌در‌بررسی‌تفاسیر،‌بررسی‌سبک‌تفسیری‌مفسران‌بود

‌‌عوض‌نشده14و‌نتیجه‌ای‌که‌گرفتیم‌این‌است‌که‌سبک‌تفسیری‌از‌آغاز‌تا‌سده‌‌است‌اما‌تفسیرها‌تکامل‌پیدا‌کرده‌و‌از‌این‌جهت‌با‌هم‌تفاوت‌دارند.‌و‌تفاوت‌دیگر‌اضافه‌شدن‌روایات‌است‌که‌تا‌زمان‌مرحوم‌مجلسی‌و‌فیض-‌رحمة‌الله

‌علیهما-‌در‌تفاسیر‌ما‌عنایت‌کامل‌به‌روایات‌نبوده‌و‌از‌آن‌زمان‌به‌بعد‌تفسیرهایروایی‌مانند‌برهان‌و‌نور‌الثقلین‌هم‌تدوین‌شد.

__________________________________________________(.‌جلدهای‌دیگر‌آن‌هم‌شاید‌در‌لبنان‌چاپ‌شده‌باشد.1)

‌220آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌القرآن‌و‌العقل‌

تفسیر‌القرآن‌و‌العقل‌پس‌بطور‌کلی‌یک‌سبک‌دنبال‌شده‌است‌مگر‌در‌دو‌تفسیر‌از‌قرن‌چهاردهم:‌یکی

‌18(‌که‌می‌گوید‌14»تفسیر‌القرآن‌و‌العقل«‌مرحوم‌آقا‌نور‌الدین‌عراقی‌)سده‌‌‌جزء‌قرآن‌را‌تفسیر‌کردم‌در‌حالیکه‌فقط‌18ماه،‌18ماه‌در‌سفر‌بودم‌و‌در‌این‌

‌معالم‌الأصول‌همراهم‌بود‌یعنی‌هیچ‌یک‌از‌تفاسیر‌در‌اختیار‌نبود‌و‌بدون‌رجوع‌به‌کتابها،‌قرآن‌را‌مطالعه‌و‌تفسیر‌می‌کردم‌و‌هدفم‌این‌بود‌که‌ثابت‌کنم‌هیچ‌آیه‌ای

از‌آیات‌قرآن‌مخالف‌عقل‌نیست.و‌دیگری‌»تفسیر‌المیزان«‌که‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است‌و‌سبک‌تازه‌ای‌دارد.

Page 196: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌سبک‌تفاسیر‌سنی‌هم‌مثل‌تفاسیر‌شیعه‌است‌با‌این‌تفاوت‌که‌آنها‌از‌حیث‌رجوع‌به‌روایات‌زودتر‌اقدام‌کردند.‌یعنی‌در‌همان‌قرن‌چهارم‌تفسرهایی‌دارند‌بدونتوجه‌به‌روایات،‌و‌تفسیرهایی‌هم‌دارند‌که‌در‌آنها‌به‌روایات‌توجه‌شده‌است.‌آیة‌الله‌نجفی‌مرعشی‌رحمه‌الله‌بر‌تفسر‌الدر‌المنثور‌سیوطی-‌چاپ‌ایران-‌مقدمه‌ای‌نوشته‌اند‌پیرامون‌اینکه‌چند‌جور‌تفسیر‌داریم‌و‌فرموده‌اند‌بعضی

تفسیرها‌جنبه‌ادبی‌و‌برخی‌جنبه‌عرفانی‌و‌برخی‌جنبه‌های‌دیگر‌دارد.‌اما‌این‌دلیل‌نمی‌شود‌که‌بگوییم‌سبکها‌با‌هم‌مختلف‌بوده‌است.‌بلکه‌هر‌یک‌بعدی‌را‌گرفته‌و‌دنبال‌کرده‌اند،‌نه‌اینکه‌سبک‌جدیدی‌داشته‌باشند‌یعنی‌یکی‌به‌جنبه

‌لغت،‌یکی‌به‌بلاغت،‌دیگری‌به‌شأن‌نزول‌...‌بیشتر‌توجه‌داشته‌است‌پس‌از‌این‌حیث‌که‌هر‌کدام‌به‌یک‌بعد‌بیشتر‌توجه‌کرده‌اند‌چند‌گونه‌اند.‌نتیجه‌بحث‌ها‌اینکه

‌‌مثل‌سبک‌تفسیر‌مجمع‌البیان14غیر‌از‌تفاسیر‌روایی،‌سبک‌تفاسیر‌شیعه‌تا‌قرن‌‌است.‌با‌این‌تفاوت‌که‌مجمع‌از‌نظم‌خاصی‌برخوردار‌می‌باشد‌که‌تفاسیر‌دیگر

‌‌به‌بعد‌که‌تفسیر‌صافی،‌نور‌الثقلین،11غالبا‌آن‌نظم‌را‌ندارند.‌البته‌از‌اول‌قرن‌‌برهان‌و‌...‌آمد،‌مفسران‌ما‌برخلاف‌زمان‌های‌قبل‌از‌روایات‌تفسیری‌هم

استفاده‌نمودند.‌221آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌المیزان‌

اشاره

تفسیر‌المیزانتألیف‌مرحوم‌سید‌محمد‌حسین‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله.

‌درباره‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌در‌زمان‌حیات‌و‌بعد‌از‌رحلتش،‌بعنوان‌شرح‌حال‌و‌بزرگداشت‌و‌یادنامه‌مقالات‌و‌کتابهای‌متعددی‌نوشته‌شده‌که‌همه‌اش‌خواندنی

است.‌آقای‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌از‌بیت‌اصیل‌و‌ریشه‌داری‌هستند.‌به‌آنها:‌طباطبایی،‌قاضی،‌شیخ‌الإسلامی،‌وهابی‌یا‌عبد‌الوهابی‌هم‌می‌گویند.‌به‌این‌چهار‌عنوان

مشهور‌هستند.قاضی‌می‌گویند‌چون‌بزرگان‌این‌بیت‌در‌زمان‌های‌دور‌قاضی‌رسمی‌بودند.

Page 197: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌شیخ‌الإسلامی‌می‌گویند‌چون‌چند‌قرن‌)از‌قرن‌هشتم‌و‌نهم(‌نیاکان‌اینها‌شیخالإسلام‌بودند‌و‌به‌شیخ‌الإسلامی‌منصوب‌می‌شدند.

‌عبد‌الوهابی‌یا‌وهابی‌می‌گویند‌چون‌جد‌چندم‌آنها،‌امیر‌عبد‌الوهاب‌بوده‌که‌درخاندان‌آنها‌از‌همه‌معروفتر‌بوده‌است.

‌و‌طباطبایی‌می‌گویند‌چون‌نسبشان‌مانند‌بسیاری‌از‌سادات‌به‌یکی‌از‌امازاده‌ها«‌می‌رسد‌و‌به‌این‌مناسبت‌به‌آنها‌طباطبایی‌می‌گویند.1)طباطبا(‌»

‌به‌این‌نکته‌باید‌توجه‌داشته‌باشیم‌که‌اصالت‌داشتن‌و‌دارای‌خانواده‌و‌بیت‌ممتاز‌بودن‌در‌شخصیت‌افراد‌آن‌بیت‌خیلی‌مؤثر‌است.‌اگر‌دو‌نفر‌از‌هر‌حیث‌مساوی‌باشند‌ولی‌یکی‌مربوط‌به‌یک‌خانواده‌عادی‌و‌دیگری‌از‌یک‌خانواده‌اصیل‌و‌ممتاز

باشد،‌مسلما‌امتیاز‌و‌شخصیت‌دومی‌بیشتر‌است.__________________________________________________

‌(.‌گفته‌شده‌که‌او‌به‌جای‌ق،‌ط‌می‌گفته‌و‌در‌کودکی‌از‌او‌سؤال‌کردند‌این1)پارچه‌را‌برایت‌قبا‌بدوزیم‌یا‌...‌گفته‌»طباطبا«‌)به‌جای‌»قبا‌قبا«.

‌222آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌بیت‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌تا‌شش‌قرن‌قبل،‌همه‌از‌اعلام‌و‌بزرگان‌و‌مؤلفان‌بوده‌و‌علاوه‌بر‌موقعیت‌علمی‌و‌اجتماعی،‌اهل‌سیر‌و‌سلوک‌بوده‌اند.

‌به‌طوریکه‌سر‌سلسله‌شان‌شاید‌متهم‌به‌صوفی‌گری‌هم‌شده.‌که‌البته‌این‌اشتباه‌است‌وی‌عارف‌بوده‌است.‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌و‌برخی‌از

‌عموزاده‌های‌ایشان‌رساله‌هایی‌در‌شرح‌حال‌و‌معرفی‌رجال‌این‌بیت‌علمینگاشته‌اند.

‌آقای‌میرزا‌علی‌آقا‌قاضی‌رحمه‌الله‌که‌از‌علماء‌اخلاق‌معروف‌است‌از‌این‌بیتمی‌باشد.

‌و‌هر‌چه‌از‌حیث‌معنویات‌درباره‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله-‌که‌به‌ایشان‌قاضی‌طباطبایی‌هم‌گفته‌می‌شد-‌گفته‌می‌شود،‌در‌برادرش-‌سید‌محمد‌حسن‌معروف

‌به‌»الهی«‌هم‌هست‌به‌هر‌حال‌از‌حیث‌معنویات‌شخصیت‌غیر‌قابل‌انکاریداشت.

از‌حیث‌علم‌و‌سواد‌و‌ملایی،‌ابتدا‌لازم‌است‌مقدمه‌ای‌عرض‌کنم:‌در‌حوزه‌ممکن‌است‌برخی‌با‌سروصدا‌به‌شهرتی‌برسند‌و‌درس‌پر‌جمعیتی‌پیدا‌کنند‌از‌اینرو‌اینها‌نمی‌تواند‌مشخص‌شخصیت‌علمی‌کسی‌باشد.‌بلکه‌ملاک‌ملاییو‌شخصیت‌علمی‌داشتن،‌اینست‌که‌أفاضل‌حوزه‌را‌به‌خود‌جلب‌و‌جذب‌کند.

Page 198: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اگر‌کسی‌در‌درس‌خود‌پنج‌نفر‌از‌افاضل‌را‌جلب‌کرده‌باشد‌و‌در‌درس‌شخص‌‌نفر‌شرکت‌کنند‌که‌نمونه‌یکی‌از‌آن‌پنج‌نفر‌در‌آن‌نباشد،‌باید‌بگوییم500دیگر‌

اولی‌شخصیت‌علمی‌بهتر‌و‌بیشتری‌دارد.‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌کسی‌بود‌که‌بسیاری‌از‌فضلا‌را‌جذب‌کرده‌بود‌در‌تمام‌رشته‌ها:‌فقه،‌اصول،‌و‌بخصوص‌فلسفه،‌عرفان‌و‌تفسیر‌هیچ‌فاضلی‌از‌شرکت‌در‌درس‌او‌ابا‌نداشت.‌با‌وجود‌آنکه‌سابقه‌ای‌در‌قم‌نداشت‌و‌تازه‌وارد

بود،‌اما‌همه‌جلب‌او‌شده‌بودند.‌افرادی‌هم‌که‌ملایی‌آنها‌محرز‌می‌شود‌گاهی‌نمی‌توانند‌شاگرد‌تربیت‌کنند‌و

‌هستند‌افرادی‌که‌باسواد‌هستند‌ولی‌حتی‌نمی‌توانند‌مطلبشان‌را‌به‌خوبی‌انتقال‌دهند.‌اما‌ایشان‌امتیاز‌تربیت‌شاگرد‌را‌در‌حد‌بسیار‌بالایی‌داشت.‌کتابهای‌او‌به‌خوبی‌جا‌باز‌کرد.‌فیض‌هایی‌که‌از‌او‌به‌حوزه‌و‌اساتید‌و‌افاضل‌رسید‌بسیار‌زیاد

است.‌223آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌ایشان‌با‌تمام‌خدماتی‌که‌به‌حوزه‌علمیه‌و‌به‌تفسیر‌و‌فلسفه‌و‌غیره‌نموده‌بود،‌برداشت‌مادیش‌از‌حوزه‌خیلی‌خیلی‌کم‌بود.‌تا‌مدتها‌خانه‌ملکی‌نداشت‌و‌اجاره

‌‌روز15«‌در‌تهران‌داشت‌و‌هر‌1نشین‌بود‌در‌طول‌مباحثاتی‌که‌با‌یک‌پرفسور‌»‌یک‌بار‌به‌تهران‌می‌رفت،‌با‌اتوبوس‌رفت‌و‌آمدش‌را‌انجام‌می‌داد.‌در‌حالیکه‌یک

شخصیت‌جهانی‌بود‌واقعا‌متواضع‌بود.‌نکته‌دیگر:‌گاهی‌شخصیت‌ها‌با‌تمام‌خدماتی‌که‌انجام‌می‌دهند،‌یک‌مسأله‌ای

‌برایشان‌اتفاق‌می‌افتد‌که‌در‌نظر‌برخی‌از‌عوام‌نقطه‌ضعف‌محسوب‌می‌شود‌و‌‌...‌سال‌خدمات‌به‌حق‌آنها‌نادیده‌گرفته‌می‌شود‌هر‌چند‌که60-‌50بخاطر‌آن‌

فی‌الواقع‌آن‌مسأله‌نقطه‌ضعف‌نباشد.‌برای‌آقای‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌چنین‌وضعی‌پیش‌نیامد‌اما‌در‌این‌اواخر‌به‌علت

‌مخالفتی‌که‌با‌برخی‌مطالب‌دکتر‌شریعتی‌نمود،‌مورد‌اهانت‌برخی‌از‌نادانان‌قرار‌گرفت.‌برخی‌می‌آمدند‌به‌او‌اهانت‌می‌کردند،‌سؤالات‌بیجا‌می‌کردند،‌و‌احیانا

مطالب‌زننده‌ای‌می‌نوشتند.‌با‌اینکه‌نتیجه‌حوزه‌قم‌و‌بازدهی‌آن‌قبلا‌هم‌خوب‌بود‌و‌کتابهایی‌مانند‌»درر«‌و

‌»صلاة«‌مرحوم‌حاج‌شیخ‌عبد‌الکریم‌حائری‌و‌آثار‌مهم‌دیگری‌داشت.‌اما‌مرحومعلامه‌رحمه‌الله‌و‌افراد‌دیگر‌آمدند‌و‌در‌حوزه‌تحولی‌ایجاد‌کردند.

‌مسأله‌دیگر:‌علاقه‌ایشان‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌است.‌مرحوم‌سید‌حسین‌قاضی‌رحمه‌الله‌)پسر‌عموی‌ایشان(،‌هر‌جمعه‌در‌منزل‌خود‌مجلس‌روضه

‌مختصری‌برقرار‌می‌کرد.‌آقای‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌همیشه‌در‌این‌مراسم‌شرکت

Page 199: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌می‌کرد‌هر‌جمعه‌چند‌ساعت‌برای‌روضه‌و‌شرکت‌در‌این‌مجلس‌وقتمی‌گذاشت.‌زیارت‌اهل‌قبور‌و‌حرم‌او-‌با‌این‌کثرت‌مشغله‌علمی-‌ترک‌نمی‌شد.‌اینها‌برای‌ما‌درس‌است‌که‌هر‌چه‌جلو‌می‌رویم‌و‌بر‌علممان‌افزوده‌می‌شود،

باید‌بیشتر‌به‌معنویات‌بپردازیم.__________________________________________________

(.‌هانری‌کربن.1)‌224آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تواضع‌علمی‌علامه‌رحمه‌الله‌

تواضع‌علمی‌علامه‌رحمه‌الله‌مجله‌ای‌بود‌به‌نام‌»مکتب‌تشیع«‌که‌حضرت‌آقای‌هاشمی‌رفسنجانی‌و‌شهید‌مرحوم‌آقای‌باهنر‌و‌...‌آن‌را‌راه‌انداخته‌و‌اداره‌می‌کردند،‌و‌همچنین‌در‌تهران‌بعضی‌جلسات‌تبلیغی‌با‌شرکت‌آقایان:‌دکتر‌بهشتی،‌جزایری،‌مطهری،‌آیتی‌...

‌«‌مجله‌دیگری‌به‌نام‌»مکتب‌اسلام«‌تأسیس‌شد‌ایشان‌در‌این1تشکیل‌می‌شد‌»‌جلسات‌شرکت‌می‌کرد‌و‌در‌آن‌مجلات‌مقاله‌می‌نوشت.‌با‌اینکه‌این‌افراد‌همه‌از‌شاگردان‌او‌بودند،‌اما‌چون‌می‌دید‌این‌کار‌برای‌آشنایی‌نسل‌جوان‌با‌اسلام‌لازم

است‌تکبر‌نمی‌کرد.‌مقالات‌ایشان‌در‌این‌مجلات‌چاپ‌شده‌و‌موجود‌است.‌خصوصیت‌دیگر‌ایشان‌که‌از‌تمام‌خصوصیات‌او‌مهم‌تر‌است،‌استقامت‌سلیقه

‌اوست.‌در‌هیچ‌جا‌کج‌سلیقگی‌از‌او‌دیده‌نشده‌و‌به‌طوری‌سخن‌نگفته‌که‌سوژهبه‌دیگر‌اندیشان‌بدهد.

‌بله‌در‌مسائل‌فلسفی‌ممکن‌است‌حرفهایی‌داشته‌باشد‌که‌دیگران‌قبول‌نکنند‌ومورد‌اختلاف‌باشد‌که‌البته‌این‌هم‌اقتضای‌مباحثات‌علمی‌است.

‌و‌این‌شاید‌معلول‌معنویات‌ایشان‌و‌حالت‌خضوع‌و‌اخلاص‌ایشان‌باشد‌که‌باعث‌شده‌در‌کارهای‌علمی‌اینقدر‌مستقیم‌و‌خوش‌سلیقه‌عمل‌کند.‌هر‌چه‌نوشته،

خوب‌و‌مفید‌و‌مستقیم‌است.و‌این‌روش‌می‌تواند‌برای‌ما‌خیلی‌آموزنده‌باشد.

‌از‌نظر‌عقاید‌درصدد‌بود‌همان‌عقائد‌معروف‌شیعه‌را‌با‌دلیل‌و‌برهان‌و‌آیهمستدل‌کند‌و‌خیلی‌منطقی‌و‌متین‌و‌جالب‌مطرح‌نماید.

Page 200: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌سید‌محمد‌باقر‌موسوی‌همدانی‌)مترجم‌المیزان(‌که‌خیلی‌با‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌رفت‌و‌آمد‌داشت،‌در‌کتابش‌به‌نام‌»عقاید‌اسلامی«،‌به‌مناسبتی‌مکاشفه‌ای

را‌از‌مرحوم__________________________________________________

‌(.‌سخنرانی‌های‌آنها‌با‌عنوان‌»گفتار‌ماه«‌چاپ‌می‌شد‌و‌معمولا‌افراد‌با‌سواد1)و‌دانشگاهی‌مشتری‌این‌جلسات‌بودند.

‌225آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌علامه‌رحمه‌الله‌نقل‌کرده‌است‌که‌در‌جاهای‌دیگر‌و‌یادنامه‌ها‌ندیدم.‌ان‌شاء‌الله

مراجعه‌بفرمایید.‌متأسفانه‌در‌بیت‌مرحوم‌قاضی‌رحمه‌الله‌بعد‌از‌علامه‌طباطبایی‌کس‌دیگری‌در

این‌زمینه‌ها‌رشد‌نیافته‌است.‌مرحوم‌آیة‌الله‌سید‌محمد‌علی‌قاضی،‌امام‌جمعه‌شهید‌تبریز-‌پسر‌عموی

‌مرحوم‌علامه-‌آقا‌زاده‌ای‌دارند‌به‌نام‌»سید‌محمد‌تقی«‌اهل‌علم‌می‌باشد‌امیداست‌ان‌شاء‌الله‌بقیة‌السلف‌خوبی‌برای‌خاندانش‌باشد.

توضیحاتی‌پیرامون‌تفسیر‌شریف‌المیزان:‌از‌آغاز‌تدوین‌تفسیر‌تا‌قرن‌چهاردهم‌به‌طور‌قطع‌می‌توان‌گفت‌سبک‌تفسیر‌عوض‌نشده‌بود،‌هر‌چند‌که‌تفاسیر‌هر‌کدام‌احیانا‌ابعاد‌مختلفی‌را‌پیگیری

‌می‌کردند،‌اما‌در‌قرن‌چهاردهم‌می‌توان‌گفت‌که‌در‌سبک‌تفسیر‌تغییری‌ایجادشده‌است.‌یکی‌از‌آن‌تفاسیر‌که‌سبک‌خاصی‌داشته‌تفسیر‌»المیزان«‌است.

‌از‌کارهایی‌که‌روی‌المیزان‌انجام‌شده‌است،‌ترجمه‌آن‌می‌باشد.‌ترجمه‌هر‌جلددر‌دو‌جلد،‌البته‌پنج‌جلد‌اول‌المیزان‌دوبار‌ترجمه‌شده‌است.

‌پنج‌جلد‌اول‌را‌اساتید‌بزرگوار:‌آیة‌الله‌مکارم‌شیرازی،‌جناب‌آقای‌مصباح‌یزدی،‌جناب‌آقای‌گرامی،‌جناب‌آقای‌نیری‌بروجردی،‌جناب‌آقای‌شیخ‌محمد‌جواد

حجتی،‌ترجمه‌کرده‌اند.و‌پانزده‌جلد‌بعد‌را‌جناب‌آقای‌سید‌محمد‌باقر‌موسوی‌همدانی‌ترجمه‌کرده‌اند.‌به‌دلیل‌اینکه‌کتاب‌خیلی‌جا‌باز‌کرده‌بود،‌آقای‌موسوی‌همدانی‌هم‌وقت‌بیشتری‌و‌هم‌رابطه‌نزدیک‌تری‌با‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌داشتند‌از‌جلد‌ششم‌به‌بعد‌را‌در‌سی‌جلد‌ترجمه‌نمودند.‌و‌بعضی‌از‌ناشرین‌از‌او‌خواستند‌که‌چند‌جلد‌اول‌را‌هم‌مجددا‌ایشان‌ترجمه‌کنند‌که‌به‌یک‌قلم‌باشد.‌اینکار‌هم‌انجام‌شد‌و‌الآن‌دوره

چهل‌جلدی‌ترجمه‌به‌قلم‌ایشان‌است.

Page 201: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌کار‌دیگری‌که‌روی‌المیزان‌انجام‌شد،‌تنظیم‌فهرستی‌برای‌این‌کتاب‌شریفاست.

‌226آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌بعد‌از‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌یا‌در‌زمان‌ایشان‌فهرستی‌برای‌»المیزان«‌نوشته‌شد‌هم‌به‌عربی‌و‌هم‌به‌فارسی.‌که‌فهرست‌موضوعی‌بسیار‌خوبی‌است‌و‌برای

‌محققان‌بسیار‌سودمند‌و‌لازم‌است.‌چون‌مسائل‌بسیاری‌در‌جاهای‌مختلف‌المیزان‌مطرح‌شده‌است‌گاهی‌یک‌مورد‌را‌می‌بینیم‌و‌از‌موارد‌دیگر‌غافل

‌می‌شویم.‌لذا‌این‌فهرست‌ها‌بسیار‌کارساز‌خواهد‌بود.‌نام‌این‌فهرست‌»دلیلالمیزان«‌و‌مؤلفش‌آقای‌الیاس‌کلانتری‌است.

‌فهرست‌مهم‌تری‌هم‌تنظیم‌شده‌که‌به‌اعلام،‌امثله،‌حدیث،‌آیه‌...‌اشاره‌دارد‌ودر‌سه‌جلد‌چاپ‌شده‌است.

‌جزوه‌هایی‌هم‌وجود‌دارد‌که‌بحثها‌و‌موضوعاتی‌از‌المیزان‌را‌تقطیع‌و‌جداگانچاپ‌کرده‌اند‌که‌این‌هم‌کار‌بسیار‌خوبی‌است.

‌و‌البته‌نسبت‌به‌سایر‌کتابهای‌ایشان‌هم‌کارهایی‌انجام‌شده‌از‌جمله‌»روش‌رئالیسم«‌که‌آیة‌الله‌مطهری‌رحمه‌الله‌و‌آیة‌الله‌سبحانی‌روی‌آن‌کار‌کرده‌اند،‌رساله‌»ولایت«‌ایشان‌ترجمه‌به‌فارسی‌شده‌است،‌روی‌کتاب‌»وحی‌یا‌شعور‌مرموز«‌آیة‌الله‌مکارم‌کار‌کردند،‌جناب‌آقای‌فقهی‌»سیرة‌النبی«‌ایشان‌را

تکمیل‌و‌ترجمه‌کردند.‌کار‌بسیار‌خوب‌دیگری‌که‌روی‌»المیزان«‌شده‌کتابی‌است‌به‌نام‌»الطباطبایی‌و

منهجه‌فی‌تفسیره‌المیزان«‌نوشته‌جناب‌آقای‌علی‌أوسی‌سلمه‌الله.خود‌نویسنده‌می‌گوید:‌و‌قد‌وضعت‌البحث‌علی‌ثلاثة‌أبواب‌و‌خاتمة:

ففی‌الباب‌الأول‌تناولت‌عصر‌الطباطبایی‌و‌حیاته‌و‌ثقافته.‌و‌هو‌علی‌ثلاثة‌فصول:‌الفصل‌الأول‌تعرضت‌لبیان‌عصر‌الطباطبایی.‌الفصل‌الثانی‌حیاته‌و‌ثقافته.‌الفصل‌الثالث‌تکلمت‌عن‌المصادر‌التی‌اعتمد‌علیها‌الطباطبایی‌فی‌تفسیره‌المیزان‌و‌هی‌مصادره‌التفسیریة‌و‌کتب‌اللغة‌و‌مصادره‌الحدیثیة‌و‌مصادر‌متنوعة‌التاریخیة‌و

المعارف‌العامة‌و‌الجرائد‌و‌المجلات.پنج‌مجله‌و‌روزنامه‌که‌گاه‌گاهی‌در‌تفسیر‌از‌این‌مجلات‌مطالبی‌نقل‌شده‌است.چهار‌یا‌پنج‌دائرة‌المعارف‌که‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌به‌اینها‌عنایت‌داشته‌است.

‌227آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌کتاب‌تاریخی‌به‌عنوان‌مصدر‌بحث‌های‌تاریخی‌المیزان‌معرفی‌کرده‌است.22

Page 202: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌چند‌کتاب‌از‌کتب‌مقدسه‌یهود‌و‌نصاری‌که‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌برای‌مقایسهعقاید‌و‌اقوال‌به‌آنها‌نظر‌داشته‌است.

‌22از‌حیث‌مطالب‌تفسیری‌که‌خیلی‌لازم‌بود‌مصادرش‌معرفی‌شود،‌ایشان‌نام‌‌تفسیر‌را‌می‌برد.‌یعنی‌هر‌جا‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌اسم‌تفسیری‌را‌برده

است،‌ایشان‌آن‌را‌به‌عنوان‌مصدر‌یادداشت‌و‌سپس‌همه‌را‌یکجا‌یاد‌کرده‌است.‌اما‌لازم‌بود‌علاوه‌بر‌این،‌جاهایی‌که‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌با‌»قیل«،‌یک‌قولی‌را‌بیان‌می‌نمایند،‌صاحب‌آن‌»قیل«‌مشخص‌شود.‌که‌ایشان‌این‌کار‌را‌نکرده

است.‌تفاسیری‌که‌ایشان‌نام‌برده‌است:‌مفردات‌راغب،‌تفسیر‌فخر‌رازی،‌تفسیر‌مجمع‌البیان،‌تفسیر‌ابن‌عباس،‌تفسیر‌کشاف،‌تفسیر‌طبری،‌تفسیر‌بیضاوی،‌تفسیر‌أبی‌السعود،‌تفسیر‌در‌المنثور،‌تفسیر‌روح‌المعانی،‌الجواهر‌)طنطاوی(،‌المنار،‌تفسیر‌برهان،‌تفسیر‌صافی،‌تفسیر‌نعمانی،‌تفسیر‌قمی،‌تفسیر‌نور

الثقلین،‌برخی‌از‌آیات‌الأحکام‌ها.‌به‌نظر‌می‌رسد‌عمده‌مراجعه‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌در‌روایات‌به‌در‌المنثور‌و‌نور‌الثقلین‌بود‌و‌این‌دو‌کتاب‌هم‌از‌کتب‌حدیث‌دیگر‌نقل‌می‌کنند‌و‌آقای‌اوسی

‌‌کتاب‌شده‌است.‌و‌الا‌اینکه135مصادر‌آن‌دو‌کتاب‌را‌هم‌شمرده‌است‌که‌‌‌کتاب‌مراجعه‌10کتاب‌حدیثی‌مراجعه‌کرده‌شاید‌در‌واقع‌به‌135می‌گویند‌به‌

کرده‌باشد‌و‌بقیه‌اش‌از‌مصادر‌آن‌کتابها‌باشند.در‌لغت‌هم‌می‌گوید‌به‌این‌کتب‌مراجعه‌می‌کرده‌است:

صحاح‌اللغة،‌المصباح‌المنیر،‌قاموس‌اللغة،‌لسان‌العرب،‌المزهر‌فی‌علوم‌اللغة.‌و‌اما‌فی‌الباب‌الثانی:‌فقد‌تکلمت‌فیه‌عن‌منهج‌الطباطبایی‌فی‌تفسیره‌و‌وضعته‌علی‌ثلاثة‌فصول:‌الفصل‌الأول:‌نظرة‌فی‌مناهج‌المفسرین.‌الفصل‌الثانی:‌تکلمتعن‌الجانب‌الأثری‌فی‌المیزان،‌الفصل‌الثالث:‌تناولت‌الجانب‌العقلی‌فی‌المیزان.

‌و‌اما‌الباب‌الثالث:‌فقد‌تکلمت‌فیه‌عن‌جملة‌من‌علوم‌القرآن‌و‌العقائد‌فیالمیزان.

‌228آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌انصافا‌کتاب‌جناب‌آقای‌اوسی‌کتاب‌بسیار‌خوبی‌است‌و‌با‌یک‌نظم‌طبیعی‌خوبی

از‌عهده‌معرفی‌جامع‌این‌تفسیر‌برآمده‌است.‌در‌اواخر‌کتاب‌هم‌نوشته‌که‌از‌علامه‌طباطبائی‌شرح‌حالی‌خواستم‌و‌ایشان‌هم

‌نوشت‌و‌برایم‌فرستاد‌)و‌خط‌خود‌آقا‌را‌چاپ‌کرده‌است(‌این‌شرح‌حال‌را‌)تقریبا(‌نوشته‌است.1399ظاهرا‌در‌سال‌

Page 203: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌این‌شرح‌حال‌اشتباهی‌رخ‌داده‌و‌آن‌این‌است‌که‌حاشیه‌کفایه‌و‌حاشیه‌اسفاررا‌که‌عربی‌است‌از‌تألیفات‌فارسی‌شمرده‌است.

‌می‌نویسد:‌من‌مؤلفاته‌بالعربیة:‌تفسیر‌المیزان‌فی‌عشرین‌مجلدا‌و‌بدایة‌الحکمة‌و‌نهایة‌الحکمة‌و‌رسالة‌فی‌البرهان‌و‌رسالة‌فی‌المغالطة‌و‌رسالة‌فی‌التحلیل‌و‌رسالة‌فی‌الترکیب‌و‌رسالة‌فی‌الاعتبارات‌و‌رسالة‌فی‌الإنسان‌فی‌الدنیا‌و‌رسالة‌فی‌الانسان‌بعد‌الدنیا‌و‌رسالة‌الولایة.‌و‌من‌مؤلفاته‌بالفارسیة:‌اصول‌فلسفه،‌شیعه‌در‌اسلام،‌قرآن‌در‌اسلام،‌مصاحبات‌پرفسور،‌رساله‌علم‌الإمام،‌حاشیه

کفایة‌الاصول،‌رسالة‌فی‌الإعجاز،‌حاشیه‌الأسفار.

سبک‌تفسیر‌المیزان‌

سبک‌تفسیر‌المیزانسبک‌این‌تفسیر‌همان‌»تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن«‌است.

‌جناب‌آقای‌علی‌الأوسی‌هم‌در‌کتابش‌این‌مسأله‌را‌مطرح‌می‌کند‌و‌سخن‌اولش‌این‌است‌که‌این‌روش‌چیزی‌نیست‌که‌آنرا‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌ابداع‌کرده

‌‌قرن‌گذشته‌کسی‌این‌روش‌را‌نداشته‌باشد‌و‌او‌این‌روش14باشد،‌و‌در‌طول‌را‌آورده‌باشد.

‌سپس‌ایشان‌چند‌نمونه‌از‌تفسرهای‌قبلی‌را‌نقل‌می‌کند‌که‌این‌روش‌راداشته‌اند:

‌نمونه‌اول‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌که‌آیه‌ای‌را‌معنا‌کردند‌و‌شاهد‌آن‌را‌ازآیه‌دیگر‌بیان‌فرمودند:

‌،‌لم‌یلبسوا82فسر‌الرسول‌الأعظم‌قوله‌تعالی:‌و‌لم‌یلبسوا‌إیمانهم‌بظلم‌انعام/‌رک‌لظلم‌عظیم‌لقمان/‌ ‌الش .13ایمانهم‌بالشرک‌و‌استدل‌بقوله‌تعالی:‌إن

‌229آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌نمونه‌دوم‌از‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌که‌فرمودند:‌»القرآن‌یشهد‌بعضه‌ببعض«،

»القرآن‌یفسر‌بعضه‌بعضا«.نا‌اثنتین‌و نا‌أمت ‌نمونه‌سوم‌از‌ابن‌عباس:‌که‌آیه‌ای‌را‌مطرح‌و‌معنا‌کرد:‌قالوا‌رب

ه‌و‌کنتم‌أمواتا ‌أحییتنا‌اثنتین‌و‌آیه‌زیر‌را‌به‌عنوان‌شاهد‌ذکر‌کرد:‌کیف‌تکفرون‌بالل‌یحییکم،‌دو‌اماته‌و‌دو‌احیاء‌آنجا‌را‌با‌اینجا‌تطبیق‌کرد‌که ‌یمیتکم‌ثم ‌فأحیاکم‌ثم

این‌آیه‌می‌تواند‌تفسیر‌آن‌باشد.

Page 204: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌نمونه‌دیگر:‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌در‌مجمع‌البیان‌در‌تفسیر‌هل‌أتاک‌حدیث‌الغاشیة‌از‌بعضی‌تابعین‌نقل‌کرده‌است‌که‌برای‌معنی‌»غاشیة«،‌آیه‌و‌تغشی

ار‌را‌شاهد‌آورده‌است. وجوههم‌النزمخشری‌گوید:‌أسد‌المعانی‌لآیات‌القرآن‌ما‌دل‌علیه‌القرآن.

‌پس‌معلوم‌می‌شود‌برای‌مفسرانی‌مثل‌زمخشری،‌این‌روش‌مطرح‌و‌مورد‌قبولبوده‌است.

(‌می‌گوید:‌أصح‌الطرق‌فی‌التفسیر‌أن‌یفسر‌القرآن‌بالقرآن.8ابن‌تیمیه‌)قرن‌‌پس‌روش‌مرحوم‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌یک‌روش‌ابداعی‌نبوده‌و‌پیشتر‌هم‌وجودداشته‌است.‌اما‌باید‌توجه‌داشت‌که‌آن‌بودن‌با‌این‌کار‌ایشان‌خیلی‌فاصله‌دارد.‌و‌قبل‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌حضرت‌امیر‌علیه‌السلام‌و‌دیگران‌خود

‌قرآن‌می‌فرماید‌که‌من‌محکم‌و‌متشابه‌دارم.‌باید‌متشابهات‌را‌به‌محکمات‌ارجاعدهید‌و‌تفسیر‌متشابه‌به‌محکم‌همان‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است.

‌اما‌چرا‌تفسیر‌ایشان‌را‌می‌گویند‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌و‌چرا‌مولف‌آن‌می‌گوید‌که‌تفسیر‌من،‌قرآن‌به‌قرآن‌است؟‌برای‌اینکه‌ایشان‌عنایت‌بسیار‌فراوانی‌روی‌این‌روش‌داشته‌است‌اما‌در‌تفاسیر‌دیگر‌شاید‌چند‌مورد‌بیشتر‌پیدا‌نکنیم‌که‌از‌این‌روش‌استفاده‌کرده‌باشند.‌بنای‌تفسیر‌المیزان‌بر‌این‌است‌که‌در‌هر‌آیه‌این

روش‌پیاده‌شود.‌پس‌این‌روش‌سابقه‌داشته‌و‌ایشان‌این‌کار‌سابقه‌دار‌را‌دنبال‌کرده‌است.‌اما

چون‌به‌230آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

این‌روش‌خیلی‌پابند‌بوده‌است،‌تفسیر‌ایشان‌به‌این‌عنوان‌معروف‌شده‌است.‌جناب‌آقای‌علی‌الأوسی‌می‌گوید‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌در‌تفسیر‌این‌کارها‌را

انجام‌داده‌است:‌-‌الاستعانة‌ببعض‌آی‌القرآن‌لبیان‌معنی‌مجمل‌مبهم‌فی‌الآیة.‌)برای‌این‌تیتر1

وراة‌و ی‌تقیموا‌الت ‌مثالهایی‌زده‌است(:‌قل‌یا‌أهل‌الکتاب‌لستم‌علی‌شی‌ء‌حت‌الإنجیل،‌أراد‌المفسر‌أن‌یبین‌معنی‌»لستم‌علی‌شی‌ء«‌لما‌فیها‌من‌غموض‌و

لاحتمالها‌عدة‌معان‌تحتاج‌إلی‌نظر‌و‌تدبر‌...ا‌سنلقی‌علیک‌قولا‌ثقیلا،‌لو‌أنزلنا‌هذا‌القرآن‌علی‌جبل‌لرأیته‌خاشعا‌متصدعا‌من ‌إنه‌...‌یک‌گروه‌از‌آیات‌را‌مطرح‌کرده‌و‌توانسته‌به‌کمک‌آنها،‌آیه‌اول‌را ‌خشیة‌الل

از‌ابهام‌و‌اجمال‌بیرون‌آورد.

Page 205: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌ذهب‌المفسر‌احیانا‌إلی‌معنی‌واحد‌من‌المعانی‌المطروحة‌فی‌الآیة‌بقرائن2مستفادة‌من‌الآیة‌نفسها.

‌در‌تفاسیر‌سابق‌اینطور‌بود‌که‌درباره‌آیه‌ای،‌دو‌سه‌معنا‌گفته‌می‌شد‌و‌احتمالات‌را‌نقل‌می‌کردند‌بدون‌اینکه‌ترجیحی‌بدهند.‌حتی‌تفاسیر‌خوب‌ما‌هم‌اینطور‌بود،

شاید‌به‌خاطر‌اینکه‌احتیاط‌کرده‌باشند‌و‌تفسیر‌به‌رأی‌نشود.‌اما‌امتیاز‌المیزان‌این‌است‌که‌یکی‌از‌آن‌چند‌معنی‌آیه‌را‌با‌کمک‌آیات‌ترجیح

داده‌و‌مقصود‌را‌روشن‌می‌نماید.ی‌جاعل‌فی‌الأرض‌خلیفة‌مراد‌از‌خلیفه ک‌للملائکة‌إن ‌مثلا‌در‌آیه:‌إذ‌قال‌رب

‌چیست؟‌آیا‌خلیفه‌بشر‌یا‌خلیفه‌خدا؟:‌اختار‌المفسر‌أن‌تکون‌الخلافة‌لله‌تعالی‌و‌لیست‌الخلافة‌لنوع‌من‌الموجود‌الأرضی‌إذ‌جعلکم‌خلفاء‌من‌بعد‌قوم‌نوح‌ثم

جعلناکم‌خلائف‌فی‌الأرض.‌آیاتی‌را‌که‌خلیفه‌داشته‌آورده‌و‌به‌ضمیمه‌آیه‌مورد‌بحث‌توانسته‌یکی‌از‌چند

احتمال‌موجود‌در‌آیه‌را‌ترجیح‌دهد.‌-‌و‌احیانا‌یستعین‌المفسر‌ببعض‌الآیات‌زیادة‌فی‌أیضاح‌المعنی‌و‌استشراقا3

للمراد.‌231آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌فرض‌کنید‌یک‌آیه‌را‌هم‌المیزان‌و‌هم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌هر‌دو‌تفسیر‌و‌یکسان‌معنی‌کرده‌اند‌و‌هر‌دو‌هم‌شاهد‌آورده‌اند‌ولی‌شاهد‌المیزان‌برخی‌از‌آیات‌است

که‌خیلی‌معنی‌را‌روشن‌می‌کند‌و‌موجب‌اطمینان‌می‌گردد.-‌الاستعانة‌بقرآن‌الکریم‌لتعیین‌مصطلح‌معین‌یرد‌فی‌بعض‌آیاته.4

اصطلاحات‌دینی‌و‌قرآنی‌را‌با‌کمک‌آیات‌توضیح‌می‌دهد.‌موضوعاتی‌مثل:استجابت‌دعا،‌توحید،‌توبه،‌رزق،‌برکت،‌جهاد،‌احباط‌...

-‌التفسیر‌الموضوعی.5‌در‌قرون‌گذشته‌رسم‌نبوده‌است‌که‌آیات‌یک‌موضوع‌را‌کنار‌هم‌بگذارند‌و‌جمع‌بندی‌و‌نتیجه‌گیری‌کنند،‌اما‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌این‌کار‌را‌کرده‌است‌و‌با‌استفاده‌از‌آیات‌یک‌سلسله‌از‌موضوعات‌را‌تحقیق‌کرده‌که‌این‌هم‌یک‌نوع

‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است.‌مثلا‌کل‌آیات‌مربوط‌به‌احباط‌را‌جمع‌کرده‌و‌نتیجه‌می‌گیرد‌که‌معنی‌احباط‌در‌قرآن‌چیست.‌یکی‌از‌امتیازات‌مهم‌المیزان‌قصص

‌‌نفر‌از‌انبیاء‌آمده‌است.‌مثلا‌نام‌»موسی«25-‌26قرآن‌آن‌است.‌در‌قرآن‌نام‌‌در‌موارد‌متعددی‌آمده‌است‌و‌نداریم‌تفسیری‌که‌در‌گذشته‌کل‌آیات‌مربوط‌به‌او

‌«.‌امتیاز‌تفسیر‌المیزان‌این1را‌جمع‌و‌مورد‌تحقق‌و‌بررسی‌قرار‌داده‌باشد‌»

Page 206: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌است‌که‌برای‌داستان‌موسی‌آیات‌داستان‌حضرت‌موسی‌علیه‌السلام‌را‌من‌البدو‌إلی‌الختم‌با‌نظام‌خیلی‌خوبی‌جمع‌و‌تفسیر‌و‌نتیجه‌گیری‌کرده‌است.‌و‌برای‌دانستن‌قصص‌انبیا،‌کار‌ایشان‌بهترین‌مصدر‌است.‌علاوه‌بر‌اینکه‌کتب‌عهدین‌را

‌هم‌با‌قرآن‌مقایسه‌نموده‌و‌موارد‌تحریفی‌آنها‌را‌مشخص‌می‌کند.‌پس‌ازمصادیق‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن،‌تفسیر‌موضوعی‌است.

‌آقای‌اوسی‌گفته‌که‌گاهی‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌از‌بحث‌تفسیری‌خارج‌شدهاست.

‌گوشه‌هایی‌از‌بعضی‌قصص‌را‌دنبال‌کرده‌است‌که‌جنبه‌تاریخی‌دارد.‌البته‌در‌این‌موارد‌هم‌جای‌شبهه‌و‌حرفهای‌باطل‌بوده‌است‌و‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله

برای‌رد‌آنها‌این‌بحث‌ها‌را‌دنبال‌کرده‌است.__________________________________________________

‌(.‌بله‌کتابهای‌قصص‌قرآن‌داریم‌که‌در‌آنها‌احیانا‌کار‌تحقیقی‌و‌علمی‌انجام1)شده‌است.

‌232آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌از‌سخنان‌بکر‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌این‌است‌که‌قرآن‌فقط‌آن‌قسمتهایی

‌از‌قصه‌را‌مطرح‌می‌کند‌که‌به‌درد‌مردم‌بخورد‌و‌آموزنده‌باشد‌و‌بقیه‌را‌نمی‌آورد.‌خود‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌هم‌بیش‌از‌مقداری‌که‌قرآن‌فرموده،‌متعرض‌نمی‌شوند‌و‌هر‌جا‌که‌دنبال‌کرده‌اند‌برای‌رفع‌شبهات‌و‌اشتباهات‌بوده

است.‌تفسیر‌سبک‌ها‌و‌منهج‌هایی‌دارد.‌یکی‌از‌آنها،‌بیان‌تأویل‌و‌باطن‌است‌و‌در‌روایات‌تأویل‌و‌بیان‌باطن‌هم‌هست،‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌در‌عین‌اینکه‌از‌آن‌روایات‌و‌تأویلات‌استفاده‌کرده‌است.‌اما‌امتیاز‌تفسیرش‌این‌است‌که‌رنگ‌تفسیر‌تأویلی‌و‌عرفانی‌ندارد.‌که‌فقط‌در‌یک‌محیط‌خاصی‌و‌برای‌برخی‌افراد‌مفید‌و‌مورد‌استفاده‌باشد.‌در‌عین‌حالیکه‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌خودش‌یک

‌عارف‌و‌فیلسوف‌بود‌ولی‌نگذاشته‌تفسیرش‌از‌تفسیر‌قرآن‌قابل‌فهم‌خارج‌شودو‌رنگ‌فلسفی‌و‌عرفانی‌به‌خود‌بگیرد.

‌ایشان‌در‌اول‌المیزان‌تصریح‌کرده‌است‌که‌قرآن‌می‌فرماید:‌لو‌کان‌من‌عند‌غیره‌لوجدوا‌فیه‌اختلافا‌کثیرا‌یعنی‌قرآن‌می‌فرماید‌من‌قابل‌فهم‌هستم،‌مردم ‌الل‌می‌توانند‌آیات‌مرا‌بخوانند‌و‌ببینند‌که‌آیات‌با‌هم‌هماهنگ‌است.‌و‌ایشان‌این

‌خصوصیت‌را‌در‌تفسیر‌حفظ‌کرده‌است.‌اگر‌هم‌جایی‌از‌روایات‌تأویلی‌استفاده‌کرده‌است،‌موارد‌مخصوصی‌است‌که‌بعنوان‌بحث‌جنبی‌است‌نه‌اینکه‌به‌کتاب

رنگ‌تأویلی‌دهند.

Page 207: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

تذکر‌دیگری‌که‌آقای‌اوسی‌داده‌است‌و‌متمم‌بحث‌گذشته‌می‌باشد‌این‌است‌که:‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌از‌همان‌اول‌فرموده‌است‌که‌من‌می‌خواهم

قرآن‌را‌به‌قرآن‌تفسیر‌کنم‌و‌نیز‌قرآن‌را‌به‌روایات.‌در‌تفسیرهایی‌که‌از‌روایات‌استفاده‌می‌کردند‌غالبا‌مفسر،‌روایات‌مختلف‌و

‌متعارض‌با‌هم‌را‌می‌نوشته‌و‌رد‌می‌شده‌است.‌اما‌ایشان‌به‌کمک‌تفسیر‌آیه‌به‌آیه‌تکلیف‌روایات‌را‌هم‌مشخص‌کرده‌است.‌هر‌روایتی‌که‌با‌تفسیر‌مستفاد‌از‌آیه‌می‌ساخته،‌آن‌را‌کنار‌آیه‌گذاشته‌است‌و‌روایات‌دیگر‌که‌با‌آیه‌سازگار‌نبوده،

یا‌ذکر‌233آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌نکرده‌است‌یا‌اگر‌قابل‌توجیه‌بوده‌توجیه‌کرده‌و‌یا‌اگر‌نادرستی‌آن‌روشن‌بودهآن‌را‌نقل‌و‌رد‌کرده‌است.

‌مثلا‌راجع‌به‌فرزندان‌آدم‌علیه‌السلام‌که‌آیا‌با‌هم‌ازدواج‌کردند‌یا‌طور‌دیگر؟‌روایات‌دو‌گونه‌است‌و‌متناقض،‌یک‌دسته‌از‌روایات‌می‌گویند‌با‌هم‌ازدواج‌کرده‌اند،‌و‌دسته‌دیگر‌این‌کار‌را‌تقبیح‌می‌کنند‌و‌می‌گویند‌حیوان‌این‌کار‌را

‌نمی‌کند‌چه‌برسد‌به‌انسان.‌روایات‌متناقض‌است.‌ولی‌ایشان‌به‌کمک‌آیات‌دیگر‌تکلیف‌این‌روایات‌را‌هم‌روشن‌می‌کند.‌و‌می‌فرماید‌از‌ظاهر‌آیات‌استفاده‌می‌شود‌نسل‌کنونی‌بشر‌به‌این‌دو‌نفر‌منتهی‌می‌شود‌و‌سومی‌در‌کار‌نبوده

‌است‌و‌حرمت‌ازدواج‌خواهر‌و‌برادر‌یک‌حکم‌تشریعی‌است‌که‌ممکن‌است‌یکدوره‌حرام‌باشد‌و‌یک‌دوره‌حرام‌نباشد.

‌شاید‌این‌حرف‌ایشان‌را‌هم‌برخی‌قبول‌نکنند‌ولی‌منظور‌این‌است‌که‌دو‌دسته‌روایات‌را‌مطرح‌و‌با‌استفاده‌از‌آیات‌به‌این‌نتیجه‌می‌رسند‌که‌یک‌دسته‌از‌آن

‌روایات‌با‌ظاهر‌قرآن‌می‌سازد‌و‌دسته‌دیگر‌را‌باید‌رد‌کرد.‌طبق‌فرموده‌معصومین‌علیهم‌السلام‌که‌روایات‌ما‌اگر‌موافق‌قرآن‌بود‌اخذ‌کنید‌و‌اگر‌نبود

طرح‌کنید،‌عمل‌کرده‌است.‌یا‌مثلا‌درباره‌گناه‌انبیاء،‌از‌کنار‌هم‌گذاشتن‌آیات،‌عصمت‌آنان‌را‌استفاده‌کرده‌است‌و‌در‌مورد‌روایاتی‌که‌بخواهد‌گناهی‌برای‌یکی‌از‌انبیاء‌ثابت‌کند،‌می‌فرماید

که‌این‌روایت‌باطل‌است‌زیرا‌با‌قرآن‌مخالف‌است.‌مطلب‌دیگر:‌علامه‌رحمه‌الله‌در‌تفسیر‌آیه‌به‌آیه‌خیلی‌به‌سیاق‌توجه‌داشته‌است.‌آقای‌اوسی،‌شواهد‌زیادی‌در‌این‌رابطه‌آورده‌است‌که‌به‌سیاق‌تمسک

‌کرده‌است‌و‌اصولا‌کسی‌که‌می‌خواهد‌این‌روش‌تفسیری‌را‌داشته‌باشد،‌تمسکبه‌سیاق‌آیات‌یکی‌از‌ابزار‌کار‌او‌است.

Page 208: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌در‌ارتباط‌آیات‌به‌هم‌صاحب‌نظر‌است.‌و‌آیات‌را‌تقسیم‌می‌کند،‌)که‌البته‌ممکن‌است‌کسی‌هم‌قبول‌نداشته‌باشد(‌مثلا‌هشت‌آیه‌را‌یک

جا‌مطرح‌و‌234آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌چند‌صفحه‌درباره‌اش‌بحث‌می‌کند،‌بعد‌یک‌آیه‌را،‌بعد‌چند‌آیه‌را‌یعنی‌ایشان‌به‌علت‌انس‌و‌تسلطش‌بر‌قرآن‌به‌ذهنش‌می‌آید‌که‌این‌چند‌آیه‌باید‌با‌هم‌باشد‌و

آن‌یک‌آیه‌باید‌به‌تنهایی‌مطرح‌شود.‌تفسیر‌»مجمع‌البیان«‌که‌یک‌سوره‌را‌تقسیم‌می‌کند‌و‌چند‌آیه‌چند‌آیه‌بحث

‌می‌نماید‌کاری‌به‌سیاق‌ندارد.‌اما‌تقسیم‌کردن‌آیات‌در‌المیزان‌به‌دلالت‌سیاقصورت‌گرفته‌است.

‌مثلا‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌می‌فرماید‌سوره‌»هل‌أتی«‌را‌که‌می‌خوانم‌می‌فهمم‌که‌از‌اول‌تا‌آخر‌یک‌جا‌نازل‌شده‌است‌ولی‌سوره‌دیگر‌را‌که‌می‌خوانم‌می‌فهمم

که‌در‌چند‌قسمت‌نازل‌شده‌است.‌ایشان‌اسم‌این‌را‌سیاق‌گذاشته‌کرارا‌می‌فرماید‌که‌سیاق‌آیه‌دلالت‌بر‌این

مطلب‌دارد‌...‌مطلب‌دیگری‌که‌جناب‌آقای‌اوسی‌یادآوری‌کرده‌اینکه:‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌به‌جای‌اینکه‌روایت‌فضایل‌خواندن‌هر‌سوره‌را‌بگوید-‌که‌بعضی‌از‌آنها‌هم‌گفته‌شده‌که‌جعلی‌است-‌مطالب‌و‌اهداف‌هر‌سوره‌را‌عنوان‌می‌کند.‌که‌این‌هم‌می‌تواند‌کمک‌سیاق‌باشد.‌که‌اگر‌این‌سوره‌شش‌مطلب‌را‌تعقیب‌می‌کند‌پس

آیاتش‌شش‌گروه‌می‌شود.‌در‌رابطه‌با‌حروف‌مقطعه‌اقوال‌زیادی‌است.‌مرحوم‌علامه‌طباطبایی‌رحمه‌الله‌نظر‌خاصی‌دارند‌که‌سابقه‌ای‌نداشته‌است.‌می‌فرماید:‌وقتی‌یک‌سوره‌با‌حروف‌مقطعه‌»الم«‌شروع‌شده‌باشد،‌سوره‌دیگر‌با‌»المص«‌و‌سوره‌دیگر‌با‌»ص«،شاید‌اشاره‌به‌این‌است‌که‌مطالب‌سوره‌»الم«‌و‌»ص«‌در‌»المص«‌وجود‌دارد.

‌البته‌این‌یک‌اظهار‌نظر‌ذوقی‌است‌که‌باید‌بیشتر‌درباره‌اش‌بررسی‌و‌تحقیقشود.

‌مثلا‌»کهیعص«‌و‌»یس«‌که‌در‌»ی«‌مشترک‌هستند‌قسمتی‌از‌مطالب‌»یس«باید‌در‌»کهیعص«‌وجود‌داشته‌باشد‌است.

‌بحث‌دیگری‌که‌در‌این‌کتاب‌عنوان‌شده‌است:‌موقفه‌من‌أقوال‌الصحابة‌والتابعین.

‌235آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 209: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌که‌با‌گفتار‌این‌گروه‌در‌تفسیر‌چگونه‌برخورد‌شده‌است؟‌پاسخ‌خیلی‌روشن‌است‌وقتی‌روایات‌منسوب‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌را‌با‌آیات‌مقایسه‌می‌کند،‌در‌اینجا‌هم‌به‌طریق‌اولی‌این‌کار‌را‌انجام‌می‌دهد.‌آنچه‌از‌آنها‌نقل‌شده‌را‌گاهی

می‌آورد‌و‌می‌فرماید‌درست‌نیست‌چون‌با‌آیات‌نمی‌سازد.‌بحث‌دیگر:‌موقفه‌مع‌الاسرائیلیات:‌رفضه‌للإسرائیلیات؛‌روایات‌اسرائیلیات-‌که

خیلی‌از‌آن‌هم‌در‌قصص‌قرآن‌مطرح‌است-‌را‌رفض‌و‌ترک‌کرده‌است.‌یکی‌از‌شاگردان‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله-‌که‌از‌فضلا‌هم‌بوده-‌جزوه‌ای‌درباره‌المیزان‌نوشت‌با‌عنوان‌»حول‌المیزان«‌این‌رساله‌ردی‌است‌بر‌برخی‌مطالب

فلسفی‌المیزان.‌یعنی‌آن‌آقا،‌از‌فضلائی‌بود‌که‌به‌فلسفه‌نظر‌مثبتی‌نداشت.‌و‌چون‌بعضی

‌مطالب‌فلسفی‌در‌رابطه‌با‌موضوعاتی‌مثل‌معاد‌و‌...‌در‌المیزان‌وجود‌داشت،‌که‌مورد‌قبول‌او‌نبود‌این‌رساله‌را‌تنظیم‌و‌منتشر‌ساخت.‌به‌هر‌حال‌مسایل

‌فلسفی‌مخالف‌دارد‌و‌نوشتن‌آن‌رد‌از‌این‌جهت‌بود‌که‌چرا‌چنین‌مطالب‌فلسفی‌که‌مورد‌قبول‌برخی‌علما‌نیست‌در‌المیزان‌مطرح‌شده‌است.‌و‌إلا‌خود‌المیزان‌و‌جنبه‌های‌تفسیری‌آن‌را‌کسی‌نقد‌نکرده‌است.‌زیرا‌المیزان‌در‌طول‌بیست

‌سال‌تألیف‌شده‌و‌کتابی‌نیست‌که‌سرسری‌نگاشته‌شده‌باشد‌تا‌به‌آسانی‌مورد«1نقد‌قرار‌گیرد.‌»

__________________________________________________‌(.‌در‌وسط‌جلد‌اول‌المیزان‌در‌بحث‌راجع‌به‌قبله‌می‌فرماید:‌امسال‌که‌سال1)

‌‌شمسی‌است‌...‌و‌جلد‌بیستم‌هم‌طبق‌تاریخ‌ثبت‌شده‌در‌آخر‌آن‌در‌سال1332‌‌به‌پایان‌رسیده‌بنابراین‌تألیف‌این‌تفسیر‌مبارک‌بیست‌سال‌طول‌کشیده1352است.

‌236آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌»المیزان«

تفسیر‌»المیزان«‌درباره‌تفسیر‌شریف‌المیزان،‌تألیف‌علامه‌طباطبائی‌)رضوان‌الله‌تعالی‌علیه(،‌به‌طور‌مبسوط‌و‌گسترده‌بحث‌شود‌ولی‌فعلا‌بنابراین‌است‌که‌به‌طور‌مختصر‌و‌در

عین‌حال‌گویا‌در‌این‌زمینه‌مطالبی‌عرض‌شود.

Page 210: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

علت‌مقبولیت‌المیزان:

علت‌مقبولیت‌المیزان:‌40از‌اولین‌روزهایی‌که‌جلدهای‌اول‌این‌تفسیر‌منتشر‌شد‌تا‌امروز‌که‌حدود‌

‌سال‌از‌آن‌تاریخ‌می‌گذرد،‌این‌تفسیر‌از‌مقبولیت‌خاصی‌در‌حوزه‌های‌علمیه‌و‌مجامع‌علمی،‌بین‌افاضل‌و‌استادان‌برخوردار‌بوده‌و‌هست.‌و‌این‌مقبولیت‌خیلی‌واضح‌و‌روشن‌است‌و‌بیانی‌نمی‌خواهد‌اما‌در‌عین‌حال‌چند‌شاهد‌بر‌مقبولیت‌این

تفسیر‌ذکر‌می‌کنم:‌شاهد‌اول:‌ما‌می‌بینیم‌از‌همان‌روزهای‌نخست‌که‌جلدهای‌اول،‌دوم،‌سوم‌و‌چهارم‌این‌تفسیر‌منتشر‌شده،‌توسط‌چند‌نفر‌از‌افاضل،‌که‌امروز‌از‌استادان‌بنام‌حوزه‌علمیه‌قم‌هستند،‌ترجمه‌شده.‌مثلا‌مجلد‌اول‌این‌تفسیر‌را‌آیة‌الله‌مکارم‌شیرازی‌در‌آن‌تاریخ‌به‌فارسی‌ترجمه‌کردند.‌یک‌جلد‌دیگرش‌را‌آیة‌الله‌مصباح‌یزدی‌ترجمه‌کردند.‌جلد‌دیگرش‌توسط‌حضرت‌آقای‌نیری‌و‌جلد‌دیگر‌توسط‌حضرت‌آقای‌گرامی‌و‌جلد‌دیگرش‌توسط‌جناب‌آقای‌حجتی‌ترجمه‌شد.

‌من‌فکر‌می‌کنم‌ترجمه‌این‌کتاب‌آن‌هم‌در‌سال‌های‌اول‌انتشارش،‌توسط‌افرادی‌مثل‌این‌آقایان‌که‌نامشان‌را‌ذکر‌کردم،‌خود‌بهترین‌دلیل‌بر‌این‌است‌که‌در

‌همان‌روزهای‌اول‌در‌حوزه‌علمیه‌قم‌که‌مهد‌علم‌و‌دانش‌و‌علوم‌دینی‌بوده‌وهست،‌این‌تفسیر‌مورد‌قبول‌و‌توجه‌قرار

‌237آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌گرفته‌است.‌خیلی‌روشن‌است‌که‌اگر‌تفسیری‌نوشته‌شود‌و‌مورد‌توجه‌نباشد‌و‌مقبول‌نباشد‌به‌این‌زودی‌استادان‌دست‌به‌ترجمه‌اش‌نمی‌زنند.‌خود‌این‌ترجمه‌ها

یکی‌از‌شواهد‌مورد‌توجه‌قرار‌گرفتن‌این‌تفسیر‌است.‌شاهد‌دوم:‌که‌از‌یکی‌از‌اساتید‌می‌باشد:‌ایشان‌درباره‌شخصیت‌علامه‌طباطبائی‌اظهار‌می‌داشت‌که‌تفسیر‌المیزان‌کتاب‌دم‌دست‌آیة‌الله‌مطهری‌بوده‌است.

‌یعنی‌کتابی‌که‌جذب‌آن‌شده‌بود‌و‌همیشه‌از‌آن‌استفاده‌می‌کرده‌است.‌نه‌فقط‌جلب‌و‌جذب‌به‌این‌معنا‌که‌بگوید‌کتاب‌خوبی‌است‌و‌مردم‌باید‌آن‌را‌بخوانند،‌و‌طلاب‌بخوانند،‌بلکه‌جوری‌توجه‌او‌را‌جلب‌کرده‌که‌به‌قول‌آن‌استاد،‌کتاب‌دم‌دست‌همیشگی‌اش‌شده‌است؛‌در‌هر‌بحثی،‌سخنرانی‌و‌نوشتن‌کتاب‌و‌مقاله‌ای‌به‌آن‌رجوع‌می‌کرده.‌همین‌که‌تفسیر‌المیزان‌بتواند‌شخصیتی‌مثل‌آیة‌الله‌شهید‌مطهری‌را‌به‌خودش‌جلب‌و‌جذب‌کند،‌دلیل‌واضحی‌است‌که‌این‌تفسیر‌مورد

قبول‌بوده‌است.‌شاهد‌سوم:‌این‌شاهد‌را‌هم‌از‌یکی‌از‌استادان‌نقل‌می‌کنم.‌و‌اگر‌ایشان‌هم‌نمی‌گفت‌خودمان‌می‌گفتیم.‌ایشان‌می‌فرمود:‌در‌این‌سی،‌چهل‌سال‌اخیر،‌به

Page 211: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌جرأت‌می‌توان‌گفت‌که‌هر‌کسی‌بحثی‌علمی‌در‌زمینه‌قرآن‌مجید‌داشته‌یا‌بحثی‌علمی‌درباره‌اسلام‌و‌اسلام‌شناسی‌داشته‌است‌اعم‌از‌این‌که‌کتاب‌یا‌مقاله

‌نوشته‌یا‌سخنرانی‌کرده،‌از‌المیزان‌استفاده‌کرده‌است.‌یعنی‌هیچ‌محققی‌و‌هیچ‌مؤلفی‌و‌هیچ‌نویسنده‌و‌گوینده‌بحث‌تحقیقی‌که‌مرتبط‌با‌قرآن‌است‌نمی‌توانسته

خود‌را‌بی‌نیاز‌از‌المیزان‌بداند‌یا‌به‌المیزان‌بی‌توجه‌باشد.‌شاهد‌چهارم:‌که‌ممکن‌است‌به‌قوت‌شاهدهای‌دیگر‌نباشد‌اما‌شاهد‌هست

‌عبارت‌است‌از‌کارهای‌متعددی‌که‌روی‌المیزان‌انجام‌شده‌است.‌اگر‌کتابی‌مورد‌توجه‌و‌مقبول‌نباشد‌و‌در‌حوزه‌ها‌و‌دانشگاه‌ها‌مطبوع‌و‌مطلوب‌طلاب‌و

دانشگاهیان‌نباشد،‌238آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌داعی‌نیست‌درباره‌این‌کتاب‌این‌مقدار‌کار‌کنند.‌اول‌اینکه‌کل‌کتاب‌ترجمه‌شده،‌‌تا6جلدهای‌اولش‌توسط‌چند‌نفر‌از‌فضلا‌و‌استادان‌که‌عرض‌کردم،‌و‌از‌جلد‌

‌‌توسط‌آیة‌الله‌سید‌محمد‌باقر‌موسوی‌همدانی‌ترجمه‌شده‌که‌تمام‌این20‌قسمت‌به‌نظر‌خود‌علامه‌طباطبائی‌نیز‌رسیده‌است،‌یعنی‌قبل‌از‌چاپ‌و‌انتشار،‌این‌ترجمه‌را‌نزد‌خود‌ایشان‌خواندند‌و‌باز‌برای‌اینکه‌کل‌ترجمه‌هماهنگ‌شود‌آن‌چند‌جلد‌اول‌را‌نیز‌آقای‌موسوی‌ترجمه‌کردند‌که‌الآن‌هر‌بیست‌جلد‌با‌ترجمه

سید‌محمد‌باقر‌موسوی‌همدانی‌مکرر‌در‌مکرر‌چاپ‌شده‌است.‌کار‌دیگری‌که‌روی‌المیزان‌شده،‌فهرست‌موضوعی‌است‌که‌برای‌این‌تفسیر‌نوشته‌شده‌است.‌کل‌بیست‌جلد‌این‌تفسیر‌موضوع‌بندی‌و‌آدرس‌داده‌شده‌که‌اگر‌کسی‌بخواهد‌بداند‌هر‌مسأله‌ای‌در‌کجای‌المیزان‌بحث‌شده‌با‌مراجعه‌به‌این‌فهرست‌موضوعی‌)که‌هم‌فارسی‌است‌و‌هم‌عربی(‌به‌مطلب‌مورد‌نظر‌دست

می‌یابد.‌پیداست‌که‌طالب‌المیزان‌و‌استفاده‌از‌آن‌زیاد‌بوده‌که‌نوبت‌به‌این‌رسیده‌که‌یک‌فهرست‌موضوعی‌برایش‌تنظیم‌کنند،‌تا‌کار‌مراجعه‌کنندگان‌را‌آسان‌کند.

‌شخص‌دیگری‌رساله‌دکترای‌خودش‌را‌درباره‌»منهج‌و‌روش‌تفسیری‌المیزان«‌و‌‌صفحه‌است‌نوشته‌و‌منتشر‌نموده400سایر‌خصوصیات‌این‌کتاب‌که‌حدود‌

است؛‌این‌رساله‌نیز‌حاکی‌از‌مورد‌توجه‌بودن‌المیزان‌است.‌شاهد‌پنجم:‌چاپ‌های‌فراوان‌المیزان‌است.‌در‌ایران‌و‌لبنان،‌عربی‌و‌فارسی‌آن‌مکرر‌در‌مکرر‌چاپ‌شده‌و‌می‌شود.‌همه‌اینها‌گواه‌بر‌این‌است‌که‌المیزان‌از

‌‌سال‌از‌انتشار‌جلدهای‌اولش‌می‌گذرد،40روزی‌که‌منتشر‌شده،‌که‌حدود‌‌تفسیری‌بوده‌مورد‌قبول‌و‌توجه‌دانشمندان،‌حوزه‌های‌علمیه،‌دانشگاه‌ها‌و

‌محققان‌داخل‌و‌خارج‌کشور.‌وقتی‌این‌مقدمه‌را‌عرض‌کردیم‌این‌سؤال‌پیش‌می‌آید‌که:‌المیزان‌چه‌ویژگی‌هائی‌در‌خودش‌جمع‌کرده‌که‌این‌جور‌مقبولیت‌پیدا

‌کرده‌است؟‌چون‌تفسیر‌زیاد‌است،‌حتی‌در‌دهه‌های‌اخیر‌تفسیرهائی‌نوشته

Page 212: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌شده،‌چه‌طور‌این‌تفسیر‌در‌بین‌همه‌تفاسیر‌مقبولیت‌خاصی‌پیدا‌کرده‌است‌واین‌اندازه‌مورد‌توجه‌شده‌است؟

‌239آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ویژگی‌های‌تفسیر‌المیزان‌چیست؟

اشاره

ویژگی‌های‌تفسیر‌المیزان‌چیست؟‌الف(-‌ویژگی‌هائی‌که‌در‌شخص‌علامه‌طباطبائی‌بوده‌که‌آن‌ویژگی‌ها‌خیلی‌دخیل

در‌ویژگی‌های‌المیزان‌است.‌ب(-‌ویژگی‌هائی‌که‌در‌روش‌کار‌ایشان‌بوده؛‌این‌نوع‌ویژگی،‌ویژگی‌های‌خاصی‌را‌در‌تفسیر‌ایجاد‌کرده‌که‌موجب‌شده‌این‌همه‌در‌مجامع‌علمی‌خواهان‌و‌طالب

داشته‌باشد.

الف(-‌ویژگی‌هائی‌که‌در‌شخص‌علامه‌)ره(‌بود

الف(-‌ویژگی‌هائی‌که‌در‌شخص‌علامه‌)ره(‌بودویژگی‌هائی‌که‌در‌شخص‌ایشان‌بوده‌عبارتند‌از:

‌-‌روزی‌که‌ایشان‌شروع‌کردند‌به‌نوشتن‌این‌تفسیر‌و‌آن‌را‌در‌اختیار‌حوزه‌ها‌و1‌علما‌قرار‌دادند،‌یک‌استاد‌به‌تمام‌معنا‌بوده‌است،‌نه‌اینکه‌در‌ابتدای‌طلبگی

‌شروع‌کرده‌باشد‌یا‌در‌اواسط،‌بلکه‌زمانی‌دست‌به‌این‌تألیف‌زدند‌که‌به‌عنوان‌»استاد‌علامه«‌معروف‌بودند،‌فقه‌می‌گفتند،‌اصول‌تدریس‌می‌کردند،‌فلسفه

‌تدریس‌می‌کردند‌و‌درس‌خارج‌اصول‌داشته‌اند.‌درس‌فلسفه‌ایشان،‌درس‌عالی‌بوده،‌یک‌استاد‌جامع‌به‌تمام‌معنی‌بودند‌که‌شروع‌کردند‌به‌نوشتن‌تفسیر؛

‌پیداست‌که‌خیلی‌فرق‌می‌کند‌با‌کسی‌که‌به‌این‌مهارت‌و‌درجه‌از‌استادی‌نباشدو‌شروع‌کند‌به‌نوشتن‌و‌تألیف.

Page 213: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌علاوه‌بر‌اینکه‌ایشان‌استاد‌جامعی‌بود،‌به‌تعبیر‌امروز‌ما‌آگاه‌به‌زمان‌و‌از2‌کسانی‌بود‌که‌می‌دانست‌در‌دنیا‌چه‌می‌گذرد‌و‌در‌جوامع‌علمی‌دنیا‌چه‌مسائلی

مطرح‌است.‌چه‌سؤال‌هائی‌در‌مقابل‌اسلام‌و‌قرآن‌مطرح‌است‌و‌چه‌سؤال‌هائی‌در‌مقابل

‌مکتب‌تشیع‌مطرح‌است،‌به‌اینها‌آگاه‌بود.‌چون‌هستند‌و‌بودند‌کسانی‌که‌به‌آنهاعلامه‌می‌گفتند،‌ولی‌خیلی‌آگاهی‌نداشتند‌و‌ندارند‌اما‌ایشان‌این‌آگاهی‌را‌داشت.‌کارهایشان‌این‌را‌نشان‌می‌دهد.‌بحث‌ها‌و‌درس‌هایشان‌نشان‌می‌دهد.‌همان‌کتاب‌»اصول‌فلسفه‌و‌روش‌رئالیسم«‌نشان‌می‌دهد‌که‌ایشان‌به‌خوبی‌آگاه‌بودند‌که

در‌دنیا‌240آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌در‌محافل‌علمی‌چه‌خبر‌است‌و‌چه‌مطالبی‌مطرح‌است‌که‌باید‌در‌موردشکار‌بشود.

‌-‌ایشان‌از‌صفای‌نفس‌و‌سلیقه‌خوب‌و‌ارتباط‌با‌اهل‌بیت‌)علیهم‌السلام(3برخوردار‌بودند.

‌کسانی‌که‌با‌ایشان‌آشنا‌بودند‌می‌دانند‌که‌ایشان‌چه‌ارتباط‌و‌علاقه‌ای‌با‌اهل‌بیت‌داشت،‌چه‌صفا‌و‌کرامت‌نفسی‌داشت‌و‌چه‌سلیقه‌خوبی‌داشت.‌اگر‌استادی‌ورزیده‌و‌ماهر‌و‌آشنا‌به‌مسائل‌روز،‌از‌صفای‌باطن‌و‌سلیقه‌برخوردار‌باشد،

پیداست‌که‌در‌آثار‌قلمی‌و‌تألیفات‌او‌خیلی‌اثر‌می‌گذارد.‌-‌ویژگی‌چهارم‌که‌در‌شخص‌ایشان‌بود،‌تعبد‌ایشان‌است‌به‌اسلام،‌در‌عین4

‌اینکه‌در‌تفسیر‌بحث‌های‌جدید‌مطرح‌می‌کند،‌ولی‌واقعا‌به‌محتوای‌اسلام‌و‌تشیع‌متعبد‌است.‌با‌تعبد‌به‌محتوای‌اسلام‌و‌تشیع،‌می‌خواست‌حرفهای‌تازه‌داشته‌باشد،‌پاسخ‌به‌سؤالات‌داشته‌باشد،‌مشاکل‌علمی‌را‌حل‌کند،‌که‌اگر‌این

‌خصوصیت‌نباشد‌ممکن‌است‌کسی‌استاد‌باشد،‌ماهر‌باشد‌و‌مشکلات‌را‌حل‌بکند،‌ولی‌چون‌خوب‌خوب‌متعهد‌به‌اسلام‌و‌تشیع‌نیست،‌گهگاهی‌نوادری،

‌شواذی،‌حرف‌هائی‌که‌منحرف‌از‌متن‌متین‌اسلام‌باشد‌از‌او‌صادر‌شود.‌ولی‌وقتی‌ما‌به‌کتاب‌های‌ایشان‌و‌تفسیر‌ایشان‌مراجعه‌می‌کنیم‌می‌بینیم‌چه

‌استقامتی‌دارند‌که‌این‌استقامت‌معلول‌همین‌متعبد‌بودن‌به‌متن‌اسلام‌و‌تشیع‌وقرآن‌است‌می‌خواهد‌با‌تعبد‌به‌این‌متن،‌پاسخگوی‌مشکلات‌باشد.

‌-‌تسلط‌ایشان‌بر‌قرآن:‌روزی‌که‌ایشان‌شروع‌کردند‌به‌گفتن‌و‌نوشتن‌تفسیر،5‌آنهائی‌که‌به‌خصوص‌در‌درس‌تفسیر‌ایشان‌شرکت‌کرده‌اند‌می‌دانند‌که‌ایشان‌چه‌تسلطی‌بر‌آیات‌قرآن‌داشت،‌یعنی‌قرآن‌که‌دستشان‌بود‌یک‌آیه‌ای‌را‌مطرح‌می‌کرد،‌آیات‌فراوانی‌که‌در‌زمینه‌آیه‌بود‌و‌باید‌یکی‌پس‌از‌دیگری‌گفته‌و‌به‌آن‌استشهاد‌شود،‌ایشان‌با‌همان‌قرآنی‌که‌دستش‌بود،‌تند‌تند‌آیات‌را‌پیدا‌می‌کرد‌و

Page 214: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌استشهاد‌می‌کرد.‌اینکه‌می‌گوییم‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌می‌کردند،‌ایشان‌تسلط‌داشت‌بر‌آیات‌قرآن،‌توجه‌داشت‌که‌در‌کجاهای‌قرآن‌راجع‌به‌مضمون‌این‌آیه‌بحث‌شده،‌که‌از‌آن‌استفاده‌کند.‌و‌این‌معلول‌تسلط‌ذهنی‌ایشان‌بر‌آیات‌قرآن

مجید‌و‌241آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌مضامین‌آن‌بود.‌این‌خصوصیات‌مربوط‌به‌شخص‌ایشان‌بود،‌استاد‌شده‌بود،‌زحمت‌کشیده‌بود،‌مطالعه‌کرده‌بود،‌با‌وضع‌جهان‌و‌روز‌آشنا‌بود،‌صفای‌نفس‌را

با‌تزکیه‌نفس‌و‌ریاضت‌به‌دست‌آورده‌بود.‌-‌علاوه‌بر‌همه‌اینها،‌ابزار‌کار‌هم‌برای‌ایشان‌مهیا‌بود،‌یعنی‌اگر‌ایشان‌را‌مثلا6

‌صد‌سال‌جلوتر‌می‌گذاشتیم،‌بعضی‌از‌ابزار‌کار‌که‌در‌اختیار‌ایشان‌بود،‌در‌صد‌سال‌جلوتر‌نبود‌و‌آن‌روز‌اگر‌ایشان‌می‌خواست‌این‌کار‌را‌انجام‌بدهد‌شاید‌این

‌جور‌نمی‌توانست‌موفق‌باشد.‌ابزار‌کار‌از‌حیث‌تفاسیر‌متعدد‌چاپ‌شده‌دراختیارشان‌بود.‌معجم‌ها‌و‌فهارس‌که‌خیلی‌کمک‌می‌کرد،‌در‌اختیارشان‌بود.

‌-‌علاوه‌بر‌داشتن‌این‌ابزار‌و‌آن‌ویژگی‌ها‌ایشان‌قرآن‌را‌تدریس‌می‌کرد.‌قرآن7‌را‌اگر‌کسی‌تدریس‌کند،‌بعد‌بنویسد‌خیلی‌در‌کارش‌می‌تواند‌مؤثر‌باشد.‌بعضی‌از‌کتاب‌های‌ما‌که‌خیلی‌مورد‌توجه‌محافل‌علمی‌قرار‌گرفته‌مثلا‌کتاب‌»مستمسک«‌مرحوم‌آیة‌الله‌حکیم‌را‌اسم‌ببرم؛‌این‌کتاب‌به‌خاطر‌محکم‌بودن‌و‌متین‌بودن،‌مورد‌توجه‌علماست.‌و‌این‌محکم‌و‌متین‌بودن‌برای‌این‌است‌که‌ایشان‌دوره

‌»عروة‌الوثقی«‌را،‌یعنی‌خارج‌عروه‌را‌تدریس‌کرده‌و‌این‌کتاب‌را‌نوشته‌است.‌و‌نیز‌کتاب‌های‌امام‌امت‌)رضوان‌الله‌تعالی‌علیه(،‌مکاسب‌محرمه،‌بیع،‌خیارات،‌طهارت،‌دماء‌ثلاثه،‌رسائل‌اصولشان،‌تمام‌اینها‌را‌تدریس‌کرده‌و‌نوشته‌اند.‌چون‌تدریس‌شده‌و‌نوشته‌شده‌خیلی‌متین‌و‌محکم‌است‌و‌خیلی‌فرق‌دارد‌با‌کتابی‌که‌بدون‌تدریس‌بنویسند.‌وقتی‌تدریس‌می‌کنند‌خیلی‌روی‌مسأله‌کار‌می‌کنند.‌برای‌اینکه‌می‌خواهند‌به‌عنوان‌درس‌القاء‌کنند‌و‌بعد‌نتیجه‌اش‌را‌می‌نویسند،

پیداست‌که‌این‌خیلی‌خوب‌از‌کار‌در‌می‌آید.‌-‌شاگردان‌خوب:‌علاوه‌بر‌تدریس،‌ایشان‌شاگردان‌خوبی‌داشتند‌از‌اول‌که8

‌ایشان‌تدریس‌را‌شروع‌کردند،‌فضلا‌را‌به‌خود‌جلب‌کرده‌بودند.‌معلوم‌است‌برای‌درسی‌که‌به‌عنوان‌تفسیر‌برای‌یک‌عده‌از‌فضلا‌گفته‌شود‌و‌جزء‌تلامیذ

‌کسانی‌باشند‌که‌خودشان‌استاد‌هستند،‌برای‌این‌درس‌خیلی‌بیشتر‌باید‌کار‌کردتا‌درس‌تفسیری‌که

‌242آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 215: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌برای‌عامه‌مردم‌یا‌برای‌طلاب‌مبتدی‌گفته‌شود.‌علامه‌طباطبائی‌درس‌می‌گفتند‌و‌در‌بین‌شاگردانشان‌فضلا،‌استادان‌و‌بعضی‌از‌مدرسان‌آن‌روز‌بودند،‌که‌خود

این‌باعث‌می‌شد‌ایشان‌بیشتر‌کار‌کنند.‌-‌با‌حوصله‌بود،‌یعنی‌سر‌صبر‌و‌حوصله‌می‌خواست‌این‌تفسیر‌را‌بنویسد‌و9

‌‌ماه‌مبارک‌رمضان23تألیف‌کند.‌در‌آخر‌جلد‌بیستم‌المیزان‌نوشته‌اند:‌»شب‌‌‌هجری‌قمری‌از‌تألیف‌فراغت‌حاصل‌کرده‌اند«.‌و‌در‌اواسط‌جلد‌اول1392سال‌

‌به‌مناسبتی‌ایشان‌فرموده‌اند‌در‌این‌تاریخ‌که‌من‌مشغول‌نوشتن‌این‌تفسیر‌هستم-‌و‌تاریخش‌را‌ذکر‌کرده‌اند-‌که‌آن‌تاریخ‌را‌که‌با‌تاریخ‌جلد‌بیستم‌کنار‌هم‌بگذاریم،‌دقیقا‌بیست‌سال‌و‌یا‌قدری‌بیش‌از‌بیست‌سال‌تألیف‌این‌تفسیر‌به‌طول‌انجامیده،‌یعنی‌یک‌استاد‌ماهر‌با‌آن‌ویژگی‌ها‌و‌تسلط‌و‌آن‌ابزار‌کار‌این‌جور‌هم‌حوصله‌کند‌که‌کتاب‌را‌شش‌ماهه‌یا‌یک‌ساله‌ننویسد،‌بلکه‌در‌طول‌بیست‌سال‌این‌کار‌را‌به‌آخر‌برساند.‌البته‌معنای‌بیست‌سال‌این‌نیست‌که

‌ایشان‌بیست‌سال‌شبانه‌روز‌روی‌این‌تفسیر‌کار‌کرده،‌چون‌کارهای‌دیگری‌هم‌داشته‌اند؛‌ولی‌روزی‌چهار‌یا‌پنج‌ساعت،‌حتی‌روزی‌دو‌ساعت‌هم‌که‌باشد‌باز

‌مهم‌است‌این‌که‌کسی‌حوصله‌کند‌و‌تألیف‌خودش‌را‌در‌طول‌بیست‌سال‌تألیف‌و‌تنظیم‌کند‌پیداست‌که‌کتاب‌از‌استحکام‌و‌قوت‌زیادی‌برخوردار‌می‌شود.‌اینها

‌ویژگی‌هائی‌است‌که‌مولد‌ویژگی‌هائی‌در‌کتاب‌است‌که‌موجب‌می‌شود‌ازمطلوبیت‌خاصی‌برخوردار‌گردد.

ب(-‌ویژگی‌هائی‌که‌در‌روش‌کار‌ایشان‌بوده‌است‌

ب(-‌ویژگی‌هائی‌که‌در‌روش‌کار‌ایشان‌بوده‌است‌-‌ایشان‌برای‌نوشتن‌این‌تفسیر‌روش‌داشته‌است.‌در‌آغاز‌تفسیر‌فرموده‌که1

‌من‌با‌یک‌روش‌خاصی‌می‌خواهم‌تفسیر‌بنویسم،‌آن‌روش‌چیست؟‌فرموده:‌»روش‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن«،‌این‌یک‌روش‌صحیح‌جدید‌است؛‌روشی‌است

‌صحیح‌و‌مورد‌قبول‌که‌»إن‌القرآن‌یفسر‌بعضه‌بعضا«‌یا‌»إن‌القرآن‌یشهد‌بعضه‌علی‌بعض«؛‌روشی‌است‌جدید‌و‌صحیح‌به‌نام‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌و‌در‌کنارش

تفسیر‌موضوعی‌243آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

است،‌یعنی‌کار‌ایشان‌هم‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است‌و‌هم‌تفسیر‌موضوعی.‌-‌ایشان‌در‌طول‌کارش‌از‌این‌روش‌منحرف‌نشده.‌کسانی‌هستند‌که‌در‌آغاز2

‌فکر‌می‌کنند‌و‌تصمیم‌می‌گیرند‌و‌یک‌چهارچوبی‌برای‌کارشان‌در‌نظر‌می‌گیرند،

Page 216: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ولی‌در‌ادامه‌از‌آن‌چهار‌چوب‌خارج‌می‌شود.‌از‌راهی‌که‌خودشان‌پیشنهاد‌کرده‌اند،‌منحرف‌می‌شوند.‌اما‌ایشان‌این‌روش‌جدید‌صحیح‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌را‌و‌تفسیر‌موضوعی‌قرآن‌را‌تا‌پایان‌جلد‌بیستم‌به‌خوبی‌ادامه‌دادند‌و‌از‌این

روش‌منصرف‌و‌منحرف‌نشدند.‌-‌ایشان‌در‌این‌روش‌از‌اول‌بنایش‌بر‌این‌بوده‌که‌زوائد‌و‌حرف‌هائی‌که3

‌سودمند‌نیست‌و‌بود‌و‌نبودش‌در‌تفسیر‌و‌در‌آشنائی‌با‌قرآن‌خیلی‌مهم‌نیست،‌تمام‌آنها‌را‌حذف‌کند.‌وقتی‌انسان‌در‌المیزان‌به‌تفسیر‌و‌به‌بحث‌های‌مستقلی‌که‌مطرح‌شده‌مراجعه‌می‌کند،‌خیلی‌زود‌این‌نتیجه‌را‌می‌گیرد‌که‌این‌مفسر‌و‌مؤلف‌بنایش‌این‌بوده‌که‌از‌زوائدی‌که‌مفید‌و‌سودمند‌نیست،‌صرف‌نظر‌کند‌و

صرف‌نظر‌هم‌کرده‌است.‌-‌ایشان‌در‌این‌روش‌که‌اتخاذ‌کرده،‌یعنی‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن،‌به‌ذهن‌می‌آید4

‌که‌به‌روایات‌کاری‌نداشته‌است،‌ولی‌این‌طور‌نیست؛‌در‌روش‌ایشان‌هم‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌است‌و‌هم‌دقیقا‌ارزیابی‌روایاتی‌که‌مربوط‌به‌قرآن‌و‌تفسیر‌قرآن‌است،‌یعنی‌ایشان‌هر‌چند‌آیه‌ای‌را‌که‌مطرح‌می‌کند،‌و‌تفسیر‌می‌کند‌بعد‌یک‌بحث‌روائی‌مطرح‌می‌کند،‌روایات‌مربوط‌به‌آن‌آیه‌و‌آیات‌را‌در‌می‌آورد‌و

‌ارزیابی‌و‌بررسی‌می‌کند‌و‌با‌قرآن‌تطبیق‌و‌مقایسه‌می‌کند،‌خود‌این‌ویژگی‌که‌هم‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌باشد‌و‌هم‌کاملا‌به‌روایات‌مربوط‌به‌قرآن‌توجه‌داشته‌باشد،‌باعث‌می‌شود‌که‌در‌تفسیر‌یک‌خصوصیاتی‌پیدا‌بشود‌که‌موجب‌رغبت‌و

توجه‌علما‌گردد.‌-‌توجه‌به‌مشکلات‌و‌سؤالات‌محافل‌علمی‌و‌غیره:‌ایشان‌در‌این‌روش5

‌می‌توانست‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن‌داشته‌باشد،‌و‌تفسیر‌موضوعی‌داشته‌باشد،‌ولی‌به‌مشکلات‌محافل‌علمی‌و‌سؤال‌هائی‌که‌مطرح‌است‌کاری‌نداشته‌باشد،‌و‌گفتیم‌چون‌ایشان‌به‌مشکلات‌و‌سؤالات‌مطرح‌شده‌آشنا‌بود،‌در‌روشش‌این‌را

درج‌کرده‌که‌244آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌علاوه‌بر‌تفسیر‌می‌خواهد‌پاسخگوی‌اشکالات‌باشد.‌می‌خواهد‌مشاکل‌علمی‌و‌یا‌به‌صورت‌علمی‌که‌در‌محافل‌مطرح‌می‌شود‌و‌گاهی‌به‌عنوان‌سؤال‌از‌اسلام‌و‌قرآن‌مطرح‌است‌را‌پاسخ‌بدهد.‌خوب‌وقتی‌تفسیر‌چنین‌مزیتی‌پیدا‌کرد،‌بیشتر

مورد‌رغبت‌و‌مطلوبیت‌واقع‌می‌شود.‌-‌علاوه‌بر‌اینها‌ایشان‌باید‌به‌ده‌تا‌تفسیر،‌کمتر‌یا‌زیادتر‌مراجعه‌کند؛‌به‌تفاسیر6

‌مهم‌و‌تفاسیری‌که‌در‌دنیای‌اسلام‌نامی‌دارند‌و‌طرفدارانی‌دارد‌باید‌به‌آنها‌مراجعه‌کند‌و‌استفاده‌کند‌و‌با‌توجه‌به‌آن‌تفاسیر‌تفسیرش‌را‌بنویسد.‌ایشان‌در‌خلال‌مطالعاتش‌به‌این‌نتیجه‌می‌رسد‌که‌در‌بعضی‌از‌این‌تفاسیر،‌به‌خصوص‌آنها‌که‌خیلی‌هم‌مورد‌توجه‌دنیای‌اسلام‌است،‌نقاط‌ضعفی‌هست.‌ایشان‌در‌سراسر

Page 217: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌المیزان‌گاهی‌با‌ذکر‌نام‌آن‌تفسیر‌و‌گاهی‌بدون‌نام‌آن‌نقاط‌ضعف‌را‌ذکرمی‌کند،

‌-‌علاوه‌بر‌همه‌اینها‌جمله‌آخری‌که‌باید‌در‌ویژگی‌های‌روش‌ایشان‌عرض‌کنم7‌این‌است‌که‌با‌اینکه‌این‌تفسیر‌می‌خواهد‌علمی‌و‌در‌درجه‌عالی‌و‌اعلای‌علمی‌باشد‌و‌مورد‌توجه‌علما‌و‌استادان‌و‌حوزه‌باشد،‌ولی‌سعی‌ایشان‌بر‌این‌بود‌که‌تفسیر‌جوری‌نوشته‌بشود‌که‌فهم‌آن‌آسان‌باشد.‌یا‌لااقل‌بگویم‌فهمش‌خیلی‌مشکل‌نباشد.‌خوب‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن،‌تفسیر‌موضوعی‌با‌توجه‌به‌روایات‌با‌توجه‌به‌مسائلی‌که‌در‌روز‌مطرح‌است‌با‌پاسخ‌به‌اشکالات‌و‌ذکر‌نقاط‌ضعف‌باشد‌و‌در‌عین‌حال‌در‌خور‌فهم‌یا‌لااقل‌فهمش‌مشکل‌نباشد‌خیلی‌مهم‌است،‌این‌مجموعه‌باعث‌می‌شود‌که‌این‌روش‌یک‌ویژگی‌هائی‌خاص‌و‌منحصر‌به‌فرد

داشته‌باشد.‌‌ویژگی‌در‌روش‌ایشان(‌چند‌ویژگی‌را‌در‌7ویژگی‌در‌شخص،‌و‌9این‌ویژگی‌های‌)

‌خود‌کتاب‌ایجاد‌کرده‌است‌که‌این‌اندازه‌کتاب‌مطلوب‌شده‌و‌فضلا‌را‌به‌خودش‌جذب‌کرده‌است‌و‌این‌مقدار‌کتاب‌در‌محافل‌علمی‌مورد‌توجه‌قرار‌گرفته‌است.‌به‌حدی‌که‌همان‌طور‌که‌در‌اول‌صحبت‌هایم‌عرض‌کردم،‌به‌جرأت‌می‌توان‌گفت

‌هر‌کسی‌که‌یک‌بحث‌دینی،‌اسلامی‌در‌ارتباط‌با‌قرآن‌داشته‌باشد،‌نمی‌تواندخودش‌را‌از‌این‌کتاب‌بی‌نیاز‌بداند.

