: استراتجی اساسی مفاهیم دوم بخش

جنگ: جزء در انها فکر طرز و ها ستراتیژی مسئولین اول

معرفیگاردینر بی سامویل

. را خود گی زنده افراد این مینمایند جنگی سخت مشکالت درگیر را خود مردم از کمی تعداد. کنند می است نظامی علوم بخش تنها این که عقیده این به فقط نظامی تمرینات صرف

شده مبهوت کامال جنگ میدان در تجربه کمبود اثر از میرسند،ِ اردو قومندیه به آنها که وقتی. هستند بلد که میکنند را کاری شود انجام باید که کاری جایه به و

دی موریسکامتیساکس

( 1669-1750)

. نمی متغایر جنگ و تیوری اندازه به چیز هیچ ظاهر در کنیم می شدوع جنگ تیوری با ما . . . تیوری. ایا اما است مهارت و کی زیره جنگ است رهبری جنگ است شجاعت جنگ باشد

به ِ کردیم می ریزی پی نو از را کالج ال نیشنل درسی پروگرام ما که وقتی دارد؟ وجود جنگو ارتش برای این بلکه دارد وجود جنگ تیوری واقعی معنی تنها نه که رسیدیم نتیجه این

. متونی بپردازند بیشتر جنگ تیوری مسایل به که است مهم فوقوالده امریکا سیاستگذاراناز بیش هایی نوشته شامل ایم کرده انتخاب شما برای اینجا در 2000که طرف این به سال

. گان نویسنده تمرکز به نظر جنگ مسایل به راجع نظرات باشد می جنگ مسایل موردکنند می فکر قدرت از صحیح استفاده به که کسانی و جنگ سیاسی پیامدهای به نسبت

. باشد می نسبت مختلف گان نویسنده تمرکز به بستگی و مختلف جنگ مورد در گاهها دید . این جنگ درباره دیگر دید دارد قدرت از استفاده اعظم حد یا و جنگ سیاسی های جنبه بهجنگ اینکه یا و شود نگاه تر ساده حلهای راه و تر ساده نگاه یک به باید جنگ به آیا که است

. در ترتیب همین به است نیازمند تر دقیق و پیجیده حلهای راه به و است پیچیده موضوع یکجنگ در تاثیر بی شی یک تکنالوجی که میکردند فکر صاحبنظران از تعدادی تکنالوجی، مورد

خواستار که دانند می زیاد حدی به جنگ در را آن اهمیت دیگر تعدادی مقابل در و است. باشند می آن در تکنالوجی بیشتر دادن اهمیت برای جنگ مسایل مورد در کلی نظر تجدید

برای جنگ تییوری مورد در تاریخ طول در مختلف افکار کردن ذکر خاطر به تنها نه ذیل متون. جنگ مختلف ابعاد مورد در آن وسیع دید بخاطر بلکه شده انتخاب شما

سیاسی : اهدف اهداف یا و منطقی دالیل همیشه جنگ یک برای که نیست منطقی این . تاریخ طول در زیادی دلیل بدون جنگهای شاهد ما حقیقت در باشد داشته وجود مشخص

اختصاص جنگ یک سیاسی اهداف به را خود درس اول بخش ما علت همین به و ایم بوده( . کتاب در جنگ یک هدف در موضوع ترین مهم ایم پروسی On War)داده جنرال توسط

کلاوزویتس وون . کارل است شده عوامل کلاوزویتس ذکر را جنگ به جوامع تمام گرایش علت . تمام در پالیسی که است پالیسی از شکلی یک جنگ بنابراین، است کرده عنوان سیاسی

از قصد ترتیب همین به و داشت خواهد دوامدار تاثیر و نفوذ جنگ یک نظامی های عملیاتاز جزء یک هیچگاه که است آن ابزار یک عنوان به جنگ که است هدف به رسیدن سیاست

. تواند نمی شده جدا کل

از را سیاست یک اهداف خود مقاهه در سکولووسکی نام به سابق شوروی مارشال یککتاب لینن اینکه از بعد که است کرده عنوان چنین شوروی نظر کلاوزویتس (On War)نقطه

نوشت، عنوان این به هایی نوشته کتاب های حاشیه در خواند دقت به سیاست را و سیاست تنها . باشد می ابزار یک تنها جنگ و بوده اصلی عوامل و گذاران دیدگاه که نیست شک هیچ جای بنابراین

و سابق شوروی نظر . کلاوزویتس نقطه راه، تنها بالنتیجه، بوده یکی جنگ یک هدف مورد در . است سیاست کنترول در نظامی عوامل و نظرات نقطه دادن قرار امر تحت

نظامی : اهداف اهداف مورد در گان نویسنده نظر از کلی توافق یک با شاید شما اینکه بامیباشد نظامی اهداف که قضیه دیگر جانب مورد در موضوع این بازهم شوید روبرو سیاسی

. نیست پذیر تطبیق رو همیشه دنباله باید نظامی اهداف که میباشد مطرح عقیده این ً عموماگیری شکل چگونگی برای نیز دیگری حلهای راه زمان عین در و باشد سیاسی اهداف

. شود می پیشنهاد نظامی اهدافزو تی کتاب سان از بخشی یک (The Art of War ) خود در بدون دشمن دفایی سیستم شکناندن

وی برای شاید اساس همین بر و است کرده عنوان موفق قومنده در برتری را واقعی جنگ . باشد دشمن اراده نظامی مطرح کلاوزویتس اهداف مهم العاده فوق را نظامی اهداف نیز

همچنین و باشد دشمن ثقل مرکز باید نظامی اهداف که است عقیده این بر و است کردهحال عین در و بوده دشمن با متغایر تواند می موضوع این اندازه چه تا که کند می عالوه

. باشد جنگ ادامه برای ناتوان که حالتی به دشمن کردن تضعیف باید هدفنام به آمریکایی صاحبنام مبتکران از ماهان یکی تایر را آلفرد دشمن دریایی قوای بردن بین از

. سیستم بردن بین از وی مقالت در اصلی نقطه داند می نظامی اهداف ترین مهم از یکی. میباشد دشمن متحدین و نظامی سیستم کل نابودی عنوان به دشمن دریایی قوای

. میباشد شد اول جهانی جنگ خوین کشتار به منجر کالوزویتسکه عقیده مخالف هارت لیدلدشمن نظامی قوای بردن بین از برای باید تنها نه نظامی اهداف که است عقیده این بر وی

برای آن از و تصرف را کشور یک قلمرو از بخشی آن توسط باید بلکه شود برده بکار . گردد استفاده تبادله و صلح وقت در مذاکره

دیگر طرف کاربت از جولین دریاها سیر و آبها کنترول که است عقیده این به ماهان با توافق در . قوای تقویه طرفداران دهد تشکیل را نظامی اهداف باید دشمن هوایی قوای بردن بین از با

و تجهیزات بردن بین از ایتالیایی دوهت برای که قسمی هستند، عقیده همین به نیز هواییمی نظامی اهداف است پزیر امکان هوا بر تسلت و کنترول توسط دشمن مقاوت روحیه

باشد.: نظامی را استراتجی نظریات و افکار از وسیع طیف یک ما نظامی اهداف پهلویه در

بسیار اهداف به رسیدن برای که کردهایم انتخاب نظامی قوایه سازی اشتغال چگونه برای . مقاله در میباشند تی مهم است سان شده طرح شده بندی طبقه استراتجی سیستم یک زو

شود برده بکار نیز استراتجی دیگر سیستمهای تمامی در تواند می امکان . که مقاله این درحقیقت در که است شده بحث مستقیم غیر و مستقیم حمله یک در استراتجی بردن بکار

از اطمینان برای کافی نظامی مانورهای و مستقیم غیر حمله استراتجی بر وی خود تاکید . بردن بین از برای وی نظامی اهداف دنباله به ماهان استراتجی است جنگ در پیروزی . تمرکز با که شود گرفته کنترول به بحر باید اول وی عقیده به باشد می دشمن دریایی قوای

بحر از دشمن تجارتی های کشتی و دریایی قوای کردن دور به قادر که قدرتی به توسل و . است پذیر امکان باشد

توانید می شما که است نظامی استراتجی یک در مستقیم غیر برخورد مخالف هارت لیدل . یک در برتری و کمال وی عقیده به ببینید وی مقاله در حرکت بر وی تاکید از را موضوع این

. دیگر استراتجی است درگیری و خشونت بدون تصمیم یک اخذ به منتهی موفق استراتجیبین از نظامی اهداف وی عقیده به اینکه به توجه با باشد می دوهت مقاله از شده گرفته

. مراکز و حیاتی صنعتی مراکز به حمله وی تاکید بود حساسدشمن مقاصد و ظرفیتها بردن . اول مرحله در باید اهداف این یه رسیدن برای وی گفته به بود هدف به رسیدن برای ازدحام

زمینی پایگاههای و نظامی قوای بعدا و داده قرار حمله مورد هوا در را دشمن هوایی قوای . دید از را استراتجی شما شده انتخاب شما برای که سکولوسکی مقاله در برد بین از را آن

با آن مشکالت حل برای و بوده علم یک استراتجی انجا در که بینید می سابق شوروی . آزمایش یک جنگ که اند آموخته لنین از آنها دارد وجود خاص قوانین همیشه دیگر مسایل

دارای که هستند کسانی همیشه جنگ فاتح و است ملت یک مورال و تجهیزات برای خوب . از دیگر انواع همچنین شما میشوند حمایت ملت جانب از و بیشتر، قوای بیشتر، منابع

بین ارتباط متوجه باید مطالعه هنگام در و دید خواهی مختلف مقاالت در را استراتجیها . یک نیستند شدنی جدا هم از که باشید نظامی استراتجی و نظامی اهداف سیاسی، اهداف

فرضیه این با و بوده نظامی هدف یک مشی خط بنیاد و اساس بر همیشه نظامی استراتجیسیاسی هدف یک از نسبی رضایت یک یا و سیاسی هدف یک به منتهی نظامی هدف یک که

. شد خواهد

اجتماعی جنگ : ابعاد یک اجتماعی ابعاد ایم گنجانده درس این در ما که جنگ چهارم جانب . که گویند می ملت یک خواستارهای و اختیارات جنگ یک اجتماعی ابعاد به معموال بود خواهد

. دیگر ابعاد روال همان به نامند می ملت یک روحیه و مورال نام به را آن سابق شوروی درشما برای نیز را جنگ جانب این مختلف طرق به مورد این در شده انتخاب مقاالت جنگ،

. و شده عنوان مهم گان نویسنده اکثر طرف از جنگ اجتماعی جانب کرد خواهد معرفیکه کرده عنوان مهم زیاد را ملت یک خواست ایتالیایی دوهت خواندید پیشتر که همانطور

. باشد نظامی اهداف از یکی تواند میدیگر شده: ابعاد ذکر بحال تا که ابعادی از جدا کلج، ال نشنال در خود مطالعه ادامه در ما

. : با تکنالوجی و لجیستیک ، خالقیت ، استخبارات شامل که نخوانیم نیز را دیگر ابعاد چهار ماباز شد خواهد معرفی شما برای بعدی بخش در بیشتر جزعیات با ابعاد این از کدام هر اینکه

و تمرکز انکشاف بر تاکید که ایم کرده انتخاب شما برای را هووارد مایل از مقاله یک ما هم . برای باید بپردازید دروس این به شما اینکه از قبل باشد می موضوع بیشتر ابعاد توجه برایتوجه برای کافی وقت به شما شاید و نیستند آسان هم خیلی درسها این که کنیم اعالم شما . برای را جنگ مختلف ابعاد حال به تا ما باشید داشته آن خواندن دوباره و نویسنده مقصد به

. کنید احساس بهتر را گان نویسنده نظریات بین تفاوتها بتوانید شما تا ایم کرده معرفی شما

: زو تی سن کتاب از هایی THE ART OF WARگزیده

بر را جنگ آن در که است وی فلسفه اساس نشانه زو تی سن های نوشته از اول جزءتر دقیق صورت به باید که کرده عنوان نگرانی ترین مهم دیگر صاحبنظران از بعضی خالف

. برای همیشه باید ما و نبوده موقتی جریان یک جنگ وی، عقیده به گیرد قرار مطالعه مورد . مقاومت اگر که داشت تاکید زو تی سن باشیم داشته را الزم لعه مطا و گی آماده آن

پیروزی و موفقیت آن حاصل شود گرفته کار به قاطع صورت به جنگ یک در فکری و روحیخوبی حاصله نشود، خورد بر الزم دقت و پروایی بی صورت با آن به اکر و بود خواهد

شود اتخاز پیروزی یک برای جنگ از قبل ارزیابیها و پالنها تمامی باید که چرا داشت نخواهد . وی عقیده به مکند جدا هم از را متحدینش و خنثی را دشمن پالنهای پیروز و فاتح یک زیرا

مقامات وزراء، و مملکت یک ریس مانند مختلف شخصیتهای بین نفاق و اختالف ایجاد

فعال ترتیب همین به و باشد می مهم بسیار وفادارانش و قومندانان و آنها افراد و عالیرتبهشرایط ساختن آماده و انداختن اختالف ، معلومات کردن جمع برای مخبرها و اجندا کردن

. و نظامی قدرت و شده تضعیف کامال دشمن صورت این در حکومت براندازی برای مناسبشکسته هم در مملکت آن قلمرو از قسمتی تصرف و نظامی حمله کدام بدون آن دفاعی

آن در که شود باید استفاده نظامی قوای از پالنها این نشدن عملی صورت در تنها شده، : : وقت کمترین در سریع العمل عکس ا شود گرفته نظر در فوق شرایط باید نیز صورت

: . : شکست. پ مردم گی زنده بر آن تاثیر و جنگ در ممکن مصارف کمترین ب ممکن . از یکی عنوان به زو تی سن فرضیه یک ملی وحدت ممکنه تلفات کمترین با دشمن

است پذیر امکان دولتی برای تنها این و است شده مطرح پیروزی برای جنگ مهم ضروریات. باشد کرده حکومت ظلم کدام بدون و کرده آسایشملت و ضروریات به کافی توجه که

ین هسین برای سن زو تی سن های تیوری که کشفیاتی که بود رسیده نتیجه این به ، . دادن ارتباط با است بوده سخاوت و خواهی خیر احساس روی از بود شده گذاری اساس

چند و نفاق مقابل ودر باال روحیه و قوا یکپارچگی اتحادو ، سیاست اولیه مفاهیم به جنگدشمن قوای بین گی زو پارچه تی منطقی سن ارزیابی یک و واقعی اساسات تا کرد تالش

. عنوان به فیزیکی و روحی اهمیت از وی آگاهی کند پیدا وسیاست قوا بین ارتباط برایگان نویسنده برخی جاییکه تا است جنگ در وی هوشی تیز نشانه جنگ در مهم فاکتورهای

در وی پیشنهادات ارزش غرب گان نویسنده مشهورترین از بعضی جمله از نظامی امورحدود در وی که اندازه همان به را امروز دنیای

200-300 . نبود کسی اولین زو تی سن شاید دانند می اهمیت با بود کرده عنوان پیش سالاولین ولی دانست می کشور یک داخل در درگیریهای برای نهایی حل را را نظامی قوای که

