555
ران با آرامش- عسلROMANKADE.COM telegram.me/romanhayeasheghane 1

لسع - شمارآ ناراب - dl.98iaa.irdl.98iaa.ir/uploads/باران آرامش.pdf · لسع - شمارآ ناراب ROMANKADE.COM telegram.me/romanhayeasheghane 3 هناقشاع

  • Upload
    others

  • View
    38

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 1

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 2

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 3

:آرایی صفحه و طراحی رمان های عاشقانه

: wWw.Romankade.com سایت آدرس

romankade_com@ تلگرام کانال

است محفوظ رمان های عاشقانه نزد کتاب این حقوق تمامی

آرامش باران

عسل: نویسنده

زا که ای خونه از............برم خونه این از نمیخواستم.........انداختم آسمون به اتاقم پنجره از نگاهی

.....میگذشت خوش روزا اون چقد.....افتادم خاطراتم یاد به.......داشتم خاطره جاش همه

بریم پاشو_

. اومدم خودم به داداشم صدای با

........دیگ یکم نمیشه حالا_من

باران پاشو یعنی پاشو میگم_

و توش و کردم باز و کمد در......شدم پا تخت از سختی به........رفتاراش این از میخوره بهم حالم.اه

و فتین آبی لی شلوار یک با و میرسید زانوم تا زور به که کوتاه مشکی مانتوی یک.کشیدم سرک

رید طرف به.نیست خونه تو کسی دیدم تعجب کمال با.بیرون زدم اتاق از و پوشیدم مشکی شال

پچ پچ باهم داشتن که دیدم ماشین کنار رو بابا و مامان و رفتم میشد وصل حیاط به که

ماشین کردن روشن حال در داداشم.کردم نگا و ماشین توی و برداشتم ازشون چشم.میکردن

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 4

موضوع این از همیشه.گرفته ماشین فقط اون برای بابا چرا نمیدونم.بود داداشم مال ماشین.بود

.اومدم خودم به بابا صدای با.میخوردم حرص

دیگه بیا باران_بابا

اومدم،اومدم_

نگا ونهخ به و شدم صاف کفشام با گرفتن کشتی کلی از بعد.ببندم و کفشم بند شدم خم سریع

همه که ماشین طرف به و کندم دل خونه از بالاخره ثانیه چند از بعد و.نگاه آخرین یعنی.کردم

هم مامان و من و نشست بود راننده که داداشم پیش جلو بابا معمول طبق.رفتم بودن منتظر توش

و سکوت یکی بالاخره که بودیم سکوت تو همه.شد کنده جاش از ماشین و نشستیم پشت

.شکست

کردی؟ صحبت خونه ی درباره حیایی آقای با!پژمان_بابا

.کردم صحبت بله_(داداشم)پژمان

-دو چون.بود بابام وکیل و دوست حیایی آقای..........شد خیره جلو به و داد تکان سری فقط بابا

به و کشیدم جلو به و خودم یکم........نداشتم باهاش آشنایتی خیلی بودمش ندیده بیشتر بار سه

. کردم نگا بابا روخ نیم

دیگه؟ جای بریم میخوام و فروختیم وسایلش تموم با رو خونه چرا!بابا_من

.اومد در پژمان صدای که بودم جواب منتظر منم.کرد اخم ذره یه بابا

فضولی؟ تو آخه_پژمان

لافهک صدای با بابا که بگم چیزی خواستم.دارم؟اه چکار تو با من خو...............کردم نگا بهش اخم با

هم گربه و موش.پرین می هم به طور همین شدین؟هی بچه مگه.اِاِاِ.پژمااااااان:گفت ای

.برادرین و خواهر.نیستین

.داد ادامه و مامان سمت برگشت بابا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 5

.بگو چیز یه تو آتوسا_

حرف هم با طوری همین همیشه اینا میاد یادم من که جایی اون تا والا......تو؟ خوبی!مهدی_مامان

وسایلا لای به لا از و کیفم تو کردم و دستم.شد تموم هم مامان حرف موبایلم صدای با....میزدن

جواب کشدار و کلافه صدای با و کشیدم پوفی.کردم نگا صفحه به.برداشتم و موبایلم

.سعیدی خانم بعععععععععععله:دادم

.برسونین سریع و خودتون لطفا.داریم اورژانسی بیمار یه.......خانم،خانم_

دادم؟ استعفا نگفتم شما به من مگه سعیدی خانم_

..........اما بله بله_

سعیدی؟ خانم چی چی؟اما اما_

بیاین شما تا بدن حاضرن و پول برابر دو میگن و میکنن گریه خیلی بیمار ی خانواده خانم_

چه؟ من به چی یعنی اِاِاِ.............چه؟ من به اصلا کنم؟برم؟خو چکار و این حالا اووووووف

چیه؟ مشکل حالا خوب_من

خانم اگر ولی.داره هم داخلی ریزی خون کنم فک.کرده تصادف.......ت:گفت ذوق با سعیدی خانم

.برسونین و خودتون سریع باید بیاین خواستین شما

م؟مگهمرد ی بچه برا نگرانی انقدر چرا تو.اومدم باشه،باشه:گفتم حوصلگی بی با و کشیدم پوفی

خونوادته؟

چیزه.........ولی نه_

خدافظ.نکن اذیت و خودت باشه باشه_

خدافظ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 6

چشماشون از کاملا.میکنن نگا وَزَغ اِین همه دیدم که بالا آوردم و سرم و کردم قطع و گوشی

که کردم نگا و بیرون شیشه از و چپ علی ی کوچه زدم و خودم منم ولی.کنجکاون بود معلوم

.اومد در صداش یکی بالاخره

شده؟ چیزی.باران_مامان

.بودن زده زنگ بیمارستان از نه _

دادم ادامه و پژمان سمت برگردوندم و روم

.بیمارستان بزار منو اول_

.میکنیا صحبت اینطوری نیستم رانندت_پژمان

.برو پژماااااااااان_

و چشمام و صندلی به دادم تکیه و سرم.کردم نگا و بیرون و برگردوندم و روم و گفتم(اه)لب زیر

ای یقهد چند تقریبا............کردم تعجب نپرسید تلفنم ی درباره چیزی کسی اینکه از واقعا.بستم

و ردمک نگا و بیرون شیشه از.شد باز منم چشمای ماشین توقف با.ایستاد ماشین که بودیم راه تو

پژمان به ماشین،رو تو کردم و سرم و شدم پیاده و کردم باز و در دیدم،سریع و بیمارستان وقتی

.خدافظ.دنبالم بیای میزنم زنگ:گفتم

ات ماشین در بین ی فاصله استوار های گام با و کوبیدم هم به محکم و در جواب بودن منتظر بدون

یآقای و خانم با داره که دیدم و سعیدی خانم شدم بیمارستان وارد وقتی.کردم متر و بیمارستان

چیزی:گفتم سلام بدون و کردم سعیدی خانم به رو و رفتم سمتشون به.میکند بحث گریه حال در

سعیدی؟ خانم شده

.عظیمی خانم نه_سعیدی خانم

.بودن شما منتظر آقا و خانم این فقط:داد ادامه و کرد اشاره زن و مرد به بعد

دادم تکان سری ساختگی لبخندی با و کردم آنها به رو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 7

میاد؟ بر دستم از کاری_من

گان دستاش به و انداختم بالا و هام ابرو.گرفت من طرف به و کرد قلاب بهم را دستانش بغض با زن

کردم

میره دست از داره پسرم میکنم خواهش دکتر خانم_زن

کرد کامل را زن های حرف و اومد من طرف به و زد کنار را او مرد میرفت پایین بالا که همینطور

.کنین خوب و من پسر شما ولی بدم و پول برابر ۳ حاضرم من خانم_مرد

کجاست؟:گفتم عجله با و سعیدی خانم طرف کردم و روم و کردم مرد به طولانی نگاه یه

۳۳۳ اتاق تو_

مه سعیدی خانم و رفتم اتاق سمت به سریع تقریبا های قدم با و دادم تکان سر جوابش در فقط

خانم و شدیم بود ها دکتر شدن آماده برای که آبی اتاق وارد.برسونه من به خودشو داشت سعی

به و کردم تنم رو لباسام هم من.عمل اتاق ببرند را بیمار که کرد خبر رو پرستار چند هم سعیدی

پسر یک.رفتم عمل اتاق طرف

دماغش و دهن به چون.بود خوابیده تخت روی مشکی مو و بلند قد با سال ۹۲_۹۲حوش و حول

و رفتم تخت کنار میز سمت به بررسی بعد.نمیشد دیده چهرش بود وصل اکسیژن های دستگاه

دادم تکان شروع ی نشانه به سری و کردم دستم و دستکشام

✖✖✖✖✖✖

(بیمار بابای زبان از)

.کشید طول چقد شدم خسته خدا واای

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 8

نیوفتاده اتفاقی که هنوز.میکنی گریه چقد!ندا اِاِ_

احسان؟ میشه...می خوب آیدین..آ:داد جواب هقهق با

رفتم طرفش به و شدم بلند جام از دکتر اومدن با....نک گریه هم تو.میشه خوب که معلومه_

✖✖✖✖✖✖

(باران زبان از)

پدرش و مادر بیرون میام وقتی میدونستم.کشیدم خستگی از عمیقی نفس و شدم خارج اتاق از

دمکر نگاه را مرد لبخند با و ایستادم کمکم و کردم کم و سرعت همین واسه.میکنن پیچم سوال

خوبه؟ پسرم حال دکتر خانم_مرد

.....آقای بله_

هستم مرادی_

.دارم حرف شما با من ولی.مرادی آقای بله... آهان_

!بفرمایید_مرادی

خصوصی_من

باشه آهان_

طرف این از_

و نگران که کسانی به اونم.نمیاد خوشم کسی به دادن بد خبر از اصلا من. کردم اشاره سمتی به

و اتاق این.شدم وارد و کشیدم هینی استرسم شدن کم برای نظر مورد اتاق به رسیدن با.منتظرن

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 9

و کنه من مال و اتاق این بودم کرده خواهش بیمارستان سٔ ری از همین خاطر به و داشتم دوست

گاهن ثانیه چند از بعد.بشینه هم مرادی که کردم اشاره و نشستم میزم پشت..........کرد قبول اونم

.نیست خوبی خبر زیاد بدم بهتون میخوام که خبری این مرادی آقای:شد باز دهنم

راستش:دادم ادامه.نمیشد دیده ای دیگه چیزه نگرانی جز به چشماش تو.کردم مکث یکم

.داره مغزی تومور یه تصادف های صدمه جز به ولی......ولی خوبه حالش پسرتون

دستمال.نبینم رو ریختنش اشک من تا انداخت پایین را سرش و شد جمع چشماش تو اشک

و تگرف دستم از را دستمال و آورد بالا ای ثانیه برای و سرش.گرفتم طرفش به و برداشتم رو جلوم

.داره دوست خیلی و پسرش بود معلوم.کرد پاک سریع و اشکاش

نداره؟ درمانی هیچ که میگین دارید یعنی عظیمی خانم_مرادی

...من من داره نه نه نه_

چی؟ شما_مرادی

.میشه درمان پسرتون که بدم قول شما به میتونم من_

کرد نگاه توچشمام و آورد بالا و سرش

میتونید؟ یعنی_مرادی

طرف به و شدم بلند صندلی روی از و دادم تکان مثبت ی نشانه به را سرم زدم لبخندی جواب در

قبع به پشت از اسمم شنیدن با که میرفتم داشتم.باشه تنها خواد می میدونستم.رفتم بیرون

.بود سعیدی خانم.برگشتم

نمیزنید؟ سر بیمار به عظیمی خانم_سعیدی خانم

میام بزنم آب و صورتم و باشه،دست_

و اتاق شماره رفتم سعیدی خانم طرف به صورتم و دست شستن از بعد و رفتم سرویس طرف به

ایه حلقه به و برداشتم کشو از سرم یک شدم داخل و کردم باز و در.رفتم اتاق سمت به و گرفتم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 10

یه بار ینا و رفتم کشو طرف به دوباره.کردم وصل بود جالباسی شبیه بیشتر که مریض تخت ی بالا

چشمی زیر.شدم ای ناله متوجه که بودم آمپول به زدن ضربه حال در همینطور.برداشتم آمپول

لباش بود،ولی بیهوش.نمیشد دیده و بود ها دستگاه زیر چهرش هنوزم انداختم پسره به نگاهی

زیر.فشردم و شَستم انگشت و کردم فرو سرم به و آمپول.میومد در ازش صدایی و میخورد تکون

دستگاها و دم مشغول و خودم و نیاوردم خودم روی به ولی دیدم را چشماش شدن باز چشمی

تقریبا صدای با که بودم مشغول هنوز من و گذشت ثانیه ۰۱ حدود.کرده تعجب فهمیدم.کردم

:گفتم بلند صدای با و رفت هم تو اخمام دیدم که چیزی برگشتم؛با سرم پشته از بلندی

کَنی؟ می رو ها دستگاه میکنی؟چرا چکار.هوووووی_

.دارم برم،کار میخوام_پسر

پرستار پرستار،خانم خانم:زدم داد نداشتم بحث ی حوصله چون

اقات وارد مشکی ی مقنعه و سفید لباس با خانم یک و شد باز در که بودم کشیدن فریاد مشغول

.رفت طرفش به دو با بعد و کرد تعجب اول بیمار دیدن با و شد

شین مرخص که نشده خوب حالتون میکنین؟هنوز چکار آقا_پرستار

آوردن؟ و من کجاست اینجا_پسر

بیمارستان_من

خوبه حالم چرا؟من بیمارستان؟؟؟؟؟بیمارستان_پسر

بمونی اینجا باید ها حالا حالا.نیست خوب حالت نه_من

کلافگی همون با. میومد خوشم بدم حرص و کسی که این از.کلافست بود معلوم.کشید پوفی

.دارم کار من:گفت

اولش حالت به دوباره و رفت هوا به دادش درد از که شه بلند خواست شد تموم حرفش که این بعد

یبآس زیاد.بود بیهوش روز شبانه یک هم باز بیاد،البته بهوش زود انقدر کردم نمی فک.برگشت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 11

جون دستم رو عمل اتاق تو کردم فک میکرد مامانش که هایی گریه اون با ولی بود ندیده خاصی

ازب شدت با و در و رفتم در طرف میزاره،به سرش رو و بیمارستان پسره الان که این فکر با.میده

بی با و رفتم طرفش به.دیدم و مرادی دور از,گردوندم چشم و بر و دور همون.بستم و کردم

باید.میکَنه تنش از رو ها دستگاه داره ولی اومده بهوش پسرتون مرادی آقای:گفتم حوصلگی

.ببینه و خودتون

به رو و برگشتم رسیدیم در جلوی به وقتی.افتاد راه من دنبال به و داد تکان سری جواب در

درمانی اول باید.نگید چیزی پسرتون به تومور موضوع ی باره در مرادی آقای فقط:گفتم مرادی

.نه یا بگید که میدونید خودتون بعد کنیم پیدا تومور این برای

فیتعار هیچ بدون و کرد باز را در و داد تکان سری فقط و کرد مکث ثانیه چند.کردم نگاش منتظر

مرادی آقای.شدم داخل و افتادم راه سرش پشت و انداختم بالا ای شانه هم من.شد وارد من به

ی شانهن به دستشو پسره که کنه بغلش خواست و شد باز گوش بنا تا نیشش دید پسرشو وقتی

نیست؟؟ حالیش احساسات اصلا بیشعور ی کرد؟پسره همچین چرا!!وا.آورد جلو«نیا»

ندارم حوصله اصلا_پسر

عزیزم باشه_مرادی

ادامه منو سمت برگشت مرادی.شد خیره جا یه به و رفت باباش به توپی ی غره چشم پسره

.بزارین تنها و پسرم منو میشه عظیمی خانم:داد

شد رفتنم مانع پسره صدای که در سمت برگشتم و زدم پهنی لبخند

.وایسا.نمیخواد_پسر

.............اما_مرادی

.گفتم که همین.نداره اما_

و من سمت برگشت پسره میکنه؟ صحبت اینطوری پدرش با چرا این.رفت بالا ناخداگاه هام ابرو

.داد ادامه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 12

.برم میخوام...کن باز اینو بیا.....زدی؟ زل چی به_پسر

.کرد اشاره بود وصل بهش سِرُم که دستش به

................م با چرا آیدین_مرادی

.کرد قطع حرفشو

.نیست جاش اینجا...بسه_آیدین

مین میدونستم.کردم نگا پایین به.کنم باز و سِرُم که کرد اشاره و برگشت من سمت به دوباره و

گامن حتی بودم،ولی سرش دادن تکون منتظر.کردم نگا مرادی به چشمی زیر.بگیرم جلوشو تونم

ای پسره به و برگردوندم و گردنم.میکردم کارو همین بودم اگه هم من.شد خارج اتاق از و نکرد هم

.کردم نگا آیدین همون

.کن جدا من از اینو بیا بدو.میکنی نگا که باز:برد بالا و صداش کلافگی با

بمونید جا همین باید نمیشه_

من از ینوا بیا نشدم پا تا پس.کنم بحث کلفت همون یا پرستار یه با ندارم حوصله من.ببین_آیدین

.کن جدا

.کن صحبت درست_

کن جدا من تن از اینو تو باشه_

بعد بشه تموم سِرُم باید_

دیگه کن بس اووووووف_

داره؟میخواست گناه چی یعنی....اِاِاِ.داره گناه داره؟نه تومور بگم بهش.شدم خیره بهش فقط

چ؟ من به اووووووف.....نشنوه هم من دهن از که نزنه حرف باباش با اونطوری

.شد وارد سعیدی خانم و شد باز در که بگه چیزی کرد باز دهن و داد بیرون صدا با و نفسش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 13

سعیدی؟ خانم شده چیزی_من

..........فقط نه_

دهن چیه:گفت سعیدی خانم به رو و رفت هم تو اخماش آیدین.کرد اشاره آیدین به چشماش با

میکنی؟ کج

.........شما مرادی آقای_من

:گفت تحکُم با و کرد قطع حرفمو

هستم راد_

فضولم؟ من مگه نیست؟اووووووف مرادی باباش جانم؟راد؟مگه

.بمونید،میام منتظر لحظه چند شما راد آقای..........آهان_من

طرف کردم و روم.شدیم خارج اتاق از هم با و رفتم سعیدی خانم سمت به حرفم شدن تموم از بعد

.سعیدی خانم

بگید؟ میخواستین چیزی_من

.کنم صحبت راد آیدین آقای ی درباره میخواستم.بله_

جوجه مثل منم.دنبالش برم کرد اشاره ثانیه چند از بعد.کردم نگاش منتظر و دادم تکان سری

وارد هم راهرو از بعد.اورژانس بخش به میشد مربوط که شدیم راهرویی وارد.رفتم دنبالش اردک

واردی به که تخته مثل چیزی یه.بود کرده روشن و اتاق کمی نور یه.شدیم تاریک تقریبا اتاقی

.بود روش(مغز داخلی عکس)رادیولوژی از عکس تا چند و بود چسبیده

دیده کوچیکه،دقیق چون ولی هستش راد آیدین تومور عکس این عظیمی خانم_سعیدی خانم

.نمیشه

زیاده؟ رشدش سرعت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 14

به چرا؟دلم دروغ.ریخت دلم لحظه یه ولی نمیدونم.داد تکان مثبت ی نشانه به سری سعیدی

.سوخت حالش

.بالاست ریسکش,شه عمل اگه.عظیمی خانم_سعیدی

سریع چه هر اونم.کنم درمانش میخواستم.دادم بیرون صدا با و نفسم و کشیدم پیشونیم به دستی

.داشت آرزو کلی من مثل و بود جوون پسر یه بالاخره.میسوخت باباش حال به بیشتر دلم.تر

.ندارم اطلاع شما ی اندازه به من هم باز.بمونه رنده نکنم فکر خانم_سعیدی

بگیم بهش باید_

بعد کنید صحبت مادرشون و پدر با اول_

عمل دیگه ما یک تا حداقل باید بود تازه تومورش چون.شدم خیره ها عکس به و دادم تکان سری

بهشون.میزدم زنگ پدرش به باید.شدم خارج اتاق از و گذاشتم جاشون سر رو ها عکس.میشد

ارمک اتاق طرف به.کردن قبول من اصرار کلی بعد ولی!نه گفتن اول هم ها خونه،اون برن بودم گفته

.گرفتم و بودم کرده سیو قبلا که مرادی ی شماره و برداشتم میز رو از و گوشی و رفتم

✖✖✖✖✖✖✖

(مرادی یا احسان)

هوای و حال خونه میومد،نه بیرون اتاقش از( آیدین خواهر)آیناز افتاده،نه اتفاق این که روزی از

من.شدم خیره بهش و دادم تکون ظرفم تو و قاشق.بود خراب خیلی هم من حال.داشت و خودش

داره؟ دوست و من چی؟اون اون دارم،ولی هم الان داشتم دوسش خیلی

نمیخوری؟ چرا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 15

من لیو.میکنه گریه که نمیکنه؟معلومه گریه بگم اگه یعنی.بگم مامانش به نتونستم هم هنوز

.اشکش از میترسم

.ندارم،مرسی میل_من

اصد با و نفسم و کردم قلاب هم تو و دستام.میکردم نگا بهش گاهی هَرَز و انداختم پایین و سرم

.دادم بیرون

؟!ندا_من

بله؟_

ندی؟؟ خودت و ما دست کاری میدی قول بگم بهت چیزی یه اگه_

از پر ستر از پر.بخونم میتونستم کامل و نگاش.شد قفل نگاش تو نگام.کردم نگا بهش چشمی زیر

.کرد پایین بالا تند تند و سرش ثانیه چند از بعد.استرس

دادن توضیح به کردم شروع من من با

گفت من به دکتر خانم و بیمارستان.....ب......رفتیم که روزی اون.....او.....ندا....ببین......ب_

میاد؟ یادت رو داره خصوصی کار من با که......که

.کرد پایین بالا بار چند و سرش مکث،سریع ثانیه چند از بعد.کردم نگاش منتظر

:دادم ادامه

.نداد من به خوبی خبر روز اون....او.......راستش_

نمیزنی؟ حرف گفت؟چرا چی_ندا

.......آیدین.....آ که...گفت.....گف......من به روز اون.....او_

چی؟ آیدین_ندا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 16

داره تومور آیدین_

نگا بهش داشتم.میکردم حس و بغضش.بود شده خیره من به فقط.شد خشک لحظه یه

جخار آشپزخونه از و میز به کوبوند و دستش بخونم،که و چشماش تو از چیزی یه میکردم،بلکه

.کرد قفل خودش رو و در و رفت اتاقش به.کردم دنبال راهشو چشم با.شد

حوصله.خورد زنگ تلفنم که میکردم فک پیش لحظه چند اتفاقات به داشتم.............................

عظیمی اسم دیدن با ولی.بزنم و خاموش ی دکمه خواستم و برداشتم و گوشی.بدم جواب نداشتم

.دادم جواب و سبز ی دکمه سمت رفت ناخداگاه تلفن،دستم ی صفحه روی

.عظیمی خانم سلام_من

سلام_عظیمی

.نشنیدم جوابی ولی.بده جواب بودم منتظر من و کرد سکوت یکم

عظیمی؟؟ خانم_من

بله بله_

هست؟ حواصتون_

ببخشید.میکردم فک داشتم هست،فقط بله_

بفرمایید...خب؟_

.بیارید هم همسرتون خواستین اگر و.پسرتون مریضی ی درباره.کنم صحبت باهاتون باید_

.خدانگهدار.اونجاییم دیگه ساعت نیم تا ما.باشه_

خدافظ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 17

وت هقهقش صدای.رفتم ندا اتاق طرف به.شدم بلند جام از و میز رو کوبوندم و کردم قطع و گوشی

.زدم در به تقی.پیچید گوشم

ندا؟_من

.باشم تنها میخوام.برو....ب_

.داره کار باهامون گفت.زد زنگ دکتر_

هوا تو هم من دست در شدن باز با که بزنم در خواستم.نشنیدم جوابی شدم،ولی جواب منتظر

.شد خشک

.بریم_ندا

هرانند کنار در و رفتم ماشین سمت به.شدم حیاط وارد.بیاد دنبالم کردم اشاره و دادم تکان سری

.نشستم راننده جای خودم زدم دور ماشین.کردم باز ندا برا رو

✖✖✖✖✖✖✖✖

(باران)

خیلی که جراحی عمل فقط.میکردم فک تومور این برای درمانی به داشتم.بودم منتظر اتاق تو

اومدم خودم به در تق صدای با...........بالاست ریسکش

بفرمایید_من

.شدند اتاق وارد زنش و مرادی و شد باز در

.اومدین خوش.سلام_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 18

ممنون.سلام_ندا

ممنون.سلام_مرادی

.نشستم میز پشت صندلی رو هم خودم.بشینن که کردم اشاره شده چیده های صندلی به

جراحی با فقط تومور این ولی.......ولی سخته براتون پسرتون مرضی این درک که میدونم_من

.میشه پسرتون برای سختی جراحی کل در و بالاست خیلی ریسکش که میشه خوب

میمیره؟؟؟ یعنی_ندا

داد نجاتم مرادی که بگم چی نمیدونستم.بود شده یکی بعض با صداش

.حرفاست این از تر قوی خیلی آیدین.ندا اِاِاِ_مرادی

.باشید داشته امید و کنید دعا باید فقط هم شما.درسته.بله_من

کیه؟ ملاقات وقت_ندا

.برید میتونید باشه داشته حوصله پسرتون اگه_من

دادن تکون از پس و کردم جور و جمع و میز روی های برگه و شدم بلند جام از شد که تموم حرفم

پوفی.بود ده ساعت.کردم نگا مچیم ساعت به.شدم خارج اتاق از-خدافظ- ی نشانه به سرم

.شدم وارد و کردم باز و در.رفتم راد آیدین اتاق سمت به و کشیدم

بزنی؟ در نیستی بلد_آیدین

.کردم نصارش ای غره چشم و ندادم جواب

داشتی؟ کاری:داد ادامه

............ماد و پدر_

.کرد قطع و حرفم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 19

خوب؟_

.ببیننتون میخوان اومدن مادرتون و پدر.دیگه بگم بزارین خوب_

نخوام؟ من اگر و_

نمیان_

.نمیخوام منم خب_

.ندارن حوصله میده،آقا جون اونجا داره میکنه؟مامانش همچین چرا این

میکنه گریه داره بده،یعنی حالش مامانتون ولی.خودتونه میل_من

.نیست مهم برام_

.رفت بالا هام ابرو

بدم؟ پس جواب هم تو به باید حالا_آیدین

...........ولی نه_

.کن گم و گورت لطفا بدم پس جواب تو به نباید که هم حالا.نداره ولی_

دماغ و لب با.بود مشکی هاش ابرو و مو.شدم قیافش متوجه تازه.کردم نگا چشماش تو

خیره قیافش تو.بود کرده جذابش ژولیدگی همین هم باز بود،ولی ژولیده موهاش.مناسبت

داره؟ رفتاری همچین چرا که شد درگیر فکرم.شدم

کجایی؟......هوووی_

.دادم بزرگی سوتی چه فهمیدم تازه.اومدم خودم به صداش با

جا هیچ.......هی_من

نداری؟ خوردن برا چیزی گرسنمه من نمیدی؟میگم جواب چرا پس_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 20

.بیارن میگم الان_

سمتشون به.دیدم دور از رو(پرستار)سلطانی خانم و سعیدی خانم.کردم باز و رفتم در سمت به

.رفتم

.سلطانی خانم سلام_من

خانم باران سلام به_سلطانی

بیارن؟ بگین غذا راد ،آیدین۳۳۳اتاق بیمار برای میشه_

میخوره؟ باشه،چی_

.بیارین چیزی یه.نمیدونم_

.شد دور ما از و داد تکان سری

کردین؟ صحبت مادرش و پدر با شد چی_سعیدی خانم

.نیستن راضی هنوز عمل بله،با_

دیگه سخته_

.صد در صد که اون_

.شد تموم حرفمون سلطانی اومدن با

.سرآشپز پخت دست با سوپ اینم.بفرمایید_سلطانی

ممنون_

.شدم وارد و زدم در به تقی.رفتم آیدین اتاق سمت به و گرفتم دستش از و سوپ

چیه؟_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 21

سوپ_

خوبه_

.آیدین سمت به دادم حولش و گذاشتم میز رو و سوپ و رفتم چرخدار مخصوص میز سمت به

.کنم صحبت موضوعی ی درباره باهاتون میخواستم_من

.خوردن به کرد شروع و داد تکان سری

ببینیم که میگرفتیم رادیولوژی عکس یه سرتون از باید کردین که تصادفی برای ما_من

.شدیم مواجه تومور یک با...............با ولی باشه نداشته چیزی ای شکستگی

به بزنم مشت یه رفتم،خواستم طرفش به.میشد خفه داشت.گلوش تو پرید غذا من حرف با

به محکم ی ضربه چند.میشد کبود داشت دیگه چون ولی............نامحرمه افتاد یادم که پشتش

فک لحظه یه.برگشت من طرف به و اومد جا حالش زدم بهش که مشتی چند از بعد.زدم پشتش

.بودم ندیده عمرم تو حالا تا که کرد اخمی چنان.زدم رو سکته کردم

میکنی؟ چکار_آیدین

.نشی خفه پشتت به میکنی؟زدم چکار چی یعنی_

میکنی؟ ماساژ داری چرا.شد تموم زدی مشت خوب_

.برداشتم سرعت با دستم.دادم بزرگی سوتی چه دوباره فهمیدم و اومدم خودم به تازه

.ببخشید_من

رو و نگاهش سنگینی.صندلی رو نشستم رفتم کنا گوش بچه این مثل منم.ور اون برم کرد اشاره

.نیاوردم خودم روی به ولی.کردم حس خودم

مرزم؟ لب یعنی خوب_آیدین

.باشم سنگین و کنم جمع و سوختم دل ی قیافه کردم سعی......بگم؟ چی بهش حالا........آخی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 22

خیلی نه_من

کنین؟ کاری نباید میمیرم دارم که حالا_

.دارین جراحی بعد بشه تر بزرگ باید کوچیکه فعلا_

به و بالا آوردم و دستم............درگیر؟ خود چه تو به آخه خوب.بود خیال بی چقد.داد تکان سری

.بودم کرده کار هم اضافه حتی.میرفتم باید دیگه.بود یازده ساعت.کردم نگا ساعتم

.میاد بخش این شب سلطانی،پرستار خانم من جای برم،به باید من_من

.داد تکان سری

.خدافظ_من

.سمتش برگشتم.نشنیدم جوابی دیدم که شم خارج در از خواستم

.ببخشید،راد.........مراد آقای خدافظ_من

.خدافظ_

از و کرد خدافظی کارکنان ی همه از.شدم خراج اتاق از و دادم تکون تاسف ی نشانه به سری

قبو سه از بعد.گرفتم و پژمان ی شماره و برداشتم جیبم تو از و تلفنم.شدم خارج بیمارستان

:داد جواب

بله؟.الو_پژمان

سلام_

.بگو_

.دنبالم بیا_

.دارم کار_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 23

پیاده سرما این تو میگی یعنی.میزنم یخ دارم الان من.دادی قول من به دارم؟تو کار چی یعنی_

بیام؟

میزنی یخ داری که چه من به دوما.ندادم قول کسی به من اولا_

رو بابا و مامان جواب بدوزده منو شب؟یکی موقع این بزاری تنها منو میخوای.یازدهه ساعت الان_

میدی؟ چی

.شم راحت دستت از بدوزدن که بهتر_

.غیرت مرسی_

.خواهش_

.خدافظ_

داداش هم ما دارن داداش مردم.شنیدم بوق صدای جواب جای به که بودم جواب منتظر

.رفتم منشی بلند میز طرف به بیمارستان،وبعد طرف به و کشیدم پوفی........داریم

تاکسی بزنید زنگ میشه_من

.لحظه یه_منشی

.داشت برش و تلفن طرف برد و دستش

.کنید بله،یادداشت بله..........میخواستم سلام،تاکسی.الو_منشی

.کرد قطع خدافظی و تشکر از بعد و داد و آدرس

.میرسن دیگه ساعت نیم دوره آدرس چون گفتن_منشی

مرسی.آهان_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 24

که میشه روز چند و تصادفیه مریض....کردم باز و در و رفتم ۳۱۳اتاق سمت به کردن تشکر از بعد

....کماِ تو

.بود سعیدی خانم.......شد باز در که کردم ها پرونده به کردن نگاه مشغول و خودم

نرفتین؟ شما هنوز.....اِاِاِ_سعیدی خانم

.ام تاکسی منتظر_

از و کردم خدافظی سعیدی خانم دیقه،از چند از بعد هم من.شد کاراش مشغول و داد تکان سری

.برگشتم پشت به اسمم شنیدن با ولی رفتم بیمارستان در سمت به.شدم خارج اتاق

.گذاشتی جا رو ها پرونده.باران_سلطانی خانم

.برگشتم کلافگی با.کرد صدام که برم خواستم دوباره

هست؟ توموریه بیمار این!باران_سلطانی

خوب؟_

مردنیه؟_

خدافظ.شاید_

خدافظ_

های پله جلوی و تاکسی که بودم نرسیده در به هنوز.رفتم بیمارستان خروجی در سمت به

صدایی با و کردم برخورد سفت جسم یک به شدت با یهو.کردم زیاد و سرعت و دیدم بیمارستان

حوش و حول پسر یه.آوردم بالا و سرم.شد کنده تنم نصف کردم احساس.......آخ گفتم جیق مثل

.بود داده بالا سمت به موهاشو و بود ای قهوه ابروش و چشم.سال ۹۲_۹۲

کردی؟ مصرف چیزی مگه.یواش:گفتم عصبی صدای با

........ببخشید،ببخ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 25

.پزشکیم لباس به زد زل و کرد قطع شو حرف

دکترین؟ شما_پسر

چطور؟.بله_

میشناسید؟........راد آیدین......آ_

.......نسب شما با.بله_

.شه قطع هم من حرف شد باعث که زد بلندی بوق تاکسی

.برم باید من_من

تاکسی سمت به دویدم

؟!خانوم_پسر

:داد ادامه.برگشتم پشت به

کنید؟ راهنماییم میشه_

.کنن کمکتون که هست دکتر کلی اونجا_

:گفتم لب زیر.افتادم چیزی یاد

نمیان که امشب البته_

:گفتم پسره به رو و کشیدم پوفی

.میام الان باشه_

:گفتم تاکسی راننده مرد به رو و برگشتم

برید شما آقا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 26

خواستی؟ تاکسی چرا پس خوب_مرد

ینا جواب اگر و میمردم خستگی از داشتم دیگه.......شدیم بیمارستان وارد پسره با و ندادم جوابی

.میکشت منو(بیمارستان رئیس)یزدانپور میرفتم،آقای و نمیدادم رو پسره

طرف این از_من

.پسره بعد شدم وارد خودم اول و کردم باز و در.کردم اشاره آیدین اتاق به

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

ور رایب ای وسیله نه بزارم سرش به سر که نبود دکتره دختر.اتاق این تو پوسیدم می داشتم دیگه

......رفتن

مرور حال در....ندادم الان تا که بدم انجام کار کلی باید بمیرم اگه من که میکردم فکر داشتم

زیر چون.دیگه یکی سرش پشت و شد وارد.بود حلالزاده،دختره.شد باز در که بودم نکردم کارای

دوس چقد خدا وای.بالا گرفتم و سرم.پسره میدونستم ولی.ندیدم و قیافش میکردم نگا چشمی

.اومد که باشه اینجا الان داشتم

تو؟ خوبی.گرفتی مارو خبر بالاخره.پدرام آقا سلام به_من

بهت؟ شد خوبی؟چی تو.بپرسم تو از باید من_پدرام

بهش چشم با.پررو.میداد گوش حرفامون به و میزد لبخند بهمون داشت.دختره سمت برگشتم

.کرد نگام منگلا مثل بعد و کرد اخم اول.بیرون بره کردم اشاره

.باشی نداشته کاری اینجا دیگه کنم فک_من

.شد خارج اتاق از و کرد جور و جمع و خودش و فهمید و منظورم تازه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 27

کردی؟ اینطوری بدبخت دختر با چرا_پدرام

میده؟ گوش حرفامون به که کنم تشکر ازش چی؟میخواستی_

..........نه،ولی_

.پیدایی کم.بگو خودت از.کن ولش حالا_

.برات دارم حرف که نگو هیچی_

:داد ادامه.کردم نگاش منتظر

اول!نه میگفتم خواستگاری،منم بریم بود داده گیر ندیدیم،مامانم رو دیگه هم که وقت چند این_

معرفی رو دختره یه هم اون بعد.نکردم قبول هم من که.داد نشونم رو قرتی بداُنُق زشت دختر یه

...........کرد

چیه؟ خب،اسمشون_من

.........دومی دیدمش،ولی دور از فقط.نمیدونم رو اولیه دختر اسم_

چی؟ دومی_

نمیکنی؟ بگم،لهم_

.کردم نگاش منتظر و دادم تکان منفی ی نشانه به سری

.آیناز.........امممم_پدرام

:گفتم خندم میون.شد یکی صدام با خندم.خنده زیر زدم پقی

آیناز؟......تو.......ت_

.دادم ادامه.کرد نگام سوالی

.بیرون میکنه پرتت خونه از پا جفت با آیناز خواستگاری بیای اگه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 28

واقعا؟؟_پدرام

. آره میشناسمش من که اونجایی تا_

.خواستگاریش برم میخوام نگفتم که من حالا_

نیست؟ خوبی دختر من خواهر میگی یعنی_

.میمونه خودم خواهر مثل آیناز که گفتم مامانم به من.نبود این منظورم نه،من نه_

آهان_

بگو خودت از تو خوب_پدرام

بگم؟ بهش یعنی.واااای

نیستا خوبی خبر زیاد من مال_

.کنم کمکت بتونم شاید.بگو خوب_

کستهش سرم ببینن که میگرفتن رادیولوژی عکس یه باید بیمارستان آوردن منو وقتی راستش_

.دیدن ای دیگه چیز یه ولی!نه یا

دیدن؟ چی.خوب_

!تومور_

:گفت تِ پَ تِ تَ با و کرد مک لحظه یه

تومور؟......ت_

.دادم تکان مثبت ی نشانه به سری

.مرزم لب میگن دکترا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 29

کنی؟ گوش تو باید زدن زری هر دکترا_

.پوزخند به شد تبدیل و شد کج لبم گوشه

دکتره؟ دختره همین_پدرام

اوهوم_

:گفت لب زیر و شد بلند جاش از حرص با و کرد مکث ثانیه چند

باهاش دارم کار_

کجا؟......پدرام_من

.کوبید سرش پشت درو و نداد جوابی حرفم به

✖✖✖✖✖✖

(باران)

.......خو و بیرون در از رفتم...میگفتم داشتم خوب_من

؟!ببخشید_

یا پسره همون.برگشتم پشت به و شد قطع حرفم پشتم از پسری صدای با

.پدرام آهان......پژمان......پرهام......همون

بفرمایید_من

.کنم صحبت خصوصی باهاتون میخوام_

...........همون؟ عین شد رفتارش پسره اون اتاق تو رفت اینم....زرشک

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 30

(دوستم بهترین)پژوا سمت برگشتم

میگردم بَر _من

ردو پژوا از کامل که وقتی.....برم دنبالش کرد اشاره پدرام........شد کارش مشغول و داد تکان سری

.من سمت برگشت شدیم

......میبره؟لعن که گفتی آیدین به تو_پدرام

.بست چشماشو ای لحظه حرص از و کشید پوفی

:گفتم خونسردی با

.شاید گفتم منم!نه یا مرزم لب پرسید ازم اون.میمیره نگفتم من_

:گفت عصبانیت از شده کنترل صدای با

...........میکنی،یا آیدین برا کاری یه میای الان یا ببین_

.نداد ادامه

چی؟؟ یا_من

کن ولش_

........عصبیه خبر شنیدن از بود معلوم.شد دور ازم سرعت با

.نشستم کنارش و رفتم پژوا سمت به

.میکشتت میزد نبود بیمارستان اینجا اگه میگم داره؟من مشکل یارو_پژوا

.داره حق خوب_

میزدت؟ اگه ٔ حتی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 31

.میزد اگه حتی_

خبراییه؟ نکنه.......نکنه.......کیه؟ یارو این چرا؟اصلا اونوقت_

آیدینه همون یا دوستش هم الان.گفتم بهت که پدرامیه همون این.........منحرفیا هم تو!پژوا.....اِاِاِ_

.شده عصبی داره،اینم تومور که داده خبر بهش

کنی؟ همچین بیاد،حاضری دستت مرگم خبر هم من اگه یعنی_

.برم باید دیگه من پژوا..........آره که معلومه_

.میموندی حالا_

خدافظ نه_

.خدافظ_

.زدم در به تقی.رفتم یزدانپور بیمارستان،آقای رئیس اتاق سمت به

بفرمایید_

:گفتم آروم و پایین انداختم و سرم و شدم اتاق وارد

یزدانپور آقای سلام_

سلام_

. آوردم بالا آروم و سرم

کنم جبران میدم قول....برم؟ میشه......یزدانپور آقای_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 32

حالا که داریم اعصاب و مغز دکتر دوتا فقط اینجا ما میدونید که طور همون.عظییمی خانوووم_

روز بانهش باید شما کنیم پیدا دیگه دکتر یه که وقتی تا پس.موندین شما و داده استعفا یکیشون

.کنید کار

........اما_

.کارتون سر برید هم حالا.گفتم و دلیل شما به من.خانوم نگید اگر و اما_

:گفتم لب زیر

چشم_

.رفتم پژوا سمت به حرص با....شدم خارج اتاق از

نداد؟ شد؟اجازه چی_پژوا

نع_

.میپاد داره که کارت سر برو هم تو حالا.............گفتم بهت که من_

و رمس دیدم که و یزدانپور آقای دور از.کردم نگا پشتم و برگشتم منم و کرد اشاره سرم پشت به

.پایین انداختم

.دیگه برو_پژوا

وارد و زدم در به تقی.آوردم بالا و سرم در جلوی و رفتم آیدین اتاق سمت به پایین سر همون با

.شدم

..........با من و شمال رفتیم دیگه بعد_آیدین

.کرد تموم و حرفش و شد من متوجه

بفرمایید؟_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 33

.کردم ها دستگاه و دم مشغول خودم و آوردم در و اداش یواشکی

آوردی؟هان؟؟ در منو الان؟ادای کردی چکار تو.....ت_آیدین

.گرفت جلوشو پدرام که میرفت بالا صداش داشت طور همین

!هااا بیمارستانه اینجا.آروم آیدین_پدرام

.بدونم باید من نه_آیدین

.داد ادامه منو سمت برگشت

آوردی؟ در منو ادای تو.نگفتی_

.میشه همین میکنی رفتار اینطوری وقتی!کردم چکار انگار حالا بِه_

ننشست؟ دلش به خانوم که کردم رفتار چطوری؟هااا؟چطوری_

.........تو_

.شد اتاق وارد اخم با یزدانپور آقای و شد باز شدت با در

خبره؟ چه اینجا_یزدانپور

.بپرسید دکتر خانوم نمیدونم،از_آیدین

خودش خوبه.پررو ی مردیکه.عصبانیت از میترکیدم داشتم دیگه.شنیدم و پوزخندش صدای

:گفتم من من با.....کرد نگام پرسشگرانه منو سمت برگشت یزدانپور.......کرد شروع

.........یزدا چی؟من؟آقای_

.دارید تنبیه کافی ی اندازه بسه،به بسه_یزدانپور

کنه؟ تنبیم که بچشم چی؟؟؟؟؟تنبیه؟؟مگه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 34

.......اما_من

.باشید مریضتون سر بالا باید خواب جای به امشب. نداره اما_

یعنی..........کردم نگا خالیش جای به زده مات.زد خشکم.شد خارج اتاق از و کرد اشاره آیدین به

.نداره امکان نه........ادب؟ بی کی؟این سر بالا بشینم بیام بدم دست از و شیرینم خواب من

.رئیسی عجب.اومد خوشم_آیدین

.ور اون برگردوندم حرص با و روم و رفتم بهش ای غره چشم

گفت آیدین به آروم ی صدا با پدرام

کردی؟ بود چکاری این!آیدین_

گفت صدا همون با هم آیدین

.بیاره در منو ادای و کنه احترامی بی من به نداره حق کسی که بفهمه باید.حقشه_

رو وسایلا....کردم ها دستگاه مشغول و خودم و کشیدم پوفی.میگیره تحویل و خودش چه آقا.اُهو

لیخا اونا سر و حرص از یکم میتونستم ولی میداد بدی صدای اینکه با.کردم می جا به جا حرص با

.کنم

.خوابیده بیمار اینجا.آروم_آیدین

زا بعد........شدم کارم مشغول دوباره و بستم سریع و دادم نشونش و دندونام و کردم باز و نیشم

.اومد در صداش سکوت،پدرام دیقه چند

.بزن زنگ حتما داشتی کاری.میرم دیگه من.آیدین_

.خدافظ.باش_آیدین

.....رفت و داد تکان سری رسید که من به.برداشت و کیفش و شد بلند جاش از

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 35

.........موندم تنها پسره این با من رفت،حالا که اینم خدا وااای

یصندل روی و شدم خسته دیقه چند از بعد.رفتم وَر وسایلا با که یکم.نکنم توجه جلب خواستم

ژواپ برای.کردم بازی سرگرم و خودم و برداشتم کیفم تو از و گوشیم.نشستم آیدین تخت جلوی

که کردم نگا آیدین به چشمی زیر...........کردم تعریف و موضوع کل و فرستادم اس ام اس هم

به و تمگرف ازش چشم سریع.شد قفل نگاش تو ثانیه سیم برای میکنه،نگام نگا منو داره اونم دیدم

بهش دلم تو داشتم......کنه بازی باهاش نداره گوشی بیچااااااره......شدم خیره موبایلم ی صفحه

من که کرد اشاره هم اون.بده جواب کردم اشاره آیدین به.شد خورده در به تقی که میخندیدم

بلندی پوف.اومد در صدا به در دوباره که میکردیم اشاره بهم هم سر پشت طور همین.بدم جواب

.دادم جواب و کشیدم

بفرمایید_

.آوردم شام_

اتاق وارد و کشیدم داشت آشپز لباس که زنی دست از رو غذا.کردم بازش و رفتم در سمت به

.شدم

.گفت لب زیر و زد پوزخندی آیدین

بازنده_

ام؟ بازنده چی؟؟؟من_من

.گرفتی غذا رفتی شدی پا تو.دیگه آره_

.کنیم دیگه،چه ای بچه_

!!!نکنا باز منو دهن_آیدین

بوده؟ بسته الان تا مگه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 36

تو کردم،ولی رفتار باهات خوب خیلی هم الان تا.نخواه نمیخوای هم اگر و بخواه میخوای دیگه_

.ندونستی و قدرش

.بستم و چشام ای لحظه برای و کشیدم پوفی.نداشتم بحث ی حوصله

چیه؟ غذا حالا خوب_آیدین

ماکارونی_

خوبه_

یرهبگ خواست تا ولی.جلو بردم و بود غذا توش که دستم.بدم بهش رو غذا که کرد اشاره دستم به

.بود اوفتاده در کسی بد با.عقب کشیدم و دستم

.اونو من به بده میکنی چکار_آیدین

ندم؟ اگه و_

ببینی و من سگ روی اون داری دوس خیلی اینکه مثل_

.دارم دوس.آره_

.اومد در نشسته حالت به خوابیده حالت از

!میزنمتا میشم پا حالم همین با_آیدین

.نداری جرئت_

.دارم خوبشم دارم_

حالت با.شه بلند نمیکردم فک اصلا.دادم قورت و دهن آب.اومد من سمت به و شد بلند جاش از

.گفتم مبهوت

میکنی؟ چکار_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 37

!دیگه بزنمت شدم پا_

سرم جلوی دفاع و ضَبدری حالت به و دستام شدن آماده برای هم بالا،من برد و دستش

........گرفتم

و ابروم یه و اومدم در دفاعی حالت از.......خنده زیر زد پقی آیدین یهو........که بودم ضربه منتظر

.........میخنده؟ چرا وا.......بود شده کبود خنده از.شدم خیره بهش و بالا دادم

.شد یکی صداش با خندش

.ترسو_آیدین

منی؟ با_

.آره_

ام؟ ترسو من......بالا رفت هم ابروم یکی اون

.بودم نخندیده بود وقت خیلی.گرم دمت_آیدین

ینآید..شدم موبایل با کردن بازی مشغول و صندلی رو نشستم رفتم و کردم نصارش ای غره چشم

.شد خوردن مشغول و برداشت و ماکارونی هم

نمیخوری؟_آیدین

.میخوردم میکردی تعارف اگه_

.کنممی تعارف دارم حالا خو_

.زدی دهن دیگه الان_

.گفت ای مسخره لحن با و کرد نازک و صداش

.اینا مامانم وای_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 38

.گفت خودش کلفت صدای با دوباره بعد

نیار در هم ها بازی لوس این از بخور بگیر_

نمیخورم_

.کردم لطف بهش که بگو بهتر،منو_

که نرسید دیقه وبه......کشید دراز تخت روی رفت و کرد خاموش رو براقا و شد بلند جاش از

نگا مچیم ساعت به......خوابه ساعته یک که هم آیدین.بود رفته سر حوصلم.****برد خوابش

رو دیگه یکی خواب دارم و اینجام حالا ولی.......بودم خواب باید الان من.بود صبح ۳ کردم،ساعت

.......اه.میکنم تماشا

گشتم،ولی برق پیریز دنبال.........نمیشد دیده هیچی و بود خاموش همه چرغا......شدم بلند جام از

مه یکی اون و در جلوی یکی.بود برق پیریز تا دو اتاق هر توی.کردم فک یکم.نکردم پیدا چیزی

دراز و دستم.دیدم تخت طرف اون و برق پیریز.رفتم آیدین تخت سمت به......مریض سر بالا

وندهم ذره یه تقریبا......کردم بلند و قدم و ایستادم انگشتام نوک روی.....نرسید دستم ولی.کردم

دش ایجاد تنم تو که دردی از و چشمام.......افتادم و خورد سُر پام که برسه پیریز به دستم تا بود

وای!!......آیدین؟نه رو افتادم..........رو چی؟؟؟؟؟افتادم..........کردم باز ای لحظه از بعد و بستم

و شد درد متوجه هم میدادم،آیدین فحش خودم به داشتم که طور همین!!!!........نه....خدااااا

ودب سرد.....خورد صورتم به نفساش.....بود سانت یک بینمون ی فاصله.........کرد باز آروم چشماشو

هک منو.کرد باز و مالید و چشماش آیدین.کنم چکار بودم،نمیدونستم مونده مات.شد داغ یهو ولی

.رفت هم تو اخماش دید

میکنی؟؟؟ غلطی چه_آیدین

.گفتم من من با

...........داشتم........دا..........من........م.........من؟_

شدی؟ لال چرا! دیگه بخوابم؟هاااااان؟بگو من بودی منتظر پس_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 39

رفت ابال صداش دوباره.......بزنم حرف نمیتونستم.میکردم نگاش فقط.عقب داد حولم عصبانیت با

.شه ایجاد تنم تو خفیفی لرز شد باعث که

بدو..........بیرون برو_آیدین

.کرد اشاره در به

فقط.....من.....من_

بیرون گفتم_آیدین

ایمریض بخش فقط.بود تاریک تاریک بیمارستان.......شدم خارج اتاق از عجله وبا کردم مکث یکم

چند اتاق در کنار.گردوندم و چشمم.بود قسمت این از بیرون هم اون که بود روشن اورژانسی غیر

قهدی به.بودم خسته خیلی........نشستم ها صندلی از یکی روی و رفتم.بود شده ردیف صندلی تا

.برد خوابم و شد سنگین چشمام که نرسید

✖✖✖✖✖

(آیدین)

شده کلافه.......نمیبرد خوابم دیگه و بودم گرفته وجدان عذاب داشتم باهاش که رفتاری از

عذاب..........خوردم جرعه یه و برداشتم و تخت کنار آب لیوان.شدم بلند تخت رو از........بودم

!........بود چی برا نمیدونم وجدانم

تصمیم.........کشیدم پوفی.بود صبح ۳ ساعت.کردم نگا دیوار روی ساعت به......بود هم حقش

به و مشد پشیمون کردن فک کوتاهی مکث بعد و رفتم اتاق در سمت به.....بشکنم و غرورم گرفتم

.پیچید گوشم تو جوونی دختر صدای بوق یه از بعد.زدم و استیشن ی دکمه.رفتم تلفن سمت

.الووو،بفرمایید_

.میخواستم و سلام،دکتر_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 40

فامیلشون؟_

.میومد یادم اسمشو فقط.....بود؟ چی فامیلش؟فامیلش

باران_

چی؟باران؟_

!میخنده؟ من به داره این......شد تا چهار چشمام.....خندید لفنت پشت ریز ریز

؟!خانوم_من

.شد یکی خنده با صداش

.خدمتتون بیاد میکنم صداش الان.....بله.....بله_

خدافظ_

.خدافظ_

.صندلی رو نشستم رفتم و کردم قطع

✖✖✖✖✖✖

(باران)

چشمم تو شدیدی نور کردم باز که و چشمام.شدم بیدار خواب از تنم خوردن تکون با

.گفتم کلافگی با.میداد تکونم داشت پژوا.ببینم بهتر تا کردم خورد،ریزشون

هااااااان؟چیه؟_

.داری کار که پاشو،پاشو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 41

.بفهمم منم کن صحبت درست_

.کردن قهر خانوم که گفت زد زنگ من به آیدین آقا_

.گفتم اخم با و شدم بلند جام از

کردم؟ قهر من_

دادم ادامه لب زیر

.عوضی ی پسره_

.نکرده صدا و رئیس نرفته آیدین آقا تا پاشو!چی هر حالا_پژوا

دور از داشت پژوا.........رفتم آیدین اتاق طرف به و کردم مرتب و لباسام.شدم بلند جام از حرص با

اقات تو نگاهی.بستم محکم سرم پشت رو در و شدم اتاق وارد پژوا به توجه بدون.میکرد نگا منو

.میرفت وَر موبایلش با داشت و بود خوابیده تخت رو آیدین.......انداختم

......آورده؟ و موبایلش چی؟موبایل؟مگه

.شد کج لبش ی گوشه.......کرد نگاه من به چشمی زیر آیدین

........خانوم به_آیدبن

.هستم عظیمی_من

شریفتون؟ اسم.........آها_آیدین

.داد جواب خودش که بپرونم آبدار چیز یه خواستم

پژوا......آهان........دوستتون؟ اسم..........خانوم باران........میدونم خودم نمیخواد_آیدین

......نقو نق پژمان.........داداشتون؟.............خانوم

آورده؟؟؟؟ کجا از رو اِسما این......نمیشد تر باز این از چشمام دیگه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 42

..........تو_من

.برات میگم.نکن اذیت و خودت........هیییس_آیدین

میگی؟ چیو_

.بودی گذاشته جا و موبایلت_

.شدم قرمز کردم احساس.......رفت هم تو اخمام

بکشی؟؟ سرک و توش باید تو بزارم جا و موبایلم اگه خوب_من

پیام یه دیدم هم بعد.رسوندم هم سلام.دادم جواب زد،منم زنگ داداشت.نکشیدم سرک_

.بود پژوا نبود،دوستت داداشت کردم،ولی نگا باشه داداشت شاید داری،گفتم

.بالا انداختم و ابروم یه

شب؟ موقع این هم زده؟؟اون زنگ من داداش_من

.داد تکون مثبت ی نشانه به سری

زد؟ زنگ کی_من

.پیش دیقه پنج_

ی خنده با صداش.....داد جواب بوق سه از بعد.گرفتم و پژمان ی شماره و رفتم موبایلم سمت به

.شد یکی دیگه نفر چند و خودش

جانم؟_پژمان

!نداره جانم؟؟؟امکان گفت من به چی؟؟؟؟پژمان

تویی؟؟..........ت.....پژمان......پ_من

داشتی؟ کاری.بله،خودمم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 43

.زدی زنگ نه،تو_

.دنبالت بیام بگم خواستم.آهان_

نخورده؟ سرت به خوبه؟چیزی حالت پژمان_من

بیام؟.خوردهن نه_

.برم نمیزاره نه،رئیسم_

باش،خدافظ_

خدافظ_

گوشه..........جانم؟ گفت من به داداشم واقعا یعنی.....شدم خیره جلوم به مات......کردم قطع گوشی

.گرفتم گاز و لبم ی

نمیخوابی؟_آیدین

نه_

دیقه چند از بعد.......گفتم و جریان و دادم اس ام اس پژوا به.نشستم و رفتم صندلی طرف به

.برد خوابم و شد سنگین چشمام

✖✖✖✖✖✖

(پدرام)

......نمیکنم.....ازدواااااج......من.....من،بفهم مادر آخه_من

انال هم بابات.....بریم خواستگاری برای که گذاشتم قرار من امشب.........میکنی جا بی شما_مامان

.......بشورن داده و ماشینت رفته

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 44

.کردم قطع و حرفش

بابا؟ دست دادی منو چی؟؟؟ماشین_

.دادم ادامه لب زیر و پیشونیم رو گذاشتم و دستم

داد بی داد ای_

باشه؟ بابات دست ماشینت میشه چی مگه.آره_مامان

میدی؟ ماشین دستش شما که مونده یادش رانندگی بابا خو..........آخ........مامان آخ_

.دادم هم من بده گفت.......میدونم چه_

.باشه باشه_

.بود بابا.کردم باز و رفتم در طرف به عجله با.اومد در آیفون صدای حرفامون شدن تموم با

سالمه؟ شد؟ماشینم چی_من

کو؟ سلامت_بابا

.گفتم کلافگی با

سسسللاممممم_

.سلام_بابا

.تو اومد و کنار زد منو

سالمه؟ ماشین گفتم.ندادی منو جواب!بابا_من

بیوفته؟ اتفاقی بود قرار مگه_بابا

.همون ندیدم،واسه و ماشینم بگیرم نون رفتم که صبح من..........ها......اممم.......چیزه..........نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 45

آها_

✖✖✖✖✖✖

(باران)

صحبت تلفن با داشت آیدین.کردم بازشون و مالیدم و چشمام.شدم بیدار ای قهقهه صدای با

.میخندید و میکرد

.برو،خدافظ باشه باشه.............واقعاً؟............کی؟ حالا خوب_آیدین

من سمت برگشت

.خواب وقت_آیدین

درست و لباسم و شدم بلند جام از سریع......بود ۰۱ ساعت.......خدا وای.....کردم نگا ساعت به

و رفتم سرویس طرف به.دادم سلام بهش دیدم که رو کی هر راه تو.شدم خارج اتاق از و کردم

در هب تقی.رفتم یزدانپور آقای اتاق سمت به صورتم کردن خشک از بعد.شستم و صورتم و دست

.شدم وارد اجازه کسب از پس و زدم

.یزدانپور آقای.سلام_من

.سلام_

کرد نگام منتظر

ندارم؟ رفتن ی اجازه هم هنوز_من

.بگیرید مرخصی دلیلی به که برید میتونید وقتی فقط......نه_

گفتم میشدم خارج که همونطور.رفتم در طرف به و دادم تکان سری

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 46

ممنون_

روی حرص با.شدم وارد زدن در بدون و رفتم آیدین اتاق سمت به دوباره و شدم خارج اتاق از و

یزم روی از.اومدم خودم به موبایلم صدای با دیقه چند از بعد..........رفتم فکر به و نشستم صندلی

