34
Bi-quarterly Journal of Legal Educations, No. 5 , Autumn and Winter 2019 Mechanisms for morality ENFORCEMENT in the laws of the Islamic Republic ۱ Seyed Mohamad Mahdi Ghamami Javad Mohamadi 2 The question of reason and possibility of legal enforcement of morality rooted in fundamental concepts of public LAW, such as freedom and law, and the answer to this question have a great influence on determining the form and functions of the state. What is being discussed in this article is that, by contradiction between the morality and authority of the state, how should be the morality enforcement and in other words, what is the mechanisms of the morality enforcement in the Islamic Republic as a concrete example of the Islamic state? The answer to this question, in addition to the fact that it is possible to enter the state in the field of morality and the requirement for it, can be a base to the assessment of the validity of the state's morality enforcement, and to use these mechanisms in various subjects or to amend them. In this article, which is prepared by the method of library studying and analyzing the legal- juridical system of the Islamic Republic of Iran, after expressing the concept of morality and a brief examination of the principles of limiting the freedom of individuals by law, the laws and institutions of the Islamic Republic of Iran are analyzed. It can be said that prioritization of morality enforcement, such as the mechanism of the Islamic Republic's fundamental rights, the method of Appointment and supervising state agents, the establishment of special institutions for the promotion of morality, and public supervision have the priority that the morality enforcement of Judiciary. The use of force is the last level of the morality enforcement. Keywords: Morality, Islamic State, Legal enforcement, Morality ENFORCEMENT, Morality Promotion Mechanism, Enjoining good 1 Assistant Professor, Faculty of Law, Imam Sadiq University [email protected] 2 Master of Public Law (Corresponding Author)

Mechanisms for morality ENFORCEMENT in the laws of the

  • Upload
    others

  • View
    2

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Bi-quarterly Journal of Legal Educations, No. 5 , Autumn and Winter 2019

Mechanisms for morality ENFORCEMENT in the

laws of the Islamic Republic

۱Seyed Mohamad Mahdi Ghamami

Javad Mohamadi 2

The question of reason and possibility of legal enforcement of morality

rooted in fundamental concepts of public LAW, such as freedom and law,

and the answer to this question have a great influence on determining the

form and functions of the state. What is being discussed in this article is that,

by contradiction between the morality and authority of the state, how should

be the morality enforcement and in other words, what is the mechanisms of

the morality enforcement in the Islamic Republic as a concrete example of

the Islamic state? The answer to this question, in addition to the fact that it is

possible to enter the state in the field of morality and the requirement for it,

can be a base to the assessment of the validity of the state's morality

enforcement, and to use these mechanisms in various subjects or to amend

them. In this article, which is prepared by the method of library studying and

analyzing the legal- juridical system of the Islamic Republic of Iran, after

expressing the concept of morality and a brief examination of the principles

of limiting the freedom of individuals by law, the laws and institutions of the

Islamic Republic of Iran are analyzed. It can be said that prioritization of

morality enforcement, such as the mechanism of the Islamic Republic's

fundamental rights, the method of Appointment and supervising state agents,

the establishment of special institutions for the promotion of morality, and

public supervision have the priority that the morality enforcement of

Judiciary. The use of force is the last level of the morality enforcement.

Keywords: Morality, Islamic State, Legal enforcement, Morality

ENFORCEMENT, Morality Promotion Mechanism, Enjoining good

1 Assistant Professor, Faculty of Law, Imam Sadiq University [email protected]

2 Master of Public Law (Corresponding Author)

277 -310، صص 1398(، پایيز و زمستان 9شماره دوم، پياپي ) ،سال پنجم، هاي حقوقي گواهآموزهدوفصلنامه علمي

یاسلام یجمهور نیالزام به اخلاق در قوان یسازوکارها

29/08/1398تاريخ دريافت: *سيدمحمدمهدی غمامي

09/11/1398ذيرش: پتاريخ **ی جواد محمد

چکيده

مچونه يحقوق عموم ميمفاه نيتر اديدر بن شهياخلاق ر يو امكان الزام قانون ييپرسش از چرا يراوانف ريثدولت تأ شكل و كاركردها نييدر تع توانديپرسش م نيو قانون دارد و پاسخ به ا آزاد

خلاق و ا راهاست كه با توجه به تضاد ظ نيا شوديمقاله بدان پرداخته م نيداشته باشد. آنچه در ار ده اخلاق ام بالز سازوكارها گريد انيباشد و به ب ديالزام به اخلاق چگونه با وهياقتدار دولت، ش

كهنير ابسؤال علاوه ني. پاسخ به استيچ ياز دولت اسلام ينيعنوان نمونه عبه ياسلام جمهور برا امقدمه توانديم تبر اصل موضوع امكان ورود دولت به حوزه اخلاق و الزام به آن اس ديمؤ

ارهاسازوك نيمختلف از ا الزام به اخلاق توسط دولت باشد و در موضوعات هاوهيسنجش صحت ش ليو تحل اابخانهعه كتمطال وهيمقاله كه با ش نياصلاح گردند. در ا يراتييبا انجام تغ ايگردد برداربهره

يررسمفهوم اخلاق و ب انياست پس از ب شدههيته رانيا ياسلام جمهور يقانون –ينظام حقوق مورد رانيا ياسلام جمهور و نهادها نين؛ قوانقانو لهيوسافراد به آزاد محدودساز يمختصر مبان

ر حقوق ازوكاسالزام به اخلاق مانند يجابيا گفت راهكارها تواني. مرنديگيقرار م يو بررس ليتحلوج خاص مر نهادها جاديا ،يبر كارگزاران دولت ارتنصب و نظ وهيش ،ياسلام جمهور ياساس

اده از استف رنديگيقرار م تياخلاق در اولو ييلزام قضانسبت به ا يو مردم ياخلاق و نظارت همگان مرحله الزام به اخلاق است. نيآخر هيقوه قهر