. سن کرد معرفی فیزیکی درگیریهای در نظامی قوای برای را مناسبی جایگاه که بود کسیمشکالت باال، ضایعات باال، مخارج به اشاره و بوده آگاه جنگ اقتصادی مشکالت از زو تی

به تاریخ طول در اکثرا که را فاکتورها این اهمیت از وی درک که است کرده لوجستیکی . مورد در خود بحث در همچنین زو تی سن دهد می نشان را است شده سپرده فراموشی

بخشاول در ها قوت بین ارتباط و استرتیژی اختالف ارزیابی را آن امروز ما که چیزی بین . وی اینجا در است بخشیده وضاحت آن به و کرده بحث خوانیم می نظامی استرتیژی و ملیمی ذیل موارد شامل که کرده اشاره شود فکر آن به عمیقآ باید که مهم فاکتور چند بههوا: و آب مختلف حاالت مانند محیط فیزیکی حاالت شخص، یک مدیریت و روح حالت باشد

. صورت در تنها شخص یک عقاید و تربیه و تعلیم مانند دیگر موارد و زمینی عملیاتهای درجنگی محاسبات توانند می رهبری اعضای بعد مرحله در دشمن به نسبت موارد این برتری

و دسیپلین قوا، گی آماده حاالت چگونگی شامل که نموده آغاز جنگ شروع برای را خود . را جنگ از هدف باستانی نویسنده این حقیقت در باشد می قوا تقسیم در برابری و عدالت

عقیده این به و داند نمی آن دست دور مناطق و شهرها یا و دشمن قوای کردن نابود و محودر باید فقفط که است گر نابود و انسانی غیر چیز یک نظامی االت ابزار و مهمات که است

. شود استفاده ان از نیست دیگری حل راه که مواردیالیق و متخصص جنرال یک که است نظامی چالهای و تاکتیک اساس بر جنگی امورات اکثرخود پالنهای اجرای و قوا جابجایی هنگام در و بوده مسلط خود کار بر مختلف شرایط در باید . باید وی صورت این در دارد نگاه مخفی صورت به را پالنها تمام و داده فریب را دشمنقوا کافی ضرفیت یا تکمیل صورت در مثال داده نشان عکس بر را خود وضعیت همیشه

صورت در و داده نشان دور را خود دشمن به نزدیکی صورت در دهد، نشان را قوا در کمبود . یک مانند آرام بسیار باید شب در حرکت هنگام در دهد نشان نزدیک را خود دشمن از دوری

کردن مختل باید اول هدف اینکه به توجه با باشد صدا بی و پوشیده شب سایه در روحتصورات و عقیده به مراحل این تمام در موفقیت صورت در که باشد دشمن فکری سیستم

. داشت خواهیم پیروزی برای خوب شرایط یک ویدشمن فکری سیستم کردن مختل جنگ در اولیه ضروریات از یکی زو، تی سن عقیده به

برای را طوالنی راه یک یا و مستقیم غیر مسیر یک همیشه جنگی متخصص یک که است

. این با قومندان یک کند می انتخاب خود هدف به رسیدن برای دشمن فریب و گمراهیرا مسکونی مناطق و شهرها به حمله خود تصمیمات و حرکات در آزادی و خصوصیات

وقت به ان نیاز خاطر به نیز را مدت طوالنی های محاصره و دانسته اخر حل راه همیشه . خاطر به را تعرض امکان قوا محاصره، یک در زیرا داند نمی موثر و مفید باال تلفات و زیاد

. و ندارند خوب نتیجه مدت طوالنی های محاصره نتیجه در و نداشته دشمن خوب موقعیتبا را کار این وی اما کند نشینی عقب جنگ در نیاز صورت در شاید عاقل جنرال یک باالخره

. عقب در باشد کم بسیار آن تسلیمی یا و تصرف امکان که دهد می انجام باال سرعت یککردن فراهم و آن قوای تعادل پاشیدن هم از دشمن، فریب در تالش برای وی خود نشینیاغظم حد از استفاده با و قوا تمام با را کار این که است حمله ضد برای مناسب شرایط یک

. ضربات که شکلی به مدهد انجام صحیح حرکات و سرعت با را جنگ وی داد انجام باید نیرورا شرایطی کردن فراهم برای تالش و بوده سریع و تند برق و رعد مانند دشمن باالی وی

. باشد اسانتر تصمیم اتخاذ و قومنده آن در که داردهدف بلکه نبوده مدت طوالنی عملیاتهای جنگ از هدف قومندانی یا و جنرال چنین یک برای . دادن ازدست باعث طوالنی نظامی عملیاتهای زیرا است جنگ در موفقیت فقط جنگ از

هیچ بحال تا گه شود می جامعه در فقر و نرخها افزایش نیروها، و قوا کردن خسته بودجه،. است نیاورده دست به موفقیت مدت طوالنی های جنگ از متخصص کشوری قومندان یک

در مسؤلیت احساس نهایت که کرده حمله دشمن به پیروزی از کامل اگاهی صورت در تنها . یا و نمودن ترک از قبل مثال است الزم جنگ در شرایطی چنین کردن فراهم برای ریاستدر دشمن که حالی در و کرده متفرق را دشمن پشتیبانی قوای جنگ میدان در نشینی عقبگی آماده و شده ضعیف خود به خود باشد می جا هر در خود از دفاع و شدن متفرق حال

. ندارد را طرف هر از خود از دفاعکه دارد امکان زیرا شود نمی ختم فیزیکی مسایل به فقط شکست و پذیری آسیب اماکه گستاخ و بین خود مانند دیگر عیبهای و عجول و تند متحرک، نیز مخالف قوای قومندان . آن دیگر عناصر از بعضی که دارد امکان ترتیب همبن به و شود آن خوردن فریب به منجر

و اتمام به رو آن امکانات و تجهیزات یا و باشند ندیده آموزش صحیح طور به و درستدر درست و کرده فراهم آن برای را شکست شرایط مسایل این که باشد خسته آن قوای

حداکثر از وی و بوده بین پیش جنرال یک برای موفقیت یک تواند می یک این لحظه همین . شکت فاکتورها همین دقیقا کند پیدا دست بزرگ پیروزی یک به و کرده استفاده امکانات

الزم تفکر با را خود پالنهای همیشه احتیاط با قومندان یک لذا داده، ترتیب را دشمن دفاعینظر تحت را دشمن پالنهای مداوم طور به و کرده تنظیم دشمن قوای ترتیب اساس بر

و پالنهایش انجام در را دشمن تا کرده را الزم استفاده موجود امکانات تمام از و داشته . به چه یا و مستقیم صورت به چه جنرال یک تاکتیکی حرکات سازد ناکام آن قوای ترتیب

می دوجانبه موثر طور به نیز آن تاثیر و بوده جانبه دو مستقیم غیر العاده فوق صورتمحاصره. و پهلو جناه از حرکت عنوان به را مستقیم اداره سوق که توانیم می ما باشد

دشمن قوای پاشیدن هم از برای که قوایی عنوان به ترتیب همین به و کنیم تعریف دشمن . حرکات شود می استفاده تصمیم اتخاذ یا قومنده برای که قوایی یا و شود می استفاده

و انتها ابتدا، که ماند می زنجیر یک بافته هم به حلقات به مستقیم غیر یا و مستقیم تاکتیکی . ما البته که شده ادغام یا و درگیر هم در توانند می حرکات این است مشخص آن در تغییر

رسیدن آن در که حرکتی عنوان به و کرده استفاده مستقیم غیر تاکتیکی حرکت از میتوانیمپیروزی به است پذیر امکان دشمن دفاعی سیستم در شکاف و امکانات حداقل با هدف به

باشد. می معمول غیر و پیچیده بینی، پیش قابل غیر همیشه مستقیم غیر عملیات یک رسید . اینکه از زو تی سن منظور هستند آشکار و واضح همیشه مستقیم عملیاتهای مقابل در و

باید جنگ در پیروزی برای ولی کرده شروع واضح و مستقیم تاکتیکی حرکات با را جنگ بایددر خود موفقیت از اینکه برای که بود این کنیم استفاده مستقیم غیر تاکتیکی حرکات از

بوده مطمین ما وقتی ندارد را آن در قبلی گی آماده هیچ که ای نقطه در دشمن به حمله. بگذاریم دشمن قوای روحی و فیزیکی سیستم بر را مخرب تاثیرات پیش از که تانیم می

آن از اعظمی استفاده و تغییرات آوردن قسما را جنرال یک موفق کاری پالن زو تی سنشروع را خود نظامی عملیات بعدا و تحلیل را اوضاع همیشه عالی جنرال یک که داند می

. . می او باشد می مصمم و احتیاط با نداده قرار دشمن طعمه هدف بی هیچگاه وی کند میکرد، حمله نباید دشمن قوای از بعضی به کرد، دنبال نباید را مسیرها از بعضی که فهمد

به و کرد اطاعت نباید را مافوق دستورات از بعضی و کرد محاصره نباید را شهرها از بعضیصورت به خود های موقعیت از و نکرده اطمینان بدون را کاری وقت هیچ ترتیب همین

. کند می استفاده قاطع و سریعدر که اب مثل و بوده موجود شرایط با سازگار زو تی سن تیوری مهم های جنبه از یکی

پالنهای و قابلیتها تمام و داده سازش جنگی نو محیط با را خود باید نیز ما رود می فرو خاک . وقت و شیم نبا آگاه دشمن شرایط از ما اگر زیرا بسازیم دشمن شرایط از آگاهی با را خود

و دشمن برای مفید شرایط یک بدهیم آن به را پالنهایش کردن عملی برای برای کافی . یک کسی است ممکن خاص شرایط از بعضی در ایم کرده فراهم را خود برای خطرناک

مقابل در که کند ترک را منطقه یک یا و فدا را خود قوای از قسمتی کرده، تسلیم را شهرسوادی بی یا و تخصص تواند می همچنین که است تر ارزش با هدف یک به رسیدن خواستار

. هوا و آب های فایده و ها نقصان زو، تی سن دهد نشان را جنگ یک قومنده در شخص یک. است کرده خاص اشاره جنگ یک در هوا و آب تاثیر و اهمیت به و داده قرار توجه مورد را

در را خود قوای جابجایی توانایی و زمینی مانورهای ارزش ارزیابی قابلیت که قومندانیکشاند می آنجا به را خود دشمن و کرده انتخاب را زمینی جنگ در حساس خاصو نقطه یک

. و چانس از نتواند که جنرالی زو تی سن عقیده به برساند پایان به خود نفع به را جنگ تا . مقاله از بخشی در باشد خوب قومندان یک تواند نمی کند استفاده خوب زمینی تاکتیکهای

نام به زو تی مخفی سن به عملیاتهای امروز دنیای در آن در نظریات کاربرد و اهمیت ، از وی کامل آگاهی دهنده ونشان بوده خود چاپ زمان در که است مفید و زیاد اندازه همان

. است نظامی عملیات یک در مختلف های بخش به که نیازی واهمیت خودش زمان در جنگآن پهلوی در دیگر خصوصیات و و جنگ یک مختلف های بخش به نسبت غربی کشورهای

و است نبوده موفق آن موارد تمام همیشه که آورده دست به را زیادی مالحظه قابل تجاربکتاب در مقاله نوشتن شد مبهوف ازمسیحیان تعدادزیادی ترس باعث که مقاله همین با

The Art of War. رساند پایان به را

گیری نتیجه

که. 1 مسیری است، دولت یک برای حیاتی اهمیت با موضوع یک جنگ زو تی سن عقیده به. شود مطالعه کامل و دقیق صورت به حتما باید که شود می ختم گی زنده یا مرگ به

جنگ است، ای عقده و مضر افراد برای خوب ابزار یک که است عقیده این به آن، چو لیفکر کامل دقت با عملیات اجرای از قبل باید مسؤل قومندان و است گی زنده موضوع یک

. کند بینی پیش وان. 2 مورد در که دیگر عنصر هفت با و تخمین را اساسی موضوع پنج زمینه این در بنابراین

. کنید ارزیابی نیز را آن به ضرورت میزان شاید و مقایسه را آن شده بحثسوم. 3 هوا، و آب مسیله دوم است، روحیه در نفوذ و تاثیر میزان مهم فاکتور اولین

. صحیح مشی خط پنجم و صحیح قومنده چهارم زمینی، عملیاتهای . قوا که هنگامی در است واضح عالی صورت به شده یاد سیستماتیکی شکل یو، چنگخود میزان و خواهی خیر قومندانان، میزان رهبری اعضای است، متجاوزین با مقابله درحال

دهند می قرار مطالعه مورد را مردم بین در و باوری طبیعت فصلهای مناسبت بعدا ودادن نشان در مشکالت . باالخره دارد وجود زمین سه وضعیت این کامل بررسی از بعد

خاک داخل یا جنگ درگیر قوا اینکه از بعد و دارد را حمله یک آغاز امکان جنرال یک موضوع

می قومندان ویا جنرال اختیار در قوانین و ها قومنده تمام اختیارات و مسیولیت شد، دشمنباشد.

