24
يروزجاياﷲ كردفي اسد١٢٥ سه دينامة عقل و دين، مؤس دو فصلن علوي، پژوهي، شماره سـال يازدهم بيستمابستـانبهـار و ت) ٩٨ ( رفتي عقلكرد مععتبارسنجي كار ادگاه شيخ مفيد بر دي با تأكيديروزجاياﷲ كردفي اسد١ چكيده عقلكرد معرفتي آست كه كارني اايق ديتي در كشف حق معرفهمز منابع مكي ا ي نخور خاصي برعتبارن از اتكلما پژوهان و مزد دينز ديرباز نت الهيا در حوزه ا و هم دار بوده هاي برخي از نحلهما دربين مي شود. ابارآن تأكيدن بر اعتيز همچنا نون اكن ف كري- كﻼميكرد معني و كار نقش آفري درارند كه مي توانجود د تأملي و نكات قابل رفتي آن ند شبهاتيت عقلي گردد. اكافتي ادراكرد معرعتباركار در ايد كه باعث تردماينديجاد ن ا ز اين رو، اين چيست؟نيايق ديتي عقل در كشف حقكرد معرفعتباركار پرسش مطرح مي گردد كه از منابع كتابخاده استفا ا تا باله برآن استين مقا افيش توصيي و بارو نه ا- لي به اع تحلي تبارفته اينزد و يا بپردا(ره) ه شيخ مفيدد بر انديش عقل با تأكيكرد معرفتي كارله اين مقاجش بين حق و باقل و سناگري نوليد معرفت، معنه ادراك عقلي در ت بود ك خواهد ﻃل، جزئياتي همچون؛ ذات خداچه در مواردكردي است. اگرعتباركار داراي ا دين و ا موري دارد.وديتهاياني، محدعاد جسمند عذاب اخروي و مخروي مان ادي؛ژگان كلي واقل، معرفتكردعفت، كار، توليد معرقلي، معرفت عقل، ادراك ع دين١ (ع)ام صادقه امستاديار پژوهشگا . ا[email protected]

Êf§ » { ¯ Z¯ ÊnÀ Z^f Y |̨» xÌ ÃZ³|Ë{ ] |̯Pe Z] Ã|Ì°q · 2021. 1. 8. · Z^f Y { ʻ ºÌ ¬e Z^f Y Á{ Ä] ʸ¯ c  Ä] Ê ZÀ Ŀ³ hÌu Y ¶¬ | Z]

  • Upload
    others

  • View
    7

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

  • ١٢٥ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    پژوهي علوي، دو فصلنامة عقل و دين، مؤسسه دين

    )٩٨(بهـار و تابستـان بيستمسـال يازدهم، شماره

    اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل

    با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد

    ١اسداهللا كردفيروزجايي

    چكيده

    ن يكي از منابع مهم معرفتي در كشف حقايق ديني است كه كاركرد معرفتي آعقل

    دار بوده و هم در حوزه الهيات از ديرباز نزد دين پژوهان و متكلمان از اعتبار خاصي برخور

    كالمي -كريفاكنون نيز همچنان بر اعتبارآن تأكيد مي شود. اما دربين برخي از نحله هاي

    ند شبهاتي رفتي آن نكات قابل تأملي وجود دارند كه مي تواندر نقش آفريني و كاركرد مع

    ز اين رو، اين ايجاد نمايند كه باعث ترديد در اعتباركاركرد معرفتي ادراكات عقلي گردد. ا

    پرسش مطرح مي گردد كه اعتباركاركرد معرفتي عقل در كشف حقايق ديني چيست؟

    تبار تحليلي به اع-نه اي و باروش توصيفياين مقاله برآن است تا با استفاده از منابع كتابخا

    مقاله اين كاركرد معرفتي عقل با تأكيد بر انديشه شيخ مفيد (ره) بپردازد و يافته اين

    طل خواهد بود كه ادراك عقلي در توليد معرفت، معناگري نقل و سنجش بين حق و با

    مور دين و اداراي اعتباركاركردي است. اگرچه در مواردي همچون؛ ذات خدا، جزئيات

    اخروي مانند عذاب اخروي و معاد جسماني، محدوديتهايي دارد.

    دين عقل، ادراك عقلي، معرفت، توليد معرفت، كاركردعقل، معرفت واژگان كليدي؛

    [email protected] . استاديار پژوهشگاه امام صادق(ع)١

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٢٦

    مقدمه -١

    بحث عقل و اعتباركاركرد معرفتي آن از ديربازترين مباحثي است كه بين

    مورد توجه بوده و از قديمي ترين متفكران و دانشمندان ديني در اديان مختلف

    مسائل مطرح در اديان الهي به شمار مي آيد. از اين رو، ديدگاه هاي متفاوتي در

    اين زمينه عرضه شده است. قبل از اسالم بين الهي دانان مغرب زمين نزاع بود كه:

    اعتبار كاركرد معرفتي عقل در امور دين و كليسا به چه اندازه است؟آيا عقل را در

    وادي دين راهي هست يا خير؟ چنانكه برخي مخالف اعتباركاركرد عقل در دين

    بودند و بر اين انديشه بودند كه عقل هيچ وظيفه معرفتي در دريافت حقايق ديني

    ژيلسون، ندارد ودر نتيجه با دين همساز نيست و بر اين عقيده پافشاري مي كردند.(

    اركاركرد معرفتي عقل وكارآمدي آن ) برخي ديگر نيز بر فزوني اعتب٥ -٢: ١٣٧٨

    )٢٣: ١٣٧٤تأكيد مي ورزيدند.(باربور،

    در هر صورت بحث از اعتبار كاركرد معرفتي عقل، داراي پيشينه اي بس دراز و

    پرفراز و نشيب است. در انديشه اسالمي نيز، برخي از انديشمندان، هر نوع استنباط

    ز عقل مي دانستند و فقط به وحي در آموزه هاي ديني حتي اعتقادات را مستغني ا

    و نقل اكتفا مي نمودند كه به آنها ظاهرگرايان و يا نصگرا اطالق مي گردد.(

    )در مقابل ظاهرگرايان، عقلگرايان قرار دارند كه خود ١٠٥، ١: ج١٣٦٧شهرستاني،

    به چند دسته تقسيم مي شوند.

    ر اين باورند كه همه دسته اول، عقلگرايان حداكثري را مي توان نام برد.اينها ب

    چيز را بايد با عقل سنجيد كه دراينصورت اعتبار عقل حداكثري خواهد بود (

    )كه معتزله از آن دسته ٧٦-٧٥، ٢: ج ١٣٧٦؛ ديناني، ٦٧، ١: ج١٣٦٧شهرستاني،

    مي باشند. دسته دوم عقلگرايان حداقلي بودند. اينها عقل نظري را قبول داشتند اما

    فتند. از اين رو، حسن و قبح عقلي را مردود مي دانستندعقل عملي را برنمي تا

  • ١٢٧ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    ) كه اشاعره از آن دسته محسوب مي شوند. اما دسته سوم ١٨١، ٨(ايجي، بي تا: ج

