Upload
hasan-eftekhari
View
260
Download
0
Embed Size (px)
DESCRIPTION
استاندارد شماره 3 حسابداریدرآمد عملياتی
Citation preview
3 شماره حسابداري استانداردعملياتي درآمد
مندرجات فهرست
بند شماره1ـ2 مقدمـه. 3ـ7 كاربرد دامنه. 8ـ9 تعاريف.
10-13عملياتي درآمد اندازهگيري.14 معامله تشخيص. 15ـ20 كـاال فـروش. 21ـ28 خدمات ارائه. 29ـ33 سهام سود و امتياز حق درآمد شده، تضمين سود. 34ـ35 افشا. 36 اجرا تاريخ. 37 حسابداري بينالمللي استانداردهاي با مطابقت. عملياتي درآمد شناخت موارد از :نمونههايي پيوست.
3 شماره حسابداري استانداردعملياتي درآمد
و حسابداري"مطالعه استانداردهاي بر "مقدمهاي به توجه با بايد استاندارد اين شود. بكارگرفته
مـقدمـه عبارت درآمد ،مالي گزارشگري نظري مفاهيم سوم فصل در شده ارائه تعريف .بنابر1
ســرمايه صــاحبان آورده به كه مــواردي بجــز ســرمايه صــاحبان حقوق در افزايش از استغيرعمليــاتي"را "درآمــد عمليــاتي"و "درآمد گروه دو هر درآمد، ميشود.مفهوم مربوط
مســتمر و اصــلي فعاليتهــاي از كه اســت درآمــدي از عبارت عملياتي برميگيرد.درآمد درســود حقالــزحمه، فــروش، قــبيل از مختلفي عنــاوين بــا و ميگــردد حاصــل تجــاري واحد
ميگيرد. قرار اشاره مورد حقامتياز و سهام سود شده، تضمين
\ عملياتي درآمد حسابداري در اصلي .مبحث2 شــناخت زمــان تعــيين به معطــوف عمــدتامبــنيبر كــافي شــواهد كه ميشــود شناسايي زماني عملياتي است.درآمد عملياتي درآمداقتصادي منافع جريان )يعني باشد داشته وجود اقتصادي منافع ورودي آتي جريان يك وقوع
ــرتبط ــا م ــد ب ــاتي درآم ــافع اين باشــد(و محتمل تجــاري واحــد درون به عملي ــوان را من بتكرد. اندازهگيري اتكاپذير بهگونهاي
كاربرد دامنه زير رويدادهاي و معامالت از حاصل عملياتي درآمد حسابداري براي بايد استاندارد اين.3
: شود گرفته بكار، كاال فروشالف. و ، خدمات ارائـه. ب درآمد ، شده تضمين سود مولد كه تجاري واحد داراييهاي از ديگران استفاده. ج
. است سهام سود و حقامتياز
كــاالي همچــنين و فــروش بــراي تجــاري واحــد توســط شــده توليــد كــاالي شــامل .كــاال4بازرگــاني واحــد يك توسط شده خريداري كاالي قبيل از مجدد فروش جهت شده خريداري
است. مجدد فروش براي شده نگهداري امالك ساير و زمين يا
توســط معين مــدتي طي تــوافق مورد وظيفهاي اجراي متضمن معموال خدمات، .ارائـه5از شــود.بــرخي ارائه مــالي دوره چنــد يــا يك طي است ممكن است.خدمات تجاري واحد
\ خدمات ارائـه پيمانهاي از حاصــل عمليــاتي اســت.درآمــد بلندمدت پيمانهاي نوع از ماهيتاپيمانهـاي حسـابداري عنـوان بـا9 شـماره حسـابداري اسـتاندارد طبق پيمانهـايي، چنين
ميشود. شناسايي بلندمدت
زيـر عمليـاتي درآمـدهاي تحصـيل منجـربه تجـاري واحـد داراييهـاي از ديگران .استفاده6ميشود:
نقد وجه معادل يا نقد وجوه از استفاده بابت كه :مبالغيشده تضمين سودالف. ميشود، مطالبه تجاري واحد
مبالغي امتياز حق درآمد. ب واحد غيرجاري داراييهاي از استفاده بابت كه :ــانهاي نرمافزار و انتشار حق تجاري، عاليم ساخت، امتياز نظير تجاري مطــالبه راي
و ميشود،بــا متناسـب كه سـرمايهپذير واحــد شـده تــوزيع سـود از :مبــالغي سـهام سود. ج
ميشود. آن عايد تجاري واحد سهمالشركه
نميشود: مطرح زير موارد از حاصل عملياتي درآمـد استاندارد، اين .در7
حســاب به ويــژه ارزش روش به كه ســرمايهگذاريهايي از حاصــل ســهام سودالف.ميشود، گرفته
عنــوان بــا9 شــماره حســابداري اســتاندارد به شــود )رجــوع بلندمدت پيمانهاي. ب(،بلندمدت پيمانهاي حسابداري
اجاره، قراردادهاي. ج كمكهاي. د استاندارد به شود )رجوع دولتي مشابه كمكهاي ساير و بالعوض
(، دولت بالعوض كمكهاي حسابداري عنوان با10شماره حسابداري بيمه، شركتهاي در بيمه قراردادهاي. ه جنگلي، و كشاورزي محصوالت و پرورشي حيوانات طبيعي افزايش. و و معدني، مواد استخراج. ز تغيير. ح مؤسسات )در سرمايهگذاريها قبيل از جاري داراييهاي ساير ارزش
خريــد به كه تجــاري واحدهاي در امالك در سرمايهگذاري سرمايهگذاري(يا تخصصيدارند. اشتغال امالك فروش و
تعاريف: است رفته بكار زير مشخص معاني با استاندارد اين در ذيل اصطالحات.8