رهبری با اعضای را آنها مردم ملی روحیه و مورال بردن باال و تشویق با توانند می همیشهرا دولت وحشت و ترس کدام بدون مرگ سرحد تا نیز مردم و کرده همراه و همنوا دولت

. کرد خواهد همراهی : یو برخورد چنگ خود قوای با مساوات عدالت، خیرخواهی، با قومندان یک که وقتی

خدمت خود قومندان به کامل رضایت با و بوده متحد ذهنی صورت به قوا تمامی میکند، . کتاب در کرد صورت (Book of Changes )خواهد در قوا و مردم که است کرده عنوان چنین

هدف به رسیدن طول در نیز را مرگ خطر و آمده فایق مشکالت بر خوشحالی و رضایت . کرد فراموشخواهند

از ما هوایی منظور و آب سرمای شرایط تاثیر و طبیعت فعالنفعاالت و العملها عکسمختلف فصلهای با آن مطابقت و نظامی عملیاتهای اجرای بر تابستان گرمای و زمستان

است. قابل فاصله این خواه است سالح برد و مصافت مقدار نظامی عملیاتهای از ما منظور

آن در که مشکل یا و مسافت طی برای آزاد خواه آن، از گذشتن قابل غیر ویا پیمایشاسث . است معلوم نا گی زنده و چانسمرگ

عقیده چن به یاوو و می هدف به رسیدن برای فاصله میزان از باید ما قوا جابجایی از قیلیا و مستقیم پالن از آن طبق بر و داشته کامل آگاهی جنگ میدان و منطقه دیگر شرایط . را قوا جابجایی آسانی و سختی مقدار ما اگر کنیم استفاده محاصره و پهلو جناح از حملهبه و بگیریم تصمیم سواره یا پیاده قوای مزایای و جابجایی به راجع رحتتر توانیم می دانستهما داده تشخیص را راه مسیر بودن بسته یا و بودن باز شرایط بتوانیم ما اگر ترتیب همین

موقعیت نقطه ما اگر باالخره و زده تخمین را جابجایی برای نیرو مناسب مقدار توانیم میصورت به را خود قوای و کرده تمرکز آن به آسانی به توانیم می رادانسته جنگ قطعی

. کرده جابجا و تقسیم صحیحاز ما و قومندهمنظور شجاعت دوستانه، بشر احصاص اخالص، ، تصمیم اتخاذ در لیاقت ،

. است قاطعیت : آن چو به لی آن افراد دید نوع باعث که است قومندان یک فضیلت شده یاد خواص پنج

. است شخصمحترم یک عنوان به : وی مو نسبت تو تواند می باشد عاقل قومندان یک اگر . داشته اخالص اگر کند عمل مصالحه و اقتضا روی از و آورده را الزم تغییرات شرایط یه

. اگر داشت نخواهند تردید مجازات یا و پاداش دادن به نسبت وی قاطعیت در وی افراد باشددیگران زحمات از و کرده همدردی دیگران همراه دارد، دوست را بشر باشد دوست انسان

. به و کرده استفاده تردید بدون خوب های موقعیت از باشد جرات با اگر کند می تشکربه مجازات ترس از و بوده دیسیپلین با آن قوای و افراد باشد قاطع اگر و رسد می پیروزی

. عقیده به دهند می انجام را خود وظایف سو خوبی هی پاوو به شن جنرال یک اگر . بود نخواهد کارامد پالنهای ساختن و خود شک بر قلبه به قادر نباشد جرات با کافی اندازه

کارامد، و الیق افسران کردن موظف کنترول، هی، سازمانده ما منظور مشی خط از . یک نظامی قوای برای الزم امکانات کردن فراهم و تجهیزات، جابجایی مناسب سیستم

شده یاد موضوع پنج به راجع حتما نخورده شکست و بوده موفق بحال تا که موفق جنرالمورد را ذیل عناصر توجه و دقت نهایت با پالنها اجرای برای بنابراین دارد، کامل آگاهی . مردم سر تاثیر بیشتر ریسجمهور یا حاکم کدام که پرسید می شما اگر دهید قرار مطالعه

از استفاده اعظم حد قوا و ارتش کدام بوده، قادر و الیق بشتر قومندان کدام یا دارد، خودیا و است شدن اجرا قابل بهتر قوانین و قواید کدام کند، می را نظامی تاکتیکهای و طبیعت

است تر قوی قوا : کدام یو قوی چنگ مهمات صحیح، تجهیزات یک که است عقیده این بهنزدیک اعالم با و شده خوشحال جنگ اعالم شنیدن با که شجاع عساکر باالخره و موثر و

. تانیم می گفته شجاعت و جرات این به که کنند ناراحتی احساس خود تقاوت وقت به شدن

عقیده به دیده، آموزش و الیق مردان و افسران داشتن ، تاثیر سنگ و مستر عساکر اگرمردد و مضطرب هنگام در آنها نباشند، آشنا جنگی شدید و سخت شرایط به افسرها

در شاید باشد ندیده آموزش کافی و عالی صورت به جنرال یا و قومندان اگر و بود خواهنددارند، وحشت و اضطراب دشمن با رویارویی از باطن در ولی باشند خونسرد و آرام ظاهر

. یاشد می مهم بسیار عالیرتبه مقامات طرف از کردن تنبیح یا و کردن تشویق طرز آخر ودر : مو مورد تو در بینی پیش به قادر باید من که معنی این به گذشت، نباید حد از هیچوقت

. یک اگر و خورد خواهد شکست طرف کدام و پیروز طرف کدام اینکه و باشم جنگ یک فاتحجنگ در پیروزی برای است، موافق من عقاید و اصول با و میکند کار من همراه که جنرال . است مخالف من استراتجی با که کسی اگر و دارم نگاه را آن باید من پس است متیقن

. باید ما خود پالنهای موفقیت برای شود کنار بر کار از باید و بوده نزدیک شکست به پسوی . یا موقعیت از من منظور کنیم پیدا دست خود اهداف به تا کرده زیاد مصرف و تالش

کنترول و ماست نفع به که چیزی با مطابقت در مصلحت روی از کردن حرکت شرایط. وضعیت کردن

مو گوید تو هنگام :می در بنابراین است، دشمن فریب اساس بر جنگی مسایل تمامبه نزدیک که وقتی داده، نشان حرکت بی را خود فعالیت هنگام در و ناتوان را خود توانایی

. انداختن دام به برای دهید نشان نزدیک را دورخود که وقتی و داده نشان دور را خود دشمنفرصت یک در داده نشان آماده نا را خود اینکه از بعد و کرده استفاده طعمه یک از دشمن

. کنید حمله مناسبقویتر را دشمن که وقتی و شوید آماده آن با ریارویی برای است متمرکز دشمن که وقتی

. کنید داری خود ان با رویارویی از احساسکردید. بسازید گیج یا خشمگین را دشمن جنرال یا قومندان

: یان چو نداشته لی استوار و محکم شخصیت یک و شده عصبانی زود جنرال یک که وقتی. میرود بین از و رفته تاثیر تحت اسانی به آن قوای باشد

: ا یو خشمگین چانگ و وسوسه را او است خشم زود و لجوج ادم یک دشمن جنرال گرحمله شما به پروا بی و پالن کدام بدون و شده سردرگم و عصبانی وی آن از وبعد کرده

. کرد خواهد. کنید تحریک دشمن در را قدرت و تکبر و داده نشان ضعیف را خود

. آورید در پای از را آن وبعدا گرفته فشار زیر اول را : دشمن آن چو در لی دشمن که وقتی. کنید خسته را ان است استراحت حال

. که کنید حمله ای نقطه به کنید سعی همیشه کنید متفرق را آن است متحد دشمن که وقتی. باشد نداشته قبلی گی آماده هیچ آن برای

کالوزویتس وون کارل

: اول چیست؟ بخش جنگکتاب از ای ON WAR خالصه

معرفی. 1دوم مرحله در داده، قرار مطالعه مورد را ضوع مو یک مختلف عناصر باید اول من نظر به

ساده مراحل از ویا را آن درونی ساختار کل طور به آخر در و آن مختلف بخشهای و قسمتها . موضوع به کلی طور به باید دیگر مسایل تمام از جدا جنگ در اما آن سخت مراحل تا گرفته

. دهیم قرار مطالعه مورد را آن و کرده نگاه:معنی. 2

جنگ مقوله به جورنالیستی نظر یک یا و خام فورمول یک با نباید که کنم می احساس منشروع تن به تن یا نفره دو جنگ از و رفته قضیه عمق به مستقیم میخواهم بلکه بپردازم

همین. از شماری بی تعداد و است تن به تن جنگ از بزرگتر شکل یک حقیقت در جنگ کنم . از کلی تصویر یک بخواهیم اگر ولی دهد می تشکیل را بزرگ جنگ یک تن به تن جنگهای

حال در که کنیم اشاره گیر کشتی نفر دو به توانیم می باشیم داشته خود ذهن در را جنگ . خواسته کردن تحمیل برای تالش طرف دو از کدام هر تن به تن جنگ این در هستند جنگ

طرف زدن زمین به طرف دو از کدام هر هدف و هستند دیگری بر زور توسط خود های . یک جنگ بنابراین است بیشتر مقاومت از وی کردن تضعیف و وی انداختن پا از برای مقابل

ضربه برای قوا، و است دشمن بر خود های خواست کردن تحمیل برای زورآزمایی حرکت. است علمی دستاوردهای آخرین با خود کردن مجهز و دشمن قوای به زدن

که است جنگ همراه و ضمیمه همیشه المللی بین قوانین و قواعد مانند جزیی مسایلتحمیل خود بر را آن باید ما ولی گذاشته تاثیر جنگی نظامی عملیاتهای بر ندرت به بسیار

طبق. بر مورالی و روحی قوای بر تاثیر هیج و بوده فیزیکی قدرت معنی به که قوا کنیمبر ما های خواست کردن تحمیل برای که است جنگ یک محتوای و معنی به نداشته، قانون

. دشمن باید ما هدف این به رسیدن برای رود می بکار جنگ یک هدف اصل عنوان به دشمن. است جنگ در مهم هدف یک این تیوری، حقیقت در و کرده ضعیف قوای یک به تبدیل را

قوا. 3 از اعظم حد : استفادهخلع و شکست برای نیز دیگری راههای که کردند می فکر قلب خوش مردم تعداد یک شایدجنگ هنر واقعی معنی به این که دارد وجود تلفات و خونریزی جز به دشمن کردن صالح

باید. که است اشتباه منطق یک حقیقت در ولی رسد می نظر به زیبا منطق یک این است . در قلبی خوش و دوستی انسان حس که بوده خطرناک بسیار موضوع یک جنگ شود آشکار

واقع . موثر تواند می همزمان دانش، و قوا از اعظم حد استفاده است بزرگ اشتباه یک آنو. تلفات میزان به توجه بدون قوا از اعظمی استفاده جنگ در طرفین از یکی اگر مثال شود

موفقیت به اول طرف کارگیرد، دوستی انسان و حوصله از دیگر طرف و کند خونریزی . در گردد می خود نظامی قوای از استفاده به مجبور دیگر طرف و یافت خواهد دست بیشتر

خونریزی و نظامی قوای از استفاده به مجبور را همدیگر که هستند طرفین خود این حقیقت . است جنگ خود تاکتیکهای آن کردن متوقف یا ساختن محدود برای فاکتور تنها و نماید می

بسیار کنیم تعریف بخواهیم واقعیت بصورت بخواهیم اگر را جنگ واقعی حقیقت و نماییک بلکه بیهوده تنها نه حقیقت این از عامه افکار دادن فریب و بوده انسانی غیر و دردناک

. با یا و مخرب کمتر تر متمدن و یافته انکشاف کشورهای بین در جنگ اگر است اشتباهخاتمه یافته انکشاف کمتر ممالک به نسبت کمتری جنگی جنایات

انسان به نسبت جامعه یک مردم حس و اجتماعی شرایط و حاالت در اصلی علت یابد میو اداره یا و جنگ یک آغاز یا زدن دامن در اصلی فاکتورهای اینها و باشد می دوستی

. همیشه ولی نبوده جنگ همراه یا بخش فاکتورها این گرچه هستند جنگ یک از جلوگیری. دارند وجود یک آغاز از پیش

اهداف و دشمنی احساس دارد، وجود یکدیگر درمقابل مردم جنگیدن برای کلی انگیزه دوبر ما بحث و دشمنی

. مردم میان این در است عمومی و کلی عنصر یک این که چرا بوده دومی نوع اساسکه شوند می رهبری تعصب و احساسات با متمدن غیر مدم و اندیشه و فکر با متمدن

رهبری چگونگی به بلکه جامعه یک بودن متمدن غیر یا بودن متمدن به بستگی تنها نه تفاوت . موضوعات تمام در شده یاد های تفاوت بنابراین، باشد می مربوط جامعه یک نهاد اصل وخودخواهی و طلبی جاه اثر بر نیز جوامع ترین متمدن موارد از بعضی در زیرا نبوده دخیل

. که است واضح اشتباه یک این بالنتیجه، شوند می غیرمتمدن و وحشی انسانهای به تبدیلبدانیم بشردوستانه احساسات با عقالنی حرکات فقط متمدن مردم نظر نقطه از را جنگقدرت و فیزیکی قوای از استفاده به احتیاج ما آن از دفاع و حکومت یک اداره برای زیرا

. مورد در مطالعه مشغول زیادی مدت برای صاحبنظران و متخصصین از بعضی داریم دولتو قوا حرکت یک جنگ اگر داد، درسخوب یک انها به اخیر های جنگ اینکه تا بوده تفاوت این

جنگ شاید اینکه و باشد، داشته جایی تواند نمی احساسات آن در پس است فیزیکی نیرویتاثیر وسعت و دارند را جنگ بر خود تاثیر انها بازهم نگیرد چشمه سر شده یاد تفاوتهای از

یک مدت طول و اهمیت به بستگی بلکه جامعه یک بودن متمدن به بستگی تنها نه ان. دارد درگیری

این به نبرند، بین از را دشمن های شهرها و مجازات را خود زندانیان متمدن جوامع اگرمی ایفا ان جنگی مسایل سیستم در را ای عمده نقش و رول ودانش علم که است خاطر

. انکشاف و باروت اختراع است آموخته را قوا از استفاده صحیح روش جوامع آن به و کندکه است جنگ در متمدن جوامع پیشرفت دهنده نشان گرم صالحهای و مهمات دار دوام

. تکرار برای نتیجه در است مدت طوالنی جنگ یک در موفقیت واقعی معنی به خود اینمحدودیت هیچ و است قوا نمایش و حرکت یک جنگ که کنیم عنوان باید ما اصلی نقطه

. برای تالش در طرفین از کدام هر جنگ یک در ندارد وجود آن از استفاده برای منطقیتالش یک حقیقت در این و است خود های خواسته به تسلیم برای مقابل طرف کردن مجبور

. شود می کشیده خشونت انتهای به آخر در که است جانبه دو

4 .. است دشمن کردن صالح خلع هدفآن دادن نشان وقت حاال و ام کرده عنوان دشمن کردن صالح خلع را جنگ از هدف قبال من

. کردن مجبور بر قرار اگر توانیم می داده نشان تیوری شکل به را آن حداقل که استبه حاضر دشمن که دهید قرار شدید و بحرانی حالت یک در را دشمن باید است دشمن

ظاهر در حداقل دشمن بر وضعیت این فشار و سختی البته و شود تسلیم و دادن قربانیو شد نخواهد تسلیم دشمن صورت این غیر در و باشد موقتی و گذر زود بصورت نبایدآن اصلی هدف آید می وجود به که تغییراتی تمامی در است نیز آن قوای بازسازی امکان

مطلقا را خود که دهیم قرار شرایطی یک در را دشمن باید و باشد دشمن به زدن ضربه باید . از استفاده با خواهید می شما اگر بنابراین، کند احساس خود از دفاع در ناکام و ضعیف

روحی نظر از اول باید کرده قبول را شما های خواسته تا آورده فشار دشمن به جنگصالح خلع و دادن شکست آن ادامه به و کند خطر احساس وی تا کرده ضعیف را دشمن

. خواسته به آن در توانیم می ما که است جنگ در چیروزی صحیح شکل یک این دشمن کردن . قوا یک حمله همیشه جنگ البته باشد جنگ یک از هدف همیشه باید این و برسیم خود های

قوای دو بین العمل عکس یا و درگیری جنگ بلکه نبوده گناه بی و ضعیف مردم بر قدرتمند . خود نندازیم پا از را او و نزنیم ضربه خود دشمن به اول وعده در ما اگر پس است نظامی

تسلط و کنترول خود دشمن بر ما که اندازه همان به که معنی این به خورد خواهیم ضربه ما. کند وارد ضربه ما به است ممکن و داشته گی آماده اندازه همان به نیز وی داریم

5 .: قوا از استفاده اعظم حدخود قوای با را وی دفاعی قدرت باید اول دهید شکست را خود دشمن خواهید می شما اگر