. زدم و سبز ی دکمه.بود مامانم.داشتم برش

.مامان بله_

.سلام_

داشتی؟ سلام،کاری_

.بیا هم اینجا،تو میان بابات های آشنا از یکی امشب.بگم زدم زنگ_

.دارم کار.نمیتونم من_

کنی؟ کار میخوای چقد......دیگه بسه.....نیومدی هم دیشب تو_

.کن خواهی عذر بابا آشنا همون یا دوست از هم شما........بیام نمیزاره یزدانپور آقای_

نیهمهمو خونمون امشب بگو یزدانپور آقای به.........میکشتت بابات که میدونی خودت.......نمیشه_

.داد اجازه شاید

.بیرون دادم صدا با و نفسم

.......باشه.......مامان باشه_من

خدافظ_

خدافظ_

به برم که داشتم کم و نهمی فقط.........کناریم صندلی رو انداختمش و کردم قطع و گوشی

.........برم میخوام داریم مهمونی ما بگم یزدانپور

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 47

.آخ گفت بلند آیدین یهو که میکردم فک خودم با داشتم

شد؟؟؟ چی_من

.کشید تیر سرم_

.سرش رو گذاشتم و دستم دوتا.....رفتم سمتش به سرعت با

میکنه؟ درد اینجا_من

.اهوم_

.گفتم داد با.کردن بازش رفتم در سمت به سریع.........نه واااای

.سعیدی خانوم......سعیدی خانوم_

.میومد سمتم به سرعت با داشت که دیدم دور از و سعیدی

افتاده؟ اتفاقی.....خانوم بله_سعیدی

.بود الان همین دردش سر اولین_

تومور؟ قسمت......آهان_

بله_

بیارم؟ چی باشه،براشون_

.بیار بخش آرام قرص یه_

.بستم رو در و شدم اتاق وارد.......شد دور من از و داد تکان سری

داری؟ درد هم هنوز_من

نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 48

و قرص.......شد اتاق وارد سعیدی خانوم و شد باز در دیقه دو از بعد...........نشستم صندلی روی

.کرد من به و روش و آیدین تخت کنار میز رو گذاشت

.اومدن اقوامشون.......خانوم_سعیدی

.میرم الان هم من.......بیان بگین_من

.شد خارج اتاق از

.ببینم و کسی نمیخوام من_آیدین

.......باشن راضی خونوادت نکنم فک_

.نرو هم تو پس_

کنم؟ چکار چی؟بمونم_

.شد بد حالم شاید خو_

.نباش نگران نه_

.شاید گفتم خو_

.....خب خیلی_

...شدن اتاق وارد جوون دختر یه و زنش و مرادی و شد باز هم در من حرف شدن تموم با

.کرد بغلش و آیدین سمت رفت دختره همه از اول........کردیم سلام هم با همه

دختر؟ کجایی تو.....آیناز_آیدین

بود شده تنگ برات دلم خوبی؟خیلی.....آیدین_آیناز

.خوبم........که میبینی خودت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 49

پژوا.گردوندم چشم..........شدم خارج اتاق از آروم............برم که کرد اشاره بهم سر با و کرد بغلش

منو ثانیه چند از بعد..........زدن بال بال به کردم شروع...........بود نشسته پرستارا کنار که دیدم رو

.اومد من سمت به و داد تکان پرستارا برای سری.دید

نشدی؟ خسته تو!!باران_پژوا

.دادم خسته؟جون_

اومدی؟ شد چی الان_

.زنشه کنم فکر..........اومدن جوون دختر یه و مادرش و پدر..........بابا هیچی_

داره؟ زن زن؟؟مگه_

............فک آره_

.کرد قطع و حرفم یزدانپور آقای صدای

!عظیمی خانوم_یزدانپور

.برگشتم پشتم به

بفرمایید_من

.برگردید حتما شب ولی...............برید میتونید شما_

........خورده سرش به چیزی کردم فک لحظه یه.............بالا پرید ابروهام تا دو

.زدم یزدانپور به پهنی لبخند بهش توجه بی من ولی.گرفت نیشگون و دستم پشت از پژوا

.خدانگهدار........ممنونم_من

.خدافظ_

.کشیدمش و گرفتم و پژوا دست

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 50

میبری؟ کجا منو.........آروووووم خانوم هووووی_پژوا

بمونی؟ یزدانپور پیش میخواستی.......چی_

دشخانوا چون......رفتم آیدین اتاق سمت به کیفم برداشتن از بعد.اومد دنبالم و کشید و دستش

.برگشتن من طرف به همه.......شدم وارد و زدم در بودن،مودبانه اتاق تو

.بزنین زنگ من به اومد پیش مشکلی اگه.........برم باید من......راد آقای_

.دادم ادامه و میز رو گذاشتم و بود موبایلم ی شماره روش که کارتی

.خدافظ_

.شدیم خارج بیمارستان از پژوا با و دادم بیرون صدا با و نفسم.شدم خارج اتاق از جواب از پس

میای؟ کجا تو_من

. برسونمت میخوام_پژوا

راننده جای و زد دور و ماشین هم پژوا.شدم پژوا دلفینی ۹۱۱۲ سوار و دادم تکان سری

.شد کنده جاش از ماشین و فشرد گاز رو و پاش ماشین کردن روشن از پس.نشست

چیه؟ مهمونیه حالا_پژوا

چیه؟ برا بایده این نمیدونم......بیای باید میگه زده زنگ مامانم........میدونم چه_

.میگردی بر و میمونی ساعت یه........میکنی؟ ناراحت و خودت چرا_

نای ولی بمونم بیمارستان بودم حاضر........نداشتم حوصله اصلا........دادم بیرون صدا با و نفسم

..........نرم و مهمونی

.کرد توقف ماشین

.بگذره خوش_پژوا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 51

.زدم محوی لبخند

خدافظ_

.خدافظ_

......میومدم خونمون این که بود چهارم ی دفعه........شدم پیاده ماشین از

هب.......بستم سرم پشت رو در و شدم وارد.شد باز تیکی با در ثانیه چند از به........فشردم و زنگ

باغ یه.بود قشنگ هم خیلی بزرگی این کنار در ولی.......بود بزرگ خیلی.......کردم نگا عمارت

ادامه هم راه به و برداشتم چشم عمارت از.........بود قرمز هم عمارت خود.داشت سرسبز

.مگفت بلند.....کردم باز و میشد وصل خونه داخل به که دری و گذاشتم ای گوشه و کفشم......دادم

.اومدم من_

.نمیدیدمش اما شنیدم دور از و مامان صدای

.اومدی خوش_مامان

و مامان....میزد برق و بود سفید جا همه.شدم آشپزخونه وارد......رفتم مامان صدای سمت به

.بوسیدم و گونش و رفتم طرفش به.میکرد آشپزی داشت باز.دیدم

.نباشی خسته_من

.باشی سلامت_

.گفتم بلند.شدم خارج آشپزخونه از غذا به زدن ناخونک از بعد

کدومه؟ من اتاق_

.ها پله بالا،کنار ی طبقه_مامان

هم از متر متر،یک یک ی فاصله اتاق،پر کلی........رفتم بالا بود پذیرایی سالن ته که هایی پله از

اتاق وارد مامان آدرس همون طبق.بود ای قهوه کرم در یه هم ها پله کنار...........داشتن فاصله

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 52

هم نفره دو تخت یه.داشت هم مشکی یکم توش که سفید ست با بود ۲ در ۰۱ اتاق یه........شدم

اون دیوار ی همه که لود بزرگ ی پنجره یه تخت راست سمت و بود شده گذاشته اتاق وسط

عادت من و بود بزرگ زیادی ولی بود شیکی و باحال اتاق کل در.بود گرفته و سمت

به.کردم عوض صورتی تاپ یه و مشکی جین شلوار یه با و اتاق،لباسام بررسی از بعد.......نداشتم

و کردم روشن و تلویزیون.رفتم پذیرایی سالن طرف به...........بود ۵ نزدیکای.کردم نگا ساعت

.دمش مامان حضور متوجه میکردم پایین بالا رو کنالا که همینطور.......گشتم خوب فیلم یه دنبال

باشی؟ ریختی همین مهمونا جلوی میخوای تو!باران......اِاِاِ_مامان

داره؟ ایرادی_

..........نداره نه_

داد ادامه.......بالا بردم و ابروم یه

.نمیخواد.........امممم.............کنی؟ کمک مامانت به نمیخوای.........چیزه..........امممم........._مامان

.کوچولو اخم یه به شد تبدیل و پایین اومد ابروم یه

بگی،بگو میخوای چیزی....مامان_کن

نه_

کردن نگا تلویزیون مشغول و انداختم بالا ای شون.داد ادامه کارش به و چرخوند و سرش

هب توجه بدون و رفتم آیفون سمت به سریع.شنیدم و آیفون صدای دیقه چند از بعد...........شدم

.فشردم و بود کلید علامت روش که ای دکمه در پشت شخص

بود؟ کی_مامان

نمیدونم_

.کرد سرش و برداشت و روسریش مامان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 53

.بیا کردم صدات وقت اتاق،هر تو برو تو_مامان

.باشم مهمونی تو میخوام چی؟منم برا_

.میکنم صدات برو تو حالا_

رفته سر حوصلم.*****شدم ولو تخت روی و رفتم اتاقم طرف به و دادم بیرون صدا با و نفسم

.شد اتاق وارد مامان.اومدم خودم به در صدای با.بود نکرده صدا منو مامان هنوز و بود

.بودی؟مردم کجا_من

........اومدن تو خواستگاری برای مهمونا این........میگم چی ببین کن گوش_

.کردم قطع و حرفش

من؟؟ چی؟؟؟؟خواستگاری_

..........بزارم پایین و پام نداشت امکان.........موندم مات..........داد تکان سری

.........برن بگو بهشون_من

.....بیای باید.......اِاِاِ_

شد بلند جاش از

.بیا هم تو میرم من_مامان

آبی چشمای.........کردم نگا خستم صورت به........اتاقم ی آیینه جلوی رفتم.........شد خارج اتاق از

نه اندام.........ای قلوه لبای با کوچیک و قلمی بینی........روشن گندمی موهای با درشت رنگ کم

ریمل و صورتی رژ تو کلا که کردم ملایم آرایش یه.برداشتم چشم چهرم از..........چاق نه لاغر

صدای که.رفتم پایین ها پله از.شدم خارج اتاق از جین شلوار و تاپ همون با.........میشد خلاصه

جواب و......سلام گفتم لب زیر و پایین انداختم و سرم.بشن حضورم متوجه همه شد باعث پام

هام ابرو.دیدم که چیزی با.........آوردم بالا سرم و نشستم شومینه کنار مبل روی رفتم.شنیدم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 54

یا........من؟ خواستگاری بود اومده پدرام............نداشت امکان دیگه این..........موهام به چسبیدن

به انگار هم اون......بود نه،واقعی.........کردم بسته و باز دور یه و چشمام.......میدیم خواب من اینکه

.گفتم لب زیر......بود کرده تعجب من ی اندازه

میکنی؟ چکار اینجا تو_

.دادم تکیه مبل به و شدم ساکت هم من........نشنید کسی انگار ولی

.بیار چای پاشو دخترم........خوب_بابا

شد،گذاشتمشون آماده چای که این بعد........رفتم آشپزخونه سمت به و شدم بلند جام از حرص با

عدب مامانش،و بعد کردم،و تعارف پدرام بابای به همه از اول.......رفتم پذیرایی طرف به و سینی تو

که طوری........گرفتم جلوش و سینی و شدم خم و رفتم پدرام سمت به آخر در و مامانم و بابام

.گفت نفهمه،آروم کسی

.نمیشناسیم همو انگار........کن برخورد عادی_

میز روی و سینی.........برداشت و چای......کردم پایین بالا و سرم آروم........کرد نگا بهم منتظر

و انمام که حرفایی به و گذاشتم لبام رو هم مصنوعی لبخند یه.نشستم جام سر رفتم و گذاشتم

.دادم گوش میزدن هامون بابا

.پدرام بابای به کرد و روش بابا

.شما نظر میمونه فقط........موافقیم آتوسا و من.........جان مهیار_بابا

.موافقیم هم(پدرام مامان)مریم منو_(پدرام بابای)مهیار

.حرفاشون وسط پرید پدرام

میشه؟ چی ما نظر اونوقت_

......زشته........اِاِ......پدرام_مریم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 55

.کرد باز و بست ای لحظه و چشماش پدرام

نیستی؟ راضی شما یعنی.......جان پدرام_بابا

.راضیه.......نه_مهیار

.شد خیره بابا به و رفت پدرام به ای غره چشم مهیار

.کنید صحبت هم با اتاق تو برید تا دو شما پس.......خب_بابا

هم من.......من اتاق تو پیچید و رفت بالا ها پله از من توجه بدون و شد بلند جاش از سریع پدرام

.نشست تخت رو پدرام........بستم سرم پشت رو در و رفتم سرش پشت آروم

.نداریم ازدواج قصد بفهمونیم بهشون چطوری میخوایم حالا.......خب_پدرام

.نشستم صندلی روی

.بدیه پسره خیلی میگم.......میکنم، صحبت بابام و مامان با من_من

خوششون تو از اونا.....مطمئنم اینو.من،نه بابای و مامان اما......میشن راضی تو بابای و مامان_

.نمیدن گوش هم من حرف به و اومده

جز ای دیگه ی چاره انگاری میزنی حرف تو که طوری این........کنیم کاری یه باید......چی؟ یعنی_

.نداریم ازدواج

.رسید عقد به کار شاید..........نمیدونم حالا_

کردم قطع و حرفش

.کنم ازدواج تو با من نداره امکان.....چی؟؟؟_

.حرفم وسط بِپر بعد بشه تموم حرفم بزار خو_

.میدم گوش......بگو.......باشه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 56

.نمیکنی قبول شما ولی......برسه عقد به کار شاید_

....میکشه منو جا همون بابا بعد.......نکنم قبول من اگه.......کردم فک یکم

.میکشه جا همون منو بابام......نه_من

.میکنی فرار_

.کن فرار و نکن قبول تو.......میره من ابروی بعد_

.میکنیم فرار هم با_

.کردن قبول شاید.....بکن و سعیت الان ولی......قبول.....باشه......اووووووف_

با هم من.......شم خارج اول من شد منتظر دفعه این......کرد باز رو در و شد بلند و داد تکان سری

هم پدرام.........نشستم مامان کنار صندلی روی و رفتم پایین ها پله از.......شدم خارج خونسردی

.نشست قبلیش جای و اومد من سر پشت

زدین؟ و حرفاتون.........خب_بابا

.زدیم.....بله_پدران

رسیدین؟ تفاهم به_مهیار

کنم؟ صحبت خصوصی شما با میتونم من!........بابا_پدرام

.رفت سرش پشت هم پدرام......شد بلند جاش از داد تکان سری مهیار

✖✖✖✖✖✖

(پدرام)

.شد حیاط وارد و کرد باز و حیاط در بابا.......رفتم منم رفت بابا جا هر

بگو......خب_بابا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 57

بابا به کردم و روم و بستم رو در

بریم؟ خواستگاری برا دیگه جای یه حداقل یا......نکنم؟ ازدواج دختره این با نمیشه_من

یکم شاید دادیم نشونت که دخترایی اون......آره.......کردی؟ مسخره منو تو!......پدرام........اِاِاِ_

با هم.........خودمه دوست دختر چی؟این این اما..............باشن نداشته ادب یا پرتی..قرتی

.نیست قرتی هم......ادبه

.کنم ازدواج نمیخواستم هنوز من ولی........بگم چی نمیدونستم

......اما_من

.باشه گذشته وقتش از هم شاید.........رسیده ازدواجت وقت دیگه تو..........نیار من برای اگر و اما_

.زد پشتم به خفیف ی ضربه یه بابا.......پایین انداختم و سرم

..........زندگیته زن باران که مطمئنم من_بابا

قبلی جای و رفتیم جمع سمت به هم با.........شه داخل بابا کردم اشاره و بیرون صدا با و نفسم

هب سرش و دهن با.........میکرد نگا منو داشت هم اون.........کردم نگا و باران یواشکی.........نشستیم

انداختم و سرم و دادم تکان منفی ی نشانه به و سرم هم من......آورد در ادا-شد چی- معنی

.پایین

✖✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

میاد؟ کی عظیمی خانوم............سلطانی خانوم_من

.کرد نگا بهم چشمی زیر و کشید پوفی سلطانی

.شب شاید..........نمیدونم_سلطانی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 58

از........اومد برام پیام یک که بودم کردن بازی مشغول.......شدم خیره موبایلم به و دادم تکان سری

یامپ و کشیدم پوفی دیدم گوشی ی صفحه رو که اسمی با..........ها پیام تو رفتم و شدم خارج بازی

کردم باز

.ندیدیم همو وقته خیلی.........کجایی؟........عشقم......آیدین:

و صندلی رو کردم ولو و خودم کلافگی با.تخت رو کردم پرت گوشی و دادم بیرون صدا با و نفسم

زا بعد.......میکرد نگا بهم تعجب با داشت سلطانی........کردم باز و بستم ای لحظه برای و چشمام

رو گذاشتم و دستم............رفت بیرون اتاق از و شد خسته کردن نگا ثانیه چند

کرده کلافم و میداد اس ام اس همش.......نیست کن ول دختره این چرا نمیدونم.........پیشونیم

هدوبار.........برداشتم تخت رو از و گوشیم و شدم بلند.......اومدم خودم به گوشیم صدای با.........بود

.دادم جواب.........بود ایکبیری دختر همون

غزل بله_

.بشه جمع صورتم شد باعث که کشید خفیفی جیغ

نمیدی؟ جواب میزنم زنگ چی هر چرا..........بودی؟ کجا تو.........آیییییدییین_غزل

.......مسافرت بودم رفته من.........چیزه.......من.........ها؟........امممم........_

.خیلی......نامردی خیلی آیدین........نبردی؟؟؟ منم مسافت رفتی تو........چیییییییی؟_

...برگشتیم و رفتیم روزه دو.......بود کاری سفر.........امممم.........نه_من

....نداره اشکال پس.......آهان_

خدافظ.......برم باید دیگه من.......عزیزم_

داشتم......دختر این دست از شدم خسته دیگه........کردم قطع بمونم جواب منتظر اینکه بدون

با تا دو این.........رفت بالا هام ابرو.........شدن اتاق وارد پدرام و باران و شد باز در که میکردم فک

میکنن؟؟ چکار هم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 59

سلام_من

.کردم نگاشون پرسشگرانه شنیدم جواب اینکه از بعد

میکنی؟ نگا اینطوری چیه؟؟چرا_پدرام

بودین؟ هم با تا دو شما_

.......ما.........ما؟.........ها؟؟_باران

.رسیدیم هم با ما_پدرام

آره آره_باران

دادم پایین بالا دور یه و هام ابرو

دیگه خَرم هم من..........آها_من

از بعد......نشستم تخت روی و رفتم اون به توجه بی هم من.........داد تکون و ابروش و چشم پدرام

قیافه دیدن با بگم،ولی چیزی که پدرام سمت کردم و روم........شد خارج اتاق از باران ثانیه چند

.زد خشکم کلافش ی

شده؟ چیزی!!.........پدرام_من

.ندارم حوصله که نگو هیچی اصلا_پدرام

.رفت هم تو اخمام

.کنم کمکت تونستم شاید.......بگو_من

.کنی کمکم نمیتونی ولی میگم_پدرام

.کردم نگاش منتظر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 60

......دیگه میاد یادت و زدم زنگ بهت زنگ که امروز_پدرام

داد ادامه.کردم نگاش منتظر دوباره و دادم تکان مثبت ی نشانه به سری

مرفتی وقتی و میریم کی دختر خواستگاری نداشتم خبر خواستگاری،من رفتی وقتی روز اون_

......... که دیدم خونشون

دیدی؟ چی_

........نداشتم خبر ازش که دختری اون دیدم_

.شدن اتاق وارد باران و سعیدی و شد باز در

.بگیرین خانوادتون از تر سریع چی هر رضایتتون باید شما.......راد آقای_سعیدی

.رفت بالا صدام و کردم غلیظی اخم

رضایت؟؟ کدوم_من

.شد بلند جاش از پدرام

.آروم.......آیدین_پدرام

عمل برای رضایت_سعیدی

بپرسین؟؟ رو اونا نظر گفت کی_من

........گفتم من........نَبر بالا و صدات_باران

.......کردی جا بی شما_

.بازوم رو گذاشت و دستش پدرام

.باش آروم........آیدین_پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 61

به اینکه بدون

جمع و خودش یکم هم باران.......رفتم باران سمت به و کنار زدمش کنم توجه پدرام حرف

.کرد من طرف به و روش و باران جلوی اومد پدرام که بگم بهش چیز یه خواستم........کرد

.کن ولش.........بسه_پدرام

.....میگه چی این.........موهام به چسبیدن هام ابرو

.....میکنی؟ دفاع این از داری الان_من

.داد تکون و سرش و کرد اخم پدرام

.میکنم دفاع این از دارم بله_پدرام

.پیشونیم رو گذاشتم و دستم و زدم داری صدا پوزخند

.دارم کار باهاش ور اون برو پدرام_من

.جات سر بشین برو کن بس آیدین_

.پیچید اتاق تو صدام.......کردم داغ عصبانیت از دیگه

شوهرش؟ یا پلیس.........باشین؟؟ چکاره شما اونوقت_من

نامزدشم_پدرام

.کردم خنده تک یه

.نیست شوخی وقت الان پدرام_من

ومکد خواستگاری میکردم تعریف برات داشتم که پیش یکم.......آیدین نمیکنم شوخی_پدرام

.بود خانوم باران دختر اون........رفتیم دختر

.موندم مات

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 62

کنین؟؟ ازدواج هم با کردین قبول هم شما بعد_من

.گفت تحکم با باران

.نکردیم قبول....نع_

.کنیم صحبت خم با باید......آیدین_پدرام

طرف به کردم و روم در شدن بسته از بعد........شد خارج اتاق از و بیرون اومد پدران پشت از باران

.پدرام

.بگو........خب_من

و دادم بیرون صدا با و نفسم.......بشینم کنارش برم کرد اشاره من به و نشست صندلی رو رفت

.کردم نگاش منتظر و نشستم صندلی رو کنارش رفتم

دوست فعلا یعنی.......کنم ازدواج ندارم دوست من که میدونی خوب خودت تو......ببین_پدرام

و این گفتم و کردم اصرار یکم اول هم من........بگیرم و همین باید داده گیر بابام ولی........ندارم

.دیگه؟؟ میدونی........گفت چی بابام میدونی خودت که.......حرفا این از و نمیخوام

.خوبه همین گفت......آره_

بابام که گفتم دختره به و رفتم و شدم بابام کن ول من هم بعد.......میدونی پس خوب_

از کنه رفرا و نکنه قبول بعد و بیاد پیش من با عقد تا دختره که کردم فکر خودم با بعد......نمیزاره

....اونجا

.بالا دادم و ابروم یه

.اومده خوشش ازت معلومه.........پروییه دختر چه_

چی؟؟ برا_

.بیاد عقد تا کرده قبول اینکه برای_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 63

.نیس میکنی فک که طوری اون......نه_

بریزی؟؟ سرت تو خاکی چه میخوای....کرد قبول دختره این اگه.........بگو من به اینو تو خب_

...........میکنه رو کار این نه_

.کرد فکر یکم بعد

.نیستم مطمئن البته_

کردم اشاره و دادم تکون دست براش......دیدم دور از و باران......کردم باز رو در و رفتم در طرف به

.بست سرش پشت رو در و شد اتاق وارد باران........شدم اتاق وارد دید و من وقتی......اتاق تو بیاد

داشتین؟ کاری_باران

.بزنم حرف عقدتون به راجع میخواستم_من

دادم ادامه.......کرد نگام منتظر و کرد خفیف اخم یه

نمیکنی؟ قبول و میکنی فرار که باشیم مطمئن ما_

.گفت حوصلگی بی با و کشید پوفی

.ندارم ازدواج قصد ها حالا حالا من........باش مطمئن آره_

.کردم نگا پدرام به و دادم تکان یر

عقده؟ کی حالا خب_من

.دیگه ی هفته کنم فک........تر سریع چی هر ی هفته گفتن_

.نشستم تخت روی و رفتم و دادم تکان سری

✖✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 64

(باران)

.کردم تعریف و موضوع ی همه براش.رفتم پژوا سمت به و شدم خارج اتاق از

.دیوانه یه دست کف گذاشته صاف و پسرش........این بابایی عجب اووووووف_پژوا

.....داد ماساژ یکم و دستش......زدم بازوش به ضربه یه

.میزنه بال بال پشت اون داره.....داره کار باهات یزدانپور کنم فک......باران_پژوا

کج و دهنم.......پیشش برم میکرد اشاره داشت که دیدم رو یزدانپور آقای......برگشتم پشت به

.گفتم پژوا به نفهمه یزدانپور که جوری و کردم

بگه؟؟ چی میخواد باز این_

.لبم رو گذاشتم هم مصنوعی لبخند یه......رفتم یزدانپور طرف به بعد و

دیگه شما.........کردم پیدا دکتر یه بالاخره.........دارم خوب خبر.......عظیمی خانوم_یزدانپور

.برید میتونید

.زدم خفیفی جیغ ناخداگاه

وااااقعاااا؟؟_من

.پایین انداختم و سرم شدم که یزدانپور اخم متوجه

.ببخشید_من

.برسونید سلام_

.رفتم پژوا طرف به ذوق با هم من........شد دور ازم

.برم داد اجازه........پژواااااا_من

.داد تکون تاسف ی نشانه به و سرش و کرد ای خنده تک

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 65

میکنه؟ ذوق هم خونه خاطر به آدم آخه_پژوا

.شاید ندیده خونه من_

وابخ از تنم خوردن تکون با✳✳✳✳.میبرمت خودم وایستا........نشدی تلف تا برو......بابا باشه_

.گفتم و کردم اخم کنم باز چشمام اینکه بدون........شدم بیدار

هاااااااان؟؟چیه؟؟_

عقدتِ امروز سرت خیر........پاشو_

امکان.......نه.......چرخید ذهنم تو حرفش تازه.......دیدم سرم بالا و پژمان......کردم باز و چشمام

..........عقدمه امروز........کنم چکار باید حالا.......نداره

.بیرون برو.......شدم بیدار.......باشه_من

و دست و رفتم سرویس طرف به.شدم بلند جام از سریع هم من.......رفت و شد بلند تخت رو از

بلند مانتوی یه با و خالیم خال خواب لباس.شدم خارج سرویس ار عجله با.........شستم و صورتم

و مامان........رفتم آشپزخونه سمت به دو با.......کردم عوض آبی لی شلوار و مشکی سفید راه راه

.میخوردن صبحونه داشتن بابا

.خیر به صبح_من

وت گذاشتم و کشیدم دستش از و بود مامان دست که ای لقمه و رفتم شنیدم جواب اینکه از بعد

.گفتم بلند میشدم خارج که طور همین و رفتم در سمت به......دهنم

.برمیگردم سریع.........خدافظ_

حیاط آخر در سمت به و کردم پام و کفشام........شدم خارج در از بمونم جواب منتظر اینکه بدون

دست تاکسی اولین برای.....ایستادم خیابون کنار و شدم رد کوچه از.......شدم خارج ازش رفتم

.شدم سوار و دادم تکون

میرین؟ کجا_مرد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 66

هاینک یا.....کنم؟ فرار میتونم امروز من یعنی.......صندلی به و دادم تکیه و سرم و گفتم و آدرس

نم میگم یا میکنم فرار یا.............بشه اینطوری نباید.....نه.....میکنم؟ ازدواج پدرام با و نمیتونم

فرار باید......میره بابام و مامان آبروی بزنم حرفو این اگه و.......کنم ازدواج پدرام با ندارم دوست

هم اون که.......منه دوست پژوا فقط.......دوست کدوم ولی........دوستام از یکی ی خونه برم و کنم

.......کنم پیدا حل راه یه باید من......بود درگیر خیلی فکرم...........شیفتشه امشب

.اومدم خودم به ماشین توقف با

بدم؟ باید چقد_من

.تومن۲_

گفتناش خانوم خانوم به و شدم پیاده ماشین از و دادم بهش تومنی۰۱ یه و کردم جیبم تو و دستم

از یم با معمول طبق که پژوا طرف به......شدم بیمارستان وارد کلافه ی چهره با........نکردم توجه

.رفتم میزد حرف پرستارا

سلام_من

.بغلم پرید و شد باز نیشش دید منو تا.برگشت طرفم به

هم رو ما خبر بودی کجا هفته یه این تو..........بود شده ذره یه برات دلم........باران واااااای_پژوا

نمیگرفتی؟

.کردم نگا دیوار و در به خونه تو همش نبودم جایی........مردم جلو بردی و آبروم.......پژوا........اِاِاِ_

.پرستار طرف به کرد و روش پژوا

.شد تموم باهاتون کارم......برید دیگه شما......شادمهر خانوم_پژوا

.شد دور ازمون و داد تکان سری

.دارم مهمی کار برم باید منم.....پژوا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 67

نشسته تخت رو آیدین.شدم وارد و زدم در به تقی.رفتم آیدین اتاق طرف به و دادم تکان سری

.میکرد صحبت پدرام با داشت و بود

.اومد هم خودش.....بیا_آیدین

.کردم خفیفی اخم

.سلام_من

خوشم اصلا سلام نه میکنه خدافظی نه اینکه از.........نه آیدین ولی داد و سلامم جواب پدرام

.نمیاد

.بشین بیا_آیدین

.کردم نگاش منتظر و نشستم روش و رفتم.کرد اشاره پدرام کنار مبل به

فهمیدی؟.......دنبالت میام من کنی فرار میخوای وقتی امروز......ببین_آیدین

چی؟ برای_من

.کنم کمک دوستم به میخوام!.....نداره چی برای_آیدین

.نیستم تو دوست من_

.نبودم شما با_

.دیگه طرف به کردم و روم و رفتم بهش ای غره چشم

هم دیقه دو.......میپرن هم به گربه و موش مثل طور همین........دیگه کنین بس......اِاِاِ_پدرام

کنید؟ صحبت هم با نمیتونید

.داد ادامه......کردم نگا بهش تعجب با و برگشتم طرفش به بلندش صدای با

میرین آیدین با شما......خانوم باران_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 68

.شدم عصبی

بیرون؟ برم غریبه مرد یه با داره دلیلی چه_من

.نکردم توجه بهش ولی شنیدم و آیدین پوزخند صدای

.نداری پدرام با ازدواج جز ای چاره پس........باشه_آیدین

.کنم فرار میتونم خودم من......باشم؟ نداشته چرا_من

بری؟ کجا میخوای شب موقع اون تو آخه_پدرام

.دوستم ی خونه_

.بکنه میخواد کاری هر بزار_آیدین

میگی؟ داری چی_پدرام

.نیستیم مسئولش که ما......دیگه کن ولش_آیدین

رو باشه دور شهر از که هم چقد هر......دنبالم بیاد که بچم من میکنه فک......عوضی ی پسره......اه

.نمیرم این با ولی میریم

.......آیدین بزار.......نکن لج خدا رو تو......خانوم باران_پدرام

.حرفش وسط پرید آیدین

بکشی؟ منت میخوای.......کن ول.......پدرااام_

در صداش موبایل که شدم خیره زمین به و نزدم حرفی هم من.........نزد حرفی دیگه پدرام

.دادم جواب......بود مامان........برداشتم و موبایل و کیفم تو کردم و دستم.......اومد

.سلام_

بردین؟ تشریف کجا یهو شما.......خانوم عروس سلام......به به_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 69

.بیمارستان اومدم_

میری؟ امروز حالا بعد.......نرفتی هفته یه تو_

زد؟ زنگ داشتی کاری مامان..........داشتم کار_

.ببردت دنبالت بیاد بگو پدرام به.......گرفتم آرایشگاه وقت بگم آره،میخواستم_

چرا؟؟ آرایشگاه چی؟؟؟وقت_

خدافظ......کنه اس ام اس برات و آدرس پژمان میگم هم الان.......ندارم کار من......باران بری باید_

پوفی کلافگی از......کنم آرایش قلم هفت برم که بود کم همین.......بودم مونده مات.کرد قطع

.پیشونیم رو گذاشتم و دستم و کشیدم

شده؟ چیزی_پدرام

.گرفته آرایشگاه وقت مامانم_من

.کرد باز و بست ای لحظه برای و چشماش

.میرسونمت من........باشه خب_پدرام

درامپ.....شد بلند جام از و دادم تکان سری نداشتم و گرفتن تاکسی و رفتن پیاده ی حوصله چون

خیابون از پدرام........شدیم خارج بیمارستان از هم با اومد من سمت به آیدین با خدافظی بعد هم

به......شدم ماشین سوار و رفتم سرش پشت هم من.شد بالا مدل ماشین یه سوار رفت و شد رد

ینماش وقتی.......کردیم حرکت و گفتم پدرام به و بود داده پژمان که آدرسی.......کردم نگا موبایلم

هب و فامیلم و اسم و شدم آرایشگاه وارد.شدم پیاده ماشین از و گفتم خدافظی لب زیر وایستاد

لکسری خیلی اونجا باید.......بستم و چشمام و نشستم آیینه جلوی صندلی روی و گفتم آرایشگر

ی خونه........ی خونه برم کردم فرار که وقتی و........ام راضی پدرام از کنم وانمود و باشم

ی خونه میان همه عقد بعد حتما.......نه.......خودمون ی خونه........کی؟

.کردم باز و چشمام شونم رو دستی احساس با.کنم فک نمیتونم اصلا......نمیدونم........پس........ما

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 70

میاد؟ خوشتون.........شد تموم_آرایشگر

روی از ولی.......غلیظی آرایش چه........وای.......منم؟ این.......کردم هل دیدم آیینه تو که کسی با

از بعد......شدم بلند جام ار و کشیدم پوفی.......ممنون گفتم لب زیر و زدم لبخندی حوصلگی بی

و مکیف تو کردم و دستم......شدم خارج آرایشگاه از کشید ته پولام و کردم پرداخت و مبلغ اینکه

ماشین یه کردم احساس میگشتم داداشم ی شماره دنبال که طور همین........برداشتم و موبایلم

دیب ترس یه زد که بوقی با........شدم خیره موبایلم به و نکردم توجه ولی.......داشت نگه پام جلوی

آوردم و سرم اخم با زد بوق که دوم بار برای.......نکردم توجه هم باز ولی.......پیچید دلم تو

دیده صورتش عینکش خاطر به که بود جوون پسر یه......پایین داد رو شیشه......بالا

گفت و زد لبخندی پسره........داراست پول اون از بود معلوم........نمیشد

.سلام_پسر

.شد بیشتر اخمم

.نشو مزاحم برو آقا_من

.پدرام منم.......چیه مزاحم_

سوتی بازم خدا وای......پدرامه اینکه........موهام به چسبید هام ابرو........برداشت و عینکش

سنگینی.......شدم خیره جلوم به و شدم ماشین سوار سریع بحث کردن تموم برای.........دادم

.گفتم بردارم جلو از چشم اینکه بدون ولی کردم حس نگاش

.دیگه برو_

جلوی........گذشت سکوت تو ای لحظه چند........کرد حرکت و کرد روشن ماشین و کرد مکث یکم

.اومد در پدرام صدای که بودیم قرمز چراغ

ببرمت؟ کجا_پدرام

و کیفم تو میکردم و دستم که طور همین......شد بلند گوشیم صدای که بدم جواب خواستم

.گفتم برمیداشتم و گوشیم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 71

نمیدونم_

.دادم جواب و کشیدم پوفی.........بود مامان هم باز.........کردم نگا گوشی ی صفحه به

.مامان بله_

رفتی؟ آرایشگاه.......خانوم عروس سلام_

.رفتم بله.......سلام_

دنبالت؟ اومد پدرام_

.خونه میاره منو داره الان.......بله_

.بگیرین لباس برین باید......نیاین خونه.....نه_

.دیگه میپوشم چیز یه........کن ول.......ماماااان_

.خدافظ........برمیگردی هم پر دست.......میری پدرام با.......نزن حرفشم اصلا......نخیر_

.پدرام طرف به کردم و روم لافگیک با.......کرد قطع و گوشی

.بگیرم لباس باید میگه مامانم_من

.میام منم باشه_

.میگیرم الکی لباس یه......نکن خسته و خودت_

.میام باهاتون منم.....نمیشم خسته_

شهم......بگه تو من به دیگه نداره قصد پسره این.......شدم خیره بیرون به و انداختم بالا ای شون

وقفت با........کنم تحمل باید دیگه ولی.......کنه صحبت باهام اینطوری کسی میاد بدم.......شما شما

به کردم و روم......بود بزرگ عروس مزون یه جلوم.شدم پیاده ماشین از و کشیدم پوفی ماشین

.بود ایستاده کنارم که پدرام طرف

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 72

اینجاست؟؟_من

.اوهوم_

اونور و اینور باز دهان با.........شد وارد هم پدرام سرم پشت و شدم مزون وارد و دادم تکون سری

.نیستم عروس من که حیف........میزد برق نور عروساش لباس.......کردم نگا و

.اینوره مجلسیش لباسای_پدرام

پیرهن کلی......وای.......شدیم دیگه سالن یه وارد شونه به شونه....کرد اشاره راست سمت به

اینکه با......دادن نظر به کردم شروع اول همون از......بود مانکن عروسکای تن رو مجلسی

.میخواستم راحت لباس یه امشب برای ولی.......بودن خوشگل خیلی همشون

نیومد؟ خوشتون چیزی لباس همه این از_پدرام

میخوام راحت لباس یه امشب برا ولی......اومد خوشم_

کرد باز برام رو در پدرام......شدیم خارج مزون از هم با و کرد تشکر فروشنده از و داد تکان سری

حرکت و کرد روشن و ماشین من شدن سوار از بعد.....شد سوار خودش و زد دور و ماشین و

ضربه ماشین به شدت با پشت از چیزی یه یهو که بودیم سکوت تو ای لحظه چند.........کرد

رزی میشد پیاده ماشین از که طور همین.کرده غلیظی اخم دیدم که.......پدرام سمت برگشتم.....زد

.گفت لب

لعنتی_

رو مردی داد صدای......شدم پیاده ماشین از.......کردیم تصادف وای......کردم نگا و پشت آیینه از

.شنیدم

.ماشینم با کردی چکار ببین.......مردیکه_

وعموض میاد پلیس الان بالا ببری و صدات نمیخواد.....ثانیا......من به زدی پشت از شما اولا_پدرام

.میشه تموم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 73

.نداره ربطی کسی به......بالا ببرم و صدام میکشه عشقم_

میخواد؟ دعوا دلت_پدرام

.میخواد دعوا آره_

.شو درگیر دیگه یکی با برو......ندارم و بحث و دعوا ی حوصله من خب_

نتکو هم متر میلی یه ولی.......کشیدم و پدرام ی بازو و جلو رفتم قدمی چند زد پدرام که دادی با

......نخورد

.افتاد لرزش به صدام

.بریم بیا.......کن ول.......پدرام_من

ببردت بیاد آیدین میگم الان......ماشین تو برو تو_

.....اما_

گفت تری بلند صدای با

.ماشین تو برو گفتم بهت باران_

.پیچید گوشم تو مرد داد صدای.......شدم ماشین سوار ترس با

.نیستم کن ول ندم بهت حسابی مال و مشت یه تا_مرد

نمیخوره ما به سنت.......برو آقا_پدرام

گرمی که بودم حالت همون در ای لحظه چند........بود بلند صداشون خیلی........گرفتم و گوشم

با......برداشتم گوشم رو از و دستم و کشیدم خفیفی جیغ.......کردم حس شونم روی رو دستی

نگا بهم تعجب با و بود نشسته راننده جای آیدین.......کردم نگا(راننده جای)چپ سمت به اخم

.میکرد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 74

.درگیری خود کلا_آیدین

.رفتم بهش ای غره چشم

میکنی؟ چکار اینجا تو_من

.بیام زد زنگ من به پدرام یعنی........بگیریم لباس بریم هم با اومدم_

شد؟ حل شد؟موضوع چی_

موضوع؟ چی؟کدوم_

.گفتم کلافگی با و کشیدم پوفی عقلیش بی از

.انداخت راه دعوا که مرده همون........میگم و تصادف_

.حله کنه ول مرده اگه.....اومده پلیس الان......هیچی......آها_

.شد کنده جاش از ماشین ثانیه چند از بعد....کردم نگا جلو به و دادم تکان سری

برم؟ کجا_آیدین

.داره چیزی مزونی میدونی که جا هر.میدونم چه_

بدونم؟ باید من_

.نمیدونم تو مثل هم من......خب_

توقفم ماشین بالاخره سکوت دیقه چند از بعد.......گاز رو گذاشت و پاش و کشید پوفی کلافگی از

بهم و خودش تا کردم مکث یکم.......شدم خارج ماشین از آیدین به توجه بدون.......شد

اینکه بدون......میومد پشتم از اون و رفتم جلو از من.طرفم اومد خونسردی با هم اون.......برسونه

و سلام از بعد......بالاست قیمتاش بود معلوم که شدم مزون یه وارد برم کجا که کنم سوال ازش

رفتم و کردم انتخاب راحت و باز لباس یه........رفتیم مجلسیش لباسای طرف به فروشنده با علیک

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 75

لوج و آیدین که بپرسم سوال فروشنده از که کرد باز رو در لباس پوشیدم از بعد.......پرو اتاق تو

.کرد نگا بهم متعجب چشمای با.دیدم اتاق در

.میاد بهت_آیدین

گفتم در پشت از.نبستم کامل ولی کشیدم رو در سریع

میکنه؟ پرو لباس داره تو این یکی نمیبینی مگه.....میکنی؟ چکار اینجا تو_من

.میبینمت که بالاخره خب_آیدین

گفته؟ کی.......نخیر_

.دیگه دعوتم هم من.......میگم و امشب_

.شما نه.....دعوتن خودمون فامیلای_

.کرد قطع و حرفش و اومد فروشنده که بگه چیزی خواست

کردین؟ پرو خانوم_فروشنده

.کردم پرو بله_

.کنید درو باز میشه_

برن؟ بگید آقا اون به اول میشه_

.بفرمایید آقا_

و لباس اون که شدم پشیمون زدن حرف کلی از بعد و کردم باز درو ثانیه چند از بعد

خروجی در سمت به داشتم که طور همین.....شدم خارج پرو اتاق از و پوشیدم و مانتوم.....بردارم

.برگشتم طرفش به و شدم متوقف آیدین صدای شنیدن با میرفتم

چطوره؟ این_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 76

هک اندامی مشکی بلند پیرهن یه.......زد برق چشمام.......کرد اشاره بود دستش تو که لباسی به

دستش از و لباس و رفتم آیدین طرف به.......میرسید راحت نظر به......بود شده کار کلی روش

.شد جمع صورتم.....کردم نگا قیمتش به.......کشیدم

.نمیخوام.......بالاست خیلی قیمتش این_من

نه؟ یا میخوای بگو فقط.......نباش نگران......میدم من_

.ندارم نیاز کسی پول به من......نچ_

.کنم کمک دوستم به میخوام.....داری نیاز کسی پول به نگفتم من_

دارم؟ پدرام به ربطی چه من_

.میدم جاش به من حالا......بده و لباس پول بود قرار اون بیام من اینکه قبل_

.رفتم فروشنده سمت به و انداختم بالا ای شونه

.میخوام اینو_

تو دومون هر......شدیم خارج مزون از داد و لباس پول آیدین اینکه از بعد.......داد تکان سری

.آیدین طرف به کردم و روم کنیم حرکت اینکه از قبل......نشستیم ماشین

میموند؟ همونجا نباید مگه.....برداشتی و پدرام ماشین چطوری راستی_

.آوردم بعد دید پلیس و ماشین_

فکرم هم بار.......برم کجا عقد بعد نمیدونستم هم هنوز......کردم نگا جلو به و دادم تکون سری

.شد همین درگیر

کجایی؟_آیدین

همینجا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 77

.بیمارستان یا خونتون میری کجا گفتم......نمیدی؟ جواب چرا_

بیمارستان برو هم تو......خونه_

.بهتره هم تو از حالم وقتی بیمارستان برم باید چی برای من_

.ندارم کار من.....میخوای خودت چی هر دیگه_

..........بستم چشمام و صندای به دادم تکیه و سرم دادم بهش و خونمون آدرس اینکه از بعد

.رسیدیم پاشو میگم.....اووووف........دیگه پاشو........پاشو_

.میداد تکونم داشت که دیدم و آیدین.شدم بیدار خواب از تنم خوردن تکون با

نزد؟ دست خانوم یک به نباید نمیدونی مگه......میزنی؟ دست من به هی چرا تو_من

بودن؟ خانوم به داره ربطی چه بزنم؟اصلا دست میشه چی مثلا_

.نیومدی خارج از هم شما نیست خارج اینجا.......ببخشیدا_

.بهت نمیزنم دست دیگه......باشه.....خب_

خونه سمت به کنم خدافظی اینکه بدون و کردم باز و ماشین در و شدم بلند جام از حرص با

.زدم رو خونه زنگ و ندادم رو بهش ولی.....شد پیاده از هم آیدین چرا نمیدونم......رفتم

کیه؟_

.رو در کن باز.....باران.......منم_

.برگشتم آیدین طرف به کرد باز که رو در

میای؟ کجا تو_

.میارم دارم و لباس_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 78

اون شدیم رد حیاط از اینکه از بعد.اومد سرم پشت هم آیدین.شدم خونه وارد و کشیدم پوفی

.اومد بیرون آشپزخونه از ذوق با مامان.......شدیم خونه وارد هم با و کردم باز رو در یکی

......عرو به به_مامان

.کرد جو جمع و خودش و شد خشک لبخندش دید که و آیدین

.سلام_آیدین

.شد آشپزخونه وارد و کرد سلامی لب زیر مامان

.بالا طبقه اتاق تو بزار رو اینا_من

چند از بعد....اومد خوشم........بود شده کن گوش حرف چه.......رفت بالا ها پله از و داد تکان سری

.اومد پایین ها پله از ثانیه

خدافظ_آیدین

.خدافظ_من

اومد و شد خارج آشپزخونه از دو با مامان اومد در شدن بسته صدای تا.......شد خارج خونه از

.گفت اخم با........نشست کنارم

میگردی؟ مردم پسر با بعد عقدته امروز.......نمیکشی؟ خجالت تو_

منو کرد،این تصادف پدرام......پدرامه دوست......کیه؟ مردم میاری؟پسر در خودت از چی مامان_

.آورد

.زد لپش به ضربه یه دست با مامان

نشستی؟ ریلکس اینجا تو بعد کرده تصادف پدرام.......سرم به خاک......وای ای_مامان

.بود خفیف ی ضربه یه فقط........که نشده چیزی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 79

باشم؟ مطمئن_

.شدم کردن نگا تلویزیون مشغول و دادم تکان مثبت ی نشانه به سری

.کنه غلیظ میگفتی یکم......برات کرد انتخاب کمی آرایش چه......باران_مامان

.صورتم به با نزده که نموند چیزی دیگه......رنگ کم میگی این به_

پایین بالا رو کانال و بودم نشسته تلویزیون جلو که بود ساعتی دو یکی✖✖✖✖✖

.زد داد پذیرایی تو از مامان......میکردم

.ها پنجه ساعت......شو حاضر پاشو.......باران_

.زدم داد خودش مثل منم

زوده که هنوز_

.پاشو......دیره هم خیلی......نخیر_

اتاقم وارد.......برم لعنتی مهمونیه این به نداشتم دوس اصلا.......شدم بلند جام از حرص با

موهام........وایستادم آیینه جلو رفتم و پوشیدم و بودم خریده امروز که ای مجلسی لباس......شدم

لندب مانتو یه.........بود بهتر اینطوری......کردم کمرنگ و قرمزم لب رژ.......کردم گوجه و بستم بالا و

دایص.........پوشیدم و برداشتم کمد تو از مشکی بلند پاشنه کفش یه و مشکی شال یه با کرمی

و شد باز در ثانیه چند از بعد......زدم و آیفون ی دکمه و رفتم پایین ها پله از......شنیدم و آیفون

.شدن وارد بابا و پژمان

.شدی ماهی چه.......باش و دخترم.........به به_بابا

.کرد زمزمه گوشم تو و اومد سمتم به پژمان......زدم پهنی لبخند

.شدی زشت چه_

.بالا انداختم و ابروم یه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 80

.سرت تو بخوره اونشب مثل چیز یه دوباره کاش_من

.زدم حرف باهات اونطوری دوستام جلو........نشو مرگ ذوق_

بابا مامان منتظر میشد یاعتی نیم.........نشستم مبل رو و رفتم و کردم نصارش ای غره چشم

سمت به خواستم و شدم بلند جام از......برم پیاده خودم باید اینکه مثل........نشد نه..........بودم

جهتو بدون و رفتم آیفون سمت به........شد عوض مسیرم آیفون صدای با که برم بابا و مامان اتاق

.کردم باز رو در،در پشت شخص به

بود؟ کی_پژمان

.ندیدم......نمیدونم_

.....نه یا دزده ببینی کنی نگا گذاشتن تصویری آیفون_

.میومد سمتم به داشت که دیدم و پدرام.....کردم باز رو خونه در و رفتم

.سلام_پدرام

.گفتم آروم و کردم کمی اخم

میکنی؟ چکار اینجا تو_

.اومد دور از پژمان صدای که بگه چیزی خواست

.داماد آقا.......سلام_

این حالا......اووووووف..........پژمان اتاق تو رفتن هم با و داد دست پژمان به و زد کنار منو هم پدرام

بالاخره.......نشستم مبل رو حرص با و بستم هم به محکم رو در.......کنم جدا هم از چطوری رو دوتا

.اومدن هم بابا و مامان

.بریم_بابا

.اتاقن تو پژمان با........اومده پدرام_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 81

یترضا همه بالاخره پرسی احوال دیقه چند از بعد.......زد در به تقی و گفت پژمان اتاق طرف به بابا

ماشین سوار هم پدرام و من و شدن پژمان ماشین سوار پژمان و بابا و مامان...........بریم دادن

مه من استرس میرفتیم بیشتر چی هر و بود دور خیلی میرفتیم باید که جایی......شدیم پدرام

ننشو ریلکس و خودم خواستم هم باز ولی........میرفتم رو راه این باید بالاخره........میشد بیشتر

دوتا روی و رفتیم هم پدرام و من...... کردیم پرسی احوال مهمونا با و رسیدیم بالاخره........بدم

به کردن شروع و وسط ریختن همه.......شد بلند آهنگ صدای و نشستیم شده تزئین صندلی

هم عقد روز مگه آخه........بود دار خنده خیلی میکردی نگا که بالا این از.......دادن تکون

.اومدم خودم به پدرام بابای صدای با که میخندیدم کلی دلم تو داشتم.......میرقصن؟

.برقصین پدرام با پاشید........جان باران_مهیار

و روم حال بی لبخند یه و کلافگی با...........ندارم و کردن بازی فیلم ی حوصله.........نه......وااای

.باباش به کرد و روش و شد هول پدرام.......براش دادم تکون و ابروم و چشم و پدرام طرف به کردم

.......خانو باران منو.......بابا_پدرام

.داد ادامه مکثی از بعد........چیه؟ خانوم باران.......وای

.برگشتم شب و رفتم صبح از میدونی که خودت.......ایم خسته باران منو_

.کشید و بازوم و کرد کمی اخم مهیار

.نمیشه تکرار زندگیتون تو دیگه امروز........پاشید باید که بالاخره_مهیار

........خیالن خوش همه چه........هه

.برقصیم بعد بشینیم الان نمیشه......مهیار بابا_من

.گفت میکشید و پدرام و من بازوی که طور همون

.الان همین.....نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 82

و دش عوض آهنگ رقصیدن به کنیم شروع خواستیم تا.......کردم باز و بستم لحظه برای و چشمام

چرت رقص اون وقت الان نکنه........کردم فک یکم........اومد کلام بی و ملایم آهنگ یه اون جای

یه پدرام یهو که میکردم فک داشتم..........میرقصن هم با دمادا عروس که رقصی همون......باشه

نمیخواستم که چیزی.......گرفت و دستم هم دستش یکی اون با و کرد حلقه کمرم دور و دستش

گوشم تو دید و من کلافگی که پدرام.......شونش رو گذاشتم و دستم کلافگی با........اومد سرم

.کرد زمزمه

.مجبورم........خانوم باران ببخشید_

مدید پدرام پشت و آیدین میرقصیدم داشتم که طور همون.......دادم تکون و سرم و کشیدم پوفی

ای صندلی روی و رفت شد تموم کردنش سلام وقتی.......میکرد سلام همه به دونه دونه داشت که

و دش تموم رقصمون بالاخره..........کرد نگا من به پوزخند با و نشست بود پدرام صندلی کنار که

دممیش خلاص اینجا از کی.......بود رفته سر حوصلم.......دادیم سلام آیدین به و نشستیم رفتیم

ولی......نمیکنه صحبت من با کسی سالی یک تا کنم فرار وقتی میدونستم خودم..........میدونه خدا

اباب مامان به اول روز همون کاشکی........بودم پشیمون خیلی.......نداشتم ای چاره فرار جز به دیگه

قبول تردخ و پسر بابای و مامان باید که اینه رسم میگفتن هم اونا......میگفتم اگه ولی........میگفتم

تموم آیدین با که حرفش پدرام.........کردم باز و ای لحظه برای و چشمام و کشیدم پوفی......کنن

.کرد زمزمه گوشم تو و من به کرد و روش شد

.برید یواشکی هم شما........میکنم پرت رو همه حواس من.......خانوم باران

چی........شدم خیره میخندیدن داشتن بودن خوشحال که بابام و مامان به و دادم تکون سری

.اومدم خودم به آیدین صدای با........کن کمکم خدا ای........نمیومد سراقم روز این میشد

.دیگه برو_آیدین

.گفتم تعجب با.......ایستاد من جلو اومد و شد بلند جاش از هم آیدین.......شدم بلند جام از آروم

میکنی؟ داری چکار_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 83

.نبیندت کسی وایستادم جلوت_

دنبالم دیگه هم آیدین.......شدم خارج باغ در از و دادم تکون تاسف ی نشانه به سری

پوفی........بود تاریک و سیاه چی همه.......کردم نگا میکردم طی باید که مسیری به.........نیومد

دروغ.......بودم راه تو میشد ساعتی نیم✖✖✖✖✖✖✖کنار بزارم و ترس کردم سعی و کشیدم

اب پاهام هم میترسیدم هم........برسونه منو آیدین نذاشتم که بودم افتاده کردن غلط به......چرا؟

وای........شدم هایی صدا متوجه میدادم ادامه مسیر به که طور همین.......بود شده فلج کفشا این

وت آخه........میشد بیشتر صدا میرفتم بیشتر چی هر......کردم تر تند و رفتنم راه..........جون خدا

پشت به ترس با.......شد همراه سرم پشت از نور یه با صدا.........بود؟ چی صدای خلوت خیابون این

و بود توش هم پسر تا سه که پراید ماشین یه.......شدم زنده و مردم لحظه یه.......برگشتم

پشتم از من سرعت با هم ماشین.......دادم ادامه راهم به و دادم قورت و دهنم آب........دیدم

ود برگشتم پشت به لحظه یه.......شدم ماشین توقف متوجه......کردم بیشتر و سرعتم.........میومد

سراپ و میدویدم داشتم دیگه ایندفعه........میومدن دنبالم و بودن شده پیاده ماشین از پسرا از تا

به شدم کشیده یهو ولی........نکردم کم و سرعتم میزدم نفس نفس.........میدویدم دنبالم هم

گفت و زد کثیفی پوزخند بود گرفته منو که پسره........کشیدم بلندی جیغ.......عقب

.کلک میرفتی در کجا_پسر

.شد یکی جیغ با صدام

.کثافت کن ولم_من

سمت به که طور همین......کشوند خودش دنبال منو و ور اون کرد و روش و نکرد توجه حرفم به

.کردم قطع و جیغم و شنیدم و پسر یه صدای میزدم جیغ من و میرفتیم ماشین

.کن ولش......پسر هوی_صدا

صدای با.......کردی کمکم که ممنونم جون خدا.......صدا سمت برگشتم پسره دوتا اون با زمان هم

.گفتم جیغ از ای گرفته

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 84

میکنی؟ چکار اینجا تو آیدین_

بودم شده........کشید بیرون پسره چنگای از و من و سمتم اومد حرفم به توجه بدون آیدین

دو که میمردم خوشحالی از داشتم دلم تو.........شدم دست به دست انقد بازی شب خیمه عروسک

مه خودش......زمین بیوفتم شد باعث و کنار داد هل منو آیدین........کردن حمله آیدین به پسره تا

هیچ آیدین هیکل برابر در ولی بودن تا دو اینکه با......گرفت رو پسرا از یکی ی یقه و رفت

.کرد نگا من به اخم با اونا با آیدین کار شدن تموم از بعد......بودن

.بریم پاشو_آیدین

و خودم سرعت با و شدم بلند جام از........رفت و کشید راشو شم بلند کنه کمک اینکه بدون و

.رسوندم بهش

میکردی؟ چکار اینجا تو_من

.گفت برداره و اخمش و کنه نگا من به اینکه بدون

میوفته؟ برات اتفاقی همچین نمیدونستم میکنی فک_

.موهام به چسبیدن هام ابرو

شدی؟ نگران چرا تو.........بیوفته برام اتفاقی همچین اصلا_من

تشکرته؟ جای به_

چیز یه دارم من حالا.......بوده مواظبم و اومده باهام اینجا تا.......میگفت راست.......موندم ساکت

.گفتم میرفتم دنبالش که طور همین........میپرونم بهش

سرعت؟ این با میری کجا داری_

.بریم پیاده باید دیگه یکم........شهریم نزدیک_

میریم؟ کجا گفتم.....کجایم؟ نپرسیدم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 85

برات؟ داره فرقی_

.داره فرقی که معلومه_

.کرد مکث یکم

.من ی خونه_آیدین

.بزارم تو ی خونه و پام من نداره امکان......هه_

.گفت لب زیر کلافگی با

.دارن نفس به اعتماد انقد ایرانی خانومای این چرا نمیدونم من_

.بالا بردم و ابروم یه

.اومدی خارج از انگار میزنی حرف جوری........ایرانی؟ چی؟خانومای_

.داری تیزی گوش چه_

کردی؟ زندگی خارج تو......بده و من جواب_

.بودم کنجکاو نبودما فضول ولی.......بدونم داشتم دوس خیلی.....چرا؟ دروغ

بدونی؟ داری دوس خیلی_آیدین

.اوهوم_

.کردم زندگی اونجا سالی ۹۱یه.......آره خب_

بلدی؟ فارسی چطوری بعد.....سااال؟ ۹۱_

.کردم زندگی خارج گفتم.....ام خارجی نگفتم من.........فضولی تو چقد_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 86

ادامه راهم به و بمونم ساکت شدم مجبور.......بود نرفته بین از کنجکاویم هنوز اینکه با

.اومد در صداش آیدین که بودیم سکوت تو ای دیقه چند✳✳✳✳.بدم

میخوابی؟ خیابون من؟یا ی میری؟خونه کجا.......نگفتی_

یه هست چی هر اون......میشه؟ چی آیدین ی خونه برم اگه.......کردم فک یکم

.نیست همرام پول البته.........هتل میرم......هست هم دیگه جای یه.....آها...........مرده

میری؟ کجا تو......خونت بیام اگه_من

برم تو خاطر به داری انتظار.......میخوابم خودم ی خونه معلومه خب.........خونمه میگی خوبه_