. درآمد عملياتي بجز ، سرمايه صاحبان حقوق در افزايش از است عبارت تجــاري واحــد مســتمر و اصلي فعاليتهاي از كه ، سرمايه صاحبان آورده با مرتبط موارد. باشد شده ناشيارزش. منصفانه مطلع فروشندهاي و مايل و مطلع خريداري كه است مبلغي
مبلغ ازاي در را دارايي يك عــادي، شــرايط در و حقيقي معــاملهاي در ميتوانند مايل ومبــــــــــــــــــــــادله يكــــــــــــــــــــــديگر بــــــــــــــــــــــا مزبــــــــــــــــــــــور
. كنند
مالياتهــا(وصــول بــرخي قــبيل )از ثــالث اشــخاص طــرف از نماينــدگي به كه .مبــالغي9محسوب عملياتي درآمد لذا و نميگردد منجر سرمايه صاحبان حقوق افزايش به ميشود،
به دريـافتني يـا دريـافتي ناخـالص مبـالغ كـارگزاران، مـورد در مشـابه، نميشـود.بهگـونهدرآمــد كارمزد، يا حقالعمل مبلغ تنها لذا و نميگردد منجر سرمايه صاحبان حقوق افزايشميشود. محسوب عملياتي
عملياتي درآمد اندازهگيري اندازهگيري دريافتني يا دريافتي مابهازاي منصفانه ارزش به بايد عملياتي درآمد.10
.شود
\ معامله يك از حاصل عملياتي درآمد مبلغ.11 و تجاري واحد بين كه توافقي طبق معموالارزش به مبلغ ميشــود.اين تعــيين ميآيــد، عمل به دارايي از اســتفادهكننده يــا خريــدارميشود. اندازهگيري تجاري تخفيفات احتساب با دريافتني و دريافتي مابهازاي منصفانه
و ميباشد آن معادل يا نقد وجه شكل به مربوط، مابهازاي حاالت، بسياري در.12ورودي جريــان هرگاه حال، اين است.با دريافتي نقد وجه مبلغ همان عملياتي درآمد مبلغخريدار و فروشنده بين منعقده قرارداد طبق كه گونهاي به شود، موكول آينده به نقد وجه
دريــافت خــدمات يا كاال نقدي فروش بهاي بر اضافه مبلغي فروشنده، معمول ضوابط يا ومبلغ و اســت نقــدي فــروش بهــاي مربــوط، مــابهازاي منصفانه ارزش حالت اين در شود،
محتــواي به بــاتوجه بايــد بلكه نميشود، محسوب فروشنده عملياتي درآمد دريافتي اضافهيابد. نمايش جداگانه طور مالي"به تأمين "درآمد عنوان تحت معامله تجاري
ارزش و مــاهيت لحــاظ از كه ديگــري خدمات يا كاالها قبال در خدمات يا كاالها هرگاه.13نميشــود.بــراي تلقي درآمــدزا معــاملهاي عنــوان به مبادله اين گردد، مبادله باشد مشابه
به تــأمين جهت لبــني محصــوالت توليدكننده شركت دو توسط شير مبادله از ميتوان مثالخــدمات يــا كــاال كرد.چنــانچه اشاره محصوالتشان توزيع حوزه در مشتريان تقاضاي موقع
اين ميگــردد.در تلقي درآمــدزا معــاملهاي عنــوان به مبــادله اين شود، مبادله مشابه غيربــابت از تعــديل از پس دريــافتي خــدمات يا كاالها منصفانه ارزش به عملياتي درآمد حالترا دريــافتي خــدمات يــا كاالهــا منصــفانه ارزش ميشــود.هرگــاه اندازهگيري نقدي سركيـا كاالهـا منصـفانه ارزش به عمليـاتي درآمـد كـرد، انـدازهگيري اتكاپـذير گونهاي به نتوان
ميشود. اندازهگيري نقدي، سرك بابت از تعديل از پس شده واگذار خدمات
معامله تشخيص\ اســتاندارد اين در منــدرج شــناخت معيارهاي.14 هــر مــورد در جــداگانه طــور به معمــوال
معــامله محتــواي انعكــاس جهت شــرايط، بــرخي در حال، اين ميشود.با اعمال معاملهگـرفته بكـار منفـرد معـامله يك تفكيك قـابل اجزاي مورد در شناخت معيارهاي است الزم
جــداگانه تفكيك قــابل مبلغ يك شــامل محصــول فــروش قيمت هرگــاه مثــال، شود.بــرايــاط ــا درارتب ــدي خــدمات ب ــاي به مبلغ اين باشــد، بع ــوان به و منتقل آتي دورهه ــد عن درآم
ــا دو هرگاه ميگيرد.بالعكس، قرار شناخت مورد خدمات اجراي دوره طي عملياتي چنــد يآن كليت به تــوجه بــدون نتــوان را آن تجــاري اثر كه باشد پيوسته هم به گونهاي به معامله
واحد يك مثال، ميشود.براي اعمال يكجا بهطور آن مورد در شناخت معيارهاي كرد، دركبــراي جــداگانه قــراردادي همزمــان و رســاند فــروش به را كاالهــايي اســت ممكن تجــاريفــروش معــامله محتــوايي اثر نفي موجب امر كند.اين منعقد درآينده كاالها همان بازخريدشناســايي يكجا را كاال همان بازخريد و فروش معامله دو بايد حالتي چنين در لذا و ميشود
كرد.
كاال فروششرايط كليه كه شود شناسايي زماني بايد كاال ازفروش عملياتيحاصل درآمد.15
: باشد يافته زيرتحققبه را معــامله مــورد كــاالي مــالكيت عمــده مزايــاي و مخــاطرات تجــاري واحدالف.