‌245آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ویژگی‌های‌تفسیر‌المیزان‌

ویژگی‌های‌تفسیر‌المیزانویژگی‌هائی‌که‌در‌این‌تفسیر‌هست‌چهار‌ویژگی‌است:

‌اول:‌تفسیر‌المیزان‌تفسیر‌تکراری‌نیست.‌این‌ویژگی‌ها‌باعث‌شده‌که‌المیزان‌تفسیر‌تکراری‌نباشد‌ما‌تفسیرهائی‌داریم‌که‌در‌همین‌دهه‌های‌اخیر‌نوشته‌شده،‌اما‌وقتی‌مقایسه‌کنیم‌با‌تفسیری‌که‌قبل‌از‌او‌هست،‌می‌بینیم‌تفاوت‌چندانی‌ندارد.‌با‌یک‌مقدار‌مسامحه‌می‌توان‌گفت‌تفسیر‌تکراری‌است.‌می‌شود‌گفت

‌همان‌است‌که‌به‌صورت‌دیگر‌درآمده‌است.‌که‌البته‌من‌نمی‌خواهم‌ارج‌و‌ارزش‌کارهای‌کسی‌را،‌مؤلفی‌را،‌کار‌عالم‌بزرگی‌را‌پایین‌بیاورم‌ولی‌چون‌بنای‌توضیح‌است،‌عرض‌می‌کنم.‌مثلا‌تفسیر‌»مقتنیات‌الدرر«‌تفسیری‌است‌که‌در‌همین‌اواخر‌نوشته‌شده‌شاید‌همان‌روزگاری‌که‌تفسیر‌المیزان‌منتشر‌می‌شد،‌این

‌تفسیر‌هم‌منتشر‌شد.‌و‌مؤلف‌بزرگوارش‌هم‌که‌یکی‌از‌علمای‌بزرگ‌تهران‌بود

Page 218: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌همان‌سنوات‌می‌زیسته‌است‌)در‌زمان‌مرحوم‌حاج‌شیخ‌عبد‌الکریم‌حائری(‌وقتی‌این‌تفسیر‌را‌با‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌مقایسه‌می‌کنید،‌دقیقا‌مثل‌هم‌است.‌شاید‌اگر‌کسی‌یک‌قدری‌سیر‌کند‌و‌آماری‌بگیرد‌و‌استنتاجی‌کند،‌قطعا‌می‌تواند

‌‌درصد‌مطالب‌اضافی‌است‌که‌5درصد‌مطالب‌از‌مجمع‌البیان‌است،‌و‌95بگوید‌‌به‌این‌مؤلف‌می‌توان‌استناد‌داد.‌حتی‌برویم‌جلوتر‌ببینیم‌بعضی‌از‌کتاب‌ها‌کاملا‌متأثر‌از‌کتاب‌قبلی‌است‌مثل‌ترجمه‌آن‌است‌و‌اصلا‌همان‌است‌و‌به‌صورت

‌‌درصد‌مطالب‌آن‌در‌70درصد‌یا‌80دیگر‌درآمده‌است.‌یا‌لااقل‌می‌توان‌گفت:‌‌این‌کتاب‌آمده‌که‌این‌جور‌تألیفات‌صورت‌تکراری‌به‌خودش‌می‌گیرد؛‌ولی

‌المیزان‌این‌جور‌نیست.‌انصاف‌این‌است‌که‌المیزان‌را‌با‌هر‌تفسیری‌که‌مقایسه‌کنند،‌کنار‌تبیان‌)از‌شیخ‌طوسی(،‌مجمع‌البیان‌)از‌شیخ‌طبرسی(،‌کشاف‌)زمخشری(،‌انوار‌التنزیل‌)از‌بیضاوی(‌بگذارند،‌بیاییم‌متأخر‌و‌در‌کنار‌منهج

‌الصادقین‌)ملا‌فتح‌الله(،‌المنار‌)شیخ‌محمد‌عبده(،‌کنار‌فی‌ظلال‌)سید‌قطب(بگذارند،‌کنار‌هر‌تفسیری‌بگذارند،‌به‌ذهن‌هیچ‌کس‌نمی‌آید‌که‌این‌تفسیر

‌246آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌همان‌است‌با‌قدری‌اضافه.‌خبر‌این‌تفسیر‌روش‌دارد،‌این‌تفسیر‌ابتکاری‌است،‌و‌خودش‌مستقلا‌بر‌یک‌اساسی‌و‌روشی‌استوار‌است،‌این‌است‌که‌همه‌به‌آن‌نیاز‌دارند.‌یعنی‌کسی‌که‌»منهج‌الصادقین«‌را‌می‌خواند،‌ممکن‌است‌وقتی‌به‌او‌بگوییم‌»مجمع«‌را‌هم‌ببین،‌بگوید،‌نه‌دیگری‌نیازی‌نیست.‌بیشتر‌حرف‌های‌مجمع‌در‌منهج‌هست.‌یا‌اگر‌»تبیان«‌را‌مطالعه‌می‌کند‌ممکن‌است‌بگوید‌دیگر‌من‌منهج

‌الصادقین‌را‌لازم‌ندارم،‌امهات‌مسائل‌در‌تبیان‌هست.‌ولی‌المیزان‌این‌جور‌نیست،‌یعنی‌کسی‌که‌مجمع‌را‌دیده‌باشد‌باید‌المیزان‌را‌ببیند؛‌تبیان‌را‌دیده‌باشد

‌باید‌المیزان‌را‌ببیند؛‌منهج‌را‌دیده‌باشد‌باید‌المیزان‌را‌ببیند؛‌کشاف،‌المنار‌و‌تفسیر‌مراغی‌را‌دیده‌باشد‌باز‌باید‌المیزان‌را‌ببیند.‌المیزان‌یک‌تفسیری‌است‌که‌تکراری‌نیست،‌چون‌تکراری‌نیست‌و‌با‌ابتکار‌نوشته‌شده‌و‌مستقل‌نوشته‌شدهاست‌جا‌دارد‌که‌همه‌را‌به‌خودش‌جلب‌و‌جذب‌کند؛‌این‌خصوصیت‌اول‌آن‌بود.‌دوم:‌کاربرد‌داشتن.‌این‌خصوصیت‌خیلی‌مهم‌است‌و‌شاید‌از‌اولی‌مهمتر‌باشد-‌بخصوص‌در‌روزگار‌ما‌از‌روزی‌که‌بنا‌شده‌مسائل‌اسلامی‌در‌محافل‌علمی‌و‌دانشگاهی‌برای‌دانشجو‌و‌استاد‌و‌برای‌اهل‌سواد‌و‌دانش‌و‌علم‌مطرح‌شود-‌گفته‌می‌شود‌که‌یک‌مطالبی‌را‌از‌قرآن‌مطرح‌کنید‌که‌جوابگوی‌مسائل‌روز‌باشد،‌به‌قول‌امروزی‌ها‌کاربرد‌داشته‌باشد.‌تفسیر‌المیزان‌این‌خصوصیت‌را

‌دارد،‌یعنی‌مباحثی‌در‌آن‌مطرح‌شده،‌استفاده‌هائی‌از‌آیات‌شده،‌به‌مناسبت‌آیات‌مباحثی‌مستقلا‌در‌کنار‌آیات‌مطرح‌شده‌که‌مسائل‌روز‌است.‌شاید‌در‌هیچ

‌تفسیری‌از‌تفسیرهای‌قدیمی‌پیدا‌نکنید‌که‌بحث‌حقوق‌زن‌در‌اسلام‌را‌خوب‌دنبال‌کرده‌باشد،‌ولی‌در‌المیزان‌دنبال‌شده.‌و‌نیز‌بعضی‌از‌مسائل‌عقیدتی‌و‌مسائل‌مربوط‌به‌تشیع‌و‌مقامات‌اهل‌بیت‌و‌آیات‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌)صلوات‌الله‌علیهم

Page 219: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اجمعین(‌در‌المیزان‌خیلی‌قوی‌مطرح‌شده‌است.‌در‌المیزان‌هم‌تفسیرش‌و‌هم‌مطالب‌مستقلش‌جوری‌مطرح‌شده‌که‌کاربرد‌دارد،‌گفته‌می‌شود‌المیزان‌کتاب‌دم‌دست‌شهید‌مطهری‌است،‌خوب‌می‌دانیم‌که‌شهید‌مطهری‌بنایش‌بر‌این‌بود

که‌حرفی‌را‌مطرح‌کند‌که‌مشکل‌جوان‌ها‌247آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌حل‌شود،‌مشکل‌مسلمان‌ها‌و‌مشکلات‌اخلاقی‌و‌عقیدتی‌جامعه‌حل‌شود.‌خوب‌ایشان‌چرا‌به‌المیزان‌مراجعه‌می‌کند،‌چون‌برایش‌کارساز‌است،‌چون‌می‌بیند‌همان‌هائی‌را‌که‌می‌خواهد‌در‌المیزان‌هست،‌البته‌ممکن‌است‌تکمیل‌بخواهد،‌یا‌یک‌قدری‌کم‌و‌زیاد‌بشود.‌پس‌خصوصیت‌اول‌این‌تفسیر،‌تکراری‌نبودن‌به‌تمام

معنا‌و‌خصوصیت‌دوم،‌کاربرد‌داشتن‌بحث‌ها‌می‌باشد.‌سوم:‌در‌کتاب‌شریف‌المیزان‌علاوه‌بر‌تفسیر،‌بحث‌های‌مستقل‌فراوانی‌می‌بینیم‌که‌وقتی‌به‌فهرست‌های‌آخر‌هر‌جلد‌عربی‌المیزان‌مراجعه‌کنید،‌می‌بینید‌معمولا‌همان‌بحث‌های‌مستقل‌فهرست‌شده‌نه‌مباحث‌تفسیری؛‌این‌مباحث‌مستقلی‌که‌در‌نوع‌جلدها‌هست،‌هر‌کدام‌یک‌رساله‌مستقلی‌در‌مورد‌آن‌بحث‌است.‌مثلا‌اگر‌ایشان‌شفاعت‌را‌مطرح‌کرده،‌انصاف‌این‌است‌که‌می‌شود‌این‌بحث‌شفاعت‌را‌آورد‌بیرون‌و‌به‌عنوان‌یک‌کتاب‌مستقل‌چاپ‌کرد،‌خودش‌کتابی‌است‌به‌تمام‌معنی.‌اگر‌قصص‌انبیا،‌قصه‌حضرت‌نوح،‌حضرت‌موسی‌و‌حضرت‌عیسی‌را‌مطرح‌کرده‌است؛‌جوری‌مطرح‌کرده‌است‌که‌انسان‌می‌تواند‌آن‌را‌بیاورد

‌بیرون،‌منتشر‌کند،‌پس‌این‌بحث‌های‌مستقلی‌که‌در‌المیزان‌مطرح‌شده‌ویژگی‌سومش‌است‌که‌طالب‌آن‌را‌در‌محافل‌علمی‌زیاد‌می‌کند،‌یعنی‌حتی‌کسی‌که‌نمی‌خواهد،‌یا‌مورد‌لزومش‌نیست‌که‌تفسیر‌آیات‌را‌ببیند‌و‌مطالعه‌کند‌ولی

‌می‌خواهد‌داستان‌حضرت‌موسی‌را‌مطالعه‌کند،‌یا‌داستان‌عیسی‌را‌مطالعه‌کند،‌یا‌بحث‌اعجاز‌قرآن‌را‌مطالعه‌کند‌یا‌بعضی‌بحث‌های‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌مثل‌آیه‌تطهیر‌و‌عصمت‌را‌مطالعه‌کند‌می‌بیند‌در‌این‌کتاب‌بحث‌عصمت‌مستقل‌آمده

‌است،‌بحث‌اعجاز،‌قصص‌انبیاء‌و‌مباحث‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌مستقل‌آمده‌است،این‌ویژگی‌شاید‌در‌هیچ‌تفسیری‌نیست،‌یا‌اگر‌هست‌خیلی‌کمرنگ‌است.

‌چهارم:‌ویژگی‌چهارم‌تفسیر‌المیزان‌این‌است‌که‌وقتی‌خواننده‌تفسیر‌المیزان‌به‌آن‌ویژگی‌های‌اول‌که‌گفتیم‌در‌مؤلف‌هست‌آشنا‌باشد،‌که‌البته‌کم‌و‌بیش‌خوانندگان‌المیزان‌آشنا‌هستند،‌علامه‌طباطبائی‌)رحمة‌الله‌علیه(‌را‌با‌آن

ویژگی‌ها‌یا‌لااقل‌با‌248آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌بعضی‌از‌آنها‌می‌شناسند‌بخصوص‌آن‌صفای‌نفس،‌استقامت‌سلیقه،‌متعبد‌بودن،‌مأنوس‌بودن‌با‌قرآن،‌با‌اهل‌بیت‌)علیهم‌السلام(‌مرتبط‌بودن‌را‌درک‌می‌کنند‌و

‌مؤلف‌را‌با‌این‌خصوصیات‌می‌شناسند،‌و‌به‌روش‌مؤلف‌هم‌پی‌می‌برند‌که

Page 220: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌روشی‌است‌صحیح‌و‌جدید،‌و‌به‌روایات‌و‌تفاسیر‌توجه‌دارد‌به‌نقاط‌ضعف‌تفاسیر‌توجه‌دارد؛‌این‌ویژگی‌ها‌را‌که‌در‌نظر‌بگیرد،‌یک‌سکون‌و‌اطمینانی‌برایش

‌پیدا‌می‌شود.‌یعنی‌تفسیر‌المیزان‌را‌با‌اطمینان‌و‌علاقه‌و‌توجه‌می‌خواند.‌سرسری‌نمی‌خواند،‌مثل‌یک‌کتابی‌که‌حالا‌ببینیم‌چه‌گفته‌است‌و‌رد‌بشویم،‌این‌جور‌نگاه‌نمی‌کند.‌کتاب‌در‌نظرش‌عظیم‌جلوه‌می‌کند‌که‌عظیم‌هم‌هست.‌به‌هر‌حال‌این‌خصوصیات‌باعث‌شده‌که‌این‌ویژگی‌در‌تألیف‌نمایانگر‌شود‌و‌تألیف‌نزد‌همه‌با‌ارزش‌جلوه‌کند.‌وقتی‌با‌ارزش‌جلوه‌کرد‌با‌عنایت‌بیشتر‌خوانده‌شود.‌الآن‌المیزان‌در‌بعضی‌حوزه‌ها‌کتاب‌درسی‌است،‌یعنی‌تفسیر‌المیزان‌متن‌درسی‌شده،‌از‌خود‌این‌پیداست‌کسی‌که‌آن‌را‌به‌عنوان‌برنامه‌درسی‌قرار‌می‌دهد،‌و‌آن‌را‌به‌عنوان‌کتاب‌درسی‌انتخاب‌می‌کند‌و‌تدریس‌می‌کند،‌چقدر

اطمینان‌به‌این‌متن‌و‌کتاب‌و‌روش،‌و‌چارچوبه‌مؤلف‌دارد.‌اینها‌ویژگی‌هائی‌است‌که‌در‌خود‌کتاب‌هست‌که‌باعث‌شده‌این‌همه‌مطلوبیت‌و

مرغوبیت‌پیدا‌کند‌و‌مورد‌توجه‌بشود.‌و‌باید‌بگویم:باش‌تا‌صبح‌دولتش‌بدمد‌کاین‌همه‌از‌نتایج‌سحر‌است

‌شاید‌در‌آینده‌این‌تفسیر‌بیشتر‌هم‌جلوه‌کند.‌در‌عین‌اینکه‌گام‌آخر‌نیست،‌دیگران‌می‌توانند‌بعد‌از‌این‌تفسیر،‌مکمل‌و‌کارهای‌جدید‌داشته‌باشند،‌ولی‌این‌حرف‌هم‌هست‌که‌ممکن‌است‌این‌تفسیر‌در‌آینده‌بیشتر‌جلوه‌کند.‌بیشتر‌رویش

‌کار‌بشود،‌و‌بیشتر‌مطرح‌بشود‌و‌بیشتر‌مورد‌توجه‌حوزه‌ها‌و‌دانشگاه‌ها‌قرار‌بگیرد.‌و‌إن‌شاء‌الله‌از‌تفاسیری‌باشد‌که‌تا‌وقتی‌تفسیر‌مطرح‌است‌و‌از‌تفسیر‌استفاده‌می‌کنند،‌علاوه‌بر‌حوزه‌های‌شیعه،‌حوزه‌های‌اهل‌تسنن‌و‌مراکز‌علمی

‌اسلامی‌جهان‌اسلام‌و‌بلکه‌محافل‌علمی‌دنیا‌که‌به‌عنوان‌شناخت‌اسلاممی‌خواهند‌مطالعاتی‌داشته‌باشند،‌این‌تفسیر‌برقرار‌باشد‌که‌برقرار‌خواهد‌بود.

249آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

از‌تألیفات‌علماء‌شیعه‌

از‌تألیفات‌علماء‌شیعهتا‌اینجا‌این‌تفسیرها‌به‌گونه‌ای‌مورد‌معرفی‌و‌بررسی‌و‌یا‌اشاره‌قرار‌گرفت:

-‌تفسیر‌نعمانی.1-‌تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام.2-‌تفسیر‌فرات‌کوفی‌و‌ترجمه‌فارسی‌آن.3

Page 221: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌و‌تلخیص‌آن.4-‌تفسیر‌عیاشی.5-‌تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی.6-‌تفسیر‌ابن‌عباس.7-‌تأویل‌الآیات‌و‌ترجمه‌فارسی‌آن.8-‌حقائق‌التأویل‌سید‌رضی.9-‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌و‌مختصر‌آن.10‌-‌مجمع‌البیان‌طبرسی‌و‌ترجمه‌فارسی‌آن‌و‌جوامع‌الجامع‌و‌ترجمه‌فارسی11آن.-‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی.12-‌تفسیر‌جلاء‌الأذهان.13-‌تفسیر‌منهج‌الصادقین‌و‌خلاصه‌آن‌و‌نیز‌عربی‌آن.14-‌تفسیر‌صافی‌و‌ترجمه‌آن.15-‌تفسیر‌نور‌الثقلین.16-‌تفسیر‌برهان.17-‌تفسیر‌کنز‌الدقائق.18

‌250آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌-‌تفسیر‌ملاصدرا19‌-‌تفسیرهای‌مرحوم‌شبر‌)سه‌تفسیر‌کبیر‌»صفوة‌التفاسیر«‌و‌وسیط‌»الجوهر20

الثمین‌در‌شش‌جلد«‌و‌»وجیز«‌همان‌تفسیر‌مختصری‌که‌بارها‌چاپ‌شده‌است(.-‌تفسیر‌برغانی.21-‌تفسیر‌القرآن‌و‌العقل.22-‌تفسیر‌جامع.23-‌المیزان‌و‌ترجمه‌آن.24

و‌تعدادی‌دیگر‌از‌تفاسیر‌قرن‌چهاردهم‌به‌این‌شرح‌است‌

Page 222: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

و‌تعدادی‌دیگر‌از‌تفاسیر‌قرن‌چهاردهم‌به‌این‌شرح‌است‌14-‌»أطیب‌البیان«‌فارسی،‌تألیف‌مرحوم‌آیة‌الله‌طیب‌از‌علماء‌اصفهان‌در‌1

جلد.‌جلد.14-‌»تفسیر‌مخزن‌العرفان«‌فارسی‌تألیف‌بانوی‌اصفهان‌در‌2‌-‌»تفسیر‌اثنی‌عشری«‌فارسی،‌تألیف‌مرحوم‌آقای‌سید‌حسین‌اثنی‌عشری،‌از3

‌‌جلد14،‌چاپ‌اول‌آن‌در‌1384علماء‌شهر‌ری‌و‌حضرت‌عبد‌العظیم‌متوفای‌است.‌-‌»تفسیر‌انوار‌درخشان«‌فارسی،‌تألیف‌مرحوم‌آیة‌الله‌سید‌محمد‌حسین4

‌جلد.18همدانی،‌داماد‌آقای‌نایینی،‌از‌علماء‌همدان‌در‌‌جلد.22-‌»تفسیر‌الفرقان«‌عربی،‌تألیف‌آقای‌دکتر‌صادقی،‌سی‌جزء‌در‌5‌-‌»تفسیر‌مواهب‌الرحمن«‌از‌مرحوم‌آیة‌الله‌سید‌عبد‌الأعلی‌سبزواری،‌از6

‌جلد.7مراجع‌تقلید‌نجف‌در‌‌1400-‌»تفسیر‌کاشف«‌تألیف‌مرحوم‌شیخ‌محمد‌جواد‌مغنیه‌)لبنانی(‌متوفای‌7

در‌هفت‌جلد.‌-‌»تفسیر‌مقتنیات‌الدرر«‌تألیف‌مرحوم‌آقا‌میرزا‌سید‌علی‌مفسر‌متوفای8

‌جلد.12،‌عربی‌در‌1340‌‌جلد4-‌»تفسیر‌مرحوم‌سید‌هاشم‌نجف‌آبادی«‌از‌علماء‌مشهد،‌فارسی‌در‌9

)خلاصه‌البیان(.‌251آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌»سخن‌حق«‌تألیف‌مرحوم‌آقای‌شهاب‌الدین‌اشراقی،‌فارسی،‌چند‌جلد‌آن10چاپ‌شده‌است.

-‌»تفسیر‌موضوعی«:‌آیة‌الله‌سبحانی‌)دام‌عزه(‌چند‌جلد‌است.11-‌»تفسیر‌موضوعی«:‌آیة‌الله‌جوادی‌آملی‌)دام‌عمره(‌چند‌جلد‌است.12‌‌جلد‌که27-‌»تفسیر‌نمونه«:‌آیة‌الله‌مکارم‌شیرازی‌)دام‌ظله(‌در‌13

معروف‌ترین‌و‌رائج‌ترین‌تفسیر‌فارسی‌زمان‌حاضر‌است.-‌»پیام‌قرآن«:‌آیة‌الله‌مکارم‌شیرازی‌)دام‌ظله(.14-‌»تفسیر‌حاج‌آقا‌مصطفی‌خمینی‌رحمه‌الله«‌عربی،‌چند‌جلد‌است.15

Page 223: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌»تفسیر‌البصائر«‌عربی‌در‌شصت‌جلد‌می‌باشد.‌که‌تعداد‌زیادی‌از‌آنها‌چاپ16شده‌است.

‌‌جلد‌رحلی‌چاپ‌شده‌و4-‌»تفسیر‌نفحات‌الرحمن«:‌شیخ‌محمد‌نهاوندی‌در‌17گویا‌مشغول‌چاپ‌جدید‌آن‌هم‌هستند.

-‌»آلاء‌الرحمن«:‌آیة‌الله‌بلاغی‌رحمه‌الله.18‌-‌»تفسیر‌رهنما«:‌حجة‌الإسلام‌و‌المسلمین‌هاشمی‌رفسنجانی‌و‌گروهی‌دیگر19

‌جلد‌آن‌منتشر‌شده‌است.18که‌گویا‌بیست‌جلد‌است‌و‌تاکنون‌‌جلد.12-‌»تفسیر‌احسن‌الحدیث«‌تألیف‌آیة‌الله‌سید‌علی‌اکبر‌قرشی‌در‌20‌جلد.30-‌»تقریب‌القرآن‌إلی‌الأذهان«‌تألیف:‌آیة‌الله‌سید‌محمد‌شیرازی‌در‌21‌جلد.10-‌»حجة‌التفاسیر«:‌سید‌عبد‌الحجة‌بلاغی،‌در‌22‌جلد.5-‌»تفسیر‌کاشف«‌از‌استاد‌سید‌محمد‌باقر‌حجتی‌در‌23‌جلد.11-‌»من‌وحی‌القرآن«‌از‌آیة‌الله‌سید‌محمد‌حسین‌فضل‌الله‌در‌24‌جلد.18-‌»من‌هدی‌القرآن«‌از‌آیة‌الله‌سید‌محمد‌تقی‌مدرسی‌گویا‌در‌25‌جلد.8-‌»المنیر«‌از‌آیة‌الله‌شیخ‌محمد‌کرمی‌در‌26‌جلد.‌8ق‌در‌1386-‌»تفسیر‌خسروی«‌از‌شاهزاده‌خسروانی‌متوفای‌27‌جلد.‌6ش‌در‌1358-‌»تفسیر‌پرتوی‌از‌قرآن«‌از‌آیة‌الله‌طالقانی‌متوفای‌28

‌252آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-‌»الجدید‌فی‌تفسیر‌القرآن‌المجید«‌از‌شیخ‌محمد‌سبزواری‌نجفی‌متوفای29

‌جلد.‌7در‌1410-‌تفسیر‌مرحوم‌شیخ‌ابراهیم‌آملی،‌فارسی،‌در‌هشت‌جلد‌چاپ‌شده‌است.30

‌در‌قرن‌چهاردهم‌تفاسیر‌زیادی‌نوشته‌شده‌است‌که‌عده‌ای‌از‌آنها‌خوشبختانه‌ازتفاسیر‌خوب‌ما‌بشمار‌می‌رود‌که‌این‌سی‌تفسیر‌یاد‌شده‌از‌جمله‌آنها‌است.

توضیح‌مختصری‌راجع‌به‌»تفسیر‌آملی«:‌صاحب‌این‌تفسیر‌از‌متأخرین‌است.‌بطوریکه‌از‌المیزان‌هم‌مطلب‌نقل‌کرده

است.اما‌متأسفانه‌شرح‌حال‌او‌در‌دست‌نیست.

Page 224: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌این‌تفسیر‌را‌حضرت‌آقای‌»علی‌اکبر‌غفاری«‌تصحیح‌و‌در‌هشت‌جلد‌چاپ‌کرده‌است.‌ایشان‌می‌گوید:‌یک‌جلد‌از‌این‌کتاب‌دست‌یکی‌از‌علماء‌افتاده‌و‌او‌آن‌را‌خوانده‌و‌مورد‌پسندش‌واقع‌شده‌بود‌و‌به‌من‌گفت‌که‌کتاب‌را‌چاپ‌کنم،‌گفتم

بانی‌می‌خواهد‌گفت‌بانی‌هم‌پیدا‌می‌کنم.‌کتاب‌چاپ‌شد‌بدون‌اینکه‌خود‌مؤلف‌و‌یا‌خویشاوندی‌از‌او‌در‌آن‌دخالت‌داشته

باشد.‌بنده‌احتمال‌می‌دهم‌اخلاص‌این‌مؤلف‌موجب‌شده‌که‌خداوند‌منان‌وسائل‌چاپ‌آن‌را‌فراهم‌کند‌و‌زحمات‌چند‌ساله‌این‌شخص‌گمنام‌از‌بین‌نرود‌و‌کتابش‌مانند‌سایر‌تفاسیر‌مورد‌استفاده‌علماء‌قرار‌گیرد‌»من‌کان‌لله‌کان‌الله‌له«.‌وگرنه

‌روی‌حساب‌عوامل‌عادی‌کتابی‌که‌مؤلفش‌شناخته‌شده‌و‌مشهور‌نباشد‌و‌حجمآن‌همه‌زیاد‌باشد‌هیچ‌ناشری‌اقدام‌به‌چاپ‌آن‌نخواهد‌کرد.‌253آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفاسیر‌اهل‌تسنن‌

تفسیر‌طبری‌

اشاره

تفسیر‌طبریجامع‌البیان‌فی‌تفسیر‌القرآن

‌،‌)در‌زمان‌225یا‌224«‌تاریخ‌تولد:‌1تألیف‌ابو‌جعفر‌محمد‌بن‌جریر‌طبری‌».310«‌2ائمه‌علیهم‌السلام‌بوده‌است(‌و‌تاریخ‌فوت:‌»

‌شرح‌حال‌او‌را‌در‌بسیاری‌از‌کتابها‌نوشته‌اند.‌ایشان‌علاوه‌بر‌مفسر‌بودن،‌فقیه‌ماهری‌هم‌بوده‌و‌همچنین‌محدث‌و‌مورخ‌هم‌بوده‌و‌به‌این‌چهار‌عنوان‌در‌میان‌قدماء‌علماء‌اهل‌تسنن‌معروف‌است‌در‌فقه‌در‌زمان‌خودش‌از‌ائمه‌فقه‌به

‌شمار‌می‌آمد‌و‌پیروانی‌داشت.‌در‌آن‌زمان‌تعداد‌ائمه‌فقه‌زیاد‌بود‌و‌یکی‌از‌آنها‌طبری‌بود‌اما‌بعد‌از‌قرن‌چهارم‌بنا‌گذاشتند‌که‌فقط‌از‌فقه‌چهار‌امام‌پیروی‌کنند:‌شافعی،‌مالک،‌ابو‌حنیفه‌و‌احمد‌حنبل‌و‌فقه‌بقیه‌از‌جمله‌طبری‌متروک

شد.‌پس‌از‌حیث‌فقه‌امام‌بوده‌و‌پیروانی‌داشته‌است.

Page 225: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌او‌در‌آغاز‌پیرو‌فقه‌شافعی‌بوده‌ولی‌کم‌کم‌صاحب‌نظر‌شده،‌خود‌پیروانی‌پیداکرده‌است.

‌او‌با‌احمد‌حنبل‌مخالف‌بوده،‌و‌او‌را‌فقیه‌به‌حساب‌نمی‌آورده‌است.‌کتابی‌دارد‌به‌نام‌»اختلاف‌الفقهاء«‌که‌حاوی‌فتاوای‌فقهاء‌است.‌در‌این‌کتاب‌فتاوای‌احمد‌حنبل‌را‌اصلا‌نیاورده‌است.‌از‌او‌که‌سؤال‌می‌کنند‌چرا؟‌می‌گوید‌او‌فقیه‌نیست

بلکه__________________________________________________

‌(.‌محمد‌بن‌جریر‌طبری‌نام‌دو‌نفر‌است.‌یکی‌شیعه‌و‌دیگری‌سنی‌و‌هر‌دو‌هم1)‌معاصر‌با‌هم‌بودند،‌حدیث‌غدیر‌را‌طبری‌سنی‌در‌یکی‌از‌تألیفاتش‌به‌نام

‌‌سند‌نقل‌کرده‌و‌از‌طبری‌شیعه‌دو‌کتاب‌»دلائل‌الإمامة«‌و70»الولایة«‌با‌حدود‌»المستر‌شد«‌چاپ‌شده‌است.

‌معروف‌است.‌310هم‌گفته‌اند:‌ولی‌قول‌‌316و‌311(.‌2)‌256آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

محدث‌است‌و‌نباید‌جزء‌ائمه‌فقه‌به‌حساب‌آید.در‌مقدمه‌کتاب‌»اختلاف‌الفقهاء«‌او‌آمده‌است:

‌سألوه‌عن‌أحمد‌بن‌حنبل‌یوم‌الجمعة‌فی‌الجامع‌و‌عن‌حدیث‌الجلوس‌علی‌«.‌فقالوا‌له:‌فقد‌ذکره2«.‌فقال:‌اما‌أحمد‌بن‌حنبل‌فلا‌یعد‌خلافه‌»1العرش‌»العلماء.

‌فقال:‌ما‌رأیته‌روی‌عنه‌و‌لا‌رأیت‌له‌أصحابا‌یعول‌علیهم.‌و‌اما‌حدیث‌الجلوسعلی‌العرش‌فمحال.‌ثم‌أنشد:

سبحان‌من‌لیس‌له‌انیس‌و‌لا‌له‌فی‌عرشه‌جلیس‌فلما‌سمعوا‌ذلک‌فرموه‌بمحاربهم‌و‌قد‌کانت‌ألوفا‌و‌دخل‌داره‌و‌صار‌علی‌بابه

کالتل‌العظیم.‌چون‌این‌شعر‌را‌خواند‌خانه‌او‌را‌سنگ‌باران‌کردند‌و‌سنگ‌هایی‌که‌به‌طرف‌خانه‌او‌پرتاب‌کردند‌مانند‌تلی‌شد.‌و‌شعری‌بر‌در‌خانه‌اش‌نوشتند‌که‌مثبت‌آن‌حدیث

باشد:لأحمد‌منزل‌لا‌شک‌عال‌إذا‌وافی‌إلی‌الرحمن‌وافدفیدنیه‌و‌یقعده‌کریما‌علی‌رغم‌لهم‌فی‌أنف‌حاسدعلی‌عرش‌مغلفة‌بطیب‌علی‌الإکبار‌یا‌باغ‌و‌عاند

Page 226: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

الا‌هذا‌المقام‌یکون‌حقا‌فذاک‌رواه‌لیث‌عن‌مجاهد‌مرحوم‌محدث‌قمی‌رحمه‌الله‌می‌گوید:‌او‌آدم‌صریحی‌بوده‌و‌این‌را‌یک‌امتیاز

برایش‌می‌داند.‌ولی‌این‌صراحب‌برایش‌گران‌تمام‌شد‌و‌مخالفهای‌تندی‌پیدا‌کرد‌و‌مخالفت‌با‌او

به‌جایی‌رسید‌که‌وقتی‌که‌از‌دنیا‌رفت‌پنهانی‌دفن‌شد.‌و‌برخی‌او‌را‌متهم‌به‌تشیع‌کردند.‌چون‌بعضی‌فتاوایش‌هم‌شبیه‌فتاوای‌شیعه

است.مثلا‌درباره‌مسح‌پا،‌فقط‌مسح‌را‌کافی‌می‌داند‌و‌شستن‌را‌لازم‌نمی‌داند.

__________________________________________________(.‌این‌حدیث‌ذیل‌آیه‌»عسی‌أن‌یبعثک‌ربک‌مقاما‌محمودا«‌می‌باشد.1)(.‌فتوایش‌به‌حساب‌نمی‌آید.2)

‌257آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌دامنه‌اطلاعات‌طبری‌بسیار‌گسترده‌بوده‌است.

‌»کان‌أبو‌جعفر‌قد‌نظر‌فی‌المنطق‌و‌الحساب‌و‌الجبر‌و‌المقابلة‌و‌کثیر‌من‌فنون‌أبواب‌الحساب‌و‌فی‌الطب‌و‌أخذ‌منه‌قسطا‌وافرا‌یدل‌علیه‌کلامه‌فی‌الوصایا.‌و‌کان‌کالقاری‌ء‌الذی‌لا‌یعرف‌إلا‌القرآن‌و‌کالمحدث‌الذی‌لا‌یعرف‌إلا‌الحدیث‌و

‌کالفقیه‌الذی‌لا‌یعرف‌إلا‌الفقه‌و‌کالنحوی‌الذی‌لا‌یعرف‌إلا‌النحو‌و‌کالحاسب‌الذی‌لا‌یعرف‌إلا‌الحساب‌و‌کان‌عالما‌بالعبادات‌جامعا‌للعلوم‌و‌إذا‌جمعت‌بین‌کتبه‌و

««.1کتب‌غیره‌وجدت‌لکتبه‌فضلا‌علی‌غیرها‌»‌شاهد‌وسعت‌اطلاعاتش‌این‌که‌در‌آن‌زمان‌توانسته‌تفسیری‌به‌آن‌گستردگی‌و

نیز‌تاریخی‌به‌آن‌مفصلی‌بنویسد.نمونه‌ای‌از‌وسعت‌اطلاعاتش‌را‌از‌»معجم‌الأدباء«‌نقل‌می‌کنیم:

‌»أراد‌أن‌یعمل‌کتابا‌فی‌القیاس‌و‌لم‌یعمله.‌قال‌ابو‌القاسم‌الحسین‌بن‌حبیش«.2الوراق‌»

‌کان‌قد‌التمس‌منی‌أبو‌جعفر‌أن‌أجمع‌له‌کتب‌الناس‌فی‌القیاس‌فجمعت‌له‌نیفا‌و‌«.‌فردها‌علی‌و‌فیها‌علامات‌له‌بحمرة‌قد‌علم3ثلاثین‌کتابا‌قامت‌عنده‌مدیدة‌»

علیها«.‌برای‌نوشتن‌یک‌کتاب‌درباره‌قیاس،‌سی‌و‌چند‌کتاب‌در‌آن‌موضوع‌فراهم‌و‌این

کتابها‌را‌خوانده‌و‌با‌قلم‌قرمز‌علامت‌گذاری‌و‌فیش‌برداری‌کرده‌بود.

Page 227: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پس‌مؤلفی‌که‌اینگونه‌دنبال‌مآخذ‌بوده‌و‌راجع‌به‌قیاس،‌سی‌و‌چند‌کتاب‌در‌اختیارش‌بوده‌پس‌در‌حدیث‌و‌تفسیر‌چقدر‌کتاب‌در‌اختیار‌داشته‌است‌خدا

‌می‌داند.‌هم‌کتابهایش‌و‌هم‌تمجیدهای‌علماء‌گواه‌این‌است‌که‌از‌جنبه‌علمی‌واطلاعات‌ممتاز‌بوده‌است.

__________________________________________________.81،‌ص‌1(.‌معجم‌الأدبا؛‌یاقوت‌حموی؛‌ج‌1)‌(.‌کتاب‌فروش‌و‌صحاف‌که‌با‌اهل‌کتاب‌سر‌و‌کار‌دارد.‌و‌آن‌زمان‌غالبا2)

وراق‌ها‌از‌علماء‌و‌اهل‌فضل‌بودند.(.‌مدت‌کمی.3)

‌258آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تألیفات‌طبری:

تألیفات‌طبری:‌-‌اختلاف‌علماء‌الأمصار‌فی‌أحکام‌شرائع‌الإسلام.‌)موضوع‌آن:‌ذکر‌اختلاف1

فقهاء‌در‌فتاوای‌فقهی‌است(.‌-‌لطیف‌القول.‌)حاوی‌آراء‌فقهی‌مخصوص‌به‌خودش‌می‌باشد‌که‌نظرات2

جدیدی‌داشته‌است(.‌-‌رساله‌در‌اصول‌فقه‌شامل‌بحث‌های‌اجماع،‌خبر‌واحد،‌ناسخ‌و‌منسوخ،‌مجمل3

و‌مفصل،‌امر‌و‌نهی،‌عام‌و‌خاص،‌اجتهاد‌و‌بطلان‌استحسان.-‌الخفیف‌فی‌أحکام‌شرائع‌الإسلام‌)رساله‌عملیه(.4-‌بسیط‌القول‌فی‌أحکام‌شرائع‌الإسلام‌)فقه‌مفصل(.5-‌مراتب‌العلماء‌)مقدمه‌کتاب‌فقهی‌اوست‌که‌از‌ادوار‌فقه‌و‌زمان‌تدوین‌آن‌...6

سخن‌گفته‌است(.-‌آداب‌القضاة.7‌-‌تهذیب‌الآثار‌و‌تفصیل‌الثابت‌عن‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌من‌الأخبار8

)در‌دست‌نیست‌و‌همین‌کتاب‌است‌که‌گواه‌محدث‌بودنش‌می‌باشد(.-‌مختصر‌مناسک‌حج.9

Page 228: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌مختصر‌فرائض‌)ارث(.10«1-‌کتاب‌القرائات‌و‌تنزیل‌القرآن‌در‌هجده‌جلد.‌»11‌-‌کتاب‌فضائل‌علی‌یا‌»رسالة‌الولایة«‌)که‌در‌آن‌صحت‌حدیث‌غدیر‌و‌فراوانی12

سندهای‌آن‌مورد‌تأیید‌قرار‌گرفته‌است(.‌وقتی‌این‌کتاب‌را‌از‌او‌یاد‌می‌کنیم‌به‌ذهن‌می‌آید‌که‌شاید‌شیعه‌بوده.‌در‌حالیکه‌در‌شرح‌حالش‌نوشته‌اند‌وقتی‌که‌به‌مازندران‌)طبرستان-‌آمل(‌آمد‌و‌دید‌مردم

آن‌جا__________________________________________________

‌(.‌موضوع‌کتاب‌های‌قراءت‌غالبا‌این‌است‌که‌قراءت‌ها‌را‌نقل‌کنند‌اما‌در1)‌برخی‌کتابها‌علاوه‌بر‌قراءت‌ها،‌حجت‌آن‌ها‌ذکر‌می‌شود‌ظاهرا‌کتاب‌طبری‌از‌نوع

دوم‌است‌که‌هجده‌جلد‌شده‌است.‌259آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌شیعه‌و‌محب‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌هستند‌و‌در‌شیعه‌بودنشان‌خیلی‌محکم‌هستند،‌کتابی‌در‌فضائل‌شیخین‌نوشت‌و‌کتابی‌هم‌در‌فضائل‌عباس‌عموی‌پیامبر

صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌نوشته‌است.‌بنابراین‌باید‌بگوئیم‌او‌یک‌فرد‌سنی‌متعصب‌بوده‌است،‌که‌با‌تمام‌اطلاعاتش‌در

بسیاری‌از‌موارد‌در‌بیان‌حق‌و‌حمایت‌از‌مطلب‌حق‌کوتاهی‌کرده‌است.‌کسانی‌که‌احتمال‌شیعه‌بودنش‌را‌می‌دهند‌می‌گویند‌او‌ابتدا‌کتاب‌فضائل‌علی‌و‌حدیث‌غدیر‌را‌نوشته‌اما‌برایش‌گران‌تمام‌شده‌مجبور‌شده‌که‌در‌مقابل‌آن،

کتابی‌در‌فضائل‌شیخین‌بنویسد‌تا‌از‌صدمات‌و‌حمله‌ها‌محفوظ‌باشد.‌اما‌باید‌گفت‌در‌تفسیر‌و‌تاریخش‌هم‌مطالبی‌دارد‌که‌قابل‌اغماض‌نیست.‌کسی‌که‌حدیث‌غدیر‌را‌در‌کتاب‌»الولایة«‌با‌هفتاد‌سند‌نقل‌کرده‌است‌باید‌در‌سایر

‌کتب‌او‌در‌مسائل‌مربوط‌به‌تشیع‌علاماتی‌را‌ببینیم.‌مثلا‌در‌سوره‌»هل‌أتی«‌همهچیز‌را‌نوشته‌جز‌اینکه‌احتمال‌دهد‌راجع‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌باشد.

‌البته‌احتمال‌دخل‌و‌تصرف‌در‌کتابهایش‌را‌داده‌اند.‌مرحوم‌آیة‌الله‌بروجردی‌رحمه‌الله‌مطلبی‌را‌از‌کتابی‌نقل‌می‌کند‌که‌او‌از‌طبری‌)یا‌طبقات‌ابن‌سعد(‌نقل‌کرده‌است‌ولی‌آن‌مطلب‌در‌تاریخ‌طبری‌)یا‌طبقات(‌چاپ‌شده،‌نیست.‌اما‌این

احتمال‌دخل‌و‌تصرف‌به‌حدی‌نیست‌که‌بتواند‌منشأ‌اثری‌شود.‌-‌»الرد‌علی‌ذی‌الأسفار«‌یکی‌از‌فقهاء‌معاصرش‌داود‌بن‌علی‌اصفهانی‌است14

که‌گروه‌ظاهریه‌)سنی(‌از‌اتباع‌او‌بودند.‌این‌کتاب‌در‌رد‌او‌نوشته‌شده‌است.

Page 229: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

گفته‌شده‌پسر‌داود‌هم‌کتابی‌در‌رد‌طبری‌و‌حمایت‌از‌پدرش‌نوشته‌است.‌و‌اینکه‌در‌رد‌این‌و‌آن‌چه‌در‌مسائل‌فقهی‌چه‌کلامی‌آثاری‌دارد‌معلوم‌می‌شود

که‌از‌حیث‌جدل‌و‌مناظره‌هم‌ید‌طولائی‌داشته‌است.‌به‌هر‌حال‌تألیفات‌زیادی‌داشته‌و‌معروف‌است‌که‌می‌گویند‌اگر‌تألیفاتش‌را‌بر

‌‌سال‌40سال‌عمرش‌تقسیم‌کنیم،‌هر‌روز‌چهل‌ورق‌می‌نوشته‌است.‌چرا‌بر‌40‌تقسیم‌کنیم؟‌شاید‌برای‌اینکه‌او‌گرچه‌در‌هشتاد‌و‌چند‌سالگی‌از‌دنیا‌رفته‌اما،‌از

‌سالگی‌شروع‌به‌تألیف‌نموده‌است.40‌260آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌‌ورق14نقل‌دیگر‌اینکه:‌اگر‌تألیفاتش‌را‌به‌تمام‌عمرش‌تقسیم‌کنیم،‌هر‌روز‌می‌نوشته‌است.

‌معروفترین‌تألیفش‌که‌باقی‌مانده‌و‌مورد‌استفاده‌است:‌تفسیر‌طبری‌و‌تاریخطبری‌است.‌البته‌در‌کتب‌فقهی‌هم‌گاهی‌از‌او‌نام‌برده‌می‌شود.

در‌»معجم‌الأدبا«‌آمده‌است:‌»إن‌أبا‌جعفر‌)طبری(‌قال‌لأصحابه‌أتنشطون‌لتفسیر‌القرآن؟‌قالوا‌کم‌یکون

قدره؟‌قال‌ثلاثون‌الف‌ورقا.‌فقالوا:‌هذا‌مما‌یفنی‌الأعمار‌قبل‌تمامه.‌فاختصره‌فی‌نحو‌ثلاث‌آلاف‌ورقا.‌ثم‌قال‌أتنشطون‌لتاریخ‌العالم‌من‌آدم‌إلی‌وقتنا‌هذا.‌قالوا‌کم

‌قدره؟‌فذکر‌نحوا‌مما‌ذکره‌فی‌التفسیر.‌فأجابوه‌بمثل‌ذلک،‌فقال‌إنا‌لله‌و‌إنا‌إلیه««.1راجعون.‌ماتت‌الهمم.‌فاختصره‌فی‌نحو‌مما‌اختصره‌فی‌التفسیر‌»

‌با‌این‌گستردگی‌علم‌و‌اطلاعات،‌ولی‌می‌بینیم‌در‌تک‌تک‌مسائل‌فقهی،عقیدتی‌...

‌سادگیهایی‌بروز‌داده‌که‌معلوم‌می‌شود‌با‌آن‌وسعت‌اطلاعات‌عالمی‌پخته‌وعمیق‌نبوده‌است.

در‌مقدمه‌تفسیر‌طبری‌می‌خوانیم:‌نحن‌فی‌شرح‌تألیفه‌و‌بیان‌ما‌فیه‌من‌معاینه‌منشؤون‌إن‌شاء‌الله‌کتابا‌مستوعبا‌لکل‌ما‌بالناس‌إلیه‌حاجة‌من‌علمه‌جامعا‌و‌من‌سائر‌الکتاب‌غیره‌فی‌ذلک‌کافیا‌و

‌مخبرون‌فی‌کل‌ذلک‌بما‌انتهی‌الینا‌من‌اتفاق‌الحجة‌فیما‌اثفقت‌علیه‌الامة‌و‌اختلافها‌فیما‌اختلفت‌فیه‌منه‌و‌مبینوا‌علل‌کل‌مذهب‌من‌مذاهبهم‌و‌موضحواالصحیح‌لدینا‌من‌ذلک‌بأوجز‌ما‌أمکن‌من‌الإیجاز‌و‌أخصر‌ما‌أمکن‌من‌الإختصار.

Page 230: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مقدماتی‌برای‌این‌تفسیر‌نوشته.‌هر‌چند‌این‌مقدمات‌برای‌تفسیر‌با‌این‌حجم‌کماست‌ولی‌انصافا‌مقدمات‌خوبی‌است:

-‌قرآن‌برای‌مردم‌قابل‌فهم‌است.1-‌بعضی‌برای‌اینکه‌بگویند‌قرآن‌قابل‌فهم‌نیست،‌می‌گویند‌در‌قرآن‌واژه‌های‌غیر2

__________________________________________________.42،‌ص‌18(.‌ج‌1)

‌261آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌عربی‌هم‌وجود‌دارد.‌پاسخ‌می‌دهد‌قرآن‌عربی‌است‌و‌اگر‌در‌عبارت‌عربی،‌واژه

فارسی‌استعمال‌شود‌از‌عربی‌بودن‌نمی‌افتد.‌-‌در‌زمان‌نزول‌قرآن،‌لغات،‌قرائات‌و‌لهجه‌های‌فراوانی‌وجود‌داشت‌ولی‌قرآن3

‌به‌تمام‌آنها‌نازل‌نشد.‌ولی‌به‌یک‌لهجه‌هم‌نیست‌از‌یک‌لهجه‌بیشتر‌است‌ولیتمام‌آنها‌هم‌نیست.

‌روایت‌القرآن‌نزل‌علی‌سبعة‌احرف‌به‌این‌معنا‌نیست‌که‌به‌قرائت‌هفت‌قارینازل‌شده‌است.‌بلکه‌مطالب‌قرآن‌متعدد‌است،‌امثال-‌تاریخ-‌عقائد‌...

‌-‌آیات‌قرآن‌سه‌گروه‌است،‌یک‌گروه‌را‌همه‌می‌فهمند.‌یک‌گروه‌با‌بیان‌پیامبر4‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فهمیده‌می‌شود‌و‌یک‌گروه‌را‌فقط‌خدا‌می‌داند.‌)یعنی‌از‌آن‌آیاتی‌است‌که‌پیامبر‌هم‌درباره‌اش‌حرفی‌نزده‌و‌نمی‌زند.‌مثل‌هنگام‌قیام‌ساعت،‌ظهور‌امام‌زمان-‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف-(‌نه‌اینکه‌هیچ‌آیه‌ای‌از‌قرآن

قابل‌فهم‌نیست‌و‌نه‌اینکه‌تمام‌آیاتش‌را‌همه‌می‌فهمند.‌-‌روایاتی‌که‌ما‌را‌از‌تفسیر‌به‌رأی‌نهی‌می‌کند،‌مخصوص‌قسم‌دوم‌است‌که‌با5

‌توضیح‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌روشن‌می‌شود.‌ولی‌از‌آیات‌قسم‌اول،‌می‌شوداستظهار‌کرد‌و‌تفسیر‌نمود‌و‌این‌تفسیر‌به‌رأی‌نیست.

‌-‌با‌آیات‌و‌روایات‌ثابت‌می‌شود‌که‌آیات‌قسم‌اول‌برای‌همه‌قابل‌فهم‌است6حتی‌بدون‌توضیح‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله.

‌-‌از‌این‌مقدمه‌استفاده‌می‌شود‌که‌برای‌تفسیر،‌ادبیات‌و‌روایات‌لازم‌است‌و7اما‌لازم‌نیست‌مفسر‌علوم‌متعدده‌دیگر‌را‌بداند.

‌-‌قرآن‌چهار‌نام‌دارد:‌فرقان‌)به‌معنی‌فارق(،‌قرآن‌)به‌معنی‌مقروء(،‌کتاب‌)به8معنی‌مکتوب(،‌ذکر‌)به‌معنی‌یادآوری‌کننده‌و‌یاد‌دهنده(.

چرا‌سوره‌را‌سوره‌می‌گویند؟

Page 231: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌سوره‌از‌سؤر‌است‌به‌معنی‌بقیه‌و‌باقیمانده.‌در‌اینجا‌یعنی:‌قطعة‌قد‌افصلت‌منالقرآن‌عما‌سواها‌و‌أبقیت.

‌262آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌آیه‌هم‌به‌معنای‌نشانه‌تمام‌شدن‌مطلب‌قبل،‌و‌شروع‌شدن‌مطلب‌بعد‌است.

این‌مطلب‌هم‌در‌این‌تفسیر‌وجود‌دارد:‌قال‌عثمان‌کان‌رسول‌الله‌إذا‌نزل‌علیه‌الشی‌ء‌دعا‌ببعض‌من‌کان‌یکتب‌فیقول

ضعوا‌هذه‌الآیات‌فی‌السورة‌التی‌یذکر‌فیها‌کذا‌و‌کذا.‌یعنی‌نظم‌سوره‌ها‌و‌آیات‌توسط‌خود‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌انجام‌شد.‌و‌این‌عبارت‌می‌تواند‌مدرک‌خوبی‌برای‌این‌باشد‌که‌قرآن‌در‌زمان‌خود‌رسول‌الله

صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌منظم‌شده‌است.‌چند‌کتاب‌درباره‌طبقات‌مفسرین‌نوشته‌شده،‌یکی‌از‌این‌کتب‌از‌سیوطی‌است.

‌‌مفسر‌را‌در‌آن‌معرفی‌کرده‌است.‌قبل‌از‌سیوطی‌و‌بعد‌از‌او‌هم150که‌حدود‌‌700این‌کار‌انجام‌شده‌و‌بعدی‌ها‌گسترده‌تر‌نوشته‌اند.‌در‌یکی‌از‌آنها‌حدود‌

‌مفسر‌معرفی‌شده،‌و‌جدیدا‌اگر‌کسی‌نوشته‌باشد‌حتما‌توانسته‌است‌بیشتر‌ازاین‌مقدار‌معرفی‌کند.

‌چنین‌کاری‌در‌شیعه‌سراغ‌نداریم‌مگر‌یک‌نفر‌که‌گفته‌است‌طبقات‌مفسریندارد:

‌مرحوم‌شیخ‌محمد‌علی‌چهاردهی‌رشتی،‌از‌مدرسین‌بزرگ‌نجف‌اشرف‌)مربوط‌‌سال‌قبل‌که‌حاشیه‌ای‌بر‌»قبله‌و‌وقت«‌کتاب‌شرح‌لمعه‌و‌شرحی‌بر60-‌70به‌

‌صحیفه‌سجادیه‌دارد(،‌نوه‌او‌معروف‌به‌مدرسی‌چهاردهی،‌از‌اساتید‌دانشگاه‌ودارای‌تألیفاتی‌بود‌در‌نوشته‌هایش‌می‌نویسد:‌طبقات‌مفسرین‌دارم.

‌اخیرا‌هم‌در‌قم‌کتابی‌در‌این‌موضوع‌به‌نام‌طبقات‌مفسرین‌و‌غیره‌در‌چند‌جلدچاپ‌شده‌است.

‌سیوطی‌هم‌در‌»طبقات‌المفسرین«‌و‌هم‌در‌»اتقان«‌راجع‌به‌تفسیر‌طبری‌مطلبی‌دارد‌که‌ما‌عبارت‌اتقان‌را‌می‌آوریم:‌و‌کتابه‌أی‌الطبری‌أجل‌التفاسیر‌و

‌أعظمها‌فإنه‌یتعرض‌لتوجیه‌الأقوال‌و‌ترجیح‌بعضها‌عل‌بعض‌و‌الإعراب‌والإستنباط‌فهو‌یفوق‌بذلک‌علی‌تفسیر‌الأقدمین.

‌بله‌این‌امتیازی‌است‌برای‌تفسیر‌طبری‌که‌اقوال‌را‌نقل‌و‌سپس‌ترجیح‌و‌انتخابمی‌کند.

‌263آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 232: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

و‌اما‌راجع‌به‌سبک‌تفسیر:‌قرائت‌و‌بحث‌های‌ادبی‌را‌دنبال‌کرده‌و‌تأویل‌آیه‌را‌می‌گوید.‌گفته‌های‌دیگران‌را

با‌سند‌نقل‌می‌کند‌و‌در‌پایان‌غالبا‌خودش‌یک‌قول‌را‌ترجیح‌می‌دهد.‌از‌تفسیر‌ابن‌عباس،‌سعید‌بن‌جبیر،‌مجاهد،‌حسن‌بصری،‌عکرمه،‌عبد‌الله‌بن

مسعود-‌عبد‌الرحمن‌بن‌زید،‌ابن‌جریح‌و‌قتاده‌و‌...‌استفاده‌کرده‌است.‌از‌نظر‌بحثهای‌شیعه‌و‌سنی،‌با‌اطلاعات‌گسترده‌ای‌که‌دارد‌و‌با‌توجه‌به‌حشر‌و‌نشرش‌با‌شیعه‌)به‌طوریکه‌بعضی‌طبری‌بودنش‌را‌نشانه‌شیعه‌بودنش‌گرفتند(‌و‌اینکه‌حدیث‌غدیر‌را‌با‌هفتاد‌سند‌نقل‌کرده‌است،‌با‌این‌حال‌در‌تفسیرش‌سخنی

که‌تمایل‌او‌را‌به‌شیعه‌نشان‌دهد‌ندارد.‌مثلا‌در‌ذیل‌آیات:‌الیوم‌أکملت‌لکم‌دینکم‌و‌أتممت‌علیکم‌نعمتی‌و‌رضیت‌لکمذین‌یقیمون‌الصلاة‌و‌یؤتون ذین‌آمنوا‌ال ه‌و‌رسوله‌و‌ال کم‌الل ما‌ولی ‌الإسلام‌دینا،‌إنک‌...‌مطالب‌زیادی‌را غ‌ما‌أنزل‌إلیک‌من‌رب سول‌بل ها‌الر کاة‌و‌هم‌راکعون،‌یا‌أی ‌الز‌آورده‌است.‌ولی‌از‌داستان‌غدیر‌و‌یا‌مطلبی‌مربوط‌به‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌چیزی‌نگفته‌است.‌حتی‌به‌صورت‌احتمال‌هم‌نامی‌از‌حضرت‌علیه‌السلام‌آوردهکم‌...‌یک‌نقل‌آورده‌است‌که‌درباره‌حضرت‌علی‌علیه ما‌ولی ‌نشده‌است.‌در‌آیه‌إن‌السلام‌است‌که‌صدقه‌داده‌است.‌ولی‌ذیل‌این‌آیات‌اصلا‌راجع‌به‌امامت‌حضرت

علیه‌السلام‌چیزی‌نگفته‌است.‌یا‌فرد‌متعصبی‌بوده‌که‌بنای‌بر‌حذف‌گذاشته‌است‌یا‌شرائطش‌طوری‌بوده‌که

‌نتوانسته‌نقل‌کند‌...‌ولی‌احتمال‌دوم‌ضعیف‌است.‌زیرا‌اگر‌کسی‌تمایل‌بهمذهبی‌داشته‌باشد،‌بالاخره‌در‌مواردی‌تمایل‌خود‌را‌بروز‌می‌دهد.

‌در‌سوره‌کوثر‌می‌گوید:‌قال‌الخیر‌الکثیر،‌قال‌الخیر‌الکثیر‌و‌القرآن‌و‌الحکمة،‌قال‌خیر‌الدنیا‌و‌الآخرة.‌قال‌هو‌الخیر‌و‌النبوة‌و‌القرآن،‌قال‌هو.‌النبوة‌و‌الإسلام،

‌قال‌هو‌حوض‌أعطاه‌فی‌الجنة‌...‌اینها‌همه‌متن‌روایت‌است.‌سپس‌خودش‌می‌گوید:‌و‌أولی‌هذه‌الأقوال‌بالصواب‌عندی‌قول‌من‌قال‌هو‌اسم‌النهر‌الذی

‌أعطاه‌فی‌الجنة‌و‌صفه‌الله‌بالکثرة‌لعظم‌قدره‌و‌انما‌قلنا‌ذلک‌أولی‌الأقوال‌لتتابعالأخبار‌عن‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بأن‌ذلک‌کذلک.

‌264آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌خود‌او‌کوثر‌را‌نهری‌در‌بهشت‌می‌داند‌در‌حالیکه‌خود‌آیات‌نشان‌می‌دهد‌که‌باید‌مربوط‌به‌فرزند‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌باشد.‌که‌می‌گفتند‌پیامبر‌صلی‌اللهعلیه‌و‌آله‌عقب‌و‌پسر‌ندارد‌و‌نسلش‌تمام‌می‌شود‌و‌آیه‌آن‌را‌رد‌می‌کند.

در‌سوره‌هل‌أتی‌هم‌اصلا‌احتمالی‌درباره‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌نداده‌است.

Page 233: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پس‌به‌این‌تفسیر‌و‌تفاسیر‌شبیه‌آن‌که‌مراجعه‌می‌کنیم‌درباره‌بحثهایی‌که‌باسول‌...‌اگر ها‌الر ‌شیعه‌ارتباط‌دارد‌باید‌بدبین‌باشیم،‌و‌دلیل‌هم‌داریم.‌مثلا‌در‌یا‌أی

‌روایتی‌نقل‌کرده‌بود‌و‌در‌سند‌یا‌دلالتش‌اشکال‌کرده‌بود‌شاید‌تا‌حدی‌می‌توانستیم‌حمل‌به‌صحت‌کنیم.‌ولی‌الآن‌که‌نقل‌نکرده‌است‌مثل‌صحیح‌بخاری‌می‌شود‌که‌بنای‌بر‌حذف‌روایات‌اهل‌بیت‌و‌روایات‌داله‌بر‌حمایت‌از‌اهل‌بیت‌را

داشته‌است.‌البته‌در‌طرف‌مقابل‌هم‌اگر‌تمام‌کتب‌شیعه‌را‌زیر‌و‌رو‌کنیم،‌فضیلتی‌از‌شیخین

‌پیدا‌نمی‌کنیم‌اما‌با‌این‌تفاوت‌که‌ما‌از‌خلاف‌حق‌سکوت‌می‌کنیم‌و‌حق‌را‌می‌گوییم‌و‌فضائل‌نقل‌شده‌برای‌آنها‌را‌خلاف‌حق‌می‌دانیم‌از‌این‌رو‌ذکر‌نمی‌کنیم‌اما‌آنها‌فضائل‌حضرت‌علیه‌السلام‌را‌قبول‌دارند‌و‌به‌خاطر‌مسأله

امامت‌نقل‌نمی‌کنند.‌احتمال‌سانسور‌مطالب‌در‌کتابهای‌چاپی‌هست‌ولی‌کتاب‌خطی‌را‌به‌این‌زودی‌نمی‌توانند‌سانسور‌کنند.‌چون‌نسخه‌های‌خطی‌متعددی‌است‌و‌کسی‌اگر‌بخواهدحذفی‌انجام‌دهد‌در‌یک‌نسخه‌می‌تواند‌این‌کار‌را‌انجام‌دهد‌نه‌در‌تمام‌نسخه‌ها.‌پس‌احتمال‌اینکه‌خود‌مؤلف‌مثلا‌خود‌را‌در‌خطر‌ببیند‌و‌لذا‌حذف‌کند‌که‌اصلا

بویی‌از‌شیعه‌بودن‌ندهد‌قوی‌تر‌است.‌انتظار‌ما‌این‌است‌که‌مؤلف‌اگر‌هم‌سنی‌باشد‌مطالبی‌را‌که‌سند‌درست‌دارد،‌ذکر‌کند‌تا‌دیگران‌بخوانند‌شاید‌با‌نظر‌او‌موافق‌نباشند.‌یعنی‌او‌یک‌برداشت‌از‌روایت‌کند‌و‌دیگران‌برداشت‌دیگر.‌پس‌اینطور‌حذف‌کردن‌صحیح‌نیست.‌مثل‌صحیح‌بخاری‌که‌مؤلفش‌معاصر‌ائمه‌علیهم‌السلام‌بود،‌ولی‌در‌سراسر‌کتابش‌اصلا‌روایتی‌از‌ائمه‌نیست،‌این‌هیچ‌توجیهی‌ندارد‌جز‌اینکه‌بگوییم‌بنای‌حذف‌داشته‌است.‌و‌الا‌به‌هیچ‌منطقی‌قابل‌قبول‌نیست.‌اگر‌امام‌را‌به‌عنوان‌امام

‌معصوم‌قبول‌ندارند،‌به‌هر‌حال‌عالم‌که‌هست.‌به‌خصوص‌که‌ائمه‌علیهم‌السلامخیلی‌جاها‌روایت‌را‌با‌سند‌از‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌نقل‌265آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌می‌کنند‌که‌اگر‌کسی‌آنها‌را‌به‌عنوان‌امام‌و‌معصوم‌قبول‌نداشته‌باشد‌لااقل‌درحد‌ناقل‌و‌راوی‌قبول‌کند.

‌و‌این‌همان‌نکته‌است‌که‌می‌گویند‌دوست‌از‌روی‌ترس‌و‌دشمن‌از‌روی‌دشمنی‌مسایل‌و‌روایات‌مربوط‌به‌شیعه‌را‌اخفا‌کردند‌و‌در‌عین‌حال‌این‌همه‌مانده

است.خلاصه‌اینکه‌مبنای‌کتاب‌تفسیر‌طبری‌بر‌حذف‌روایات‌مربوط‌به‌امامت‌است.‌»

Page 234: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌کیهان‌فرهنگی‌فردی‌مقاله‌ای‌راجع‌به‌حدیث‌و‌...‌نوشته‌بود‌و‌این‌جمله‌را‌داشت‌که:‌»بخاری‌گفته‌است‌من‌سیصد‌هزار‌حدیث‌در‌اختیارم‌بود‌و‌این‌سه‌هزار‌حدیث‌را‌از‌آن‌ها‌اختیار‌کردم«‌که‌شاید‌خیلی‌از‌آنها‌که‌نیاورده‌است،

مربوط‌به‌ائمه‌علیهم‌السلام‌باشد.‌توضیح:‌ما‌کتابهایی‌داریم‌پیرامون‌احادیث‌موضوعه،‌که‌حدیثهای‌جعلی‌را‌در‌آنکتب‌جمع‌آوری‌کرده‌اند‌)یکی‌از‌این‌کتب‌از‌سیوطی‌و‌یکی‌از‌ابن‌جوزی‌و‌...

است(.‌در‌این‌کتابها‌گاهی‌منظور‌صاحب‌کتاب‌این‌است‌که‌این‌حدیث‌با‌این‌سند‌جعلی‌است‌نه‌اینکه‌اصل‌حدیث‌جعلی‌باشد.‌لذا‌سیوطی‌در‌بسیاری‌احادیث‌که‌می‌گوید

‌جعلی‌است،‌خودش‌همان‌حدیث‌را‌در‌کتب‌خودش‌می‌آورد‌و‌به‌آن‌استنادمی‌کند.

‌پس‌جعلی‌بودنش‌به‌معنی‌جعلی‌بودن‌سند‌است‌ولی‌متنش‌درست‌است.‌افرادی‌بودند‌که‌می‌خواستند‌خود‌را‌جزو‌محدثین‌و‌مشایخ‌به‌حساب‌آورند‌و‌احادیثی‌که‌مثلا‌یک‌سند‌داشت‌با‌سندهای‌ساختگی‌متعدد‌نقل‌می‌کردند.‌پس

‌‌تا‌از‌آنها‌جعلی‌و‌یکی‌درست‌9سند‌داشته‌باشد‌که‌10ممکن‌است‌یک‌حدیث‌باشد.

‌از‌این‌رو‌محتمل‌است‌محدثی‌که‌می‌گوید‌سیصد‌هزار‌حدیث‌داشتم‌و‌سه‌هزار‌تای‌آن‌را‌انتخاب‌کردم‌یک‌حدیث‌را‌مثلا‌از‌چهل‌طریق،‌و‌چهل‌سند،‌چهل‌حدیث‌به‌شمار‌آورده‌است‌که‌جمع‌آن‌سیصد‌هزار‌شده‌است‌وگرنه‌متن‌روایات‌این

مقدارها‌نبوده‌است.__________________________________________________

(.‌در‌این‌باره‌به‌مقاله‌اینجانب‌که‌برای‌کنگره‌طبری‌نوشته‌ام‌رجوع‌شود.1)‌266آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌این‌که‌می‌گویند‌فلان‌حدیث‌جعلی‌است‌در‌بسیاری‌موارد‌مقصود‌این‌است‌کهسندش‌جعلی‌است‌و‌الا‌خود‌حدیث‌با‌سند‌دیگر‌در‌کتب‌دیگر‌وجود‌دارد.

‌معارف‌و‌فقه‌شیعه‌متکی‌به‌قرآن‌و‌حدیث‌است.‌همانطور‌که‌قرآن‌را‌معتبر‌می‌دانیم‌و‌می‌گوییم‌در‌طول‌تاریخ‌دست‌نخورده‌است،‌حدیث‌را‌هم‌در‌حد‌خود

معتبر‌می‌دانیم.‌زیرا‌در‌حدیث‌هم‌مشایخی‌بوده‌اند‌که‌املاء‌و‌مقابله‌و‌قرائت‌می‌کردند‌و‌هرج‌و

مرج‌نبوده‌است.

Page 235: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌***‌در‌مقایسه‌این‌کتاب‌با‌تفسیر‌تبیان‌و‌مجمع‌باید‌گفت‌تفسیر‌طبری‌طول‌و‌تفصیل‌فراوان‌دارد.‌مثلا‌اگر‌آنها‌در‌ذیل‌سوره‌کوثر‌می‌گویند‌روایت‌داریم‌که:‌نهر‌فی‌الجنة،‌الخیر‌الکثیر،‌النبوة‌و‌القرآن،‌اینها‌را‌در‌عبارتی‌کوتاه‌می‌آورند‌اما‌درتفسیر‌طبری‌حدود‌سه‌صفحه‌است‌در‌حالی‌که‌مطلب‌اضافه‌ای‌هم‌ندارد.

‌تفسیر‌طبری‌تلخیص‌هم‌دارد‌از‌یکی‌از‌علماء‌قرن‌چهار‌و‌پنج‌که‌در‌دو‌جلد‌در‌در‌مصر‌چاپ‌شده‌است.1390سال‌

‌تفسیر‌و‌تاریخ‌طبری‌هر‌دو‌در‌همان‌قرن‌چهارم‌ترجمه‌شده‌است.‌و‌اهل‌ادبفارسی‌به‌آنها‌افتخار‌می‌کنند‌و‌می‌گویند‌یکی‌از‌آثار‌ادبی‌قدیمی‌ارزنده‌ما‌است.‌ترجمه‌تاریخ‌طبری‌به‌تاریخ‌بلعمی‌معروف‌است‌که‌چاپ‌شده‌و‌ترجمه‌تفسیر

هم‌در‌هفت‌جلد‌چاپ‌شده‌است.و‌نیز‌تفسیر‌و‌تاریخ‌طبری،‌در‌این‌اواخر‌هم‌مجددا‌ترجمه‌شده‌است.

‌تاریخ‌طبری‌را،‌ابو‌القاسم‌پاینده‌)مترجم‌معروف‌قرآن(‌ترجمه‌کرده‌است.‌ویدر‌ترجمه‌کردن‌فرد‌ماهر‌و‌زبردستی‌بود.

‌قسمتی‌از‌تفسیر‌طبری‌هم‌توسط‌یکی‌از‌فضلاء‌حوزه‌علمیه‌قم‌ترجمه‌شدهاست‌و‌توسط‌کتابفروشی‌دار‌العلم‌منتشر‌شده‌است.

و‌نیز‌گفته‌شده‌که‌به‌زبان‌های‌انگلیسی‌و‌فرانسه‌هم‌ترجمه‌شده‌است.‌267آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌طبری‌

تفسیر‌طبری‌*‌هنگامی‌که‌آگاه‌شدم‌مجله‌وزین‌کیهان‌اندیشه‌دست‌اندرکار‌تهیه‌ویژه‌برنامه‌ای‌برای‌دانشمند‌معروف‌ابن‌جریر‌طبری‌است،‌پس‌از‌مشورت‌با‌برخی‌دوستان

‌موضوع‌»طبری‌و‌اهل‌بیت‌رسالت«‌را‌انتخاب‌کردم‌و‌هدفم‌این‌بود‌که‌با‌مراجعه‌به‌آثار‌طبری‌این‌موضوع‌را‌روشن‌کنم‌که‌او‌هم‌مانند‌بسیاری‌دیگر‌از‌علمای‌اهل‌تسنن‌حاضر‌نبوده‌فضائل‌اهل‌بیت‌طهارت‌را‌با‌بی‌طرفی‌کامل‌در‌کتابهای

خود‌یاد‌کند.‌هنگام‌شروع‌انجام‌این‌تحقیق‌متوجه‌شدم‌که‌فرصتی‌فراوان‌و‌فراغت‌بالی‌بیش‌از‌آنکه‌من‌دارم‌می‌طلبد‌و‌ضمنا‌محصول‌این‌تحقیق‌کتابی‌خواهد‌شد،‌نه‌مقاله‌ای

Page 236: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌برای‌یک‌مجله،‌بنابراین‌امر‌دایر‌بود‌بین‌اینکه‌از‌این‌موضوع‌منصرف‌شوم‌یاکاری‌در‌حد‌نمونه‌انجام‌دهم‌و‌دومی‌را‌اختیار‌نمودم،‌به‌این‌شرح:

‌با‌مراجعه‌به‌آیاتی‌که‌گفته‌شده‌درباره‌اهل‌بیت‌عصمت‌نازل‌شده‌است‌سی‌آیه‌را‌انتخاب‌کرده‌و‌مورد‌بررسی‌قرار‌دادم.‌لازم‌به‌توضیح‌است‌که‌انتخاب‌آیات‌بدون‌به‌تفسیر‌طبری‌بود،‌یعنی‌هنگام‌انتخاب‌آیات‌اطلاعی‌نداشتم‌که‌آیا‌این‌آیه‌که‌انتخاب‌می‌کنم‌از‌آیاتی‌است‌که‌طبری‌در‌ذیل‌آن‌روایت‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌را‌آورده‌یا‌نه،‌از‌اینرو‌می‌توان‌گفت‌این‌سی‌مورد‌بخوبی‌می‌تواند‌نمونه‌ای‌از‌طرز

برخورد‌طبری‌با‌اهل‌بیت‌رسالت‌علیهم‌السلام‌و‌فضائل‌آنان‌باشد.‌*‌علمای‌اهل‌تسنن‌در‌برخورد‌با‌فضائل‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌و‌سخنان‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌درباره‌آنان،‌و‌آیات‌نازل‌شده‌در‌مورد‌آن‌عزیزان،‌چند

گونه‌اند:گروه‌نخست‌آنان‌که‌از‌ذکر‌این‌قبیل‌مطالب‌خودداری‌نموده‌و‌به‌اصطلاح‌امروز

‌268آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌گرفتار‌خود‌سانسوری‌هستند.

‌گروه‌دوم‌کسانی‌هستند‌که‌مطلب‌را‌به‌صورتی‌نقل‌می‌کنند،‌ولی‌برای‌آن‌یا‌معارضی‌به‌میان‌می‌آورند‌و‌یا‌در‌سند‌و‌یا‌در‌دلالت‌آن‌بر‌فضیلت‌بودن‌و‌یا‌دال

بر‌استحقاق‌جانشین‌رسول‌خدا‌بودن‌خدشه‌وارد‌می‌سازند.‌گروه‌سوم،‌هم‌مطلب‌را‌نقل‌می‌کنند‌و‌هم‌آن‌را‌از‌فضائل‌اهل‌بیت‌بشمار

‌می‌آورند،‌ولی‌از‌دلالت‌آن‌بر‌استحقاق‌امامت،‌یا‌سکوت‌می‌ورزند‌و‌یا‌در‌دلالتآن‌اشکال‌می‌کنند.

‌گروه‌چهارم‌کسانی‌هستند‌که‌در‌سند‌و‌یا‌دلالت‌این‌قبیل‌احادیث‌اشکالی‌نمی‌بینند،‌ولی‌می‌گویند‌عمل‌اصحاب‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌که‌پس‌از

‌آن‌حضرت،‌علی‌علیه‌السلام‌را‌به‌عنوان‌جانشین‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آلهنپذیرفتند‌دلیل‌بر‌این‌است‌که‌این‌روایات‌باید‌بگونه‌ای‌توجیه‌شود.

‌تصدیق‌می‌کنید‌که‌هر‌چهار‌گروه‌دچار‌لغزش‌شده‌اند‌ولی‌شدت‌لغزش‌هر‌گروه،‌بیشتر‌از‌گروه‌بعدی‌و‌غیر‌قابل‌اغماض‌تر‌است‌و‌ما‌در‌این‌مقال‌درصدد‌آنیم‌کهبدانیم‌ابن‌جریر‌طبری‌در‌کتاب‌تفسیرش‌جزو‌کدام‌یک‌از‌این‌چهار‌گروه‌است.‌*‌مرحوم‌ملا‌محسن‌فیض‌کاشانی‌در‌مقدمه‌سوم‌از‌مقدمات‌دوازده‌گانه‌تفسیر‌صافی،‌روایاتی‌از‌امیر‌مؤمنان‌علی‌علیه‌السلام‌و‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌از‌کتاب‌کافی‌شیخ‌کلینی‌و‌تفسیر‌عیاشی‌نقل‌می‌کند‌که‌مضمون‌آنها‌این‌است‌که‌بخشی‌از‌آیات‌قرآن‌مجید‌درباره‌اهل‌بیت‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌یعنی‌علی‌و

فاطمه‌و‌یازده‌فرزند‌معصومشان‌نازل‌شده‌است.

Page 237: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌*‌گروهی‌از‌دانشمندان‌شیعه‌و‌سنی‌درصدد‌جمع‌آوری‌این‌قبیل‌آیات‌برآمده‌و‌کتابها‌و‌رساله‌هایی‌در‌این‌زمینه‌تألیف‌کرده‌اند.‌دانشمند‌گرامی‌جناب‌آقای‌سید‌احمد‌حسینی‌اشکوری‌در‌مقدمه‌چاپ‌اول‌رساله‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌اهل

‌البیت‌علیهم‌السلام«‌تألیف‌حسین‌بن‌حکم‌حبری‌نام‌چهل‌و‌چهار‌اثر‌از‌این‌قبیل‌تألیفات‌را‌یاد‌کرده‌است.‌و‌دانشمند‌گرانقدر‌جناب‌آقای‌سید‌محمد‌رضا‌حسینی

جلالی‌در‌269آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌مقدمه‌چاپ‌دوم‌همان‌رساله‌که‌به‌نام‌تفسیر‌الحبری‌چاپ‌شده،‌با‌تهذیب‌وتکمیل‌نوشته‌آقای‌اشکوری،‌نام‌شصت‌و‌پنج‌کتاب‌را‌ذکر‌نموده‌است.

در‌اینجا‌نام‌ده‌اثر‌از‌کتابهای‌یاد‌شده‌را‌می‌آوریم:‌-‌تفسیر‌الحبری‌ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌اهل‌البیت.‌از‌حسین‌بن‌حکم‌حبری‌)م1

‌ه(.286‌-‌الآیات‌النازلة‌فی‌اهل‌البیت‌علیهم‌السلام.‌از‌حسن‌بن‌محمد‌بن‌یحیی2

(.458نیشابوری،‌معروف‌به‌ابن‌فحام‌)م‌‌-‌شواهد‌التنزیل‌فی‌الآیات‌النازلة‌فی‌اهل‌البیت.‌از‌حاکم‌حسکانی‌از‌علمای3

‌سده‌پنجم.‌این‌کتاب‌به‌همت‌علامه‌حاج‌شیخ‌محمد‌باقر‌محمودی‌در‌بیروت‌چاپشده‌است.

‌-‌المصابیح‌فی‌ذکر‌ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌اهل‌البیت.‌از‌احمد‌بن‌حسن4اسفرائینی‌که‌از‌تألیفات‌قرن‌پنجم‌یا‌پیشتر‌است.

‌-‌المصابیح‌فی‌ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌اهل‌البیت.‌از‌احمد‌بن‌جعفر‌علوی‌خیبری5(.376)م‌-‌ابانة‌ما‌فی‌التنزیل‌من‌مناقب‌آل‌الرسول.‌از‌احمد‌بن‌حسن‌بن‌علی‌طوسی.6‌-‌الآیات‌النازلة‌فی‌اهل‌البیت.‌از‌سید‌محمد‌بن‌ابی‌زید‌بن‌عربشاه‌ورامینی،7

‌مؤلف‌کتاب‌گرانقدر‌»احسن‌الکبار‌فی‌معرفة‌الائمة‌الاطهار«‌که‌از‌علمای‌سدههشتم‌است.

‌-‌تأویل‌الآیات‌الباهرة‌فی‌فضائل‌العترة‌الطاهرة.‌از‌شرف‌الدین‌سید‌علی8حسینی‌استرابادی‌از‌دانشمندان‌سده‌دهم.‌این‌کتاب‌در‌قم‌چاپ‌شده‌است.

(.1338-‌اعظم‌المطالب‌فی‌آیات‌المناقب.‌از‌سید‌احمد‌حسین‌امروهری‌)م‌9‌-‌تنزیل‌الآیات‌الباهرة‌فی‌فضل‌العترة‌الطاهرة.‌از‌سید‌شرف‌الدین‌عاملی‌)م10

(‌مؤلف‌کتاب‌»المراجعات«.1377

Page 238: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌*‌اینکه‌گفته‌می‌شود‌فلان‌آیه‌درباره‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌و‌یا‌درباره‌امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام‌نازل‌شده‌است‌یکی‌از‌چند‌معنی‌را‌می‌تواند‌داشته‌باشد:

‌270آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌الف-‌عملی‌بسیار‌ارزنده‌از‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌صادر‌گردیده‌که‌سبب‌نزول‌آیه‌شریفه‌شده‌است،‌مثلا‌علی‌علیه‌السلام‌در‌هنگام‌خطر،‌در‌بستر‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌خوابیده‌و‌این‌عمل‌امیر‌مؤمنان‌سبب‌نزول‌آیه:‌»و‌منه«‌شد.‌ولی‌آیه‌بر‌دیگران‌هم‌قابل اس‌من‌یشری‌نفسه‌ابتغاء‌مرضات‌الل ‌الن

‌صدق‌است،‌زیرا‌اعتبار،‌به‌لفظ‌آیه‌و‌عموم‌و‌اطلاق‌آن‌است‌نه‌به‌خصوص‌موردنزول.

‌ب-‌مصداق‌منحصر‌آیه‌شریفه،‌اهل‌بیت‌هستند‌و‌به‌دیگران‌به‌هیچ‌وجه‌قابلصدق‌نیست،‌مانند‌آیه‌تطهیر‌و‌آیه‌مباهله.

‌ج-‌اهل‌بیت‌مصداق‌اکمل‌و‌اظهر‌آیه‌شریفه‌هستند‌و‌از‌اینرو‌مانعی‌ندارد‌که‌آیهذین‌آمنوا‌و‌عملوا‌الصالحات‌سیجعل‌لهم ‌ال ‌بر‌دیگران‌هم‌صادق‌آید‌مانند:‌»إن

حمن‌ودا«. الر‌فرق‌این‌معنی‌با‌معنی‌اول‌آن‌است‌که‌در‌اولی،‌اهل‌بیت‌سبب‌نزول‌آیه‌بودند،‌ولی‌در‌معنی‌سوم‌ممکن‌است‌اهل‌بیت‌سبب‌نزول‌آیه‌نباشند‌و‌آیه‌بدون‌سبب‌نزول‌نازل‌شده‌باشد،‌ولی‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌هدی،‌اهل‌بیت

را‌به‌عنوان‌مصداق‌مسلم‌و‌روشن‌آن‌آیه‌معرفی‌کرده‌باشند.‌*‌ممکن‌است‌برخی‌از‌روایات‌که‌نازل‌شدن‌بعضی‌آیات‌را‌درباره‌اهل‌بیت

‌علیهم‌السلام‌اثبات‌می‌کند‌محتوایش‌به‌گونه‌ای‌باشد‌که‌با‌ظاهر‌آن‌آیه‌هماهنگی‌کامل‌نداشته‌باشد،‌ما‌سعی‌کرده‌ایم‌آیات‌و‌روایاتی‌را‌یاد‌کنیم‌که‌بخوبی‌با‌هم

هماهنگ‌باشد.‌*‌پس‌از‌ذکر‌هر‌آیه‌و‌ترجمه‌فارسی‌آن،‌و‌اشاره‌به‌روایت‌یا‌روایاتی‌که‌نزول‌آن‌آیه‌را‌درباره‌اهل‌بیت‌اثبات‌می‌کند‌و‌نیز‌ذکر‌مصادر‌آنها،‌به‌تفسیر‌طبری‌در‌ذیل‌همان‌آیه‌رجوع‌می‌کنیم‌تا‌از‌برخورد‌این‌مفسر‌بزرگ‌با‌اهل‌بیت‌علیه‌السلام‌آگاه

شویم.حیم.‌)بقره/‌1***‌ واب‌الر ه‌هو‌الت ه‌کلمات‌فتاب‌علیه‌إن (37-‌فتلقی‌آدم‌من‌رب

‌ترجمه:‌آدم‌از‌پروردگار‌خود‌کلماتی‌را‌فرا‌گرفت‌پس‌خدا‌توبه‌او‌را‌پذیرفت‌وخداوند‌بسیار‌توبه‌پذیر‌و‌رحیم‌است.

‌271آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 239: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌از‌عبد‌الله‌بن‌عباس‌و‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام‌روایت‌شده‌است‌که‌از‌رسول‌خدا‌سؤال‌شد:‌مراد‌از‌»کلماتی«‌که‌آدم‌از‌پروردگارش‌آموخت‌چیست؟

حضرت‌فرمودند:‌آدم‌خدای‌متعال‌را‌سوگند‌داد‌به‌حق‌محمد‌و‌علی‌و‌فاطمه‌و‌حسن‌و‌حسین‌که‌توبه‌اش‌را‌بپذیرد،‌پس‌خداوند‌هم‌توبه‌او‌را‌پذیرفت.‌در‌احقاق‌الحق‌این‌روایت‌و‌اشباه‌آن‌از‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌و‌دلائل‌النبوة‌بیهقی‌و‌چند

‌‌و‌ج148،‌ص‌14،‌و‌ج‌76،‌ص‌3کتاب‌دیگر‌نقل‌شده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌رجوع‌کنید.104،‌ص‌9

‌‌با‌اینکه‌درصدد‌ذکر‌اقوال‌مختلف‌درباره194-‌193،‌ص‌1در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌این‌آیه‌شریفه‌بوده‌و‌چند‌قول‌را‌هم‌نقل‌کرده،‌به‌روایتی‌که‌یاد‌شده‌اشاره‌ای

ننموده‌است.ه‌رؤف‌بالعباد‌)بقره/2 ه‌و‌الل اس‌من‌یشری‌نفسه‌ابتغاء‌مرضات‌الل ‌-‌و‌من‌الن

207)‌ترجمه:‌از‌جمله‌مردم‌کسی‌است‌که‌جان‌خویش‌را‌به‌طلب‌رضایت‌و‌خشنودی

خدا‌)به‌خدا(‌می‌فروشد‌و‌خدا‌نسبت‌به‌بندگان‌رؤوف‌و‌مهربان‌است.‌از‌ابن‌عباس‌و‌حسن‌بن‌علی‌علیهما‌السلام‌و‌ابی‌سعید‌خدری‌و‌ابی‌رافع‌و

‌خدیجه‌علیها‌السلام‌روایت‌شده‌در‌آن‌شبی‌که‌مشرکین‌تصمیم‌داشتند‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌را‌به‌قتل‌برسانند،‌علی‌علیه‌السلام‌در‌بستر‌آن‌حضرت

خوابید‌و‌خطر‌را‌به‌جان‌خود‌خرید،‌این‌آیه‌شریفه‌نازل‌شد.‌در‌احقاق‌الحق‌این‌روایت‌از‌ده‌ها‌کتاب‌از‌جمله‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌تفسیر

‌ثعلبی‌و‌کتاب‌»ما‌نزل‌فی‌شأن‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌نقل‌شده‌است.‌به‌116،‌ص‌‌14و‌ج‌335،‌ص‌‌8و‌ج‌479،‌ص‌‌6و‌ج‌23،‌ص‌3احقاق‌الحق،‌ج‌

رجوع‌کنید.‌‌با‌اینکه‌در‌مورد‌آیه‌روایات‌و‌اقوال‌187و‌186،‌ص‌2در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌متعددی‌نقل‌کرده‌است‌به‌این‌روایت‌اشاره‌ای‌ندارد‌و‌اگر‌در‌موارد‌دیگر‌تفسیر‌احیانا‌متعرض‌این‌روایت‌شده‌باشد‌باز‌اشکال‌برطرف‌نمی‌شود‌زیرا‌روایت

مربوط‌به‌آیه،‌در‌ذیل‌خود‌آیه‌باید‌ذکر‌شود.‌272آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

هم‌و‌لا3 ا‌و‌علانیة‌فلهم‌أجرهم‌عند‌رب هار‌سر یل‌و‌الن ذین‌ینفقون‌أموالهم‌بالل ‌-‌ال(.274خوف‌علیهم‌و‌لا‌هم‌یحزنون‌)بقره/‌

‌ترجمه:‌کسانی‌که‌اموال‌خویش‌را‌شب‌و‌روز‌و‌نهان‌و‌آشکارا‌انفاق‌می‌کنندپاداش‌آنان‌نزد‌پروردگارشان‌است‌و‌نه‌بیمی‌بر‌آنها‌هست‌و‌نه‌غمگین‌می‌شوند.

