15
1 آزﻣﻮن درس4 ﻧﻬﻢ) ﻫﻔـﺘـﻪ6 ( 1 . . اﺳﺖ درﺳﺖ2 . اﺳﺖ؛ ﻧﺎدرﺳﺖ ﮔﺎﻫﻲ ﻣﻲ ﻛﺎر ﺑﻪ ﻧﻴﺰ آﻳﻨﺪه ﻓﻌﻞ ﺟﺎي ﺑﻪ را اﺧﺒﺎري ﻣﻀﺎرع. ﺑﺮﻧﺪ3 . ﮔﻴﺎه: ﻣﻐﻴﻼن اﺳﺖ؛ ﻧﺎدرﺳﺖ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﻤﻮاره،: ﻣﺎدام/ ﺧﺮﺳﻨﺪ: ﻗﺎﻧﻊ/ ﺧﺎردار4 . ﭘﻨﺪاﺷﺘﻦ ﻣﺼﺪر از اﺧﺒﺎري ﻣﻀﺎرع ﻓﻌﻞ ﺟﻤﻊ ﺷﺨﺺ ﺳﻮم ﻣﻲ ﭘﻨ. ﺪارﻧﺪ5 . ﺑﻪ: ﺗﺮﺗﻴﺐ» ﻣﻲ ﻣﻲ دارﻳﺪ ﺑﺨﻮاﺑﻴﺪ، ﺧﻮاﺑﻴﺪ، ﺧﻮاﺑﻴﺪ« 6 . آﺳﻮدن ﻣﺎﺿﻲ ﺑﻦ آﺳﻮدن ﻣﻀﺎرع ﺑﻦ/ آﺳﻮد آﺳﺎ ﻧﮕﺎﺷﺘﻦ ﻣﺎﺿﻲ ﺑﻦ ﻧﮕﺎﺷﺘﻦ ﻣﻀﺎرع ﺑﻦ/ ﻧﮕﺎﺷﺖ ﻧﮕﺎ ر7 . ﺟﻤﻠﻪ ده8 . . ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻟﺘﺰاﻣﻲ ﻣﻀﺎرع ﻣﻌﻨﻲ در ﻓﻌﻞ ده9 . ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻮاده ﻗﺎدر ﻃﻌﻦ، ﺳﺒﻘﺖ،: ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﻪ ﻫﺎ10 . ﺳﺨﻦ آن/ اﺳﻨﺎدي ﻧﻬﺎد11 . اﺳﻨﺎدي ﻓﻌﻞ ﭼﻬﺎر12 . ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻪ: ﻧﻜﻨﺪ ﻃﻌﻦم ﻣﺘﻘﺪ ﺑﺮ ﻛﻪ وﺟﻬﻲ ﺑﺮ ﻗﺮار ﻧﻜﻮﻫﺶ و ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻣﻮرد را ﻗﺒﻠﻲ ﺷﺨﺺ ﻛﻪ اي. ﺪﻫﺪ13 . ﮔﺰﻳﻨﺔ4 ؛(

P tamrin 4 - mobtakeran.com

  • Upload
    others

  • View
    3

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

1

ون آزم

س در

4 همن

 

)6هفـتـه (

درست است. .1 برند. مضارع اخباري را به جاي فعل آينده نيز به كار مي گاهينادرست است؛ .2 خاردار / قانع: خرسند / مادام: همواره، هميشه نادرست است؛ مغيلان: گياه .3 دارند.پن مي سوم شخص جمع فعل مضارع اخباري از مصدر پنداشتن .4 »خوابيد خوابيد، بخوابيد، داريد مي مي«ترتيب: به .5 آسا آسود / بن مضارع آسودن بن ماضي آسودن .6

رنگا نگاشت / بن مضارع نگاشتن بن ماضي نگاشتن ده جمله .7 ده فعل در معني مضارع التزامي هستند. .8 ها به ترتيب: سبقت، طعن، قادر خانواده هم .9

نهاد اسنادي / آن سخن .10 چهار فعل اسنادي .11 دهد.اي كه شخص قبلي را مورد تحقير و نكوهش قرار ن بر وجهي كه بر متقدم طعن نكند: به گونه .12 )؛4گزينة .13

 