منتقل خريـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدار، كردهباشد
\ كه درحدي مستمر مديريتي دخالت هيچ تجاري واحد. ب همراه مالكيت با معموال، نكند اعمال رفته فروش كاالي به نسبت مؤثري كنترل يا است
، كرد اندازهگيري اتكاپذير گونهاي به بتوان را عملياتي درآمد مبلغ. ج محتمل تجاري واحد درون به فروش معامله با مرتبط اقتصادي منافع جريان. د
و ، باشدبه بتوان شد خواهد يا تحملشده رفته فروش كاالي با درارتباط كه را مخارجي. ه
. كرد اندازهگيري اتكاپذير گونهاي
كرد، تعيين بتوان را خريدار به مالكيت مزاياي و مخاطرات انتقال زمان اينكه براي.16و مخــاطرات انتقال حاالت، اغلب گيرد.در قرار بررسي مورد معامله شرايط است الزم
خريــدار توسـط معـامله مورد تصرف يا خريدار به قانوني مالكيت انتقال با مالكيت مزاياينــيز ميكنــد.مــواردي صــدق فروشــيها خــرده اغلب مــورد در موضوع است.اين همراهمــالكيت انتقــال زمــان از متفــاوت زمــاني در مــالكيت مزايــاي و مخــاطرات كه دارد وجود
مييابد. انتقال خريدار توسط تصرف يا قانوني
معامله كند، حفظ را مالكيت مزاياي و مخاطرات از عمدهاي بخش تجاري واحد اگر.17امــر نميشــود.اين شناســايي آن بــابت از درآمــدي لــذا و نميگردد تلقي فروش مربوط،
ممكن تجــاري واحـد كه مـواردي از بيفتد.نمونههايي اتفاق مختلفي حاالت در است ممكناست: زير شرح به كند حفظ را مالكيت عمده مزاياي و مخاطرات است
زمانيالف. مورد مطلوب غير عملكرد با درارتباط را تعهداتي تجاري واحد كه عهــده به باشد، نيافته پوشش رفته فروش كاالي ضمانتنامه مفاد توسط كه معاملهبگيرد،
زماني. ب به مشروط خاص، فروش يك به مربوط عملياتي درآمد دريافت كه باشد، معامله مورد كاالي فروش محل از خريدار توسط درآمد تحصيل
خدمات ليكن باشد، نصب خدمات متضمن معامله مورد كاالي ارسال كه زماني. ج به تجــاري واحــد توســط ميدهد، تشكيل را قرارداد مبلغ از عمدهاي بخش كه نصبو باشد، نشده انجام كامل طور
زماني. د و باشد داشته قرارداد مفاد براساس را معامله فسخ حق خريدار كه نباشد. مطمئن رفته فروش كاالي برگشت احتمال مورد در تجاري واحد
نگه خود براي را مالكيت مخاطرات از كماهميتي بخش تنها تجاري واحد چنانچه،.18مثــال، ميشــود.بــراي شناســايي عمليــاتي درآمد و تلقي فروش نظر، مورد معامله دارد،
كــاال قــانوني مالكيت مطالبات، وصول قابليت تضمين خاطر به تنها است ممكن فروشندهعمــده مزايــاي و مخــاطرات تجــاري واحــد اگــر حــالتي، چــنين كنــد.در حفظ خود براي را
شناسـايي آن عمليـاتي درآمـد و تلقي فـروش معـامله، اين باشد، كرده منتقل را مالكيتدر شــرطي وجــود مــالكيت، مخــاطرات از اهميتي كم بخش حفظ از ديگر ميگردد.مثال
و كــاال برگشــت مشــتري، رضـايت عـدم درصـورت كه گــونهاي به كاالسـت فروشي خردهبتوانــد فروشــنده آنكه شــرط به حــالتي، چــنين باشد.در ميسر مشتري به مابهازا استرداد
را كـاال برگشـت از ناشـي بـدهي و كنـد بـراورد پـذير اتكـا گونهاي به را آتي برگشتي مبالغزمــان در عمليــاتي درآمــد كند، شناسايي مربوط عوامل ساير و گذشته تجربيات به باتوجهميگيرد. قرار شناخت مورد فروش
معامله با مرتبط اقتصادي منافع جريان بودن محتمل عملياتي، درآمد شناخت براي.19رفع يا مابهازا دريافت زمان تا موارد، برخي است.در اساسي شرط تجاري واحد درون به
مثــال، نباشد.بــراي محتمل اقتصادي منافع ورودي جريان است ممكن زمينه، اين در ابهاممجــوز صــدور به منوط خارجي كشور يك در فروش از حاصل مابهازاي مبالغ خروج هرگاهمــذكور فــروش بــا مــرتبط اقتصــادي منــافع ورودي جريان مورد در باشد، كشور آن دولتــاتي درآمد و برطرف ابهام وجوه، خروج مجوز صدور از پس تنها لذا دارد، وجود ابهام عملي
عمليــاتي درآمــد از بخشــي وصــول قابليت مورد در هرگاه حال، اين ميشود.با شناساييــافت كه مبلغي يا وصول غيرقابل مبلغ آيد، وجود به ابهام قبلي شده شناسايي ــير آن بازي غ
حســاب به قبلي شده شناسايي عملياتي درآمد عنوانتعديل به اينكه جاي به است، محتملميگردد. منظور هزينه حساب به شود، گرفته
شناسايي همزمان طور به رويداد يا معامله يك با مرتبط هزينههاي و عملياتي درآمد.20\ فرايند، ميشود.اين ازجمله ميشــود.هزينههــا، هــزينه"ناميــده و درآمــد "تطابق عموما
واقع اسـت ممكن كـاال حمل از پس كه مخــارجي سـاير و رفته فروش كاالي تضمين هزينه\ باشد، برقرار درآمد شناخت شرايط ساير كه صورتي در شود، اتكاپــذير گــونهاي به معموالــدازهگيري اتكاپذير گونهاي به نتوان را هزينهها هرگاه است.بااينحال، اندازهگيري قابل انمــابهازاي هرگــونه شــرايطي، چــنين كــرد.در نميتوانشناســايي را عمليــاتي درآمــد كرد،
ميشود. شناسايي بدهي عنوان به دريافتي
خدمات ارائـهبهگونهاي بتوان است خدمات ارائـه متضمن كه را معاملهاي ماحصل هرگاه.21
معــامله آن تكميل مــيزان به تــوجه بــا بايــد مربــوط عمليــاتي درآمــد ، كــرد براورد اتكاپذيرهمه كه اســت بــراورد قــابل اتكاپــذير بهگــونهاي زمــاني ، معامله .ماحصل شود شناسايي
: باشد شده زيراحراز شرايط، باشد محتمل تجاري واحد درون به معامله با مرتبط اقتصادي منافع جريانالف.