واژگان کليدی

مجاز فضا يعال شورا ، مجاز مقررات، فضا ميتنظ ، رگولاتور

isu.ac.irmamygha@ استاديار دانشكده حقوق دانشگاه امام صادق عليه السلام *

كارشناسي ارشد حقوق عمومي)نويسنده مسوول( **

277 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

مقدمهفعال ا توانديم يياست كه قانون بر چه مبنا نياز مسائل مهم در حوزه حقوق ا يكي

بودن يانونقسؤال البته فراتر از اصل نيافعال را ممنوع اعلام دارد. پاسخ اترک اي

است يابيعلت ازمنديخود ن زين صلاحيتوسط مراجع ذ انگارجرم رايمجازات است ز

زين استيخواهد بود و فلسفه و س يمذكور فرا حقوق لصورت پاسخ سؤا نيو البته در ا

لت دو ايكه آ مييافزا يسؤال ب نيل اگر به ا. حاگذارنديقدم به عرصه حل مسئله م

ر جامعها در رفتار توانديطور عام مبه هيو استفاده از قوه قهر انگارعلاوه بر جرم

و البته شوديمسؤال دشوارتر نيآنگاه پاسخ به ا د،ينما حيرا تقب رفتار ايكند جيترو

دآن مسائل بع يونگاز رفتار خاص و چگ تيحما ييدر ادامه، سخن گفتن از چرا

طرح ل مشك نيبه ا ياز اخلاق و الزام به اخلاق پرسش تيرو خواهد بود. در حما شيپ

شوديم محسوب يراخلاقيرفتار غ ايندارد و ياخلاق كه مبنا رفتار ايكه آ شوديم

سبه د حهمانن متعدد كنند نهادها دايبروز و ظهور پ ياجتماع تواند در عرصهيم

ه بر علاو نياند و ادر جامعه بوده ياز اخلاق اسلام انتيموظف به ص ياسلامدر نظام

ح قب . درواقع مبناديآيحساب متوسط دولت به ياخلاق آموزش رفتارها فهيوظ

رفتار نكهيتا دولت نتواند قبل از ا كنديم جابيز اياخلاق ن در حوزه انيعقاب بلاب

د. كن هيها را به خاطر نقض آن محروم و تنبآنرا به شهروندانش آموزش دهد ياخلاق

زام ن الكه دولت مدرن در باب عدم امكا ييدهايهمراه با ابهامات و ترد وجودنيباا

اشمندان كشورهياند يتوسط برخ زيسؤال ن نياخلاق توسط دولت مطرح ساخته، ا

درن لت ماست كه ساختار دو ييسازوكارها ازمنديمسلمان مطرح است كه الزام اخلاق ن

. كنديم مختل يدموكراس و انتخاب را در جوهره برابر را نامتوازن كرده و مسئله

يمه عمواز محل بودج توانديسالار نمدولت مردم كيكه كنندياستدلال م بيترتنيابه

.رديار گاجبار آن بك را برا يتيحاكم نهادها تيظرف ايو غيخاص را تبل قاخلا كي

از ريغ سازوكار ميبه موضوع الزام به اخلاق بنگر فريحقوق كاز منظر اگر

يرا تنها بخش فرياما اگر از حقوق ك خورديبه چشم نم يراخلاقياعمال غ انگارجرم

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 278

نيخواهد شد. ا افتيالزام به اخلاق برا يفراوان راهكارها ميبدان ياز حقوق عموم

نمود. نكته مهم بنددسته يو سلب يجابيا راهكارهابه دودسته توانيراهكارها را م

رهيدر دا يراخلاقيمقابله با عمل غ برا يسلب است كه راهكارها نيرابطه ا نيدر ا

بلكه دولت شوديرفتارها محدود نم نيا انگاربه مجازات و جرم يحقوق عموم

را يقراخلايغ ارهارفت اتيوضع مال يحت اي ادار هاهياعمال تنب قياز طر توانديم

.ديدر جامعه محدود نما

دولت در هاتياز حما توانيم زيدر مورد اخلاق ن يجابيا مورد راهكارها در

لت دو اريتدر اخ هااستفاده از رسانه ،ياتيمال هاتيمعاف ميكشور و تنظ انهيبودجه سال

نيقوان لبتهاو... نام برد كه يراخلاقيقبح اعمال غ شيو نما يجهت آموزش افعال اخلاق

ليحلتورد موارد هستند كه در ادامه م نيكشور سرشار از ا يتموضوعه و اسناد بالادس

.رنديگيقرا م

يشناس مفهوموم مفه ياست تا به بررس از ورود به بحث در باب الزام به اخلاق ضرور شيپ

نيا گفت ديبودن مفهوم اخلاق با يهي. برخلاف تصور همگان از بدمياخلاق بپرداز

نيا فيتعر فهيوظ متعدد اتينظر خياست و در طول تار يمختلف ميمفاه ژه داراوا

ستند و هتضاد م گريكديكاملاً با فيتعار بعضاًاند و گرفتهظاهر سهل را برعهدهمفهوم به

متعدد. يميمفاه ست برا يواژه صرفاً مشترک لفظ نيبسا اچه

اخلاق یلغو یمعنا

است. در لغت « خلُُق»و « خلُْق»عربي است كه مفرد آن ااخلاق در اصل، واژه واژه

كاررفته است؛ اعم از اينكه سجيّه و سرشتي نيكو و به« سرشت و سجيّه» به معنا

و دلير ، يا زشت و ناپسند باشد مثل فرومايگي و پسنديده باشد مانند جوانمرد

279 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

شود اند. وقتي گفته ميتهريشه دانسهم« خلَق»واژة اشناسان عموماً آن را ببزدلي. لغت

فلان كس خلُق زيبايي دارد، يعني نيرو و سرشت يا صفت معنو و باطني زيبا دارد. در

گويند فلان كس خلَق زيبايي دارد، به معنا آن است كه دارا مي كهيمقابل، هنگام

( )ابن 337: 6ج تا،يب ، ديآفرينش و ظاهر زيبا و اندامي سازگار است )الزب

(194: 4ج تا،ي،بمنظور

اخلاق ياصطلاح یمعنا

ه دست اسلامي حكمت را به دو و حكما در يونان باستان و بعد در دوره فلاسفه

آنچه در مورد اي ياند؛ و حكمت عملكرده بنددسته و حكمت نظر يحكمت عمل

ن مد تاسيمنزل و س ريرا به سه دسته اخلاق، تدب كنديها بحث مفعل انسان ايقدرت

ردفنبه جمربوط به اعمال انسان در شترياخلاق ب بندميتقس ني. در اكننديم ميتقس

( 20: 1376،ي. )مدرسگذارديمحدوده پا فراتر نم نيآن است و از ا

وقتي رود؛ مثلاًكار ميواژة اخلاق بعضاً در مورد اخلاق نيك و فضايل اخلاقي به

يا و« گويي كار غيراخلاقي استدروغ»يا « فلان كار اخلاقي است»شود گفته مي

ها منظور از اخلاق، تن« عصاره اخلاق عشق و محبت است»شود زماني كه گفته مي

تعبيرالباًاخلاق فضيلت است. اين معنا از اخلاق، در زبان انگليسي هم رايج است و غ

اخلاقي غير»و مقابل آن، يعني « خوب»يا « درست»( معادل با ethicalاخلاقي )

(unethical به معنا ،)«(28: 1383است )فرانكنا،« بد»و « نادرست

باشد و شعار يخواه گريبر حس د يمبتن دياخلاق با»اند كرده انيب زي( ن1) يبرخ

در يخواه گريبا حس د يخواهاست. در انسان حس خود گرانيد برا ستنيها زآن

و يخواه گريحس د است كه موجبات غلبه نيا تيفن ترب فهيكشاكش است و وظ

و يخواه گريآورد. حس د راهمف ياحساسات آدم ريرا بر سا و همدرد يخواهكين

حس رايكرد ز تيتقو يانتزاع قيبا پند و اندرز دادن به طر توانيرا نم يدوستنوع

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 280

گريبر آن غالب شد، بلكه حس د قيطر نياز آن است كه از ا تر قو اريبس يخودخواه

براثر لطف زنانه و محبت مادرانه كه بر خانواده حاكم يون خانوادگدر كان ديبا يخواه

(92: 1355)ژكس ، « .ابدياست پرورش

فان يلسوفترين كاربرد اصطلاحي اخلاق در بين انديشمندان و ترين و شايعرايج اما

الي ها پايدار در نفس كه موجب صدور افعاسلامي، عبارت است از: صفات و هيئت

طبق شوند.طور خودجوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان ميها بهنمتناسب با آ

فاتيصراسخ در نفس، مثل غضب شخص بردبار و يا رياين تعريف صفات ناپايدار و غ

و شوند، مانند بخششِ بخيل، از دايرة اخلاقتفكر و تأمل صادر مي كه از رو

م شود و ههم شامل فضايل اخلاقي ميروند، اما از طرفي، ها اخلاقي بيرون ميارزش

لاق اخ و ضيلتتوان از دو گونه اخلاق سخن گفت: اخلاق فرذايل اخلاقي. بنابراين مي

سانيها فراواني در اطراف منشأ پيدايش اين صفات پايدار نفرذيلت. البته بحث

وند؛ برخيشيصرفاً براثر تكرار عمل پيدا م هانيا معتقدند كه اگرفته است: عدهانجام

اند و دستة قبيل جستهاينها را در وراثت و محيط اجتماعي و عواملي ازديگر منشأ آن

غو آن،شه لآنكه در مفهوم خلُق و رياند؛ حالها را ذاتي و فطر پنداشتهآن زسومي ني

ثر كه برانفساني، نسبت به اين« سرشت و طبيعت»يك از اين امور لحاظ نشده است. هيچ

ي و نكه ذاتا اييتمرين پيدا شود يا از راه وراثت و محيط به آدمي منتقل گردد و تكرار و

(25: 1376،ياست. )مدرس شرطفطر انسان باشد، لا ب

الزام مفهوم

در كهنيمراد از ا ي: گاهروديمختلف به كار م الزام معمولاً در دو معنا مفهوم

ايخاص منشاء آن امر يخصاست كه ش نيصادرشده ا دستور و امر يمورد عمل

منفك از آن دستور در شود،يقرارداد م يدستور كس لهيوسكه به ي. الزامباشديدستور م

گزاره الف لازم كهنيمقصود از ا ي. امّا گاهاردند يتيواقع گونهچيموضوع موردبحث ه

281 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

نيا . درباشديگزاره ب لازم م اي جهيبه نت دنيرس است كه گزاره الف برا نياست، ا

لزوم كه از ارتباط ني. امايلحاظ كرده گريد زيبا چ سهيرا در مقا زيچكيحالت لزوم

تيواقع زين انيآدم دستورنظر از قرارداد و و صرف دهديخبر م زيدو چ انيم يقيحق

(1385:60نام دارد )مصباح، «اسيضرورت بالق ايلزوم »دارد

ولت د ايآاست كه نيقاله آمده است ام نياز الزام به اخلاق كه در عنوان ا منظور

رهيه دابها را از محدوده اخلاق ببخشد و آن يوصف حقوق ياخلاق ميبه مفاه توانديم

ايخلاق ن اكرد يحقوق الزام به اخلاق را مساو توانديم گريدانيبحقوق وارد سازد. به

كردن آن دانست. يقانون

يراخلاقيو الزام غ يالزام اخلاق تفاوت

انسان رادهو ا اريها را در اختالزام ريبا سا يمهم الزام اخلاق هااز تفاوت يكي

ينقش يدمآ ارياراده و اخت ياخلاق هامعنا كه در گستره الزام نبدي. اندلحاظ كرده

در نقش مؤثرتر يعامل خارج يراخلاقيغ هادارد اما در الزام اديو بن محور

در يقراخلايغ هابا الزام يالزام اخلاق گري. تفاوت دردابه اراده انسان د يدهجهت

عامل رساندن فرد مكلف ) برا يالزام اخلاق يعني شوديمطرح م «تين»لحاظ كردن

هاالزام ژهيوها بهالزام ريدر سا يبوده ول تين ازمندين ياخلاق تي( به غاياخلاق

ريبا سا تيهمراه شدن ن ه. اگرچباشديم يهدف اصل ت،يغابه دنيتنها رس ،يحقوق

(86: 1377( كند. )مبلغ،ي)اخلاق يارزش به رفتار ليها را تبدآن توانديها مالزام

تفاوت را نيا ،يراخلاقيو غ ياخلاق هاالزام انيقرآن به تفاوت م كرديرو بر مبنا

هامالزا تينوع غا انيتفاوت، تفاوت م نيمتفاوت نشان داد. اول در دو حوزه توانيم

الزام، كمال مطلوب تيغا ياخلاق ها. در الزامباشديم يراخلاقيغ هاو الزام ياخلاق

بوده از نوع ماد تيغا نيها االزام ريهست اماّ در سا كمال علو مانانسان بوده كه ه

هادر الزام اريمربوط به نقش اراده و اخت گري. تفاوت دباشديم ويدن يو مطلوب

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 282

ارياز موهبت اخت ياگر آدم ياخلاق هاقرآن به الزام كرديرو : بر مبناشدبايم ياخلاق

در كار يعقوبت و مجازات ،ياخلاق هابود به دنبال عدم اعتنا به الزام بهرهيو اراده ب

اجبار و ايدر موارد خطا و ي( حتيحقوق ژهيو)به يراخلاقيغ هاالزام كهينبوده درحال

در عمل اريو نداشتن اراده و اخت باشنديمتناسب با خود م دهااميهمراه با پ زيسهو ن

(87: 1377)مبلغ، شوديمانع از مجازات نم

يالزامات قانون يفلسف يمبان ميابيآن ب درخور برا يپاسخ مياست كه اگر بتوان يپرسش نيا ست يچ قانون