بخوابم؟ خیابون

.باشی داشته جایی ای دیگه ی خونه شاید گفتم ولی نه_

.ندارم......نخیر_

.کشیدم پوفی

.خونت میام.......خب خیلی......باشه_

نگا آیدین به.....بود نمونده جونی پاهام برا دیگه✳✳✳✳.داد ادامه راهش به و داد تکان سری

و کت آیدین.......بود تنمون مجلسی لباس هم مون تا دو........بود خسته خیلی هم اون.....کردم

شال یه روم البته......بودم مشکیم پیرهن همون با هم من........ای سرمه کروات یه با مشکی شلوار

.گفتم خستگی با.........بودم انداخته

میرسیم؟ کی_

.دیگه یکم_

یه.........آیدین ی خونه رسیدیم بالاخره..........دادم ادامه راهم به و دادم تکان سری کلافگی با

سرک و هال توی.......بود آشپزخونه یه و هال یه اول ی طبقه........طبقه دو شیک ی خونه

هک ای شیشه میز یه مبلا وسط و بود شده چیده رنگی های کوسن با ای سرمه مبلای........کشیدم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 87

بالا پیچیش پیچ های پله از.........برداشتم هال از چشم........بود خالی دلستر بطری کلی روش

.برداشتم بررسی از دست آیدین صدای با........بود بالا ی طبقه هاش اتاق ما ی خونه مثل........رفتم

میخوای؟ و اتاق کدوم_آیدین

.کردم اشاره بودم کرده انتخاب که اتاقی به.........انداختم ها اتاق به نگاهی

.میخوام و این_

.کن انتخاب رو دیگه یکی......منه اتاق اون_

.میخوام و همین من......نچ_

.منه اتاق میگم.......تو هستی گیری چه_

.انداختم بالا ای شونه

و میدونم من کنی فضولی یا.....بزنی دست چیزی به ولی بخواب من اتاق........خب خیلی_آیدین

.تو

به کردم و روم........افتادم چیزی یاد ببندم رو در اینکه قبل.......شدم اتاق وارد و دادم تکان سری

.آیدین طرف

.چیزی یه_من

.دادم ادامه........سمتم برگشت

.بخوابم نمیتونم لباسا این با من_

.ندارم دخترونه لباس من.......خودته مشکل_

لباسا این با و امشب بتونم باید من........شدم اتاق وارد و کردم باز و بستم حرص از و چشمام

و تخت ی گوشه به کرد گیر لباسم کشیدم دراز تا.......خوابیدم تخت روی و رفتم........کنم تحمل

گفتم لب زیر.........شد پاره

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 88

.لعنتی_

.زدم داد.کردم قایم در پشت و خودم و کردم باز یکم رو در و رفتم در طرف به

.ببخشید.........ببخشید_

ارهدوب.......ببینا و من شانس......بابا ای........بود هدفون گوشش تو که دیدم پایین و آیدین بالا از

.زدم داد

.ببخشید.......آقا.........هوووووی_

قبلیمو حرفای و زدم داد دوباره.......حرفام به نمیکرد توجه میرسید نظر به ولی.......نشنید اما

.کردم امتحان دوباره و شدم کلافه..........نشنید هم باز ولی......گفتم

.آیدین........هوووووی_

شپشت که دری جلو و اومد بالا ها پله از دید در پشت که و من.......کرد نگا بهم پایین از اخم با یهو

جلوم رو اشارش انگشت و برداشت گوشش رو از و هدفنش اخم همون با.ایستاد بودم وایستاده

.گرفت

. نمیاری زبون به و من اسم دیگه_آیدین

طور همین.........نیارم زبون به و اسمش که کیه انگار حالا......یهو؟ شد چش این.......موندم مات

.بالا برد و صداش........بودم شده خیره بهش ساکت

فهمیدی؟_آیدین

.گفت عصبی ولی آروم صدای با.........کردم پایین بالا سریع و سرم و کردم مکث یکم

بگی؟ میخواستی چی_

.شد پاره لباسم بگم میخواستم......می_

.گفت کلافگی با و بیرون داد صدا با و نفسش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 89

.میدم لباس بهت الان......باشه_

.برگشت سمتم به دوباره که بره خواست

.اتاقمه تو لباسام_

.میدارم برش خودم کجاست بگو_

.نمیکنم نگات اونور برو......نخیر_

......اگه......نمیشه......نچ_

.کرد قطع و حرفم

.تو میام خودم اونور نری........میشمارم ۳ تا_

.......همی با کن ول اصن_

.کرد قطع و حرفم

.یک_

.شدم قایم پتو زیر و رفتم سریع ترس از

بیام؟_آیدین

.بیا_

زا......رفت و صندلی رو گذاشت و برداشت کشو تو از لباس تا چند.......تو اومد آیدین و شد باز در

صلاا که شلوار مخصوصا........برام بود بزرگ خیلی......کردم تنم رو لباسا..........بیرون اومدم پتو زیر

چیزی کشی یه دنبال و کردم باز رو کشو........بودم شده دار خنده خیلی..........نمیموند تنم رو

و ردمک پیدا کش یه بالاخره کردم رو و زیر و اتاق اینکه از بعد........گشتم شلوارم داشتن نگه برای

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 90

گرسنم خیلی........شنیدم و شکمم صدای که بودم زدن گره حال در......شلوارم کمر به بستم

هال سمت به و شدم خارج اتاق از......میخورد رو بزرگه روده داشت کوچیکه روده دیگه........بود

تخم پشت ولی.....برداشتم مرغ تخم یه و کردم باز و یخچال در...... شدم آشپزخونه وارد و رفتم

هب کردم شروع و برداشتم رو پیتزا و گذاشتم جاش سر و مرغ تخم......دیدم پیتزا ی جعبه یه مرغا

دراز تخت روی.......رفتم اتاقم سمت به و شدم بلند جام از شدم سیر اینکه از بعد........خوردن

یزت و گوشام.......شدم بیدار توق و تق صدای با✳✳✳✳.برد خوابم بستم که و چشمام و کشیدم

جا همه.......رفتم پایین ها ازپله آروم........شدم بلند جام از ترس با......بود پایین از صدا.......کردم

راییپذی وارد ترس با...........بود پچ پچ شبیه بیشتر.......بود نشده قطع هنوز صدا ولی بود تاریک

سمتش به........بود برده خوابش تلویزیون جلوی کاناپه رو که دیدم و آیدین.......شدم

.گفتم آروم..........نشنوه کسی و صدام که صورتش نزدیک بردم و صورتم........رفتم

.پاشو.........آیدین.......هوووی_

.زدم بازوش به ضربه یه.........نشد بیدار

.دیگه پاشو......آیدین_من

.کردم تر بلند یکم و صدام........نمیشد بیدار چرا..... شدم کلافه

.شو بیدار........آیدین_

همینطور آیدین......گفتیم بلندی آخ هم با......سرم به خورد محکم سرش و شد بلند جاش از یهو

گفت میداد ماساژ و سرش که

میخوای؟ چی....چیه؟_

.ساکت.......هیسسسسس_

.نیست کسی ما جز به اینجا_

.میاد هایی صدا یه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 91

.کشید پوفی

.نکن اذیت منم بخواب بگیر برو_

.باشه دزد شاید_

کنم؟ چکار من........دزده که گیریم_

.بالا رفت هام ابرو

.نمیبره خوابم اینطوری من........کیه ببین پاشو........کنم؟ چکار چی یعنی_من

.شد بلند جاش از و داد بیرون صدا با و نفسش

.نمیشنوم چیزی که من......میاد؟ صدا کجا از_آیدین

.حیاطه تو از کنم فک_

سرش پشت آروم هم من.......شد حیاط وارد و کرد باز رو خونه و در و داد تکان سری

.اومد صدا همون دوباره که.........میرفتم

شنیدی؟......آها_من

وارد و شدیم رد حیاط از..........رفت صدا طرف به و داد تکان مثبت نشانه به سری و کرد اخمی

.کردم تیز گوشم یکم.......شد بیشتر صدا........شدیم خونه پشت کوچیک حیاط

.میاد اینجا از صدا کنم فک_من

دراز و دستش مکثی بعد هم آیدین.........کردم اشاره بود شده ریخته زمین رو که پرتا و خرت به

پشت پریدم و زدم بلندی جیغ.......بیرون پرید گنده سگ یه یهو........زد کنار رو وسایلا و کرد

.گفت خونسردی همون با.......بود خونسرد خیلی آیدین چرا نمیدونم ولی........آیدین

.سرت رو گذاشتی رو شهر کل......چته؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 92

کنه؟ حمله بهمون میخواد نمیبینی رو گنده خرس این مگه_

.خونگی سگ.....سگ میگن این به......چیه؟ خرس_

.کردم نگا بهش تعجب با

خونگی؟ سگ میگی این به تو......خونگی؟ سگ_

.رفت کنار جلوم از و داد تکان و سرش

سگ یه........بود خوشگلی سگ.......بیرون بود آورده متر۹ و زبونش.......کردم نگا سگه به ترس با

.بود تر کوتاه من از یکم که بلند قد و مشکی

.بخوابم میخوام......نداری؟ کاری دیگه......خب_آیدین

که دمبو نرسیده بالشت به هنوز.........رفتم دنبالش پشت از و دادم تکان منفی ی نشونه به و سرم

.برد خوابم

✖✖✖✖✖✖

(پدرام)

نمیفهمین؟ چرا......کجاست نمیدونم من بابا_من

.نمیگی ما به نامزدته چون ولی......میدونی خوبشم......میدونی_بابا

و مغزم صبحه ۳ ساعت که الان تا رفت باران که موقعی اون از........کشیدم پوفی

منو میاد فردا هم باران بابای......نگرانی از میمیره داره کنم فک که باران مامان........خوردن

سرم بالا کارا طلب مثل که بابا و مامان به......داره من به ربطی چه نمیدونم ولی......میکشه

.کردم نگا بودن وایستاده

.ردک فرار که گفتین باید باید ازدواجمون برا انقد........کردین؟ چکار بیچاره دختر با دیدین_من

.بگرد زنت دنبال برو بزنی ما به رو حرفا این اینکه جای به الان تو.......پدرام_مامان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 93

.شم بلند جام از که کرد اشاره بهم دست با

.برو پاشو.....پاشو......اینجایی؟ الان تو چرا.....میگه راست_بابا

.گفتم خستگی با

شب؟؟ موقع این_

.الان همین.....بله_بابا

......اما_

.حرفم وسط پرید بابا

.میشه همین نیستی مردم ی بچه مواظب وقتی........نداره اگر و اما_

خیلی ولی......آیدینه ی خونه میدونستم.........شدم بلند جام از حرص با و نگفتم چیزی دیگه

کننده خسته ی دیقه چهل از بعد........شدم ماشینم سوار و شدم خارج خونه از........نبودم مطمئن

موبایلم......وایستادم آیدین ی خونه در پشت و کردم پارک و ماشین.......رسیدم آیدین ی خونه به

.ادد جواب ای گرفته صدای با بوق سه از بعد.......گرفتم و آیدین ی شماره و برداشتم جیبم تو از و

.پدرام بله_

.سلام_

بگو.....سلام_

بودی؟ خواب_

داشتی؟ کاری......بیدارم.....نه_

.درم جلو کن باز رو در بیداری اگه پس_

.باش_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 94

آیدین به.......شدم خونه وارد......شد باز تیکی صدای با در ثانیه چند از بعد.......کرد قطع گوشی

.دادم دست

اومدی؟ چی برا_آیدین

.بگردم باران دنبال برم پاشم موقع این بود داده گیر بابام_

.تو داری بابایی چه_

دیگه؟ اینجاست باران........بگذریم_

.کنی ازدواج دختری چه با بود قرار نمیدونی.......خوابیده بالا........اوهوم_

چطور؟_

باز بعد.......ندارم زنونه لباس گفتم منم.بخوابم لباسا این با نمیتونم میگفت اول.......خورد و مغزم_

.دادم بهش و لباسام از یکی کنیم خلاصه دیگه.......شد پاره لباسم گفت

.خندیدم ریز ریز

دادی؟ این به شده چطور......نمیدی لباس هم من به تو........دادی؟ لباس غریبه دختر یه به تو_من

.داد ادامه و رفت بهم ای غره چشم

صدا میگه کرده بلند ناز خواب از و من اومده شبی نصفه........مونده هنوز که نگو هیچی_آیدین

کنم؟ چکار باید من.....بیاد صدا اصلا......بگو تو پدرام.......میاد

.شد بیشتر خندم

حداقل......چیه میدی میشدی پا خب.......سپردما و دختر یه بهت شب یه.......سرت تو خاک_من

.میرفت بین از دختره ترس

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 95

و سگم دیدم رفتم.......شدم بلند جام از بودی سپرده بهم اینکه خاطر به فقط هم من_آیدین

اومده.......کن فک........میترسه سگ از خانوم میبینم بعد کردیم حل و مشکل این حالا.......میگه

.شده قایم من پشت

طرف به........گذاشتم هم پیش و بودن متنفر هم از که نفر دو......میزدم قهقهه داشتم دیگه

لفت وقت و زدن حرف کلی از بعد✳✳✳✳.نشستیم تلویزیون جلو آیدین با و رفتیم پذیرایی

.شدم بلند جام بودم،از باران دنبال بگم بابا به اینکه برای کردن

.برم من......آیدین_من

نمیخوابی؟ اینجا مگه_آیدین

.خدافظ......نه_

.خدافظ_

.شدم خارج خونه از

✖✖✖✖✖

(باران)

.شدم بیدار میومد در پشت از که پسر یه صدای با

.شو بیدار_پسر

آیدین.......کردم توجه بیشتر یکم.......کیه؟ صدای........میکرد تکرار و حرف همین و میزد در به

.گفتم ای گرفته صدای با.......بود

.اومدم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 96

و سرویس از صورتم و دست شستن از بعد.......رفتم اتاق تو سرویس سمت به و شدم بلند جام از

صندلی میز،روی پشت.......شدم آشپزخونه وارد و رفتم پایین ها پله از......شدم خارج اتاق از بعد

.شد آشپزخونه وارد آیدین.......شدم صبحونه منتظر و نشستم

.نداریم صبحونه_آیدین

.گفتم تعجب با

چی؟؟_

.کنم درست شام و نهار و صبحونه نیستم بلد و......مجردم پسر یه من که بدونی کنم فک_

نمیخوری؟ چیزی صبحا یعنی_

.بیمارستان بریم پاشو فضولی جای به هم حالا.......نچ_

.شدم بلند جام از و کردم اخم

.میکنم آماده رو صبحونه خودم.......بشین بیا........نمیخواد_من

.صندلی رو نشست و زد پوزخندی

.نزنی آتیش رو خونه فقط_آیدین

هی آیدین........نشستم صندلی رو چیدم باحال میز یه اینکه از بعد.........رفتم بهش ای غره چشم

چطوری نگا.......اخی......شدم خیره بهش.......خوردن به کرد شروع پوزخند با و بالا برد و ابروش

هم من......میخورد داشت و پایین بود انداخته و سرش......نخورده صبحونه حالا تا انگار......میخوره

.گفت بیاره بالا و سرش اینکه بدون.میکردم نگاش لبخند یه با

بخوری؟ و صبحونت و برداری من به زدن زل از دست نمیخوای_

صبحونه به کردم شروع سریع..........دید؟ و من کی این......بیرون زد حدقه از چشمام

شد بلند جاش از تشکر بدون آیدین صبحونه شدن تموم از بعد.......خوردن

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 97

.بریم پاشو_آیدین

کجا؟_

دیگه بیمارستان_

عوض دیشب شلوارو مانتو با و آیدین زشت لباسای......رفتم اتاقم طرف به و دادم تکان سری

تو و دستاش آیدین........شدم خارج حونه ازو رفتم پایین ها پله از.....شدم خارج اتاق از و کردم

.بود من منتظر و بود کرده جیبش

.بریم_من

.رفت و داد تکان سری و اندخت نگاهی بهم

نمیریم؟ ماشین با مگه_من

.نیاوردم باغ از و ماشینم_

.بگیر تاکسی پس_

بریم؟ پیاده........بیمارستانه نزدیک خونم_

.دارم دوس خیلی......آره آره_

لدب انگار که هم آیدین......بودیم راه تو بود وقت خیلی✖✖✖✖رفتیم بیمارستان طرف به هم با

زیادی دخترای راه تو......میکرد اخم میرسید که کسی هر به......برداره پیشونیش رو از و اخم نبود

که تیممیرف داشتیم........میکرد بیشتر و اخمش یا نمیکرد توجه یا آیدین ولی.....میکردن نگا بهش

.کرد زمزمه گوشم تو و فشرد خودش به و من و کرد حلقه کمرم دور و دستش آیدین یهو

.نخور تکون میکنم خواهش_آیدین

ولی......بیرون بکشم بغلش از و خودم کردم سعی و کردم اخم........میکنه؟ چکار داره این خدا وای

.بخورم تکون نتونستم هم متر میلی یه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 98

.کن میکنی؟؟؟ولم چکار_من

.شد عصبی

.میکنم خواهش ازت دارم......کن صب دیقه دو_آیدین

من به کَنه مثه آیدین چون عصبی هم......کرده خواهش من از آیدین که بودم کرده تعجب هم

من التماسی یه با اون ولی......میکردم نگاش اخم با من.......شد قفل هم تو نگاهمون.........چسبیده

براش دلم........میکنه؟؟؟ نگا ایطوری و من چرا این.......شد باز ابروهام یگره.........میکرد نگا و

.گفت و زد محوی لبخند آیدین.دادم تکون مثبت ی نشونه به و سرم و کشیدم پوفی......سوخت

.میکنم جبران_

قهویش موهای......لاغر و جیغو جیغ دختر یه......میگه چی دختره این اه اه.......شدم خیره جلو به

کرده هم پرنگی نه کمرنگ نه آرایش......میخندید هر هر هر و بیرون بود داده روسریش از و

خیره آیدین و من به و برگردوند و سرش هم اون که میکردم نگاش داشتم.......بود

انگ ما به باز دهن با و ایستاد جا یه........اخم به شد تبدیل کم کم و شد خشک لبخندش........شد

.کرد زمزمه گوشم تو آیدین که میکردم نگا رو دختره اون حرکات داشتم.......میکرد

.نکن نگاش_

زده؟ زل ما به اینطوری چرا......چشه؟_

داشتم.........دیدم دیوانه آدمای چقد صبحی اول.........زدن قدم به کرد شروع و کشید و من آیدین

.کرد متوقفمون دختری صدای که میکشوند خودش با و من هم آیدین و......میزدم غر خودم با

.آیدین_

و آیدین کجا از این.......بود دختره همون......کشوند خودش با منم و برگشت پشت به آیدین

چکار من.......آشناشونه یا فامیل شاید.....هــــا خرم منم.......اِاِاِ.........میشناخت؟

.من به کرد و روش آیدین.........دارم؟

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 99

.میام الان......عزیزم ببخشید_آیدین

گفت من به.......کرد؟؟ غلطی چه الان این........کردم نگا بهش باز دهن با.......دختره طرف به رفت

بلند دختره ی گریه صدای یهو که بودم شده گیج........چرا؟؟ اونوقت........عزیزم؟؟

اعدف برای و دستاش هم آیدین.....آیدین سر تو میزد کیفش با میکرد گریه که همینطور........شد

.داشت نگه سرش ی بالا

بکنی؟؟ رو کاری همچین من با تونستی چطور.......احمق بیشعورِ_دختر

.اومد در دفاع حالت از آیدین

.میدم توضیح برات بزار......غزل_

.کرد نگا آیدین به منتظر و کرد پاک و اشکاش غرله اسمش بودم فهمیده حالا که دختره

......منه دکتر دختره این_آیدین

.کرد قطع و حرفش غزل

کنی؟؟هان؟ بغلش باید باشه دکترت چون_

کنم؟؟ بغل و دختر یه من داره اشکالی تو نظر از......ببینم_

.پایین انداخت و سرش بغض با غزل

.نداره......نه_غزل

.دارم کار من......خدافظ پس......خب_

ساده دختر چه.....هه......آسونی؟ همین به شد حل موضوع یعنی......شدم خیره بهشون تعجب با

و بازوم شدیم دور غزل از اینکه از بعد.......کشید و گرفت بازوم از و اومد سمتم به آیدین.......ای

.گفتم اخم با......بیرون کشیدم آیدین دست از محکم

.کردی بغلم چرا که.......بگی و موضوع ی همه باید_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 100

.برام اورد در زبون کردم بغلش یه.......ببینا حالا_آیدین

حرف باهام اینطوری حالا......کردی خودت ی بازیچه و من خوب که پیش دیقه دو تا.......چی؟؟؟_

میزنی؟

لطف بهش همه این بگو و من......پرو ی پسره.......نگفت هیچی و رفت بهم ای غره چشم

بیمارستان وارد وقتی......نزدیم حرف هم با بیمارستان تا.........بشه سرم تو خاک ای.......کردم

تکون یکم.......میشدم خفه داشتم......داد فشارم انقد........کرد بغل پشت از و من یکی شدیم

.کشیدم پوفی........برگشتم اخم با و بیرون اومدم بغلش از و خوردم

بدی؟ سلام آدم مثه نمیتونی تو.........پژوا_من

.دارم کار باهات که بیا......نچ_پژوا

.آیدین سمت برگشتم

.میام دیگه یکم منم برو تو_من

.خلوت جای یه رفتیم هم با و کشید و دستم پژوا........شد دور ما از و داد تکان سری

داری؟ چکار.....بگو......خب_من

خوابیدی؟ کجا شب.........کردی؟ فرار.......شد؟ چی بگی باید تو.....ندارم کار تو با من_

ور ها پرونده هم با و رفتم سعیدی طرف به کردم تعریف پژوا برای رو موضوع کل اینکه بعد.........

.کردیم چک

.دیگه ی هفته تا حداقل......کنیم عمل رو توموریمون مریض باید دیگه........خانوم باران_سعیدی

ی خونه شب من و گذشت باد و برق مثله هم روز اون......شدم دور سعیدی از و دادم تکان سری

خبر هم بابام و مامان از.....بودم پژوا ی خونه که بود روزی چند✖✖✖✖✖.خوابیدم اینا پژوا

بابام.......میترسیدم بابام از......میترسیدم خونه برم اینکه از.........میگردن دنبالم خیلی که داشتم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 101

و میزاشتم کنار و ترس این باید روزی یه دیگه ولی.......اصلا مواقع این در ولی داشت خوبی اخلاق

.اومدم خودم به پژوا صدای با.......داشت تقصیر هم اون بالاخره خب.......پدارم با البته........میرفتم

باهات اومده هم مرادی این پاشو......موضوع این به کنی فک میخوای چقد......دیگه پاشو باران_

.داره کار

به حتما......دیدم و مرادی دور از......شدم خارج کارم اتاق از و شدم بلند جام از و دادم تکان سری

اینجا اومدن پاشدن صبح ی کله از خانوادش و بود آیدین عمل امروز......اومده پسرش عمل خاطر

روز چند.....غزل با امروز......داره؟نداره؟ زن آیدین نفهمیدم آخر من......میکنن پیچ سوال و من و

به.....رسیدم که مرادی به......بدونم و اسمش داشتم دوس......کرد بغل رو دختره همین که هم پیش

.شنیدم جواب و کردم سلام همه

میشه؟ شروع عملش کی.......عظیمی خانوم_مرادی

استراحت برید شما هم الان.......میکنیم شروع شدن بیدار راد آقای وقت هر......زوده که فعلا_

.کنید

.دادم ادامه و کردم نگا مچیم ساعت به

.اومدین زود خیلی.....صبحه ۵ساعت الان_

.کرد ماچش کلی اتاق تو روز اون آیدین که دختره به کرد و روش و داد تکان سری

.هستیم ما برو میخوای تو......جان آیناز_مرادی

.برید شما......بمونم میخوام من.....بابا نه_آیناز

بیام باید چرا نمیدونم واقعا......رفتم آیدین اتاق طرف به و نکردم گوش حرفاشون به دیگه

دکتر دست شده سپرده مریضا ی همه......ندارم بیشتر مریض یه فقط وقتی بیمارستان

و بیرون اوردم جیبم تو از و موبایلم و نشستم تخت جلوی صندلی روی و کشیدم پوفی.....جدیده

دختر......میرسم مریضم به کنه فک یزدانپور که میومدم همینجا همیشه......شدم مشغول باهاش

با و مینشست میزش پشت همیشه هم اون.....بود من مثه هم پژوا......بگن کی به نگن من به کاری

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 102

و من پیش ثانیه چند همین......میپرسه و حالم داره که الان مثه.....میکرد بازی اس ام اس من

بلند جام از بازی اس ام اس ساعتی یه بعد......رفته سر حوصلم خیلی منم ولی.....دیدا

از.....کنم مشغول میدیدم که چیزی هر با و خودم وباشم خونسرد میخواستم عمل قبل......شدم

افتاد برام روزا این که اتفاقاتی این......بودم کلافه خیلی.......بود شده ۲ ساعت.....شدم خارج اتاق

خوابیده غریبه مرد یه ی خونه.....بودم کرده بدی کارای خیلی من........بود نزاشته برام اعصاب

چکار نمیدونستم هم الان.......و کردم ول نگران و بابام مامان....کردم فرار خودم عقد از......بودم

و مامان با شدن مواجه و رفتن خونه اینور از......میده استرس بهم آیدین عمل اینور از........کنم

پوفی.........میشه عصبی خیلی مسائل این روی که داداشم با شدن مواجه هم ور یه از.......بابا

و رفتم دیگه پرستارای و پژوا طرف به.........نکنم فک چیزا این به دیگه کردم سعی و کشیدم

شروع و عمل و کنیم بیدار و آیدین شد قرار چای خوردن از بعد......نشستم کنارشون

✖✖✖✖✖.کنیم

.بود سختی عمل_

میاد؟ میشه؟بهوش چی آیدین.......بگید و راستش میکنم خواهش......خانوم_

.کشیدم پوفی

......شاید........کما بره شاید......بیاد بهوش شاید.......نمیدونم شما مثه منم......مرادی خانوم_

.گفت عصبانیت با و وایستاد جلوم و شد بلند جاش از آیناز..........ندادم ادامه و حرفم

.......دستت کف بزارم کنم قطع الان همین و زبونت که بگو.......هدیگ چی؟بگو شاید_

.گرفت و آیناز و اومد پشت از مرادی آقای........کردم نگا بهش اخم با

داره؟ ایشون به ربطی چه آخه......باش آروم......آیناز_مرادی

بیمار سر بالا ساعت چهار.....کن خوبی و بیا........نشست جاش سر دوباره و کشید پوفی آیناز

.بگن بهت طوری این و وایستی

.کنیم معجزه نمیتونیم دیگه و کردیم و تلاشمون تمام ما......محترم خانوم_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 103

اعصاب.......بیهوشه الان که هم آیدین......گذروندم سختی عمل.....شدم خارج اتاق از و گفتم و این

ای دیگه کسه هر یا پژوا ی خونه ولی داشتم نیاز استراحت به.......شدم کلافه......نمونده برام

وای.......کسی بودن ناراحت بدون و آرامش با هم اون.......اتاقم تو.....خودمون ی خونه......نه

تو دست و خودم......خونه میرم امشب........گرفتم و تصمیمم من......کن کمکم خدا......بسه

.اومدم خودم به پژوا صدای با......میسپارم

.شده چیزی.....باران_

پیشم همیشه پژوا میاد یادم که جایی از.....کرد کمک من به دختر این چقد......زدم محوی لبخند

.الان تا مهدکودک همون از......بود

.گرفته دلم یکم......نه_من

همین؟_

.دارم استرس هم آیدین برای_

مردم؟ من مگه_

.نشست کنارم

.میدم گوش......بگو.....خب_پژوا

چیو؟_

.بگو......دیگه کنم دل و درد باهات اومدم_

حرفم به یکی حداقل که بود خوبی خیلی حس......شدم راحت......گفتم بهش و هام ترس تمام

.شدم بلند جام از...... میده گوش

.بزنم سر آیدین به برم من......پژوا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 104

وارد و کردم باز آروم رو در.....رفتم آیدین اتاق سمت به و شدم دور ازش......داد تکان سری

مرادی به من.......نشستم همیشگیم صندلی روی......ٔ کما یا بیهوشه نبودیم مطمئن هنوز......شدم

همین.....بود سختی عمل........وایستادم قولم سر تقریبا.......میکنم خوب و آیدین بودم داده قول

تازه......بمونه زنده نبودم مطمئن ولی.........خیلیه هم بیاریم در سرش از رو تومور تونستیم که

سمت برگردوندم و سرم......اومدم خودم به در صدای با....نگفته ما به و میکرده درد سرش فهمیدم

و کرد مکث لحظه یه دید که و من......برگشت..........بست آروم رو در و شد اتاق وارد پدرام......در

.پایین انداختم و سرم و دادم و جوابش......داد سلام لب زیر

بود؟ خوبی برداشتین؟عمل رو شد؟تومور چی_پدرام

.هم شاید......باشه کما تو روز چند تا شاید ولی........برداشتیم رو تومور.....بود سختی عمل_

.کرد قطع و حرفم

.میاد بهوش آیدین......نگو هیچی......هیسس_

میزنی؟ داد چرا حالا....خب خیلی.....باشه باشه_

در صداش پدرام که بودیم سکوت تو بود وقت خیلی.......نشست آیدین کنار رفت و کشید پوفی

.اومد

رفتین؟ شد؟خونه چی_پدرام

.دادم تکان منفی ی نشانه به سری کلافگی با.....میزنه صدا شما و من هنوز که این.......خدا ای

بریم؟ هم با میخواین امروز_پدرام

.برخوردشون از......بشه باهام قراره که رفتاری از......میترسم خیلی راستش......نمیدونم_

......کنارتونم من خب_

.کردم قطع و حرفش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 105

.......نمیترسم کتک از که میدونم و این.......نیست خوردن کتک منظورم....نه_

.برین باید که بالاخره......خب_

.دادم تکان سری

.بریم امروز......باشه_من

✖✖✖✖✖✖

بگم؟ چی باید اونجا_

واقعیت عین......نیومده خوشم تو از میگم هم من......نیومده خوشت من از که بگو_

توقف ماشین........کردم پایین بالا و سرم مکثی از بعد......شدم خیره پدرام به استرس با

در و برداشتم کیفم تو از و کلیدم.......شدم پیاده ماشین از و دادم بیرون صدا با و نفسم.......کرد

خونه در پشت و گذشتم حیاط از.....شدم خونه وارد استرس با.........کردم باز رو خونه

ازش چشم.......خونه تو برم کرد اشاره و زد لبخند......کردم نگا پدرام به و برگشتم......ایستادم

تا ولی.....رفت و نکرد من به توجهی پدرام......ایستادم دوباره راهرو توی......شدم وارد و برداشتم

گره هم به که خودش و من دست به اول......کشیدمش و گرفتم و دستش بشه هال وارد خواست

.من به بعد و کرد نگا بود خورده

شده؟ چیزی_پدرام

.میترسم خیلی_

.هستم من نیست هیچی......هیسس_

جلوی بابا.......شدیم هال وارد شونه به شونه و کردم ول و دستش و دادم بیرون صدا با و نفسم

تو مامان.....میود آشپزخونه از صداهایی ولی......نبودن مامان و پژمان.بود نشسته تلویزیون

.بود آشپزخونه

....چ غذا......آتوســـا_بابا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 106

استرس با هم من......میکرد نگا من به اخم با........کرد قطع و حرفش دید رو ما وقتی و برگشت

.زد داد آشپزخونه تو از مامان.......میکردم نگا بهش

.بیا لحظه یه....مهدی_

با و بیرون اومد آشپزخونه از هم مامان ثانیه چند از بعد......بود شده خیره من به فقط بابا ولی

.گفت اعتراض

.بودما تو با.....مهدی_

لیوان دید و من وقتی و کرد دنبال و نگاهش مسیر مامان......بود شده خیره من به هم باز بابا ولی

هب و کشیدم خفیفی جیغ.....زمین رو افتاد و رفت حال از یهو ثانیه چند بعد و افتاد دستش تو

بهوش اما.....زدم مامان صورت به تا چند......اومدن هم پدرام و بابا من بعد......رفتم مامان طرف

.زد زنگ و برداشت جیبش تو از و گوشیش پدرام......نیومد

اورژانس؟.....الو_

من تقصیر همش اینا........شد جاری ناخداگاه اشکام.......کرد قطع داد و آدرس اینکه بعد

هب تعجب با پژمان.....برگشتم پشت به ای لحظه برای شنیدم رو در تیک صدای........همش....بود

آمبولانس بالاخره........رسوند مامان به و خودش دو با ثانیه چند بعد و بود زده زل تایمون چهار

جاش از نیومد بهوش مامان دید وقتی ولی کنه خوب و مامان کرد سعی و اومد پرستار اول......اومد

.هم با پژمان و بابا و رفتیم پدرام ماشین با پدرام و من......بردن و مامانم بِرانکارد با.......شد بلند

آشتی باباتون هم میشه خوب حالش مامانتون هم.....نباشید نگران اصلا......خانوم باران_پدرام

.میکنه

.زدم بهش لبخندی

.میکنی آرومم که مرسی_

نگا پدرام به چشمی زیر....دادم سوتی باز.....چیه؟ آروم......گفتم چی من.....خدا وای

.گفتم سریع........بود شده گرد چشاش.....کردم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 107

......منظورم من....من_

.کرد قطع و حرفم

.نداره اشکال_

هی ولی.میکردم کار توش من که بود بیمارستانی همون.......نزد حرف کسی بیمارستان تا دیگه

هر هم پژمان و بابا......نشستیم صندلی رو هم کنار پدرام و من و بردن و مامانم.........دیگه بخش

که بودیم اونجا ساعتی نیم حدود........میرفتن بهم غره چشم.....میوفتاد من به چشمشون وقت

.شناخت دید که و من دکتر........بردیم یورش سمتش به همه.....اومد بیرون اتاق از دکتر بالاخره

.عظیمی خانوم سلام_دکتر

.سلام_

.میگردم بر دارم کار بیمارم ی خانواده با من کنید صبر لحظه یه_

.بیماره مامانم_

.رفت بالا هاشابرو

یه تا و شده بیهوش شده وارد بهش که شکی خاطر به......خوبه حالش مادرتون.....ببخشید اها_

.باشه آروم خونه تو باید هفته

.دادم بیرون صدا با و نفسم

.ممنون_

تنرف خونه از........بود مونده استرسم از یکم هنوز ولی.....نشستم صندلی رو و رفتم راحت خیال با

.اومدم خودم به پدرام صدای با......میترسیدم

میمونید؟ همینجا یا خونه میرید.....خانوم باران_

.خونه میرم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 108

.میام باهاتون منم پس_

.نکن اذیت و خودت....نه_

.نمیشم اذیت_

.دادم تکان سری

دید وقتی هم پدرام....خوابید مامان......خونه رفتیم همه.....شد مرخص مامان اینکه از بعد........

از.....باشم تنها میخواستم.....بستم رو در و اتاقم تو و رفتم هم من.......رفت نیومد پیش دعوایی

با.....بود نکرده نگا و من اینطوری حالا تا که پژمان مخصوصا.....شدم خسته هاشون غره چشم

با......بست آروم رو در و شد اتاق وارد اخم با پژمان....بالا اوردم سرم....اومدم خودم به در صدای

گفت ای شده کنترل صدای

بودی؟هان؟ کجا_

.بالا دادم و ابروم یه

.ندارم و حوصلت اصلا که برو.....برو پژمان......بلدی؟ هم تو.....بابا نه_من

.اومد سمتم به دو با که برم خواستم و شدم بلند جام از

.بیرون کنم پرتت بگیرم خِرخِرت از یا بودی قبرستون کدوم میگی_پژمان

دیگه یکی ی خونه شب دارم دوس.....برم خونه از دارم دوس اصلا.....داری؟؟ چکار من با تو_

مشکلیه؟.....بخوابم

.کنه کنترل و صداش نتونست دیگه....شد قرمز چشماش

کدوم ی خونه......باش زود......میکنی؟ صحبت اینطوری میای بعد کردی هرزگی رفتی_پژمان

خوابیدی؟هان؟؟؟ ای مردیکه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 109

و صدام و دادم هلش......کردم؟؟ هرزگی گفت.....هرزه؟؟ گفت من به.....کردم نگا بهش تعجب به

.بالا بردم

....شو خفه.....پژمان شو خفه_

.شد اتاق وارد قرمز چشمای با بابا و شد باز شدت با در

اینجا؟هان؟؟ خبره چه_بابا

.نخوابیده که کجاها شب ببین بپرس.....بپرس دخترت از_پژمان

.افتادم من من به......بودم ندیده اینطوری و بابام حالا تا.....بودم مونده لال.....کرد نگا بهم منتظر بابا

.....نخوابیدم کسی خونه.....من...م_

.گرفت و بازوش بابا که بیاد سمتم به خواست پژمان

.میکنم صحبت باهاش خودم من.....بیرون برو تو.....پژمان_بابا

اما_

.برو گفتم_

با.....بشینم تخت رو برم که کرد اشاره بهم بابا......شد خارج اتاق از و کرد نگا بهم نفرت با پژمان

.نشستم تخت رو آروم ترس

.میکنم گوش_بابا

چیو؟...چ_

.رفت بالا صداش

.خوابیدی آشغالی کدوم ی خونه که_

.نخوابیدم پژوا جز به کسی ی خونه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 110

خوب،دیگه؟_

.خوابیدم پژوا ی خونه......دیگه همین_

.بالا رفت دوباره صداش

خوابیدی؟ کی ی خونه کردی فرار که شب اون_

اشکام.......نخوابیدم؟؟ پژوا ی خونه اونشب من بود فهمیده کجا از......کردم نگا بهش تعجب با

.شد جاری

.....من بابا_

.کرد قطع و حرفم

.نزن هم دیگه زر هیچ.....بگو رو یارو اسم فقط_

.آشناست خدا به بابا......آیدین_

کجاست؟ خونش......دارم کار باهاش......آشناست؟آره؟ که_

ور تو بابا.....خونش برم خواستم من اصن......نکردیم کار هیچ خدا به.......نداره اون به ربطی بابا_

.خدا

.دارم کار کجاست؟باهاش خونش بگو نزن زر_

.....باب_

با پژمان.....شدیم خارج اتاق از.....کشوند خودش دنبال و من و گرفت بازوم از و جلو اومد بابا

ماشین و شدیم ماشین سوار......شدیم خارج خونه از.....کشوند و من بابا.......کرد نگا بهمون تعجب

.کرد حرکت

کجاست؟.....نمیگی آدرس جز به هیچی_بابا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 111

.بیمارستان برو_

خونش آدرس گفتم_

.همونجاست بیمارستان برو_

نه؟....بخشین یه تو باهم میکنه؟حتما کار هم بیمارستان تو.....اِاِاِ_

و من بیا......بزن و من بیا.....کن ولش خدا رو تو.....نیست میکنی فک که اونطوری......بابا_

.باش نداشته کاری اون با ولی....بکش

بدی؟ براش هم و جونت حاضری حتی_

کنی؟؟ چکار باهاش میخوای......بابا_

.فشرد گاز رو و پاش و نگفت هیچی

.آشناست میخورم قسم دارم.....خدا به.....باش نداشته کاری باهاش_من

اشینم از من به توجه بدون بابا و رسیدیم بیمارستان به ساعت نیم از بعد.....نگفت چیزی هم باز

.رفتم بابا دنبال و شدم پیاده ماشین از لرز و ترس با هم من.......شد پیاده

کجاست؟_بابا

......ص اول بابا_

کجاست؟ گفتم_

در.....یگیم دروغ نگه که نگفتم هیچی بابا به ولی.....بیهوشه میدونستم.......بیاد دنبالم کردم اشاره

.کرد اشاره آیدین به بابا........شدیم اتاق وارد بابا با......کردم باز آروم و آیدین اتاق

اینه؟_

.رفتم سمتش به دو با.......داد تکون و آیدین و جلو رفت.......کردم پایین بالا و سرم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 112

.ِِٔ کما تو.....میکنی؟ چکار بابا_من

.نگفتی؟ من به چرا پس......چی؟کما؟_

.ندادی گوش....بگم خواستم_

.شد دار خش صداش

چشه؟_بابا

.برسی و حسابش شما که نمونه زنده شاید.....کردیم عملش.....داره تومور_

.دادم تکون چشماش جلو و دستم......زد زل بهش و نگفت هیچی

کجایی؟...بابا.....بابا_من

.اومد در فکر از یهو

.بله...بله.....ها_بابا

.دیگه بریم بیا.....زدی؟ زل چی به_

.شدیم ماشین سوار و اومدیم بیرون بیمارستان از هم با......داد تکان سری

بابا؟_من

.هوم_

.کردم فرار شد چی بپرسی ازم نمیخوای_

.نیومده خوشت پدرام از که میگی......میگی چی میدونم چون....نه_

و اون من نه که وقتی.....بدین؟ پدرام به و من دارین دوس چرا........دیگه نیومده خوشم خب_

منو؟ اون نه دارم دوس

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 113

فهمیدی؟......ای دیگه کس هر یا پدرام و تو نه بیاد خوشمون ازش مامانت و من باید_

.نگفتم هیچی

فهمیدی؟؟_بابا

نگا آیدین به اونطوری بابا چرا.......شدم خیره بیرون به و کردم پایین بالا آروم و سرم

یرونب افکارم از و کشیدم پوفی.......چیه؟ دلیلش ولی..شاید....سوخته براش دلش شاید......میکرد؟

نهخو در و شدم پیاده ماشین از بابام به توجه بدون.....رسیدیم خونه به ساعت نیم از بعد.....اومدم

مشد رد کنارش از کنم سلام بهش اینکه بدون.......بود نشسته هال تو هنوز پژمان......کردم باز رو

.گرفتم و دستم پژمان که بشم آشپزخونه وارد خواستم و

.نشده تموم باهات کارم_پژمان

.کشیدم دستش تو از و دستم

.ندارم و حوصلت......کــــــن ولم_من

.گفت تحکم با و پیچوند و دستم.......وایستاد جلو و شد بلند جاش از و نکرد ول و دستم

.میری راه مخم رو بد داری.....صورتت تو بخوابه یکی نکن کاری_

پژمان؟هان؟ میخوای چی من از_

فهمیدی؟.....بشی دوست کسی با یا بخوابی مردم پسر پیش نمیخوام دیگه_

.بیرون کشیدم دستش از و دستم

.نداره ربطی هم کسی به......بخوابم دارم دوس_من

به و گونم رو گذاشتم و دستم.....کردم حس صورتم رو و بدی سوزش.....زمین رو شدم پرت یهو

رو خونه در صدای.......شد قفل هم تو چشامون.کردم نگا بود گرفته خون و چشماش که پژمان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 114

به و رفت هم تو اخماش دید که و من......وایستاد پژمان کنار و اومد بابا ثانیه چند از بعد.....شنیدم

.گفت پژمان به بلندی صدای با بابا.......کرد نگا پژمان

نمیکنی؟هان؟ بلند روش دست نگفتم بهت کردی؟مگه و خودت کار بازم_

و بستم شدت با رو در......رفتم اتاقم سمت به و زدم پژمان به تنه یه و شدم بلند جام از حرص با

پایین دونه دونه همینطور......نبود خودم دست اشکام.........نشستم اتاق یگوشه رفتم

تا.......کنم هضم نمیتونستم و زد بهم پژمان که ای سیلی ولی......نبودم گریه احل کلا........میریخت

ربطی چه اون به اصلا.....کرد؟ رو کار این که کردم چکار من.......بود نکرده بلند من رو دست حالا

و اشکام......اومدم خودم به گوشیم صدای با......حد این در نه ولی میشد غیرتی همیشه........داره؟

یدیسع........کردم نگا صفحه به......برداشتم کمد آیینه رو از و گوشیم و کردم پاک دستم پشت با

.گفتم داری خش صدای با.......بود

.سلام_

.خانوم باران سلام_

داشتی؟ کاری......بفرمایید_

.کردین گریه میرسه نظر به......خوبه؟ حالتون_

.امرتون.......نه_

.بدم خبری خوش یه میخواستم_

.بده خوشخبری بهم میخواد نفر یه که شدم خوشحال کلی دلم تو

.اومد بهوش راد آیدین_

زدی؟ زنگ پدرش مادر به.......میگی؟؟ راست_

.بزنم زنگ که نزاشتن.....خانوم نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 115

.خدافظ......اونجا میام الان.....باش_

.خدافظ_

خارج اتاق از و کردم صاف و بودم درنیاورده هنوز که مانتوم.....کیفم تو گذاشتم و گوشیم

.برداشتم جاکفشی از و کفشام.....نکردم توجه بود نشسته هال تو که بابا به......شدم

کجا؟_بابا

.بیمارستان_

سوار و دادم تکون دست تاکسی اولین برای.......شدم خارج خونه از دیدم که و سکوتش

همه با.......شدم پیاده و دادم رو کرایه......رسیدیم دیقه چهل از بعد..........گفتم و آدرس.......شدم

و بود نشسته تخت رو......شدم آیدین اتاق ولرد و کردم پرسی احوال بیمارستان کارکنان ی

اب آیدین.....میرفت ور موبایلش با و بود نشسته آیناز هم صندلی روی.........میخورد سوپ داشت

.گفت خونسردی

.سلام_

روی و دادم جواب بهشون هم من......داد سلامی لب زیر دیدی و من وقتی و اورد بالا و سرش آیناز

من......نشست آیدین پای روی رفت و شد بلند جاش از آیناز دیقه چند از بعد.......نشستم صندلی

اگه ولی.......نه یا زنشه بدونم کنجکاوم هنوزه که هنوز.........نکردم بازیشون عشق به توجهی هم

.داد هل و آیناز آیدین.....کردم ای سرفه تک......فضولم میگفت میپرسیدم

خونه؟ نمیری تو.....آیناز_آیدین

.بمونم تو پیش میخوام.......نمیدونم_

.میام شب منم......کن خرید یکم فردا برای برو تو_

.برداشت و کیفش و داد تکان سری آیناز

.خدافظ_آیناز

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 116

.گفت مکث ثانیه چند از بعد آیدین......شد خارج اتاق از دادیم و جوابش اینکه از بعد

مهمونی شدم خوب من اینکه برای.....ما ی خونه.....مهمونیه شب فردا......راستی_

.بیای باید هم تو که گفت هم مرادی آقای......میگیریم

.زدم لبخند......بابا؟ بگه نیست بلد مگه......مرادی آقای.....هه

.ممنون....نه_

.بیای باید.......میگیریم مهمونی داریم تو برا_

.نیست بلد هم کردن صحبت انگار.......شد خشک لبخندم

چیه؟ برای مهمونی......دادم انجام و وظیفم من_من

.دانی خود دیگه_

.شدم بلند جام از و کشیدم پوفی....نفهمیدم که گفت چیزی لب زیر

.مرخصی....خونه برو شب هم تو.....برم باید من_

.رفتم پژوا سمت به دو با......شدم خارج اتاق از

.آروم.....خبرته؟ چه_پژوا

.گفت چی بهم آیدین نمیدونی.....وای_

.کرد نگام منتظر و بالا رفت هاش ابرو

.شدم لب به جون.....دیگه بگو_پژوا

چی؟؟ خاطر به.....مهمونیه خونشون شب فردا که گفت_

.کردم نگاش منتظر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 117

.دیگه بگو.......میدونم چه من_پژوا

.من خاطر به_

چرا؟ اونوقت......تو؟؟ خاطر چی؟؟؟به_

.دیگه کردم خوب و آیدین که چون_

بپوشی؟ چی میخوای حالا!.......میگی دروغ_

.نه گفتم_

چرا؟....نه؟؟ چی؟؟گفتی_

.ان غریبه چون_

.دراورد و ادام

....ان غریبه ان غریبه_

.شد جدی

.بری باید......نزن زر_

.رفتم شاید.....نمیدونم_

.برم نمیخواست دلم اصلا.....کردم چاخان

.بزن زنگ داشتی کاری....میرم من پژوا_من

.،خدافظ...باش_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 118

بهش رو خونه آدرس و گرفتم تاکسی.....شدم خارج بیمارستان از دادم و جوابش اینکه از بعد

از.........بود شده بیدار خواب از مامان.....کردم باز رو خونه در......رسیدیم ساعت نیم از بعد......دادم

جایی تنها......شدم اتاقم وارد و پایین انداختم و سرم........نمیزد حرف باهام الان تا اومدم که صبح

هم نومزا تا که کوتاه شلوارکو سفید تاپ یه با و لباسام........بیارم پناه بهش میتونستم که بود

خودم و برداشتم کیفم تو از و موبایلم........کردم پرت تخت رو و خودم....کردم عوض نمیرسید

در به تقی که میکردم درست و موهام داشتم.......نیومدم در اتاقم از شب تا.....کردم مشغول

.شد خورده

.بیا_من

.شد اتاق وارد بابا و شد باز در

.داره کار باهات در جلو مردی یه بیا_بابا

سری......میشناختش بابا که بود پدرام اگه......پدرام جز به باشه میتونست کی......بالا رفت هام ابرو

خارج اتاق از و پوشیدم خاکستری سویشرت یه.......رفت و بست رو در بابا.....دادم تکان

.زدم مصنوایه لبخند......داره؟ چکار اینجا این.......کردم باز رو در و رفتم پایین ها پله از......شدم

میکنید؟ چکار اینجا شما....مرادی آقای سلام_من

و ندادم اهمیتی.......میکرد نگا و مرادی و من اخم با داشت بابام......کردم نگا و پشتم چشمی زیر

.شدم خیره مرادی به منتظر

....بشم مزاحمتون نمیخواستم.....ببخشید......سلام_مرادی

.حرفیه؟ چه این.....نه_

.دادم ادامه و کردم اشاره خونه توی به

.تو بفرمایید_

.راحتم همینجا.....ممنون نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 119

.کردم نگاش منتظر و نکردم تعارف دیگه میگه چی که بودم کنجکاو خیلی چون

ازتون اومدم هم من......بیاید فردا مهمونی به نکردید قبول شما که گفت آیدین امروز_مرادی

.کنم خواهش

سعی........داره کار باهام بره مرادی اینکه از بعد و شنیده بابام میدونستم......شد جمع صورتم

.دارم نگه و لبام رو لبخند کردم

اینطوری.......بگیرید جشن خودتون شما......دارم کار من.....چیزه......راستش......ولی......ممنون_من

.من هم ترین راحت شما هم

.تشکره ی ساده جشن به.....گرفتیم شما برای و جشن این فقط ما.....عظیمی خانوم_

هخون وارد خدافظی از بعد......کرد ذوق خیلی مرادی......گفتم رو بله.....کنم لوس نتونستم دیگه

.وایستادن جلوم پژمان و بابا یهو که شدم

آره؟.....مهمونی بری میخوای که_پژمان

.نداره ربطی هم هیچکس به مهمونی برم میخوام....آره_

.اورد بالا و دستش بابا

.کنین بس_بابا

.داد ادامه و من سمت برگشت

بری؟ میخوای کجا_

.مهمونی_

ایه؟ مهمونی چه این......کرد دعوت رو تو بود؟چرا کی مرده این.....میدونم و اون_

.آیدینه بابای....مرادی آقای دید که مردی این_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 120

.نزاشت بابا که جلو بیاد خواست و کرد قطع و حرفم پژمان

.نباشه یادت هم اسمش دیگه میکنم کاری.........میگه ما به هم اسم......تو پرویی چه_پژمان

.گفت اعتراض با و کرد اخم بابا

.کن بس پژمــــــان_

.داد ادامه و من سمت برگشت

داره؟ ربطی چه تو به آیدین بابای......خب_

.میگیرن تشکر برای مهمونی یه.....کردم درمان و پسرش من اینکه خاطر به_

.بعد.....خب_

.کردم قبول هم من....نداره بعد_

.وسط پرید دوباره پژمان

.کردی غلط تو_

.نشنوه مامان که جوری.....برد بالا یکم و صداش بابا

بسه؟ نگفتم مگه.....پژمان_

.بری میزارم بعد....بشم آشنا اینا با باید من_بابا

رفت بالا هام ابرو

.بشی؟ آشنا میخوای کی.....فرداِ مهمونی.....بشی؟ چی؟؟آشنا_من

.بشم آشنا باهاشون باید.....گفتم که همین.......ندارم کاری مهمونی زمان با من دیگه_

چی؟ برای_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 121

.نباشن خوبی آدمای شاید چون_

.اونجاست هم پدرام اما_

بابا.....گفتم و همون دقیقا من و بدتره همه از پدرام......دادم سوتی هم اساسی.....دادم سوتی

.رفت هم تو اخماش

.نمیشه پس_

....اما_

.گفتم که همین.....نداره اما_

تازگی پژمان این.......نشستم تخت روی......کوبیدم هم به رو در و رفتم اتاقم طرف به حرص با

خودم پسر دوس رو کی هر لات دخترای این مثه من کرده فک.....بود شده پررو خیلی

هیچ....نمیشم کسی عاشق وقت هیچ.......نمیگیرم که بگیرم پسر دوس هم اگر.......میدونم

خوابم و شد سنگین چشمام که کردم فک انقد.........میاره بدبختی همیشه پسر..........وقت

.گفتم خوابالودی صدای با.......شدم بیدار در تق تق صدای با✖✖✖✖✖.برد

.تـــو بــیا_

.گفتم بیرون بیارم بالشت زیر از و سرم اینکه بدون......شد باز در

بله؟_

.بود بابا صدای

.دارم کار باهات پاشو_

.میام.....بخوابم یکم_

.پاشو الان همین.....نخیر_

.گفتم بسته چشمای با و شدم بلند جام از و کشیدم پوفی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 122

داشتی؟ کاری......پاشدم.....خب_

حرف به کرد شروع بابا......کردم باز آروم و چشمام......کشیدنش نفس صدای جز نشنیدم هیچی

.زدن

.اومد مرادی آقای صبح_

.داد ادامه......نگفته مرادی به که چیا بابا......شد گرد چشمام

و نشستن جز به ای دیگه کار که بدی قول باید ولی......بری داری اجازه.......کردم صحبت باهاش_

فهمیدی؟ که و منظورم.......نکنی داشتن حضور

در ات......شد خارج اتاق از و نگفت چیزی هم بابا......کردم پایین بالا و سرم بهت با.....شد باز نیشم

خوشحال انقد چرا نمیدونم........شدم بلند جام از و دادم قر یه و زدم بِشکن تا چند شد بسته

.گذاشتم و علاقم مورد آهنگ و رفتم موبایلم سمت به......بودم

بگی برات بود ساده

منه فرصته آخرین این

میشکنه رو دلم میزنه طعنه که آدما نگاه

ندیدیو منو ی خسته نگاه بریدیو دل

میدیو ادامه هنوز من بدونه

میدیو ادامه

همه مثه برام شدی هم تو

عالمه یه پره ازت دلم

غمه فقط زندگیم تو روزا این تو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 123

جداییا شده عادتی بد

ما بینه بوده چی هر تمومه

چرا بگو شدی عوض یهو چقدر

من نگاهه از بگیری نگاهتو اومد دلت چطور

من اشتباهه بوده چی آخه بگو

من گناهه چیه

صدام تو به نمیرسه که وقتی تا بگم بهت چطور

برام شده تموم دیگه خوب روزایه

بخوام رو تو چقد

همه مثه برام شدی هم تو

عالمه یه پره ازت دلم

غمه فقط زندگیم تو روزا این تو

جداییا شده عادتی بد

ما بینه بوده چی هر تمومه

چرا بگو شدی عوض یهو چقدر

اتاق وارد پژمان یهو که میکردم شونه و موهام و میخوندم همینطور.....شد تموم که آهنگ

.پریدم جام از متر دو.....شد

چته؟....هـــــــــوی_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 124

زا که ای خونه از............برم خونه این از نمیخواستم.........انداختم آسمون به اتاقم پنجره از نگاهی

.....میگذشت خوش روزا اون چقد.....افتادم خاطراتم یاد به.......داشتم خاطره جاش همه

بریم پاشو_

. اومدم خودم به داداشم صدای با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 125

........دیگ یکم نمیشه حالا_من

باران پاشو یعنی پاشو میگم_

و توش و کردم باز و کمد در......شدم پا تخت از سختی به........رفتاراش این از میخوره بهم حالم.اه

و فتین آبی لی شلوار یک با و میرسید زانوم تا زور به که کوتاه مشکی مانتوی یک.کشیدم سرک

رید طرف به.نیست خونه تو کسی دیدم تعجب کمال با.بیرون زدم اتاق از و پوشیدم مشکی شال

پچ پچ باهم داشتن که دیدم ماشین کنار رو بابا و مامان و رفتم میشد وصل حیاط به که

ماشین کردن روشن حال در داداشم.کردم نگا و ماشین توی و برداشتم ازشون چشم.میکردن

موضوع این از همیشه.گرفته ماشین فقط اون برای بابا چرا نمیدونم.بود داداشم مال ماشین.بود

.اومدم خودم به بابا صدای با.ردممیخو حرص

دیگه بیا باران_بابا

اومدم،اومدم_

نگا ونهخ به و شدم صاف کفشام با گرفتن کشتی کلی از بعد.ببندم و کفشم بند شدم خم سریع

همه که ماشین طرف به و کندم دل خونه از بالاخره ثانیه چند از بعد و.نگاه آخرین یعنی.کردم

هم مامان و من و نشست بود راننده که داداشم پیش جلو بابا معمول طبق.رفتم بودن منتظر توش

و سکوت یکی بالاخره که بودیم سکوت تو همه.شد کنده جاش از ماشین و نشستیم پشت

.شکست

کردی؟ صحبت خونه ی درباره حیایی آقای با!پژمان_بابا

.کردم صحبت بله_(داداشم)پژمان

-دو چون.بود بابام وکیل و دوست حیایی آقای..........شد خیره جلو به و داد تکان سری فقط بابا

به و کشیدم جلو به و خودم یکم........نداشتم باهاش آشنایتی خیلی بودمش ندیده بیشتر بار سه

. کردم نگا بابا روخ نیم

دیگه؟ جای بریم میخوام و فروختیم وسایلش تموم با رو خونه چرا!بابا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 126

.اومد در پژمان صدای که بودم جواب منتظر منم.کرد اخم ذره یه بابا

فضولی؟ تو آخه_پژمان

لافهک صدای با بابا که بگم چیزی خواستم.دارم؟اه چکار تو با من خو...............کردم نگا بهش اخم با

هم گربه و موش.پرین می هم به طور همین شدین؟هی بچه مگه.اِاِاِ.پژمااااااان:گفت ای

.برادرین و خواهر.نیستین

.داد ادامه و مامان سمت برگشت بابا

.بگو چیز یه تو آتوسا_

حرف هم با طوری همین همیشه اینا میاد یادم من که جایی اون تا والا......تو؟ خوبی!مهدی_مامان

وسایلا لای به لا از و کیفم تو کردم و دستم.شد تموم هم مامان حرف موبایلم صدای با....میزدن

جواب کشدار و کلافه صدای با و کشیدم پوفی.کردم نگا صفحه به.برداشتم و موبایلم

.سعیدی خانم بعععععععععععله:دادم

.برسونین سریع و خودتون لطفا.داریم اورژانسی بیمار یه.......خانم،خانم_

دادم؟ استعفا نگفتم شما به من مگه سعیدی خانم_

..........اما بله بله_

سعیدی؟ خانم چی چی؟اما اما_

بیاین شما تا بدن حاضرن و پول برابر دو میگن و میکنن گریه خیلی بیمار ی خانواده خانم_

چه؟ من به چی یعنی اِاِاِ.............چه؟ من به اصلا کنم؟برم؟خو چکار و این حالا اووووووف

چیه؟ مشکل حالا خوب_من

خانم اگر ولی.داره هم داخلی ریزی خون کنم فک.کرده تصادف.......ت:گفت ذوق با سعیدی خانم