س آزدر

مون 4

نهم

2

)6هفـتـه (

كنند و بر حرام و حلال دين آگاهي دارند. را براي آنان بازگو مي بيت مردم بايد سراغ كساني بروند كه سخنان اهل .1 كنند، پرهيزكار هستند، مطيع دستورهاي الهي هستند. كنند، برخلاف هواي نفس خود عمل مي از دين خود محافظت مي .2 اكمان ظالم و گناهكارح .3 دهند. كنند و احكام الهي را به نفع خود تغيير مي چون آنان به عدالت رفتار نمي .4هستند و با مطالعه در قرآن و احاديث، نظر خـود را بـراي هاي خود، پيرو سخنان معصومين كساني هستند كه در سخنان و راهنمايي .5

كنند. پاسخگويي به مردم بيان مي شود. الشرايط، ولايت فقيه گفته مي هبري و هدايت مردم جامعه توسط يك فقيه جامعبه ر .6 كند. شناس، دانا، شجاع، مدير، مدبر كه با دورانديشي و استفاده از امكانات، جامعه را هدايت مي اسلام .7هرگونه تفكر را از سياستمداران گرفته بود، هاي سريع، مجال ريزي مواجه كرد، با تصميم امام خميني غرب را با بحران جدي برنامه .8

شده است. كرد، گويي از جايي ديگر به او الهام مي گفت و عمل مي با معيارهايي غير از معيارهاي شناخته شده در دنيا سخن مي رونش جريان دارد و ...شد. آرامشي عظيم در درونش داشت، گويي نيرويي ثابت در د اي از نور بود، نيرويي از وجودش پخش مي هبارق .9

داشـت. كرد. هرگز به كسي ظلـم روا نمـي ترين مردم زندگي مي دار و سياستمداري آگاه بود. مانند عادي زنده او انساني عابد، شب .10 داد. هاي ديني مردم پاسخ مي به پرسش

3

ون آزم

س در

4 همن

)5هفـتـه (

كانوا .1 يسرنا .2 محروم .3 مدكر .4 اخذنا .56. سرونيتغف نادرست است. .7 نادرست است. .8 درست است. .9

درست است. .10 بينيد؟ هايتان، پس آيا نمي جان .11 .خوابيدند ها فقط، مي آن .12 هيچ سودي ندارد در فهم حق و حقيقت. .13

 

س آزدر

مون 4

نهم

4

)7هفـتـه (

1. ) امید۴ ) تیم، گروه۳ ) به جا آوردن۲ ها ) پژوهش۱ ) وقتی که۸ دود) ۷ ) چین۶ ) گیاه۵ ) تلاش کردن۹

2. ) خارج شوید۴ ) دودی۳ ) ناگهان۲ یی) بادها۱

3. آموز با استادشان به سفری علمی رفتند. ) دوازده دانش۱ آموزان، بعضی چیزهای ضروری را از کشتی بردارید. ) استاد گفت: ای دانش۲ شود. آموزان، نگاه کنید: آن کشتی جنگی به ما نزدیک می ) ای دانش۳ نیافتند. را انسانی ،ها در جزیره آموزان به غیر از آن ) دانش۴

4. بشویید. ناهاریتان را قبل از ) دستها۱ .این کیف را ببرید) ای دوستان! ۲ طلب علم واجب است. به این دلیل که) علم را بخواهید اگرچه در چین باشد ۳ تحقیق نیست. مانند) هیچ کاری ۴

5. الف)؛ گزينة) ۲ ب)؛ گزينة) ۱

6. ) ستم کردم، بیامرز۲ ) بپوشید۱ ) بپزید۴ ) رحم کن۳

7. را گم کردیم. امان کشتی: گفتندو شدندآموزان غمگین الف) دانش

.دیدیمرا و شما آمدیم، پس دیدیماز دور را دودیب) سربازان جواب دادند، .بگردیدمواد غذایی دنبال آموزان! ج) ای دانش

)؛٢گزینۀ .8

)8هفـتـه (

1. ) اسمعا۲ ) اذکرن ۱ ) اغسلا۴ ) انصروا۳

2. بپذیرید ) اقبلا ۲ بنشینید ) اجلسن ۱ رسم کنید ) ارسموا ۴ سجده کنید ) اسجدن ۳ گزاری کنید. سپاس ) اشکرا ۵