    عقلگرايان معتدل بودند كه عقل را در كنار وحي و همانند وحي، كاشف از حقايق

    )١٣ق: ١٤٠٦وحياني مي دانستند و معتقد به كالم عقلي بودند.(طوسي،

    با صرف نطر از اين انگاره ها، هم اكنون نيز شبهه اعتباركاركرد معرفتي عقل،

    هم در نگرش هاي سنتي و هم نگرش هاي تجددگرايي مطرح مي باشد. با توجه به

    تحقيقاتي كه صورت گرفته است پژوهش جدي بصورت تك نگاري در اين موضوع

    كالمي شيخ مفيد، صورت نگرفته است. اما مقاالتي همچون؛ روش شناسي

    ، ٢٣ازعبدالرحيم سليماني بهبهاني و حسين صديقي، فصلنامه: كالم اسالمي، دوره

    ؛ نقش عقل در نقد و فهم حديث از ١٥١-١٢٩، صفحه ١٣٩٣، پاييز ٩١شماره

    ديدگاه شيخ مفيد، از محمدعلي مهدوي راد و محمدعلي تجري، فصلنامه:

    -١٦٥، صفحه ١٣٨٧، زمستان ٣٤ ، شماره١٠پژوهشهاي فلسفي و كالمي، دوره

    ؛گستره كاركرد و كاربرد عقل در تحقق و تفهم دين از علي اكبر رشاد، فصلنامه: ١٨٦

    و مانند آن به چاپ رسيدند ٣٧-١١، ص١٣٨٥فقه و حقوق اسالمي، سال دوم، بهار

    كه نويسنده اين مقاله از هر يك از آنها بهره برد و هر كدام ازآنها توانستند به بخشي

    ز مباحث مورد نظر در اين مقاله بپردازند. اما مقاله حاضر در صدد است پس از ا

    بازخواني مفاهيم و انگاره هاي مطرح، اين شبهه را با تأكيد بر نظريه متكلم قرن

    » اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل« پنجم شيعي يعني شيخ مفيد(ره) تحت عنوان

    پاسخ دهد.

    چيستي عقل -٢

    عناي بازداشتن يا چيزي كه معناي بازداشتن را برساند اطالق عقل در لغت به م

    ) از همين رو است كه گفته مي شود عقل، ٦٩، ٤ق: ج ١٤٠٤مي گردد (ابن فارس،

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٢٨

    )فراهيدي عقل را نقيض ٢٢ق: ص١٤١٣»ه«زشتي ها باز مي دارد.(مفيد،انسان را از

    مالصدرا در مفهوم عقل ) اما از كالم ١٥٩، ١ق: ج ١٤٠٩جهل مي داند.( فراهيدي،

    فلسفي » نقيض«در كالم فراهيدي و ديگران » نقيض«مي توان دريافت كه منظور از

    است؛ زيرا آن دو(عقل و » ضد«از آن نيست كه از معدومات تلقي شود؛ بلكه منظور

    فضد العقل هو «جهل) هردو از سنخ وجودند. چنانكه صدرالمتألهين مي فرمايد:

    : ١٣٨٣(مالصدرا، »ء خالف ما هو عليه، اعنى ادراك الشيالجهل بالمعنى الوجودى

    ) اما در اصطالح منطق دانان عقل عبارت از چيزي است كه در مدركات ٢٢١، ١ج

    حسي، خيالي و وهمي انسان غور مي كند و صحيح را از غيرصحيح آنها بازشناسي

    عنايي عقل م«) شيخ مفيد در معناي عقل مي گويد: ١٤: ١٣٧٩مي نمايد.(مظفر،

    است كه بر اساس آن، مستنبطات تمييز داده مي شود و از آن جهت عقل ناميده

    ) وي آن را نيز يكي از ٢٢ق(ه): ١٤١٣(مفيد، شده كه از ارتكاب قبيح منع مي كند.

    وهو السبيل إلى معرفة حجية «منابع معرفت شرعيات مي داند. چنانكه مي نويسد:

    )با اين ١٥، ٢؛ كراچكي، بي تا: ج٢٨(و): ق١٤١٣، مفيد»(القرآن و دالئل األخبار

    وصف، بايد گفت عقل مورد بحث در اين مقاله، عقل در حوزه معرفت شناسي است

    كه از شريف ترين اجزاء نفس تلقي مي گردد؛ زيرا آن مهمترين وسيله در حوزه

    الهيات به خصوص شناخت خداوند متعال و فهم آيات و روايات محسوب مي

    )٢٨ق: ١٤١٣گردد.(مفيد،

    گونه شناسي عقل -٣

    عقل از حيث گونه شناسي به صورت كلي به دو اعتبار تقسيم مي شود. اعتبار

    مي باشد. معرفت شناختي حيثاز اعتبار دومو است وجودشناختي حيثاز اول

    ؛ عقل به اعتبار وجود شناختي الف)گونه هاي عقل به اعتبار وجودشناختي

  • ١٢٩ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    يم مي شود؛ عقل فطري و عقل اكتسابي. عقل و هستي شناختي به دو قسم تقس

    فطري آن است كه خداوند آن را در ذات انسان نهاده است و از بدو تولد همراه او

    بوده است و اين عقل آمادگي و استعداد رشد و بالندگي را دارد كه حكما از آن

    تا(ب): ؛ مالصدرا، بي ٣٩، ٢مي نمايند.(ابن سينا، بي تا: ج» هيوالني«تعبير به عقل

    بر اثر تجربه و رشد ، عقلي است كه عقل اكتسابي) اما ٤٣٦؛ شهرزوري، بي تا، ٢٩٧

    توسط انسان به دست مي آيدكه شيخ مفيد شناخت خدا و انبيا(ع) را عقل فطري

    ) ٦١ق(ب): ١٤١٣با عقل نظري ميسر مي داند.(مفيد،

    كه مي فرمايد: اعتبار وجود شناختي عقل الهام يافته از كالم امام علي(ع) است

    مجلسي، (»التَّجْرِبَةِ وَ كِلَاهُمَا يُؤَدِّي إِلَى الْمَنْفَعَة وَ عَقْلُ الطَّْبعِ الْعَقْلُ عَقْلَانِ عَقْلُ «

    كه در طول [عقل فطري و عقل اكتسابي ؛ قل بر دو گونه است)؛ ع٦، ٧٥ق: ج١٤٠٣

    مه حيات و موجب هر دو الز ]حيات بر اثر تجارب زندگي براي بشر حاصل مي شود

    .است ]از سرمايه عمر [كسب منفعت

    عقل از حيث فهم و ادراك ب) گونه هاي عقل به اعتبار معرفت شناختي:

    ) ٨١٢حقايق خارجي به عقل نظري و عقل عملي تقسيم مي شود.(بهمنيار، بي تا:

    عقل نظري آن است كه به ادراك كليات مي پردازد كه نتيجه آن ادراك، علم و

    باشد و كاري به عمل ندارد. مانند: خدا وجود دارد، جهان حادث است معرفت مي

    و مانند آن. اما عقل عملي آن است كه انسان با تجربيات به اين تنيجه برسد كه

    )مانند: ظلم ٥٥-٥٣ق: ١٤٠٥كدام فعل را انجام دهد و كدام را انجام ندهد.(فارابي،

    ام داد و مانند آن. از اين جهت بد است نبايد انجام داد، عدل خوب است بايد انج

    حسن و قبح عقلي جزو عقل عملي محسوب مي شوند كه كاركرد شان در اخالق

    ظهور پيدا مي كند و شيخ مفيد نيز در آثار علمي خود به اين نكته اشاره دارد و بر

    ) بنابر اين، از ١٩٠ق: ١٤٢٤اساس آن به حسن و قبح افعال مي پردازد.( مفيد،

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٣٠

    (مفيد، »يعقل عن المقبحات«مفيد در باره عقل مي فرمايد: آنجايي كه شيخ

    ) منظورعقل عملي است. با اين اوصاف مي توان گفت: علم و دانش ٢٢(ه):١٤١٣

    انسان به عقل نظري برمي گردد. اما عمل به آنها مربوط به عقل عملي است.( آمدي،

    كرد ادراكات عقلي ) از آنچه گذشت مي توان دريافت كه اعتباركار١٢٨، ١: ج١٤٢٣

    مربوط به بُعد معرفت شناختي عقل مي باشد نه بُعد وجودشناختي عقل.