اضر ح قياز تحق ترعيوس اريسؤال بس نياما پاسخ ا شود؛يمسئله الزام به اخلاق حل م

علما اتيمفصل مكاتب مختلف در فلسفه حقوق و نظر يبررس ازمندياست و ن

ايكه آ شوديفوق پرداخته م سؤالاز ينوشتار صرفاً به بخش نيحقوق است اما در ا

توانيمرا اخلاق ايباشد و آ نيقوان محتوا كنندهنيياز موارد تع يكي تواندياخلاق م

سطح دانست نيافراد در ا محدودكننده آزاد

هاتيدودسته عوامل محدودكننده در نظر گرفت. محدود توانيقانون م برا

هاتي. منظور از محدودييهدفمند و محتوا هاتيو محدود يو عمل يياجرا

خ به دست قضات و دادرسان ر نيقوان است كه در مرحله اجرا يعوامل 2يياجرا

و نيقوان قيتطب نيح رو د يمراحل دادرس ير طمعنا كه قضات د ني. بددهديم

ا چه حدتو آزاد باشند نيمتن قوان ريدر تفس تواننديآن تا چه اندازه م يخارج قيمصاد

پابند ودهكه محد ياتينظر فيط باشند. اگر از ابتدا و انتها بنديبه آن پا ستيبايم

در توانيم زانيكه به چه م نكته نيا م،ينظر كنصرف كننديم نييقضات به قانون را تع

د واهخ يبهره جست مسئله مهم -مختلف آن يدر معان -ياز اصول اخلاق نيقوان ريتفس

قيموضوع تحق تواندينوشتار م نيآن با موضوع ا بود كه باوجود ارتباط جد

.رديباشد و مورد دقت قرار گ اجداگانه

283 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

ن عنواآن به شيداياز پ شيقانون پ هاتيپرداخت محدود ميآنچه به آن خواه اما

آزاد ن،يسبب شوند تا قوان تواننديم يعوامل ايچه عامل گريدعبارتقانون است به

ر، ل ضرافراد جامعه را محدود كنند. در ادامه نظرات فلاسفه حقوق در سه دسته اص

نيه ااست اگرچ ي. گفتنرنديگيقرار م مورداشاره يقانون ييگراو اخلاق پدرسالار

زيناخلاق ياند اما در حوزه عمومشدهمطرح انگارل در رابطه با موضوع جرماصو

قابل استناد هستند.

ضرر اصل

تر اصل عدم ضرر معروف شده است، يا به عبارت دقيق 3اصل كه به اصل ضرر اين

تصريح دارد كه تنها دليل قانوني برا آنكه جامعه بتواند آزاد يكي از اعضا خود را

اين اصل هيكند اين است كه مانع آسيب و ضرر مستقيم به ديگران شود. بر پا محدود

قانون عليه شهروندان با هر انگيزه و هدفي وجود ندارد زهيچ توجيهي برا استفاده ا

جز جلوگير از صدمه بر ديگر شهروندان؛ منظور از اين صدمه هم يا صدمات فيزيكي

آن را در دياصل ضرر با شتريب يبررس اها رواني شديد. براست و يا آسيب

اقتصاددان لسوف،ي( ف1806-1873) لي. جان استوارت مميينما يبررس ليم هاشهياند

4 قرن نوزدهم است. زبانيسيانگل لسوفيف نتريمهم ،يو اخلاق ياسيس پردازهيو نظر

زاد عمل افراد كه تنها چيز كه در برابر آ دارديم انيب 5آزاد در كتاب درباره و

از انتواست. تنها در مورد مي 6برابر نمايد، پاسدار و محافظت از خود توانديم

هر عضو جامعه استفاده كرد كه با اين مداخله اعمال قدرت عليه خواست آزادانه

توانديبتوان مانع از وارد شدن صدمه به ديگران شد و سود رساندن به سايرين نم

اعمال زنديمهم باشد. ميل اعمالي را كه مستقيماً به ديگران صدمه نم مجوز برا اين

كه مستقيماً به منافع سايرين صدمه ميزند اعمال مربوط به ماليو اع 7مربوط به خود

و تنها دومي را هدف قانوني نظارت حقوقي و اجتماعي ميداند. نامديم 8ديگران

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 284

توانديم رد،يپذيكه اصل ضرر را م اجامعه ( به اعتقاد و230-190: 1375ل،ي)م

به اندرفتهياصل را نپذ نيا هك ياز جوامع مشابه شتريسبب رشد افراد آن شود و ب

يگاهينگاه الزام افراد به اخلاق جا ني( در ا202: 1385. )آلتمن،ديسعادت خواهد رس

رديگيقرار م زين ليم ديندارد و مورد انتقاد شد

یپدرسالار

رسالامردم باشد پدر مداخله دولت در آزاد گرهيتوج توانديه مك گريد مبنا

( paterآن ) ينيلات شهي( كه به خاطر رPaternalism) يملاب ميق اي است. پدرسالار

بارت عنوان ترجمه شده است ع نيبه ا 9مابانه پدر است ميق هادخالت به معنا

توانيم يعنيود او؛ است از محدودكردن آزاد فرد شخص به خاطر مصلحت خ

ظ ار حفنرساند تنها به اعتب گرانيبه د يبيآس ايضرر گونهچيه رفتار كهيدرصورت

ساس ا نياقرارداد و محدود و ممنوع نمود؛ بر گذارمصلحت افراد آن را مورد قانون

جازه ا راداگر هدف نهايي بالا بردن رفاه اجتماعي باشد، درست نيست كه جامعه به اف

ه خود ب انيخود آسيب برسانند و يا صلاح خود را ناديده بگيرند، چراكه اين ز دهد به

است كه هتربنابراين ب كندياز سعادت كلي افراد جامعه كم م تاًيو غفلت از منافع نها

سيب آها به خود ها افراد را محدود كند تا اطمينان حاصل گردد كه آنجامعه، آزاد

انون ق تيمحدود 10(3: 2002ن،يگيرند. )دوركناديده نميو يا صلاح خود را زنندينم

ر نا دچون استعمال مواد مخدر، ضرورت بستن كمربند ايمني، ممنوعيت ش در موارد

ريپذهيجنقاط خطرناک دريا، ممنوعيت شرب خمر و... صرفاً با توجه به اين مبنا تو

است.

285 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

يقانون ييگرااخلاق

و يا ست كه تنها زيان رساندن شخص به ديگرانا رويكرد 11قانوني ييگرااخلاق

اه . اين ديدگداندينم انگارضرر زدن فرد به خود را، تنها ملاک انحصار جرم

اخلاقي رها عمل افراد را خود اخلاقاً مذموم بداند و مغاير با برخي معيا كهيدرصورت

كه با زدسايدهد آن را جرم ميداند. اين ديدگاه اخلاق ما را ملزم م صيتشخ

در حد امكان مقابله نماييم؛ عمل غيراخلاقي عملي است مستوجب بندوباريب

طور كه يك عمل صحيح اخلاقي مستوجب تقدير و پاداش مجازات، درست همان

وهلكه علابست، است. در اين ديدگاه دولت تنها در مقام دفاع از منافع فرد يا سايرين ني

نير ا( د35: 1388برا آن اهميت دارد )هارت،بر اين مسايل، برخي امور اخلاقي

موم و ل مذچراكه اصل عم دانديرفتار افراد را جرم م يعلاوه بر دو صورت قبل دگاهيد

رتر ب ارهايمع نيا نييدر تب باشديم شانيبرتر افراد جامعه و منافع ا ارهايبا مع ريمغا