Page 240: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌از‌ابن‌عباس‌و‌ابی‌مجاهد‌روایت‌شده‌که‌علی‌علیه‌السلام‌در‌یک‌زمانی‌فقط‌چهار‌درهم‌داشت،‌یکی‌را‌شب‌و‌یکی‌را‌روز‌و‌یکی‌را‌مخفیانه‌و‌آخری‌را‌علنی

در‌راه‌خدا‌انفاق‌کرد،‌پس‌این‌آیه‌درباره‌آن‌حضرت‌نازل‌شد.‌این‌روایت‌در‌احقاق‌الحق‌از‌ده‌ها‌کتاب‌از‌جمله‌اسباب‌النزول‌واحدی‌و‌تفسیر

‌حبری‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌کشاف‌زمخشری‌و‌مناقب‌ابن‌مغازلی،‌نقل‌شده‌است.‌به‌رجوع‌شود.44،‌ص‌‌2یا‌‌20و‌ج‌249،‌ص‌‌14و‌ج‌246،‌ص‌3احقاق‌الحق،‌ج‌

‌در‌ذیل‌این‌آیه‌اشاره‌به‌این‌روایت‌نشده‌است.67،‌ص‌3در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌ه‌علیکم‌إذ‌کنتم‌أعداء4 قوا‌و‌اذکروا‌نعمت‌الل ه‌جمیعا‌و‌لا‌تفر ‌-‌و‌اعتصموا‌بحبل‌الل

ار‌فأنقذکم ف‌بین‌قلوبکم‌فأصبحتم‌بنعمته‌إخوانا‌و‌کنتم‌علی‌شفا‌حفرة‌من‌الن ‌فألکم‌تهتدون‌)آل‌عمران/‌ ه‌لکم‌آیاته‌لعل ن‌الل (.103منها‌کذلک‌یبی

‌ترجمه:‌همگی‌به‌ریسمان‌خدا‌چنگ‌زنید،‌و‌از‌اختلاف‌بپرهیزید،‌و‌نعمت‌خدا‌بر‌خود‌را‌یاد‌کنید،‌آن‌هنگام‌که‌دشمن‌یکدیگر‌بودید‌و‌خدا‌میان‌دلهای‌شما‌الفت‌برقرار‌کرد،‌پس‌با‌یکدیگر‌برادر‌شدید،‌و‌بر‌لب‌پرتگاهی‌از‌آتش‌بودید‌که‌خدا

‌شما‌را‌از‌آن‌نجات‌داد،‌خداوند‌این‌چنین‌آیات‌خود‌را‌برای‌شما‌بیان‌می‌کند‌شایدهدایت‌شوید.

‌از‌حضرت‌صادق‌علیه‌السلام‌و‌ابن‌عباس‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌روایت‌شده‌که‌»حبل‌الله«‌در‌این‌آیه‌شریفه‌را‌به‌علی‌علیه‌السلام‌و‌اهل‌بیت

عصمت‌و‌طهارت‌تفسیر‌و‌تطبیق‌کرده‌اند.‌در‌احقاق‌الحق‌این‌روایت‌از‌کتابهای‌متعدد‌از‌جمله‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌عمده‌ابن‌بطریق‌و‌صواعق‌محرقه‌ابن‌حجر،‌نقل‌شده‌است.‌به

‌‌رجوع535،‌ص‌‌18و‌ج‌‌521و‌384،‌ص‌‌14و‌ج‌539،‌ص‌3احقاق‌الحق،‌ج‌شود.

‌ذیل‌این‌آیه‌شریفه‌این‌روایت‌را‌نمی‌بینیم.21،‌ص‌4در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌273آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌فمن‌حاجک‌فیه‌من‌بعد‌ما‌جاءک‌من‌العلم‌فقل‌تعالوا‌ندع‌أبناءنا‌و‌أبناءکم‌و5ه‌علی‌الکاذبین‌)آل ‌نبتهل‌فنجعل‌لعنت‌الل ‌نساءنا‌و‌نساءکم‌و‌أنفسنا‌و‌أنفسکم‌ثم

(.61عمران‌‌ترجمه:‌هر‌که‌با‌تو‌درباره‌عیسی‌احتجاج‌و‌مجادله‌کند‌پس‌بگو‌بیایید‌پسران‌و‌زنان‌و‌نفوس‌خویش‌را‌بخوانیم‌و‌سپس‌مباهله‌کنیم،‌آنگاه‌لعنت‌خدا‌را‌بر

دروغگویان‌قرار‌دهیم.

Page 241: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌نزول‌آیه‌مباهله‌درباره‌علی‌و‌زهرا‌و‌حسن‌و‌حسین‌علیهم‌السلام‌از‌مسلمات‌است،‌به‌رساله‌»اهل‌البیت‌و‌آیة‌المباهله«‌نوشته‌حاج‌شیخ‌قوام‌الدین‌وشنوی‌مراجعه‌شود‌که‌این‌مطلب‌از‌ده‌ها‌کتاب‌اهل‌تسنن‌از‌سده‌سوم‌تا‌چهاردهم‌نقل

شده‌است.‌‌برخی‌از‌روایات‌را‌آورده‌است‌که‌یکی‌از212-‌211،‌ص‌3طبری‌در‌تفسیر،‌ج‌

‌آنها‌این‌است:‌جریر‌گوید‌به‌مغیره‌گفتم‌در‌روز‌مباهله‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌با‌نصارای‌نجران‌علی‌علیه‌السلام‌هم‌بوده‌است؟‌مغیره‌در‌جواب‌گفت‌در‌روایت‌شعبی‌علی‌علیه‌السلام‌ذکر‌نشده‌است‌و‌من‌نمی‌دانم‌که‌این‌عدم‌ذکر‌به‌خاطر‌سوء‌رأی‌بنی‌امیه‌با‌علی‌علیه‌السلام‌است‌)که‌نام‌علی‌را‌از‌حدیث‌حذف

کرده‌اند(‌و‌یا‌اینکه‌اصلا‌نام‌علی‌در‌حدیث‌نبوده‌است.‌به‌نظر‌نویسنده‌این‌سطور،‌ذکر‌این‌روایت‌با‌این‌توضیحی‌که‌در‌ذیل‌آن‌است‌نمی‌تواند‌خالی‌از‌اشکال‌باشد،‌زیرا‌در‌اینکه‌علی‌علیه‌السلام‌در‌داستان‌مباهله

بوده‌است‌جای‌تردید‌نیست‌و‌این‌روایت‌درصدد‌ایجاد‌شک‌و‌تردید‌است.‌البته‌دو‌سه‌روایت‌دیگر‌که‌طبری‌در‌این‌زمینه‌نقل‌کرده‌است‌مانند‌روایاتی

است‌که‌در‌سایر‌کتب‌آمده‌است.سول‌و‌أولی‌الأمر‌منکم.‌)نساء/6 ه‌و‌أطیعوا‌الر ذین‌آمنوا‌أطیعوا‌الل ها‌ال ‌-‌یا‌أی59.)

‌ترجمه:‌ای‌مؤمنان‌از‌خدا‌اطاعت‌کنید‌و‌از‌رسول‌خدا‌و‌»اولی‌الامر«‌از‌خودتاننیز‌اطاعت‌کنید.

‌از‌جابر‌بن‌عبد‌الله‌انصاری‌و‌سلیم‌بن‌قیس‌و‌ابن‌عباس‌به‌عبارات‌مختلف‌روایت‌شده‌که‌منظور‌از‌اولی‌الامر‌در‌این‌آیه‌شریفه‌علی‌علیه‌السلام‌و‌اهل

بیت‌هستند.در‌احقاق‌الحق‌این‌روایت‌از‌کتابهای‌متعدد‌از‌جمله‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و

‌274آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌،3تفسیر‌بحر‌المحیط‌و‌تفسیر‌غرائب‌القرآن،‌نقل‌شده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌

‌مراجعه‌شود.348،‌ص‌‌14و‌ج‌424ص‌‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌اقوال‌مختلفی‌را‌نقل‌کرده،‌و95،‌ص‌5در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌متعرض‌این‌روایت‌و‌احتمال‌نشده‌و‌سپس‌گوید‌قول‌صحیح‌این‌است‌که‌بگوییممقصود‌از‌اولی‌الامر،‌امراء‌و‌ولاة‌هستند.

کاة‌و7 ذین‌یقیمون‌الصلاة‌و‌یؤتون‌الز ذین‌آمنوا‌ال ه‌و‌رسوله‌و‌ال کم‌الل ما‌ولی ‌-‌إن(.55هم‌راکعون.‌)مائده/‌

Page 242: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ترجمه:‌سرپرست‌و‌ولی‌شما‌خدا‌و‌رسول‌او‌و‌آنانکه‌نماز‌اقامه‌می‌کنند‌و‌درحال‌رکوع‌زکات‌دهند‌می‌باشند.

‌از‌عمار‌بن‌یاسر‌و‌سلمة‌بن‌کهیل‌و‌انس‌بن‌مالک‌و‌ابی‌ذر‌غفاری‌و‌ابن‌عباس‌و‌جابر‌بن‌عبد‌الله‌انصاری‌و‌عبد‌الله‌بن‌سلام‌و‌مقداد‌و‌عطاء‌و‌برخی‌دیگر‌از

‌صحابه‌روایت‌شده‌که‌این‌آیه‌شریفه‌درباره‌علی‌علیه‌السلام‌نازل‌گردیده‌استذین‌آمنوا«‌تا‌آخر،‌علی‌علیه‌السلام‌است‌که‌در‌حال‌رکوع‌نماز‌به ‌و‌مقصود‌از‌»ال

فقیری‌صدقه‌داد.‌در‌احقاق‌الحق‌این‌روایات‌با‌سندهای‌متعدد‌از‌ده‌ها‌کتاب‌مانند‌»معرفة‌علوم‌الحدیث«‌حاکم‌نیشابوری‌و‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌»ما‌نزل‌فی‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌لباب‌النقول‌سیوطی‌و‌تذکره‌ابن‌جوزی‌و‌تفسیر

‌،‌4و‌ج‌502،‌ص‌‌3و‌ج‌399،‌ص‌2بیضاوی‌نقل‌شده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌رجوع‌کنید.2،‌ص‌‌20و‌ج‌2،‌ص‌‌14و‌ج‌60ص‌

ذین‌آمنوا«‌اهل‌تأویل‌را‌در186،‌ص‌6در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌ ‌‌گوید:‌اما‌جمله‌»و‌ال‌اینکه‌مقصود‌از‌این‌جمله‌کیست‌دو‌قول‌است:‌قول‌اول‌اینکه‌مقصود‌علی‌علیه

السلام‌است.‌و‌قول‌دوم‌اینکه‌مقصود‌همه‌مؤمنان‌هستند،‌آنگاه‌سه‌روایت‌در‌تأیید‌قول‌دوم‌و

دو‌روایت‌در‌تأیید‌قول‌اول‌می‌آورد.‌به‌نظر‌نویسنده‌این‌سطور‌ایجاد‌تردید‌در‌چنین‌مطلبی‌که‌از‌متواترات‌باید‌بشمار

آید‌وجه‌صحیحی‌نمی‌تواند‌داشته‌باشد.‌275آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ه8 غت‌رسالته‌و‌الل ک‌و‌إن‌لم‌تفعل‌فما‌بل غ‌ما‌أنزل‌إلیک‌من‌رب سول‌بل ها‌الر ‌-‌یا‌أیه‌لا‌یهدی‌القوم‌الکافرین‌)مائده/‌ ‌الل اس‌إن (.67یعصمک‌من‌الن

‌ترجمه:‌ای‌پیامبر‌آنچه‌از‌طرف‌پروردگارت‌به‌تو‌نازل‌شده‌به‌مردم‌برسان‌و‌اگر‌نرسانی‌پس‌رسالت‌الهی‌را‌انجام‌نداده‌ای،‌و‌خدا‌تو‌را‌از‌شر‌مردم‌حفظ‌می‌کند،

خدا‌کافران‌را‌هدایت‌نمی‌نماید.‌نزول‌این‌آیه‌در‌مورد‌امیر‌مؤمنان‌و‌واقعه‌غدیر‌خم،‌از‌مسلمات‌تاریخ‌و‌حدیث‌است‌و‌آنطوری‌که‌در‌مصادر‌قدیم‌آمده‌است‌ابن‌جریر‌طبری‌صاحب‌تفسیر

‌جامع‌البیان‌رساله‌ای‌در‌مورد‌حدیث‌غدیر‌داشته‌که‌در‌آن‌رساله‌حدیث‌غدیر‌را‌با‌هفتاد‌سند‌روایت‌کرده‌است‌و‌اهل‌اطلاع‌می‌دانند‌که‌در‌بسیاری‌از‌روایاتی‌که

‌داستان‌غدیر‌ذکر‌شده‌نزول‌این‌آیه‌در‌همان‌مورد‌یاد‌شده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌رجوع‌کنید.172،‌ص‌‌20و‌ج‌32،‌ص‌‌14و‌ج‌512،‌ص‌‌3و‌ج‌‌415ص‌2ج‌

Page 243: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌آنجا‌که‌سبب‌نزول‌آیه‌را198،‌ص‌6در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌مطرح‌می‌کند‌از‌داستان‌غدیر‌و‌نزول‌آیه‌درباره‌امیر‌مؤمنان‌هیچ‌یاد‌نمی‌کند‌و

این‌موجب‌بسی‌شگفتی‌است.بعک‌من‌المؤمنین‌)انفال/‌9 ه‌و‌من‌ات بی‌حسبک‌الل ها‌الن (.64-‌یا‌أی

ترجمه:‌ای‌پیامبر،‌خدا‌و‌آنکه‌از‌مؤمنان‌پیرو‌)کامل(‌تو‌است‌برای‌تو‌کافی‌است.‌در‌کتاب‌احقاق‌الحق‌از‌کشف‌الغمه‌اربلی‌از‌کتاب‌عز‌الدین‌عبد‌الرزاق‌محدث

‌(‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌نزول‌القرآن‌فضل‌بن‌احمد‌اصفهانی،589حنبلی‌)م‌‌و‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی‌علیه‌السلام«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی،‌نقل‌شده‌که‌این‌آیه‌شریفه‌درباره‌امیر‌مؤمنان‌علی‌علیه‌السلام‌نازل‌گردیده‌است.‌به‌احقاق

‌رجوع‌شود.193،‌ص‌‌20و‌ج‌‌502و‌247،‌ص‌‌14و‌ج‌196،‌ص‌3الحق،‌ج‌‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌روایاتی‌نقل‌شده‌است‌ولی26،‌ص‌10در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

روایات‌مزبور‌یاد‌نگردیده‌است.ه‌و‌الیوم‌الآخر‌و10 ‌و‌عمارة‌المسجد‌الحرام‌کمن‌آمن‌بالل -‌أ‌جعلتم‌سقایة‌الحاج

‌276آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌ه.‌)توبه/‌ ه‌لا‌یستوون‌عند‌الل (.19جاهد‌فی‌سبیل‌الل

‌ترجمه:‌آیا‌سقایت‌و‌آب‌دادن‌به‌حاجیان‌و‌تعمیر‌مسجد‌الحرام‌را‌با‌ایمان‌به‌خداو‌روز‌قیامت‌و‌جهاد‌در‌راه‌خدا‌یکسان‌قرار‌می‌دهید؟!‌نزد‌خدا‌یکسان‌نیستند.

‌هنگامی‌که‌طلحة‌بن‌شیبه‌و‌عباس‌بن‌عبد‌المطلب‌بر‌یکدیگر‌مفاخره‌می‌کردند‌و‌طلحه‌می‌گفت‌من‌نسبت‌به‌خانه‌خدا‌اولی‌هستم‌چون‌کلیددار‌حرم‌می‌باشم‌و‌عباس‌گفت‌من‌اولی‌هستم‌زیرا‌سقایت‌حجاج‌با‌من‌است‌در‌این‌هنگام‌علی‌علیه‌السلام‌فرمود‌من‌در‌ایمان‌آوردن‌به‌خدا‌از‌شما‌مقدم‌می‌باشم‌و‌از‌شما

بیشتر‌جهاد‌کرده‌ام،‌آیه‌شریفه‌نازل‌شد.‌نزول‌این‌آیه‌در‌این‌مورد‌در‌ده‌ها‌کتاب‌از‌کتب‌اهل‌تسنن‌ذکر‌شده‌است،‌مانند‌تفسیر‌ثعلبی،‌اسباب‌النزول‌واحدی،‌معالم‌التنزیل‌بغوی،‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌جامع‌الاصول‌ابن‌اثیر‌و‌ربیع‌الابرار‌زمخشری‌و‌تفسیر‌قرطبی‌و‌تفسیر‌فخر

‌32،‌ص‌‌20و‌ج‌‌589و‌194،‌ص‌‌14و‌ج‌122،‌ص‌3رازی.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌رجوع‌کنید.

‌‌ذیل‌آیه‌شریفه‌همین‌روایت‌نقل‌شده‌است،‌اما67،‌ص‌10در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌روایت‌به‌طرز‌دیگر‌که‌نامی‌از‌علی‌علیه‌السلام‌در‌آن‌دیده‌نمی‌شود‌نیز‌با

سندهای‌متعدد‌یاد‌شده‌است.ه‌و‌کونوا‌مع‌الصادقین‌)توبه/‌11 قوا‌الل ذین‌آمنوا‌ات ها‌ال (.119-‌یا‌أی

Page 244: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ترجمه:‌ای‌مؤمنان‌تقوا‌داشته‌و‌با‌صادقان‌باشید.‌از‌ابن‌عباس‌و‌عبد‌الله‌بن‌عمر‌و‌ابی‌جعفر‌باقر‌علیه‌السلام‌روایت‌شده‌که‌مقصود‌از‌صادقین‌در‌این‌آیه‌شریفه‌اهل‌بیت‌رسالت‌هستند‌و‌واجب‌است

مسلمانان‌با‌آنان‌بوده‌و‌از‌آنها‌جدا‌نباشند.‌این‌روایت‌در‌کتابهای‌فراوان‌از‌جمله‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌فرائد‌السمطین‌حموینی‌و‌مناقب‌خوارزمی‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌تذکره‌ابن‌جوزی‌و‌کفایة‌الطالب‌،3گنجی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌و‌تاریخ‌ابن‌عساکر‌آمده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌

‌مراجعه‌شود.178،‌ص‌‌20و‌ج‌270،‌ص‌‌14و‌ج‌296ص‌‌277آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌به‌این‌روایت‌اشاره‌نکرده‌ولی46،‌ص‌11در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌روایتی‌به‌این‌مضمون‌نقل‌شده‌که‌مقصود‌از‌صادقین،‌رسول‌خدا‌و‌اصحاب‌او‌و

در‌روایت‌دیگر‌مقصود‌از‌صادقین‌ابو‌بکر‌و‌عمر‌است.ه‌و‌یتلوه‌شاهد‌منه‌)هود/‌12 نة‌من‌رب (.17-‌أ‌فمن‌کان‌علی‌بی

‌ترجمه:‌آیا‌کسی‌که‌از‌جانب‌پروردگار‌خود‌دلیلی‌روشن‌دارد‌و‌از‌پی‌در‌آید‌برهانو‌دلیل‌او‌را‌گواهی‌از‌خدا‌که‌به‌صحت‌آن‌گواهی‌دهد.

‌از‌عباد‌بن‌عبد‌الله‌و‌زاذان‌و‌حارث‌و‌جابر‌بن‌عبد‌الله‌و‌ابن‌عباس‌و‌ابو‌ذر‌و‌ابو‌الطفیل‌و‌انس‌و‌ابو‌جعفر‌علیه‌السلام‌روایت‌شده‌که‌آیه‌شریفه‌درباره‌علی

علیه‌السلام‌است،‌یعنی‌مقصود‌از‌»شاهد‌منه«‌آن‌حضرت‌است.‌این‌روایت‌در‌کتابهای‌متعدد‌مانند‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌تفسیر‌حبری‌و‌شرح‌نهج‌البلاغه‌ابن‌ابی‌الحدید‌و‌تفسیر‌خازن‌و‌معالم‌التنزیل‌بغوی‌و‌تفسیر‌قرطبی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌آمده‌است.‌به‌احقاق

‌مراجعه‌شود.33،‌ص‌‌20و‌ج‌309،‌ص‌‌14و‌ج‌352،‌ص‌3الحق،‌ج‌‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌روایات‌زیادی‌نقل‌شده‌که10،‌ص‌12در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌مقصود‌از‌»شاهد«‌زبان‌رسول‌خدا‌و‌یا‌قرآن‌و‌یا‌جبرئیل‌و‌یا‌فرشته‌ای‌است‌که‌از‌طرف‌خدا‌حافظ‌رسول‌خدا‌است‌و‌فقط‌یک‌روایت‌از‌علی‌علیه‌السلام‌نقل‌می‌کند‌که‌آن‌گرامی‌فرموده‌این‌آیه‌درباره‌من‌نازل‌شده‌است،‌و‌در‌پایان‌طبری‌گوید:‌قولی‌که‌از‌همه‌اقوال‌به‌صواب‌نزدیکتر‌است‌این‌است‌که‌بگوییم‌مقصود

از‌»شاهد‌منه«‌جبرئیل‌است.ه‌و‌ما13 بعنی‌و‌سبحان‌الل ه‌علی‌بصیرة‌أنا‌و‌من‌ات ‌-‌قل‌هذه‌سبیلی‌أدعوا‌إلی‌الل

(.108أنا‌من‌المشرکین‌)یوسف/‌

Page 245: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ترجمه:‌ای‌پیامبر‌بگو‌این‌راه‌من‌است‌با‌بصیرت‌و‌بینایی‌کامل،‌من‌و‌آنکه‌پیرومن‌است‌به‌سوی‌خدا‌دعوت‌می‌کنیم‌و‌منزه‌است‌خدا‌و‌من‌از‌مشرکان‌نیستم.در‌کتاب‌مناقب‌ابن‌مردویه‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌توضیح‌الدلائل‌سید‌احمد

‌278آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌شافعی،‌روایاتی‌آمده‌که‌مقصود‌از‌»من‌اتبعنی«‌در‌آیه‌شریفه‌علی‌علیه‌السلام

‌‌و601،‌ص‌‌14و‌ج‌368،‌ص‌3و‌اهل‌بیت‌رسول‌الله‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌رجوع‌کنید.210،‌ص‌20ج‌

‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌این‌روایت‌را‌نمی‌بینیم.52،‌ص‌13در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌ه14 ‌الل ابت‌فی‌الحیاة‌الدنیا‌و‌فی‌الآخرة‌و‌یضل ذین‌آمنوا‌بالقول‌الث ه‌ال ت‌الل ‌-‌یثب

ه‌ما‌یشاء‌)ابراهیم/‌ (.27الظالمین‌و‌یفعل‌الل‌ترجمه:‌خدا‌کسانی‌را‌که‌ایمان‌آورده‌اند‌به‌قول‌ثابت‌در‌زندگی‌دنیا‌و‌در‌آخرت

استواری‌و‌ثبات‌دهد‌و‌ظالمان‌را‌گمراه‌کند‌و‌خدا‌هر‌چه‌خواهد‌می‌کند.‌در‌تفسیر‌حبری‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌از‌ابن‌عباس

‌روایت‌شده‌که‌گفت:‌مقصود‌از‌»قول‌ثابت«‌ولایت‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌است.‌به‌رجوع‌کنید.‌641و‌402،‌ص‌‌14و‌ج‌548،‌ص‌3احقاق‌الحق،‌ج‌

‌‌روایات‌متعددی‌آمده‌که‌مضمون‌آنها‌این‌است‌142ص‌13در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌که‌مقصود‌از‌تثبیت‌در‌حیات‌دنیا‌تثبیت‌مؤمن‌است‌هنگامی‌که‌در‌قبر‌از‌اوسؤالاتی‌می‌شود:‌پروردگار‌تو‌کیست،‌دین‌تو‌چیست،‌پیامبر‌تو‌کیست؟‌...

‌و‌طبق‌روایات‌متظافره‌شیعه‌یکی‌از‌سؤالات‌قبر‌این‌است‌که‌امام‌تو‌کیست‌کهاگر‌از‌جواب‌این‌سؤال‌عاجز‌باشد‌اهل‌نجات‌نخواهد‌بود.

‌لازم‌به‌تذکر‌است‌که‌مناسب‌بود‌اولا‌روایات‌سؤال‌قبر‌کامل‌ذکر‌شود‌و‌ثانیا‌روایت‌تثبیت‌به‌ولایت‌در‌این‌زمینه‌یاد‌گردد‌ولی‌در‌تفسیر‌طبری‌این‌روایات‌نقل

نشده‌است.ر‌تبذیرا‌)اسراء/‌15 بیل‌و‌لا‌تبذ (.26-‌و‌آت‌ذا‌القربی‌حقه‌و‌المسکین‌و‌ابن‌الس

ترجمه:‌حق‌خویشاوند‌و‌مسکین‌و‌در‌راه‌مانده‌را‌به‌آنان‌بده‌و‌اسراف‌مکن.‌در‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌از‌عطیه‌عوفی‌از‌ابی‌سعید‌خدری‌روایت‌شده‌است‌هنگامی‌که‌این‌آیه‌نازل‌شد‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فدک‌را‌به‌فاطمه‌داد.‌و‌همچنین‌در‌همان‌کتاب‌همین‌مطلب‌از‌ابن‌عباس‌روایت‌شده‌است.‌و‌در

تفسیر‌ثعلبی‌است‌که‌279آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 246: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌،3علی‌بن‌الحسین‌علیهما‌السلام‌فرمود‌ما‌ذو‌القربی‌هستیم.‌به‌احقاق‌الحق‌ج‌‌رجوع‌شود.‌618و‌575،‌ص‌‌14و‌ج‌549ص‌

‌‌روایت‌علی‌بن‌الحسین‌علیهما‌السلام‌را‌آورده‌و‌152ص‌15در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌گفته‌احتمال‌دیگر‌این‌است‌که‌مقصود‌از‌»ذو‌القربی«‌خویشاوندان‌هر‌کس

‌باشد،‌نه‌خویشاوندان‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌آنگاه‌قول‌دوم‌را‌مقرونبه‌صواب‌دانسته‌است.

حمن‌ودا‌)مریم/‌16 ذین‌آمنوا‌و‌عملوا‌الصالحات‌سیجعل‌لهم‌الر ‌ال (.96-‌إن‌ترجمه:‌آنانکه‌ایمان‌آورده‌اند‌و‌اعمال‌صالح‌و‌شایسته‌انجام‌می‌دهند‌خداوند

رحمان‌برای‌آنان‌در‌دلهای‌مردم‌مودت‌و‌محبت‌قرار‌می‌دهد.‌در‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌کشاف‌زمخشری‌و‌تفسیر‌قرطبی‌و‌تذکره‌ابن‌جوزی‌و‌صواعق

‌محرقه‌ابن‌حجر‌و‌الفصول‌المهمه‌ابن‌صباغ‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌مناقب‌خوارزمی‌و‌چند‌کتاب‌دیگر‌روایت‌شده‌که‌این‌آیه

‌82،‌ص‌3شریفه‌درباره‌علی‌علیه‌السلام‌نازل‌گردیده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌رجوع‌شود.51،‌ص‌‌20و‌ج‌541،‌ص‌‌18و‌ج‌150،‌ص‌14و‌ج‌

‌‌پس‌از‌ذکر‌چند‌روایت‌که‌معنی‌عام‌آیه‌را‌در100،‌ص‌16در‌تفسیر‌طبری‌ج‌‌بردارد‌بدون‌اینکه‌از‌روایت‌مربوط‌به‌علی‌علیه‌السلام‌یاد‌کند‌می‌گوید‌بعضی

گفته‌اند‌این‌آیه‌درباره‌عبد‌الرحمن‌بن‌عوف‌نازل‌شده‌است.ح‌له‌فیها‌بالغدو‌و‌الآصال17 ه‌أن‌ترفع‌و‌یذکر‌فیها‌اسمه‌یسب ‌-‌فی‌بیوت‌أذن‌الل

کاة‌یخافون‌یوما ه‌و‌إقام‌الصلاة‌و‌إیتاء‌الز ‌رجال‌لا‌تلهیهم‌تجارة‌و‌لا‌بیع‌عن‌ذکر‌اللب‌فیه‌القلوب‌و‌الأبصار‌)نور/‌ (.36تتقل

‌ترجمه:‌در‌خانه‌هایی‌که‌خدا‌اجازه‌داده‌است‌رفعت‌و‌بلندی‌پیدا‌کنند‌و‌نام‌او‌در‌آن‌خانه‌ها‌برده‌شود‌مردانی‌که‌تجارت‌و‌خرید‌و‌فروش،‌آنان‌را‌از‌یاد‌خدا‌و‌نماز‌خواندن‌و‌زکات‌دادن‌مشغول‌نمی‌کند،‌صبح‌و‌شام‌در‌آن‌خانه‌ها‌خدا‌را‌تسبیح

‌می‌کنند.‌سیوطی‌در‌در‌المنثور‌و‌آلوسی‌در‌روح‌المعانی‌از‌انس‌بن‌مالک‌و‌بریدهروایت‌کرده‌اند‌که‌رسول‌الله‌این‌آیه‌را‌قرائت‌کرد،‌شخصی‌برخاست‌و‌گفت‌این

‌280آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌خانه‌ها‌کدام‌خانه‌ها‌هستند؟‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فرمود:‌خانه‌های‌انبیاء

‌علیهم‌السلام،‌پس‌ابو‌بکر‌برخاست‌و‌گفت:‌آیا‌خانه‌علی‌و‌فاطمه‌از‌همینخانه‌ها‌است؟‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فرمود:

‌بلکه‌از‌بافضیلت‌ترین‌این‌خانه‌هاست.‌این‌روایت‌در‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌‌و‌ج558،‌ص‌3تفسیر‌ثعلبی‌و‌چند‌کتاب‌دیگر‌نقل‌شده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌

‌رجوع‌شود.515،‌ص‌‌18و‌ج‌421،‌ص‌‌14و‌ج‌137،‌ص‌9

Page 247: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌ذیل‌آیه‌شریفه‌روایاتی‌نقل‌شده‌که‌مقصود‌از111،‌ص‌18در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌‌این‌بیوت‌مساجد‌و‌یا‌همه‌خانه‌ها‌است‌و‌به‌روایتی‌که‌در‌بالا‌ذکر‌شد‌اشاره

نگردیده‌است.(.214-‌و‌أنذر‌عشیرتک‌الأقربین‌)شعرا/‌18

ترجمه:‌خویشاوندان‌نزدیکت‌را‌انذار‌کن.‌در‌ده‌ها‌کتاب‌از‌کتب‌اهل‌تسنن‌روایت‌شده‌هنگامی‌که‌این‌آیه‌نازل‌شد‌رسول

‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌خویشاوندان‌خود‌را‌جمع‌کرد‌و‌نبوت‌خود‌را‌اعلام‌نمود‌و‌ضمنا‌وزارت‌و‌خلافت‌علی‌علیه‌السلام‌پس‌از‌خود‌را‌به‌آنان‌گوشزد‌کرد.‌و‌به

‌محتوای‌همین‌روایات‌است‌که‌ما‌می‌گوییم‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌از‌روز‌اول‌که‌بعثت‌خود‌را‌به‌طور‌علنی‌اعلام‌نمود‌امامت‌علی‌علیه‌السلام‌را‌هم‌بیان

کرد‌و‌تا‌پایان‌عمر‌مکرر‌آن‌را‌تأکید‌و‌تحکیم‌می‌نمود.‌رجوع‌شود.‌119ص‌‌20و‌ج‌‌423ص‌‌14و‌ج‌560،‌ص‌3به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌این‌حدیث‌یاد‌شده‌است.74،‌ص‌18در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌‌گفته‌است:‌طبری‌همین‌روایت‌را‌در206،‌ص‌1علامه‌امینی‌در‌کتاب‌الغدیر‌ج‌‌تاریخ‌خود‌هم‌یاد‌کرده‌است‌ولی‌آنچه‌در‌تاریخ‌طبری‌نقل‌شده‌با‌آنچه‌در‌تفسیر‌آمده‌با‌هم‌فرق‌دارد.‌در‌تفسیر‌جمله‌حساس‌»وصیی‌و‌خلیفتی«‌حذف‌شده‌و‌بجای‌آن‌جمله‌»کذا‌و‌کذا«‌گذاشته‌شده‌است‌ولی‌در‌تاریخ‌طبری‌جمله‌»وصیی

و‌خلیفتی«‌موجود‌است.موا19 وا‌علیه‌و‌سل ذین‌آمنوا‌صل ها‌ال ‌یا‌أی بی ون‌علی‌الن ه‌و‌ملائکته‌یصل ‌الل ‌-‌إن

(.55تسلیما‌)احزاب/‌‌281آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌ترجمه:‌خدا‌و‌فرشتگان‌او‌بر‌پیامبر‌صلوات‌می‌فرستند‌ای‌مؤمنان‌شما‌هم‌بر‌اوصلوات‌بفرستید.

‌از‌کعب‌بن‌عجره‌و‌ابی‌مسعود‌انصاری‌و‌زید‌بن‌خارجه‌و‌ابو‌سعید‌خدری‌و‌ابو‌هریره‌و‌ابو‌حمید‌ساعدی‌و‌بریده‌خزاعی‌و‌ابن‌عباس‌و‌ام‌سلمه‌و‌چند‌نفر‌دیگر‌از‌اصحاب‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌روایت‌شده‌که‌آن‌حضرت‌در‌کیفیت‌صلوات‌فرموده‌است‌بگویید:‌اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌علی‌آل‌محمد‌یعنی‌صلوات

بر‌رسول‌خدا‌باید‌توأم‌با‌صلوات‌بر‌آل‌او‌باشد.‌و‌این‌روایت‌در‌ده‌ها‌کتاب‌از‌کتاب‌های‌اهل‌تسنن‌مانند‌صحیح‌بخاری‌و‌صحیح

‌مسلم‌و‌صحیح‌نسائی‌و‌مسند‌طیالسی‌و‌تاریخ‌بغداد‌و‌مستدرک‌حاکم‌نقل‌شدهاست.

Page 248: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌رجوع‌شود.‌524ص‌‌9و‌ج‌252،‌ص‌3به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌‌با‌اینکه‌چند‌روایت‌به‌همان‌مضمون‌که‌در‌بالا31،‌ص‌22در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌ذکر‌شد‌آمده‌و‌لیکن‌دو‌روایت‌هم‌نقل‌کرده‌است‌که‌در‌آنها‌در‌کیفیت‌صلوات‌»آل«‌ذکر‌نشده‌است،‌در‌صورتی‌که‌کثرت‌روایات‌و‌مصادر‌معتبر‌آن‌جای‌هیچ

تردید‌باقی‌نمی‌گذارد‌که‌باید‌در‌صلوات‌»آل«‌ذکر‌شود.جس‌أهل‌البیت‌و‌یطهرکم‌تطهیرا‌)احزاب/‌20 ه‌لیذهب‌عنکم‌الر ما‌یرید‌الل (33-‌إن

‌ترجمه:‌خدا‌می‌خواهد‌پلیدی‌را‌از‌شما‌اهل‌بیت‌ببرد‌و‌پاکیزه‌تان‌کند،‌پاکیزه‌کردنکامل.

‌نزول‌آیه‌تطهیر‌در‌مورد‌علی‌و‌فاطمه‌و‌حسن‌و‌حسین‌علیهم‌السلام‌از‌مسلمات‌تاریخ‌و‌روایت‌است‌و‌روایات‌در‌این‌باب‌از‌حد‌تواتر‌و‌یقین‌و‌اطمینان‌افزون

‌است،‌به‌حدی‌که‌مجموعه‌آنها‌کتابی‌را‌تشکیل‌می‌دهد‌و‌گواه‌کثرت‌روایات‌این‌‌سیزده‌روایت‌که‌همه‌دلالت‌بر‌نزول‌آیه6،‌ص‌22است‌که‌در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌‌و‌ج501،‌ص‌2تطهیر‌درباره‌اهل‌بیت‌دارد‌نقل‌شده‌است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌رجوع‌کنید.359،‌ص‌‌18و‌ج‌40،‌ص‌‌14و‌ج‌69-‌1،‌ص‌‌9و‌ج‌513،‌ص‌3

‌282آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌در‌تفسیر‌طبری‌گفته‌شده‌که‌در‌مقصود‌از‌»اهل‌بیت«‌در‌آیه‌شریفه‌اختلاف

‌است،‌برخی‌گویند‌مقصود‌علی‌و‌فاطمه‌و‌حسن‌و‌حسین‌علیهم‌السلام‌هستند‌و‌عده‌ای‌گویند‌مقصود‌همسران‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌می‌باشند‌و‌برای‌احتمال‌دوم‌فقط‌یک‌روایت‌نقل‌شده‌است.‌آیا‌انصاف‌است‌که‌در‌مطلبی‌با‌این‌اهمیت‌و‌صحت‌که‌خود‌طبری‌سیزده‌روایت‌آن‌را‌نقل‌کرده‌با‌ذکر‌یک‌روایت

بی‌اصل‌ایجاد‌تردید‌و‌شک‌نمود؟هم‌مسؤلون‌)صافات/‌21 (.24-‌و‌قفوهم‌إن

‌ترجمه:‌)در‌روز‌قیامت‌گفته‌شود(‌نگاهشان‌دارید‌که‌آنان‌باید‌مورد‌سؤال‌وبازخواست‌قرار‌گیرند.

‌در‌کتاب‌صواعق‌محرقه‌ابن‌حجر‌و‌کتاب‌شیخ‌عبد‌الرزاق‌حنبلی‌به‌نقل‌کشف‌الغمه،‌و‌تذکره‌ابن‌جوزی‌و‌تفسیر‌حبری‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌مناقب

‌خوارزمی‌و‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌و‌چند‌کتاب‌دیگر‌از‌کتب‌اهل‌تسنن‌روایت‌شده‌که‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فرمود:‌در‌قیامت

‌104،‌ص‌3از‌ولایت‌و‌حب‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌سؤال‌می‌شود.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌‌رجوع‌کنید.135،‌ص‌‌20و‌ج‌182،‌ص‌14و‌ج‌

‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌سه‌قول‌نقل‌و‌روایاتی‌هم‌یاد32،‌ص‌23در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌شده،‌ولی‌به‌روایت‌مربوط‌به‌ولایت‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌اشاره‌نشده‌است.

Page 249: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

قون‌)زمر/‌22 (.33-‌و‌الذی‌جاء‌بالصدق‌و‌صدق‌به‌أولئک‌هم‌المت‌ترجمه:‌آنکه‌راستی‌آورده‌)یعنی‌رسول‌خدا(‌و‌آنکه‌راستی‌را‌تصدیق‌کرده‌اینها

پرهیزکارانند.‌در‌کتابهای‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌تاریخ‌ابن‌عساکر‌و‌کفایة‌الطالب‌گنجی‌و‌تفسیر‌قرطبی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌و‌روح‌المعانی‌آلوسی‌و‌تفسیر‌حبری‌و‌شواهد

‌التنزیل‌حسکانی‌و‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌به‌سندهای‌مختلف‌روایت‌شده‌که‌»الذی‌جاء‌بالصدق«‌محمد‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌»الذی

صدق‌به«‌علی‌علیه‌السلام‌است.‌به‌احقاق‌283آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌رجوع‌کنید.146،‌ص‌20،‌و‌ج‌242،‌ص‌14،‌و‌ج‌177،‌ص‌3الحق،‌ج‌‌آمده‌که‌در‌تأویل‌»الذی‌صدق‌به«‌چند‌قول‌است:3،‌ص‌24در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌-5-‌مسلمین،‌4-‌مؤمنان،‌3-‌ابو‌بکر،‌2-‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله،‌1جبرئیل.

‌وی‌سپس‌می‌افزاید‌قول‌صحیح‌این‌است‌که‌بگوییم‌مقصود،‌همه‌مؤمنان‌به‌قرآنهستند.ة‌فی‌القربی‌)شوری/‌23 ‌المود (.22-‌قل‌لا‌أسئلکم‌علیه‌أجرا‌إلا

‌ترجمه:‌ای‌پیامبر‌به‌مردم‌بگو‌من‌از‌شما‌پاداشی‌نمی‌خواهم‌مگر‌دوستیخویشاوندانم‌را.

‌در‌مسند‌احمد‌بن‌حنبل‌و‌صحیح‌بخاری‌و‌مستدرک‌حاکم‌نیشابوری‌و‌کشاف‌زمخشری‌و‌مقتل‌خوارزمی‌و‌جامع‌الاصول‌ابن‌اثیر‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌معجم‌کبیر‌طبرانی‌و‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌و‌ذخائر‌العقبی‌طبری‌و‌فضائل‌الصحابه‌احمد‌بن‌حنبل‌و‌تفسیر‌بیضاوی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌و‌کتابهای‌فراوان‌دیگر‌روایت‌شده‌که‌مقصود‌از‌آیه‌شریفه‌لزوم‌مودت‌و‌حب‌اهل‌بیت

‌،‌ص‌14و‌ج‌92،‌ص‌‌9و‌ج‌‌533و‌23-‌2،‌ص‌3رسالت‌است.‌به‌احقاق‌الحق‌ج‌‌رجوع‌شود.‌538و‌336،‌ص‌‌18و‌ج‌106

‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌می‌گوید‌در‌تفسیر‌آیه‌چند‌قول15،‌ص‌23در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌است‌و‌برای‌هر‌کدام‌روایاتی‌نقل‌می‌کند:

‌قول‌اول‌اینکه:‌رسول‌خدا‌می‌فرماید‌مرا‌به‌خاطر‌خویشاوندی‌که‌با‌شما‌دارمدوست‌داشته‌باشید.

قول‌دوم‌اینکه:‌رسول‌خدا‌می‌فرماید‌خویشاوندان‌مرا‌دوست‌بدارید.

Page 250: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

قول‌سوم‌اینکه:‌از‌شما‌پاداشی‌نمی‌خواهم‌مگر‌دوستی‌در‌راه‌تقرب‌الی‌الله.سپس‌طبری‌گوید‌نزدیک‌ترین‌اقوال‌به‌صواب‌قول‌اول‌است.

موا‌بین‌یدی‌نجواکم‌صدقة‌ذلک‌خیر24 سول‌فقد ذین‌آمنوا‌إذا‌ناجیتم‌الر ها‌ال ‌-‌یا‌أیه‌غفور‌رحیم‌)مجادله/‌ ‌الل (.12لکم‌و‌أطهر‌فإن‌لم‌تجدوا‌فإن

‌284آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌ترجمه:‌ای‌مؤمنان‌هنگامی‌که‌می‌خواهید‌خدمت‌رسول‌خدا‌برسید‌و‌با‌او‌صحبت‌کنید‌پیش‌از‌آن‌صدقه‌ای‌بدهید،‌این‌برای‌شما‌بهتر‌و‌پاک‌کننده‌تر‌است،‌پس‌اگر

مالی‌نیافتید‌که‌صدقه‌بدهید‌خدا‌غفور‌و‌رحیم‌است.‌در‌کتابهای‌احکام‌القرآن‌جصاص‌و‌الناسخ‌و‌المنسوخ‌هبة‌الله‌بن‌سلامه‌و

‌مستدرک‌حاکم‌و‌اسباب‌النزول‌واحدی‌و‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌ربیع‌الابرار‌زمخشری‌و‌معالم‌التنزیل‌بغوی‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌کتابهای‌فراوان‌دیگر‌آمده‌که‌تنها‌کسی‌که‌به‌این‌آیه‌شریفه‌عمل‌کرد‌یعنی‌برای‌نجوای‌با‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌صدقه‌داد‌و‌سپس‌آیه‌نسخ‌شد‌علی‌علیه‌السلام‌بود.‌به

‌رجوع‌شود.181،‌ص‌‌20و‌ج‌200،‌ص‌‌14و‌ج‌129،‌ص‌3احقاق‌الحق،‌ج‌‌‌همین‌روایت‌نقل‌شده،‌ولی‌روایت‌دیگری‌هم‌که14،‌ص‌28در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌اطمینان‌به‌کذب‌آن‌داریم‌نقل‌گردیده‌است،‌مضمون‌آن‌روایت‌این‌است‌که‌وقتی‌این‌آیه‌نازل‌شد‌مسلمانان‌پیش‌از‌نجوای‌با‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌صدقه‌می‌دادند‌)یعنی‌اختصاص‌به‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌ندارد(‌و‌هنگامی‌که

حکم‌زکات‌نازل‌شد‌این‌آیه‌نسخ‌گردید.ه‌هو‌مولاه‌و‌جبریل‌و‌صالح‌المؤمنین‌)تحریم/‌25 ‌الل (.4-‌و‌إن‌تظاهرا‌علیه‌فإن

‌ترجمه:‌اگر‌بر‌ضد‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌همپشتی‌کنید‌خدا‌و‌جبرئیل‌وصالح‌المؤمنین‌دوستدار‌او‌هستند.

‌از‌ابن‌عباس‌و‌اسماء‌بنت‌عمیس‌و‌عمرو‌بن‌عاص‌و‌حذیفه‌و‌علی‌علیه‌السلام‌در‌کتابهایی‌مانند‌تفسیر‌حبری‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌و‌تفسیر‌قرطبی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی‌و‌تاریخ‌دمشق‌ابن‌عساکر‌و

‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌روایت‌شده‌که‌»صالح‌المؤمنین«‌،‌ص‌14و‌ج‌311،‌ص‌3علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام‌است.‌به‌احقاق‌الحق‌ج‌

‌رجوع‌کنید.67،‌ص‌‌20و‌ج‌287‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌آمده‌که‌مقصود‌از‌»صالح104،‌ص‌28در‌تفسیر‌طبری‌ج‌

‌المؤمنین«‌ابو‌بکر‌و‌عمر‌و‌یا‌انبیاء‌و‌یا‌عموم‌مؤمنان‌و‌خیار‌مؤمنین‌است،‌ولیبه

Page 251: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌285آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌روایت‌یاد‌شده‌در‌بالا‌اشاره‌نشده‌است.

ه‌لا26 ما‌نطعمکم‌لوجه‌الل ه‌مسکینا‌و‌یتیما‌و‌أسیرا‌إن ‌-‌و‌یطعمون‌الطعام‌علی‌حب(.8نرید‌منکم‌جزاء‌و‌لا‌شکورا‌)دهر/‌

‌ترجمه:‌غذا‌را‌با‌آنکه‌دوست‌دارند‌به‌مستمند‌و‌یتیم‌و‌اسیر‌دهند‌و‌گویند‌ما‌شمارا‌فقط‌بخاطر‌خدا‌غذا‌می‌دهیم‌و‌از‌شما‌پاداش‌و‌سپاسی‌نمی‌خواهیم.

‌نزول‌سوره‌هل‌اتی‌و‌این‌آیه‌شریفه‌درباره‌اهل‌بیت‌جای‌هیچ‌تردید‌نیست‌و‌در‌ده‌ها‌کتاب‌از‌کتب‌اهل‌تسنن‌مانند‌کشاف‌زمخشری‌و‌اسباب‌النزول‌واحدی‌و‌معالم‌التنزیل‌بغوی‌و‌تذکره‌ابن‌جوزی‌و‌کفایة‌الطالب‌گنجی‌و‌تفسیر‌قرطبی‌و‌اسد‌الغابه‌ابن‌اثیر‌و‌ربیع‌الابرار‌زمخشری‌و‌اصابه‌ابن‌حجر‌و‌مناقب‌خوارزمی‌و

مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌تفسیر‌حبری‌به‌این‌مطلب‌تصریح‌شده‌است.‌‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌اشاره‌ای‌به‌این‌مطلب‌نشده129،‌ص‌29در‌تفسیر‌طبری‌ج‌

است.‌‌و‌ج110،‌ص‌‌9و‌ج‌576،‌ص‌‌8و‌ج‌169-‌‌158و‌583،‌ص‌3به‌احقاق‌الحق‌ج‌

‌رجوع‌کنید.339،‌ص‌‌18و‌ج‌446،‌ص‌14ة‌فادخلی‌فی‌عبادی‌و27 ک‌راضیة‌مرضی ة‌ارجعی‌إلی‌رب فس‌المطمئن تها‌الن ‌-‌یا‌أی

تی‌)فجر/‌ (.30-‌26ادخلی‌جن‌ترجمه:‌ای‌نفس‌و‌جان‌مطمئن‌به‌سوی‌پروردگارت‌خشنود‌و‌پسندیده‌باز‌گرد.

پس‌در‌صف‌بندگانم‌داخل‌شو‌و‌به‌بهشتم‌وارد‌شو.‌‌روایت‌شده‌است‌که‌این‌آیه‌مبارکه‌درباره330،‌ص‌2در‌کتاب‌شواهد‌التنزیل،‌ج‌

علی‌علیه‌السلام‌نازل‌شده‌است.‌‌در‌ضمن‌روایات‌و‌مطالبی‌که‌ذکر‌شده‌به‌جای122،‌ص‌30در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌روایت‌بالا‌این‌روایت‌آمده‌است:‌سعید‌گوید‌این‌آیه‌را‌نزد‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌قرائت‌کردم،‌ابو‌بکر‌که‌در‌آنجا‌حاضر‌بود‌گفت:‌»ان‌هذا‌لحسن«

رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فرمود:‌هنگام‌مرگ‌تو‌فرشته‌ای‌همین‌آیه‌را‌خطاب‌به‌تو‌می‌گوید:‌اما‌ان‌الملک‌سیقولها

لک‌عند‌الموت.‌286آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ک‌فترضی‌)الضحی/‌28 (.5-‌و‌لسوف‌یعطیک‌ربترجمه:‌پروردگارت‌)آنقدر(‌به‌تو‌عطا‌کند‌که‌خشنود‌شوی.

Page 252: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌کتابهای‌صواعق‌محرقه‌ابن‌حجر‌و‌فرائد‌السمطین‌حموینی‌و‌مناقب‌ابن‌مغازلی‌و‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌احیاء‌المیت‌سیوطی‌و‌تفسیر‌ابن‌کثیر‌و

‌چندین‌کتاب‌دیگر‌روایت‌شده:‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌راضی‌نمی‌شود‌که‌‌و139،‌ص‌‌9و‌ج‌586،‌ص‌3اهل‌بیت‌او‌به‌آتش‌عذاب‌شوند.‌به‌احقاق‌الحق‌ج‌

‌رجوع‌شود.‌540و‌446،‌ص‌‌18و‌ج‌463،‌ص‌14ج‌‌‌گوید‌اهل‌علم‌در‌اینکه‌خدای‌متعال‌به‌رسولش149،‌ص‌30در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌

‌چه‌عطا‌می‌کند‌که‌او‌راضی‌می‌شود‌اختلاف‌کرده‌اند،‌بعضی‌گویند:‌هزار‌قصر‌با‌ویژگیهایی‌که‌در‌روایت‌ذکر‌شده‌به‌او‌می‌دهد‌و‌برخی‌گویند:‌رضای‌رسول‌خدا‌به

این‌است‌که‌اهل‌بیت‌او‌به‌آتش‌گرفتار‌نشوند‌و‌هر‌دو‌مطلب‌روایت‌دارد.ة‌)بینه/‌29 ذین‌آمنوا‌و‌عملوا‌الصالحات‌أولئک‌هم‌خیر‌البری ‌ال (.7-‌إن

‌ترجمه:‌کسانی‌که‌ایمان‌آورده‌و‌عمل‌صالح‌و‌شایسته‌انجام‌داده‌اند‌اینان‌بهترینمردم‌هستند.

‌از‌ابو‌برزه‌و‌ابو‌سعید‌و‌ابن‌عباس‌و‌علی‌علیه‌السلام‌و‌جابر‌بن‌عبد‌الله‌در‌کتابهایی‌مانند‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌تفسیر‌حبری‌و‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی«‌ابو‌نعیم‌اصفهانی‌و‌کفایة‌الطالب‌گنجی‌و‌تذکره‌ابن‌جوزی‌و‌در‌المنثور‌سیوطی،‌روایت‌شده‌که‌این‌آیه‌شریفه‌درباره‌علی‌علیه‌السلام‌و‌شیعیان‌او

‌‌رجوع26،‌ص‌‌20و‌ج‌258،‌ص‌‌14و‌ج‌287،‌ص‌3است.‌به‌احقاق‌الحق،‌ج‌شود.

‌‌همین‌روایت‌در‌ذیل‌آیه‌یاد‌شده‌است:‌قال171،‌ص‌30در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله:‌انت‌یا‌علی‌و‌شیعتک.

عیم‌)تکاثر/‌30 ‌یومئذ‌عن‌الن ‌لتسئلن (.8-‌ثمترجمه:‌سپس‌در‌آن‌روز‌از‌نعیم،‌سؤال‌و‌بازخواست‌خواهید‌شد.

‌در‌کتابهای‌شواهد‌التنزیل‌حسکانی‌و‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌علی«‌ابو‌نعیماصفهانی‌و

‌287آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌نظم‌درر‌السمطین‌جمال‌الدین‌محمد‌زرندی‌و‌»ثلاثین‌سورة«‌ابن‌خالویه‌نحوی‌و‌ینابیع‌الموده‌قندوزی‌و‌روح‌المعانی‌آلوسی‌و‌مناقب‌خوارزمی‌و‌مناقب‌مرتضوی‌و‌برخی‌کتابهای‌دیگر‌روایت‌شده‌که‌مقصود‌از‌»نعیم«‌که‌روز‌قیامت‌مورد‌سؤال‌قرار‌می‌گیرد‌نعمت‌ولایت‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌و‌اهل‌بیت‌رسالت‌است.‌به‌احقاق

‌رجوع‌شود.461،‌ص‌‌14و‌ج‌584،‌ص‌3الحق‌ج‌

Page 253: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌ذیل‌آیه‌شریفه‌گوید‌در‌اینکه‌مقصود‌از‌نعیم‌در184،‌ص‌30در‌تفسیر‌طبری،‌ج‌این‌آیه‌چیست‌چند‌قول‌است:

‌-‌برخی‌از4-‌عافیت،‌3-‌سلامت‌گوش‌و‌چشم‌و‌صحت‌بدن،‌2-‌امنیت‌و‌صحت،‌1‌-‌هر‌لذتی‌که‌انسان‌در‌دنیا5غذاها‌و‌نوشیدنیها‌مانند‌عسل‌و‌خرما‌و‌آب‌سرد،‌

می‌برد.‌سپس‌طبری‌گوید:‌قول‌صواب‌این‌است‌که‌بگوییم‌همه‌نعمتها‌مقصود‌است،‌و‌از

آن‌روایت‌که‌می‌گوید‌مقصود‌نعمت‌ولایت‌اهل‌بیت‌است‌یاد‌نمی‌کند.در‌پایان‌یادآوری‌چند‌نکته‌لازم‌است:

‌-‌آنانکه‌با‌تاریخ‌زندگی‌علی‌علیه‌السلام‌و‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌آشنا‌باشند1‌می‌دانند‌که‌مضمون‌سی‌آیه‌مذکور‌در‌آن‌بزرگواران‌تجسم‌داشته‌و‌وجود‌این‌فضائل‌در‌آنان‌جای‌تردید‌نیست‌و‌همانطور‌که‌پیشتر‌گفتیم‌نزول‌این‌آیات‌در

‌مورد‌اهل‌بیت،‌و‌یا‌تطبیق‌و‌تفسیر‌آنها‌به‌اهل‌بیت،‌مستلزم‌این‌نیست‌که‌آیات‌را‌بر‌خلاف‌ظاهرش‌حمل‌کنیم،‌و‌به‌عبارت‌دیگر‌معنایی‌را‌بر‌آیه‌تحمیل‌نماییم،‌بلکه‌بدون‌هیچ‌تکلف‌و‌تعسف‌می‌توان‌اهل‌بیت‌را‌مصداق‌کامل‌این‌آیات‌و‌احیانا

سبب‌نزول‌برخی‌از‌آنها‌دانست.‌-‌ممکن‌است‌گفته‌شود‌اکثر‌قریب‌به‌اتفاق‌روایاتی‌که‌در‌این‌مقاله‌به‌آنها2

‌اشاره‌شد‌مربوط‌به‌کتابهای‌قرن‌پنجم‌به‌بعد‌است‌و‌در‌کتابهای‌قرن‌سوم‌که‌عصر‌طبری‌بوده‌این‌قبیل‌روایات‌کمتر‌به‌چشم‌می‌خورد.‌و‌وجه‌اینکه‌طبری‌این

‌«‌در‌پاسخ‌گوییم1روایات‌را‌نیاورده‌این‌است‌که‌در‌کتابهای‌قدیمی‌نبوده‌است.‌»همین‌اعتراضی‌که‌به

__________________________________________________‌(.‌در‌تفسیر‌حسین‌بن‌حکم‌حبری‌که‌موضوعش‌آیات‌نازل‌شده‌درباره‌اهل1)

بیت‌است‌حدود‌288آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌طبری‌هست‌به‌کتابهای‌مؤلفان‌معاصر‌او‌مانند‌صحیح‌بخاری‌و‌غیره‌نیز‌وارد‌است‌یعنی‌آنها‌هم‌با‌عدم‌ذکر‌این‌روایات‌بی‌طرف‌نبودن‌خود‌را‌ثابت‌کرده‌اند‌و‌اگر‌طبری‌بی‌طرف‌بود‌باید‌این‌روایات‌را‌از‌غیر‌آن‌کتابها‌یعنی‌از‌طریق‌نقل‌از

مشایخ‌روایت‌می‌کرد.‌-‌ممکن‌است‌گفته‌شود‌ذکر‌روایات‌در‌ذیل‌آیات،‌مختص‌به‌تفسیرهای‌روایتی3

‌مانند‌»الدر‌المنثور«‌سیوطی‌است‌و‌در‌غیر‌تفسیرهای‌روایتی‌عدم‌ذکر‌روایاتدر‌ذیل‌آیات،‌نمی‌تواند‌مورد‌اعتراض‌قرار‌گیرد.

Page 254: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌پاسخ‌گوییم‌با‌مراجعه‌به‌تفسیر‌طبری‌روشن‌می‌شود‌که‌در‌این‌کتاب‌ذکر‌روایات‌بیش‌از‌حد‌مورد‌عنایت‌بوده‌و‌می‌توان‌این‌تفسیر‌را‌از‌تفاسیر‌روائی

بشمار‌آورد.‌-‌روایاتی‌که‌در‌این‌مقاله‌به‌آنها‌اشاره‌شد‌همه‌از‌مصادر‌اهل‌تسنن‌بود،‌آنانکه4

‌بخواهند‌همین‌روایات‌را‌از‌مصادر‌شیعه‌ببینند‌می‌توانند‌به‌تفسیر‌»البرهان«تألیف‌سید‌هاشم‌بحرانی‌و‌تفسیر‌»نور‌الثقلین«‌تألیف‌علامه‌حویزی‌مراجعه‌کنند.

‌-‌ممکن‌است‌کسی‌بگوید‌در‌تفاسیر‌قدیمی‌شیعه‌مانند‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌هم5‌در‌ذیل‌این‌آیات،‌به‌روایاتی‌که‌می‌گوید‌این‌آیات‌درباره‌اهل‌بیت‌نازل‌شده‌غالبا‌اشاره‌نمی‌شود‌پس‌اینکه‌طبری‌روایات‌مزبور‌را‌نقل‌نکرده‌دلیل‌بر‌سوء‌نظر‌او

نمی‌شود.‌در‌پاسخ‌گوییم:‌اولا،‌تفسیر‌تبیان‌تفسیر‌روائی‌نیست‌و‌عنایتی‌به‌نقل‌روایات‌در‌ذیل‌آیات‌ندارد‌از‌اینرو‌نقل‌نکردن‌او‌نمی‌تواند‌مورد‌اعتراض‌قرار‌گیرد‌برخلاف‌تفسیر‌طبری‌که‌گفتیم‌تفسیر‌روائی‌است.‌و‌ثانیا،‌به‌تفسیر‌تبیان‌در‌ذیل‌همین‌سی‌آیه‌مراجعه‌کردیم‌در‌حدود‌بیست‌مورد‌مرحوم‌شیخ‌طوسی‌تذکر‌داده‌است‌که‌این‌آیه‌به‌نظر‌عامه‌و‌خاصه،‌و‌یا‌طبق‌روایات‌خاصه‌مربوط‌به‌علی‌علیه‌السلام‌و‌یا‌اهل

بیت‌عصمت‌و‌طهارت‌است‌علاقمندان‌می‌توانند‌مراجعه‌کنند.__________________________________________________

‌بیست‌آیه‌از‌سی‌آیه‌ای‌که‌ما‌نقل‌کردیم‌آمده‌است‌و‌تألیف‌این‌تفسیر‌ظاهرا‌‌و‌وفات‌حسین‌بن310پیش‌از‌تألیف‌تفسیر‌طبری‌بوده‌است،‌زیرا‌وفات‌طبری‌

‌می‌باشد.286حکم‌حبری‌‌289آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌همانطور‌که‌قبلا‌گفتیم‌نزول‌این‌آیات‌درباره‌اهل‌بیت‌و‌یا‌تطبیق‌و‌تفسیر‌و6‌تأویل‌آنها‌به‌اهل‌بیت‌هیچ‌مشکلی‌پیش‌نمی‌آورد‌که‌نیاز‌به‌بحث‌داشته‌باشد‌ولی‌در‌عین‌حال‌خوانندگان‌را‌به‌تفسیر‌شریف‌المیزان‌تألیف‌علامه‌طباطبائی‌)که‌با‌مراجعه‌معلوم‌شد‌جز‌در‌دو‌سه‌مورد‌بقیه‌روایات‌این‌سی‌مورد‌را‌متعرض

‌شده‌اند(‌ارجاع‌می‌دهیم‌چون‌در‌این‌تفسیر‌گرانقدر‌با‌بیان‌های‌محکم‌و‌قانع‌کنندهمطابقت‌این‌روایات،‌با‌ظاهر‌آیات‌قرآن‌مجید‌توضیح‌داده‌شده‌است.

-‌کتابهایی‌که‌در‌نوشتن‌این‌مقاله‌به‌آنها‌مراجعه‌شده‌است:7-‌تفسیر‌صافی،‌اثر‌ملا‌محسن‌فیض‌کاشانی.1-‌احقاق‌الحق،‌اثر‌قاضی‌نور‌الله‌تستری.2‌جلد‌از‌آیة‌الله‌مرعشی.21-‌تعلیقات‌و‌ملحقات‌احقاق‌الحق‌در‌3

Page 255: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌فهرست‌احقاق‌الحق،‌از‌حجة‌الاسلام‌فرجپور،‌چاپ‌قم.4-‌اهل‌البیت‌و‌آیة‌المباهلة،‌از‌شیخ‌قوام‌الدین‌وشنوی.5‌ق.1392-‌تفسیر‌طبری‌جامع‌البیان‌فی‌تفسیر‌القرآن،‌چاپ‌بیروت‌6-‌الغدیر،‌اثر‌علامه‌شیخ‌عبد‌الحسین‌امینی.7-‌فهرست‌الغدیر،‌از‌سید‌فاضل‌حسینی‌میلانی،‌ط‌مشهد.8-‌مقدمه‌تفسیر‌الحبری،‌به‌قلم‌سید‌محمد‌رضا‌حسینی‌جلالی،‌چاپ‌بیروت.9‌-‌مقدمه‌»ما‌نزل‌من‌القرآن‌فی‌اهل‌البیت«‌به‌قلم‌سید‌احمد‌حسینی10

اشکوری،‌چاپ‌قم.-‌تفسیر‌التبیان،‌تألیف‌شیخ‌طوسی.11-‌تفسیر‌المیزان،‌تألیف‌علامه‌طباطبائی.12

‌لازم‌به‌ذکر‌است‌که‌اگر‌فهرست‌کتاب‌احقاق‌الحق‌و‌ملحقات‌آن،‌نوشته‌حجة‌الاسلام‌جناب‌آقای‌فرجپور‌در‌اختیار‌نویسنده‌نبود‌به‌هیچ‌وجه‌نمی‌توانست‌این

‌مقاله‌در‌حدود‌ده‌روز‌تنظیم‌کند.‌از‌اینرو‌از‌زحمات‌این‌دانشمند‌و‌همچنین‌سایر‌فهرست‌نگارها‌که‌انجام‌کارهای‌تحقیقی‌و‌علمی‌را‌تا‌حد‌زیادی‌آسان‌می‌کنند

سپاسگزاری‌و‌قدردانی‌می‌شود.290آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌کشاف‌

اشاره

تفسیر‌کشاف‌تألیف‌محمود‌بن‌عمر‌زمخشری،‌معروف‌به‌جار‌الله‌)مدتی‌مجاور‌مکه‌بوده

است(.‌محل‌تولد‌او‌زمخشر،‌و‌در‌اواخر‌عمرش‌چند‌سالی‌در‌مکه‌بود‌و‌قبل‌از‌آن‌مدتی

«‌از‌دنیا‌رفت.1در‌بغداد،‌و‌سپس‌از‌مکه‌مراجعت‌کرد‌و‌در‌جرجانیه‌»

Page 256: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌ق‌و‌تفسیر‌کشاف‌را‌در‌سنوات‌آخر‌عمرش‌در‌مکه‌538ق‌و‌متوفی‌467متولد‌‌‌ق‌است.‌چند‌ماه‌بعد‌از‌اتمام‌تفسیر‌از‌دنیا538نوشت.‌تاریخ‌پایان‌تألیف،‌سال‌

«.2رفت‌»‌در‌شرح‌حالش‌نوشته‌اند‌یک‌پایش‌چوبی‌بود‌لباس‌بلند‌می‌پوشید‌که‌روی‌آن‌را‌می‌گرفت‌و‌کسانی‌که‌او‌را‌می‌دیدند‌فکر‌می‌کردند‌پا‌دارد،‌اما‌ناقص‌است،‌در

«.3صورتی‌که‌پا‌نداشت‌»تألیفات‌فراوان‌دارد.‌از‌تألیفات‌معروفش:

‌-‌»اساس‌البلاغة«‌در‌لغت،‌امتیازش‌بر‌سایر‌کتب‌لغت‌این‌است‌که‌معانی1‌مجازی‌واژه‌ها‌و‌جمله‌ها‌را‌نقل‌می‌کند.‌رسم‌کتب‌لغت‌این‌است‌که‌معناهای‌مختلف‌را‌بگویند‌یعنی‌موارد‌استعمال‌را‌بنویسند.‌اما‌مشخص‌نمی‌کنند‌کدام

‌حقیقت‌است‌و‌کدام‌مجاز.‌اما‌این‌کتاب‌استعمالات‌مجازی‌و‌کنائی‌را‌مشخصمی‌کند‌و‌از‌این‌نظر‌کتاب‌ممتازی‌است.

__________________________________________________(.‌زمخشر‌و‌جرجانیه‌هر‌دو‌از‌قریه‌های‌خوارزم‌هستند.1)‌‌ربیع‌الأول‌تمام‌شد‌و‌ذیحجه‌همان‌سال‌روز‌عرفه‌از23(.‌تفسیر‌کشاف‌در‌2)

دنیا‌رفت.‌(.‌یاقوت‌حموی‌در‌معجم‌نقل‌می‌کند‌که:‌وقتی‌از‌زمخشری‌پرسیدند‌پایت‌چه3)

‌شده؟‌گفت‌این‌در‌اثر‌نفرین‌مادرم‌بود.‌که‌روزی‌گنجشکی‌را‌گرفتم‌و‌پایش‌را‌بستم،‌در‌سوراخی‌رفت،‌هر‌چه‌آن‌را‌کشیدم،‌نیامد،‌با‌شدت‌کشیدم‌پایش‌قطع‌شد،‌مادرم‌گفت‌خدا‌پایت‌را‌قطع‌کند،‌من‌هم‌در‌مسافرتی‌در‌یخبندان‌افتادم‌و

پایم‌قطع‌شد.‌291آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌یکی‌دیگر‌از‌تألیفاتش‌در‌لغت:‌»الفائق‌فی‌غریب‌الحدیث«‌می‌باشد‌که‌لغات2‌مشکل‌و‌غریب‌احادیث‌را‌معنا‌کرده‌است.‌مانند‌مجمع‌البحرین‌طریحی‌)قرن

‌-‌سنی(‌»الفائق‌...«‌از‌مدارک‌همین‌دو7-‌شیعه(‌و‌نهایة‌اللغة‌ابن‌اثیر‌)قرن‌11کتاب‌است‌و‌در‌هند‌چاپ‌شده‌است.

‌-‌کتاب‌دیگر‌او‌در‌لغت:‌»مقدمة‌الأدب«‌می‌باشد‌که‌توسط‌انتشارات‌دانشگاه3تهران‌با‌عنوان‌»پیشرو‌ادب«‌چاپ‌شده‌است.‌که‌لغت‌عربی‌به‌فارسی‌است.

‌«.‌که‌در1-‌کتابی‌در‌امثال‌دارد‌به‌نام‌»المستقصی‌فی‌أمثال‌العرب«‌»4حیدرآباد‌هند‌به‌چاپ‌رسیده‌است.

Page 257: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌کتاب‌دیگر‌او،‌در‌جغرافیا‌است‌با‌نام‌»الجبال‌و‌الأمکنة«.‌که‌در‌نجف‌اشرف5چاپ‌شده‌است.

‌«‌هم‌که2-‌کتاب‌نحوی‌او:‌»المفصل‌فی‌صناعة‌الإعراب«‌است‌و‌»انموذج«‌»6از‌زمخشری‌است،‌مختصر‌همین‌کتاب‌او‌می‌باشد.

‌-‌کتابهایی‌هم‌دارد‌که‌در‌عین‌اینکه‌ادبی‌است،‌دارای‌پند‌و‌موعظه‌و‌نصیحت7‌هم‌می‌باشد،‌یکی‌»أطواق‌الذهب«‌که‌عربی‌و‌دارای‌صد‌مقاله‌است.‌مقاله‌های

‌بسیار‌ادیبانه‌که‌هر‌کدام‌چند‌سطر‌و‌مسجع‌و‌مقفی‌است.‌و‌آن‌را‌یوسفاعتصامی‌آشتیانی‌شرح،‌و‌قلائد‌الأدب‌نامیده‌و‌هر‌دو‌چاپ‌شده‌است.

‌کسی‌هم‌از‌او‌تقلید‌کرده‌و‌کتابی‌نوشته‌به‌نام‌»إطباق‌الذهب«‌که‌با‌شرحشچاپ‌شده‌است.

‌-‌»نوابغ‌الکلم«‌که‌نسفی‌آن‌را‌شرح‌کرده‌و‌چاپ‌شده‌و‌نیز‌تفتازانی‌آن‌را8شرح

__________________________________________________‌(.‌ابو‌الفضل‌میدانی‌صاحب‌»مجمع‌الأمثال‌میدانی«‌که‌با‌زمخشری‌معاصر1)

‌بوده،‌کتابهایی‌دارد‌از‌جمله‌همان‌مجمع‌الأمثال،‌که‌بسیار‌مورد‌توجه‌واقع‌شده.‌وفات‌او‌هم‌اوائل‌قرن‌ششم‌است.‌این‌کتاب‌زمخشری‌مشابه‌»مجمع‌الأمثال

میدانی«‌است.‌(.‌»شرح‌انموذج«‌که‌از‌کتب‌درسی‌حوزه‌های‌علمیه‌بوده‌و‌هست‌از‌محمد‌بن2)

عبد‌الغنی‌اردبیلی‌است.‌292آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

کرده‌است‌و‌با‌عنوان‌»النعم‌السوابغ‌فی‌شرح‌الکلم‌النوابغ«‌چاپ‌شده‌است‌»1.»-‌النصایح‌الکبری‌یا‌المقامات.9‌‌5جلد‌و‌4-‌کتاب‌دیگر‌بسیار‌معروف‌و‌مهم‌او:‌»ربیع‌الأبرار«‌است،‌که‌در‌10

‌جلد‌چاپ‌شده‌است‌و‌تلخیصی‌دارد‌به‌نام‌»روض‌الأخیار‌المنتخب‌من‌ربیعالأبرار«.

‌»ربیع‌الأبرار«‌مثل‌کشکول‌و‌شامل‌مطالب‌متفرقه‌است‌در‌این‌کتاب‌مطالبی‌به«.2نفع‌شیعه‌نقل‌شده‌است‌»

‌در‌تفسیرش،‌دو‌سه‌جا‌درباره‌شیعه‌مطالبی‌گفته‌که‌سنی‌بودن‌او‌را‌واضحمی‌سازد‌و‌فاصله‌تألیف‌تفسیر‌و‌مرگ‌او‌چند‌ماه‌بیشتر‌نیست.

Page 258: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اما‌در‌عین‌حال‌چوم‌مطالب‌شیعه‌پسند،‌و‌روایات‌در‌فضایل‌و‌محبت‌اهل‌بیتعلیهم‌السلام‌نقل‌کرده‌است‌باعث‌شده‌که‌بعضی‌خیال‌کنند‌او‌شیعه‌است.

این‌شعر‌معروف‌از‌او‌است‌که‌از‌شواهد‌شیعه‌بودنش‌گرفته‌اند.کثر‌الشک‌و‌الخلاف‌فکل‌یدعی‌الفوز‌بالصراط‌السوی

فاعتصامی‌بلا‌اله‌سواه‌ثم‌حبی‌لأحمد‌و‌علیفاز‌کلب‌بحب‌اصحاب‌کهف‌کیف‌أشقی‌بحب‌آل‌النبی

‌مرحوم‌حاج‌شیخ‌عباس‌قمی‌رحمه‌الله‌روایتی‌از‌زمخشری‌نقل‌کرده‌است:‌قال‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌فاطمة‌مهجة‌قلبی‌و‌ابناها‌ثمرة‌فؤادی‌و‌بعلها‌نور‌بصری‌و‌الأئمة‌من‌ولدها‌امناء‌ربی‌و‌حبل‌ممدود‌بینه‌و‌بین‌خلقه‌من‌اعتصم‌بهم

نجی‌و‌من‌تخلف‌عنهم‌هوی.این‌شعر‌هم‌از‌اشعاری‌است‌که‌دلیل‌بر‌شیعه‌بودنش‌گرفتند:

«‌به‌و‌أکتمه‌کتمانه‌لی‌أسلم3إذا‌سألوا‌عن‌مذهبی‌لم‌أبح‌»‌«‌و‌هو‌الشراب‌المحرم4فإن‌حنفیا‌قلت‌قالوا‌بأننی‌أبیح‌الطلا‌»

__________________________________________________(.‌گفته‌شده‌که‌ترجمه‌فرانسوی‌آن‌هم‌چاپ‌شده‌است.1)‌(.‌صاحب‌روضات‌الجنات‌از‌خاتون‌آبادی‌)داماد‌مجلسی(‌نقل‌کرده‌که‌وی‌با2)

مطالعه‌ربیع‌الأبرار‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌که‌زمخشری‌شیعه‌بوده‌است.‌(.‌لم‌أبح،‌یعنی‌آشکار‌نمی‌کنم‌آن‌را.‌شعری‌از‌امام‌سجاد‌علیه‌السلام‌است:‌و3)

رب‌جوهر‌علم‌لو‌أبوح‌به-‌لقیل‌لی‌أنت‌ممن‌تعبد‌الوثنا.‌(.‌طلا‌اینطور‌معنا‌شده:‌هو‌ما‌طبخ‌من‌العنب‌حتی‌یذهب‌ثلثاه‌و‌یبقی‌ثلثه‌و4)

یسکر‌کثیره‌لا‌قلیله.‌293آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«1و‌أن‌مالکیا‌قلت‌قالوا‌بأننی‌أبیح‌لهم‌أکل‌الکلاب‌و‌هم‌هم‌»«2و‌إن‌شافعیا‌قلت‌قالوا‌بأننی‌أبیح‌نکاح‌البنت‌و‌البنت‌تحرم‌»

«‌لیس‌یدری‌و‌یفهم3و‌إن‌قلت‌من‌أهل‌الحدیث‌و‌حزبه‌یقولون‌تیس‌»«‌بغیض‌مجسم4و‌إن‌حنبلیا‌قلت‌قالوا‌بأننی‌ثقیل‌حلولی‌»

‌وقتی‌این‌پنج‌مذهب‌را‌نفی‌کند،‌برخی‌می‌گویند‌پس‌این‌دلیل‌است‌که‌مذهبی‌کهکتمان‌کرده،‌تشیع‌است.

Page 259: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

در‌ادامه‌می‌گوید:تعجبت‌من‌هذا‌الزمان‌و‌أهله‌فما‌أحد‌من‌ألسن‌الناس‌یسلم

یعنی‌هر‌مرامی‌داشته‌باشی‌مورد‌ایراد‌قرار‌می‌گیری.‌اینها‌را‌شاهد‌گرفته‌اند‌که‌شیعه‌بوده‌ولی‌به‌نظر‌می‌رسد‌اینها‌دلیل‌بر‌شیعه

‌بودنش‌نیست.‌بلکه‌می‌شود‌گفت‌که‌محب‌اهل‌بیت‌علیه‌السلام‌بوده‌و‌نسبت‌بهآنها‌معتدل‌بوده‌و‌فضائل‌آنها‌را‌نقل‌می‌کرده‌است.

این‌دو‌بیت‌هم‌ادامه‌همان‌اشعار‌است:و‌اخرنی‌دهری‌و‌قدم‌معشرا‌ألا‌أنهم‌لا‌یعلمون‌و‌أعلم«‌أعلم5و‌مذ‌أفلح‌الجهال‌أیقنت‌أننی‌أنا‌المیم‌و‌الأیام‌أفلح‌»

اما‌دلیل‌بر‌اینکه‌شیعه‌نیست:بی‌...،‌می‌گوید‌که‌همچنانکه‌بر‌پیامبر ون‌علی‌الن ه‌و‌ملائکته‌یصل ‌الل ‌ذیل‌آیه‌إن

‌می‌شود‌صلوات‌فرستاد‌بر‌دیگران‌هم‌می‌شود‌فرستاد‌چون‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیهو‌آله‌هم

__________________________________________________‌(.‌در‌کتب‌اهل‌تسنن‌است‌که:‌المالکیة‌لهم‌فی‌الکلب‌قولان:‌الکراهیة‌و1)

‌التحریم.‌و‌الثانی‌و‌هو‌المشهور.‌اما‌در‌الفقه‌علی‌المذاهب‌الأربعة‌آمده:‌مننسب‌حله‌إلی‌مذهب‌المالکیة‌یعزر.

‌(.‌اگر‌دختری‌از‌زنا‌متولد‌شد‌آن‌دختر‌دختر‌شرعی‌آن‌مرد‌نیست‌ولی2)نمی‌تواند‌با‌او‌ازدواج‌کند‌ولی‌شافعی‌جائز‌می‌داند.

(.‌بزغاله.3)(.‌قائل‌به‌حلول‌خدا‌در‌جسم.4)(.‌کسی‌که‌لبش‌جوری‌است‌که‌نمی‌تواند‌میم‌را‌خوب‌تلفظ‌کند.5)

‌294آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌فرموده‌اند:‌»اللهم‌صل‌علی‌آل‌أبی‌أوفی«‌لکن‌للعلماء‌تفصیلا‌فی‌ذلک‌و‌هو‌أنها‌إن‌کانت‌علی‌سبیل‌التبع‌کقوله‌»صلی‌الله‌علی‌النبی‌و‌آله«‌فلا‌کلام‌فیها‌و‌أما‌إذا‌أفرد‌غیره‌من‌أهل‌البیت‌بالصلاة‌کما‌یفرد‌هو‌فمکروه‌لأن‌ذلک‌صار‌شعارا‌لرسول‌الله.‌و‌لأنه‌یؤدی‌إلی‌الإتهام‌بالرفض‌و‌قال‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و

««.1آله:‌»من‌کان‌یؤمن‌بالله‌و‌الیوم‌الآخر‌فلا‌یقفن‌مواقع‌التهم‌»

Page 260: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بنابراین‌او‌رافضی‌و‌شیعه‌بودن‌را‌عیب‌بزرگ‌و‌تهمت‌بدی‌می‌داند.‌پس‌چطور‌اورا‌شیعه‌به‌معنایی‌که‌ما‌قائلیم‌بدانیم.

نمونه‌دیگر‌از‌آغاز‌سوره‌احزاب:‌قال‌زر:‌قال‌لی‌أبی:‌کم‌تعدون‌سورة‌الأحزاب؟‌قلت‌ثلاثا‌و‌سبعین.‌قال‌فو‌الذی‌یحلف‌به‌أبی‌بن‌کعب،‌أن‌کانت‌لتعدل‌سورة‌بقرة‌أو‌أطول.‌و‌لقد‌قرأنا‌منها‌آیة‌الرجم:‌»الشیخ‌و‌الشیخة‌إذا‌زنیا‌فارجموها‌البتة‌نکالا‌من‌الله‌و‌الله‌عزیز‌حکیم«.‌أراد‌ابی‌ان‌ذلک‌من‌جملة‌ما‌نسخ‌من

القرآن.‌و‌اما‌ما‌یحکی‌إن‌تلک‌الزیادة‌کان‌فی‌صحیفة‌فی‌بیت‌عائشة‌فأکلتها‌الداجن‌فمن

«.‌می‌بینید‌روافض‌را‌کنار‌ملاحده‌گذاشته‌است.2تألیفات‌الملاحدة‌و‌الروافض‌»شواهد‌دیگر‌هم‌بر‌سنی‌بودن‌او‌هست.

توضیحاتی‌راجع‌به‌تفسیر‌کشاف‌

توضیحاتی‌راجع‌به‌تفسیر‌کشاف‌امتیاز‌این‌تفسیر‌از‌جهت‌ادبی‌است.‌به‌خصوص‌که‌به‌علم‌معانی‌بیان‌بسیار‌توجه‌دارد.‌در‌مقدمه‌کتاب‌هم‌تذکر‌داده‌که‌آنچه‌در‌تفسیر‌قرآن‌بسیار‌دخالت‌دارد،‌معانی‌بیان‌است‌و‌مدعی‌شده‌است‌اگر‌کسی‌به‌این‌علم‌آگاه‌نباشد‌نباید

وارد‌تفسیر‌قرآن‌شود‌و‌تفسیرش‌کامل‌نیست:‌»فالفقیه‌و‌إن‌برز‌علی‌الأقرآن‌فی‌علم‌الفتاوی‌و‌الأحکام،‌و‌المتکلم‌و‌إن‌بز‌اهل

الدنیا__________________________________________________

.550،‌ص‌2(.‌کشاف،‌ج‌1).518،‌ص‌3(.‌تفسیر‌کشاف،‌ج‌2)

‌295آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌فی‌صناعة‌الکلام،‌و‌حافظ‌القصص‌و‌الأخبار‌و‌إن‌کان‌من‌ابن‌القریة‌أحفظ،‌و

‌الواعظ‌و‌ان‌کان‌من‌الحسن‌البصری‌أوعظ،‌و‌النحوی‌و‌إن‌کان‌أنحی‌من‌سیبویه،‌و‌اللغوی‌و‌إن‌علک‌اللغات‌بقوة‌لحییه،‌لا‌یتصدی‌منهم‌احد‌لسلوک‌تلک‌الطرائق‌و‌لا‌یغوص‌علی‌شی‌ء‌من‌تلک‌الحقائق،‌الا‌رجل‌قد‌برع‌فی‌علمین‌مختصین‌بالقرآن

و‌هما‌علم‌المعانی‌و‌البیان«.

Page 261: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌ادامه‌می‌گوید:‌»و‌قد‌رأیت‌اخواننا‌فی‌الدین‌من‌أفاضل‌الفئة‌الناجیةالعدلیة،‌...

‌اجتمعوا‌إلی‌مقترحین‌أن‌أملی‌علیهم،‌فاستعفیت‌...‌فلما‌صمم‌العزم‌علی‌معاودة‌جوار‌الله‌و‌الإناخة‌بحرم‌الله‌فتوجهت‌تلقاء‌مکة‌...‌فأخذت‌فی‌طریقة‌أخصر‌من‌الأولی‌مع‌ضمان‌التکثیر‌من‌الفوائد‌و‌الفحص‌عن‌السرائر‌و‌وفق‌الله‌و‌سدد

‌ففرغ‌منه‌فی‌مقدار‌مدة‌خلافة‌أبی‌بکر‌)سه‌سال(‌و‌کان‌یقدر‌تمامه‌فی‌أکثر‌منثلاثین‌سنة‌و‌ما‌هی‌إلا‌آیة‌من‌آیات‌هذا‌البیت‌المحرم.

سیوطی‌در‌»طبقات‌المفسرین«‌درباره‌کشاف‌گفته‌است:‌ثم‌جاء‌فرقة‌أصحاب‌النظر‌فی‌علوم‌البلاغة‌التی‌یدرک‌بها‌وجه‌الإعجاز‌و‌صاحب‌الکشاف‌هو‌سلطان‌هذه‌الطریقة.‌فلذا‌صار‌کتابه‌فی‌أقصی‌الشرق‌و‌الغرب‌و

«-‌تحدثا‌بنعمة‌ربه‌و‌شکرا-1لما‌علم‌مصنفه‌انه‌بهذا‌الوصف‌قد‌تجلی‌قال‌»«2إن‌التفاسیر‌فی‌الدنیا‌بلا‌عدد‌و‌لیس‌منها‌لعمری‌مثل‌کشافی‌»

إن‌کنت‌تبغی‌الهدی‌فالزم‌قراءته‌فالجهل‌کالداء‌و‌الکشاف‌کالشافی‌اما‌گفته‌سیوطی‌ادعائی‌است‌که‌بعید‌است‌درست‌باشد‌زیرا‌با‌توجه‌به‌اینکه‌بین‌تاریخ‌تألیف‌و‌فوت‌او‌چند‌ماه‌فاصله‌بوده‌و‌بعد‌از‌آن‌از‌مکه‌به‌ایران‌آمده،

‌چطور‌می‌توان‌گفت‌در‌زمان‌خودش،‌کتابش‌در‌شرق‌و‌غرب‌منتشر‌شد‌وخودش‌هم

__________________________________________________‌(.‌محدث‌قمی‌رحمه‌الله‌می‌فرماید:‌قیل‌فی‌مدحه؛‌یعنی‌دیگران‌گفته‌اند‌نه1)

اینکه‌خود‌زمخشری‌گفته‌باشد.‌(.‌اگر‌»کشافی«‌باشد‌که‌ی‌متکلم‌داشته‌باشد‌معلوم‌می‌شود‌سروده‌خود2)

زمخشری‌است‌و‌اگر‌»کشاف«‌باشد،‌ممکن‌است‌از‌شخص‌دیگر‌باشد.‌296آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

فهمید‌و‌از‌باب‌»و‌أما‌بنعمة‌ربک‌فحدث«‌از‌کتاب‌خود‌مدح‌کرد.‌بله‌جای‌انکار‌نیست‌که‌در‌طول‌چند‌سال‌منتشر‌شده‌و‌صاحب‌مجمع‌البیان‌فاصله‌چند‌سال‌این‌تفسیر‌را‌دیده‌و‌پسندیده‌و‌لذا‌تصمیم‌گرفته‌که‌مجمع‌را

‌خلاصه‌کند‌و‌نکاتی‌که‌در‌کشاف‌هست‌به‌آن‌بیافزاید‌مرحوم‌طبرسی‌رحمه‌الله‌‌14است.‌در‌طول‌این‌‌528خلاصه‌مجمع‌را‌نوشته‌و‌فوت‌زمخشری:‌542در‌

‌سال‌کتاب‌منتشر‌شده‌بوده‌است.‌درباره‌اهمیت‌این‌تفسیر‌همین‌بس‌که‌مرحومطبرسی‌به‌آن‌عنایت‌داشته‌است.

Page 262: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌وقتی‌آن‌تفسیر‌با‌عظمت‌یعنی‌)مجمع‌البیان(‌را‌نوشته‌و‌بعد‌کشاف‌را‌دیده،‌متوجه‌شده‌که‌در‌آن‌نکاتی‌است‌که‌در‌مجمع‌البیان‌نیست‌لذا‌تصمیم‌می‌گیرد

تفسیر‌دیگری‌بنویسد‌که‌نکات‌این‌تفسیر‌هم‌در‌آن‌باشد.و‌نیز‌گفته‌می‌شود‌بیضاوی‌هم‌خیلی‌از‌کشاف‌استفاده‌کرده‌است.

‌نیشابوری‌نیز‌در‌مقدمه‌تفسیرش‌می‌گوید:‌تقریبا‌کل‌کشاف‌در‌تفسیر‌من‌وجوددارد.