. به شما کنید فرض است جنگ یک شروع برای مهم فاکتورهای از این که کرده مقایسهاطالعات همین طبق بر نیز شما رسید، می دشمن دفاعی قوای به راجع دقیق اطالعات

در و دشمن ظرفیت از پیش را خود نیروهای شما یا و کنید می تنظیم و ترتیب را خود قوایرا کار همین نیز دشمن حال عین در کنید، می استفاده خود امکانات تمام از امکان صورتدو هر جنگ شروع از بعد نتیجه در و نماید می تجهیز امکان حد سر تا را خود قوای و کرده

افراط از نمونه یک این و شود می زیاد های خونریزی و خشونت از استفاده به مجبور جناح . است جنگ در گری

6: عمل. در اصالحاتوقت تا ایده یک یا و تفکر یک که کنم می فکر من نظریه و تفکر طرز یک حد سر تا بنابراین . مورد در ما بحث نقطه این در اما داشت نخواهد آرامش هیچگاه خود هدف به رسیدنقانون و اصول هیچ به پایبندی و توجه بدون که جنگ از ای نقطه یک است، جنگ در افراط

. یک اساسی مفهوم از گیرد می صورت درگیر جناههای بین در جنگ خود خاص قانون مگرگیر در امکان آن ادامه در ولی کنید استفاده خود اهداف به رسید برای شاید شما جنگ

بعضی تصورات اثر که آن بعدی های العمل عکس و جنگ یک افراطی نقاط با شما شدن . دنیای از ما اگر اما بود خواهد زیاد باشد می خودشان به مربوط منطق و نامعلوم افکار

و بود خواهد متفاوت کامال چیز هر کنیم؛ نگاه حقیقی دنیای به و آمده بیرون جنگ خیالی : تمام از جدا بحث یک جنگ آیا مانند گیرد، شکل انسان ذهن در نیز سوالهایی است ممکنشکل یک به سیاستمداران طرف از قبلی پالنهای هیچگونه بدون که دیگراست موضوعات

مختلف جناح دو همیشه یا و است طرفه یک حرکت یک این ایا و افتد، می اتفاق مترقبه غیرو عالی جنگ مورد در شده اتخاذ تصمیم اینکه یا و باشند، می مسیول جنگ یک شروع در

. است سیاستمداران از خاصبعضی اثرسالیق بر یا و تاثیر تحت اینکه یا باشد می مستقل7: نیست. منزوی و کل از جدا بحث و حرکت یک هیچگاه جنگ

مقابل جناح تنها نه که باشیم داشته خاطر به همیشه باید ما اولیه شرایط از یکی عنوان به . آن های خواسته مشخصا آن دفاعی و مقابله قدرت نه و است خیالی کامال شخصیت یک

. کامال فاکتور یک جناه یک های خواست دارد مختلف های خواسته با بیرونی بافتهای کهکرده بینی پیش را دشمن آینده حرکات آن اساس بر توانیم می ما بلکه باشد نمی ناشناخته

. این در شود می ختم مترقبه غیر طور به نه و کند می پیدا شیوع فورا هیچگاه نه جنگ زیرابا توانند می طرفین از کدام هر بیهوده پالنهای کشیدن و زدن گپ فقط جای به هنگام

. نماید معلوم را مقابل ظرفیتطرف میزان مقابل طرف حرکات تعقیب از استفاده8.: شود نمی تشکیل وکوتاه کوچک ضربه یک از جنگ

جنگ اگر که کنیم اشاره موضوع این به توانیم می ما جنگ مورد در ذکر قایل دیگر شرایط ازشکل به تدارکات تمامی پس شود آغاز همزمان تصمیم چند یا و مشخص حرکت یک از . ممکن واقعی جنگ یک در تدارکات از مشخصی مقدار تنها بود خواهد تغییر بدون و کلی

از جنگ آغاز برای تصمیم اگر اما شود، مقیاس یا و شناسایی شما دشمن توسط است . باید اینجا در است نامشخص آن نتیجه باشد شده تشکیل مختلف تصامیم و حرکت چندین

از و داده تشخیص حقیقی دنیای از را خیالی دنیای جنگ در باید ما که کنیم اشاره دوباره . به کردیم بحث قبال طورکه همان بنابراین نماییم داری خود جنگ در افراط سوی به حرکت

داده واقغی دنیای به را خود جای جنگ خیالی دنیای جنگ برای گی آماده شروع محضآماده چگونگی از آگاهی و گرفته را خیالی فرضیات جای تجهیزات برای دقیق ومحاسبات

. می ما امکان صورت در نماید می تشویق بیشتر تالش به را طرفین از کدام هر دشمن گیمانند طبیعت نظامی، های قلعه مانند خود متحرک و ثابت تجهیزات و امکانات تمام از توانیمپذیر امکان آن از استفاده تنهایی به که دیگر تجهیزات و محلی مردم ، جنگلها و ها دریا

. همیشه که جوامعی با پیمان هم های قوت نیز این از گذشته نماییم اعظمی استفاده نیستندارند همکاری به تمایل هستند جنگ آن و در دخالت و الملل بین جوامع ارتباطات همچنین

. تناسب موارد بیشتر در دارد جناح دو بین اوضاع وخامت به بستگی نیز مسایل این دربوده، تر مقاوم تر پیشرفته مراحل در جنگ اولیه مراحل به نسبت جناح یک مقیاسمقاومت

هم باز باشد گرفته شکل هم تصمیم اولین اساس بر که منسجم بسیار قوای یک اگر زیرا . را نقطه این توان می مرحله این در که باشد می موجود ان تعادل پاشیدن هم از امکان

ایجاد برای زمان عین در منابع و قوا تمام حضور یا تمرکز از مانع جنگ طبیعت که کرد واضح . برای تفاهم نقطه یک به رسیدن که کنیم اشاره نقطه این به توانیم می ما شود می تعادلجنگ در شکست عواقب از زیرا باشد می مشکل بسیار جنگ آغاز برای تصمیم اولین اتخاذ . اولیه کوچک های شکست اگر حتی نیستند آن در کردن ریسک به حاضر و بوده اگاه همهخواهد بعدی عملیاتهای بر آن تناسبشدت به نسبت را خود تاثیر بازهم نباشند هم مهم زیاد

بکار. را خود تالش تمام پروسه یک اولیه مراحل در که بوده این همیشه بشر طبیعت داشتمی بکار را خود تمرکز و تالش تمامی قوا یک تصمیم، اولین اتخاذ برای علت همین به و برده

جناح برای مشخص هدف یک تواند می جناح یک طرف از ضعف نقطه کوچکترین زیرا برنداین به شود مخالف جناح طرف از آن افراطی شکل یک به جنگ کشاندن سبب و مخالفچه هر تواند می دشمن ضعف نقطه بر شدید تعرض و فشار با کند می فکر وی که دلیل

. برسد جنگ در پیروزی یعنی خود هدف به زودتر9.: باشد نمی نهایی یا و قطعی همیشه جنگ یک آورد دست

شود، قلمداد جنگ پایان عنوان به تواند نمی همیشه نیز جنگ یک نهایی نتیجه حتی اخیرا،و آورده حساب به موقتی موضوع یک صرفا را نتیجه همیشه خورده شکست دولت یک زیرا

. داند می موجود را سیاسی حل راه یک همیشه آن برایمی .10 تیوری یک در قیودات و تخیل جایگزین واقعی گی زنده در احتماالت

شود:نظامی های تیوری در را قوا از استفاه افراطی شرایط از بعضی تواند می جنگی مسایلنداشته وجود مشخص حد یا و محدودیت گونه هیچ جنگ در افراط برای اگر و کند محدود

شد خواهد آن از نهایی استفاده مورد در تصمیم اتخاص برای مشکل موضوع یک این باشد، . جناههای بود خواهد واقعی دنیای در احتماالت قوانین پدیده اساس بر آن حل راه تنها و

قوانین از استفاده با مقابل جناح عمومی وضعیت و تاسیسات ها، صفت از مختلف. نمایند می عمل اساسآن بر و کرده ترتیب را خود پالنهای احتماالت

11 .: گیرند می قرار اولویت در هم باز اهدافسیاسیتوجه به مجبور را ما ال حا نکردیم توجه جدی صورت به دوم بخش در آن به ما که موضوعی

. کل صورت به این اگر نامیم می جنگ یک سیاسی هدف را آن ما که کند می خود به نسبتعنوان به سیاسی هدف پس باشد خاص شرایط و ها سلیقه اساس بر احتماالت تخمین یک

قرار توجه مورد پالنها و معادالت در فاکتور ترین عمده عنوان به باید جنگ یک اصلی محرکوی. اندازه همان به بکنید دشمن از غنیمت توقع شما که اندازه هر به اینکه دیگر نقطه گیردمی شما کند می تالش کمتر وی که اندازه هر به و کرد خواهد شما کردن راضی برای تالش

سیاستمداران احساساتی و حیاء با اندازه هر به و کنید پیدا آگاهی آن قوای وضعیت از توانیداهمیت آن به تشخیص صورت در و کرده عمل آن به شما اندازه همان به کنند اجراعات شماخواهد تغییرات همیشه شما پالنهای و تالش در خاطر همین به و شد خواهد قایل کمتری

برای. الزم تالش مقدار کننده مشخص جنگ در اصلی محرک عنوان به سیاسی اهدف آمدوجود درگیری امکان دولت دو یا و شخص دو بین زیرا است نظامی هدف یک به رسیدن

تاثیر توانند می توانند می باشند ناچیز هم چند هر که ساز مشکل مسایل از بعضی که دارد . برای محرک یک عنوان به سیاسی اهدف باشند داشته دولتها بین روابط در سزایی بهمواقع از بعضی در اما باشد می خود پالنهای طبق بر نظامی اهداف و دولت کردن کنترول

دیگر شرایط در ولی نقطه، یک تصرف برای مثآل باشند می یکی نظامی و سیاسی اهدافاجرا باید نظامی اهداف حقیقت در و بود خواهد تضاد در نظامی اهداف با سیاسی اهداف

. و مردم بین روابط و مردم حمایت همیشه باید سیاسی اهداف باشند سیاسی اهداف کنندهمیتوانند سیاسی اهداف صورت این در که باشد داشته خود پشتیبانی برای و همراه را دولت

. هدف یک به مشابه نظامی هدف یک اگر کلی طور به باشند تصمیم آخرین کننده اتخاذاهداف برای ااجراییه قوه یک عنوان به بازهم باشد نیز خود های خواسته در سیاسی . درگیری شدت و اهمیت از مشخص نا مقدار تواند می جنگ یک در کرد خواهد عمل سیاسی

مورد این در اندیشه به را ما که دیگر مصلح جنگهای تا گرفته کودتا برای جنگ از دارد، وجود. کند می وادار

12.: است نشده تعریف کنون تا کس هیچ طرف از نظامی فعالیتهای در تعلیقوقت یک به نیاز هرپروسه شود؟ متوقف تواند می لحظه یک برای حتی جنگ یک پروسه آیا

این که گوییم می نیز پروسه یک مدت طول دوره این به که دارد آن اتمام برای مشخص . کسوظیفه هر میان این در دارد آن انجام سرعت به بستگی همیشه پروسه یک مدت طول

آرام و آهسته صوری به خیلی که آدمی یک مثآل دهد، می انجام خود دلخواه شکل به را خودانجام خود وقت گذراندن خاطر به صرفآ را کار این وی که نیست معنی این به کند می کار

. هر به ما اگر است آورده در شکل این به را او که است وی ذاتی طبیعت این بلکه دهد، مییابیم دست کلی توافق این به توانیم می دهیم اختصاص را کافی زمان مدت جنگ در حرکت

. باشند می بیهوده عملیاتها در ضروری غیر های وقت کردن ضایع و موجب بی های وقفه کهپیشرفت برای عملیاتها در وقفه و الزم زمان تخمین مورد در بحث از ما قصد کل صورت به

. است کل طور به نظامی انفعاالت و فعل هدف بلکه نبوده مختلف جناههای از کام هیچبه. 13 را خود نظانی عملیاتهای درگیر جناههای از یکی دلیل هر به اگر

خود حمالت به دشمن توقف به توجه بدون مقابل جناح اندازد، تعلیق: دهد می ادامه

آغاز به مجبور را مختلف جناح دو سیاسی خصومتهای یا و دشمنی محرکات بعضی همیشهافتد تعویق به گیر در جناح دو بین صلح برای گفتگو که اندازه هر به و کنند می جنگ یک . می موضوع یک فقط میان این در شد خواهد بیشتر آنها بین در دشمنی و خسم احساس

وقت یک از استفاده و کردن صبر برای پالن آن و کند کنترول را خصومت این ادامه تواند . مختلف جناههای بین قدرت در تساوی است عملیات شروع و حرکت نوع هر از قبل بهتر

که شد خواهد جناهی نسیب پیروزی صورت این در بلکه نشده جنگ توقف باعث همیشه . ترکیب دو اثر از آن موازنه نتیجه در دهد می خاتمه خود نفع به را آن و کرده شروع را جنگ

به درگیر جناه دو از یکی است ممکن میان این در که آمد خواهد وجود به قدرت و هدفبه را پالن این وی صورت این در که شود جناه دو بن خواستارصلح قدرت در تساوی خاطر

جناه است ممکن حرکت این زیرا شود الزم های بینی پیش از پیش باید اما دیده، خود صالح . توازن توانیم نمی ما را حرکتی بی و سکون کند وی حمالت افزایشدر به تشویق را مخالف

. نامیم می حمله یک حمله برای مناسب وقت یافتن برای انتظار را آن بلکه گفته قواء درجنگ . 14 مجدد شروع احتمال لحظه هر و باشد موقتی توان می جنگ در تعلیق

دارد وجود اوضاع وخامت :وو شود می جنگی فعالیتهای و حمالت صرف وقت از کمی مقدار فقط ها درگیری بیشتر در

. امکان باید جنگ در وقفه نیست عادی غیر موضوع یک این که شود می تلف باقیمانده وقترا نقطه این بگذارید نیست، دیگر اساسات با متغایر چیز یک این حقیقت در و باشد پذیر

. سازم واضح را آن دالیل و کرده ثابت15 .: بخشیم می وضاحت شما برای را نظر اختالف از اصل یک

نمونه یک به توانیم می ما پس است همدیگر مخالف قومندان دو سالیق اینکه به توجه باآوردن دست به و داشتن به مربوط تواند می اختالف اساس که کنیم اشاره اختالف از بارزپیروزی کنند، می فکر هدف یک به جناه دو از کدام هر جنگ در که باشد مشخص هدف یک

. است مقابل طرف ناکامی و شکست معنی به جناه یک کامیابی و پیروزی اینجا در کهقدرت . 16 در و مختلف شکل در که است متغایر کامآل موضوع دو دفاع و حمله

: باشد می نامساویاست یکی دو هر فورم و است حمله بودن دار هدف حمله و دفاع بین در اختالف تنها اگر

می جنگ در ناکام مقایل طرف اندازه همان به است موفق جناه یک که اندازه هر به پس . و مشخص فورم دو دهد می نشان را جنگ در اختالف و تفاوت از نوعی خود این که باشد