.برسونین و خودتون سریع باید بیاین خواستین شما

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 127

م؟مگهمرد ی بچه برا نگرانی انقدر چرا تو.اومدم باشه،باشه:گفتم حوصلگی بی با و کشیدم پوفی

خونوادته؟

چیزه.........ولی نه_

خدافظ.نکن اذیت و خودت باشه باشه_

خدافظ_

چشماشون از کاملا.میکنن نگا وَزَغ اِین همه دیدم که بالا آوردم و سرم و کردم قطع و گوشی

که کردم نگا و بیرون شیشه از و چپ علی ی کوچه زدم و خودم منم ولی.کنجکاون بود معلوم

.اومد در صداش یکی بالاخره

شده؟ چیزی.باران_مامان

.بودن زده زنگ بیمارستان از نه _

دادم ادامه و پژمان سمت برگردوندم و روم

.بیمارستان بزار منو اول_

.میکنیا صحبت اینطوری نیستم رانندت_پژمان

.برو پژماااااااااان_

و چشمام و صندلی به دادم تکیه و سرم.کردم نگا و بیرون و برگردوندم و روم و گفتم(اه)لب زیر

ای یقهد چند تقریبا............کردم تعجب نپرسید تلفنم ی درباره چیزی کسی اینکه از واقعا.بستم

و ردمک نگا و بیرون شیشه از.شد باز منم چشمای ماشین توقف با.ایستاد ماشین که بودیم راه تو

پژمان به ماشین،رو تو کردم و سرم و شدم پیاده و کردم باز و در دیدم،سریع و بیمارستان وقتی

.خدافظ.دنبالم بیای میزنم زنگ:گفتم

ات ماشین در بین ی فاصله استوار های گام با و کوبیدم هم به محکم و در جواب بودن منتظر بدون

یآقای و خانم با داره که دیدم و سعیدی خانم شدم بیمارستان وارد وقتی.کردم متر و بیمارستان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 128

چیزی:گفتم سلام بدون و کردم سعیدی خانم به رو و رفتم سمتشون به.میکند بحث گریه حال در

سعیدی؟ خانم شده

.عظیمی خانم نه_سعیدی خانم

.بودن شما منتظر آقا و خانم این فقط:داد ادامه و کرد اشاره زن و مرد به بعد

دادم تکان سری ساختگی لبخندی با و کردم آنها به رو

میاد؟ بر دستم از کاری_من

گان دستاش به و انداختم بالا و هام ابرو.گرفت من طرف به و کرد قلاب بهم را دستانش بغض با زن

کردم

میره دست از داره پسرم میکنم خواهش دکتر خانم_زن

کرد کامل را زن های حرف و اومد من طرف به و زد کنار را او مرد میرفت پایین بالا که همینطور

.کنین خوب و من پسر شما ولی بدم و پول برابر ۳ حاضرم من خانم_مرد

کجاست؟:گفتم عجله با و سعیدی خانم طرف کردم و روم و کردم مرد به طولانی نگاه یه

۳۳۳ اتاق تو_

مه سعیدی خانم و رفتم اتاق سمت به سریع تقریبا های قدم با و دادم تکان سر جوابش در فقط

خانم و شدیم بود ها دکتر شدن آماده برای که آبی اتاق وارد.برسونه من به خودشو داشت سعی

به و کردم تنم رو لباسام هم من.عمل اتاق ببرند را بیمار که کرد خبر رو پرستار چند هم سعیدی

پسر یک.رفتم عمل اتاق طرف

دماغش و دهن به چون.بود خوابیده تخت روی مشکی مو و بلند قد با سال ۹۲_۹۲حوش و حول

و رفتم تخت کنار میز سمت به بررسی بعد.نمیشد دیده چهرش بود وصل اکسیژن های دستگاه

دادم تکان شروع ی نشانه به سری و کردم دستم و دستکشام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 129

✖✖✖✖✖✖

(بیمار بابای زبان از)

.کشید طول چقد شدم خسته خدا واای

نیوفتاده اتفاقی که هنوز.میکنی گریه چقد!ندا اِاِ_

احسان؟ میشه...می خوب آیدین..آ:داد جواب هقهق با

رفتم طرفش به و شدم بلند جام از دکتر اومدن با....نک گریه هم تو.میشه خوب که معلومه_

✖✖✖✖✖✖

(باران زبان از)

پدرش و مادر بیرون میام وقتی میدونستم.کشیدم خستگی از عمیقی نفس و شدم خارج اتاق از

دمکر نگاه را مرد لبخند با و ایستادم کمکم و کردم کم و سرعت همین واسه.میکنن پیچم سوال

خوبه؟ پسرم حال دکتر خانم_مرد

.....آقای بله_

هستم مرادی_

.دارم حرف شما با من ولی.مرادی آقای بله... آهان_

!بفرمایید_مرادی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 130

خصوصی_من

باشه آهان_

طرف این از_

و نگران که کسانی به اونم.نمیاد خوشم کسی به دادن بد خبر از اصلا من. کردم اشاره سمتی به

و اتاق این.شدم وارد و کشیدم هینی استرسم شدن کم برای نظر مورد اتاق به رسیدن با.منتظرن

و کنه من مال و اتاق این بودم کرده خواهش بیمارستان سٔ ری از همین خاطر به و داشتم دوست

گاهن ثانیه چند از بعد.بشینه هم مرادی که کردم اشاره و نشستم میزم پشت..........کرد قبول اونم

.نیست خوبی خبر زیاد بدم بهتون میخوام که خبری این مرادی آقای:شد باز دهنم

راستش:دادم ادامه.نمیشد دیده ای دیگه چیزه نگرانی جز به چشماش تو.کردم مکث یکم

.داره مغزی تومور یه تصادف های صدمه جز به ولی......ولی خوبه حالش پسرتون

دستمال.نبینم رو ریختنش اشک من تا انداخت پایین را سرش و شد جمع چشماش تو اشک

و تگرف دستم از را دستمال و آورد بالا ای ثانیه برای و سرش.گرفتم طرفش به و برداشتم رو جلوم

.داره دوست خیلی و پسرش بود معلوم.کرد پاک سریع و اشکاش

نداره؟ درمانی هیچ که میگین دارید یعنی عظیمی خانم_مرادی

...من من داره نه نه نه_

چی؟ شما_مرادی

.میشه درمان پسرتون که بدم قول شما به میتونم من_

کرد نگاه توچشمام و آورد بالا و سرش

میتونید؟ یعنی_مرادی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 131

طرف به و شدم بلند صندلی روی از و دادم تکان مثبت ی نشانه به را سرم زدم لبخندی جواب در

قبع به پشت از اسمم شنیدن با که میرفتم داشتم.باشه تنها خواد می میدونستم.رفتم بیرون

.بود سعیدی خانم.برگشتم

نمیزنید؟ سر بیمار به عظیمی خانم_سعیدی خانم

میام بزنم آب و صورتم و باشه،دست_

و اتاق شماره رفتم سعیدی خانم طرف به صورتم و دست شستن از بعد و رفتم سرویس طرف به

ایه حلقه به و برداشتم کشو از سرم یک شدم داخل و کردم باز و در.رفتم اتاق سمت به و گرفتم

یه بار ینا و رفتم کشو طرف به دوباره.کردم وصل بود جالباسی شبیه بیشتر که مریض تخت ی بالا

چشمی زیر.شدم ای ناله متوجه که بودم آمپول به زدن ضربه حال در همینطور.برداشتم آمپول

لباش بود،ولی بیهوش.نمیشد دیده و بود ها دستگاه زیر چهرش هنوزم انداختم پسره به نگاهی

زیر.فشردم و شَستم انگشت و کردم فرو سرم به و آمپول.میومد در ازش صدایی و میخورد تکون

دستگاها و دم مشغول و خودم و نیاوردم خودم روی به ولی دیدم را چشماش شدن باز چشمی

تقریبا صدای با که بودم مشغول هنوز من و گذشت ثانیه ۰۱ حدود.کرده تعجب فهمیدم.کردم

:گفتم بلند صدای با و رفت هم تو اخمام دیدم که چیزی برگشتم؛با سرم پشته از بلندی

کَنی؟ می رو ها دستگاه میکنی؟چرا چکار.هوووووی_

.دارم برم،کار میخوام_پسر

پرستار پرستار،خانم خانم:زدم داد نداشتم بحث ی حوصله چون

اقات وارد مشکی ی مقنعه و سفید لباس با خانم یک و شد باز در که بودم کشیدن فریاد مشغول

.رفت طرفش به دو با بعد و کرد تعجب اول بیمار دیدن با و شد

شین مرخص که نشده خوب حالتون میکنین؟هنوز چکار آقا_پرستار

آوردن؟ و من کجاست اینجا_پسر

بیمارستان_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 132

خوبه حالم چرا؟من بیمارستان؟؟؟؟؟بیمارستان_پسر

بمونی اینجا باید ها حالا حالا.نیست خوب حالت نه_من

کلافگی همون با. میومد خوشم بدم حرص و کسی که این از.کلافست بود معلوم.کشید پوفی

.دارم کار من:گفت

اولش حالت به دوباره و رفت هوا به دادش درد از که شه بلند خواست شد تموم حرفش که این بعد

یبآس زیاد.بود بیهوش روز شبانه یک هم باز بیاد،البته بهوش زود انقدر کردم نمی فک.برگشت

جون دستم رو عمل اتاق تو کردم فک میکرد مامانش که هایی گریه اون با ولی بود ندیده خاصی

ازب شدت با و در و رفتم در طرف میزاره،به سرش رو و بیمارستان پسره الان که این فکر با.میده

بی با و رفتم طرفش به.دیدم و مرادی دور از,گردوندم چشم و بر و دور همون.بستم و کردم

باید.میکَنه تنش از رو ها دستگاه داره ولی اومده بهوش پسرتون مرادی آقای:گفتم حوصلگی

.ببینه و خودتون

به رو و برگشتم رسیدیم در جلوی به وقتی.افتاد راه من دنبال به و داد تکان سری جواب در

درمانی اول باید.نگید چیزی پسرتون به تومور موضوع ی باره در مرادی آقای فقط:گفتم مرادی

.نه یا بگید که میدونید خودتون بعد کنیم پیدا تومور این برای

فیتعار هیچ بدون و کرد باز را در و داد تکان سری فقط و کرد مکث ثانیه چند.کردم نگاش منتظر

مرادی آقای.شدم داخل و افتادم راه سرش پشت و انداختم بالا ای شانه هم من.شد وارد من به

ی شانهن به دستشو پسره که کنه بغلش خواست و شد باز گوش بنا تا نیشش دید پسرشو وقتی

نیست؟؟ حالیش احساسات اصلا بیشعور ی کرد؟پسره همچین چرا!!وا.آورد جلو«نیا»

ندارم حوصله اصلا_پسر

عزیزم باشه_مرادی

ادامه منو سمت برگشت مرادی.شد خیره جا یه به و رفت باباش به توپی ی غره چشم پسره

.بزارین تنها و پسرم منو میشه عظیمی خانم:داد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 133

شد رفتنم مانع پسره صدای که در سمت برگشتم و زدم پهنی لبخند

.وایسا.نمیخواد_پسر

.............اما_مرادی

.گفتم که همین.نداره اما_

و من سمت برگشت پسره میکنه؟ صحبت اینطوری پدرش با چرا این.رفت بالا ناخداگاه هام ابرو

.داد ادامه

.برم میخوام...کن باز اینو بیا.....زدی؟ زل چی به_پسر

.کرد اشاره بود وصل بهش سِرُم که دستش به

................م با چرا آیدین_مرادی

.کرد قطع حرفشو

.نیست جاش اینجا...بسه_آیدین

مین میدونستم.کردم نگا پایین به.کنم باز و سِرُم که کرد اشاره و برگشت من سمت به دوباره و

گامن حتی بودم،ولی سرش دادن تکون منتظر.کردم نگا مرادی به چشمی زیر.بگیرم جلوشو تونم

ای پسره به و برگردوندم و گردنم.میکردم کارو همین بودم اگه هم من.شد خارج اتاق از و نکرد هم

.کردم نگا آیدین همون

.کن جدا من از اینو بیا بدو.میکنی نگا که باز:برد بالا و صداش کلافگی با

بمونید جا همین باید نمیشه_

من از ینوا بیا نشدم پا تا پس.کنم بحث کلفت همون یا پرستار یه با ندارم حوصله من.ببین_آیدین

.کن جدا

.کن صحبت درست_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 134

کن جدا من تن از اینو تو باشه_

بعد بشه تموم سِرُم باید_

دیگه کن بس اووووووف_

داره؟میخواست گناه چی یعنی....اِاِاِ.داره گناه داره؟نه تومور بگم بهش.شدم خیره بهش فقط

چ؟ من به اووووووف.....نشنوه هم من دهن از که نزنه حرف باباش با اونطوری

.شد وارد سعیدی خانم و شد باز در که بگه چیزی کرد باز دهن و داد بیرون صدا با و نفسش

سعیدی؟ خانم شده چیزی_من

..........فقط نه_

دهن چیه:گفت سعیدی خانم به رو و رفت هم تو اخماش آیدین.کرد اشاره آیدین به چشماش با

میکنی؟ کج

.........شما مرادی آقای_من

:گفت تحکُم با و کرد قطع حرفمو

هستم راد_

فضولم؟ من مگه نیست؟اووووووف مرادی باباش جانم؟راد؟مگه

.بمونید،میام منتظر لحظه چند شما راد آقای..........آهان_من

طرف کردم و روم.شدیم خارج اتاق از هم با و رفتم سعیدی خانم سمت به حرفم شدن تموم از بعد

.سعیدی خانم

بگید؟ میخواستین چیزی_من

.کنم صحبت راد آیدین آقای ی درباره میخواستم.بله_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 135

جوجه مثل منم.دنبالش برم کرد اشاره ثانیه چند از بعد.کردم نگاش منتظر و دادم تکان سری

وارد هم راهرو از بعد.اورژانس بخش به میشد مربوط که شدیم راهرویی وارد.رفتم دنبالش اردک

واردی به که تخته مثل چیزی یه.بود کرده روشن و اتاق کمی نور یه.شدیم تاریک تقریبا اتاقی

.بود روش(مغز داخلی عکس)رادیولوژی از عکس تا چند و بود چسبیده

دیده کوچیکه،دقیق چون ولی هستش راد آیدین تومور عکس این عظیمی خانم_سعیدی خانم

.نمیشه

زیاده؟ رشدش سرعت_

به چرا؟دلم دروغ.ریخت دلم لحظه یه ولی نمیدونم.داد تکان مثبت ی نشانه به سری سعیدی

.سوخت حالش

.بالاست ریسکش,شه عمل اگه.عظیمی خانم_سعیدی

سریع چه هر اونم.کنم درمانش میخواستم.دادم بیرون صدا با و نفسم و کشیدم پیشونیم به دستی

.داشت آرزو کلی من مثل و بود جوون پسر یه بالاخره.میسوخت باباش حال به بیشتر دلم.تر

.ندارم اطلاع شما ی اندازه به من هم باز.بمونه رنده نکنم فکر خانم_سعیدی

بگیم بهش باید_

بعد کنید صحبت مادرشون و پدر با اول_

عمل دیگه ما یک تا حداقل باید بود تازه تومورش چون.شدم خیره ها عکس به و دادم تکان سری

بهشون.میزدم زنگ پدرش به باید.شدم خارج اتاق از و گذاشتم جاشون سر رو ها عکس.میشد

ارمک اتاق طرف به.کردن قبول من اصرار کلی بعد ولی!نه گفتن اول هم ها خونه،اون برن بودم گفته

.گرفتم و بودم کرده سیو قبلا که مرادی ی شماره و برداشتم میز رو از و گوشی و رفتم

✖✖✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 136

(مرادی یا احسان)

هوای و حال خونه میومد،نه بیرون اتاقش از( آیدین خواهر)آیناز افتاده،نه اتفاق این که روزی از

من.شدم خیره بهش و دادم تکون ظرفم تو و قاشق.بود خراب خیلی هم من حال.داشت و خودش

داره؟ دوست و من چی؟اون اون دارم،ولی هم الان داشتم دوسش خیلی

نمیخوری؟ چرا_

من لیو.میکنه گریه که نمیکنه؟معلومه گریه بگم اگه یعنی.بگم مامانش به نتونستم هم هنوز

.اشکش از میترسم

.ندارم،مرسی میل_من

اصد با و نفسم و کردم قلاب هم تو و دستام.میکردم نگا بهش گاهی هَرَز و انداختم پایین و سرم

.دادم بیرون

؟!ندا_من

بله؟_

ندی؟؟ خودت و ما دست کاری میدی قول بگم بهت چیزی یه اگه_

از پر ستر از پر.بخونم میتونستم کامل و نگاش.شد قفل نگاش تو نگام.کردم نگا بهش چشمی زیر

.کرد پایین بالا تند تند و سرش ثانیه چند از بعد.استرس

دادن توضیح به کردم شروع من من با

گفت من به دکتر خانم و بیمارستان.....ب......رفتیم که روزی اون.....او.....ندا....ببین......ب_

میاد؟ یادت رو داره خصوصی کار من با که......که

.کرد پایین بالا بار چند و سرش مکث،سریع ثانیه چند از بعد.کردم نگاش منتظر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 137

:دادم ادامه

.نداد من به خوبی خبر روز اون....او.......راستش_

نمیزنی؟ حرف گفت؟چرا چی_ندا

.......آیدین.....آ که...گفت.....گف......من به روز اون.....او_

چی؟ آیدین_ندا

داره تومور آیدین_

نگا بهش داشتم.میکردم حس و بغضش.بود شده خیره من به فقط.شد خشک لحظه یه

جخار آشپزخونه از و میز به کوبوند و دستش بخونم،که و چشماش تو از چیزی یه میکردم،بلکه

.کرد قفل خودش رو و در و رفت اتاقش به.کردم دنبال راهشو چشم با.شد

حوصله.خورد زنگ تلفنم که میکردم فک پیش لحظه چند اتفاقات به داشتم.............................

عظیمی اسم دیدن با ولی.بزنم و خاموش ی دکمه خواستم و برداشتم و گوشی.بدم جواب نداشتم

.دادم جواب و سبز ی دکمه سمت رفت ناخداگاه تلفن،دستم ی صفحه روی

.عظیمی خانم سلام_من

سلام_عظیمی

.نشنیدم جوابی ولی.بده جواب بودم منتظر من و کرد سکوت یکم

عظیمی؟؟ خانم_من

بله بله_

هست؟ حواصتون_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 138

ببخشید.میکردم فک داشتم هست،فقط بله_

بفرمایید...خب؟_

.بیارید هم همسرتون خواستین اگر و.پسرتون مریضی ی درباره.کنم صحبت باهاتون باید_

.خدانگهدار.اونجاییم دیگه ساعت نیم تا ما.باشه_

خدافظ_

وت هقهقش صدای.رفتم ندا اتاق طرف به.شدم بلند جام از و میز رو کوبوندم و کردم قطع و گوشی

.زدم در به تقی.پیچید گوشم

ندا؟_من

.باشم تنها میخوام.برو....ب_

.داره کار باهامون گفت.زد زنگ دکتر_

هوا تو هم من دست در شدن باز با که بزنم در خواستم.نشنیدم جوابی شدم،ولی جواب منتظر

.شد خشک

.بریم_ندا

هرانند کنار در و رفتم ماشین سمت به.شدم حیاط وارد.بیاد دنبالم کردم اشاره و دادم تکان سری

.نشستم راننده جای خودم زدم دور ماشین.کردم باز ندا برا رو

✖✖✖✖✖✖✖✖

(باران)

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 139

خیلی که جراحی عمل فقط.میکردم فک تومور این برای درمانی به داشتم.بودم منتظر اتاق تو

اومدم خودم به در تق صدای با...........بالاست ریسکش

بفرمایید_من

.شدند اتاق وارد زنش و مرادی و شد باز در

.اومدین خوش.سلام_من

ممنون.سلام_ندا

ممنون.سلام_مرادی

.نشستم میز پشت صندلی رو هم خودم.بشینن که کردم اشاره شده چیده های صندلی به

جراحی با فقط تومور این ولی.......ولی سخته براتون پسرتون مرضی این درک که میدونم_من

.میشه پسرتون برای سختی جراحی کل در و بالاست خیلی ریسکش که میشه خوب

میمیره؟؟؟ یعنی_ندا

داد نجاتم مرادی که بگم چی نمیدونستم.بود شده یکی بعض با صداش

.حرفاست این از تر قوی خیلی آیدین.ندا اِاِاِ_مرادی

.باشید داشته امید و کنید دعا باید فقط هم شما.درسته.بله_من

کیه؟ ملاقات وقت_ندا

.برید میتونید باشه داشته حوصله پسرتون اگه_من

دادن تکون از پس و کردم جور و جمع و میز روی های برگه و شدم بلند جام از شد که تموم حرفم

پوفی.بود ده ساعت.کردم نگا مچیم ساعت به.شدم خارج اتاق از-خدافظ- ی نشانه به سرم

.شدم وارد و کردم باز و در.رفتم راد آیدین اتاق سمت به و کشیدم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 140

بزنی؟ در نیستی بلد_آیدین

.کردم نصارش ای غره چشم و ندادم جواب

داشتی؟ کاری:داد ادامه

............ماد و پدر_

.کرد قطع و حرفم

خوب؟_

.ببیننتون میخوان اومدن مادرتون و پدر.دیگه بگم بزارین خوب_

نخوام؟ من اگر و_

نمیان_

.نمیخوام منم خب_

.ندارن حوصله میده،آقا جون اونجا داره میکنه؟مامانش همچین چرا این

میکنه گریه داره بده،یعنی حالش مامانتون ولی.خودتونه میل_من

.نیست مهم برام_

.رفت بالا هام ابرو

بدم؟ پس جواب هم تو به باید حالا_آیدین

...........ولی نه_

.کن گم و گورت لطفا بدم پس جواب تو به نباید که هم حالا.نداره ولی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 141

دماغ و لب با.بود مشکی هاش ابرو و مو.شدم قیافش متوجه تازه.کردم نگا چشماش تو

خیره قیافش تو.بود کرده جذابش ژولیدگی همین هم باز بود،ولی ژولیده موهاش.مناسبت

داره؟ رفتاری همچین چرا که شد درگیر فکرم.شدم

کجایی؟......هوووی_

.دادم بزرگی سوتی چه فهمیدم تازه.اومدم خودم به صداش با

جا هیچ.......هی_من

نداری؟ خوردن برا چیزی گرسنمه من نمیدی؟میگم جواب چرا پس_

.بیارن میگم الان_

سمتشون به.دیدم دور از رو(پرستار)سلطانی خانم و سعیدی خانم.کردم باز و رفتم در سمت به

.رفتم

.سلطانی خانم سلام_من

خانم باران سلام به_سلطانی

بیارن؟ بگین غذا راد ،آیدین۳۳۳اتاق بیمار برای میشه_

میخوره؟ باشه،چی_

.بیارین چیزی یه.نمیدونم_

.شد دور ما از و داد تکان سری

کردین؟ صحبت مادرش و پدر با شد چی_سعیدی خانم

.نیستن راضی هنوز عمل بله،با_

دیگه سخته_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 142

.صد در صد که اون_

.شد تموم حرفمون سلطانی اومدن با

.سرآشپز پخت دست با سوپ اینم.بفرمایید_سلطانی

ممنون_

.شدم وارد و زدم در به تقی.رفتم آیدین اتاق سمت به و گرفتم دستش از و سوپ

چیه؟_آیدین

سوپ_

خوبه_

.آیدین سمت به دادم حولش و گذاشتم میز رو و سوپ و رفتم چرخدار مخصوص میز سمت به

.کنم صحبت موضوعی ی درباره باهاتون میخواستم_من

.خوردن به کرد شروع و داد تکان سری

ببینیم که میگرفتیم رادیولوژی عکس یه سرتون از باید کردین که تصادفی برای ما_من

.شدیم مواجه تومور یک با...............با ولی باشه نداشته چیزی ای شکستگی

به بزنم مشت یه رفتم،خواستم طرفش به.میشد خفه داشت.گلوش تو پرید غذا من حرف با

به محکم ی ضربه چند.میشد کبود داشت دیگه چون ولی............نامحرمه افتاد یادم که پشتش

فک لحظه یه.برگشت من طرف به و اومد جا حالش زدم بهش که مشتی چند از بعد.زدم پشتش

.بودم ندیده عمرم تو حالا تا که کرد اخمی چنان.زدم رو سکته کردم

میکنی؟ چکار_آیدین

.نشی خفه پشتت به میکنی؟زدم چکار چی یعنی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 143

میکنی؟ ماساژ داری چرا.شد تموم زدی مشت خوب_

.برداشتم سرعت با دستم.دادم بزرگی سوتی چه دوباره فهمیدم و اومدم خودم به تازه

.ببخشید_من

رو و نگاهش سنگینی.صندلی رو نشستم رفتم کنا گوش بچه این مثل منم.ور اون برم کرد اشاره

.نیاوردم خودم روی به ولی.کردم حس خودم

مرزم؟ لب یعنی خوب_آیدین

.باشم سنگین و کنم جمع و سوختم دل ی قیافه کردم سعی......بگم؟ چی بهش حالا........آخی

خیلی نه_من

کنین؟ کاری نباید میمیرم دارم که حالا_

.دارین جراحی بعد بشه تر بزرگ باید کوچیکه فعلا_

به و بالا آوردم و دستم............درگیر؟ خود چه تو به آخه خوب.بود خیال بی چقد.داد تکان سری

.بودم کرده کار هم اضافه حتی.میرفتم باید دیگه.بود یازده ساعت.کردم نگا ساعتم

.میاد بخش این شب سلطانی،پرستار خانم من جای برم،به باید من_من

.داد تکان سری

.خدافظ_من

.سمتش برگشتم.نشنیدم جوابی دیدم که شم خارج در از خواستم

.ببخشید،راد.........مراد آقای خدافظ_من

.خدافظ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 144

از و کرد خدافظی کارکنان ی همه از.شدم خراج اتاق از و دادم تکون تاسف ی نشانه به سری

قبو سه از بعد.گرفتم و پژمان ی شماره و برداشتم جیبم تو از و تلفنم.شدم خارج بیمارستان

:داد جواب

بله؟.الو_پژمان

سلام_

.بگو_

.دنبالم بیا_

.دارم کار_

پیاده سرما این تو میگی یعنی.میزنم یخ دارم الان من.دادی قول من به دارم؟تو کار چی یعنی_

بیام؟

میزنی یخ داری که چه من به دوما.ندادم قول کسی به من اولا_

رو بابا و مامان جواب بدوزده منو شب؟یکی موقع این بزاری تنها منو میخوای.یازدهه ساعت الان_

میدی؟ چی

.شم راحت دستت از بدوزدن که بهتر_

.غیرت مرسی_

.خواهش_

.خدافظ_

داداش هم ما دارن داداش مردم.شنیدم بوق صدای جواب جای به که بودم جواب منتظر

.رفتم منشی بلند میز طرف به بیمارستان،وبعد طرف به و کشیدم پوفی........داریم

تاکسی بزنید زنگ میشه_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 145

.لحظه یه_منشی

.داشت برش و تلفن طرف برد و دستش

.کنید بله،یادداشت بله..........میخواستم سلام،تاکسی.الو_منشی

.کرد قطع خدافظی و تشکر از بعد و داد و آدرس

.میرسن دیگه ساعت نیم دوره آدرس چون گفتن_منشی

مرسی.آهان_من

که میشه روز چند و تصادفیه مریض....کردم باز و در و رفتم ۳۱۳اتاق سمت به کردن تشکر از بعد

....کماِ تو

.بود سعیدی خانم.......شد باز در که کردم ها پرونده به کردن نگاه مشغول و خودم

نرفتین؟ شما هنوز.....اِاِاِ_سعیدی خانم

.ام تاکسی منتظر_

از و کردم خدافظی سعیدی خانم دیقه،از چند از بعد هم من.شد کاراش مشغول و داد تکان سری

.برگشتم پشت به اسمم شنیدن با ولی رفتم بیمارستان در سمت به.شدم خارج اتاق

.گذاشتی جا رو ها پرونده.باران_سلطانی خانم

.برگشتم کلافگی با.کرد صدام که برم خواستم دوباره

هست؟ توموریه بیمار این!باران_سلطانی

خوب؟_

مردنیه؟_

خدافظ.شاید_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 146

خدافظ_

های پله جلوی و تاکسی که بودم نرسیده در به هنوز.رفتم بیمارستان خروجی در سمت به

صدایی با و کردم برخورد سفت جسم یک به شدت با یهو.کردم زیاد و سرعت و دیدم بیمارستان

حوش و حول پسر یه.آوردم بالا و سرم.شد کنده تنم نصف کردم احساس.......آخ گفتم جیق مثل

.بود داده بالا سمت به موهاشو و بود ای قهوه ابروش و چشم.سال ۹۲_۹۲

کردی؟ مصرف چیزی مگه.یواش:گفتم عصبی صدای با

........ببخشید،ببخ_

.پزشکیم لباس به زد زل و کرد قطع شو حرف

دکترین؟ شما_پسر

چطور؟.بله_

میشناسید؟........راد آیدین......آ_

.......نسب شما با.بله_

.شه قطع هم من حرف شد باعث که زد بلندی بوق تاکسی

.برم باید من_من

تاکسی سمت به دویدم

؟!خانوم_پسر

:داد ادامه.برگشتم پشت به

کنید؟ راهنماییم میشه_

.کنن کمکتون که هست دکتر کلی اونجا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 147

:گفتم لب زیر.افتادم چیزی یاد

نمیان که امشب البته_

:گفتم پسره به رو و کشیدم پوفی

.میام الان باشه_

:گفتم تاکسی راننده مرد به رو و برگشتم

برید شما آقا_

خواستی؟ تاکسی چرا پس خوب_مرد

ینا جواب اگر و میمردم خستگی از داشتم دیگه.......شدیم بیمارستان وارد پسره با و ندادم جوابی

.میکشت منو(بیمارستان رئیس)یزدانپور میرفتم،آقای و نمیدادم رو پسره

طرف این از_من

.پسره بعد شدم وارد خودم اول و کردم باز و در.کردم اشاره آیدین اتاق به

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

ور رایب ای وسیله نه بزارم سرش به سر که نبود دکتره دختر.اتاق این تو پوسیدم می داشتم دیگه

......رفتن

مرور حال در....ندادم الان تا که بدم انجام کار کلی باید بمیرم اگه من که میکردم فکر داشتم

زیر چون.دیگه یکی سرش پشت و شد وارد.بود حلالزاده،دختره.شد باز در که بودم نکردم کارای

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 148

دوس چقد خدا وای.بالا گرفتم و سرم.پسره میدونستم ولی.ندیدم و قیافش میکردم نگا چشمی

.اومد که باشه اینجا الان داشتم

تو؟ خوبی.گرفتی مارو خبر بالاخره.پدرام آقا سلام به_من

بهت؟ شد خوبی؟چی تو.بپرسم تو از باید من_پدرام

بهش چشم با.پررو.میداد گوش حرفامون به و میزد لبخند بهمون داشت.دختره سمت برگشتم

.کرد نگام منگلا مثل بعد و کرد اخم اول.بیرون بره کردم اشاره

.باشی نداشته کاری اینجا دیگه کنم فک_من

.شد خارج اتاق از و کرد جور و جمع و خودش و فهمید و منظورم تازه

کردی؟ اینطوری بدبخت دختر با چرا_پدرام

میده؟ گوش حرفامون به که کنم تشکر ازش چی؟میخواستی_

..........نه،ولی_

.پیدایی کم.بگو خودت از.کن ولش حالا_

.برات دارم حرف که نگو هیچی_

:داد ادامه.کردم نگاش منتظر

اول!نه میگفتم خواستگاری،منم بریم بود داده گیر ندیدیم،مامانم رو دیگه هم که وقت چند این_

معرفی رو دختره یه هم اون بعد.نکردم قبول هم من که.داد نشونم رو قرتی بداُنُق زشت دختر یه

...........کرد

چیه؟ خب،اسمشون_من

.........دومی دیدمش،ولی دور از فقط.نمیدونم رو اولیه دختر اسم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 149

چی؟ دومی_

نمیکنی؟ بگم،لهم_

.کردم نگاش منتظر و دادم تکان منفی ی نشانه به سری

.آیناز.........امممم_پدرام

:گفتم خندم میون.شد یکی صدام با خندم.خنده زیر زدم پقی

آیناز؟......تو.......ت_

.دادم ادامه.کرد نگام سوالی

.بیرون میکنه پرتت خونه از پا جفت با آیناز خواستگاری بیای اگه_

واقعا؟؟_پدرام

. آره میشناسمش من که اونجایی تا_

.خواستگاریش برم میخوام نگفتم که من حالا_

نیست؟ خوبی دختر من خواهر میگی یعنی_

.میمونه خودم خواهر مثل آیناز که گفتم مامانم به من.نبود این منظورم نه،من نه_

آهان_

بگو خودت از تو خوب_پدرام

بگم؟ بهش یعنی.واااای

نیستا خوبی خبر زیاد من مال_

.کنم کمکت بتونم شاید.بگو خوب_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 150

کستهش سرم ببینن که میگرفتن رادیولوژی عکس یه باید بیمارستان آوردن منو وقتی راستش_

.دیدن ای دیگه چیز یه ولی!نه یا

دیدن؟ چی.خوب_

!تومور_

:گفت تِ پَ تِ تَ با و کرد مک لحظه یه

تومور؟......ت_

.دادم تکان مثبت ی نشانه به سری

.مرزم لب میگن دکترا_من

کنی؟ گوش تو باید زدن زری هر دکترا_

.پوزخند به شد تبدیل و شد کج لبم گوشه

دکتره؟ دختره همین_پدرام

اوهوم_

:گفت لب زیر و شد بلند جاش از حرص با و کرد مکث ثانیه چند

باهاش دارم کار_

کجا؟......پدرام_من

.کوبید سرش پشت درو و نداد جوابی حرفم به

✖✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 151

(باران)

.......خو و بیرون در از رفتم...میگفتم داشتم خوب_من

؟!ببخشید_

یا پسره همون.برگشتم پشت به و شد قطع حرفم پشتم از پسری صدای با

.پدرام آهان......پژمان......پرهام......همون

بفرمایید_من

.کنم صحبت خصوصی باهاتون میخوام_

...........همون؟ عین شد رفتارش پسره اون اتاق تو رفت اینم....زرشک

(دوستم بهترین)پژوا سمت برگشتم

میگردم بَر _من

ردو پژوا از کامل که وقتی.....برم دنبالش کرد اشاره پدرام........شد کارش مشغول و داد تکان سری

.من سمت برگشت شدیم

......میبره؟لعن که گفتی آیدین به تو_پدرام

.بست چشماشو ای لحظه حرص از و کشید پوفی

:گفتم خونسردی با

.شاید گفتم منم!نه یا مرزم لب پرسید ازم اون.میمیره نگفتم من_

:گفت عصبانیت از شده کنترل صدای با

...........میکنی،یا آیدین برا کاری یه میای الان یا ببین_

.نداد ادامه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 152

چی؟؟ یا_من

کن ولش_

........عصبیه خبر شنیدن از بود معلوم.شد دور ازم سرعت با

.نشستم کنارش و رفتم پژوا سمت به

.میکشتت میزد نبود بیمارستان اینجا اگه میگم داره؟من مشکل یارو_پژوا

.داره حق خوب_

میزدت؟ اگه ٔ حتی_

.میزد اگه حتی_

خبراییه؟ نکنه.......نکنه.......کیه؟ یارو این چرا؟اصلا اونوقت_

آیدینه همون یا دوستش هم الان.گفتم بهت که پدرامیه همون این.........منحرفیا هم تو!پژوا.....اِاِاِ_

.شده عصبی داره،اینم تومور که داده خبر بهش

کنی؟ همچین بیاد،حاضری دستت مرگم خبر هم من اگه یعنی_

.برم باید دیگه من پژوا..........آره که معلومه_

.میموندی حالا_

خدافظ نه_

.خدافظ_

.زدم در به تقی.رفتم یزدانپور بیمارستان،آقای رئیس اتاق سمت به

بفرمایید_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 153

:گفتم آروم و پایین انداختم و سرم و شدم اتاق وارد

یزدانپور آقای سلام_

سلام_

. آوردم بالا آروم و سرم

کنم جبران میدم قول....برم؟ میشه......یزدانپور آقای_من

حالا که داریم اعصاب و مغز دکتر دوتا فقط اینجا ما میدونید که طور همون.عظییمی خانوووم_

روز بانهش باید شما کنیم پیدا دیگه دکتر یه که وقتی تا پس.موندین شما و داده استعفا یکیشون

.کنید کار

........اما_

.کارتون سر برید هم حالا.گفتم و دلیل شما به من.خانوم نگید اگر و اما_

:گفتم لب زیر

چشم_

.رفتم پژوا سمت به حرص با....شدم خارج اتاق از

نداد؟ شد؟اجازه چی_پژوا

نع_

.میپاد داره که کارت سر برو هم تو حالا.............گفتم بهت که من_

و رمس دیدم که و یزدانپور آقای دور از.کردم نگا پشتم و برگشتم منم و کرد اشاره سرم پشت به

.پایین انداختم

.دیگه برو_پژوا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 154

وارد و زدم در به تقی.آوردم بالا و سرم در جلوی و رفتم آیدین اتاق سمت به پایین سر همون با

.شدم

..........با من و شمال رفتیم دیگه بعد_آیدین

.کرد تموم و حرفش و شد من متوجه

بفرمایید؟_آیدین

.کردم ها دستگاه و دم مشغول خودم و آوردم در و اداش یواشکی

آوردی؟هان؟؟ در منو الان؟ادای کردی چکار تو.....ت_آیدین

.گرفت جلوشو پدرام که میرفت بالا صداش داشت طور همین

!هااا بیمارستانه اینجا.آروم آیدین_پدرام

.بدونم باید من نه_آیدین

.داد ادامه منو سمت برگشت

آوردی؟ در منو ادای تو.نگفتی_

.میشه همین میکنی رفتار اینطوری وقتی!کردم چکار انگار حالا بِه_

ننشست؟ دلش به خانوم که کردم رفتار چطوری؟هااا؟چطوری_

.........تو_

.شد اتاق وارد اخم با یزدانپور آقای و شد باز شدت با در

خبره؟ چه اینجا_یزدانپور

.بپرسید دکتر خانوم نمیدونم،از_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 155

خودش خوبه.پررو ی مردیکه.عصبانیت از میترکیدم داشتم دیگه.شنیدم و پوزخندش صدای

:گفتم من من با.....کرد نگام پرسشگرانه منو سمت برگشت یزدانپور.......کرد شروع

.........یزدا چی؟من؟آقای_

.دارید تنبیه کافی ی اندازه بسه،به بسه_یزدانپور

کنه؟ تنبیم که بچشم چی؟؟؟؟؟تنبیه؟؟مگه

.......اما_من

.باشید مریضتون سر بالا باید خواب جای به امشب. نداره اما_

یعنی..........کردم نگا خالیش جای به زده مات.زد خشکم.شد خارج اتاق از و کرد اشاره آیدین به

.نداره امکان نه........ادب؟ بی کی؟این سر بالا بشینم بیام بدم دست از و شیرینم خواب من

.رئیسی عجب.اومد خوشم_آیدین

.ور اون برگردوندم حرص با و روم و رفتم بهش ای غره چشم

گفت آیدین به آروم ی صدا با پدرام

کردی؟ بود چکاری این!آیدین_

گفت صدا همون با هم آیدین

.بیاره در منو ادای و کنه احترامی بی من به نداره حق کسی که بفهمه باید.حقشه_

رو وسایلا....کردم ها دستگاه مشغول و خودم و کشیدم پوفی.میگیره تحویل و خودش چه آقا.اُهو

لیخا اونا سر و حرص از یکم میتونستم ولی میداد بدی صدای اینکه با.کردم می جا به جا حرص با

.کنم

.خوابیده بیمار اینجا.آروم_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 156

زا بعد........شدم کارم مشغول دوباره و بستم سریع و دادم نشونش و دندونام و کردم باز و نیشم

.اومد در صداش سکوت،پدرام دیقه چند

.بزن زنگ حتما داشتی کاری.میرم دیگه من.آیدین_

.خدافظ.باش_آیدین

.....رفت و داد تکان سری رسید که من به.برداشت و کیفش و شد بلند جاش از

.........موندم تنها پسره این با من رفت،حالا که اینم خدا وااای

یصندل روی و شدم خسته دیقه چند از بعد.رفتم وَر وسایلا با که یکم.نکنم توجه جلب خواستم

ژواپ برای.کردم بازی سرگرم و خودم و برداشتم کیفم تو از و گوشیم.نشستم آیدین تخت جلوی

که کردم نگا آیدین به چشمی زیر...........کردم تعریف و موضوع کل و فرستادم اس ام اس هم

به و تمگرف ازش چشم سریع.شد قفل نگاش تو ثانیه سیم برای میکنه،نگام نگا منو داره اونم دیدم

بهش دلم تو داشتم......کنه بازی باهاش نداره گوشی بیچااااااره......شدم خیره موبایلم ی صفحه

من که کرد اشاره هم اون.بده جواب کردم اشاره آیدین به.شد خورده در به تقی که میخندیدم

بلندی پوف.اومد در صدا به در دوباره که میکردیم اشاره بهم هم سر پشت طور همین.بدم جواب

.دادم جواب و کشیدم

بفرمایید_

.آوردم شام_

اتاق وارد و کشیدم داشت آشپز لباس که زنی دست از رو غذا.کردم بازش و رفتم در سمت به

.شدم

.گفت لب زیر و زد پوزخندی آیدین

بازنده_

ام؟ بازنده چی؟؟؟من_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 157

.گرفتی غذا رفتی شدی پا تو.دیگه آره_

.کنیم دیگه،چه ای بچه_

!!!نکنا باز منو دهن_آیدین

بوده؟ بسته الان تا مگه_

تو کردم،ولی رفتار باهات خوب خیلی هم الان تا.نخواه نمیخوای هم اگر و بخواه میخوای دیگه_

.ندونستی و قدرش

.بستم و چشام ای لحظه برای و کشیدم پوفی.نداشتم بحث ی حوصله

چیه؟ غذا حالا خوب_آیدین

ماکارونی_

خوبه_

یرهبگ خواست تا ولی.جلو بردم و بود غذا توش که دستم.بدم بهش رو غذا که کرد اشاره دستم به

.بود اوفتاده در کسی بد با.عقب کشیدم و دستم

.اونو من به بده میکنی چکار_آیدین

ندم؟ اگه و_

ببینی و من سگ روی اون داری دوس خیلی اینکه مثل_

.دارم دوس.آره_

.اومد در نشسته حالت به خوابیده حالت از

!میزنمتا میشم پا حالم همین با_آیدین

.نداری جرئت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 158

.دارم خوبشم دارم_

حالت با.شه بلند نمیکردم فک اصلا.دادم قورت و دهن آب.اومد من سمت به و شد بلند جاش از

.گفتم مبهوت

میکنی؟ چکار_

!دیگه بزنمت شدم پا_

سرم جلوی دفاع و ضَبدری حالت به و دستام شدن آماده برای هم بالا،من برد و دستش

........گرفتم

و ابروم یه و اومدم در دفاعی حالت از.......خنده زیر زد پقی آیدین یهو........که بودم ضربه منتظر

.........میخنده؟ چرا وا.......بود شده کبود خنده از.شدم خیره بهش و بالا دادم

.شد یکی صداش با خندش

.ترسو_آیدین

منی؟ با_

.آره_

ام؟ ترسو من......بالا رفت هم ابروم یکی اون

.بودم نخندیده بود وقت خیلی.گرم دمت_آیدین

ینآید..شدم موبایل با کردن بازی مشغول و صندلی رو نشستم رفتم و کردم نصارش ای غره چشم

.شد خوردن مشغول و برداشت و ماکارونی هم

نمیخوری؟_آیدین

.میخوردم میکردی تعارف اگه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 159

.کنممی تعارف دارم حالا خو_

.زدی دهن دیگه الان_

.گفت ای مسخره لحن با و کرد نازک و صداش

.اینا مامانم وای_

.گفت خودش کلفت صدای با دوباره بعد

نیار در هم ها بازی لوس این از بخور بگیر_

نمیخورم_

.کردم لطف بهش که بگو بهتر،منو_

که نرسید دیقه وبه......کشید دراز تخت روی رفت و کرد خاموش رو براقا و شد بلند جاش از

نگا مچیم ساعت به......خوابه ساعته یک که هم آیدین.بود رفته سر حوصلم.****برد خوابش

رو دیگه یکی خواب دارم و اینجام حالا ولی.......بودم خواب باید الان من.بود صبح ۳ کردم،ساعت

.......اه.میکنم تماشا

گشتم،ولی برق پیریز دنبال.........نمیشد دیده هیچی و بود خاموش همه چرغا......شدم بلند جام از

مه یکی اون و در جلوی یکی.بود برق پیریز تا دو اتاق هر توی.کردم فک یکم.نکردم پیدا چیزی

دراز و دستم.دیدم تخت طرف اون و برق پیریز.رفتم آیدین تخت سمت به......مریض سر بالا

وندهم ذره یه تقریبا......کردم بلند و قدم و ایستادم انگشتام نوک روی.....نرسید دستم ولی.کردم

دش ایجاد تنم تو که دردی از و چشمام.......افتادم و خورد سُر پام که برسه پیریز به دستم تا بود

وای!!......آیدین؟نه رو افتادم..........رو چی؟؟؟؟؟افتادم..........کردم باز ای لحظه از بعد و بستم

و شد درد متوجه هم میدادم،آیدین فحش خودم به داشتم که طور همین!!!!........نه....خدااااا

ودب سرد.....خورد صورتم به نفساش.....بود سانت یک بینمون ی فاصله.........کرد باز آروم چشماشو

هک منو.کرد باز و مالید و چشماش آیدین.کنم چکار بودم،نمیدونستم مونده مات.شد داغ یهو ولی

.رفت هم تو اخماش دید

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 160

میکنی؟؟؟ غلطی چه_آیدین

.گفتم من من با

...........داشتم........دا..........من........م.........من؟_

شدی؟ لال چرا! دیگه بخوابم؟هاااااان؟بگو من بودی رمنتظ پس_آیدین

رفت ابال صداش دوباره.......بزنم حرف نمیتونستم.میکردم نگاش فقط.عقب داد حولم عصبانیت با

.شه ایجاد تنم تو خفیفی لرز شد باعث که

بدو..........بیرون برو_آیدین

.کرد اشاره در به

فقط.....من.....من_

بیرون گفتم_آیدین

ایمریض بخش فقط.بود تاریک تاریک بیمارستان.......شدم خارج اتاق از عجله وبا کردم مکث یکم

چند اتاق در کنار.گردوندم و چشمم.بود قسمت این از بیرون هم اون که بود روشن اورژانسی غیر

قهدی به.بودم خسته خیلی........نشستم ها صندلی از یکی روی و رفتم.بود شده ردیف صندلی تا

.برد خوابم و شد سنگین چشمام که نرسید

✖✖✖✖✖

(آیدین)

شده کلافه.......نمیبرد خوابم دیگه و بودم گرفته وجدان عذاب داشتم باهاش که رفتاری از

عذاب..........خوردم جرعه یه و برداشتم و تخت کنار آب لیوان.شدم بلند تخت رو از........بودم

!........بود چی برا نمیدونم وجدانم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 161

تصمیم.........کشیدم پوفی.بود صبح ۳ ساعت.کردم نگا دیوار روی ساعت به......بود هم حقش

به و مشد پشیمون کردن فک کوتاهی مکث بعد و رفتم اتاق در سمت به.....بشکنم و غرورم گرفتم

.پیچید گوشم تو جوونی دختر صدای بوق یه از بعد.زدم و استیشن ی دکمه.رفتم تلفن سمت

.الووو،بفرمایید_

.میخواستم و سلام،دکتر_

فامیلشون؟_

.میومد یادم اسمشو فقط.....بود؟ چی فامیلش؟فامیلش

باران_

چی؟باران؟_

!میخنده؟ من به داره این......شد تا چهار چشمام.....خندید تلفن پشت ریز ریز

؟!خانوم_من

.شد یکی خنده با صداش

.خدمتتون بیاد ممیکن صداش الان.....بله.....بله_

خدافظ_

.خدافظ_

.صندلی رو نشستم رفتم و کردم قطع

✖✖✖✖✖✖

(باران)

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 162

چشمم تو شدیدی نور کردم باز که و چشمام.شدم بیدار خواب از تنم خوردن تکون با

.گفتم کلافگی با.میداد تکونم داشت پژوا.ببینم بهتر تا کردم خورد،ریزشون

هااااااان؟چیه؟_

.داری کار که پاشو،پاشو_

.بفهمم منم کن صحبت درست_

.کردن قهر خانوم که گفت زد زنگ من به آیدین آقا_

.گفتم اخم با و شدم بلند جام از

کردم؟ قهر من_

دادم ادامه لب زیر

.عوضی ی پسره_

.نکرده صدا و رئیس نرفته آیدین آقا تا پاشو!چی هر حالا_پژوا

دور از داشت پژوا.........رفتم آیدین اتاق طرف به و کردم مرتب و لباسام.شدم بلند جام از حرص با

اقات تو نگاهی.بستم محکم سرم پشت رو در و شدم اتاق وارد پژوا به توجه بدون.میکرد نگا منو

.میرفت وَر موبایلش با داشت و بود خوابیده تخت رو آیدین.......انداختم

......آورده؟ و موبایلش چی؟موبایل؟مگه

.شد کج لبش ی گوشه.......کرد نگاه من به چشمی زیر آیدین

........خانوم به_آیدبن

.هستم عظیمی_من

شریفتون؟ اسم.........آها_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 163

.داد جواب خودش که بپرونم آبدار چیز یه خواستم

پژوا......آهان........دوستتون؟ اسم..........خانوم باران........میدونم خودم نمیخواد_آیدین

......نقو نق پژمان.........داداشتون؟.............خانوم

آورده؟؟؟؟ کجا از رو اِسما این......نمیشد تر باز این از چشمام دیگه

..........تو_من

.برات میگم.نکن اذیت و خودت........هیییس_آیدین

میگی؟ چیو_

.بودی گذاشته جا و موبایلت_

.شدم قرمز کردم احساس.......رفت هم تو اخمام

بکشی؟؟ سرک و توش باید تو بزارم جا و موبایلم اگه خوب_من

پیام یه دیدم هم بعد.رسوندم هم سلام.دادم جواب زد،منم زنگ داداشت.نکشیدم سرک_

.بود پژوا نبود،دوستت داداشت کردم،ولی نگا باشه داداشت شاید داری،گفتم

.بالا انداختم و ابروم یه

شب؟ موقع این هم زده؟؟اون زنگ من داداش_من

.داد تکون مثبت ی نشانه به سری

زد؟ زنگ کی_من

.پیش دیقه پنج_

ی خنده با صداش.....داد جواب بوق سه از بعد.گرفتم و پژمان ی شماره و رفتم موبایلم سمت به

.شد یکی دیگه نفر چند و خودش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 164

جانم؟_پژمان

!نداره جانم؟؟؟امکان گفت من به چی؟؟؟؟پژمان

تویی؟؟..........ت.....پژمان......پ_من

داشتی؟ کاری.بله،خودمم_

.زدی زنگ نه،تو_

.دنبالت بیام بگم خواستم.آهان_

نخورده؟ سرت به خوبه؟چیزی حالت پژمان_من

بیام؟.نخورده نه_

.برم نمیزاره نه،رئیسم_

باش،خدافظ_

خدافظ_

گوشه..........جانم؟ گفت من به داداشم واقعا یعنی.....شدم خیره جلوم به مات......کردم قطع گوشی

.گرفتم گاز و لبم ی

نمیخوابی؟_آیدین

نه_

دیقه چند از بعد.......گفتم و جریان و دادم اس ام اس پژوا به.نشستم و رفتم صندلی طرف به

.برد خوابم و شد سنگین چشمام

✖✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 165

(پدرام)

......نمیکنم.....ازدواااااج......من.....من،بفهم مادر آخه_من

انال هم بابات.....بریم خواستگاری برای که گذاشتم قرار من امشب.........میکنی جا بی شما_مامان

.......بشورن داده و ماشینت رفته

.کردم قطع و حرفش

بابا؟ دست دادی منو چی؟؟؟ماشین_

.دادم ادامه لب زیر و پیشونیم رو گذاشتم و دستم

داد بی داد ای_

باشه؟ بابات دست ماشینت میشه چی مگه.آره_مامان

میدی؟ ماشین دستش شما که مونده یادش رانندگی بابا خو..........آخ........مامان آخ_

.دادم هم من بده گفت.......میدونم چه_

.باشه باشه_

.بود بابا.کردم باز و رفتم در طرف به عجله با.اومد در آیفون صدای حرفامون شدن تموم با

سالمه؟ شد؟ماشینم چی_من

کو؟ سلامت_بابا

.گفتم کلافگی با

سسسللاممممم_

.سلام_بابا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 166

.تو اومد و کنار زد منو

سالمه؟ ماشین گفتم.ندادی منو جواب!بابا_من

بیوفته؟ اتفاقی بود قرار مگه_بابا

.همون ندیدم،واسه و ماشینم بگیرم نون رفتم که صبح من..........ها......اممم.......چیزه..........نه_

آها_

✖✖✖✖✖✖

(باران)

صحبت تلفن با داشت آیدین.کردم بازشون و مالیدم و چشمام.شدم بیدار ای قهقهه صدای با

.میخندید و میکرد

.برو،خدافظ باشه باشه.............واقعاً؟............کی؟ حالا خوب_آیدین

من سمت برگشت

.خواب وقت_آیدین

درست و لباسم و شدم بلند جام از سریع......بود ۰۱ ساعت.......خدا وای.....کردم نگا ساعت به

و رفتم سرویس طرف به.دادم سلام بهش دیدم که رو کی هر راه تو.شدم خارج اتاق از و کردم

در هب تقی.رفتم یزدانپور آقای اتاق سمت به صورتم کردن خشک از بعد.شستم و صورتم و دست

.شدم وارد اجازه کسب از پس و زدم

.یزدانپور آقای.سلام_من

.سلام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 167

کرد نگام منتظر

ندارم؟ رفتن ی اجازه هم هنوز_من

.بگیرید مرخصی دلیلی به که برید میتونید وقتی فقط......نه_

گفتم میشدم خارج که همونطور.رفتم در طرف به و دادم تکان سری

ممنون_

روی حرص با.شدم وارد زدن در بدون و رفتم آیدین اتاق سمت به دوباره و شدم خارج اتاق از و

یزم روی از.اومدم خودم به موبایلم صدای با دیقه چند از بعد..........رفتم فکر به و نشستم صندلی

. زدم و سبز ی دکمه.بود مامانم.داشتم برش

.مامان بله_

.سلام_

داشتی؟ سلام،کاری_

.بیا هم اینجا،تو میان بابات های آشنا از یکی امشب.بگم زدم زنگ_

.دارم کار.نمیتونم من_

کنی؟ کار میخوای چقد......دیگه بسه.....نیومدی هم دیشب تو_

.کن خواهی عذر بابا آشنا همون یا دوست از هم شما........بیام نمیزاره یزدانپور آقای_

نیهمهمو خونمون امشب بگو یزدانپور آقای به.........میکشتت بابات که میدونی خودت.......نمیشه_

.داد هاجاز شاید

.بیرون دادم صدا با و نفسم

.......باشه.......مامان باشه_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 168

خدافظ_

خدافظ_

به برم که داشتم کم و همین فقط.........کناریم صندلی رو انداختمش و کردم قطع و گوشی

.........برم میخوام داریم مهمونی ما بگم یزدانپور

.آخ گفت بلند آیدین یهو که میکردم فک خودم با داشتم

شد؟؟؟ چی_من

.کشید تیر سرم_

.سرش رو گذاشتم و دستم دوتا.....رفتم سمتش به سرعت با

میکنه؟ درد اینجا_من

.اهوم_

.گفتم داد با.کردن بازش رفتم در سمت به سریع.........نه واااای

.سعیدی خانوم......سعیدی خانوم_

.میومد سمتم به سرعت با داشت که دیدم دور از و سعیدی

افتاده؟ اتفاقی.....خانوم بله_سعیدی

.بود الان همین دردش سر اولین_

تومور؟ قسمت......آهان_

بله_

بیارم؟ چی باشه،براشون_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 169

.بیار بخش آرام قرص یه_

.بستم رو در و شدم اتاق وارد.......شد دور من از و داد تکان سری

داری؟ درد هم هنوز_من

نه_

و قرص.......شد اتاق وارد سعیدی خانوم و شد باز در دیقه دو از بعد...........نشستم صندلی روی

.کرد من به و روش و آیدین تخت کنار میز رو گذاشت

.اومدن اقوامشون.......خانوم_سعیدی

.میرم الان هم من.......بیان بگین_من

.شد خارج اتاق از

.ببینم و کسی نمیخوام من_آیدین

.......باشن راضی خونوادت نکنم فک_

.نرو هم تو پس_

کنم؟ چکار چی؟بمونم_

.شد بد حالم شاید خو_

.نباش نگران نه_

.شاید گفتم خو_

.....خب خیلی_

...شدن اتاق وارد جوون دختر یه و زنش و مرادی و شد باز هم در من حرف شدن تموم با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 170

.کرد بغلش و آیدین سمت رفت دختره همه از اول........کردیم سلام هم با همه

دختر؟ کجایی تو.....آیناز_آیدین

بود شده تنگ برات دلم خوبی؟خیلی.....آیدین_آیناز

.خوبم........که میبینی خودت_

پژوا.گردوندم چشم..........شدم خارج اتاق از آروم............برم که کرد اشاره بهم سر با و کرد بغلش

منو ثانیه چند از بعد..........زدن بال بال به کردم شروع...........بود نشسته پرستارا کنار که دیدم رو

.اومد من سمت به و داد تکان پرستارا برای سری.دید

نشدی؟ خسته تو!!باران_پژوا

.دادم خسته؟جون_

اومدی؟ شد چی الان_

.زنشه کنم فکر..........اومدن جوون دختر یه و مادرش و پدر..........بابا هیچی_

داره؟ زن زن؟؟مگه_

............فک آره_

.کرد قطع و حرفم یزدانپور آقای صدای

!عظیمی خانوم_یزدانپور

.برگشتم پشتم به

بفرمایید_من

.برگردید حتما شب ولی...............برید میتونید شما_

........خورده سرش به چیزی کردم فک لحظه یه.............بالا پرید ابروهام تا دو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 171

.زدم یزدانپور به پهنی لبخند بهش توجه بی من ولی.گرفت شگوننی و دستم پشت از پژوا

.خدانگهدار........ممنونم_من

.خدافظ_

.کشیدمش و گرفتم و پژوا دست

میبری؟ کجا منو.........آروووووم خانوم هووووی_پژوا

بمونی؟ یزدانپور پیش میخواستی.......چی_

دشخانوا چون......رفتم آیدین اتاق سمت به کیفم برداشتن از بعد.اومد دنبالم و کشید و دستش

.برگشتن من طرف به همه.......شدم وارد و زدم در بودن،مودبانه اتاق تو

.بزنین زنگ من به اومد پیش مشکلی اگه.........برم باید من......راد آقای_

.دادم ادامه و میز رو گذاشتم و بود موبایلم ی شماره روش که کارتی

.خدافظ_

.شدیم خارج بیمارستان از پژوا با و دادم بیرون صدا با و نفسم.شدم خارج اتاق از جواب از پس