    حجيت عقل - ٤

    حجيت عقل، به معناي صحت تمسك به مدركات عقل و عمل بر طبق آنها به

    ميان همه فرقه هاي شيعه در در . عقل في الجمله شرعي استديني و عنوان حكم

    ؛ همو، ٤٠١، ٢: ج١٣٨١وب مي شود؛ (سبحاني، قلمرو خود از حجتهاي الهي محس

    )چنانكه امام كاظم(ع) خطاب به هشام بن حكم مي فرمايد:١١: ١٣٨٦

    يَاءُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاِهرَةً وَ حُجًَّة بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاِهَرُة فَالرُّسُُل َو الَْأنْبِ

    )١٦، ص١: ج١٣٦٢( كليني، لسالم) وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُوَ الْأَئِمَّةُ (عليهم ا

    حجتي كه ظاهر و آشكار است و حجتي ؛خداوند بر مردم دو حجت داردهمانا

    كه پنهان است. حجت ظاهر، پيامبران و امامان (عليهم السالم) هستند و حجت

    هستند. هاباطن، عقل

    روش فكري شيخ مفيد بر اساس حجيت و اعتبار عقل است. وي بر اين باور است

    كه بدون رسميت شناختن خرد و اصول عقلي، هيچ گونه معرفتي براي انسان حاصل

    نخواهد شد و معارف ديگر اعم از حسي، تجربي و وحياني، مبتني بر مبادي عقلي

    رفدار معتزلي هاي ) شيخ مفيد در حجيت عقل نه ط٣٤ق:١٤١٤هستند(مفيد،

    حتي در جاهايي كه نياز به وحي -افراطي است كه عقل را مطلقا حجت مي دانند

    ) ٨-٧؛ همو، بي تا: ٤٤(ب): ١٤١٣(مفيد، -است و عقل به تنهايي كفايت نمي كند

  • ١٣١ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    و نه طرفدار اهل حديث اماميه است كه در بسياري از مسائل از استدالل عقلي

    ) اما وي هيچ گاه از عدم حجيت ٧٤-٧٣(الف): ق١٤١٣پرهيز مي نمايند.(مفيد،

    عقل سخني به ميان نياورده است. بلكه در موارد متعدد اعم از تصريح يا تلويح به

    حجيت عقل اشاره دارند كه به نمونه هايي از آنها پرداخته مي شود.

    (د): ١٤١٣. شيخ مفيد حديث مخالف با حكم عقل را فاسد مي داند.(مفيد، ق١

    ن نتيجه گرفته مي شود كه وي عقل را در فهم حديث حجت مي داند.) از اي١٤٩

    . شيخ مفيد عقل را يكي از ابزار هاي شناخت حجيت داللي قرآن و حجيت ٢

    ق(و) و از اين مي توان دريافت كه وي عقل را ١٤١٣سندي اخبار مي داند(مفيد،

    حداقل در اين دو حوزه حجت مي داند.

    خدا، انبيا و هر چيز غايب را اكتسابي مي داند . شيخ مفيد شناخت نسبت به ٣

    نه اضطراري و بدون تفكر و انديشه؛ از اين جهت، فهميده مي شود كه عقل در

    خداشناسي، راهنماشناسي و مانند آن نقش اساسي دارد و داراي حجيت مي باشد.

    با اين اوصاف، در دفاع از انديشه شيخ مفيد در حجيت عقل اينطورمي توان

    د كرد كه اگر عقل حجت نبود، چه ضرورتي داشت كه خداوند در قرآن انسان وانمو

    را در بسياري از موارد بخصوص در خداشناسي، راهنماشناسي و فرجام شناسي

    دعوت به تعقل نمايد. قرآن در مسأله توحيد يك قياس منطقي برهاني تشكيل مي

    اگر در آسمان و )»٢٢(انبيا: للّهُ لَفَسَدَتَالَوْ كَانَ فِيهِمَا آلَِهةٌ إالَّ ا«دهد و مي فرمايد:

    .شدندخدايان ديگرى بود، فاسد مى»اهللا«زمين، جز

    إِنَّا أَنَزلْنَاهُ «خداوند در آيه اي تعقل را از مردم درخواست مي كند و مي فرمايد:

    يم، باشد كه ما آن را قرآنى عربى نازل كرد )٢يوسف: (»قُرْآنًا عَرَبِيا لََّعلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

    اگرخداوند مخالف با برهان عقلي بود و آن را حجت نمي دانست، در .بينديشيد

    كتاب قرآن برهان اقامه نمي كرد يا از مردم مطالبه تعقل نمي كرد. از اين دست

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٣٢

    آيات فهميده مي شود كه خداوند تعقل و تفكر در خداشناسي و مانند آن را امري

    مطالبه مي نمايد. مسلم مي داند و آن را از مردم

    انگاره هاي اعتبار عقل در معرفت دين -٥

    در رابطه با اعتبار عقل در فهم گزاره هاي ديني ديدگاه هايي وجود دارد كه در

    اشاره و مورد » انگاره هاي اعتبار ادراكات عقلي«اينجا به سه ديدگاه تحت عنوان

    ارزيابي قرار مي گيرند.

    عقلالف) انگاره اعتبارحداكثري

    برخي اعتبار عقل را بسيار وسيع در نظرمي گيرند و ادراكات عقلي را تنها راه

    دستيابي به معارف دين تلقي مي نمايند. با اين نگره اگر گزاره اي از دين، با عقل

    قابل اثبات نباشد بايد از دايره دين خارج گردد. صاحبان اين انديشه عقل را

    ) ١٣٨٥:١٩زه هاي ديني مي دانند.(رشاد، براي فهم آمووسيله سنجش و »ميزان«

    به اين معنا كه دستيابي همه معارف و يا صحت و سقم هريك از آنها را بايد با عقل

    تنظيم نمود و با آن سنجيد و اين نوع تفكر را مي توان به معتزله منتسب كرد؛(قاضي

    ني مي )زيرا آنها عقل را معيار و ميزان شناخت حقايق دي١٣٩: ١٣٩٣عبدالجبار،

    عقل به حسب ظاهر موافق انآيات و احاديثي مضمونشدانستند به طوري كه اگر

    )از اين رو مي ٤٦: ١٣٨٣(الهيجي، نبودند را به روش و قانون عقلي تأويل مي بردند.

    توان گفت كه معتزلي ها معتقدند هيچ معرفت ديني نيست كه با عقل درك نشود.

    المعارف كلها معقولة «چنين نسبت مي دهد: چنانكه شهرستاني در اين رابطه به آنها

    مام معارف ديني از ت )١٠٥، ١: ج ١٣٦٧شهرستاني، »(بالعقل، واجبة بالنظر العقل

    . با اين وصف، حداكثري طريق عقل به دست مي آيند و به حكم عقل واجب اند

    همه معارف ديني رابا سنجش و ميزان انسانها انگاشتن عقل، بدين معنا است كه

  • ١٣٣ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    به كمك عقل خويش، حُسن و قبح و مصالح و مفاسد همة افعال ر ميابند و عقل د

    وحي در همه زمينه ها صرفاً حالت ارشادي دارد.و مي فهمندرا

    از جهات متعدد قابل بررسي » اعتبارحداكثري به عقل«انگارهنقد و بررسي:

    است كه در اينجا به نمونه هايي از آنها اشاره مي شود.