نيتراز مهم ينيد هاآموزه و ياخلاق هادارد مثلاً گزاره وجود يمختلف هادگاهيد

در حد اربند و ب يو اخلاق انسان را ملزم به مقابله با ب ني. دباشديها مارزش نيا

يقعمل ضد اخلا يقانون ييگرااخلاق دگاهيبر اساس د يطوركلبه دينمايامكان م

ه د كهستن وبرتر نياديبن هاارزشدر تقابل با رايمستوجب مجازات است ز رفتار

ر د شهيمختلف كه ر يارزش يمبان ديترد يشده اند. ب ضرور يانسان اتيح راب

ار ر قررا به عتوان ارزش برتر مدنظ يمختلف هادارد ارزش اشهيهر اند ينيبجهان

(113، 1388 ،ي.)برهانپردازديو به دفاع از آن م دهديم

الزام به اخلاق یسازوکارها

آن در نظام سازوكارها ييلاق نوبت به شناسامفهوم الزام به اخ نيياز تب پس

عنوان به يقانون اساس يبخش پس از بررس ني. در ارسديكشور م يحقوق

موجود در هاو نهاد نيقوان ريدر كشور و جستجو در سا يسند قانون نيتريبالادست

نمود كه ميسازوكارها را در چند دسته تقس نيا توانيم ياسلام جمهور ينظام حقوق

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 286

آن، ياساس مرتبط به ساخت حكومت و نهادها شرح است: سازوكارها نيبد

اخلاق، جيخاص ترو مربوط به ساخت دولت و كارگزاران آن، نهادها سازوكارها

قرار يموارد موردبررس نياخلاق كه در ادامه ا ييالزام قضا تاًيو نها ينظارت مردم

.رنديگيم

دولت يبه اخلاق الله؛ عنوان هدف کل تخلق

خواست و اراده يبرآمده از مردم تجل هاكشورها در حكومت ياساس نيقوان

داف كشور دانست كه اه كيدر يمتن رسم نيتر بتوان آن را محور ديهاست و شاآن

يلاماس جمهور ي. در مقدمه قانون اساسشوديم دايجامعه در آن پ يحركت كل ريمس

ينظام اله سون انسان درحركت بهطور مشخص هدف از حكومت را رشد دادبه

نسان ا يگابعاد خود گون يمنظور تجلاستعدادها به ييبروز و شكوفا نهيتا زم دانديم

وح حاكم ر نكهيعلاوه ابه 12دانديو تخلق به اخلاق الله را هدف حكومت م ديفراهم آ

ليضابه مسئله اخلاق و توسعه ف تياز اهم يحاك يقانون اساس هابخش يدر تمام

رابمساعد طيمح جاديا يدربند اول اصل سوم قانون اساس كهيياست تا جا ياخلاق

را از يهتبا مظاهر فساد و هيبا كل و مبارزه و تقو مانيا بر اساس ياخلاق ليرشد فضا

دهم در اصل چهار نكهيعلاوه ابه سمت آن حركت نمود به ديكه با دانديم موارد

افراد به اند نسبتموظف شده و مسلمانان رانيا ياسلام هورجم دولت يقانون اساس

يانسان و حقوق ندينما عمل ياسلام و قسط و عدل حسنه بااخلاق رمسلمانيغ

و عفت 41ياسلام ياخلال در مبان يدر قانون اساس نيهمچن 13كنند. تيرا رعا آنان

زيدر رأس قانون ن طيالشراجامع هيشده است. وجود فقممنوع اعلام 15يعموم

ريگتفراوان جه تياهم انگريب گفتهشيموارد پ يمباحث فوق است. تمام كنندهليتكم

است. ياسلام جمهور نيقوان يبالتبع در تمام و يدر قانون اساس ياخلاق

287 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

رانيا ياسلام یجمهور يبه اخلاق در حقوق اساس الزام

هادهيپد ياست كه به بررس يق عموماز حقو يبخش ياز حقوق اساس منظور

نيا يموضوع اصل گر،يبه عبارت د پردازديم يحقوق هاوهيبا ش ياسيشده س نينهاد

نياست و بنابرا ياسيس هادهيپد يبرخ يحقوق ريگرشته از حقوق، مطالعه شكل

،ياست )قاض ياز حقوق اساس يفعال در آن بخش مهم دولت و قوا يسازمان عموم

وهيش ياسلام جمهور نيمفهوم الزام به اخلاق در قوان يبررس (. برا34، 1384

يررسب است كه برا تيحائز اهم اريكشور بس ييو مدل اجرا نيقوان و اجرا ليتشك

تهاان در هيي. البته قوه قضارديدر كشور موردمطالعه قرار گ يحقوق اساس ديآن با

هاد ن يلركن اص ياسلام . اما مجلس شوراشوديم يبررس ييبا عنوان الزام قضا قيتحق

ر است. د شدهليمنتخب مردم تشك ندگانياست كه از نما رانيدر كشور ا گذارقانون

ز م امقدس اسلا نيبا د نيبا توجه به وجود شرط عدم مخالفت قوان تيفرمان مشروط

است. ادشدهي زين 16عنوان مجلس مقدسبه رانيمجلس ا

مجلس فهيوظ نيتريو اصل نيترمهم رانيا ياسلام مهورج يفعل يقانون اساس در

د،نيكه لازم بب انهياست و مجلس در هر زم گذارقانون فهيوظ ،ياسلام شورا

جلس را مبه حهيحق دادن لا هييو اگرچه دولت و قوه قضا 17قانون وضع كند توانديم

ريفسعلاوه شرح و تبه بر عهده قوه مقننه است. حيلوا نيا يينها بيدارند اما تصو

ازيموردن هاليعنوان ربر عهده مجلس است؛ و اگر قانون را به زين 18 عاد نيقوان

توانديدر الزام به اخلاق م ينقش مهم انيم نيمجلس در ا ميحركت قطار كشور بدان

كند. باز

زين و اتيوضع هر نوع مال قياز طر توانديقانون مجلس م ييبر وضع ابتدا علاوه

ه كشور بودجه سالان بيو تصو 19 ياتيمال فيو تخف يو بخشودگ تيموارد معاف نييتع ابر اتيو مال تياز مروجان اخلاق و اعمال محدود يقيتشو هاتيموجبات حما 20

زام ال به از روش قهر جدا يآورد و از طرق اهمبرهم زنندگان اخلاق جامعه را فر

قانون بپردازد.

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 288

ور و تفحص در تمام امور كش قيمجلس مانند حق تحق ينظارت ابزارها نيهمچنبه يگدي... رس24 ضاحيحق است 23. حق سؤال 22رانيوز أتياعتماد به ه . دادن رأ21

ب دو عضو انتخا 25. هيقوه قضائ اي هيقوه مجر ايوارده درباره طرز كار مجلس اتيشكا

يروش 26حاسبات كشور م وانيو وجود د مايبر صداوس ارتنظ از شش عضو شورا

يلطوركو به هييو قضا هيمجر نظارت بر قوا قيكارآمد است تا مجلس بتواند از طر

ن آحل كشور موارد تخلف از اخلاق را مورد رصد قرار دهد و برا هاعموم بخش

در صورت يسلاما است كه مصوبات مجلس شورا نيكند. نكته مهم ا يشياندچاره

نيو ا 72شونديابلاغ م هيو قوه قضائ رانيا هياجرا به قوه مجر برا نگهبان شورا دييتأ

از اصول يبودن مصوبات مجلس است و تخط ينگهبان است كه حافظ اسلام شورا

تيحاكم لهيوسبه شودياز اخلاق م يكه در اصل منجر به تخط يو احكام اسلام

ت قوه گف ديطور خلاصه بابه .روديم نيبه مجالس از ب ياسلام نياننگهبان و قو شورا

لهيوسبه ستيباينگهبان است م مقننه كه شامل دو ركن مجلس شورا و شورا

ق ز طركوشا باشد و ا ياخلاق اسلام جيترو برا يمصرحش در قانون اساس اراتياخت

به الزام اخلاق بپردازد. يو سلب يجابيا

نيتريعال رهبر از مقام پس جمهوركهسيگفت كه رئ ديبا زين هيمورد قوه مجر در

و ياساس قانون اجرا تيو مسئول است، در رأس آن قرار دارد كشور يرسم مقام

دارد هبر عهد شود،يمربوط م رهبر به ماًيمستق كه را جز در امور هيمجر قوه استير جيروترا وقف تا پاسدار اسلام باشد و خود خورديسوگند م ياساس قانونطبق و 28