، كرد اندازهگيري اتكاپذير گونهاي به بتوان را عملياتي درآمد مبلغ. بو ، باشد اندازهگيري قابل اتكاپذير گونهاي به معامله تكميل ميزان. جبهگــونهاي ، شــد خواهــد يــا شــده تحمل خدمات ارائـه با درارتباط كه مخارجي. د
. باشد اندازهگيري قابل اتكاپذير
ناميده تكميل درصد روش اغلب كار، تكميل ميزان براساس عملياتي درآمد شناخت.22در كــار تكميل مــيزان تعــيين نحــوه بــر مشــتمل مزبــور، روش اعمــال ميشــود.ضــوابط
شــده تشــريح بلندمــدت پيمانهــاي حســابداري عنــوان بــا9 شــماره حسابداري استاندارداست.
جريان بودن محتمل نيز، خدمات ارائـه از حاصل عملياتي درآمد شناخت مورد در.23مــورد در ابهــام وجــود درصورت حال، اين است.با اساسي شرط اقتصادي، منافع ورودييـا وصـول قـابل غـير مبلغ قبلي، شـده شناسـايي عمليـاتي درآمد از بخشي وصول قابليتدرآمــد تعــديل صــورت به نه و هــزينه عنــوان به نيست، محتمل ديگر آن بازيافت كه مبلغي
ميشود. منظور حسابها در قبلي، شده شناسايي
\ كرد، براورد اتكاپذير گونهاي به را معامله يك ماحصل بتوان اينكه براي.24 الزم معموالبرخــوردار مــؤثر مــالي گزارشــگري و بودجهبنــدي داخلي سيستم يك از تجاري واحد است
در و بررســي خــدمات ارائه بــا همزمــان را عمليــاتي درآمد براوردهاي تجاري، باشد.واحداســت ممكن حــاكم شــرايط كه واقعيت اين حــال اين ميدهد.بــا تغيير را آن لزوم صورت\ كند، ايجاب را براوردها ادواري نظر تجديد ــامله ماحصــل كه نيست معني بدين لزوما را مع
\ تجــاري واحــد كــرد.يك براورد اتكاپذير بهگونهاي نميتوان مــورد در تــوافق از پس عمومــااست: اتكاپذير براوردهاي انجام به قادر معامله ديگر طرفهاي با زير شرايط
يــا ارائه اســت قــرار كه خــدماتي مورد در طرفين از هريك اعمال قابل حقوقالف.شود، دريافت
و شود، مبادله است قرار كه ازايي مابه. بتسويه. شرايط و نحوه. ج
هرگاه.25 دوره يك طي عمليات از نامشخصي تعداد انجام متضمن خدمات، ارائـه شناسـايي زمـاني دوره آن طي مسـتقيم خط روش به عملياتي درآمد باشد، معين زماني
بهــتر را دوره عمليــاتي درآمــد كه ديگــري روش موجود، شواهد طبق كه اين مگر ميشود،از عمليــات ســاير بــا مقايســه در خاص فعاليت يك باشد.هرگاه داشته وجود كند، منعكسبه خاص فعاليت آن اجراي زمان تا عملياتي درآمد شناخت باشد، برخوردار ويژهاي اهميتميافتد. تعويق
گونهاي به نتوان است خدمات ارائـه متضمن كه را معاملهاي ماحصل هرگاه.26قــابل تحملشــده مخــارج مــيزان تــا تنهــا بايــد را عملياتي درآمد كرد، براورد اتكاپذير.داد قرار شناخت مورد بازيافت
نيست.بــا امكانپذير معامله ماحصل اتكاپذير براورد اغلب معامله، اوليه مراحل در.27تحملشــده مخــارج تجــاري واحــد كه باشــد داشته وجود احتمال اين است ممكن حال، اين
كه تحملشـدهاي مخــارج مـيزان تـا تنهـا عمليـاتي درآمـد كند.بنابراين بازيافت را معاملهنميتــوان را معــامله ماحصــل كه آنجــا ميگــردد.از شناســايي ميرود آن بازيــافت انتظار
نميشود. شناسايي سودي هيچگونه كرد، براورد اتكاپذير بهگونهاي
مخــارج بازيــافت و كرد براورد اتكاپذير گونهاي به نتوان را معامله يك ماحصل هرگاه.28به تحملشــده مخــارج و نميشــود شناســايي عمليــاتي درآمــد نباشــد، محتمل تحملشــده
اتكاپــذير بــراورد مــانع كه ابهامــاتي ميگيرد.هرگاه قرار شناخت مورد دوره هزينه عنوان21 بنــد براســاس26 بنــد جاي به عملياتي درآمد شود، برطرف بود، شده معامله ماحصل
ميشود. شناسايي
سهام سود و حقامتياز درآمد شده، تضمين سودمتضمن كه تجاري واحد داراييهاي از ديگران استفاده از ناشي عملياتي درآمدهاي.29
ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودبنــد در منــدرج معيارهاي براساس بايد است سهام سود و حقامتياز درآمد ، شده تضمين
: شود شناسايي زير شرايط تحقق شرط به30و ، باشد محتمل تجاري واحد درون به معامله با مرتبط اقتصادي منافع جريانالف.