    -توان عقل را در همه آموزه هاي ديني اعم از آموزه هاي كلي چگونه مي .١

    -و آموزه هاي جزئي -مانند: خداشناسي، راهنماشناسي، فرجام شناسي و مانند آن

    ميزان و معتبر دانست. حال -مانند؛ خاتميت، صراط، فشارقبر، عذاب قبر و امثال آن

    ق(ب): ١٤١٣سي(مفيد، آنكه مسائلي مانند خاتميت و مانند آن در حوزه راهنماشنا

    ) و مسائلي مانند صراط، فشارقبر، عذاب قبر و امثال آن در فرجام شناسي(مفيد، ٦٨

    )از مسائلي مي باشند كه با عقل قابل اثبات نيستند تا عقل ميزان ٦٢ق(الف): ١٤١٣

    و معيار فهم آنها باشد؛ بلكه بايد به سراغ نقل رفت. بنابراين، بايد دانسته شود كه

    آموزه ها هستند كه با عقل نظري يا عقل عملي قابل ادراك و فهم مي برخي از

    باشند كه در اينصورت مي توان پذيرفت كه عقل ميزان و معتبردر آنها است. مانند

    اصل خداشناسي، اصل راهنماشناسي، اصل فرجام شناسي و مانند آن در عقل نظري

    عقل عملي. اما برخي از و مانند حسن بعضي از افعال و قبح بعضي افعال ديگر در

    آموزه ها هستند كه عقل از ادراك آنها ساكت است ودر وجود يا عدم وجودش نظري

    ندارد. در اينصورت الزم است به نقل مراجعه كرد و عقل هرگز در اينجا ميزان

    )١٤٣ق(د): ١٤١٣نخواهد بود. (مفيد،

    ته باشد غير. بر اساس ديدگاه معتزله هرچيزي با ميزان عقل همخواني نداش٢

    ديني تلقي مي گردد. اما بايد توجه داشت؛ ممكن است بسياري از آموزه ها با عقل

    قابل ادراك نباشند، اما ضد عقل هم نيستند، بلكه فراعقل مي باشند. در اينصورت

    نمي توان گفت اينها ديني نيستند؛ زيرا خود عقل آنچه را كه فراعقلي باشد را به

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٣٤

    معتبر باشد ارجاع مي دهد. اما اگرآموزه هايي، ضدعقل(نه مخبر صادق كه همان نقل

    فراعقل) تشخيص داده شوند، يعني فاسد بودنشان براي عقل محرز باشد، بايد از

    )١٤٩ق(د): ١٤١٣(مفيد، آنها صرف نظر نمود و از مسائل دين نشمرد.

    يزان با اين اوصاف، بالجمله و بطور مطلق نمي توان به عقل اكتفا نمود و آن را م

    و معياردر فهم همه معارف دين تلقي نمود و به آن اعتبار حداكثري داد. افزون بر

    اين، ارزش گذاري غيرطبيعي معتزله به عقل و انگاره حداكثري به عقل در معرفت

    ديني منجر به نفي سلطنت الهي مي شود و اين با مسلمات اسالم كه در رأس آن

    ز اين رو، نظرگاه شيخ مفيد را در نقد ديدگاه توحيد افعالي باشد، در تعارض است. ا

    يادشده چنين مي توان خالصه نمود: عقل در فهم و كاوش همه معارف ديني

    بصورت موجبه كليه اعتبار ندارد و نمي تواند ميزان و معيار باشد، بلكه بسياري از

    ن ) بر اي٤٤ق(ب): ١٤١٣معارف متوقف بر پيامبر(ص) و فرستاده الهي است.(مفيد،

    اساس، از نگاه شيخ مفيد انگاره حداكثري به عقل در معرفت ديني، در رابطه با همه

    آموزه هاي ديني امكان پذير نيست؛ زيرا بسياري از آموزه ها هستند كه با ادراكات

    عقلي قابل فهم نيستند كه در اينصورت بايد با نقل فهميده شوند.

    ب) انگاره اعتبارحداقلي عقل

    ا در اعتبار عقل، انگاره حداقلي است. به اين معنا كه عقل در يكي از انگاره ه

    دريافت حقايق ديني از نقش آفريني كمتري برخوردار است. با توجه به اين نظرگاه،

    عقل در حاشيه قرار مي گيرد و بي توجهي نسبت به آن كامال ملموس مي شود.

    ل تشيع)، اخباريون اه٣٥٣-٣٥١م: ١٩٧٧(بغدادي، افزون بر اهل حديث

    ) و مانند آنها كه نسبت به عقل نگاه حداقلي دارند، ٢٥٩-٢٥٦ق: ١٤٢٤(استرآبادي،

    نمونه بارز اين تفكر را نيز مي توان دراشاعره يافت. اشاعره در بحث خداشناسي

    متكي به عقل هستند اما در خصوص صفات خدا، دچار توقف در به كارگيري از

  • ١٣٥ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    ) كه همين نمونه اي ١١٢-٩٨بي تا(الف): عقل و استدالل عقلي گرديدند(اشعري،

    از بي توجهي نسبت به عقل از جانب آنان تلقي مي گردد. بر اين اساس، در اين

    نگاه به عقل، نگاه حداقلي است. به اين -به خصوص نگرش اشاعره متقدم-نگرش

    معنا كه عقل در كشف حقايق دين نسبت به وحي و نقل ارزش و اعتبار حداقلي

    در اين رابطه متأثر از اهل حديث مي باشند و در باره صفات خبريه دارد. آنان

    خداوند معتقداند عقل را براي فهم آنها راهي نيست و فقط بايد به آنها ايمان داشت

    )صفات خبريه در نگرش ٢١١و هيچ پرسشي به ميان نياورد.(اشعري، بي تا(ب):

    مان معناي تحت اللفظي اشاعره و انتساب اعضا و جوارح به خداوند، بر اساس ه

    ُثمَّ « لحاظ مي شود. چنانكه قرطبي يكي از دانشمندان اشعري در ذيل آيه شريفه:

    علماي سلف هرگز از خداوند نفي جهت « ) مي نويسد:٥٤اعراف:(»َعلَي الْعَرْشِ اسْتَوي

    لكه ضمن اثبات جهت براي ذات باري تعالي، كيفيت اِستوا را براي خود نكرده، ب

    ) از اين كلمات اشاعره مي ٢١٩، ٧: ج١٣٦٤(قرطبي، ».مجهول و مبهم دانسته اند

    توان دريافت كه آنان مدركات عقلي را در كشف حقيقت معناي صفات خبريه بر

    ونه ديگر نگرش اشعري، خود مسدود نمودند و فقط به ظواهر آيات اكتفا كردند. نم

    احترازجستن از عقل در حسن و قبح افعال است. آنان عقل را كاشف از حسن بودن

    يا قبيح بودن افعال نمي دانند و تنها شرع را در اين زمينه كاشف مي دانند.(اشعري،

    ) ناگفته نماند كه اشاعره متأخر مانند: غزالي، جرجاني و مانند ٤٤٣ق: ١٤٠٩

    و ١٢م: ٢٠٠٢عقل و استدالل عقلي گرفتار توقف شدند.(غزالي، آنهاكمتر نسبت به

    ) و سعي نمودند در كشف حقايق ديني از عقل ٢٥٢، ١: ج١٣٧٣؛ جرجاني، ٢٥-٢٤

    بهره گيرند.