. پرداخت خواهیم آن به بیشتر آینده دروس طول در که باشد می دفاع و حمله جنگ در مجزااختالف علت اما باشد می نامساوی قدرت در کامآل آن دوی هر کردیم عنوان که طور همان

. به است جناح دو هر طرف از هدف به رسیدن در علت بلکه باشد نمی دفاع یا و حمله دربه مخالف قومندان بیاندازد تعویق به را شده اتخاذ تصمیم یک قومندان یک اگر مثال عنوانآن دوی هر که دهد می دست انسان به احساس این و است ان تر عاجل چه هر تطبیق فکر

. طبق بر گیری در مستقیم و فوری شکل یک این رود می پیش جنگ از موازی خط یک در. شود متعرضمی نسیب پیروزی همیشه که نیست معنی آن به این ولی است سالیق

دشمن .17 از را پیروزی احتمال دشمن حمله مقابل در دفاع در قوا برتری: است جنگ در زیاد احتماالت دهنده نشان خود این که گرفته

مستحکم و تر نیرومند شکل یک دفاع کرد خواهید مطالعه بیشتر آینده درسهای در بطوریکه . آیا که باشد ما نظر مد باید همیشه سوال این بالنتیجه باشد می جنگ در حمله به نسبت ترآیا باشد، مفید جناه یک برای است ممکن تصمیم یک انداختن تعلیق به که اندازه همان بهخیر جواب اگر خیر؟ یا باشد مفید کند می دفاع که طرفی برای اندازه همان به تواند می این

باعث خود این و نبرده سودی موضوع این از مدافع طرف که است معنی این به یاشد، . سود جنگ در حاضر شرایط از که جناهی اگر بنایراین شد خواهد جنگ گسترش و ادامه

مواجه مشکل با جنک انتهای و آدامه در نباشد آماده و موفق کامآل خود سیستم در ولی برده . یک با دفاعی درحالت جنگ زیرا بدهد دست از را جنگ در برتری است ممکن و شدهبعد فوری صلح یا و شکست یک باعث که بوده ضعیف حمله یک از بهتر قوی دفاعی سیستم

) ( . به میتواند شود اجراء صحیح صورت به اگر دفاع در برتری من عقیده به شود جنگ ازختم نتیجه بدون جنگ یک اگر زیرا بوده ضعیف حمله یک به نسبت جنگ در موثرتر مراتب

. باشد مدافع جناح برای پیروزی معنی به تواند می این شود18 .: شود تصمیم اتخاذ در تعلیق باعث تواند می جنگ شرایط از آگاهی نا

معموآل زیرا شود جنگ یک در حمالت توقف یا تعلیق باعث تواند می جنگ شرایط از آگاهی ناوضعیت از و باشد آگاه کامل طور به خود موقعیت و شرایط از تواند می فقط قومندان یک

. و تحلیل بنابراین یابد آگاهی استخبارات موثق نا گزارشات بوسیله میتواند فقط دشمنرا جنگ در پیروزی تواند می و رسیده اثبات به غلط تواند می دشمن شرایط از وی ارزیابی

. زیاده و نمایی بزرگ به عادت معموآل ما کند دشنن نسیب باشد وی آن از توانست می کهطبیعت این که داریم خود تحلیالت در آن دادن نشان ضعیف به نسبت دشمن شرایط گویی

. و سریع پیشرفت مانع جنگ در مهم فاکتور یک عنوان به آگاهانه نا حرکات است انسانبه باشد مهم جنگ یک در محرکات و علت که اندازه هر به زیرا شود می جنگ در اعتدال

. عزم یک برای انگیزه که اندازه هر به است مهم جنگ آن در پیروزی اهمیت اندازه همانشد خواهد تقویت ما قوای در جنگی روحیه و مورال اندازه همان به باشد زیاد جنگ در راسخ

. باشد جنگ در مهم عناصر از یکی تواند می راسخ عزم یک زیرادر . 19 باید ما شود زیاد جنگ یک در ثباتی بی و تغییرات که اندازه هر به

: گردیم خبره احتماالت از استفادهها استراتجی و پالنها در تغییرات و ثباتی بی آن در و شده کم جنگ یک در سرعت که وقتی

بسیار جنگ قومندان های ارزیابی کرده، استفاده خود قبلی هات اشتبا از باید ما شود، زیادافراطی، های تیوری از استفاده جای به بیشتر باید جنگ قومندان یک و باشد می مهم

. چنین یک در نماید عملی جنگ حاضر اوضاع از تحلیل و احتماالت اساس بر را خود پالنهایمدت طول و شده محاسبه جنگ موجود سرایط براساس باید احتماالت تمامی شرایطی

عملیات شروع برای باقیمانده زمان مدت به بستگی احتماالت این محاسبه برای مناسب. باشد می

نوع .20 یک را آن توانیم می ما جنگ در احتماالت و چانس از استفاده به توجه با: کنیم خطاب قمار

باقیمانده عنصر یک به فقت کنیم تشبیح قمار یک به را جنگ بتوانیم کامآل ما اینکه برای . که است جدی و مهم بسیار های پروسه از یکی جنگ است چانس هم ان که داریم احتیاجمی استفاده مهم بخش یک عنوان به بخت و گمان، و حدس چانس، مقوله از آن در بشر

کند.21 .: سازد قمارمی یک به تشبیح را آن جنگ درونی طبیعت بلکه اهداف تنها نه

شباهت متوجه ما پس بدانیم جنگ اصلی فاکتور عنوان به را جنگ یک درونی اهداف ما اگر . و در است، خطر موجودیت جنگ اصلی عناصر از یکی شد خواهیم قمار یک به جنگ بیشتر

. است شجاعت قوی مورال و روحیه داشتن برای عنصر باالترین خطر موجودیت قت . تا خالصه طور به باشد موثر عالی صورت به احتیاط با محاسبه یک در تواند می شجاعتیا جنگی محاسبات در را خود مناسب جایگاه نتوانسته احتماالت و محاسبه موضوع حال به

قوی احتماالت و مثبت واکنش یک حال به تا گذشته زمانهای از اینکه با کرده پیدا نظامی . بر جنگ که زیرا است بوده جنگ در مهم فاکتور یک عنوان به موضوع این به توجه برای

. دارد قمار بازی یک به زیادی شباهت بشر فعالیتهای بیشتر خالفانسان .22 طبیعت با توانند می چگونه کل طور به محاسبات و احتماالت

: باشد سازگارذاتی طبیعت اما نماید می عمل مشخص و معین چیزهای طبق بر همیشه ما تفکر اینکه با

گرایش بوده همراه تردید و ابهام با که حرکاتی طرف به آگاه خود نا طور به همیشه بشر . در تفکر طبق بر عمل از بیشتر را خیالی دنیای یک در دیدن رویا همیشه انسان است داشته

. مورال نیازمند جنگ هنر است کرده اتخاب خود هدف به رسیدن برای مختلف های صه عرکامل اطمینان و یقین اساس بر را آن توان نمی همیشه که باشد می جا به تفکر و قوی

در چه یقین عدم و احتماالت محاسبات، برای جای همیشه آن پهلوی در باید بلکه برد پیش . و اطمینان عدم اگر ما طرف دریک درجنگ باشد بزرگ مسایل در چه و کوچک مسایلما همراه باید تعادل ایجاد برای نفس به اعتماد و شجاعت باید دیگر طرف در است یقین

می. تیوری که باشد می ضروری بسیار امر دو نفس به اعتماد و شجاعت بنابراین باشد

دو این به را ها زمینه و ساحات تمام در وسیع فضای یک مناسب های حل راه با تواند. بدهد جنگی مهم فضیلت

23 .: جنگ از مختصرتر و تر دقیق تعریف یکاشخاص جای و پیروزی و خوشی معنی به صرفآ جنگ نیست، سرگرمی یا تفریح یک جنگ

. که باشد می خطرناک فرجام یک برای خطرناک ابزار یک جنگ باشد نمی مسیولیت بی : برای اشتیاق و تصورات شجاعت، مثل چانسی بازی یک به آن دلربای های مشابهت تمام

به مربوط و مخصوص صرفآ مشخصات این همه و باشد نمی است آن همراه که پیروزی . غیر و ملکی مردم خصوص به و مردم تمام جامعه، یک تمام که وقتی است جنگ خود

. است نهفته سیاسی هدف و شرایط یک در علت معموآل شود، می جنگ یک درگیر نظامیرا خود آورنده وجود به مستقل شکل به تواند می که است پالیسی عمل یک جنگ بنابراین

. نماید عمل خود طبیعی قوانین برطبق بعدآ و آورده در خود کنترول به است پالیسی کهدر متفاوت که خشونت و جبر از شکلی یک جنگ که باورند این بر هم صاحبنظران از بعضی

اشکال با همیشه که است خود انرژی کردن ازاد و کردن خارج برای سرعت و قدرت . سیاسی اهداف بعضی از جنگ اینکه به توجه با کند می عمل خود اهداف طبق بر مختلف

و علت همیشه جنگ آورنده وجود به عنوان به سیاست طبیعتآ پس گیرد می سرچشمه . همیشه سیاسی اهداف که باشد نمی معنی آن به این آما است آن اجرای و وجود سبب

. یک طبیعی حدود جاییکه تا سیاسی اهداف و پالیسی اخیرا، است ستم و ظلم یا و جنگداشت . خواهد کلیدی و بسیار نفوذ نظامی عملیاتهای تمام در دهد اجازه جنگ

سیاسی . 24 اهداف مشی خط دهنده ادامه و کننده اجرا صرفآ حقیقت در جنگ: باشد می

یا و سیاسی ابزار یک حقیقت در بلکه نبوده پالیسی مجری مشخص طور به جنگ نتیجه در . از قصد باشد می سیاسی اهداف فعالیتهای و مشی خط دهنده ادامه دیگر معنی یک به

بدین این و شود می استفاده ابزار یک عنوان به جنگ از که است هدف به رسیدن سیاستیک به یا و بوده تواند نمی خود گذر پالن از جدا هیچوقت پالن یک کننده اجرا که است معنی

. تواند نمی شده جدا کل از جزء دیگر معنی25 .: جنگ گوناگون طبیعت

و شورشیان روحیه اندازه همان به باشند مشوق و قوی جنگ یک محرکات که اندازه هر بهشکل یک جنگ که که اندازه هر به شد، خواهد تضعیف بیشتر فاجعات ساختن در آشوبگرانشکل یک به دشمن بردن بین از اندازه همان به اندازه همان به بگیرد خود به عملی غیر

یک در نظامی اهداف و سیاسی اهداف که اندازه هر به و باشد؛ می مهم حقیقی و عملیتا نظامی شکل یک بیشتر خود به جنگ اندازه همان به باشند یکی و همسو همدیگر با جنگ

. بوده ضعیف جنگ یک محرکات که اندازه هر به دیگر طرف از گرفت خواهد خود به سیاسیبا هماهنگی و آشوبگران به مقابله به نسبت جنگ یک طبیعی عناصر تمایل اندازه همان به

. اهداف و شده خارج خود طبیعی شکل از جنگ بنابراین، شد خواهد کم سیاسی اهدافکشور در سیاسی کشمکش یک و گرفت خواهد کامل تضاد یک در جنگی مقاصد با سیاسی

. افتد می اتفاق کم بسیار کشور یک سطح در هایی درگیری چنین یک آمد خواهد وجود بهخواهد وجود به پالیسی در تعادل سیستم یک جنگ از قوی پشتوانه موجودیت صورت در زیرا

است ممکن شود، داده سوق جزیی اهداف طرف به فقط پالیسی اگر دیگر طرف از و آمدبه نسبت مردم روحیه در تردید باعث ازدولت حمایت برای مردم روحیه بردن باال جای به

. شود دولت26 .: شوند محسوب پالیسی یک توانند می جنگها تمامی

یک در پالیسی نقش اگر که کنیم بررسی و برگشته اصلی موضوع به که رسیده آن وقتمساوی شکل به آن هردوی بازهم باشد قوی آن دیگر شکل در و ضعیف جنگ از شکل

. چشم به پالیسی به و کنیم نگاه شخص یک چشم به دولت یک به ما اگر باشند می سیاسیباشد داشته گی اماده آن برای باید دولت که احتمالی خطرات میان در پس ، آن تفکر طرز

محو ها درگیری و خشونت در پالیسی یک عناصر تمامی آن در که است جنگ از شکلی یک. شد خواهد

27 .: تیوری اساسات و نظامی تاریخ درک بر تفکر طرز نوع این تاثیراتیک عنوان به باید را آن بلکه بدانیم مختار خود کامل طور به نباید را جنگ ما همه از اولتر

خواهد قرار تضاد در ما با جنگ تاریخچه تمام صورت این غیر در زیرا بدانیم پالیسی ابزارکنیم. برخورد کامل هوشیاری با موضوع این با توانیم می ما تفکر طرز همین با فقط داشت

طبیعت اندازه چه تا که بفهمیم توانیم می ما موضوع به نگاه چنین یک با ترتیب همین به ومی جنگ یک در وخامت باعث که شرایطی همچنین و خود مشوقات و محرکات با جنگ

. واقعی شکل کند اتخاذ یک قومندان باید که قضاوتی ترین مهم و اولین است متضاد شودتبدیل نه و ان در روی زیاده گیرد،نه می قبلی گی آماده آن برای وی که است جنگ یک

. سوالهای از یکی این حقیقت در ترسناک و غریب و عجیب بسیار شیع یک به آن کردنبه بعدی بخش در آن به راجع که باشد می جامع و بحث قابل بسیار که هست استراتجیکی

جنگی نام . پلانهای این به که همینجا تا را خود بحث حاضر حال در پرداخت بیشترخواهیمتیوری و جنگ که پردازیم می موضوع این به این از بعد و کنیم می ختم ایم رسیده مرحله

. کنیم ارزیابی باید را جنگتیوری . 28 نتایج و :اثرات

محیط به نسبت را خود رنگ و ظاهر همیشه که حیوان نوع یک چشم به توان نمی را جنگرا ان تصرف و تعرض به نسبت آن تمایل که پدیده یک شکل به بلکه دید، دهد می تغییر خود : یک که دشمنی و خصومت پیدایش، زمان همان از خشونت کند می تعریف شکل سه به

برای آزاد تفکر یک که احتماالت و چانس آید، می حساب به دید قابل غیر طبیعی نیرویحساب به پالیسی ابزار عنوان به همه و همه فرمانبرداری عناصر یا و است آن در انتخاب . نگرانی باعث دوم موضوع شود، می مردم نگرانی باعث موضوع سه ازاین یکی آیند می

. بیدار جنگ درجریان باید که که احساساتی را دولت سوم موضوع و آن قوای و قومندانچانس و احتماالت قلمرو در استعداد و شجاعت باشند، برده میراث به مردم قبآل باید شوند

به فقط و فقط سیاسی اهداف ولی دارد، آن قوای و قومندان خاص شخصیت به بستگی . جنگ خود در مختلف کود سه مثل جنگ گانه سه تمایالت این باشد می مربوط دولت خود