امام‌فخر‌رازی‌هم‌این‌تفسیر‌را‌در‌دست‌داشته‌است.‌وقتی‌این‌افراد‌از‌بزرگان‌علمای‌تفسیر‌هستند،‌این‌کتاب‌را‌مأخذ‌تفسیر‌خود

قرار‌دهند،‌معلوم‌می‌شود‌که‌تفسیر‌بسیار‌مهمی‌است.‌با‌اینکه‌زمخشری‌سنی‌است،‌مرحوم‌حاج‌آقای‌بزرگ‌تهرانی‌در‌»الذریعه«‌حدود‌ده‌حاشیه‌و‌شرح‌از‌شیعه‌بر‌این‌کتاب‌یاد‌می‌کند.‌پس‌کشاف‌مورد‌توجه‌شیعه‌هم‌بوده‌است.‌و‌علماء‌اهل‌تسنن‌هم‌إلی‌ما‌شاء‌الله‌بر‌این‌کتاب‌شرح‌و‌حاشیه

نوشته‌اند.‌»کشف‌الظنون«‌که‌یکی‌از‌کتابهای‌فهرست‌است،‌بیش‌از‌سی‌کتاب‌به‌عنوان

شرح‌و‌حاشیه‌کشاف‌معرفی‌کرده‌است.‌‌نفر‌سنی‌و‌شیعه‌روی‌این‌تفسیر‌کار‌کرده‌اند‌معلوم‌می‌شود‌که40و‌اینکه‌حدود‌

‌در‌حوزه‌های‌علمیه‌مورد‌توجه‌بوده‌است.‌حتی‌بر‌برخی‌حاشیه‌ها‌هم،‌افراد‌دیگرحاشیه‌زده‌اند.‌این‌هم‌از‌بهترین‌دلائل‌بر‌اهمیت‌تفسیر‌کشاف‌است.

»مجله‌مقالات‌و‌بررسیها«‌نشریه‌دانشکده‌الهیات‌و‌معارف‌اسلامی‌از‌بهترین‌297آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌مجله‌های‌قبل‌از‌انقلاب‌بود،‌و‌گاهی‌هم‌آیة‌الله‌مطهری‌رحمه‌الله‌در‌آنمقاله‌هایی‌می‌نوشت.

‌‌ق،‌آن،‌دکتر‌آیة‌الله‌زاده‌شیرازی‌از‌گروه‌فرهنگ1396،‌سال‌26-‌25در‌شماره‌‌عربی‌و‌علوم‌قرآن‌آن‌دانشکده‌مقاله‌ای‌دارد‌با‌عنوان‌»بررسی‌در‌منابع‌عمده

‌کشاف«،‌ایشان‌تفسیر‌را‌از‌اول‌تا‌آخر‌به‌این‌منظور‌مطالعه‌کرده‌است‌که‌ببیند‌از‌چه‌کتبی‌استفاده‌کرده‌و‌چه‌منابعی‌داشته‌است.‌وی‌چند‌تفسیر‌را‌نام‌برده‌است:‌تفسیر‌مجاهد،‌تفسیر‌عمرو‌بن‌عبید‌معتزلی،‌تفسیر‌قتادة،‌ابو‌بکر‌أصم

معتزلی،‌رمانی،‌خوارج،‌صحابه،‌تفسیر‌زجاج.‌اما‌به‌نظر‌می‌رسد‌که‌زمخشری‌مطالبی‌را‌از‌این‌افراد‌و‌گروه‌ها‌نقل‌کرده

‌است،‌نه‌اینکه‌اینها‌تفسیرهایی‌داشته‌اند‌که‌از‌مدارک‌کشاف‌قرار‌گرفته‌است.‌بله‌دو‌تفسیر‌را‌می‌شود‌گفت‌که‌جزء‌منابعش‌بوده‌و‌آن‌دو‌یکی‌تفسیر‌زجاج

Page 263: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌می‌باشد.‌و‌دیگری‌تفسیر‌رمانی‌از‌سده‌چهارم‌است،‌که‌از311است‌که‌متوفی‌مصادر‌تبیان‌هم‌بود.

‌منابع‌فقهی‌و‌حدیثی‌او‌را‌هم‌نام‌برده‌است:‌صحیح‌مسلم،‌سنن‌أبی‌داود.‌و‌چوناجازه‌از‌مشایخ‌داشته‌گاهی‌بدون‌نام‌کتاب‌نقل‌می‌کرده‌است.

مصادر‌دیگری‌را‌هم‌برای‌قرائات،‌نحو،‌ادبیات،‌فقه،‌حدیث‌نام‌می‌برد.‌نکته‌دیگر‌اینکه:‌مذهب‌او‌معتزلی‌است.‌هر‌چند‌این‌مذهب‌به‌شیعه‌خیلی‌نزدیک‌است‌و‌بسیاری‌از‌علماء‌اهل‌تسنن‌گویا‌می‌خواهند‌این‌گروه‌را‌از‌سنی‌ها‌جدا‌کنند،‌مثلا‌در‌نقل‌اقوال‌می‌گویند‌معتزلی‌ها‌اینطور‌و‌سنی‌ها‌آنطور‌می‌گویند،‌در‌هر‌صورت‌چون‌معتزلی‌است‌تفسیرش‌این‌عیب‌را‌دارد‌که‌آیات‌را‌با‌عقائد

معتزله‌هماهنگ‌کرده‌است.‌هر‌جا‌به‌آیه‌ای‌رسیده‌که‌می‌توانسته‌مورد‌استفاده‌اشعری‌ها‌قرار‌بگیرد،‌طوری‌معنی‌کرده‌که‌با‌نظر‌معتزله،‌مناسب‌در‌آید.‌اشاعره‌هم‌اگر‌انتقادی‌به‌تفسیر

کشاف‌298آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌داشته‌باشند‌از‌این‌جهت‌است،‌نه‌اینکه‌آن‌را‌معتبر‌ندانند‌بلکه‌نظر‌به‌نزاع‌بین«.1معتزله‌و‌اشعری‌دارند‌»

‌از‌جمله‌کارهایی‌که‌روی‌این‌کتاب‌انجام‌شده،‌استخراج‌احادیث‌است.‌و‌خوشبختانه‌احادیثی‌هم‌در‌فضیلت‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌دارد.‌بعضی‌از‌اهل‌تسنن‌به‌این‌فکر‌افتادند‌که‌احادیث‌آن‌را‌تخریج‌کنند‌و‌نشان‌بدهند‌که‌این‌احادیث‌در‌کدام‌کتاب‌حدیثی‌نقل‌شده‌است.‌از‌جمله‌آنها‌است:‌»تخرج

«.3«‌که‌با‌کشاف‌چاپ‌شده‌است‌»2الأحادیث«‌از‌ابن‌حجر‌عسقلانی‌»‌و‌اما‌راجع‌به‌متن‌تفسیر،‌انتقادی‌که‌برخی‌از‌جمله‌امام‌فخر‌رازی‌گرفته‌است

اینکه:‌کشاف‌چرا‌به‌صوفیه‌باطل‌سخت‌حمله‌کرده‌و‌عبارت‌زننده‌ای‌دارد.‌فخر‌رازی‌گفته‌فحش‌با‌تفسیر‌سازگار‌نیست.‌این‌انتقاد‌بعد‌از‌فخر‌رازی‌هم‌در‌کتب‌دیگر

‌وجود‌دارد.‌و‌انتقادشان‌این‌است‌که‌چرا‌حرفهای‌عرفا‌را‌به‌مسخره‌گرفتهاست.

ه ه‌و‌یغفر‌لکم‌ذنوبکم‌و‌الل بعونی‌یحببکم‌الل ه‌فات ون‌الل ‌ذیل‌آیه‌قل‌إن‌کنتم‌تحب‌«:‌»و‌إذا‌رأیت‌من‌یذکر‌محبة‌الله‌و‌یصفق‌بیدیه‌مع‌ذکرها4غفور‌رحیم‌می‌گوید‌»

‌و‌یطرب‌و‌ینعر‌و‌یصعق‌فلا‌تشک‌فی‌إنه‌لا‌یعرف‌ما‌الله‌و‌لا‌یدری‌ما‌محبة‌الله‌وما‌تصفیقه‌و

Page 264: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________‌(.‌اخیرا‌»نشر‌ادب‌حوزه«‌تفسیر‌کشاف‌را‌چاپ‌کرده‌است.‌تذکری‌را‌لازم1)

‌می‌دانم‌و‌آن‌اینکه‌اگر‌خواستیم‌از‌اهل‌سنت‌کتابی‌را‌چاپ‌کنیم‌باید‌آن‌را‌یا‌از‌طریق‌تلخیص‌یا‌حاشیه‌زدن‌اصلاح‌نمائیم.‌اگر‌در‌متن‌آن‌شبهه‌ای‌آمده‌باشد‌باید‌در‌پاورقی‌جواب‌دهیم.‌اگر‌حدیثی‌به‌نفع‌شیعه‌باشد‌چند‌تا‌سند‌برایش‌بیاوریم.‌هر‌جا‌به‌ضرر‌شیعه‌مطلبی‌گفته‌باشد‌یا‌احادیث‌جعلی‌نقل‌کرده‌باشد‌یا‌حدیثی

معتبر‌باشد‌ولی‌او‌قبول‌نداشته‌باشد،‌اینها‌را‌باید‌توضیح‌دهیم.‌‌)قرن‌دهم(.‌دیگری:973(.‌دو‌ابن‌حجر‌داریم:‌یکی‌صاحب‌صواعق،‌متوفی‌2)

‌ابن‌حجر‌عسقلانی،‌صاحب‌»إصابة«‌و‌»فتح‌الباری‌فی‌شرح‌صحیح‌البخاری«،‌)قرن‌نهم(.852متوفی‌

»تخریج‌الأحادیث«‌از‌ابن‌حجر‌دوم‌است.‌-‌الانتصاف‌للإمام‌احمد‌1کتاب‌چاپ‌شده‌است:‌4(.‌همراه‌با‌کشاف‌3)

‌-‌الکافی2الاسکندری‌)که‌می‌خواهد‌رنگ‌معتزلی‌را‌بردارد‌و‌اشعری‌کند(،‌‌-‌حاشیة‌شیخ‌محمد3الشافی‌فی‌تخریج‌أحادیث‌الکشاف‌)ابن‌حجر‌عسقلانی(،‌

‌-‌مشاهد‌الإنصاف‌علی‌شواهد‌الکشاف‌)از‌همان‌شیخ4علیان‌بر‌تفسیر‌کشاف،‌محمد‌علیان(.

(.‌31)آل‌عمران:‌352،‌ص‌1(.‌تفسیر‌کشاف،‌ج‌4)‌299آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌طربه‌و‌نعرته‌و‌صعقته‌إلا‌أنه‌تصور‌فی‌نفسه‌الخبیثة‌صورة‌مستملحة‌معشقةلسماها‌الله‌بجهله‌و‌دعارته،‌ثم‌صفق‌و‌طرب‌و‌نعر‌و‌صعق‌علی‌تصورها‌...«.‌اما‌باید‌گفت‌تفسیرهایی‌مثل‌کشاف،‌بیضاوی،‌مجمع‌...‌به‌جهات‌عرفانی‌نظر

‌ندارند‌نه‌اثباتا‌و‌نه‌نفیا.‌و‌ظاهرا‌اهل‌آن‌وادی‌نبودند.‌اما‌اینکه‌کشاف‌بخواهد‌آنها‌را‌رد‌یا‌مسخره‌کند،‌اینطور‌نبوده‌است.‌بلکه‌حرفی‌که‌زده‌صحیح‌است‌و‌صوفیه‌باطل‌را‌مورد‌حمله‌قرار‌داده‌است.‌که‌همراه‌با‌ذکر‌خدا‌دست‌می‌زنند‌و‌جار‌و

‌جنجال‌راه‌می‌اندازند‌و‌گرفتار‌امور‌شهوانی‌هستند‌و‌اسمش‌را‌محبت‌خدا‌می‌گذارند.‌اینها‌نمی‌توانند‌بگویند‌ما‌متشرع‌هستیم.‌زیرا‌این‌مسائل‌باطل‌را‌با

امور‌معنوی‌خلط‌می‌کنند.اما‌مطلب‌دیگر‌اینکه:

‌یکی‌از‌جهاتی‌که‌باعث‌شده‌این‌تفسیر‌بین‌شیعه‌هم‌جلوه‌ای‌داشته‌باشد‌این‌است‌که‌ایشان‌آیات‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌را‌بعنوان‌فضائلی‌برای‌آنها

می‌شمارد.

Page 265: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مثلا‌به‌عنوان‌نمونه‌ذیل‌آیه‌مباهله،‌داستان‌مباهله‌را‌طبق‌نقل‌شیعه،‌می‌آورد‌و‌عبارت‌زیبایی‌راجع‌به‌اهل‌بیت‌دارد.‌که‌این‌آیه‌بالاترین‌و‌بهترین‌فضیلت‌برای

«.1اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌است‌»‌در‌سوره‌»هل‌أتی«‌هم‌فضیلت‌را‌نقل‌کرده‌است.‌و‌محشی‌)ابن‌حجر(‌به‌جای

اینکه‌آدرس‌حدیث‌را‌بدهد،‌حاشیه‌زده‌که‌حدیث‌ایراد‌دارد.‌ذیل‌آیه‌مودت،‌حدیث‌معروف‌مودت‌راجع‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌را‌آورده

‌«.‌و‌یکی‌از‌افتخارات‌کشاف‌این‌است‌که‌حدیث‌ذیل‌در‌بین‌شیعه‌از2است‌»‌«‌گرفته3طریق‌کشاف‌نقل‌و‌منتشر‌شده‌است.‌البته‌کشاف‌هم‌از‌ثعلبی‌»

است،‌حدیث‌این‌است:__________________________________________________

.368،‌ص‌1(.‌ج‌1).220،‌ص‌4(.‌ج‌2)‌(.‌تفسیر‌ثعلبی‌یکی‌از‌تفاسیر‌قدیم‌روایی‌اهل‌تسنن‌است‌که‌در‌ده‌جلد‌چاپ3)

شده‌است.‌300آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

»قال‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله:‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌مات‌شهیدا.ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌مات‌مغفورا‌له.

ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌مات‌تائبا.ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌مات‌مؤمنا‌مستکمل‌الإیمان.

ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌بشره‌ملک‌الموت‌بالجنة‌ثم‌منکر‌و‌نکیر.‌ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌یزف‌إلی‌الجنة‌کما‌تزف‌العروس‌إلی‌بیت

زوجها.ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌فتح‌له‌فی‌قبره‌بابان‌إلی‌الجنة.

ألا‌و‌من‌مات‌علی‌حب‌آل‌محمد‌جعل‌الله‌قبره‌مزار‌ملائکة‌الرحمة.‌ألا‌و‌من‌مات‌علی‌بغض‌آل‌محمد‌جاء‌یوم‌القیامة‌مکتوب‌بین‌عینیه‌آیس‌من

رحمة‌الله.ألا‌و‌من‌مات‌علی‌بغض‌آل‌محمد‌مات‌کافرا.

ألا‌و‌من‌مات‌علی‌بغض‌آل‌محمد‌لم‌یشم‌رائحة‌الجنة«.

Page 266: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌البته‌در‌آیات‌مربوط‌به‌اصل‌امامت‌مانند‌سایر‌سنی‌ها‌حق‌را‌کتمان‌کرده‌است.غ‌...‌چیزی‌نگفته‌است.‌در‌ذیل‌سوره‌»ألم‌نشرح«، سول‌بل ها‌الر ‌مثلا‌ذیل‌آیه‌یا‌أی‌آیه‌»فإذا‌فرغت‌فانصب«‌گفته‌است:‌و‌من‌البدع‌ما‌روی‌عن‌بعض‌الرافضة‌أنه‌قرأ‌فانصب‌بکسر‌الصاد.‌ای‌فانصب‌علیا‌للإمامة.‌و‌لو‌صح‌هذا‌للرافضی‌لصح

للناصبی‌أن‌یقرأ‌هکذا‌و‌یجعله‌أمرا‌بالنصب‌الذی‌هو‌بغض‌علی‌و‌عداوته.شعری‌هم‌از‌زمخشری‌نقل‌شده‌که‌می‌تواند‌برای‌اهل‌علم،‌موعظه‌ای‌باشد:

العلم‌للرحمن‌جل‌جلاله‌و‌سواه‌فی‌جهلاته‌یتغمغمما‌للتراب‌و‌للعلوم‌و‌إنما‌یسعی‌لیعلم‌أنه‌لا‌یعلم

‌آری‌برای‌اهل‌علم‌این‌نقطه‌ضعف‌هست‌که‌در‌خیلی‌مراحل‌یادشان‌می‌رود‌که‌خیلی‌چیزها‌را‌نمی‌دانند.‌گاهی‌در‌بحثهای‌مربوط‌به‌آیه‌یا‌حدیث‌یا‌...‌طوری

‌اظهار‌نظر‌می‌کند‌که‌گویا‌همه‌چیز‌را‌می‌دانند،‌در‌حالیکه‌باید‌معترف‌باشیم‌خیلیچیزها‌برای‌ما‌مجهول‌است.

301آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌سورآبادی‌

تفسیر‌سورآبادی‌نام‌دیگر‌این‌تفسیر‌»تفسیر‌التفاسیر«‌است‌از‌ابو‌بکر‌عتیق‌ابن‌محمد‌سور‌آبادی

.494نیشابوری‌هروی‌متوفای‌‌سورآباد‌در‌اصل‌سوربان‌بوده‌و‌از‌این‌رو‌به‌او‌سوربانی‌هم‌گفته‌شده‌است‌در‌کتابهای‌جغرافیا‌»سوربان«‌و‌»سورابان«‌داریم‌اما‌به‌جایی‌به‌نام‌»سورآباد«

برخورد‌نکرده‌ایم.تاریخ‌تألیف‌کتاب‌در‌اول‌و‌آخر‌آن‌نیامده،‌اما‌در‌اثناء‌تفسیر‌در‌یک‌جا‌گفته:

‌است«‌پس‌در‌این‌سال‌در‌دست‌تألیف‌بوده‌است.470»امسال‌که‌سال‌از‌مؤلف‌در‌چند‌کتاب‌یاد‌شده‌است:

‌-‌در‌»المنتخب‌من‌السیاق«‌که‌تاریخ‌نیشابور‌می‌باشد.‌اصل‌»السیاق«‌تألیف1‌‌641و‌»منتخب«‌تألیف‌ابراهیم‌صریفینی‌متوفای‌529عبد‌الغافر‌فارسی‌متوفای‌

است.

Page 267: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌آمده:‌عتیق‌بن‌محمد‌السوربانی‌ابو‌بکر‌شیخ‌طائفة‌ابی‌عبد611در‌این‌کتاب‌ص‌‌«‌فی‌عصره‌بنیسابور‌صوام‌بالنهار‌قوام‌باللیل‌عابد‌مجتهد‌فاضل‌توفی1الله‌»

.494فی‌صفر‌‌‌که‌از‌کتب‌اخلاقی‌عرفانی536در‌کتاب‌انیس‌الطالبین‌شیخ‌احمد‌جام‌متوفای‌

است‌داستانی‌از‌تفسیر‌سورآبادی‌نقل‌شده‌است.‌می‌باشد‌آمده:730در‌تاریخ‌گزیده‌تألیف‌حمد‌الله‌مستوفی‌که‌تاریخ‌تألیف‌آن‌

__________________________________________________(.‌ابو‌عبد‌الله‌الکرامی‌که‌رئیس‌کرامیه‌بوده‌است.1)

‌302آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌السورآبادی‌ابو‌بکر‌عتیق‌بن‌محمد‌الهروی‌صاحب‌التفسیر‌بالفارسیة‌معاصر

سلطان‌آلب‌ارسلان‌سلجوق‌بود.در‌کشف‌الظنون‌حاجی‌خلیفه‌نیز‌این‌تفسیر‌یاد‌شده‌است.

‌و‌تفسیر‌سورآبادی‌از‌مآخذ‌کتاب‌»وجوه‌قرآن«‌تألیف‌حبیش‌تفلیسی‌که‌ازعلمای‌عامه‌سده‌ششم‌است‌می‌باشد.

‌سورآبادی‌قرآن‌و‌تفسیرش‌را‌به‌هفت‌بخش‌تقسیم‌و‌هر‌سبع‌را‌یک‌جلد‌قرارداده‌است.

تاکنون‌دو‌جلد‌آن‌از‌دو‌نسخه‌خطی‌به‌صورت‌عکسی‌چاپ‌شده‌است.‌‌قصص‌قرآن‌با‌ترجمه‌آیات‌آن‌مبتنی‌بر‌تفسیر‌سورآبادی‌توسط1338در‌سال‌

‌دو‌نفر‌از‌اساتید‌تحقیق‌و‌چاپ‌شده‌انها‌گفته‌اند‌که‌یکی‌از‌علمای‌سده‌هفتم‌اینقصص‌را‌از‌تفسیر‌سورآبادی‌انتخاب‌کرده‌است.

‌و‌نیز‌ارشاد‌التفسیر‌فی‌بشارات‌التذکیر‌المستخرج‌من‌تفسیر‌العتیق‌تلخیصهمین‌تفسیر‌است.

‌امتیاز‌مهم‌تفسیر‌سورآبادی‌این‌است‌که‌در‌ذیل‌آیات‌سؤالهایی‌را‌مطرح،‌و‌سپس‌پاسخ‌می‌دهد‌و‌کتاب‌»اسئلة‌القرآن‌و‌اجوبتها«‌تألیف‌ابو‌بکر‌خوارزمی‌که

چند‌بار‌چاپ‌شده،‌شاید‌روشش‌را‌از‌این‌تفسیر‌گرفته‌باشد.‌سورآبادی‌از‌تفسیر‌ابن‌عباس‌استفاده‌کرده‌و‌در‌مقدمه‌هم‌از‌آن‌یاد‌نموده‌است.‌اما‌همانطور‌که‌قبلا‌گفته‌شد‌تفسیری‌که‌در‌زمان‌ما‌به‌نام‌تفسیر‌ابن

‌عباس‌معروف‌است‌توسط‌فیروزآبادی‌صاحب‌قاموس‌المحیط‌که‌چند‌قرن‌بعداز‌سورآبادی‌بوده‌تدوین‌شده‌است.

Page 268: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌این‌تفسیر‌به‌شیعه‌)رافضیان(‌حمله‌های‌شدید‌شده‌و‌این‌مطلب‌حاکی‌است‌که‌سورآبادی‌از‌سنیان‌متعصب‌بوده‌است‌و‌شاید‌به‌همین‌جهت‌هم‌دوره‌تفسیر‌او‌با‌اینکه‌از‌نظر‌ادب‌فارسی‌بسیار‌ارزنده‌است‌در‌ایران‌به‌صورت‌تحقیقی‌و

کامل‌چاپ‌نشده‌است.‌303آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌غیر‌از‌تفسیر؟؟‌فارسی‌سورآبادی‌تا‌قبل‌از‌تفسیر‌ابو‌الفتوح،‌چند‌تفسیر‌فارسیدیگر‌شناسایی‌و‌احیانا‌چاپ‌شده‌است:

-‌ترجمه‌تفسیر‌طبری‌از‌سده‌چهارم.1‌-‌تفسیر‌دویست‌آیه‌از‌سوره‌بقره‌که‌به‌نام‌تفسیر‌کهن‌چاپ‌شده‌است‌و2

مؤلف‌آن‌شناخته‌نشده‌است.‌-‌تفسیر‌نود‌آیه‌از‌سوره‌بقره‌که‌به‌نام‌تفسیر‌قرآن‌پاک‌چاپ‌شده‌و‌تألیف3

سده‌پنجم‌است‌و‌مؤلف‌آن‌نیز‌شناخته‌نشده‌است.‌-‌تاج‌التراجم‌تألیف‌ابو‌المظفر‌اسفرایینی‌از‌سده‌پنجم.‌از‌مقدمه‌ترجمه‌تفسیر4

‌طبری‌استفاده‌می‌شود‌که‌پیش‌از‌ترجمه‌تفسیر‌طبری‌تفسیری‌به‌زبان‌فارسی‌نداشته‌ایم‌اما‌در‌مقدمه‌تاج‌التراجم‌آمده‌است‌که‌قبل‌از‌این‌تفسیرهای‌فارسی

‌‌500و‌350متعددی‌نوشته‌شده‌است.‌بنابراین‌معلوم‌می‌شود‌میان‌سالهای‌تفسیرهای‌فارسی‌متعددی‌نوشته‌شده‌که‌یکی‌از‌آنها‌تفسیر‌سورآبادی‌است.

-‌تفسیر‌عشری‌از‌قرآن‌که‌نسخه‌آن‌در‌موزه‌انگلستان‌بوده‌است.5‌-‌تفسیر‌نسفی‌از‌نجم‌الدین‌عمر‌نسفی‌از‌سده‌ششم.‌این‌کتاب‌را‌که‌بهتر6

است‌ترجمه‌بنامیم‌در‌دو‌جلد‌چاپ‌شده‌است.-‌تلخیص‌تفسیر‌سورآبادی‌که‌قبلا‌یاد‌شد.7

304آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌مفاتیح‌الغیب:‌تفسیر‌کبیر

تفسیر‌مفاتیح‌الغیب:‌تفسیر‌کبیر‌‌و‌معروف‌به‌فخر‌الدین‌و‌امام‌فخر‌رازی‌606و‌متوفای‌544از‌فخر‌رازی‌متولد‌

و‌ابن‌خطیب.‌قبر‌او‌در‌هرات‌یا‌اطراف‌آن‌است.

Page 269: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌چون‌با‌کرامیه‌شدیدا‌مخالف‌بوده‌است‌گفته‌شده‌که‌آنها‌او‌را‌کشته‌اند‌و‌داستانمسموم‌شدن‌او‌توسط‌آنها‌در‌وفیات‌الاعیان‌و‌کتابهای‌دیگر‌آمده‌است.

‌مسافرت‌های‌زیاد‌و‌مناظرات‌فراوانی‌داشته‌است‌بخشی‌از‌مناظرات‌او‌به‌همین‌نام‌چاپ‌شده‌است.‌او‌را‌از‌این‌رو‌امام‌المشککین‌گفته‌اند‌که‌بیش‌از‌حد‌در

مسائل‌ایجاد‌شبهه‌می‌کرد.‌ابن‌حجر‌در‌لسان‌المیزان‌گفته:‌قیل:‌یورد‌الشبه‌نقدا‌و‌یحلها‌نسیئة.‌کان‌یعاب‌بایراد‌الشبهة‌الشدیدة‌و‌تقصیر‌فی‌حلها‌و‌کان‌مع‌تبحره‌فی‌الأصول‌]العقائد[

یقول:‌من‌التزم‌دین‌العجائز‌فهو‌الفائز.از‌او‌نقل‌شده‌است:‌یا‌لیتنی‌لم‌اشتغل‌بعلم‌الکلام.

‌این‌مطلب‌برای‌طلابی‌که‌می‌خواهند‌در‌رشته‌کلام‌و‌فلسفه‌وارد‌شوند‌خیلیآموزنده‌و‌معنادار‌است.

‌و‌در‌جای‌دیگر‌گفته:‌لقد‌اخذت‌الطرق‌الکلامیة‌و‌المناهج‌الفلسفیة‌و‌لم‌اجدهاتروی‌غلیلا‌و‌لا‌تشفی‌علیلا‌و‌رایت‌اصح‌الطرق‌طریقة‌القرآن.

این‌شعرها‌هم‌از‌اوست:‌نهایة‌اقدام‌العقول‌عقال‌و‌اکثر‌سعی‌العالمین‌ضلال‌آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم

‌305تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌و‌لم‌نستفد‌من‌بحثنا‌طول‌عمرنا‌سوی‌ان‌جمعنا‌فیه‌قیل‌و‌قالوا

«‌فکر‌کردم‌شب‌و‌روز‌معلومم‌شد‌که‌هیچ‌معلوم‌نشد1هفتاد‌و‌دو‌سال‌»‌او‌با‌اینکه‌اشعری‌بوده،‌گاهی‌از‌اشاعره‌و‌گاهی‌از‌معتزله‌دفاع‌می‌کرده،‌و‌در‌گفته‌های‌خودش‌و‌جواب‌های‌خودش‌نیز‌اشکال‌می‌کرده‌و‌خلاصه‌آنکه‌در‌بحث‌و

جدل‌بسیار‌قوی‌بوده‌است.‌او‌شرحی‌بر‌اشارات‌ابن‌سینا‌دارد‌که‌گفته‌شده‌بهتر‌است‌آنرا‌»جرح«‌به‌نامیم‌زیرا‌مطالب‌ابن‌سینا‌را‌غالبا‌رد‌کرده‌است.‌و‌خواجه‌طوسی‌رحمه‌الله‌در‌شرح

اشارات‌در‌بسیاری‌از‌موارد‌اشکالات‌او‌را‌پاسخ‌داده‌است.‌فخر‌رازی‌کتابی‌به‌نام‌»المحصل«‌دارد‌که‌خواجه‌طوسی‌آنرا‌مورد‌بررسی‌و

ایراد‌قرار‌داده‌و‌کتابش‌را‌»نقد‌المحصل«‌نامیده‌است.‌او‌مانند‌زمخشری‌احیانا‌مطالبی‌به‌نفع‌شیعه‌در‌کتابهایش‌آورده،‌و‌در‌مقابل‌هم‌گاهی‌در‌استدلالات‌قرآنی‌و‌روائی‌شیعه‌که‌هیچ‌جای‌تردید‌نداشته،‌بی‌جهت‌القاء

شبهه‌کرده‌است.

Page 270: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تألیفات‌او‌را‌حدود‌صد‌و‌پنجاه‌کتاب‌و‌رساله‌دانسته‌اند‌کتابهای‌او‌به‌زبان‌عربی‌وفارسی‌است‌و‌فارسی‌هایش‌از‌حیث‌ادبیات‌فارسی‌هم‌ارزشمند‌است.

‌همین‌تألیفات‌و‌تنوع‌آنها‌شاهد‌گستردگی‌اطلاعات‌او‌است‌و‌کتابی‌دارد‌که‌در‌آناز‌شصت‌علم‌بحث‌شده‌است‌)الستون(.

کتابی‌به‌نام‌عصمة‌الأنبیاء‌دارد‌مانند‌تنزیه‌الأنبیاء‌سید‌مرتضی‌از‌علماء‌شیعه.‌وصیت‌نامه‌ای‌دارد‌که‌در‌اول‌تفسیر‌او‌چاپ‌شده.‌در‌آنجا‌می‌گوید:‌اعلموا‌انی‌کنت‌محبا‌للعلم‌و‌کنت‌اکتب‌فی‌کل‌شی‌ء‌سواء‌کان‌حقا‌أو‌باطلا‌غثا‌أو‌سمینا‌و

قد__________________________________________________

‌(.‌مقصود‌سالهای‌زیاد‌است‌نه‌خصوص‌هفتاد‌و‌دو‌سال.‌زیرا‌او‌عمرش‌حدود1)شصت‌ساله‌بوده‌است.

‌306آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌اخترت‌الطرق‌الکلامیة‌فما‌رأیت‌فیها‌فائدة‌تساوی‌الفائده‌التی‌وجدتها‌فی‌القرآن

‌الکریم‌...‌و‌اما‌الکتب‌العلمیة‌التی‌صنعتها‌و‌استکثرت‌من‌ایراد‌سؤالات‌المتقدمین‌فمن‌نظر‌فی‌شی‌ء‌منها‌...‌فلیذکرنی‌بصالح‌الدعاء‌و‌الا‌فلیحذر‌القول

السیی‌ء‌فانی‌ما‌اردت‌الا‌تکثیر‌البحث‌و‌تشحیذ‌الخاطر.‌از‌همین‌وصیت‌نامه‌هم‌پیدا‌است‌که‌در‌نوشته‌هایش‌در‌فکر‌این‌نبوده‌که‌فقط

مطالب‌صحیح‌را‌بنویسد.در‌هر‌حال‌مهم‌ترین‌و‌معروفترین‌اثر‌او‌تفسیر‌مفاتیح‌الغیب‌است.

‌‌جلد‌صحافی‌شده‌است،‌قبلا‌هم‌در‌بولاق‌15جلد‌است‌که‌در‌30چاپ‌مصر‌آن‌‌مصر‌چاپ‌شده‌است.‌در‌آنجا‌ده‌ها‌نفر‌از‌علما‌به‌تصحیح‌و‌چاپ‌کتابها‌مشغول

«1بودند‌و‌از‌این‌رو‌کتابهای‌چاپ‌بولاق‌خیلی‌معتبر‌است.‌»‌این‌تفسیر‌در‌آغازش‌خیلی‌مفصل‌است‌اما‌کم‌کم‌به‌آخر‌که‌می‌رسد‌تقریبا‌حالت‌خلاصه‌پیدا‌می‌کند‌و‌از‌نظر‌کمیت‌و‌محتوا‌رو‌به‌کاهش‌می‌رود.‌جزء‌اولش‌فقط‌تفسیر‌سوره‌فاتحه‌است‌و‌تا‌جزء‌هفتم‌)یعنی‌حدود‌یک‌چهارم‌آن(‌تفسیر‌سوره

بقره‌است.‌در‌جلد‌بیستم‌به‌نیمه‌قرآن‌می‌رسد‌و‌همینطور‌...‌راجع‌به‌مؤلف‌این‌تفسیر‌بحث‌نسبتا‌مفصلی‌است.‌بعضی‌گفته‌اند‌همه‌اش‌از

‌فخر‌رازی‌نیست.‌در‌»کشف‌الظنون«‌تصریح‌شده‌که‌تا‌سوره‌»انبیا«‌تألیف‌فخررازی‌است.

Page 271: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ابن‌خلکان‌هم‌می‌گوید‌فخر‌رازی‌تفسیر‌را‌تمام‌نکرد‌و‌از‌دنیا‌رفت.‌و‌پس‌از‌او‌(‌و‌شیخ‌نجم639قاضی‌القضاة،‌شهاب‌الدین‌بن‌خلیل‌خوئی‌دمشقی‌)متوفی‌

‌(‌تفسیر‌را‌به‌پایان‌بردند‌ولی‌نگفته‌است‌از727الدین‌احمد‌بن‌محمد‌)متوفی‌‌کجای‌قرآن‌شروع‌کردند.‌با‌توجه‌به‌گفته‌کشف‌الظنون‌باید‌بگوییم‌از‌بعد‌سوره

»انبیاء«‌شروع‌کردند.__________________________________________________

‌(.‌البته‌استثنا‌هم‌دارد‌مانند‌مکارم‌الأخلاق‌طبرسی‌که‌گفته‌شده‌چاپ‌بولاق‌آن1)تحریف‌شده‌است.

‌307آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌و‌این‌رسم‌است‌که‌اگر‌کتابی‌ناقص‌باشد،‌دیگران‌آن‌را‌کامل‌می‌کنند.‌مثل

‌تفسیر‌جلالین‌که‌تفسیر‌مختصر‌خوبی‌است‌از‌اهل‌تسنن،‌مثل‌تفسیر‌شبر‌در‌بین‌شیعه.‌آن‌را‌تفسیر‌»جلالین«‌می‌گویند‌چون‌مؤلفش‌دو‌جلال‌است‌)جلال‌الدین‌اول‌آن‌را‌شروع‌کرد‌و‌ناقص‌ماند‌جلال‌دوم‌آن‌را‌کامل‌کرد‌و‌او‌همان‌جلال

الدین‌سیوطی‌است(.‌سخن‌دیگر‌این‌که:‌در‌برخی‌کتب‌شرح‌حال‌نوشته‌اند‌خود‌سیوطی‌تفسیر‌فخر‌را

تمام‌کرده‌است.‌دلیل‌بر‌اینکه‌تفسیر‌ناتمام‌بوده‌و‌دیگران‌تکمیل‌کردند،‌موردی‌است‌که‌در‌این

‌«:‌المسئلة‌الأولی:‌)نویسنده‌می‌گوید(:‌ذکره‌الإمام‌فخر‌الدین1تفسیر‌آمده‌»‌رحمة‌الله‌فی‌مواضع‌کثیرة‌و‌نحن‌نذکر‌بعضها.‌یعنی‌این‌مطلب‌را‌امام‌فخر

‌خیلی‌جاها‌گفته‌و‌ما‌مقداری‌از‌آن‌را‌نقل‌می‌کنیم.‌پس‌معلوم‌می‌شود‌نویسندهغیر‌از‌امام‌فخر‌بوده‌است.

‌عده‌ای‌هم‌می‌گویند‌تفسیر،‌تماما‌از‌فخر‌رازی‌است.‌و‌دلیلشان‌این‌است‌که‌در‌ذیل‌آیه‌شش‌سوره‌مائده‌به‌تفسیر‌سوره‌بینه‌ارجاع‌داده‌است‌و‌گفته‌است‌این‌مطلب‌را‌آنجا‌گفته‌ایم.‌پس‌معلوم‌می‌شود‌تفسیر‌تا‌سوره‌بینه‌را‌نوشته‌است‌و

تفسیر‌آخر‌قرآن‌را‌قبل‌از‌اول‌آن‌نوشته‌است.‌البته‌مؤلفان‌در‌طول‌تألیف‌و‌سالیان‌بعد،‌در‌تألیف‌خود‌دست‌می‌برند.‌مثلا‌ممکن‌است‌وقتی‌تفسیر‌سوره‌مائده‌را‌نوشته‌این‌مطلب‌را‌نگفته‌است‌و‌به‌تفسیر

‌سوره‌بینه‌که‌رسیده،‌دیده‌این‌مطلب‌مناسب‌سوره‌مائده‌هم‌هست‌پس‌در‌ذیلمائده‌ارجاع‌به‌آنجا‌داده‌باشد.

و‌شاید‌گاهی‌هم‌مجبور‌شوند‌که‌آخر‌قرآن‌را‌قبل‌از‌اول‌آن‌تفسیر‌کنند.‌فرض‌کنید‌فخر‌رازی‌بخواهد‌سوره‌یس‌را‌تفسیر‌کند،‌اما‌وسایل‌کار‌و‌کتب‌مورد

‌نظر‌را‌نداشته‌باشد،‌لذا‌صافات‌را‌شروع‌می‌کند‌و‌یا‌مقداری‌از‌آخر‌قرآن

Page 272: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌می‌نویسد‌و‌بعد‌از‌اول‌شروع‌می‌کند‌و‌سپس‌از‌وسط‌می‌نویسد.‌و‌در‌آخر‌هم،‌همه‌را‌تنظیم‌می‌کند.‌این‌تقدم‌و‌تأخیر‌در‌قدیم‌رسم‌بوده‌است‌و‌دلیل‌بر‌چیزی

نمی‌شود.__________________________________________________

.156،‌ص‌29(.‌تفسیر‌کبیر،‌ج‌1)‌308آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌دلیل‌دوم‌بر‌اینکه‌کل‌تفسیر‌از‌فخر‌رازی‌است:‌تاریخهایی‌است‌که‌در‌تفسیر‌‌نوشته‌و‌در‌همان‌سال‌نساء‌را‌به595ثبت‌است‌تا‌آخر‌آل‌عمران‌را‌در‌سال‌‌‌ظاهرا‌چیزی‌از‌تفسیر‌را‌ننوشته.‌در601پایان‌رسانده‌است،‌از‌این‌تاریخ‌تا‌سال‌

‌،‌انفال،‌توبه،‌یونس،‌هود،‌یوسف‌و‌اسراء‌را‌نوشته‌است.‌و‌در‌سال601سال‌‌سوره‌های‌ص،‌زمر،‌سجده،‌شوری،‌زخرف،‌جاثیه‌و‌فتح‌را‌نوشته‌است.603

‌تاریخ‌نداشتن‌بقیه‌سور‌هم‌شاید‌به‌خاطر‌این‌بود‌که‌سوره‌ها‌کوچک‌هستند،‌و‌اگرمی‌خواست‌برای‌هر‌کدام‌تاریخ‌بنویسد‌باید‌گاهی‌تاریخ‌یک‌روز‌را‌مکرر‌بنویسد.

‌تا‌وفاتش‌سه‌سال‌فاصله‌بود.603از‌سال‌‌‌جلدی‌را‌در‌طول‌سه‌سال30و‌از‌این‌تاریخ‌ها‌معلوم‌می‌شود‌که‌کل‌این‌تفسیر‌

«.1نوشته‌است‌»‌دلیل‌سوم:‌هماهنگی‌کل‌این‌تفسیر‌است.‌اگر‌کسی‌دیگر‌بخواهد‌دنبال‌بگیرد،

هماهنگی‌از‌بین‌می‌رود‌و‌قلم‌ها‌فرق‌می‌کند.‌اینها‌دلیل‌های‌این‌دو‌گروه‌بود،‌که‌باید‌میان‌آنها‌جمع‌شود.‌نه‌می‌شود‌این‌تاریخ‌ها

را‌تکذیب‌کرد‌و‌نه‌می‌شود‌گفت‌که‌آنها‌حرف‌نادرستی‌زده‌و‌دروغ‌گفته‌اند.یک‌راه‌جمعش‌این‌است‌که‌بگوییم‌کشف‌الظنون‌قسمت‌های‌آخر‌را‌ندیده‌است.

‌یعنی‌مقداری‌را‌که‌مکرر‌دیده‌مربوط‌به‌قسمتهای‌اول‌است.‌معمولا‌اینطور‌است‌که‌اگر‌دو‌سه‌نسخه‌خطی‌باشد‌و‌نویسنده‌گفته‌باشد‌مثلا‌این‌کتاب‌شامل

‌‌باب‌باشد‌به‌ذهن‌می‌رسد‌که34شصت‌باب‌است‌ولی‌در‌این‌دو‌نسخه‌مثلا‌‌تألیف‌ناقص‌مانده‌است.‌بعید‌نیست‌که‌)صاحب‌کشف‌الظنون(‌هم‌تا‌سوره‌انبیاء

را‌دیده‌باشد‌و‌به‌ذهنش‌آمده‌که‌تفسیر‌ناقص‌مانده‌است.‌یا‌اینکه‌بگوئیم‌تکمیل‌دیگران‌مربوط‌به‌آخر‌قرآن‌است.‌چون‌تاریخ‌ها‌نشان

‌جلد‌آن‌از‌2جلد،‌30می‌دهد‌که‌تا‌سوره‌فتح‌را‌نوشته‌است.‌یعنی‌بگوییم‌از‌این‌__________________________________________________

Page 273: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌ماه‌و‌نیم(‌تفسیر‌سوره‌نساء‌را‌2جمادی‌الثانی‌)12(.‌از‌اول‌ربیع‌الثانی‌تا‌1)نوشته‌است.‌پس‌زودنویس‌بوده‌است.

‌309آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌دیگران‌است.‌که‌البته‌این‌با‌آن‌هماهنگی‌مطالب‌که‌گفتیم‌نمی‌سازد.

‌راه‌جمع‌دیگر‌اینکه‌بگوییم‌تقدم‌و‌تأخیر‌در‌تألیف‌است.‌چون‌در‌سابق‌نسخه‌های‌خطی‌قطعه‌قطعه‌بود‌و‌خیلی‌کم‌می‌شود‌که‌نسخه‌خطی‌کتابی‌دوره‌باشد.‌این

قطعه‌قطعه‌بودن‌باعث‌شد‌که‌بعضی‌گمان‌کنند‌ناقص‌مانده‌است.‌توجیه‌دیگر‌که‌به‌نظر‌درست‌می‌رسد‌اینکه:‌تاریخ‌های‌ثبت‌شده‌در‌کتاب‌نشان‌می‌دهد‌که‌تألیفها‌مقدم‌و‌مؤخر‌بوده‌یک‌سال‌تألیف‌کرده‌یک‌سال‌مشغول‌نبوده‌و‌مجددا‌شروع‌کرده‌است‌و‌به‌ذهن‌می‌آید‌از‌اول‌شروع‌و‌به‌آخر‌هم‌رسانده‌ولی‌در‌این‌وسط‌قسمتهایی‌هم‌ننوشته‌مانده.‌و‌بعضی‌از‌روی‌علاقه‌گفته‌اند‌حیف‌است‌که‌ناقص‌باشد،‌این‌چند‌آیه‌را‌هم‌ما‌بنویسیم.‌یعنی‌قسمت‌اعظم

‌تفسیر‌از‌خود‌فخر‌است‌و‌از‌وسط‌و‌اول‌و‌آخر‌جاهایی‌که‌ننوشته‌مانده‌و‌یا‌گمشده‌بوده‌دیگران،‌تکمیل‌کرده‌اند.

‌‌جزء‌از‌قرآن‌است‌و‌چند‌آیه‌از‌وسط18مانند‌تفسیر‌القرآن‌و‌العقل‌که‌تفسیر‌را‌ندارد‌و‌مصححان‌آن،‌از‌مجمع‌البیان‌آن‌را‌تکمیل‌کردند.

‌یکی‌از‌اساتید‌دانشگاه،‌مقدمه‌ای‌بر‌یکی‌از‌کتابهای‌کلامی‌فخر‌نوشته‌و‌در‌آنجا‌از‌این‌مطلب‌ناراحت‌شده‌که‌می‌گویند‌تفسیر‌فخر‌رازی‌ناقص‌بوده‌است.‌ایشان

‌«‌این‌حرف‌را‌زدند‌و‌اعتراضاتی‌به‌او‌کردند‌و1می‌گوید‌چون‌با‌او‌دشمن‌بودند‌»اینکه‌گفته‌اند‌تفسیرش‌ناقص‌است‌جزء‌همان‌اعتراض‌ها‌است.

‌و‌اما‌اینکه‌امام‌فخر‌در‌این‌تفسیر‌از‌چه‌کتابهایی‌استفاده‌کرده‌است،‌نیاز‌به‌بررسی‌دارد.‌اما‌آنچه‌مسلم‌است‌از‌کشاف‌استفاده‌کرده‌و‌نام‌برده‌و‌مطلب

نقل‌کرده‌است.و‌گاهی‌انتقاد‌و‌گاهی‌قبول‌کرده‌است.

‌در‌کتاب‌»تحقیقی‌در‌تفسیر‌ابو‌الفتوح«‌دکتر‌حقوقی،‌آمده‌است‌که‌امام‌فخر‌درتفسیرش‌از‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌خیلی‌استفاده‌کرده‌است.

‌دکتر‌حقوقی‌نمونه‌ای‌هم‌نشان‌داده‌که‌تا‌حدی‌قانع‌کننده‌است‌ولی‌یک‌نمونهکافی

__________________________________________________(.‌چون‌با‌اینکه‌اشعری‌بوده‌گاهی‌علیه‌اشاعره‌اظهار‌نظر‌می‌کرد.1)

Page 274: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌310آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌نیست.‌اگر‌چند‌نمونه‌پیدا‌کنیم‌می‌شود‌گفت‌از‌آن‌تفسیر‌استفاده‌می‌کرده،‌ولیاگر‌یکی‌دو‌مورد‌باشد‌احتمال‌دارد‌که‌بگوییم‌مدارک‌و‌مآخذشان‌یکی‌بوده‌است.‌این‌را‌هم‌باید‌توجه‌داشته‌باشیم‌کسانی‌که‌حافظه‌خیلی‌قوی‌داشته‌باشند،‌هر‌چه‌مطالعه‌می‌کنند‌در‌ذهنشان‌می‌ماند‌و‌گاهی‌ممکن‌است‌در‌هنگام‌نوشتن،‌خیال‌کنند‌که‌مطالب‌از‌خودشان‌است‌غافل‌از‌آنکه‌همان‌مطلب‌است‌که‌در

‌فلان‌کتاب‌خوانده‌اند.‌مثلا‌اگر‌یک‌دوره‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌را‌در‌جوانی‌خوانده‌باشد‌و‌تفسیر‌خودش‌را‌در‌سنین‌پیری‌بنویسد‌ممکن‌است‌آن‌مطالب‌در‌ذهنش‌باقی

مانده‌باشد‌و‌در‌تفسیر‌خود‌بیاورد.‌-686مطلب‌دیگر‌اینکه‌گفته‌اند:‌محمد‌بن‌ابی‌الفضل‌برهان‌الدین‌نسفی-‌متوفی‌

‌تفسیر‌فخر‌را‌تلخیص‌کرده‌و‌نیز‌محمد‌بن‌قاضی‌تلخیص‌کرده‌و‌مطالبی‌را‌نیز‌بهآن‌اضافه‌کرده‌است.

‌و‌نیز‌راجع‌به‌این‌تفسیر‌گفته‌اند:‌این‌تفسیر‌همه‌چیز‌دارد‌غیر‌از‌تفسیر.‌)فیه‌کل‌شی‌ء‌إلا‌التفسیر(‌یعنی‌مطالب‌متفرقه‌زیاد‌دارد،‌ولی‌حقیقت‌این‌است‌که

‌مباحث‌تفسیری‌دارد‌به‌اضافه‌مطالب‌متفرقه،‌نه‌اینکه‌تفسیر‌آیات‌را‌نداشتهباشد‌و‌فقط‌شامل‌متفرقاتی‌باشد.

اس‌اعبدوا‌...‌و‌هم‌فیها22-‌25به‌عنوان‌نمونه‌ذیل‌آیات‌ ها‌الن ‌‌سوره‌بقره‌یا‌أی‌خالدون‌تیتری‌آورده:‌القول‌فی‌اقامة‌الدلیل‌علی‌التوحید‌و‌النبوة‌و‌المعاد.‌آیه‌اول‌را‌مربوط‌به‌توحید‌گرفته.‌آیه‌دوم‌را‌مربوط‌به‌نبوت‌و‌آیه‌سوم‌را‌راجع‌به‌معاد.‌که‌البته‌ممکن‌است‌در‌خلال‌این‌بحثها،‌مطالبی‌که‌مربوط‌به‌آیه‌نیست‌را

هم‌آورده‌باشد.‌آیه‌را‌مطرح‌کرده‌و‌گفته:‌اعلم‌أن‌فی‌هذه‌الآیات‌مسائل‌المسألة‌الاولی‌...

)مقداری‌مقدمه‌چینی‌کرده‌است(.ذین ها‌ال اس‌فإنه‌مکی‌و‌ما‌کان‌یا‌أی ها‌الن ‌المسألة‌الثانیة:‌کل‌شی‌ء‌فی‌القرآن‌یا‌أی

آمنوا‌فبالمدینه.‌311آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌المسألة‌الثالثة:‌اعلم‌ان‌الألفاظ‌فی‌الأغلب‌عبارات‌دالة‌علی‌امور‌هی‌إما‌الالفاظ‌أو‌غیرها.‌اما‌الألفاظ‌فهی‌کالإسم‌و‌الفعل‌و‌الحرف،‌فان‌هذه‌الألفاظ‌الثلاثة‌یدل

کل‌واحد‌منها‌علی‌شی‌ء،‌هو‌فی‌نفسه‌لفظ‌مخصوص.‌در‌اینجا‌این‌بحث‌را‌دنبال‌کرده‌است‌که‌آیا‌لفظ‌می‌تواند‌مدلول‌لفظی‌داشته

باشد.

Page 275: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌المسألة‌الرابعة،‌»یا«‌در‌»یا‌ایها‌الناس«‌را‌دنبال‌کرده‌است:‌»یاء«‌حرفوضع‌فی‌أصله‌لنداء‌البعید‌...

در‌المسألة‌الخامسة،‌بحث‌أی‌و‌ها‌را‌دنبال‌کرده‌است.در‌المسألة‌السادسه،‌تفسیر‌آیه‌را‌شروع‌کرده‌است.

‌در‌المسألة‌السابعه،‌دلالت‌آیه‌بر‌سبب‌وجوب‌عبادت‌را‌از‌قول‌قاضی‌آوردهاست.

می‌بینید‌که‌مانند‌سائر‌تفاسیر‌درصدد‌تفسیر‌آیه‌و‌اجزاء‌آن‌است.لنا‌علی‌عبدنا‌...،‌مباحث ‌در‌قسمت‌»الکلام‌فی‌النبوة«‌إن‌کنتم‌فی‌ریب‌مما‌نز‌انزال‌و‌تنزیل،‌معنی‌سوره،‌مسأله‌ترتیب‌قرآن‌در‌زمان‌خود‌پیامبر‌صلی‌الله

‌علیه‌و‌آله‌و‌رد‌اینکه‌در‌زمان‌عثمان‌بوده‌است،‌تحدی،‌مرجع‌ضمیر‌»من‌مثله«که‌آیا‌به‌عبد‌یا‌به‌قرآن‌بر‌می‌گردد؟‌این‌مباحث‌تفسیری‌را‌آورده‌است.

سبک‌تفسیر‌از‌اول‌تا‌آخر‌همینطور‌است.‌در‌اول‌تفسیر‌شروع‌به‌تفسیر‌استغاذه‌نموده‌است:‌»اعلم‌أنه‌مر‌علی‌لسانی‌فی‌بعض‌الاوقات‌أن‌هذه‌السورة‌الکریمة‌یمکن‌أن‌یستنبط‌من‌فوائدها‌عشرة‌آلاف‌مسألة،‌فاستبعد‌هذا‌بعض‌الحساد‌و‌حملوا‌ذلک‌علی‌ما‌الفوه‌من‌أنفسهم

‌من‌التعلقات‌الفارغة‌عن‌المعانی،‌...‌فلما‌شرعت‌فی‌تصنیف‌هذا‌الکتاب،‌قدمت‌هذه‌المقدمة‌لتصیر‌کالبینة‌علی‌أن‌ما‌ذکرناه‌أمر‌ممکن‌الحصول‌قریب‌الوصول،

‌فنقول‌...‌إن‌قولنا‌»أعوذ‌بالله‌من‌الشیطان‌الرجیم«‌لا‌شک‌أن‌المراد‌منه‌الاستعاذة‌بالله‌من‌جمیع‌المنهیات‌و‌المحظورات‌و‌لا‌شک‌أن‌المنهیات‌اما‌أن

‌تکون‌من‌باب‌الاعتقادات‌أو‌من‌باب‌أعمال‌الجوارج،‌اما‌الاعتقادات‌فقد‌جاء‌فی‌الخبر‌المشهور‌قوله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌»ستفرق‌امتی‌علی‌ثلاث‌و‌سبعین‌فرقة:

کلهم‌فی‌النار‌إلا‌فرقة‌واحدة«‌و‌هذا‌یدل‌علی‌أن‌الاثنین‌و‌312آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌السبعین‌موصوفون‌بالعقائد‌الفاسدة،‌ثم‌إن‌ضلال‌کل‌واحدة‌من‌اولئک‌الفرق‌غیر‌مختص‌بمسألة‌واحدة،‌بل‌هو‌حاصل‌فی‌مسائل‌کثیرة‌...‌فإذا‌وزعنا‌عدد‌الفرق‌الضالة‌علی‌هذه‌المسائل‌الکثیرة‌بلغ‌العدد‌الحاصل‌مبلغا‌عظیما‌...‌و‌أیضا‌فمن‌المشهور‌أن‌فرق‌الضلالات‌من‌الخارجین‌عن‌هذه‌الامة‌یقربون‌من‌سبعمائة،‌فإذا

‌ضمت‌أنواع‌ضلالاتهم‌إلی‌انواع‌الضلالات‌الموجودة‌فی‌فرق‌الامة‌من‌جمیعالمسائل‌العقلیة‌...

‌بلغ‌المجموع‌مبلغا‌عظیما‌فی‌العدد‌و‌لا‌شک‌أن‌قولنا‌»أعوذ‌بالله«‌یتناول‌الاستعاذة‌من‌جمیع‌تلک‌الأنواع‌...‌فظهر‌بهذا‌الطریق‌أن‌قولنا‌»أعوذ‌بالله«

مشتمل‌علی‌الألوف‌من‌المسائل‌الحقیقیة‌الیقینیة‌...

Page 276: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اما‌این‌سخن‌صحیح‌نیست‌زیرا‌این‌مطالب‌را‌از‌»أعوذ‌بالله‌...«‌به‌دستنمی‌آوریم‌بلکه‌با‌»أعوذ‌...«‌از‌آنها‌به‌خدا‌پناه‌می‌بریم.

‌313آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌زاد‌المسیر‌فی‌عام‌التفسیر

تفسیر‌زاد‌المسیر‌فی‌عام‌التفسیر‌تألیف‌ابو‌الفرج‌جمال‌الدین‌عبد‌الرحمن‌بن‌علی‌بن‌محمد‌بن‌الجوزی‌القرشی

‌‌و‌قبر‌او‌در‌بغداد‌کنار‌قبر‌احمد‌بن‌حنبل‌597و‌متوفی‌508البغدادی.‌متولد‌‌است‌و‌در‌فقه،‌حنبلی‌و‌در‌اصول،‌اشعری‌است‌و‌تاریخ‌منتظم‌او‌نیز‌از‌کتابهای

مهم‌تاریخ‌است.‌درباره‌اینکه‌چرا‌به‌او‌ابن‌جوزی‌می‌گویند،‌گفته‌اند:‌چون‌در‌خانه‌جد‌آنها‌در

‌واصل،‌درخت‌گردویی‌بود‌و‌در‌آن‌شهر‌غیر‌از‌آن،‌درخت‌گردوی‌دیگری‌نبود،‌بهاو‌جوزی‌می‌گفتند.

‌درباره‌ابن‌جوزی‌گفته‌اند‌که‌سه‌سالگی‌پدرش‌را‌از‌دست‌داد.‌خانواده‌اش‌مس‌فروش‌یا‌مسگر‌بودند‌و‌لذا‌گاهی‌در‌امضاهایش‌عبد‌الرحمن‌بن‌علی‌الصفار

می‌نوشت.‌در‌کتابها‌در‌مورد‌او‌اینطور‌نوشتند:‌کان‌فی‌التفسیر‌من‌الأعیان‌و‌فی‌الحدیث‌من

الحفاظ‌و‌فی‌التاریخ‌من‌الموسعین.‌تذکرة‌الأئمة‌از‌کتب‌اهل‌تسنن‌که‌مطالب‌بسیاری‌به‌نفع‌شیعه‌در‌آن‌هست.

تألیف‌نواده‌او‌)سبط‌ابن‌جوزی(‌است.‌سبط‌ابن‌جوزی‌می‌گوید:‌سمعت‌جدی‌یقول‌علی‌المنبر‌کتبت‌بإصبعی‌ألفی‌مجلد

‌جلد(،‌و‌مجموع‌تصانیفه‌مأتان‌و‌نیف‌و‌خمسون‌کتابا.2000)‌تا‌از‌کتاب‌های‌او‌در‌مقدمه‌تفسیر‌زاد‌المسیر‌آمده‌است.190نام‌

‌در‌شرح‌حال‌مرحوم‌علامه‌حلی‌و‌مجلسی‌رحمه‌الله‌گفته‌شده‌که‌تألیفاتشان‌را‌اگر‌بر‌عمرشان‌تقسیم‌کنیم‌روزی‌چندین‌برگ‌می‌شود.‌درباره‌ابن‌جوزی‌هم

گفته‌اند‌314آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 277: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌کراسه‌و‌به‌9سال‌عمر‌او‌تقسیم‌کنیم،‌روزی‌90نوشته‌ها‌و‌تألیفاتش‌را‌که‌بر‌‌صفحه‌می‌شود.‌70فرم‌یعنی‌حدود‌9تعبیر‌امروز‌

‌البته‌این‌روشن‌است‌که‌معمولا‌کسی‌که‌پرکار‌باشد،‌کارهایش‌نمی‌تواند‌دقیقباشد‌درباره‌او‌گفته‌شده:

‌کان‌تصنیفه‌فی‌فنون‌منن‌العلوم‌بمنزلة‌الإختصار‌من‌کتب‌تلک‌العلوم‌فینقل‌من‌التصانیف‌من‌غیر‌أن‌یکون‌متقنا‌لذلک‌العلم‌من‌جهة‌الشیوخ‌و‌البحث‌و‌لهذا‌نقل

عنه‌کأنه‌قال‌أنا‌مرتب‌و‌لست‌بمصنف.‌13قال‌أبو‌الفرج:‌أول‌ما‌صنفت‌و‌ألفت‌ولی‌من‌العمر‌نحو‌ثلاث‌عشر‌سنة‌)در‌

‌سالگی‌هم‌ادامه‌داشت(.90سالگی‌شروع‌به‌تألیف‌نمودند‌و‌تا‌‌کان‌إذا‌رای‌تصنیفا‌و‌اعجبه‌صنف‌مثله‌فی‌الحال‌و‌ان‌لم‌یکن‌قد‌تقدم‌له‌فی‌ذلک‌الفن‌عمل،‌لقوة‌فهمه‌و‌حدة‌ذهنه‌فربما‌صنف‌لاجل‌ذلک،‌الشی‌ء‌و‌نقیضه

بحسب‌ما‌یتفق‌له‌من‌الوقوف‌علی‌تصانیف‌من‌تقدمه.‌‌سال‌در‌یک‌5سالگی-‌مبغوض‌دولت‌وقت‌واقع‌شد‌و‌80در‌اواخر‌عمرش-‌تقریبا‌

خانه‌زندانی‌بود‌که‌حمام‌نداشت.‌روشن‌است‌که‌او‌سنی‌است‌ولی‌از‌سنی‌هایی‌که‌تمایلاتی‌به‌شیعه‌نشان‌داده

است.گرچه‌در‌جاهایی‌هم‌مطالب‌نادرستی‌راجع‌به‌شیعه‌دارد.

مرحوم‌محدث‌قمی‌این‌اشعار‌را‌در‌»هدیة‌الأحباب«‌از‌او‌آورده‌است:أقسمت‌بالله‌و‌آلائه‌الیة‌ألقی‌بها‌ربی

إن‌علی‌بن‌أبی‌طالب‌إمام‌أهل‌الشرق‌و‌الغربمن‌لم‌یکن‌مذهبه‌مذهبی‌فإنه‌أنجس‌من‌کلب

نوه‌اش‌نیز‌گفته‌است:«1أهوی‌علیا‌و‌ایمانی‌محبته‌کم‌مشرک‌دمه‌من‌سیفه‌و‌کفا‌»

‌إن‌کنت‌ویحک‌لم‌تسمع‌فضائله‌فاسمع‌مناقبه‌من‌هل‌أتی‌و‌کفی__________________________________________________

(.‌»چکیده«.1)‌315آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌جمله:‌»من‌بنته‌فی‌بیته«‌هم‌از‌اوست.‌که‌از‌او‌پرسیدند‌علی‌افضل‌است‌یا‌ابو‌بکر‌گفت:‌»من‌بنته‌فی‌بیته«‌که‌هم‌با‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌قابل‌تطبیق

Page 278: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌است‌که‌دختر‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌خانه‌حضرت‌علیه‌السلام‌است‌و‌همبا‌ابو‌بکر‌که‌دخترش‌در‌خانه‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است.

‌البته‌ضد‌این‌مطالب‌هم‌از‌او‌نقل‌شده‌است.‌نوشته‌اند‌که‌در‌منبر‌گفت:‌هر‌کسرافضی‌است‌به‌من‌بگویید‌تا‌بگویم‌خانه‌اش‌را‌خراب‌کنند.

‌زمانی‌که‌او‌در‌آن‌زمان‌می‌زیست،‌یک‌نواخت‌نبود،‌یک‌قسمت‌از‌آن‌زمان،‌قدرت‌در‌دست‌شیعه‌ها‌بود،‌قسمت‌دیگر‌دست‌سنی‌ها‌بود.‌شاید‌این‌نوسانها

باعث‌ناهماهنگی‌اظهارات‌او‌شده‌باشد.‌در‌هر‌حال‌او‌سنی‌است،‌هر‌چند‌که‌فضایلی‌را‌هم‌برای‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام

نقل‌کرده‌است.‌تفسیر‌زاد‌المسیر‌مصادر‌بسیاری‌داشته‌است.‌از‌تفسیر‌طبری،‌تفسیر‌ابن‌قتیبه

‌)که‌مشکلات‌و‌غرائب‌قرآن‌را‌معنا‌کرده‌است(،‌تفسیر‌زجاج‌و‌فراء‌خیلیاستفاده‌کرده‌است.

‌امتیاز‌این‌تفسیر‌آن‌است‌که‌اقوال‌در‌مورد‌هر‌آیه‌را‌خیلی‌خوب‌در‌اختیار‌گذاشته‌است.‌و‌غالبا‌کاری‌ندارد‌که‌کدام‌قول‌درست‌و‌درست‌تر‌است‌و‌کدام‌نقطه‌ضعف‌دارد.‌اقوال‌را‌رد‌نمی‌کند‌و‌یا‌ترجیح‌نمی‌دهد.‌نقل‌ها‌را‌منظم‌کرده

در‌اختیار‌می‌گذارد‌بدون‌بیان‌نقطه‌ضعف‌یا‌ترجیح.‌در‌مقدمه‌گفته‌است:‌تفاسیر‌موجود‌یا‌بسیار‌مختصر‌و‌یا‌طولانی‌است‌و‌آنها‌هم‌که‌متوسط‌است‌ترتیب‌درستی‌ندارد‌و‌چه‌بسا‌مشکلات‌را‌حل‌نکرده،‌و‌آنجا‌که‌لازم‌نبوده‌توضیح‌داده‌اند.‌لذا‌این‌تفسیر‌را‌می‌نویسم‌که‌هم‌متوسط‌و‌هم‌مزایای

لازم‌را‌داشته‌باشد.‌این‌تفسیر‌تفسیر‌تمام‌قرآن‌است‌و‌در‌تفسیر‌آیات،‌به‌حدیث‌هم‌نظر‌داشته،‌چون‌تفسیر‌طبری‌از‌مصادر‌او‌است‌و‌آن‌هم‌پر‌از‌روایت‌است‌و‌امتیاز‌این

تفسیر‌بر‌تفسیرهایی‌مثل‌طبری‌آن‌است‌که‌مکررات‌ندارد.‌316آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌124با‌اینکه‌فضایلی‌را‌برای‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌نقل‌می‌کند‌اما‌مثلا‌در‌آیه‌اس‌إماما‌...‌که‌مربوط‌به‌بحث‌امامت‌است‌از‌مسأله ی‌جاعلک‌للن ‌بقره‌قال‌إن

امامت‌ساکت‌است.‌رساله‌ای‌دارد‌به‌نام:‌»فی‌رد‌المتعصب‌العنید«‌ناصبی‌ها‌علیه‌شیعه‌چیزهایی

‌گفته‌اند‌و‌او‌این‌رساله‌را‌در‌رد‌آنان‌نوشته‌است.‌حضرت‌آقای‌میلانی‌)از‌نوادگان‌مرحوم‌آیة‌الله‌میلانی(‌این‌رساله‌را‌تصحیح‌کرده‌و‌مقدمه‌ای‌هم‌بر‌آن‌نوشته‌و

چاپ‌شده‌است.

Page 279: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌جلد‌چاپ‌شده،‌و‌فهرست‌احادیث‌هم‌دارد‌که‌بسیار‌9یا‌8تفسیر‌زاد‌المسیر‌در‌مفید‌است.

‌317آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌أنوار‌التنزیل‌و‌أسرار‌التأویل‌

تفسیر‌أنوار‌التنزیل‌و‌أسرار‌التأویل‌تألیف:‌أبو‌الخیر‌ناصر‌الدین‌عبد‌الله‌بن‌عمر‌بیضاوی‌شیرازی‌معروف‌به‌قاضی‌بیضاوی‌که‌در‌اصول‌عقائد‌اشعری‌و‌در‌فقه‌شافعی‌بوده‌است.‌متولد:‌بیضاء

شیراز.‌بیضاء:‌نام‌شهری‌است‌در‌اطراف‌شیراز‌که‌بعدها‌مبدل‌به‌دهها‌آبادی‌شده‌و‌از‌صورت‌شهر‌درآمد.‌در‌بعضی‌کتاب‌ها‌گفته‌اند:‌بیضاء‌مدینة‌مشهورة‌بفارس.‌در

کتب‌متأخر‌گفته‌اند:‌آبادیهای‌متعددی‌است‌که‌به‌آن‌بیضاء‌گفته‌می‌شود.‌باشد.650در‌کتب‌تراجم‌از‌تولد‌او‌چیزی‌نگفته‌اند‌و‌باید‌تاریخ‌تولدش‌پیش‌از‌

‌.‌تقریبا‌تاریخ‌712گفته‌شده‌تا‌681در‌تاریخ‌وفاتش‌هم‌اختلاف‌زیادی‌است.‌از‌‌‌به‌نظر‌بسیاری‌از‌علما‌700سال‌در‌کتب‌اختلاف‌دارد.‌تاریخ‌بعد‌از‌30وفاتش‌

‌را‌گفته‌اند681‌،685‌،691‌،692‌،696صحیح‌نیست‌و‌در‌کتب‌معتبر‌‌در‌فهرست‌کتابخانه‌مدرسه‌فیضیه‌در‌معرفی‌نسخه‌های‌تفسیر‌بیضاوی،‌به‌نقل‌از

‌‌دانسته‌شده‌است.‌پس‌باید‌بگوییم‌متوفی692برخی‌نسخه‌ها‌تاریخ‌پایان‌تألیف‌‌است.692بعد‌از‌

در‌تبریز‌فوت‌کرد‌و‌در‌گورستان‌چرنداب‌مدفون‌است.‌با‌علامه‌حلی‌رحمه‌الله‌و‌خواجه‌نصیر‌طوسی‌رحمه‌الله‌و‌محقق‌صاحب‌شرایع

رحمه‌الله،‌معاصر‌بوده‌است.‌‌است.‌مباحثه‌ای‌هم‌بین‌این‌دو‌در‌726و‌فوت‌او‌650تولد‌علامه‌حلی‌رحمه‌الله‌

کتابها‌نقل‌شده‌است‌به‌این‌شرح:‌در‌»روضات‌الجنات«‌در‌شرح‌حال‌علامه‌حلی‌رحمه‌الله‌آمده‌است‌که:‌بیضاوی‌عبارتی‌را‌از‌»قواعد«‌علامه‌رحمه‌الله‌دیده‌بود‌و‌به‌نظرش‌درست‌نیامد،‌و

اعتراضی‌نوشت‌که‌این‌318آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 280: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌عبارت‌صحیح‌نیست‌مرحوم‌علامه‌رحمه‌الله‌جواب‌داد‌که‌صحیح‌است.‌او‌همجواب‌را‌دید‌و‌قبول‌کرد.

‌‌است.‌اگر‌تولد‌بیضاوی‌همانطور‌که‌گفتیم670خواجه‌نصیر‌طوسی‌هم‌متوفی‌‌‌باشد‌بخصوص‌اگر‌خیلی‌قبل‌از‌این‌تاریخ‌متولد‌شده‌باشد،‌این650قبل‌از‌

معاصرت‌و‌نیز‌معاصرت‌با‌صاحب‌شرایع‌می‌تواند‌درست‌باشد.‌گفته‌اند‌قاضی‌بیضاوی‌مفسر،‌متکلم،‌فقیه،‌اصولی،‌محدث،‌مورخ‌و‌ادیب‌بود.‌و

در‌تمام‌این‌زمینه‌ها‌تألیفاتی‌دارد.تألیفات‌او‌عبارتند‌از:

‌‌کتاب‌در4الإیضاح،‌طوالع‌الأنوار،‌مطالع‌الأنظار،‌شرح‌فصول‌خواجه‌طوسی؛‌این‌‌علم‌کلام‌است.‌)طوالع‌و‌مطالع‌هر‌دو‌ظاهرا‌متن‌درسی‌بوده‌و‌حاشیه‌و

شرح‌های‌فراوان‌بر‌آن‌نوشته‌شده‌است(.‌در‌فقه:‌شرح‌التنبیه،‌شرح‌المصابیح،‌الغایة‌القصوی؛‌چون‌شافعی‌بود‌این‌سه

کتاب‌در‌فقه‌شافعی‌نوشته‌شده‌است.در‌لغت:‌شرح‌المنتخب.

«.1در‌منطق:‌شرح‌المطالع‌»‌در‌اصول‌فقه:‌منهج‌الوصول‌إلی‌علم‌الأصول،‌شرح‌المنهاج،‌شرح‌مختصر‌ابن

«.2الحاجب،‌شرح‌المنتخب‌»«.3در‌حدیث:‌شرح‌مصابیح‌السنة‌»

در‌عرفان‌و‌تصوف:‌تهذیب‌الأخلاق.در‌تاریخ:‌نظام‌التواریخ؛

از‌بین‌تمام‌کتب‌او‌این‌کتاب‌اخیر‌فارسی‌است‌و‌در‌هند‌چاپ‌شده‌و‌از‌مآخذ‌و__________________________________________________

‌(.‌»مطالع«‌منطق‌است‌قطب‌الدین‌هم‌شرحی‌بر‌آن‌دارد‌که‌به‌»شرح1)مطالع«‌مشهور‌است.

(.‌متن‌منتخب‌از‌فخر‌رازی‌است.2)(.‌مصابیح‌السنة‌از‌بغوی‌است.3)

‌319آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 281: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مصادر‌است.‌در‌بعضی‌کتب‌تشکیک‌شده‌که‌آیا‌از‌این‌بیضاوی‌است‌یا‌بیضاویدیگر؟‌ولی‌آنها‌که‌در‌این‌زمینه‌تحقیق‌کرده‌اند‌گفته‌اند‌از‌همین‌بیضاوی‌است.

‌کتاب‌دیگر‌او‌المصباح‌است‌که‌شاید‌در‌ادبیات‌باشد‌در‌کتاب‌شد‌الازار‌این‌کتاببه‌او‌نسبت‌داده‌شده‌است.

کتاب‌دیگر‌او:‌»رسالة‌فی‌موضوعات‌العلم‌و‌تعاریفها«‌است.‌در‌لغت‌نامه‌دهخدا‌کتاب:‌»المنی‌فی‌شرح‌اسماء‌الله‌الحسنی«‌از‌تألیفات‌او

دانسته‌شده.‌در‌بعضی‌کتب‌درباره‌تألیفات‌بیضاوی‌گفته‌شده:‌و‌له‌فی‌التفسیر‌مختصر

الکشاف.اما‌احتمال‌اینکه‌دو‌تفسیر‌داشته‌باشد،‌ضعیف‌است.

‌در‌شد‌الازار،‌قصیده‌ای‌از‌او‌در‌رثاء‌یکی‌از‌اساتیدش‌نقل‌شده‌است،‌پس‌معلوممی‌شود‌شاعر‌هم‌بوده‌است.چند‌داستان‌مربوط‌به‌او:

‌در‌»روضات‌الجنات«‌آمده‌است:‌زمانیکه‌این‌تفسیر‌را‌نوشت‌به‌ارغوان‌خان‌یا‌دیگری-‌از‌حاکمان‌ترک‌آذربایجان‌در‌قرن‌هفتم-‌رساند‌که‌من‌تفسیر‌مهمی‌نوشته‌ام‌و‌توقع‌تشویق‌دارم‌و‌بنا‌شد‌که‌کتابش‌را‌ببرند‌تا‌ببینند‌چگونه‌است.‌«.1کتاب‌را‌به‌تبریز‌برد‌و‌مقصدش‌این‌بود‌که‌منصب‌قاضی‌القضاتی‌را‌بگیرد‌»‌یعنی‌هدف‌این‌بود‌که‌کتاب‌را‌نشان‌بدهد‌و‌این‌منصب‌را‌به‌او‌بدهند.‌ولی

‌هنگامی‌که‌خواست‌خدمت‌شاه‌برسد،‌آنقدر‌جمعیت‌زیاد‌بود‌که‌او‌را‌راه‌ندادند.‌به‌قول‌خودش‌فکری‌کرد،‌کتابش‌را‌بر‌سر‌نیزه‌ای‌قرار‌داد‌و‌دور‌جمعیت‌راه‌می‌رفت‌تا‌اینکه‌شاه‌او‌را‌دید‌و‌گفت‌بروید‌او‌را‌بیاورید.‌او‌را‌آوردند‌و‌فهمیدند

که‌او‌بیضاوی‌است.«.2برخی‌قصه‌را‌طور‌دیگر‌نقل‌کردند‌»

‌عارفی‌بود‌که‌نزد‌ارغوان‌خان‌و‌قبل‌از‌او‌نزد‌آباغا‌خان‌منزلت‌داشته‌است.بیضاوی

__________________________________________________‌(.‌مدتی‌با‌شرکت‌فرد‌دیگری‌قاضی‌بود‌و‌وقتی‌او‌از‌دنیا‌رفت،‌بیضاوی1)

منحصرا‌قاضی‌شد.(.‌در‌»نامه‌دانشوران«‌این‌داستان‌نقل‌شده‌است.2)

‌320آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 282: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌او‌را‌واسطه‌کرده‌است‌که‌به‌شاه‌بگوید‌تفسیری‌نوشته‌است‌که‌در‌مقابل،‌او‌را‌تشویق‌نماید‌و‌تشویقش‌به‌این‌باشد‌که‌قاضی‌القضاتی‌فارس‌را‌به‌او‌بدهند.‌آن

‌عارف‌هم‌وساطت‌کرد‌و‌از‌او‌و‌تفسیرش‌تعریف‌کرد‌و‌گفت:‌تقاضای‌او‌ازمسیر‌این‌است‌که‌امیر،‌ایشان‌را‌در‌رفتن‌سعیر‌با‌خود‌شریک‌کند.

‌شاه‌معنی‌این‌جمله‌را‌می‌پرسد‌آن‌عارف‌می‌گوید‌آمده‌منصب‌قضاوت‌می‌خواهد‌تا‌قدر‌یک‌سجاده‌از‌جهنم‌را‌بگیرد‌و‌همه‌جهنم‌از‌تو‌نباشد،‌شاه‌متوجه‌می‌شود‌و

می‌گوید‌مانعی‌ندارد.‌در‌این‌قصه‌نوشته‌شده:‌بیضاوی‌از‌این‌جمله‌متنبه‌و‌منصرف‌می‌شود‌و‌پیش‌آن‌عارف‌می‌ماند.‌و‌اینکه‌در‌تبریز‌ماند‌و‌همانجا‌فوت‌نمود‌و‌مدفون‌شد،‌دنباله‌این

داستان‌است.‌قصه‌طور‌دیگر‌هم‌نقل‌شده‌و‌آن‌اینکه‌در‌محل‌خود‌خیلی‌مورد‌بی‌اعتنایی‌بود.از‌شاه‌تقاضا‌کرد‌که‌منصبی‌به‌او‌بدهند‌تا‌ارزش‌علم‌پیش‌مردم‌مشخص‌شود.

به‌هر‌حال‌مطمئنا‌قاضی‌و‌شاید‌هم‌قاضی‌القضاة‌بوده‌است.در‌»بغیة‌الوعاة«‌سیوطی‌این‌عبارت‌نقل‌شده‌است:

‌کان‌إماما‌علامة‌عارفا‌بالفقه‌و‌التفسیر‌و‌الاصولین‌)اصول‌فقه‌و‌اصول‌دین(‌والعربیة‌و‌المنطق‌نظارا‌صالحا‌متعبدا‌شافعیا.

‌در‌مورد‌تفسیرش‌باید‌گفت‌که‌از‌روز‌تألیف،‌هم‌در‌بین‌شیعه‌و‌هم‌در‌بین‌اهلتسنن‌خیلی‌جا‌باز‌کرده‌است.

‌-‌20)یعنی‌حدود‌714در‌کتاب‌»کشف‌الظنون«‌که‌فهرست‌کتابها‌است‌از‌سال‌‌‌)همان‌سالهایی‌که‌حاج‌خلیفه‌کشف‌1046سال‌بعد‌از‌فوتش(‌تا‌سال‌18

‌‌کتاب‌پیرامون‌تفسیر‌بیضاوی‌به‌عنوان50الظنون‌را‌می‌نوشته‌است(،‌حدود‌شرح‌و‌حاشیه‌بر‌آن‌معرفی‌کرده‌است.

‌کتابهایی‌که‌از‌اول‌تا‌آخر‌تفسیر‌را‌حاشیه‌کرده‌اند‌و‌کتابهایی‌که‌قسمتی‌از‌تفسیر‌‌کتاب‌تمام‌تفسیر‌را15را‌شرح‌و‌حاشیه‌کرده‌اند،‌هر‌کدام‌را‌جدا‌نام‌می‌برد.‌

حاشیه‌321آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌کتاب‌قسمتی‌از‌تفسیر‌را‌حاشیه‌کرده‌اند.30کرده‌اند‌و‌‌به‌احتمال‌قوی‌تفسیر‌بیضاوی‌کتاب‌درسی‌بوده‌که‌این‌همه‌حاشیه‌و‌شرح‌دارد‌و‌شاید‌برخی‌از‌آنان‌موفق‌نشدند‌یک‌دوره‌تفسیر‌را‌کامل‌بگویند‌از‌اینرو‌حاشیه‌و

شرحشان‌ناقص‌مانده‌است.

Page 283: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

این‌شروح‌و‌حواشی‌برخی‌مفصل‌و‌برخی‌مختصر‌است:‌،‌دو‌حاشیه‌دارد‌یکی‌مفصل‌و‌در‌هشت951محمد‌بن‌مصطفی‌القوجوی،‌متوفی‌

جلد‌و‌دیگری‌مختصر.حاشیه‌ای‌است‌از‌مصطفی‌بن‌ابراهیم‌در‌سه‌جلد.

‌حاشیه‌ای‌است‌به‌نام‌»نواهد‌الأبکار‌و‌شواهد‌الأفکار«‌در‌یک‌جلد‌ظاهرا‌از‌جلالالدین‌سیوطی.

حاشیه‌ای‌است‌از‌ابو‌الفضل‌صدیقی‌مشهور‌به‌کازرونی‌در‌چهار‌جلد.‌‌تا‌حاشیه‌و‌شرح‌بر‌45کتابی‌که‌در‌کشف‌الظنون‌معرفی‌شده‌است،‌50از‌آن‌

‌تا‌در‌پیرامون‌تفسیر‌بیضاوی‌است:5تفسیر‌بیضاوی‌است‌و‌‌-‌محمد‌بن‌یوسف‌شامی‌کتابی‌دارد‌به‌نام‌»الإتحاف‌بتمییز‌ما‌تبع‌فیه‌البیضاوی1

الکشاف«؛‌که‌مشخص‌کرده‌کجا‌بیضاوی‌از‌کشاف‌استفاده‌کرده‌است.‌-‌شیخ‌عبد‌الرئوف‌مناوی‌کتابی‌دارد‌به‌نام‌»فتح‌السماوی‌بتخریج‌أحادیث2

‌البیضاوی«،‌احادیث‌تفسیر‌بیضاوی‌را‌استخراج‌و‌در‌مصادر‌هل‌تسنن‌پیدا‌کرده‌وآدرس‌داده‌است.

‌،‌حاشیه‌ای‌دارد‌بر‌سه‌تفسیر:‌کشاف،‌بیضاوی1028-‌محمد‌بن‌یوسف،‌متوفی‌3و‌تفسیر‌ابی‌السعود؛‌سه‌تفسیر‌را‌با‌هم‌حاشیه‌کرده‌است.

‌اگر‌حاشیه‌هایش‌با‌هم‌باشد‌کتاب‌خوبی‌است.‌ظاهرا‌هر‌آیه‌ای‌را‌در‌هر‌سه‌کتابدیده‌و‌حاشیه‌کرده‌است.

‌،‌حاشیه‌ای‌بر‌بیضاوی‌دارد،‌که‌ناقص‌است.1036-‌ملا‌محمد‌بن‌الغنی،‌متوفی‌4‌جلد‌شده‌است.50و‌فقط‌تا‌نصف‌سوره‌بقره‌است،‌حاشیه‌اش‌

‌322آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-‌محمد‌بن‌محمد‌بن‌عبد‌الرحمن‌معروف‌به‌امام‌کاملیه‌از‌علماء‌شافعیه،5

‌،‌تفسیر‌بیضاوی‌را‌تلخیص‌کرده‌است.‌اینها‌گویاترین‌دلیل‌است‌بر874متوفی‌این‌که‌این‌کتاب‌در‌میان‌اهل‌تسنن‌خیلی‌جا‌باز‌کرده‌بوده‌است.

‌اینها‌مربوط‌به‌قرن‌هشتم‌تا‌قرن‌یازدهم‌زمان‌تألیف‌کشف‌الظنون‌است.‌و‌بعد‌از‌آن‌هم‌باید‌به‌کتاب‌ذیل‌کشف‌الظنون‌و‌امثال‌آن‌مراجعه‌کرد‌تا‌معلوم‌شود‌در

این‌سیصد‌سال‌بعد‌چه‌کارهایی‌شده‌است.‌و‌اما‌در‌شیعه:‌مرحوم‌حاج‌آقا‌بزرگ‌در‌»الذریعة«،‌بنایش‌این‌است‌که‌کتب

‌شیعه‌را‌معرفی‌کند.‌اما‌چون‌علماء‌شیعه‌حواشی‌بر‌تفسیر‌بیضاوی‌دارند،‌لذا‌آن

Page 284: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌20را‌بعنوان‌متن‌معرفی‌می‌کند‌و‌بعد‌می‌فرماید‌که‌علماء‌شیعه‌بر‌آن‌حدود‌«.1حاشیه‌نوشته‌اند‌»

‌در‌این‌میان،‌علمائی‌بر‌آن‌حاشیه‌زده‌اند‌که‌خیلی‌باعث‌ارزش‌و‌اعتبار‌اینتفسیر‌شده‌است‌از‌جمله:

‌شیخ‌بهایی‌رحمه‌الله؛‌هر‌چند‌حاشیه‌اش‌ناتمام‌است‌ولی‌معلوم‌می‌شود‌موردعنایتش‌بوده‌است.

.1064سلطان‌العلماء‌علیه‌السلام،‌متوفی‌میرزا‌محمد‌بن‌حسن‌شیروانی‌رحمه‌الله

قاضی‌نور‌الله‌تستری‌رحمه‌الله‌»شوشتری«‌شهید‌)صاحب‌احقاق‌الحق(.آقای‌هادی‌مترجم‌نوه‌علامه‌مجلسی.

‌علامه‌مجلسی‌رحمه‌الله‌که‌در‌بحار،‌در‌هر‌بابی‌ابتدا‌آیات‌را‌مطرح‌و‌تفسیر‌و‌سپس‌سراغ‌روایات‌می‌رود،‌از‌جمله‌تفاسیر‌که‌خیلی‌از‌آن‌نقل‌می‌کند،‌تفسیر

بیضاوی‌است.‌تفسیر‌صافی‌هم‌متنش‌تقریبا‌تفسیر‌بیضاوی‌است‌که‌روایات‌ائمه‌علیهم‌السلام‌را‌هم‌به‌آن‌اضافه‌کرده‌و‌رنگ‌شیعی‌به‌خود‌گرفته‌است‌و‌اگر‌این‌حرف‌صد‌در

صد‌درست‌نباشد،‌اما‌به‌هر‌حال‌از‌مراجع‌مهم‌تفسیر‌صافی‌بوده‌است.__________________________________________________

.40،‌ص‌6(.‌الذریعة،‌ج‌1)‌323آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌در‌کتب‌اهل‌تسنن‌این‌شعر‌راجع‌به‌تفسیر‌بیضاوی‌نقل‌شده:

«1اولوا‌الألباب‌لم‌یأتوا‌بکشف‌قناع‌ما‌یتلی‌و‌لکن‌کان‌للقاضی‌ید‌بیضاء‌لا‌تبلی‌»مطلب‌دیگر‌اینکه:‌این‌تفسیر‌از‌تفاسیر‌زیر‌استفاده‌کرده‌است.

‌-‌کشاف‌در‌شرح‌حالها‌گفته‌اند‌این‌تفسیر،‌مختصر‌الکشاف‌است.‌و‌بعضی1‌گفته‌اند‌که‌»انوار‌التنزیل‌و‌اسرار‌التأویل«‌تهذیب‌و‌تخلیص‌کشاف‌است.‌معنی‌تلخیص‌که‌روشن‌است‌و‌تهذیب‌به‌این‌معنی‌است‌که‌چون‌زمخشری‌معتزلی‌و‌بیضاوی‌اشعری‌است،‌لذا‌مطالب‌هماهنگ‌با‌معتزلی‌را‌عوض‌کرده‌و‌مطابق‌عقائد‌اشعری‌را‌آورده‌است.‌و‌به‌عقیده‌خودش‌خطاهای‌آن‌را‌اصلاح‌کرده

است.

Page 285: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌مفاتیح‌الغیب‌امام‌فخر‌رازی‌هم‌مورد‌استفاده‌او‌بوده‌است.‌وفات‌امام‌فخر2‌‌است‌پس‌می‌تواند‌تفسیر‌او‌مورد‌استفاده‌اش‌باشد،‌شواهدی‌را‌هم‌ذکر606

کرده‌اند‌که‌مطالب‌این‌دو‌تفسیر‌با‌هم‌مشابه‌است.‌-‌گفته‌شده‌که‌از‌راغب‌اصفهانی‌هم‌استفاده‌کرده‌است.‌شاید‌گوینده‌آن،3

مقایسه‌ای‌انجام‌داده‌و‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌است.‌آیا‌منظور‌این‌است‌که‌از‌مفردات‌راغب‌استفاده‌کرده‌است‌یا‌کتب‌دیگر‌وی؟

زیرا‌او‌تفسیر‌هم‌داشته‌است؟‌در‌کتابها‌نوشته‌اند‌که‌بیضاوی‌از‌این‌سه‌کتاب‌استفاده‌کرده‌است.‌خود‌او‌هم‌در

مقدمه‌کتاب‌می‌گوید‌از‌تفاسیر‌استفاده‌کرده‌ام:‌»فإن‌أعظم‌العلوم‌مقدارا‌و‌أرفعها‌شرفا‌و‌منارا،‌علم‌التفسیر‌الذی‌هو‌رئیس

‌العلوم‌الدینیة‌و‌رأسها،‌و‌مبنی‌قواعد‌الشرع‌و‌أساسها،‌لا‌یلیق‌لتعاطیه‌و‌التصدی‌للتکلم‌فیه،‌إلا‌من‌برع‌فی‌العلوم‌الدینیة‌کلها‌أصولها‌و‌فروعها،‌وفاق‌فی

‌الصناعات‌العربیة،‌و‌الفنون‌الأدبیة‌بأنواعها،‌و‌لطال‌أحدث‌نفسی‌أن‌أصنف‌فی‌هذا‌الفن‌کتابا‌یحتوی‌علی‌صفوة‌ما‌بلغنی‌من‌عظماء‌الصحابة‌و‌علماء‌التابعین،‌و

من‌دونهم‌من‌السلف__________________________________________________

(.‌کشف‌قناع:‌تفسیر،‌ما‌یتلی:‌آیات،‌لا‌تبلی:‌کهنه‌نمی‌شود.1)‌324آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌الصالحین،‌و‌ینطوی‌علی‌نکت‌بارعة،‌و‌لطائف‌رائعة،‌استنبطها‌أنا‌و‌من‌قبلی‌من‌أفاضل‌المتأخرین،‌و‌أماثل‌المحققین‌...‌إلا‌أن‌قصور‌بضاعتی‌یثبطنی‌عن‌الإقدام‌و

‌یمنعنی‌عن‌الانتصاب‌فی‌هذا‌المقام،‌حتی‌سنح‌لی‌بعد‌الاستخارة،‌ما‌صمم‌به‌غرسی‌علی‌الشروع‌فیما‌أردته،‌و‌الإتیان‌بما‌قصدته،‌ناویا‌أن‌أسمیه‌بعد‌أن‌أتممه

‌بأنوار‌التنزیل‌و‌أسرار‌التأویل،‌فها‌أنا‌الآن‌أشرع‌و‌بحسن‌توفیقه‌أقول:‌و‌هوالموفق‌لکل‌خیر‌و‌معطی‌کل‌مسؤول«.