    نحله ها و نگرشهايي كه نگاه حداقلي به اعتبارعقل دارند، در نقد و بررسي:

    اخباريون هردو، نگاه حداقلي انگاره خودشان متفاوتند. به عنوان مثال: اهل حديث و

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٣٦

    به اعتبارعقل دارند. اما نحله اول(اهل حديث) به مُر ظواهر عمل مي كند و به همين

    خاطر معتقد به ذو جهات بودن خداوند مي باشد؛ زيرا نتوانستند ظواهري همچون:

    يل و مانند آن را تحليل عقلي كنند و نسبت به دل »الرَّحْمنُ َعلَي الْعَرْشِ اسْتَوي«

    (اخباريون) به مُر ظواهر عمل نمي كنند؛ بلكه عقل بي توجهي كردند. اما نحله دوم

    و از همين رو است كه آنان )٤٤ق: ١٤١٤ظواهر را تحليل عقلي مي كنند(صدوق،

    جهات را براي خداوند منتفي مي دانند. از منظر شيخ مفيد اخباريون شيعه در

    هستند و به هر خبري عمل مي كنند. برخي مواقع در شناخت اخبار دچار تزلزل

    أن األخبار التي رواها أبو جعفر «چنانكه در باره استادش شيخ صدوق مي فرمايد:

    »رحمه اهللا وجوهها ما ذكرناه و ليس األمر في معانيها على ما تخيله فيها

    را از پشتوانه هاي عمل به خبر واحد عقل ) همچنين ايشان٧٣ق(د): ١٤١٣(مفيد،

    معتقد است كه اگر خبر واحد را دليل عقلي تأييد نمايد حجت مي داند و

    ) اما اخباريون دليل عقل را پشتوانه حجيت خبر ٢٩، ٢است.(كراجكي، بي تا: ج

    واحد تلقي نمي كنند و مستقال به خبر واحد عمل مي كنند. پا فشاري و اهتمام

    را مي توان از شيخ مفيد برخصوصيت تعقل و عقلگرايي در عمل به اخبار و روايات

    َمتي وَجدْنا حديثاً يخالفه الكتاب و ال «: نمود كه مي فرمايداستظهار اين كالم وي

    يصح وفاقه له علي حالٍ أطرحناه لقضاء الكتاب بذلك و اجماع األئمة(ع) عليه و

    (مفيد، »كذلك إن وجدنا حديثاً يخالف احكام العقول أطرحناه لِقضيّة العقل بفساده

    ) شيخ مفيد در اين عبارت همانطوري كه حديث مخالف قرآن را ١٤٩ق(د): ١٤١٣

    غيرقابل استناد داسته است، حديث مخالف عقل را نيز مطروح تلقي مي نمايد. اما

    اشاعره از حيث اينكه يك مكتب كالمي است در بخشهايي از مسائل مانند اثبات

    در حسن و قبح وجود خدا، اصل نبوت و مانند آنها به دليل عقل پابند است. اما

    از جمع بندي )٣٤٦، ٢ : ج١٩٨٦(فخر رازي، افعال دايره عقل را محدود مي كند.

  • ١٣٧ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    اين مطالب به دست مي آيد كه دايره عقل و دليل عقلي در كشف حقايق ديني

    بسيار محدود و ضيق در نظر گرفته شده است. اما در نقد كلي نگرش هاي ياد شده

    مي توان گفت: در مسائل اعتقادي درجه يك مانند اثبات وجود خدا، توحيد، اصل

    ي است و معرفت بخشي آن نبوت، صفات خدا و مانند آن استفاده از عقل ضرور

    حداكثري است و وحي و همچنين نقل معتبر نقش ارشادي دارند. به عنوان مثال:

    اثبات اصل وجود خدا با وحي، براي كسي كه هنوز به وحي باور پيدا نكرده است،

    منطقي نيست. به عبارت ديگر اصل وجود خدا متقدم بر وحي است و فرض هم بر

    خدا باور ندارد و مي خواهيم خدا را براي او ثابت اين است كه شخصي به وجود

    كنيم. در اينصورت چگونه مي توان موجود متقدمي كه هنوز ثابت نشده را با وحيي

    كه فعل خداي اثبات نشده است، اثبات نماييم. بر همين اساس است كه شيخ مفيد

    و بديهي.( شناخت خداوند و اثبات نبوت و مانند آن را اكتسابي مي داند نه ضروري

    ) از اين رو، وي معرفت و اثبات خداوند و همچنين توحيد ٦١ق(ب): ١٤١٣مفيد:

    ق(ه): ١٤١٣را فقط از طريق نظر و استدالل عقلي امكان پذير مي داند (مفيد،

    )و ادله نقلي اعم از وحي و حديث را مي توان طريق ارشادي نام برد. شيخ ٣٩و٣١

    فهم حسن بودن يا قبيح بودن افعال را، مفيد در باب تكليف بندگان، طريق اصلي

    ق(د): ١٣١٤عقلي مي داند و كالم شارع را صرفا ارشادي تلقي مي نمايد.(مفيد،

    ) نكته ديگري كه بايد توجه داشت آن است كه عمل به معناي تحت اللفظي ١٤٣

    و مانند »يْدِيهِمْيَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَ«، »الرَّحْمنُ َعلَي الْعَرْشِ اسْتَوي«برخي از آيات مانند

    آنها خالف عقل سليم است و موجب شباهت ذات خداوند متعال به مخلوقات مي

    شود. از اين رو، الزم است در دستيابي و تحليل معناي صحيح آنها از عقل كمك

    گرفت و آن را معتبر دانست.

    از آنچه گذشت مي توان دريافت كه از منظر شيخ مفيد، عقل سليم و برهاني در

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٣٨

    فت بخشي و كسب حقايق دين داراي اعتبار جدي است و بي توجهي به آن معر

    قابل تحمل نيست و آن در كنار وحي و سنت نبوي و علوي قرار دارد و افزون بر

    (مفيد، اين، عقل يكي از راه هاي حجيت قرآن و دالئل اخبار محسوب مي گردد.

    ) )٢٨ق(و): ١٤١٣

    ج) انگاره اعتبار اعتدالي عقل

    گاره ها در اعتبار عقل، انگاره اعتدال و ميانه است كه متعلق به ديدگاه يكي از ان

    اماميه مي باشد. اين نگرش برخالف نگرش هاي قبلي براي عقل در كسب حقايق

    دين جايگاه معرفتي خاصي در نظر مي گيرد. در اين نگرش بايد به عقل نگاه اعتدالي

    را نداشته باشد كه بايد به وحي داشت؛ زيرا چه بسا مواردي كه عقل توان درك آن

    مراجعه نمود و مواردي كه اولويت اول متعلق به عقل است و وحي فقط نقش

    ها را بر نهايت صفت خداوند عقل«ارشادي دارد. چنانكه امام علي(ع) مي فرمايد:

    (شريف الرضي، » .نساخت و از معرفت واجب خود نيز محروم نكرد خود آگاه

    نگرش اعتبار اعتدالي در حوزه عقل مختص كساني است )با اين وصف،٨٨ق: ١٤٠٣

    كه ضمن استفاده از عقل و استدالل هاي عقلي، دايره آن را محدود مي دانند و

    طوري ميان عقل و محتواي ديني جمع مي نمايند كه هم عقل مهار گردد و هم

    ماهيت دين با استدالل هاي عقلي از بين نرود. در حوزه نقل و وحي نيز نگرش

    اعتدالي آن است كه در صورت نياز، گزاره هاي وحياني تحليل عقلي شوند و از

    نگاه حالت ترجمه تحت اللفظي خارج گردند. بنابر اين، در انگاره اعتباراعتدالي،

    افراطي به عقل وجود ندارند. شيخ مفيد با اينكه در دفاع از عقل، استاد خود شيخ

    مورد انتقاد قرار -ر ضعيف در برخي مسائلاز حيث عمل بي تأمل به اخبا-صدوق را

    )هيچ تكليفي ١٤٩و ٦٨ق(ج): ١٤١٣»ج «؛ همو،٧٣ق(ز): ١٤١٣مي دهد،(مفيد،

    را صحيح نمي داند مگر اينكه در قبالش كالمي توسط نبي مرسل رسيده باشد. وي

  • ١٣٩ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    در اين زمينه عقل را در كشف حقايق ديني به شدت نيازمند به وحي و نقل مي