میای؟ کجا تو_من

. برسونمت میخوام_پژوا

راننده جای و زد دور و ماشین هم پژوا.شدم پژوا دلفینی ۹۱۱۲ سوار و دادم تکان سری

.شد کنده جاش از ماشین و فشرد گاز رو و پاش ماشین کردن روشن از پس.نشست

چیه؟ مهمونیه حالا_پژوا

چیه؟ برا بایده این نمیدونم......بیای باید میگه زده زنگ مامانم........میدونم چه_

.میگردی بر و میمونی ساعت یه........میکنی؟ ناراحت و خودت چرا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 172

نای ولی بمونم بیمارستان بودم حاضر........نداشتم حوصله اصلا........دادم بیرون صدا با و نفسم

..........نرم و مهمونی

.کرد توقف ماشین

.بگذره خوش_پژوا

.زدم محوی لبخند

خدافظ_

.خدافظ_

......میومدم خونمون این که بود چهارم ی دفعه........شدم پیاده ماشین از

هب.......بستم سرم پشت رو در و شدم وارد.شد باز تیکی با در ثانیه چند از به........فشردم و زنگ

باغ یه.بود قشنگ هم خیلی بزرگی این کنار در ولی.......بود بزرگ خیلی.......کردم نگا عمارت

ادامه هم راه به و برداشتم چشم عمارت از.........بود قرمز هم عمارت خود.داشت سرسبز

.مگفت بلند.....کردم باز و میشد وصل خونه داخل به که دری و گذاشتم ای گوشه و کفشم......دادم

.اومدم من_

.نمیدیدمش اما شنیدم دور از و مامان صدای

.اومدی خوش_مامان

و مامان....میزد برق و بود سفید جا همه.شدم آشپزخونه وارد......رفتم مامان صدای سمت به

.بوسیدم و گونش و رفتم طرفش به.میکرد آشپزی داشت باز.دیدم

.نباشی خسته_من

.باشی سلامت_

.گفتم بلند.شدم خارج آشپزخونه از غذا به زدن ناخونک از بعد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 173

کدومه؟ من اتاق_

.ها پله بالا،کنار ی طبقه_مامان

هم از متر متر،یک یک ی فاصله اتاق،پر کلی........رفتم بالا بود پذیرایی سالن ته که هایی پله از

اتاق وارد مامان آدرس همون طبق.بود ای قهوه کرم در یه هم ها پله کنار...........داشتن فاصله

هم نفره دو تخت یه.داشت هم مشکی یکم توش که سفید ست با بود ۲ در ۰۱ اتاق یه........شدم

اون دیوار ی همه که لود بزرگ ی پنجره یه تخت راست سمت و بود شده گذاشته اتاق وسط

عادت من و بود بزرگ زیادی ولی بود شیکی و باحال اتاق کل در.بود گرفته و سمت

به.کردم عوض صورتی تاپ یه و مشکی جین شلوار یه با و اتاق،لباسام بررسی از بعد.......نداشتم

و کردم روشن و تلویزیون.رفتم پذیرایی سالن طرف به...........بود ۵ نزدیکای.کردم نگا ساعت

.دمش مامان حضور متوجه میکردم پایین بالا رو کنالا که همینطور.......گشتم خوب فیلم یه دنبال

باشی؟ ریختی همین مهمونا جلوی میخوای تو!باران......اِاِاِ_مامان

داره؟ ایرادی_

..........نداره نه_

داد ادامه.......بالا بردم و ابروم یه

.نمیخواد.........امممم.............کنی؟ کمک مامانت به نمیخوای.........چیزه..........امممم........._مامان

.کوچولو اخم یه به شد تبدیل و پایین اومد ابروم یه

بگی،بگو میخوای چیزی....مامان_کن

نه_

کردن نگا تلویزیون مشغول و انداختم بالا ای شون.داد ادامه کارش به و چرخوند و سرش

هب توجه بدون و رفتم آیفون سمت به سریع.شنیدم و آیفون صدای دیقه چند از بعد...........شدم

.فشردم و بود کلید علامت روش که ای دکمه در پشت شخص

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 174

بود؟ کی_مامان

نمیدونم_

.کرد سرش و برداشت و روسریش مامان

.بیا کردم صدات وقت اتاق،هر تو برو تو_مامان

.باشم مهمونی تو میخوام چی؟منم برا_

.میکنم صدات برو تو حالا_

رفته سر حوصلم.*****شدم ولو تخت روی و رفتم اتاقم طرف به و دادم بیرون صدا با و نفسم

.شد اتاق وارد مامان.اومدم خودم به در صدای با.بود نکرده صدا منو مامان هنوز و بود

.بودی؟مردم کجا_من

........اومدن تو خواستگاری برای مهمونا این........میگم چی ببین کن گوش_

.کردم قطع و حرفش

من؟؟ چی؟؟؟؟خواستگاری_

..........بزارم پایین و پام نداشت امکان.........موندم مات..........داد تکان سری

.........برن بگو بهشون_من

.....بیای باید.......اِاِاِ_

شد بلند جاش از

.بیا هم تو میرم من_مامان

آبی چشمای.........کردم نگا خستم صورت به........اتاقم ی آیینه جلوی رفتم.........شد خارج اتاق از

نه اندام.........ای قلوه لبای با کوچیک و قلمی بینی........روشن گندمی موهای با درشت رنگ کم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 175

ریمل و صورتی رژ تو کلا که کردم ملایم آرایش یه.برداشتم چشم چهرم از..........چاق نه لاغر

صدای که.رفتم پایین ها پله از.شدم خارج اتاق از جین شلوار و تاپ همون با.........میشد خلاصه

جواب و......سلام گفتم لب زیر و پایین انداختم و سرم.بشن حضورم متوجه همه شد باعث پام

هام ابرو.دیدم که چیزی با.........آوردم بالا سرم و نشستم شومینه کنار مبل روی رفتم.شنیدم

یا........من؟ خواستگاری بود اومده پدرام............نداشت امکان دیگه این..........موهام به چسبیدن

به انگار هم اون......بود نه،واقعی.........کردم بسته و باز دور یه و چشمام.......میدیم خواب من اینکه

.گفتم لب زیر......بود کرده تعجب من ی اندازه

میکنی؟ چکار اینجا تو_

.دادم تکیه مبل به و شدم ساکت هم من........نشنید کسی انگار ولی

.بیار چای پاشو دخترم........خوب_بابا

شد،گذاشتمشون آماده چای که این بعد........رفتم آشپزخونه سمت به و شدم بلند جام از حرص با

عدب مامانش،و بعد کردم،و تعارف پدرام بابای به همه از اول.......رفتم پذیرایی طرف به و سینی تو

که طوری........گرفتم جلوش و سینی و شدم خم و رفتم پدرام سمت به آخر در و مامانم و بابام

.گفت نفهمه،آروم کسی

.نمیشناسیم همو انگار........کن برخورد عادی_

میز روی و سینی.........برداشت و چای......کردم پایین بالا و سرم آروم........کرد نگا بهم منتظر

و انمام که حرفایی به و گذاشتم لبام رو هم مصنوعی لبخند یه.نشستم جام سر رفتم و گذاشتم

.دادم گوش میزدن هامون بابا

.پدرام بابای به کرد و روش بابا

.شما نظر میمونه فقط........موافقیم آتوسا و من.........جان مهیار_بابا

.موافقیم هم(پدرام مامان)مریم منو_(پدرام بابای)مهیار

.حرفاشون وسط پرید پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 176

میشه؟ چی ما نظر اونوقت_

......زشته........اِاِ......پدرام_مریم

.کرد باز و بست ای لحظه و چشماش پدرام

نیستی؟ راضی شما یعنی.......جان پدرام_بابا

.راضیه.......نه_مهیار

.شد خیره بابا به و رفت پدرام به ای غره چشم مهیار

.کنید صحبت هم با اتاق تو برید تا دو شما پس.......خب_بابا

هم من.......من اتاق تو پیچید و رفت بالا ها پله از من توجه بدون و شد بلند جاش از سریع پدرام

.نشست تخت رو پدرام........بستم سرم پشت رو در و رفتم سرش پشت آروم

.نداریم ازدواج قصد بفهمونیم بهشون چطوری میخوایم حالا.......خب_پدرام

.نشستم صندلی روی

.بدیه پسره خیلی میگم.......میکنم، صحبت بابام و مامان با من_من

خوششون تو از اونا.....مطمئنم اینو.من،نه بابای و مامان اما......میشن راضی تو بابای و مامان_

.نمیدن گوش هم من حرف به و اومده

جز ای دیگه ی چاره انگاری میزنی حرف تو که طوری این........کنیم کاری یه باید......چی؟ یعنی_

.نداریم ازدواج

.رسید عقد به کار شاید..........نمیدونم حالا_

کردم قطع و حرفش

.کنم ازدواج تو با من نداره امکان.....چی؟؟؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 177

.حرفم وسط بِپر بعد بشه تموم حرفم بزار خو_

.میدم گوش......بگو.......باشه_

.نمیکنی قبول شما ولی......برسه عقد به کار شاید_

....میکشه منو جا همون بابا بعد.......نکنم قبول من اگه.......کردم فک یکم

.میکشه جا همون منو بابام......نه_من

.میکنی فرار_

.کن فرار و نکن قبول تو.......میره من ابروی بعد_

. میکنیم فرار هم با_

.کردن قبول شاید.....بکن و سعیت الان ولی......قبول.....باشه......اووووووف_

با هم من.......شم خارج اول من شد منتظر دفعه این......کرد باز رو در و شد بلند و داد تکان سری

هم پدرام.........نشستم مامان کنار صندلی روی و رفتم پایین ها پله از.......شدم خارج خونسردی

.نشست قبلیش جای و اومد من سر پشت

زدین؟ و حرفاتون.........خب_بابا

.زدیم.....بله_پدران

رسیدین؟ تفاهم به_مهیار

کنم؟ صحبت خصوصی شما با میتونم من!........بابا_پدرام

.رفت سرش پشت هم پدرام......شد بلند جاش از داد تکان سری مهیار

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 178

(پدرام)

.شد حیاط وارد و کرد باز و حیاط در بابا.......رفتم منم رفت بابا جا هر

بگو......خب_بابا

بابا به کردم و روم و بستم رو در

بریم؟ خواستگاری برا دیگه جای یه حداقل یا......نکنم؟ ازدواج دختره این با نمیشه_من

یکم شاید دادیم نشونت که دخترایی اون......آره.......کردی؟ مسخره منو تو!......پدرام........اِاِاِ_

با هم.........خودمه دوست دختر چی؟این این اما..............باشن نداشته ادب یا پرتی..قرتی

.نیست قرتی هم......ادبه

.کنم ازدواج نمیخواستم هنوز من ولی........بگم چی نمیدونستم

......اما_من

.باشه گذشته وقتش از هم شاید.........رسیده ازدواجت وقت دیگه تو..........نیار من برای اگر و اما_

.زد پشتم به خفیف ی ضربه یه بابا.......پایین انداختم و سرم

..........زندگیته زن باران که مطمئنم من_بابا

قبلی جای و رفتیم جمع سمت به هم با.........شه داخل بابا کردم اشاره و بیرون صدا با و نفسم

هب سرش و دهن با.........میکرد نگا منو داشت هم اون.........کردم نگا و باران یواشکی.........نشستیم

انداختم و سرم و دادم تکان منفی ی نشانه به و سرم هم من......آورد در ادا-شد چی- معنی

.پایین

✖✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

میاد؟ کی عظیمی خانوم............سلطانی خانوم_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 179

.کرد نگا بهم چشمی زیر و کشید پوفی سلطانی

.شب شاید..........نمیدونم_سلطانی

از........اومد برام پیام یک که بودم کردن بازی مشغول.......شدم خیره موبایلم به و دادم تکان سری

یامپ و کشیدم پوفی دیدم گوشی ی صفحه رو که اسمی با..........ها پیام تو رفتم و شدم خارج بازی

کردم باز

.ندیدیم همو وقته خیلی.........کجایی؟........عشقم......آیدین:

و صندلی رو کردم ولو و خودم کلافگی با.تخت رو کردم پرت گوشی و دادم بیرون صدا با و نفسم

زا بعد.......میکرد نگا بهم تعجب با داشت سلطانی........کردم باز و بستم ای لحظه برای و چشمام

رو گذاشتم و دستم............رفت بیرون اتاق از و شد خسته کردن نگا ثانیه چند

کرده کلافم و میداد اس ام اس همش.......نیست کن ول دختره این چرا نمیدونم.........پیشونیم

هدوبار.........برداشتم تخت رو از و گوشیم و شدم بلند.......اومدم خودم به گوشیم صدای با.........بود

.دادم جواب.........بود ایکبیری دختر همون

غزل بله_

.بشه جمع صورتم شد باعث که کشید خفیفی جیغ

نمیدی؟ جواب میزنم زنگ چی هر چرا..........بودی؟ کجا تو.........آیییییدییین_غزل

.......مسافرت بودم رفته من.........چیزه.......من.........ها؟........امممم........_

.خیلی......نامردی خیلی آیدین........نبردی؟؟؟ منم مسافت رفتی تو........چیییییییی؟_

...برگشتیم و رفتیم روزه دو.......بود کاری سفر.........امممم.........نه_من

....نداره اشکال پس.......آهان_

خدافظ.......برم باید دیگه من.......عزیزم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 180

داشتم......دختر این دست از شدم خسته دیگه........کردم قطع بمونم جواب منتظر اینکه بدون

با تا دو این.........رفت بالا هام ابرو.........شدن اتاق وارد پدرام و باران و شد باز در که میکردم فک

میکنن؟؟ چکار هم

سلام_من

.کردم نگاشون پرسشگرانه شنیدم جواب اینکه از بعد

میکنی؟ نگا اینطوری چیه؟؟چرا_پدرام

بودین؟ هم با تا دو شما_

.......ما.........ما؟.........ها؟؟_باران

.رسیدیم هم با ما_پدرام

آره آره_باران

دادم پایین بالا دور یه و هام ابرو

دیگه خَرم هم من..........آها_من

از بعد......نشستم تخت روی و رفتم اون به توجه بی هم من.........داد تکون و ابروش و چشم پدرام

قیافه دیدن با بگم،ولی چیزی که پدرام سمت کردم و روم........شد خارج اتاق از باران ثانیه چند

.زد خشکم کلافش ی

شده؟ چیزی!!.........پدرام_من

.ندارم حوصله که نگو هیچی اصلا_پدرام

.رفت هم تو اخمام

.کنم کمکت تونستم شاید.......بگو_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 181

.کنی کمکم نمیتونی ولی میگم_پدرام

.کردم نگاش منتظر

......دیگه میاد یادت و زدم زنگ بهت زنگ که امروز_پدرام

داد ادامه.کردم نگاش منتظر دوباره و دادم تکان مثبت ی نشانه به سری

مرفتی وقتی و میریم کی دختر خواستگاری نداشتم خبر خواستگاری،من رفتی وقتی روز اون_

......... که دیدم خونشون

دیدی؟ چی_

........نداشتم خبر ازش که دختری اون دیدم_

.شدن اتاق وارد باران و سعیدی و شد باز در

.بگیرین خانوادتون از تر سریع چی هر رضایتتون باید شما.......راد آقای_سعیدی

.رفت بالا صدام و کردم غلیظی اخم

رضایت؟؟ کدوم_من

.شد بلند جاش از پدرام

.آروم.......آیدین_پدرام

عمل برای رضایت_سعیدی

بپرسین؟؟ رو اونا نظر گفت کی_من

........گفتم من........نَبر بالا و صدات_باران

.......کردی جا بی شما_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 182

.بازوم رو گذاشت و دستش پدرام

.باش آروم........آیدین_پدرام

به اینکه بدون

جمع و خودش یکم هم باران.......رفتم باران سمت به و کنار زدمش کنم توجه پدرام حرف

.کرد من طرف به و روش و باران جلوی اومد پدرام که بگم بهش چیز یه خواستم........کرد

.کن ولش.........بسه_پدرام

.....میگه چی این.........موهام به چسبیدن هام ابرو

.....میکنی؟ دفاع این از داری الان_من

.داد تکون و سرش و کرد اخم پدرام

.میکنم دفاع این از دارم بله_پدرام

.پیشونیم رو گذاشتم و دستم و زدم داری صدا پوزخند

.دارم کار باهاش ور اون برو پدرام_من

.جات سر بشین برو کن بس آیدین_

.پیچید اتاق تو صدام.......کردم داغ عصبانیت از دیگه

شوهرش؟ یا پلیس.........باشین؟؟ چکاره شما اونوقت_من

نامزدشم_پدرام

.کردم خنده تک یه

.نیست شوخی وقت الان پدرام_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 183

ومکد خواستگاری میکردم تعریف برات داشتم که پیش یکم.......آیدین نمیکنم شوخی_پدرام

.بود خانوم باران دختر اون........رفتیم دختر

.موندم مات

کنین؟؟ ازدواج هم با کردین قبول هم شما بعد_من

.گفت تحکم با باران

.نکردیم قبول....نع_

.کنیم صحبت خم با باید......آیدین_پدرام

طرف به کردم و روم در شدن بسته از بعد........شد خارج اتاق از و بیرون اومد پدران پشت از باران

.پدرام

.بگو........خب_من

و دادم بیرون صدا با و نفسم.......بشینم کنارش برم کرد اشاره من به و نشست صندلی رو رفت

.کردم نگاش منتظر و نشستم صندلی رو کنارش رفتم

دوست فعلا یعنی.......کنم ازدواج ندارم دوست من که میدونی خوب خودت تو......ببین_پدرام

و این گفتم و کردم اصرار یکم اول هم من........بگیرم و همین باید داده گیر بابام ولی........ندارم

.دیگه؟؟ میدونی........گفت چی بابام میدونی خودت که.......حرفا این از و نمیخوام

.خوبه همین گفت......آره_

بابام که گفتم دختره به و رفتم و شدم بابام کن ول من هم بعد.......میدونی پس خوب_

از کنه رفرا و نکنه قبول بعد و بیاد پیش من با عقد تا دختره که کردم فکر خودم با بعد......نمیزاره

....اونجا

.بالا دادم و ابروم یه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 184

.اومده خوشش ازت معلومه.........پروییه دختر چه_

چی؟؟ برا_

.بیاد عقد تا کرده قبول اینکه برای_

.نیس میکنی فک که طوری اون......نه_

بریزی؟؟ سرت تو خاکی چه میخوای....کرد قبول دختره این اگه.........بگو من به اینو تو خب_

...........میکنه رو کار این نه_

.کرد فکر یکم بعد

.نیستم مطمئن البته_

کردم اشاره و دادم تکون دست براش......دیدم دور از و باران......کردم باز رو در و رفتم در طرف به

.بست سرش پشت رو در و شد اتاق وارد باران........شدم اتاق وارد دید و من وقتی......اتاق تو بیاد

داشتین؟ کاری_باران

.بزنم حرف عقدتون به راجع میخواستم_من

دادم ادامه.......کرد نگام منتظر و کرد خفیف اخم یه

نمیکنی؟ قبول و میکنی فرار که باشیم مطمئن ما_

.گفت حوصلگی بی با و کشید پوفی

.ندارم ازدواج قصد ها حالا حالا من........باش مطمئن آره_

.کردم نگا پدرام به و دادم تکان یر

عقده؟ کی حالا خب_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 185

.دیگه ی هفته کنم فک........تر سریع چی هر ی هفته گفتن_

.نشستم تخت روی و رفتم و دادم تکان سری

✖✖✖✖✖✖

(باران)

.کردم تعریف و موضوع ی همه براش.رفتم پژوا سمت به و شدم خارج اتاق از

.دیوانه یه دست کف گذاشته صاف و پسرش........این بابایی عجب اووووووف_پژوا

.....داد ماساژ یکم و دستش......زدم بازوش به ضربه یه

.میزنه بال بال پشت اون داره.....داره کار باهات یزدانپور کنم فک......باران_پژوا

کج و دهنم.......پیشش برم میکرد اشاره داشت که دیدم رو یزدانپور آقای......برگشتم پشت به

.گفتم پژوا به نفهمه یزدانپور که جوری و کردم

بگه؟؟ چی میخواد باز این_

.لبم رو گذاشتم هم مصنوعی لبخند یه......رفتم یزدانپور طرف به بعد و

دیگه شما.........کردم پیدا دکتر یه بالاخره.........دارم خوب خبر.......عظیمی خانوم_یزدانپور

.برید میتونید

.زدم خفیفی جیغ ناخداگاه

وااااقعاااا؟؟_من

.پایین انداختم و سرم شدم که یزدانپور اخم متوجه

.ببخشید_من

.برسونید سلام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 186

.رفتم پژوا طرف به ذوق با هم من........شد دور ازم

.برم داد اجازه........پژواااااا_من

.داد تکون تاسف ی نشانه به و سرش و کرد ای خنده تک

میکنه؟ ذوق هم خونه خاطر به آدم آخه_پژوا

.شاید ندیده خونه من_

وابخ از تنم خوردن تکون با✳✳✳✳.میبرمت خودم وایستا........نشدی تلف تا برو......بابا باشه_

.گفتم و کردم اخم کنم باز چشمام اینکه بدون........شدم بیدار

هاااااااان؟؟چیه؟؟_

عقدتِ امروز سرت خیر........پاشو_

امکان.......نه.......چرخید ذهنم تو حرفش تازه.......دیدم سرم بالا و پژمان......کردم باز و چشمام

..........عقدمه امروز........کنم چکار باید حالا.......نداره

.بیرون برو.......شدم بیدار.......باشه_من

و دست و رفتم سرویس طرف به.شدم بلند جام از سریع هم من.......رفت و شد بلند تخت رو از

بلند مانتوی یه با و خالیم خال خواب لباس.شدم خارج سرویس ار عجله با.........شستم و صورتم

و مامان........رفتم آشپزخونه سمت به دو با.......کردم عوض آبی لی شلوار و مشکی سفید راه راه

.میخوردن صبحونه داشتن بابا

.خیر به صبح_من

وت گذاشتم و کشیدم دستش از و بود مامان دست که ای لقمه و رفتم شنیدم جواب اینکه از بعد

.گفتم بلند میشدم خارج که طور همین و رفتم در سمت به......دهنم

.برمیگردم سریع.........خدافظ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 187

حیاط آخر در سمت به و کردم پام و کفشام........شدم خارج در از بمونم جواب منتظر اینکه بدون

دست تاکسی اولین برای.....ایستادم خیابون کنار و شدم رد کوچه از.......شدم خارج ازش رفتم

.شدم سوار و دادم تکون

میرین؟ کجا_مرد

هاینک یا.....کنم؟ فرار میتونم امروز من یعنی.......صندلی به و دادم تکیه و سرم و گفتم و آدرس

نم میگم یا میکنم فرار یا.............بشه اینطوری نباید.....نه.....میکنم؟ ازدواج پدرام با و نمیتونم

فرار باید......میره بابام و مامان آبروی بزنم حرفو این اگه و.......کنم ازدواج پدرام با ندارم دوست

هم اون که.......منه دوست پژوا فقط.......دوست کدوم ولی........دوستام از یکی ی خونه برم و کنم

.......کنم پیدا حل راه یه باید من......بود درگیر خیلی فکرم...........شیفتشه امشب

.اومدم خودم به ماشین توقف با

بدم؟ باید چقد_من

.تومن۲_

گفتناش خانوم خانوم به و شدم پیاده ماشین از و دادم بهش تومنی۰۱ یه و کردم جیبم تو و دستم

از یم با معمول طبق که پژوا طرف به......شدم بیمارستان وارد کلافه ی چهره با........نکردم توجه

.رفتم میزد حرف پرستارا

سلام_من

.بغلم پرید و شد باز نیشش دید منو تا.برگشت طرفم به

هم رو ما خبر بودی کجا هفته یه این تو..........بود شده ذره یه برات دلم........باران واااااای_پژوا

نمیگرفتی؟

.کردم نگا دیوار و در به خونه تو همش نبودم جایی........مردم جلو بردی و آبروم.......پژوا........اِاِاِ_

.پرستار طرف به کرد و روش پژوا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 188

.شد تموم باهاتون کارم......برید دیگه شما......شادمهر خانوم_پژوا

.شد دور ازمون و داد تکان سری

.دارم مهمی کار برم باید منم.....پژوا_من

نشسته تخت رو آیدین.شدم وارد و زدم در به تقی.رفتم آیدین اتاق طرف به و دادم تکان سری

.میکرد صحبت پدرام با داشت و بود

.اومد هم خودش.....بیا_آیدین

.کردم خفیفی اخم

.سلام_من

خوشم اصلا سلام نه میکنه خدافظی نه اینکه از.........نه آیدین ولی داد و سلامم جواب پدرام

.نمیاد

.بشین بیا_آیدین

.کردم نگاش منتظر و نشستم روش و رفتم.کرد اشاره پدرام کنار مبل به

فهمیدی؟.......دنبالت میام من کنی فرار میخوای وقتی امروز......ببین_آیدین

چی؟ برای_من

.کنم کمک دوستم به میخوام!.....نداره چی برای_آیدین

.نیستم تو دوست من_

.نبودم شما با_

.دیگه طرف به کردم و روم و رفتم بهش ای غره چشم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 189

هم دیقه دو.......میپرن هم به گربه و موش مثل طور همین........دیگه کنین بس......اِاِاِ_پدرام

کنید؟ صحبت هم با نمیتونید

.داد ادامه......کردم نگا بهش تعجب با و برگشتم طرفش به بلندش صدای با

میرین آیدین با شما......خانوم باران_

.شدم عصبی

بیرون؟ برم غریبه مرد یه با داره دلیلی چه_من

.نکردم توجه بهش ولی شنیدم و آیدین پوزخند صدای

.نداری پدرام با ازدواج جز ای چاره پس........باشه_آیدین

.کنم فرار میتونم خودم من......باشم؟ نداشته چرا_من

بری؟ کجا میخوای شب موقع اون تو آخه_پدرام

.دوستم ی خونه_

.بکنه میخواد کاری هر بزار_آیدین

میگی؟ داری چی_پدرام

.نیستیم مسئولش که ما......دیگه کن ولش_آیدین

رو باشه دور شهر از که هم چقد هر......دنبالم بیاد که بچم من میکنه فک......عوضی ی پسره......اه

.نمیرم این با ولی میریم

.......آیدین بزار.......نکن لج خدا رو تو......خانوم باران_پدرام

.حرفش وسط پرید آیدین

بکشی؟ منت میخوای.......کن ول.......پدرااام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 190

در صداش موبایل که شدم خیره زمین به و نزدم حرفی هم من.........نزد حرفی دیگه پدرام

.دادم جواب......بود مامان........برداشتم و موبایل و کیفم تو کردم و دستم.......اومد

.سلام_

بردین؟ تشریف کجا یهو شما.......خانوم عروس سلام......به به_

.بیمارستان اومدم_

میری؟ امروز حالا بعد.......نرفتی هفته یه تو_

زد؟ زنگ داشتی کاری مامان..........داشتم کار_

.ببردت دنبالت بیاد بگو پدرام به.......گرفتم آرایشگاه وقت بگم آره،میخواستم_

چرا؟؟ آرایشگاه چی؟؟؟وقت_

خدافظ......کنه اس ام اس برات و آدرس پژمان میگم هم الان.......ندارم کار من......باران بری باید_

پوفی کلافگی از......کنم آرایش قلم هفت برم که بود کم همین.......بودم مونده مات.کرد قطع

.پیشونیم رو گذاشتم و دستم و کشیدم

شده؟ چیزی_پدرام

.گرفته آرایشگاه وقت مامانم_من

.کرد باز و بست ای لحظه برای و چشماش

.میرسونمت من........باشه خب_پدرام

درامپ.....شد بلند جام از و دادم تکان سری نداشتم و گرفتن تاکسی و رفتن پیاده ی حوصله چون

خیابون از پدرام........شدیم خارج بیمارستان از هم با اومد من سمت به آیدین با خدافظی بعد هم

به......شدم ماشین سوار و رفتم سرش پشت هم من.شد بالا مدل ماشین یه سوار رفت و شد رد

ینماش وقتی.......کردیم حرکت و گفتم پدرام به و بود داده پژمان که آدرسی.......کردم نگا موبایلم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 191

هب و فامیلم و اسم و شدم آرایشگاه وارد.شدم پیاده ماشین از و گفتم خدافظی لب زیر وایستاد

لکسری خیلی اونجا باید.......بستم و چشمام و نشستم آیینه جلوی صندلی روی و گفتم آرایشگر

ی خونه........ی خونه برم کردم فرار که وقتی و........ام راضی پدرام از کنم وانمود و باشم

ی خونه میان همه عقد بعد حتما.......نه.......خودمون ی خونه........کی؟

.کردم باز و چشمام شونم رو دستی احساس با.کنم فک نمیتونم اصلا......نمیدونم........پس........ما

میاد؟ خوشتون.........شد تموم_آرایشگر

روی از ولی.......غلیظی آرایش چه........وای.......منم؟ این.......کردم هل دیدم آیینه تو که کسی با

از بعد......شدم بلند جام ار و کشیدم پوفی.......ممنون گفتم لب زیر و زدم لبخندی حوصلگی بی

و مکیف تو کردم و دستم......شدم خارج آرایشگاه از کشید ته پولام و کردم پرداخت و مبلغ اینکه

ماشین یه کردم احساس میگشتم داداشم ی شماره دنبال که طور همین........برداشتم و موبایلم

دیب ترس یه زد که بوقی با........شدم خیره موبایلم به و نکردم توجه ولی.......داشت نگه پام جلوی

آوردم و سرم اخم با زد بوق که دوم بار برای.......نکردم توجه هم باز ولی.......پیچید دلم تو

دیده صورتش عینکش خاطر به که بود جوون پسر یه......پایین داد رو شیشه......بالا

گفت و زد لبخندی پسره........داراست پول اون از بود معلوم........نمیشد

.سلام_پسر

.شد بیشتر اخمم

.نشو مزاحم برو آقا_من

.پدرام منم.......چیه مزاحم_

سوتی بازم خدا وای......پدرامه اینکه........موهام به چسبید هام ابرو........برداشت و عینکش

سنگینی.......شدم خیره جلوم به و شدم ماشین سوار سریع بحث کردن تموم برای.........دادم

.گفتم بردارم جلو از چشم اینکه بدون ولی کردم حس نگاش

.دیگه برو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 192

جلوی........گذشت سکوت تو ای لحظه چند........کرد حرکت و کرد روشن ماشین و کرد مکث یکم

.اومد در پدرام صدای که بودیم قرمز چراغ

ببرمت؟ کجا_پدرام

و کیفم تو میکردم و دستم که طور همین......شد بلند گوشیم صدای که بدم جواب خواستم

.گفتم برمیداشتم و گوشیم

نمیدونم_

.دادم جواب و کشیدم پوفی.........بود مامان هم باز.........کردم نگا گوشی ی صفحه به

.مامان بله_

رفتی؟ آرایشگاه.......خانوم عروس سلام_

.رفتم بله.......سلام_

دنبالت؟ اومد پدرام_

.خونه میاره منو داره الان.......بله_

.بگیرین لباس برین باید......نیاین خونه.....نه_

.دیگه میپوشم چیز یه........کن ول.......ماماااان_

.خدافظ........برمیگردی هم پر دست.......میری پدرام با.......نزن حرفشم اصلا......نخیر_

.پدرام طرف به کردم و روم کلافگی با.......کرد قطع و گوشی

.بگیرم لباس باید میگه مامانم_من

.میام منم باشه_

.میگیرم الکی لباس یه......نکن خسته و خودت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 193

.میام باهاتون منم.....نمیشم خسته_

شهم......بگه تو من به دیگه نداره قصد پسره این.......شدم خیره بیرون به و انداختم بالا ای شون

وقفت با........کنم تحمل باید دیگه ولی.......کنه صحبت باهام اینطوری کسی میاد بدم.......شما شما

به کردم و روم......بود بزرگ عروس مزون یه جلوم.شدم پیاده ماشین از و کشیدم پوفی ماشین

.بود ایستاده کنارم که پدرام طرف

اینجاست؟؟_من

.اوهوم_

اونور و اینور باز دهان با.........شد وارد هم پدرام سرم پشت و شدم مزون وارد و دادم تکون سری

.نیستم عروس من که حیف........میزد برق نور عروساش لباس.......کردم نگا و

.اینوره مجلسیش لباسای_پدرام

پیرهن کلی......وای.......شدیم دیگه سالن یه وارد شونه به شونه....کرد اشاره راست سمت به

اینکه با......دادن نظر به کردم شروع اول همون از......بود مانکن عروسکای تن رو مجلسی

.میخواستم راحت لباس یه امشب برای ولی.......بودن خوشگل خیلی همشون

نیومد؟ خوشتون چیزی لباس همه این از_پدرام

میخوام راحت لباس یه امشب برا ولی......اومد خوشم_

کرد باز برام رو در پدرام......شدیم خارج مزون از هم با و کرد تشکر فروشنده از و داد تکان سری

حرکت و کرد روشن و ماشین من شدن سوار از بعد.....شد سوار خودش و زد دور و ماشین و

ضربه ماشین به شدت با پشت از چیزی یه یهو که بودیم سکوت تو ای لحظه چند.........کرد

رزی میشد پیاده ماشین از که طور همین.کرده غلیظی اخم دیدم که.......پدرام سمت برگشتم.....زد

.گفت لب

لعنتی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 194

رو مردی داد صدای......شدم پیاده ماشین از.......کردیم تصادف وای......کردم نگا و پشت آیینه از

.شنیدم

.ماشینم با کردی چکار ببین.......مردیکه_

وعموض میاد پلیس الان بالا ببری و صدات نمیخواد.....ثانیا......من به زدی پشت از شما اولا_پدرام

.میشه تموم

.نداره ربطی کسی به......بالا ببرم و صدام میکشه عشقم_

میخواد؟ دعوا دلت_پدرام

.میخواد دعوا آره_

.شو درگیر دیگه یکی با برو......ندارم و بحث و دعوا ی حوصله من خب_

نتکو هم متر میلی یه ولی.......کشیدم و پدرام ی بازو و جلو رفتم قدمی چند زد پدرام که دادی با

......نخورد

.افتاد لرزش به صدام

.بریم بیا.......کن ول.......پدرام_من

ببردت بیاد آیدین میگم الان......ماشین تو برو تو_

.....اما_

گفت تری بلند صدای با

.ماشین تو برو گفتم بهت باران_

.پیچید گوشم تو مرد داد صدای.......شدم ماشین سوار ترس با

.نیستم کن ول ندم بهت حسابی مال و مشت یه تا_مرد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 195

نمیخوره ما به سنت.......برو آقا_پدرام

گرمی که بودم حالت همون در ای لحظه چند........بود بلند صداشون خیلی........گرفتم و گوشم

با......برداشتم گوشم رو از و دستم و کشیدم خفیفی جیغ.......کردم حس شونم روی رو دستی

نگا بهم تعجب با و بود نشسته راننده جای آیدین.......کردم نگا(راننده جای)چپ سمت به اخم

.میکرد

.درگیری خود کلا_آیدین

.رفتم بهش ای غره چشم

میکنی؟ چکار اینجا تو_من

.بیام زد زنگ من به پدرام یعنی........بگیریم لباس بریم هم با اومدم_

شد؟ حل شد؟موضوع چی_

موضوع؟ چی؟کدوم_

.گفتم کلافگی با و کشیدم پوفی عقلیش بی از

.انداخت راه دعوا که مرده همون........میگم و تصادف_

.حله کنه ول مرده اگه.....اومده پلیس الان......هیچی......آها_

.شد کنده جاش از ماشین ثانیه چند از بعد....کردم نگا جلو به و دادم تکان سری

برم؟ کجا_آیدین

.داره چیزی مزونی میدونی که جا هر.میدونم چه_

بدونم؟ باید من_

.نمیدونم تو مثل هم من......خب_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 196

توقفم ماشین بالاخره سکوت دیقه چند از بعد.......گاز رو گذاشت و پاش و کشید پوفی کلافگی از

بهم و خودش تا کردم مکث یکم.......شدم خارج ماشین از آیدین به توجه بدون.......شد

اینکه بدون......میومد پشتم از اون و رفتم جلو از من.طرفم اومد خونسردی با هم اون.......برسونه

و سلام از بعد......بالاست قیمتاش بود معلوم که شدم مزون یه وارد برم کجا که کنم سوال ازش

رفتم و کردم انتخاب راحت و باز لباس یه........رفتیم مجلسیش لباسای طرف به فروشنده با علیک

لوج و آیدین که بپرسم سوال فروشنده از که کرد باز رو در لباس پوشیدم از بعد.......پرو اتاق تو

.کرد نگا بهم متعجب چشمای با.دیدم اتاق در

.میاد بهت_آیدین

گفتم در پشت از.نبستم کامل ولی کشیدم رو در سریع

میکنه؟ پرو لباس داره تو این یکی نمیبینی مگه.....میکنی؟ چکار اینجا تو_من

.میبینمت که بالاخره خب_آیدین

گفته؟ کی.......نخیر_

.دیگه دعوتم هم من.......میگم و امشب_

.شما نه.....دعوتن خودمون فامیلای_

.کرد قطع و حرفش و اومد فروشنده که بگه چیزی خواست

کردین؟ پرو خانوم_فروشنده

.کردم پرو بله_

.کنید درو باز میشه_

برن؟ بگید آقا اون به اول میشه_

.بفرمایید آقا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 197

و لباس اون که شدم پشیمون زدن حرف کلی از بعد و کردم باز درو ثانیه چند از بعد

خروجی در سمت به داشتم که طور همین.....شدم خارج پرو اتاق از و پوشیدم و مانتوم.....بردارم

.برگشتم طرفش به و شدم متوقف آیدین صدای شنیدن با میرفتم

چطوره؟ این_آیدین

هک اندامی مشکی بلند پیرهن یه.......زد برق چشمام.......کرد اشاره بود دستش تو که لباسی به

دستش از و لباس و رفتم آیدین طرف به.......میرسید راحت نظر به......بود شده کار کلی روش

.شد جمع صورتم.....کردم نگا قیمتش به.......کشیدم

.نمیخوام.......بالاست خیلی قیمتش این_من

نه؟ یا میخوای بگو فقط.......نباش نگران......میدم من_

.ندارم نیاز کسی پول به من......نچ_

.کنم کمک دوستم به میخوام.....داری نیاز کسی پول به نگفتم من_

دارم؟ پدرام به ربطی چه من_

.میدم جاش به من حالا......بده و لباس پول بود قرار اون بیام من اینکه قبل_

.رفتم فروشنده سمت به و انداختم بالا ای شونه

.میخوام اینو_

تو دومون هر......شدیم خارج مزون از داد و لباس پول آیدین اینکه از بعد.......داد تکان سری

.آیدین طرف به کردم و روم کنیم حرکت اینکه از قبل......نشستیم ماشین

میموند؟ همونجا نباید مگه.....برداشتی و پدرام ماشین چطوری راستی_

.آوردم بعد دید پلیس و ماشین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 198

فکرم هم بار.......برم کجا عقد بعد نمیدونستم هم هنوز......کردم نگا جلو به و دادم تکون سری

.شد همین درگیر

کجایی؟_آیدین

همینجا_

.بیمارستان یا خونتون میری کجا گفتم......نمیدی؟ جواب چرا_

بیمارستان برو هم تو......خونه_

.بهتره هم تو از حالم وقتی بیمارستان برم باید چی برای من_

.ندارم کار من.....میخوای خودت چی هر دیگه_

..........بستم چشمام و صندای به دادم تکیه و سرم دادم بهش و خونمون آدرس اینکه از بعد

.رسیدیم پاشو میگم.....اووووف........دیگه پاشو........پاشو_

.میداد تکونم داشت که دیدم و آیدین.شدم بیدار خواب از تنم خوردن تکون با

نزد؟ دست خانوم یک به نباید نمیدونی مگه......میزنی؟ دست من به هی چرا تو_من

بودن؟ خانوم به داره ربطی چه بزنم؟اصلا دست میشه چی مثلا_

.نیومدی خارج از هم شما نیست خارج اینجا.......ببخشیدا_

.بهت نمیزنم دست دیگه......باشه.....خب_

خونه سمت به کنم خدافظی اینکه بدون و کردم باز و ماشین در و شدم بلند جام از حرص با

.زدم رو خونه زنگ و ندادم رو بهش ولی.....شد پیاده از هم آیدین چرا نمیدونم......رفتم

کیه؟_

.رو در کن باز.....باران.......منم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 199

.برگشتم آیدین طرف به کرد باز که رو در

میای؟ کجا تو_

.میارم دارم و لباس_

اون شدیم رد حیاط از اینکه از بعد.اومد سرم پشت هم آیدین.شدم خونه وارد و کشیدم پوفی

.اومد بیرون آشپزخونه از ذوق با مامان.......شدیم خونه وارد هم با و کردم باز رو در یکی

......عرو به به_مامان

.کرد جو جمع و خودش و شد خشک لبخندش دید که و آیدین

.سلام_آیدین

.شد آشپزخونه وارد و کرد سلامی لب زیر مامان

.بالا طبقه اتاق تو بزار رو اینا_من

چند از بعد....اومد خوشم........بود شده کن گوش حرف چه.......رفت بالا ها پله از و داد تکان سری

.اومد پایین ها پله از ثانیه

خدافظ_آیدین

.خدافظ_من

اومد و شد خارج آشپزخونه از دو با مامان اومد در شدن بسته صدای تا.......شد خارج خونه از

.گفت اخم با........نشست کنارم

میگردی؟ مردم پسر با بعد عقدته امروز.......نمیکشی؟ خجالت تو_

منو کرد،این تصادف پدرام......پدرامه دوست......کیه؟ مردم میاری؟پسر در خودت از چی مامان_

.آورد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 200

.زد لپش به ضربه یه دست با مامان

نشستی؟ ریلکس اینجا تو بعد کرده تصادف پدرام.......سرم به خاک......وای ای_مامان

.بود خفیف ی ضربه یه فقط........که نشده چیزی_

باشم؟ مطمئن_

.شدم کردن نگا تلویزیون مشغول و دادم تکان مثبت ی نشانه به سری

.کنه غلیظ میگفتی یکم......برات کرد انتخاب کمی آرایش چه......باران_مامان

.صورتم به با نزده که نموند چیزی دیگه......رنگ کم میگی این به_

پایین بالا رو کانال و بودم نشسته تلویزیون جلو که بود ساعتی دو یکی✖✖✖✖✖

.زد داد پذیرایی تو از مامان......میکردم

.ها پنجه ساعت......شو حاضر پاشو.......باران_

.زدم داد خودش مثل منم

زوده که هنوز_

.پاشو......دیره هم خیلی......نخیر_

اتاقم وارد.......برم لعنتی مهمونیه این به نداشتم دوس اصلا.......شدم بلند جام از حرص با

موهام........وایستادم آیینه جلو رفتم و پوشیدم و بودم خریده امروز که ای مجلسی لباس......شدم

لندب مانتو یه.........بود بهتر اینطوری......کردم کمرنگ و قرمزم لب رژ.......کردم گوجه و بستم بالا و

دایص.........پوشیدم و برداشتم کمد تو از مشکی بلند پاشنه کفش یه و مشکی شال یه با کرمی

و شد باز در ثانیه چند از بعد......زدم و آیفون ی دکمه و رفتم پایین ها پله از......شنیدم و آیفون

.شدن وارد بابا و پژمان

.شدی ماهی چه.......باش و دخترم.........به به_بابا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 201

.کرد زمزمه گوشم تو و اومد سمتم به پژمان......زدم پهنی لبخند

.شدی زشت چه_

.بالا انداختم و ابروم یه

.سرت تو بخوره اونشب مثل چیز یه دوباره کاش_من

.زدم حرف باهات اونطوری دوستام جلو........نشو مرگ ذوق_

بابا مامان منتظر میشد یاعتی نیم.........نشستم مبل رو و رفتم و کردم نصارش ای غره چشم

سمت به خواستم و شدم بلند جام از......برم پیاده خودم باید اینکه مثل........نشد نه..........بودم

جهتو بدون و رفتم آیفون سمت به........شد عوض مسیرم آیفون صدای با که برم بابا و مامان اتاق

.کردم باز رو در،در پشت شخص به

بود؟ کی_پژمان

.ندیدم......نمیدونم_

.....نه یا دزده ببینی کنی نگا گذاشتن تصویری آیفون_

.میومد سمتم به داشت که دیدم و پدرام.....کردم باز رو خونه در و رفتم

.سلام_پدرام

.گفتم آروم و کردم کمی اخم

میکنی؟ چکار اینجا تو_

.اومد دور از پژمان صدای که بگه چیزی خواست

.داماد آقا.......سلام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 202

این حالا......اووووووف..........پژمان اتاق تو رفتن هم با و داد دست پژمان به و زد کنار منو هم پدرام

بالاخره.......نشستم مبل رو حرص با و بستم هم به محکم رو در.......کنم جدا هم از چطوری رو دوتا

.اومدن هم بابا و مامان

.بریم_بابا

.اتاقن تو پژمان با........اومده پدرام_من

یترضا همه بالاخره پرسی احوال دیقه چند از بعد.......زد در به تقی و گفت پژمان اتاق طرف به بابا

ماشین سوار هم پدرام و من و شدن پژمان ماشین سوار پژمان و بابا و مامان...........بریم دادن

مه من استرس میرفتیم بیشتر چی هر و بود دور خیلی میرفتیم باید که جایی......شدیم پدرام

ننشو ریلکس و خودم خواستم هم باز ولی........میرفتم رو راه این باید بالاخره........میشد بیشتر

دوتا روی و رفتیم هم پدرام و من...... کردیم پرسی احوال مهمونا با و رسیدیم بالاخره........بدم

به کردن شروع و وسط ریختن همه.......شد بلند آهنگ صدای و نشستیم شده تزئین صندلی

هم عقد روز مگه آخه........بود دار خنده خیلی میکردی نگا که بالا این از.......دادن تکون

.اومدم خودم به پدرام بابای صدای با که میخندیدم کلی دلم تو داشتم.......میرقصن؟

.برقصین پدرام با پاشید........جان باران_مهیار

و روم حال بی لبخند یه و کلافگی با...........ندارم و کردن بازی فیلم ی حوصله.........نه......وااای

.باباش به کرد و روش و شد هول پدرام.......براش دادم تکون و ابروم و چشم و پدرام طرف به کردم

.......خانو باران منو.......بابا_پدرام

.داد ادامه مکثی از بعد........چیه؟ خانوم باران.......وای

.برگشتم شب و رفتم صبح از میدونی که خودت.......ایم خسته باران منو_

.کشید و بازوم و کرد کمی اخم مهیار

.نمیشه تکرار زندگیتون تو دیگه امروز........پاشید باید که بالاخره_مهیار

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 203

........خیالن خوش همه چه........هه

.برقصیم بعد بشینیم الان نمیشه......مهیار بابا_من

.گفت میکشید و پدرام و من بازوی که طور همون

.الان همین.....نه_

و دش عوض آهنگ رقصیدن به کنیم شروع خواستیم تا.......کردم باز و بستم لحظه برای و چشمام

چرت رقص اون وقت الان نکنه........کردم فک یکم........اومد کلام بی و ملایم آهنگ یه اون جای

یه پدرام یهو که میکردم فک داشتم..........میرقصن هم با دمادا عروس که رقصی همون......باشه

نمیخواستم که چیزی.......گرفت و دستم هم دستش یکی اون با و کرد حلقه کمرم دور و دستش

گوشم تو دید و من کلافگی که پدرام.......شونش رو گذاشتم و دستم کلافگی با........اومد سرم

.کرد زمزمه

.مجبورم........خانوم باران ببخشید_

مدید پدرام پشت و آیدین میرقصیدم داشتم که طور همون.......دادم تکون و سرم و کشیدم پوفی

ای صندلی روی و رفت شد تموم کردنش سلام وقتی.......میکرد سلام همه به دونه دونه داشت که

و دش تموم رقصمون بالاخره..........کرد نگا من به پوزخند با و نشست بود پدرام صندلی کنار که

دممیش خلاص اینجا از کی.......بود رفته سر حوصلم.......دادیم سلام آیدین به و نشستیم رفتیم

ولی......نمیکنه صحبت من با کسی سالی یک تا کنم فرار وقتی میدونستم خودم..........میدونه خدا

اباب مامان به اول روز همون کاشکی........بودم پشیمون خیلی.......نداشتم ای چاره فرار جز به دیگه

قبول تردخ و پسر بابای و مامان باید که اینه رسم میگفتن هم اونا......میگفتم اگه ولی........میگفتم

تموم آیدین با که حرفش پدرام.........کردم باز و ای لحظه برای و چشمام و کشیدم پوفی......کنن

.کرد زمزمه گوشم تو و من به کرد و روش شد

.برید یواشکی هم شما........میکنم پرت رو همه حواس من.......خانوم باران

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 204

چی........شدم خیره میخندیدن داشتن بودن خوشحال که بابام و مامان به و دادم تکون سری

.اومدم خودم به آیدین صدای با........کن کمکم خدا ای........نمیومد سراقم روز این میشد

.دیگه برو_آیدین

.گفتم تعجب با.......ایستاد من جلو اومد و شد بلند جاش از هم آیدین.......شدم بلند جام از آروم

میکنی؟ داری چکار_

.نبیندت کسی وایستادم جلوت_

دنبالم دیگه هم آیدین.......شدم خارج باغ در از و دادم تکون تاسف ی نشانه به سری

پوفی........بود تاریک و سیاه چی همه.......کردم نگا میکردم طی باید که مسیری به.........نیومد

دروغ.......بودم راه تو میشد ساعتی نیم✖✖✖✖✖✖✖کنار بزارم و ترس کردم سعی و کشیدم

اب پاهام هم میترسیدم هم........برسونه منو آیدین نذاشتم که بودم افتاده کردن غلط به......چرا؟

وای........شدم هایی صدا متوجه میدادم ادامه مسیر به که طور همین.......بود شده فلج کفشا این

وت آخه........میشد بیشتر صدا میرفتم بیشتر چی هر......کردم تر تند و رفتنم راه..........جون خدا

پشت به ترس با.......شد همراه سرم پشت از نور یه با صدا.........بود؟ چی صدای خلوت خیابون این

و بود توش هم پسر تا سه که پراید ماشین یه.......شدم زنده و مردم لحظه یه.......برگشتم

پشتم از من سرعت با هم ماشین.......دادم ادامه راهم به و دادم قورت و دهنم آب........دیدم

ود برگشتم پشت به لحظه یه.......شدم ماشین توقف متوجه......کردم بیشتر و سرعتم.........میومد

سراپ و میدویدم داشتم دیگه ایندفعه........میومدن دنبالم و بودن شده پیاده ماشین از پسرا از تا

به شدم کشیده یهو ولی........نکردم کم و سرعتم میزدم نفس نفس.........میدویدم دنبالم هم

گفت و زد کثیفی پوزخند بود گرفته منو که پسره........کشیدم بلندی جیغ.......عقب

.کلک میرفتی در کجا_پسر

.شد یکی جیغ با صدام

.کثافت کن ولم_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 205

سمت به که طور همین......کشوند خودش دنبال منو و ور اون کرد و روش و نکرد توجه حرفم به

.کردم قطع و جیغم و شنیدم و پسر یه صدای میزدم جیغ من و میرفتیم ماشین

.کن ولش......پسر هوی_صدا

صدای با.......کردی کمکم که ممنونم جون خدا.......صدا سمت برگشتم پسره دوتا اون با زمان هم

.گفتم جیغ از ای گرفته

میکنی؟ چکار اینجا تو آیدین_

بودم شده........کشید بیرون پسره چنگای از و من و سمتم اومد حرفم به توجه بدون آیدین

دو که میمردم خوشحالی از داشتم دلم تو.........شدم دست به دست انقد بازی شب خیمه عروسک

مه خودش......زمین بیوفتم شد باعث و کنار داد هل منو آیدین........کردن حمله آیدین به پسره تا

هیچ آیدین هیکل برابر در ولی بودن تا دو اینکه با......گرفت رو پسرا از یکی ی یقه و رفت

.کرد نگا من به اخم با اونا با آیدین کار شدن تموم از بعد......بودن

.بریم پاشو_آیدین

و خودم سرعت با و شدم بلند جام از........رفت و کشید راشو شم بلند کنه کمک اینکه بدون و

.رسوندم بهش

میکردی؟ چکار اینجا تو_من

.گفت برداره و اخمش و کنه نگا من به اینکه بدون

میوفته؟ برات اتفاقی همچین نمیدونستم میکنی فک_

.موهام به چسبیدن هام ابرو

شدی؟ نگران چرا تو.........بیوفته برام اتفاقی همچین اصلا_من

تشکرته؟ جای به_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 206

چیز یه دارم من حالا.......بوده مواظبم و اومده باهام اینجا تا.......میگفت راست.......موندم ساکت

.گفتم میرفتم دنبالش که طور همین........میپرونم بهش

سرعت؟ این با میری کجا داری_

.بریم پیاده باید دیگه یکم........شهریم نزدیک_

میریم؟ کجا گفتم.....کجایم؟ نپرسیدم_

برات؟ داره فرقی_

.داره فرقی که معلومه_

.کرد مکث یکم

.من ی خونه_آیدین

.بزارم تو ی خونه و پام من نداره امکان......هه_

.گفت لب زیر کلافگی با

.دارن نفس به اعتماد انقد ایرانی خانومای این چرا نمیدونم من_

.بالا بردم و ابروم یه

.اومدی خارج از انگار میزنی حرف جوری........ایرانی؟ چی؟خانومای_

.داری تیزی گوش چه_

کردی؟ زندگی خارج تو......بده و من جواب_

.بودم کنجکاو نبودما فضول ولی.......بدونم داشتم دوس خیلی.....چرا؟ دروغ

بدونی؟ داری دوس خیلی_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 207

.اوهوم_

.کردم زندگی اونجا سالی ۹۱یه.......آره خب_

بلدی؟ فارسی چطوری بعد.....سااال؟ ۹۱_

.کردم زندگی خارج گفتم.....ام خارجی نگفتم من.........فضولی تو چقد_

ادامه راهم به و بمونم ساکت شدم مجبور.......بود نرفته بین از کنجکاویم هنوز اینکه با

.اومد در صداش آیدین که بودیم سکوت تو ای دیقه چند✳✳✳✳.بدم

میخوابی؟ خیابون من؟یا ی میری؟خونه کجا.......نگفتی_

یه هست چی هر اون......میشه؟ چی آیدین ی خونه برم اگه.......کردم فک یکم

.نیست همرام پول البته.........هتل میرم......هست هم دیگه جای یه.....آها...........مرده

میری؟ کجا تو......خونت بیام اگه_من

برم تو خاطر به داری انتظار.......میخوابم خودم ی خونه معلومه خب.........خونمه میگی خوبه_

بخوابم؟ خیابون

.باشی داشته جایی ای دیگه ی خونه شاید گفتم ولی نه_

.ندارم......نخیر_

.کشیدم پوفی

.خونت میام.......خب خیلی......باشه_

نگا آیدین به.....بود نمونده جونی پاهام برا دیگه✳✳✳✳.داد ادامه راهش به و داد تکان سری

و کت آیدین.......بود تنمون مجلسی لباس هم مون تا دو........بود خسته خیلی هم اون.....کردم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 208

شال یه روم البته......بودم مشکیم پیرهن همون با هم من........ای سرمه کروات یه با مشکی شلوار

.گفتم خستگی با.........بودم انداخته

میرسیم؟ کی_

.دیگه یکم_

یه.........آیدین ی خونه رسیدیم بالاخره..........دادم ادامه راهم به و دادم تکان سری کلافگی با

سرک و هال توی.......بود آشپزخونه یه و هال یه اول ی طبقه........طبقه دو شیک ی خونه

هک ای شیشه میز یه مبلا وسط و بود شده چیده رنگی های کوسن با ای سرمه مبلای........کشیدم

بالا پیچیش پیچ های پله از.........برداشتم هال از چشم........بود خالی دلستر بطری کلی روش

.برداشتم بررسی از دست آیدین صدای با........بود بالا ی طبقه هاش اتاق ما ی خونه مثل........رفتم

میخوای؟ و اتاق کدوم_آیدین

.کردم اشاره بودم کرده انتخاب که اتاقی به.........انداختم ها اتاق به نگاهی

.میخوام و این_

.کن انتخاب رو دیگه یکی......منه اتاق اون_

.میخوام و همین من......نچ_

.منه اتاق میگم.......تو هستی گیری چه_

.انداختم بالا ای شونه

و میدونم من کنی فضولی یا.....بزنی دست چیزی به ولی بخواب من اتاق........خب خیلی_آیدین

.تو

به کردم و روم........افتادم چیزی یاد ببندم رو در اینکه قبل.......شدم اتاق وارد و دادم تکان سری

.آیدین طرف

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 209

.چیزی یه_من

.دادم ادامه........سمتم برگشت

.بخوابم نمیتونم لباسا این با من_

.ندارم دخترونه لباس من.......خودته مشکل_

لباسا این با و امشب بتونم باید من........شدم اتاق وارد و کردم باز و بستم حرص از و چشمام

و تخت ی گوشه به کرد گیر لباسم کشیدم دراز تا.......خوابیدم تخت روی و رفتم........کنم تحمل

گفتم لب زیر.........شد پاره

.لعنتی_

.زدم داد.کردم قایم در پشت و خودم و کردم باز یکم رو در و رفتم در طرف به

.ببخشید.........ببخشید_

ارهدوب.......ببینا و من شانس......بابا ای........بود هدفون گوشش تو که دیدم پایین و آیدین بالا از

.زدم داد

.ببخشید.......آقا.........هوووووی_

قبلیمو حرفای و زدم داد دوباره.......حرفام به نمیکرد توجه میرسید نظر به ولی.......نشنید اما

.کردم امتحان دوباره و شدم کلافه..........نشنید هم باز ولی......گفتم

.آیدین........هوووووی_

شپشت که دری جلو و اومد بالا ها پله از دید در پشت که و من.......کرد نگا بهم پایین از اخم با یهو

جلوم رو اشارش انگشت و برداشت گوشش رو از و هدفنش اخم همون با.ایستاد بودم وایستاده

.گرفت

. نمیاری زبون به و من اسم دیگه_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 210

طور همین.........نیارم زبون به و اسمش که کیه انگار حالا......یهو؟ شد چش این.......موندم مات

.بالا برد و صداش........بودم شده خیره بهش ساکت

فهمیدی؟_آیدین

.گفت عصبی ولی آروم صدای با.........کردم پایین بالا سریع و سرم و کردم مکث یکم

بگی؟ میخواستی چی_

.شد پاره لباسم بگم میخواستم......می_

.گفت کلافگی با و بیرون داد صدا با و نفسش

.میدم لباس بهت الان......باشه_

.برگشت سمتم به دوباره که بره خواست

.اتاقمه تو لباسام_

.میدارم برش خودم کجاست بگو_

.نمیکنم نگات اونور برو......نخیر_

......اگه......نمیشه......نچ_

.کرد قطع و حرفم

.تو میام خودم اونور نری........میشمارم ۳ تا_

.......همی با کن ول اصن_

.کرد قطع و حرفم

.یک_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 211

.شدم قایم پتو زیر و رفتم سریع ترس از

بیام؟_آیدین

.بیا_

زا......رفت و صندلی رو گذاشت و برداشت کشو تو از لباس تا چند.......تو اومد آیدین و شد باز در

صلاا که شلوار مخصوصا........برام بود بزرگ خیلی......کردم تنم رو لباسا..........بیرون اومدم پتو زیر

چیزی کشی یه دنبال و کردم باز رو کشو........بودم شده دار خنده خیلی..........نمیموند تنم رو

و ردمک پیدا کش یه بالاخره کردم رو و زیر و اتاق اینکه از بعد........گشتم شلوارم داشتن نگه برای