. نوع هر باشند می متغیر همدیگر با ارتباط در داشته ریشه دیگری وجود در عمیقآ که استباعث باشد آنها بین مطلق ارتباط دنبال به یا و فراموش را سه این از کدام هر که تیوری

. داد خواهد نشان کارا نا کامآل را آن که شد خواهد وسیع حقیقت یک با درگیری و کشمکشو شده حفظ تمایل سه این بین تعادل آن در که است تیوری یک پیداکردن ما وظیفه بنابراین

. بماند سازگار

جنگ در معانی و دفاه

حاال دادیم قرار مطالعه مورد را جنگ طبیعت بودن تغییر قابل و بودن مغلق بخشقبلی درآن مقاصد و اهداف بر را جنگ طبیعت تاثیرات چگونگی اینجا در ما که کنم می پیشنهاد من

. به جنگ نوع یک مقاصد و اهداف مورد در ما شروع برای اگر دهیم قرار مطالعه موردبه نماییم تحقیق و مطالعه شود رهبری صحیح طور به سیاسی اهداف طرف از خصوصکه

چگونگی و سیاسی مقاصد به بستگی و بوده متفاوت جنگها تمام که رسیم می نتیجه این . متوانیم ما کنیم فکر جنگ واقعی مفهوم و معنی به بخواهیم ما اگر دارند آن کنونی موقعیتباشد، داشته تواند نمی جنگ یک خود با ارتباطی هیچگونه جنگ یک سیاسی اهداف که گفته

ان کردن تسلیم و دشمن آوردن فشار برای حرکتخطرناک یک جنگ اگر که معنی این بهصالح خلع و دشمن بر پیروزی صرفآ و همیشه ان هدف بنابراین پس ماست های خواسته به . بیشتر آنجاییکه از و شده گرفته جنگ تیوری از جنگ نوع این از هدف شکل است ان کردن

. دهیم قرار تحقیق و مطالعه مورد را آن خواهیم می ما کنند می پیروی تیوری این از جنگهامملکت یک کردن صالح خلع شکل تر دقیق طور به ما جنگی پالنهای مطالعه هنگام در بعدآ

موضوع سه دهیم، تفکیک همدیگر از را موضوع سه باید ما قبآل ولی کرد، خواهیم بحث را : نظامی، قوای گیرد می پوششقرار تحت نیز دیگر موضوعات از خیلی آن در که مهم

. دشمن های خواسته و مملکت اشغال : باید را آن که معنی این به برود بین از باید دشمن نظامی قوای دشمن نظامی قوای نابودی

. باشد نداشته را جنگ ادامه امکان که داده قرار موقعیت یک در : آماه امکان دشمن نتیجه در داده قرار تصرف تحت باید را دشمن مملکت مملکت اشغال

. ندارد را تازه قوای یک رشد و کردناز خواسته بر یا و دشمنی اصلی شکل که جنگ بازهم داده انجام را فوق موارد دوی هر اگر

کامآل دشمن پالنهای و ها خواسته زمانیکه تا نرسیده پایان به کامآل هنوز است خصم عناصرممکت طرف از زمانیکه تا دیگر معنی یک به یا و باشد، نشکسته هم در و نرفته بین از

. داشت خواهد ادامه جنگ نشود صلح پیمانانشتقاضای هم و دشمنطرف از ها گیری در مجدد شروع امکان اما کنیم تصرف را کشور یک است ممکن ما زیرا

. پیوستن وقوع به امکان باشد می زیاد آنان خارجی پیمانان هم مداخله و داخلی شورشیانکه است امر این دهنده نشان که باشد می موجود نیز صلح مواهده یک از بعد واقعه اینمواهده یک داخلی های درگیری دوباره شروع صورت در و نبوده آمیز موفقیت جنگها تمامی

باز صلح گفتگوههای ادامه برای را راه و کاهشداده را اوضاع وخامت تواند می تنها صلحآمده. دست به جنگ از مقصد جنگ از صلح نتیجه یک با که باشیم داشته نظر در باید ما نماید

. بحث هدفمشخصجنگ سه به راجع قبآل جاییکه تا است اتمام روبه آن ماموریت ومورد در و نموده تضمین را مملکت امنیت که است نظامی نیروهای این میان این در نمودیم

خود بعدآ و برده بین از را دشمن نظامی قوای اول که بوده ترتیب این به سیستم دشمن . نقاط به بخشیدن تحکیم و هدف دو این آوردن دست به با دهیم قرار تصرف تحت را کشور

قوانین از یکی عنوان به و بکشانیم محاکمه میزه به را دشمن توانیم می ما خود قوت . عادی طور به پیشبرود آرام آرام پروسه یک عنوان به باید دشمن قوای کردن نابود جنگی

از بخشی دادن ست د از میان این در که دهند می نشان العمل عکس دوجناح از کدام هرضوری مسایل سلسله این ولی شود، می آن قوای روحیه تضعیف باعث مملکت یک خاک

. آسیب جدی بسیار انها اینکه از قبل افتند نمی اتفاق هم همیشه خاطر همین به و نبودهدر که خواهند همسایه کشور به وفرار منطقه ترک یا و نشینی عقب به مجبور ببینند

. شد خواهد اشغال ان مملکت تمام یا و بیشتر موارد بیشتراین ) است ) جنگ ازفاکتورهای یکی خیالی دنیای در جنگ هدف دشمن کردن صالح خلع از هدف

به صلح شرایط از یکی عنوان به و شد نخواهیم روبرو آن با همیشه حقیقی دنیای در ما کهیک عنوان به را تیوری توانیم نمی شرایطی هیچ در ما زیرا باشد نمی حتمی آن آوردن دست

. صورت باشد می نامساوی قوا نگاه از که دولت دو بین همیشه جنگ اما کنیم قبول قانونتوانایی عدم صورت در و بوده جدا تیوری یک شکل از همیشه واقعی جنگ یک زیرا گیرد می

: بودن ممکن غیر یا عدم بود خواهیم پیامد دو شاهد ما قوا در احساسضعف و جنگ ادامه . اوضاع وخامت و وضعیت که اندازه هر به آن قبول قابل غیر باالی مصارف دوم و پیروزی

زیاد جنگ بر محرکات تاثیر اندازه همان به شود مختلف جناح دو بین تنشها بردن باال باعث . صلح به خود تیوری ارزیابی یک چگونه که رساند می نتیجه این به را ما دقیقآ این شد خواهددیگر طرف کامل بردن بین از به نیاز پایان برای جنگها تمام اینکه و تواند می شده سرانجامکه. کنیم تصور توانیم می ما باشد بسیارضعیف جنگ یک تنشها و محرکات که وقتی ندارد

. شود می جناح یک نشینی عقب یا تسلیمی باعث شکست به انداز چشم یا و دید کوچکتریناین در احساسکند دشمن در را امیدی نا و احساسترس مخالف جناح اوایل همان از اگر و

استراتجی یک عنوان به آن از و کرد خواهد دشمن درون در افزایشآن برای تالش صورت. کرد خواهد استفاده نظامی

و حال به تا شده انجام تالشهای از آگاهی صلح مورد در تصمیم اتخاذ بر تاثیرات از دیگر یکی . هدف بی پالن یا موضوع یک جنگ زیرا باشد می گیرد صورت آینده در باید که تالشهایی

مشخص جنگ یک ارزشهدف حقیقت در و است نهفته نیز سیاسی اهداف آن در بلکه نبوده . وقت هر دیگر طرف از است آن مخارج و وقت کردن قربانی برای نیاز مورد میزان کننده

پی در جنگ ادامه جای به باید ما شود بیشتر آن سیاسی اهداف ارزش از جنگ یک مصارف . خلع به موفق جناح دو یا طرف دو از هیچکدام اینکه صورت در باشیم صلح به یابی دست

پیروزی به امید و باال های هزینه مصرف به نسبت صلح به تمایل نشوند دیگری کامل صالحدر باشند داشته قرار مشابه وضعیت یک در جناح دو هر اگر و یافته افزایش جناح دو هر در

صلح یه یابی دست برای تالش گفتگو طریق از جنگ های میانه در جناح دو هر صورت این . در طبیعتآ باشد داشته دیگری گروه به نسبت صلح به تمایل بیشتر جناه یک اگر کرد خواهند

داشته صلح به تمایل کمتر که طرفی معموآل و شده کمتر صلح به نسبت تمایل دیگر جناه. برد خواهد بیشتری سوده صلح معامله در باشد

یک در را پیروزی درصد توان می چگونه که است این شود می مطرح اینجا در که سوالیآن در که باشد اهدافی و ها پالیسی از استفاده تواند می موثر راههای از یکی برد، باال جنگ

و دشمن نظامی قوای نابودی دیگر عبارتی به یا است زیاد مخالف دولت فروپاشی احتمال . کامل پشتیبانی و حمایت باید ما کنیم می حمله خود دشمن به ما وقتی آن قلمرو بر تصرف

از ما هدف اگر و باشیم داشته خود همراه به دشمن کامل نابودی تا را جناهها تمام طرف ازدشمن، امنیتی سیستم پاشیدن هم از و موقت پیروزی یک آوردن دست به فقط جنگ شروعوی آینده به نسبت آن روحیه کردن تضعیف و دشمن به نسبت ما بیشتر نمایشقدرت یا

قوای تمام از دشمن به نسیت خود قوای برتری از اگاهی صورت در توانیم می ما باشد، . کنیم ادره مستقل شکل به را جنگ و کرده استفاده خود

نباشد آن دولت نابودی جنگ از هدف که صورتی در دشمن قلمرو بر تسلط ترتیب همین بهکامل نابودی پس باشیم کامل پیروزی یک خواستار که صورتی در ولی بوده جدا بحث یک

. کردن نابود ما هدف اگر دیگر طرف از باشد می حتمی آن قلمرو بر تسلط و دشمن قوایما بر حمله از آن ترس و دشمن خطرناک پالنهای نداشتن از ما و نباشد مخالف قوای

خود دفاعی سیستم برای زیاد گی آماده جای به توانیم می ما باشیم داشته کامل اطمینانتوانیم می طریق این از و آورده خود تصرف به را دشمن قلمرو از بخشی یک توانیم می ما

راه یک تواند می و داشته جنگ نتیجه بر مستقیم تاثیر خود این و ترسانده بیشتر را دشمن. باشد پیروزی به رسیدن برای کوتاه

قوای کامل نابودی بدون پیروزی افزایشاحتمال پیروزی به رسیدن برای دیگر راه یک . اهداف آن در که کنم می اشاره عملیات از شکلی یک به من باشد می دشمن نظامی

کردن جذب یا و پاشاندن هم از اول وعده در آن از هدف و داشته مستقیم مداخله سیاسیاین در که باشد می آنان بین همکاری سیستم بردن بین از و خود طرف به آن پیمانان هم

. داشت خواهد مثبت تاثیر نیز ما سیاسی اهداف بر و افزوده ما پیمانان هم تعداد به صورتسوی به مسیر در ما کامیابی صد در باشیم عملیاتهایی چنین انجام به قادر ما اگر حقیقت در

. شد خواهد میسر تر کوتاه بسیار شکل یک به دشمن نظامی قوای نابودی بدون پیروزی

جنگ مصارف توان می چگونه که است این کند می خطور انسان ذهن به که دوم سوال . کردن زیاد کرد قیمتی بسیار وی برای را جنگ دیکر عبارتی به یا و کرد زیاد را دشمن

از و ما طرف از آن نابودی آن، نظامی قوای باالی هزینه معنی به دشمن برای جنگ مصرف. ما توسط آن تصرف و وی قلمرو دادن دست

و اهمیت در را پیروزی به رسیدن برای حل راه دو این تفاوت توانیم می ما بیشتر مطالعه باغلط مسیر به را ما که بوده کم بسیار تفاوتها قانون یک عنوان به و تشخیصدهیم آن اهداف

تفاوتها کوچکترین باشد نداشته وجود قوی مشوقین که وقتی مثال عنوان به کشانیده، نباید . باال برای نیز دیگر روش سه بعالوه شود می جنگ از هاسمختلف استفاده کننده مشخص . باشد می موجود راه اولین اشغال یا تهاجم دارد وجود جنگ در دشمن تلفات و مخارج بردن

برای بلکه آن همیشگی اشغال خاطر به نه است دشمن قلمرو بر تسلط معنی به که . تصرف اولیه هدف اینجا در آن از دشمن دست کردن کوتاه اقل حد یا و غنیمت درخواست

زدن خسارت یا و رساندن تاوان اصلی هدف بلکه نبوده آن قوای نابودی یا و دشمن مملکت . هر خساره ایجاد و عملیاتها بر دادن اولویت روشدوم باشد می عمومی شکل به دشمن بر

مفید بسیار آنهاا از یکی که دارد را خود به مشخص راهکار دو که است دشمن بر بیشتر چهپیروزی اگر تر موثر بسیار دیگری و باشد دشمن دادن هدفشکست که صورتی در بوده

. راه دو از باشد سیاسی کارهای راه طریق از دشمن نظامی قوای شکست و درگیری بدوناز که باشد می دارا را نظامی شکل بیشتر دیگری و سیاسی شکل بیشتر یکی موجود حل

سرحد تا آن از استفاده ولی بوده نظامی موجود حل راه دو از یکی گرچه من، نظر نقطه . که روشسوم شود استفاده آن از ابزار آخرین عنوان به باید و باشد نمی مناسب ممکن

. است آن کردن نابود بعدآ و زیا حمالت تکرار از استفاده باشد می روشها مهمترین از یکیو جنگ مدت طول از استفاده درگیری یک در دشمن کردن نابود دیگر معنی یک به یا و

. جنگ از دیگر شکل یک است دشمن روحی و فیزیکی دفاعی سیستم تدریجی کردن خستهجنگ کردن طوالنی و دشمن قوت بردن بین از اصلی هدف آن در که است دفاع و مقاومت

. این در ما عمل هر حقیقت در شود پشیمان جنگ ادامه از و شده خسته دشمن جاییکه تاشکی هیچ جای و شده ما پالیسی بودن منفی باعث این و بوده مختصمقاومت تنها قسمتتر موثر مثبت پالیسی یک برای باشد هم موفق بالفرضکه تنها حرکت یک که که نیست

. مقاومت پالن از تنها که منفی پالییسی بنابراین بود خواهد منفی پالیسی یک به نسبتکردن طوالنی طریق از دشمن بردن ازبین برای طبیعی فرمول یک گیرد می سرچشمه

. است دشمن کردن خسته و جنگحمله بین تفاوت از عبارت که نماییم بحث جنگ بین کلی تفاوت به راجع خواهیم می ما حال . یک بگذارید اما نکرده دنبال مرحله این در کامل طور به را موضوع شاید ما است دفاع وتمام یا و ما اهداف تمام تواند می منفی پالیسی یک از سازم، واضح شما برای را موضوعبه پیروزی پیروزی احتمال یا و جنگ شدت بین درونی وارتباط جنگ یک در موثر اشکال

. در است موجود موجودات تمام از کلی استفاده معنی به که منفی هدف یک اگر آید دستدر و باشد آن مثبت نقطه اقل حد تواند می دشمن امکانات و قوا با تعادل باشد موثر جنگ

در که داشت نخواهد را آن مخارج ارزشتالشو آن سیاسی اهداف آخر در صورت این غیر . نابودی برای پالیسی و روش این کاربرد دهیم تغییر را خود پالیسی باید ما صورت این

مقابل در تر ضعیف کشورهای دفاع موضوع که مواردی و جنگها از بسیاری در دشمن. است شده مطرح بوده تر قوی کشورهای

کامل نابودی آن در که شود می ختم پیروزی به زیادی راههای جنگ در که بینیم می پسمایا قلمرو تصرف دشمن، قوای کامل نابودی شامل راهها این که باشد نمی ضروری دشمن

اهداف به رسیدن برای مدت کوتاه پالنهای آن، مملکت موقت اشغال از و دشمن خاک . از کدام هر دشمن شکست و کردن خشته برای جنگ مدت کردن طوالنی تا گرفته سیاسی

یک میان این در ولی آید فایق دشمن اهداف بر خود شرایط به نسبت است ممکن دو اینتن و مشاجراتشخصی آن و است آن کردن ذکر به نیاز که است مانده باقی نیز دیگر نوع . بوده حیاتی مسایل از یکی جنگ در سربازان و سیاستمداران شخصیت فهمیدن است تن به

خواهیم اشاره آن به ما که باشد می حیاتی آن دانستن جنگ یک در که دیگری مسایل وداشت.