‌‌آورده‌است‌که:‌بیضاوی‌از‌کشاف‌استفاده184در‌»فارس‌نامه‌ناصری«‌در‌ص‌‌کرده‌ولی‌آن‌را‌تصحیح‌هم‌نموده‌است.‌و‌نمونه‌ای‌را‌ذکر‌می‌کند:‌در‌سوره‌و‌الضحی‌در‌ذیل:‌»ألم‌یجدک‌یتیما‌فأوی.‌و‌وجدک‌ضالا‌فهدی.‌و‌وجدک‌عائلا

فأغنی.«در‌بیضاوی‌آمده:‌فوجدک‌عائلا‌فقیرا‌ذا‌عیال‌فأغنی‌بما‌حصل‌بک‌من‌ربح‌التجارة.

اما‌در‌تفسیر‌کشاف‌چنین‌است:‌فوجدک‌...‌من‌ربح‌التجارة‌و‌الغنائم.

Page 286: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌صاحب‌فارس‌نامه‌می‌گوید:‌غنائم‌مربوط‌به‌مدینه‌و‌بعد‌از‌تشکیل‌و‌حکومت‌و‌جنگ‌...‌است‌و‌ربطی‌به‌آیات‌مکی‌ندارد.‌لذا‌بیضاوی‌»غنائم«‌را‌برای‌تصحیح

حذف‌کرده‌است.‌پس‌ناقل‌صرف‌و‌تابع‌محض‌نبوده‌بلکه‌خودش‌اهل‌نظر‌بود‌و‌برای‌اداء‌مطلب

عبارت‌او‌را‌انتخاب‌می‌کرد‌ولی‌همراه‌تصحیح‌و‌نظر‌اصلاحی.‌مطلب‌دیگر:‌در‌عین‌حالیکه‌در‌ایران‌و‌شیراز‌بود‌و‌با‌بعضی‌علماء‌بزرگ‌شیعه

آشنایی‌داشت،‌تفسیرش‌از‌حمله‌به‌شیعه‌و‌رافضه‌خالی‌نیست.‌‌بقره‌و‌إن‌تبدوا‌ما‌فی‌أنفسکم‌أو‌تخفوه‌یحاسبکم284به‌عنوان‌نمونه،‌ذیل‌آیه‌

ه‌یوم‌القیامة‌می‌گوید:‌و‌هو‌حجة‌علی‌من‌أنکر‌الحساب‌کالمعتزلة‌و ‌به‌اللالروافض.

‌مسلما‌نمی‌خواهد‌مسأله‌معاد‌را‌بگوید‌چون‌در‌شیعه‌کسی‌منکر‌معاد‌نیست.‌به‌احتمال‌قوی‌نظر‌به‌مسأله‌شفاعت‌دارد.‌چون‌شیعه‌معتقد‌است‌که‌کسی‌که

محب‌325آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌باشد،‌مورد‌شفاعت‌آنها‌واقع‌می‌شود‌او‌فکر‌کرده‌است‌که‌لازمه‌اش‌این‌است‌که‌حساب‌و‌کتاب‌کاملا‌برداشته‌شود‌و‌این‌آیه‌را‌حجت‌بر

آنها‌قرار‌داده‌است.در‌آیات‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌می‌توان‌گفت‌معتدل‌بوده‌است.

‌در‌ذیل‌آیه‌مباهله‌داستان‌آمدن‌پیامبر‌و‌حضرت‌علی‌و‌حضرت‌فاطمه‌و‌امام‌حسن‌و‌امام‌حسین-‌صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیهم‌أجمعین-‌را‌همانطور‌که‌شیعه‌می‌گوید،‌آورده‌است.‌و‌آن‌عبارت‌خوبی‌که‌در‌کشاف‌هست‌را‌هم‌دارد‌که‌آیه

‌دلیل‌بر‌فضیلت‌افرادی‌است‌که‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ایشان‌را‌برای‌مباهلهآورده‌است.

‌در‌ذیل‌سوره‌هل‌أتی‌داستان‌اهلبیت‌علیهم‌السلام‌و‌دادن‌طعام‌به‌مسکین‌و‌یتیمو‌اسیر‌را‌نقل‌می‌کند‌و‌آن‌را‌فضیلت‌اهل‌بیت‌می‌شمرد.

ه‌...«‌تصریح‌کرده‌که:‌نزلت‌فی‌علی.‌و‌دنباله‌اش‌گفته‌که کم‌الل ما‌ولی ‌ذیل‌آیه‌»إنشیعه‌قائلند‌آیه‌دلیل‌بر‌امام‌حضرت‌علیه‌السلام‌است.‌ولی‌او‌رد‌کرده‌است.‌در‌سوره‌کوثر‌که‌بعضی‌تفاسیر‌حضرت‌زهرا‌علیها‌السلام‌را‌کوثر‌دانسته‌اند‌او

گفته:‌گفته‌شده‌کوثر‌اولاد‌رسول‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌است.سول‌...«‌ذکری‌از‌غدیر‌و‌داستان‌غدیر‌نکرده‌است.‌در ها‌الر ‌اما‌در‌آیه‌»یا‌أی‌حالیکه‌او‌محدث‌بوده‌و‌کتاب‌حدیث‌داشته‌و‌انسان‌می‌تواند‌قسم‌بخورد‌که‌او

Page 287: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌خبر‌داشته‌و‌ذکر‌نکرده‌است.‌حدیث‌را‌می‌دانسته‌اما‌چون‌سنی‌بوده‌نقل‌نکردهاست.

‌نتیجه‌اینکه‌او‌سنی‌معتدلی‌بوده‌است.‌نه‌چیزی‌گفته‌که‌شاهد‌اعتقاد‌او‌به‌امامتائمه‌باشد‌و‌نه‌اینکه‌فضایل‌آنان‌را‌منکر‌شده‌است.

‌گاهی‌مطالب‌فلسفی‌و‌عرفانی‌را‌هم‌آورده‌است.‌یکی‌از‌تألیفاتش‌گفتیم‌کتاب‌سوره‌بقره:73اخلاقی‌و‌عرفانی‌است.‌از‌باب‌نمونه‌ذیل‌آیه‌

کم‌تعقلون‌داستانی ه‌الموتی‌و‌یریکم‌آیاته‌لعل ‌فقلنا‌اضربوه‌ببعضها‌کذلک‌یحی‌الل‌مطرح‌است‌که‌کسی‌کشته‌شد‌خواستند‌قاتل‌را‌پیدا‌کنند،‌خداوند‌به‌آنها‌فرمانداد‌گاوی‌را‌بکشند‌و‌قسمتی‌از‌آن‌را‌به‌بدن‌مقتول‌بزنند،‌زنده‌خواهد‌شد‌و

‌326آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌خواهد‌گفت‌که‌قاتل‌کیست.

‌این‌آیه‌تقریبا‌صریح‌در‌معاد‌جسمانی‌است.‌همانگونه‌که‌عامه‌مردم‌معتقدند‌گرچه‌در‌کتب‌فلسفی‌اینطور‌معاد‌جسمانی‌مورد‌قبول‌نیست‌و‌اینکه‌گفته

‌می‌شود‌عقیده‌فلاسفه‌در‌معاد‌با‌ظاهر‌آیات‌نمی‌سازد،‌منظور‌این‌گونه‌آیاتاست.

‌ظاهرا‌اینطور‌آیات،‌اگر‌ذهن‌مسبوق‌به‌آن‌حرفهای‌فلسفی‌نباشد،‌چیزی‌جز‌معادجسمانی‌را‌نمی‌رساند.

بیضاوی‌ذیل‌این‌آیه‌گفته‌است:‌»من‌أراد‌أن‌یعرف‌أعدی‌عدوه‌الساعی‌فی‌أماتته‌الموت‌الحقیقی‌فطریقه‌أن‌یذبح‌بقرة‌نفسه،‌التی‌هی‌القوة‌الشهویة‌حین‌زال‌عنها‌شره‌الصبی،‌و‌لم‌یلحقها

ضعف‌الکبر‌...«.‌این‌یک‌برداشت‌عرفانی‌از‌این‌آیه‌است.‌و‌این‌رسم‌عرفا‌است‌که‌از‌این‌قبیل‌آیات،‌اینطور‌برداشتهایی‌می‌نمایند.‌گرچه‌آن‌را‌بعنوان‌تفسیر‌نمی‌توان‌پذیرفت

بلکه‌یک‌برداشتی‌است‌که‌از‌آیات‌شده‌است.ه‌أمواتا‌بل ذین‌قتلوا‌فی‌سبیل‌الل ‌ال ‌مرحوم‌علامه‌شعرانی‌در‌ذیل‌آیه‌و‌لا‌تحسبنهم‌...‌مکرر‌نقل‌کرده‌است‌که‌بیضاوی‌از‌این‌قبیل‌آیات‌تجرد‌روح‌و ‌أحیاء‌عند‌رب

نفس‌را‌استفاده‌کرده‌است.‌تفسیر‌بیضاوی‌از‌کتبی‌است‌که‌چاپهای‌متعدد‌و‌مختلفی‌دارد.‌ابتدا‌یک‌مستشرق

‌‌چاپ‌کرد.‌سی‌سال‌بعد‌مستشرق1844در‌یکی‌از‌شهرهای‌اروپایی،‌در‌سال‌‌دیگری‌فهرست‌خوبی‌برای‌آن‌نوشت.‌که‌الآن‌نه‌اصل‌آن‌کتاب‌و‌نه‌فهرستش

نزد‌ما‌نیست.

Page 288: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌از‌آن‌تاریخ‌به‌بعد‌هم‌مکرر‌چاپ‌شده‌است،‌چاپ‌سنگی‌آن‌در‌اختیار‌ما‌است‌که‌‌ق‌در‌ایران‌چاپ‌شده‌است.‌برای‌اطلاع‌بیشتر‌به‌کتابهای‌لغت1282در‌سال‌

‌نامه‌دهخدا،‌طبقات‌المفسرین،‌روضات‌الجنات،‌قاموس‌الاعلام،‌کشف‌الظنون،‌هدیة‌الأحباب،‌شد‌الازار،‌فارسنامه،‌سخن‌سرایان‌فارس،‌الذریعة،‌نامه‌دانشوران،‌معجم‌المطبوعات،‌فهرست‌کتب‌خطی‌مدرسه‌فیضه‌قم،‌بغیة‌الوعاة،‌التفسیر‌و

المفسرون،‌ریحانة‌الأدب،‌هدیة‌العارفین،‌الاعلام‌و‌کتابهای‌دیگر‌رجوع‌شود.‌327آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌ابن‌عباس‌

تفسیر‌ابن‌عباس‌تنویر‌المقیاس‌من‌تفسیر‌ابن‌عباس،‌لأبی‌طاهر‌محمد‌ابن‌یعقوب‌الفیروزآبادی

صاحب‌القاموس«‌)قرن‌هشتم(.درباره‌تفسیر‌ابن‌عباس‌دو‌احتمال‌است:

‌-‌فیروزآبادی‌از‌استادش‌و‌او‌از‌استادش‌و‌او‌از‌شیخ‌خود‌)تا‌برسد‌به‌ابن1عباس(‌شنیده‌و‌این‌شنیده‌ها‌را‌جمع‌کرده‌باشد.

‌طبق‌این‌احتمال‌باید‌بگوییم‌تفسیر‌ابن‌عباس‌مثل‌یک‌روایت‌مفصلی‌است‌که‌مربوط‌به‌از‌اول‌تا‌آخر‌قرآن‌است‌و‌سینه‌به‌سینه‌به‌هم‌داده‌اند‌یا‌در‌این‌کتاب

نوشته‌و‌تنظیم‌شده‌است.‌-‌اقوال‌ابن‌عباس‌از‌لابلای‌تفاسیر‌مختلف‌که‌از‌او‌مطلبی‌را‌نقل‌کرده‌اند،‌جمع2

شده‌و‌به‌صورت‌کتابی‌درآمده‌باشد.‌یعنی‌مثلا‌در‌تفسیر‌طبری‌هر‌جا‌قولی‌از‌ابن‌عباس‌بوده‌استخراج‌شده‌و

همینطور‌در‌تفاسیر‌دیگر.‌احتمال‌دوم‌صحیح‌نیست.‌زیرا‌فیروزابادی‌رحمه‌الله‌تصریح‌کرده‌است‌این‌مطالب‌تفسیری‌را‌از‌مشایخ‌خود-‌تا‌به‌ابن‌عباس‌برسد-‌شفاها‌یا‌کتبا‌تحویل

گرفته‌است.‌مقاله‌ای‌درباره‌تفسیر‌ابن‌عباس‌به‌نام‌»تحقیق‌درباره‌ابن‌عباس‌و‌مقام‌وی‌در‌تفسیر«،‌از‌دکتر‌سید‌محمد‌باقر‌حجتی‌در‌مجله‌مقالات‌و‌بررسی‌ها‌چاپ‌شده

«1است.‌»

Page 289: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌این‌مقاله‌می‌خوانیم:‌»کثرت‌روایات‌تفسیری‌منسوب‌به‌ابن‌عباس‌و‌احیانا‌وجود‌تنوع‌و‌گاهی‌تناقض،‌محققان‌را‌در‌پذیرش‌همه‌روایات‌منسوب‌به‌او‌مردد

ساخته__________________________________________________

‌(.‌مجله‌»مقالات‌و‌بررسیها«‌از‌دانشکده‌الهیات‌و‌معارف‌اسلامی‌تهران،‌سال1).‌18و‌17،‌دفتر‌1353

‌328آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌است.‌لذا‌دانشمندان‌اسلامی‌درباره‌طرق‌روایت‌تفسیری‌از‌ابن‌عباس‌دست‌به

‌تحقیق‌و‌پژوهش‌زده‌اند‌شاید‌بتوانند‌صحیح‌ترین‌طرق‌مزبور‌را‌ارائه‌دهند.نویسنده‌مقاله‌در‌پایان‌می‌گوید:

‌فراهم‌آورنده‌تفسیر:‌»تنویر‌المقیاس‌من‌تفسیر‌ابن‌عباس«‌روایت‌از‌ابن‌عباس‌را‌از‌محمد‌بن‌مروان‌سدی‌از‌محمد‌بن‌صائب‌کلبی‌از‌أبی‌صالح‌بصری‌نقل‌کرده

است‌و‌این‌طریق‌معتبر‌نیست.«‌دکتر‌محمد‌باقر‌حجتی‌در‌این‌مقاله،‌بحثی‌راجع‌به‌تفسیر‌دارند‌و‌اینکه‌چگونه‌باید‌تفسیر‌کنیم‌و‌در‌تفسیر‌به‌چه‌چیزها‌نیاز‌داریم،‌و‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌اند‌که‌در‌تفسیر،‌به‌روایت‌نیاز‌داریم،‌و‌روایت‌هم‌باید‌صحیح‌السند‌باشد.‌و‌درباره‌تفسیر

ابن‌عباس‌افزوده‌اند:‌از‌ابن‌عباس‌هر‌چه‌درباره‌تفسیر‌به‌ما‌رسیده‌باشد،‌اگر‌با‌سند‌)معتبر(‌به

‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌برسد،‌قابل‌قبول‌و‌با‌ارزش‌است‌و‌از‌او‌به‌عنوان‌یک‌راوی‌می‌پذیریم.‌و‌الا‌سخن‌او‌به‌عنوان‌یکی‌از‌مفسران‌باید‌بررسی‌شود‌نه

اینکه‌مانند‌سخن‌ائمه‌علیهم‌السلام‌حجیت‌داشته‌باشد.‌درست‌است‌که‌ابن‌عباس‌شاگرد‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌است‌ولی‌باید‌ببینیم‌مطالب‌او‌به‌حضرت‌علیه‌السلام‌می‌رسد‌یا‌خیر.‌اگر‌نمی‌رسد‌باید‌بررسی‌شود

تا‌اگر‌بنظر‌صحیح‌آمد‌قبول‌شود.‌درباره‌ابن‌عباس‌و‌شخصیت‌او،‌کتابهایی‌نوشته‌شده‌است.‌از‌جمله:‌»عبد‌الله

‌بن‌عباس‌علمه‌و‌تفسیره‌و‌منطقه‌و‌ورعه‌و‌علة‌اتهامه‌بالإختلاس«‌تألیف‌مرحومآیة‌الله‌حاج‌سید‌علی‌فانی‌اصفهانی‌رحمه‌الله.

‌آقای‌سید‌جعفر‌مرتضی‌هم‌جزوه‌کوچکی‌دارد‌با‌عنوان‌»ابن‌عباس‌و‌بیت‌المال«‌و‌نیز‌در‌کتب‌رجالی‌مانند‌»رجال‌ممقانی«‌هم‌شرح‌حال‌او‌آمده‌است‌و‌بیشتر‌خواسته‌اند‌اتهام‌حیف‌و‌میل‌بیت‌المال‌را‌از‌او‌برطرف‌کنند‌و‌بگویند‌ابن‌عباس‌مورد‌بحث‌ما‌غیر‌از‌ابن‌عباسی‌است‌که‌داستان‌حیف‌و‌میل‌بیت‌المال‌در‌مورد

او‌معروف‌است.‌او‌عبید‌الله‌بن‌عباس‌است.

Page 290: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌329آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌قرطبی‌الجامع‌لأحکام‌القرآن‌

تفسیر‌قرطبی‌الجامع‌لأحکام‌القرآن‌‌و671از‌ابو‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌احمد‌انصاری‌خزرجی‌اندلسی‌قرطبی‌متوفای‌

مدفون‌در‌منیة‌ابی‌خصیب‌که‌شهری‌است‌در‌کنار‌نیل.‌شرح‌حال‌او‌در‌کتاب‌نفح‌الطیب‌مقری‌مالکی‌آمده‌است‌و‌نیز‌در‌کتاب‌الدیباج

المذهب‌فی‌معرفة‌اعیان‌علماء‌المذهب.‌دومی‌شرح‌حال‌علماء‌مذهب‌مالکی‌است‌پس‌معلوم‌می‌شود‌قرطبی‌در‌فقه،

مالکی‌بوده‌است.‌درباره‌او‌گفته‌اند‌از‌تکلف‌خالی‌بود‌و‌گاهی‌با‌یک‌پیراهن‌و‌عمامه‌در‌میان‌مردم‌راه‌می‌رفت.‌کان‌من‌عباد‌الله‌الصالحین‌و‌العلماء‌العارفین‌الورعین‌الزاهدین‌فی

‌الدنیا‌المشغولین‌بما‌یغنیهم‌من‌الامور‌الآخرة‌و‌اوقاته‌معمورة‌ما‌بین‌توجه‌وعبادة‌و‌تصنیف.

تألیفات‌او‌عبارت‌است‌از:-‌الاسنی‌فی‌شرح‌الاسماء‌الله‌الحسنی.1-‌التذکار‌فی‌أفضل‌الاذکار.2-‌التذکرة‌بامور‌الآخرة.3-‌شرح‌التفصی؟4-‌قمع‌الحرص‌بالزهد‌و‌القناعة‌و‌رد‌ذل‌السؤال‌بالکتب‌و‌الشفاعة.5-‌ارجوزة‌جمع‌فیها‌اسماء‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله.6-‌مهم‌ترین‌اثر‌او‌همین‌تفسیر‌است.7

‌330آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌درباره‌تفسیر‌او‌صاحب‌کتاب‌الدیباج‌المذهب‌گفته:‌هو‌من‌اجل‌التفاسیر‌و

أعظمها‌نفعا.

Page 291: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌مقدمه‌تفسیر‌گفته‌است:‌تفسیری‌می‌نویسم‌که‌شامل‌تفسیر،‌تأویل،‌لغت،‌اعراب،‌قراءات،‌شأن‌نزول،‌احادیث‌در‌ذیل‌آیات،‌فقه‌و‌احکام،‌رد‌منحرفین‌و

شامل‌اقوال‌سلف‌و‌خلف‌باشد.‌و‌نیز‌گفته‌است:‌و‌شرطی‌فی‌هذا‌الکتاب‌اضافة‌الأقوال‌إلی‌قائلیها‌و‌الأحادیث‌إلی‌مصنفیها‌فانه‌یقال‌من‌برکة‌العلم‌ان‌یضاف‌القول‌إلی‌قائله‌و‌کثیرا‌ما‌یجی‌ء‌الحدیث‌فی‌کتب‌الفقه‌و‌التفسیر‌مبهما‌لا‌یعرف‌من‌اخرجه‌إلا‌من‌اطلع‌علی‌کتب‌الحدیث‌فیبقی‌من‌لا‌خبرة‌له‌بذلک‌حائرا‌لا‌یعرف‌الصحیح‌من‌السقیم‌و‌معرفة

‌ذلک‌علم‌جسیم‌فلا‌یقبل‌منه‌الاحتجاج‌به‌و‌لا‌الإستدلال‌حتی‌یضیفه‌إلی‌من‌خرجه‌من‌الائمة‌الاعلام‌و‌الثقات‌المشاهیر‌من‌علماء‌الإسلام‌و‌نحن‌نشیر‌إلی‌جمل‌من

ذلک‌فی‌هذا‌الکتاب‌و‌الله‌الموفق‌للصواب.‌سپس‌اضافه‌می‌کند:‌از‌بسیاری‌از‌قصه‌ها‌و‌اخبار‌مورخان‌صرف‌نظر‌می‌کنم‌مگر‌آنجا‌که‌برای‌تفسیر‌آیه‌نیاز‌به‌آنها‌باشد‌و‌در‌عوض‌آیات‌الاحکام‌را‌گسترده‌تر

بحث‌می‌کنم.‌در‌ذیل‌هر‌آیه‌مطالب‌را‌گروه‌بندی‌کرده‌و‌در‌ضمن‌چند‌مسأله‌توضیح‌می‌دهدی‌جاعل‌فی‌الأرض‌خلیفة‌می‌گوید:‌فیه ک‌للملائکة‌إن ‌مثلا‌در‌ذیل‌آیه:‌إذ‌قال‌رباکعین کاة‌و‌ارکعوا‌مع‌الر ‌عشر‌مسألة‌و‌در‌ذیل‌آیه‌و‌أقیموا‌الصلاة‌و‌آتوا‌الز

می‌گوید:فیه‌اربع‌و‌ثلاثون‌مسألة.

‌تفسیر‌قرطبی‌توسط‌دو‌نفر‌تلخیص‌شده،‌یکی‌در‌پنج‌جلد‌به‌نام‌مختصرالقرطبی‌و‌دیگری‌در‌یک‌جلد‌به‌نام‌مختار‌القرطبی‌چاپ‌شده‌است.

‌از‌اینکه‌نسخه‌های‌خطی‌متعددی‌از‌سده‌هشتم‌در‌دست‌است‌روشن‌می‌شود‌کهکتاب‌از‌همان‌زمان‌ها‌مورد‌استفاده‌قرار‌گرفته‌است.

‌یکی‌از‌مصادر‌تفسیر‌قرطبی‌تفسیر‌»المحرر‌الوجیز‌فی‌تفسیر‌الکتاب‌العزیز«‌ازامام

‌331آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌‌معروف‌به542ابو‌محمد‌بن‌عبد‌الحق‌بن‌ابی‌بکر‌بن‌غالب‌بن‌عطیه‌متوفای‌

تفسر‌ابن‌عطیه‌است.‌ابو‌حیان‌درباره‌ابن‌عطیه‌و‌تفسیرش‌گفته:‌هو‌اجل‌من‌صنف‌فی‌علم‌التفسیر‌و

أفضل‌من‌تعرض‌للتنقیح‌فیه‌و‌التحریر.و‌تفسیر‌الجواهر‌الحسان‌ثعالبی‌نیز‌مختصر‌همین‌تفسیر‌ابن‌عطیه‌است.

Page 292: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌و1354تفسیر‌قرطبی‌بیست‌جلد‌است‌که‌در‌ده‌جلد‌صحافی‌شده‌و‌در‌سال‌‌‌ق‌چاپ‌شده‌و‌چاپ‌دوم‌آن‌بسیار‌ممتاز‌است‌ارجاعات‌و‌پاورقی‌های1374

سودمندی‌دارد.‌332آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌نیشابوری‌غرائب‌القرآن‌

تفسیر‌نیشابوری‌غرائب‌القرآناز‌حسن‌بن‌محمد‌بن‌حسین‌قمی‌نیشابوری‌ملقب‌به‌نظام‌نیشابوری.

‌زنده‌بوده‌است.730وی‌تا‌سال‌تألیفات‌او:

‌710-‌اوقات‌القرآن،‌این‌کتاب‌را‌به‌امر‌استادش‌قطب‌الدین‌شیرازی‌متوفای‌1‌نوشته‌است.716یا‌‌-‌شرح‌شافیه‌ابن‌حاجب‌در‌علم‌صرف،‌همانکه‌به‌شرح‌نظام‌معروف‌و‌از‌کتب2

درسی‌حوزه‌ها‌بوده‌است.-‌لب‌التأویل‌در‌تفسیر‌قرآن‌مجید.3‌-‌رساله‌ای‌در‌حساب،‌گفته‌شده‌خلاصة‌الحساب‌شیخ‌بهائی‌از‌این‌رساله‌اخذ4

شده‌است.‌توضیح‌الذکرة.711-‌شرح‌تذکره‌خواجه‌طوسی‌در‌هیأت،‌تاریخ‌تألیف‌5-‌کشف‌الحقائق‌که‌شرح‌زیج‌ایلخانی‌است.6-‌البصائر‌فی‌مختصر‌تنقیح‌المناظر.7‌‌در‌دست‌تألیف‌بوده،‌و‌در‌پایان‌برخی728-‌تفسیر‌غرائب‌القرآن‌که‌در‌سال‌8

‌ثبت‌شده‌است.730نسخه‌ها‌تاریخ‌اتمام‌تألیف‌‌ملا‌محمد‌تقی‌مجلسی‌رحمه‌الله‌با‌شواهدی‌نظام‌نیشابوری‌را‌شیعه‌دانسته

است‌و‌از‌اینرو‌علامه‌طهرانی‌تألیفات‌او‌را‌در‌ذریعه‌نقل‌کرده‌است.‌در‌مقدمه‌تفسیر‌غرائب‌آمده:‌و‌اذ‌وفقنی‌الله‌تعالی‌لتحریک‌القلم‌فی‌أکثر

الفنون‌333آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 293: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌المنقولة‌و‌المعقولة‌کما‌اشتهر‌بحمد‌الله‌تعالی‌و‌منه‌فیما‌بین‌الزمان‌و‌کان‌علم‌التفسیر‌من‌العلوم‌بمنزلة‌الإنسان‌من‌العین‌و‌العین‌من‌الإنسان‌و‌کان‌قد‌رزقنی‌الله‌تعالی‌من‌ابان‌الصبا‌و‌عنفوان‌الشباب‌حفظ‌لفظ‌القرآن‌و‌فهم‌معنی‌الفرقان‌و‌طالما‌طالبنی‌بعض‌اجلة‌الاخوان‌...‌ان‌اجمع‌کتابا‌فی‌علم‌التفسیر‌...‌فاستعنت

بالمعبود‌و‌شرعت‌فی‌المقصود.‌آنگاه‌می‌گوید‌چون‌تفسیر‌فخر‌رازی‌مطالب‌خوب‌و‌نیز‌زوائدی‌داشت‌حاصل

‌کلام‌او‌را‌در‌این‌کتاب‌آورده‌و‌زوائد‌را‌حذف‌کرده‌ام‌و‌از‌کشاف‌و‌سائر‌تفاسیرهم‌به‌آن‌افزوده‌ام‌علاوه‌بر‌آنچه‌خدای‌متعال‌روزی‌من‌کرده‌است.

‌از‌اینرو‌برخی‌در‌تمجید‌او‌گفته‌اند:‌و‌لعمر‌الحق‌ان‌من‌قدر‌علی‌تلخیص‌مفاتیح‌الغیب‌لفخر‌الدین‌الرازی‌تلخیصا‌اتی‌علی‌جمع‌ما‌فیه‌او‌کاد،‌و‌التقاط‌درر

الکشاف،‌لجدیر‌بان‌یوصف‌بأجمل‌الأوصاف‌العلمیة.‌در‌پایان‌کتاب‌هم‌گفته‌است:‌قد‌تضمن‌کتابی‌هذا‌حاصل‌التفسیر‌الکبیر‌الجامع‌لاکثر‌التفاسیر‌و‌جل‌کتاب‌الکشاف‌...‌و‌احتوی‌مع‌ذلک‌علی‌النکت‌المستحسنةالغریبة‌و‌التأویلات‌المحکمة‌العجیبة‌مما‌لم‌یوجد‌فی‌سائر‌تفاسیر‌الأصحاب.

‌سپس‌می‌گوید‌احادیث‌را‌از‌کتابهای‌مشهور‌مانند‌جامع‌الأصول‌و‌مصابیح‌بغوی‌و‌کشاف‌و‌تفسیر‌کبیر‌می‌آورم‌اما‌احادیث‌فضائل‌سور‌را‌نیاورده‌ام‌زیرا‌محققان

آن‌روایات‌را‌جز‌در‌موارد‌نادری‌تضعیف‌کرده‌اند.شأن‌نزول‌ها‌را‌از‌جامع‌الأصول‌و‌یا‌تفسیر‌واحدی.

لغت‌را‌از‌صحاح‌جوهری‌و‌تفسیر‌کشاف‌و‌تفسیر‌کبیر‌فخر.‌مسائل‌فقه‌را‌از‌همین‌دو‌تفسیر‌و‌نیز‌از‌کتب‌فقهیه‌معتبر‌و‌بخصوص‌از‌شرح

الوجیز‌رافعی.‌تأویل‌آیات‌را‌از‌نجم‌الدین‌دایه‌)همان‌عارف‌معروف(،‌و‌گاهی‌هم-‌با‌ترس‌از

اینکه‌مبادا‌حرف‌باطلی‌زده‌باشم-‌خودم‌تأویلی‌برای‌آیات‌ذکر‌کرده‌ام.‌334آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌آنگاه‌می‌گوید‌این‌تفسیر‌را‌در‌مدت‌خلافت‌علی‌علیه‌السلام‌)پنج‌سال(‌به‌پایان‌بردم‌با‌آنکه‌در‌آغاز‌فکر‌می‌کردم‌به‌اندازه‌زمان‌خلفا‌)سی‌سال(‌وقت‌می‌خواهد

‌و‌اگر‌نبود‌مسافرت‌هایی‌در‌خلال‌تألیف‌این‌تفسیر،‌ممکن‌بود‌من‌هم‌مانندزمخشری‌در‌سه‌سال‌)مدت‌خلافت‌ابی‌بکر(‌آنرا‌به‌پایان‌برسانم.

‌برای‌اثبات‌مهم‌بودن‌این‌تفسیر‌همین‌بس‌که‌ملاصدرا‌آن‌را‌مأخذ‌تفسیر‌خودقرار‌داده‌است.

Page 294: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌ایران‌در‌سه‌جلد‌چاپ‌سنگی‌شده‌و‌سپس‌در‌بولاق‌مصر‌در‌حاشیه‌تفسیر‌در‌ده‌جلد‌چاپ‌شده‌است.1383طبری‌چاپ‌شده‌است‌و‌نیز‌در‌سال‌

***‌335آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

سایر‌تفاسیر‌عامه‌

سایر‌تفاسیر‌عامه‌تا‌اینجا‌پیرامون‌ده‌تفسیر‌از‌تفاسیر‌عامه‌بحث‌شد‌و‌قبلا‌هم‌از‌دو‌تفسیر‌روائی

آنان:‌‌و‌تفسیر‌ابی‌الفداء‌اسماعیل‌ابن‌کثیر‌متوفای910در‌المنثور‌سیوطی‌متوفای‌

‌نیز‌یاد‌شده‌و‌اینک‌تعداد‌دیگری‌از‌تفاسیر‌آنان‌را‌نام‌می‌بریم:774‌-‌جواهر‌التفسیر‌ملا‌حسین‌کاشفی.‌فارسی‌و‌بسیار‌مفصل‌است‌اما‌قسمتی13

‌از‌قرآن‌مجید‌است‌نه‌همه‌آن.‌گویا‌برخی‌از‌فضلا‌مشغول‌تصحیح‌و‌چاپ‌آنهستند.‌-‌تفسیر‌مواهب‌علیه‌تفسیر‌حسینی،‌فارسی‌است،‌از‌همان‌ملا‌حسین14

کاشفی.بارها‌چاپ‌شده‌است.

-‌تفسیر‌جلالین‌که‌مانند‌تفسیر‌وجیز‌شبر‌است‌و‌بارها‌چاپ‌شده‌است.15‌جلد.‌15در‌1270-‌روح‌المعانی‌آلوسی‌متوفای‌16‌در‌ده‌جلد.1127-‌روح‌البیان‌از‌شیخ‌اسماعیل‌حقی‌متوفای‌17‌جلد.‌13در‌1358-‌الجواهر‌طنطاوی‌متوفای‌18‌‌جلد‌)تقریرات‌تفسیر‌محمد‌12در‌1354-‌المنار‌از‌محمد‌رشید‌رضا‌متوفای‌19

عبده‌و‌تا‌سوره‌یوسف‌است(..1378-‌فی‌ظلال‌القرآن‌از‌سید‌قطب‌متوفای‌20‌جلد‌چاپ‌شده.‌4در‌982-‌تفسیر‌ابی‌السعود‌متوفای‌21‌جلد‌چاپ‌شده.‌4در‌875-‌تفسیر‌ثعالبی‌متوفای‌22

Page 295: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌جلد‌چاپ‌شده‌)مطالب‌4در‌638-‌تفسیر‌محیی‌الدین‌ابن‌عربی‌متوفای‌23تفسیری‌ابن‌عربی‌از‌کتابهایش‌استخراج‌و‌به‌این‌صورت‌درآمده(.

‌جلد‌چاپ‌شده‌است.‌4در‌1250-‌تفسیر‌فتح‌القدیر‌شوکانی‌متوفای‌24‌336آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌جلد.‌10در‌1370-‌تفسیر‌مراغی‌متوفای‌25.977-‌السراج‌المنیر‌از‌محمد‌بن‌محمد‌خطیب‌شربینی‌متوفای‌26‌در‌هفت‌جلد.728-‌تفسیر‌ابن‌تیمیه‌متوفای‌27‌‌در‌سه741-‌تفسیر‌علی‌بن‌محمد‌بغدادی‌معروف‌به‌تفسیر‌الخازن‌متوفای‌28جلد.‌‌جلد‌)دوره‌کامل‌10در‌1332-‌تفسیر‌محمد‌جمال‌الدین‌قاسمی‌متوفای‌29

قرآن‌نیست(.‌جلد.‌5در‌710-‌تفسیر‌نسفی‌متوفای‌30‌جلد.‌4در‌516-‌معالم‌التنزیل‌بغوی‌متوفای‌31‌-‌النهر‌الماد‌من‌البحر‌المحیط،‌مختصر‌البحر‌المحیط‌است.‌اصل‌و‌تلخیص‌از32

‌.‌البحر‌المحیط‌در‌هشت‌جلد‌و745محمد‌بن‌یوسف‌اندلسی‌)ابن‌حیان(‌متوفای‌النهر‌الماد‌در‌سه‌جلد‌چاپ‌شده‌است.

‌جلد.‌3در‌465-‌لطائف‌الاشارات‌عبد‌الکریم‌قشیری‌متوفای‌33‌جلد.‌10در‌1393-‌اضواء‌البیان‌از‌محمد‌امین‌شنقیطی‌متوفای‌34‌‌10در‌1307-‌فتح‌البیان‌فی‌مقاصد‌القرآن‌از‌صدیق‌حسن‌خان‌هندی‌متوفای‌35جلد.

‌337آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تاریخ‌تفسیر

تاریخ‌تفسیر‌جای‌تردید‌نیست‌که‌قرآن‌مجید‌برای‌استفاده‌همگان‌نازل‌شده‌است‌و‌در‌زمان‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌همچنین‌در‌زمان‌های‌بعد،‌همواره‌مسلمانان‌با‌خواندن‌و‌تدبر‌در‌آیات‌قرآن‌مجید-‌بدون‌اینکه‌در‌بسیاری‌از‌موارد‌خود‌را‌نیازمند

Page 296: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌به‌مفسر‌قرآن‌بدانند-‌از‌آن‌بهره‌مند‌می‌شدند‌و‌این‌مطلب‌یعنی‌قابل‌فهم‌بودن‌قرآن‌یا‌بخش‌عظیمی‌از‌آن،‌برای‌خواننده‌و‌شنونده‌آن،‌از‌خود‌قرآن‌هم‌استفاده

‌سوره‌ص‌آمده:29می‌شود‌مثلا‌در‌آیه‌‌کتاب‌انزلناه‌الیک‌مبارک‌لیدبروا‌آیاته‌...‌قرآن‌کتابی‌است‌مبارک‌که‌ما‌آن‌را‌بر‌تو

نازل‌کردیم‌تا‌مردم‌در‌آیات‌آن‌تدبر‌کنند‌...‌اما‌با‌این‌حال،‌برای‌خوانندگان‌و‌شنوندگان‌قرآن‌و‌نیز‌تدبر‌کنندگان‌در‌این‌کتاب‌الهی،‌حتی‌درباره‌آیاتی‌که‌برای‌آنان‌قابل‌فهم‌و‌استفاده‌بود‌پرسش‌هایی‌پیش‌می‌آمد‌که‌نیاز‌به‌توضیح‌و‌تفسیر‌داشت‌و‌آنچه‌زمینه‌این‌پرسش‌ها‌و‌نیاز‌به

توضیح‌را‌فراهم‌می‌کرد‌امور‌زیر‌بود.-‌روشن‌نبودن‌معنی‌واژه‌یا‌واژه‌هایی‌در‌آیه1-‌واژه‌ای‌دو‌معنی‌یا‌بیشتر‌داشت‌و‌معلوم‌نبود‌کدام‌یک‌از‌معانی‌مقصود‌است2-‌وجود‌دو‌قرائت‌یا‌بیشتر‌در‌کلمه‌و‌یا‌در‌جمله3-‌وجود‌احتمال‌های‌متعدد‌از‌نظر‌ترکیب‌که‌موجب‌تفاوت‌معنی‌می‌شد4‌-‌اینکه‌خواننده‌آیه‌می‌خواست‌بداند‌آیه‌در‌چه‌زمانی‌و‌چه‌مکانی-‌مکه‌یا‌مدینه-5

نازل‌شده‌است‌338آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌یا‌بداند‌آیه‌یا‌مجموعه‌چند‌آیه‌درباره‌چه‌کسی‌و‌یا‌در‌چه‌حادثه‌ای‌و‌یا‌در‌چه6شرائطی‌نازل‌شده‌است

‌-‌یا‌بداند‌درباره‌آیه‌ای‌که‌تلاوت‌کرده‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و7امامان‌معصوم‌علیهم‌السلام‌مطلبی‌نقل‌شده‌است‌یا‌نه؟

-‌یا‌بداند‌آیه‌ای‌که‌عام‌یا‌مطلق‌است‌مخصص‌یا‌مقیدی‌دارد‌یا‌نه8‌-‌یا‌بداند‌که‌در‌قرآن‌مجید‌که‌حکم‌آن‌نسخ‌شده‌باشد‌داریم‌یا‌نه‌و‌در‌صورت9

اول‌آیات‌نسخ‌شده‌کدام‌آیات‌هستند-‌یا‌بداند‌آیه‌علاوه‌بر‌معنی‌ظاهری‌آن،‌محتوای‌عمیق‌ترش‌چیست10‌-‌چون‌در‌خود‌قرآن‌مجید‌آیات‌آن‌به‌دو‌بخش‌محکم‌و‌متشابه‌شده،‌این11

سؤال‌هم‌زمینه‌داشت‌که‌متشابه‌کدام‌و‌تفسیر‌و‌یا‌تأویل‌آن‌چیست-‌و‌نیز‌سؤال‌از‌تأویل‌در‌مقابل‌تفسیر‌مطرح‌می‌شد12‌-‌و‌نیز‌چون‌گفته‌شده‌بود‌قرآن‌بطن‌و‌بلکه‌بطن‌ها‌دارد‌سؤال‌از‌معنی‌غیر13

ظاهری‌هم‌مورد‌داشت

Page 297: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌سؤال‌دیگری‌که‌مطرح‌می‌شد‌درباره‌آیات‌احکام‌و‌احکامی‌که‌از‌آنها14استنباط‌می‌شود‌بود

‌این‌پرسش‌ها‌و‌امثال‌آن‌که‌طبیعتا‌برای‌خوانندگان‌قرآن‌پیش‌می‌آمد‌موجب‌شد‌که‌از‌همان‌زمان‌نزول‌قرآن،‌پرسش‌هائی‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌بی‌واسطه‌یا‌با‌واسطه‌برخی‌از‌اصحاب‌می‌شد‌و‌پاسخ‌های‌آنها‌را‌دریافت

‌می‌کردند‌که‌همین‌پاسخ‌ها‌و‌احیانا‌توضیحات‌بدون‌پرسش،‌تفسیر‌قرآن‌بود‌و‌نیز‌از‌همان‌زمان‌تفسیر‌قرآن‌به‌گونه‌نادرست‌توسط‌دیگران‌آغاز‌شده‌بود‌و‌روایات‌فراوانی‌که‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌نکوهش‌و‌نهی‌از‌تفسیر‌به‌رأی

وارد‌شده،‌شاهد‌این‌مطلب‌است‌ضمنا‌از‌احادیث‌فراوانی‌که‌از‌تفسیر‌به‌رأی‌نهی‌می‌کند‌برمی‌آید‌که‌اصل‌نیاز

‌قرآن‌به‌تفسیر،‌و‌تفسیر‌کردن‌قرآن‌بگونه‌صحیح‌مورد‌تصدیق‌رسول‌خدا‌بوده،‌واز‌این‌رو‌از‌تفسیر‌به‌گونه‌نادرست‌که‌همان‌تفسیر‌به‌رأی‌است‌نهی‌کرده‌است

‌339آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفسیر‌در‌عهد‌رسالت‌

تفسیر‌در‌عهد‌رسالت‌سوره‌قیامت:19گفته‌شده‌از‌آیه‌

‌علینا‌بیانه. ‌إن بع‌قرآنه*‌ثم ‌علینا‌جمعه‌و‌قرآنه*‌فإذا‌قرأناه‌فات إن‌همانا‌بر‌ما‌است‌گرد‌آوردن‌و‌خواندن‌قرآن.‌پس‌هنگامی‌که‌آن‌را‌خواندیم‌تو‌آن

خواندن‌را‌پیروی‌کن.‌سپس‌بیان‌و‌توضیح‌آن‌بر‌ما‌استل‌إلیهم‌...‌ما‌قرآن44و‌نیز‌آیه‌ اس‌ما‌نز ن‌للن ‌‌سوره‌نحل:‌و‌أنزلنا‌إلیک‌الذکر‌لتبی

‌را‌به‌تو‌نازل‌کردیم‌تا‌برای‌مردم‌بیان‌کنی‌آنچه‌را‌که‌بر‌آنان‌نازل‌شده‌است‌...‌که‌قرآن‌مجید‌بیان‌و‌تبیین‌لازم‌دارد‌و‌استفاده‌می‌شود‌یکی‌از‌وظائف‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌این‌است‌که‌آیات‌قرآن‌را‌آنجا‌که‌نیاز‌به‌توضیح‌و‌تبیین‌دارد

تفسیر‌کند.‌و‌نیز‌گفتیم‌طبیعی‌است‌که‌پرسش‌هایی‌درباره‌آیات‌قرآن‌مجید‌و‌مقصود‌از‌آنها‌برای‌مردم‌پیش‌آید‌و‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌پاسخ‌به‌آن‌پرسش‌ها‌را

درخواست‌کنند‌و‌ایشان‌هم‌خواسته‌آنان‌را‌اجابت‌کند.

Page 298: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌از‌این‌رو‌هنگامی‌که‌به‌کتاب‌های‌تفسیر‌روایتی‌مانند‌تفسیر‌»البرهان«‌بحرانی‌و‌تفسیر‌»نور‌الثقلین«‌حویزی‌و‌تفسیر‌در‌المنثور«‌سیوطی‌رجوع‌کنیم‌می‌بینیم

‌ده‌ها‌و‌صدها‌روایت‌شامل‌تفسیر‌برخی‌آیات‌قرآن‌مجید‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌این‌کتابها‌یاد‌شده‌است‌و‌نمونه‌ای‌از‌این‌روایات‌را‌جلال‌الدین«1سبوطی‌در‌یک‌فصل‌از‌کتاب‌»الاتقان«‌خود‌در‌چند‌صفحه‌یاد‌کرده‌است‌»

مانند‌این‌روایات:‌ابو‌ذر‌ره‌گوید‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌پرسیدم‌»معضوب‌علیهم«‌کیانند

«2فرمود:‌یهود‌گفتم‌»ضالین«‌کیانند‌فرمود:‌نصاری‌»‌أشهر ‌ابو‌امامه‌گوید:‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌مورد‌آیه‌»الحج

معلومات«‌فرمود‌موضود__________________________________________________

.2‌/190(-‌الاتقان‌1).2‌/191(-‌الاتقان‌2)

‌340آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«1شوال‌و‌ذی‌قعده‌و‌ذی‌حجه‌است‌»

‌ابن‌عباس‌گوید:‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌در‌مورد‌آیه‌»فلا‌رفث‌و‌لا«2فسوق‌و‌لا‌جدال‌فی‌الحج«‌فرمود:‌رفث‌»

نزدیکی‌با‌همسر‌و‌فسوق،‌گناهان‌و‌جدال،‌مجادله‌با‌هم‌نشین‌است.اس ه‌علی‌الن ‌انس‌گوید:‌از‌رسول‌خدا‌پرسیده‌شد‌مقصود‌از‌»سبیل«‌در‌آیه‌»لل

‌البیت‌من‌استطاع‌إلیه‌سبیلا«‌چیست؟‌حضرت‌فرمود:‌زاد‌و‌راحله.‌» «3حج‌له‌معیشة‌ضنکا«‌فرمود:‌مقصود ‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌درباره‌آیه‌»فإن

مس«‌فرمود:‌دلوک4عذاب‌قبر‌است‌» ‌«‌و‌نیز‌در‌آیه‌»أقم‌الصلاة‌لدلوک‌الش«5الشمس‌همان‌زوال‌شمس‌است‌»

‌بنابراین‌تفسیر‌آیات‌قرآن‌مجید‌شفاهی‌و‌گفتاری‌از‌زمان‌خود‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌توسط‌آن‌حضرت‌و‌احیانا‌اصحاب‌آن‌حضرت‌آغاز‌شد‌و‌پس‌از‌رحلت‌آن‌بزرگوار‌نیز‌توسط‌اهل‌بیت‌آن‌حضرت‌)امامان‌معصوم(‌و‌نیز‌اصحاب‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌تابعین‌و‌نیز‌اصحاب‌امامان‌ادامه‌یافت‌و‌از

‌همان‌سده‌اول‌و‌دوم‌افرادی‌به‌عنوان‌مفسر‌قرآن‌مجید‌شناخته‌و‌مشهور‌شدند‌و‌رساله‌ها‌و‌کتابهایی‌به‌عنوان‌تفسیر‌قرآن‌مجید‌)و‌یا‌تفسیر‌بخشی‌از‌آیات‌قرآن

مجید(‌تدوین‌یافت.

Page 299: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بخش‌عمده‌مصادری‌که‌می‌توان‌با‌رجوع‌به‌آنها‌با‌مفسران‌سده‌اول‌و‌دوم‌وسوم‌و‌کتابهای‌تفسیری‌و‌قرآنی‌آنان‌آشنا‌شد‌این‌کتابها‌است

-‌فهرست‌ابن‌ندیم‌)سده‌چهارم(1-‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌)سده‌پنجم(2-‌فهرست‌نجاشی‌)سده‌پنجم(3

__________________________________________________.2‌/191(-‌الاتقان‌1)(2‌-)2‌/191..2‌/192(-‌الاتقان‌3).2‌/199(-‌الاتقان‌4).2‌/198(-‌الاتقان‌5)

‌341آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌-‌مقدمه‌الکشف‌و‌البیان‌عن‌تفسیر‌القرآن‌ثعلبی‌)سده‌پنجم(4-‌الاتقان‌فی‌علوم‌القرآن‌جلال‌سیوطی‌)سده‌دهم(5-‌طبقات‌المفسرین‌جلال‌سیوطی‌)سده‌دهم(6-‌طبقات‌المفسرین‌محمد‌بن‌علی‌داوودی‌)سده‌دهم(7-‌مذاهب‌التفسیر‌الاسلامی‌از‌دکتر‌عبد‌الحلیم‌النجار‌)معاصر(8-‌التفسیر‌و‌المفسرون‌از‌دکتر‌محمد‌حسین‌ذهبی‌)معاصر(9-‌فهرست‌اسماء‌مشاهیر‌القراء‌و‌المفسرین‌از‌علامه‌شعرانی‌)معاصر(10-‌معجم‌المفسرین‌از‌عادل‌نویهض‌)معاصر(11-‌التفسیر‌و‌المفسرون‌فی‌ثوبه‌القشیب‌از‌محمد‌هادی‌معرفت‌)معاصر(12-‌المفسرون‌حیاتهم‌و‌منهجهم‌از‌سید‌محمد‌علی‌ایازی‌)معاصر(13-‌طبقات‌مفسران‌شیعه‌از‌عبد‌الرحیم‌عقیقی‌بخشایشی‌)معاصر(14-‌کشف‌الظنون‌حاجی‌خلیفه‌)سده‌یازدهم(15-‌هدیة‌العارفین‌اسماعیل‌پاشا‌بغدادی‌)سده‌چهاردهم(16

Page 300: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌الذریعه‌از‌علامه‌طهرانی‌)معاصر(17-‌معجم‌المؤلفین‌از‌عمر‌رضا‌کحالة‌)معاصر(18-‌معجم‌مصنفات‌القرآن‌الکریم‌از‌دکتر‌علی‌اسحاق‌شواخ19-‌کتابنامه‌بزرگ‌قرآن‌کریم‌از‌محمد‌حسن‌بکائی20

‌در‌این‌مصادر‌صدها‌کتاب‌در‌تفسیر‌قرآن‌مجید‌و‌یا‌درباره‌قرآن‌مجید‌از‌سه‌سده‌اول‌از‌شیعه‌و‌سنی‌یاد‌شده‌که‌تعداد‌بسیار‌کمی‌از‌آنها‌تا‌زمان‌ما‌باقی‌مانده

است.‌برای‌آشنایی‌بیشتر‌با‌آثار‌قرآنی‌این‌سه‌سده،‌و‌نیز‌نتیجه‌گیری‌که‌پس‌از‌این

خواهیم‌داشت‌صد‌اثر‌را‌یاد‌می‌کنیم:‌‌شهید‌شده‌است.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر95-‌سعید‌بن‌جبیر‌که‌در‌سال‌1

طبری‌است..‌تفسیر‌او‌توضیح‌واژه‌های‌قران‌است‌که‌توسط68-‌عبد‌الله‌بن‌عباس‌متوفای‌2

‌342آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌برخی‌از‌دانشمندان‌گردآوری‌شده‌و‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌است.‌عطاء‌ابن‌ریاح

‌‌کتابی‌به‌نام‌»غریب‌القرآن«‌از‌افادات‌ابن‌عباس‌تألیف‌کرده‌است.114متوفای‌‌و‌تفسیر‌تنویر‌المقباس‌من‌تفسیر‌ابن‌عباس-‌که‌به‌تفسیر‌ابن‌عباس‌مشهور

‌می‌باشد.817شده-‌تألیف‌فیروزآبادی‌صاحب‌قاموس‌اللغة‌و‌متوفای‌‌.‌از‌آثار‌او‌کتاب‌تفسیر‌القرآن‌است105-‌عکرمة‌بن‌عبد‌الله‌بربری‌متوفای‌3

(6‌/290)معجم‌المؤلفین‌‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌و‌تفسیر105-‌ضحاک‌بن‌مزاحم‌متوفای‌4

ثعلبی‌است.‌.‌از‌آثار‌او‌کتاب‌»غریب‌القرآن«‌و‌کتاب‌»معانی141-‌ابان‌بن‌تغلب‌متوفای‌5

‌(‌آمده:‌ابان‌بن‌تغلب‌در‌کتاب5القرآن«‌است.‌در‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌)ص‌‌»غریب‌القرآن«‌برای‌معنی‌کردن‌واژه‌ها‌از‌اشعار‌عرب‌به‌عنوان‌شاهد‌بهره

برده‌است.‌/1.‌در‌کتاب‌معجم‌المفسرین‌)128-‌اسماعیل‌بن‌عبد‌الرحمان‌سدی‌متوفای‌6(1‌/317(‌گوید‌او‌تفسیر‌کبیری‌دارد‌)الاعلام‌زرکلی‌90‌.‌مقداری‌از‌تفسیر‌او‌از‌کتابهای‌متأخر‌استخراج150-‌ابو‌حمزه‌ثمالی.‌متوفای‌7

و‌به‌نام‌تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی‌چاپ‌شده‌است.

Page 301: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌(‌از72.‌در‌فهرست‌شیخ‌طوسی‌)ص‌128-‌جابر‌بن‌یزید‌جعفی‌متوفای‌8تألیفات‌او‌»تفسیر‌القرآن«‌یاد‌شده‌است.

.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی‌است.110-‌حسن‌بصری‌متوفای‌9‌.‌»تفسیر‌القرآن«‌دارد‌)معجم‌المفسرین159-‌حسین‌بن‌وافد‌مروزی‌متوفای‌10162).‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌است.139-‌ربیع‌بن‌انس‌بکری‌متوفای‌11.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌است.136-‌زید‌بن‌اسلم‌عدوی‌متوفای‌12‌/3.‌از‌آثار‌او‌کتاب‌»غریب‌القرآن«‌است‌)الاعلام‌122-‌زید‌بن‌علی‌متوفای‌1359)

‌343آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌.‌او‌در‌تفسیر‌شاگرد‌قتاده‌بوده‌و‌در156-‌سعید‌بن‌مهران‌عدوی‌متوفای‌14

کتاب‌»تاریخ‌التراث‌العربی«‌گوید:‌او‌تفسیری‌دارد..‌گفته‌شده‌که‌تفسیر‌او‌در‌هند‌چاپ‌شده‌است.161-‌سفیان‌ثوری‌متوفای‌15(1‌/387.‌تفسیر‌قرآن‌دارد‌)هدیة‌العارفین‌198-‌سفیان‌بن‌عیینه‌متوفای‌16‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری160-‌شبل‌بن‌عباد‌مکی‌متوفای‌حدود‌17

است.‌.‌تفسیر‌او‌در‌تفسیر‌ثعلبی‌یاد‌شده197-‌عبد‌الله‌بن‌وهب‌مصری‌متوفای‌18

است.‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر150-‌عبد‌الملک‌بن‌عبد‌العزیز‌بن‌جریح‌متوفای‌19

‌طبری‌و‌تفسیر‌ثعلبی‌است‌و‌نسخه‌ای‌از‌آن‌نزد‌ابن‌طاووس‌)سده‌هفتم(‌بود‌کهاز‌آن‌در‌کتاب‌سعد‌السعود‌خود‌نقل‌کرده‌است

‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌و‌تفسیر114-‌عطاء‌بن‌اسلم‌متوفای‌20ثعلبی‌است.

‌.‌او‌تفسیر‌سعید‌بن‌جبیر‌را‌روایت‌کرده‌و‌یا‌آن126-‌عطاء‌بن‌دنیار‌متوفای‌21را‌در‌تفسیر‌خود‌درج‌نموده‌است.

‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌است‌و135-‌عطاء‌بن‌ابی‌مسلم‌متوفای‌22(1‌/347گویا‌بخشی‌از‌آن‌در‌کتابخانه‌های‌مصر‌موجود‌است‌)معجم‌المفسرین‌

‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌و‌تاریخ111-‌عطیة‌بن‌سعد‌عوفی‌متوفای‌23طبری‌است.

Page 302: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌.‌از‌آثار‌او‌»المتشابه‌فی189-‌ابو‌الحسن‌علی‌بن‌حمزه‌کسائی‌متوفای‌24القرآن«‌و‌»معانی‌القرآن«‌است.

‌/1.‌صاحب‌هدیة‌العارفین‌)130-‌عیسی‌بن‌میمون‌جرشی‌متوفای‌حدود‌25(‌گوید‌تفسیر‌او‌کتاب‌کوچکی‌است.805‌.‌تفسیر‌او‌که‌گویا‌بسیار‌پر‌حجم‌بوده‌از‌مصادر118-‌قتادة‌بن‌دعامة‌متوفای‌26

مهم‌تفسیر‌طبری‌است‌که‌به‌طور‌گسترده‌از‌آن‌نقل‌می‌کند..‌نسخه‌خطی‌»تفسیر‌القرآن«‌او‌در146-‌محمد‌بن‌سائب‌کلبی‌متوفای‌27

‌344آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌کتابخانه‌های‌ترکیه‌موجود‌است.

.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی‌است.118-‌محمد‌بن‌کعب‌قرظی‌متوفای‌28‌.‌رساله‌»تنزیه‌القرآن«‌دارد‌که‌گفته124-‌محمد‌بن‌مسلم‌زهری‌متوفای‌29

شده‌چاپ‌شده‌است.‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی‌و150-‌مقاتل‌بن‌حیان‌خزاز‌متوفای‌حدود‌30

تفسیر‌طبری‌است.‌.‌از‌تألیفات‌او‌است:‌»تفسیر‌خمسمائه‌آیة150-‌مقاتل‌بن‌سلیمان‌متوفای‌31

‌من‌القرآن«‌و‌»الوجوه‌و‌النظائر‌فی‌القرآن«‌و‌»لغات‌القرآن«‌و‌»الجوابات‌فی‌القرآن«‌و‌»الناسخ‌و‌المنسوخ«‌و‌»نوادر‌التفسیر«‌و‌»التفسیر‌الکبیر«‌)معجم

(2‌/683المفسرین‌‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌و183-‌هشیم‌بن‌بشیر‌واسطی‌متوفای‌32

تفسیر‌ثعلبی‌است.‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی161-‌و‌رقاء‌بن‌عمر‌یشکری‌متوفای‌حدود‌33

است..‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری‌است.114-‌وهب‌بن‌منبه‌متوفای‌34.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی‌است.197-‌وکیع‌بن‌جراح‌متوفای‌35‌(‌گوید‌او1‌/430.‌صاحب‌کشف‌الظنون‌)220-‌آدم‌بن‌ابی‌ایاس‌متوفای‌36

‌کتابی‌در‌تفسیر‌قرآن‌دارد‌که‌در‌آن‌اقوال‌اصحاب‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌تابعان‌را‌گردآوری‌کرده‌است.

‌.‌کتابی‌به‌نام‌»سراج‌الهدی‌فی‌معانی298-‌ابراهیم‌بن‌احمد‌شیبانی‌متوفای‌37(‌1‌/8و‌معجم‌المفسرین‌1‌/5القرآن‌و‌مشکله‌و‌اعرابه«‌دارد‌)معجم‌المؤلفین‌

Page 303: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌.‌کتاب‌احکام‌القرآن‌)هدیة240-‌ابراهیم‌بن‌خالد‌ابو‌ثور‌کلبی‌متوفای‌38(1‌/2العارفین‌

‌.‌کتاب‌ناسخ‌القرآن‌و‌منسوخه292-‌ابراهیم‌بن‌عبد‌الله‌الکجی‌متوفای‌39.(62)فهرست‌ابن‌ندیم‌ص‌

‌345آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌(1‌/3.‌»تفسیر‌القرآن«‌)هدیة‌العارفین‌283-‌ابراهیم‌بن‌محمد‌ثقفی‌متوفای‌40‌.‌کتاب‌تفسیری‌دارد‌که‌نسخه‌خطی‌آن‌در303-‌احمد‌بن‌علی‌نسائی‌متوفای‌41

کتابخانه‌دانشگاه‌ترکیه‌موجود‌و‌در‌دو‌جلد‌چاپ‌شده‌است.‌1‌/62.‌داوودی‌در‌طبقات‌المفسرین‌258-‌احمد‌بن‌فرات‌رازی‌متوفای‌42گوید:

او‌»تفسیر‌القرآن«‌دارد‌/1.‌»احکام‌القرآن«‌)طبقات‌المفسرین‌240-‌احمد‌بن‌المعذل‌متوفای‌حدود‌4391)(1‌/232.‌»متشابه‌القرآن«‌)هدیة‌العارفین‌210-‌بشر‌بن‌معتمر‌متوفای‌44‌.‌تفسیری‌داشته‌که‌درباره‌اش‌گفته‌شده:‌کتابی276-‌بقی‌بن‌مخلد‌متوفای‌45

(2‌/60مانند‌آن‌در‌اسلام‌تألیف‌نشده‌است.‌)الاعلام‌(3‌/162.‌امثال‌القرآن.‌)معجم‌المؤلفین‌297-‌جنید‌بغدادی‌متوفای‌46‌.‌»تفسیر‌القرآن«‌)فهرست‌طوسی224-‌حسن‌بن‌علی‌بن‌فضال‌متوفای‌4792)‌.‌تفسیری‌در‌دو‌جلد‌داشته‌است304-‌حسن‌بن‌علی‌علوی‌هاشمی‌متوفای‌48

(142)معجم‌المفسرین‌(96.‌»تفسیر‌القرآن«‌)فهرست‌طوسی‌224-‌حسن‌بن‌محبوب‌متوفای‌49‌.‌»تفسیر‌القرآن«‌)فهرست300-‌حسین‌بن‌سعید‌اهوازی‌متوفای‌بعد‌از‌50

(103طوسی‌‌گوید:145.‌نجاشی‌در‌فهرست‌ص‌200-‌حسین‌بن‌مخارق‌متوفای‌حدود‌51

از‌او‌است‌»التفسیر‌و‌القراءآت«‌و‌آن‌کتاب‌بزرگی‌است.‌.‌کتاب‌»احکام‌القرآن«‌دارد‌)معجم270-‌داود‌بن‌علی‌اصفهانی‌متوفای‌52

(.181المفسرین‌

Page 304: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی‌است.205-‌روح‌بن‌عبادة‌متوفای‌53‌.‌حاکم‌نیشابوری‌او‌را‌به‌عنوان286-‌زکریا‌بن‌داود‌نیشابوری‌متوفای‌54

‌.‌معجم‌المفسرین4‌/182»صاحب‌تفسیر‌کبیر«‌یاد‌کرده‌است‌)معجم‌المؤلفین‌1‌/196)

‌346آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌.‌کتاب‌»ناسخ‌القرآن‌و‌منسوخه301-‌سعد‌بن‌عبد‌الله‌اشعری‌قمی‌متوفای‌55

(1‌/384و‌محکمه‌و‌متشابهه«‌دارد.‌)هدیة‌العارفین‌‌.‌از‌تألیفات‌او‌»لغات‌القرآن«‌است215-‌سعید‌بن‌اوس‌انصاری‌متوفای‌56

(3‌/92)الاعلام‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌ثعلبی‌است.227-‌سعید‌بن‌منصور‌خراسانی‌متوفای‌57‌.‌از‌تألیفات‌او‌کتاب‌معانی‌القرآن‌است‌)هدیة310-‌سلمة‌بن‌عاصم‌متوفای‌58

(1‌/395العارفین‌‌.‌کتاب‌»ناسخ‌القرآن‌و275-‌سلیمان‌بن‌اشعث.‌ابو‌داود‌سجستانی‌متوفای‌59

منسوخه«‌او‌از‌مصادر‌»در‌المنثور«‌سیوطی‌است.‌.‌تفسیر‌القرآن‌او‌که‌تفسیری‌مختصر283-‌سهل‌بن‌عبد‌الله‌تستری‌متوفای‌60

و‌عرفانی‌است‌در‌مصر‌چاپ‌شده‌است.‌.‌از‌تألیفات‌او‌کتاب‌اعراب‌القرآن248-‌سهل‌بن‌محمد‌سبحستانی‌متوفای‌61

(124است‌)کشف‌الظنون‌‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی225-‌عبد‌الرحمان‌بن‌کیسان‌متوفای‌حدود‌62

است.‌.‌از‌آثار‌او‌»تفسیر‌القرآن«‌در‌چند‌جلد‌است‌که327-‌ابن‌ابی‌حاتم‌متوفای‌63

‌بخشی‌از‌آن‌در‌کتابخانه‌های‌مصر‌و‌دمشق‌و‌ترکیه‌موجود‌است‌)معجم(1‌/272المفسرین‌

‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری211-‌عبد‌الرزاق‌بن‌همام‌صنعانی‌متوفای‌64است‌و‌در‌چهار‌جلد‌چاپ‌شده‌است.

‌(1‌/441.‌صاحب‌کشف‌الظنون‌)ج‌319-‌عبد‌الله‌بن‌احمد‌کعبی‌متوفای‌65گوید‌این‌تفسیر‌دوازده‌جلد‌است.

‌.‌از‌آثار‌او‌کتاب‌»مشکل276-‌عبد‌الله‌بن‌مسلم‌بن‌قتیبه‌دینوری‌متوفای‌66(6‌/150القرآن«‌است‌که‌چاپ‌شده‌و‌نیز‌»غریب‌القرآن«‌)معجم‌المؤلفین‌

‌347آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 305: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌.‌از‌آثار‌او‌کتاب‌»غریب‌القرآن«237-‌عبد‌الله‌بن‌یحیی‌بن‌مبارک‌متوفای‌67است.‌.‌از‌آثار‌او‌است:‌»اعراب‌القرآن«238-‌عبد‌الملک‌بن‌حبیب‌قرطبی‌متوفای‌68

‌و‌»الناسخ‌و‌المنسوخ«‌و‌»تفسیر‌القرآن«‌در‌شصت‌جزء‌و‌»رغائب‌القرآن«(1‌/332)معجم‌المفسرین‌

‌.‌گفته‌شده:‌کتاب‌»المختزن‌324یا‌320-‌علی‌بن‌اسماعیل‌اشعری‌متوفای‌69‌فی‌علوم‌القرآن«‌او‌صد‌جزء‌یا‌بیشتر‌بوده‌است‌صاحب‌کشف‌الظنون‌گوید:

‌(1‌/354.‌معجم‌المفسرین‌1‌/440تفسیر‌او‌کتاب‌جامعی‌است‌)کشف‌الظنون‌(1‌/676)هدیة‌العارفین‌

‌.‌از‌آثار‌او‌»تفسیر290-‌علی‌بن‌حسن‌بن‌علی‌بن‌فضال‌متوفای‌حدود‌70‌(‌و‌نیز‌از1‌/675القرآن«‌»کتاب‌التنزیل‌من‌القرآن«‌است‌)هدیة‌العارفین‌

تألیفات‌او‌»فضائل‌القرآن«‌است.‌.‌از‌تألیفات‌او‌»امثال‌القرآن«291-‌علی‌بن‌حسین‌بن‌جنید‌رازی‌متوفای‌71

(1‌/358است‌)معجم‌المفسرین‌‌.‌کتاب‌»اعراب‌القرآن«‌را‌در‌حدود324-‌علی‌بن‌طلحة‌بن‌کردان‌متوفای‌72

‌/13پانزده‌جلد‌تألیف‌کرده‌بود.‌اما‌پیش‌از‌وفات‌آن‌را‌از‌بین‌برد.‌)معجم‌الادباء‌359)‌.‌از‌آثار‌او‌»تفسیر‌القرآن«‌در‌ده‌جلد338-‌علی‌بن‌محمد‌بن‌حمشاد‌متوفای‌73

(1‌/679است‌)هدیة‌العارفین‌‌.‌از‌تألیفات‌او‌»احکام305-‌علی‌بن‌موسی‌بن‌یزداد‌قمی‌نیشابوری‌متوفای‌74

‌(‌سیوطی‌در‌طبقات‌المفسرین‌گوید:‌کتاب1‌/675القرآن«‌است‌)هدیة‌العارفین‌جلیل.‌.‌از‌آثار‌او‌»تفسیر‌القرآن«‌است250-‌علی‌بن‌مهزیار‌اهوازی‌متوفای‌حدود‌75

(674)هدیة‌العارفین‌‌.‌از‌تألیفات‌او‌است:‌»نظم255-‌عمرو‌بن‌بحر‌معروف‌به‌جاحظ‌متوفای‌76

‌القرآن«‌و‌»آی‌القرآن«‌و‌»معانی‌القرآن«‌و‌»المسائل‌فی‌القرآن«.‌)معجم(1‌/404المفسرین‌

‌348آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌.‌از‌تألیفات‌او‌»غریب‌القرآن«‌و‌»فضائل224-‌قاسم‌بن‌سلام‌هروی‌متوفای‌77

(1‌/432القرآن«‌و‌»الناسخ‌و‌المنسوخ‌فی‌القرآن«‌است.‌)معجم‌المفسرین‌

Page 306: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌.‌از‌آثار‌اوست‌»تفسیر‌القرآن«‌در319-‌محمد‌بن‌ابراهیم‌بن‌منذر‌متوفای‌78(2‌/465.‌معجم‌المفسرین‌2‌/31بیش‌از‌ده‌مجلد‌)هدیة‌العارفین‌

‌.‌از‌تألیفات‌او‌»معانی299-‌محمد‌بن‌احمد‌معروف‌به‌ابن‌کیسان‌متوفای‌79(5‌/308القرآن«‌است‌)الاعلام‌

‌.‌»تفسیر‌القرآن«‌دارد‌)هدیة256-‌محمد‌بن‌اسماعیل‌بخاری‌متوفای‌80(2‌/16العارفین‌

‌.‌از‌آثار‌او‌است‌»ناسخ‌القرآن‌و280-‌محمد‌بن‌اسماعیل‌ترمذی‌متوفای‌81(‌2‌/494معجم‌المفسرین‌2‌/20منسوخه«‌)هدیة‌العارفین‌

‌.‌از‌تألیفات‌او‌»جامع‌التأویل‌لمحکم322-‌محمد‌بن‌بحر‌اصفهانی‌متوفای‌82‌التنزیل«‌در‌تفسیر‌قرآن‌و‌در‌چهارده‌مجلد‌است.‌مقداری‌از‌آن‌که‌در‌تفسیر‌فخر

رازی‌نقل‌شده‌بوده‌توسط‌یکی‌از‌دانشمندان‌گردآوری‌و‌چاپ‌شده‌است.‌.‌کتاب‌»غریب259-‌محمد‌بن‌حسن‌دینار‌الاحول‌الکوفی‌متوفای‌بعد‌از‌83

(58القرآن«‌دارد‌)فهرست‌ابن‌ندیم‌‌.‌از‌آثار‌او‌است‌»اعجاز‌القرآن‌فی‌نظمه307-‌محمد‌بن‌زید‌واسطی‌متوفای‌84

(2‌/25و‌تألیفه«‌)هدیة‌العارفین‌‌.‌از‌تألیفات‌او‌»غریب‌القرآن«‌است231-‌محمد‌بن‌سلام‌جمحی‌متوفای‌85

(10‌/42)معجم‌المؤلفین‌‌.‌کتاب‌»اعجاز‌القرآن«‌دارد‌)معجم300-‌محمد‌بن‌عمر‌باهلی‌بصری‌متوفای‌86

(2‌/595المفسرین‌‌.‌از‌آثار‌اوست:‌»معانی206-‌محمد‌بن‌مستنیر‌معروف‌به‌قطرب‌متوفای‌87

‌القرآن«‌و‌»اعراب‌القرآن«‌و‌»الرد‌علی‌الملحدین‌فی‌متشابه‌القرآن.‌)معجم(2‌/636المفسرین‌

‌349آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌.‌دو‌تفسیر‌کبیر‌و‌صغیر‌دارد‌)معجم290-‌محمد‌بن‌منصور‌مرادی‌متوفای‌88

(12‌/53المؤلفین‌‌.‌از‌آثار‌اوست:‌»لغات253-‌محمد‌بن‌یحیی‌بن‌مهران‌قطعی‌متوفای‌89

(‌61و‌59القرآن«‌و‌»متشابه‌القرآن«‌)فهرست‌ابن‌ندیم‌‌.‌از‌تألیفات‌اوست:‌»اعراب286-‌محمد‌بن‌یزید‌معروف‌به‌مبرد‌متوفای‌90

‌القرآن«‌و‌»معانی‌القرآن«‌و‌»الحروف‌و‌معانی‌القرآن«‌و‌»ما‌اتفقت‌الفاظه‌و

Page 307: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌/2اختلفت‌معانیه‌فی‌القرآن«‌که‌در‌مصر‌چاپ‌شده‌است‌)معجم‌المفسرین‌650)‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی212-‌محمد‌بن‌یوسف‌فریابی‌متوفای‌91

است.‌.‌از‌تألیفات‌او‌»ضیاء‌القلوب‌فی‌معانی290-‌مفضل‌بن‌سلمه‌متوفای‌حدود‌92

‌/2القرآن«‌است‌که‌گفته‌شده‌بیش‌از‌بیست‌جزء‌بوده‌است‌)معجم‌المفسرین‌681)‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر220-‌موسی‌بن‌مسعود‌بصری‌نهدی‌متوفای‌93

ثعلبی‌است.‌.‌کتاب‌»لغات‌القرآن«‌دارد‌)فهرست‌ابن‌ندیم207-‌هیثم‌بن‌عدی‌متوفای‌9458).‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ثعلبی‌است.197-‌وکیع‌بن‌جراح‌متوفای‌95‌.‌از‌آثار‌او‌»مجرد‌احکام‌القرآن«‌است203-‌یحیی‌بن‌آدم‌مخزومی‌متوفای‌96

(2‌/725)معجم‌المفسرین‌‌.‌کتاب‌»معانی‌القرآن«‌او‌چاپ207-‌یحیی‌بن‌زیاد‌معروف‌به‌فراء‌متوفای‌97

شده‌است.‌.‌از‌تألیفات‌او‌است:‌»تفسیر‌القرآن«‌)که‌بخشی200-‌یحیی‌بن‌سلام‌متوفای‌98

‌از‌آن‌در‌یکی‌از‌کتابخانه‌های‌تونس‌موجود‌است(‌و‌»تفسیر‌القرآن‌مما‌اشتبهت‌اسماؤه‌و‌تصرفت‌معانیه«‌که‌نسخه‌خطی‌آن‌در‌مصر‌موجود‌است.‌)معجم

(2‌/729المفسرین‌‌.‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌طبری206-‌یزید‌بن‌هارون‌واسطی‌متوفای‌99

است.‌.‌از‌تألیفات‌او‌»غریب‌القرآن«244-‌یعقوب‌بن‌اسحاق‌بن‌سکیت‌شهید‌در‌100

(2‌/536است‌)هدیة‌العارفین‌.‌احکام‌القرآن‌او‌که‌توسط‌احمد‌بن204-‌محمد‌بن‌ادریس‌شافعی‌متوفای‌101

‌350آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌گردآوری‌شده،‌در‌یک‌جلد‌چاپ‌شده‌است.458حسین‌بیهقی‌متوفای‌

‌با‌مطالعه‌نمونه‌هایی‌از‌تفسیرهایی‌که‌تا‌پایان‌سده‌سوم‌و‌اوائل‌سده‌چهارمنوشته‌شده‌و‌در‌اختیار‌است‌مانند:

Page 308: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌.‌)این‌کتاب‌را‌ابو‌بکر204-‌احکام‌القرآن‌محمد‌بن‌ادریس‌شافعی‌متوفای‌1‌‌گردآوری‌کرده‌است(‌چاپ‌بیروت458احمد‌بن‌حسین‌بیهقی‌نیشابوری‌متوفای‌

‌در‌یک‌جلد1398‌در‌یک‌جلد‌1398چاپ‌بیروت‌270-‌تفسیر‌غریب‌القرآن‌ابن‌قتیبه‌متوفای‌2‌.‌این‌کتاب‌ساخته‌شده‌از‌دو454-‌القرطین‌تألیف‌ابن‌مطرف‌کنانی‌متوفای‌3

‌است‌در‌یک‌جلد270کتاب‌»مشکل‌القرآن«‌و‌»غریب‌القرآن«‌ابن‌قتیبه‌متوفای‌‌-‌تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی،‌مقداری‌از‌این‌کتاب‌که‌در‌مجمع‌البیان‌طبرسی‌و4

‌غیره‌نقل‌شده‌بود‌و‌همگی‌روایت‌بود‌استخراج‌و‌در‌یک‌جلد‌در‌قم‌چاپ‌شدهاست.

و‌نیز‌از‌برخی‌نام‌هایی‌که‌بر‌تفسیرهای‌آن‌دوره‌گذاشته‌اند‌مانند:-‌لغات‌القرآن1-‌معانی‌القرآن2-‌اعراب‌القرآن3

‌استفاده‌می‌شود‌که‌در‌آن‌دوره،‌تفسیر‌غالبا‌مختصر‌و‌بخشی‌از‌آنها‌تفسیر‌روایی‌و‌بخشی‌دیگر‌ادبی‌بوده‌است‌و‌تفسیرهایی‌که‌با‌حجم‌زیاد‌در‌چند‌جلد‌بوده‌ظاهرا‌مانند‌تفسیرهای‌متأخر‌چون‌تفسیر‌طبری‌و‌طوسی‌بوده‌است‌و‌البته‌بخاطر‌اینکه‌قسمت‌مهمی‌از‌آن‌تفاسیر‌حتی‌به‌صورت‌نسخه‌خطی‌در‌اختیار‌نیست‌نمی‌توان‌بطور‌جزم‌درباره‌سبک‌و‌روش‌تفسیرهای‌آن‌دوره‌اظهار‌نظر‌کرد‌اما‌با‌اطمینان‌می‌توان‌گفت‌که‌تفسیر‌قرآن‌مجید‌شفاهی‌و‌کتبی‌معمول‌بوده‌و‌بخصوص‌بسیاری‌از‌دانشمندان‌شیعه‌روایات‌تفسیری‌ائمه‌معصومین‌را‌گردآوری‌و‌به‌صورت‌کتاب‌در‌می‌آوردند‌که‌تعدادی‌از‌آنها‌در‌اختیار‌مفسران

سده‌های‌بعد‌بود‌و‌نیز‌نمونه‌هایی‌از‌آنها‌بحمد‌الله‌در‌دست‌است.‌351آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

روش‌های‌تفاسیر

روش‌های‌تفاسیر‌با‌بررسی‌همه‌تفسیرهایی‌که‌از‌آغاز‌سده‌چهارم‌تا‌روزگار‌ما‌تألیف‌و‌تدوین‌شده،‌و‌در‌اختیار‌است‌می‌توان‌گفت‌تفاسیر‌با‌سه‌روش‌نگاشته‌و‌تألیف‌شده

است.

Page 309: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌تفسیر‌روائی.‌مقصود‌کتابهایی‌است‌که‌در‌آنها‌روایت‌وارده‌در‌مورد‌آیات1‌قرآن‌مجید‌خواه‌تفسیر‌باشد‌و‌خواه‌تأویل‌و‌خواه‌غیر‌تفسیر‌و‌تأویل،‌گردآوری‌شده‌است‌و‌مؤلف‌کتاب‌جز‌نقل‌احادیث،‌هیچ‌مطلبی‌در‌کتاب‌خود‌نیاورده‌و‌نیز

هیچ‌اظهار‌نظر‌تفسیری‌هم‌نکرده‌است.‌-‌تفسیر‌عرفانی‌و‌باطنی.‌منظور‌کتابهائی‌است‌که‌مؤلف‌در‌ذیل‌آیات‌قرآن2

‌مجید‌فقط‌احادیث‌یا‌مطالبی‌را‌به‌عنوان‌اینکه‌تأویل‌یا‌باطن‌آیه‌است‌یاد‌می‌کند‌و‌یا‌مطالب‌عرفانی‌و‌ذوقی‌را‌با‌استفاده‌از‌روایات‌و‌گفتار‌بزرگان‌و‌گاهی‌با

کمترین‌مناسبت‌و‌یا‌حتی‌گاهی‌بدون‌مناسبت‌ذکر‌می‌نماید.‌-‌تفسیر‌اجتهادی.‌اگر‌مفسر‌در‌تفسیر‌خود‌به‌همه‌جهات‌که‌برای‌استنباط3

‌مطلب‌از‌قرآن‌مجید‌لازم‌است‌توجه‌داشته‌باشد‌و‌از‌همه‌جهات‌به‌بحث‌بپردازدتفسیر‌او‌تفسیر‌اجتهادی‌است‌مقصود‌از‌جهات‌لازم‌اینها‌است:

*‌آیه‌چه‌نحو‌قرائت‌شده‌و‌اگر‌بیش‌از‌یک‌قرائت‌دارد‌مورد‌توجه‌مفسر‌باشد*‌معنی‌تک‌تک‌واژه‌های‌بکار‌برده‌شده‌در‌آیه‌مشخص‌گردد

*‌ترکیب‌نحوی‌جملات‌بیان‌و‌اگر‌چند‌جور‌ترکیب‌می‌شود‌مورد‌عنایت‌باشد*‌شأن‌نزول‌و‌اعتبار‌و‌عدم‌اعتبار‌آن

*‌ارتباط‌آیه‌با‌آیات‌قبل‌و‌بعد‌و‌عدم‌ارتباط‌*‌روایاتی‌که‌در‌ذیل‌آیه‌به‌عنوان‌تفسیر‌وارد‌شده‌و‌دقت‌در‌اعتبار‌و‌عدم‌اعتبار

آن‌352آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

*‌اگر‌آیه‌از‌متشابهات‌است‌با‌ارجاع‌به‌محکمات‌و‌یا‌راهی‌دیگر‌تفسیر‌شود*‌تأویل‌و‌باطن‌آیه‌با‌تفسیر‌و‌معنای‌ظاهری‌خلط‌نشود

*‌برای‌تفسیر‌آیه‌به‌قرائن‌عقلی،‌نقلی‌و‌سایر‌آیات‌توجه‌باشد*‌برای‌تفسیر‌آیه‌از‌آیات‌دیگر‌در‌صورت‌امکان‌استفاده‌شود*‌در‌آیات‌الاحکام‌توجه‌به‌مسائل‌فقهی‌و‌روایات‌فقه‌باشد

*‌در‌تفسیر‌آیه‌از‌نظرات‌مفسران‌معاصر‌و‌قبلی‌ها‌استفاده‌شود‌اینها‌و‌برخی‌نکات‌دیگر‌جهاتی‌است‌که‌در‌تفسیر‌اجتهادی‌کامل‌باید‌به‌آنها‌توجه‌شود‌و‌همه‌مورد‌بحث‌قرار‌گیرد‌و‌در‌همه‌این‌موارد‌آنچه‌مورد‌استفاده‌قرار

می‌گیرد‌مستند‌باشد.

Page 310: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌همه‌تفسیرهایی‌که‌از‌سده‌چهارم‌تا‌چهاردهم‌نگاشته‌شده-‌جز‌معدودی‌که‌تفسیر‌روایی‌یا‌تفسیر‌باطنی‌است-‌اجتهادی‌است‌اما‌غالبا‌شامل‌همه‌ابعاد‌و‌جهات‌نیست‌بلکه‌گاهی‌مفسر‌به‌جنبه‌های‌ادبی،‌و‌گاهی‌به‌جنبه‌های‌روائی‌و

‌گاهی‌به‌بیان‌تأویل‌ها‌و‌غیره‌گرایش‌بیشتر‌داشته‌و‌به‌عبارت‌دیگر‌برخی‌جهاتپررنگ‌و‌برخی‌کمرنگ‌ارائه‌شده‌است

‌و‌اینکه‌روش‌تفسیر‌به‌رأی‌در‌این‌گروه‌بندی‌روش‌ها‌نیامد‌بخاطر‌آن‌است‌کهتفسیر‌به‌رأی‌را‌نباید‌از‌اقسام‌روش‌های‌صحیح‌و‌سودمند‌تفسیر‌بشمار‌آوریم.‌در‌برخی‌از‌کتابها‌روش‌های‌تفسیر‌به‌عقلی،‌نقلی،‌ادبی،‌لغوی،‌بلاغی،‌بیانی،‌تحلیلی،‌ارشادی،‌مقارن،‌اجتماعی،‌اخلاقی،‌کلامی،‌اشاری،‌رمزی،‌باطنی،

‌فلسفی،‌تاریخی،‌فقهی‌و‌غیره‌تقسیم‌شده‌است‌اما‌با‌دقت‌در‌تفاسیر‌موجودمعلوم‌است‌که‌همه‌اینها‌در‌همان‌سه‌روش‌که‌قبلا‌یاد‌شد‌درج‌است.

‌اکنون‌با‌توجه‌به‌روش‌های‌یاد‌شده،‌از‌هر‌سده‌تا‌سده‌دهم‌برخی‌از‌تفسیرهایشیعه‌را‌با‌اشاره‌به‌روشی‌که‌در‌آن‌بکار‌برده‌شده‌است‌یاد‌می‌کنیم:

‌353آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تفاسیر‌مفسران‌شیعه‌تا‌سده‌دهم‌

.340تفسیر‌محمد‌بن‌ابراهیم‌نعمانی‌متوفای‌بعد‌از‌حدود‌

.340تفسیر‌محمد‌بن‌ابراهیم‌نعمانی‌متوفای‌بعد‌از‌حدود‌‌این‌کتاب-‌که‌گاهی‌به‌اشتباه‌با‌نام‌»محکم‌و‌متشابه«‌تألیف‌سید‌مرتضی‌ره‌یاد‌می‌شود-‌یک‌روایت‌بسیار‌طولانی‌از‌امیر‌مؤمنان‌علیه‌السلام‌است‌که‌در‌آن

‌آیات‌قرآن‌مجید‌به‌شصت‌نوع‌تقسیم‌و‌برای‌هر‌نوع‌شاهدی‌آورده‌شده‌است‌و‌هم‌نقل‌کرده‌است‌301یا‌299این‌روایت‌را‌سعید‌بن‌عبد‌الله‌اشعری‌متوفای‌

‌این‌کتاب‌و‌روایت‌که‌حاوی‌آیات‌فراوانی‌از‌قرآن‌مجید‌و‌نیز‌به‌گونه‌ای‌شاملتفسیر‌این‌آیات‌است‌از‌آثار‌سده‌اول‌بشمار‌می‌آید.

‌کتاب‌یاد‌شده‌دوبار‌مستقلا‌بچاپ‌رسیده‌و‌در‌بحار‌الانوار‌علامه‌مجلسی‌نیز‌درجشده‌است‌

Page 311: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

.148تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی‌متوفای‌

.148تفسیر‌ابو‌حمزه‌ثمالی‌متوفای‌‌این‌تفسیر‌که‌تا‌سده‌ششم‌موجود‌بوده‌از‌تفسیرهای‌اجتهادی‌است‌اما‌چون

‌عنایت‌او‌به‌روایات‌بیش‌از‌جهات‌دیگر‌بوده‌گاهی‌آنرا‌از‌تفسیرهای‌روائی‌بشمارمی‌آورند.

‌بخش‌هایی‌از‌این‌تفسیر‌که‌در‌کتابهای‌سده‌ششم‌نقل‌شده‌توسط‌یکی‌از‌دانشمندان‌معاصر‌استخراج‌و‌به‌نام‌تفسیر‌ابی‌حمزه‌ثمالی‌در‌یک‌جلد‌چاپ‌شده

است‌در‌همین‌بخش‌موجود‌تفسیر‌قرآن‌به‌قرآن،‌توجه‌به‌گفتار‌مفسران،‌توضیح‌معنی‌لغوی‌واژه‌ها‌با‌توجه‌به‌شأن‌نزول‌و‌غیره‌که‌از‌لوازم‌تفسیر‌اجتهادی‌است‌دیده

می‌شود‌354آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

(260تفسیر‌منسوب‌به‌امام‌حسن‌عسکری‌)م‌‌این‌تفسیر‌روائی‌محض‌است‌درباره‌استناد‌این‌تفسیر‌به‌آن‌امام‌بزرگوار‌و‌یا‌مجعول‌بودن‌آن‌و‌یا‌معتبر‌بودن‌قسمتی‌از‌آن‌بحث‌ها‌و‌تحقیقاتی‌انجام‌گرفته

است.‌نتیجه‌اینکه‌روایات‌منقول‌در‌این‌کتاب‌هر‌کدام‌جداگانه‌باید‌مورد‌بررسی‌قرار

‌گیرد‌تا‌اعتبار‌و‌عدم‌اعتبار‌آن‌روشن‌شود‌و‌نمی‌توان‌کل‌کتاب‌را‌مجعول‌یا‌معتبردانست

‌این‌تفسیر‌با‌رها‌چاپ‌شده‌و‌در‌پایان‌چاپ‌جدید‌آن‌رساله‌ای‌درباره‌اعتبار‌یا‌عدماعتبار‌آن‌تألیف‌اینجانب‌نیز‌درج‌شده‌است‌

تفسیر‌فرات‌بن‌ابراهیم‌کوفی‌

تفسیر‌فرات‌بن‌ابراهیم‌کوفی‌770این‌کتاب‌در‌اواخر‌سده‌سوم‌یا‌اوائل‌سده‌چهارم‌تألیف‌شده‌و‌شامل‌

‌روایت‌در‌تفسیر‌آیات‌مربوط‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌است‌و‌روایات‌آن

Page 312: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌قسمتی‌تفسیر،‌و‌بخشی‌تأویل‌آیات‌است‌این‌کتاب‌دوبار‌چاپ‌شده‌و‌چاپ‌جدیدآن‌بسیار‌ممتاز‌است.