دارد اريتكه در اخ يامكانات ياساس موظف است از تمام نيو بر ا29 ديو اخلاق نما نيد

ند.وفادار بما شيتا بتواند بر سوگند خو رديكمك بگ ياخلاق اسلام جيترو برا

تيشخص ياسلام اعتماد از مجلس شورا دولت و اخذ رأ لياز تشك پس

نيتريدولت عال ئتيه جمهور،سي. پس از رئرديگيدولت شكل م ئتيبه نام ه ديجد

شيمسئول وظائف خاص خو رانياز وز كي. هر شوديمحسوب م مقام سازمان ادار

أتيه بيكه به تصو علاوه و در امورو مجلس هستند به جمهورسيدر برابر رئ

289 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

چون ييوجود بازوها نيهمچن 30.شونديم زين گرانيمسئول اعمال د رسد،يم رانيوز

ارياست دراخت ييبالا تيكه مصوبات آن واجد اهم يانقلاب فرهنگ يعال شورا

دهندهدر مورد اخلاق نشان جيقرار دارد. مسلماً استفاده از واژه ترو جمهورسيرئ

آداب مدنظر اي جيو را ياز اخلاق است كه اخلاق اجتماع ياساس ذارگمنظور قانون

است. ياخلاق ليتخلق به فضا و ينبوده است بلكه منظور اخلاق اسلام

وق حق در نظام يفراوان اراتيدولت جداگانه اخت أتيمنفردا و ه رانياز وز كيهر

قانون راخود در اج اراتيبا استفاده از اخت تواننديكشورمان دارا هستند و م ياساس

مثالنعنوابكوشند به ياخلاق ليبه مسئله اخلاق و الزام به آن جهت توسعه فضا ياساس

خلاقااز تيبا حما توانديبرنامه توسعه دولت م ايبودجه و حهيلا هيدر مورد ته

دولت گريد كمك كند. از سو ياخلاق ليمرتبط به رشد فضا هاو نهاد ياسلام

ه ند كرا فراهم ك يطيشرا ادار ماتياخذ تصم اي نامهبيوضع تصو قياز طر توانديم

(20-15: 1381،ي)مؤتمن 31.ابدي قييتض ايتوسعه ياخلاق ليعملاً فضا

و نصب و کارگزاران نشيگز

نيموثر در قوان از سازوكارها يكيكارگزاران دولت هاتيو صلاح طيشرا نييتع

مسئله در نيساختن اخلاق در جامعه است و ا نهيبه جهت نهاد ياسلام جمهور

و بدنه هر رأس راياست؛ ز مناصب كوچك و بزرگ نظام جار انتصاب افراد برا

مردم يبر زندگ يفراوان ريتاث توانديداشتن قدرت م اريحكومت با توجه به در اخت

نيمردم داشته باشند و ا نقش الگو برا تواننديحاكمان م نكهيعلاوه اداشته باشد به

است. ليجامعه دخ ينظام اخلاق ريگدر شكل ميرمستقيو غ ميمسئله به شكل مستق

در جمهور استير مجلس و نامزدها ندگانينما تياز صلاحاحر برا طيوجود شرا

در جمهورسيگام اول رئ زين جمهور استي. پس از انتخابات رشودين راستا فهم ميا

32است ياسلام وزرا به مجلس شورا يو معرف نيخود انتصاب معاون فيوظا اجرا

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 290

نيترياصل ياسلام يبه مبانبا انتخاب افراد معتقد توانديم جمهورسيرئ قيطر ني. از ا

كه است كه انتخاب افراد يعيدر جامعه بردارد. طب يماخلاق اسلا جيگام را در ترو

جمهورسيبه سوگند رئ يتوجهيب مردم بدانند به معنا اخلاق را خلاف آزاد جيترو

ريمسئله در سا نياز اخلاق است. ا تيحما و در راستا يمصرح در قانون اساس

نشيقانون گز 1ماده 4 دمثال بنعنوانوجود دارد. به زين ترنييپا هادر رده انتصابات

ديست كه با كه عدم اشتهار به فساد اخلاقي و تجاهر به فسق از موارد كنديم نييتع

33. رديافراد مدنظر قرار گ نشيدر گز

تافي ياسلام جمهور نيكه در مسئله الزام به اخلاق در قوان گريد سازوكار

ه ب اروجو كرد. تخلف ادجست مربوط به تخلفات ادار نيدر قوان توانيرا م شوديم

است )جعفر فهيانجام وظ نيدر ح تجاوز مأمور دولت از مقررات ادار معنا

و ارتكاب آن دهديفعل رخ م کتر ايصورت فعل ( كه به257: 1375 ، لنگرود

(257: 1391 ،يو امام ستوارسنگر.)ادينمايم مستخدم را مستحق مجازات ادار

نيشد و قوان يدچار تحولات فراوان نظام ادار ،يانقلاب اسلام روزياز پ پس

عبارت است از نيقوان نيا نيتر. مهمديرس بيبه تصو راجع به تخلفات ادار اريبس

انقلاب در رشد نهادها مساعد برا طيمح جاديو ا سازمربوط به پاک يقانون حهيلا

1358مصوب يدولت هاو مؤسسات و شركت هاها و بانكها و دانشگاهوزارتخانه

و وابسته يها و مؤسسات دولتوزارتخانه يانسان روين انقلاب، قانون بازساز شورا

به تخلفات يدگيرس هائتيقانون ه ،ياسلام مجلس شورا 1360به دولت مصوب

ها و دانشگاه يعلم ئتيه يانتظام قانون مقررات نيو همچن 1362مصوب ادار

در آن ادار تيكه مسئول 1364كشور مصوب يقاتيو تحق يآموزش عال مؤسسات

قانون در نيترياصل ديكه شا زين به تخلفات ادار يدگيشده بود. قانون رس ييشناسا

قرار گرفت. و بازنگر گذارمورد قانون 72، 71، 65 هاباشد در مهروموم نهيزم نيا

ترک خدمت ، اسرار ادار مانند افشا ادار ائمو جر يگرچه گنجاندن تخلفات انتظاما

بار در نياول برا يعيكه به شكل بد ستندين اختلاس و... موارد ، در ساعات كار

291 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

در ياسلام جمهور كشور ما آمده باشند اما نوآور مربوط با تخلفات ادار نيقوان

مشاهده كرد. نيقوان نيدر ا انتويالزام به اخلاق را م نهيزم

ها و مؤسسات دانشگاه يعلم أتيه يقانون مقررات انتظام 7مثال درماده عنوانبه

و ياطو جرائم، به دودسته تخلفات انضب يتخلفات انتظام يقاتيو تحق يآموزش عال

د باش توانديمعنا م نيبه ا نياست و ا شدهميتقس ياعمال خلاف شرع و اخلاق عموم

اسلام عتيو شر ياخلاق عموم ديس اساتيتدر وهيبه ش يفراوان تيلت اهمكه دو

خلاق الاف خو ارتكاب اعمال ادياعت لياز قب قانون موارد نيماده هفت ا لي. ذدهديم

باشد، اعمال خلاف شرع و عدم يو شئون شغل تيثيكه موجب هتك و ح يعموم

43 الحاد هاشهيقاء انداز فرق ضاله و ال يكيدر تيعضو ،يحجاب اسلام تيرعا

يمومق عمطلب است كه منظور از واژه اخلا نيموارد دال بر ا نياست كه تمام ا مدهآ

طبق بند ني. همچنستين عتيمنبعث از شر يجز اصول اخلاق زيدر صدر ماده چ

يندولت موظف است با عنوا به تخلفات ادار يدگيماده هشت قانون رس كيوستيب

زين وردم نيبرخورد كند و ا يحجاب يو ب ياسلام ريدن شئون و شعانكر تيبه نام رعا

35مصداق بارز الزام به اخلاق در مورد كارگزاران نظام است.

اخلاق يفرهنگ جیترواز يكي يها در اتخاذ دستورات اخلاقانسان لاتيبودن تما يتوجه به درون با

يخواست درون رييتغ لاش براجامعه ت كيالزام به اخلاق در سازوكارها نيترياصل

به خدمات كشور تيريقانون مد 8امر در بند ز ماده نيا افراد جامعه است كه برا

از انتيو ص ياسلام ياخلاق، فرهنگ و مبان جيروبند از ت نيشده است. در ا انيب يخوب

دار كه تحقق آن موجب اقت ادشدهي يتياز امور حاكم يكيعنوان به ياسلام ،يرانيا تيهو

و دهيشامل همه اقشار جامعه گرد تيكشور است و منافع آن بدون محدود تيو حاكم

. 36.شوديمن گرانياستفاده د برا تينوع خدمات موجب محدود نياز ا مندبهره

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 292

منظور به وجود نيبد يينهادها ياسلام مقصود در ساختار جمهور نيبه ا لين برا

نهاد نام برد. در نيتريعنوان اصلبه يانقلاب فرهنگ يعال ار شورا توانيآمده اند كه م

فرهنگ هاوزارت خانه ژهيو تيمأمور ديرا با ياخلاق ليرشد فضا زين هيبنده قوه مجر

نيدانست علاوه بر ا قاتيوپرورش و وزارت علوم و تحقآموزش ،ياسلام شادو ار

اخلاق يفرهنگ جيترو فهيوجود دارد كه وظ هيخارج از بدنه قوه مجر گريد نهادها

.شودينهادها پرداخته م نيدارند و در ادامه مختصراً به ارا بر عهده

يانقلاب فرهنگ يعال يشورادف را با ه يستاد انقلاب فرهنگ ينيامام خم 1357سال ياز انقلاب اسلام پس

ذر هم آدادند كه بعدها در نوزد ليكشور تشك هااوضاع مدارس و دانشگاه يسامانده

ور را، حضرت امام، رؤسا سه قوه و تعداد ديگر از انديشمندان فرهنگي كش1364

د جدي به اعضا آن ستاد اضافه كردند و بدين شكل ستاد انقلاب فرهنگي با تركيب

شورا نيا 73خود، تحت عنوان شورا عالي انقلاب فرهنگي فعاليت خود را آغاز نمود

و يو هماهنگ ريگميتصم ،يخط مش نييتع ، گذاراستيس يعنوان مرجع عالكه به

نظام يكل هااستيكشور در چارچوب س يو پژوهش يآموزش ،يامور فرهنگ تيهدا

الاجرا و در حكم قانون است؛ باو مصوبات آن لازم ماتيو تصم شوديم سوبمح

ل وحفظ استقلا برا يامور فرهنگ يو ارتقاء فرهنگ و سازمانده حيتصح تيمأمور

ياسلام نيجهت تحقق تمدن نوو در باور نيو فرهنگ د نيتد قيتعم و ميتحك

. 38دينمايم تيفعال

در شئون جامعه و يشورا كه از جمله اهداف آن گسترش و نفوذ فرهنگ اسلام نيا

ها و مدارس و مراكز و تحول دانشگاه يفرهنگ عموم و اعتلا يانقلاب فرهنگ تيتقو

آنها را توانيدارد كه م يفياسلام است. وظا حيصحبر اساس فرهنگ و هنر يفرهنگ

مختلف هانهيكشور در زم راهبرد هاطرح نيو تدو گذاراستيدر سه حوزه س

293 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

نيتدو ،يفرهنگ هاحوزه ريو سا يتهاجم فرهنگ ، و معنو ينيد هاتيفعال ،يفرهنگ

ادان و و است رانيمد نشيضوابط گز زيو ن يو آموزش يمراكز علم سيضوابط تأس

نقلابا يعال شورا 39نمود. بندميمصوبات شورا تقس و نظارت بر اجرا انيدانشجو

اوصاف نيكشور است و با ا ياتاق فرمان فرهنگ مقام معظم رهبر انيبه ب يفرهنگ

حساب شورا به نيمسلم ا فياز اهداف و وظا يكي توانياخلاق را م جيترو فهيوظ

آورد.

يسلامفرهنگ و ارشاد ا وزارتز تر اگسترده فيو با وظا گريد هااگرچه با نام يفرهنگ و ارشاد اسلام وزارت

زارت و ني. اديكشور گرد يانقلاب وارد نظام حقوق شورا بيانقلاب و با تصو ابتدا

ر فراهم درا يمهم فهيگشته است وظ داريآن پد به شكل امروز 1365كه البته از سال

فيف و وظاقانون اهدا 2در ماده كه نحودارد به دهبر عه يالزام اخلاق طيآوردن شرا

نظام يرسم هااستيس وزارت مسئول اجرا نيا يوزارت فرهنگ و ارشاد اسلام

داف اه يبررس دياست. شا دهيگرد يفرهنگ عموم ٔ نهيدرزم رانيا ياسلام جمهور

ر ه دوزارت ك نيبحث راهگشا باشد. اهداف ا نيدر ا يوزارت فرهنگ و ارشاد اسلام

الذكر آمده عبارت است از:قانون فوق كيماده

. و تقو مانيبر اساس ا يرشد فضائل اخلاق - 1

جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب. تيو مصون ياستقلال فرهنگ - 2

استعدادها و ييمختلف و شكوفا هانهيدر زم يعموم هايآگاه اعتلا - 3

معه. تتبع و ابتكار در جا ق،يتحق هيروح

. يرواج فرهنگ و هنر اسلام - 4

. يو مظاهر و اهداف انقلاب اسلام ينسبت به مبان انيجهان يآگاه - 5

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 294

با ملل و اقوام مختلف بخصوص مسلمانان و يگسترش مناسبات فرهنگ - 6

مستضعفان جهان.

40.نيمسلم انيوحدت م هانهيفراهم آمدن زم - 7

سعه وزارت را در مورد تو نيا ريخط فهيظهفتگانه و بندها نيا يتمام اگرچه

و زدپردايماده صراحتاً به موضوع اخلاق م نياما بند اول ا رسانديم ياخلاق ليفضا

نيبا ا .دانديوزارت م نيو تقوا را از اهداف ا مانيا را بر مبنا ياخلاق ليرشد فضا

عنوان به يوزارت فرهنگ و ارشاد اسلام انونق نيكه طبق ا شوديحساب مشخص م

هد وداسلام در جامعه رواج را بر مبنا ياخلاق لياز دولت موظف است فضا يبخش

ريكه وز مييافزايرا ب نيا ديگردد. به موارد فوق با ياخلاق هاييمانع از بروز نارسا

يلعا وراش ليكه ذ يفرهنگ عموم شورا استير تيمسئول يفرهنگ و ارشاد اسلام

وراش نيا لهيبوس توانديبرعهده دارد و م زيه است را نشد فيتعر يانقلاب فرهنگ

مروج اخلاق در جامعه باشد.