    مين مناسبت از معتزله از حيث اينكه به مجرد عقل و بدون استمداد از داند و به ه

    ) به نظر ٤٥ق(ب): ١٤١٣نقل عمل مي نمايند به شدت انتقاد مي كند.(مفيد،

    كالم شيخ مفيد الهام يافته از فرمايش امام علي(ع) باشد كه مي فرمايد: رسدمي

    ن را از پي يكديگر فرستاد خداوند پيامبرانش را در ميان آنان برانگيخت و پيامبرا

    تا مردم به عهد و پيمان فطري خود عمل كنند و نعمت فراموش شده او را به

    يادشان آوردند و بر آنان با ابالغ پيام خدا احتجاج كنند و خردهاشان را كه در پرده

    )٤٣ق: ١٤١٤.(شريف الرضي، غفلت مستور گشته، برانگيزند

    توان چنين بيان نمودكه عقل بشري در مسأله نيازمندي عقل به وحي، مي

    به غبار غفلت آلوده مي شود و در نتيجه مستور -در غير حالت طبيعيش -گاهي

    مي گرددكه در اين صورت توان درك حقايق را از دست مي دهد. به خاطر همين

    خداوند انبيا را مي فرستد تا قبل از استدالل با عقل غبارنشسته، غبار غفلت را از

    به استدالل و نتيجه و آن را متنبه سازد. عقل پس از غبارروبي و تنبه،عقل بزدايد

    . بنابراين، عقل در نظرگاه شيخ مفيد گيري از مفاهيم و گزاره هاي ديني مي پردازد

    در شرايط نرمال، همچون چراغي است كه انسان را بسوي اصول و منبع اصلي احكام

    هدايت مي نمايد. پس عقل يكي -قرآن، سنت نبوي و گفتار امامان معصوم(ع)-دين

    از راه هاي شناخت و دستيابي به حجت الهي يعني قرآن و سنت نبوي و علوي

    )از همين رو است كه شيخ مفيد در نقد برخي از نص ٢٨ق: ١٤١٣است.(مفيد،

    اگر حديثي يافتيم كه با احكام عقل مخالف بود، آن را « گرايان افراطي مي نويسد:

    )؛ ١٤٩ق(و): ١٤١٣مفيد، »(ا عقل حكم به فسادش مي كندكنار مي گذاريم؛ زير

    زيرا حجيت آن حديث شناخته و احراز نشده است. اين نگرش متعلق به شيعه

    اماميه است كه در كسب معارف ديني بطور نسبي از هردو منبع استفاده مي نمايند.

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٤٠

    را اما در اين قسمت از بحث به اصل اعتبار كاركرد عقل پرداخته مي شود و آن

    اگرچه در صورت تجزيه اين سه بخش، مي توان به معرفتهاي متعدد -در سه بخش

    مي توان بيان كرد. -جزئي تري در حوزه هاي گوناگون دست يافت

    از جمله اعتبار ادراك عقلي، توليد معرفت و الف)اعتبار در توليد معرفت:

    : ١٣٨٥ود.(رشاد، دانشهاي جديد است كه از آن مي توان معرفت افزايي نيز اطالق نم

    ) به اين معنا كه انسان با به كارگيري عقل، به معرفتها و دانشهايي دست مي ١٢

    يابد كه قبل از ادراك عقلي فاقد آن بود و بدون ادراك عقلي نيز امكان پذير نبود.

    در اينجا به نمونه هايي از آنها اشاره مي شود.

    خدا است كه مي توان از آن . يكي از اعتبارات عقل، ادراك و فهم اصل وجود١

    نام برد. يعني اصلي كه بقيه اصول دين به آن برمي گردند كه از »اصل االصول«به

    خدا «تعبير مي شود. بنابر اين نمي توان گفت گزاره» خدا وجود دارد«آن به گزاره

    محصول معرفتي آيات و روايات است؛ زيرا اثبات اصل وجود خدا بوسيله » وجود دارد

    ايات از نوع دور باطل است. به همين خاطر شيخ مفيد سر باز زدن از عقل آيات و رو

    ؛ همو، ٧٢ق(د): ١٤١٣را در مباحث معرفتي تقليد كوركورانه مي داند.(مفيد،

    )٧٩ق: ١٩٦٢

    . بعد از باور به اصل وجود خدا بايد خدا را به درستي شناخت وشناخت خدا ٢

    عقلي است و اثبات آن با معرفتهاي نيز از وظايف و اعتبارات كاركردهاي ادراكات

    ؛ همو، ٢٨؛ همو، بي تا: ٦١ق(ب): ١٤١٣غير عقلي ميسور نخواهد بود.(مفيد،

    ) امام صادق(ع) نيز بر عقلي بودن شناخت خدا تصريح دارد و مي ٣٩-٣٨ق: ١٩٦٢

    :١٤٠٧كليني، »(بندگان خدا به وسيله عقل خالق خود را مي شناسند« فرمايد:

    ) بنابر اين، تشخيص توحيد، عدل و ديگر صفات خداوند از اعتبارات ٢٩، ١ج

    كاركردهاي ادراكات عقلي است و با عقل مي توان همه مراتب توحيد به خصوص

  • ١٤١ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    )امام علي(ع) نيز اصل توحيد و ٢٢٣، ١ق(ج): ج١٤١٣توحيد درذات را فهميد.(مفيد،

    )٦١ق: ١٤٠٤مي داند.(حراني، ديگر صفات خداوند را محصول و كاركرد ادراكات عقل

    .وجود نبوت عامه و ضرورت آن و همچنين اصل امامت نيز از وظايف ٤

    وكاركردهاي ادراكات عقلي هستند و عقل درك مي كند كه وجود نبي الزم و

    ضروري است. به اين معنا كه با ادراك عقلي براي انسان معرفت و علم حاصل مي

    )٦١ق(ب): ١٤١٣ست.(مفيد، شود كه اصل نبوت و امامت ضروري ا

    افزون بر موارد يادشده موارد زيادي را مي توان نام برد كه شناخت آنها معلول

    ادراك عقلي است و بدون استدالل عقلي فهم آنها ممكن نخواهد بود.