. كرد اندازهگيري اتكاپذير گونهاي به بتوان را عملياتي درآمد مبلغ. ب
: شود شناسايي زير مباني به توجه با بايد29 بند در مذكور عملياتي درآمد.30نــرخ و طلب اصــل مانــده به بــاتوجه و زمان مدت براساس شده تضمين سودالف.
، مربوطو ، مربوط قرارداد محتواي طبق حقامتياز درآمد. بنشــده ثبت ويــژه ارزش روش به كه ســرمايهگذاريهايي از حاصــل ســهام ســود. ج
سـهام سـود اسـتثناي به ، سـهامدار توسـط دريـافت حق احـراز زمـان در ، اسـت. وابسته و فرعي تجاري واحدهاي در سرمايهگذاري از حاصل
درآمد.31 سهامدار توسط دريافت حق احراز زمان در سهام سود با مرتبط عملياتي \، شرايط، برخي ميشود.در شناسايي يــا اندوختهها محل از سهام سود كه مواردي در مثال
ــالغ اينگونه ميشود، اعالم سرمايهگذاري تحصيل از پيش مصوب انباشته سود معــرف مبنميشــود.به محســوب درآمــد و اســت ســرمايهگذاري شده تمام بهاي از بخشي بازيافت
دريافتني يا دريافتي سهام سود بابت هنگامي تنها سرمايهگذاري تمامشده بهاي ديگر، بيانســودهاي از ســرمايهگذار شركت سهم بر مازاد مزبور سهام سود كه ميشود داده كاهشباشد. سرمايهگذاري تحصيل از پس سرمايهپذير شركت مصوب
\ و ميگيرد تعلق مربوط قرارداد در مندرج شرايط طبق امتياز حق درآمد.32 بر معموالدرآمــد شناســايي قــرارداد، محتــواي به توجه با آنكه مگر ميشود، شناسايي اساس همين
باشد. مناسبتر ديگري منطقي و سيستماتيك روشهاي برمبناي
تضمين سود شناسايي اساسي شرط اقتصادي منافع ورودي جريان بودن محتمل.33هرگــاه ، حــال اين اســت.بــا عملياتي درآمد عنوان به سهام سود و امتياز حق درآمد شده،
\ كه مبلغي وصول قابليت درخصوص ابهــامي شده، شناسايي عملياتي درآمد عنوان به قبالــوان به نيســت، محتمل ديگر آن بازيافت كه مبلغي يا وصول قابل غير مبلغ آيد وجود به عن
منظــور حســابها در قبلي، شده شناسايي عملياتي درآمد تعديل صورت به نه و دوره هزينهميشود.
افشا: كند افشا توضيحي يادداشتهاي در را زير موارد بايد تجاري واحد.34
به بــاتوجه عمليــاتي درآمــد شــناخت بــراي اســتفاده مورد حسابداري الف.رويههايو مالي"، صورتهاي ارائه "نحوه عنوان با1 شماره حسابداري استاندارد الزامات
ناشي دوره طي شده شناسايي عملياتي درآمد عمده طبقات از يك هر مبلغ. ب: زير موارد از
، كاال فروشــ ، خدمات ارائهــ ، شده تضمين سودــ ، امتياز حق درآمدــ و ، سهام سودــ طبقات از يك هر در كه خدمات يا كاال مبادله از حاصل عملياتي درآمد مبلغ. ج
. است شده منظور عملياتي درآمد عمده
شــماره حســابداري استاندارد طبق را احتمالي زيان يا سود هرگونه بايد تجاري .واحد35ممكن زيانهــا يــا ســودها كند.اينگــونه افشا احتمالي پيشامدهاي حسابداري عنوان با4
باشد. احتمالي زيانهاي يا جريمهها ادعاها، تضمين، مخارج قبيل از اقالمي از ناشي است
اجرا تاريخ36 . تــاريخ از آنهــا مــالي دوره كه مــالي صــورتهاي كليه مــورد در استاندارد اين الزامات
الزماالجراست. ميشود، شروع آن از بعد و1/1/1380
حسابداري بينالمللي استانداردهاي با مطابقتــا18 شماره حسابداري بينالمللي استاندارد مفاد استاندارد، اين الزامات اجراي .با37 ب
ميشود. رعايت نيز عملياتي درآمد عنوان
3 شماره حسابداري استانداردعملياتي درآمد
پيوستعملياتي درآمد شناخت موارد از نمونههايي
از تعــدادي در را حســابداري اســتاندارد كاربرد نحوه پيوست، اين در شده ارائه نمونههاي معــامله يك از خاصــي جنبههــاي به معطوف نمونهها ميكند.اين تشريح تجاري وضعيتهاي
را عمليـاتي درآمـد شـناخت در احتمـالي مـؤثر عـوامل همه مـورد در جامعي بحث و است\ كه مواردي جز نميكند.به ارائه قــرار اشــاره مــورد تجــاري وضــعيتهاي تحليل در مشخصا
يــا مبلغ مــورد در مالحظه قابل ابهام هيچ كه است فرض اين متضمن نمونهها است، گرفتهواقع يــا شــده واقع كه هزينههــايي شــود، دريــافت اســت قرار كه مابهازايي وصول قابليتدارد تشريحي جنبه تنها نمونهها ندارد.اين وجود كاال برگشت احتمالي ميزان يا شد، خواهد
نيست. حسابداري استاندارد از بخشي و
كاالالف.فروشــاه ــالكيت هرگ ــدار به م شــود، منتقل خري
عملياتي درآمد زير شرايط تحقق درصورتميشود: شناسايي
ــدار به كــاال الف.تحــويل محتمل خريباشد.