گرسنم خیلی........شنیدم و شکمم صدای که بودم زدن گره حال در......شلوارم کمر به بستم

هال سمت به و شدم خارج اتاق از......میخورد رو بزرگه روده داشت کوچیکه روده دیگه........بود

تخم پشت ولی.....برداشتم مرغ تخم یه و کردم باز و یخچال در...... شدم آشپزخونه وارد و رفتم

هب کردم شروع و برداشتم رو پیتزا و گذاشتم جاش سر و مرغ تخم......دیدم پیتزا ی جعبه یه مرغا

دراز تخت روی.......رفتم اتاقم سمت به و شدم بلند جام از شدم سیر اینکه از بعد........خوردن

یزت و گوشام.......شدم بیدار توق و تق صدای با✳✳✳✳.برد خوابم بستم که و چشمام و کشیدم

جا همه.......رفتم پایین ها پله از آروم........شدم بلند جام از ترس با......بود پایین از صدا.......کردم

راییپذی وارد ترس با...........بود پچ پچ شبیه بیشتر.......بود نشده قطع هنوز صدا ولی بود تاریک

سمتش به........بود برده خوابش تلویزیون جلوی کاناپه رو که دیدم و آیدین.......شدم

.گفتم آروم..........نشنوه کسی و صدام که صورتش نزدیک بردم و صورتم........رفتم

.پاشو.........آیدین.......هوووی_

.زدم بازوش به ضربه یه.........نشد بیدار

.دیگه پاشو......آیدین_من

.کردم تر بلند یکم و صدام........نمیشد بیدار چرا..... شدم کلافه

.شو بیدار........آیدین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 212

همینطور آیدین......گفتیم بلندی آخ هم با......سرم به خورد محکم سرش و شد بلند جاش از یهو

گفت میداد ماساژ و سرش که

میخوای؟ چی....چیه؟_

.ساکت.......هیسسسسس_

.نیست کسی ما جز به اینجا_

.میاد هایی صدا یه_

.کشید پوفی

.نکن اذیت منم بخواب بگیر برو_

.باشه دزد شاید_

کنم؟ چکار من........دزده که گیریم_

.بالا رفت هام ابرو

.نمیبره خوابم اینطوری من........کیه ببین پاشو........کنم؟ چکار چی یعنی_من

.شد بلند جاش از و داد بیرون صدا با و نفسش

.نمیشنوم چیزی که من......میاد؟ صدا کجا از_آیدین

.حیاطه تو از کنم فک_

سرش پشت آروم هم من.......شد حیاط وارد و کرد باز رو خونه و در و داد تکان سری

.اومد صدا همون دوباره که.........میرفتم

شنیدی؟......آها_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 213

وارد و شدیم رد حیاط از..........رفت صدا طرف به و داد تکان مثبت نشانه به سری و کرد اخمی

.کردم تیز گوشم یکم.......شد بیشتر صدا........شدیم خونه پشت کوچیک حیاط

.میاد اینجا از صدا کنم فک_من

دراز و دستش مکثی بعد هم آیدین.........کردم اشاره بود شده ریخته زمین رو که پرتا و خرت به

پشت پریدم و زدم بلندی جیغ.......بیرون پرید گنده سگ یه یهو........زد کنار رو وسایلا و کرد

.گفت خونسردی همون با.......بود خونسرد خیلی آیدین چرا نمیدونم ولی........آیدین

.سرت رو گذاشتی رو شهر کل......چته؟_

کنه؟ حمله بهمون میخواد نمیبینی رو گنده خرس این مگه_

.خونگی سگ.....سگ میگن این به......چیه؟ خرس_

.کردم نگا بهش تعجب با

خونگی؟ سگ میگی این به تو......خونگی؟ سگ_

.رفت کنار جلوم از و داد تکان و سرش

سگ یه........بود خوشگلی سگ.......بیرون بود آورده متر۹ و زبونش.......کردم نگا سگه به ترس با

.بود تر کوتاه من از یکم که بلند قد و مشکی

.بخوابم میخوام......نداری؟ کاری دیگه......خب_آیدین

که دمبو نرسیده بالشت به هنوز.........رفتم دنبالش پشت از و دادم تکان منفی ی نشونه به و سرم

.برد خوابم

✖✖✖✖✖✖

(پدرام)

نمیفهمین؟ چرا......کجاست نمیدونم من بابا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 214

.نمیگی ما به نامزدته چون ولی......میدونی خوبشم......میدونی_بابا

و مغزم صبحه ۳ ساعت که الان تا رفت باران که موقعی اون از........کشیدم پوفی

منو میاد فردا هم باران بابای......نگرانی از میمیره داره کنم فک که باران مامان........خوردن

سرم بالا کارا طلب مثل که بابا و مامان به......داره من به ربطی چه نمیدونم ولی......میکشه

.کردم نگا بودن وایستاده

.ردک فرار که گفتین باید باید ازدواجمون برا انقد........کردین؟ چکار بیچاره دختر با دیدین_من

.بگرد زنت دنبال برو بزنی ما به رو حرفا این اینکه جای به الان تو.......پدرام_مامان

.شم بلند جام از که کرد اشاره بهم دست با

.برو پاشو.....پاشو......اینجایی؟ الان تو چرا.....میگه راست_بابا

.گفتم خستگی با

شب؟؟ موقع این_

.الان همین.....بله_بابا

......اما_

.حرفم وسط پرید بابا

.میشه همین نیستی مردم ی بچه مواظب وقتی........نداره اگر و اما_

خیلی ولی......آیدینه ی خونه میدونستم.........شدم بلند جام از حرص با و نگفتم چیزی دیگه

کننده خسته ی دیقه چهل از بعد........شدم ماشینم سوار و شدم خارج خونه از........نبودم مطمئن

موبایلم......وایستادم آیدین ی خونه در پشت و کردم پارک و ماشین.......رسیدم آیدین ی خونه به

.ادد جواب ای گرفته صدای با بوق سه از بعد.......گرفتم و آیدین ی شماره و برداشتم جیبم تو از و

.پدرام بله_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 215

.سلام_

بگو.....سلام_

بودی؟ خواب_

داشتی؟ کاری......بیدارم.....نه_

.درم جلو کن باز رو در بیداری اگه پس_

.باش_

آیدین به.......شدم خونه وارد......شد باز تیکی صدای با در ثانیه چند از بعد.......کرد قطع گوشی

.دادم دست

اومدی؟ چی برا_آیدین

.بگردم باران دنبال برم پاشم موقع این بود داده گیر بابام_

.تو داری بابایی چه_

دیگه؟ اینجاست باران........بگذریم_

.کنی ازدواج دختری چه با بود قرار نمیدونی.......خوابیده بالا........اوهوم_

چطور؟_

باز بعد.......ندارم زنونه لباس گفتم منم.بخوابم لباسا این با نمیتونم میگفت اول.......خورد و مغزم_

.دادم بهش و لباسام از یکی کنیم خلاصه دیگه.......شد پاره لباسم گفت

.خندیدم ریز ریز

دادی؟ این به شده چطور......نمیدی لباس هم من به تو........دادی؟ لباس غریبه دختر یه به تو_من

.داد ادامه و رفت بهم ای غره چشم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 216

صدا میگه کرده بلند ناز خواب از و من اومده شبی نصفه........مونده هنوز که نگو هیچی_آیدین

کنم؟ چکار باید من.....بیاد صدا اصلا......بگو تو پدرام.......میاد

.شد بیشتر خندم

حداقل......چیه میدی میشدی پا خب.......سپردما و دختر یه بهت شب یه.......سرت تو خاک_من

.میرفت بین از دختره ترس

و سگم دیدم رفتم.......شدم بلند جام از بودی سپرده بهم اینکه خاطر به فقط هم من_آیدین

اومده.......کن فک........میترسه سگ از خانوم میبینم بعد کردیم حل و مشکل این حالا.......میگه

.شده قایم من پشت

طرف به........گذاشتم هم پیش و بودن متنفر هم از که نفر دو......میزدم قهقهه داشتم دیگه

لفت وقت و زدن حرف کلی از بعد✳✳✳✳.نشستیم تلویزیون جلو آیدین با و رفتیم پذیرایی

.شدم بلند جام بودم،از باران دنبال بگم بابا به اینکه برای کردن

.برم من......آیدین_من

نمیخوابی؟ اینجا مگه_آیدین

.خدافظ......نه_

.خدافظ_

.شدم خارج خونه از

✖✖✖✖✖

(باران)

.شدم بیدار میومد در پشت از که پسر یه صدای با

.شو بیدار_پسر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 217

آیدین.......کردم توجه بیشتر یکم.......کیه؟ صدای........میکرد تکرار و حرف همین و میزد در به

.گفتم ای گرفته صدای با.......بود

.اومدم_

و سرویس از صورتم و دست شستن از بعد.......رفتم اتاق تو سرویس سمت به و شدم بلند جام از

صندلی میز،روی پشت.......شدم آشپزخونه وارد و رفتم پایین ها پله از......شدم خارج اتاق از بعد

.شد آشپزخونه وارد آیدین.......شدم صبحونه منتظر و نشستم

.نداریم صبحونه_آیدین

.گفتم تعجب با

چی؟؟_

.کنم درست شام و نهار و صبحونه نیستم بلد و......مجردم پسر یه من که بدونی کنم فک_

نمیخوری؟ چیزی صبحا یعنی_

.بیمارستان بریم پاشو فضولی جای به هم حالا.......نچ_

.شدم بلند جام از و کردم اخم

.میکنم آماده رو صبحونه خودم.......بشین بیا........نمیخواد_من

.صندلی رو نشست و زد پوزخندی

.نزنی آتیش رو خونه فقط_آیدین

هی آیدین........نشستم صندلی رو چیدم باحال میز یه اینکه از بعد.........رفتم بهش ای غره چشم

چطوری نگا.......اخی......شدم خیره بهش.......خوردن به کرد شروع پوزخند با و بالا برد و ابروش

هم من......میخورد داشت و پایین بود انداخته و سرش......نخورده صبحونه حالا تا انگار......میخوره

.گفت بیاره بالا و سرش اینکه بدون.میکردم نگاش لبخند یه با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 218

بخوری؟ و صبحونت و برداری من به زدن زل از دست نمیخوای_

صبحونه به کردم شروع سریع..........دید؟ و من کی این......بیرون زد حدقه از چشمام

شد بلند جاش از تشکر بدون آیدین صبحونه شدن تموم از بعد.......خوردن

.بریم پاشو_آیدین

کجا؟_

دیگه بیمارستان_

عوض دیشب شلوارو مانتو با و آیدین زشت لباسای......رفتم اتاقم طرف به و دادم تکان سری

تو و دستاش آیدین........شدم خارج حونه ازو رفتم پایین ها پله از.....شدم خارج اتاق از و کردم

.بود من منتظر و بود کرده جیبش

.بریم_من

.رفت و داد تکان سری و اندخت نگاهی بهم

نمیریم؟ ماشین با مگه_من

.نیاوردم باغ از و ماشینم_

.بگیر تاکسی پس_

بریم؟ پیاده........بیمارستانه نزدیک خونم_

.دارم دوس خیلی......آره آره_

لدب انگار که هم آیدین......بودیم راه تو بود وقت خیلی✖✖✖✖رفتیم بیمارستان طرف به هم با

زیادی دخترای راه تو......میکرد اخم میرسید که کسی هر به......برداره پیشونیش رو از و اخم نبود

که تیممیرف داشتیم........میکرد بیشتر و اخمش یا نمیکرد توجه یا آیدین ولی.....میکردن نگا بهش

.کرد زمزمه گوشم تو و فشرد خودش به و من و کرد حلقه کمرم دور و دستش آیدین یهو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 219

.نخور تکون میکنم خواهش_آیدین

ولی......بیرون بکشم بغلش از و خودم کردم سعی و کردم اخم........میکنه؟ چکار داره این خدا وای

.بخورم تکون نتونستم هم متر میلی یه

.کن میکنی؟؟؟ولم چکار_من

.شد عصبی

.میکنم خواهش ازت دارم......کن صب دیقه دو_آیدین

من به کَنه مثه آیدین چون عصبی هم......کرده خواهش من از آیدین که بودم کرده تعجب هم

من التماسی یه با اون ولی......میکردم نگاش اخم با من.......شد قفل هم تو نگاهمون.........چسبیده

براش دلم........میکنه؟؟؟ نگا ایطوری و من چرا این.......شد باز ابروهام یگره.........میکرد نگا و

.گفت و زد محوی لبخند آیدین.دادم تکون مثبت ی نشونه به و سرم و کشیدم پوفی......سوخت

.میکنم جبران_

قهویش موهای......لاغر و جیغو جیغ دختر یه......میگه چی دختره این اه اه.......شدم خیره جلو به

کرده هم پرنگی نه کمرنگ نه آرایش......میخندید هر هر هر و بیرون بود داده روسریش از و

خیره آیدین و من به و برگردوند و سرش هم اون که میکردم نگاش داشتم.......بود

انگ ما به باز دهن با و ایستاد جا یه........اخم به شد تبدیل کم کم و شد خشک لبخندش........شد

.کرد زمزمه گوشم تو آیدین که میکردم نگا رو دختره اون حرکات داشتم.......میکرد

.نکن نگاش_

زده؟ زل ما به اینطوری چرا......چشه؟_

داشتم.........دیدم دیوانه آدمای چقد صبحی اول.........زدن قدم به کرد شروع و کشید و من آیدین

.کرد متوقفمون دختری صدای که میکشوند خودش با و من هم آیدین و......میزدم غر خودم با

.آیدین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 220

و آیدین کجا از این.......بود دختره همون......کشوند خودش با منم و برگشت پشت به آیدین

چکار من.......آشناشونه یا فامیل شاید.....هــــا خرم منم.......اِاِاِ.........میشناخت؟

.من به کرد و روش آیدین.........دارم؟

.میام الان......عزیزم ببخشید_آیدین

گفت من به.......کرد؟؟ غلطی چه الان این........کردم نگا بهش باز دهن با.......دختره طرف به رفت

بلند دختره ی گریه صدای یهو که بودم شده گیج........چرا؟؟ اونوقت........عزیزم؟؟

اعدف برای و دستاش هم آیدین.....آیدین سر تو میزد کیفش با میکرد گریه که همینطور........شد

.داشت نگه سرش ی بالا

بکنی؟؟ رو کاری همچین من با تونستی چطور.......احمق بیشعورِ_دختر

.اومد در دفاع حالت از آیدین

.میدم توضیح برات بزار......غزل_

.کرد نگا آیدین به منتظر و کرد پاک و اشکاش غرله اسمش بودم فهمیده حالا که دختره

......منه دکتر دختره این_آیدین

.کرد قطع و حرفش غزل

کنی؟؟هان؟ بغلش باید باشه دکترت چون_

کنم؟؟ بغل و دختر یه من داره اشکالی تو نظر از......ببینم_

.پایین انداخت و سرش بغض با غزل

.نداره......نه_غزل

.دارم کار من......خدافظ پس......خب_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 221

ساده دختر چه.....هه......آسونی؟ همین به شد حل موضوع یعنی......شدم خیره بهشون تعجب با

و بازوم شدیم دور غزل از اینکه از بعد.......کشید و گرفت بازوم از و اومد سمتم به آیدین.......ای

.گفتم اخم با......بیرون کشیدم آیدین دست از محکم

.کردی بغلم چرا که.......بگی و موضوع ی همه باید_

.برام اورد در زبون کردم بغلش یه.......ببینا حالا_آیدین

حرف باهام اینطوری حالا......کردی خودت ی بازیچه و من خوب که پیش دیقه دو تا.......چی؟؟؟_

میزنی؟

لطف بهش همه این بگو و من......پرو ی پسره.......نگفت هیچی و رفت بهم ای غره چشم

بیمارستان وارد وقتی......نزدیم حرف هم با بیمارستان تا.........بشه سرم تو خاک ای.......کردم

تکون یکم.......میشدم خفه داشتم......داد فشارم انقد........کرد بغل پشت از و من یکی شدیم

.کشیدم پوفی........برگشتم اخم با و بیرون اومدم بغلش از و خوردم

بدی؟ سلام آدم مثه نمیتونی تو.........پژوا_من

.دارم کار باهات که بیا......نچ_پژوا

.آیدین سمت برگشتم

.میام دیگه یکم منم برو تو_من

.خلوت جای یه رفتیم هم با و کشید و دستم پژوا........شد دور ما از و داد تکان سری

داری؟ چکار.....بگو......خب_من

خوابیدی؟ کجا شب.........کردی؟ فرار.......شد؟ چی بگی باید تو.....ندارم کار تو با من_

ور ها پرونده هم با و رفتم سعیدی طرف به کردم تعریف پژوا برای رو موضوع کل اینکه بعد.........

.کردیم چک

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 222

.دیگه ی هفته تا حداقل......کنیم عمل رو توموریمون مریض باید دیگه........خانوم باران_سعیدی

ی خونه شب من و گذشت باد و برق مثله هم روز اون......شدم دور سعیدی از و دادم تکان سری

خبر هم بابام و مامان از.....بودم پژوا ی خونه که بود روزی چند✖✖✖✖✖.خوابیدم اینا پژوا

بابام.......میترسیدم بابام از......میترسیدم خونه برم اینکه از.........میگردن دنبالم خیلی که داشتم

و میزاشتم کنار و ترس این باید روزی یه دیگه ولی.......اصلا مواقع این در ولی داشت خوبی اخلاق

.اومدم خودم به پژوا صدای با.......داشت تقصیر هم اون بالاخره خب.......پدارم با البته........میرفتم

باهات اومده هم مرادی این پاشو......موضوع این به کنی فک میخوای چقد......دیگه پاشو باران_

.داره کار

به حتما......دیدم و مرادی دور از......شدم خارج کارم اتاق از و شدم بلند جام از و دادم تکان سری

اینجا اومدن پاشدن صبح ی کله از خانوادش و بود آیدین عمل امروز......اومده پسرش عمل خاطر

روز چند.....غزل با امروز......داره؟نداره؟ زن آیدین نفهمیدم آخر من......میکنن پیچ سوال و من و

به.....رسیدم که مرادی به......بدونم و اسمش داشتم دوس......کرد بغل رو دختره همین که هم پیش

.شنیدم جواب و کردم سلام همه

میشه؟ شروع عملش کی.......عظیمی خانوم_مرادی

استراحت برید شما هم الان.......میکنیم شروع شدن بیدار راد آقای وقت هر......زوده که فعلا_

.کنید

.دادم ادامه و کردم نگا مچیم ساعت به

.اومدین زود خیلی.....صبحه ۵ساعت الان_

.کرد ماچش کلی اتاق تو روز اون آیدین که دختره به کرد و روش و داد تکان سری

.هستیم ما برو میخوای تو......جان آیناز_مرادی

.برید شما......بمونم میخوام من.....بابا نه_آیناز

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 223

بیام باید چرا نمیدونم واقعا......رفتم آیدین اتاق طرف به و نکردم گوش حرفاشون به دیگه

دکتر دست شده سپرده مریضا ی همه......ندارم بیشتر مریض یه فقط وقتی بیمارستان

و بیرون اوردم جیبم تو از و موبایلم و نشستم تخت جلوی صندلی روی و کشیدم پوفی.....جدیده

دختر......میرسم مریضم به کنه فک یزدانپور که میومدم همینجا همیشه......شدم مشغول باهاش

با و مینشست میزش پشت همیشه هم اون.....بود من مثه هم پژوا......بگن کی به نگن من به کاری

و من پیش ثانیه چند همین......میپرسه و حالم داره که الان مثه.....میکرد بازی اس ام اس من

بلند جام از بازی اس ام اس ساعتی یه بعد......رفته سر حوصلم خیلی منم ولی.....دیدا

از.....کنم مشغول میدیدم که چیزی هر با و خودم وباشم خونسرد میخواستم عمل قبل......شدم

افتاد برام روزا این که اتفاقاتی این......بودم کلافه خیلی.......بود شده ۲ ساعت.....شدم خارج اتاق

خوابیده غریبه مرد یه ی خونه.....بودم کرده بدی کارای خیلی من........بود نزاشته برام اعصاب

چکار نمیدونستم هم الان.......و کردم ول نگران و بابام مامان....کردم فرار خودم عقد از......بودم

و مامان با شدن مواجه و رفتن خونه اینور از......میده استرس بهم آیدین عمل اینور از........کنم

پوفی.........میشه عصبی خیلی مسائل این روی که داداشم با شدن مواجه هم ور یه از.......بابا

و رفتم دیگه پرستارای و پژوا طرف به.........نکنم فک چیزا این به دیگه کردم سعی و کشیدم

شروع و عمل و کنیم بیدار و آیدین شد قرار چای خوردن از بعد......نشستم کنارشون

✖✖✖✖✖.کنیم

.بود سختی عمل_

میاد؟ میشه؟بهوش چی آیدین.......بگید و راستش میکنم خواهش......خانوم_

.کشیدم پوفی

......شاید........کما بره شاید......بیاد بهوش شاید.......نمیدونم شما مثه منم......مرادی خانوم_

.گفت عصبانیت با و وایستاد جلوم و شد بلند جاش از آیناز..........ندادم ادامه و حرفم

.......دستت کف بزارم کنم قطع الان همین و زبونت که بگو.......دیگه چی؟بگو شاید_

.گرفت و آیناز و اومد پشت از مرادی آقای........کردم نگا بهش اخم با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 224

داره؟ ایشون به ربطی چه آخه......باش آروم......آیناز_مرادی

بیمار سر بالا ساعت چهار.....کن خوبی و بیا........نشست جاش سر دوباره و کشید پوفی آیناز

.بگن بهت طوری این و وایستی

.کنیم معجزه نمیتونیم دیگه و کردیم و تلاشمون تمام ما......محترم خانوم_من

اعصاب.......بیهوشه الان که هم آیدین......گذروندم سختی عمل.....شدم خارج اتاق از و گفتم و این

ای دیگه کسه هر یا پژوا ی خونه ولی داشتم نیاز استراحت به.......شدم کلافه......نمونده برام

وای.......کسی بودن ناراحت بدون و آرامش با هم اون.......اتاقم تو.....خودمون ی خونه......نه

تو دست و خودم......خونه میرم امشب........گرفتم و تصمیمم من......کن کمکم خدا......بسه

.اومدم خودم به پژوا صدای با......میسپارم

.شده چیزی.....باران_

پیشم همیشه پژوا میاد یادم که جایی از.....کرد کمک من به دختر این چقد......زدم محوی لبخند

.الان تا مهدکودک همون از......بود

.گرفته دلم یکم......نه_من

همین؟_

.دارم استرس هم آیدین برای_

مردم؟ من مگه_

.نشست کنارم

.میدم گوش......بگو.....خب_پژوا

چیو؟_

.بگو......دیگه کنم دل و درد باهات اومدم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 225

حرفم به یکی حداقل که بود خوبی خیلی حس......شدم راحت......گفتم بهش و هام ترس تمام

.شدم بلند جام از...... میده گوش

.بزنم سر آیدین به برم من......پژوا_من

وارد و کردم باز آروم رو در.....رفتم آیدین اتاق سمت به و شدم دور ازش......داد تکان سری

مرادی به من.......نشستم همیشگیم صندلی روی......ٔ کما یا بیهوشه نبودیم مطمئن هنوز......شدم

همین.....بود سختی عمل........وایستادم قولم سر تقریبا.......میکنم خوب و آیدین بودم داده قول

تازه......بمونه زنده نبودم مطمئن ولی.........خیلیه هم بیاریم در سرش از رو تومور تونستیم که

سمت برگردوندم و سرم......اومدم خودم به در صدای با....نگفته ما به و میکرده درد سرش فهمیدم

و کرد مکث لحظه یه دید که و من......برگشت..........بست آروم رو در و شد اتاق وارد پدرام......در

.پایین انداختم و سرم و دادم و جوابش......داد سلام لب زیر

بود؟ خوبی برداشتین؟عمل رو شد؟تومور چی_پدرام

.هم شاید......باشه کما تو روز چند تا شاید ولی........برداشتیم رو تومور.....بود سختی عمل_

.کرد قطع و حرفم

.میاد بهوش آیدین......نگو هیچی......هیسس_

میزنی؟ داد چرا حالا....خب خیلی.....باشه باشه_

در صداش پدرام که بودیم سکوت تو بود وقت خیلی.......نشست آیدین کنار رفت و کشید پوفی

.اومد

رفتین؟ شد؟خونه چی_پدرام

.دادم تکان منفی ی نشانه به سری کلافگی با.....میزنه صدا شما و من هنوز که این.......خدا ای

بریم؟ هم با میخواین امروز_پدرام

.برخوردشون از......بشه باهام قراره که رفتاری از......میترسم خیلی راستش......نمیدونم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 226

......کنارتونم من خب_

.کردم قطع و حرفش

.......نمیترسم کتک از که میدونم و این.......نیست خوردن کتک منظورم....نه_

.برین باید که بالاخره......خب_

.دادم تکان سری

.بریم امروز......باشه_من

✖✖✖✖✖✖

بگم؟ چی باید اونجا_

واقعیت عین......نیومده خوشم تو از میگم هم من......نیومده خوشت من از که بگو_

توقف ماشین........کردم پایین بالا و سرم مکثی از بعد......شدم خیره پدرام به استرس با

در و برداشتم کیفم تو از و کلیدم.......شدم پیاده ماشین از و دادم بیرون صدا با و نفسم.......کرد

خونه در پشت و گذشتم حیاط از.....شدم خونه وارد استرس با.........کردم باز رو خونه

ازش چشم.......خونه تو برم کرد اشاره و زد لبخند......کردم نگا پدرام به و برگشتم......ایستادم

تا ولی.....رفت و نکرد من به توجهی پدرام......ایستادم دوباره راهرو توی......شدم وارد و برداشتم

گره هم به که خودش و من دست به اول......کشیدمش و گرفتم و دستش بشه هال وارد خواست

.من به بعد و کرد نگا بود خورده

شده؟ چیزی_پدرام

.میترسم خیلی_

.هستم من نیست هیچی......هیسس_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 227

جلوی بابا.......شدیم هال وارد شونه به شونه و کردم ول و دستش و دادم بیرون صدا با و نفسم

تو مامان.....میود آشپزخونه از صداهایی ولی......نبودن مامان و پژمان.بود نشسته تلویزیون

.بود آشپزخونه

....چ غذا......آتوســـا_بابا

استرس با هم من......میکرد نگا من به اخم با........کرد قطع و حرفش دید رو ما وقتی و برگشت

.زد داد آشپزخونه تو از مامان.......میکردم نگا بهش

.بیا لحظه یه....مهدی_

با و بیرون اومد آشپزخونه از هم مامان ثانیه چند از بعد......بود شده خیره من به فقط بابا ولی

.گفت اعتراض

.بودما تو با.....مهدی_

لیوان دید و من وقتی و کرد دنبال و نگاهش مسیر مامان......بود شده خیره من به هم باز بابا ولی

هب و کشیدم خفیفی جیغ.....زمین رو افتاد و رفت حال از یهو ثانیه چند بعد و افتاد دستش تو

بهوش اما.....زدم مامان صورت به تا چند......اومدن هم پدرام و بابا من بعد......رفتم مامان طرف

.زد زنگ و برداشت جیبش تو از و گوشیش پدرام......نیومد

اورژانس؟.....الو_

من تقصیر همش اینا........شد جاری ناخداگاه اشکام.......کرد قطع داد و آدرس اینکه بعد

هب تعجب با پژمان.....برگشتم پشت به ای لحظه برای شنیدم رو در تیک صدای........همش....بود

آمبولانس بالاخره........رسوند مامان به و خودش دو با ثانیه چند بعد و بود زده زل تایمون چهار

جاش از نیومد بهوش مامان دید وقتی ولی کنه خوب و مامان کرد سعی و اومد پرستار اول......اومد

.هم با پژمان و بابا و رفتیم پدرام ماشین با پدرام و من......بردن و مامانم بِرانکارد با.......شد بلند

آشتی باباتون هم میشه خوب حالش مامانتون هم.....نباشید نگران اصلا......خانوم باران_پدرام

.میکنه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 228

.زدم بهش لبخندی

.میکنی آرومم که مرسی_

نگا پدرام به چشمی زیر....دادم سوتی باز.....چیه؟ آروم......گفتم چی من.....خدا وای

.گفتم سریع........بود شده گرد چشاش.....کردم

......منظورم من....من_

.کرد قطع و حرفم

.نداره اشکال_

هی ولی.میکردم کار توش من که بود بیمارستانی همون.......نزد حرف کسی بیمارستان تا دیگه

هر هم پژمان و بابا......نشستیم صندلی رو هم کنار پدرام و من و بردن و مامانم.........دیگه بخش

که بودیم اونجا ساعتی نیم حدود........میرفتن بهم غره چشم.....میوفتاد من به چشمشون وقت

.شناخت دید که و من دکتر........بردیم یورش سمتش به همه.....اومد بیرون اتاق از دکتر بالاخره

.عظیمی خانوم سلام_دکتر

.سلام_

.میگردم بر دارم کار بیمارم ی خانواده با من کنید صبر لحظه یه_

.بیماره مامانم_

.رفت بالا هاشابرو

یه تا و شده بیهوش شده وارد بهش که شکی خاطر به......خوبه حالش مادرتون.....ببخشید اها_

.باشه آروم خونه تو باید هفته

.دادم بیرون صدا با و نفسم

.ممنون_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 229

تنرف خونه از........بود مونده استرسم از یکم هنوز ولی.....نشستم صندلی رو و رفتم راحت خیال با

.اومدم خودم به پدرام صدای با......میترسیدم

میمونید؟ همینجا یا خونه میرید.....خانوم باران_

.خونه میرم_

.میام باهاتون منم پس_

.نکن اذیت و خودت....نه_

.نمیشم اذیت_

.دادم تکان سری

دید وقتی هم پدرام....خوابید مامان......خونه رفتیم همه.....شد مرخص مامان اینکه از بعد........

از.....باشم تنها میخواستم.....بستم رو در و اتاقم تو و رفتم هم من.......رفت نیومد پیش دعوایی

با.....بود نکرده نگا و من اینطوری حالا تا که پژمان مخصوصا.....شدم خسته هاشون غره چشم

با......بست آروم رو در و شد اتاق وارد اخم با پژمان....بالا اوردم سرم....اومدم خودم به در صدای

گفت ای شده کنترل صدای

بودی؟هان؟ کجا_

.بالا دادم و ابروم یه

.ندارم و حوصلت اصلا که برو.....برو پژمان......بلدی؟ هم تو.....بابا نه_من

.اومد سمتم به دو با که برم خواستم و شدم بلند جام از

.بیرون کنم پرتت بگیرم خِرخِرت از یا بودی قبرستون کدوم میگی_پژمان

دیگه یکی ی خونه شب دارم دوس.....برم خونه از دارم دوس اصلا.....داری؟؟ چکار من با تو_

مشکلیه؟.....بخوابم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 230

.کنه کنترل و صداش نتونست دیگه....شد قرمز چشماش

کدوم ی خونه......باش زود......میکنی؟ صحبت اینطوری میای بعد کردی هرزگی رفتی_پژمان

خوابیدی؟هان؟؟؟ ای مردیکه

و صدام و دادم هلش......کردم؟؟ هرزگی گفت.....هرزه؟؟ گفت من به.....کردم نگا بهش تعجب به

.بالا بردم

....شو خفه.....پژمان شو خفه_

.شد اتاق وارد قرمز چشمای با بابا و شد باز شدت با در

اینجا؟هان؟؟ خبره چه_بابا

.نخوابیده که کجاها شب ببین بپرس.....بپرس دخترت از_پژمان

.افتادم من من به......بودم ندیده اینطوری و بابام حالا تا.....بودم مونده لال.....کرد نگا بهم منتظر بابا

.....نخوابیدم کسی خونه.....من...م_

.گرفت و بازوش بابا که بیاد سمتم به خواست پژمان

.میکنم صحبت باهاش خودم من.....بیرون برو تو.....پژمان_بابا

اما_

.برو گفتم_

با.....بشینم تخت رو برم که کرد اشاره بهم بابا......شد خارج اتاق از و کرد نگا بهم نفرت با پژمان

.نشستم تخت رو آروم ترس

.میکنم گوش_بابا

چیو؟...چ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 231

.رفت بالا صداش

.خوابیدی آشغالی کدوم ی خونه که_

.نخوابیدم پژوا جز به کسی ی خونه_

خوب،دیگه؟_

.خوابیدم پژوا ی خونه......دیگه همین_

.بالا رفت دوباره صداش

خوابیدی؟ کی ی خونه کردی فرار که شب اون_

اشکام.......نخوابیدم؟؟ پژوا ی خونه اونشب من بود فهمیده کجا از......کردم نگا بهش تعجب با

.شد جاری

.....من بابا_

.کرد قطع و حرفم

.نزن هم دیگه زر هیچ.....بگو رو یارو اسم فقط_

.آشناست خدا به بابا......آیدین_

کجاست؟ خونش......دارم کار باهاش......آشناست؟آره؟ که_

ور تو بابا.....خونش برم خواستم من اصن......نکردیم کار هیچ خدا به.......نداره اون به ربطی بابا_

.خدا

.دارم کار کجاست؟باهاش خونش بگو نزن زر_

.....باب_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 232

با پژمان.....شدیم خارج اتاق از.....کشوند خودش دنبال و من و گرفت بازوم از و جلو اومد بابا

ماشین و شدیم ماشین سوار......شدیم خارج خونه از.....کشوند و من بابا.......کرد نگا بهمون تعجب

.کرد حرکت

کجاست؟.....نمیگی آدرس جز به هیچی_بابا

.بیمارستان برو_

خونش آدرس گفتم_

.همونجاست بیمارستان برو_

نه؟....بخشین یه تو باهم میکنه؟حتما کار هم انبیمارست تو.....اِاِاِ_

و من بیا......بزن و من بیا.....کن ولش خدا رو تو.....نیست میکنی فک که اونطوری......بابا_

.باش نداشته کاری اون با ولی....بکش

بدی؟ براش هم و جونت حاضری حتی_

کنی؟؟ چکار باهاش میخوای......بابا_

.فشرد گاز رو و پاش و نگفت هیچی

.آشناست میخورم قسم دارم.....خدا به.....باش نداشته کاری باهاش_من

اشینم از من به توجه بدون بابا و رسیدیم بیمارستان به ساعت نیم از بعد.....نگفت چیزی هم باز

.رفتم بابا دنبال و شدم پیاده ماشین از لرز و ترس با هم من.......شد پیاده

کجاست؟_بابا

......ص اول بابا_

کجاست؟ گفتم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 233

در.....یگیم دروغ نگه که نگفتم هیچی بابا به ولی.....بیهوشه میدونستم.......بیاد دنبالم کردم اشاره

.کرد اشاره آیدین به بابا........شدیم اتاق وارد بابا با......کردم باز آروم و آیدین اتاق

اینه؟_

.رفتم سمتش به دو با.......داد تکون و آیدین و جلو رفت.......کردم پایین بالا و سرم

.ِِٔ کما تو.....میکنی؟ چکار بابا_من

.نگفتی؟ من به چرا پس......چی؟کما؟_

.ندادی گوش....بگم خواستم_

.شد دار خش صداش

چشه؟_بابا

.برسی و حسابش شما که نمونه زنده شاید.....کردیم عملش.....داره تومور_

.دادم تکون چشماش جلو و دستم......زد زل بهش و نگفت هیچی

کجایی؟...بابا.....بابا_من

.اومد در فکر از یهو

.بله...بله.....ها_بابا

.دیگه بریم بیا.....زدی؟ زل چی به_

.شدیم ماشین سوار و اومدیم بیرون بیمارستان از هم با......داد تکان سری

بابا؟_من

.هوم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 234

.کردم فرار شد چی بپرسی ازم نمیخوای_

.نیومده خوشت پدرام از که میگی......میگی چی میدونم چون....نه_

و اون من نه که وقتی.....بدین؟ پدرام به و من دارین دوس چرا........دیگه نیومده خوشم خب_

منو؟ اون نه دارم دوس

فهمیدی؟......ای دیگه کس هر یا پدرام و تو نه بیاد خوشمون ازش مامانت و من باید_

.نگفتم هیچی

فهمیدی؟؟_بابا

نگا آیدین به اونطوری بابا چرا.......شدم خیره بیرون به و کردم پایین بالا آروم و سرم

یرونب افکارم از و کشیدم پوفی.......چیه؟ دلیلش ولی..شاید....سوخته براش دلش شاید......میکرد؟

نهخو در و شدم پیاده ماشین از بابام به توجه بدون.....رسیدیم خونه به ساعت نیم از بعد.....اومدم

مشد رد کنارش از کنم سلام بهش اینکه بدون.......بود نشسته هال تو هنوز پژمان......کردم باز رو

.گرفتم و دستم پژمان که بشم آشپزخونه وارد خواستم و

.نشده تموم باهات کارم_پژمان

.کشیدم دستش تو از و دستم

.ندارم و حوصلت......کــــــن ولم_من

.گفت تحکم با و پیچوند و دستم.......وایستاد جلو و شد بلند جاش از و نکرد ول و دستم

.میری راه مخم رو بد داری.....صورتت تو بخوابه یکی نکن کاری_

پژمان؟هان؟ میخوای چی من از_

فهمیدی؟.....بشی دوست کسی با یا بخوابی مردم پسر پیش نمیخوام دیگه_

.بیرون کشیدم دستش از و دستم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 235

.نداره ربطی هم کسی به......بخوابم دارم دوس_من

به و گونم رو گذاشتم و دستم.....کردم حس صورتم رو و بدی سوزش.....زمین رو شدم پرت یهو

رو خونه در صدای.......شد قفل هم تو چشامون.کردم نگا بود گرفته خون و چشماش که پژمان

به و رفت هم تو اخماش دید که و من......وایستاد پژمان کنار و اومد بابا ثانیه چند از بعد.....شنیدم

.گفت پژمان به بلندی صدای با بابا.......کرد نگا پژمان

نمیکنی؟هان؟ بلند روش دست نگفتم بهت کردی؟مگه و خودت کار بازم_

و بستم شدت با رو در......رفتم اتاقم سمت به و زدم پژمان به تنه یه و شدم بلند جام از حرص با

پایین دونه دونه همینطور......نبود خودم دست اشکام.........نشستم اتاق یگوشه رفتم

تا.......کنم هضم نمیتونستم و زد بهم پژمان که ای سیلی ولی......نبودم گریه احل کلا........میریخت

ربطی چه اون به اصلا.....کرد؟ رو کار این که کردم چکار من.......بود نکرده بلند من رو دست حالا

و اشکام......اومدم خودم به گوشیم صدای با......حد این در نه ولی میشد غیرتی همیشه........داره؟

یدیسع........کردم نگا صفحه به......برداشتم کمد آیینه رو از و گوشیم و کردم پاک دستم پشت با

.گفتم داری خش صدای با.......بود

.سلام_

.خانوم باران سلام_

داشتی؟ کاری......بفرمایید_

.کردین گریه میرسه نظر به......خوبه؟ حالتون_

.امرتون.......نه_

.بدم خبری خوش یه میخواستم_

.بده خوشخبری بهم میخواد نفر یه که شدم خوشحال کلی دلم تو

.اومد بهوش راد آیدین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 236

زدی؟ زنگ پدرش مادر به.......میگی؟؟ راست_

.بزنم زنگ که نزاشتن.....خانوم نه_

.خدافظ......اونجا میام الان.....باش_

.خدافظ_

خارج اتاق از و کردم صاف و بودم درنیاورده هنوز که مانتوم.....کیفم تو گذاشتم و گوشیم

.برداشتم جاکفشی از و کفشام.....نکردم توجه بود نشسته هال تو که بابا به......شدم

کجا؟_بابا

.بیمارستان_

سوار و دادم تکون دست تاکسی اولین برای.......شدم خارج خونه از دیدم که و سکوتش

همه با.......شدم پیاده و دادم رو کرایه......رسیدیم دیقه چهل از بعد..........گفتم و آدرس.......شدم

و بود نشسته تخت رو......شدم آیدین اتاق ولرد و کردم پرسی احوال بیمارستان کارکنان ی

اب آیدین.....میرفت ور موبایلش با و بود نشسته آیناز هم صندلی روی.........میخورد سوپ داشت

.گفت خونسردی

.سلام_

روی و دادم جواب بهشون هم من......داد سلامی لب زیر دیدی و من وقتی و اورد بالا و سرش آیناز

من......نشست آیدین پای روی رفت و شد بلند جاش از آیناز دیقه چند از بعد.......نشستم صندلی

اگه ولی.......نه یا زنشه بدونم کنجکاوم هنوزه که هنوز.........نکردم بازیشون عشق به توجهی هم

.داد هل و آیناز آیدین.....کردم ای سرفه تک......فضولم میگفت میپرسیدم

خونه؟ نمیری تو.....آیناز_آیدین

.بمونم تو پیش میخوام.......نمیدونم_

.میام شب منم......کن خرید یکم فردا برای برو تو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 237

.برداشت و کیفش و داد تکان سری آیناز

.خدافظ_آیناز

.گفت مکث ثانیه چند از بعد آیدین......شد خارج اتاق از دادیم و جوابش اینکه از بعد

مهمونی شدم خوب من اینکه برای.....ما ی خونه.....مهمونیه شب فردا......راستی_

.بیای باید هم تو که گفت هم مرادی آقای......میگیریم

.زدم لبخند......بابا؟ بگه نیست بلد مگه......مرادی آقای.....هه

.ممنون....نه_

.بیای باید.......میگیریم مهمونی داریم تو برا_

.نیست بلد هم کردن صحبت انگار.......شد خشک لبخندم

چیه؟ برای مهمونی......دادم انجام و وظیفم من_من

.دانی خود دیگه_

.شدم بلند جام از و کشیدم پوفی....نفهمیدم که گفت چیزی لب زیر

.مرخصی....خونه برو شب هم تو.....برم باید من_

.رفتم پژوا سمت به دو با......شدم خارج اتاق از

.آروم.....خبرته؟ چه_پژوا

.گفت چی بهم آیدین نمیدونی.....وای_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 238

.کرد نگام منتظر و بالا رفت هاش ابرو

.شدم لب به جون.....دیگه بگو_پژوا

چی؟؟ خاطر به.....مهمونیه خونشون شب فردا که گفت_

.کردم نگاش منتظر

.دیگه بگو.......میدونم چه من_پژوا

.من خاطر به_

چرا؟ اونوقت......تو؟؟ خاطر چی؟؟؟به_

.دیگه کردم خوب و آیدین که چون_

بپوشی؟ چی میخوای حالا!.......میگی دروغ_

.نه گفتم_

چرا؟....نه؟؟ چی؟؟گفتی_

.ان غریبه چون_

.دراورد و ادام

....ان غریبه ان غریبه_

.شد جدی

.بری باید......نزن زر_

.رفتم شاید.....نمیدونم_

.برم نمیخواست دلم اصلا.....کردم چاخان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 239

.بزن زنگ داشتی کاری....میرم من پژوا_من

.،خدافظ...باش_

بهش رو خونه آدرس و گرفتم تاکسی.....شدم خارج بیمارستان از دادم و جوابش اینکه از بعد

از.........بود شده بیدار خواب از مامان.....کردم باز رو خونه در......رسیدیم ساعت نیم از بعد......دادم

جایی تنها......شدم اتاقم وارد و پایین انداختم و سرم........نمیزد حرف باهام الان تا اومدم که صبح

هم نومزا تا که کوتاه شلوارکو سفید تاپ یه با و لباسام........بیارم پناه بهش میتونستم که بود

خودم و برداشتم کیفم تو از و موبایلم........کردم پرت تخت رو و خودم....کردم عوض نمیرسید

در به تقی که میکردم درست و موهام داشتم.......نیومدم در اتاقم از شب تا.....کردم مشغول

.شد خورده

.بیا_من

.شد اتاق وارد بابا و شد باز در

.داره کار باهات در جلو مردی یه بیا_بابا

سری......میشناختش بابا که بود پدرام اگه......پدرام جز به باشه میتونست کی......بالا رفت هام ابرو

خارج اتاق از و پوشیدم خاکستری سویشرت یه.......رفت و بست رو در بابا.....دادم تکان

.زدم مصنوایه لبخند......داره؟ چکار اینجا این.......کردم باز رو در و رفتم پایین ها پله از......شدم

میکنید؟ چکار اینجا شما....مرادی آقای سلام_من

و ندادم اهمیتی.......میکرد نگا و مرادی و من اخم با داشت بابام......کردم نگا و پشتم چشمی زیر

.شدم خیره مرادی به منتظر

....بشم مزاحمتون نمیخواستم.....ببخشید......سلام_مرادی

.حرفیه؟ چه این.....نه_

.دادم ادامه و کردم اشاره خونه توی به

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 240

.تو بفرمایید_

.راحتم همینجا.....ممنون نه_

.کردم نگاش منتظر و نکردم تعارف دیگه میگه چی که بودم کنجکاو خیلی چون

ازتون اومدم هم من......بیاید فردا مهمونی به نکردید قبول شما که گفت آیدین امروز_مرادی

.کنم خواهش

سعی........داره کار باهام بره مرادی اینکه از بعد و شنیده بابام میدونستم......شد جمع صورتم

.دارم نگه و لبام رو لبخند کردم

اینطوری.......بگیرید جشن خودتون شما......دارم کار من.....چیزه......راستش......ولی......ممنون_من

.من هم ترین راحت شما هم

.تشکره ی ساده جشن به.....گرفتیم شما برای و جشن این فقط ما.....عظیمی خانوم_

هخون وارد خدافظی از بعد......کرد ذوق خیلی مرادی......گفتم رو بله.....کنم لوس نتونستم دیگه

.وایستادن جلوم پژمان و بابا یهو که شدم

آره؟.....مهمونی بری میخوای که_پژمان

.نداره ربطی هم هیچکس به مهمونی برم میخوام....آره_

.اورد بالا و دستش بابا

.کنین بس_بابا

.داد ادامه و من سمت برگشت

بری؟ میخوای کجا_

.مهمونی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 241

ایه؟ مهمونی چه این......کرد دعوت رو تو بود؟چرا کی مرده این.....میدونم و اون_

.آیدینه بابای....مرادی آقای دید که مردی این_

.نزاشت بابا که جلو بیاد خواست و کرد قطع و حرفم پژمان

.نباشه یادت هم اسمش دیگه میکنم کاری.........میگه ما به هم اسم......تو پرویی چه_پژمان

.گفت اعتراض با و کرد اخم بابا

.کن بس پژمــــــان_

.داد ادامه و من سمت برگشت

داره؟ ربطی چه تو به آیدین بابای......خب_

.میگیرن تشکر برای مهمونی یه.....کردم درمان و پسرش من اینکه خاطر به_

.بعد.....خب_

.کردم قبول هم من....نداره بعد_

.وسط پرید دوباره پژمان

.کردی غلط تو_

.نشنوه مامان که جوری.....برد بالا یکم و صداش بابا

بسه؟ نگفتم مگه.....پژمان_

.بری میزارم بعد....بشم آشنا اینا با باید من_بابا

رفت بالا هام ابرو

.بشی؟ آشنا میخوای کی.....فرداِ مهمونی.....بشی؟ چی؟؟آشنا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 242

.بشم آشنا باهاشون باید.....گفتم که همین.......ندارم کاری مهمونی زمان با من دیگه_

چی؟ برای_

.نباشن خوبی آدمای شاید چون_

.اونجاست هم پدرام اما_

بابا.....گفتم و همون دقیقا من و بدتره همه از پدرام......دادم سوتی هم اساسی.....دادم سوتی

.رفت هم تو اخماش

.نمیشه پس_

....اما_

.گفتم که همین.....نداره اما_

تازگی پژمان این.......نشستم تخت روی......کوبیدم هم به رو در و رفتم اتاقم طرف به حرص با

خودم پسر دوس رو کی هر لات دخترای این مثه من کرده فک.....بود شده پررو خیلی

هیچ....نمیشم کسی عاشق وقت هیچ.......نمیگیرم که بگیرم پسر دوس هم اگر.......میدونم

خوابم و شد سنگین چشمام که کردم فک انقد.........میاره بدبختی همیشه پسر..........وقت

.گفتم خوابالودی صدای با.......شدم بیدار در تق تق صدای با✖✖✖✖✖.برد

.تـــو بــیا_

.گفتم بیرون بیارم بالشت زیر از و سرم اینکه بدون......شد باز در

بله؟_

.بود بابا صدای

.دارم کار باهات پاشو_

.میام.....بخوابم یکم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 243

.پاشو الان همین.....نخیر_

.گفتم بسته چشمای با و شدم بلند جام از و کشیدم پوفی

داشتی؟ کاری......پاشدم.....خب_

حرف به کرد شروع بابا......کردم باز آروم و چشمام......کشیدنش نفس صدای جز نشنیدم هیچی

.زدن

.اومد مرادی آقای صبح_

.داد ادامه......نگفته مرادی به که چیا بابا......شد گرد چشمام

و نشستن جز به ای دیگه کار که بدی قول باید ولی......بری داری اجازه.......کردم صحبت باهاش_

فهمیدی؟ که و منظورم.......نکنی داشتن حضور

در ات......شد خارج اتاق از و نگفت چیزی هم بابا......کردم پایین بالا و سرم بهت با.....شد باز نیشم

خوشحال انقد چرا نمیدونم........شدم بلند جام از و دادم قر یه و زدم بِشکن تا چند شد بسته

.گذاشتم و علاقم مورد آهنگ و رفتم موبایلم سمت به......بودم

بگی برات بود ساده

منه فرصته آخرین این

میشکنه رو دلم میزنه طعنه که آدما نگاه

ندیدیو منو ی خسته نگاه بریدیو دل

میدیو ادامه هنوز من بدونه

میدیو ادامه

همه مثه برام شدی هم تو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 244

عالمه یه پره ازت دلم

غمه فقط زندگیم تو روزا این تو

جداییا شده عادتی بد

ما بینه بوده چی هر تمومه

چرا بگو شدی عوض یهو چقدر

من نگاهه از بگیری نگاهتو اومد دلت چطور

من اشتباهه بوده چی آخه بگو

من گناهه چیه

صدام تو به نمیرسه که وقتی تا بگم بهت چطور

برام شده تموم دیگه خوب روزایه

بخوام رو تو چقد

همه مثه برام شدی هم تو

عالمه یه پره ازت دلم

غمه فقط زندگیم تو روزا این تو

جداییا شده عادتی بد

ما بینه بوده چی هر تمومه

چرا بگو شدی عوض یهو چقدر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 245

اتاق وارد پژمان یهو که میکردم شونه و موهام و میخوندم همینطور.....شد تموم که آهنگ

.پریدم جام از متر دو.....شد

چته؟....هـــــــــوی_من

میکنی؟هان؟ خوشگل و خودت کی برا_

.ندارم و حوصلت....بابا برو_

.کشید دستم از و رژ پژمان یهو که کشیدم لبم به و برداشتم آیینه جلوی از و رژ

.رنگه پر خیلی....کن پاک_پژمان

.برگشت دوباره که بره خواست

فهمیدی؟ نمیاری در و مانتوت اونجا.....چیزی یه_

حتما_

میکنی؟ مسخره و من_

.حتما.....باشه گفتم......نه_

و جیگریم رژ دوباره.....رفت بیرون اتاق از و نگفت هیچی......کردم نگاش تمسخر با و زدم پوزخند

چشمم خط......زدم بلندم های مژه به دهنده حجم اما کمرنگ ریمل........کشیدم لبم رو و برداشتم

غلیظ آرایش بیارم در و پژمان حرص اینکه برای........زدم هام مژه پشت مثلث صورت به و

نگا خودم به.......میکردم آرایش کمرنگ همیشه.......نبود غلیظ هم قدر اون ولی.......کردم

لناتک.....زدنم تیپ این به نه.......هام نمیام نمیام اون به نه.....بودم رسیده خودم به خیلی.......کردم

حضورم متوجه همه کفشام صدای با........شدم خارج اتاق از و کردم خالی خودم رو و خوشبوم

هتب پژمان........شد خیره تلویزیون به و کرد بهم نگا نیم یه مامان......برگشتن سمتم به و شدن

گفتم لب زیر و پایین انداختم و ،سرم.......میکرد نگام عادی بابا......بود شده خشک زده

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 246

به و وایستادم در پشت.......شدم خارج در از بمونم جواب منتظر اینکه بدون و.......خدافظ

.میدادم گوش حرفاشون

میرفت؟ داشت وضعی چه با ندیدی مگه.....نگفتی؟ چیزی یه بهش چرا.....بابا_پژمان

.دارم اعتماد بهش و میشناسم و مرادی آقای من.....بکنه میخواد کار هر بزار......نداره اشکال_بابا

رد کوچه از.......بستم پا با و کردم باز رو در و شدم رد حیاط از......ندادم گوش حرفاشون به دیگه

ساعت........کردم نگا ساعتش به و برداشتم کیفم تو از و موبایلم.......وایستادم خیابون کنار و شدم

پایین رو شیشه......نکردم توجه.......داشت نگه جلوم ۹۱۲ ماشین یه.......اوردم بالا و سرم......بود ۵

.پیچید گوشم تو دختر یه صدای......داد

بدم؟ شماره.......خوشگله خانوم.....هــــــــوی_

بود پژوا.......کشیدم پوفی.....کردم نگا و ماشین توی و اوردم پایین و سرم

میکنی؟ چکار اینجا تو_

.ما ی خونه بریم دنبالت اومدم_

.شد کنده جاش از ماشین......شدم ماشین سوار

.شده پررو تازگی چقد پژمان این نمیدونی_من

.گفت پر دهن با......گذاشت دهنش تو رو شکلاتی کیک

کردن؟ باد خانوم که کرده چیه؟چکار_

.گوشم تو خابوند یکی یهو....داری چکار من با گفتم بهش_

.گلوش تو پرید کیک

نگفتی؟ بابات به حتما هم تو بعد....زد؟ سیلی چی؟؟بهت_پژوا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 247

.حرفاست این از تر پررو این ولی.....گفتبهش چیز تا چهار و دید خودش بابام_

دوس رو پژوا ی خونه خیلی من.......پژوا ی خونه رسیدیم بالاخره زدن حرف کلی از بعد

چهار و آشپزخونه توی رفت پژوا......کردم پرت کاناپه رو و خودم.......میداد آرامش بهم......داشتم

.اورد خودش با پرت و خرت تا

.میرسونمت من بری خواستی وقت هر_پژوا

از پژوا ی خونه کردن تلف وقت ساعت نیم از بعد.......شدم خیره تلویزیون به و دادم تکان سری

کنده جاش از ماشین و شدیم پژوا ماشین سوار......شدیم خارج ی خونه از پژوا با و شدم بلند جام

.شد

برم؟ کجا_پژوا

.نمیدونم_

...میپرسیدی میکردی؟میرفتی چکار صبح چی؟؟از_

.دیگه میپرسم الان خو_

.گرفته هم شماره......اووووو_

.بود پدرام رممنظو.....خانومی نخیر_

بعد......گرفتم و پدرام شماره و برداشتم و موبایلم کیفم تو از.......چرخوند و فرمون و کشید پوفی

.داد جواب بوق دو

.الو_

.بارانم من.....سلام_

هستین؟ خوب.....خانوم باران سلام_

.ممنون.....بله_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 248

داشتین؟ کاری_

.میدونید کنم فک شما.بپرسم رو مهمونی جای آدرس میخواستم_

.دنبالتون میام.....آرایشگاهم الان من.....کنید صبر_

.هست ماشین......مرسی.....نه_

.شیدمک پوفی و پیشونیم رو گذاشتم دستم کلافگی با و کردم قطع گرفتم از و آدرس اینکه از بعد

چته؟_پژوا

نگه؟(شما)هی و من میمیره این_

.خنده زیر زد

هم ازدواج لب تا حتی.....میشناسیم و هم وقته خیلی الان.......شدم پیر میکنم فک آخه_من

.رفتیم

مه اون میشد کاشکی......بشم جدا پژوا از نمیخواست دلم رسیدم که اونجا.......نزدیم حرفی دیگه

.میومد

.بریم بیا هم تو.....پژوا_من

خدافظ......دارم شیفت الان من هم بعدش....نکرده دعوت کسی و من....نزن زر_

خدافظ_

که خونه........بود اینا آیدین ی خونه مهمونی......شد دور ازم و کرد حرکت ماشین

جلوی مرد تا چند......وایستادم زنگ جلوی......میبود قصر مثه......بود بزرگ خیلی...عمارت......نه

پشت از رو جوونی پسر صدای که بزنم زنگ خواستم......میزدن حرف هم با و بودن وایستاده در

.شنیدم

داشتین؟ کاری......خانوم ببخشید_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 249

دماغ و لب.....مشکی ابرو و چشم.....بود سال ۹۵....۹۳ حوش و حول پسر یه......برگشتم

نگا بهم لبخند با و بالا بود داده و موهاش......مدادی نوک شلوار و کت با.....بلند قد......مناسب

.میکرد

نه....شما با_من

دارین؟ کار کسی با......بزنین زنگ میخواستین.....نه_

.میدید اجازه اگه.....تو برم میخوستم هم حالا.....شدم دعوت مهمونی.....نخیر_

......خانوادگیه مهمونی_

نیومدید؟ اشتباه مطمئنید

.نیومدم اشتباه.....نخیر_

اومدم اشتباه اصن.....خریده رو خونه کرده فک......پررو ی پسره......شد دور ازم و زد بالا ای شونه

و زنگ حرص با.....نباشه مناسب دیگه که دماغش تو میزدم کیف همین با کاشکی......چه؟ تو به

چه اینجا......خدا یا.......شدم وارد.....شد باز تیکی صدای با در ثانیه چند از بعد.....فشردم

اطراف به نگاهی......همینجاست پلاک و آدرس آخه......اومدم؟ اشتباه واقعا نکنه.....خبره؟

هک بود بلند انقدر آهنگ......میلولیدن هم تو کرم مثه مردم.....بود گرفته دود رو جا همه.....انداختم

دستی گرمی احساس با......بود روشن کمی رنگی های نور و بود خاموش چراغا......میلرزید زمین

تیپ خوش خدایی......گاد مای اوه......شد باز دهنم......بود آیدین.....برگشتم پشت به شونم رو

خیلی کل در......بود داده بالا و موهاش.......مشکی پاپیون یه با مشکی شلوار و کت.....بود شده

.بشنوم تا برد بالا و صداش و اورد گوشم نزدیک و سرش آیدین......بود تیپ خوش

.سلام_آیدین

.نشنیدم که گفت چیزی یه آیدین......دادم سلام و بردم بالا و صدام خودش مثه

.چی؟؟نشنیدم_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 250

و خودم یکم.....شد کم خیلی فاصلمون......خورد صورتم به نفساش......اورد تر نزدیک و صورتش

.عقب کشیدم

..هست خالی میز یه....اونور بریم بیا....میگم_آیدین

دو......میخوردن نوشیدنی و بودن وایستاده میز دور نفر چند.....رفتم دنبالش دادم تکون سری

اونا هب چیزی یه انگیلیسی به و کرد اشاره من به آیدین......پسر نفرشون سه و بود دختر نفرشون

.گفت من به رو و کرد اشاره اونا به بعد.....گفت

از دانیل،یکی......قدیمیم دوستای از مهرداد،یکی.......دانشگاه دوران کلاسی هم.....امیر_

.دوستام از سیمین،یکی........مهرداد دختر نشاط،دوس.......نیس بلد فارسی زیاد همکارام،البته

دینآی......میکردم نگا میرقصیدن وسط که جمعیتی به و وایستادم کنارشون...کردیم سلام هم با

نظر به میزد که حرفایی از مهرداد......رفت و داره کار گفت و کرد ببخشید ازمون مدتی بعد هم