    ازجمله اعتباركاركردعقل معنا گري نقل ب)اعتبار در معناگري نقل:

    وسيله عقل، ديگر منابع معرفتي دين مانند ) به اين معنا كه ب١٣: ١٣٨٥است.(رشاد،

    قرآن و روايات فهميده و معنا مي شوند. چنانكه شيخ مفيد(ره) نيز به همين مطلب

    اشاره دارد و معتقد است؛ يكي از راه هاي فهم و معنا يابي از كتاب(قرآن) و اقوال

    روان از برخي پي)٢٨ق(و): ١٤١٣معصومين(ع) تعقل و تفكر در آنها است.(مفيد،

    شيخ مفيد نقل شده كه وي عام نقلي را با دليل عقل تخصيص مي زند (كراجكي،

    به همين مناسبت شيخ مفيد به كساني كه در فهم نقل بخصوص )١٦-١٥بي تا:

    : ١٩٦٢روايات از تفكر و تعقل استفاده نمي كنند، به شدت انتقاد مي كند.( مفيد،

    از سوره يوسف اشاره نمودكه به ٢يه ) در تأييد ديدگاه شيخ مفيد مي توان به آ٧٨

    اِّنا اَنْزَلناهُ قُرآناً عَرَبيّاً «معناشدن نقل(قرآن) توسط عقل اشاره دارد و مي فرمايد:

    . ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم باشد كه بينديشيد؛ ) ٢يوسف: (»لَعَلَّكمْ تَعْقِلون

    موده است تا همه اعم از خداوند قرآن را در مرحله نزول بازبان عربي فصيح مزين ن

    شخص پيامبر(ص)، اقوام و امت بتوانند با عقل خود آن را بفهمند. اگر خداوند قرآن

    را در مرحله نزول به عربي فصيح تبديل نمي كرد، شايد فقط شخص پيامبر(ص)

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٤٢

    ق، ١٣٩٠آن را مي فهميد اما راه انديشيدن اقوام و امت فراهم نبود.(طباطبايي،

    آيه فهميده مي شود كه وحي و ديگر منابع معرفتي مانند روايات ) از اين ٧٥: ١١ج

    بوسيله عقل معنا و فهم مي شوند.

    اگر از منابع معرفتي ج) اعتبار در سنجشگري و بازشناسي حق و باطل:

    چه روايات يا آيات قرآن معنايي غير عقالني فهميده شود، عقل آن معنا را مورد

    معناي صواب از ناصواب تميز داده شود.(مفيد، سنجش و بازشناسي قرار مي دهد تا

    ) از اين رو، شيخ مفيد معتقد است صحت ١٤٦ق(د):١٤١٣؛ همو، ٤٩ق(د): ١٤١٣

    و سقم اخبار را بايد از طريق اكتساب يعني با ابزار تفكر و تعقل به دست آورد(

    ) و به وسيله تعقل و تفكر حق را از باطل تشخيص داد. از ٨٩ق(ب): ١٤١٣مفيد،

    ين جهت مي توان گفت عقل در سنجشگري و بازشناسي حق و باطل در مفهوم ا

    اخبار و حتي آيات قرآن داراي اعتبار است.

    گيرينتيجه -٦

    آنچه دراين مقاله به عنوان نتيجه گيري مي توان ارائه نمود بدين شرح است:

    اين، .دستيابي به معرفت ديني، با عقل و ادراكات عقلي ميسر است. بنابر ١

    همانطور كه وحي و نقل معتبر حجيت بخش مي باشند، عقل برهاني نيز معتبر و

    حجت آفرين است. اما در برخي موارد اعتقادي مانند: وجود خدا، وحدانيت خداوند،

    نبوت عامه و مانند آن ارزش معرفتي ادراكات عقلي بر وحي مقدم است و وحي

    نقش ارشادي دارد.

    در كنار وحي داراي اعتبار مي -از عقل نظري و عملي اعم -. ادراكات عقلي،٢

    باشند. با اين وصف، انتظار اعتبارحداقلي(اشاعره و همفكران) يا حداكثري(معتزله و

    همفكران) از عقل ناصواب تلقي مي شود.

  • ١٤٣ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    . ادراكات عقلي به صورت كلي حداقل در سه حوزه داراي اعتباراست: الف) ٣

    امل وجود خدا(خدا وجود داد) كه همان اصل االصول اعتبار در توليد معرفت: كه ش

    است يعني پايه و اساس بقيه اصول دين به آن برمي گردد، شناخت خدا، تشخيص

    توحيد، عدل و ديگر صفات خداوند، نبوت عامه و ديگر مرتبطات در حوزه

    راهنماشناسي، اصل وجود فرجام شناسي و مانند آن، مي شود. ب)اعتبار درمعناگري

    مانند فهم درست حديث. ج)اعتبار در سنجشگري و بازشناسي حق و باطل. اما نقل

    ادراكات عقلي با صرف نظر از اعتباركاركردهاي اثباتي كه دارند، ازمحدوديتهايي

    همچون؛ عدم ادراك ذات خداوند، عدم ادراك جزئيات دين، عدم ادراك جزئيات

    اد جسماني و مانندآن نيز امور اخروي مانند عذاب قبر و همچنين عدم ادراك مع

    برخوردار مي باشند.

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٤٤

    ،٩٨(بهار و تابستان مشماره بيستعقل و دين، سال يازدهم(

    منابع

    قرآن كريم

    ماجراي فكرفلسفي در جهان اسالم، تهران، طرح )، ١٣٧٦ابراهيمي ديناني،غالمحسين( -١

    نو.

    (بي تا)، الشفاء(الطبيعيات)، قم، مكتبه آيت اهللا مرعشي.حسين بن عبداهللابن سينا، -٢

    ق)، تحف العقول، قم، جامعه مدرسين.١٤٠٤ابن شعبه حراني، حسن بن علي( -٣

    ب االعالم ق)، معجم مقاييس اللغه، قم، مكت١٤٠٤ابن فارس، احمدبن فارس( -٤

    االسالمي.

    ق)، الفوائدالمدنيه، قم، مؤسسه النشر االسالمي.١٤٢٤استرآبادي، محمدامين( -٥

    اشعري، ابوالحسن(الف)(بي تا)، االبانه عن اصول الديانه، دمشق، دارالبيان. -٦

    مقاالت اإلسالميين و اختالف المصلين، تحقيق: ـــــــــــــــــــــ، (ب)(بي تا)، -٧

    ي.يتر، بيروت، دار إحياء التراث العربهلموت ر

    ، رساله الي اهل الثغر، مدينه منوره، مكتبه العلوم ق)١٤٠٩ــــــــــــــــــــــــ، (-٨

    .و الحكم

    ايجي، قاضي عضدالدين(بي تا)، المواقف، بي جا، الشريف الرضي. -٩

    رالكتب.ق)، ابكاراالفكار في اصول الدين، قاهره، دا١٤٢٣آمدي، سيف الدين(- ١٠

    )، علم و دين، ترجمه: بهاءالدين خرمشاهي، تهران، ١٣٧٨باربور، ايان( -١١

    مركزنشردانشگاهي.

    م)، الفرق بين الفرق و بيان فرقه الناجيه، بيروت، داراالفاق ١٩٧٧بغدادي، عبدالقاهر(-١٢

    الجديده.

  • ١٤٥ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    )٩٨عقل و دين، سال يازدهم، شماره بيستم (بهار و تابستان

    بهمنياربن المرزبان(بي تا)، التحصيل، تهران، دانشگاه تهران. -١٣

    ق)، شرح المقاصد، قم، الشريف المرتضي.١٤٠٩تفتازاني، سعدالدين( -١٤

    م)، كشاف اصطالحات العلوم والفنون، بيروت، مكتبه ١٩٩٦التهانوي، محمدعلي( -١٥

    لبنان ناشرون.

    .، شرح المواقف ايجي، قم، شريف رضيق)١٤١٥(مير سيد شريف ،جرجاني -١٦

    دين، قم، اسراء.)، انتظاربشراز١٣٨٦جوادي آملي، عبداهللا( -١٧

    )، تسنيم، قم، اسراء.١٣٨٩ـــــــــــــــــــــــــــ، ( -١٨

    )، كشف المراد، تحقيق: جعفرسبحاني، قم، ١٣٨٢حلي، حسن بن يوسف مطهر( -١٩

    مؤسسه امام صادق(ع).