كاال درآمد، شناخت زمان رد. ب به تحويل آماده و تشخيص وجود،قابل
باشد. خريدارتعــويق مشــخص، طور به .خريدار ج
باشد. كرده تاييد را كاال تحويل دربرقــرار پــرداخت معمــول .شرايط د
باشد.
در تعويق با همراه .فروش،1 :كاال تحويل
كاال تحويل خريدار، درخواست بنابه ــاده تعويق به ــالكيت ولي افت به آن م
ــدار ــده منتقل خريـ ــت شـ وي و اسـميپذيرد. را صورتحساب
\ را كاال مشتري كه هنگامي تا معموالوبازرسيآن نصب و نگرفته تحويل
شناختي درآمد به نسبت خاتمهنيافتهباشد،نميگيرد. صورت
است ممكن موارد، برخي در اين، وجود باكه باشد ساده قدري به نصب عمليات
شناخت آن، عدمتكميل به توجه بدون بتوانفروش
\ دانست مقتضي را گيرنــده يك نصــب )مثالــوني ــانه در كه تلويزي ــايش كارخ ــده آزم ش
ــت، ــا اس ــتلزم تنه ــارج مس ــردن خ از آن كــتهبندي، ــال بسـ ــل و آنتن اتصـ ــردن وصـ كـ
كه ديگــر موارد است(.در برق به تلويزيونتعــيين منظــور به تنهــا بازرسي است ممكنمثال )براي گيرد صورت قرارداد مبلغ نهايي
دانه شكر، آهن، سنگ محمولههاي مورد درــيره(، و ســويا به نســبت اســت مقتضــي غ
ــاريخ در درآمــد تخميني مبلغ شناخت حمل تشود. اقدام ديگري مناسب زمان يا
: مشروط .ارسال2كاال.الف.2 شرط به
غـــيره و بازرســـي نصـــب،ميشود. فروخته
برگشــت امكــان مورد در فروشنده هرگاه محمــوله كه زمــاني تــا باشد، نامطمئن كاال
\ مهلت يــا نشــده قبــول خريدار توسط رسمانشــده منقضــي كــاال برگشــت بــراي مقــررصــورت شــناختي درآمــد به نســبت باشــد،
نميگيرد.
ــوط. .ب2 ــد به من تاييبـــــا همـــــراه خريـــــدار
حق از خريــدار برخــورداريكاال. برگشت براي محدود
فــروخته ثــالثي شـخص به كاال كه زماني تا صـــورت درآمـــد شـــناخت اســـت، نشـــده
نميگيرد.
كــاال امــاني تحــويل.ج.2ــاال جهت ــروش:ك ــراي ف ب
و ميشــود ارســال گيرنــدهطــــرف از نيــــابت به وي
ــاال، صاحب را آن فــروش كميگيرد. عهده به
توســط نقد وجه دريافت با همزمان درآمد ميشود. شناسايي وي نماينده يا فروشنده
ــروش. .د2 ــ ــدي فـ ــ نقـكاال. تحويل هنگام
منوط فروشها قبيل اين در درآمد شناخت است. خريدار به كاال تحويل به
3.سفارشهايخاصومحمولههاي
خاص:در كه كااليي بهاي از بخشي يا تمام
نيســت موجــود وجــوه دريافت زمانــافت ــود دري ــراي ميش ــال )ب در مث
ــورد ــااليي م ــرار كه ك \ اســت ق ــدا بعــد ــا توليـ ــالثي شـــخص توســـط يـ ثـ
\ شود(. تحويل مشتري به مستقيما
بررسـي مـورد بايـد را قراردادهـا شـرايط لحاظ از كه شود حاصل اطمينان تا داد قرار
مزايــاي و مخــاطرات فروشــنده محتــوايي،كه اســت كرده منتقل خريدار به را مالكيت
ــاتي درآمــد صــورت اين در شناســايي عمليو مخــاطرات فروشــنده، ميشود.هرگاه
ــاي ــراي را مــالكيت مزاي داشــته نگه خــود بقــانوني مــالكيت انتقال وجود با حتي باشد،
\ معامله خريدار، به به دســتيابي جهت ماهيتاشناســايي درآمــد و گرفته انجام مالي منابع
نميشود.
و ف5555روش .قرارداده5555اي4معاوض5555ه ج5555ز )به بازخري5555دمشابه(: كاالهاي
مــوافقت فــروش هنگام فروشنده \ را كاال همان كه ميكند بازخريد بعدا
فروشنده است ممكن كند.همچنينــا باشد داشته را كاال بازخريد اختيار ي
كه باشــد داشته را اختيار اين خريداركــاال بازخريــد به ملــزم را فروشــنده
كند.
اين از حاصــل درآمد شناخت كلي طور به ــبيل ــها قـ ــد فروشـ ــال از پس ميتوانـ انتقـ
صـورت مـالكيت عمده مزاياي و مخاطراتــال، ــيرد.بااينح ــرخي در گ ــوارد ب ممكن م
ــت ــدار اس ــده واقع در خري ــنده نماين فروشارســال بايــد معامله صورت اين در كه باشد
واسطهها: به .فروش5\ كاال توزيعكننــدگان، توســط مجــددا
فــروخته غــيره و فروشــان عمــدهميشود.