5

ون آزم

س در

4 همن

3. فعل امر (جمع مذکر) ) اعملوا ۱

فر ۲ فعل امر (مفرد مذکر) ) اغ

مفرد مذکر)فعل امر ( ارحم

فعل امر (مفرد مذکر) ) اعمل ۳

فعل امر (جمع مذکر) ) اسکتوا ۴

4. ) اکتب ۳ ) اخرجن ۲ ) احملا۱

5. ) اجعل لسانی بذکرک لهجا.۱

ء.قراالمدرسة للف ! افتحا باب دان ل ) یا و ۲

.راء م ) أیتها النساء! انظرن إلی الوردة الح ۳

6. ) البسا۲ ) اطلبوا۱

) انظروا۴ ) اکتبا۳

انظرن ) ۵

)؛٣گزینۀ .7 )؛٢گزینۀ .8

 

س آزدر

مون 4

نهم

6

)9( هفـتـه

A.  

1. Does it rain a lot in Tabriz? 2. Do your friends watch TV a lot? 3. Does he go to work by bus?

B.

1. Does he like rainy weather? 2. Do they work in this school?

C.

1. itsكه ضمير فاعلي به : با توجه به آنMazandaran گردد، پس برميits باشد. صفت ملكي مناسب براي آن مي

2. her 3. His به جاي جمله: در واقع در اينAmin's sister از توان ميHis sister .استفاده نمود 4. your 5. Our

)10هفـتـه (

A.

1. f 2. a 3. d 4. b 5. e 6. c

B.

1. c 2. a 3. b C.

1. b 2. c D.

1. personality 2. tourist 3. rude 4. careful 5. set

E.

1. d 2. a 3. b 4. c F.

1. friend 2. festival G.

1. upset 2. taking off 3. stay 4. reservation 5. helps

7

ون آزم

س در

4 همن

H.

1. They are so hard-working.

2. We are speaking English.

3. Do they get money? I.

a J.

1. Yes, he is. He is angry.

2. Yes, she does. She makes a special food for Norooz. K.

1. What are your friends like?

2. What is he doing? L.

1. It doesn’t rain much in Tehran.

2. Is your sister neat? M.

1. he’s his 2. live lives

3. some an

نيز مفرد است و جمله هم فقط يك غلط دارد، صرفا لازم است به جاي »apple«كه توضيح: با توجه به اين

"some" ،"an" .بنويسيم

N.

1. What are Nima and Roya doing?

2. Nima and Roya are not searching for a good restaurant.

3. Are Nima and Roya searching for a good restaurant?

O.

1. am 2. are 3. Does 4. Do P.

1. Iran is a big country. 2. Mina is from Iran.

3. Yes, she does. 4. T

5. T 6. My, Its, My, our, our, My

7. On Fitr Eid, we don’t fast.

 

س آزدر

مون 4

نهم

8

)7هفـتـه (

داخلي .1 اروپا، آمريكا و استراليا .2 ست.نادرست ا .3 درست است. .4 درست است.نا .5 است. درست .6 هاي سياسي ها و درگيري عواملي چون قحطي، خشكسالي و ديگر حوادث طبيعي و يا جنگ .7 خانمان نشيني در حومة شهرها و افراد بي ترافيك سنگين و آلودگي هوا، زاغه .8ابد و چون زاد و ولد كم است. جامعه از نيروي جوان براي تحصيل ي در اين كشورها، جمعيت سالخورده و از كار افتاده افزايش مي .9

يابد. شود و جمعيت كاهش مي آموزي و كار و پيشرفت محروم مي و علم كند. هاي خشك جمعيت چنداني را به خود جلب نمي ها و مناطق سنگلاخي و بيابان هاي پرشيب كوه دامنه .10 )؛3گزينة .11 )؛4گزينة .12 ميلادي مرگ و مير كودكان زياد بود. 1900)؛ قبل از 1گزينة .13 هاي زيارتي و مقدس جزو عوامل فرهنگي جذب جمعيت است. )؛ مكان4گزينة .14

)8هفـتـه (

نادرست است؛ زيرا درآمد اقتصادي هدف نيست. .1 درست است. .2 درست است. .3 توسعة انساني بالا .4 ثابت نيست. .5 ، غربيدرصد 20 .6 )؛2گزينة .7 )؛3گزينة .8كنـد و برداشـت يكسـاني دربـاره شناسد و تفسير مـي هر كشوري متناسب با فرهنگ خود عوامل تأثيرگذار بر كيفيت زندگي را مي .9