باقی جنگ در میراثی اصل یک عنوان به این که است جنگ یک در فیزیکی رزم آنها از یکیفیزیکی آیشهای رزم همین از جنگ یک آوردهای دست بیشتر اکثرآ که معنی این به مانده

. جنگ یک در که مسایلی بیشتر که شده مطرح خاطر این به موضوع این شود می حاصلو افسران تک تک نظامی قوای از منظور و است نظامی قوای حضور خاطر به دهد می رخ

. دارد را خود به مختص معنی جنگی شرایط در که عناصر این از کدام هر است آن سربازاننظامی قوای تمام از استفاده معنی به جنگیدن ایده اگر و باشد می درگیری یک در موثر

نظامی های درگیری سلسله یک کردن ترتیب و کردن پالن معنی به آن از پساستفاده باشد . صورت به توانیم می را نظامی فعالیتهای اساسات تمام ما بنابراین است فیزیکی جنگ و

آن خاطر به که کرده خطاب فیزیکی های گیری در سلسله یک مستقیم غیر یا و مستقیمخوردن، از دیگر هدف هر و شوند می تجهیز و مصلح شوند، می داده تعلیم نو سربازان

مشخص زمان و مکان در آن جنگیدن خاطر به وی برای دیگر نظامی فعالیتهای و پوشیدناست.

طرق به تواند می که است دشمن قوای نابودی آخر، در مباحث و سوالها این تمام از هدف . راه تنها دشمن قوای نابودی کردیم بحث پیشتر ما که صورت همان به گیرد مختلفصورت

سلسله یک خاطر به تواند می جنگ یک شروع بلکه باشد نمی سیاسی اهداف به رسیدنعملیاتهای اجرای سبب توانند می نیز اهدافمشخصدیگری زیرا باشد نیز دیگر اهداف

. برای مستیقیمآ نیز امر تحت های درگیری حتی شود فیزیکی های درگیری یا و نظامیهای درگیری برای فوری نیاز اوقات گاهی که حالی در شوند می ایجاد دشمن قوای نابودی

. فقط آن در که نشوند وظایفی به محول صرفآ باید مجزا های تام جزو باشد نمی فیزیکینقطه یک کردن تصرف واقعی هدف زیرا شود می استفاده دشمن قوای نابودی برای

. مشخصاست پالیسی دومین عنوان به نهایی هدف به رسیدن برای مقصد یک صرفآ دشمن قوای نابودی

شود می خود موقعیت از دشمن نشینی عقب باعث کوچک تعرضبسیار یک اگر و بوده . عملیاتهای و جنگ میدانهای ایم رسیده خود هدف به تعرضکوچک همان با ما بنابراین پس

می روبرو باهم که باشد نمی نظامی قوای دو رویارویی و درگیری معنی به فقط نظامی. پردازند می جنگ به و شده روبرو باهم نیز کشور دو و دولت دو ملت، دو ان در بلکه شوند

که ان قوای نابودی صرفآ دولت دو بین درگیری از هدف که داشته وجود علت چندین اخیرآ،یک خاطر به صرفا است ممکن آن قوای نابودی بلکه نبوده شویم روبرو ان با است ممکن

. دشمن نابودی برای پالنها تمام ما اگر صورت این در باشد دیگر اهداف یا و مسایل سلسلهبود نخواهد نمایشقدرت یا و امتحان جز به دیگری چیزه درگیری پسیک کنیم متوقف را . جناح رو از یکی که وقتی آن خود نه و باشد می آن نتیجه در امتحان این اهمیت و ارزش کهمی آسان بسیار بینی پیش بنابراین بوده دیگر جناه به نسبت تر قوی نظامی قوای صاحب

حقیقت در و کند می نشینی عقب کرده رها را جنگ اسانی به تر ضعیف جناه زیرا باشد. داشت نخواهد وجود جنگی

است این نشود ختم نظامی قوای درگیری به همیشه جنگ شود می باعث که دالیلی از یکیسلسله یک با فقط و نظامی گیری در کدام بدون تواند می جنگ از ما اهداف اغلبآ که

. بحث ما است رسیده اثبات به جنگ تارخ در مثال صدها با این که آید دست به ها ارزیابیما شود، می دنبال درجنگ که است اهداف چندین از یکی دشمن قوای نابودی که کردیم

. شرایط هر در ایم گذاشته کنار را جنگ در دیگر اهداف با آن ارتباط اهمیت به راجع سوالمشخص و کلی شکل به جنگ در آن اهمیت و داشته آن موقعین به بستگی آن خاصجواب

. ماند می باقی بعد برایخاطر به دشمن قوای نابودی ان هدف که است جنگ در قدرتها موثرترین از یکی حرب

اگر حتی که معنی این به داشته، موثر شکل یک همیشه که است نهایی اهداف به رسیدن. شد خواهد نابود دشمن که است این برداشت نگیرد صورت نیز واقعی جنگ یک

دشمن اینکه امکان شود اجرا جنگ یک در اولیه و اصلی پالن عنوان به جنگ پالن فقط اگروقت در و ببرد پایان به خود نفع به پیروزی با را نبرد میدان ما قوای کردن خسته طریق از

پیروزی تمام زیرا شد خواهیم خود پالیسی یا پالن منفی تاثیر متوجه ما دشمن با رویارویی . شامل که بزرگ پیروزی هر اند بوده برخوردار کامل مقاصد و اهداف از بزرگ و مهم های

آب مثل بگذارد تاثیر نیز دشمن قوای دیگر بخشهای بر تواند می است دشمن قوای نابودی . به دشمن قوای نابودی بنابراین شود می نشین ته آن در کامل طور به مواد از بعضی که

پالیسی بیشتر به نسبت که داشته قرار اولویت در همیشه آن باالی توانایی و اهمیت خاطر . است آن نتیجه در بلکه اهداف در تنها نه آن موثریت دارد قرار باالیی جایگاه در جنگی های

کنیم . می مقایسه هم با را مختلف آورد دست دو تاثیر جا این در ما کهاز استفاده به محدود را ما نباید چیز هیچ کنیم می صحبت دشمن قوای نابودی از ما وقتی . عکس دو این باشد می مهم بسیار نیز قوا روحیه و مورال میان این در که کند فیزیکی قوای

نقش و تاثیر قبآل ما طوریکه به است شدنی جدا قابل غیر کلی طور به دیگر هم از العملاز بعضی در آن از استفاده و داده توضیح را عمده پیروزی یک در دشمن بر آن مخرب

. مورالی و روحی خصوصعناصر به بگذارد تاثیر دیگر عملیاتهای تمام بر تواند می موارد . نابودی مزایای بخشباشد اثر و کارامد عملیاتها تمامی بر موثر صورت به تواند می

وارد دشمن بر مالی خسارت اول وعده در تواند می دیگر چیز هر از باالتر دشمن تجهیزاتاز استفاده صورت در تنها و شد خواهد پیدا احساسخطر دشمن دل در دومآ کرده،

. داریم پالیسی این از استفاده مورد در بیشتر تمرکز به ضرورت ما دیگر های پالیسیمخرج بسیار ما برای تواند می دشمن تجهیزات و امکانات به زدن ضربه و نابودی روش

تالش. بیشتر دشمن تجهیزات نابودی برای ما که اندازه هر به دیگر، مصارف از گذشته باشد . این در متد این خطر داریم بیشتر مصرف و بیشتر بودجه به احتیاج ما اندازه همان به کنیم

میزان اندازه همان به باشیم بیشتر موفقیت کسب دنبال ما که اندازه هر به که بوده . مصرف کم موفقیت برای دیگر متدهای باشد می زیاد ناکامی صورت در ما خود بر خسارت

دو هر که صورتی در و باشد می کمتر ما خود بر آن خسارت نیز ناکامی صورت در و بوده تراین باشد مشابح پالن اجرای فکر در نیز دشمن و باشند پالیسی یک اجرای پی در جناح

. جنگ نتیجه نتیجه در کرد خواهد ما پالیسی در تغییر به مجبور را ما مهم جنگ یک در تصمیمیک آوردن دست به برای که بودیم ما این زیرا بود خواهد ما ضرر به و قاطع کلی طور به

. دیگری جزو هیچکدام که هدف دو دشمن نه و کردیم هزینه را زیاد تلفات و مصارف هدفدویشان هر برای زمان عین در قوا یک که فرد، به منحصر کامآل آن دوی هر و باشد نمی

. طوالنی و مهم جنگ یک طول در جنگ قومندانان از کدام هر پساگر داشت نخواهد کاربردو امکان کند اتخاذ راسخ عضم یک با را خود مخالف قومندان با مختلف و نو تصمیم یک

. اهداف اتخاذ خواهان که قومندانی ، متقابآل بود خواهد زیاد جنگ در وی پیروزی چانسبه نبوده مشابح تصمیم اتخاذ پی در مخالف قومندان اینکه به توجه با تواند می باشد مختلف

. بپردازد خود پالنهای اجرایمثبت اهداف برای صرفآ و مستقیم صورت به شد بحث آن به راجع حال به تا که پالنهایی

می قرار استفاده مورد بیشتر جنگها در که دشمن قوای نابودی برای نه و باشد می جنگیدشمن. قوت بردن بین از برای که مطلق دفاع با ارتباطی هیچگونه این حقیقت در گیرد

تمام از آن در ما که نداشته مثبت هدف هیچ مطلق دفاع که زیرا نداشته شود می استفادهرا دشمن اینکه نه و گیریم می کار جنگ مدت کردن طوالنی و کردن خسته برای خود قوای . به که دشمن قوای نابودی منفی نقاط باید ما اینجا در دهیم سوق دیگر هدف یک طرف یه

در و بدهیم قرار مالحظه مورد باید نیز را است خودمان امنیت انداختن خطر به معنی . مقاوم شد خواهد آخر در مخالف دولت پاشیدن هم از باعث که مثبت نقاط مقابل

دشمن قوای که صورتی در دارد را خود مثبت نقاط نیز حمله یا دفاع حالت در قوا نگهداشتنتا جنگ کردن طوالنی باید ما کلی هدف و داده قرار گی بیهوده حالت در و خسته کامآل را

. کند رها را جنگ میدان و شده خسته کامآل دشمن که باشد سرحدی

هدف به رسیدن برای مختلفی های راه جنگ در که کردیم بحث پیشترخود درسهای در ماجنگ مفید و موجود راههای از یکی سیاسی اهداف به رسیدن برای که باشد می موجود

اگر. و شود می رهبری نظامی قوای پالیسی نام به عالی قانون یک توسط چیز هر استنابودی که میرسیم نتیجه این به کنیم گیری نتیجه یا و بندی جمع کلی صورت به بخواهیم

. یک در اگر دارد قرار دیگر موارد به نسبت باالتر مرتبه و اولویت در دشمن نظامی قوایاحتیاط با جنرال یک قطعآ باشد کم آن برای عمومی پشتوانه و محرکات سیاسی، جنبه جنگ

سیاسی و نظامی استراتجی در ضعف نقطه هر از و کرده داری خود تند حرکات و بحران از . و فرضیات این اگر یابد دست آمیز صلح توافق یک به آخر در تا کند می استفاده دشمن

ما ولی نداریم را انتقاد حق راستی به ما باشند صادق موفقیت به رسیدن مورد در ها وعدهخود چشمان باید حال عین در و نرفته اشتباهی را مسیر وقت هیچ و بوده محتاط کامآل باید

آماده امکان حد تا و کرده جلوگیری قوا تمام با دشمن احتمالی حمله از تا داشته نگاه باز را. باشیم داشته الزم گی

آن در که حالتی ، دهد می قرار نگرانی مورد را جنگ طبیعت فرضیات نوع این حقیقت دراشکال رفته، اشتباه وخیم حالت یک با اساس از را خود مسیر مختلف مراحل تا جنگ

این تمام که مانده مطیع خود اساسات و اصول به همیشه ولی گرفته خود به را مختلف. گیرد قرار توجه مورد باید ها نقطه

جنگ در حساسیت

مشکالت تواند نمی باشد نکرده تجربه یا و احساس نزدیک از را جنگ میدان کسی اگر . معلوم ساده طوری چیز هر واقعی جنگ یک در نماید سپری اسانی به را جنگ واقعی

استراتجی انتخاب برای اختیار و نیست ضرورت مورد دانشخاصی هیچگونه گویا که میشود . برای جنگ مشکالت تمام باشیم داشته حضور جنگ یک در که وقتی تنها باشد می زیاد بسیار

دیگری عناصر و جنگ واقعی شرایط احساسو کردن بیان آن از غیر و شد خواهد آشکار ما . معلوم ساده بسیار جنگ در هرچیز باشد می مشکل بسیار دارند نفوذ جنگ مسایل در که

سخت بیار تواند می شود می معلوم ساده بسیار جنگ در عنصریکه کوچکترین اما شود می . آن کردن تحمل گاهی جاییکه تا شده زیاد روز به روز شده جمع مشکالت باشد دشوار و . ادم یک که کنید تصور باشید داشته جنگ از کافی تجربه شما اینکه مگر شود می دشوارادامه شب رسیدن از قبل نیز را راه دیگر فرسخ دو تا دارد تصمیم روز وقتی نا در مسافر

به. دشواری کار بیشتر راه ساعت پنج یا چهار آرام و صاف مسیر و رفتار تیز اسبهای با دهدضعیف و خسته بلکه نه، رفتار تیز و تازه اسبها دیگر دوم ایستگاه در اما رسد، نمی نظر

جایی به کار باالخره و رسد می راه از شب تاریکی و شده خراب راه مسیر ادامه در هستند،با چند هر مناسب مکان یک یا و اولی ایستگاه به را خود اینکه از مسافر مرد که میرسد