    گستره كاركرد و كاربرد عقل در «)، فقه و حقوق اسالمي١٣٨٥رشاد، علي اكبر( - ٢٠

    ٣٧-١١، ص١٣٨٥سال دوم، بهار ، »تحقق و تفهم دين

    )، عقل و وحي در قرون وسطي، ترجمه: شهرام پازوكي، بي ١٣٧٨ژلسون، اتين( -٢١

    جا، بي ينا.

    )، االنصاف في مسائل دام فيها الخالف، قم، مؤسسه امام ١٣٨١سبحاني، جعفر( -٢٢

    صادق(ع).

    )، العقيده االسالميه، قم، مؤسسه امام صادق(ع).١٣٨٦ـــــــــــــــــــ، ( -٢٣

    روش «)، كالم اسالمي، ١٣٩٣سليماني بهبهاني، عبدالرحيم و حسين صديقي( -٢٤

    .١٥١-١٢٩، صفحه ٩١، شماره ٢٣، دوره »شناسي كالمي شيخ مفيد

    ع شرحيه النافع يوم الحشر )، الباب الحادي عشر م١٣٦٥السيوري، مقدادبن عبداهللا( -٢٥

    و مفتاح الباب، تهران، مؤسسه مطالعات اسالمي.

    ق)، نهج البالغه تحقيق: صبحي صالح، قم، ١٤١٤شريف الرضي، محمدبن حسين( -٢٦

    هجرت.

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٤٦

    ،٩٨(بهار و تابستان مشماره بيستعقل و دين، سال يازدهم(

    الشهرزوري، شمس الدين(بي تا)، رسائل الشجره االلهيه في علوم الحقائق الربانيه، -٢٧

    .تهران، مؤسسه حكمت و فلسفه ايران

    .رضيقم، منشورات ملل و نحل، )،١٣٦٧(هرستاني، محمد بن عبدالكريمش -٢٨

    ق)، االعتقادات، قم، المؤتمر العالمي للشيخ ١٤١٤صدوق، محمدبن علي بن بابويه( -٢٩

    المفيد.

    ق)، الميزان في تفسيرالقرآن، بيروت، مؤسسه ١٣٩٠طباطبايي، سيدمحمدحسين( -٣٠

    االعلمي.

    ق)، االقتصادفيمايتعلق باالعتقاد، بيروت، داراالضواء١٤٠٦طوسي، محمدبن حسن( -٣١

    ، بي نا.جا، االقتصاد في االعتقاد، بيم)٢٠٠٢(ابوحامد ، غزالي -٣٢

    ق)، فصول منتزعه، تهران، الزهرا.١٤٠٥فارابي، ابونصر( -٣٣

    ق)، العين، قم، هجرت.١٤٠٩فراهيدي، خليل بن احمد( -٣٤

    وهر مراد، تهران، نشرسايه.)، گ١٣٨٣الهيجي، عبدالرزاق( -٣٥

    فضل االعتزال و طبقات المعتزلة، تحقيق: فؤاد ،ق)١٣٩٣(ابوالحسن، قاضي عبدالجبار-٣٦

    التونسيه للنشر.السيد، تونس، الدار

    )، قاموس قرآن، تهران، بنگاه ترجمه و نشركتاب.١٣٧١قرشي، سيدعلي اكبر(-٣٧

    .تهران، ناصر خسرو الجامع الحكام القرآن، )،١٣٦٤(حمد بن محمداقرطبي، ال -٣٨

    كراجكي، محمدبن علي(بي تا)، كنزالفوائد، قم، دارالذخائر.-٣٩

    ، اسالميه.، اصول كافي، تهرانق)١٤٠٧كلينى، محمد بن يعقوب( -٤٠

    ق)، بحاراالنوار، بيروت، داراحياءالتراث العربي. ١٤٠٣مجلسي، محمدباقر( -٤١

    )، دانشنامه عقايد اسالمي، قم، دارالحديث.١٣٨٦( محمدي ري شهري، محمد -٤٢

    )، المنطق، قم، دارالعلم.١٣٧٩مظفر، محمدرضا( -٤٣

  • ١٤٧ ▪ اسداهللا كردفيروزجايي

    )٩٨عقل و دين، سال يازدهم، شماره بيستم (بهار و تابستان

    ق)، اوائل المقاالت، قم، المؤتمر العالمي للشيخ ١٤١٣مفيد، محمدبن نعمان((ب)(-٤٤

    المفيد.

    عالمي ق)، المسائل السرويه، قم، المؤتمر ال١٤١٣ـــــــــــــــــــــــــ، (الف)( -٤٥

    للشيخ المفيد.

    (بي تا)، النكت االعتقاديه، قم، دارالمفيد.ـــــــــــــــــــــــــ، -٤٦

    ق)، االرشاد في معرفه حجج اهللا علي العباد، ١٤١٣ـــــــــــــــــــــــــ، (ج)( -٤٧

    قم، كنگره شيخ مفيد.

    الماميه، قم، المؤتمر ق)، تصحيح االعتقادات ا١٤١٣ـــــــــــــــــــــــــ، (د)( -٤٨

    العالمي للشيخ المفيد.

    ق)، مختصرالتذكره باصول الفقه، قم، المؤتمر ١٤١٣ـــــــــــــــــــــــــ، (و)( -٤٩

    العالمي للشيخ المفيد.

    ق)، النكت في مقدمات االصول من علم ١٤١٣ـــــــــــــــــــــــــ، (ه)( - ٥٠

    الكالم، قم، كنگره شيخ مفيد.

    ق)، المسائل السرويه، قم، المؤتمر العالمي ١٤١٣ــــــــــــــــــــــ، (ز)(ـــ -٥١

    للشيخ المفيد.

    الفصول «ـــــــــــــــــــــــــ، (بي تا)، المسائل الصاغانيه(چاپ شده به همراه -٥٢

    ، قم، مؤسسه دارالكتاب للطباعه والنشر.»العشره في الغيبه

    ق)، الفصول المختاره من العيون والمحاسن، نجف، ١٩٦٢ـــــــــــــــــــــــــ، ( -٥٣

    الحيدريه.

    ق)، رسائل في الغيبه، بيروت، دارالمفيد.١٤١٤ـــــــــــــــــــــــــ، ( -٥٤

    (الف)(بي تا)، الحكمه المتعاليه، بيروت، محمد بن ابراهيم شيرازيمالصدرا، -٥٥

    داراحياءالتراث.

  • با تأكيد بر ديدگاه شيخ مفيد اعتبارسنجي كاركرد معرفتي عقل ▪ ١٤٨

    ،٩٨(بهار و تابستان مشماره بيستعقل و دين، سال يازدهم(

    ب)(بي تا)،المبدأ و المعاد، تهران، انجمن حكمت و ـــــــــــــــــــــــــ، ( -٥٦

    فلسفه ايران.

    )، شرح اصول الكافي، تهران، مؤسسه مطالعات و ١٣٨٣(ـــــــــــــــــــــــــ، -٥٧

    تحقيقات فرهنگي.

    ق)، اجماعات فقهاء االماميه، بيروت، مؤسسه االعلمي.١٤٣٢موسوي روضاتي، احمد ( -٥٨

    )، پژوهشهاي فلسفي و كالمي، ١٣٨٧و محمدعلي تجري،(مهدوي راد، محمدعلي -٥٩

    .١٨٦-١٦٥، صفحه ٣٤، شماره ١٠، دوره »نقش عقل در نقد و فهم حديث«