ها وجود ندارد. آن تر باشد، توسعه انساني در آن كشور بالاتر است. ) نزديك1هاي توسعه انساني به عدد ( هرچه ضرايب شاخص .10كننـد، بـه غـذاي كـافي و آب سـالم دسترسـي دارنـد و در در كشورهايي كه مردم در محيطي پاك و بدون آلودگي زندگي مـي .11

هاي پزشكي پيشرفته برخوردارند. صورت بيماري از امكانات درماني و مراقبت

9

ون آزم

س در

4 همن

)9هفـتـه (

حكومت واحد و قدرتمندي .1 قزلباش .2 شاه اسماعيل .3 زيامرو عثماني، خوي .4 درست است. .5 درست است. .6 نادرست است. .7 نادرست است. .8ها در قنـدهار سـر بـه شـورش برداشـتند و بـه سـوي زمان با اوضاع نابسامان سلسلة صفوي گروهي از افغان شاه سلطان حسين، هم .9

چنـد مـاه محاصـره بـه ناچـار توانست با اين گروه شورشي كوچك مقابله كنـد، پـس از ايران آمدند. سلطان حسين صفوي كه نمي ها شد. تسليم افغان

) حكومـت صـفوي را تثبيـت 3هاي ازبكان و عثماني موفق شـد. ) در وضع حمله2) اوضاع نابسامان كشور را سروسامان داد. 1 .10 ) پايتخت را از تبريز به قزوين انتقال داد.4كرد،

)؛3گزينة 11 )؛2گزينة .12

)10هفـتـه (

ماليات .1 بافندگي .2 يكپارچه بودن سرزمين ايران .3 معارف ديني .4 درست است. .5 درست است. .6 نادرست است. .7

هـاي تجـاري اروپـايي اجـازه دادنـد كـه در ايـران شاهان صفوي مخصوصا شاه عباس اول، براي گسترش تجارت خارجي به شركت .8 فعاليت كنند.

)؛3گزينة .9 )؛2گزينة .10

 

س آزدر

مون 4

نهم

10

)9تـه (هفـ

ض ز الف) ض .1 ض (البته اگر دو زاويه و ضلع بين هم بنويسيد قبول است.) ز ض، ض ض ب) ض

الف) نادرست است. ب) نادرست است. ج) درست است. .2 شود. دانيم مماس بر دايره در نقطه تماس بر شعاع عمود مي مي .3

O T M O T M وتــــر و يــــك ضــــلع

MT MT اجــــزاي متنــــاظر

OTشعاع دايره OT OMمشترك OM

Tفرض مسئله T 090

4.

ˆy y y M x ( )

x x x AB y ( )

04 6 3 4 10 3 5 3 10 5 253 5 2 5 10 4 6 4 10 6 34

دانيم كه فاصله هر نقطه روي نيمساز از دو ضلع زاويه به يك اندازه است: مي .5

y y yx y ( )

x x x

2 2 6 2 8 4 2 2 1 4 63 1 4 3 3 1 DB) نيما مسير اثبات 1خير؛ مشكلاتي وجود دارد: .6 CE :را ننوشته يعني

AB CA AB CA BD CE 1 13 3

) ضلع نامبرده شده بين دو زاويه قرار ندارد و حالتي كه نيما انتخاب كرد دو زاويه و ضلع بين نيست بلكه وتر و يك زاويه تند است.2 الف) .7

AC BD

C D

ــاظر ــزاي متنـ اجـ 1 1

A BC BA D(ض ز ض)

ABضلع مشترك AB ADهاي ذوزنقه ساق BC

ˆزواياي مجاور به قاعده كوچك ˆA B

ب)

C D

C C D D C DC D

1 1 2 21 1 : با توجه به قمست الف

11

ون آزم

س در

4 همن

ج)

BM C A M D ز ض ز

D(با توجه به قسمت ب كه C2 2 (MD MC C(با توجه به قسمت الف) D1 1

ˆمتقابل به رأس ˆM M1 2

)10هفـتـه (

ب) 47الف) .1122

5 30 ج) درست است. ب) درست است. الف) نادرست است. .2 متناظر است. Eبا Cو Dبا F ،Bبا Aهاي متناظرند و زاويه DEبا BCو EFبا DF ،ACبا ABهاي الف) ضلع .3