یلدان برای بعدش میزد حرف کی هر.....میزد لبخند الان تا اول از هم دانیل.....میرسید باحالی پسر

.اومدن طرفم به سیمین و نشاط که میدادم گوش حرفاشون به داشتم......میکرد ترجمه

.باشن هم با میخوان اینا.....اونور بریم بیا_نشاط

رزه هر و مشروب و ویسکی کلی روش که بزرگی میز پشت.....رفتم دنبالشون و دادم تکان سری

دار خند حرفای همش و بود حال با مهرداد مثه نشاط.......بود،نشستیم....داشتیم که ماری

اهل ادزی کلا.....رقصیدیم دور یه باهم حتی.....بودم گرفته گرم ها بچه با میشد ساعتی نیم......میزد

با مداشتی و بودیم نشسته......بدم قری یه نیومد بدم سیمین و نشاط اصرار با ولی.....نبودم رقص

.شنیدم پشت از آیدین صدای که میزدیم حرف هم

.بخورید نوشیدنی یکم پاشید.....میزنید حرف چقدر شما_

جام سر من ولی......نوشیدنی خوردن به کردن شروع و شدن بلند جاشون از سیمین و نشاط

.نشستم

.بخور چیز یه برو....دیگه پاشو_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 251

.ندارم دوس....ممنون....نه_

..بخور پیک یه ها بچه با برو پاشو.....باشی؟ نداشته دوست میشه مگه_

.ندارم دوست میبینی که حالا_

.زد بالا ای شونه

.پدرام پیش بریم بیا پاشو پس....خودت میل_آیدین

قدران.....والیبال توپ بودم شده......رفتم آیدین دنبال و شدم بلند جام از....بودم تنها اینکه برای

و دادم سلام......رسیدیم پدرام به مهمونا لای لابه از گذشتن از بعد.......کردن دست به دست و من

بهش نفرت با......مشروب خوردن به کرد شروع و وایستاد کنارم هم آیدین.....وایستادم کنارشون

جماعت پسر واقعا.......میخوری داری چیزی چه بدونی اگه.....خدا خنگ......کردم نگا

.میندازن خطر به رو خودشون سلامتی کردن کیف ساعت دو یکی برای فقط......دیوانست

زدی؟ زل چیه_آیدین

.کردم نگا بودن رقص حال در که مهمونا به و رفتم بهش ای غره چشم

شد؟ خوب حالش مامانتون.....راستی_پدرام

.نمیزنه حرف باهام دیگه فقط.....بله_

.میزنه حرف که بالاخره.....نداره اشکال_

وایستاده پدرام کنار....بود وقت خیلی✖✖✖✖✖.شدم خیره مهمونا به دوباره و دادم تکان سری

ولی.....کردم سلام و دیدم مهمونا لای هم مرادی آقای.....میرفت هی میومد هی هم آیدین.....بودم

.رفتن و شدن غیب هم اونا

.میگردم بر_پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 252

مچشما.....کردم نگا ساعت به......دراوردم توش از و موبایلم و برداشتم و کیفم.......دادم تکان سری

دادم به خودت خدایا....مهمونیه اول هنوز که اینجا.....بود شب نصف ۰ ساعت.....شد گرد

.اومدم خودم به آشنایی صدای با......میکنه باهم حسابی دعوای یه حتما بابام.....برس

.سلام_

.کردم سلام خونسردی با......بود در جلو پسر همون....اوردم بالا و سرم

برقصیم؟ باهم میای_

.مسته بود معلوم خمارش چشمای از.....شدم خیره بهش

ممنون...نه_

.بخور تکونی یه....وایستادی اینجا آخر تا اول از.....دیگه نکن لوس_

.برقصم نمیخوام.....مرسی گفتم_

.خوب خیلی_

داد ادامه و گرفت طرف به و دستش

.سپهره من اسم_

.گفتم بدم دست بهش اینکه بدون....کردم نگا دستش به

.خوشبختم_

چیه؟ تو اسم_

دار ربطی شما به_

ه؟

.کرد نزدیک بهم خودش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 253

باشی؟ خوش نمیخوای رو امشب یه......تو هستی دختری چه_سپهر

بالا سرم.....کردم حس بالا از رو گرمایی یه.....سفت جسم یه به خوردم که عقب رفتم قدم یه

.میکرد نگا سپهر به اخم با داشت آیدین......اوردم

میخوای؟ چی یکی این جون از_آیدین

.نخریدیش.....آیدین نکن قاطی و خودت_

.بگرد دیگه یکی دنبال برو....منه مال این_

از سپهر و من به بود چسبونده و خودش پشتم از آیدین.....میکردم نگا بهشون بهت با

رو منه مال.......نیستم آدم انگار.....منه مال گفت.....بودم مونده آیدین حرف شک تو هنوز.....جلوم

......میگن حیوون به

ندیده عمرت تو حالا تا میکنم کاری.....بخوره این به دستت کافیه فقط.....سپهر_آیدین

شد؟ فهم شیر......باشی

میشه؟ چکارت بدونم میشه_

.نمیشه....نخیر_

خوب و بود ترسیده که سپهر ی قیافه ولی.....ببینم سرم بالا از و آیدین صورت نمیتونستم

.برگردوند خودش سمت به و من آیدین.......شد دور ازمون و کشید پوفی سپهر.......میدیدم

.نمیزنی حرف غریبست که کسی با دیگه_آیدین

.گرفت درد جور بد سرم......میداد مشروب بوی

خوردی؟ چقد_من

.گفت خنگی با

چی؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 254

مشروب_

.هیچی....هه_

خودش با آیدین تکلیف واقعا......اونور کردم و روم و دادم تکون(خودتی)ی نشونه به و سرم

این که هم امشب......بود خوب روز یه......میزد حرف حیوون مثه باهام روز یه......نبود مشخص

نباید ولی.......اونم مال من گفت بره سپهر اینکه خاطر به میدونستم البته......جوری

.یدمیکش و من داشت آیدین.....برگشتم....شد کشیده دستم که میکردم فکر داشتم.......میگفت

میکنی؟ چکار_من

.سالن ته برد من و نگفت هیچی

.باشی تنها یکم خواستم_آیدین

دادم تکان سری

میکنی؟هان؟ خوشگل و خودت کی برا_

.ندارم و حوصلت....بابا برو_

.کشید دستم از و رژ پژمان یهو که کشیدم لبم به و برداشتم آیینه جلوی از و رژ

.رنگه پر خیلی....کن پاک_پژمان

.برگشت دوباره که بره خواست

فهمیدی؟ نمیاری در و مانتوت اونجا.....چیزی یه_

حتما_

میکنی؟ مسخره و من_

.حتما.....باشه گفتم......نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 255

و جیگریم رژ دوباره.....رفت بیرون اتاق از و نگفت هیچی......کردم نگاش تمسخر با و زدم پوزخند

چشمم خط......زدم بلندم های مژه به دهنده حجم اما کمرنگ ریمل........کشیدم لبم رو و برداشتم

غلیظ آرایش بیارم در و پژمان حرص اینکه برای........زدم هام مژه پشت مثلث صورت به و

نگا خودم به.......میکردم آرایش کمرنگ من.......نبود غلیظ هم قدر اون ولی.......کردم

لناتک.....زدنم تیپ این به نه.......هام نمیام نمیام اون به نه.....بودم رسیده خودم به خیلی.......کردم

حضورم متوجه همه کفشام صدای با........شدم خارج اتاق از و کردم خالی خودم رو و خوشبوم

هتب پژمان........شد خیره تلویزیون به و کرد بهم نگا نیم یه مامان......برگشتن سمتم به و شدن

گفتم لب زیر و پایین انداختم و ،سرم.......میکرد نگام عادی بابا......بود شده خشک زده

به و وایستادم در پشت.......شدم خارج در از بمونم جواب منتظر اینکه بدون و.......خدافظ

.میدادم گوش حرفاشون

میرفت؟ داشت وضعی چه با ندیدی مگه.....نگفتی؟ چیزی یه بهش چرا.....بابا_پژمان

.دارم اعتماد بهش و میشناسم و مرادی آقای من.....بکنه میخواد کار هر بزار......نداره اشکال_بابا

رد کوچه از.......بستم پا با و کردم باز رو در و شدم رد حیاط از......ندادم گوش حرفاشون به دیگه

ساعت........کردم نگا ساعتش به و برداشتم کیفم تو از و موبایلم.......وایستادم خیابون کنار و شدم

پایین رو شیشه......نکردم توجه.......داشت نگه جلوم ۹۱۲ ماشین یه.......اوردم بالا و سرم......بود ۵

.پیچید گوشم تو دختر یه صدای......داد

بدم؟ شماره.......خوشگله خانوم.....هــــــــوی_

بود پژوا.......کشیدم پوفی.....کردم نگا و ماشین توی و اوردم پایین و سرم

میکنی؟ چکار اینجا تو_

.ما ی خونه بریم دنبالت اومدم_

.شد کنده جاش از ماشین......شدم ماشین سوار

.شده پررو تازگی چقد پژمان این نمیدونی_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 256

.گفت پر دهن با......گذاشت دهنش تو رو شکلاتی کیک

کردن؟ باد خانوم که کرده چیه؟چکار_

.گوشم تو خابوند یکی یهو....داری چکار من با گفتم بهش_

.گلوش تو پرید کیک

نگفتی؟ بابات به حتما هم تو بعد....زد؟ سیلی چی؟؟بهت_پژوا

.حرفاست این از تر پررو این ولی.....گفتبهش چیز تا چهار و دید خودش بابام_

دوس رو پژوا ی خونه خیلی من.......پژوا ی خونه رسیدیم بالاخره زدن حرف کلی از بعد

چهار و آشپزخونه توی رفت پژوا......کردم پرت کاناپه رو و خودم.......میداد آرامش بهم......داشتم

.اورد خودش با پرت و خرت تا

.میرسونمت من بری خواستی وقت هر_پژوا

از پژوا ی خونه کردن تلف وقت ساعت نیم از بعد.......شدم خیره تلویزیون به و دادم تکان سری

کنده جاش از ماشین و شدیم پژوا ماشین سوار......شدیم خارج ی خونه از پژوا با و شدم بلند جام

.شد

برم؟ کجا_پژوا

.نمیدونم_

...میپرسیدی میکردی؟میرفتی چکار صبح چی؟؟از_

.دیگه میپرسم الان خو_

.گرفته هم شماره......اووووو_

.بود پدرام منظورم.....خانومی نخیر_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 257

بعد......گرفتم و پدرام شماره و برداشتم و موبایلم کیفم تو از.......چرخوند و فرمون و کشید پوفی

.داد جواب بوق دو

.الو_

.بارانم من.....سلام_

هستین؟ خوب.....خانوم باران سلام_

.ممنون.....بله_

داشتین؟ کاری_

.میدونید کنم فک شما.بپرسم رو مهمونی جای آدرس میخواستم_

.دنبالتون میام.....آرایشگاهم الان من.....کنید صبر_

.هست ماشین......مرسی.....نه_

.شیدمک پوفی و پیشونیم رو گذاشتم دستم کلافگی با و کردم قطع گرفتم از و آدرس اینکه از بعد

چته؟_پژوا

نگه؟(شما)هی و من میمیره این_

.خنده زیر زد

هم ازدواج لب تا حتی.....میشناسیم و هم وقته خیلی الان.......شدم پیر میکنم فک آخه_من

.رفتیم

مه اون میشد کاشکی......بشم جدا پژوا از نمیخواست دلم رسیدم که اونجا.......نزدیم حرفی دیگه

.میومد

.بریم بیا هم تو.....پژوا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 258

خدافظ......دارم شیفت الان من هم بعدش....نکرده دعوت کسی و من....نزن زر_

خدافظ_

که خونه........بود اینا آیدین ی خونه مهمونی......شد دور ازم و کرد حرکت ماشین

جلوی مرد تا چند......وایستادم زنگ جلوی......میبود قصر مثه......بود بزرگ خیلی...عمارت......نه

پشت از رو جوونی پسر صدای که بزنم زنگ خواستم......میزدن حرف هم با و بودن وایستاده در

.شنیدم

داشتین؟ کاری......خانوم ببخشید_

دماغ و لب.....مشکی ابرو و چشم.....بود سال ۹۵....۹۳ حوش و حول پسر یه......برگشتم

نگا بهم لبخند با و بالا بود داده و موهاش......مدادی نوک شلوار و کت با.....بلند قد......مناسب

.میکرد

نه....شما با_من

دارین؟ کار کسی با......بزنین زنگ میخواستین.....نه_

.میدید اجازه اگه.....تو برم میخوستم هم حالا.....شدم دعوت مهمونی.....نخیر_

......خانوادگیه مهمونی_

نیومدید؟ اشتباه مطمئنید

.نیومدم اشتباه.....نخیر_

اومدم اشتباه اصن.....خریده رو خونه کرده فک......پررو ی پسره......شد دور ازم و زد بالا ای شونه

و زنگ حرص با.....نباشه مناسب دیگه که دماغش تو میزدم کیف همین با کاشکی......چه؟ تو به

چه اینجا......خدا یا.......شدم وارد.....شد باز تیکی صدای با در ثانیه چند از بعد.....فشردم

اطراف به نگاهی......همینجاست پلاک و آدرس آخه......اومدم؟ اشتباه واقعا نکنه.....خبره؟

هک بود بلند انقدر آهنگ......میلولیدن هم تو کرم مثه مردم.....بود گرفته دود رو جا همه.....انداختم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 259

دستی گرمی احساس با......بود روشن کمی رنگی های نور و بود خاموش چراغا......میلرزید زمین

تیپ خوش خدایی......گاد مای اوه......شد باز دهنم......بود آیدین.....برگشتم پشت به شونم رو

خیلی کل در......بود داده بالا و موهاش.......مشکی پاپیون یه با مشکی شلوار و کت.....بود شده

.بشنوم تا برد بالا و صداش و اورد گوشم نزدیک و سرش آیدین......بود تیپ خوش

.سلام_آیدین

.نشنیدم که گفت چیزی یه آیدین......دادم سلام و بردم بالا و صدام خودش مثه

.چی؟؟نشنیدم_من

و خودم یکم.....شد کم خیلی فاصلمون......خورد صورتم به نفساش......اورد تر نزدیک و صورتش

.عقب کشیدم

..هست خالی میز یه....اونور بریم بیا....میگم_آیدین

دو......میخوردن نوشیدنی و بودن وایستاده میز دور نفر چند.....رفتم دنبالش دادم تکون سری

اونا هب چیزی یه انگیلیسی به و کرد اشاره من به آیدین......پسر نفرشون سه و بود دختر نفرشون

.گفت من به رو و کرد اشاره اونا به بعد.....گفت

از دانیل،یکی......قدیمیم دوستای از مهرداد،یکی.......دانشگاه دوران کلاسی هم.....امیر_

.دوستام از سیمین،یکی........مهرداد دختر نشاط،دوس.......نیس بلد فارسی زیاد همکارام،البته

دینآی......میکردم نگا میرقصیدن وسط که جمعیتی به و وایستادم کنارشون...کردیم سلام هم با

نظر به میزد که حرفایی از مهرداد......رفت و داره کار گفت و کرد ببخشید ازمون مدتی بعد هم

یلدان برای بعدش میزد حرف کی هر.....میزد لبخند الان تا اول از هم دانیل.....میرسید باحالی پسر

.اومدن طرفم به سیمین و نشاط که میدادم گوش حرفاشون به داشتم......میکرد ترجمه

.باشن هم با میخوان اینا.....اونور بریم بیا_نشاط

رزه هر و مشروب و ویسکی کلی روش که بزرگی میز پشت.....رفتم دنبالشون و دادم تکان سری

دار خند حرفای همش و بود حال با مهرداد مثه نشاط.......بود،نشستیم....داشتیم که ماری

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 260

اهل ادزی کلا.....رقصیدیم دور یه باهم حتی.....بودم گرفته گرم ها بچه با میشد ساعتی نیم......میزد

با مداشتی و بودیم نشسته......بدم قری یه نیومد بدم سیمین و نشاط اصرار با ولی.....نبودم رقص

.شنیدم پشت از آیدین صدای که میزدیم حرف هم

.بخورید نوشیدنی یکم پاشید.....میزنید حرف چقدر شما_

جام سر من ولی......نوشیدنی خوردن به کردن شروع و شدن بلند جاشون از سیمین و نشاط

.نشستم

.بخور چیز یه برو....دیگه پاشو_آیدین

.ندارم دوس....ممنون....نه_

..بخور پیک یه ها بچه با برو پاشو.....باشی؟ نداشته دوست میشه مگه_

.ندارم دوست میبینی که حالا_

.زد بالا ای شونه

.پدرام پیش بریم بیا پاشو پس....خودت میل_آیدین

قدران.....والیبال توپ بودم شده......رفتم آیدین دنبال و شدم بلند جام از....بودم تنها اینکه برای

و دادم سلام......رسیدیم پدرام به مهمونا لای لابه از گذشتن از بعد.......کردن دست به دست و من

بهش نفرت با......مشروب خوردن به کرد شروع و وایستاد کنارم هم آیدین.....وایستادم کنارشون

جماعت پسر واقعا.......میخوری داری چیزی چه بدونی اگه.....خدا خنگ......کردم نگا

.میندازن خطر به رو خودشون سلامتی کردن کیف ساعت دو یکی برای فقط......دیوانست

زدی؟ زل چیه_آیدین

.کردم نگا بودن رقص حال در که مهمونا به و رفتم بهش ای غره چشم

شد؟ خوب حالش مامانتون.....راستی_پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 261

.نمیزنه حرف باهام دیگه فقط.....بله_

.میزنه حرف که بالاخره.....نداره اشکال_

وایستاده پدرام کنار....بود وقت خیلی✖✖✖✖✖.شدم خیره مهمونا به دوباره و دادم تکان سری

ولی.....کردم سلام و دیدم مهمونا لای هم مرادی آقای.....میرفت هی میومد هی هم آیدین.....بودم

.رفتن و شدن غیب هم اونا

.میگردم بر_پدرام

مچشما.....کردم نگا ساعت به......دراوردم توش از و موبایلم و برداشتم و کیفم.......دادم تکان سری

دادم به خودت خدایا....مهمونیه اول هنوز که اینجا.....بود شب نصف ۰ ساعت.....شد گرد

.اومدم خودم به آشنایی صدای با......میکنه باهم حسابی دعوای یه حتما بابام.....برس

.سلام_

.کردم سلام خونسردی با......بود در جلو پسر همون....اوردم بالا و سرم

برقصیم؟ باهم میای_

.مسته بود معلوم خمارش چشمای از.....شدم خیره بهش

ممنون...نه_

.بخور تکونی یه....وایستادی اینجا آخر تا اول از.....دیگه نکن لوس_

.برقصم نمیخوام.....مرسی گفتم_

.خوب خیلی_

داد ادامه و گرفت طرف به و دستش

.سپهره من اسم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 262

.گفتم بدم دست بهش اینکه بدون....کردم نگا دستش به

.خوشبختم_

چیه؟ تو اسم_

دار ربطی شما به_

ه؟

.کرد نزدیک بهم خودش

باشی؟ خوش نمیخوای رو امشب یه......تو هستی دختری چه_سپهر

بالا سرم.....کردم حس بالا از رو گرمایی یه.....سفت جسم یه به خوردم که عقب رفتم قدم یه

.میکرد نگا سپهر به اخم با داشت آیدین......اوردم

میخوای؟ چی یکی این جون از_آیدین

.نخریدیش.....آیدین نکن قاطی و خودت_

.بگرد دیگه یکی دنبال برو....منه مال این_

از سپهر و من به بود چسبونده و خودش پشتم از آیدین.....میکردم نگا بهشون بهت با

رو منه مال.......نیستم آدم انگار.....منه مال گفت.....بودم مونده آیدین حرف شک تو هنوز.....جلوم

......میگن حیوون به

ندیده عمرت تو حالا تا میکنم کاری.....بخوره این به دستت کافیه فقط.....سپهر_آیدین

شد؟ فهم شیر......باشی

میشه؟ چکارت بدونم میشه_

.نمیشه....نخیر_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 263

خوب و بود ترسیده که سپهر ی قیافه ولی.....ببینم سرم بالا از و آیدین صورت نمیتونستم

.برگردوند خودش سمت به و من آیدین.......شد دور ازمون و کشید پوفی سپهر.......میدیدم

.نمیزنی حرف غریبست که کسی با دیگه_آیدین

.گرفت درد جور بد سرم......میداد مشروب بوی

خوردی؟ چقد_من

.گفت خنگی با

چی؟_

مشروب_

.هیچی....هه_

خودش با آیدین تکلیف واقعا......اونور کردم و روم و دادم تکون(خودتی)ی نشونه به و سرم

این که هم امشب......بود خوب روز یه......میزد حرف حیوون مثه باهام روز یه......نبود مشخص

نباید ولی.......اونم مال من گفت بره سپهر اینکه خاطر به میدونستم البته......جوری

.یدمیکش و من داشت آیدین.....برگشتم....شد کشیده دستم که میکردم فکر داشتم.......میگفت

میکنی؟ چکار_من

.سالن ته برد من و نگفت هیچی

.باشی تنها یکم خواستم_آیدین

اون که میرسوند رو من پدرام باید.......بود رفته سر جور بد حوصلم✖✖✖✖✖.دادم تکان سری

داشت.......شدم پدرام متوجه که میکردم نگا مهمونا به داشتم..........نداشت رفتن قصد هم

به داشتم......میشم خلاص اینجا از بالاخره.....خونه جون آخ......شد باز نیشم......میکرد خدافظی

و سرش آیدین.....برگشتم اخم با......کردم حس شونم روی رو چیزی یه که میکردم نگا پدرام

.شونم رو بود گذاشته و دستش و پایین بود انداخته

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 264

خوبی؟_من

عالی_

همون.....گرفتم و بازوش.......میشد بیشتر شونم رو وزنش لحظه هر.......زدم داری صدا پوزخند

.رسید ما به پدرام لحظه

شده؟ چی_پدرام

.خورده خیلی.......بده حالش کنم فک_

زا بیرون بردیم نفری دو و آیدین.....گرفت و آیدین بازوی و داد تکون تاسف ی نشونه به سری

.خونه

کنی؟ چکار اینو میخوای_من

.بخوابه همینجا آیدین گفتن....رفتن باباش و مامان.....نمیدونم_

نیست؟ خونشون اینجا رفتن؟مگه کجا_

.دارن خونه تا چند_

داد ادامه......رفت بالا ابروهام

.ببرمش نمیشه هست بابام و مامان هم ما ی خونه.......بمونه نمیشه هم اینجا_

.گفتم ماشین تو میذاشتیم و آیدین که همینطور

چی؟ خودش ی خونه_

.بریم همونجا.....میگی راست_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 265

رامپد.....نشستم آیدین پیش پشت هم من.....بود کشیده دراز پشت آیدین.....شدیم ماشین سوار

بیدار هی میخوابید هی آیدین......رسیدیم دیقه چهل از بعد........راننده جای هم

.شد بلند جاش از ولی......کاناپه رو گذاشتیمش.......میشد

.بیار برام ویسکی یه....باران_آیدین

.شد تعجبم متوجه پدرام......چیه؟ باران؟باران......رفت بالا هام ابرو

.نیست حواسش.....نداره بدی منظور_پدرام

.نشست مبل رو رفت آیدین

.منی مال گفتم سپهر به.....گرفتم؟ و حالت چطوری امشب دیدی.....باران_آیدین

تو بمیری ای......بگم چی نمیدونستم.......کرد نگا من به پرسگرانه و رفت بالا ابروهاش پدرام

.گفتم من من با.....آیدین

.همون واسه....شد مزاحمم یکی......چیزه_

.میمونه پیشم باران.....برو تو....پدرام_آیدین

.پیشونیم رو گذاشتم و دستم و کشیدم پوفی....میزنه زر چقدر......اوووف

.نیست خوب حالت اصلا تو....پاشو.....آیدین_پدرام

.برو تو......نمیشم بهتر این از من_آیدین

.داد بیرون صدا با و نفسش کلافگی از

میمونید؟ اینجا بخوابه آیدین تا......خانوم باران_پدرام

تنهایی؟_

.میرسونمتون میریم باهم بعد......هستم منم نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 266

.قتگ مکثی بعد و کرد نگا من به.....کرد بلندش و گرفت آیدین بازوی از پدرام......دادم تکان سری

.کنید کمک میشه.....خانوم باران_

ابال ها پله از و آیدین بدبختی جور هزار با.......گرفتم آیدین ی دیگه بازوی از و دادم تکان سری

اب.......دراورد و آیدین لباس مکثی بعد و کرد نگاه بهم پدرام......خوابوندیمش تخت روی....بردیم

پدرام یهو که بودم شده خیره هاش ماهیچه به.....هیکلی چه.....شدم خیره هاش ماهیچه به تعجب

رو......کردم نگا پدرام به خجالت با......اومدم خودم به تازه.....بالا کشید آیدین گردن تا رو پتو

اوتقض نمیشه هم باز.....بازه دختر فهمید میشد قیافش از.......کردم نگا آیدین به و نشستم تخت

بالا و سرم.....کردم حس خودم روی رو نگاهی سنگینی که میکردم نگا آیدین به داشتم......کرد

چیزی یه نگاهش تو.....میکرد نگام کج لبخند یه با.......شد قفل پدرام نگاه تو نگام.....اوردم

تکون صورتش جلوی و دستم......شدن خیره ثانیه چند از بعد......نمیفهمم که چیزی یه......بود

.دادم

کجایی؟.......پدرام_

.خورد خفیفی تکون......شد وارد بهش شکی یه انگا یهو

.جا همین....بله...بله_پدرام

بریم؟_

.بریم_

اگه......بود شده بهتر باهام رابطش مامانم......میگذشت مهمونی اون از ماه یک✖✖✖✖✖✖

رت بد روز هر.....کن ولش که هم پژمان......میکرد رفتار بهتر بابام......میزد حرف میشد،باهام مجبور

ره میرفتم میخواست دلم که روزی هر......میپیچوندم و رفتن بیمارستان کلا که هم من........میشد

تق صدای با.....بودم بود،راحت اومده جدید دکتر که روزی از.....نمیرفتم نمیخواست دلم که روزی

.اومدم خودم به در

.تو بیا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 267

.نشست کنارم تخت روی......شد اتاق وارد بابا و شد باز در

هک رسیدم نتیجه این به من......بگو نیومد خوشت اگه......میاد خواستگار برات امشب....باران_بابا

.کنم اجبارت نباید

ههمسای پسر هم یکی.....پدرام یکی......داشتم که بود خواستگاری سومین این......کشیدم پوفی

دلم وت......نداره ازدواج قصد ملک این دختر بنویسم در رو باید کلا......بود سِمج خیلی که قبلیمون

.خندیدم سقفم به اعتماد به کلی

.بهتون میگم....باشه_من

استرس خواستگاری برای که نبودم دخترایی اون از من.......شد خارج اتاق از و نگفت هیچی

فکر اینطوری که من.....داره؟ استرس هم مردم پسر آخه......بودم ریلکس خیلی......باشم داشته

اقات از و پوشیدم لی شلوار و مشکی شال با خاکستری مانتو یه......شدم بلند جام از......نمیکنم

آماده چایی داشت مامان......شدم آشپزخونه وارد و رفتم پایین ها پله از.......شدم خارج

به......بود ۵ ساعت.....کردم نگا دیوار رو ساعت به.....میکرد

مهمونا منتظر مبل روی......شدم خارج آشپزخونه از و خوردم سیب یه....رفتم یخچال طرف

بودم زدن ریمل حال در.زدم قرمز ماتیک یه......شدم اتاقم وارد.......اومدن ربع یه بع.......نشستم

اتاقم تو مامانم خونه اومدم که روزی از......رفت بالا هام برو......شد اتاق وارد مامانم و شد باز در که

.بود نیومده

.اومدن مهمونا.....پاشو_مامان

از و کردم درست و شالم.......شدم بلند جام از......همینه مجبوری از منظورم.......شد خارج اتاق از

بابا کنار مبل روی و کردم سلام لب زیر....رفتم پایین رو ها پله......شدم خارج اتاق

خودم سنای هم....داشت کمی سن......کردم نگا پسره به و اوردم بالا و سرم.......نشستم

هم ابروش و چشم......روشن ای قهوه موهای......نبود بدک قیافش....باشه ۹۱،۹۰ میخورد.....بود

جین شلوار و قرمز تیشرت یه.........هیکلی اندام.....خوب لب و دماغ.......بود ای قهوه همون

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 268

دایص با که میکردم بررسیش داشتم.......تیپش این با خواستگاری اومده انگار نه انگار.......مشکی

.اومدم خودم به بابا

کجایی؟....هست؟ حواست.......جان؟ باران_بابا

.چرخوندم آروم و گردنم

.همینجا.....بله؟......ها_من

پررو انداختم بهش نگاه یه......پررویه عجب......نگا رو عوضی.......خندید ریز ریز پسره

دیگه و شد خفه دید و م غره چشم وقتی.....کردم نگا بابا به و رفتم بهش ای غره چشم......شد

.نخندید

.بیار چای برو پاشو_بابا

از و برداشتم و بود شده چیده چای روش که ای سینی......شدم آشپزخونه وارد و شدم بلند جام از

اول........رفتم پسره سمت به آخر در و کردم تعارف باباهامون و مامان به......شدم خارج آشپزخونه

سمت به.......برداشت و چای خونسردی با.....کردم اخم بهش هم من.....کرد نگا بهم لبخند با

.اومد بابا صدای که میز به کوبوندم و سینی حرص با و برگشتم آشپزخونه

شد؟ چی.....جان باران_بابا

.افتاد دستم از.....هیچی_

.نشستم قبلیم جای و شدم خارج آشپزخونه از

.بزنید حرف هم با اتاق تو برید پاشید.....پسرم_پسر بابای

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 269

میاد که خودم اتاق تو برم خواستم و رفتم بالا ها پله از پسره به توجه بدون و شدم بلند جام از

کشیده دراز تختش رو پژمان دیدم که.....پژمان اتاق تو پیچیدم......آمازونه جنگل اتاقم افتاد

کشید گوشش از و هندسفریش و کرد نگا بهم اخم با......بود گوشش تو هم هندسفری یه.....بود

.بیرون

ها؟_پژمان

.بیرون برو پاشو_من

اونوقت؟ چی برای_

.کنیم صحبت هم با میخوایم_

.کردم اشاره بهش و کنار رفتم پسره جلوی از

.داری اتاق خودت_پژمان

به و شد بلند جاش از.......کثیفه که کردم اشاره سرم و دهن با پژمان به نفهمه پسره که طوری

.اومد سمتم

همیدیف.....تو و میدونم من......بیوفته براش اتفاقی یا بشه کم اتاقم از چیز یه کافیه فقط_پژمان

فکلی؟ جوجه

.نداشتم بحث ی حوصله

.برو...باشه_

رو بره کردم اشاره پسره به و نشستم تخت روی و رفتم......شد خارج اتاق از و زد بهم طعنه یه

.میکرد نگا و من باز دهن با فقط اما.....بشینه صندلی

.دیگه بشین برو_من

.کرد نگا بهم و نشست صندلی رو و رفت آروم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 270

داداشته؟_پسره

.کشیدم پوفی فضولیش از

.کن ولش......آره_من

.داد تکان سری

.رامتینم من_پسره

.گفتم بدم دست اینکه بدون.....گرفت سمتم به و دستش

.بدونی کنم فک....بارانم هم من_

نمیدی؟ دست.......میدونم آره_

.کشیدم و دستم سریع و دستش تو گذاشتم و دستم و دادم بیرون صدا با و نفسم

چیه؟ کارت_رامتین

.اعصاب و مغز دکتر_

.میکنم کار بابام کفش ی کارخونه تو من_

.دادم تکان سری

چیه؟ نظرت.....خب_رامتین

ازدواج قصد من که بدون و این....جون پسر ببین......مطلب اصل رفتیم بالاخره....آها_

باشه؟.....نمیخوای و من که بگو بابات به پس.....نیست راضی هم داداشم....ندارم

.بالا پرید هاش ابرو

.باشی نارنجی نازک دختر میخوره قیافت به_رامتین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 271

.کرد قضاوت نباید زود_

نه ولی....میاد خوشم پسرا اینجور از من.....خوشگل و خنگ....بود باحالی پسر اومد خوشم ازش

.همینجوری.....باهاشون شدن دوست و ازدواج برای

با کسی مطمئنم.......اومد خوشم ازت ولی...نیستم راضی ازدواج با زیاد هم من راستش_رامتین

.نمیکنه ازدواج زنی شیر همچین

زن؟ شیر_

.اومد خوشم هم خیلی.....اومد خوشم....آخی......زن شیر میگه من به.....خنده زیر زدم

این از چون.....دوست فقط یعنی......بشیم دوست هم با دارم دوس.....شمارمه این....بیا_رامتین

.نمیاد خوشم چیزا این و دختر دوس میگن که بازیا سوسول

.کردم تایید سر با و حرفش و خندیدم......جِنتلمنی چه وای..........گرفت سمتم به و کارتش

باشه؟....نیومده خوشت ازم بگو بابات به پس_من

.رفیق باشه_

باحال خیلی ولی.....باشه مغرور میخوره قیافش به........بود باحالی پسر چه.....خندیدم بازم

.نشستیم قبلیمون جای سر و رفتیم پایین ها پله از لبخند با......شدیم خارج اتاق از......بود

.اومده خوشتون هم از میاد نظر به_بابا

.پایین انداختم سرم و نگفتم هیچی

نتیجه که بدید خبر ما به شما.....میریم دیگه ما.....جان مهدی....خب_رامتین بابای

.خدانگهدار......چیه

.خدافظ...باشه_بابا

.کرد نگام پرسشگرانه و برگشت سمتم به بابا....رفتن اینکه از بعد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 272

اومد؟ خوشت_بابا

نع_

.....چرا چی؟؟نه؟؟پس_

.کردم قطع و حرفش

میکنی؟ قبول بگم من چی هر نگفتی شما بابا_

خوابیده تختم رو پژمان......شدم وارد و کردم باز در.....رفتم اتاقم سمت به.....داد تکان سری

دادن قلقلک به کردم شروع و کندم بالشت از پر یه......گرفت اوج شیطونیم.......بود

هی.....وایستادم تخت رو شدم بلند جام از....بود سنگین خیلی خوابش.....نکرد کار هیچ.....دماغش

تر محکم لگد یه......نشد بیدار خواب از هم باز ولی.....خورد تکون یکم......زدم پهلوش به لگد

دیدم که و قیافش.......شد بیدار خواب از اخم با.......روش افتادم و خورد پیچ پام یهو که.....زدم

.خنده زیر زدم

تو؟ چته_پژمان

.افتادم کنم بیدارت خواستم_

.گفت خودش رو از میزد کنار و من که هینطور

کنی بیدار بالشت پر با و من میخواستی که آها_

فهمیدی؟ کجا از_

.دارم ششم حس_

دبلن جاش از....طرفش به کردم پرت و برداشتم بالشت یه هم من.......کلم تو خورد بالشت یه یهو

رو......نموند برام جون دیگه که کردیم پرت بالش هم به انقدر......طرفم به کرد پرت بالشت و شد

اب هم هامون بچگی حتی.....میکردم بازی پژمان با که بود بار اولین برای.....کردم ولو خودم تخت

خیلی........شد خارج اتاق از و کرد پرت سمتم به و بالشت آخرین پژمان......نمیکردیم بازی هم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 273

تخت کنار میز روی از و گوشیم......خورد زنگ موبایلم بستم و چشمام تا.......بودم شده خسته

روعش بمونم جواب منتظر اینکه بدون........... دادم جواب.....بود پژوا.....کردم نگا صفحه به.برداشتم

.امروز موضوع کردن تعریف به کردم

گفت بابام شدم بیدار خواب از.......بود خوبی روز چه امروز نمیدونی پژوا........خانوم پژوا سلام_من

مغرور خیلی نظر به ولی.....داشت خوبی ی قیافه پسره......اومده خواستگار برات

که بود باحال انقدر.....کردیم صحبت اتاق تو رفتیم هم با......بود عالی هم هیکلش......میومد

باهم میخواد که گفت داد و شمارش بعد گفتم و همین منم.....نداره ازدواج قصد گفت.....نگو

اونا که بعد.....میشه؟؟ باورت وای.....دختر دوس نه واقعی دوست که گفت بعد بشیم دوست

اونجایی؟ پژوا.....پژوا؟.....بکن و فکرش....کردم بازی بالشت پژمان با....رفتن

.پیچید گوشم تو پسری صدای

.آیدینم من_

تو اومد بدی ترس یه.....تعجب ثانیه چند از بعد......بودم شده خشک......موندم مات لحظه یه

.نکنه....پژوا نکنه....تنم

افتاده؟ اتفاقی.....کجاست؟ پژوا_من

.گرفتم خانوم پژوا از......میخواستم و شمارت....نه_

داشتی؟ کاری.....آها_

.بیای بگم هم تو گفتن سیمین و نشاط.......بیرون میریم ها بچه با امروز_

.خدافظ....میدم خبر بهت.....نمیدونم.....من؟؟_

.کن یادداشت و شمارم....کن صب_

.برداشتم کشو تو از خودکار و دفترچه یه

بگو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 274

معنی بی صدای یه.....بود چیزی یه صداش تو......کردم قطع کردم یادداشت رو شماره اینکه از بعد

ها پله از......شدم خارج اتاق از و کشیدم پوفی.....خونسرد نه نارحت نه خوشحال نه....داشت ای

.نشستم بابا کنار و رفتم پایین

بیرون؟ برم دوستام با میشه.....بابا_من

کجا؟_

.بیرون گفتن....نمیدونم_

.برگرد زود ولی....برو_

بوق ود بعد......گرفتم و آیدین ی شماره و برداشتم و موبایلم.رفتم اتاقم سمت به دادم تکان سری

.داد جواب

بله؟_

.بارانم من...سلام_

.سلام_

.بده آدرس....میام_

.کن اس ام اس برام هم خونتون آدرس......شو حاضر.....دنبالت میام خودم_

خدافظ....باشه_

.خدافظ_

لی شلوار با کوتاه مشکی مانتو یه......کردم اس ام اس براش خونه آدرس و کردم قطع رو گوشی

پایین ها پله از......شدم خارج اتاقم از......پوشیدم خاکستری کتونی و مشکی شال و روشن

.گفتم میرفتم در سمت به که همینطور.....رفتم

.خدافظ....برمیگردم زود_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 275

ماشین تو و آیدین......کردم باز و حیاط در و کردم رد و حیاط دو با......شدم خارج و کردم باز رو در

سوار میمون مثه.....مشکی بلند شاستی ماشین یه.....داشت حالی با ماشین......دیدم در جلوی

.نشستم آیدین کنار جلو.....شدم

.سلام_من

.شد کنده جاش از ماشین......کرد سلام کنه نگا بهم اینکه بدون

میریم؟ کجا_من

.شاپ کافی میریم اول_

اول؟؟_

.مهرداد ی خونه میریم هم بعد......اوهوم_

مهمونی وقتی ولی....داشتم دوست و رفتن مهمونی خیلی.......شدم خیره جلو به و نگفتم هیچی

خبرا این از حتما هم مهرداد ی خونه......نداشتم دوست میشدن مست همه و بود مشروب توش

.بودیم رفته و راه نصف تقریبا.....خونه برگردم نمیشد دیگه ولی.....هس

میکنی؟ ازدواج......اومده خواستگار برات گفتی تلفن پشت....راستی_آیدین

.نخیر_

.چرخوند و فرمون و داد تکان سری

کردی؟ گوش و حرفام ی همه چرا_من

.میزدی چَهچَه بلبل مثه شما بزنم حرف میخواستم.....نکردم گوش_

و مشدی پیاده ماشین از......رسیدیم دیقه بیست از بعد......دادم تکیه صندلی به و نگفتم هیچی

خیلی من که اونایی از....بود چوبی شاپ کافی.......شدیم شاپ کافی وارد هم ی شونه به شونه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 276

پرسی احوال از بعد و رفتیم سمتشون به......دیدیم رو ها بچه سالن ته.......میاد خوشم

.مهرداد و دانیل وسط هم آیدین.....سیمین و نشاط وسط من......نشستیم

.دادیم سفارش قهوه سیمین و من...میخوری؟ چی.......باران_نشاط

.میخورم قهوه همون منم_

.....میکرد تمیز رو میزا داشت که پسری برای زدن بال بال به کرد شروع و داد تکان سری

.کن اضافه هم دیگه ی قهوه یه_نشاط

بلند جام از.....بریم دادن رضایت همه....هامون قهوه خوردن و زدن حرف کلی از بعد✖✖✖✖✖

.کرد زمزمه گوشم تو و وایستاد کنارم اومد آیدین.....شدم

.....هست اونجا مختلفی آدمای خیلی.....مهرداد ی خونه میریم الان......ببین_

.کرد قطع و آیدین حرف سرمون پشت از مهرداد

.میکنیم پیدا رو دیگه یکی میریم......کن ولش آیدین_

.مهرداد به کرد روش آیدین

.کنه قبول شاید......نه_آیدین

.داد ادامه و من به کرد و روش آیدین........انداخت بالا ای شونه مهرداد

من....ببین......خاصن جورایی یه.......اومدن خارج از مهمونا این....میگفتم داشتم....خب_آیدین

بریم باید که هم اونجا.....زدم بهم غزل با پیش روز چند میدونی که خودت......ندارم مزاحمت قصد

.دارن یکی همه

و ابروم یه...داشت؟؟ من به ربطی چه......نفهمیدم و منظورش اصلا......کرد نگا بهم پرسشگرانه

.بالا انداختم

داره؟ من به ربطی چه بعد....خب_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 277

.گفت لب زیر و پیشونیش رو گذاشت و دستش

.سخته تو با زدن حرف چقدر_

.زد زل چشمام به و برداشت و دستش بعد

نفهمیدی؟؟ یعنی_

.دادم تکون منفی ی نشونه به و سرم

گرفتی؟.....باشم تنها اونجا نمیشه.......دارم احتیاج دختر یه به اینکه یعنی_آیدین

این بدم انجام میخواستم که کاری تنها الان.......چیه قضیه گرفتم تازه.........شد تا چهار چشمام

در.....شدم سوار و رفتم آیدین ماشین طرف به.....کردم داغ.......سرش فرق تو بزنم کیف با که بود

.نشست ماشین تو اومد هم آیدین.....کوبیدم هم به رو

تیکت تیکه بیاد داداشم بزنم زنگ میخوایس.....بشم؟؟ دخترت دوس من میخوای تو_من

.کنه؟؟هان؟

.شدم تر آروم یکم

.اینجام الان که کردم اعتماد شما به من........محترم آقای ببین_من

.میکرد نگام داشت باز دهن با

انجام برام نمیتونی هم همون......خواستم ازت کوچولو چیز یه من....میکنی؟ داغ چرا خب_آیدین

بدی؟

.نزن و حرفش اصلا......نچ_

رمب چطوری بیرون لباسای این با حالا نمیدونم من.......گاز رو گذاشت و پاش و نگفت هیچی دیگه

دیقه چهل از بعد.......دادم تکیه صندلی به و سرم......بکنم کاریش یه باید ولی.....مهمونی

.نداشتیم کلید و رسیدیم که بودیم نفری اولین.....شدیم پیاده ماشین از.....رسیدیم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 278

.بکن و فکرات_آیدین

.کردم و فکرام من_

اعلام فقط....دارم؟ کاری باهات مگه من هم بعدش.....تر کم هم شاید.......دیگه ساعته یه فقط_

.بس و همین......دخترمی دوس میکنم

.بیوفته اون و این دست اسمم که....نمیاد خوشم همون از من_

کارتم از کشید عشقت چی هر خرید میریم باهم بعد.....قبول؟.......میگم دیگه چیز یه و اسمت_

.خواستی چیهر.....ماشین،لباس......کن خرید

.نمیخوام رو چیزا این من_

قبول؟......باشه خب_

.گفتم مکثی از بعد

فهمیدی؟.....داداشم و تو و میدونم من......اگه فقط.....بخوره بهم دستت اگه فقط_

.داد تکون و سرش ذوق با

بخرم؟ برات میخوای چی حالا خب.......پایه دختر به مرسی_آیدین

هیچی_

ریختن ماشین از مغول لشکر مثه همه.......وایستاد جلومون نشاط ماشین که بگه چیزی خواست

ماشین از که بودن هم دیگه دختر پسر تا چند دانیل و سیمین و نشاط و مهرداد جز به.......بیرون

مهرداد آپارتمان وارد هم با همه پرسی احوال از بعد......اومدن ما سمت به و شدن پیاده ای دیگه

التح پایین اتاقای.......بالا اتاق تا چهار و پایین اتاق تا دو......شیک دوبلکس ی خونه یه......شدیم

دکور یه خوابا اتاق از کدوم هر.....بود خواب برای هم بالا اتاقای و داشت کار اتاق و کتابخونه

ی آشپزخونه........ای قهوه کرم دکوراسیون با........بود متری۳۱ حدودای هم خونش هال.......داشت

شده رپ رنگارنگ های نوشیدنی با که بزرگ میز یه آشپزخونه وسط.......کرم کابینتای با متوسط

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 279

کی هر.......نشستیم تلویزیون جلوی مبل روی و رفتیم سیمین و نشاط با.....بود شده بود،گذاشته

با و بود نشسته یکی.....میکرد بازی ورق یکی......میخورد نوشیدنی یکی......بود خوش خودش برای

تنداش جفت یه همه✖✖✖✖✖✖.کنیم نگا تلویزیون گرفتیم تصمیم هم ما.....میرفت ور موبایل

برقرار ارتباط دانیل با داشت هم سیمین.....بود مهرداد بغل تو نشاط.......آیدین و من جز به

دیگه من که بود هم غزل اگه.......بود خودمون مثبت پدرام،بچه بغل تو هم آیناز حتی......میکرد

کنارم که آیدین صدای با........بود چی منظورش آیدین فهمیدم تازه.........میکردم خدافظی باید

.گفت پسره به رو و کرد اشاره من به آیدین.........میکرد صحبت جوون پسر یه با داشت

.آتناز......زندگیم عشق تنها.....عزیزمه دختر دوس این_

لبخند.......میکردم بازی نقش باید اومد یادم تازه بعد....خوردم جا اول.....رفت بالا هام ابرو

.شدم بلند جام از و زدم ای مصنوعی

.سلام_من

.آورد سمتم به و دستش

.آرشم من.....سلام_پسر

هغریب مرد با دادن دست از......بدم دست که کرد اشاره آیدین......کردم نگا آیدین به پرسشگرانه

یرونب بکشم و دستم خواستم......دستش تو گذاشتم و دستم........نمیدونم هم دلیلش....بودم بیزار

دلیلش......بیرون کشیدم و دستم شدت با آخر در و کردم سعی یکم......گرفت و دستم محکم که

اه نوشیدنی میز پشت و رفتیم هم با.....پیچید بازوم دور و دستش آیدین......ان پررو مردای همین

مشروب هم دیگش دست یه با و بود کرده بغل دست یه با و نشاط که همونطور مهرداد....نشستیم

.گفت میخورد

برات؟ بریزم.....نخوردیا اصن امشب.....آیدین_

بریز.....میخورم یکم_آیدین

.اومد در آخش که زدم ضربه پهلوش به آرنج با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 280

چته؟_آیدین

خونه؟ میرسونه و من کی بعد_

.خودم_

.میکنیم تصادف......نخور مشروب پس_

.نمیشه چیزی که یکم_

گفتم بشنوه آیدین فقط که طوری آرم

رو میوفتی میشی مریض خودت.......نخوری میخوای یا بخوری مشروب میخوای ندارم کار من_

فهمیدی؟.....بیای پیاده خونمون تا باید ولی......بابات و مامان دست

هست؟ اجازه......میریم پیاده.....باشه_

به خورد چشمم یهو که....شدم خیره مهمونا به و بالا انداختم و هام شونه......کرد اشاره مشروب به

دور از......میکردن بازی عشق هم با کناری گوشه یه داشتن.....شد تا چهار چشمام.....آیناز و پدرام

.زدم ضربه آیدین پهاوی به آرنج با دوباره......بودن مست دوتاشون بود معلوم هم

چته؟ باز_آیدین

.پدرامه بغل تو زنت.....نگا رو اونور_

.خنده زیر زد یهو و کرد تعجب اول

زن میخوره من به.....کن نگا قیافم به نه،تو.......دارم؟؟ زن قیافه و تیپ این با من آخه_آیدین

باشم؟ داشته

.داد ادامه مکثی از بعد......این داره سقفی به اعتماد چه....بالا انداختم و ابروم یه

میگی؟ کیو حالا_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 281

.گفت لب زیر......تعجب به شد تبدیل اخمش....کرد نگا اخم با اول.......کردم اشاره آیناز به

.خواهرمه_

داری؟ خواهر چی؟؟خواهرت؟؟مگه_

.اوهوم_

.چیزی غیرتی یه....کنی؟ کاری نمیخوای....خب_

داره؟ ربطی من به_

.....یارو گوش زیر بزنی یکی بری باید الان!.....هااا خواهرته سرت خیر_

.نیست پدرام منظورم البته

خیلی پدرام.......میکردم نگاشون دور از......رفت آیناز و پدرام سمت وبه شد بلند جاش از آیدین

دست پدرام،آیدین با کردن صحبت کلی از بعد........میداد و آیدین جواب گیجی با.......بود مست

و کنم صحبت باهاش کرد اشاره بهم و نشوندش کنارم و آورد من طرف به و گرفت و آیناز

.آیناز به کردم و روم.....رفت

.بشناسی کنم فک.....بارانم من.....سلام_من

.گفت گیجی با

.آینازم هم من......میگفت آیدین که همونی........آره_

دوس و دادششه دوست پدرام گفت......نکرده ازدواج هنوز فهمیدم.....کردیم صحبت هم با کلی

تو ربا یه.......کرد تعریف برام و زندگیش ی همه مستیش خاطر به......کنه برقرار ارتباط باهاش داره

.گرفته طلاق و خورده مشکل به و کرده ازدواج خارج

......و دانشگاه رفتم من_آیناز

.خانوم آیناز ببخشید_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 282

مهمونی تو ی پسره همون.......کردم تعجب........برگشتیم صدا طرف به جوونی پسر صدای با

.بود داده گیر من به که همونی......سپهر.....آها....اسمش؟؟ بود چی.......قبلیه

ها؟_آیناز

بزارید؟ تنها و خانوم باران و من لحظه یه میشه_سپهر

.نشست آیناز جای سپهر......رفت و شد بلند جاش از و داد تکون سری آیناز

.سلام_سپهر

سبز جلوم این بگذرونم خوش میرفتم جا هر......میشد پررو داشت خیلی....کردم نگا بهش فقط

.داشت باهام شب اون که رفتاری اون با.کنه نگا بهم میشه روش چطوری نمیدونم.......میشد

.بودم مست خیلی.....شبم اون رفتار بابت ببخشید_سپهر

.شدم خیره بهش و نگفتم چیزی هم باز

.....من_سپهر

.کرد قطع و حرفش پشت از آیدین

.اینجا بیا_آیدین

وت برد و کشید و دستم......وایستادم کنارش رفتم و دادم تکان سری......کرد اشاره خودش کنار به

گفت بلند صدای با.عصبیه خیلی بود معلوم چشماش از......اتاق

پسر یه این.....کیه؟ این میدونی اصن.......نزن؟؟هان؟؟ حرف یارو این با نگفتم بهت مگه_آیدین

هم تو که یعنی این....چی؟؟ یعنی میفهمی این......بیاره بدست رو دخترا ی همه میخواد که خرابه

.باشی دخترا اون از یکی میخواد

داوم تر پایین صداش دید و من وقتی آیدین....پیچید دلم تو بدی ترس یه......رفت بالا هام ابرو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 283

هب اگه التبه....مواظبتم من نترس.....ترسیدی؟....میکنی؟ نگا اینطوری چرا....شد؟؟ چی_آیدین

میدی؟ گوش.....کنی گوش حرفم

خارج اتاق از مکثی از بعد....بیرون رفت اتاق از و شد رد کنارم از......کردم پایین بالا و سرم

کنار......گشتم آیدین دنبال چشم با.........بود خاموش چراغا.......میرقصیدن وسط همه......شدم

طرفشون به.....میکرد صحبت باهاشون داشت و بود نشسته خودش سالای و سن هم پسر تا چند

.برگشتن سمتم به همشون پام صدای با....رفتم

بله؟_آیدین

بیای؟ میشه لحظه یه_

.گفت دوستاش به رو و داد تکون و سرش

.میگردم بر....ببخشید_

.وایستاد جلوم و شد رد ازشون

کنم؟ چکار باید الان من_من

بدی؟ انجام باید کاری مگه....هیچی_

.پسره همون برای.....چیزه......ولی.....نه_

.باش راحت.....بکنه نمیتونه کاری_

تو رفتن شدن آب انگار سیمین و نشاط....نشستم مبل روی.....شدم دور ازش و دادم تکون و سرم

غلب تو که آیناز به خورد چشمم.....میگشتم رو مهمونا لای لابه اخم با......زد غیبشون یهو.....زمین

ها ناآش بقیه.....نیس خیالش عین اصن که آیدین......میکرد جمعش باید یکی.....بود دیگه پسر یه

.میزد گیج هنوز......بود پدرام....برگشتم چپ سمت به مبل رفتن فرو با......هیچی که هم

تنهایی؟ چرا_پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 284

.نمیشناسم کسیو_

.کرد نزدیک بهم و خودش

.میشناسی که و من_پدرام

.کرد حلقه دورم و دستش و زد پوزخندی....کردم نگا بهش اخم با

میکنی؟ چکار_من

.نگفت هیچی

.نیست خوب حالت تو پدرام_من

.داد فشارم بیشتر

.کن ولم_

شد ول دستاش یهو که......میشدم خفه داشتم.....بود کرده بغلم محکم خیلی.......خوردم وول یکم

.نشست صاف و

.نمیدادی ها بو این از بودم نامزدت وقتی.....میدی خوبی بوی چه_پدرام

.نشوند خودش کنار و کشید دستم که شدم بلند جام از و کشیدم پوفی کلافگی از

کنم؟ تعریف ازت نمیاد خوشت_پدرام

.نمیاد خوشم.....نخیر_

.نمیکنم تعریف میکنی؟دیگه قهر چرا خب_

آدم همین فقط......ان پررو میشناسم پسر چی هر.......برگردوندم و روم و رفتم بهش ای غره چشم

وشت وسایلم که اتاقی در......رفتم بالا ها پله از و شدم بلند جام از......نیست دیگه که بود حسابی

باز رو تماسا......داشتم پاسخ بی تماس ۲......برداشتم و موبایلم.....شدم وارد کردم باز و بود

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 285

زنگ بهش سریع......کنم چکار خوشحالی از نمیدونستم......بود رامتین......من خدای وای......کردم

.داد جواب بوق دو بعد.....زدم

.نامرد رفیق.....به به_رامتین

.سلام_

نمیدی؟ جواب چرا.....علیک_

داشتی؟ کاری.......ام مهمونی_

.میریم دیگه شب یه......برس مهمونیت به ولی......بیرون شام بریم هم با بگم خواستم_

.بود ۰۱/۵.....کردم نگا ساعت به

.چرتیه ی مهمونی خیلی....میام.....نه نه_من

.دنبالت بیام بده آدرس پس....خب_

.لحظه یه_

از بعد.....دادم تکون دست آیدین برای.....رفتم پایین ها پله از.....شدم خارج اتاق از گوشی با

.اومد سمتم به و شد بلند جاش از مکثی

بله؟_آیدین

چیه؟ اینجا آدرس_

چی؟ برای_

.دنبالم بیاد میخواد.....دوستامه از یکی_

.زود بری؟؟چه میخوای_

.شدم خسته_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 286

اتاق سمت به و کردم قطع رو گوشی کردم تکرار رامتین برای منم و گفت و آدرس اینکه از بعد

خالی و رژ داشتم......کردم پررنگ و رژم و وایستادم آیینه جلوی.....پوشیدم و مانتوم....رفتم

.شد وارد آیدین و شد باز اتاق در که میکردم

.ناکه خطر......میام باهات در جلوی تا منم_آیدین

.کیفم تو گذاشتم و رژم

.بریم....باشه_من

و شدیم خارج خونه از کنم خدافظی کسی از اینکه بدون....رفتیم پایین ها پله از شونه به شونه

بدی جیغ صدای که کرد ترمز پامون جلو ۲۱ ال یه دیقه بیست از بعد......وایستادیم در جلوی

.شد پیاده ماشین تو از رامتین که کنه نگا و ماشین توی خواست و کرد اخم آیدین.....داد

خبر؟ چه.....زیبا خانوم این بر سلام_رامتین

.شد بیشتر اخمش آیدین

بودی؟ کی با_

.بودم خانوم این با....نبودم شما با_

.وایستادم جلوش.....رفت رامتین سمت به قدم یه آیدین

.دوستمه این.....وایستا_من

شدی؟ دوس پسر یه با.....دوستته؟_

.کردم پایین بالا و سرم

خدافظ.....بالا برو_من

.دفشر گاز رو پاشو و شد سوار هم رامتین.....شدم ماشین سوار.......رفت و کرد بهم معنی بی نگا یه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 287

پسرته؟ دوس.....بود؟ کی_رامتین

.مریضمه......بابا نه_

مریض؟_

.داره تومور فهمیدیم بیمارستان اومد پیش وقت چند یه......اوهوم_

میمیره؟ یعنی_

.اوردیم در رو تومور......کردیم عملش....نه_

میکردی؟ چکار اینجا تو پس_

.دیگه اومدم مهمونی.......میپرسی سوال چقد_

.داد تکون و سرش

برم؟ کجا_رامتین

.بشه آشنا باهات که دارم دوس.......دوستم؟ دنبال بریم میشه_

.بریم_

رو پژوا ی شماره و اوردم در کیفم تو از و موبایلم......دادم بهش رو پژوا ی خونه آدرس

.داد جواب ای گرفته صپای با بوق چهار بعد....گرفتم

هاااااا؟_

خوابه؟ وقت چه......علیک_

داری؟ کاری_

.دنبالت میایم داریم......شو حاضر_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 288

داریم؟_

.دوستام از یکی با.....آره_

دوست؟_

.میپرسه سوال خیلی اونم.....خودشیا مثه هم تو_

.بخوابم میخوام الان منم.......شما؟ دوست با بریم کجا الان میخوای......بخواب بگیر برو.....باران_

.خدا رو تو.....پژوا_

هی رامتین.......وایستادیم درشون جلوی......کرد قبول من،بالاخره کردن لوس و اصرار کلی از بعد

سوار......اومد ماشین سمت به دو با و شد خارج خونه از پژوا......شد باز خونشون در.....زد بوق تک

سرش......برگشتیم بود نشسته پشت که پژوا سمت به رامتین با.......کوبید بهم محکم رو در و شد

.آورد بالا و

.....سلا_پژوا

گان میرفت پژوا که راهی به تعجب با......شد پیاده ماشین از یهو و کرد اخم.......شد خیره رامتین به

خورده جا هم اون......کردم نگا رامتین به....میکنن؟ اینطوری تا دو این شد؟چرا چی یهو.....کردم

.بود تعجبش قاطی هم اخم یه.......من ی اندازه به نه ولی.....بود

خبره؟ چه اینجا_من

دوستته؟ این_

مگه؟ شده چی.....آره_

مخود طرف به پشت از و بازوش.....رفتم پژوا سمت به دو با و شدم پیاده ماشین از.....نگفت هیچی

.کشیدم

.باران کن ولم_پژوا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 289

به و شد پیاده ماشین از که دیدم و رامتین.....بودم ندیده عصبانی رو پژوا حالا تا......کردم اخم