يو فناور قاتيوپرورش و وزارت علوم تحقآموزش وزارتو ستين دهيپوش يدر تمام كشورها بر كس يوپرورش و آموزش عالآموزش تياهم

طبق نكهيلاوه اعشده است به انيب زيكشورمان ن يمهم در اصل سوم قانون اساس نيا

تا ملت همه را برا گانيرا وپرورشآموزش ليوسا است موظف دولت يقانون اساس

ييرا تا سر حد خودكفا يعال لاتيتحص ليوسا وسازد فراهم متوسطه دوره انيپا

وپرورش و آموزش آموزش نكهيبا توجه به ا 41دهد. گسترش گانيطور راكشور به

قانون 43در خدمت موارد مذكور در اصل دوم ستيبايم 42 يقانون اساس طبق يعال

و مقاطع مختلف وحآموزش در سط آنچه ماده و محتوا رسديباشد به نظر م ياساس

بتوان هدف آن را ديباشد و شا ياخلاق اسلام لياز فضا جدا تواندينم رديگيقرار م

توانيرا م يپرورش و آموزش عالوآموزش گريدانيبها دانست بهتحول انسان

295 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

اتيها و باورها و حركات و خلقدر دل حيصح رييها و تغتحول در انسان رساختيز

است قرآن تيوپرورش، پرورش و تربكار آموزش ازيميحداقل ن 44حساب آورد. به

هيدر دو آ «هميزكّي»از جلو قرار گرفتن ياست. بعض ميو تعل هيتزك ا،يانب فهيوظ زين ميكر

طورنيا توانديهم بالاتر است. م مياز تعل هياند كه تزكاستفاده كرده ،«علّمهمي»قرآن بر

الكتاب و علّمهميو هميزكّي»است؛ ميكنار تعل در هياست كه تزك نيباشد. حداقل ا

نيبنابرا 46 پاافتادهشيپ زهايچ ميكتاب و حكمت، نه تعل ميهم تعل؛ آن 45« الحكمة

اخلاق را جيترو فهيوظ يوپرورش و آموزش عالآموزش هاوزارت خانهگفت توانيم

وپرورش آموزش نياديمسئله در سند تحول بن نيدارند. ابر عهده طورجدبه

ها، كسب ارزش هيانيسند و در بخش ب نيمثال در اعنوانصراحت تكرار شده است. بهبه

آمده است تيو ترب ميم تعلنظا يارزش هااز گزاره يكيعنوان به ياخلاق ليفضا

بخش راه يو حت ياتيانداز، اهداف كلان، اهداف عملچشم هاعلاوه در بخشبه

از معلمان مندو بهره ياخلاق ليكسب فضا مناسب برا طيمح جادياها، توجه به كاره

47. شوديم دهيدانش آموزان د يمتخلق به اخلاق در جهت رشد اخلاق

وب مص و فناور قاتيوزارت علوم و تحق لاتيو تشك فيدر قانون اهداف، وظا و

صراحت آمده است وزارت خانه به آن به نيمسئله اخلاق و ورود ا زين 48 /13 18/583

، و گسترش علوم، معارف قيقانون تعم نياز ا كيمثال در بند ج ماده عنوانبه

است و شدهنييوزارت تع نياز اهداف ا يكيعنوان به يو اسلام يانسان هاارزش

و يدانشگاه يدر مجامع علم ياسلام تيفرهنگ، اخلاق و معنو در اعتلا همكار

وزارت خانه به شمار رفته است. نيا گريد تيعنوان مأموربه زيجامعه ن

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 296

نهادها ریبه اخلاق توسط سا الزام تايها بحث الزام به اخلاقكه در آن ياصل نيگانه و قوانسه بر قوا علاوه

ها آن ييغا تيو مأمور ياصل فهينام برد كه وظ گريد از نهادها توانيشده محمطر

است. اتيبحث الزام به اخلاق

مود نره اشا رانيا ياسلام جمهور مايبه صداوس توانينهادها م نيا نيترياصل از

ت . ه اسدر آن شرط شد ياسلام نيمواز تيبدان اشاره شده و رعا يكه در قانون اساس رانيا ياسلام جمهور ماياز فصل دوم اساسنامه سازمان صداوس 9ر ماده د 49

نشر يدانشگاه عموم كيعنوان به زمانسا يآمده است كه هدف اصل 1368مصوب

و يقاخلا انسان و رشد فضائل ميو تعل هيتزك مساعد برا طيمح جاديا ،يفرهنگ اسلام

ها هدف نيراسر جهان است. ادر س يانقلاب اسلام يبه حركت تكامل دنيشتاب بخش

. مشروح گردديم نيتأم يحيو تفر خبر ،يآموزش ، ارشاد هادر چهارچوب برنامه

هاو اصول برنامه يمشگوناگون در خط هانهيسازمان در زم هاو برنامه هدف

نيآنچه مشخص است ا 50ذكرشده است. ياسلام سازمان مصوب مجلس شورا

رداراهداف خود از قوه قاهره و ضمانت اجرا برخو برا امياست كه اگرچه صداوس

معه از م جااخلاق به الزا ليدر جهت رشد فضا سازبا برنامه تواندياما عملاً م ستين

آن بپردازد. يجابيا قيطر

ماربه ش يردولتيغ يعموم كه نهاد ياسلام غاتيامر در مورد سازمان تبل نيا

شاعهو ا اءيسازمان اح نيماده پنج اساسنامه ا كيصادق است. در بند زين روديم

و ياله تيروح عبود تيو تقو ازيموردن هانهيتابناک اسلام در همه زم شهياند

هدف نيعنوان اولنسل جوان به ژهيومردم به انيدر م ياخلاق اسلام جيترو

ن،يمستضعف جيمانند بس يمردم از نهادها توانيم نيهمچن 51شده است . مشخص

كه فارغ از ادكردي عنوان مواردبه يو مؤسسات خودجوش فرهنگ أتيمساجد، ه

يمبه اشاعه اخلاق در جامعه اسلا وقفهياز دولت ب و جدا ادار هاچهارچوب

اند. رفتهنظام قرار گ مورد توجه فراوان رهبر رياخ و البته در سالها پردازنديم

297 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

اخلاق يهمگاناز منكر؛ الزام يو نه معروفامربهصل ه در االزام به اخلاق است ك از سازوكارها يكياز منكر يمعروف و نه هي امر