ب) 4 6 86 9 12

2ج) 3

الف) .4

AB A B

AC A C

BC B C

2 42 42 2 4 2

Aب) A ،B B وC C الساقين هستند، الزاويه متساوي به عبارت ديگر چون دو مثلث قائمA A ،B C B C . اند؛ زيرا هم زوايا با هم برابرند هم اضلاع نظير به نظير با هم متناسبند. ج) متشابه

ABنسبت تشابه د) AC BC

A B A C B C

2 2 2 2 14 4 24 2

الساقين دلخواه زواياي متساوي ندارند. الف) خير؛ زيرا الزاما دو مثلث متساوي .5 اور قاعده ديگري برابر باشد مثال:ب) خير، زيرا ممكن است زاويه رأس يكي با زاويه مج

6.

/متر 4 5 300000 1350000 1350000 100 13500

 

س آزدر

مون 4

نهم

12

طبق رابطة فيثاغورس داريم: AMNمتشابهند. از طرفي در مثلث ABCو AMN)؛ در شكل داده شده دو مثلث 2گزينة .7

MN AM AN 2 2 2 MN MN 2 2 25 4 9 3

AB AM xAB x x 10 10 5 MNو 5 AN AMAC

BC AC AB AC AB

3 4 5 86

)؛3گزينة .8

x x y 4 4 6 xو 10y

y

5 3 610 8

)11هفـتـه (

1.

( ) ( )

7 7 2 0 7 7 7 2 7 7 2 7 5 2 22 3 5 5 2 2

5 12 6 2 5 12 6 1 5 12 6 60 60 1060 60 60 60 6 6

)1

a b b b b

b a a a a

5 3 3 43 3 3 5 3 2

28 8 2 64

)2

2.

( ) ( )

( )

15 13 15 2 13 15 15 26 41 15 217 2 17 34 17 34 17 7

6 4 2 3 2 2 3 2 2 3 312 2 3 2 3 2 3 2

)1

a b c a b c b c b c

a b c a b c a a

4 2 5 3 4 2 5 2 2 3 5 9 2 5 47 3 9 3 2 7 3 9 7 4 11

8 2 3 372 2 3

)2

3.

( ) ( ) ( )( ) ( )

( ) ( ) ( )

134 3 134 402 1 402 402400 402 100 134

100 4 100 400 1 400 400

127 3 3 3 1 13 81 271 3 381 3 3 3 3

)؛4گزينة .4

xx

x x xx ( ) ( )

( )

1 1 11 1 122 2 3 62 27 7 7 7 7

x

x x x x x x x x( ) ( ) xx

1 1 1 1 1 1 1 11 11 12 6 2 2 6 2 2 2 6 2 2 1 6 2 2 1 12

13

ون آزم

س در

4 همن

)؛2گزينة .5

( ) ( )

( )

2 3 4 2 3 4 2 2 3 33 2 3 6 3

16 91 26 2 13 7 13 2 2 13 7 13 298 7 2 7 2

a b c d

1 3 2 4 1 2 4 14

2 13 2 2 7 13 2 7 13 2 5 7 137

a , b , c , d a b c d 2 0 4 1 7 زيرا: 82)؛ اندازة هر ضلع مربع برابر است با 3گزينة .6 16 8 82 2 2

آيد: دست مي بنابراين محيط مربع به صورت زير به

8 2 8 104 2 2 2 2 )؛ 2گزينة .7

... 5

67

51

4 4 5 6 50 512

22

2

2 2 2 2 2 2

)؛ 1گزينة .8 ( ) 5 5 5 5 6 6 6 63 2 2 3 2 2 3 3 2 3 2 3 6

)؛ 1گزينة .9 a b a b 2 1 13 3 مساحت مستطيل 3

 

س آزدر

مون 4

نهم

14

)9هفـتـه (

1. W mg W / N 0 3 10 mو 3 / kg 300 1000 0 3 كنـد و نيرويي رو به جلو وارد مي راند؛ بنابراين براساس قانون سوم نيوتون، آب هم بر شناگر الف) شناگر آب را به سمت عقب مي .2

رانـد و باعـث حركـت كوپتر را رو به بالا مي راند، هوا نيز هلي كوپتر هوا را به پايين مي جا شود. ب) هلي شود كه شناگر جابه باعث مي شود. كوپتر مي رو به بالاي هلي

ربـا، هـر دو يـك جسـم درنظـر گرفتـه و آهـن چون شخص روي چهارچرخه ايستاده اسـت؛ بنـابراين چهارچرخـه خير؛ )؛ 4گزينة .3 شود.)، اما براي ايجاد نيرو دو جسم لازم است. ربا و چهارچرخه نيروي داخلي محسوب مي شوند (نيروي بين آهن مي

4.