شود. تلقي فروش براي اماني
مشابه ارزش داراي نظر مورد اقالم هرگاه شــناخت جــاي به باشــد، زماني دوره هر در
دريــــافتي مبــــالغ يكجــــاي و بالفاصــــلهــول در درآمد شناخت شده، صورتحساب ط
ــدت ــ ــتراك م ــ ــاس و اش ــ خط روش براســر ولي ميشــود، انجــام مســتقيم ارزش اگ
مختلف دورههـــاي در ارســـالي نشـــرياتــاوت ــد، متف ــناخت باش ــد ش ــاي درآم برمبن
ارســال نشــريات كليه فروش قيمت نسبتمــورد اقالم كليه فــروش قيمت كل به شده
ميگيرد. صورت اشتراك
نشريات اشتراك .حق6
صـــورت به فـــروش مـــابهازاي چنـــانچه از حاصــل درآمــد شــود، دريــافت اقســاطي
تاريخ در شده تضمين سود كسر به فروشقــرار شناخت مورد درآمد عنوان به فروش
شــده تضمين سود درآمد ميگيرد.شناختبه تـوجه بـا و زمـان مـدت براساس مربوط
شــده تضــمين سود نرخ و طلب اصل ماندهميگيرد. صورت توافق مورد
اقساطي .فروش7
\ درآمــد شناخت امالك، فروش در معمــوالخريدار به قانوني مالكيت انتقال با همزمانمــواردي در حــال، اين ميگيرد.بــا صورتاز قبل دارايي بـا مـرتبط منافع است ممكنقرار خريدار دراختيار قانوني مالكيت انتقالدر مــالكيت مزاياي و مخاطرات لذا و گيرد
باشد.در شده منتقل خريدار به مقطع آنبه مواردي، چنين
طبق عمــدهاي تكميلي كارهاي آنكه شرط شـناخت نباشـد، فروشـنده برعهده قراردادــد ــاتي درآم ــوارد اغلب در عملي ــب م مناساست.
فروشـنده هرگـاه بـاال، حـاالت از هريك در ــزم ــام به مل ــاي انج ــدهاي كاره ــد عم از بعقــانوني مــالكيت انتقــال يــا و منــافع انتقــالــد، ــناخت باش ــد ش ــول درآم ــام به موك انج
نمـــونه ميشـــود.بـــراي مزبـــور كارهـــاينــام تمام نيمه ساختمان فروش از ميتوان
برد.
امالك .فروش8
ــا نصــب اجــرت ــوجه ب ــيزان به ت تكميل مشناســايي درآمــد عنــوان به نصــب عمليات
خدمات ارائـه بنصب .اجرت1
بهــاي از نصــب اجــرت مگــراينكه ميشود،ــذير محصــول فــروش در كه نباشــد تفكيكپ
ــورت اين بــا همزمــان مربــوط اجــرت صميشود. شناسايي كاال فروش
ــانچه ــابت چن ــدمات ب ــميني خ از پس تضفــروش قيمت در مشخصــي مبلغ فــروش\ باشد، شده منظور خواهــد مقتضــي معموال
به فروش قيمت از حصه آن شناخت كه بودــد تعــويق به درآمد عنوان دورهاي طي و افت
ــيرد. صــورت ميشــود، ارائه خــدمات كه گــت مبلغي ميافتد، تعويق به كه درآمدي اس
ــر كه ــبران عالوهب ــارج ج ــورد مخ ــار م انتظســـودي فـــروش، قـــرارداد تحت خـــدماتــابت از معقـــول ــام بـ عايـــد خـــدمات، انجـكند. فروشنده
بعد خدمات بابت كه .مبالغي2ف5555روش قيمت در ف5555روش از
.است شده منظور
شناسايي زماني تبليغات، پخش حقالعمل طــريق از نظــر مــورد تبليغــات كه ميشــود
تهيه يابـــد.حقالعمل انعكـــاس رســـانههاــاتوجه تبليغاتي طرحهاي ــرحله به ب تكميل م
ميگيرد. قرار شناخت مورد طرح
ك5555555555ارگزاران .حقالعمل3تبليغات
مستلزم كه بيمه نمايندگيهاي كارمزد درآمد ــام ــدمات انج ــافي خ ــط اض ــارگزار توس كــا شروع مؤثر تاريخ در نيست، ــد ي بيمه تجدي
قـــرار شـــناخت مـــورد مربـــوط نامههـــايــاه ــيرد.هرگـ ــنين ميگـ ــار چـ كه رود انتظـ
در اضــافي خــدمات ارائـــه نيازمند قرارداد،شــناخت بــود، خواهــد بيمهنــامه دوره طول
ميتـــواند آن از مناسبي حصه يا كارمزد كلگيرد. صورت بيمـهنامه دوره طـول در
بيمه نمايندگيهاي .كارمزد4
و جشـــنها هـــنري، نمايشـــهاي درآمـــد برگــزاري با همزمان ديگر خاص رويدادهاي
ــايي آن، ــر شناس ــود.اگ ــراي ميش ــد ب چنــداد ــترك بليت يك مختلف روي ــروخته مش فبليت فـــروش از حاصـــل درآمـــد شـــود،
منطقي و سيســـــــــتماتيك برمبنـــــــــاييداده تخصــــيص رويــــدادها از يك هــــر به
ميشود.
.وروديه5
شناســايي آمــوزش دوره طــول در درآمــد ميشود.