يو نه معروف امر به ر،يخ به اصل دعوت نيذكر شده است. در ا يهشتم قانون اساس

مردم به نسبت گر،دولتيكديبهنسبتمردم بر عهده و متقابل يهمگان ا فهياز منكر وظ

و ينهمگا ييضمانت اجرا قيطر نيتا از ا 52شده است نييتع دولت به نسبت ردمو م

اوان فر تيشود. متاسفانه با وجود اهم جاديشدن اخلاق در جامعه ا جار برا يمردم

ضهيفر نيا تيفيشرابط، حدود و ك نيياز منكر و موكول شدن تع يامر به معروف و نه

از تيحما با عنوان يقانون 1392در سال اديز اريبس ريقانون، با تاخ بيبه تصو ياله

شد و به بيتصو ياسلام در مجلس شورا« از منكر انيآمران به معروف و ناه

گونه قانون از معروف و منكر به هر نيا كي. در ماده دينگهبان رس شورا بيتصو

ا يو مقدس عدر شر ثانو ايو يعنوان احكام اولكه به يترک فعل و قول ايفعل، قول و

ماده دوم شده است و در ريتعب 53منع شده باشد ايمورد امر قرار گرفته و ن،يقوان

و روفبه مع گرانياز منكر را دعوت و واداشتن د يقانون امر به معروف و نه نيهم

نهاد نيمفهوم ا حيصح افتيدر كرده است. برا فيتعر 54و بازداشتن از منكر ينه

ه بمر ا في)ره( در تعر ينياست. امام خم يالزام زين يقهوارد فرجوع به م ياسلام

عروف و مبه مرقوم داشته اند كه: امر نگونهيا لهيرالوسياز منكر در تحر يمعروف و نه

ب شرعا واج ايكه عقلا زىيپس چ شود،يم مينهى از منكر به واجب و مستحب تقس

ز آن هى احرام است، ن عاًشر اي ح،يكه عقلا قب زىيو چ باشدياست، امر به آن واجب م

چه )مستحب( است و آن نيكه مستحب باشد، امر به آن همچن زىيو چ باشديواجب م

(1375،200،يني)مكروه( است )خم نيمكروه باشد، نهى از آن، چن

نياست كه در ا يطيحدود و شرا از منكر در اسلام دارا يمعروف و نهالبته امربه

نيوجود ندارد اما به عنوان مثال گفته شده است كه ا مقال فرصت پرداختن به آن

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 298

بدون تجسس يكند كه عمل مورد نه يم دايپ انيجر يطيتنها در شرا ينيواجب د

يكه نمود عموم شوديم يشامل اعمال تنهاامر ني( ا1370،111 ، دانسته شود )مطهر

حدود و ثغور نييتع در راستا نيانجام شده است؛ بنابرا يدر عرصه عموم ايداشته و

اعمال افراد اقدام كرد: كيو تفك به حوزه بند دياز منكر با يامر به معروف و نه

آن اقباست و آثار و عو يو شخص است كه كاملاً انفراد نخست، اعمال و رفتار

است ياز اعمال ايو كندينم تيآن به اجتماع سرا جيمتوجه خود فرد است و آثار و نتا

معنا كه بدون تجسس در امور و نيبه ا دهد؛يا در خلوت خود انجام مها ركه فرد آن

دارد ياست كه آثار اجتماع ادهيبرد. دسته دوم، اعمال، رفتار و عق يبه آن پ توانينم

در اجتماع و دهيعق ايآثارِ رفتار كنديپنهان كردن آن را دارد و تلاش م دفرد قص يول

اوقات فرد ثالث يگاه ينكند ول تيعمل به اجتماع سرابازتاب نداشته باشد و آثار آن

خود موفق كاردر پنهان رايز ابد،ييم يآگاه بدون تفحص و تجسس به عمل و

در مرآ يصورت علناست كه به ادهيعق اينكرده است. دسته سوم عمل، رفتار عمل

تيبه آن سرا اي ابدييم يآثار آن در اجتماع تجل ايو شوديو منظر عموم انجام م

،ي)راع رنديگياز منكر قرار م يدسته موضوع امر به معروف و نه نيكه تنها هم كند؛يم

55 5و 3در مواد زياز منكر ن انياز امران به معروف و ناه تي( . قانون حما125، 1384

مورد صحه گذاشته است. نيبه ا

يگاهيافراد جا يصتجسس امور خصو ياساس اگرچه بر اساس كرامت انسان نيا بر

كه شوديرا شامل م گسترده ا رهياز منكر دا يحال امر به معروف و نه نيندارد اما با ا

بر عهده يدر قانون اساس فهيوظ نيا نكهيبه علاوه ا رديگيرا در برم يقطعا اصول اخلاق

مساله نيشده است و او دولت نسبت به مردم قرار داده لتو دو گريكديمردم نسبت به

و در اصل دولت و مردم د؛يافزايدر جامعه م ياسلام لينهاد اص نيا يبر گستردگ

مردم را شودياسلام معروف و منكر محسوب م نيكه بر اساس د مكلف اند در موارد

اصل ضرر و نندقانون ما ديتحد يبه وضوح مخالف مبان نيو ا دينما يامر و نه

ذكر انيآن است. شا يبراليل در معنا داست وكاملا متضاد با اصول آزا پدرسالار

299 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

شقوق الزام به اخلاق توسط دولت را يتمام تواندياست امر به معروف توسط دولت م

نهاد است كه صرفا محل ورود نياز ا يبخش زين ييالزام قضا يشامل شود و حت

آنچه در رسديدر آن ندارند و به نظر م يحاضر نقش رحكومت است و مردم در عص

باشد و يمربوط به حوزه نظارت همگان شترياز منكر آمده ب يامر به معروف و نه نينقوا

.شوديدر جامعه محسوب م ياخلاق يمقابله با ب برا يمردم ساز و كار

اخلاق یيقضا الزام ،ياعمال نفوذ قدرت عموم وهيش نيسخت تر ييو الزام قضا فريك مداخله

هاشهيدر اند شهياستفاده از آن ر تيمشروع تيفيكه ك ديآيها، به حساب مدولت

(. در جمهور121، 1386 ، حاكم جوامع دارد )محمود كيدئولوژيو نظام ا يفلسف

يرا بر عهده دارد و در صورت لاقاز اخ انتيص يينها تيمسئول هييقوه قضا زين ياسلام

و الزام ديگفته اثر بخش نباشند نوبت به برخورد شد شيپ از روش ها كي چيكه ه

است اقوه هيقضائ : قوهرانيا ياسلام جمهور ي. طبق قانون اساسرسديم يقانون

و عدالت به دنيبخش تحقق و مسئول يو اجتماع فرد حقوق بانيپشت كه مستقل

،يخصوص وفصل دعاوها را در سه دسته حلآن توانياست كه م يفيدار وظاعهده

مردم در برابر دولت ها و احقاق حقوق و آزاد ياسلام امور مربوط به مجازات

نيكه ا 56در كشور است نيقوان ضامن اجرا هييكرد. در اصل قوه قضا بندميتقس

نيمواز طبق ديبا كه رديگيصورت م دادگستر هادگاهدا لهيوسموارد به شتريامر در ب

و و گسترش يعموم و حفظ حقوق دعاو وفصلحل شود و به ليتشك ياسلام

مسئله الزام به اخلاق نكهيبا توجه به ا 57بپردازد. يحدود اله و اقامه عدالت اجرا

به شتريباب ب نيدر ا يشده است، نزاع اصلاز همه در انگلستان مطرح شيو پ شيب

يستيه فرمالاما با توجه به نگا گردديقضات از اخلاق و الزام به آن بازم ريمسئله تفس

است كه در ينيقوان صرفاً ضامن اجرا هييكشور ما قوه قضا ييحاكم در نظام قضا

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 300

حكمچندان تواندينم زيمعتبر ن است و البته رجوع به فتاوا دهيگرد بيمجلس تصو

است و ابتكار عمل با نيقوان صرفا مجر هييقوه قضا يعنيدهد... رييمذكور را تغ

در ارتباط با شتريكرد ب انيبخش ب نيدر ا توانيو آنچه م است؛ ياسلام مجلس شورا

مثال در قانون عنوانالزام به اخلاق است. به يياست كه نشان دهنده سازوكار نها ينيقوان

تحت عنوان جرائم ضد عفت و اخلاق يكتاب پنج آن فصل رو د يمجازات اسلام

انگاربه عمل حرام جرمقانون تظاهر نيا 141در ماده نيآمده است همچن يعموم

در ني. همچنكنديعنوان جرم مطرح مرا به ينداشتن حجاب اسلام يشده است و حت

انگارممورد جر يشدن اخلاق عموم دارحهيجر 143قانون در ماده نيادامه ا

58قرارگرفته است.

يوصت خصبر هم زننده توافقا توانديمخالفت با اخلاق حسنه م زين يقانون مدن در

و تيموميق در مسئله توانديم نيوالد يافراد گردد و در مسئله اطفال هم انحطاط اخلاق

افتيكرات به ياسلام جمهور نيدر قوان دستنيازا موارد 59حضانت مؤثر باشد .

ک ز ترا ريو الزام اخلاق و جلوگ نيقوان نيا اجرا بهموظف هييو قوه قضا شوديم

آن است.

يريگجهينتحقوق جزا مطرح ليذ شتريچه مسئله الزام به اخلاق و حدود آن تا كنون ب اگر

از آن است كه صرفاً مربوط به تر اشهيپرسش ر نيگفت ا دياست اما با شدهيم

از حقوق يحقوق جزا جزئ نكهيباشد و با توجه به ا يراخلاقياعمال غ انگارجرم

حقوق هاقانون در پژوهش ديدتح يبهتر باشد مبان ديشا روديبه شمار م يعموم

يحقوق عموم نياديبن ميها از مفاهدرک انسان ي. چگونگابديخود را باز گاهيجا يعموم

پاسخ مسئله الزام يينها كنندهنيياست كه تع زيقانون و دولت همان چ ، همچون آزاد

تفكر وعدر ن شهيهستند كه ر يثمرات درخت ميمفاه نيبه اخلاق خواهد بود؛ و البته ا

301 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

ثمره درخت تفكر حكومت است. در نيترها و نگاهشان به جهان دارند كه بزرگانسان

حاكم است و حاكم، محكوم حكم خداوند است. در يقانون اسلام يحكومت اسلام

اگرچه در شكل ياخلاق ليهاست و توسعه فضاقرب انسان ييحكومت هدف نها نيا

حكومت ييغا فهيبتوان آن را وظ دياما شا شوديها وارد نمانسان اريكننده اخت ليزا

دانست. ياسلام

ر ب نيرا حكومت و عالمان د فهيوظ نياول يراستا و در حكومت اسلام نيا در

بت مرحله نو نيازااست. پس ليفضا نييخداوند و تب نيد حيصح انيدارند و آن بعهده

. رسديلاق ماخ جيترو لازم جهت توسعه اخلاق و ساز كارها نهادها جاديبه ا

سعهرا صرف تو يكند و بودجه عموم جاديا يينهادها توانديمرحله م نيدولت در ا

نيخرآو است يراخلاقيو غ ياخلاق رفتارها هيو تنب قي. مرحله بعد تشودياخلاق نما

.ديخلاف اخلاق نام رفتارها انگارجرم توانيحلقه را م نيمرحله از ا

سازوكارها يحكومت اسلام ينيوان نمونه عبه عن ياسلام نظام جمهور در

ام اول ر گدوجود دارد. نيقوان ريو سا يالزام به اخلاق در قانون اساس برا يفراوان

وهيو ش ياساس نهادها كاركردها نييهدف حكومت و تع نيدر تع يقانون اساس

ا تت سكرده ا يمهندس رو به نحو ااجرا و نظارت بر آن سازمان قو ن،يقوان بيتصو

كارگزاران ييباشد. از سو ينيمتخلق به اخلاق د حكومت فرد و جامعه يخروج

ستيبايم از استخدام و پس از آن مستمراً شيبه عنوان بدنه حاكم بر مردم، پ يدولت

نياباشد. پس از ياخلاق ستيباينكنند و ساخت دولت م يتخط يخود از اصول اخلاق

انقلاب يعال همچون شورا ييكه نهادها درسياخلاق م جينوبت به ترو همرحل

و يوپرورش و آموزش عالآموزش ،يفرهنگ و ارشاد اسلام هاوزارتخانه ،يفرهنگ

و ميقموظف اند به صورت مست ياسلام غاتيو سازمان تبل مايسازمان صداوس نيهمچن

اخلاق در جامعه بپردازند. جيبه ترو ميرمستقيغ

بر تواننديكه در آن مردم خود م يكر به عنوان نظاماز من يمعروف و نهامربه فيتعر

مقابله با تجاوز به اخلاق در جامعه برا يعموم ينينظارت داشته باشند تضم گريكدي

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 302

قيالزام به اخلاق مصاد ييبه عنوان راهكار نها هييقوه قضا تياست و البته در نها

اخلاق را در انيجر ييبرخورد قضا قيو از طر كنديم انگارخلاف اخلاق را جرم

.سازديجامعه برقرار م

هایادداشت (1798 – 1857) كنت اوگوست )1(

(2) Practical limits

(3) Harm principle

(4) John Stuart Mill, Stanford Encyclopedia of Philosophy:

http://plato.stanford.edu/entries/mill

(5) On Liberty

(6) Self-protection

(7) Self-regarding

(8) Other-regarding

(9) http://legacy.earlham.edu/~peters/writing/paternal.htm

(10) )Dworkin, ۳:۲۰۰۲(

(11) Legal moralism

اساسي قانون مقدمه )12(

چهاردهم اصل )13(

چهارم و بيست اصل )14(

پنجم و شصت و يكصد اصل )15(

مصوب قوانين بر مجتهدان شورا نظارت برا نور اللهفضل شيخ طرح )16(

كه پيشنهاد در شيخ. بود مجلس مصوب نينقوا بر ملي شورا مقدس مجلس

303 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

تقديم مجلس به قمي حسين آقا و ا افجه جمال سيد و صدرالعلما امضا از پس

عصر امام حضرت توجه به كه ملي شورا مقدس مجلس اين»: آورد چنين كرد،

در بايد شده تأسيس ايران ملت عامّه و اسلاميه حجج مراقبت و فرجه اللّه عجل

قوانين و اسلام مقدسه قواعد با مخالفتي آن احكاميه مواد اعصار، از عصر هيچ

كه است معين و باشد نداشته السلام، و الصلوة عليه الانام، خير حضرت موضوعه

قواعد با ملي شورا مجلس موضوعه قوانينِ مخالفت و موافقت مواد تشخيص

مقررّ لذا هست؛ و هبود وجودهم بركات اللّه ادام اعلام، علما عهده در اسلاميه

متدينين فقها و مجتهدين اول طراز از انجمني اعصار از عصر هر در است

به علمي انجمنِ آن در تأسيس، از قبل را مجلس موضوعه قوانين كه شود تشكيل

باشد، شرعيه احكام با مخالفت شده وضع آنچه اگر. نمايند مذاكره و ملاحظه دقت

است مُتَّبع و مطاع باب اين در علمي انجمن امر و ردك نخواهد پيدا قانونيت عنوان

متمم دوم اصل و اول اصل آن اساس بر كه ؛«بود نخواهد تغييرپذير ابداً ماده اين و

شورا مقدس مجلس عنوان و شمسي هجر 1285 مصوب ايران اساسي قانون

.است شده نوشته ملي

71 اصل )17(

73 اصل )18(

51 اصل )19(

52 اصل )20(

76 اصل )21(

87 اصل )22(

88 اصل )23(

89 اصل )24(

90 اصل )25(

53 و 52 اصول. )26(

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 304

وهشتپنجاه اصل )27(

سيزدهم و صد اصل )28(

يكم و بيست و صد اصل )29(

وهفتسي و صد اصل )30(

چاپ ،1381 سمت، تهران، ادار ، حقوق منوچهر؛ مؤتمني، طباطبائي ک ر )31(

زان،مي تهران، ادار ، حقوق كليات ؛...اولي انصار ، همچنين 15-20 ص هفتم،

اساسي، حقوق ها بايسته ابوالفضل؛ قاضي، و 178-185 ص اوّل، چاپ ،1374

.242 ص دهم، چاپ ،1382 ميزان، تهران،

سوم و سي و يكصد اصل )32(

به وپرورشآموزش كاركنان و معلمان گزينش قانون تسر قانون 2 ماده 4 بند )33(

مصوب دولتي ها شركت و مؤسسات و هاسازمان و هاوزارتخانه ساير كاركنان

1375

و عالي آموزش مؤسسات و دانشگاهها علمي هيأت نتظاميا مقررات قانون )34(

1364 مصوب كشور تحقيقاتي

1372 مصوب ادار تخلفات به رسيدگي قانون )35(

1386 مصوب كشور خدمات مديريت قانون )36(

فرهنگي انقلاب عالي شورا سايت از نقل به )37(

1376/08/20 مصوب فرهنگي انقلاب عالي شورا وظايف و اهداف جايگاه، )38(

فرهنگي انقلاب عالي شورا

همان )39(

12/12/1365 مصوب اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت وظايف و اهداف قانون )40(

امسي اصل )41(

اساسي قانون سوم اصل )42(

:به ايمان پايه بر است نظامي ،اسلامي جمهور: دوم اصل )43(

305 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

رابرب در تسليم لزوم و او به تشريع و حاكميت اختصاص و( الااللهلااله) يكتا خدا

.او امر

.قوانين بيان در آن بنياد نقش و الهي وحي

.خدا سو به انسان تكاملي سير در آن سازنده نقش و معاد

.تشريع و خلقت در خدا عدل

.اسلام انقلاب تداوم در آن اساسي نقش و مستمر رهبر و امامت

: راه از هك خدا برابر در او مسئوليت با توأم آزاد و انسان والا ارزش و كرامت

سنت و كتاب اساس بر الشرايطجامع فقها مستمر اجتهاد - الف

پيشرفته تجارب و فنون و علوم از استفاده - ب ،اجمعين عليهم اللهسلام معصومين

و كشيستم و ستمگر هرگونه نفي - ج ها،آن پيشبرد در تلاش و بشر

اجتماعي و اقتصاد و سياسي استقلال و عدل و قسط پذير ،سلطه و گر سلطه

.كندمي تأمين را ملي همبستگي و فرهنگي و

1392/02/18 فرهنگيان با ديدار در بيانات )44(

2: جمعه 164: عمرانآل )45(

همان )46(

1390 مصوب وپرورشآموزش بنيادين تحول سند )47(

مصوب فناور و تحقيقات و علوم وزارت تتشكيلا و وظايف اهداف، قانون )48(

18/5/83

پنج و هفتاد و صديك اصل )49(

1368 مصوب ايران اسلامي جمهور صداوسيما سازمان اساسنامه )50(

1387 مصوب اسلامي تبليغات سازمان اساسنامه )51(

هشتم اصل )52(

معروف به امر 1 ماده )53(

منكر از نهي و معروف به امر 2 ماده )54(

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 306

كه ستا رفتار به ناظر قانون اين در منكر از نهي و معروف به امر -3 ماده )55(

.باشد مشخص تجسس بدون و بوده علني

ان،ج حيثيت، متعرض تواننمي منكر از نهي و معروف به امر اجرا در -5 ماده

موارد در مگر گرديد، اشخاص حقوق و خصوصي حريم و شغل مسكن، مال،

كند تجويز قانون كه

ششم و پنجاه و صديك اصل )56(

يكم و شصت اصل )57(

1392 مصوب اسلامي مجازات قانون )58(

1173،1231،959،975 مواد )59(

نامهکتاب .تاي: دار صادر، بروتي، ب4ابن منظور، لسان العرب، ج -1

ييدانشجو جيتهران: انتشارات بس ، علو نامهاستيمحسن، س ،يلياسماع -2

1394دانشگاه امام صادق،

، بهروز جندقي، قم: مؤسسه امام آلتمن اندرو، درآمد بر فلسفه حقوق -3

.1385خميني،

.1374 زان،يتهران: م ، حقوق ادار اتي...؛ كلايول ، انصار -4

بر حقوق ديبا تأك فرياخلاق بر حقوق ك هاهينظر ريمحسن، تأث ،يبرهان -5

1388مدرس، تيدانشگاه ترب ران،يا

: روتي، ب6الزبيد محمدمرتضي، تاج العروس من جواهر القاموس، ج -6

.تايدارالفكر، ب

.1355 ر،يركبيتهران: ام ،ينيژكس، فلسفه اخلاق، دكتر ابوالقاسم پور حس -7

.1381تهران: سمت، ، منوچهر؛ حقوق ادار ،يمؤتمن يطباطبائ -8

307 جوادمحمدي/ياسلام يجمهور نيالزام به اخلاق در قوان يسازوکارها

.1383قم: كتاب طه، ،يصادق فلسفه اخلاق، هاد ،يكاميليفرانكنا، و -9

.1382 زان،يتهران: م ،يق اساسحقو هاستهيابوالفضل؛ با ،يقاض -10

.1371مدرسي، محمدرضا، فلسفة اخلاق، تهران: سروش، -11

قم: مؤسسه امام ،يمكاتب اخلاق ينقد و بررس ،يمحمدتق ، زديمصباح -12

.1384 ،ينيخم

تهران: ،يالاسلامخيآزاد ، جواد ش ميل، جان استوارت، رساله درباره -13

1375انتشارات علمي و فرهنگي،

و فريبر فلسفه حقوق ك اخلاق قانون درآمد هارت، هربرت، آزاد -14

1388محمد راسخ، تهران: طرح نو، ،يعموم

1387حقوق، تهران، گنج دانش، نولوژيمحمدجعفر، ترم ، لنگرود جعفر -15

ضرر به راديا فريو ك يمنع حقوق يفلسف مبنا روز،يف ،يجانك محمود -16

1386سال اول، شماره اول،خود، فصلنامه حقوق،

1388زان،يتهران، م ، محمد، حقوق ادار ،يكورش و امام ، استوار سنگر -17

و نشر آثار امام ميتهران، موسسه تنظ له،يالوس ريروح الله، تحر ديس ،ينيخم -18

1375)ره(، ينيخم

مجموعه اثار مطهر -19

،يقرآن هاله پژوهشمج ،ياخلاق فيالزام در تكال ن،يمحمدحس ديمبلغ، س -20

(1377و چهارده )بهار و تابستان زدهيسال چهارم، شماره: س

از منكر، فصلنامه يو امر به معروف و نه يخصوص ميمسعود، حر ،يراع -21

1384، تابستان 55شماره. ،يحكومت اسلام

1370، تهران، صدرا، 24ج ، مطهر ديمجموعه آثار شه ،يمرتض ، مطهر -22

قرراتو م نيقوان

1387مصوب ياسلام غاتياساسنامه سازمان تبل -1

1398 پایيز و زمستان(، 9، )پياپيدومهاي حقوقي گواه، سال پنجم، شماره آموزه 308

1368مصوب رانيا ياسلام جمهور ماياساسنامه سازمان صداوس -2

1390وپرورش مصوب آموزش نياديسند تحول بن -3

رانيا ياسلام جمهور يقانون اساس -4

مصوب و فناور قاتيوزارت علوم و تحق لاتيو تشك فيقانون اهداف، وظا -5

1383

1365مصوب يوزارت فرهنگ و ارشاد اسلام فيقانون اهداف و وظا -6

1372مصوب به تخلفات ادار يدگيقانون رس -7

1392مصوب يقانون مجازات اسلام -8

1386مصوب خدمات كشور تيريقانون مد -9

1376مصوب يانقلاب فرهنگ يعال شورا فياهداف و وظا گاه،يقانون جا -10

و يدانشگاهها و مؤسسات آموزش عال يعلم أتيه يرات انتظامقانون مقر -11

1364كشور مصوب يقاتيتحق

نيلات منابع

1- http://legacy.earlham.edu/~peters/writing/paternal.htm.

2- http://plato.stanford.edu/enteries/paternalism.

3- http://plato.stanford.edu/entries/mill.