‌‌وی‌از‌مشایخ‌شیخ‌کلینی‌متوفای307تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌متوفای‌پس‌از‌‌می‌باشد328

‌بخشی‌از‌تفسیری‌که‌به‌نام‌تفسیر‌قمی‌در‌دست‌است‌و‌نسخه‌های‌خطی‌آن‌در‌کتابخانه‌ها‌موجود‌و‌سه‌بار‌هم‌چاپ‌شده‌تفسیر‌قمی‌است‌و‌بخش‌دیگر‌آن

‌و‌بخش‌دیگری‌از‌آن‌از‌غیر‌این‌دو‌نفر‌است.150تفسیر‌ابو‌الجارود‌متوفای‌و‌این‌تفسیر‌از‌تفاسیر‌روایی‌بشمار‌می‌آید.

تفسیر‌عیاشی.

تفسیر‌عیاشی.‌محمد‌بن‌مسعود‌عیاشی‌سمرقندی‌از‌دانشمندان‌نیمه‌اول‌سده‌چهارم‌و‌صاحبحدود‌دویست‌کتاب‌است.‌یکی‌از‌تألیفات‌او‌تفسیر‌اوست‌که‌فقط‌نیمی‌از‌آن-‌با

‌355آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌حذف-‌اسناد‌در‌دست‌است.

‌‌روایت‌است‌که2700این‌تفسیر‌از‌تفاسیر‌روایی‌و‌بخش‌موجود‌آن‌شامل‌حدود‌در‌دو‌جلد‌بچاپ‌رسیده‌است.

‌و‌مؤلف‌نهج‌البلاغه‌است.406تفسیر‌حقائق‌التأویل.‌تألیف‌سید‌رضی‌متوفای‌‌این‌تفسیر‌که‌گفته‌شده‌حدود‌ده‌جلد‌بوده‌است‌فقط‌جلد‌پنجم‌آن‌در‌دست

می‌باشد‌که‌چاپ‌شده‌است‌سید‌رضی‌در‌این‌کتاب‌از‌هر‌سوره‌آیاتی‌را‌انتخاب‌و‌تفسیر‌می‌کند.‌و‌جلد‌پنجم

که‌در‌دست‌است‌تفسیر‌آیاتی‌از‌سوره‌آل‌عمران‌می‌باشد.این‌تفسیر‌از‌تفاسیر‌اجتهادی‌و‌به‌مسائل‌کلامی‌توجه‌ویژه‌دارد

.460تفسیر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌متوفای‌

.460تفسیر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌متوفای‌

Page 313: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌این‌تفسیر‌که‌یک‌بار‌در‌دو‌جلد‌و‌بار‌دیگر‌در‌ده‌جلد‌چاپ‌شده،‌اولین‌تفسیر‌اجتهادی‌جامع‌شیعه‌است‌که‌از‌روزگار‌تألیف‌تا‌زمان‌ما‌همواره‌مورد‌استفاده‌بوده‌و‌مفسران‌شیعی‌متأخر‌از‌شیخ‌طوسی‌همگی‌به‌نحوی‌متأثر‌از‌این‌تفسیر

بوده‌و‌از‌آن‌بهره‌برده‌اند.‌تفسیر‌تبیان‌توسط‌ابن‌ادریس‌حلی‌صاحب‌کتاب‌سرائر‌تلخیص‌شده‌که‌آن

‌تلخیص‌هم‌در‌دو‌جلد‌بچاپ‌رسیده‌است‌و‌نیز‌توسط‌ابو‌عبد‌الله‌محمد‌بن‌حلی‌تلخیص‌شده‌است.597معروف‌به‌ابن‌کیال‌متوفای‌

تفسیر‌مجمع‌البیان.

تفسیر‌مجمع‌البیان.‌‌سه‌تفسیر‌داشته‌که‌دو‌تای‌آنها‌در548ابو‌علی‌فضل‌بن‌حسن‌طبرسی‌متوفای‌

دست‌است:‌356آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌که‌با‌استفاده‌از‌تفسیر‌تبیان‌و‌منظم‌ساختن‌مباحث‌آن،‌با1‌افزودن‌مطالب‌فراوان‌دیگر،‌تألیف‌شده.‌این‌تفسیر‌که‌از‌تفاسیر‌اجتهادی‌جامع

می‌باشد.‌بارها‌چاپ‌شده‌است.‌-‌تفسیر‌جوامع‌الجامع‌که‌تلخیص‌مجمع‌البیان‌است‌با‌افزودن‌مطالبی‌که‌از2

‌تفسیر‌کشاف‌زمخشری‌استفاده‌کرده‌است.‌این‌تفسیر‌هم‌از‌تفسیرهای‌اجتهادیبشمار‌می‌آید‌و‌چند‌بار‌چاپ‌شده‌است

‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌یک‌بار‌هم‌در‌زمان‌ما‌توسط‌یکی‌از‌دانشمندان‌عراقیتلخیص‌و‌در‌لبنان‌بچاپ‌رسیده‌است‌

تفسیر‌روح‌الجنان‌و‌روح‌الجنان.

تفسیر‌روح‌الجنان‌و‌روح‌الجنان.‌این‌تفسیر‌تألیف‌ابو‌الفتوح‌رازی‌است‌وی‌معاصر‌صاحب‌مجمع‌البیان‌بوده‌و

‌تفسیر‌او‌گویا‌همزمان‌با‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌تألیف‌شده‌و‌این‌دو‌مفسر‌بزرگواراز‌تفسیر‌یکدیگر‌اطلاعی‌نداشته‌اند

Page 314: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌این‌تفسیر‌فارسی،‌و‌از‌تفاسیر‌اجتهادی‌جامع‌است‌و‌یکی‌از‌مصادر‌مهم‌آنتفسیر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌بوده‌است

‌‌جلد‌و‌بار‌دیگر‌در‌ده‌جلد‌و‌بار‌سوم‌در‌بیست‌جلد5تفسیر‌ابو‌الفتوح‌یک‌بار‌در‌چاپ‌شده‌است

تفسیر‌جلاء‌الاذهان‌معروف‌به‌تفسیر‌گازر‌تألیف‌ابو‌المحاسن‌حسین‌بن‌حسن‌جرجانی‌که‌از‌دانشمندان‌سده‌نهم‌و‌دهم

است‌و‌در‌ده‌جلد‌چاپ‌شده.‌تقریبا‌خلاصه‌و‌تلخیص‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی‌است‌نهج‌البیان‌عن‌کشف‌معانی‌القرآن‌تألیف‌محمد‌بن‌حسن‌شیبانی‌از‌دانشمندان‌سده‌هفتم‌از‌تفاسیر‌اجتهادی‌مختصر‌است‌که‌غالبا‌به‌معنی‌کردن‌واژه‌ها‌و‌نقل

عباراتی‌کوتاه‌357آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌از‌مفسران‌گذشته‌اکتفا‌می‌کند‌جلد‌اول‌آن‌شامل‌تفسیر‌سوره‌بقره‌چاپ‌شده‌می‌باشد673است‌شواهد‌القرآن‌نام‌یکی‌از‌تألیفات‌احمد‌بن‌طاووس‌متوفای‌

‌گفته‌شده‌این‌کتاب‌که‌نسخه‌خطی‌آن‌هم‌در‌دست‌نیست‌در‌دو‌جلد‌و‌ازتفسیرهایی‌است‌که‌در‌سده‌هفتم‌نگاشته‌شده‌است.

689الفحص‌و‌البیان‌عن‌اسرار‌القرآن‌تألیف‌یحیی‌بن‌سعید‌حلی‌متوفای‌‌آیاتی‌از‌قرآن‌مجید‌که‌پیرامون‌عدل‌خدای‌متعال‌می‌باشد‌در‌این‌کتاب‌مطرح

شده‌است..726نهج‌الایمان‌فی‌تفسیر‌القرآن‌تألیف‌علامه‌حلی‌متوفای‌

‌این‌کتاب‌تلخیص‌تفسیر‌تبیان‌شیخ‌طوسی‌و‌مجمع‌البیان‌طبرسی‌و‌کشافزمخشری‌است

غرائب‌القرآن.‌تألیف‌حسن‌بن‌محمد‌قمی‌نیشابوری‌از‌دانشمندان‌سده‌هشتم‌تفسیر‌او‌که‌بارها‌چاپ‌شده‌از‌تفاسیر‌اجتهادی‌است‌وی‌از‌تفسیر‌فخر‌رازی‌و‌کشاف‌زمخشری‌بهره‌برده،‌و‌تفسیر‌او‌از‌مصادر‌تفسیر‌ملا‌صدرای‌شیرازی‌است‌تلخیص‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی.‌تألیف‌کمال‌الدین‌ابن‌العتائقی‌از

‌‌و‌نسخه‌خطی‌آن‌در‌کتابخانه‌آیة767دانشمندان‌سده‌هشتم.‌تاریخ‌اتمام‌این‌اثر‌الله‌مرعشی‌موجود‌است

‌زبدة‌البیان‌فی‌تلخیص‌مجمع‌البیان.‌تألیف‌زین‌الدین‌علی‌بن‌محمد‌بیاضی‌این‌اثر‌تلخیص‌تفسیر‌مجمع‌البیان‌امین‌الاسلام‌طبرسی‌است.877متوفای‌

Page 315: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌تأویل‌الایات‌الطاهرة.‌تألیف‌سید‌شرف‌الدین‌علی‌حسینی‌استرابادی‌ازدانشمندان

‌358آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌سده‌دهم.‌دوبار‌چاپ‌شده‌است.‌نسخه‌های‌خطی‌موجود‌آن‌با‌هم‌کمی‌تفاوت

‌دارد‌و‌از‌تفاسیر‌روائی‌باطنی‌است.‌مؤلف‌روایاتی‌که‌در‌تأویل‌آیات‌قرآن‌به‌اهلبیت‌علیهم‌السلام‌وارد‌شده‌در‌ذیل‌آیات‌ذکر‌می‌کند‌.‌این‌کتاب‌فارسی‌و‌از988منهج‌الصادقین.‌تألیف‌ملا‌فتح‌الله‌کاشانی‌متوفای‌

تفاسیر‌اجتهادی‌است‌بارها‌چاپ‌شده‌است988زبدة‌التفاسیر.‌تألیف‌ملا‌فتح‌الله‌کاشانی‌متوفای‌

‌مانند‌منهج‌الصادقین‌او‌اما‌به‌زبان‌عربی‌است‌و‌در‌سال‌های‌اخیر‌در‌قم‌چاپشده‌است.

‌359آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

چند‌بحث‌قرآنی‌

معاد‌جسمانی‌در‌چهل‌آیه‌

اشاره

معاد‌جسمانی‌در‌چهل‌آیهدر‌مورد‌معاد‌چند‌قول‌وجود‌دارد.

-‌تناسخ‌1

-‌تناسخ1

Page 316: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌منظور‌از‌تناسخ‌این‌است‌که‌روح‌هر‌انسان‌پس‌از‌مرگ،‌به‌بدن‌انسانی‌دیگر‌یا‌حیوانی‌یا‌نباتی‌یا‌جمادی‌تعلق‌می‌گیرد‌که‌به‌ترتیب‌نسخ‌و‌مسخ‌و‌فسخ‌و‌رسخ

نامیده‌می‌شود.ملا‌هادی‌سبزواری‌در‌منظومه‌حکمت‌خود‌می‌گوید:

نسخ‌و‌مسخ‌رسخ‌فسخ‌قسما‌انسا‌و‌حیوانا‌جمادا‌و‌نما‌این‌قول‌از‌نظر‌ادیان‌آسمانی‌بطلانش‌روشن‌است،‌زیرا‌حقیقت‌این‌قول‌همان

انکار‌معاد‌و‌بهشت‌و‌جهنم‌است.روایت‌زیر‌همین‌مطلب‌را‌بیان‌می‌کند:

‌عن‌الحسن‌بن‌الجهم‌قال:‌قال‌المأمون‌للرضا‌علیه‌السلام:‌یا‌أبا‌الحسن‌ما‌تقول‌فی‌القائلین‌بالتناسخ؟‌فقال‌الرضا‌علیه‌السلام:‌»من‌قال‌بالتناسخ‌فهو‌کافر‌بالله

«1العظیم‌یکذب‌بالجنة‌و‌النار«‌»

-‌معاد‌جسمانی‌فقط2

-‌معاد‌جسمانی‌فقط2‌قائلان‌به‌این‌قول‌می‌گویند:‌انسان‌روح‌مجرد‌غیر‌جسمانی‌ندارد.‌بدن‌و‌روحش‌هر‌دو‌جسم‌است‌و‌معادش‌هم‌جسمانی‌است‌نه‌اینکه‌قائل‌به‌روح‌مجرد‌باشند

و‌بگویند‌معاد‌جسمانی‌است‌یعنی‌بدن‌بر‌می‌گردد‌و‌روح‌بر‌نمی‌گردد.__________________________________________________

(-‌سفینة‌البحار،‌ماده‌نسخ.1)‌362آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

این‌قول‌هم‌چون‌مبنایش‌باطل‌است‌قابل‌قبول‌نیست.حاجی‌سبزواری‌در‌توضیح‌این‌قول‌می‌گوید:

‌لیس‌الانسان‌عندهم‌شیئا‌سوی‌هذه‌البنیة‌المحسوسة‌المرکبة‌من‌اللحم‌و‌الشحم‌و‌العصب‌و‌العروق‌و‌ما‌شاکلها‌...‌و‌القیامة‌لیست‌عندهم‌الا‌اعادة‌هذه‌الاجساد

بمادتها‌السیالة‌القابلة‌للکون‌و‌الفساد.

-‌معاد‌روحانی‌فقط3

Page 317: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌معاد‌روحانی‌فقط3‌صاحبان‌این‌قول‌که‌گروهی‌از‌فلاسفه‌هستند‌می‌گویند:‌قیامت‌کبری‌عبارت‌است‌از‌وارستن‌جمیع‌نفوس‌از‌قید‌تعلق‌به‌ابدان،‌و‌قائم‌شدن‌به‌خود،‌بدون‌تعلق‌و

حاجت‌به‌ابدان‌و‌تصرف‌در‌ابدان.‌این‌قول‌مخالف‌قرآن‌مجید‌و‌کلمات‌معصومان‌علیه‌السلام‌است‌و‌برخی‌از‌فلاسفه‌مانند‌بو‌علی‌سینا‌هم‌تصریح‌کرده‌اند‌که‌معاد‌روحانی‌فقط،‌با‌فرموده

پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌مطابق‌نیست.عبارت‌بو‌علی‌سینا‌در‌الهیات‌شفا‌این‌است:

‌یجب‌أن‌یعلم‌أن‌المعاد،‌منه‌ما‌هو‌مقبول‌من‌الشرع‌و‌لا‌سبیل‌الی‌اثباته‌الا‌من‌طریق‌الشریعة‌و‌تصدیق‌خبر‌النبوة،‌و‌هو‌الذی‌للبدن‌عند‌البعث‌و‌خیرات‌البدن‌و‌شروره‌معلومة،‌و‌قد‌بسطت‌الشریعة‌الحقة‌التی‌أتانا‌بها‌سیدنا‌و‌نبینا‌و‌مولانامحمد‌بن‌عبد‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌السعادة‌و‌الشقاوة‌التی‌بحسب‌البدن.

‌و‌منه‌ما‌هو‌مدرک‌بالعقل‌و‌القیاس‌البرهانی،‌و‌قد‌صدقته‌النبوة،‌و‌هی‌السعادة‌والشقاوة‌التی‌للأنفس.

و‌عبارت‌برخی‌از‌قائلان‌به‌معاد‌روحانی‌این‌است:‌ان‌الارواح‌مجردة،‌و‌المجرد‌باق،‌و‌الجسم‌مرکب‌من‌عناصر‌شتی،‌و‌اذا‌فارقته‌الروح‌انحل‌هذا‌المرکب،‌و‌لحق‌کل‌عنصر‌بأصله‌و‌انعدم،‌و‌المعدوم‌یستحیل

عوده،‌و‌الروح‌باقیة،‌و‌هی‌التی‌تعاد‌للحساب.‌پاسخ‌این‌سخن‌روشن‌است،‌زیرا‌اجزای‌بدن‌متفرق‌می‌شوند‌نه‌معدوم،‌تا‌اعاده

معدوم‌باشد‌و‌محال،‌پس‌جمع‌متفرقات‌است‌نه‌اعاده‌معدوم.‌363آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌با‌جسم‌هور‌قلیایی‌4

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌با‌جسم‌هور‌قلیایی4این‌قول‌شیخ‌احمد‌احسائی‌مؤسس‌فرقه‌شیخیه‌است‌که‌می‌گوید:

‌الجسد‌جسدان:‌جسد‌عنصری‌بشری‌مرکب‌من‌العناصر‌الاربعة‌التی‌هی‌تحت‌فلک‌القمر،‌و‌هذا‌یفنی،‌و‌یلحق‌کل‌شی‌ء‌بأصله،‌و‌الثانی‌جسد‌أصلی‌من‌عناصر

Page 318: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌هور‌قلیاء،‌و‌هو‌کامن‌فی‌هذا‌المحسوس،‌و‌هو‌مرکب‌الروح‌و‌هو‌الباقی‌فیقبره.

‌این‌قول‌شبیه‌است‌به‌این‌قول‌که‌روح‌با‌قالب‌مثالی‌بر‌می‌گردد،‌و‌با‌ظاهر‌بلکهصریح‌آیات‌قرآن‌مجید‌که‌بعد‌از‌این‌یاد‌خواهد‌شد‌مخالف‌است.

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی،‌ولی‌جسمی‌که‌غیر‌از‌بدن‌دنیوی‌است‌5

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی،‌ولی‌جسمی‌که‌غیر‌از‌بدن‌دنیوی‌است5صاحبان‌این‌قول‌می‌گویند:

‌روح‌که‌از‌بدن‌جدا‌شد‌به‌جرمی‌از‌اجرام‌تعلق‌می‌گیرد‌و‌آن‌اجرام‌را‌به‌کارمی‌گیرد.

‌یستعمل‌تلک‌الاجرام‌لا‌مکان‌التخیل،‌ثم‌یتخیل‌الصور‌التی‌کانت‌معتقدة‌عنده‌و‌فی‌وهمه،‌فان‌کان‌اعتقاده‌فی‌نفسه‌و‌أفعاله‌الخیر‌شاهدت‌الخیرات‌الاخرویة

علی‌حسب‌ما‌تخیلها‌و‌الا‌فشاهدت‌العقاب‌کذلک.‌این‌قول‌علاوه‌بر‌اینکه‌تصورش‌واضح‌نیست‌و‌نیز‌با‌صرف‌نظر‌از‌اشکالات

عقلی‌که‌بر‌آن‌شده،‌با‌آیات‌قرآن‌مجید‌مخالف‌است.

‌-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی،‌ولی‌منظور‌از‌جسم،‌بدن‌و‌قالب‌مثالی‌باشد‌همان6طور‌که‌در‌برزخ‌بدن،‌بدن‌مثالی‌است.

‌-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی،‌ولی‌منظور‌از‌جسم،‌بدن‌و‌قالب‌مثالی‌باشد‌همان6طور‌که‌در‌برزخ‌بدن،‌بدن‌مثالی‌است.این‌قول‌هم‌با‌قرآن‌مجید‌که‌می‌گوید:

ة(. ذی‌أنشأها‌أول‌مر )یحییها‌ال‌زنده‌می‌کند‌استخوانهای‌پوسیده‌را‌همان‌خدایی‌که‌بار‌اول‌آن‌را‌خلق‌کرده

است.مخالف‌است.

‌364آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 319: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی،‌ولی‌منظور‌از‌جسم‌این‌باشد‌که‌مقدار‌و‌عرض‌و7‌طول‌و‌عمق‌دارد‌ولی‌ماده‌ندارد‌و‌جسمی‌است‌که‌نفس‌آن‌را‌اختراع‌کرده

است.

‌-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی،‌ولی‌منظور‌از‌جسم‌این‌باشد‌که‌مقدار‌و‌عرض‌و7‌طول‌و‌عمق‌دارد‌ولی‌ماده‌ندارد‌و‌جسمی‌است‌که‌نفس‌آن‌را‌اختراع‌کرده

است.‌این‌همان‌قول‌مرحوم‌ملاصدرا‌است‌که‌می‌گوید‌معاد‌جسمانی‌است‌اما‌نه

‌جسمی‌که‌از‌مواد‌کثیف‌دنیوی‌تشکیل‌شده‌باشد‌بلکه‌صورتهایی‌که‌نفس‌اختراعمی‌کند‌و‌آن‌صورتها‌با‌نفس‌و‌روح‌باقی‌است.

‌ایشان‌می‌گوید:‌روح‌تکامل‌پیدا‌می‌کند‌تا‌جایی‌که‌دیگر‌نیازمند‌به‌بدن‌نیست‌و‌از‌بدن‌خارج‌می‌شود‌و‌چون‌دارای‌ملکات‌و‌مکتسباتی‌است،‌بعد‌از‌مرگ‌در‌قیامت

‌مطابق‌همان‌ملکات‌و‌واقعیتی‌که‌تحصیل‌کرده‌است‌تنزل‌می‌کند‌و‌متجسم‌می‌شود‌و‌تصورات‌و‌تخیلات‌او‌نیز‌موجوداتی‌که‌مظاهر‌لذات‌و‌آلامند‌به‌وجود‌می‌آورد‌و‌بهشت‌و‌جهنم‌او‌و‌نیز‌لذت‌بردن‌و‌یا‌رنج‌کشیدن‌او‌از‌این‌موجودات

اختراعی‌عینی‌است.‌مرحوم‌آیة‌الله‌حاج‌شیخ‌محمد‌تقی‌آملی‌مؤلف‌حاشیه‌شرح‌منظومه‌)که‌از

‌حاشیه‌های‌بسیار‌خوب‌شرح‌منظومه‌است‌و‌در‌حوزه‌های‌علمیه‌مورد‌استفاده‌و‌مراجعه‌است(‌پس‌از‌اینکه‌بحث‌از‌معاد‌را‌آن‌طور‌که‌ملاصدرا‌و‌به‌پیروی‌از‌او

حاجی‌سبزواری‌و‌دیگران‌گفته‌اند‌به‌آخر‌می‌رساند،‌می‌نویسد:‌و‌لعمری‌ان‌هذا‌غیر‌مطابق‌مع‌ما‌نطق‌علیه‌الشرع‌المقدس-‌علی‌صادعه‌السلام‌و‌التحیة-‌و‌أنا‌أشهد‌الله‌و‌ملائکته‌و‌أنبیاءه‌و‌رسله‌انی‌اعتقد‌فی‌هذه‌الساعة‌و

‌‌فی‌أمر‌1368من‌شهر‌شعبان‌المعظم‌سنة‌14هی‌ساعة‌الثلاث‌من‌یوم‌الاحد‌‌المعاد‌الجسمانی‌بما‌نطق‌به‌القرآن‌الکریم‌و‌اعتقد‌به‌محمد‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌الائمة‌المعصومون-‌صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین-‌و‌علیه‌أطبقت‌الامة‌الاسلامیة‌و

لا‌أنکر‌من‌قدرة‌الله‌شیئا.

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌به‌این‌معنی‌که‌روح‌و‌بدن‌بر‌می‌گردد8

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌به‌این‌معنی‌که‌روح‌و‌بدن‌بر‌می‌گردد8

Page 320: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌؟؟‌و‌بدن‌هم‌بدن‌مادی‌است‌اما‌لازم‌نیست‌همان‌بدن‌دنیوی‌که‌در‌قبر‌گذاشتهشده‌یا‌جزئی‌از

‌365آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌آن‌در‌این‌بدن‌اخروی‌باشد‌بله‌ممکن‌است‌همان‌بدن‌دنیوی‌باشد‌و‌یا‌بدن‌دیگری‌باشد‌ولی‌جزئی‌از‌بدن‌دنیوی‌با‌آن‌باشد‌و‌یا‌بدن‌دیگری‌باشد‌و‌حتی‌جزئی‌از‌بدن‌دنیوی‌هم‌با‌آن‌نباشد‌در‌هر‌سه‌احتمال،‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌است‌و‌با

ظاهر‌قرآن‌مجید‌مخالفت‌ندارد.

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی:‌به‌این‌معنی‌که‌روح‌و‌بدن‌بر‌می‌گردد9

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی:‌به‌این‌معنی‌که‌روح‌و‌بدن‌بر‌می‌گردد9‌؟؟‌و‌بدن‌مادی‌است‌اما‌همان‌بدن‌است‌که‌در‌قبر‌گذارده‌شده‌و‌یا‌جزئی‌از‌آن

را‌همراه‌دارد.‌قائل‌به‌این‌قول‌می‌گوید:‌اگر‌همان‌بدن‌نباشد‌و‌فقط‌جزئی‌از‌آن‌همراهش‌باشد،‌با‌قرآن‌مجید‌مخالف‌نیست‌اما‌اگر‌جزئی‌از‌بدن‌دنیوی‌همراهش‌نباشدبلکه‌بدنی‌صد‌درصد‌غیر‌از‌بدن‌دنیوی‌باشد‌مخالف‌با‌ظاهر‌قرآن‌مجید‌است.

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌به‌این‌معنی‌که‌روح‌به‌بدن‌بر‌می‌گردد10

-‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌به‌این‌معنی‌که‌روح‌به‌بدن‌بر‌می‌گردد10؟؟‌و‌بدن‌هم‌مادی‌است،‌اما‌همان‌بدن‌است‌یعنی‌عینا‌همان‌بدن‌دنیوی‌است.‌قائل‌به‌این‌قول‌می‌گوید:‌ظاهر‌قرآن‌مجید‌این‌است‌که‌همان‌بدن‌که‌وارد‌قبر‌می‌شود‌زنده‌خواهد‌شد‌نه‌بدن‌دیگر‌که‌صد‌در‌صد‌غیر‌از‌آن‌باشد،‌و‌نیز‌نه‌بدن

دیگر‌که‌مقداری‌از‌بدن‌دنیوی‌اول‌را‌داشته‌باشد.‌البته‌با‌توجه‌به‌اینکه‌گفته‌می‌شود‌مسلما‌بدن‌انسان‌هر‌چند‌سال‌یک‌بار‌کلا

عوض‌می‌شود‌احتمالات‌دیگری‌هم‌در‌بدنی‌که‌بر‌می‌گردد‌هست.‌به‌نظر‌می‌رسد‌که‌سه‌قول‌اخیر‌هر‌سه‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌است‌و‌هیچ‌کدام‌با‌قرآن‌مجید‌منافات‌ندارد؛‌گرچه‌قول‌اخیر‌بیشتر‌و‌بهتر‌با‌ظواهر‌قرآن

کریم‌موافق‌است.

Page 321: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

علامه‌مجلسی-‌رحمه‌الله-‌می‌نویسد:‌القول‌بالمعاد‌الجسمانی‌مما‌اتفق‌علیه‌جمیع‌المسلمین‌و‌هو‌من‌ضروریات‌الدین،‌و‌منکره‌خارج‌عن‌عداد‌المسلمین.‌و‌الآیات‌الکریمة‌فی‌ذلک‌ناصة‌لا‌یعقل‌تأویلها

و‌الاخبار‌فیه‌متواترة‌لا‌یمکن‌ردها‌و‌لا‌الطعن‌فیها.قبل‌از‌اینکه‌آیات‌دال‌بر‌معاد‌جسمانی‌را‌یاد‌کنیم،‌تذکر‌یک‌نکته‌را‌مفید‌می‌دانیم

‌366آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌و‌آن‌اینکه:

‌اگر‌کسی‌اصل‌معاد‌روحانی‌و‌جسمانی‌را‌قبول‌داشته‌باشد،‌اما‌در‌خصوصیات‌آن‌که‌آیا‌کدامیک‌از‌سه‌احتمال‌اخیر‌را‌بپذیرد،‌یقین‌پیدا‌نکند‌و‌یا‌این‌احتمال‌را

بدهد‌که‌مثلا‌قول‌ملا‌صدرا‌شاید‌درست‌باشد،‌می‌تواند‌این‌طور‌بگوید:‌انی‌أعتقد‌بالمعاد‌الجسمانی‌الذی‌دل‌علیه‌القرآن‌و‌اعتقد‌به‌النبی‌صلی‌الله‌علیه

و‌آله‌و‌الائمة‌المعصومین‌علیه‌السلام‌و‌لا‌أعلم‌خصوصیاته‌تفصیلا.‌یعنی:‌اگر‌عقیده‌به‌معاد‌جسمانی‌داشته‌باشد،‌اما‌منظور‌از‌جسمانی‌بودن

‌برایش‌روشن‌نباشد‌و‌بگوید‌هر‌چه‌در‌واقع‌و‌عند‌الله‌است‌قبول‌دارم،‌کافیاست.

آیات‌دال‌بر‌معاد‌جسمانی‌

آیات‌دال‌بر‌معاد‌جسمانیا‌لمبعوثون‌...(1 ا‌ترابا‌و‌عظاما‌أ‌إن ‌سحر‌مبین*‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کن ‌.‌)و‌قالوا‌إن‌هذا‌إلا«1»ا2 ک‌لمن‌المصدقین*‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کن ی‌کان‌لی‌قرین*‌یقول‌أ‌إن ‌.‌)قال‌قائل‌منهم‌إن

ا‌لمدینون(‌» «.2ترابا‌و‌عظاما‌أ‌إنا‌لمبعوثون*‌أ‌و‌آباؤنا‌الأولون(‌»3 ا‌ترابا‌و‌عظاما‌أ‌إن .‌)کانوا‌یقولون‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کن3»ا‌لمبعوثون‌خلقا‌جدیدا(‌»4 ا‌عظاما‌و‌رفاتا‌أ‌إن «.4.‌)و‌قالوا‌أ‌إذا‌کنه5 ‌الل ا‌لمبعوثون‌خلقا‌جدیدا‌أ‌و‌لم‌یروا‌أن ا‌عظاما‌و‌رفاتا‌أ‌إن ‌.‌)و‌قالوا‌أ‌إذا‌کن

ذی‌خلق‌السماوات‌و‌الأرض‌قادر‌علی‌أن‌یخلق‌مثلهم(.‌» «5ال

Page 322: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌این‌پنج‌آیه،‌بحث‌در‌این‌است‌که‌وقتی‌خاک‌شدیم،‌استخوان‌شدیم،‌آیا‌باز‌زنده‌می‌شویم.‌اگر‌معاد‌جسمانی‌نبود‌و‌صحبت‌از‌برگشت‌جسم‌نبود‌و‌فقط‌معاد‌روحانی‌بود‌و‌یا‌جسمانی‌به‌معنایی‌که‌مرحوم‌ملاصدرا‌می‌گوید،‌کفار

استبعاد__________________________________________________

.16-‌15(:‌آیات‌77(-‌سوره‌صافات‌)1).‌53تا‌51(:‌آیات‌37(-‌سوره‌صافات‌)2).‌48و‌47(:‌ایه‌56(-‌سوره‌واقعه‌)3).49(:‌آیه‌17(-‌سوره‌اسرا‌)4).98(-‌همان،‌آیه‌5)

‌367آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌نمی‌کردند.‌همه،‌استبعادشان‌از‌زنده‌شدن‌بدن‌پوسیده‌و‌خاک‌شده‌بود.

ا‌خلقناه‌من‌نطفة‌فإذا‌هو‌خصیم‌مبین*‌و‌ضرب‌لنا‌مثلا‌و6 ‌.‌)أ‌و‌لم‌یر‌الإنسان‌أنة‌و‌هو ذی‌أنشأها‌أول‌مر ‌نسی‌خلقه‌قال‌من‌یحی‌العظام‌و‌هی‌رمیم*‌قل‌یحییها‌ال

‌خلق‌علیم(.‌» «1بکلهم‌ینسلون*‌قالوا‌یا‌ویلنا‌من7 ‌.‌)فإذا‌نفخ‌فی‌الصور‌فإذا‌هم‌من‌الأجداث‌إلی‌رب

حمن‌و‌صدق‌المرسلون(.‌» «2بعثنا‌من‌مرقدنا‌هذا‌ما‌وعد‌الره‌بعد8 ی‌یحیی‌هذه‌الل ‌علی‌قریة‌و‌هی‌خاویة‌علی‌عروشها‌قال‌أن ذی‌مر ‌.‌)أو‌کال

‌بعثه‌قال‌کم‌لبثت‌قال‌لبثت‌یوما‌أو‌بعض‌یوم‌قال‌بل ه‌مائة‌عام‌ثم ‌موتها‌فأماته‌الله‌و‌انظر‌إلی‌حمارک‌و ‌لبثت‌مائة‌عام‌فانظر‌إلی‌طعامک‌و‌شرابک‌لم‌یتسن

ن‌له ‌نکسوها‌لحما‌فلما‌تبی اس‌و‌انظر‌إلی‌العظام‌کیف‌ننشزها‌ثم ‌لنجعلک‌آیة‌للن‌شی‌ء‌قدیر(.‌» ه‌علی‌کل ‌الل «3قال‌أعلم‌أن

‌أرنی‌کیف‌تحی‌الموتی‌قال‌أ‌و‌لم‌تؤمن‌قال‌بلی‌و‌لکن9 ‌.‌)و‌إذ‌قال‌إبراهیم‌رب‌جبل‌منهن ‌اجعل‌علی‌کل ‌إلیک‌ثم ‌قلبی‌قال‌فخذ‌أربعة‌من‌الطیر‌فصرهن ‌لیطمئن

ه‌عزیز‌حکیم(.‌» ‌الل ‌یأتینک‌سعیا‌و‌اعلم‌أن ‌ادعهن «4جزءا‌ثم‌این‌دو‌آیه‌هم‌دلالت‌روشن‌بر‌جسمانی‌بودن‌معاد‌دارد؛‌زیرا‌سؤال‌از‌کیفیتاحیای‌مردگان‌بوده،‌و‌خدای‌متعال‌طرز‌احیای‌مردگان‌را‌ارائه‌داده‌است.

‌اگر‌معاد‌روحانی‌بود‌و‌احیای‌مرده‌به‌معنای‌بقای‌روح‌و‌بازگشت‌روح‌بود،‌اینسؤال‌و‌جواب‌بی‌وجه‌بود.

Page 323: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ن‌نجمع10 وامة*‌أ‌یحسب‌الإنسان‌أل فس‌الل ‌.‌)لا‌أقسم‌بیوم‌القیامة*‌و‌لا‌أقسم‌بالن«5عظامه*‌بلی‌قادرین‌علی‌أن‌نسوی‌بنانه*‌بل‌یرید‌الإنسان‌لیفجر‌أمامه(.‌»

__________________________________________________.77-‌75(،‌آیات‌36(-‌سوره‌یس‌)1).51-‌50(-‌همان،‌آیات‌2).259(:‌2(-‌سوره‌بقره‌)3).260(-‌همان،‌آیه‌4).4(:‌آیه‌75(-‌سوره‌قیامت‌)5)

‌368آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌این‌آیه‌هم‌دلالت‌صریح‌بر‌جسمانی‌بودن‌معاد‌دارد؛‌زیرا‌جمع‌کردن‌استخوانها‌و

ساختن‌سر‌انگشتها،‌با‌جسمانی‌نبودن،‌به‌هیچ‌وجه‌سازش‌ندارد.کم‌مخرجون(.‌»11 م‌و‌کنتم‌ترابا‌و‌عظاما‌أن کم‌إذا‌مت «1.‌)أ‌یعدکم‌أنا‌لمبعوثون(.‌»12 ا‌ترابا‌و‌عظاما‌أ‌إن «2.‌)قالوا‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کنا‌لفی‌خلق‌جدید(.‌»13 ا‌ترابا‌أ‌إن «3.‌)و‌إن‌تعجب‌فعجب‌قولهم‌أ‌إذا‌کنا‌لمخرجون(.‌»14 ا‌ترابا‌و‌آباؤنا‌أ‌إن ذین‌کفروا‌أ‌إذا‌کن «4.‌)و‌قال‌الا‌ترابا‌ذلک‌رجع‌بعید‌قد‌علمنا15 ‌.‌)فقال‌الکافرون‌هذا‌شی‌ء‌عجیب‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کن

«5ما‌تنقص‌الأرض‌منهم‌و‌عندنا‌کتاب‌حفیظ(.‌»‌این‌پنج‌آیه‌هم‌مانند‌آیه‌اول‌تا‌پنجم‌است‌که‌قبلا‌درباره‌اش‌توضیح‌کوتاهی‌داده

شد.ه‌یبعث‌من‌فی‌القبور(.‌»16 ‌الل «6.‌)أن«7.‌)و‌إذا‌القبور‌بعثرت*‌علمت‌نفس‌ما‌قدمت‌و‌أخرت(.‌»17«8.‌)إذا‌بعثر‌ما‌فی‌القبور(.‌»18هم‌جراد‌منتشر(.‌»19 «9.‌)یخرجون‌من‌الأجداث‌کأن

جدث‌به‌معنی‌قبر‌است.«10.‌)یخرجون‌من‌الأجداث‌سراعا(.‌»20‌إذا‌شاء‌أنشره(.‌»21 ‌أماته‌فأقبره‌ثم «11.‌)ثم

Page 324: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________.35(‌آیه‌23(-‌سوره‌مؤمنون‌)1).82(-‌همان،‌آیه‌2).5(:‌آیه‌13(-‌سوره‌رعد‌)3).67(:‌آیه‌16(-‌سوره‌نحل‌)4).3(:‌آیه‌50(-‌سوره‌ق‌)5).7(:‌آیه‌22(-‌سوره‌حج‌)6).3(:‌آیه‌82(-‌سوره‌انفطار‌)7).9(:‌آیه‌100(-‌سوره‌عادیات‌)8).7(:‌آیه‌54(-‌سوره‌قمر‌)9).43(:‌آیه‌70(-‌سوره‌معارج‌)10).22(:‌آیه‌80(-‌سوره‌عبس‌)11)

‌369آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌ت(.‌»22 «1.‌)و‌إذا‌الأرض‌مدت‌و‌ألقت‌ما‌فیها‌و‌تخل

‌این‌هفت‌آیه‌و‌آیه‌هفتم‌که‌پیشتر‌یاد‌شد‌دلالت‌دارد‌که‌مردم‌از‌قبرها‌مبعوثمی‌شوند؛‌اگر‌معاد‌جسمانی‌نبود‌این‌تعبیر‌وجهی‌نداشت.

«2.‌)کذلک‌الخروج(.‌»23«3.‌)کذلک‌تخرجون(.‌»24«4.‌)کذلک‌تخرجون(.‌»25«5.‌)کذلک‌نخرج‌الموتی(.‌»26«6.‌)و‌أخرجت‌الأرض‌أثقالها(.‌»27شور(.‌»28 «7.‌)کذلک‌الن

‌این‌شش‌آیه‌هم‌با‌در‌نظر‌گرفتن‌صدر‌آیات،‌که‌برای‌رعایت‌اختصار‌نقل‌نکردیم،دلالت‌روشن‌بر‌جسمانی‌بودن‌معاد‌دارد.

تعبیر‌خروج‌مانند‌همان‌تعبیر‌از‌قبر‌مبعوث‌شدن‌است.ا‌لفی‌خلق‌جدید(.‌»29 «8.‌)و‌قالوا‌أ‌إذا‌ضللنا‌فی‌الأرض‌أ‌إن

Page 325: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

جسم‌است‌که‌در‌زمین‌پراکنده‌و‌منتشر‌و‌گم‌می‌شود،‌نه‌روح.لناهم‌جلودا‌غیرها‌لیذوقوا‌العذاب(.‌»30 ما‌نضجت‌جلودهم‌بد «9.‌)کل

بحث‌از‌تبدیل‌پوست‌بدن‌است‌و‌می‌توان‌گفت‌صریح‌در‌معاد‌جسمانی‌است.‌و‌دو‌روایت‌در‌ذیل‌این‌آیه‌وارد‌شده‌است‌که‌با‌بیانی‌بسیار‌روشن‌معاد‌جسمانی

را__________________________________________________

.4(:‌آیه‌84(-‌سوره‌انشقاق‌)1).11(:‌آیه‌50(-‌سوره‌ق‌)2).11(:‌آیه‌30(-‌سوره‌روم‌)3).19(:‌آیه‌43(-‌سوره‌زخرف‌)4).57(:‌آیه‌7(-‌سوره‌اعراف‌)5).2(:‌آیه‌99(-‌سوره‌زلزال‌)6).9(:‌آیه‌35(-‌سوره‌فاطر‌)7).10(:‌آیه‌32(-‌سوره‌سجده‌)8).56(:‌آیه‌4(-‌سوره‌نساء‌)9)

‌370آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌توضیح‌می‌دهد:

‌روایت‌اول:‌عن‌حفص‌بن‌غیاث‌قال‌شهدت‌المسجد‌الحرام‌و‌ابن‌أبی‌العوجاء ما‌نضجت‌جلودهم‌بدلناهم‌جلودا ‌یسأل‌أبا‌عبد‌الله‌علیه‌السلام‌عن‌قوله‌تعالی:‌)کل

غیرها‌لیذوقوا‌العذاب(‌ما‌ذنب‌الغیر؟‌قال‌علیه‌السلام:‌ویحک‌هی‌هی‌و‌هی‌غیرها،‌قال:‌فمثل‌لی‌ذلک‌شیئا‌من‌أمر

‌الدنیا،‌قال:‌نعم‌أرأیت‌لو‌أن‌رجلا‌أخذ‌لبنة‌فکسرها‌ثم‌ردها‌فی‌ملبنها‌)قالب(‌فهی«1هی‌و‌هی‌غیرها‌»

‌روایت‌دوم:‌قیل‌لابی‌عبد‌الله‌علیه‌السلام:‌کیف‌تبدل‌جلودا‌غیرها؟‌فقال‌علیه‌السلام:‌أرأیت‌لو‌أخذت‌لبنة‌فکسرتها‌و‌صیرتها‌ترابا‌ثم‌ضربتها‌فی‌القالب‌أهی

«2التی‌کانت؟‌انما‌هی‌ذلک‌و‌حدث‌تغییر‌آخر‌و‌الاصل‌واحد.‌»‌شی‌ء‌قدیر(.‌»31 ه‌علی‌کل ذی‌أحیاها‌لمحی‌الموتی‌إن ‌ال «3.‌)إن

Page 326: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ه‌الموتی(.‌»32 «4.‌)کذلک‌یحی‌الل‌بقادر‌علی‌أن‌یحیی‌الموتی(.‌»33 «5.‌)و‌لم‌یعی‌بخلقهن«6.‌)أ‌لیس‌ذلک‌بقادر‌علی‌أن‌یحیی‌الموتی(.‌»34‌شی‌ء‌قدیر(.‌»35 ‌ذلک‌لمحی‌الموتی‌و‌هو‌علی‌کل «7.‌)إنه‌یحی‌الموتی(.‌»36 «8.‌)أن«9.‌)نحی‌الموتی(.‌»37

در‌این‌آیات‌بحث‌از‌احیاء‌موتی‌است،‌و‌بخصوص‌با‌در‌نظر‌گرفتن‌صدر‌آیات،__________________________________________________

(-‌احتجاج‌طبرسی.1)(-‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم.2).39(:‌41(-‌سوره‌فصلت‌)3).73(:‌2(-‌سوره‌بقره‌)4).43(:‌46(-‌سوره‌احقاف‌)5).40(:‌75(-‌سوره‌قیامت‌)6).50(:‌30(-‌سوره‌روم‌)7).6(:‌22(-‌سوره‌حج‌)8).12(:‌36(-‌سوره‌یس‌)9)

‌371آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌دلالت‌روشن‌بر‌جسمانی‌بودن‌معاد‌دارد؛‌چون‌اگر‌روحانی‌بود‌تعبیر‌احیای‌اموات

معنی‌نداشت؛‌زیرا‌روح‌باقی‌است.«1.‌)و‌منها‌تخرجون(.‌»38

مانند‌آیاتی‌که‌لفظ‌»قبر«‌و‌»جدث«‌و‌»خروج«‌داشت.«2.‌)کما‌بدأکم‌تعودون(.‌»39«3.‌)کما‌بدأنا‌أول‌خلق‌نعیده(.‌»40

Page 327: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌از‌این‌چهل‌آیه‌)البته‌منحصر‌به‌این‌چهل‌آیه‌نیست(‌چند‌آیه‌اش‌دلالت‌بسیار‌‌4سوره‌یس‌و‌آیه‌77روشن‌دارد‌که‌جای‌هیچ‌خدشه‌ای‌در‌آنها‌نیست‌مانند‌آیه‌

‌سوره‌بقره.‌260و‌259سوره‌قیامت‌و‌آیه‌در‌پایان‌این‌بحث‌یک‌سؤال‌و‌جواب‌را‌مطرح‌می‌کنیم:

سؤال‌سوره‌یس‌آمده‌است:80در‌آیه‌

ذی‌خلق‌السماوات‌و‌الأرض‌بقادر‌علی‌أن‌یخلق‌مثلهم‌بلی‌و‌هو ‌)أ‌و‌لیس‌الق‌العلیم(. الخلا‌سوره‌اسراء‌آمده‌است:98و‌نیز‌در‌آیه‌

ذی‌خلق‌السماوات‌و‌الأرض‌قادر‌علی‌أن‌یخلق‌مثلهم(. ه‌ال ‌الل )أ‌و‌لم‌یروا‌أن‌آیا‌از‌کلمه‌»مثل«‌می‌توانیم‌استفاده‌کنیم‌که‌بدن‌اخروی‌مثل‌بدن‌دنیوی‌است‌نه

عین‌آن،‌پس‌شاید‌بدن‌اخروی‌بدن‌غیر‌مادی‌باشد‌و‌مثل‌این‌بدن‌باشد.پاسخ

‌اولا:‌اگر‌این‌دو‌آیه‌چنین‌مفادی‌داشته‌باشد،‌باید‌به‌قرینه‌سایر‌آیات،‌که‌ظاهرشان‌بلکه‌صریحشان‌جسم‌مادی‌است،‌این‌دو‌آیه‌را‌طوری‌تفسیر‌کرد‌که‌با

آنها‌مخالفت‌نداشته‌باشد.ثانیا:‌دو‌روایتی‌که‌قبلا‌در‌ذیل‌آیه‌)نضجت‌جلودهم(‌یاد‌کردیم،‌پاسخ‌این‌سؤال‌را

__________________________________________________.15(:‌7(-‌سوره‌اعراف‌)1).29(-‌همان،‌آیه‌2).104(:‌21(-‌سوره‌انبیاء‌)3)

‌372آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌داده‌است‌که‌هم‌عین‌بدن‌دنیوی‌است‌و‌هم‌غیر‌و‌مثل‌آن‌و‌در‌عین‌حال

‌جسمانی‌است،‌آن‌هم‌جسم‌مادی؛‌زیرا‌حضرت‌صادق‌علیه‌السلام‌به‌خشت‌کهخاک‌شود‌و‌نرم‌شود‌و‌دو‌مرتبه‌ساخته‌شود،‌مثال‌زدند.

ثالثا:‌علامه‌طباطبائی‌این‌طور‌جواب‌داده‌اند:

Page 328: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌البدن‌فی‌کل‌آن‌غیره‌فی‌الآن‌السابق‌بشخصه‌فالبدن‌اللاحق‌من‌الانسان‌اذا‌اعتبر‌بالقیاس‌الی‌البدن‌السابق‌منه‌کان‌مثله‌لا‌عینه‌لکن‌الانسان‌ذا‌البدن‌اللاحق

اذا‌قیس‌الی‌الانسان‌ذی‌البدن‌السابق‌کان‌عینه‌لا‌مثله.‌بدن‌بی‌روح‌را‌اگر‌حساب‌کنیم‌بدن‌لاحق‌غیر‌از‌بدن‌سابق‌است‌ولی‌بدن‌با‌روح‌را‌که‌حساب‌کنیم‌انسان‌لاحق‌عین‌انسان‌سابق‌است،‌انسان‌شصت‌ساله‌همان

‌است‌که‌در‌دوازده‌سالگی‌بوده‌است‌ولی‌بدنش‌غیر‌از‌بدن‌دوازده‌سالگیاوست.

‌رابعا:‌گاهی‌کلمه‌»مثل«‌استعمال‌می‌شود،‌ولی‌مثل‌منظور‌نیست؛‌مثلا‌به‌یک‌اهل‌علم‌گفته‌می‌شود‌و‌»یقبح‌من‌مثلک‌الکذب«‌و‌منظور‌این‌نیست‌که‌از‌مثل

او‌قبیح‌است.در‌زبان‌عربی‌گفته‌می‌شود:‌»مثلک‌لا‌یبخل«؛‌یعنی‌شما‌نباید‌بخل‌داشته‌باشید.‌علامه‌طباطبائی‌در‌این‌پاسخ‌اشکال‌کرده‌اند‌که‌این‌طرز‌استعمال‌جایی‌است‌که‌بتوانیم‌کلمه‌مثل‌را‌برداریم‌و‌حذف‌کنیم؛‌مثلا‌در‌»مثلک‌لا‌یبخل«‌می‌توانیم‌»لا

‌تبخل«‌بگوییم‌ولی‌در‌آیه‌نمی‌توانیم‌به‌جای‌»یخلق‌مثلهم«‌بگوییم‌»یخلقهم«‌چونمعاد‌خلقت‌نیست‌اعاده‌است.

‌اما‌ظاهرا‌فرمایششان‌صحیح‌نباشد؛‌زیرا‌در‌خود‌آیات‌معاد‌تعبیر‌به‌»خلق‌جدید«آمده‌است.

خامسا:‌گفته‌شده‌ضمیر‌»مثلهم«‌به‌سماوات‌و‌ارض‌برمی‌گردد.درست‌نیست‌زیرا:

المقام‌مقام‌اثبات‌بعث‌الانسان‌لا‌بعث‌السموات‌و‌الارض.سادسا:‌قیل:‌المراد‌بمثلهم‌هم‌و‌أمثالهم.

‌این‌پاسخ‌هم‌درست‌نیست،‌زیرا‌با‌معنای‌»مثل«‌علی‌ما‌یعرف‌من‌اللغة‌والعرف‌مغایر‌است.

اللهم‌احشرنا‌مع‌محمد‌و‌آله‌علیه‌السلام‌373آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

معاد‌در‌قرآن‌

اشاره

Page 329: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

معاد‌در‌قرآن‌از‌آیات‌قرآن‌مجید‌استفاده‌می‌شود‌که‌کسانی‌که‌معاد‌را‌نمی‌پذیرند‌اینطور‌نیست‌که‌برای‌نبودن‌آن‌و‌انکار‌خود‌دلیلی‌داشته‌باشند‌بلکه‌فقط‌می‌گویند‌یا

می‌توانند‌بگویند‌که‌در‌ثبوت‌آن‌شک‌داریم‌و‌علم‌نداریم.‌حدود‌بیست‌تعبیر‌در‌قرآن‌مجید‌آمده‌که‌از‌روی‌هم‌رفته‌آنها‌همین‌مطلب

استفاده‌می‌شود.ان‌یبعثون‌بل‌ادارک‌علمهم‌فی‌الآخرة‌بل‌هم‌فی‌شک1 ‌-‌شک:‌و‌ما‌یشعرون‌أی

(‌66آیه‌27منها‌بل‌هم‌منها‌عمون‌)سوره‌‌(‌15آیه‌50-‌لبس:‌أ‌فعیینا‌بالخلق‌الأول‌بل‌هم‌فی‌لبس‌من‌خلق‌جدید‌)سوره‌2

لبس‌به‌معنی‌شک‌و‌شبهه‌است.اس‌إن‌کنتم‌فی‌ریب‌من‌البعث‌...‌)سوره‌3 ها‌الن (‌5آیه‌22-‌ریب:‌یا‌أی‌شی‌ء‌محیط‌)سوره‌4 ه‌بکل هم‌ألا‌إن هم‌فی‌مریة‌من‌لقاء‌رب ‌‌آیه41-‌مریة:‌ألا‌إن(‌مریة‌به‌معنی‌شک‌است.54‌-‌بعضی‌می‌گویند‌گمان‌نمی‌کنیم‌قیامتی‌باشد،‌این‌جمله‌هم‌مفید‌شک‌است5

‌%‌که‌احتمال‌عدم‌ثبوت‌قوی‌تر50%‌احتمال‌ثبوت‌می‌دهیم‌یا‌کمتر‌از‌50یعنی‌باشد.

‌فیؤس‌قنوط‌و‌لئن‌أذقناه‌رحمة ر ه‌الش ‌لا‌یسأم‌الإنسان‌من‌دعاء‌الخیر‌و‌إن‌مساعة‌قائمة‌...‌)سوره‌ ‌الس ‌هذا‌لی‌و‌ما‌أظن ته‌لیقولن اء‌مس ا‌من‌بعد‌ضر ‌‌آیه41من

50)‌374آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

اعة‌قائمة‌)سوره‌ ‌الس ته‌و‌هو‌ظالم‌لنفسه‌قال‌...‌و‌ما‌أظن (‌36آیه‌18و‌دخل‌جنهم6 وا‌أن ‌-‌ظن‌به‌عدم:‌و‌استکبر‌)فرعون(‌هو‌و‌جنوده‌فی‌الأرض‌بغیر‌الحق‌و‌ظن

(‌39آیه‌28إلینا‌لا‌یرجعون‌)سوره‌ه‌أحدا‌)سوره‌ وا‌کما‌ظننتم‌أن‌لن‌یبعث‌الل هم‌ظن (‌7آیه‌72و‌أن

ی‌...‌)سوره‌7 ذین‌کفروا‌أن‌لن‌یبعثوا‌قل‌بلی‌و‌رب ‌‌آیه64-‌زعم‌به‌عدم:‌زعم‌ال7)کم‌إلینا‌لا‌ترجعون‌)سوره‌8 ما‌خلقناکم‌عبثا‌و‌أن ‌23-‌حسبان‌به‌عدم:‌أ‌فحسبتم‌أن(115آیه‌

Page 330: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

اعة‌لا‌ریب‌فیها‌قلتم‌ما9 ه‌حق‌و‌الس ‌وعد‌الل ‌-‌عدم‌یقین‌به‌ثبوت:‌و‌إذا‌قیل‌إنا‌و‌ما‌نحن‌بمستیقنین‌)سوره‌ ‌ظن ‌إلا اعة‌إن‌نظن (‌32آیه‌45ندری‌ما‌الس

(‌32آیه‌45-‌ظن‌به‌ثبوت:‌همان‌آیه‌)سوره‌10کم‌مخرجون‌هیهات11 م‌و‌کنتم‌ترابا‌و‌عظاما‌أن کم‌إذا‌مت ‌-‌استبعاد:‌أ‌یعدکم‌أن

(‌34آیه‌23هیهات‌لما‌توعدون‌)سوره‌ا‌ترابا‌ذلک‌رجع‌بعید‌)سوره‌ (‌3آیه‌50إذا‌متنا‌و‌کن

قتم‌کل12 ئکم‌إذا‌مز کم‌علی‌رجل‌ینب ذین‌کفروا‌هل‌ندل ‌-‌استعجاب:‌و‌قال‌الکم‌لفی‌خلق‌جدید‌)سوره‌ ق‌إن (‌7آیه‌34ممز

ق«‌یعنی‌هنگامی‌که‌کاملا‌ریز‌ریز‌و‌پراکنده‌شوید. ‌ممز قتم‌کل »إذا‌مزبع‌أهواء13 ‌-‌عدم‌ایمان‌به‌آخرت‌بدون‌اینکه‌منشاء‌آن‌دلیل‌بر‌عدم‌باشد‌و‌لا‌تت

ذین‌لا‌یؤمنون‌بالآخرة‌...‌)سوره‌ ذین‌کذبوا‌بآیاتنا‌و‌ال (‌150آیه‌6الذین‌لا‌یؤمنون‌بالآخرة‌قلوبهم‌منکرة‌و‌هم‌مستکبرون‌)آیه‌ ‌(‌یعنی‌از‌22آیه‌16فال

قبول‌حق‌استکبار‌می‌ورزند.‌و‌آیات‌دیگر.هم‌کانوا‌لا‌یرجون‌حسابا‌)سوره‌14 ‌(‌بل‌27آیه‌78-‌عدم‌امید‌و‌رجاء‌به‌ثبوت:‌إن

(‌40آیه‌25کانوا‌لا‌یرجون‌نشورا‌)سوره‌نشور‌به‌معنی‌بعث‌و‌زنده‌شدن‌است.

‌375آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌ذین‌یصدون‌عن15 ‌-‌کفر‌به‌آخرت‌بدون‌اینکه‌منشاء‌آن‌دلیل‌بر‌عدم‌باشد:‌ال

ه‌و‌یبغونها‌عوجا‌و‌هم‌بالآخرة‌کافرون‌)سوره‌ (.‌45آیه‌7سبیل‌اللهم‌و‌لقائه‌)سوره‌ ذین‌کفروا‌بآیات‌رب (.‌و‌آیات‌دیگر.‌105آیه‌18أولئک‌ال

16 ا‌ترابا‌و‌آباؤنا‌أ ذین‌کفروا‌أ‌إذا‌کن ‌-‌ادعای‌اینکه‌افسانه‌و‌اساطیر‌است:‌و‌قال‌ال‌أساطیر‌الأولین‌)سوره ا‌لمخرجون‌لقد‌وعدنا‌هذا‌نحن‌و‌آباؤنا‌من‌قبل‌إن‌هذا‌إلا ‌إن

(‌67آیه‌27ا‌لمبعوثون‌لقد‌وعدنا‌نحن‌و‌آباؤنا‌هذا‌من ا‌ترابا‌و‌عظاما‌أ‌إن ‌قالوا‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کن

‌أساطیر‌الأولین‌)سوره‌ (‌82آیه‌23قبل‌إن‌هذا‌إلا17 ا‌لمبعوثون‌خلقا‌جدیدا ا‌عظاما‌و‌رفاتا‌أ‌إن ‌-‌استفهام‌انکاری:‌و‌قالوا‌أ‌إذا‌کن

(‌49آیه‌17)سوره‌اعة‌لفی18 ذین‌یمارون‌فی‌الس ‌ال ‌-‌انکار‌با‌اصرار‌و‌لج‌ولی‌بدون‌دلیل:‌ألا‌إن

(‌18آیه‌42ضلال‌بعید‌)سوره‌

Page 331: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌»یمارون«‌به‌معنی‌»یشکون«‌نیست‌بلکه‌به‌معنی‌انکار‌با‌اصرار‌است‌ولی‌واضحاست‌که‌منشاء‌انکارشان‌دلیل‌بر‌عدم‌نیست.

اعة‌و‌أعتدنا‌لمن‌کذب19 ‌-‌تکذیب‌به‌آخرت‌و‌لقاء‌الله‌بدون‌دلیل:‌بل‌کذبوا‌بالساعة‌سعیرا‌)سوره‌ (‌11آیه‌25بالس

ه‌و‌ما‌کانوا‌مهتدین‌)سوره‌ ذین‌کذبوا‌بلقاء‌الل (.‌45آیه‌10قد‌خسر‌اله‌جهد20 ‌-‌قسم‌می‌خورند‌که‌معاد‌حقیقت‌ندارد‌ولی‌بدون‌دلیل:‌و‌أقسموا‌بالل

ه‌من‌یموت‌بلی‌وعدا‌علیه‌حقا‌)سوره‌ (.‌38آیه‌16أیمانهم‌لا‌یبعث‌الل‌و‌خلاصه‌اینکه‌قرآن‌مجید‌می‌گوید:‌هیچ‌کس‌دلیل‌بر‌عدم‌معاد‌و‌یا‌علم‌و‌یقینمستند،‌به‌عدم‌آن‌ندارد‌فقط‌شک‌است‌و‌گمان‌و‌تخمین‌و‌اشباه‌این‌تعبیرات.‌الدهر‌و‌ما‌لهم‌بذلک‌من ‌حیاتنا‌الدنیا‌نموت‌و‌نحیا‌و‌ما‌یهلکنا‌إلا ‌و‌قالوا‌ما‌هی‌إلا

ون‌)سوره‌ ‌یظن (.‌24آیه‌45علم‌إن‌هم‌إلا‌376آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

لزوم‌دلیل‌

لزوم‌دلیل‌هر‌موضوعی‌که‌مطرح‌شود‌و‌مخالف‌و‌موافق‌داشته‌باشد‌قاعده‌اش‌این‌است‌که‌انسان‌از‌موافق‌و‌نیز‌از‌مخالف‌مطالبه‌دلیل‌کند‌و‌دلیل‌آنها‌را‌مورد‌بررسی

قرار‌دهد‌تا‌هر‌کدام‌به‌نظرش‌صحیح‌آمد‌بپذیرد.‌قرآن‌مجید‌می‌فرماید‌مسأله‌معاد‌از‌مسائلی‌است‌که‌مخالفان‌و‌منکران‌آن

‌هیچگونه‌دلیلی‌بر‌عدم‌آن‌ندارند‌از‌این‌رو‌هر‌کس‌وارد‌بحث‌این‌موضوع‌می‌شودباید‌فقط‌دنبال‌دلیل‌اثبات‌باشد.

‌‌می‌باشد:‌و‌قالوا‌ما‌45سوره‌24بهترین‌آیه‌ای‌که‌این‌مطلب‌را‌افاده‌می‌کند‌آیه‌‌حیاتنا‌الدنیا‌نموت‌و‌نحیا‌ای‌یموت‌الآباء‌و‌یحیی‌الابناء‌او‌یموت‌بعض‌و‌یولد ‌هی‌إلا

ون. ‌یظن ‌الدهر‌و‌ما‌لهم‌بذلک‌من‌علم‌إن‌هم‌إلا بعض‌آخر‌و‌ما‌یهلکنا‌إلا

در‌تفسیر‌قمی:‌ذیل‌»ان‌هم‌الا‌یظنون«‌آمده‌است:‌»فهذا‌ظن‌شک«.‌در‌تفسیر‌ابن‌عباس‌در‌ذیل‌»ما‌لهم‌بذلک‌من‌علم«‌آمده‌است:‌»من‌حجة‌و‌لا

بیان«‌در‌تفسیر‌صافی‌در‌ذیل‌آیه‌آمده‌است:‌»ای‌لا‌دلیل‌لهم‌علیهم«.

Page 332: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌تفسیر‌ابن‌کثیر‌در‌ذیل‌»ان‌هم‌الا‌یظنون«‌آمده‌است:‌»ای‌یتوهمون‌ویتخیلون«.

‌در‌تفسیر‌بیضاوی‌در‌ذیل‌آیه‌آمده‌است:‌»لا‌دلیل‌لهم‌علیه‌و‌انما‌قالوه‌بناء‌علیالتقلید‌و‌الانکار‌لما‌لم‌یحسوا‌به«.

در‌تفسیر‌کشاف‌در‌ذیل‌آیه‌آمده‌است:‌»و‌لکن‌عن‌ظن‌و‌تخمین«.‌در‌تفسیر‌روح‌المعانی‌آمده‌است:‌»و‌ما‌لهم‌بذلک‌من‌علم‌مستند‌الی‌عقل‌او

‌نقل‌ما‌هم‌الا‌قوم‌قصاوی‌امرهم‌الظن‌و‌التقلید‌من‌غیر‌أن‌یکون‌لهم‌ما‌یصح‌انیتمسک‌به‌فی‌الجملة«.

در‌تفسیر‌السراج‌المنیر‌آمده‌است:‌»و‌ما‌لهم‌بذلک‌من‌علم‌ای‌کثیر‌و‌لا‌قلیل«.‌از‌نکره‌بودن‌»علم«‌استفاده‌کرده‌است‌که‌هیچ‌درجه‌از‌علم‌حتی‌درجه‌ضعیف

آن‌هم‌را‌هم‌ندارند.‌377آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌در‌تفسیر‌قرطبی‌آمده‌است:‌»من‌زائد‌ای‌قالوا‌ما‌قالوا‌شاکین‌ما‌هم‌الا‌یتکلمون‌بالظن‌و‌کان‌المشرکون‌اصنافا‌و‌منهم‌من‌کان‌یثبت‌الصانع‌و‌ینکر‌البعث

.»...‌فخر‌رازی‌در‌ذیل‌آیه‌می‌نویسد:‌»ان‌قبل‌النظر‌و‌معرفة‌الدلیل‌الاحتمالات

‌باسرها‌قائمة‌فالذی‌قالوا‌یحتمل‌و‌ضدة‌ایضا‌یحتمل‌و‌هو‌ان‌یکون‌القول‌بالبعث‌و‌القیامة‌حقا‌...‌فانهم‌لم‌یذکروا‌شبهة‌ضعیفة‌و‌لا‌قویة‌فی‌ان‌هذا‌الاحتمال‌الثانی‌باطل‌و‌لکنه‌خطر‌ببالهم‌ذلک‌الاحتمال‌الاول‌فجزموا‌به‌و‌اصروا‌علیه‌من‌غیر

‌حجة‌و‌لا‌بینة‌فثبت‌انه‌لیس‌علم‌و‌لا‌جزم‌و‌لا‌یقین‌فی‌صحة‌القول‌الذی‌اختاروه‌بسبب‌الظن‌و‌الحسبان‌و‌میل‌القلب‌الیه‌من‌غیر‌موجب‌و‌هذه‌الآیة‌من‌اقوی‌الدلائل‌علی‌ان‌القول‌بغیر‌حجة‌و‌بینة‌قول‌باطل‌فاسد‌و‌ان‌متابعة‌الظن‌و

الحسبان‌منکر‌عند‌الله‌تعالی«.‌در‌تفسیر‌غرائب‌القرآن‌نیشابوری‌در‌ذیل‌آیه‌آمده‌است:‌»ای‌لیس‌لهم‌علی‌ما‌قالوا‌دلائل‌و‌انما‌ذکروا‌ذلک‌ظنا‌و‌تخمینا‌و‌استبعادا‌فلا‌ینبغی‌للعاقل‌ان‌یلتفت

الی‌قولهم‌لان‌الحجة‌قامت‌علی‌نقیض‌ذلک‌و‌هی‌دلیل‌المبدء‌و‌المعاد«.‌علامه‌طباطبایی‌می‌نویسد:‌»ای‌ان‌قولهم‌ذلک‌المشعر‌بانکار‌المعاد‌قول‌بغیر

‌علم‌و‌انما‌هو‌ظن‌یظنونه‌و‌ذلک‌انهم‌لا‌دلیل‌لهم‌علی‌نفی‌المعاد‌مع‌ان‌هناک‌منالادلة‌علی‌ثبوته«.

‌مرحوم‌آقای‌شعرانی‌می‌نویسد‌خداوند‌در‌رد‌دهریان‌فرمود‌که‌آنان‌به‌چیزی‌اعتماد‌کردند‌که‌بر‌آن‌اعتماد‌نشاید‌کرد‌یعنی‌نیافتن‌و‌حس‌نکردن‌چیزی‌را‌دلیل

Page 333: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بر‌نبودن‌آن‌گرفتند‌با‌آنکه‌نیافتن‌دلیل‌نبودن‌نیست‌و‌چون‌تتبع‌کنی‌در‌جمیع‌دهریین‌و‌طبیعیین‌جز‌این‌دلیل‌نیابی‌که‌ما‌تا‌چیزی‌را‌حس‌نکنیم‌به‌آن‌ایمان

نداریم.‌به‌حاشیه‌تفسیر‌ابو‌الفتوح‌رازی‌مراجعه‌شود.‌‌می‌فرماید:‌»فالویل‌لمن‌جحد‌المقدر‌و180علی‌)ع(‌در‌نهج‌البلاغه‌در‌خطبه‌

انکر‌المدبر‌...‌و‌لم‌یلجئوا‌الی‌حجة‌فیها‌ادعوا‌...«.‌کلام‌آن‌حضرت‌درباره‌منکر‌خدا‌است‌ولی‌واضح‌است‌که‌درباره‌منکر‌معاد‌هم

همین‌کلام‌صادق‌و‌جاری‌است.‌378آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌امام‌صادق‌)ع(‌در‌حدیثی‌که‌اقسام‌کفر‌را‌از‌نظر‌قرآن‌بیان‌می‌کند‌می‌فرماید:‌کفر‌به‌معنای‌انکار‌مبدء‌و‌معاد‌یا‌از‌روی‌شک‌و‌گمان‌و‌عدم‌تحقیق‌است‌و‌یا‌با‌علم‌به‌حق‌بودن‌مبدء‌و‌معاد‌آن‌را‌انکار‌می‌کنند‌و‌قسم‌سوم‌که‌کسی‌خدا‌را‌یا‌معاد‌را‌انکار‌کند‌و‌برای‌عدم‌آن‌دلیل‌داشته‌باشد‌اصلا‌نداریم‌زیرا‌همانطور‌که‌یادآوری‌شد‌مسأله‌مبداء‌و‌معاد‌از‌مسائلی‌است‌که‌نمی‌توان‌هیچگونه‌دلیلی‌بر‌عدم‌آنها‌اقامه‌کرد،‌منتهی‌چیزی‌که‌منکر‌مبداء‌و‌معاد‌میتواند‌ادعا‌کند‌عدم‌علم

و‌عدم‌وجدان‌است‌نه‌عدم‌ثبوت‌و‌عدم‌وجود.این‌است‌حدیث:

»عن‌ابی‌عبد‌الله‌)ع(:‌قال،‌الکفر‌فی‌کتاب‌الله‌علی‌خمسة‌اوجه:‌فمنها‌کفر‌الجحود‌و‌الجحود‌علی‌وجهین‌و‌الکفر‌بترک‌ما‌امر‌الله‌تعالی‌و‌کفر

بالبراءة‌و‌کفر‌النعمة.‌فاما‌کفر‌الجحود‌بالربوبیة‌و‌هو‌قول‌من‌یقول‌لا‌رب‌و‌لا‌جنة‌و‌لا‌نار‌و‌هو‌قول

‌«‌من‌الزنادقه‌یقال‌لهم‌الدهریة‌و‌هم‌الذین‌یقولون:‌و‌ما‌یهلکنا‌إلا1صنفین‌»‌«‌و‌هو‌دین‌وضعوه‌لانفسهم‌بالاستحسان‌منهم‌علی‌غیر‌تثبت‌منهم‌و‌لا2الدهر‌»

ون‌» ‌یظن ‌«‌ان‌ذلک‌کما3تحقیق‌لشی‌ء‌مما‌یقولون.‌قال‌الله‌تعالی‌إن‌هم‌إلا‌«‌و‌قال:‌ان‌الذین‌کفروا‌سواء‌علیهم‌ءانذرتهم‌ام‌لم‌تنذرهم‌لا‌یؤمنون4یقولون‌»

«‌یعنی‌بتوحید‌الله‌فهذا‌احد‌وجوه‌الکفر.5»__________________________________________________

‌(-‌صنف‌طلبوا‌لهذا‌العالم‌سببا‌مادیا‌و‌صنف‌لم‌یطلبوا‌له‌سببا‌بل‌اشتغلوا1)بانفسهم‌و‌عاشوا‌عیش‌البهائم.

.24(-‌سوره‌جاثیه،‌آیه‌2).24(-‌سوره‌جاثیه،‌آیه‌3)

Page 334: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

(-‌جمله‌»ان‌ذلک‌کما‌یقولون«‌مفعول‌یظنون‌است.4).6(-‌سوره‌بقره،‌آیه‌5)

‌379آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌و‌اما‌الوجه‌الآخر‌من‌الجحود‌)فهو‌الجحود(‌علی‌معرفة‌و‌هو‌ان‌یجحد‌الجاحد‌و‌هو‌یعلم‌انه‌حق‌قد‌استیقن‌عنده‌و‌قد‌قال‌الله‌تعالی‌و‌جحدوا‌بها‌و‌استیقنتها‌أنفسهم

ذین1ظلما‌و‌علوا‌» ‌«‌و‌قال‌الله‌عز‌و‌جل‌و‌کانوا‌من‌قبل‌یستفتحون‌علی‌اله‌علی‌الکافرین‌...«‌» «2کفروا‌فلما‌جاءهم‌ما‌عرفوا‌کفروا‌به‌فلعنة‌الل

دو‌روایت‌

دو‌روایت‌در‌بحث‌قبل‌روشن‌شد‌که‌به‌نظر‌قرآن‌مجید‌منکران‌معاد‌علم‌به‌عدم‌آن‌یا‌دلیل‌بر‌عدم‌آن‌ندارند‌فقط‌می‌توانند‌مدعی‌شک‌و‌عدم‌وجدان‌باشند.‌در‌تأیید

این‌مطلب‌دو‌روایت‌نقل‌می‌کنیم.روایت‌اول:

‌»عن‌هشام‌بن‌الحکم‌قال‌کان‌زندیق‌بمصر‌یبلغه‌عن‌ابی‌عبد‌الله‌)ع(‌علم‌فخرج‌الی‌المدینة‌لیناظره‌فلم‌یصادفه‌بها‌و‌قیل‌هو‌بمکة‌فخرج‌الی‌مکة‌و‌نحن‌مع‌ابیعبد‌الله‌)ع(‌فانتهی‌الیه‌و‌هو‌فی‌الطواف‌فدنا‌منه‌و‌سلم‌فقال‌له‌ابو‌عبد‌الله:

ما‌اسمک؟قال:‌عبد‌الملک.قال:‌فما‌کنیتک؟قال:‌ابو‌عبد‌الله.

‌قال‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(:‌فمن‌ذلک‌الملک‌الذی‌انت‌عبده‌امن‌ملوک‌الارض‌ام‌منملوک‌السماء؟‌و‌اخبرنی‌عن‌ابنک‌عبد‌الله‌السماء‌ام‌عبد‌الله‌الارض؟

فسکت.فقال‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(:‌قال.

فسکت.__________________________________________________

Page 335: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

.14(-‌سوره‌نمل،‌آیه‌1)‌40.‌دنباله‌حدیث‌را‌در‌کتاب‌وافی‌جزء‌سوم‌صفحه‌89(-‌سوره‌بقره،‌آیه‌2)

ببینید.‌380آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

فقال‌)ع(‌اذا‌فرغت‌من‌الطواف‌فاتنا.‌فلما‌فرغ‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(‌من‌الطواف‌اتاه‌الزندیق‌فقعد‌بین‌یدیه‌و‌نحن‌مجتمعون

عنده‌فقال‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(‌اتعلم‌ان‌للارض‌تحتا‌و‌فوقا؟فقال:‌نعم.

قال:‌قد‌خلت‌تحتها.قال:‌لا.

قال:‌فهل‌تدری‌ما‌تحتها؟قال:‌لا‌ادری‌الا‌انی‌اظن‌ان‌لیس‌تحتها‌شی‌ء.

فقال‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(:‌فالظن‌عجز‌ما‌لم‌تستیقن.ثم‌قال‌له:‌صعدت‌الی‌السماء؟

قال:‌لا.قال‌)ع(:‌افتدری‌ما‌فیها؟

قال:‌لا.قال‌)ع(:‌فاتیت‌المشرق‌و‌المغرب‌فنظرت‌ما‌خلفهما؟

قال:‌لا.‌قال‌)ع(‌فالعجب‌لک‌لم‌تبلغ‌المشرق‌و‌لم‌تبلغ‌المغرب‌و‌لم‌تنزل‌تحت‌الارض‌و‌لم‌تصعد‌الی‌السماء‌و‌لم‌تجز‌)لم‌تخبر(‌ما‌هناک‌فتعرف‌ما‌خلفهن‌و‌انت‌جاحد

بما‌فیهن‌و‌هل‌یجحد‌العاقل‌ما‌لا‌یعرف.فقال‌الزندیق.‌ما‌کلمنی‌بهذا‌غیرک.

قال‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(‌فانت‌من‌ذلک‌فی‌شک‌فلعل‌هو‌و‌لعل‌لیس‌هو.قال:‌و‌لعل‌ذلک.

‌فقال‌ابو‌عبد‌الله‌)ع(‌ایها‌الرجل‌لیس‌لمن‌لا‌یعلم‌حجة‌علی‌من‌یعلم‌و‌لا‌حجة«1للجاهل‌علی‌العالم«‌»

Page 336: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________،‌چاپ‌سنگی‌نجف.181(-‌احتجاج‌طبرسی،‌ص‌1)

‌381آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌روایت‌دوم:

‌»روی‌عن‌الصادق‌)ع(‌قال‌لابن‌ابی‌العوجاء:‌ان‌یکن‌الامر‌کما‌تقول-‌و‌لیس‌کماتقول-‌نجونا‌و‌نجوت‌و‌ان‌یکن‌الامر‌کما‌نقول-‌و‌هو‌کما‌نقول-‌نجونا‌و‌هلکت«.‌»

1»‌منظور‌از‌نقل‌این‌روایت‌این‌است‌که‌بدانیم‌در‌برخورد‌با‌منکران‌معاد‌و‌مباحثه‌و

‌مناظره‌با‌آنان‌وظیفه‌اول‌ما‌این‌است‌که‌به‌آنها‌تفهیم‌کنیم‌که‌علم‌به‌عدم‌ندارند‌بلکه‌شک‌دارند‌و‌همین‌که‌به‌درجه‌شک‌تنزل‌کنند‌زمینه‌برای‌القاء‌حق‌و‌استدلالهای‌متین‌قرآن‌آماده‌می‌گردد‌و‌قبل‌از‌اینکه‌شک‌او‌مبدل‌به‌یقین‌و‌علم‌و

‌ایمان‌گردد‌کلام‌امام‌صادق‌به‌ابن‌ابی‌العوجاء‌که‌می‌توان‌گفت‌همان‌قاعده‌لزوم‌و‌وجوب‌دفع‌ضرر‌محتمل‌است‌بهترین‌کلام‌قانع‌کننده‌ای‌است‌که‌شاک‌را

ملزم‌به‌احتیاط‌می‌کند.‌در‌کتابهای‌مربوط‌به‌معاد‌هم‌به‌این‌بیان‌امام‌)ع(‌استدلال‌شده‌است‌این‌است

عبارت‌کفایه‌الموحدین‌به‌عنوان‌یکی‌از‌ادله‌معاد.‌دلیل‌هشتم:‌»طریقة‌الاحتیاط‌بان‌الایمان‌بالمعاد‌و‌تحصیل‌التهیئة‌للورود‌علیه‌سبب‌للنجاة‌لاحتمال‌حقیته‌عقلا‌و‌ترک‌تدارک‌ما‌یلزم‌فیه‌من‌الاعتقاد‌و‌اعمال

‌الصالحات‌موجب‌للوقوع‌فی‌عذاب‌الیم‌و‌نکال‌سقیم‌فان‌کان‌حقا‌بحسب‌النفس‌الامر‌فقد‌نجونا‌و‌هلک‌المنکر‌و‌ان‌کان‌باطلا-‌العیاذ‌بالله-‌فلا‌یضرنا‌هذا‌الاعتقاد.

‌غایة‌ما‌فی‌الباب‌ان‌یقال:‌انه‌یفوتنا‌بعض‌اللذات‌الجسمانیة‌الداثرة‌الفانیة‌المشترکة‌بیننا‌و‌بین‌الخنافس‌و‌الدیدان‌و‌الکلاب،‌و‌العاقل‌لا‌یبالی‌بفوت‌مثل

ذلک‌و‌لعل‌بذلک‌الوجه‌من‌الالتزام‌عن‌المنکرین‌اشار‌الامام‌)ع(‌...«.__________________________________________________

.182(-‌احتجاج،‌ص‌1)‌382آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

آیات‌مربوط‌به‌معاد

آیات‌مربوط‌به‌معاد

Page 337: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌واضح‌است‌که‌در‌مسأله‌معاد‌همین‌که‌قرآن‌مجید‌و‌پیامبر‌)ص(‌خبر‌از‌وجود‌آن‌بدهند‌کافی‌است‌و‌هیچ‌نیازی‌به‌استدلال‌نیست‌و‌چون‌صدها‌آیه‌از‌قرآن‌مجید‌مربوط‌است‌به‌معاد‌)مستقیم‌و‌غیر‌مستقیم(‌بنابراین‌جای‌هیچ‌شک‌و‌شبهه‌ای‌باقی‌نمی‌ماند‌اما‌در‌عین‌حال‌چون‌خود‌قرآن‌در‌مقابله‌با‌منکران‌معاد‌بیانها‌و‌استدلالهای‌گوناگونی‌را‌مطرح‌کرده‌است‌ما‌هم‌با‌دسته‌بندی‌کردن‌آیات‌و

مروری‌فهرست‌وار‌بر‌آنها‌این‌بحث‌را‌دنبال‌می‌کنیم.آیات‌را‌به‌چند‌گروه‌می‌توان‌تقسیم‌کرد:

‌-‌آیاتی‌که‌با‌تأکیدهای‌فراوان‌خبر‌از‌جهان‌دیگر‌می‌دهد‌و‌در‌حقیقت‌با‌این1تأکیدها‌بی‌اساسی‌شک‌شاکین‌را‌گوشزد‌می‌کند.

-‌آیاتی‌که‌می‌گوید‌مسأله‌معاد‌مسأله‌ای‌است‌که‌هیچ‌جای‌شک‌و‌ریب‌ندارد.2‌-‌آیاتی‌که‌می‌گوید‌اگر‌منشاء‌شک‌شما‌مشکل‌بودن‌معاد‌است‌بدانید‌که‌این3

کار‌برای‌خدا‌مشکل‌نیست‌و‌آسان‌است.‌-‌آیاتی‌که‌می‌گوید‌خلقت‌دوم‌مانند‌خلقت‌اول‌است‌و‌نباید‌آن‌را‌برای‌خدایی4

که‌خلقت‌اول‌او‌را‌دیده‌اید‌مشکل‌بشمارید.‌-‌آیاتی‌که‌می‌گوید‌خلقت‌دوم‌و‌زنده‌کردن‌آسانتر‌از‌خلقت‌اول‌است.5

‌کوزه‌گری‌که‌بدون‌خاک‌کوزه‌می‌سازد‌از‌کوزه‌شکسته‌و‌خاک‌شده‌خیلی‌آسانترمی‌تواند‌کوزه‌بسازد‌و‌نیز‌زنده‌کردن‌انسان‌از‌خلقتهای‌دیگر‌خدا‌آسانتر‌است.

‌-‌آیاتی‌که‌در‌پاسخ‌شک‌آنها‌قدرت‌خدا‌را‌گوشزد‌می‌کند‌که‌این‌کار‌اگر‌مشکل6است‌برای‌خدای‌قادر‌مشکل‌نیست.

‌383آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-‌گروه‌سوم‌تا‌ششم‌آیاتی‌هستند‌که‌منشاء‌شک‌شاکین‌را‌که‌مشکل‌بودن‌و7

‌عدم‌توانائی‌بر‌انجام‌آن‌است‌از‌بین‌می‌برند‌ولی‌منشاء‌شک‌بعض‌شاکین‌این‌است‌که‌می‌گویند‌چه‌کسی‌می‌داند‌ذرات‌بدن‌مرده‌که‌متفرق‌شده‌است

‌کجاست‌تا‌دو‌مرتبه‌آنها‌را‌جمع‌آوری‌و‌زنده‌کند‌و‌چه‌کسی‌می‌داند‌هزاران‌سالقبل‌فلان‌انسان‌کجا‌بوده‌و‌مرده‌است.

گروه‌هفتم‌آیاتی‌است‌که‌درصدد‌زائل‌کردن‌این‌منشاء‌شک‌است.‌-‌آیاتی‌که‌زنده‌شدن‌مردگان‌را‌تشبیه‌و‌تنظیر‌به‌زنده‌شدن‌زمین‌می‌کند‌و‌از8

این‌راه‌عادی‌بودن‌آن‌را‌می‌فهماند.-‌آیاتی‌که‌با‌تکیه‌به‌حکمت‌خدای‌متعال‌برای‌اثبات‌معاد‌استدلال‌می‌کند.9-‌آیاتی‌که‌با‌تکیه‌به‌عدالت‌خدای‌متعال‌برای‌اثبات‌معاد‌استدلال‌می‌کند.10

Page 338: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌البته‌نباید‌آیات‌را‌منحصر‌در‌همین‌ده‌گروه‌بدانیم‌زیرا‌آیاتی‌هم‌داریم‌که‌در‌هیچیک‌از‌این‌عناوین‌داخل‌نیست‌و‌ما‌فعلا‌از‌آنها‌صرف‌نظر‌می‌کنیم.

اینک‌نمونه‌یا‌نمونه‌هائی‌از‌آیات‌دهگانه‌فوق:گروه‌اول:

‌بما‌عملتم‌و‌ذلک ؤن ‌لتنب ‌ثم ی‌لتبعثن ذین‌کفروا‌أن‌لن‌یبعثوا‌قل‌بلی‌و‌رب ‌زعم‌اله‌یسیر‌)سوره‌ ‌(‌که‌با‌قسم‌و‌لام‌و‌نون‌تأکید‌ثقیله،‌تأکید‌شده‌7آیه‌64علی‌الل

است.ه ‌الل اعة‌آتیة‌لا‌ریب‌فیها‌و‌أن ‌الس اس‌إن‌کنتم‌فی‌ریب‌من‌البعث‌...‌و‌أن ها‌الن ‌یا‌أی

‌(‌که‌با‌ان‌و‌جمله‌اسمیه‌و‌لا‌ریب،‌تأکید‌7آیه‌22یبعث‌من‌فی‌القبور‌)سوره‌ اشرات‌نشرا‌فالفارقات‌فرقا ‌شده‌است‌و‌المرسلات‌عرفا‌فالعاصفات‌عصفا‌و‌الن

ما‌توعدون‌لواقع‌)سوره‌ ‌(‌که‌با‌پنج1-‌‌7آیه‌77فالملقیات‌ذکرا‌عذرا‌أو‌نذرا‌إنقسم‌و‌ان‌و‌جمله‌اسمیه‌و‌لام،‌تأکید‌شده‌است.

ما‌توعدون ‌و‌الذاریات‌ذروا‌فالحاملات‌وقرا‌فالجاریات‌یسرا‌فالمقسمات‌أمرا‌إن‌الدین‌لواقع‌)سوره‌ (‌که‌با‌ده‌تأکید‌بیان‌شده‌است.1-‌‌6آیه‌51لصادق‌و‌إن

گروه‌دوم:(‌25آیه‌3فکیف‌إذا‌جمعناهم‌لیوم‌لا‌ریب‌فیه‌)سوره‌

‌384آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌ه‌لا‌یخلف‌المیعاد‌)سوره‌ ‌الل اس‌لیوم‌لا‌ریب‌فیه‌إن ک‌جامع‌الن نا‌إن (‌9آیه‌3رب

ه‌حدیثا کم‌إلی‌یوم‌القیامة‌لا‌ریب‌فیه‌و‌من‌أصدق‌من‌الل ‌هو‌لیجمعن ه‌لا‌إله‌إلا ‌الل(‌87آیه‌4)سوره‌

اس‌لا‌یؤمنون‌)سوره‌ ‌أکثر‌الن اعة‌لآتیة‌لا‌ریب‌فیها‌و‌لکن ‌الس (‌59آیه‌40إن‌القری‌و‌من‌حولها‌و‌تنذر‌یوم‌الجمع‌لا ا‌لتنذر‌أم ‌و‌کذلک‌أوحینا‌إلیک‌قرآنا‌عربی

عیر‌)سوره‌ ة‌و‌فریق‌فی‌الس (‌7آیه‌42ریب‌فیه‌فریق‌فی‌الجنگروه‌سوم:

ه‌یسیر‌)سوره‌ ‌ذلک‌علی‌الل ‌یعیده‌إن ه‌الخلق‌ثم ‌‌آیه29أ‌و‌لم‌یروا‌کیف‌یبدئ‌الل19)

ه‌یسیر ‌...‌و‌ذلک‌علی‌الل ی‌لتبعثن ذین‌کفروا‌أن‌لن‌یبعثوا‌قل‌بلی‌و‌رب ‌زعم‌ال(‌7آیه‌64)سوره‌

‌کلمح‌البصر‌أو‌هو‌أقرب‌)سوره‌ اعة‌إلا (‌77آیه‌16و‌ما‌أمر‌الس

Page 339: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌علامه‌طباطبایی‌فرموده‌است‌که‌معنی‌آیه‌این‌است‌که‌در‌آسانی‌مانند‌آسانیچشم‌به‌هم‌زدن‌است‌و‌بعضی‌گفته‌اند‌منظور‌تشبیه‌در‌سرعت‌است.

‌کنفس‌واحدة‌)سوره‌ (‌28آیه‌31ما‌خلقکم‌و‌لا‌بعثکم‌إلاگروه‌چهارم:

(‌29آیه‌7کما‌بدأکم‌تعودون‌)سوره‌ا ا‌کن ‌للکتب‌کما‌بدأنا‌أول‌خلق‌نعیده‌وعدا‌علینا‌إن جل ماء‌کطی‌الس ‌یوم‌نطوی‌الس

(‌104آیه‌21فاعلین‌)سوره‌‌إلیه‌ترجعون‌)سوره‌ ‌یعیده‌ثم ه‌یبدؤا‌الخلق‌ثم (‌11آیه‌30الل

‌یعیده‌...‌)سوره‌ ه‌یبدؤا‌الخلق‌ثم ه‌حقا‌إن (‌4آیه‌10إلیه‌مرجعکم‌جمیعا‌وعد‌الل(‌55آیه‌20منها‌خلقناکم‌و‌فیها‌نعیدکم‌و‌منها‌نخرجکم‌تارة‌أخری‌)سوره‌

گروه‌پنجم:‌یعیده‌و‌هو‌أهون‌علیه‌)سوره‌ ذی‌یبدؤا‌الخلق‌ثم (.‌27آیه‌30هو‌ال

(.‌27آیه‌79أ‌أنتم‌أشد‌خلقا‌أم‌السماء‌)سوره‌در‌تفسیر‌آیه‌فرموده‌اند‌منظور‌از‌خلق‌زنده‌شدن‌پس‌از‌مرگ‌است.