. کند فراموشمی کل به را نهایی مقصد و شده خوشحال بسیار رسانده اولیه امکانات

. را هایی نقطه کنند می صدق نیز جنگ در موارد این بیشتر کوچک، جزییات از بعضی جز بهعمومی ظرفیت و شده یکجا هم با نکنید بینی پیش یا و فکر آن به شاید وقت هیچ شما که

. به توانیم نمی همیشه ما که است معنی آن به این سازد ضعیفمی و کم را ما اجرات . اسطکاک و حساسیت کنیم اشتباه خود های بینی پیش در است ممکن و رسیده خود اهداف

از را واقعی جنگ یک فاکتورهای زیاد یا کم تقریبآ که باشد می اساسی مفهومی تنها جنگ در

. و جنگی االت ماشین اداره مثال طور به سازد می جدا است کاغذ روی فقط که جنگی یکاما رسند می نظر به اداره و کنترول برای ساده بسیار نظام یک به مربوط دیگر موارد تمام

نشده تشکیل ساده جزء یک از بخشها این از کدام هیچ که باشیم داشته خاطر به باید مادر حساسیت علت توانند می کدام هر که اجزایی اند، شده ساخته مختلف اجزای از بلکه . ظیفه و باشد، می آماده و مشخص جنگ قومندان یک وظایف تیوری جنگ یک در باشند جنگ

و است قوا داشتن نگاه نظم با و متحد برای دسیپیلین اعمال و دستورات انجام و اجرا وی . حقیقی جنگ یک در اما باشد کافی لیاقت و تجربه دارای باید مذکور قومندان آخر در

واقعی جنگ در زود بسیار تیوری در خیالبافی و اشتباه هرگونه و بوده متفاوت شرایط . اکثرآ که شود می تشکیل اشخاصمختلف تک تک از نظامی قوای یک شد خواهد آشکار

. ندارند را آن در تاخیر یا و پالنها در تغییرات امکان یا چانسوآن با مقابله برای الزم فیزیکی فشارهای و هستند شدن جدا قابل غیر جنگ از که خطراتی

. کنیم بندی طبقه را آنها خود ریشه اصل در باید که کرده زیاد حدی به را مشکالت توانند مییابند، تغییر کمتری تعداد به توانند نمی خود تخنیک اصل در که شگرف های حساسیت این

فقط بیاورند، خود وقت به بسزایی تاثیرات توانند می و بوده مرتبط جا هر چانسدر همراه . مثال عنوان به باشند می اساسچانساستوار بر باالیی فیصد یک به اینها که خاطر این به

وقتمشخص در دید معرض از را دشمن آلود مه یا و الود غبار هوای ، هوایی و اب شرایطبه رسیدن از را راپور یک و موقع به فیر از را تفنگ یک ترتیب همین به سازد، می ناپدید

. میدان به قوا موقع به رسیدن از تواند می باران بارش همچنین قومندان دست به موقعساعت چندین بلکه ساعت دو یا یک تنها نه شدید بارانهای ماقع در و کرده جلوگیری جنگ

. دارد نگه مصروف الود گل مرداب یک در را نظام سواره یا پیاده تواند می . و معمول مثال یک عنوان به است تدافعی حالت یک در حرکت به مشابح جنگ در عمل

به مربوط قوانین جنگ در نیز ساده رفتن راه کنیم، اشاره رفتن راه به توانیم می ما طبیعی . پس باشد، می دشوار بسیار سربازان برای الود گل نقطه یک در رفتن راه مثآل دارد را خود

. تیوریست یک باشد می مشکل بسیار نیز معتدل نتیجه یک آوردن دست به حتی جنگ درآب در باید که را تکنیکهایی را خود شاگردان که ماند می اوبازی استاد یک مانند به حقیقی

. زمین در گرفتن یاد اشخاصشنا بعضی نظر به دهد می یاد خشک زمین در بگیرند یادهیچگاه که هایی تیوریست است ممکن زمان عین در و باشد ممکن غیر است ممکن خشکهستند عمل و تجربه بدون استادان باشد نکرده تجربه را آن و نکرده شنا حقیقی آبهای در

. کنند تدریسمی را عمومی و معمول بسار موضوعات حقیقت در کههای تپه از پر بحر یک مانند آن از کدام هر که شده تشکیل مختلفی بخشهای از جنگ هر

. در دریایی های تپه و دریا از تجربه اگر دهنده هدایت قومندان است نشده کشف دریاییتپه هیچ بحال تا وی زیرا بوده مشکل بسیار ان برای کشتی هدایت باشد نداشته راه سر

. شدید باد یک اگر صورت این در است نکرده تجربه خود راه سر بر نزدیک از را دریاییتا بوده برخوردار ذهن حضور و تجربه عالیترین از باید مذکور قومندان کند، وزیدن به شروع . و ترین ارزش با از یکی جنگ حساسیت از آگاهی کند اداره طوفان در را خود کشتی بتواند

. تواند می عمل و تجربه باشد آگاه آن از باید جنرال یک که است جنگ اصول ترین مهمخیر ) ( یا دارد امکان استراتجی این یا و پالن این آیا مانند سوالهایی مورد در را ما جواب

می مهم خطای یک مرتکب ندرت به بسیار باشد خوردار بر دو این از که کسی و دهد میمهم. بسیار صورت به نتیجه در کوچک های ه اشتبا تکرار تواند می جنگ در جاییکه تا شود . بسیار تواند می که عنصر یک عنوان به را جنگ در حساسیت ما که همانطور شود خطرناک

در موضوع این به بازهم ما کردیم عنوان سازد مشکل را ساده ظاهر به موضوعات . از غیر دیگری چیزهای به برجسته قومندان یک اخیرآ گشت خواهیم باز بعدی درسهای

خاص قابلیتهای دارای که اگر بهتر چه و میل، و اراده مانند دارد نیاز نیز تجربه و شجاعت . باشد نیز دیگری

: نظامی اهداف از تر جامع تعریف دشمن یک شکستدارد، اشاره آن به جنگ اولیه مفهوم که باشد چیزی همان باید جنگ از دشمن هدف .شکست

. اما کنیم می شروع را خود بحث آغاز سر نقطه عنوان به اولیه مفهوم همین با همیشه دشمن شکستما دشمن قلمرو تمام بر تسلط زیرا باشد؟ می مفهوم چه به کلی طور به . ان جزییات که باشند قاطع اغلبآ توانند مشخصمی فاکتورهای از بعضی نیست ضروریروحی فاکتورهای ترتیب همین به و است واضح دارند حضور نقطه آن در که کسانی بر اکثرآ

. از کدام هر تیوری نظر نقطه از شود نمی توجه آن به اکثرا که باشد می مهم نیز مورالی ونظر نقطه از زیرا نماید متمرکز مقابل طرف قدرت مرکز بر را خود نیروی باید جناح دو . با است دشمن قدرت مرکز بردن بین از اول وعده در جنگ در استراتجی بهترین من

از را دشمن قوای مرکزی سیستم توانیم می ما نیرو تمام با دشمن قوای مرکز به تمرکزبا شد خواهد فلج نیز آن دیگر های شاخه مرکزی سیستم شدن مختل صورت در و برده بین. باشند می وابسته بزرگتر های شاخه به همیشه کوچکتر های شاخه که نقطه این به توجهبه و بود کشور یک نظامی قوای یا اردو قول دشمن قدرت مرکز کبیر اسکندر نظر نقطه از

. نقاط بود دشمن قوای مرکز بر تمرکز اول وعده در وی جنگی استراتجی خاطر همیندر که کشوری یک مثآل باشد می متفاوت آن توانایی و قلمرو وسعت به نسبت دشمن قوت

. است آن پایتخت آن قدرت مرکز باشد، زیاد داخلی های درگیری یا و کشمکشسیاسی آنقوای یا اردو قول آن قدرت مرکز هستند بزرگتر کشورهای به وابسته که کوچکتر کشورهای

جذب، و جلب برای پیمانان هم یا و شورشی گروپهای قدرت مرکز و است آن نظامی. دارد دولت یک تخصصرهبران و خصوصیات به بستگی

مهم ذیل های استراتجی دشمن شکست برای عمومی تجارب به نسبت ما نظرات طبق بر: باشند می

دشمن .1 نظامی قوای یا اردو قل نابودیدواتی .2 مسایل گرداننده تنها نه پایتخت که صورتی در دشمن مملکت پایتخت تصرف

. باشد نیز سیاسی فعالیتهای و مسلکی اجتمایی، مسایل گرداننده بلکه نظامی وما .3 اول وعده در دشمن، پیمان هم کشور بودن تر قوی یا بودن ناک خطر صورت در

. ببریم بین از را دشمن خود بعدآ و دشمن پیمان هم کشور بایدسیاسی نظر نقطه از نتیجه بازهم شوند متحد جناح یک علیه یا خالف بر دولت چند یا دو اگر

. آیا اینکه اول دارد، موضوع چند به بستگی سیاسی اتحاد این موثریت باشد می جنگ یکاهداف و عالیق اینکه یا و هستند خود مستقل اهداف و عالیق پی در ها دولت از کدام هرخواهد تر آسان ما کار صورت این در که باشد می رهبریت یک فرمان تحت متحدان همه

. رهبری کز تشخیصمر صورت در ایم داده تشخیص را دشمن قوت مرکز نقطه ما زیرا شدیک با را آن و کرده متمرکز نقطه یک بر را خود نیروی تمام توانیم می ما دشمن قوت یا

از را پیروزی تقریبآ ما پالن این در کامیابی صورت در و ببریم بین از متمرکز و شدید حمله. ایم کرده خود آن

متحدین از یکی نابودی با کلی طور به را خود دشمن بتوانیم ما اگر من نظر نقطه از بنابرین . ما شکست و حمله این در باشد جنگ در ما اصلی هدف باید شکست این دهیم شکست آن

کل فروپاشی باعث خود این که بریم می بین از را آن و کرده حمله دشمن قوت مرکز به . این ایا که دهیم قرار سوال مورد بیشتر را خود باید ما مرحله این در شود می آن قوای

. خیر یا است پذیر امکان و دسترسی قابل هدف

را مناسب گی برجسته ذیل موضوع دو در ما قوای آیا که کنیم بینی پیش باید ما شروع برایخیر؟ یا دارد

مالحظه .1 قابل نتیجه یک با دشمن بر پیروزیبه .2 ضربه و پیروزی قطعی اوردن دست به برای باال امکانات با مبارزه توانایی

. باشد ممکن غیر آن برای خساره جبران که حدی تا دشمناین غیر در باشیم، آگاه کامآل خود سیاسی موقعیت بودن کارامد از باید ما بعد مرحله درمی که باشد می زیاد دشمن با جنگ عین در دیگری مخالفان با ما گیری در امکان صورت

. شود جنگ فوری ترک حتی یا و دشمن به نسبت ما پالنهای توقف باعث تواند

هدف اگر ولی است دور هدف یک به رسیدن از آسانتر نزدیک هدف یک به رسیدن همیشهبه رسیدن در ما که نیست معنی این به این رساند انجام به را ما مقاصد و ها خواست اول

. ضمیمه بحال تا که نظریات و ها ایده اگر ایم شده تر نزدیک خود اصلی هدف یا دوم هدفمواجه ذیل موارد با ما دهیم قرار مطالعه مورد را اند بوده تعرضی عملیاتهای مفاهیم

: شد خواهیم

1.. بیاور خود تصرف به را دشمن تجهیزات و دارایی خود راه مسیر درجنگ .2 ادامه برای الزم مواد و مخازن کردن انبارحساسدیگر .3 های معیت و ها پل دیپوها، مانند مهم نقاط کردن تقویهمناسب .4 نا شرایط در و زمستان در قوا و عساکر دادن استراحخراب .5 شرایط و زمستان در قوا تجدید برای صبر

یا و متوقف مرتبه یک به را خود تعرضی حمله یک باال موارد از اطمینان خاطر به شما اگرمی نیازمند تجهیزات سازی نو و مردم کلی حمایت با نو پایگاه یک به شما بیندازید تغییر به

شکی. هیچ جای و هستند اهمیت با ستایشو قابل ها استراتجی و پالنها این تمامی باشیدهیچوقت ولی باشند مهم بسیار تعرضی جنگ یک برای توانند می انها از کدام هر که نیست

در دلی دو جای به اکثرآ اینها اما باشیم متیقن کلی طور به آن نتیجه به نسبت توانیم نمی ما. بخشد می خاطر اطمینان و قاطعیت ما به جنگ

یک طبیعت اصل با ناسازگار درعمل، تردید یا و توقف تغییر، از شکلی هر من عقیده بهرا خود موفقیت ما باشیم آن از استفاده در مجبور که صورتی در و باشد می تعرضی جنگ

. خاطر به و داده تن جنگ در خود شرایط واقعیت به ما اگر ایم ساخته محدود بلکه نه بیشترخود مجدد و دوم حمله و پالن در شویم، خود پالن در قف تو یا و تغییر به مجبور خود ضعفدر توقف نبودن ضروری شود پذیر امکان آن در کامیابی هم اگر و شد نخواهیم کامیاب ماما توان از باالتر اول وعده همان در هدف یک اگر زیرا رساند خواهد اثبات به را اول حمله

. ماند خواهد باقی تر قوی ترتیب همان پسبه باشدبه ولی بوده آمد کار تعرضی حمالت برای عمومی طور به دادیم شرح که را استراتجی

و متغیر خود زمان با مطابقت در توانند می ها استراتجی و پالنها تمامی مشخص طور . اساس همین بر که یافته تغییر سال به سال است ممکن سیاسی وضعیت اما باشند مختلف

. ما که میرسد نظر به شاید بود نخواهد امد کار ما های استراتجی همیشه موارد از بعضی دردر که ایم پرداخته حمله یعنی جنگ از شکل یک به فقط و شوده دور خود موضوع اصل از

. طور به دشمن دفاعی کلی سیستم به تواند می که کسی یقینآ زیرا باشد نمی چنین حقیقتبه وی اولیه هدف و نبوده خود دفاعی سیستم به متوسل هیچگاه کرده حمله مستقیم

. که کنم می تاکید بازهم اینجا در من اما باشد می دشمن تجهیزات و قلمرو اوردن دستهمچنین و باشد می تاکتیک و استراتجی دویه هر با ناسازگار مشخص هدف کدام بدون دفاع

اماده باید همیشه خود توان با متناسب باید مدافع جناح که کنم تکرار را موضوع این بایدبه منفعت اکثر حد اوردن دست به برای و دشمن حمله نوع به نسبت تغییرات اوردن برای

. یک برای انتظار دفاع از اصلی هدف که کنم اضافه باید اخیرآ باشد تدافع حالت در خود سوددفاع و ایستادن با فقط ما زیرا باشد می دشمن بر غافلگیرانه حمله یک و مناسب موقعیت

. امکان خاص شرایط یک در ببریم پایان به خود نفع به قطعا را جنگ توانیم نمی تنها کردناست، برخوردار حمله برای خوب موقعیت از اینکه با جنگ قومندان یا جنرال اینکه با دارد

ضد برای عالی فرصت یک انتظار در و گرفته قرار کمین یا تدافعی حالت یک در وی بازهم . است دشمن بر غافلگیرانه حمله یا حمله