(الف) (ب)

صيقلي. هاي ) وجود نيروي ربايش مولكولي بين سطح2هاي بين سطح تماس دو جسم، ها و فرورفتگي ) وجود برجستگي1 .5كنـيم. در اينجـا )؛ اندازة نيروي اصطكاك ايستايي برابر است با اندازة نيرويي كه براي حركت دادن جسم، به آن وارد مـي 3گزينة .6

شود؛ بنابراين اندازة نيروي اصطكاك ايستايي صفر است. چون هيچ نيرويي براي حركت دادن جسم وارد نمي7.

آوريـم. بـا كمـك دهـيم و بـا سـرعت ثابـت آن را بـه حركـت درمـي چوب را روي سطح ميز قرار مي، يك قطعه بالا ) مطابق شكل1دهـيم و ) يك تكه موكت بر روي سطح ميـز قـرار مـي 2كنيم، نيروسنج مقدار نيروي لازم براي به حركت درآوردن آن را محاسبه مي

دهيم. دهيم و دوباره آزمايش را انجام مي قرار ميچوب يك وزنه ة) بر روي قطع3كنيم، ) را تكرار مي1دوباره آزمايش ( ببريم. توانيم به اثر جنس سطح تماس دو جسم بر مقدار نيروي اصطكاك پي ) مي2با آزمايش ( ببريم. توانيم به اثر اندازة نيروي فشارندة بين دو سطح بر مقدار نيروي اصطكاك پي ) مي3با آزمايش (

15

ون آزم

س در

4 همن

)10هفـتـه (

350ا عمق ت 100، 250 .1 تر است. اي در آن بيش تر باشد، سرعت عبور امواج لرزه )؛ هرچه سنگ متراكم2گزينة .2 اكسيد ها و گاز مانند بخار آب و كربن دي )؛ مواد جامد مثل خاكسترها، مايع مثل گدازه4گزينة .3 ا هستند.ه )؛ انتشار گازهاي سمي، جريان گدازه و سونامي از آثار مخرب آتشفشان2گزينة .4هاي زيادي از كـرة زمـين وجـود ها يكي بودن شرايط آب و هوايي در گذشته است. در حال حاضر قسمت خير؛ ملاك پيوسته بودن قاره .5

ها در گذشته وجود ندارد. دارد كه شرايط آب و هوايي مشابه دارند اما هيچ دليل منطقي ديگري براي پيوسته بودن آن ها در گذشته است. هاي دور از هم، شاهدي بر پيوسته بودن خشكي ر قارههاي مشابه د وجود فسيل .6 كره ثابت است. شود پس وسعت سنگ شود در منطقة ديگر مصرف مي اي توليد مي طور كه پوستة اقيانوسي در منطقه همان .7 اقيانوسي .8 لرزه زمين .9

شود. هاي شديد گرفته مي لرزه شود و جلوي زمين يه ميدرست است؛ زيرا با اين عمل انرژي دروني زمين به تدريج تخل .10 شود. تواند باعث توليد باران يا برف اسيدي ها با ابر، باران و برف مي ها و مخلوط شدن آن خروج گازهاي سمي از آتشفشان .11 شود. كشيده ميتري دارد، همراه جريان همرفتي به زير ورقة ديگر ها كه چگالي بيش )؛ يكي از ورقه2گزينة .12هـاي رسـوبي وارد فسيل شدن اين صدف در زير رسوبات دريايي انجام شده است سپس نيروي زيادي از جهـات مختلـف بـه لايـه .13

انـد كـه در نهايـت هايي حاصل شده هاي عظيمي به وجود آمده و كوه خوردگي ها را از حالت افقي خارج ساخته است. چين شده و آن شود. ها ديده مي رتفاعات اين كوهفسيل آن جاندار در ا

)؛ جزر و مد3گزينة .1415.