‌385آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌گروه‌ششم:

ذی‌خلق‌السماوات‌و‌الأرض‌قادر‌علی‌أن‌یخلق‌مثلهم‌)سوره ه‌ال ‌الل ‌أ‌و‌لم‌یروا‌أن(.‌99آیه‌17

‌بقادر‌علی‌أن ذی‌خلق‌السماوات‌و‌الأرض‌و‌لم‌یعی‌بخلقهن ه‌ال ‌الل ‌أ‌و‌لم‌یروا‌أن‌شی‌ء‌قدیر‌)سوره‌ ه‌علی‌کل (.‌33آیه‌46یحیی‌الموتی‌بلی‌إن

ن‌نجمع‌عظامه‌بلی‌قادرین‌علی‌أن‌نسوی‌بنانه‌)سوره‌ ‌‌آیه75أ‌یحسب‌الإنسان‌أل3)

ه رائب‌إن ‌خلق‌خلق‌من‌ماء‌دافق‌یخرج‌من‌بین‌الصلب‌و‌الت ‌فلینظر‌الإنسان‌مم(.4-‌‌8آیه‌86علی‌رجعه‌لقادر‌)سوره‌

‌یمنی‌...‌أ‌لیس‌ذلک‌بقادر ‌أ‌یحسب‌الإنسان‌أن‌یترک‌سدی‌أ‌لم‌یک‌نطفة‌من‌منی(.‌40آیه‌75علی‌أن‌یحیی‌الموتی‌)سوره‌

گروه‌هفتم:

Page 340: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ا‌ترابا‌ذلک‌رجع‌بعید‌قد‌علمنا‌ما‌تنقص‌الأرض‌منهم‌و‌عندنا‌کتاب ‌أ‌إذا‌متنا‌و‌کن(‌4آیه‌50حفیظ‌)سوره‌

ا‌لنحن‌نحیی‌و‌نمیت‌و‌نحن‌الوارثون‌و‌لقد‌علمنا‌المستقدمین‌منکم‌و‌لقد ‌و‌إنه‌حکیم‌علیم‌)سوره‌ ک‌هو‌یحشرهم‌إن ‌رب (23-‌‌25آیه‌15علمنا‌المستأخرین‌و‌إن

کم‌عالم‌الغیب‌لا‌یعزب‌عنه ی‌لتأتین اعة‌قل‌بلی‌و‌رب ذین‌کفروا‌لا‌تأتینا‌الس ‌قال‌ال‌فی‌کتاب ة‌فی‌السماوات‌و‌لا‌فی‌الأرض‌و‌لا‌أصغر‌من‌ذلک‌و‌لا‌أکبر‌إلا ‌مثقال‌ذر

ذین‌آمنوا‌...‌)سوره‌ (.‌3آیه‌34مبین‌لیجزی‌الاعة‌لآتیة‌فاصفح ‌الس ‌بالحق‌و‌إن ‌و‌ما‌خلقنا‌السماوات‌و‌الأرض‌و‌ما‌بینهما‌إلا

ق‌العلیم‌)سوره‌ ک‌هو‌الخلا ‌رب (‌86آیه‌15الصفح‌الجمیل‌إن‌خلق ة‌و‌هو‌بکل ذی‌أنشأها‌أول‌مر ‌قال‌من‌یحی‌العظام‌و‌هی‌رمیم‌قل‌یحییها‌الذی‌خلق‌السماوات‌و‌الأرض‌بقادر‌علی‌أن‌یخلق‌مثلهم‌بلی‌و ‌علیم‌...‌أ‌و‌لیس‌ال

ق‌العلیم‌)سوره‌ (.89-‌‌81آیه‌36هو‌الخلا‌البته‌بعضی‌از‌این‌آیات‌را‌از‌گروه‌ششم‌هم‌می‌توان‌شمرد‌چون‌علم‌و‌قدرت‌هر

دو‌مطرح‌شده‌است.‌386آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

گروه‌هشتم:لنا‌من‌السماء‌ماء‌مبارکا‌...‌و‌أحیینا‌به‌بلدة‌میتا‌کذلک‌الخروج‌)سوره‌ ‌‌آیه50و‌نز

11)ماء‌ماء‌بقدر‌فأنشرنا‌به‌بلدة‌میتا‌کذلک‌تخرجون‌)سوره‌ ل‌من‌الس ذی‌نز ‌43و‌ال

(11آیه‌(.‌19آیه‌30و‌یحی‌الأرض‌بعد‌موتها‌و‌کذلک‌تخرجون‌)سوره‌

ت‌فأحیینا‌به‌الأرض‌بعد یاح‌فتثیر‌سحابا‌فسقناه‌إلی‌بلد‌می ذی‌أرسل‌الر ه‌ال ‌و‌اللشور‌)سوره‌ (‌9آیه‌35موتها‌کذلک‌الن

گروه‌نهم:ما‌خلقناکم‌عبثا‌)استدلال‌به‌حکمت‌خداوند(. آیاتی‌است‌از‌این‌قبیل:‌أ‌فحسبتم‌أن

گروه‌دهم:ذین‌آمنوا‌...‌کالمفسدین‌فی‌الأرض‌أم‌نجعل ‌آیاتی‌است‌از‌این‌قبیل:‌أم‌نجعل‌ال

قین‌کالفجار‌)استدلال‌به‌عدالت‌خداوند(. المت

Page 341: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

فطری‌بودن‌معاد

اشاره

فطری‌بودن‌معاد‌قبل‌از‌اینکه‌استدلال‌های‌قرآن‌را‌در‌مورد‌معاد‌)که‌همان‌آیات‌گروه‌نهم‌و‌دهم‌است(‌نقل‌کنیم‌بیانی‌که‌یکی‌از‌بزرگان‌و‌اعاظم‌در‌فطری‌بودن‌توجه‌و‌عقیده

به‌معاد‌دارند‌یادآور‌می‌شویم.برای‌روشن‌شدن‌بیان‌آن‌بزرگوار‌به‌ذکر‌چند‌مقدمه‌می‌پردازیم‌

مقدمه‌اول:

مقدمه‌اول:امور‌فطری‌باید‌این‌نشانه‌ها‌را‌داشته‌باشد:

‌-‌تحت‌تأثیر‌عوامل‌جغرافیائی‌قرار‌نگیرد،‌اگر‌مطلبی‌در‌یک‌سوی‌جهان‌مورد1قبول‌و‌در‌سوی‌دیگر‌مورد‌انکار‌بود‌نمی‌توان‌آن‌را‌فطری‌دانست.

‌-‌زمانهای‌مختلف‌در‌آن‌اثر‌نگذارد‌اگر‌مطلبی‌در‌قرن‌حاضر‌مورد‌قبول‌ولی2بیست‌قرن‌قبل‌مورد‌رد‌بوده‌فطری‌نیست.

-‌تحت‌تأثیر‌نژاد‌قرار‌نمی‌گیرد‌امور‌فطری‌در‌نژادهای‌مختلف‌یکسان‌است.3‌387آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌-‌تحت‌تأثیر‌عوامل‌مذهبی‌و‌دینی‌قرار‌نمی‌گیرد‌هر‌کس‌هر‌دین‌و‌آیینی‌داشته4باشد‌فطرتش‌با‌دیگران‌یکسان‌است.

‌-‌تحت‌تأثیر‌عوامل‌سیاسی‌قرار‌نمی‌گیرد،‌مردم‌دو‌مملکت‌که‌از‌حیث‌سیاست5در‌دو‌قطب‌مقابل‌هم‌قرار‌دارند‌از‌حیث‌امور‌فطری‌با‌هم‌تفاوتی‌ندارند.

‌-‌عوامل‌اقتصادی‌در‌امور‌فطری‌اثر‌نمی‌گذارد‌که‌یکجا‌باشد‌و‌در‌جای‌دیگر6نباشد.

-‌تحت‌تأثیر‌عوامل‌اجتماعی‌قرار‌نمی‌گیرد.7

Page 342: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌عادات‌و‌رسوم‌مختلف‌در‌فطریات‌اثری‌ندارد.8‌-‌امور‌فطری‌نیازی‌به‌تعلیم‌ندارد‌و‌در‌نهاد‌انسانها‌هست‌از‌خارج‌القاء9

نمی‌شود.‌-‌فطریات‌بشر‌در‌اثر‌تبلیغات‌هر‌چند‌دامنه‌دار‌و‌وسیع‌باشد‌از‌بین‌نمی‌رود‌و10

‌ممکن‌است‌از‌آثر‌آن‌بکاهد‌مانند‌یک‌لامپ‌قوی‌که‌در‌زیر‌پرده‌هائی‌بسیار‌ضخیم‌قرار‌گیرد‌اصل‌نور‌از‌بین‌نمی‌رود‌همین‌که‌پرده‌ها‌کنار‌رفت‌نور‌خودنمائی

می‌کند.‌و‌خلاصه‌در‌یک‌جمله‌که‌جامع‌ده‌نشانه‌فوق‌است‌امور‌فطری‌استثناء‌بردار

‌نیست‌و‌در‌نهاد‌همه‌انسان‌ها‌هست‌مانند‌اینکه‌بشر‌فطرتا‌از‌ظلم‌و‌ستم‌بدش‌می‌آید‌و‌ظلم‌و‌ستم‌را‌بد‌می‌داند‌و‌اینکه‌می‌بینیم‌در‌بعضی‌موارد‌ظلم‌و‌ستم‌را

‌تقبیح‌نمی‌کنند‌برای‌این‌است‌که‌در‌مصداق‌اشتباه‌می‌کنند‌و‌ظلم‌را‌ظلمنمی‌بینند.

مقدمه‌دوم:

مقدمه‌دوم:‌فطرت‌اشتباه‌نمی‌کند‌و‌به‌قول‌بزرگان‌فطرت‌معصومه‌است‌انسان‌گرفتار‌هنگامی‌که‌دستش‌را‌از‌عوامل‌طبیعی‌کاملا‌کوتاه‌ببیند‌در‌نهاد‌خود‌می‌یابد‌که

‌قدرتی‌هست‌که‌بتواند‌او‌را‌از‌گرفتاری‌نجات‌دهد‌این‌دریافت‌درونی‌و‌این‌توجه‌فطری‌نمی‌شود‌اشتباه‌باشد‌بلکه‌این‌توجه‌فطری‌دلیل‌قاطعی‌است‌بر‌وجود‌آن

قدرت‌لا‌یزال‌و‌برای‌روشن‌شدن‌این‌مقدمه‌از‌روایت‌زیر‌استمداد‌می‌کنیم:‌»قال‌رجل‌للصادق‌)ع(‌یابن‌رسول‌الله‌دلنی‌علی‌الله‌ما‌هو؟‌فقد‌کثر‌علی

‌المجادلون‌و‌حیرونی‌فقال‌له:‌یا‌عبد‌الله‌هل‌رکبت‌سفینة‌قط؟‌قال‌نعم.‌قالفهل‌کسر‌بک‌حیث

‌388آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌لا‌سفینة‌تنجیک‌و‌لا‌سباحة‌تغنیک؟‌قال:‌نعم.‌قال‌)ع(:‌فهل‌تعلق‌قلبک‌هنا‌لک‌ان‌شیئا‌من‌الاشیاء‌قادر‌علی‌ان‌یخلصک‌من‌ورطتک؟‌قال:‌نعم.‌قال‌الصادق‌)ع(

‌فذلک‌الشی‌ء‌هو‌الله‌القادر‌علی‌الانجاء‌حیث‌لا‌منجی‌و‌علی‌الاغاثة‌حیث‌لا‌مغیث«‌»...1»

Page 343: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

مقدمه‌سوم:

مقدمه‌سوم:در‌احادیث‌قدسیه‌نقل‌شده‌است:

‌»روی‌عن‌النبی‌)ص(‌انه‌قال‌الله‌تعالی‌انی‌وضعت‌خمسة‌اشیاء‌فی‌خمسة‌والناس‌یطلبون‌فی‌خمسة‌اخری‌فمتی‌یجدون؟

انی‌وضعت‌العز‌فی‌طاعتی‌و‌الناس‌یطلبون‌فی‌ابواب‌السلاطین‌فمتی‌یجدون؟و‌انی‌وضعت‌العلم‌و‌الحکمة‌فی‌الجوع‌و‌الناس‌یطلبون‌فی‌الشبع‌فمتی‌یجدون؟

و‌انی‌وضعت‌الراحة‌فی‌الجنة‌و‌الناس‌یطلبون‌فی‌الدنیا‌فمتی‌یجدون؟و‌انی‌وضعت‌الغنی‌فی‌القناعة‌و‌الناس‌یطلبون‌فی‌المال‌فمتی‌یجدون؟

‌و‌انی‌وضعت‌رضای‌فی‌مخالفة‌الهوی‌و‌الناس‌یطلبون‌فی‌موافقه‌الهوی‌فمتییجدون؟«

‌‌چاپ‌مصطفوی‌نقل‌شد‌و‌همین‌روایت‌در215این‌روایت‌از‌جامع‌الاخبار‌ص‌‌کتاب‌عدة‌الداعی‌ابن‌فهد‌حلی‌با‌مختصر‌تفاوتی‌نقل‌شده‌و‌نیز‌در‌الجواهر

‌‌چاپ‌سنگی‌و‌کلمة‌الله‌سید‌حسن‌شیرازی‌از‌عدة66السنیة‌شیخ‌حر‌عاملی‌ص‌الداعی‌نقل‌شده‌است.

جمله‌سوم‌این‌روایت‌مورد‌نظر‌ما‌است‌که‌روایت‌دیگری‌هم‌مؤید‌آن‌است.‌»قال‌النبی‌)ص(‌من‌طلب‌ما‌لم‌یخلق‌اتعب‌نفسه‌و‌لم‌یرزق‌قیل:‌یا‌رسول‌الله

«2و‌ما‌الذی‌لم‌یخلق؟‌قال:‌الراحة‌فی‌الدنیا«‌»__________________________________________________

‌طبع‌مکتبه‌الصدوق.321(-‌توحید‌صدوق‌ص‌1).216(-‌جامع‌الاخبار‌ص‌2)

‌389آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

مقدمه‌چهارم:

مقدمه‌چهارم:

Page 344: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌اگر‌بشر‌طالب‌راحت‌و‌عاشق‌راحت‌باشد‌یعنی‌عشق‌به‌راحت‌جزو‌فطرت‌اوباشد.

‌حتما‌معشوق‌او‌وجود‌دارد‌زیرا‌اشتباه‌نمی‌کند‌و‌ممکن‌نیست‌بشر‌فطرتا‌عاشقراحت‌باشد‌و‌معشوق‌او‌در‌خارج‌وجود‌نداشته‌باشد.

‌پس‌از‌ذکر‌این‌مقدمات‌کلام‌آن‌عارف‌و‌حکیم‌الهی‌یعنی‌مرحوم‌آقای‌میرزا‌محمد‌علی‌شاه‌آبادی‌استاد‌امام‌خمینی‌)ره(‌را‌نقل‌می‌کنیم‌و‌تا‌آنجا‌که‌نگارنده‌اطلاع‌دارد‌این‌بیان‌از‌ابتکارات‌آن‌مرحوم‌است‌و‌در‌جای‌دیگر‌دیده‌نشده‌استالبته‌به‌احتمال‌قوی‌ایشان‌هم‌از‌روایات‌و‌کلمات‌اهل‌بیت‌استفاده‌کرده‌اند.

‌«‌یعشقون‌الراحة‌بحیث‌یتعبون1ایشان‌می‌فرماید:‌»من‌البدیهی‌ان‌اهل‌العالم‌»‌«‌و‌المراد‌بالراحة‌اللذة‌و‌الراحة‌المطلقة‌و‌هی‌اللتی‌لا2انفسهم‌فی‌تحصیلها‌»

‌تکون‌مسبوقة‌بالتعب‌و‌لا‌مقارنة‌به‌و‌لا‌ملحوقة‌به‌و‌اقسامها‌سبعة‌جمعا‌و‌تفریقا‌«‌و‌هل‌توجد‌فی‌هذا‌العالم‌لذة‌و‌راحة‌مطلقة‌خالیة‌عن‌التعب‌باقسامها؟‌و3»

‌اذا‌قطعت‌بعدمها‌کما‌اخبر‌بان‌الله‌یقول‌ان‌عبادی‌یطلبون‌الراحة‌فی‌دار‌الدنیا‌و‌«‌فانظر‌الی‌فطرتک‌و‌قل‌لها:‌ایتها‌العاشقة‌للراحة‌و‌اللذة‌و4هی‌غیر‌مخلوقة‌»

‌لم‌تکن‌فی‌دار‌الدنیا‌فهل‌یرتفع‌عشقک‌ام‌بحالها‌لا‌یفتر؟‌و‌حینئذ‌فلیحکم‌بحکم‌«‌بوجود‌عالم‌آخر‌فی‌دار‌التحقق‌انت‌فیها‌فی‌روح‌و‌راحة.5الفطرة‌المعصومة‌»

‌«‌مرحوم6اللهم‌ارزقنا‌بحق‌محمد‌و‌آله‌الطاهرین«‌)از‌کتاب‌الانسان‌و‌الفطرة‌»‌چاپ‌قدیم‌با‌مختصر‌تصرفی‌در‌عبارت(53شاه‌آبادی‌ص‌

__________________________________________________‌(-‌اشاره‌به‌این‌است‌که‌این‌عشق‌در‌همه‌اهل‌عالم‌بدون‌استثناء‌است.‌به1)

مقدمه‌اول‌مراجعه‌شود.(-‌مقدمه‌چهارم‌برای‌توضیح‌این‌قسمت‌است.2)‌-‌راحت‌مقارن4-‌راحت‌مسبوق‌3-‌راحت‌ملحوق‌2-‌راحت‌مقارن‌به‌تعب‌1(-‌3)

‌-‌راحت‌مقارن‌و7-‌مقارن‌و‌مسبوق‌6-‌راحت‌ملحوق‌و‌مسبوق‌5و‌ملحوق‌مسبوق‌و‌ملحوق.

(-‌دو‌روایتی‌که‌در‌مقدمه‌سوم‌نقل‌شد‌برای‌این‌قسمت‌بود.4)(-‌مقدمه‌دوم‌برای‌توضیح‌این‌جمله‌بود.5)‌(-‌استاد‌ما‌حضرت‌آیت‌الله‌حاج‌شیخ‌محمد‌شاه‌آبادی‌فرزند‌مرحوم‌آیت‌الله6)

‌العظمی‌شاه‌آبادی‌که‌از‌اساتید‌بزرگ‌حوزه‌علمیه‌قم‌هستند‌این‌کتاب‌را‌با‌دو‌رساله‌دیگر‌آن‌مرحوم‌به‌فارسی‌ترجمه‌و‌شرح‌کرده‌اند‌و‌به‌نام‌رشحات‌البحار

چاپ‌شده‌است.

Page 345: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌390آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

استدلالهای‌قرآن‌برای‌اثبات‌معاد

اشاره

استدلالهای‌قرآن‌برای‌اثبات‌معاد‌در‌بحثهای‌گذشته‌که‌آیات‌مربوط‌به‌معاد‌به‌ده‌گروه‌تقسیم‌شد‌گفتیم‌که‌گروه‌نهم‌آیاتی‌است‌که‌با‌تکیه‌به‌حکمت‌خداوند‌برای‌اثبات‌معاد‌استدلال‌می‌کند‌و

‌گروه‌دهم‌آیاتی‌است‌که‌با‌تکیه‌به‌عدالت‌خدای‌متعال‌برای‌اثبات‌معاد‌استدلالمی‌کند.

اینک‌پس‌از‌ذکر‌چند‌مقدمه‌این‌دو‌گروه‌آیات‌را‌از‌نظر‌شما‌می‌گذرانیم.

مقدمه‌اول:

مقدمه‌اول:‌باید‌بدانیم‌که‌مسأله‌معاد‌متوقف‌بر‌مبدء‌است‌و‌اگر‌بخواهیم‌با‌صرف‌نظر‌ازعقیده‌به‌مبداء‌برای‌اثبات‌معاد‌دلیل‌بیاوریم‌راه‌درستی‌در‌پیش‌نگرفته‌ایم.

مقدمه‌دوم:

مقدمه‌دوم:‌کسانیکه‌خدا‌را‌قبول‌دارند‌و‌پیامبر‌را‌قبول‌دارند‌و‌قرآن‌را‌قبول‌دارند‌در‌عقیده‌به‌معاد‌نیازی‌به‌استدلال‌و‌دلیل‌و‌برهان‌ندارند‌زیرا‌وقتی‌قرآن‌می‌گوید‌معاد‌هست‌و‌پیامبر‌می‌گوید‌معاد‌هست‌برای‌مؤمنین‌به‌قرآن‌و‌پیامبر‌شکی‌باقی

‌نمی‌ماند‌تا‌نیاز‌به‌استدلال‌داشته‌باشند‌و‌استدلال‌برای‌این‌افراد‌و‌نیز‌استدلال‌ازجانب‌این‌افراد‌تفضلی‌است.

Page 346: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

مقدمه‌سوم:

مقدمه‌سوم:‌آیاتی‌که‌خبر‌از‌بودن‌معاد‌و‌جهان‌دیگر‌می‌دهد‌و‌شامل‌استدلال‌نیست‌سه‌قسم

است:‌قسم‌اول‌آیاتی‌است‌که‌از‌وجود‌عالم‌آخرت‌خبر‌می‌دهد‌به‌دلالت‌مطابقی‌یا

التزامی،‌این‌قبیل‌آیات‌است‌که‌گفته‌می‌شود‌عدد‌آن‌متجاوز‌از‌هزار‌آیه‌است.قسم‌دوم‌آیاتی‌است‌که‌خبر‌از‌بودن‌جزا‌و‌پاداش‌می‌دهد‌و‌چون‌در‌دنیا‌نیست

‌391آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌ة‌خیرا‌یره*‌و‌من‌یعمل ‌می‌فهمیم‌از‌آخرت‌است‌مانند:‌»فمن‌یعمل‌مثقال‌ذر

ا‌یره«‌این‌قسم‌از‌آیات‌هم‌بسیار‌است. ة‌شر مثقال‌ذر‌قسم‌سوم‌آیاتی‌است‌متضمن‌بشارت‌و‌انذار‌و‌وعد‌و‌وعید‌که‌بندگان‌مطیع‌ومؤمن‌را‌به‌نعمت‌و‌بندگان‌کافر‌و‌عاصی‌را‌به‌عذاب‌بشارت‌و‌وعید‌می‌دهد.

مقدمه‌چهارم:

مقدمه‌چهارم:‌در‌کتابهای‌کلام‌و‌عقائد‌با‌تکیه‌بر‌حکمت‌خدا‌و‌عدالت‌او‌و‌لطف‌و‌فیاض‌بودن‌او‌و‌نیز‌با‌تکیه‌بر‌واقعیت‌جهان‌موجود‌و‌نیز‌با‌تکیه‌بر‌واقعیت‌انسان‌موجود،‌چند

دلیل‌عقلی‌برای‌اثبات‌معاد‌ذکر‌کرده‌اند:‌-‌»العقل‌یحکم‌بأن‌حکمة‌الباری‌تعالی‌یوجب‌علیه‌ان‌یفرق‌بین‌المحسن‌و1

‌المسی‌ء‌و‌المؤمن‌و‌الکافر«‌یعنی‌اگر‌قبول‌داریم‌که‌خدا‌حکیم‌است‌باید‌بین‌محسن‌و‌مسی‌ء‌و‌مؤمن‌و‌کافر،‌مطیع‌و‌عاصی‌در‌دنیا‌و‌در‌آخرت‌فرق‌باشد.‌در‌دنیا‌که‌می‌بینیم‌فرق‌نیست‌و‌در‌برخی‌موارد‌برعکس‌است‌یعنی‌مؤمن‌گرفتار،‌و

کافر‌غرق‌در‌نعمت‌است‌پس‌باید‌این‌فرق‌در‌جهان‌دیگر‌انجام‌گردد.‌-‌»العقل‌یحکم‌بأن‌حکمة‌الباری‌تعالی‌یوجب‌علیه‌ان‌یجعل‌الانسان‌العاقل2

‌اشرف‌و‌اکرم‌من‌الحیوان‌البهیمة‌و‌لو‌لم‌یکن‌المعاد‌ثابتا‌لکان‌الانسان‌اخس‌منالحیوان«

Page 347: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مضار‌و‌آلام‌و‌مصائب‌وارده‌بر‌آدمی‌چند‌برابر‌مضار‌و‌آلام‌وارده‌بر‌حیوانات‌است‌زیرا‌حیوانات‌قبل‌از‌وقوع‌در‌مضار‌و‌آلام‌به‌جهت‌غفلت‌و‌عدم‌شعور،‌در‌کمال‌طیب‌خاطر‌و‌آسودگی‌مشغول‌به‌زندگی‌هستند‌و‌از‌آنچه‌مطبوع‌طباع

‌آنهاست‌استفاده‌می‌کنند‌و‌همان‌علفی‌که‌آنان‌می‌خورند‌از‌جهت‌لذت‌بردن‌کمتراز‌پرتقال‌و‌گلابی‌که‌انسانها‌می‌خورند‌نیست‌و‌همینطور‌سایر‌لذات‌جسمانیه.

‌ولی‌انسانها‌به‌سبب‌عقل‌و‌شعور‌و‌تفکر‌در‌احوال‌گذشته‌و‌آینده‌خویش‌به‌انواع‌حزنها‌و‌خوف‌و‌دهشتها‌مبتلا‌هستند‌بنابراین‌اگر‌غیر‌از‌این‌دنیا‌جهان‌دیگری

‌نباشد‌که‌در‌آن‌عوض‌این‌خوف‌و‌حزنها‌را‌به‌انسان‌بدهند‌لازمه‌اش‌این‌است‌کهحیوان‌نزد‌خدا‌از‌انسان‌بالاتر‌و‌از‌بهره‌های‌بهتر‌و‌بیشتری‌برخوردار‌باشد.

‌392آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌-‌»العقل‌یوجب‌فی‌الحکیم‌تعالی‌ان‌تکون‌لفعله‌و‌خلقته‌حکمة‌و‌مصلحة‌و‌هی3

‌علی‌الفرض‌ترجع‌الی‌العباد‌لا‌الیه‌و‌لابد‌ان‌یکون‌النفع‌الراجع‌الی‌العباد‌غیر‌مشوب‌بالآلام‌و‌الا‌لا‌یکون‌فعله‌حسنا‌و‌النفع‌الغیر‌مشوب‌بالآلام‌لا‌یتحقق‌الا‌فی

‌الآخرة«‌خلقت‌باید‌هدف‌و‌نفع‌و‌حکمتی‌داشته‌باشد‌و‌این‌نفع‌به‌بندگان‌بر‌می‌گردد‌زیرا‌خدا‌بی‌نیاز‌است‌مطلقا‌و‌نفعی‌که‌به‌بندگان‌می‌رسد‌در‌صورتی‌می‌تواند‌غرض‌از‌خلقت‌باشد‌و‌حکمت‌خلقت‌را‌تأمین‌کند‌که‌مشوب‌به‌آلام

‌نباشد‌و‌نفع‌غیر‌مشوب‌به‌آلام‌در‌دنیا‌پیدا‌نمی‌شود.‌پس‌باید‌جهان‌دیگری‌باشدکه‌در‌آن‌جهان‌نفع‌غیر‌مشوب‌به‌آلام‌به‌بندگان‌برسد.

‌در‌کتابها‌اینطور‌مثال‌می‌زنند‌اگر‌شخص‌حکیم‌و‌کریمی‌عده‌ای‌را‌به‌میهمانی‌دعوت‌کند‌و‌سفره‌ای‌رنگین‌برای‌آنان‌ترتیب‌دهد‌از‌او‌سؤال‌شود‌که‌چرا‌این

‌عده‌را‌دعوت‌کردی؟‌جواب‌دهد‌برای‌اظهار‌کرم‌خود‌و‌نفع‌رساندن‌به‌آنان.‌این‌جواب‌قابل‌قبول‌است‌و‌با‌حکمت‌و‌کرم‌او‌می‌سازد‌اما‌اگر‌همین‌شخص‌در‌کنار

‌همان‌سفره‌چندین‌مار‌و‌عقرب‌و‌حشرات‌گزنده‌بیاورد‌و‌به‌جان‌میهمانان‌بیاندازد‌و‌در‌این‌وقت‌از‌او‌سؤال‌شود‌که‌چرا‌این‌گروه‌را‌دعوت‌کردی؟‌جواب‌دهد‌برای‌اظهار‌کرم‌خود‌و‌نفع‌رساندن‌به‌آنان.‌این‌جواب‌قابل‌قبول‌نیست‌زیرا‌نفعی‌که‌ضمیمه‌آن‌مار‌و‌عقرب‌باشد‌نفع‌نیست‌و‌شخص‌حکیم‌نباید‌این‌کار‌را

بکند.‌اگر‌دنیا‌باشد‌و‌آخرت‌نباشد‌خلق‌کردن‌خدای‌متعال‌بندگان‌را‌مانند‌همان

‌میهمانی‌قسم‌دوم‌است.‌اما‌اگر‌آخرت‌باشد‌چون‌در‌آنجا‌منافع‌غیر‌مشوب‌به‌آلام‌و‌رنجها‌وجود‌دارد‌و‌آن‌منافع‌دوام‌هم‌دارد‌رنج‌و‌آلام‌دنیوی‌نسبت‌به‌آن‌همه‌نعمت‌در‌حکم‌صفر‌و‌هیچ‌است‌پس‌خلقت‌خدا‌مانند‌میهمانی‌قسم‌اول

خواهد‌بود.‌)قیاس‌دنیای‌هفتاد‌ساله‌)اگر‌همه‌آن‌هم‌غرق‌رنج‌باشد(‌نسبت‌به‌آخرت‌جاویدان

مانند‌یک‌ثانیه‌است‌نسبت‌به‌یک‌میلیون‌سال‌بلکه‌کمتر‌از‌یک‌ثانیه(.

Page 348: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌»العقل‌یوجب‌فی‌الحکیم‌ان‌یفعل‌ما‌هو‌اصلح‌بحال‌الانسان‌هو‌الجزاء4الاخروی‌الغیر‌مشوب‌بالآلام«.

‌393آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌اگر‌خداوند‌به‌جزاء‌دنیوی‌که‌غیر‌اصلح‌است‌اکتفا‌کند‌کاری‌برخلاف‌حکمت‌انجام

داده‌است.‌حکمت‌او‌ایجاب‌می‌کند‌جزاء‌اخروی‌داشته‌باشد.‌-‌»العقل‌یوجب‌علی‌الحکیم‌اللطف«‌به‌حکم‌عقل‌بر‌خدا‌لازم‌است‌بر5

‌بندگانش‌لطف‌داشته‌باشد.‌لطف‌را‌اینطور‌معنی‌کرده‌اند:‌»فعل‌ما‌هو‌یقربالعباد‌الی‌العلو‌الی‌السعادة‌ما‌لم‌یصل‌الی‌حد‌الالجاء«.

‌و‌واضح‌است‌که‌وجود‌معاد‌و‌بعث‌و‌وعد‌و‌وعید‌از‌چیزهائی‌است‌که‌انسان‌را‌به‌طرف‌خدا‌راه‌می‌اندازد‌و‌او‌را‌به‌خدا‌و‌سعادت‌نزدیک‌می‌کند‌باید‌حساب‌کنیم‌که‌اگر‌جزاء‌اخروی‌و‌معاد‌نباشد‌چقدر‌مردم‌به‌طرف‌خدا‌می‌روند‌و‌اگر‌معاد

باشد‌چقدر.‌بدیهی‌است‌که‌اگر‌معاد‌باشد‌خیلی‌بهتر‌و‌بیشتر‌مردم‌به‌سوی‌خدا‌و‌رضای‌او‌به

حرکت‌در‌می‌آیند.‌-‌»العقل‌یوجب‌علی‌الله‌العادل‌ان‌یجزی‌عباده‌علی‌اعمالهم‌الخیر«‌اگر‌خدا6

‌جزای‌اعمال‌نیک‌و‌رنجهای‌مؤمنین‌را‌ندهد‌با‌عدالتش‌منافات‌دارد‌و‌چون‌می‌بینیم‌که‌در‌دنیا‌جزای‌همه‌نیکان‌و‌جزای‌همه‌اعمال‌نیک‌داده‌نمی‌شود‌پس

حتما‌باید‌جهان‌دیگر‌باشد‌که‌این‌پاداش‌و‌جزاء‌عملی‌گردد.‌-‌»العقل‌یوجب‌علی‌الله‌العادل‌ان‌لا‌یسوی‌بین‌المطیع‌و‌العاصی‌و‌المؤمن‌و7

‌الکافر«.‌اگر‌فقط‌این‌دنیا‌باشد‌و‌آخرتی‌در‌کار‌نباشد‌و‌در‌این‌دنیا‌مطیع‌و‌عاصی‌برابر‌و‌گاهی‌عاصی‌زندگی‌بهتری‌داشته‌باشد،‌این‌با‌عدالت‌خدا‌سازگار‌نیست.‌عدل‌خدا‌ایجاب‌می‌کند‌که‌مطیع‌با‌عاصی‌فرق‌داشته‌باشد‌و‌به‌پاداش‌عمل‌صالح‌خود‌برسد‌و‌چون‌در‌دنیا‌این‌پاداش‌بتمامه‌داده‌نمی‌شود‌باید‌در

آخرت‌داده‌شود.‌-‌»العقل‌یوجب‌علی‌الله‌العادل‌ان‌ینتقم‌من‌الظالم‌للمظلوم«‌خدائی‌که‌بتواند8

‌انتقام‌مظلوم‌را‌از‌ظالم‌بگیرد‌و‌نگیرد‌عادل‌نیست‌پس‌عدل‌خدا‌ایجاب‌می‌کند‌که‌انتقام‌مظلومان‌را‌از‌ستمگران‌بگیرد‌و‌چون‌این‌انتقام‌گیری‌در‌دنیا‌کاملا‌اجرا

نمی‌شود‌باید‌جهان‌دیگری‌باشد‌که‌در‌آنجا‌عملی‌گردد.‌-‌فیاض‌بودن‌خدا‌ایجاب‌می‌کند‌که‌به‌کسانی‌که‌استعداد‌کمال‌مطلق‌را‌دارند9

کمال‌394آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 349: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌را‌افاضه‌کند‌و‌الا‌لازم‌می‌آید‌که‌در‌مبدء‌فیاض‌بخل‌باشد‌و‌چون‌بخل‌در‌ذات‌او‌فرض‌ندارد‌باید‌افاضه‌عملی‌گردد‌و‌چون‌این‌افاضه‌در‌دنیا‌به‌طور‌کامل‌میسر

نیست‌باید‌جهان‌دیگری‌باشد‌که‌در‌آنجا‌این‌افاضه‌و‌استفاضه‌انجام‌شود.‌-‌»العقل‌یحکم‌بالاحتیاط«‌به‌این‌معنی‌که‌اگر‌کسی‌شک‌در‌وجود‌معاد‌هم10

‌داشته‌باشد‌)نه‌علم‌به‌عدم‌و‌هیچ‌کس‌نمی‌تواند‌بگوید‌علم‌به‌عدم‌دارم(‌باید‌احتیاطا‌بنابر‌وجود‌آن‌بگذارد‌و‌در‌مقام‌عمل‌مانند‌کسانی‌که‌ایمان‌به‌معاد‌دارند

باشد.‌این‌دلیل‌در‌کلام‌امام‌صادق‌هم‌منعکس‌است‌که‌به‌آن‌شخص‌منکر‌مبدء‌و‌معاد‌فرمود:‌»ان‌یکن‌الامر‌کما‌تقول-‌و‌لیس‌کما‌تقول-‌نجونا‌و‌نجوت‌و‌ان‌یکن‌الامر

کما‌تقول-‌و‌هو‌کما‌نقول-‌نجونا‌و‌هلکت«.‌-‌دلیل‌یازدهم‌را‌از‌اصول‌فلسفه‌علامه‌طباطبائی‌می‌آوریم.‌جهان‌طبیعت‌یک11

‌واحد‌حرکت‌می‌باشد‌که‌بعینه‌متحرک‌نیز‌هست‌و‌حرکت‌بی‌مقصد‌تصور‌ندارد‌از‌این‌دو‌حرف‌نتیجه‌گرفته‌می‌شود‌که‌عالم‌مقصدی‌دارد‌که‌به‌سوی‌او‌متوجه‌است‌و‌چون‌هدفی‌است‌که‌مجموع‌جهان‌با‌همه‌اجزاء‌و‌شرائط‌و‌علل‌داخلی‌خود‌به‌سوی‌او‌رهسپار‌می‌باشد‌دیگر‌هیچ‌مانعی‌در‌راه‌انجام‌گرفتن‌آن‌معنی‌ندارد‌پس‌ناچار‌ضروری‌التحقق‌و‌حتمی‌الوقوع‌خواهد‌بود‌و‌معاد‌لازمه‌قانون‌عمومی‌و‌مخصوصا‌حرکت‌جوهری‌جهان‌طبیعت‌است‌موجودات‌جهان‌از‌همانک ‌إلی‌رب ‌اصلی‌که‌پدید‌آمده‌اند‌به‌همان‌باز‌می‌گردند‌کما‌بدأکم‌تعودون‌و‌أن

المنتهی.‌همانطور‌که‌توجه‌دارید‌این‌دلیل‌و‌بیان‌متفرع‌بر‌عدل‌و‌حکمت‌و‌فیاض‌بودن‌خدا

‌و‌نیز‌متکی‌بر‌لطف‌و‌احتیاط‌نیست‌بلکه‌خود‌دلیل‌و‌بیانی‌است‌مستقل،‌که‌خلاصه‌اش‌این‌است‌وضع‌جهان‌موجود‌در‌خارج‌ایجاب‌می‌کند‌که‌پس‌از‌این

جهان،‌جهان‌دیگری‌باشد.‌-‌در‌نهاد‌انسانها‌عشق‌به‌کمال‌عشق‌به‌حریت‌و‌آزادی،‌عشق‌به‌قدرت12

‌مطلقه‌و‌عشق‌به‌راحت‌مطلقه‌هست‌و‌حتما‌این‌عشق‌محقق‌و‌موجود‌درانسان،‌معشوق‌محقق‌و‌موجودی‌دارد.

‌395آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌آن‌معشوق‌در‌دنیا‌که‌نیست‌چون‌در‌دنیا‌راحت‌مطلق‌و‌آزادی‌مطلق‌پیدا

نمی‌شود‌پس‌باید‌در‌جهان‌دیگر‌وجود‌داشته‌باشد.‌البته‌برخی‌به‌این‌معشوق‌می‌رسند‌و‌برخی‌نمی‌رسند‌این‌همان‌دلیلی‌است‌که‌فقط‌متکی‌به‌واقعیت‌انسان‌موجود‌است‌و‌متفرع‌به‌حکمت‌و‌عدالت‌و‌لطف‌و

فیاض‌بودن‌خدا‌نیست‌و‌نیز‌با‌دلیل‌یازدهم‌هم‌فرق‌دارد.

Page 350: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌این‌بود‌دوازده‌دلیل‌عقلی‌برای‌اثبات‌معاد‌که‌با‌عبارات‌متفاوت‌در‌کتابهای‌کلام‌و‌عقائد‌کم‌و‌بیش‌آمده‌است‌البته‌در‌برخی‌از‌کتابها‌فوائد‌اعتقاد‌به‌معاد‌و‌نقش‌عقیده‌به‌معاد‌در‌زندگی‌فردی‌و‌اجتماعی‌انسان‌ها‌را‌)مانند‌اینکه‌عقیده‌به‌معاد‌پشتوانه‌اخلاق‌انسانی‌است‌و‌ضامن‌اجراء‌احکام‌الهی‌است(‌را‌هم‌جزو‌دلیلهای‌عقلی‌بر‌اثبات‌معاد‌شمرده‌اند‌که‌ما‌بهتر‌می‌دانیم‌آنها‌را‌جزو‌فوائد‌اعتقاد‌به‌معاد

به‌حساب‌بیاوریم.‌اکنون‌که‌مقدمات‌بحث‌به‌پایان‌رسید‌استدلالهای‌قرآن‌برای‌اثبات‌معاد‌را

می‌آوریم.آیاتی‌که‌شامل‌دلیل‌اول‌و‌هفتم‌است:

35أ‌فنجعل‌المسلمین‌کالمجرمین*‌ما‌لکم‌کیف‌تحکمون‌سوره‌قلم‌آیه‌18أ‌فمن‌کان‌مؤمنا‌کمن‌کان‌فاسقا‌لا‌یستوون‌سوره‌سجده‌آیه‌

ذین‌آمنوا‌و‌عملوا‌الصالحات‌سواء ئات‌أن‌نجعلهم‌کال ی ذین‌اجترحوا‌الس ‌أم‌حسب‌اله‌السماوات‌و‌الأرض‌بالحق‌و‌لتجزی ‌محیاهم‌و‌مماتهم‌ساء‌ما‌یحکمون*‌و‌خلق‌الل

‌نفس‌بما‌کسبت‌و‌هم‌لا‌یظلمون‌سوره‌جاثیه‌آیه‌ 21کلذین ذین‌کفروا‌فویل‌لل ‌ال ‌و‌ما‌خلقنا‌السماء‌و‌الأرض‌و‌ما‌بینهما‌باطلا‌ذلک‌ظن

ذین‌آمنوا‌و‌عملوا‌الصالحات‌کالمفسدین‌فی‌الأرض‌أم ار*‌أم‌نجعل‌ال ‌کفروا‌من‌النقین‌کالفجار‌سوره‌ص‌آیه‌ 27نجعل‌المت

ئة‌سوره‌فصلت‌آیه‌ ی 34لا‌تستوی‌الحسنة‌و‌لا‌السذین‌آمنوا‌و‌عملوا‌الصالحات‌و‌لا‌المسی‌ء‌قلیلا‌ما ‌و‌ما‌یستوی‌الأعمی‌و‌البصیر‌و‌الاس‌لا‌یؤمنون‌سوره‌غافر‌آیه ‌أکثر‌الن اعة‌لآتیة‌لا‌ریب‌فیها‌و‌لکن ‌الس رون*‌إن ‌تتذک

58‌-59‌396آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌این‌هشت‌آیه‌که‌ذکر‌شد‌می‌تواند‌الهام‌بخش‌دلیل‌اول‌و‌هفتم‌از‌دلیلهای‌عقلیدوازده‌گانه‌ای‌که‌قبلا‌یاد‌شد‌باشد.آیاتی‌که‌شامل‌دلیل‌سوم‌است:

ه‌الملک‌الحق‌لا‌إله کم‌إلینا‌لا‌ترجعون‌فتعالی‌الل ما‌خلقناکم‌عبثا‌و‌أن ‌أ‌فحسبتم‌أن‌العرش‌الکریم‌سوره‌مؤمنون‌آیه‌ ‌هو‌رب 115إلا

خذناه‌من خذ‌لهوا‌لات ‌و‌ما‌خلقنا‌السماء‌و‌الأرض‌و‌ما‌بینهما‌لاعبین*‌لو‌أردنا‌أن‌نتا‌فاعلین‌سوره‌انبیاء‌آیه‌ ا‌إن‌کن 16-‌17لدن

Page 351: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌بالحق‌و‌لکن ‌و‌ما‌خلقنا‌السماوات‌و‌الأرض‌و‌ما‌بینهما‌لاعبین*‌ما‌خلقناهما‌إلا ‌یوم‌الفصل‌میقاتهم‌أجمعین‌یوم‌لا‌یغنی‌مولی‌عن‌مولی‌شیئا ‌أکثرهم‌لا‌یعلمون‌إن

38و‌لا‌هم‌ینصرون‌سوره‌دخان‌آیه‌اعة‌لآتیة‌سوره‌حجر ‌الس ‌بالحق‌و‌إن ‌و‌ما‌خلقنا‌السماوات‌و‌الأرض‌و‌ما‌بینهما‌إلا

85آیه‌‌این‌چهار‌آیه‌و‌تمام‌آیاتی‌که‌می‌گوید‌خلقت‌باطل‌نیست‌و‌حق‌است‌و‌بازی‌و‌لهو

‌‌سوره‌3سوره‌زمر‌و‌آیه‌‌5سوره‌آل‌عمران‌و‌آیه‌189و‌لغو‌نیست‌)مانند‌آیه‌های‌‌‌19سوره‌روم‌و‌آیه‌‌8سوره‌عنکبوت‌و‌آیه‌‌44سوره‌احقاف‌و‌آیه‌3نحل‌و‌آیه‌

‌‌سوره‌انعام‌و‌...(‌الهام‌بخش‌دلیل‌72سوره‌یونس‌و‌آیه‌5سوره‌ابراهیم‌و‌آیه‌‌سوم‌از‌ادله‌عقلی‌است‌که‌پیشتر‌ذکر‌شد‌و‌آن‌اینکه‌خلقت‌باید‌حکمت‌و‌نفع

داشته‌باشد‌و‌بدون‌آخرت‌حکمت‌و‌نفی‌ندارد.آیه‌ای‌که‌شامل‌دلیل‌دوم‌است:

‌کان‌علقة ‌یمنی*‌ثم ‌أ‌یحسب‌الإنسان‌أن‌یترک‌سدی*‌أ‌لم‌یک‌نطفة‌من‌منیوجین‌الذکر‌و‌الأنثی*‌أ‌لیس‌ذلک‌بقادر‌علی‌أن‌یحیی ‌فخلق‌فسوی*‌فجعل‌منه‌الز

40الموتی‌سوره‌قیامت‌آیه‌‌مرحوم‌فیض‌کاشانی‌در‌تفسیر‌صافی‌از‌تفسیر‌علی‌بن‌ابراهیم‌قمی‌نقل‌می‌کند

‌که‌در‌تفسیر‌»سدی«‌آمده‌است:‌»قال‌لا‌یحاسب‌و‌لا‌یعذب‌و‌لا‌یسئل‌عنشی‌ء«.

‌397آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌صاحب‌کفایة‌الموحدین‌گفته‌است‌این‌آیه‌می‌تواند‌گویای‌دلیل‌دوم‌باشد‌یعنی

‌نمی‌شود‌بشر‌مهمل‌باشد‌حساب‌و‌کتاب‌و‌جهان‌دیگری‌نباشد‌زیرا‌در‌این‌صورتبا‌حیوان‌فرق‌نمی‌کند‌بلکه‌پست‌تر‌از‌حیوان‌خواهد‌بود.

آیاتی‌که‌شامل‌دلیل‌ششم‌است:ی‌لا‌أضیع‌عمل‌عامل‌منکم‌من‌ذکر‌أو‌أنثی‌سوره‌آل‌عمران‌آیه‌ 195أن

ا‌لا‌نضیع‌أجر‌المصلحین‌سوره‌اعراف‌آیه‌ 170إنه‌لا‌یضیع‌أجر‌المؤمنین‌سوره‌آل‌عمران‌آیه‌ ‌الل 171أن

ه‌لا‌یضیع‌أجر‌المحسنین‌سوره‌توبه‌آیه‌ ‌الل ‌‌و‌سوره‌115و‌سوره‌هود‌آیه‌20إن‌90و‌56یوسف‌آیه‌

ا‌لا‌نضیع‌أجر‌من‌أحسن‌عملا‌سوره‌کهف‌آیه‌ 30إنآیاتی‌که‌شامل‌دلیل‌هشتم‌است:

Page 352: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ه‌غافلا‌عما‌یعمل‌الظالمون‌سوره‌ابراهیم‌آیه‌ ‌الل 42لا‌تحسبنه‌عزیز‌ذو‌انتقام‌سوره‌ابراهیم‌آیه‌ ‌الل ه‌مخلف‌وعده‌رسله‌إن ‌الل 47فلا‌تحسبن

ه‌عزیز‌ذو‌انتقام‌سوره‌مائده‌آیه ه‌لهم‌عذاب‌شدید‌و‌الل ذین‌کفروا‌بآیات‌الل ‌ال ‌إن95

ه‌بعزیز ‌أ‌لیس‌الل ه‌فما‌له‌من‌مضل ه‌فما‌له‌من‌هاد‌و‌من‌یهد‌الل ‌و‌من‌یضلل‌الل37ذی‌انتقام‌سوره‌زمر‌آیه‌

آیاتی‌که‌شامل‌دلیل‌یازدهم‌است:ا‌نحن‌نحیی‌و‌نمیت‌و‌إلینا‌المصیر‌سوره‌ق‌آیه‌ 43إن

جعی‌سوره‌علق‌آیه‌ ک‌الر ‌إلی‌رب 8إنه‌و‌لا‌أشرک‌به‌إلیه‌أدعوا‌و‌إلیه‌مآب‌سوره‌رعد‌آیه‌ ما‌أمرت‌أن‌أعبد‌الل ‌36قل‌إن

و‌آیات‌فراوان‌دیگر‌که‌همین‌مضمون‌را‌دارد.‌بنابراین‌می‌توان‌از‌آیات‌قرآن‌مجید‌هفت‌دلیل‌از‌دوازده‌دلیل‌عقلی‌یاد‌شده‌را

استفاده‌می‌کرد.‌398آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

وحی‌در‌قرآن‌مجید

اشاره

وحی‌در‌قرآن‌مجید-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌زمین1

ک‌أوحی‌لها‌سوره‌ ‌رب ‌‌آیه99إذا‌زلزلت‌الأرض‌زلزالها‌...‌یومئذ‌تحدث‌أخبارها*‌بأن5

‌لام‌به‌معنی‌الی‌است‌و‌معنی‌آیه‌این‌است:‌تحدث‌الارض‌اخبارها‌بسبب‌ان‌ربک«1اوحی‌الیها‌ان‌تحدث‌»

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌آسمان2

Page 353: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌سماء ‌سبع‌سماوات‌فی‌یومین‌و‌أوحی‌فی‌کل ‌استوی‌إلی‌السماء‌...‌فقضاهن ‌ثم‌-2-‌منظور‌وحی‌به‌اهل‌سماء‌باشد‌1«‌در‌تفسیر‌آیه‌دو‌احتمال‌است:‌2أمرها‌»

«3منظور‌وحی‌به‌خود‌سماء‌باشد‌»-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌حیوان3

جر‌و‌مما‌یعرشون‌» خذی‌من‌الجبال‌بیوتا‌و‌من‌الش حل‌أن‌ات ک‌إلی‌الن و‌أوحی‌رب4»‌-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌انسانی‌که‌پیامبر‌نباشد‌)وحی‌مستقیم‌بدون‌وساطت4

پیامبر(.ابوت ة‌أخری‌إذ‌أوحینا‌إلی‌أمک‌ما‌یوحی‌أن‌اقذفیه‌فی‌الت ا‌علیک‌مر ‌و‌لقد‌منن

احل‌» ‌بالس ‌فلیلقه‌الیم «5فاقذفیه‌فی‌الیم__________________________________________________

(-‌)تفسیر‌المیزان(.1)(‌12آیه‌41(-‌)سوره‌2)(-‌)مفردات‌راغب(3)(4(‌-)16‌/86)(‌38آیه‌20(-‌)سوره‌5)

‌399آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«‌ ‌موسی‌أن‌أرضعیه‌فإذا‌خفت‌علیه‌فألقیه‌فی‌الیم «1و‌أوحینا‌إلی‌أم

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌انسانی‌که‌پیامبر‌نباشد‌)وحی‌به‌توسط‌پیامبر(5ین‌أن‌آمنوا‌بی‌و‌برسولی‌)سوره‌ (.‌111آیه‌5و‌إذ‌أوحیت‌إلی‌الحواری

‌در‌تفسیر‌این‌آیه‌گفته‌شده‌است‌منظور‌وحی‌به‌آنان‌است‌توسط‌پیامبران)تفسیر‌شبر(.

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌فرشتگان6‌سماء‌أمرها‌)سوره‌ ‌(‌بنابراین‌که‌»اهل«‌در‌تقدیر‌باشد‌12آیه‌41و‌أوحی‌فی‌کل

‌یعنی:‌اوحی‌فی‌کل‌السماء‌الی‌اهلها‌من‌الملائکة‌الامر‌الالهی‌المنسوب‌الی‌تلکالسماء‌المتعلق‌بها‌)تفسیر‌المیزان(

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌پیامبر‌در‌خواب7

Page 354: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

ی‌أذبحک‌فانظر‌ما‌ذا‌تری‌قال‌یا‌أبت‌افعل‌ما ی‌أری‌فی‌المنام‌أن ‌إن ‌قال‌یا‌بنی(‌102آیه‌37تؤمر‌)سوره‌

‌ممکن‌است‌این‌قسم‌با‌قسم‌یازدهم‌که‌بعد‌از‌این‌می‌آید‌یکی‌باشد‌به‌کلامعلامه‌طباطبائی‌که‌در‌آنجا‌نقل‌می‌شود‌مراجعه‌کنید.

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌پیامبری‌به‌وسیله‌پیامبر‌دیگر8(‌87آیه‌10و‌أوحینا‌إلی‌موسی‌و‌أخیه‌أن‌تبوءا‌لقومکما‌بمصر‌بیوتا‌)سوره‌

‌راغب‌اصفهانی‌می‌نویسد:‌فوحیه‌الی‌موسی‌بواسطة‌جبرئیل‌و‌وحیه‌الی‌هارونبواسطة‌جبریل‌و‌موسی.

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌انبیاء‌توسط‌فرشته‌بدون‌اینکه‌فرشته‌را‌ببیند9‌)در‌روایت‌از‌امام‌باقر‌)ع(‌آمده‌است:‌»النبی‌الذی‌یری‌فی‌منامه‌و‌یسمع

(‌176ص‌1الصوت‌و‌لا‌یعاین‌الملک«‌)کافی‌ج‌‌در‌روایت‌دیگر‌از‌حضرت‌رضا‌)ع(‌آمده‌است:‌»فالنبی‌ربما‌یسمع‌الکلام‌و‌ربما

(1‌/176رأی‌الشخص‌و‌لم‌یسمع«‌)کافی‌-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌رسل‌توسط‌فرشته‌)که‌فرشته‌را‌ببینند(10

__________________________________________________(‌7آیه‌28(-‌)سوره‌1)

‌400آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌در‌همان‌روایت‌امام‌باقر‌)ع(‌آمده‌است:‌»الرسول‌الذی‌یسمع‌الصوت‌و‌یری‌فی

المنام‌و‌یعاین‌الملک«.‌‌بار‌واژه‌وحی‌و‌مشتقات‌آن‌به‌کار‌برده‌شده‌و‌اکثر‌این80در‌قرآن‌مجید‌حدود‌

موارد‌از‌همین‌قسم‌نهم‌و‌دهم‌می‌باشد.-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌پیامبر‌با‌بودن‌حجاب11

‌وحیا‌أو‌من‌وراء‌حجاب‌أو‌یرسل‌رسولا‌فیوحی‌بإذنه ه‌إلا مه‌الل ‌ما‌کان‌لبشر‌أن‌یکله‌علی‌حکیم‌)سوره‌ (‌51آیه‌42ما‌یشاء‌إن

‌-1در‌این‌آیه‌شریفه‌تکلیم‌خدای‌متعال‌با‌بشر‌به‌سه‌قسم‌تقسیم‌شده‌است:‌‌-‌تکلیم‌خدای‌متعال‌با‌بشر‌با2وحی‌خدای‌متعال‌بدون‌واسطه‌حجاب‌با‌رسول‌

‌-‌تکلیم‌خدای‌متعال‌به‌این‌طریق‌که‌فرشته‌ای‌بفرستد‌و‌آن‌فرشته‌به3حجاب‌بشر‌وحی‌کند.

Page 355: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌علامه‌طباطبایی‌می‌نویسد:‌»القسم‌الثانی‌وحی‌مع‌واسطة‌هو‌الحجاب‌غیر‌ان‌الواسطة‌لا‌یوحی‌کما‌فی‌القسم‌الثالث‌و‌انما‌یبتدء‌الوحی‌مما‌ورائه‌لمکان

‌من‌...‌و‌هذا‌کتکلیم‌موسی‌علیه‌السلام‌فی‌الطور‌قال‌تعالی‌فلما‌أتاها‌نودی‌منجرة‌)سوره‌ ‌(‌و‌من‌هذا‌30آیه‌28شاطئ‌الواد‌الأیمن‌فی‌البقعة‌المبارکة‌من‌الشالباب‌ما‌اوحی‌الی‌الانبیاء‌فی‌منا‌ماتهم«‌)تفسیر‌المیزان(

-‌وحی‌خدای‌متعال‌به‌پیامبر‌بدون‌واسطه‌و‌حجاب12ی‌فکان‌قاب‌قوسین‌أو‌أدنی‌فأوحی‌إلی‌عبده‌ما‌أوحی‌)سوره‌ ‌دنا‌فتدل ‌‌آیه53ثم

‌(‌در‌تفسیر‌قمی‌آمده‌است:‌»قال:‌وحی‌مشافهة«‌که‌همان‌بدون‌حجاب‌بودن10را‌می‌رساند.

‌و‌با‌در‌نظر‌گرفتن‌اینکه‌جبرئیل‌نتوانست‌تا‌پایان‌راه‌همراه‌آن‌حضرت‌باشد‌وگفت:

‌»لو‌دنوت‌انملة‌لاحترقت«‌معلوم‌می‌شود‌جبرئیل‌هم‌واسطه‌نبوده‌است.‌و‌آیاتمربوط‌به‌تکلیم‌خدای‌متعال‌با‌موسی‌)ع(‌را‌نیز‌می‌توان‌از‌این‌قسم‌شمرد.اس‌برسالاتی‌و‌بکلامی‌فخذ‌ما‌آتیتک‌و‌کن ی‌اصطفیتک‌علی‌الن ‌قال‌یا‌موسی‌إن

اکرین‌)سوره‌ (‌144آیه‌7من‌الش‌أرنی‌أنظر‌إلیک‌...‌)سوره‌ ه‌قال‌رب مه‌رب ‌‌آیه8و‌لما‌جاء‌موسی‌لمیقاتنا‌و‌کل

143)‌401آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

ه‌موسی‌تکلیما‌)سوره‌ م‌الل (‌164آیه‌4و‌کل‌وحیا‌)سوره‌ ه‌إلا مه‌الل (‌51آیه‌42و‌ما‌کان‌لبشر‌أن‌یکل

-‌وحی‌فرشته‌به‌انسان13‌(‌ای‌یوحی‌ذلک‌الملک‌باذن‌الله‌ما‌51آیه‌42أو‌یرسل‌رسولا‌فیوحی‌بإذنه‌)سوره‌

یشاء‌الله‌تعالیوح‌الأمین‌علی‌قلبک‌)سوره‌ ‌(‌قل‌من‌کان‌عدوا‌194آیه‌26قال‌تعالی:‌نزل‌به‌الر

ه‌)سوره‌ له‌علی‌قلبک‌بإذن‌الل ه‌نز (‌97آیه‌2لجبریل‌فإنو‌الموحی‌مع‌ذلک‌هو‌الله‌سبحانه‌...‌)تفسیر‌المیزان(

-‌وحی‌پیامبر‌به‌انسانها14‌(‌بنابر‌اینکه‌منظور‌از‌رسول‌در‌51آیه‌22أو‌یرسل‌رسولا‌فیوحی‌بإذنه‌)سوره‌

‌این‌آیه‌پیامبر‌باشد‌نه‌فرشته‌ولی‌علامه‌طباطبایی‌این‌احتمال‌را‌مردود‌دانسته‌اندو‌گفته‌اند:‌»لا‌یطلق‌الوحی‌علی‌تبلیغ‌الناس‌الوحی«‌)تفسیر‌المیزان(

Page 356: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌وحی‌انسان‌غیر‌نبی‌به‌انسان‌دیگر15-‌وحی‌جن‌به‌جن16-‌وحی‌جن‌به‌انسان17

‌نبی‌عدوا‌شیاطین‌الإنس‌و ‌شاهد‌این‌سه‌قسم‌این‌آیه‌است:‌و‌کذلک‌جعلنا‌لکل‌یوحی‌بعضهم‌إلی‌بعض‌زخرف‌القول‌غرورا‌)سوره‌ (‌112آیه‌6الجن

-‌وحی‌شیطان‌به‌انسان18-‌وحی‌شیطان‌به‌جن19

یاطین‌لیوحون‌إلی‌أولیائهم‌...‌)سوره‌ ‌الش ‌6شاهد‌این‌دو‌قسم‌این‌آیه‌است:‌و‌إن(121آیه‌‌‌15و‌14-‌وحی‌انسان‌به‌انسان‌های‌دیگر‌به‌معنایی‌غیر‌از‌آنچه‌در‌قسم‌20

منظور‌است.ا‌فخرج‌علی‌قومه اس‌ثلاث‌لیال‌سوی م‌الن ‌تکل ‌اجعل‌لی‌آیة‌قال‌آیتک‌ألا ‌قال‌رب

ا‌)سوره‌ حوا‌بکرة‌و‌عشی (‌11آیه‌19من‌المحراب‌فأوحی‌إلیهم‌أن‌سب‌402آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

معنی‌وحی‌

معنی‌وحی‌»الوحی‌القاء‌المعنی‌بنحو‌یخفی‌علی‌غیر‌من‌قصد‌افهامه«‌و‌این‌معنی‌دارای

افرادی‌است.‌-‌»القاء‌المعنی‌الی‌النبی‌و‌الرسول‌من‌الله‌تعالی‌مع‌الواسطة‌او‌لا‌معها‌و‌هو1

‌الوحی‌الاصطلاحی«‌و‌این‌همان‌وحی‌است‌که‌پس‌از‌رحلت‌رسول‌اکرم‌)ص(‌حضرت‌فاطمه‌)س(‌می‌فرمود:‌»انقطع‌عنا‌الوحی«‌رسول‌اکرم‌)ص(‌خاتم‌انبیاء

و‌رسول‌بود‌و‌پس‌از‌وی‌وحی‌به‌این‌معنی‌قطع‌و‌تمام‌شد.‌-‌تلقی‌کردن‌مطلب‌را‌در‌خواب-‌مانند1و‌این‌وحی‌اصطلاحی‌اقسامی‌دارد:‌

‌-‌تلقی‌کردن‌از‌فرشته‌وحی‌مانند‌تلقی‌حضرت‌رسول2خواب‌حضرت‌ابراهیم‌‌-‌تلقی‌از‌خدای‌متعال‌در‌بیداری‌بی‌واسطه‌مانند‌تلقی3اکرم‌)ص(‌از‌جبرئیل‌

رسول‌اکرم‌)ص(‌در‌شب‌معراج.-‌»القاء‌المعنی‌فی‌قلب‌الانسان‌بطریق‌الالهام«2

Page 357: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌و‌الهام‌چند‌قسم‌است:‌قسم‌اول‌الهامی‌که‌موجب‌تکامل‌انسان‌و‌عرفان‌و‌شناخت‌بیشتر‌گردد.‌در‌روایت‌از‌رسول‌خدا‌)ص(‌رسیده‌است:‌»ما‌من‌مؤمن‌الا

(.‌557ص‌20و‌لقلبه‌فی‌صدره‌اذنان‌اذن‌ینفث‌فیها‌الملک«‌)تفسیر‌المیزان‌ج‌‌و‌علی‌)ع(‌در‌نهج‌البلاغه‌می‌فرماید:‌»ما‌برح‌الله‌عزت‌آلائه‌فی‌البرهة‌بعد‌البرهة‌و‌فی‌ازمان‌الفترات‌عبادنا‌جاهم‌فی‌فکرهم‌و‌کلمهم‌فی‌ذات‌عقولهم«‌خداوند‌در‌هر‌برهه‌ای‌از‌زمان‌و‌در‌زمانهائی‌که‌پیامبر‌نبوده‌است‌بندگانی‌داشته‌و‌دارد‌که‌در‌سر‌ضمیر‌آنها‌با‌آنها‌راز‌می‌گوید‌و‌از‌راه‌عقلهای‌آنها‌با‌آنها‌تکلم‌می‌کند

(.40،‌کتاب‌ختم‌نبوت‌مرحوم‌آقای‌مطهری‌ص‌220)نهج‌البلاغه‌خطبه‌‌قسم‌دوم‌الهام‌مطلبی‌است‌که‌مربوط‌به‌زندگی‌و‌اداره‌زندگی‌و‌رفع‌تحیر‌باشد‌مانند‌الهام‌به‌مادر‌موسی‌)ع(‌که‌موسی‌را‌در‌آب‌بیانداز‌و‌قسم‌سوم‌الهام‌به

‌هدی ‌شی‌ء‌خلقه‌ثم ذی‌أعطی‌کل نا‌ال ‌معنی‌هدایت‌تکویینی‌که‌قرآن‌می‌فرماید‌رب‌(‌که‌از‌همین‌هدایت‌تکوینی‌در‌قرآن‌به‌الهام‌تعبیر‌شده‌است.50)سوره‌طه‌آیه‌

‌(‌علامه‌طباطبایی‌می‌نویسد:‌»المراد8فألهمها‌فجورها‌و‌تقواها‌)سوره‌شمس‌آیه‌انه‌تعالی

‌403آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌عرف‌الانسان‌کون‌ما‌یأتی‌به‌من‌فعل‌فجورا‌او‌تقوی‌و‌میز‌له‌ما‌هو‌تقوی‌مما

-‌»القاء‌الوسوسة‌فی‌القلب‌او‌القاء‌المعنی‌من‌طریق‌الوسوسة«3هو‌فجور«‌‌در‌روایت‌از‌رسول‌اکرم‌)ص(‌رسیده‌است:‌»ما‌من‌مؤمن‌الا‌و‌لقلبه‌فی‌صدره

اذنان‌...‌و‌اذن‌ینفث‌فیها‌الوسواس‌الخناس«‌)تفسیر‌المیزان(اس*‌الذی ‌الوسواس‌الخن اس*‌من‌شر اس*‌إله‌الن اس*‌ملک‌الن ‌الن ‌قل‌أعوذ‌برب

اس. ة‌و‌الن اس*‌من‌الجن یوسوس‌فی‌صدور‌الن‌-‌»القاء‌المعنی‌فی‌فهم‌الحیوان‌من‌طریق‌الغریزة‌و‌هو‌احد‌مصادیق‌الهدایة4

التکوینیة«-‌القاء‌المعنی‌من‌طریق‌الاشارة‌فی‌قبال‌الالقاء‌من‌طریق‌الکلام«5

‌در‌اینجا‌لازم‌است‌بیست‌موردی‌که‌در‌بحث‌گذشته‌به‌عنوان‌مصادیق‌وحی‌یاد‌شد‌با‌این‌پنج‌معنی‌تطبیق‌شود‌تا‌روشن‌شود‌هر‌کدام‌از‌آنها‌به‌کدام‌یک‌از‌این

معانی‌پنجگانه‌هستند.‌‌سوره‌آل‌عمران‌است‌که41مورد‌بیستم‌به‌معنای‌پنجم‌است‌و‌قرینه‌آن‌آیه‌

‌اجعل‌لی‌آیة‌قال‌آیتک‌ألا ‌مربوط‌به‌همان‌داستان‌حضرت‌ذکریا‌می‌باشد.‌قال‌رب‌رمزا‌بنابراین‌»اوحی‌الیهم«‌به‌معنی‌»اشار‌الیهم« ام‌إلا اس‌ثلاثة‌أی م‌الن ‌تکل

می‌باشد.

Page 358: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌مورد‌دوم‌و‌سوم‌به‌معنای‌چهارم‌است‌که‌همان‌هدایت‌تکوینی‌باشد‌و‌در‌تفسیر‌‌گفته‌شده:‌»المراد‌بالامر‌ما‌اراد‌الله‌من‌السماء‌ای‌اوحی‌الی‌41سوره‌12آیه‌

کل‌سماء‌ما‌اراد‌منها«‌و‌این‌همان‌هدایت‌تکوینی‌است.‌مورد‌پانزدهم‌تا‌نوزدهم‌به‌معنی‌سوم‌است‌که‌وسوسه‌باشد.‌و‌کار‌شیطان‌ویطان ‌شیاطین‌الانس‌و‌الجن‌وسوسه‌است‌قرآن‌می‌فرماید:‌فوسوس‌لهما‌الش

یطان‌)سوره‌طه‌آیه‌20)سوره‌اعراف‌آیه‌ (.111(-‌فوسوس‌إلیه‌الشمورد‌چهارم‌بمعنی‌دوم‌است‌که‌الهام‌باشد

‌مورد‌هفتم‌تا‌سیزدهم‌به‌معنی‌اول‌است‌که‌وحی‌اصطلاحی‌باشد‌و‌نیز‌در‌مورد‌پنجم‌البته‌در‌مورد‌پنجم‌و‌هشتم‌و‌سیزدهم‌تجوزی‌هم‌در‌کار‌است‌زیرا‌وحی‌به‌کسی‌به‌دیگری‌نسبت‌داده‌شده‌است‌و‌یا‌وحی‌از‌خدا‌است‌و‌به‌فرشته‌نسبت

داده‌شده‌است.‌404آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌می‌ماند‌مورد‌چهاردهم‌و‌ششم‌و‌اول.‌مورد‌چهاردهم‌که‌گفتیم‌احتمالش‌مردود‌است‌اگر‌آن‌احتمال‌را‌بپذیریم‌وحی‌به‌معنی‌تبلیغ‌خواهد‌بود‌و‌در‌مورد‌ششم‌هم

‌معنائی‌نزدیک‌به‌معنای‌اصطلاحی‌وحی‌منظور‌است‌و‌اما‌مورد‌اول‌را‌برخی‌گمان‌کرده‌اند‌به‌معنی‌هدایت‌تکوینی‌است‌ولی‌این‌گمان‌مردود‌است‌زیرا‌وحی‌به‌معنی‌هدایت‌تکوینی‌در‌صورتی‌در‌این‌مورد‌معنی‌دارد‌که‌از‌زمین‌وظیفه

‌زمین‌که‌مثلا‌رویاندن‌گیاه‌است‌خواسته‌شده‌باشد‌مثل‌وحی‌به‌آسمان‌که‌گفتیممنظور‌»ما‌اراده‌منها«‌است‌نه‌خبر‌دادن‌از‌»ما‌وقع‌علیها«.

‌بنابراین‌باید‌سخن‌علامه‌طباطبایی‌را‌بپذیریم‌که‌فرموده‌است:‌»الارض‌شاعرة‌بما‌یقع‌فیها‌من‌الاعمال‌خیرها‌و‌شرها‌متحملة‌لها‌یؤذن‌لها‌یوم‌القیامة‌بالوحی‌ان

تحدث‌اخبارها‌و‌تشهد‌بما‌تحملت«‌)تفسیر‌المیزان(.ح‌بحمده‌و‌لکن‌لا‌تفقهون‌تسبیحهم‌و44و‌آیه‌ ‌یسب ‌‌سوره‌اسراء‌و‌إن‌من‌شی‌ء‌إلای‌إذا‌ما‌جاؤها‌شهد‌علیهم‌سمعهم‌و‌أبصارهم‌و21آیه‌ ‌‌سوره‌حم‌سجده‌حت

ذی ه‌ال ‌جلودهم‌بما‌کانوا‌یعملون‌و‌قالوا‌لجلودهم‌لم‌شهدتم‌علینا‌قالوا‌أنطقنا‌الل‌شی‌ء‌...‌را‌مؤید‌گفتار‌خود‌دانسته‌است. أنطق‌کل

‌بنابراین‌»اوحی«‌در‌سوره‌زلزال‌به‌معنی‌اذن‌هم‌نیست‌که‌برخی‌اینطور‌تصور‌کرده‌اند‌و‌اذن‌را‌یکی‌از‌معانی‌وحی‌گرفته‌اند‌بلکه‌به‌همان‌معنای‌کلی‌القاء

المعنی‌می‌باشد.

یادآوری‌

Page 359: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

یادآوری‌واژه‌وحی‌و‌مشتقات‌آن‌هفتاد‌و‌هشت‌مورد‌در‌قرآن‌استعمال‌شده‌است‌که‌در‌تمام‌موارد‌یکی‌از‌معانی‌پنجگانه‌یاد‌شده‌منظور‌است‌و‌در‌برخی‌موارد‌مانند‌آیه

ه93 ‌‌سوره‌انعام‌بیش‌از‌یک‌معنی‌منظور‌است‌و‌من‌أظلم‌ممن‌افتری‌علی‌الل‌(‌در‌این‌آیه‌وحی93کذبا‌أو‌قال‌أوحی‌إلی‌و‌لم‌یوح‌إلیه‌شی‌ء‌...‌)سوره‌انعام‌آیه‌

می‌تواند‌به‌معنای‌وحی‌اصطلاحی‌و‌الهام‌هر‌دو‌باشد.‌در‌تهیه‌این‌بحث‌از‌کتابهای‌المیزان،‌تفسیر‌شبر،‌مفردات‌راغب،‌ترجمه‌قرآن‌پاینده،‌معجم‌المفهرس،‌سفینة‌البحار،‌ختم‌نبوت‌آقای‌مطهری،‌کافی‌و‌نهج

البلاغه‌و‌الکاشف‌استفاده‌شده‌است.‌405آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

علم‌پیامبر‌و‌امامان‌به‌تأویل‌قرآن‌

علم‌پیامبر‌و‌امامان‌به‌تأویل‌قرآن‌هو‌الذی‌انزل‌علیک‌الکتاب‌منه‌آیات‌محکمات‌هن‌ام‌الکتاب‌و‌اخر‌متشابهات‌فاما‌الذین‌فی‌قلوبهم‌زیغ‌فیتبعون‌ما‌تشابه‌منه‌ابتغاء‌الفتنة‌و‌ابتغاء‌تأویله‌و‌ما‌یعلم‌تأویله‌الا‌الله‌و‌الراسخون‌فی‌العلم‌یقولون‌آمنا‌به‌کل‌من‌عند‌ربنا‌و‌ما‌یذکر‌الا

«.1اولوا‌الالباب‌»‌او‌است‌که‌کتاب‌)قرآن(‌را‌بر‌تو‌نازل‌کرده،‌بخشی‌از‌آیات‌آن‌»محکمات«

‌هستند‌و‌این‌محکمات‌»ام‌الکتاب«‌می‌باشند‌و‌بخشی‌دیگر‌از‌آیات‌»متشابهات«‌هستند‌پس‌کسانی‌که‌در‌دلهایشان‌کجی‌و‌انحراف‌است‌آیات‌متشابه‌آن‌را

‌پیروی‌می‌کنند‌و‌منظورشان‌فتنه‌جویی‌و‌تأویل‌آیات‌متشابه‌است،‌در‌صورتی‌که‌«‌)و‌راسخان‌در‌علم(2جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم،‌تأویل‌آنها‌را‌نمی‌داند‌»

‌می‌گویند:‌به‌قرآن‌ایمان‌داریم‌همه‌آیات‌آن‌از‌نزد‌پروردگارمان‌نازل‌شده‌است‌وجز‌صاحبان‌عقل‌و‌لب‌پند‌و‌اندرز‌نگیرند‌و‌یادآور‌نشوند.

‌صرف‌نظر‌از‌روایاتی‌که‌در‌تفسیر‌»و‌ما‌یعلم‌تأویله‌الا‌الله‌و‌الراسخون‌فیالعلم‌...«

می‌توان‌از‌آنها‌الهام‌گرفت‌در‌این‌جمله‌دو‌احتمال‌است:

Page 360: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌»الراسخون«‌عطف‌به‌»الله«‌باشد‌و‌آیه‌اینطور‌معنی‌شود:‌تأویل‌متشابهات1را‌کسی‌جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم‌نمی‌داند.

-‌»الراسخون«‌مبتدا‌باشد‌و‌آیه‌این‌طور‌معنی‌شود:‌تأویل‌متشابهات‌را‌جز‌خدا2__________________________________________________

.7(-‌سوره‌آل‌عمران،‌آیه‌1)‌(-‌احتمال‌دیگر:‌در‌صورتی‌که‌جز‌خدا‌تأویل‌آنها‌را‌نمی‌داند‌و‌راسخان‌در‌علم2)

می‌گویند‌...‌406آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

هیچ‌کس‌نمی‌داند‌یعنی‌حتی‌راسخان‌در‌علم‌هم‌تأویل‌متشابهات‌را‌نمی‌دانند.و‌بنابر‌احتمال‌دوم‌سه‌جور‌می‌توان‌گفت:

-‌راسخان‌در‌علم‌تأویل‌هیچ‌یک‌از‌آیات‌متشابهات‌را‌نمی‌دانند.1‌-‌راسخان‌در‌علم،‌تأویل‌همه‌متشابهات‌را‌نمی‌دانند‌نه‌اینکه‌تأویل‌هیچ‌یک‌را2

ندانند.‌-‌راسخان‌در‌علم،‌محتملات‌هر‌آیه‌متشابه‌را‌می‌دانند‌اما‌نمی‌دانند‌کدام‌یک‌از3

«1آنها‌مقصود‌است.‌»‌روشن‌است‌که‌اگر‌معنی‌اول‌یا‌احتمال‌دوم‌و‌سوم‌از‌معنی‌دوم‌صحیح‌باشد‌علم‌به‌تأویل‌برای‌راسخان‌در‌علم،‌اثبات‌شده‌است‌البته‌در‌معنی‌اول،‌علم

‌تفصیلی‌نسبت‌به‌تأویل‌همه‌آیات‌متشابهات،‌و‌در‌احتمال‌دوم‌از‌معنی‌دوم،‌علم‌تفصیلی‌به‌تأویل‌بخشی‌از‌متشابهات،‌و‌در‌احتمال‌سوم‌از‌معنی‌دوم‌علم‌اجمالی

به‌تأویل‌متشابهات،‌بخلاف‌اینکه‌احتمال‌اول‌از‌معنی‌دوم‌صحیح‌باشد.‌برای‌رفع‌این‌تردید‌و‌روشن‌شدن‌معنی‌آیه‌باید‌به‌روایات‌مراجعه‌کنیم‌و‌ببینیم

در‌روایات‌از‌آن‌چهار‌احتمال‌کدام‌یک‌تأیید‌شده‌است:‌روایت‌اول:‌عدة‌من‌اصحابنا‌عن‌احمد‌بن‌محمد‌عن‌الحسین‌بن‌سعید‌عن‌النضر

‌«‌عن‌ابی‌عبد‌الله2بن‌سوید‌عن‌ایوب‌بن‌الحر‌و‌عمران‌بن‌علی‌عن‌ابی‌بصیر‌»«.3علیه‌السلام‌قال:‌نحن‌الراسخون‌فی‌العلم‌و‌نحن‌نعلم‌تأویله‌»

‌ابو‌بصیر‌از‌حضرت‌صادق‌علیه‌السلام‌نقل‌می‌کند‌آن‌حضرت‌گفت:‌ما‌راسخاندر‌علم‌هستیم‌و‌ما‌تأویل‌)آیات‌متشابهات(‌قرآن‌را‌می‌دانیم.__________________________________________________

Page 361: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌،14-‌7،‌حقائق‌التأویل‌سید‌رضی،‌ص‌‌439ص‌1(-‌امالی‌سید‌مرتضی،‌ج‌1)‌،‌جوامع410،‌ص‌2،‌مجمع‌البیان‌طبرسی،‌ج‌400،‌ص‌2تبیان‌شیخ‌طوسی،‌ج‌‌‌و‌مناقب‌241ص‌2،‌متشابهات‌القرآن‌ابن‌شهر‌آشوب،‌ج‌53الجامع‌طبرسی‌ص‌،‌چاپ‌قم.‌285ص‌1ابن‌شهر‌آشوب،‌ج‌

(-‌سند‌روایت‌صحیح‌است.‌رساله‌وجیزه‌علامه‌مجلسی.2)‌‌از‌ابی164،‌و‌همین‌روایت‌در‌تفسیر‌عیاشی،‌ص‌213،‌ص‌1(-‌کافی،‌ج‌3)

‌‌با‌همین‌سند‌و‌نیز‌با‌سند‌دیگر‌از‌ابی‌بصیر55بصیر،‌و‌نیز‌در‌بصائر‌الدرجات،‌ص‌نقل‌شده‌است.

‌407آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌روایت‌دوم:‌علی‌بن‌ابراهیم‌قال‌حدثنی‌ابی‌عن‌ابن‌ابی‌عمیر‌عن‌عمر‌بن‌اذینة

‌«‌عن‌ابی‌جعفر‌علیه‌السلام‌قال:‌ان‌رسول‌الله‌صلی‌الله1عن‌برید‌بن‌معاویة‌»‌علیه‌و‌آله‌افضل‌الراسخین‌فی‌العلم‌قد‌علم‌جمیع‌ما‌انزل‌الله‌علیه‌من‌التنزیل‌و‌التأویل‌و‌ما‌کان‌الله‌لینزل‌علیه‌شیئا‌لم‌یعلمه‌التأویل‌)تأویله(‌و‌اوصیاؤه‌من‌بعده

«2یعلمونه‌کله‌...‌»‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌فرمود:‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌از‌همه‌راسخان‌در‌علم،‌افضل‌است،‌تنزیل‌و‌تأویل‌قرآن‌را‌می‌دانست‌...‌و‌جانشینان‌او‌نیز‌تنزیل‌و

«3تأویل‌قرآن‌را‌می‌دانند.‌»‌روایت‌سوم:‌محمد‌بن‌عبد‌الجبار‌عن‌محمد‌بن‌اسماعیل‌عن‌منصور‌عن‌ابن‌اذینة‌عن‌الفضیل‌قال:‌سألت‌ابا‌جعفر‌علیه‌السلام‌عن‌هذه‌الروایة:‌ما‌من‌آیة‌الا‌و‌لها‌ظهر‌و‌بطن‌...‌قال:‌ظهر‌و‌بطن‌هو‌تأویلها‌...‌قال‌الله‌تعالی:‌»و‌ما‌یعلم‌تأویله

«4الا‌الله‌و‌الراسخون‌فی‌العلم«‌و‌نحن‌نعلمه.‌»‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌در‌توضیح‌روایتی‌که‌می‌گوید‌قرآن‌»ظهر«‌و‌»بطن«‌دارد‌فرمود:‌بطن‌قرآن‌همان‌تأویل‌قرآن‌است‌و‌خدای‌متعال‌در‌قرآن‌می‌فرماید،

‌تأویل‌آیات‌متشابهات‌را‌کسی‌جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم‌نمی‌داند‌و‌ما‌)امامان(آن‌را‌می‌دانیم‌)زیرا‌از‌راسخان‌در‌علم‌هستیم(.

«‌عن‌ابی5روایت‌چهارم:‌ابن‌محبوب‌عن‌جمیل‌بن‌صالح‌عن‌ابی‌عبیدة‌»__________________________________________________

(-‌سند‌روایت‌صحیح‌است.‌رساله‌وجیزه‌علامه‌مجلسی.1)‌،‌و‌همین‌روایت‌با‌سند‌دیگر‌از‌برید‌بن‌معاویة‌در‌97یا‌87(-‌تفسیر‌قمی،‌ص‌2)

‌‌نقل‌شده‌ولی‌ذیلش‌با‌ذیل‌روایت‌تفسیر‌قمی‌مطابق213،‌ص‌1کافی،‌ج‌‌نیست‌و‌نیز‌همین‌روایت‌با‌دو‌سند‌صحیح‌و‌حسن‌از‌برید‌در‌بصائر‌الدرجات‌ص

Page 362: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌نقل‌شده‌و‌ذیل‌آن‌با‌ذیل‌روایت‌کافی‌برابر‌است‌و‌نیز‌همین‌روایت‌در54‌-55‌‌از‌برید‌نقل‌شده‌است‌و‌نیز‌همین‌روایت‌در‌مجمع164تفسیر‌عیاشی،‌ص‌

‌نقل‌شده‌است.‌53و‌جمله‌ای‌از‌آن‌در‌جوامع‌الجامع،‌ص‌410،‌ص‌2البیان،‌ج‌‌(-‌ذیل‌این‌روایت‌که‌برای‌رعایت‌اختصار‌نقل‌نشده‌شامل‌مطلب‌تازه‌ای‌است3)

‌زیرا‌فاعل‌»یقولون«‌را‌به‌راسخان‌در‌علم‌برنگردانده‌است،‌مراجعه‌شود‌و‌نیز‌مراجعه‌شود.76،‌ص‌1به‌کتاب‌الدر‌المنثور‌شیخ‌علی‌عاملی،‌ج‌

‌‌فقط‌سطر‌آخر‌روایت‌164و‌در‌تفسیر‌عیاشی،‌ص‌54(-‌بصائر‌الدرجات،‌ص‌4)از‌فضیل‌نقل‌شده‌است.

(-‌سند‌روایت‌صحیح‌است.5)‌408آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

جعفر‌علیه‌السلام‌قال‌سألته‌عن‌قول‌الله:‌»الم‌غلبت‌الروم‌فی‌ادنی‌الارض«‌»‌«‌قال:‌یا‌ابا‌عبیدة‌ان‌لهذا‌تأویلا‌لا‌یعلمه‌الا‌الله‌و‌الراسخون‌فی‌العلم‌من‌آل1

«.2محمد‌صلوات‌الله‌علیهم‌...‌»‌ابو‌عبیده‌از‌حضرت‌باقر‌علیه‌السلام‌در‌مورد‌آیه‌دوم‌سوره‌روم‌توضیح‌خواست

‌حضرت‌فرمود‌این‌آیه‌تأویلی‌دارد‌که‌جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم‌از‌آل‌محمدصلوات‌الله‌علیهم‌آن‌را‌نمی‌داند.

‌روایت‌پنجم:‌ابی‌رضی‌الله‌عنه‌قال‌حدثنا‌عبد‌الله‌بن‌جعفر‌الحمیری‌عن‌احمد‌بن‌هلال‌عن‌الحسن‌بن‌محبوب‌عن‌ابی‌ایوب‌الخزاز‌و‌العلاء‌بن‌رزین‌عن‌محمد‌بن

‌«‌قال‌سمعت‌ابا‌عبد‌الله‌علیه‌السلام‌یقول:‌ان‌لقیام‌القائم‌علیه3مسلم.‌»السلام‌علامات‌...

‌ثم‌قال‌لی:‌یا‌محمد‌هذا‌تأویله‌ان‌الله‌عز‌و‌جل‌یقول:‌»و‌ما‌یعلم‌تأویله‌الا‌الله‌و«4الراسخون‌فی‌العلم«.‌»

‌محمد‌بن‌مسلم‌گوید‌از‌حضرت‌صادق‌علیه‌السلام‌شنیدم‌می‌فرمود:‌برای‌قیام‌حضرت‌مهدی‌نشانه‌هایی‌است‌...‌سپس‌فرمود:‌ای‌محمد‌این‌تأویل‌آن‌است‌وخدای‌عز‌و‌جل‌می‌فرماید:‌تأویل‌آن‌را‌کسی‌جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم‌نمی‌داند.‌روایت‌ششم:‌ابو‌القاسم‌الکوفی‌قال:‌روی‌فی‌قوله:‌»و‌ما‌یعلم‌تأویله‌الا‌الله‌و‌الراسخون‌فی‌العلم«‌ان‌الراسخین‌فی‌العلم‌من‌قرنهم‌الرسول‌صلی‌الله‌علیه‌و

«5آله‌بالکتاب‌و‌اخبر‌انهما‌لن‌یفترقا‌یردا‌علی‌الحوض.‌»__________________________________________________

(-‌سوره‌روم‌آیه‌دوم.1)

Page 363: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌‌با‌سند‌صحیح‌دیگر‌از‌ابی‌عبیده.498،‌تفسیر‌قمی‌ص‌269،‌ص‌8(-‌کافی،‌ج‌2)‌این‌روایت‌ذیلی‌دارد‌که‌از‌نظر‌متن‌مورد‌اشکال‌قرار‌گرفته‌است‌به‌بحار،‌ج

‌،‌ص‌12و‌حاشیه‌مرحوم‌آقای‌شعرانی‌بر‌شرح‌کافی‌ملا‌صالح،‌ج‌209،‌ص‌17‌رجوع‌شود.357‌(-‌سند‌این‌روایت‌جز‌احمد‌بن‌هلال‌که‌محل‌کلام‌است‌صحیح‌می‌باشد‌و‌برای3)

‌روشن‌شدن‌حال‌احمد‌بن‌هلال،‌شرح‌فارسی‌فقیه‌تألیف‌مجلسی‌اول‌ره‌و‌،‌را‌ملاحظه‌کنید‌در‌این‌دو‌کتاب‌پس‌از371،‌ص‌2معجم‌رجال‌الحدیث،‌ج‌

بررسی‌و‌تحقیق‌او‌را‌موثق‌دانسته‌اند..364(-‌اکمال‌الدین‌صدوق،‌ص‌4).285،‌ص‌1(-‌مناقب‌ابن‌شهر‌آشوب،‌ج‌5)

‌409آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌ابو‌القاسم‌کوفی‌گوید:‌در‌تفسیر‌آیه‌»و‌ما‌یعلم‌تأویله‌...«‌روایت‌شده‌است‌که‌راسخان‌در‌علم‌آنان‌هستند‌که‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌با‌قرآن‌قرینشان

«1کرد‌و‌فرمود:‌این‌دو‌از‌هم‌جدا‌نمی‌شوند‌تا‌روز‌قیامت.‌»‌روایت‌هفتم:‌حدثنا‌احمد‌بن‌زیاد‌بن‌جعفر‌الهمدانی‌رضی‌الله‌عنه‌و‌الحسین‌بن‌ابراهیم‌بن‌احمد‌بن‌هشام‌المکتب‌و‌علی‌بن‌عبد‌الله‌الوراق‌رضی‌الله‌عنهم

قالوا:‌حدثنا‌علی‌بن‌ابراهیم‌بن‌هشام‌قال‌حدثنا‌القاسم‌بن‌محمد‌البرمکی‌قال‌حدثنا‌ابو

‌الصلت‌الهروی‌قال:‌لما‌جمع‌المأمون‌لعلی‌بن‌موسی‌الرضا‌علیه‌السلام‌اهل‌المقالات‌من‌اهل‌الاسلام‌و‌الدیانات‌من‌الیهود‌و‌النصاری‌و‌المجوس‌و‌الصائبین‌و

‌سائر‌اهل‌المقالات‌فلم‌یقم‌احد‌الا‌و‌قد‌الزمه‌حجته‌کانه‌القم‌حجرا،‌قام‌الیه‌علی‌بن‌محمد‌بن‌الجهم‌فقال‌له:‌یابن‌رسول‌الله‌اتقول‌بعصمة‌الانبیاء؟‌قال:

نعم،‌قال:‌فما‌تعمل‌)تقول(‌فی‌قول‌الله‌عز‌و‌جل:‌و‌عصی‌آدم‌ربه‌فغوی‌...‌»‌«‌فقال‌الرضا‌علیه‌السلام:‌ویحک‌یا‌علی‌اتق‌الله‌و‌لا‌تنسب‌الی‌انبیاء‌الله2

‌الفواحش‌و‌لا‌تتأول‌کتاب‌الله‌برأیک‌فان‌الله‌عز‌و‌جل‌قد‌قال:‌»و‌ما‌یعلم‌تأویله«3الا‌الله‌و‌الراسخون‌فی‌العلم«‌...‌»

‌...‌علی‌بن‌جهم‌به‌حضرت‌رضا‌علیه‌السلام‌گفت:‌آیا‌شما‌پیامبران‌را‌معصوممی‌دانید؟

‌فرمود:‌آری‌عرض‌کرد‌پس‌در‌مورد‌این‌آیه:‌»و‌عصی‌آدم‌ربه‌فغوی‌...«‌چه‌می‌فرمائید؟‌حضرت‌فرمود:‌ای‌علی‌بن‌جهم‌وای‌بر‌تو‌از‌خدا‌بترس‌و‌به‌پیامبران‌او‌نسبت‌گناه‌مده‌و‌قرآن‌را‌به‌رأی‌و‌نظر‌خودت‌تأویل‌مکن‌زیرا‌خدای‌عز‌و‌جل

فرموده‌است:‌تأویل‌قرآن‌را‌کسی‌جز‌الله‌و‌راسخان‌در‌علم‌نمی‌داند‌...