.شهريه6
به منبع، اين از حاصـــل درآمـــد شـــناخت بســتگي ميشـود ارائه كه خــدماتي مــاهيت
ــا دريافتي مبلغ دارد.اگر عضــويت جهت تنهــا وجه و بــوده ســاير بــراي ديگــري وجــوه ي
طــور به هــريك )بــراي محصوالت يا خدمات
عضويت .حق7
ــا جداگانه، \ ي اشــتراك حق يك صــورت به كالحق درآمــد شــناخت شــود، ساالنه(دريافت
ــام كه گيرد صورت هنگامي بايد عضويت ابهآن وصــول قــابليت مــورد در تــوجهي قــابل
ــود ــته وج ــر نداش ــد.اگ ــافتي وجه باش دريارسال يا خدمات ارائـه شامل
باشــد، عضــويت مــدت طــول در نشرياتي ــان به باتوجه بايد مربوط درآمد شناخت زم
ارائه خــدمات كليه ارزش و مــاهيت و بنديانجام منطقي و سيستماتيك برمبنايي شده،پذيرد.
ممكن حقالزحمههـــا اين كلي، طـــور به ارائــــه از مختلفي تركيبـــات بـــابت اســـت
ارســال بعــدي، خــدمات و اوليه خــدماتغـيره و فـني دانش اقالم، سـاير و تجهيزاتبرمبنــايي حقالزحمههــا گــردد.اين دريافت
ــزحمه دريافت هدف منعكسكننده كه حقالــرار شــناخت مورد درآمد عنوان به است، ق
ــد شناخت براي زير ميگيرد.روشهاي درآماست: مناسب فرانشيز
خدم5555555ات .حقال555555زحمه8)فرانشيز( انحص5اري
مالكيت انتقال يا اقالم تحويل با همزمان ــ ــانوني، ــد ق ــاتي درآم ــاي عملي ارزش برمبنشناســايي رفته فــروش داراييهــاي منصفانهميشود.
ارسـالــ سـايـر و تجهيـزات مشهود داراييهـاي
كه فرانشيز درآمد از بخشي مورد درــ شناخت است مستمر خدمات به مربوطــد ــام درآم ــه هنگ ــدمات ارائـ صــورت خ
ميگيرد.
اگرــ كه دريافتني حقالزحمههاي دريــافت مســتمر طــور به قــرارداد طبق
خدمات هزينههاي پوشش براي ميشودنكنــد، تكــافو معقــول ســودي و مســتمرحق از حاصــل درآمــد از بخشــي شناخت
تعـــويق به اوليه، انحصـــاري خـــدماتميافتد.
بعـدي و اوليـه خدمات ارائـهــ
حقالزحمهــ از استفاده به مربوط ــرارداد طبق مستمر اعطايي حقوق ــا ق ي
طي شده ارائه خدمات ساير حقالزحمهاز اســتفاده بــا همزمــان قــرارداد، دوره
عنوان به خدمات ارائـه يا اعطايي حقوقميشود. شناسايي عملياتي درآمد
حقالزحمهــ حقوق خدمات ساير و اعطاييمستمر
نرمافــزار توليــد از حاصــل حقالــزحمه تولي5د حقالزحم5ه.9
مــرحله به تــوجه بــا خاص كاربرد با رايانهايخـدمات تكميل جمله از توليـد فرآيند تكميل
عمليــاتي درآمــد عنــوان به بعــدي پشــتيبانيميشود. شناسايي
كارب555رد ب55ا رايانهاي ن5رماف5زارخاص
دريــافتي امتيــاز حق درآمــد و حقالــزحمه ــاي از ديگران استفاده درقبال واحــد داراييهاخــتراع، حق تجــاري، عاليم قبيل )از تجاري
قطعــات تكثــير حق رايــانهاي، نرمافــزارســينمايي( فيلمهــاي نمايش حق و موسيقي
\ شناسايي قرارداد محتواي براساس معموالعملي، حل راه يك عنــــوان ميشــــود.به
و مسـتقيم خط روش به را درآمـد ميتـوانــرارداد دوره طي ــايي ق ــراي شناس ــرد.ب ك
حق كه بــرد نــام مــوردي از ميتــوان مثــالدوره يك بــراي خاصــي فنــاوري از اســتفاده
شــده اعطــا اســتفادهكننده به معين زمــانياست.
يــا ثابت حقالزحمه قبال در حقوق اعطاي قــراردادي تحت اســترداد غيرقــابل تضــمين
اجــازه اســتفادهكننده به كه فســخ غيرقــابلــيري ــوق از آزادانه بهرهگـ ــايي حقـ را اعطـ
و ميدهد
تعهدات ايفاي به ملزم حقوق، كننده اعطا \ نيست، ديگري ميشود. تلقي فروش ماهيتا
اجــازه قــرارداد موارد، اين از بارز مثال يكرايــانهاي نرمافــزار )ليســانس(از اسـتفاده
ــت ــوجب به كه اس ــده آن م ــد اعطاكنن تعهــال آن تحويل از بعد ديگري ديگــر، ندارد.مث
ــوق اعطــاي ــايش حق در ســينمايي فيلم نمتــوزيع بــر اعطاكننــده، كه اســت بازارهــايي
در لـذا و نـدارد كنـترلي بازارها اين در فيلمچــنين نيســت.در سهيم بليت فروش درآمد
شناسايي فروش زمان در درآمد، شرايطيميشود.
و امتياز حق درآمد شـده، تضمين سود. ج سهام سوداج55555555ازه .حقالزحم55555555ه1
امتي55از حق درآم55د و استف555ادهساخت
كه سرمايهگذاريهايي از حاصل سهام سود در اســت، نشــده ثبت ويــژه ارزش روش به
ــافت حق احراز زمان ســهامدار توســط دريســهام ســود استثناي )به ميشود شناسايي
تجاري واحدهاي در سرمايهگذاري از حاصلــرعي ــا و ف ــته(.ب ــوجه وابس اصــالحيه به تدريــافت حق1347 مصــوب تجــارت قانونعمــومي مجمع تصــويب بــا ســهام ســود
ميشود. احراز سرمايهپذير شركت
سهام .سود2