Page 364: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌روایت‌هشتم:‌عن‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌فی‌احتجاجه‌علی‌زندیق‌...‌و‌قدجعل‌الله‌للعلم‌اهلا‌و‌فرض‌طاعتهم‌بقوله:

__________________________________________________‌(-‌ممکن‌است‌گفته‌شود‌این‌روایت‌درصدد‌تعیین‌مصداق‌»الراسخون‌فی1)

العلم«‌است‌و‌دلالت‌ندارد‌بر‌اینکه‌آنان‌تأویل‌متشابهات‌را‌می‌دانند..121(-‌سوره‌طه‌آیه‌2).56-‌55،‌و‌امالی‌صدوق،‌ص‌192-‌191،‌ص‌1(-‌عیون‌اخبار‌الرضا،‌ج‌3)

‌410آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌سول‌و‌أولی‌الأمر‌منکم‌» ه‌و‌أطیعوا‌الر «1أطیعوا‌الل

ذین‌یستنبطونه سول‌و‌إلی‌أولی‌الأمر‌منهم‌لعلمه‌ال ‌و‌بقوله:‌و‌لو‌ردوه‌إلی‌الر«2منهم.‌»

«3و‌بقوله:‌و‌کونوا‌مع‌الصادقین.‌»اسخون‌فی‌العلم‌» ه‌و‌الر ‌الل «4و‌بقوله:‌و‌ما‌یعلم‌تأویله‌إلا

‌ثم‌ان‌الله‌قسم‌کلامه‌ثلاثة‌اقسام‌فجعل‌قسما‌منه‌یعرفه‌العالم‌و‌الجاهل‌و‌قسما‌لا‌یعرفه‌الا‌من‌صفا‌ذهنه‌و‌لطف‌حسه‌و‌صح‌تمییزه‌ممن‌شرح‌الله‌صدره

«5للاسلام‌و‌قسما‌لا‌یعلمه‌الا‌الله‌و‌ملائکته‌و‌الراسخون‌فی‌العلم‌...‌»‌از‌امیر‌مؤمنان‌علیه‌السلام‌روایت‌شده‌که‌فرمود:‌خدا‌برای‌علم‌و‌دانش‌اهلی‌قرار‌داده‌است‌و‌پیروی‌و‌اطاعت‌آنان‌را‌بر‌بندگانش‌واجب‌کرده‌است‌و‌این

‌مطلب‌را‌در‌آیاتی‌از‌قرآن‌مجید‌بیان‌کرده‌...‌از‌جمله‌فرموده‌است:‌تأویل‌آیات«6متشابهات‌را‌کسی‌جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم‌نمی‌داند.‌»

‌روایت‌نهم:‌حدثنا‌المظفر‌بن‌جعفر‌العلوی‌السمرقندی‌ره‌...‌قال‌حدثنا‌سلیم‌بن‌قیس‌الهلالی‌قال:‌سمعت‌علیا‌علیه‌السلام‌یقول:‌ما‌نزلت‌علی‌رسول‌الله‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌آیة‌من‌القرآن‌الا‌اقرأنیها‌و‌املاها‌علی‌و‌کتبتها‌بخطی‌و‌علمنی

«7تأویلها‌و‌تفسیرها‌و‌ناسخها‌و‌منسوخها‌و‌محکمها‌و‌متشابهها‌...‌»‌سلیم‌بن‌قیس‌گوید:‌از‌امیر‌مؤمنان‌شنیدم‌می‌فرمود:‌هیچ‌آیه‌ای‌از‌قرآن‌بر

‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌نازل‌نشد‌مگر‌اینکه‌آن‌را‌بر‌من‌قرائت‌و‌املاء‌کرد‌ومن‌آن‌را‌به‌خط‌خود‌نوشتم‌و

__________________________________________________.59(-‌سوره‌نساء،‌آیه‌1)

Page 365: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

.83(-‌سوره‌نساء،‌آیه‌2).119(-‌سوره‌توبه،‌آیه‌3).7(-‌سوره‌آل‌عمران،‌آیه‌4)‌‌به‌نقل‌از‌احتجاج‌در‌حدیث‌زندیق.‌احتجاج143،‌ص‌18(-‌وسائل‌الشیعه،‌ج‌5)

‌ذیل‌روایت‌در‌این‌صفحه‌این‌چاپ‌نیست.130طبرسی‌چاپ‌سنگی‌نجف،‌ص‌‌(-‌ممکن‌است‌گفته‌شود‌که‌این‌روایت‌هم‌مصداق‌الراسخون‌فی‌العلم‌را6)

‌تعیین‌می‌کند‌و‌راجع‌به‌مطلب‌مورد‌نظر‌ما‌ساکت‌است‌ولی‌شاید‌جمله‌اخیرذیل‌روایت‌بتواند‌قرینه‌بر‌مراد‌باشد.

.166(-‌اکمال‌الدین‌صدوق،‌ص‌7)‌411آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

تأویل‌و‌تفسیر‌و‌ناسخ‌و‌منسوخ‌و‌محکم‌و‌متشابه‌آن‌را‌به‌من‌آموخت.‌روایت‌دهم:‌عن‌یوسف‌بن‌السخت‌البصری‌قال:‌رأیت‌التوقیع‌بخط‌محمد‌بن‌علی‌)محمد‌بن‌الحسن‌بن‌علی‌ظ(‌فکان‌فیه:‌یجب‌علیکم‌و‌لکم‌ان‌تقولوا‌انا‌قدوة‌الله‌و‌ائمته‌و‌خلفاء‌الله‌فی‌ارضه‌و‌امناؤه‌علی‌خلقه‌و‌حججه‌فی‌بلاده‌نعرف

«1الحلال‌و‌الحرام‌و‌نعرف‌تأویل‌الکتاب‌و‌فصل‌الخطاب.‌»‌در‌توقیعی‌)که‌ظاهرا‌از‌امام‌زمان‌علیه‌السلام‌است(‌چنین‌آمده:‌آنچه‌بر‌شما

‌شیعیان‌واجب‌است‌و‌به‌سود‌شما‌می‌باشد‌این‌است‌که‌در‌مورد‌ما‌عقیده‌داشته‌باشید:‌ما‌جانشینان‌خدا‌در‌روی‌زمین‌و‌حجت‌های‌او‌هستیم‌حلال‌و‌حرام‌خدا‌و

تأویل‌قرآن‌را‌می‌دانیم.‌این‌بود‌قسمتی‌از‌روایاتی‌که‌دلالت‌می‌کند‌بر‌اینکه‌رسول‌خدا‌و‌ائمه‌هدی‌علیهم

«‌و‌تأویل‌آیات‌متشابه‌آن‌را‌هم‌می‌دانند.2السلام‌تأویل‌همه‌قرآن‌»‌و‌با‌استفاده‌از‌این‌روایات‌که‌تعدادی‌از‌آنها‌صحیح‌السند‌است‌معنی‌آیه‌مورد‌بحث‌روشن‌می‌شود‌و‌معلوم‌می‌گردد‌که‌»الراسخون‌فی‌العلم«‌در‌آیه‌شریفه

عطف‌به‌»الله«‌است.‌در‌اینجا‌تذکر‌این‌نکته‌لازم‌است‌که‌علاوه‌بر‌روایات‌یاد‌شده،‌روایات‌فراوانی‌داریم‌که‌دلالت‌می‌کند‌بر‌اینکه‌همه‌قرآن‌و‌همه‌علم‌قرآن‌ائمه‌هدی‌علیهم

السلام‌است‌مانند‌این‌روایت:‌عن‌جابر‌عن‌ابی‌جعفر‌علیه‌السلام‌قال:‌ما‌یستطیع‌احدان‌یدعی‌ان‌عنده‌جمیع

«3القرآن‌کله‌ظاهره‌و‌باطنه‌غیر‌الاوصیاء.‌»

Page 366: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌فرمود:‌هیچ‌کس‌نمی‌تواند‌ادعا‌کند‌علم‌همه‌قرآن‌نزداوست‌الا

__________________________________________________.16(-‌تفسیر‌عیاشی،‌ص‌1)‌‌آمده‌است:‌همانطور‌که‌متشابهات‌قرآن63،‌ص‌3(-‌در‌تفسیر‌المیزان،‌ج‌2)

‌تأویل‌دارد‌همه‌آیات‌قرآن‌اعم‌از‌محکم‌و‌متشابه‌نیز‌تأویل‌دارد.‌و‌همین‌مطلباز‌روایات‌هم‌استفاده‌می‌شود.

‌‌روایت‌اسحاق‌بن‌عمار‌و‌روایات‌دیگر‌را145،‌ص‌18در‌وسائل‌الشیعه،‌ج‌ملاحظه‌فرمایید.

.228،‌ص‌1(-‌کافی،‌ج‌3)‌412آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

جانشینان‌پیامبر‌علیهم‌السلام.«1از‌این‌روایات‌هم‌استفاده‌می‌شود‌که‌ائمه‌هدی‌تأویل‌آیات‌را‌می‌دانند.‌»

‌تا‌اینجا‌به‌این‌نتیجه‌رسیدیم‌که‌با‌توجه‌به‌روایات‌وارده‌پیرامون‌آیه‌مورد‌بحث،‌باید‌بگوییم:‌»الراسخون‌فی‌العلم«‌عطف‌بر‌»الله«‌است‌یعنی‌راسخان‌در‌علم

تأویل‌متشابهات‌را‌می‌دانند،‌نه‌اینکه‌جمله‌مستأنفه‌باشد.‌در‌مقابل‌این‌روایات،‌دو‌روایت‌دیگر‌هم‌داریم‌که‌شاید‌در‌بدو‌نظر‌به‌ذهن‌بیاید‌که‌این‌دو‌روایت‌مؤید‌آن‌است‌که‌»الراسخون‌فی‌العلم«‌مبتدا‌و‌جمله‌مستأنفهباشد‌و‌عطف‌بر‌»الله«‌نباشد‌از‌اینرو‌لازم‌است‌آن‌دو‌روایت‌هم‌بررسی‌گردد:روایت‌اول:‌ابو‌عبد‌الله‌الاشعری‌عن‌بعض‌اصحابنا‌رفعه‌عن‌هشام‌بن‌الحکم‌»

«‌قال:2__________________________________________________

‌(-‌در‌این‌بحث‌از‌آوردن‌روایاتی‌که‌مانند‌خود‌آیه‌ذو‌احتمالین‌بود‌صرف‌نظر1)شد‌مثل‌این‌روایت:

‌علی‌بن‌ابراهیم‌قال‌حدثنا‌محمد‌بن‌احمد‌بن‌ثابت‌قال‌حدثنا‌الحسن‌بن‌محمد‌بن‌سماعة‌عن‌وهیب‌بن‌حفص‌عن‌ابی‌بصیر‌عن‌ابی‌عبد‌الله‌علیه‌السلام‌قال:‌سمعته‌یقول:‌ان‌القرآن‌زاجر‌و‌آمر‌یأمر‌بالجنة‌و‌یزجر‌عن‌النار‌و‌فیه‌محکم‌و

‌متشابه‌فاما‌المحکم‌فیؤمن‌به‌و‌یعمل‌به‌ویدین‌)یدان(‌به‌و‌اما‌المتشابه‌فیؤمن‌به‌و‌لا‌یعمل‌و‌هو‌قول‌الله‌»فاما‌الذین‌فی‌قلوبهم‌زیغ‌فیتبعون‌ما‌تشابه‌منه‌ابتغاء

Page 367: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌الفتنة‌و‌ابتغاء‌تأویله‌و‌ما‌یعلم‌تأویله‌الا‌الله‌و‌الراسخون‌فی‌العلم‌یقولون‌آمنا‌بهکل‌من‌عند‌ربنا«‌و‌آل‌محمد‌علیهم‌السلام‌الراسخون‌فی‌العلم.

‌.‌54و‌بصائر‌الدرجات،‌ص‌‌162و‌تفسیر‌عیاشی،‌ص‌745تفسیر‌قمی،‌ص‌عبارت‌از‌تفسیر‌قمی‌نقل‌شد.

‌و‌نیز‌از‌روایاتی‌که‌فقط‌گویای‌این‌مطلب‌است‌که‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌هدی‌علیهم‌السلام‌راسخان‌در‌علم‌هستند‌ولی‌از‌اینکه‌تأویل‌متشابهات

‌و‌یا‌تأویل‌قرآن‌را‌می‌دانند‌یا‌نه،‌ساکت‌است‌)مانند‌دو‌روایت‌زیر(‌صرف‌نظرشد.

‌الف-‌علی‌علیه‌السلام‌در‌نهج‌البلاغه‌می‌فرماید:‌این‌الذین‌زعموا‌انهم‌الراسخون.140فی‌العلم‌دوننا‌...‌خطبه‌

‌ب-‌عن‌الصادق‌علیه‌السلام:‌الراسخون‌فی‌العلم‌امیر‌المؤمنین‌و‌الائمة‌من‌بعده.213،‌ص‌1علیه‌السلام،‌کافی،‌ج‌

‌(-‌این‌روایت‌مرسله‌است‌اما‌مرحوم‌ملا‌صالح‌مازندرانی‌در‌شرح‌این‌حدیث2)می‌نویسد:

‌و‌ضعف‌الخبر‌بحسب‌الاسناد‌لا‌یضر‌بصحة‌مضمونه‌لاشتماله‌علی‌علوم‌عقلیة‌و.105،‌ص‌1حکم‌برهانیة‌و‌آثار‌الهیة‌...‌ج‌

‌413آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌قال‌لی‌ابو‌الحسن‌موسی‌بن‌جعفر‌علیه‌السلام:‌یا‌هشام‌...‌یا‌هشام‌ثم‌ذکر

‌اولی‌الالباب‌با‌حسن‌الذکر‌و‌حلاهم‌با‌حسن‌الحلیة‌فقال:‌»یؤتی‌الحکمة‌من‌یشاء‌أولوا‌الألباب«‌» ر‌إلا ک ‌«‌و‌قال:‌»و1و‌من‌یؤت‌الحکمة‌فقد‌أوتی‌خیرا‌کثیرا‌و‌ما‌یذ

الراسخون‌فی‌العلم‌یقولون‌آمنا‌به‌کل‌من‌عند‌ربنا‌و‌ما‌یذکر‌الا‌اولوا‌الالباب«‌»2»

‌ممکن‌است‌گفته‌شود:‌اگر‌»الراسخون‌فی‌العلم«‌عطف‌بر‌»الله«‌بود‌امام‌علیهالسلام‌معطوف‌علیه‌را‌ذکر‌می‌کرد‌و‌جمله‌ناقص‌نقل‌نمی‌فرمود.

‌پاسخ:‌اولا‌آن‌حضرت‌در‌این‌بخش‌از‌گفتارشان‌درصدد‌بوده‌اند‌آیاتی‌که‌»اولوا‌الالباب«‌در‌آنها‌ذکر‌شده‌یاد‌کنند‌و‌از‌همین‌رو‌هفت‌آیه‌که‌»اولوا‌الالباب«‌در

‌«‌نقل‌فرموده‌اند‌و‌بنابراین‌لزومی‌نداشته‌است‌که‌همه‌آیه3آنها‌یاد‌شده‌است‌»را‌ذکر‌کنند.

‌ثانیا‌اگر‌ظهور‌ضعیفی‌در‌این‌مطلب‌داشته‌باشد‌باید‌بقرینه‌آن‌روایات‌مستفیضهصحیح‌السند،‌بر‌معنایی‌که‌ذیلا‌از‌علامه‌مجلسی‌ره‌نقل‌می‌شود‌حمل‌گردد:

Page 368: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌ای‌هؤلاء‌الراسخون‌العالمون‌بالتأویل‌یقولون‌آمنا‌بالمتشابه‌او‌بکل‌القرآن‌محکمه«4و‌متشابهه‌علی‌التفصیل‌لعلمهم‌بمعانیه،‌و‌غیرهم‌انما‌یؤمنون‌به‌اجمالا‌...‌»

‌روایت‌دوم:‌حدثنا‌علی‌بن‌احمد‌بن‌محمد‌بن‌عمران‌الدقاق‌رحمه‌الله‌قال‌حدثنا‌محمد‌بن‌ابی‌عبد‌الله‌الکوفی‌قال‌حدثنا‌محمد‌بن‌اسماعیل‌البرمکی‌قال‌حدثنی‌علی‌بن‌العباس‌قال‌حدثنی‌اسماعیل‌بن‌مهران‌الکوفی‌عن‌اسماعیل‌بن‌اسحاق

الجهنی__________________________________________________

.269(-‌سوره‌بقره،‌آیه‌1)‌‌و‌همین‌روایت‌هشام‌با‌اضافاتی‌در‌تحف‌العقول،15-‌13،‌ص‌1(-‌کافی،‌ج‌2)

406ص‌ اسخون‌فی‌العلم ‌‌آمده‌است‌اما‌در‌این‌قسمت‌از‌روایت،‌آیه:‌و‌الرنیامده‌است.

.269-‌سوره‌بقره،‌آیه‌1(-‌آن‌هفت‌آیه‌عبارت‌است‌از:‌3).19-‌سوره‌رعد،‌آیه‌7‌.3-‌سوره‌آل‌عمران،‌آیه‌2.29-‌سوره‌ص،‌آیه‌52‌.5-‌سوره‌ابراهیم،‌آیه‌4.18-‌سوره‌زمر،‌آیه‌9‌.7-‌سوره‌زمر،‌آیه‌6،‌چاپ‌سنگی.13،‌ص‌1(-‌مرآت‌العقول،‌ج‌4)

‌414آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌عن‌فرج‌بن‌فروة‌عن‌مسعدة‌بن‌صدقة‌قال:‌سمعت‌ابا‌عبد‌الله‌علیه‌السلام

‌یقول:‌بینا‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌یخطب‌علی‌المنبر‌بالکوفة‌اذ‌قام‌الیه‌رجل‌فقال:‌یا‌امیر‌المؤمنین‌صف‌لنا‌ربک‌تبارک‌و‌تعالی‌لنزداد‌له‌حبا‌و‌به‌معرفة

‌فغضب‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌و‌نادی‌الصلوة‌جامعة‌فاجتمع‌الناس‌حتی‌غص«‌...1المسجد‌باهله‌ثم‌قام‌متغیر‌اللون‌فقال‌»

‌عن‌مسعدة‌بن‌صدقة‌عن‌جعفر‌بن‌محمد‌عن‌ابیه‌ان‌رجلا‌قال‌لامیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌هل‌تصف‌ربنا‌نزداد‌له‌حبا‌و‌به‌معرفة‌فغضب‌و‌خطب‌الناس‌فقال

«‌...2فیما‌قال‌»‌فمن‌خطبة‌له‌علیه‌السلام‌تعرف‌بخطبة‌الاشباح‌و‌هی‌من‌جلائل‌خطبه‌علیه‌السلام‌و‌کان‌سأله‌سائل‌ان‌یصف‌الله‌تعالی‌حتی‌کأنه‌یراه‌عیانا‌فغضب‌علیه

«‌...3السلام‌لذلک‌و‌قال‌»‌روی‌مسعدة‌بن‌صدقة‌عن‌الصادق‌جعفر‌بن‌محمد‌علیه‌السلام‌انه‌قال‌خطب‌امیر‌المؤمنین‌علیه‌السلام‌بهذه‌الخطبة‌علی‌منبر‌الکوفة‌و‌ذلک‌ان‌رجلا‌اتاه

Page 369: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌فقال:‌یا‌امیر‌المؤمنین‌صف‌لنا‌ربنا‌مثل‌ما‌نراه‌عیانا‌لنزداد‌له‌حبا‌و‌به‌معرفة‌فغضب‌و‌نادی‌الصلوة‌جامعة‌فاجتمع‌الیه‌الناس‌حتی‌غص‌المسجد‌باهله‌فصعد‌المنبر‌و‌هو‌مغضب‌متغیر‌اللون‌فحمد‌الله‌و‌اثنی‌علیه‌و‌صلی‌علی‌النبی‌صلی

«4الله‌علیه‌و‌آله‌ثم‌خطبها‌...‌»‌در‌اینجا‌آغاز‌روایت‌را‌از‌همه‌مصادر‌آن‌نقل‌کردیم‌تا‌روشن‌شود‌سؤال‌سائل‌چه‌بوده‌است‌که‌آن‌حضرت‌علیه‌السلام‌را‌به‌خشم‌آورده‌و‌ناراحت‌کرده‌است‌وروشن‌بودن‌سؤال،‌به‌روشن‌شدن‌مقصود‌از‌پاسخ‌آن‌حضرت‌کمک‌می‌کند.«5اینک‌آن‌بخش‌از‌روایت‌که‌مربوط‌به‌مورد‌بحث‌ما‌است‌نقل‌می‌شود.‌»

__________________________________________________.48(-‌توحید‌صدوق،‌ص‌1).162،‌ص‌1(-‌تفسیر‌عیاشی،‌ج‌2).159،‌ص‌1(-‌نهج‌البلاغه‌چاپ‌عبده،‌ج‌3).332،‌ص‌2،‌شرح‌ابن‌میثم،‌ج‌138،‌ص‌2(-‌شرح‌ابن‌ابی‌الحدید،‌ج‌4)‌(-‌این‌روایت‌در‌توحید‌صدوق‌و‌نهج‌البلاغه‌به‌تفاوتها‌و‌تقدیم‌و‌تأخیرهایی‌نقل5)

‌شده‌و‌در‌تفسیر‌عیاشی‌هم‌تقطیع‌و‌بخشی‌از‌آن‌نقل‌گردیده‌است‌اما‌در‌هر‌سه‌کتاب،‌آن‌بخش‌از‌روایت‌که‌مربوط‌به‌مورد‌بحث‌ما‌است‌آمده‌و‌ما‌عبارت‌نهج‌البلاغه‌را‌نقل‌می‌کنیم‌البته‌با‌عبارت‌منقول‌در‌آن‌دو‌کتاب‌مختصر‌تفاوتی

دارد.‌415آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌فانظر‌ایها‌السائل‌فما‌دلک‌القرآن‌علیه‌من‌صفته‌فأتم‌به‌و‌استضی‌ء‌بنور‌هدایته‌و‌ما‌کلفک‌الشیطان‌علمه‌مما‌لیس‌فی‌الکتاب‌علیک‌فرضه‌و‌لا‌فی‌سنة‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمة‌الهدی‌اثره‌فکل‌علمه‌الی‌الله‌سبحانه‌فان‌ذلک‌منتهی‌حق

‌الله‌علیک‌و‌اعلم‌ان‌الراسخین‌فی‌العلم‌هم‌الذین‌اغناهم‌عن‌اقتحام‌السدد‌المضروبة‌دون‌الغیوب‌الاقرار‌بجملة‌ما‌جهلوا‌تفسیره‌من‌الغیب‌المحجوب‌فمدح‌الله‌اعترافهم‌بالعجز‌عن‌تناول‌ما‌لم‌یحیطوا‌به‌علما‌و‌سمی‌ترکهم‌التعمق‌فیما‌لم‌یکلفهم‌البحث‌عن‌کنهه‌رسوخا‌فاقتصر‌علی‌ذلک‌و‌لا‌تقدر‌عظمة‌الله‌سبحانه

«1علی‌قدر‌عقلک‌فتکون‌من‌الهالکین.‌»‌مرحوم‌علامه‌مجلسی‌در‌ذیل‌این‌حدیث‌می‌فرماید:‌فیه‌اشکال‌لدلالته‌علی‌ان‌الراسخین‌فی‌العلم‌فی‌الآیة‌غیر‌معطوف‌علی‌المستثنی‌کما‌دلت‌علیه‌الاخبار

«‌برای‌حل‌این‌مشکل‌و‌رفع‌معارضه‌پاسخهایی‌داده‌شده‌است:2الکثیرة.‌»

Page 370: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پاسخ‌اول:‌کسی‌که‌سؤال‌در‌این‌روایت‌را‌صدر‌و‌ذیل‌آن‌که‌در‌نهج‌البلاغه‌و‌توحید‌صدوق‌آمده‌است‌با‌دقت‌ملاحظه‌کند‌تصدیق‌می‌نماید‌که‌سائل‌می‌خواسته‌به‌کنه‌ذات‌و‌صفات‌خدای‌متعال‌پی‌برد‌و‌حضرت‌در‌پاسخ‌او‌فرموده:‌باید‌به

‌همان‌مقدار‌که‌در‌قرآن‌مجید‌درباره‌خدا‌و‌صفات‌او‌بحث‌شده‌اکتفا‌کنیم‌و‌اصلا‌باین‌فکر‌نباشیم‌که‌به‌کنه‌ذات‌و‌صفات‌او‌پی‌بریم‌زیرا‌این‌امری‌است‌محال،‌و‌حتی‌راسخان‌در‌علم‌هم‌در‌این‌وادی‌وارد‌نمی‌شوند‌و‌از‌نشانه‌های‌رسوخ‌در

‌علم‌همین‌است‌که‌در‌مطلبی‌که‌حق‌وارد‌شدن‌در‌آن‌را‌ندارند‌وارد‌نشوند‌و‌به‌جهل‌و‌قصور‌خود‌نسبت‌به‌کنه‌ذات‌خدا‌اعتراف‌کنند‌و‌بگویند:‌ما‌عرفناک‌حق‌معرفتک.‌شاهد‌این‌مطلب‌جمله‌ای‌است‌که‌در‌خطبه‌دیگر‌امیر‌المؤمنین‌آمده‌است:‌حار‌فی‌ملکوته‌عمیقات‌مذاهب‌التفکیر‌و‌انقطع‌دون‌الرسوخ‌فی‌علمه

جوامع‌التفسیر‌و‌حال‌دون__________________________________________________

‌(-‌در‌توحید‌صدوق‌و‌تفسیر‌عیاشی‌پس‌از‌کلمه‌»المحجوب«‌این‌جمله‌آمده1)‌است:‌»فقالوا‌آمنا‌به‌کل‌من‌عند‌ربنا«‌اما‌نهج‌البلاغه‌چاپ‌عبده‌و‌شرح‌ابن‌میثم

و‌ابن‌ابی‌الحدید‌که‌در‌اختیار‌ما‌است‌این‌جمله‌را‌ندارد..257،‌ص‌4(-‌بحار،‌ج‌2)

‌416آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌«1غیبه‌المکنون‌حجب‌من‌الغیوب‌...‌»

این‌پاسخ‌در‌حاشیه‌توحید‌صدوق‌با‌عبارت‌زیر‌آمده‌است:‌الغیب‌المحجوب‌هنا‌و‌الغیب‌المکنون‌الذی‌ذکر‌فی‌الحدیث‌الثالث‌هو‌مقام‌ذات

«2الواجب‌الذی‌لا‌یناله‌احد‌حتی‌الراسخین‌فی‌العلم.‌»‌پاسخ‌دوم:‌اگر‌معنی‌عبارت‌نهج‌البلاغه‌این‌بود‌که‌راسخان‌درعلم‌تأویل

‌متشابهات‌را‌نمی‌دانند‌هیچگاه‌سید‌رضی‌رحمه‌الله‌در‌کتاب‌حقائق‌التأویل‌خود‌که‌آن‌را‌پس‌از‌نهج‌البلاغه‌نوشته‌است‌احتمال‌معطوف‌بودن‌»الراسخون«‌را‌در

«3ردیف‌مستأنفه‌بودن‌ذکر‌نمی‌کرد.‌»‌پاسخ‌سوم:‌این‌روایت‌در‌نهج‌البلاغه‌و‌تفسیر‌عیاشی‌مرسله‌و‌در‌توحید‌صدوق‌ضعیف‌السند‌است‌و‌نمی‌تواند‌با‌آن‌روایات‌صحیح‌السند‌معارضه‌کند‌و‌اینکه‌به‌گفته‌مرحوم‌سید‌رضی‌این‌خطبه‌)خطبه‌اشباح(‌از‌خطبه‌های‌بسیار‌ارزنده‌امیر‌مؤمنان‌است‌دلیل‌نمی‌شود‌که‌بتوان‌به‌تمام‌جملات‌آن‌تمسک‌کرد‌همانطور‌که‌خود‌سید‌رضی‌در‌تفسیر‌آیه‌به‌آن‌تمسک‌نکرده‌است،‌بله‌به‌جملاتی‌که‌معارض

«4با‌روایات‌صحیحه‌دیگر‌نباشد‌می‌توانیم‌تمسک‌کنیم.‌»پاسخ‌چهارم:‌علامه‌مجلسی‌فرموده‌اند:‌شاید‌در‌این‌روایت‌آن‌حضرت‌آیه‌را‌به

Page 371: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

__________________________________________________‌و‌نهج‌البلاغه‌خطبه‌...42،‌توحید‌صدوق،‌ص‌134،‌ص‌1(-‌کافی،‌ج‌1)‌‌و‌منظور‌از‌حدیث‌سوم‌همان‌حدیثی‌است‌که‌به55(-‌توحید‌صدوق،‌ص‌2)

عنوان‌شاهد‌نقل‌شد.‌‌و‌تاریخ‌پایان‌قرائت‌جزء400(-‌تاریخ‌پایان‌تألیف‌نهج‌البلاغه‌ماه‌رجب‌سال‌3)

‌402پنجم‌حقائق‌التأویل‌که‌در‌دست‌است‌و‌بر‌مؤلف‌قرائت‌شده‌در‌سال‌‌حقائق‌التأویل‌از‌نهج‌البلاغه‌خویش‌یاد‌کرده‌است.167می‌باشد‌و‌در‌ص‌

‌مرحوم‌سید‌رضی‌در‌آیه‌مورد‌بحث‌سه‌احتمال‌داده‌است‌و‌برای‌احتمال‌معطوف‌بودن‌این‌بیان‌را‌دارد:‌و‌من‌وجه‌آخران‌حقیقة‌الواو‌الجمع‌فوجب‌حملها‌علی‌سنن‌حقیقتها‌و‌مقتضاها‌و‌لا‌یجوز‌حملها‌علی‌الابتداء‌الا‌بدلالة،‌و‌لا‌دلالة‌هنا‌توجب‌صرفها‌عن‌الحقیقة‌فوجب‌حملها‌علی‌الجمع‌حتی‌تقوم‌الدلالة،‌حقائق

.13التأویل،‌ص‌‌(-‌سید‌مرتضی‌هم‌در‌امالی‌احتمال‌عطف‌بودن‌را‌تقویت‌کرده‌و‌به‌این‌جمله4)

.442،‌ص‌1حدیث‌مورد‌بحث،‌تمسک‌نکرده‌است.‌نگاه‌کنید‌به‌امالی،‌ج‌‌417آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

«1مذاق‌آنانکه‌»الراسخون«‌را‌عطف‌نمی‌گیرند‌معنی‌کرده‌است.‌»‌پاسخ‌پنجم:‌و‌نیز‌علامه‌مجلسی‌فرموده:‌چه‌مانعی‌دارد‌که‌هر‌دو‌تفسیر‌در‌آیه‌منظور‌باشد.‌و‌شاید‌مقصود‌ایشان‌این‌است‌که‌بنابر‌عطف‌بودن،‌معنی‌آیه‌این‌باشد‌که‌تأویل‌متشابهات‌یا‌قرآن‌را‌جز‌خدا‌و‌راسخان‌در‌علم‌نمی‌دانند‌اما‌خدا‌همه‌را‌تفصیلا‌می‌داند‌و‌راسخان‌در‌علم‌اجمالا.‌پس‌می‌توان‌گفت‌راسخان‌در‌علم‌می‌دانند‌اجمالا‌و‌نمی‌دانند‌تفصیلا.‌و‌یا‌بگوییم‌راسخان‌در‌علم‌بخشی‌از

‌تأویلات‌را‌می‌دانند‌نه‌همه‌آنها‌را،‌بنابر‌استیناف‌هم‌معنی‌آیه‌این‌باشد‌که‌تأویل‌متشابهات‌و‌یا‌قرآن‌را‌بتمامه‌خدا‌می‌داند‌و‌راسخان‌در‌علم،‌آن‌را‌بتمامه

نمی‌دانند‌و‌می‌گویند:«2کل‌من‌عند‌ربنا.‌»

‌پاسخ‌ششم:‌در‌المیزان‌فرموده‌اند:‌از‌خود‌آیه‌و‌بخصوص‌با‌در‌نظر‌داشتن‌به‌این‌روایت،‌عطف‌نبودن‌استفاده‌می‌شود‌و‌معنی‌آیه‌اینست‌که‌راسخان‌در‌علم،‌تأویل‌متشابهات‌را‌نمی‌دانند‌اما‌این‌مطلب‌با‌اینکه‌به‌تعلیم‌الهی‌به‌آن‌عالم‌باشند‌منافاتی‌ندارد‌و‌در‌روایات‌دیگر‌که‌می‌فرمایند‌تأویل‌را‌می‌دانیم‌منظور

‌همین‌است‌که‌به‌تعلیم‌الهی‌می‌دانیم‌مانند‌نسبت‌آیه‌ای‌که‌نفی‌علم‌غیب‌می‌کندبا‌آیه‌ای‌که‌آن‌را‌اثبات‌می‌کند‌یعنی‌نفی‌علم‌ذاتی‌و‌اثبات‌علم‌اعطائی‌است.‌»

Page 372: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌پاسخ‌هفتم:‌رسوخ‌در‌علم‌معنایی‌است‌که‌در‌غیر‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌هدی‌علیهم‌السلام‌نیز‌پیدا‌می‌شود‌و‌شاهد‌این‌مطلب‌آیه:‌»لکن

اسخون‌فی‌العلم‌منهم‌)ای‌من‌اهل الر__________________________________________________

‌(-‌عبارت‌علامه‌مجلسی‌اینست:‌الا‌ان‌یقال‌ان‌هذا‌الزام‌علی‌من‌یفسر‌الآیة1)‌کذلک.‌اما‌به‌نظر‌ما‌این‌پاسخ‌در‌صورتی‌قابل‌توجیه‌بود‌که‌احتمال‌عطف‌بودن‌به‌ذهن‌عامه‌مردم‌نمی‌آمد‌ولی‌چون‌هر‌دو‌احتمال‌در‌اذهان‌بوده‌است‌تأیید

احتمالی‌که‌بنظر‌خود‌آن‌حضرت‌خلاف‌واقع‌است‌وجهی‌ندارد.‌(-‌عبارت‌علامه‌مجلسی‌اینست:‌الا‌ان‌یقال‌بالجمع‌بین‌التفسیرین‌علی‌وجهین2)

.257،‌ص‌4مختلفین،‌بحار،‌ج‌‌.‌این‌پاسخ‌در‌صورتی‌صحیح‌بود‌که‌روایات‌69و‌28،‌ص‌3(-‌المیزان،‌ج‌3)

صحیح‌السند‌دال‌بر‌عطف‌بودن‌در‌ذیل‌آیه‌کریمه‌نداشتیم.‌418آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌«‌می‌باشد1الکتاب(‌و‌المؤمنون‌یؤمنون‌بما‌أنزل‌إلیک‌و‌ما‌أنزل‌من‌قبلک‌...«‌»‌البته‌این‌معنا‌مراتب‌دارد‌و‌مرتبه‌عالیه‌آن‌در‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌هدی‌علیهم‌السلام‌تحقق‌یافته‌است.‌بنابراین‌چه‌مانعی‌دارد‌بگوییم‌راسخان

‌در‌علم‌)بطور‌عموم(‌به‌تأویل‌آیات‌متشابه‌آگاه‌نیستند‌و‌این‌مطلب‌با‌اینکه‌گروهی‌از‌آنان‌که‌در‌درجه‌اعلای‌رسوخ‌در‌علم‌هستند‌به‌آن‌آگاه‌باشند‌منافات

«2ندارد.‌»‌پاسخ‌هشتم:‌لا‌منافاة‌بین‌ان‌تدل‌الآیة‌علی‌شأن‌من‌شؤون‌الراسخین‌فی‌العلم‌و‌هو‌الوقوف‌عند‌الشبهة‌و‌الایمان‌و‌التسلیم‌فی‌مقابل‌الزائغین‌قلبا‌و‌بین‌ان

تدل‌آیات‌اخری‌علی‌انهم‌او‌بعضا‌منهم‌عالمون‌بحقیقة‌القرآن‌و‌تأویل‌آیاته‌...‌»3»

‌در‌پایان‌لازم‌است‌یادآور‌شویم‌که‌حضرت‌علامه‌طباطبائی‌رحمه‌الله‌با‌اینکه‌در‌تفسیر‌آیه‌کریمه‌بحث‌جامع‌الاطرافی‌در‌حدود‌هفتاد‌صفحه‌آورده‌اند‌ولی‌گویا‌به‌خاطر‌اینکه‌روایات‌باب‌را‌بتمامها‌بررسی‌نفرموده‌اند‌در‌تفسیر‌آیه‌عطف‌نبودن‌»الراسخون«‌را‌اختیار‌کرده‌اند.‌اما‌در‌عین‌حال‌فرموده‌اند:‌این‌آیه‌با‌عالم‌بودن‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌ائمه‌هدی‌علیهم‌السلام‌به‌تأویل‌قرآن‌و‌تأویل

«4آیات‌متشابهات‌آن‌که‌از‌ادله‌دیگر‌استفاده‌می‌شود‌منافات‌ندارد.‌»‌نتیجه‌این‌بحث‌نسبتا‌طولانی‌این‌است‌که‌با‌توجه‌به‌روایات‌وارده‌از‌معصومین‌باید‌بگوئیم‌»الراسخون‌فی‌العلم«‌در‌آیه‌شریفه‌عطف‌بر‌»الله«‌است،‌همانطور

Page 373: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌که‌به‌فرموده‌علامه‌طباطبائی‌)ره(‌معظم‌مفسرین‌شیعه‌و‌برخی‌از‌قدماء‌و«‌و‌الله‌العالم5شافعیه‌گفته‌اند،‌نه‌اینکه‌جمله‌مستأنفه‌باشد.‌»

__________________________________________________.162(-‌سوره‌نساء،‌آیه‌1)‌(-‌این‌پاسخ‌در‌صورتی‌درست‌بود‌که‌هر‌دو‌دسته‌روایات‌در‌توضیح‌و‌تفسیر2)

آیه‌وارد‌نشده‌بود..28،‌ص‌3(-‌المیزان،‌ج‌3)‌مراجعه‌شود.87-‌19،‌ص‌3(-‌به‌المیزان،‌ج‌4)‌:‌ان‌الواو‌هل‌هو‌للعطف‌او‌للاستیناف،49،‌ص‌3(-‌نگاه‌کنید‌به‌المیزان،‌ج‌5)

‌فذهب‌بعض‌القدماء‌و‌الشافعیة‌و‌معظم‌المفسرین‌من‌الشیعة‌الی‌ان‌الواو‌للعطف‌و‌ان‌الراسخین‌فی‌العلم‌یعلمون‌تأویل‌المتشابه‌من‌القرآن‌و‌ذهب‌معظم‌القدماء‌و‌الحنیفة‌من‌اهل‌السنة‌الی‌انه‌للاستیناف‌و‌انه‌لا‌یعلم‌تأویل‌المتشابه‌الا

الله‌و‌هو‌مما‌استأثر‌الله‌سبحانه‌بعلمه‌...‌419آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

سوره‌تکاثر

سوره‌تکاثربسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

‌لو ‌سوف‌تعلمون‌کلا ‌کلا ‌سوف‌تعلمون‌ثم ی‌زرتم‌المقابر‌کلا کاثر‌حت ‌ألهاکم‌الت‌یومئذ‌عن ‌لتسئلن ها‌عین‌الیقین‌ثم ‌لترون ‌الجحیم‌ثم ‌تعلمون‌علم‌الیقین‌لترون

عیم. النی‌زرتم‌المقابر:1 کاثر‌حت -‌ألهاکم‌الت

‌»إلهاء«‌از‌ماده‌لهو‌به‌معنی‌غفلت‌است‌و‌در‌کتابهای‌لغت‌چنین‌آمده‌است:‌لهیت‌عن‌الشی‌ء‌ای‌غفلت‌عنه،‌و‌نیز‌گفته‌می‌شود:‌اللهو‌ما‌یشغل‌الانسان‌عما‌یعنیه‌و‌یهم.‌لهو‌چیزی‌است‌که‌انسان‌را‌از‌کارهای‌مهم‌و‌مورد‌اعتنا‌مشغول‌کند

و‌باز‌دارد.بنابراین‌»إلهاء«‌یعنی‌مشغول‌کردن‌و‌غافل‌نمودن‌و‌باز‌داشتن‌از‌کارهای‌لازم.

»التکاثر«‌دو‌جور‌معنی‌شده‌است:

Page 374: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

-‌کثرت‌طلبی‌و‌فزون‌خواهی‌و‌دنبال‌ثروت‌زیاد‌و‌زیادی‌ثروت‌بودن.1‌-‌به‌کثرت‌ثروت‌و‌نیز‌کثرت‌طائفه‌و‌قبیله‌و‌فامیل‌و‌دیگر‌امور‌دنیوی‌مفاخره‌و2

مباهات‌کردن.‌»زرتم‌المقابر«‌زیارت‌قبرستان‌و‌قبور،‌در‌این‌آیه‌شریفه‌یا‌کنایه‌از‌مردن‌است،‌و‌یا‌منظور‌اینست‌که‌به‌قبرستان‌بروند‌و‌مردگان‌خود‌را‌بشمارند‌تا‌معلوم‌شود‌جمعیت‌کدام‌طائفه‌زیادتر‌است‌یا‌برای‌اینکه‌ببینند‌مردگان‌کدام‌دسته‌و‌گروه‌با

شخصیت‌ترند‌و‌یا‌شخصیت‌ها‌و‌رجال‌نامدار‌کدام‌گروه‌بیشترند‌420آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌و‌یا‌مقصود‌رفتن‌به‌زیارت‌قبور‌است‌تا‌از‌این‌راه‌غفلت‌خود‌را‌برطرف‌سازند‌ومتنبه‌و‌بیدار‌شود.

با‌توجه‌به‌مطالب‌یاد‌شده‌در‌معنی‌و‌تفسیر‌این‌دو‌آیه‌سه‌احتمال‌است.‌-‌فزون‌خواهی‌یا‌افتخار‌به‌زیادی‌ثروت‌و‌قدرت‌مادی‌شما‌را‌از‌خدا‌و‌معنویات1

‌و‌مقامات‌بلند‌انسانی‌غافل‌و‌مشغول‌ساخته‌است‌و‌این‌حالت‌نفسانی‌برای‌شما‌تا‌هنگام‌فرا‌رسیدن‌مرگتان‌ادامه‌دارد‌و‌بنابراین‌مضمون‌آیه‌شبیه‌این‌حدیث

‌««:‌مردم‌در‌خوابند‌)و‌از‌باطن‌عالم1می‌شود‌»الناس‌نیام‌إذا‌ماتوا‌انتبهوا‌»آگاهی‌ندارند(‌هنگامی‌که‌بمیرند‌بیدار‌و‌آگاه‌می‌شوند.

‌-‌مفاخره‌و‌مباهات‌کردن‌به‌زیادی‌جمعیت‌و‌طائفه‌و‌قبیله‌تا‌آن‌حد‌شما‌را2‌سرگرم‌کرده‌است‌که‌به‌قبرستان‌می‌روید‌و‌مرده‌های‌خود‌را‌می‌شمارید‌تا‌از‌این‌راه‌ثابت‌کنید‌جمعیت‌شما‌زیادتر‌است‌و‌به‌آن‌افتخار‌کنید‌و‌یا‌ثابت‌کنید

شخصیت‌ها‌و‌اشراف‌شما‌بیشترند‌و‌به‌آن‌مباهات‌نمایید.‌مؤید‌این‌تفسیر‌مطلبی‌است‌که‌به‌عنوان‌شأن‌نزول‌این‌آیات‌در‌تفاسیر‌نقل

شده‌است:‌قیل‌نزلت‌فی‌طائفتین‌من‌قریش‌تکاثروا‌و‌عدوا‌اشرافهم‌ثم‌قالوا‌نعد‌موتانا‌حتی

زاروا‌القبور‌فعدوهم‌و‌قالوا‌هذا‌قبر‌فلان‌و‌هذا‌قبر‌فلان.‌-‌تکاثر‌و‌کثرت‌طلبی‌و‌تفاخر‌به‌کثرت،‌شما‌را‌از‌هدفی‌که‌برای‌آن‌خلق3

‌شده‌اید‌باز‌می‌دارد‌تا‌اینکه‌به‌زیارت‌اهل‌قبور‌و‌مردگان‌بروید‌و‌عبرت‌بگیرید‌و‌متنبه‌شوید.‌در‌این‌صورت‌می‌فهمید‌که‌دنیا‌و‌مادیات‌ارزش‌ندارد‌و‌مشاهده‌می‌کنید‌افرادی‌که‌بیش‌از‌شما‌ثروت‌و‌قدرت‌و‌جمعیت‌داشتند‌در‌چه‌وضعیهستند‌در‌نتیجه‌به‌خود‌می‌آیید‌و‌زنگار‌غفلت‌از‌دل‌شما‌تا‌حدی‌زدوده‌می‌شود.

Page 375: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌آری‌این‌واقعیت‌را‌نمی‌توان‌انکار‌کرد‌که‌انسان‌هر‌قدر‌هم‌سرگرم‌دنیا‌و‌مغلوب‌جهات‌مادی‌و‌نفسانی‌باشد‌به‌قبرستان‌که‌می‌رود‌تا‌حدی‌تنبه‌پیدا‌می‌کند‌البته

این__________________________________________________

(-‌صد‌کلمه‌امیر‌مؤمنان.1)‌421آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌تنبه‌مراتب‌دارد‌برای‌کسانی‌که‌آمادگی‌زیادتر‌داشته‌باشند‌بیشتر‌و‌برای‌کسانیکه‌آمادگی‌کمتر‌دارند‌کمتر‌است.

‌در‌روایت‌آمده‌است‌که‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم‌پس‌از‌قرائتکاثر«‌فرمودند: »ألهاکم‌الت

‌تکاثر‌الاموال‌جمعها‌من‌غیر‌حقها‌و‌منعها‌من‌حقها‌و‌شدها‌فی‌الاوعیة‌)حتی‌زرتمالمقابر(‌حتی‌دخلتم‌قبورکم.

‌در‌این‌روایت‌تکاثر‌به‌کثرت‌طلبی‌و‌فزونی‌طلبی‌و‌جمع‌ثروت‌از‌راه‌حرام‌و‌خود‌داری‌از‌پرداخت‌حقوق‌مالی‌معنی‌شده‌و‌زیارت‌قبور‌کنایه‌از‌فرا‌رسیدن‌مرگ

دانسته‌شده‌است.‌پس‌این‌روایت‌مؤید‌تفسیر‌اول‌است.‌در‌نهج‌البلاغة‌از‌علی‌علیه‌السلام‌نقل‌شده‌است‌که‌پس‌از‌تلاوت‌این‌آیه‌فرمود:

‌«.‌آیا‌به‌محل‌از‌بین‌رفتن1افبمصارع‌آبائهم‌یفخرون‌ام‌بعدید‌الهلکی‌یتکاثرون‌»‌پدرانشان‌افتخار‌می‌کنند‌و‌یا‌مردگانشان‌را‌می‌شمارند‌که‌ببینند‌کدام‌زیادتر‌است

و‌به‌زیادی‌جمعیت‌به‌یکدیگر‌افتخار‌می‌کنند.این‌روایت‌با‌تفسیر‌دوم‌مناسبت‌دارد.

‌اما‌به‌روایتی‌که‌تفسیر‌سوم‌را‌تأیید‌کند‌دست‌نیافتیم‌و‌این‌احتمال‌یعنی‌تفسیرسوم‌در‌برخی‌تفاسیر‌جدید‌یاد‌شده‌است.

‌در‌پایان‌این‌بخش‌توجه‌به‌این‌نکته‌ضروری‌است‌که‌در‌اسلام‌کثرت‌ثروت‌و‌بدنبال‌ثروت‌بودن‌محکوم‌نیست‌آنچه‌از‌این‌آیات‌و‌امثال‌آن‌استفاده‌می‌شود‌اینست‌که‌اگر‌کثرت‌ثروت‌و‌طلب‌آن‌انسان‌را‌به‌گونه‌ای‌مشغول‌کند‌که‌از‌هدف‌اصلی‌و‌یاد‌خدا‌باز‌ماند‌و‌منحرف‌سازد‌مورد‌مذمت‌و‌نکوهش‌است

ه« ‌همانگونه‌که‌در‌آیه‌دیگر‌می‌فرماید:‌»لا‌تلهکم‌أموالکم‌و‌لا‌أولادکم‌عن‌ذکر‌الل‌نمی‌فرماید‌مال‌و‌اولاد‌نداشته‌باشید‌بلکه‌می‌فرماید‌مال‌و‌فرزند‌شما‌را‌از‌خدا‌غافل‌نکند.‌و‌نیز‌در‌معرفی‌بندگان‌خاص‌خود‌می‌فرماید:‌»رجال‌لا‌تلهیهم‌تجارة‌و

ه‌» ««2لا‌بیع‌عن‌ذکر‌الل__________________________________________________

Page 376: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

.216(-‌نهج‌البلاغه،‌خطبه‌1).37(-‌نور:‌2)

‌422آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌نمی‌گوید‌مردانی‌هستند‌که‌اهل‌خرید‌و‌فروش‌و‌تجارت‌نیستند‌بلکه‌می‌گوید

‌مردانی‌هستند‌که‌تجارت‌و‌خرید‌و‌فروش‌آنان‌را‌از‌یاد‌خدا‌باز‌نمی‌دارد‌و‌غافلنمی‌کند.

‌و‌اگر‌در‌قسمتی‌از‌آیات‌و‌روایات‌از‌مطلق‌مال‌و‌ثروت‌مذمت‌و‌نکوهش‌شده‌برای‌اینست‌که‌غالبا‌ثروت‌انسان‌را‌از‌خدا‌باز‌می‌دارد‌و‌گویا‌میان‌ثروت‌و‌غفلت‌الإنسان‌لیطغی‌أن‌رآه‌استغنی‌» از‌خدا‌ملازمه‌هست‌که‌قرآن‌می‌فرماید:‌»إن

««‌طبع‌انسان‌نوعا‌چنین‌است‌که‌تا‌بی‌نیاز‌و‌غنی‌شود‌طغیان‌می‌کند.1‌و‌در‌هر‌صورت‌اسلام‌با‌کار‌و‌کوشش،‌کسب‌و‌تجارت،‌مال‌و‌ثروت‌و‌مظاهر

‌زندگی‌مخالف‌نیست‌ولی‌همواره‌به‌انسانها‌این‌نکته‌را‌یادآوری‌می‌کند‌که‌هدف،‌خدا‌و‌یاد‌خدا‌و‌بندگی‌خداست‌و‌دنیا‌و‌مادیات‌تا‌آنجا‌که‌وسیله‌رسیدن‌به‌آن

‌هدف‌باشد‌و‌یا‌لااقل‌بازدارنده‌از‌آن‌هدف‌نباشد‌بی‌اشکال‌است‌و‌گرنه‌موجبضرر‌و‌خسران‌و‌بدبختی‌است.

‌سوف‌تعلمون:2 -‌کلاکلا‌به‌چهار‌معنی‌آمده‌است:

‌الف:‌کلا‌کلمه‌ردع‌و‌زجر‌است.‌کلا‌به‌این‌معنی‌در‌جائی‌بکار‌برده‌می‌شود‌که‌بخواهند‌با‌حالت‌تند‌و‌آمرانه،‌به‌گونه‌ای‌که‌مخاطب‌متأثر‌شود‌بگویند‌مطلبی‌کهی کاثر‌حت ‌ذکر‌شده‌نباید‌اینطور‌باشد‌بنابراین‌وقتی‌قرآن‌می‌فرماید:‌»ألهاکم‌الت‌...«‌یعنی‌تکاثر‌شما‌را‌غافل‌کرده‌است‌و‌نباید‌اینطور‌باشد ‌زرتم‌المقابر‌کلاطولی‌نمی‌کشد‌که‌غفلت‌شما‌بر‌طرف‌می‌شود‌و‌عالم‌و‌آگاه‌می‌گردید.

ب:‌کلا‌بمعنی‌آگاه‌باشید.ج:‌کلا‌بمعنی‌آری.د:‌کلا‌بمعنی‌حقا.

‌کلا‌به‌این‌سه‌معنی‌مربوط‌به‌جمله‌بعد‌خواهد‌بود‌به‌خلاف‌معنی‌اول‌که‌به‌جملهقبل‌ارتباط‌دارد.

__________________________________________________(-‌سوره‌علق.1)

‌423آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 377: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌در‌کتابهای‌تفسیر‌در‌ذیل‌این‌آیه‌نوعا‌معنی‌اول‌یاد‌شده‌است.‌و‌ابو‌الفتوح‌رازی‌گفته‌است:‌کلا‌در‌این‌آیه‌میتواند‌به‌معنی‌حقا‌باشد‌یعنی‌تکاثر‌شما‌را‌غافل‌کرده

است‌و‌حقا‌در‌آینده‌علم‌پیدا‌خواهید‌کرد‌و‌غفلت‌شما‌برطرف‌می‌شود.‌سوف‌تعلمون:3 ‌کلا -‌ثم

‌این‌آیه‌تکرار‌آیه‌قبل‌است‌و‌هر‌دو‌آیه‌در‌مقام‌تنبیه‌و‌بیدار‌کردن‌مردم‌است.‌قرآن‌می‌خواهد‌با‌این‌دو‌آیه‌کسانی‌را‌که‌از‌خدا‌و‌معنویات‌غافلند‌تهییج‌و‌تهدید‌کند‌بلکه‌متذکر‌و‌متنبه‌شوند‌و‌پیش‌از‌فرا‌رسیدن‌مرگشان‌از‌غفلت‌درآیند‌و‌حق

را‌در‌یابند.‌برخی‌از‌مفسران‌در‌توجیه‌تکرار‌آیه‌گفته‌اند‌جمله‌اول‌مربوط‌به‌هنگام‌مرگ‌است‌یعنی‌بزودی‌هنگام‌مرگ‌خواهید‌دانست‌و‌غفلت‌شما‌برطرف‌می‌شود‌و‌جمله‌دوم‌مربوط‌به‌هنگام‌قیامت‌است‌یعنی‌در‌آینده‌هنگام‌قیام‌قیامت‌خواهید

دانست.کلا‌نیز‌به‌هر‌کدام‌از‌سه‌معنای‌یاد‌شده‌باشد‌برای‌تأکید‌آمده‌است.

‌الجحیم: ‌لو‌تعلمون‌علم‌الیقین‌لترون کلا‌»لو«‌حرف‌شرط‌است‌و‌افاده‌امتناع‌و‌نفی‌می‌کند‌مثلا‌وقتی‌می‌گوییم:‌»لو‌قام‌لقمت«‌)اگر‌ایستاده‌بود‌من‌هم‌می‌ایستادم(‌یعنی‌او‌نایستاد‌من‌هم‌نایستادم‌یا

ه‌لفسدتا‌» ‌الل ‌««‌)اگر‌در‌آسمان‌و1وقتی‌قرآن‌می‌فرماید:‌»لو‌کان‌فیهما‌آلهة‌إلا‌زمین‌خدایانی‌جز‌الله‌بودند‌زمین‌و‌آسمان‌فاسد‌می‌شد(‌معنایش‌اینست‌که‌جز‌الله‌خدایی‌نیست‌نظام‌جهان‌هم‌به‌هم‌نخورده‌است‌اگر‌خدایانی‌بودند‌نظام

جهان‌هم‌به‌هم‌می‌خورد.‌با‌توجه‌به‌معنایی‌که‌برای‌»لو«‌ذکر‌شد‌در‌معنای‌دو‌آیه‌شریفه‌دو‌نظر‌موجود

است.-‌این‌دو‌آیه‌جدای‌از‌هم‌معنی‌شوند.1

‌در‌بیان‌این‌نظر‌که‌در‌بسیاری‌از‌تفاسیر‌یاد‌شده‌گفته‌اند‌اگر‌»لو«‌با‌معنی‌اصلیش‌در‌آیه‌به‌کار‌رفته‌باشد‌و‌بخواهیم‌دو‌آیه‌را‌با‌هم‌معنی‌کنیم‌معنایش‌این

می‌شود:‌اگر__________________________________________________

.22(-‌انبیاء:‌1)‌424آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

Page 378: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌علم‌الیقین‌داشتید‌جهنم‌را‌می‌دیدید‌اما‌چون‌علم‌الیقین‌ندارید‌جهنم‌را‌نمی‌بینید.‌و‌این‌معنی‌صحیح‌نیست‌زیرا‌می‌دانیم‌که‌بسیاری‌از‌کسانی‌که‌علم‌الیقین‌ندارند

جهنمی‌هستند‌و‌جهنم‌را‌خواهند‌دید.‌پس‌برای‌اینکه‌معنی‌آیه‌نادرست‌نباشد‌باید‌دو‌آیه‌را‌جدا‌جدا‌کنیم‌و‌برای‌آیه‌اول

جواب‌شرط‌در‌تقدیر‌بگیریم‌و‌بگوییم:‌لو‌تعلمون‌علم‌الیقین‌لشغلکم‌عن‌التفاخر‌و‌التکاثر‌او‌الالهاء.‌اگر‌علم‌الیقین

‌داشتید‌و‌غفلت‌زده‌نبودید‌این‌علم‌و‌آگاهی‌شما‌را‌از‌تفاخر‌و‌تکاثر‌یا‌غافل‌شدن‌به‌آنها‌باز‌می‌داشت‌ولی‌چون‌علم‌الیقین‌نداشتید‌گرفتار‌تفاخر‌و‌تکاثر‌یا‌الهاء‌و

غفلت‌زدگی‌شدید.و‌برای‌آیه‌دوم‌جمله‌قسم‌در‌تقدیر‌بگیریم‌و‌بگوییم:

اقسم‌لترون‌الجحیم‌سوگند‌به‌خدا‌حتما‌جهنم‌را‌خواهید‌دید‌و‌جهنمی‌خواهید‌بود.»ل«‌در‌لترون‌لام‌قسم‌است‌و‌ترون‌الجحیم‌جواب‌قسم‌است.

-‌نظر‌دوم‌اینکه‌دو‌آیه‌در‌ارتباط‌با‌هم‌معنی‌شود.2‌مرحوم‌علامه‌طباطبائی‌رحمة‌الله‌علیه‌بر‌خلاف‌همه‌مفسرانی‌که‌دو‌آیه‌را‌جدا‌جدا‌معنی‌کرده‌اند‌می‌فرماید:‌این‌احتمال‌وجود‌دارد‌که‌دو‌آیه‌با‌هم‌مربوط‌باشند

‌و‌اشکالی‌هم‌در‌معنی‌به‌وجود‌نیاید‌چنانکه‌هر‌خواننده‌ای‌پیش‌از‌مراجعه‌به‌تفسیر‌به‌طبع‌اولی‌خودش‌این‌دو‌آیه‌را‌با‌هم‌قرائت‌می‌کند‌یعنی‌آیه‌دوم‌را

جواب‌آیه‌اول‌می‌داند.برای‌اینکه‌فرموده‌علامه‌طباطبائی‌روشن‌شود‌مقدمه‌ای‌ذکر‌می‌کنیم:

‌اگر‌انسان‌به‌مقام‌یقین‌برسد‌این‌خاصیت‌را‌دارد‌که‌در‌همین‌دنیا‌آنچه‌را‌مردم‌قادر‌به‌دیدن‌آن‌نیستند‌می‌بیند‌چنانکه‌آن‌جوان‌انصاری‌در‌پاسخ‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌که‌پس‌از‌نماز‌صبح‌از‌او‌پرسید:‌کیف‌اصبحت؟‌عرض‌کرد:‌اصبحت‌موقنا.‌پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌جمله‌ای‌به‌این‌مضمون‌فرمودند:‌نشانه‌یقینت‌چیست؟‌عرض‌کرد:‌نشانه‌یقینم‌اینست‌که‌گویا‌الآن‌بهشتی‌ها‌را‌در‌بهشت‌و

جهنمی‌ها‌را‌در‌جهنم‌می‌بینم‌و‌صدای‌آتش‌در‌425آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

گوشم‌هست.‌و‌نیز‌در‌نهج‌البلاغة‌در‌خطبه‌همام‌جملاتی‌بدین‌مضمون‌هست:‌کسانی‌که‌به

مقام‌یقین‌می‌رسند‌گویا‌در‌همین‌دنیا‌جهان‌ماوراء‌این‌جهان‌را‌می‌بینند.با‌توجه‌به‌این‌مقدمه‌در‌بیان‌معنی‌آیه‌می‌گوییم:

Page 379: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌لو‌تعلمون‌علم‌الیقین ‌قرآن‌خطاب‌به‌مردم‌غفلت‌زده‌و‌بی‌خیر‌می‌گوید:‌»کلا‌الجحیم.«‌شما‌غفلت‌زده‌و‌سرگرم‌به‌دنیا‌هستید‌اگر‌علم‌الیقین‌داشتید‌در ‌لترون

‌همین‌دنیا‌جهنم‌را‌می‌دیدید‌اما‌چون‌علم‌الیقین‌ندارید‌جهنم‌را‌در‌این‌دنیانمی‌بینید.

‌ثم‌لترونها‌عین‌الیقین‌سپس‌جهنم‌را‌به‌عین‌الیقین‌خواهید‌دید.‌بنابر‌فرموده‌علامه‌طباطبائی‌معنی‌آیه‌این‌می‌شود‌یعنی‌اگر‌علم‌الیقین‌داشتید‌جهنم‌را‌در‌دنیا

‌می‌دیدید‌و‌سپس‌در‌قیامت‌به‌عین‌الیقین‌خواهید‌دید‌دیدن‌در‌دنیا‌علم‌الیقیناست‌و‌دیدن‌در‌آن‌جهان‌عین‌الیقین‌که‌با‌هم‌تفاوت‌دارند.

‌و‌بنابر‌تفسیر‌سائر‌مفسران‌معنی‌آیه‌چنین‌می‌شود:‌سوگند‌به‌خدا‌جهنم‌را‌خواهید‌دید‌و‌سپس‌جهنم‌را‌به‌عین‌الیقین‌خواهید‌دید‌که‌جمله‌دوم‌تأکید‌جمله

اول‌خواهد‌بود.خواجه‌نصیر‌الدین‌طوسی‌در‌کتاب‌»اوصاف‌الاشراف«‌می‌فرماید:

‌»یقین‌را‌مراتب‌است‌و‌در‌قرآن‌علم‌الیقین‌و‌عین‌الیقین‌و‌حق‌الیقین‌آمدهها‌عین ‌لترون ‌الجحیم‌ثم ‌است‌چنانکه‌فرموده‌است‌لو‌تعلمون‌علم‌الیقین‌لترون

‌هذا‌لهو‌حق‌الیقین‌...«.‌» «1الیقین‌و‌دیگر‌گفته‌است:‌و‌تصلیة‌جحیم‌إنو‌در‌توضیح‌گوییم‌شاید‌منظور‌بیان‌مراتب‌یقین‌باشد‌به‌این‌شرح:

اگر‌از‌پشت‌دیوار‌نور‌آتش‌را‌ببینیم‌یقین‌به‌وجود‌آتش‌داریم‌این‌یقین‌است.اگر‌برویم‌بالای‌دیوار‌و‌خود‌آتش‌را‌ببنیم‌این‌علم‌الیقین‌است.

اگر‌کنار‌آتش‌بایستیم‌و‌حرارت‌آن‌را‌لمس‌کنیم‌این‌عین‌الیقین‌است.و‌اگر‌وسط‌آتش‌قرار‌گیریم‌و‌بسوزیم‌این‌حق‌الیقین‌است.

خواجه‌طوسی‌فرموده‌است:‌»در‌مثل‌آتش‌که‌در‌باب‌معرفت‌گفته‌آمد،‌مشاهده__________________________________________________

.95(-‌واقعه:‌1)‌426آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌هر‌چه‌در‌نظر‌آید‌بتوسط‌نور‌آتش‌بمثابت‌علم‌الیقین‌است،‌و‌معاینه‌جرم‌آتش‌که‌مفیض‌نور‌است‌بر‌هر‌چه‌قابل‌اضائت‌باشد،‌بمثابت‌عین‌الیقین،‌و‌تأثیر‌آتش

در‌آنچه‌بدو‌رسد‌تا‌هویت‌او‌محو‌کند‌و‌آتش‌صرف‌بماند‌حق‌الیقین‌است«.عیم: ‌یومئذ‌عن‌الن ‌لتسئلن ثم

سپس‌در‌آن‌روز‌)روز‌قیامت(‌از‌نعیم‌سؤال‌و‌بازخواست‌خواهید‌شد.

Page 380: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌معنی‌آیه‌روشن‌است‌ولی‌در‌اینجا‌با‌توجه‌به‌آیات‌دیگر‌و‌روایات‌دو‌بحث‌را‌بایدپی‌گیری‌کنیم:

‌-‌خصوصیات‌سؤال‌در‌روز‌قیامت‌از‌این‌جهت‌که‌همه‌مورد‌سؤال‌قرار1می‌گیرند‌یا‌گروهی‌خاصی‌و‌یا‌در‌مقامی‌خاص.

‌-‌مقصود‌از‌نعیم‌که‌مورد‌بازخواست‌قرار‌می‌گیرد‌چیست‌آیا‌مطلق‌نعمت‌ها2منظور‌است‌یا‌برخی‌نعمتهای‌خاص.

در‌مورد‌بحث‌اول‌می‌گوییم:آیات‌قرآن‌مجید‌در‌مورد‌سؤال‌دو‌دسته‌است:

‌-‌آیاتی‌که‌مضمونش‌اینست‌که‌انسانها‌مورد‌سؤال‌و‌بازخواست‌قرار‌می‌گیرند1‌أولئک‌کان‌عنه‌مسؤلا مع‌و‌البصر‌و‌الفؤاد‌کل ‌الس ‌مانند‌آیه‌مورد‌بحث‌و‌نیز‌آیه‌إن

‌«.‌انسان‌در‌مورد‌چشم‌و‌گوش‌و‌قلب‌که‌از‌نعمتهای‌الهی‌است‌سؤال1»می‌شود‌که‌با‌چشم‌و‌گوش‌و‌قلب‌چه‌کردی‌از‌آنها‌در‌چه‌راهی‌استفاده‌کردی.

هم‌مسؤلون‌» ««.2»و‌قفوهم‌إن‌-‌دسته‌دوم‌آیاتی‌است‌که‌می‌فرماید‌از‌گناهکاران‌در‌قیامت‌سؤال‌نمی‌شود‌و2

‌اگر‌جهنمی‌هستند‌بدون‌سؤال‌و‌جواب‌به‌جهنم‌می‌روند‌مانند‌آیه:‌»لا‌یسئل‌عن‌»3ذنوبهم‌المجرمون‌» ««.4««‌و‌آیه‌»فیومئذ‌لا‌یسئل‌عن‌ذنبه‌إنس‌و‌لا‌جان

__________________________________________________.36(-‌اسراء:‌1).24(-‌صافات:‌2).78(-‌قصص:‌3).36(-‌رحمن:‌4)

‌427آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌با‌توجه‌به‌این‌دو‌دسته‌آیات‌باید‌این‌اشکال‌را‌پاسخ‌دهیم‌که‌چطور‌سؤال‌در

برخی‌آیات‌اثبات‌و‌در‌برخی‌آیات‌نفی‌شده‌است.‌در‌تفاسیر‌جواب‌داده‌شده‌که‌قیامت‌مواقف‌و‌مراحل‌مختلف‌دارد‌در‌برخی‌از

مواقف‌سؤال‌هست‌و‌در‌برخی‌مواقف‌سؤال‌نیست.‌شبیه‌به‌این‌بحث‌در‌دو‌گروه‌آیات‌دیگر‌هم‌هست‌گروهی‌که‌می‌گوید‌در‌قیامت‌مردم‌سخن‌می‌گویند‌و‌جواب‌می‌دهند‌و‌گروهی‌که‌می‌گویند‌در‌آنجا‌زبانشان

بسته‌می‌شود‌و‌اعضاء‌و‌جوارحشان‌به‌نطق‌در‌میاید.

Page 381: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

منا‌أیدیهم‌و‌تشهد‌أرجلهم‌بما‌کانوا‌یکسبون‌» «.5الیوم‌نختم‌علی‌أفواههم‌و‌تکل‌آن‌روز‌بر‌دهان‌هایشان‌مهر‌می‌زنیم‌و‌دستهایشان‌با‌ما‌سخن‌می‌گویند‌و‌پاهایشان

به‌آنچه‌انجام‌داده‌اند‌گواهی‌می‌دهند.بحث‌دوم:

‌دومین‌موضوعی‌که‌در‌ذیل‌آیه‌شریفه‌باید‌مورد‌بررسی‌قرار‌گیرد‌معنی‌ومقصود‌از‌»نعیم«‌است.

‌در‌این‌زمینه‌نزدیک‌به‌هفتاد‌روایت‌از‌طریق‌شیعه‌و‌سنی‌وارد‌شده‌است‌که‌بهچهار‌گروه‌تقسیم‌می‌شود.

‌گروه‌اول:‌روایاتی‌است‌که‌از‌طریق‌اهل‌سنت‌نقل‌شده‌و‌در‌کتابهایی‌از‌قبیل‌»در‌المنثور«‌سیوطی‌)که‌روایات‌مربوط‌به‌تفسیر‌قرآن‌را‌جمع‌آوری‌نموده(

‌موجود‌است،‌این‌روایات‌حدود‌چهل‌روایت‌است‌که‌تقریبا‌کل‌آنها‌»نعیم«‌را‌به‌نعمت‌های‌مادی‌از‌قبیل:‌آب‌سرد،‌خرما،‌سیری‌شکم،‌خواب،‌مسکن‌و‌سرپناه،‌لباس،‌کفش،‌مرکب،‌صحت‌و‌سلامت،‌امنیت،‌عافیت‌و‌زندگی‌بی‌دردسر،‌معیوب

نبودن‌بدن،‌زن‌و‌فرزند‌و‌معنی‌کرده‌اند.__________________________________________________

.65(-‌یس:‌5)‌428آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌گروه‌دوم:‌روایاتی‌است‌که‌از‌طریق‌شیعه‌در‌تفسیرهایی‌از‌قبیل‌»نور‌الثقلین«‌و‌»البرهان«‌جمع‌آوری‌شده‌است،‌مضامین‌این‌روایات‌با‌آنچه‌در‌روایات‌اهل‌سنت‌آمده‌کاملا‌متفاوت‌است‌زیرا‌در‌روایات‌اهل‌تسنن‌تکیه‌بر‌این‌است‌که

‌نعیم‌به‌نعمت‌های‌دنیوی‌و‌مادی‌تفسیر‌شود‌اما‌در‌این‌روایات‌شیعه،‌»نعیم«‌به‌نعمت‌های‌معنوی‌از‌قبیل:‌توحید،‌نبوت،‌امامت،‌وجود‌پیامبر‌و‌امامان‌معصوم،

مکتب‌تشیع،‌و‌دوستی‌اهل‌بیت‌تفسیر‌شده‌است.‌که‌نمونه‌آنها‌را‌نقل‌می‌کنیم.‌-‌شخصی‌گوید‌از‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌پرسیدم‌این‌»نعیم«‌که‌در‌قیامت‌از1

آن‌سؤال‌می‌شود‌چیست؟حضرت‌فرمودند:‌تسأل‌هذه‌الامة‌عما‌انعم‌الله‌علیهم‌برسول‌الله‌ثم‌باهل‌بیته‌»

1.»نعمتی‌که‌سؤال‌می‌شود‌پیامبر‌و‌امامان‌هستند.

‌-‌امام‌باقر‌علیه‌السلام‌فرمودند:‌مقصود‌از‌نعیم‌که‌مورد‌سؤال‌قرار‌می‌گیرد2«2تشیع‌و‌ولایت‌اهل‌بیت‌است.‌»

Page 382: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌-‌یکی‌از‌راویان‌گوید:‌از‌حضرت‌صادق‌علیه‌السلام‌پرسیدم‌معنی‌این‌آیه3‌چیست‌ثم‌لتسئلن‌یومئذ‌عن‌النعیم.‌حضرت‌فرمود:‌همان‌نعمتی‌که‌خدای‌متعال«3به‌شما‌انعام‌کرده‌و‌آن‌ولایت‌ما‌اهل‌بیت‌و‌دوستی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌است.‌»

‌-‌از‌علی‌علیه‌السلام‌روایت‌شده‌که‌فرمود:‌»نعیم«‌که‌فردای‌قیامت‌از‌آن4«4سؤال‌می‌شود‌ما‌خاندان‌رسالت‌هستیم.‌»

‌-‌از‌امام‌هفتم‌علیه‌السلام‌نیز‌روایت‌شده‌که‌در‌تفسیر‌این‌آیه‌فرمودند‌نعمتی5که‌خداوند‌در‌اختیار‌اهل‌ایمان‌گذاشته‌و‌از‌آن‌سؤال‌خواهد‌کرد‌ما‌هستیم.

‌گروه‌سوم:‌روایاتی‌است‌که‌از‌آنها‌استفاده‌می‌شود‌مقصود‌از‌»نعیم«‌مطلقنعمت‌ها

__________________________________________________.24‌/52(-‌بحار،‌ج‌1).24‌/54(-‌بحار،‌2).24‌/56(-‌بحار،‌3).24‌/57(-‌بحار،‌4)

‌429آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌است‌چه‌مادی‌و‌چه‌معنوی‌مانند‌این‌روایات:

‌از‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌روایت‌شده‌که‌فرموده‌اند:‌از‌نعمت‌هایی‌که‌مورد‌سؤال‌قرار‌می‌گیرد‌امنیت‌و‌سلامت‌بدن‌و‌ولایت‌علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام

«1است.‌»‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌روایت‌شده‌که‌فردای‌قیامت‌نمی‌گذارند‌کسی‌قدم‌از‌قدم‌بردارد‌مگر‌آنکه‌از‌چهار‌چیز‌)نعمت(‌از‌او‌سؤال‌کنند‌و‌آن‌چهار‌چیز

عبارت‌است‌از:الف:‌عمر‌که‌آن‌را‌در‌چه‌راهی‌از‌بین‌بردی؟

ب:‌جوانی‌که‌در‌چه‌راهی‌صرف‌کردی؟ج:‌مال‌و‌ثروت‌که‌از‌چه‌راهی‌بدست‌آوردی‌و‌در‌چه‌راهی‌خرج‌کردی؟

«2د:‌محبت‌و‌دوستی‌ما‌خاندان‌ولایت،‌که‌با‌آن‌چه‌کردی؟‌»‌اگر‌فقط‌همین‌سه‌گروه‌روایات‌را‌داشتیم‌مشکلی‌پیش‌نمی‌آمد‌و‌جمع‌بین

‌روایات‌ممکن‌بود‌و‌اینطور‌می‌گفتیم‌که‌»نعیم«‌همه‌نعمت‌ها‌را‌شامل‌می‌شود‌و‌در‌دسته‌اول‌از‌روایات‌نعمتهای‌مادی‌گفته‌شده‌و‌نعمتهای‌معنوی‌نفی‌نشده‌و‌در

Page 383: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌دسته‌دوم‌نیز‌نعمت‌های‌معنوی‌گفته‌شده‌و‌نعمت‌های‌مادی‌نفی‌نشده‌و‌در‌دسته‌سوم‌هر‌دو‌قسم‌نعمت‌یاد‌شده‌و‌گروه‌سوم‌برای‌جمع‌بین‌آن‌دو‌دسته‌روایات

هم‌قرینه‌خوبی‌است.‌اما‌روایات‌در‌همین‌سه‌گروه‌خلاصه‌نمی‌شود‌بلکه‌دسته‌چهارمی‌هم‌داریم‌که‌از‌طریق‌شیعه‌نقل‌شده‌و‌برخلاف‌روایات‌یاد‌شده‌»نعیم«‌را‌منحصر‌در‌نعمت‌های

معنوی‌دانسته‌و‌نعمت‌های‌مادی‌را‌اصلا‌بحساب‌نیاورده‌و‌نفی‌کرده‌است.‌لازم‌است‌که‌نمونه‌ای‌از‌این‌روایات‌را‌نقل‌کنیم‌و‌سپس‌به‌طرح‌اشکال‌و‌جواب

آن‌بپردازیم.‌««‌روایت‌کرده‌است‌که‌شخصی‌به3شیخ‌صدوق‌در‌کتاب‌»عیون‌اخبار‌الرضا‌»

‌نام‌ابراهیم‌بن‌عباس‌گوید‌خدمت‌امام‌هشتم‌بودیم‌که‌امام‌فرمود:‌در‌دنیا‌هیچنعمت

__________________________________________________.24‌/54(-‌بحار،‌1).7‌/258(-‌بحار،‌2)،‌به‌نقل‌از‌عیون.24‌/50(-‌بحار،‌3)

‌430آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌‌حقیقی‌که‌واقعا‌ارزش‌داشته‌باشد‌پیدا‌نمی‌شود.‌)آنچه‌از‌مادیات‌هست‌از‌آن‌جهت‌که‌مادی‌و‌دنیوی‌هستند‌بی‌ارزشند‌جز‌آنکه‌انسان‌بتواند‌از‌آنها‌در‌راه

‌معنویاتش‌استفاده‌کند‌و‌برای‌آخرتش‌مفید‌باشد(.‌یکی‌از‌دانشمندان‌اهل‌سنت‌که‌در‌مجلس‌حضور‌داشت‌گفت:‌خداوند‌در‌قرآن‌می‌فرماید:‌ثم‌لتسئلن‌یومئذ

‌عن‌النعیم‌و‌مقصود‌از‌نعیم‌آب‌سرد‌است‌و‌چون‌قرآن‌آب‌سرد‌را‌نعمت‌می‌داندپس‌برخلاف‌گفته‌شما‌نعمت‌حقیقی‌در‌دنیا‌هست.

‌امام‌هشتم‌علیه‌السلام‌)از‌ناراحتی‌صدایش‌را‌قدری‌بلند‌کرد(‌و‌فرمود:‌شما‌این‌آیه‌را‌این‌چنین‌تفسیر‌می‌کنید‌و‌در‌مورد‌نعیم‌هر‌کدام‌چیزی‌می‌گویید‌گروهی

‌می‌گویید‌مقصود‌آب‌سرد‌است‌گروه‌دیگر‌می‌گویید‌غذای‌خوب‌است‌عده‌دیگری‌می‌گویید‌خواب‌راحت‌است.‌پدرم‌حضرت‌کاظم‌علیه‌السلام‌فرمود:‌این‌تفسیرها

‌در‌مورد‌این‌آیه‌در‌محضر‌پدرم‌امام‌صادق‌علیه‌السلام‌یاد‌شد‌آن‌حضرت‌خشمگین‌شد‌و‌فرمود:‌خدای‌عز‌و‌جل‌از‌چیزهائی‌که‌به‌بندگانش‌تفضل‌کرده

‌است‌بازخواست‌نمی‌کند‌و‌به‌آنان‌منت‌نمی‌گذارد.‌این‌کار‌یعنی‌منت‌گذاشتن‌بعد‌از‌انعام،‌از‌بندگان‌هم‌زشت‌است‌پس‌چگونه‌چیزی‌که‌انتسابش‌به‌مخلوق‌زشت‌است‌به‌خالق‌متعال‌نسبت‌داده‌می‌شود؟‌آنگاه‌فرمود:‌مقصود‌از‌نعیم‌در‌این‌آیه

Page 384: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌شریفه‌حب‌و‌دوستی‌و‌موالات‌ما‌اهل‌بیت‌است‌که‌خدای‌متعال‌پس‌از‌توحید‌ونبوت‌از‌آن‌سؤال‌خواهد‌کرد.

‌سپس‌فرمود‌پدرم‌از‌پدرانش‌از‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌روایت‌کرده‌است‌که‌آن‌حضرت‌فرمود‌اول‌چیزی‌که‌پس‌از‌مرگ‌از‌انسان‌سؤال‌می‌شود‌شهادت‌و‌گواهی‌به‌وحدانیت‌خدا‌و‌نبوت‌رسول‌خدا‌و‌امامت‌علی‌علیه‌السلام

‌است‌هر‌کس‌به‌توحید‌و‌نبوت‌و‌امامت‌اقرار‌کند‌و‌اعتقاد‌قلبی‌داشته‌باشد‌)اهل««.1نجات‌خواهد‌بود(‌»صار‌إلی‌النعیم‌الذی‌لا‌زوال‌له‌»

‌همانطور‌که‌ملاحظه‌می‌کنید‌این‌روایت‌برخلاف‌اکثر‌روایات‌گذشته‌نعمت‌هایمادی‌و‌دنیوی‌را‌نعمت‌ندانسته‌و‌سؤال‌از‌آنها‌را‌به‌طور‌کلی‌نفی‌می‌کند.

__________________________________________________.270،‌به‌نقل‌از‌عیون:‌24‌/50(-‌بحار،‌1)

‌431آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌برای‌رفع‌این‌اشکال‌و‌تنافی‌چند‌پاسخ‌داده‌شده‌است:

‌-‌در‌قیامت‌از‌همه‌نعمت‌ها‌سؤال‌می‌شود‌آیه‌شریفه‌هم‌عموم‌دارد‌لکن‌سؤال1‌و‌پرسش‌از‌نعمت‌هائی‌از‌قبیل‌نان‌و‌آب‌با‌مقایسه‌با‌سؤال‌از‌توحید‌و‌نبوت‌وامامت‌به‌قدری‌ناچیز‌است‌که‌به‌حساب‌نمی‌آید‌و‌روی‌آنها‌دقت‌زیاد‌نمی‌شود.

‌-‌در‌قیامت‌از‌آن‌نعمت‌هایی‌که‌ضروری‌زندگی‌به‌حساب‌می‌آید‌و‌به‌قدر2‌ضرورت‌هم‌از‌آنها‌بهره‌برداری‌شده‌سؤال‌نمی‌شود‌و‌از‌زائد‌بر‌آن‌سؤال

‌می‌شود‌و‌از‌نعمت‌های‌معنوی‌هم‌مانند‌ولایت‌سؤال‌می‌شود،‌و‌شاهد‌این‌مطلبروایاتی‌است‌که‌یک‌نمونه‌اش‌ذکر‌می‌شود:

‌ثلاث‌لا‌یسأل‌عنها:‌خرقة‌یواری‌بها‌عورته‌او‌کسرة‌یسد‌بها‌جوعته،‌او‌بیت‌یکنه‌«.‌از‌سه‌چیز‌سؤال‌نمی‌شود‌قطعه‌پارچه‌ای‌که‌عورت‌خود‌را1من‌الحر‌و‌البرد‌»

‌به‌آن‌پوشانیده،‌تکه‌نانی‌که‌شکم‌خود‌را‌به‌آن‌سیر‌کرده‌و‌اطاقی‌که‌خود‌را‌بهوسیله‌آن‌از‌سرما‌و‌گرما‌حفظ‌کرده‌است.

‌-‌در‌مورد‌این‌جمله‌امام:‌»لیس‌فی‌الدنیا‌نعیم‌حقیقی«‌)در‌دنیا‌نعمت‌واقعی3‌وجود‌ندارد(‌که‌با‌ظاهر‌روایات‌دیگر‌تنافی‌دارد‌اینگونه‌جواب‌داده‌اند:‌شاید‌سرش‌این‌باشد‌که‌چون‌حضرات‌ائمه‌علیهم‌السلام‌دیدند‌اهل‌تسنن‌با‌ارائه‌روایاتی‌که‌نعیم‌را‌به‌آب‌و‌نان‌و‌امثال‌آن‌تفسیر‌می‌کند‌در‌تفسیر‌آیه‌گرفتار

‌تحریف‌شده‌و‌از‌توحید‌و‌نبوت‌و‌امامت‌و‌محبت‌اهل‌بیت‌که‌مهم‌ترین‌نعمت‌های‌حقیقی‌هستند‌سخن‌به‌میان‌نمی‌آورند‌از‌اینرو‌برای‌جلوگیری‌از‌انحراف‌در

‌تفسیر‌این‌سخن‌را‌گفتند:‌اینکه‌شما‌می‌گویید‌مقصود‌از‌نعیم‌آب‌و‌نان‌است‌و‌از‌آن‌سؤال‌می‌شود‌اینطور‌نیست‌چرا‌آنچه‌را‌که‌باید‌بگویید‌نمی‌گویید‌اگر‌بناست

Page 385: fa.the-koran.org · Web viewآشنایی با تفاسیر- عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی. مشخصات کتاب. سرشناسه : استادی، رضا،

‌برای‌نعمت‌نمونه‌ای‌ذکر‌شود‌باید‌آنچه‌از‌همه‌مهم‌تر‌است‌یاد‌شود‌نه‌نان‌و‌آب‌ومسکن.

‌پس‌این‌کلام‌امام‌علیه‌السلام:‌»لیس‌فی‌الدنیا‌نعیم‌حقیقی«‌بدان‌معنی‌نیست‌که‌نعمت‌های‌دنیوی‌نعمت‌نیستند‌و‌از‌آنها‌سؤال‌نمی‌شود‌بلکه‌بدان‌معنی‌است

که‌در‌مقایسه‌با__________________________________________________

.7‌/258(-‌بحار،‌1)‌432آشنایی‌با‌تفاسیر-‌عدم‌تحریف‌قرآن‌و‌چند‌بحث‌قرآنی،‌ص:‌

‌نعمت‌توحید‌و‌نبوت‌و‌امامت‌و‌ولایت‌اهل‌بیت‌ناچیزند‌و‌بحساب‌نمی‌آیند‌و‌سؤالاز‌آنها‌قابل‌اغماض‌است.

‌و‌خلاصه‌این‌از‌کمال‌بی‌سلیقگی‌است‌که‌وقتی‌می‌خواهیم‌نعیم‌را‌تفسیر‌کنیم‌از‌نعمتی‌چون‌ولایت‌و‌محبت‌اهل‌بیت‌سخن‌نگوییم‌و‌به‌آب‌و‌نان‌و‌لباس‌و‌مسکن

بچسبیم.‌همانطور‌که‌در‌این‌زمان‌اگر‌کسی‌بخواهد‌از‌ثمرات‌انقلاب‌و‌نعمت‌های‌الهی‌سخن‌بگوید‌باید‌اصل‌حکومت‌اسلامی‌و‌حاکم‌شدن‌اسلام‌و‌قرآن‌و‌نیز‌تحول

‌معنوی‌ملت‌و‌بسوی‌خدا‌شدن‌آن‌ها‌را‌ذکر‌کند‌نه‌اینکه‌مثلا‌بگوید‌مهمترین‌ثمره‌انقلاب‌عمران‌و‌آبادی‌روستاها‌است‌و‌از‌همین‌جهت‌است‌که‌امام‌خمینی‌دامت‌برکاته‌همیشه‌نعمت‌اسلام‌و‌تحول‌ملت‌بخصوص‌نسل‌جوان‌و‌از‌بین‌رفتن‌فحشا

و‌منکرات‌را‌به‌عنوان‌بزرگترین‌دست‌آورد‌انقلاب‌یاد‌می‌کنند.‌آری‌باید‌کمال‌توجه‌را‌داشته‌باشیم‌که‌این‌نعمت‌عظیمی‌که‌در‌این‌زمان‌نصیب‌ما‌شده‌است‌مسؤولیت‌بزرگی‌در‌پی‌دارد‌و‌به‌حکم‌آیه:‌و‌لتسئلن‌یومئذ‌عن

‌النعیم‌پس‌از‌مرگ‌از‌این‌نعمت‌بزرگ‌از‌ما‌خواهند‌پرسید‌که‌با‌آن‌چه‌کردیم‌آیا‌موجبات‌ضعف‌و‌از‌بین‌رفتن‌آنرا‌فراهم‌ساختیم‌و‌یا‌از‌کنار‌آن‌بی‌تفاوت‌عبور‌نمودیم‌و‌یا‌در‌راه‌پیشبرد‌و‌کمال‌آن‌کوشش‌کردیم‌و‌با‌کوشش‌خود‌شکر‌این

نعمت‌را‌ادا‌نمودیم.‌خوشا‌بحال‌کسانی‌که‌با‌قصد‌قربت‌در‌راه‌سربلندی‌اسلام‌و‌گسترش‌معارف‌آن‌از‌جان‌و‌مال‌و‌هستی‌خود‌دریغ‌نکردند‌و‌یا‌لااقل‌در‌سلک‌این‌جمعیت‌درآمدند‌که

گفته‌اند:احب‌الصالحین‌و‌لست‌منهم‌لعل‌الله‌یرزقنی‌صلاحا

گر‌پارسا‌نیم‌اما‌نوشته‌ام‌بر‌لوح‌دل‌محبت‌مردان‌پارسا