.اومد سمتمون

.بدونم منم بگین منم به....خبره؟ چه اینجا_من

طرف به هم با و کردم نگاه رامتین به......شد سوار و رفت ماشین سمت به و زد کنار و من پژوا

صدای فقط.....بودیم سکوت تو همش.....عزا بودیم اومده انگار.......شدیم سوار و رفتیم ماشین

هی.......رسیدیم و داشت نگه ماشین بالاخره که بودیم راه تو دیقه چهل......میومد بیرون ماشینای

رو در گارسون تا دو.....رفتیم رستوران در طرف به......باحال دکوراسیون با......شیک رستوران

.داد سفارش چیز یه کی هر......کردیم انتخاب و میز ترین گوشه.........کردن باز برامون

.میدم گوش.....بگید.....خب_من

.نیست جاش اینجا باشه هم اگه.....نیست گفتنی_پژوا

.دادم تکون سری

.شما از یکی.......بدین توضیح باید بعدا ولی_من

.لبام رو گذاشتم لبخند یه کنم عوض و غم بحث اینکه برای

.بگم رامتین با آشناییم از بزار....پژوا_من

وقتی......گفتم رو خواستگاری موضوع کل و دادم ادامه.....کرد نگا بهم منتظر و آورد بالا سرش

ولی.....میداد فحش بهم ذهنش تو داشت انگار.....میکرد نگا بهم جوری یه میکردم صحبت باهاش

ژواپ به اصرار کلی با......شدیم خارج رستوران از خوشمزه شام یه از بعد.....برنداشتم و لبخندم من

بیمارستان تو مهم جلسه یه فردا چون.....بخوابه خونمون بیاد کردم راضیش بالاخره

تاریک جا همه........شدیم خونه وارد و کردیم خدافظی رامتین از......خونه رسیدیم..........داشتیم

پژوا ی خونه من بیشتر........میومد خونه این که بود بار اولین واسه پژوا.....بود

.بود ای خجالتی دختر........میخوابیدم

.قشنگیه ی خونه_پژوا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 290

که اتاقا جز دادم نشون بهش رو خونه جای همه.......بره اتاقم طرف به کردم اشاره و زدم لبخند

نفرم دو تخت رو هم با و دادم خواب لباس پژوا به.......بودن خواب توشون پژمان و بابا و مامان

.خوابیدیم

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

ولی.....بغلم؟ تو. کیه این......میکنم؟ چکار دارم.....کجام؟ نمیدونستم......میدیدم تار رو جا همه

.روم میزاره اثر بد داره مشروب میدونستم

.بگذرونیم خوش بیا هم تو......خونه میرم من_

سرم دور دنیا......بودم گیج......پسره؟ دختره.......کیه صدای بدم تشخیص نمیتونستم

هیچی هم پیش ساعت چند از......اطرافت دنیای از نمیفهمی هیچی......داره کیفی چه......میچرخه

.راحت راحت......نمیدونی

.ما ی خونه بریم بیا....توام با.....آیدین.....هوووی_

سوار هک کنم حس میتونستم.......رفتم دنبالش کیه مال صدا بفهمم اینکه بدون و شدم بلند جام از

مبازو یکی......شدم پیاده.....داشت نگه دیقه دو از بعد ماشین.......حرکتیم حال در و شدیم ماشین

.کشیدم و دستم......گرفت و

.خوبم من......کن ول_من

اینوره خونه.....خیابون وسط میری داری_

با✖✖✖✖✖.برد خوابم نکشید ثانیه به و شدم ولو نرم چیز یه رو.......رفتم دنبالشو نگفتم هیچی

هی ماهواره مثه چشمام جلو نفر یه......بود تار جا همه......شدم بیدار خواب از تنم خوردن تکون

ات.....ببینم میتونستم بهتر لحظه هر......مالیدم و چشمام دست پشت با......میشد وصل و قطع

.بود جلوم پدرام.....شد واضح کاملا اینکه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 291

چیه؟_من

.نیست خوب حالم....پاشو_

.شدم خیز نیم حالت به تخت رو و کردم اخم

شدی؟ مریض_من

.دیگه نظر یه از......نه_

.بفهمم منم بزن حرف درست_

.بد خیلی...دارم حسی یه.....یه_

بگو و موضوع اصل!!!.....پدرام_

.بخوابم نمیزاره.....بده خیلی.....دارم بدی حس یه......باران به_

.گفتم کلافگی با و کشیدم پوفی

.پررویه دختر.....آره_

.نه نظر اون از....نه_

نظر؟ چه از.....میگی چی نمیفهمم من_

.دارم دوسش......اومده خوشم ازش کنم فک_

.کردم نگا بهش تمسخر با و کردم ای خنده تک

اخلاق نه....داره؟ چی دختره......شدی کسی بد عاشق.......شدی؟؟ عاشق بگی میخوای یعنی_من

اومده؟ خوشت چیش از....داره کلاس نه.......داره ماشین نه....داره

.میترسم حسم از......میترسم میبینمش وقتی.......تنم تو اوفتاده بد حس یه فقط.......نمیدونم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 292

بنده از.....نداشتم حسی همچین ولی....شدم عاشق منم......میگی چی تو نمیدونم که من دادا_

.شدم دوست باهاش هم روز دو.....اومد خوشم خدا

.اومد خوشت فقط تو.....نشدی عاشق تو_

.زنی مخ میریم فردا.....بخواب بگیر برو تو حالا_

از و من کسی نداشتم دوست اصلا......دادم بیرون صدا با و نفسم......شد دور ازم و زد لبخندی

و باران به انقدر......بخوابم کردم سعی و بستم و چشمام......میکرد عصبیم......کنه بیدار خواب

خواب از دختری نازک صدای با✖✖✖✖.برد خوابم که خندیدم بهشون دلم تو و کردم فک پدرام

از.......صبحی وقت این کیه این.....بود صبح ۲ ساعت......کردم نگا کناریم ساعت به.....شدم بیدار

.شدم هال وارد میخواروندم و سرم که همینطور.....شدم بلند جام

میمونید؟ که نگفتی من به مگه تو_

.بود غزل.....دادم قورت و دهنم آب......برگشتم جیغویی جیغ صدای طرف به

سلام_من

.کردن سلام و برگشتن طرفم به غزل و پدرام

شده؟ چیزی_من

.میگشت دنبالت غزل_پدرام

.من به کرد روش غزل

.خرید بیای باهام باید امروز شما_غزل

نمیری؟ خودت چرا.....چی؟ خرید؟؟برای_من

.بریم بپوش و لباسات پاشو هم حالا.......میدم توضیح برات بعدا_

.شد گرد چشمام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 293

.داشتم حوصله وقت هر.....نچ......الان؟؟_من

.کشید و گرفت بازوم از و جلوم اومد

.بیای لباسا همین با باید پس_غزل

پوفی......نمیکشید دست کردن تلاش از......کردم نگا بهش تعجب با و نخوردم تکون جام از

.گفتم کلافگی با و کشیدم

.بعد بپوشم لباس برم بزار......میام......باشه باشه_

ینج شلوار با خاکستری تیشرت یه......رفتم اتاقم سمت به بیرون کشیدم دستاش تو از و بازوم

تو گذاشتم هم لقمه صورتم،یه و دست شستن از بعد و کردم شونه و موهام.....پوشیدم مشکی

.شدیم خارج خونه از غزل با و دهنم

خرید؟ اومدیم چی برا......بگو...خب_من

......زدن حرف نامزداشون ی درباره انقدر آوردن در و چشمم دخترا ی همه دیشب اینکه برای_

داد ادامه.......کردم نگا بهش خنده با

.کنیم انتخاب عقدمون برای لباس بریم باهم خواستم منم_

.ایستادم و شد خشک لبخندم

عقد؟ گفتی تو.....ببینم کن صب_من

.داد تکون و سرش

.اوهوم_

ندارم؟ خبر من و کنیم ازدواج قراره_

......که گفت بابات_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 294

.کردم قطع و حرفش

کرد غلط مرادی_

.رفت آبروم....آروم آیدین_

.کردم باز و بستم ای لحظه برای و چشمام

.نگفتی بهم وقت هیچ.....میاد؟ بدت بابات از چی برای_غزل

.دادم ادامه راهم به و نگفتم هیچی

✖✖✖✖✖

(باران)

.دیگه پاشو.....موندیم خواب پاشو باران_پژوا

.سرم رو کشیدم رو پتو

بمونیم؟ خواب چی برای_من

.داریمااااا جلسه امروز.....نیست؟ یادت.....کنیم چه دیگه خنگی_

.شدم بلند ازجام......افتاد یادم تازه.....نشستم تخت رو تعجب با

نکردی؟ بیدارم چرا پس_من

میکنم بیدارت دارم ساعته ۳ خوبه_

هم پژوا....شدم خارج دستشویی از دو با......شستم و صورتم و دست و رفتم دستشویی سمت به

ژواپ به.......پوشیدم مشکی شلوار و مقنعه با ای سورمه مانتو یه.......میشد حاضر عجله با من مثه

هال تو پژمان و بابا.....شدیم خارج اتاق از پژوا با......دادم خودم مانتوی های مایع تو مانتو یه هم

پامون صدای با.....داشتن؟ حرفی چه هم با موقع این یعنی.......میکردن صحبت و بودن نشسته

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 295

نگا بهم اخم با پژمان و بابا......شنید جواب و داد سلام لب زیر پژوا......برگشتن دوتاشون

دیشب اومدن دیر کار اون و....کردم کاری یه من بود معلوم پژمان چشمای از.......کردن

و بابا از لبخند با......شده دوباره بحث و دعوا مانع و اینجاست الان که گرم پژوا دم واقعا..........بود

سوار و دادیم تکون دست تاکسی اولین برای......بیرون زدیم خونه از و کردیم خدافظی پژمان

هب دیشب.......میخوابیدم تاکسی تو جا همین نبود پژوا الان اگه......میومد خوابم خیلی.......شدیم

خودم به صندلی رفتن فرو احساس با.......بخوابم خوب نتونستم اصلا پژوا لگدای خاطر

درجه لاتای اون از بود معلوم.....نشست چپم سمت جوون پسر یه......برگشتم........اومدم

کرده بود،سرش کارتونی شکلای روش که حال با کلاه یه و آفتابی عینک یه..........یکه

.گفت تاکسی راننده به میجوید آدامس که جور همین..........بود

.مستقیم_

باغ تو اصلا انگار.....کردم نگا پژوا به.........گاز رو گذاشت و پاش و داد تکون سری راننده

ضربه بازوش به آرنج با.......میکرد نگا بیرون به و شیشه به بود داده تکیه و سرش......نبود

داشت پسره تند عطر بوی.......شدم خیره جلو به کشیدم پوفی.......نیومد در فکر از ولی......زدم

رو گذاشتم و دستم پشت..........بود مخ رو تر بد همه از هم جویدنش آدامس.......میکرد خفم

ی تکیه جای گذاشت و دستش پسره......کردم باز و بستم ای لحظه برای و چشمام.........دماغم

.گفتم بلندی تقریبا و زنونه صدای با......شد صمیمی زود چه......من صندلی،پشت

.بکش و دستت_

.بالا انداخت و ابروش یه ثانیه چند از بعد.......زد زل بهم اخم با

نکنم؟ رو کار این اگه و_پسر

.تاکسی راننده طرف به کردم روم و کشیدم پوفی

.دار نگه آقا_من

.بشه پیاده ماشین از کردم اشاره بود اومده در فکر از تازه که پژوا به......کرد توقف ماشین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 296

.گووودبای_پسر

.رفت بالا صدام......زد زل بهم دوباره اخم با......بیرون کشیدمش و گرفتم یقش از

گودزیلا؟ زدی زل چی به_من

.کشید و گرفت و من پشت از پژوا

.شد دیر بریم داری؟بیا چکار مردم پسر با_پژوا

.رفت بالا پسره صدای که بدم و جوابش خواستم

بخوارونم؟ میخوای.......میخواره تنت اینکه مثل تو_پسر

تازه ارانگ ضربه تا چند از بعد......جونش به افتادم و پیچیدم دستم دور و کیفم بند.....شدم عصبی

و خودش......چرخوند و دستم و گرفت بود کیف توش که دستم مچ از.......کردم چکار من فهمید

منم شد خیره بهم اخم با بالا از بود،اون تر بلند سانتی ۰۱ یه من از قدش چون......کرد نزدیک بهم

کردم سعی.....نکردم توجه......شدم بودن شده جمع دورمون که لشکری متوجه تازه.......پایین از

ردک ول و دستش یهو.......بود گرفته محکم خیلی ولی........بیرون بکشم دستش تو از و دستم مچ

.داد هلم و

فهمیدی؟.....کنی بلند پسر یه رو دست نبینم دیگه_پسر

.بگم تو به باید من و این......مردیکه شو خفه_

.گرفت و بازوش و طرفش اومد مرد یه

.بریم بیا......زشته......میکنی دعوا مردم دختر با زشته جون پسر_مرد

به رو ضربه آخرین کیف با و کردم صاف و مانتوم......شدم بلند جام از......داد هل رو مرده پسره

رو پژوا بازوی و کردم تمیز و مانتوم خاک حرص با......کرد نگا بهم تعجب با پسره......زدم سرش

به.......شدم دستم تو سوزشی متوجه میرفتم که همینطور......کشوندمش خودم دنبال و گرفتم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 297

گرفتم دیگه تاکسی یه.......دادم ادامه راهم به و نکردم توجه.......بود شده زخم......کردم نگا دستم

.شدیم سوار پژوا با و

بیشتره؟ تو از بازوش و زور و پسره یه اون نمیگی......کردی؟ بود کاری چه این_پژوا

.پشتم گذاشت و دستش کرد غلط_

دو اب......بود شده دیر خیلی........رسیدیم دیقه ده از بعد......نگفتم هیچی.....کرد نگام پرسشگرانه

آقای......برگشتن سمتمون به همه در صدای با.....کردم باز رو در.....رفتیم جلسه اتاق طرف به

.کرد نگا یهمون تاسف با یزدانپور

.نشستیم جامون سر رفتیم و دادیم سلام لب زیر

.کردید دیر ساعت نیم......کردید؟ نگا ساعت به.....عظیمی خانوم_یزدانپور

من رتقسی همیشه......نگفت؟ چیزی پژوا به چرا.....گفتم ببخشید لب زیر و پایین انداختم و سرم

داشت چشمام ولی.....بدم گوش حرفاشون به و کردم سعی کشیدم پوفی......مینداخت

رمس تا چونم زیر گذاشتم و دستم......نمیشنیدم رو صدایی هیچ که میومد خوابم انقدر.......میرفت

.بدم سوتی نیوفته

✖✖✖✖✖

(آیدین)

به غزل صدای با.......بود باران دختر اون مطمئنم من.......بود درگیر بدجور فکرم.....نمیشه باورم

.اومدم خودم

ی خونه کرده فک......بود؟ انداخته راه دعوا چطوری دیدی رو دختره مگیم.....کجایی؟.....آیدین_

.انداخته راه دعوا پسره متلک یه با حتما.......خالست

کنی؟ بس میشه غزل_

چطوره؟ این ببین بیا......خوب خیلی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 298

ی نهنشو به و سرم نداشتم حوصله چون ولی بود زشت اینکه با.....کرد اشاره دستش توی لباس به

مبومد خوششون اینا چی از......نمیشد حالیم هیچی دخترونه لباسای این از.......دادم تکون مثبت

پارچه همون ی صدقه قربون جوری ولی.....دیگه سنگ تا چهار با بود پارچه یه......میدونه خدا

از غزل دیقه چند بعد.......نشستم صندلی روی منتظر و کشیدم پوفی........الماسه انگار میرفتن

.اومد در پرو اتاق

بخرم؟ و همین......خوشگله چه نگا_غزل

بخر......خوشگله خــــــــــیــــــلـــــی.....آره_

لویج گذاشت و لباس و اومد بیرون اتاق از لباس با......پرو اتاق تو برگشت و کشید خفیفی جیغ

به خونشون به غزل رسوندن از بعد.......شدیم خارج پاساژ از کردن حساب از بعد......فروشنده

.کرد باز رو در مامانش ثانیه چند از بعد......زدم و خونشون در......رفتم پدرام ی خونه سمت

.پیش ماه یه از کردی تغییر چقدر.....ببین و گلم پسر.....به به_پدرام مامان

.خانوم افسانه سلام_

.تو بیا.....سلام_

خونست؟ پدرام.....ممنون_

نیست؟ تو پیش مگه......شما ی خونه میاد گفت صبح......نه_

.کردم نگا بهش پرسشگرامه

.شاپ کافی بریم.....بریم گذاشتیم قرار......بود رفته یادم......چیزه.....آها_من

جاک میدونستم تقریبا......شدم ماشین سوار خدافظی از بعد......بود گرفته خندم کردنم چاخان از

.بود خاموش.....گرفتم و شمارش و برداشتم و موبایلم.......بود

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 299

✖✖✖✖✖

(پدرام)

اب که دیدم و باران........گردوندم و چشمم.....بودم سرگردون خیابون تو.......داشتم استرس خیلی

من چرا.......گرفت نفسم دیدم که و باران...........میشد خارج بیمارستان از داشت دوستش

نگا بهش وقتی.......بود ای ساده خیلی دختر.......کردم نگا بهش دقت با......میشم؟ اینطوری

دادم رو شیشه........پریدم جام از شیشه تق تق صدای با.......میگرفتم آرامش میکردم

.میکرد نگا بهم تاسف با و ماشین تو بود کرده خم و سرش.....بود آیدین......پایین

.نشد.....نچ نچ......میزنی؟؟ دید و مردم دختر_آیدین

میکنی؟ چکار اینجا تو.....سلام_

.ببینیش اومدی میدونستم_

.شد ماشین سوار

میگی؟ بهش....کنی؟ چکار میخوای_آیدین

.میشه بد رفتارش......میشه عوض بگم بهش اگه......اصلا.....نه نه_

.کنم فکر باید میگه یا منم میگه یا اونم داری دوسش میگی.....بشه؟ بد رفتارش چی برای_

.ببینمت نمیخوام دیگه گمشو بگه هم شاید_

.شد خیره باران به و انداخت بالا ای شونه آیدین

.میره کجا ببینیم دنبالش برو_آیدین

.رفتم دنبالش پشت از آروم و کردم روشن و ماشین

.هست مشکلی یه......پدرام_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 300

.آیدین سمت برگشتم و ترمز رو گذاشتم و پام

مشکلی؟ چه_

.بود هم باران که شبی همون....میاد؟ یادت و بودیم دعوت مهرداد ی خونه مهمونی که شبی اون_

بالا و سرم.......بود مهمونی که میومد یادم ولی......نمیومد یادم مهمونی از زیاد......کردم فک یکم

.داد ادامه......کردم پایین

دوستش اون....دنبالش میاد دوستاش از یکی که گفت......در جلوی رفتم باران با من شب اون_

.......کنم فک......بود پسر

.کردم قطع و حرفش

.بود داداشش شاید_

.میشناسم و داداشش.....نه_

.باران دادن از ترس........وجودم تو اومد بدی ترس یه

.کردیم گمشون....دیگه برو.....کجایی؟....چته؟.....پدرام_آیدین

.گاز رو گذاشتم و پام

نگفتی؟ چیزی پسره به بودی که اونجا چرا_من

میاد؟ خوشت باران از تو میدونستم کجا از من ثانیا....گفتم من اولا_

.کشیدم پوفی

.بخوابم نمیزاره هم ثانیه یه فکرش به شبا........درگیره فکرم خیلی......آیدین نمدونم_

انداخته؟ حال به رو تو دختره این یعنی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 301

هی......میرن کجا نبود معلوم.......شدم خیره باران به........داد تکون تاسف ی نشونه به سری

.جدید ی کوچه یه تو میپیچیدن

میرن؟ کجا اینا_آیدین

.نمیدونم_

رفح مشغول و برداشت کیفش تو از و موبایلش پژوا.....وایستادن یهو......کردم نگا بهشونم دقت با

رو ما نمیکنم فک......داشتیم فاصله ازشون متری ۰۱ تقریبا......بود منتظر هم باران.......شد زدن

با بعد و تعجب با اول.....ما سمت به کرد روش و کشید پوفی.....بود شده کلافه باران.........ببینن

من ی شیشه ماشین،جلوی کنار......اومد سمتمون به سرعت با......کرد نگا بهمون اخم

.زد شیشه به تقی......گرفت فرا و من استرس......وایستاد

.شدیم بدبخت_آیدین

.پایین دادم رو شیشه و دادم قورت و دهنم آب

.سلام_من

.سلام_

.کرد نگا بهم پرسشگرانه

.خوب چه.....اینجایید؟ هم شما اِِااِ.........چیزه......امممم_من

.دادم ادامه.....داد بالا و ابروش یه

.برسونمتون بیاین_

.میریم خودمون......ممنون نه_

.بفرمایید....نه نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 302

زگا رو و پام......شدن ماشین سوار و برگشتن پژوا با و رفت پژوا سمت به و انداخت بالا ای شونه

کردن صحبت مشغول......کردم نگا پژوا و باران به آیینه از.......کردیم حرکت و فشردم

.گفتم نشنون تا دو اون که جوری.......کردم نزدیک آیدین به و خودم.......بودن

خونه؟ برسونمشون_

.میان شاپ کافی ببین بپرس.....نه_

.کردم صاف و صدام......نشستم جام سر و دادم تکون سری

میاین؟ شاپ کافی.....خانوم باران_من

دو با هم پژوا......داد تکون«بریم؟»ی نشونه به و سرش و کرد نگا پژوا به......کردم نگا بهش آیینه از

.داد تکون مثبت نشونه به و سرش دلی

.بریم.......باشه_باران

بیرون به و زد بهم چشمک یه.....کردم نگا آیدین به......کردم عوض و مسیرم دادم تکون سری

یه........رفتیم شاپ کافی ترین قشنگ و ترین گرون.......رسیدیم دیقه بیست از بعد.......شد خیره

و دکر عوض باران با و جاش آیدین که بشینم آیدین کنار خواستم.......کردیم انتخاب رو گوشه

میدونستم.......میگذره خودش از من برای که گرم خودم رفیق دم......نشست پژوا کنار رفت

هموند وا دهنم......کرد و کار این من خاطر به ولی......بشینه دختر یه کنار نداره دوست اصلا آیدین

.نشست کنارم و کرد اخم یکم باران......کنم چکار باید نمیدونستم......بود

میخورین؟ چی_آیدین

.میخوام زمینی سیب من_باران

.گفتم منم ولی زمینی سیب از بودم متنفر اینکه با

.میخوان،میخوام خانوم باران که همینی منم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 303

هب و نگفتم هیچی.......میگم چی دارم که کرد اشاره بهم سر و ابرو با......رفت بالا ابروهاش آیدین

نباید موقع اون من چرا......نکردم ازدواج باهاش که بودم خنگ چقدر من........شدم خیره باران

بهم دیگه پرت و چرت حس کلی و استرس و آرامش بهم موقع اون چرا.......میومد؟ خوشم ازش

اون......شده دیر خیلی الان ولی.....داشتم شانسی میومد خوشم ازش موقع اون اگه.......نمیداد؟

.نمیخواد و من گفت بهم.......گرفته پسر دوس

.پدرام آقا.......پدرام آقا_

و خودم........باران به بدم زده زل دیدم که اومدم خودم به صورتم جلوی دستی خوردن تکون با

.کردم جور و جمع

بله؟_من

.شد سرد غذاتون_

هیچی.......بود پرت باران به حواسم آخر تا اول از ولی......خوردن به کردم شروع دادم تکون سری

حس چه......بودم داده دست از و بدنم حسای ی همه........نفهمیدم زمینی سیب ی مزه از

خاصی حس یه کلا......نمیخوام هم میخوام و باران هم........خوب هم بده حالم هم......عجیبیه

شاپ کافی از........کردم حساب رفتم و شدم بلند جاماز غذامون کردن تموم از بعد..........دارم

حس یه.........شم جدا باران از نمیخواست دلم اصلا.......شدیم ماشین سوار.......بیرون زدیم

تو از.......کنم تحمل باید ولی.......بشم جدا ازش نباید انگار که حسی یه........داشتم بهش وابستگی

سرفه به......مدنیو بالا نفسم لحظه یه.......میخندید پژوا با داشت.......کردم نگا بهش آیینه

یه نآیدی......کردم نگا بهش دوباره اومد بالا که نفسم.......زد پشتم به ضربه چند آیدین.......افتادم

.زد بازوم به ضربه

.کن نگا و جلوت_آیدین

به ساعت نیم از بعد......میکردم نگا بهش ناخدآگاه ولی.....شدم خیره جلو به و دادم تکون سری

گرفتن و اکسیژنم انگار.......دادم جون من کردیم خدافظی وقتی.......رسیدیم اینا باران ی خونه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 304

خیره خالیش جای به بستن رو در وقتی........شدم؟؟ اینطوری چرا من.....خدایا.......ازم

.شد کنده جاش از ماشین و گاز رو گذاشتم پام دیقه چند از بعد.......شدم

✖✖✖✖✖✖

(باران)

.میکنه عوض من با و جاش.....یعوض ی پسره_من

.اومده خوشش من از شاید حالا_

پژواااااا_

.شاید گفتم خو_

.بشینم پدرام کنار نخوام من شاید.......بیرون کنم پرتش بگیرم ش یقه از همونجا میخواستم_

.نگیر سخت انقدر......حالا خوب خیلی_

.نمیگم درست.....میزد گیج جورایی یه.....میکرد اینطوری چرا پدرام_

.میزد حرف منگلا مثه......اوهوم_

کیه؟ رامتین......نگفتی......راااااستی_

.نکنیم صحبت اون از نمیشه........باران اووووف_

دادی قول من به تو_

این......شد ناراحت خیلی رامتین اسم شنیدن با انگار......پایین انداخت و سرش.کرد مکث یکم

.داره پژوا با نسبتی چه خوبی این به رامتین

تنهایی احساس همش.....بودم عقل بی خیلی......پیش سال ۳ به میره موضوع.....راستش_پژوا

یخوب پسر خیلی......رامتین همین.....شدم آشنا دانشگاه های بچه از یکی با اینکه تا.......میکردم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 305

و من هم اون......نمیکردم تنهایی احساس دیگه......اومدم در تنهایی از......داشتم دوسش.....بود

جواب هم باز ولی گذشت هفته یه.....نداد زدم،جواب زنگ بهش که روز یه......داشت دوست خیلی

باهاش همونجا خواستم......دیدمش فامیلامون از یکی عروسی توی شب یه اینکه تا.......نمیداد

بهم...پارک رفتیم هم با و گرفت و دستم......رسید که عروسی آخر......بعدا گفت ولی بزنم حرف

و کرد بغلم هم بعد.....نیست راضی بابام گفت......بدم ادامه نمیتونم ولی دارم دوست گفت

.الان تا......ندیدمش دیگه......برنگشت هم دیگه و رفت......رفت

طرفش به برداشتم دستمال یه......میرخت دونه دونه اشکاش.....سوخت خیلی پژوا برای دلم

شد بلند جاش از برداشت و کیفش کرد پاک و اشکاش اینکه از بعد......گرفتم

خدافظ.....کردی گوش و حرفام که مرسی.....برم من....باران_پژوا

.بوسیدم و گونش....شدم بلند جام از

.عزیزم خدافظ_

و رامتین ی شماره.......رفتم موبایلم طرف به بست که رو در......شد خارج خونه اتاق از

.داد جواب بوق سه از بعد......گرفتم

بله؟_

.باران منم.....سلام_

.علیک_

کنیم؟ صحبت هم با داری وقت.....رامتین_

.دارم وقت تو برای همیشه من_

میتونی؟ الان_

ببینیم؟ و هم کجا....آره_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 306

بلدی که و آدرسش......ما ی خونه بیا_

خدافظ.....اونجام دیگه ساعت نیم.....بلدم آره_

خدافظ_

ینرامت به باید که حرفایی به.......شدم خیره تلویزیون به و نشستم تلویزیون جلوی مبل روی

شدست و نشست کنارم پژمان......برگشتم......اومدم خودم به مبل رفتن فرو با......کردم فک میزدم

.پشتم رو گذاشت و

چطوره؟ خودم خواهر_پژمان

میخوای؟ چی_

.بوسید و گونم و گرفت دستش تو و لپم

.ذره یه فقط.......میخوام پول یکم_پژمان

به برو......ندارم پول.......ترم بد تو از من میدونی خودت......ندارم و حوصلت بخدا.....برو پژمان_

.بده پول بهت بگو دیگه یکی

.دیگه تو میمونی فقط.......گرفتم جیبی تو پول تازه که بابا از.....بده پول بهم بگم کی به_

.بگیر همونا از برو......داری رفیق همه این_

.....نمی من_

.برداشت و گوشی و رفت آیفون طرف به......شد بلند جاش از کردو قطع و حرفش آیفون صدای با

.گرفتی اشتباه......نشو مزاحم آقا برو...............بله؟_

پژمان دست از و گوشی.....دیدم و رامتین صفحه رو......وایستادم پژمان پشت و شدم بلند جام از

.گوشم رو گذاشتم و بیرون کشیدم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 307

.تو بیا_من

.گرفت و دستم مچ پژمان که برم خواستم......کردم باز رو در

کردی؟ باز رو در چرا.....میشناسی؟ رو یارو این مگه_پژمان

.دوستامه از یکی........میشناسم_

.بدم نشون بهش دوستی یه......دوستته؟ که_

.رفت در طرف به و کرد ول و دستم

.میشناسمش میگم......داری؟ چکار مردم پسر با.......پژمان_من

بنده این به دادن گیر همه کلا.....گرفت و رامتین ی یقه یهو.....شد باز که در......نگفت هیچی

.کرد نگا پژمان به تعجب با رامتین......خدا

هان؟......میشی؟ دوست من خواهر با که_پژمان

.بیام گفت خودش.....چیه؟ دوست_

.شد خیره بهم و برگردوند و گردنش پژمان......دادم قورت و دهنم آب

.داشتم کار باهاش......گفتم بهش من.....آره آره_من

فقط.......صورتم جلوی اورد و سرش و وایستاد جلوم.......اومد من سمت به و کرد ول و یقش پژمان

.بود فاصله بینمون سانت یه

فهمیدی؟......دارم کار باهات_

نگا رامتین به......شد آشپزخونه وارد و زد بهم محکم ی طعنه یه......دادم تکون و سرم

.میومد در حدقه از داشت چشمام.......بود ترسیده خیلی......کردم

اتاقم تو بریم بیا......رامتین_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 308

از هم رامتین و رفتم جلو از خودم.......نشنیدم که گفت چیزی لب زیر و داد قورت و دهنش آب

کردم اشاره رامتین به و نشستم تخت روی.......شدم وارد و کردم باز و اتاق در......میومد پشتم

.بشینه کنارم

داداشته؟ همون این_رامتین

.اوهوم_

.داد تکون سری

.رامتین میگم چی کن گوش خوب_من

خیره بهش موضوع شدن تموم از بعد......دادن توضیح به کردم شروع.......کرد نگا بهم دقت با

.بزنه حرف بود اون نوبت حالا......شدم

دیگه......دادم دست از و رفیقم بهترین.......بودم سختی خیلی شرایط تو موقع اون من_رامتین

یوقت........بدم ادامه نمتونستم دیگه ولی.......داشتم دوست رو پژوا........نداشت معنی برام زندگی

.الان تا......نکردم پیدا رو پژوا دیگه شدم خوب که

کنید؟ شروع دوباره نمیشه_

جازدوا یا میمونم تنها یا......باشم داشته دختر دوس نمیخوام دیگه من......نزن حرفشم اصلا......نه_

.میکنم

ازدواج؟؟_

.میشن باحالی شوهر و زن چه......ازدواجشه وقت دیگه هم پژوا.......کردم فک خودم با

.اوهوم_رامتین

.شد بلند جاش از

.برم من....نداری؟ کاری_رامتین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 309

.اومدی که ممنون.....نه_

.دش سبز جلوم پژمان برم که برگشتم و بستمرو در خدافظی از بعد........کردم بدرقش در جلوی تا

اون با روز یه......میکنی نامزد پدرام با روز یه.......نه؟ میشی دوست میخوای کی هخر با_پژمان

.میخوابی باهاش شب......میشی دوس آیدین......آها......بود؟ کی.....پسره

.گشتم کسی با نه شدم دوست کسی با نه من.....کن بس......پژمان شو خفه_

.میزد آشنا که قیافش......بود؟ کی پسره این........معلومه_

.خواستگاریم اومد که پسری همون......رامتین_

زا نکن فک.....ببین........بشی؟ دوست باهاش باید نیومد خواستگاریت،خوشت اومد کی هر مگه_

چکار مهمونی......بودی کجا دیشب که.......میشناسم رو همه من شهر این تو......ندارم خبر هیچی

.میدونم رو چی همه.......میکنی

عوض خوابم شلوارک و تاپ با و لباسام.......شدم وارد و رفتم اتاقم طرف به......کنار زدمش دست با

.برد خوابم نکشید دیقه به.......کشیدم دراز تخت روی و کردم

✖✖✖✖✖✖

(پدرام)

.بودم نیومده در باران فکر از هنوز من و بود شب ۰۹ ساعت......کردم نگا ساعت به

.کردم اذیت هم رو تو ببخش......شدی خسته......برو تو.....آیدین_من

.میمونم بیدار همینجا نبره خوابت هم صبح تا اگه......خستگی و من.....بابا نه_

.نکنم فک بهش نمیتونم.....نیست خودم دست......ام شرمنده بخدا_

میگی؟ بهش چطوری......کنی؟ چکار میخوای......چیزی یه فقط........نداره اشکال_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 310

.میشه عوض مطمئنم بگم بهش اگه......نمیدونم_

خوبه؟ پارک......پارک......مثلا......بزاریم قرار باهاش.......بیمارستان بریم فردا همین.....ببین_

.خوبه.....اوهوم_

فهمیدی؟........کنه فکر بزار....نکن اصرار پدرام ولی......داری دوسش که بگو بهش_

کنم؟ چکار باید من......نداره دوسم بگه اگه.......بودم درگیر خودم با.......کردم پایین بالا و سرم

.بگی چی اون به نمیدونی میاد خوابت فردا بعد......بخواب بگیر......پدرام_آیدین

و چشمام و کاناپه ی دسته رو گذاشتم و سرم.....رفتم کاناپه طرف به و دادم تکون سری

.کردم باز و چشمام......خندش،اخمش،تعجبشو........بود جلوم باران همش.......بستم

نخوابیدی؟ چرا....شد؟ چی_آیدین

.چشممه جلوی همش......نمیتونم_

.بخواب اون فکر نمیتونی،با هم اگر......نکنی فک بهش کن سعی_

✖✖✖✖✖.برد خوابم بالاخره خودم با درگیری ساعت نیم از بعد......بستم و چشمام

.دارم دوست من باران_من

.دارم دوس رو دیگه یکی من ولی_باران

صدای.....نیست دیگه......کردم گمش.....دنبالش دویدم.....کرد فرار که بگیرم و دستش خواستم

.نیست ولی......گشتم رو درختا لای به لا.........میومد خندش

.پدرام.........مادر؟ چته.....پدرام......پدرام_

......پریدم خواب از

کجاست؟ باران_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 311

.کرد نگا بهم تعجب با مامان

.نگو هم چَرَندیات این از بشور و صورتت و دست کیه؟پاشو باران_مامان

.شدم بلند جام از سختی به......مالیدم و چشمام

کو؟ آیدین......مامان_من

.خوابه داداشت اتاق تو_

نگا خودم به آیینه تو.......شستم و صورتم و دست......شدم دستشویی وارد و دادم تکون و سرم

ولی.......کردم نگا بیشتری دقت با......میدیدم کم خودم تو چیزی یه چرا نمیدونم.......کردم

آشپزخونه سمت به......شدم خارج دستشویی از و کشیدم پوفی......چیه کم چیز اون نفهمیدم

ردنمیک صحبت داشتن آشپزخونه توی که بابا و مامان صدای بشم وارد اینکه از قبل ولی......رفتم

.وایستادم آشپزخونه در پشت.......کرد متوقفم

خواب از الان......میگه پرت و چرت همش......روز چند این شده چش پسر این نمیدونم_مامان

.کجاست باران میگه شده بیدار

.میومد بابا پشت به مامان زدن ضربه صدای........افتاد سرفه به بابا

رفتیم بار آخرین که همونی!......باشه عظیمی مهدی دختر همون نکنه.....باران؟؟_بابا

نبود؟ باران مگه دخترش اسم......میدونی خودت که هم بعدش......خواستگاریش

.بشم مطمئن باید هم باز ولی......بود باران دخترشون اسم.....میگی راست_

.شدم آشپزخونه وارد بحثشون کردن تموم برای....شدن خبردار هم بابا و مامان.......نه وای

.بخیر صبح_من

لقمه......افتادم آیدین یاد که بخورم لقمه یه خواستم.......نشستم بابا کنار صندلی میز،روی پشت

.شدم بلند جام از و گذاشتم رو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 312

کجا؟_مامان

.میام الان_

بود رفته دانشگاه برای الان که کوچیکم داداش اتاق طرف به و شدم خارج آشپزخونه از

.زدم در به تقی و وایستادم در پشت......شیراز،رفتم

و مشت کلی از بعد.....دادم تکون و آیدین........شدم وارد و کردم باز رو در......نیومد صدایی هیچ

گذاشت سرش رو و بالشت......شد بیدار لگد

.بخوابم بزار هستی خری هر_آیدین

.بیمارستان بریم باید....پاشو.......پدرام....منم_

.من سر به زد و برداشت سرش رو از و بالشت

.شدم بیدار......باش_آیدین

به قوسی و کش......مردم ی خونه حتی.....نمیخوابید لباس با وقت هیچ..........شد بلند جاش از

.رفت دستشویی طرف به و داد بدنش

میری؟ رژه لخت مردم جلو نمیکشی خجالت_من

.گفت میکرد خشک حوله با و صورتش که همونطور

.میخوابم بخوام جوری هر بکشم؟من خجالت چی برای_

من اول......شدیم آشپزخونه وارد......شدیم خارج اتاق از هم با و پوشید و تیشرتش

زا بعد.......خوردن به کرد شروع و کنارم نشست بخیر صبح گفتن از بعد هم آیدین......نشستم

و مکردی چاخان بابا و مامان برای کلی...........شدیم بلند جامون از کردیم تموم و صبحونمون اینکه

من که سرعتی با.......گاز رو گذاشتم و پام و کردم روشن و ماشین کولر......بیرون زدیم خونه از

تانبیمارس وارد و کردیم پارک گوشه یه و ماشن.......رسیدیم که نکشید دیقه بیست به میرفتم

.وایستادیم بیمارستان منشی میز پشت......شدیم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 313

کنید؟ راهنمایمون میشه.......داشتیم کارعظیمی باران خانوم با......محترم خانوم سلام_من

.رفتن پیش ربع یه ایشون......سلام_

.ممنون_

.کردم نگا آیدین به برگشتم

کنیم؟ چکار حالا_من

.درشون جلوی میریم_

.میکنه جدا بدنم از و کلم ببینه و من باباش اگه میدونی.....نداره امکان_

.دارم کار باران با میگم میرم.......من نیا تو........خب_

و شدیم ماشین سوار هم با.......بشه خارج بیمارستان از کردم اشاره آیدین به و دادم تکون سری

ماشین از هم آیدین......بودم وایستاده کوچه ماشین،ته تو من.......رفتیم باران ی خونه طرف به

.رفت باران ی خونه طرف به و شد پیاده

✖✖✖✖✖

(باران)

عادته خواستنت که ای قصه کدوم از تو

امنیته بودنت فاجعه نبودنت

هوایی کدوم از تو سرزمین کدوم از تو

جدایی آسمون یه من ی قبیله از که

شکفتنی قاصد باشی که جا هر اهل

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 314

منی قلب ناجی دغدغه و بهت توی

........شبن خدایا نه ابر یا آبی پاکی

گوشم تو از رو هندسفری پژمان که بودم بسته و چشمام و بودم گذاشته هندسفری گوشم تو

.بیرون کشید

برداری؟ سرم از دست نمیتونی هم ساعت یه_من

خبرته؟ چه.......میشه ظاهر درمون جلو پسر یه روز هر......میشکنی رکورد داری دیگه تو_

.میگی چی بفهمم منم کن صحبت درست_

.دره جلو آیدین آقا_

.داد ادامه مسخره لحن یه با

!!داره کارت_

هندسفری.........اومده اینجا تا که داره مهمی کار حتما.....آیدین؟؟........موهام به چسبیدن هام ابرو

.گرفت و بازوم پژمان که برم خواستم........میز رو گذاشتم رو

.کن سرت و روسریت_پژمان

.دستمو کن ول.......پژمان_

وت خوب و این........خانومی ببین........نیستی بشو آدم اینکه مثله.....آوردی در و شورش دیگه تو_

روسری باید........بری و پایین بندازی و سرت وضع این با نداری حق دیگه.......کن فرو گوشت

شد؟ فهم شیر.......کنی سرت

.رفتم در طرف به و بیرون کشیدم دستش از بزور و بازوم

.سلام_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 315

.سلام_

میکنی؟ چکار اینجا_

.کنیم صحبت هم با باید_

.....همینجا_

.کرد قطع و حرفم

.بریم شو حاضر.........نمیشه اینجا_

.کنار رفتم در جلوی از و دادم تکون سری

.تو بیا_من

با لباسام........رفتم اتاقم سمت به و انداختم بالا ای شونه......داد تکون منفی ی نشونه به و سرش

رژ یه آخر در و بستم بالا و موهام........کردم عوض مشکی شال و شلوار کوتاه لیمویی مانتوی یه

به.........دیدم و پدرام ماشین کوچه ته.......شدم خارج خونه از خدافظی بدون.......زدم لبام به قرمز

ازگ رو گذاشت و پاش پدرام پرسی احوال از بعد.......نشستم و کردم باز و پشت در و رفتم سمتش

مخ رو خیلی......میکردن پچپچ هم با همش پدرام و آیدین راه تو.......شد کنده جاش از ماشین و

داشتم حق من و بودن مرد تا دو بالاخره......ترسیدم یکم......شدیم خاکی جاده یه وارد......بودن

.نیاوردم طاقت دیگه آخر......میشد بیشتر دلم تو ترس میشدیم تر دور چی هر.......بترسم

نشدیم؟ دور خیلی......میریم؟؟ کجا_من

.گفت ای مسخره پوزخند با......دیدم آیینه تو از و آیدین

.نمیخوریمت.......نترس_

میترسه؟ تو از کی.......هه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 316

ترس قیافم از میکردم حس خودم......کردم چاخان میفهمید سریع میدید و من کسی اگه

ادآب ناکجا اون از گوشه یه و ماشین پدرام........شد هم برابر دو ترسم آیدین حرف این با.......میباره

.شدم پیاده ماشین از و دادم قورت و دهنم آب.........کرد پارک

.بزنم قدم یکم برم من_آیدین

هب کردم و روم ثانیه چند از بعد........کردم دنبال و مسیرش تعجب با..........کرد اشاره بیابون به

.پدرام

داشتی؟ کاری.......خب_من

.بله بله......آها_

.کرد مکث یکم

.داشتم سوال یه همه از اول_پدرام

.داد ادمه......کردم نگاش منتظر

ندارید؟ ازدواج قصد هم هنوز شما_

چطور؟.......نه_

من.......چیزه.....راستش_

.پدرام......پدرام_آیدین

.داد جواب کنه آیدین به و روش اینکه بدون.......کرد باز و بست و چشماش ای لحظه برای پدرام

آیدین؟ بـــــــــــــــله_پدرام

.ببخش.......برم باید من........بده حالش آیناز_

.آیدین طرف به برگشت تعجب با پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 317

شده؟؟ چی.....آیناز؟؟_پدرام

.نمیدونم_

.بریم شو سوار......باش_

و دمکشی پوفی........ننشست؟ پدرام پیش جلو چرا نمیدونم ولی.......شد ماشین سوار سریع آیدین

بطری........سوخت براش دلم.........داشت استرس راه آخر تا اول از........نشستم آیدین کنار رفتم

.گرفتم طرفش به و برداشتم کیفم تو از و آبم

میخوری؟ آب_من

شیشه به و گفت«لعنتی»لب زیر........کرد پرت و بطری.......خورد ته تا نفس یک و گرفت و آب

داری لرز صدای با........کنم شروع کجا از نمیدونستم ولی.......بدم دلداریش خواستم.........زد ضربه

.گفتم

.سادست مریضی یه شاید.......بده؟ حالش میدونی کجا از_

.زد داد

.نمیکرد گریه تلفن پشت اونطوری مامانم بود ساده اتفاق یه اگه_

دستی گرمی که بودم حالت اون در میشد ای دیقه چند.........شدم خیره بیرون به و موندم ساکت

بود بازوم روی که دست به تعجب با اول.......بود پدرام.........برگشتم........کردم حس بازوم روی رو

.خودش به بعد کردم نگا

.رسیدیم میگم.......کجایین؟؟_پدرام

و وممانت.........میکردم کار توش من که بود بیمارستانی همون بیمارستان.........شدم پیاده ماشین از

من ولی......میزد قدم اینکه با......بود زیاد خیلی سرعتش......رفتم آیدین طرف به و کردم صاف

.برسم بهش تا میدویدم باید

میری؟ کجا.....وایستا_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 318

.گفت میگشت چیزی دنبال که همینطور

.میگردم بخش دنبال دارم_

.میکنم راهنماییت من افتاده اتفاقی چه بگو اول.....خب_

.نمیدونم_

شجیب تو از.......کرد متوقف و هممون آیدین موبایل صدای بالاخره تا زدیم بیمارستان دور بار چند

.داد جواب و برداشت و موبایل

.اومدم....باشه باشه.......کجایین؟ شما......رسیدیم ما آره.......بله؟_آیدین

بعد و گرفتیم و اتاق شماره.......شدیم وارد.......کرد اشاره اورژانس بخش به.......کرد قطع و گوشی

توی هم دستگاه تا چند و بود بیهوش تخت رو آیناز........کردیم پیدا و گشتن،اتاق دیقه ده از

تا هم آیدین.......میریختن اشک آروم آروم داشتن سرش بالا هم آیناز بابای و مامان........دهنش

پدرام به و سرم......قراره چه از موضوع نفهمیدم هنوز.......رفت آیناز طرف به کرد باز و اتاق در

.گفتم گوشش دم و کردم نزدیک

شده؟ چی_من

.نساخته معدش با خورده مشروب زیاد کنم فک_

اب......آرومیه دختر میومد بهش......باشه خلاف اهل نمیومد بهش اصلا......کردم نگا آیناز به اخم با

.اومدم خودم به آیدین ی گرفته صدای

.دارم کار باهات بریم بیا_آیدین

.شدیم خارج اتاق از هم با.......دادم تکون سری.کرد اشاره در به

نی؟ک کمکم میتونی.......بازداشتگاه میبرنش بیاد بهوش.......خورده مشروب آیناز.......ببین_آیدین

کنم؟ چکار_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 319

.نمیبرن بازداشتگاه و آیناز نگه چیزی پلیس به دکترش اگه_

.نیستم بخش این دکتر که من خب_

نداری؟ آشنا اینجا مگه_

آشنا؟؟_

خانوم یک سلطانی ولی......سلطانیه خانوم میشناسم من و بود بخش این تو که آشنایی تنها

ونتک منفی ی نشونه به و سرم کشیدم پوفی......کنه قبول منو حرف نداشت امکان و بود مذهبی

.رفت بالا صداش.......دادم

نمیشناسی؟ و کسی هیچ اینجا تو یعنی_آیدین

.مذهبیه خورده یه......نمیکنه قبول و حرفم ولی.....میشناسم_

.کشوند خودش دنبال و من و گرفت آستینم از

.آستینمو کن ول.....میکنی؟ چکار_من

بیمارستان وسط.....شدیم خارج بخش اون از.......داد ادامه خودش راه به و نکرد حرفم به توجهی

.وایستاد

چیه؟ فامیلش_آیدین

صداش........بود آتیش و غم چشماش تو.......بود عصبی خیلی صداش......دادم قورت و دهنم آب

.رفت تر بالا

چیه؟ فامیلش گفتم......توام با_آیدین

.بردم بالا خودش مثه و صدام منم

کمکت دیگه چقدر......میخوای کمک من از چیزی هر برای همینطور......دیگه بسه_من

.....کنم؟هان؟؟تو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 320

خبرته؟ چه.....باران_

.کردم قطع و حرفم سرم پشت از سلطانی صدای با

هس؟ مشکلی_سلطانی

.نیست چیزی....نه_

.کرد پایین بالا آروم و سرش ثانیه چند از بعد.....شد خیره آیدین و من به شک با

.کنی کمکم بیای خواستم......دارم بیمار یه امروز_سلطانی

.دادم بیرون صدا با و نفسم.......داد تکون«چیه؟»ی نشونه به و سرش.....کردم نگا آیدین به

.داشتم ازتون خواهشی یه......سلطانی خانوم_من

.دادم ادامه.......کرد نگام منتظر

افسردگی علت به......هستن آشناهامون از یکی بیمار اون......خورده مشروب که امروزتون بیمار_

ندید؟ اطلاع پلیس به کنم خواهش ازتون میشه.....شدن مشروب خوردن به مجبور دارن که ای

.گفت و کرد صاف و صداش مکث یکم بعد......کردم نگاش التماس با.......انداخت بالا و ابروهاش

باید......بدیم انجام خواست دلمون کاری هر اینجا نداریم حق ما.......میدونی هم خودت تو باران_

.ام شرمنده من.......موضوع این در مخصوصا.......بشه داده اطلاع پلیس به

.گفتم کوتاهی مکث بعد.......زدم زل چشماش تو.......گرفتم و بازوش که بره خواست

.نگید چیزی پلیس به من خاطر به_

......باران_

.داد ادامه و کشیدپوفی

باشه؟.....نداریم دوستمه و فامیلمه بگی بیای دیگه......نمیشه تکرار دیگه ولی.....باشه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 321

ممنون ی کلمه به ولی.....کنم بوسش میخواست دلم بودنش مهربون یبرا.......زدم پهنی لبخند

نگا بهم لبخند با......کردم نگا آیدین به و برگشتم شد دور ما از که سلطانی.....کردم اکتفا

چکاره اینجا نمیدونستم من واقعا......بیاد دنبالم کردم اشاره و رفتم بهش ای غره چشم.......کرد

زآینا که اتاقی وارد آیدین با.......میشه بد خیلی......برم نمیشه اومدم اینجا تا که حالا ولی......ام

.رفتیم بود توش

زد؟ غیبتون یهو رفتین کجا تا دو شما_آیدین مامان

.گفت و رفت مامانش به ای غره چشم کلافگی با آیدین

.داشتم کار باهاش_

نشد بلند ساعت نیم از بعد زنشو مرادی.......نشست آیناز کنار و رفت حرفش شدن تموم از بعد

پیش رفتن بود آیناز برای که ای پرونده برای هم آیدین و پدرام......رفتن نهار خریدن برای و

داشتم.....بود خواب الان و بود اومده در بیهوشی حالت از دیگه.....سپردن من به و آیناز و سلطانی

سمت به و شدم بلند جام از......شندیم و آیناز ی زمزمه صدای که میکردم بازی مانتوم نخ با

.رفتم تختش

.سلام_من

.کرد نگا اطراف به اخم با و داد ماساژ و سرش

دیگه؟ کجاست اینجا_آیناز

بکشه؟ اینجا به کارت که بخوری همه این مجبوری_

.میکردم گریه داشتم دیشب همین تا پیش شب چند از......مجبورم میشه بد که حالم_

و اشکاش که پایین انداخت و سرش.......کرد بغض.......کردم نگاش پرسشگرانه

.گرفت اوج کنجکاویم.......نبینم

افتاده؟ اتفاقی.....نشه فضولی_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 322

.داد تکون مثبت ی نشونه به و سرش بغض با

.شده دیگه نفر یه عاشق فهمیدم پیش شب چند که دارم دوس رو یکی_آیناز

.شد سرازیر اشکاش

نمیفهمه ولی.....دارم دوسش بفهمونم بهش میخوام چی هر_آیناز

ام سینه رو گذاشتم و سرش.......کردم نزدیک بهش و خودم و پشتش رو گذاشتم و دستم تردید با

به ای گریه حالا تا.....میریخت آدم دل.......میکرد گریه بد خیلی.......دادم ماساژ و پشتش و

اردو آیدین و شد باز در که میکرد گریه زار زار بغلم تو داشت.......بودم ندیده آیناز گریه معصومیه

خیره بهم پرسشگرانه و مواهاش به چسبید هاش ابرو دید حالت اون تو رو ما وقتی......شد اتاق

روی تعجب همون با و کرد گوش هم اون......بشینه صندلی رو کردم اشاره بهش سر با......شد

خودم از گریه دیقه چند از بعد......... بود نشده آیدین متوجه آیناز انگار.......نشست صندلی

کرد پاک و اشکاش آیناز.....شدم بلند جام از و لبام رو گذاشتم هم پهن لبخند یه.....کردم جداش

.کرد تعجب دید که و آیدین......آورد بالا و سرش و

نشنیدی؟ که و حرفام......بودی؟ اینجا کی از تو....داداش.....دا_آیناز

.گفت و کشید و لپش......نشست تخت رو آیناز کنار و شد بلند جاش از آیدین

✖✖✖✖✖.ناراحتی چرا بگی بهم باید ولی.....نشنیدم_

......باز......دارم کار باهات کن باز رو در.....مامان_من

.دیدم در چهارچوب تو اخم با و مامانم.....شد قطع حرفم در شدن باز با

چیه؟_مامان

کرده خدافظی ازت تریلی،حداقل زیر کردم،رفتم مردم،تصادف اگه گفتم.......بیرون میرم دارم_

.باشم

خدافظ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 323

موضوع این از من و بود نکرده آشتی باهام هنوز.......رفتم پایین ها پله از حرص با.....بست رو در

بوق صدای که بشینم خواستم و دادم تکون دست تاکسی اولین برای......میخورم حرص خیلی

.تاکسی تو کردم و سرم.......بود داداشم ماشین.......برگشتم......شنیدم سرم پشت از رو ماشینی

.برو شما آقا_من

سیاهش های شیشه خاطر به و ماشین داخل خوب.......کردم نگا داداشم ماشین به دوباره

پژمان........پایین داد رو شیشه......زدم در به تقه دو.....وایستادم شیشه جلوی رفتم.......نمیدیدم

.بود شده خیره من به پوزخند با و بود نشسته کنارش هم فابریکش دوست.......بود

داری؟ کاری_من

.برسونمت شو سوار_پژمان

ودب بار چندمین این......میخوره بهم رفیقش این از حالم......شدم ماشین سوار و رفتم تعارف بدون

ونبیر صدا با و نفسم......داشت انتظار ازش نباید و بود پژمان ی سلیقه بالاخره.....میدیدمش که

.کردم نگا خیابون کنار ی شده ردیف های مغازه به و دادم

.بدید ما به وقت هم شب یه......نمیگردین ما با اصلا.....خانوم باران_پسره

.کردم باز و بستم حرص از و چشمام......این داره رویی عجب

بزاره،حتما کارا اگه_من

.نماشی تو کردم و سرم و شدم پیاده........بیمارستان رسیدیم کننده خسته ی دیقه بیست از بع

.بگو بابا به.....خونه نیام شاید شب_من

میری؟ کجا_

.نداره ربطی شما به_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 324

بیمارستان وارد باز نیش همون با.......شد باز هاشون قیافه خاطر به نبشم......کبیدم هم به رو در

به......شدم وارد زدن در بدون......رفتم میکرد کار اونجا هم پژوا که پرستارا اتاق طرف به.....شدم

با......شد بلند جاش از.....دارم کار باهاش که کردم اشاره پژوا به.....شنیدم جواب و کردم سلام همه

.شدیم خارج اتاق از هم

دیدی؟ و آیناز_من

چیشده؟.....نه_

از بعد.......کرد قبول و حرفم سلطانی اینکه از موند باز دهنش.......دادم توضیح براش و موضوع

کلی.......بود اومده اصفهان از هم خانوم مامانش،مریم......پژوا ی خونه رفتیم علافی ساعت چند

بار یه سال چند هر و بود اصفهان خونشون.....بودمش ندیده پیش سال سه از.....کردم بغلش

.میرفت پژوا بیشتر......میومد

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

مثله......زدم و خونشون زنگ......پدرام خونه خونه،رفتم به آیناز و احسان و مامان رسوندن از بعد

و زدم پدرام اتاق در به تقی.........شدم وارد پرسی احوال از بعد.....کرد باز رو در مامانش همیشه

.شدم وارد

.عاشق جوون......به به_من

.سلام_

.زدم پشتش به ای ضربه......بود شده حال بی خیلی.......نشستم کنارش رفتم

.نباش نگران........میرسن عشقشون به همه_من

.دادم ادامه مکثی از بعد

.دارم نظر یه.....نیومدم اینجا الکی هم من_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 325

.کرد نگام منتظر

.کنی صحبت بیمارستان تو باهاش بتونی تو که......میکنه درد سرم میگم دروغ باران به_من

.کرد نگا بهم تعجب با

داره؟ باران به ربطی چه تو درد سر_پدرام

هی که میگم بهش حرف تا چهار.....میکنم گیجش یکم......حرفا این از و نشده خوب تومورم میگم_

بدست و دلش بتونی که میگی چیز تا چهار بهش......میای هم تو.......بمونم اونجا بگه شبی

.داری دوسش که بگو بهش بعد بگذره ماهی چند یه.....کنی عجله نباید فعلا......بیاری

ی مارهش....برداشتم و تلفن و رفتم......کرد پایین بالا و سرش مکثی از بعد.....کرد نگا بهم شک با

.داد جواب بوق سه از بعد.....بودم کرده سیو پیش وقت خیلی و باران

بله؟_

.منم،آیدین_

.سلام_

.بزارم درمیون خودت با دکتری گفتم.....هست مشکلی یه_

.گفتم و کردم دا خش و صدام.....بگو یعنی این.....کرد سکوت

چکار.....میشه بیشتر دردش هم لحظه تجهر......میکرد درد سرم یکم شدم بیدار که صبح امروز_

کنم؟

گفت خونسردی با

.طبیعیه_

.شدم هل یکم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 326

داره سرمم.......کردم دماغ خون......میلرزه دستمامم......چیزه.....یعنی......نه نه_من

کنی؟ کاری نباید.......میترکه

بیمارستان برو.......داری اصرار خیلی اگه ولی.....نداره تومور به ربطی دست لرزش و دماغ خون_

.شده تموم شیفتم من......دکتره یکی اون پیش

.کنی معاینه و من تو میخوام......نیستی؟ دکترم تو مگه_

.کنی صبر عصر فردا تا باید کنم معاینت خودم میخوای.....شده تموم شیفتم من.....که گفتم_

.میکنه درد سرم الان من......دیر چه_

.دادم ادامه و کردم مکث

.همونجا میام من.....کجایی؟_من

.دکتره یکی اون پیش برو نده گیر انقدر هم شما.....نیستم خونه_

.بده آدرس باش زود......تو پیش بیام باید میکنه درد سرم من که هم وقتی......منی دکتر تو_

.نشنیدم که گفت چیزی لب زیر و کشید پوفی

خدافظ......میکنم اس ام اس برات.....خوب خیلی_

جاش از......دادم تکون«بریم»ی نشونه به و سرم.......شد باز نیشم.....کردم قطع خدافظی بدون

آدرس همون به و کردم باز و اس ام اس......بیرون زدیم خونه از لباسش تعویض از بعد.....شد بلند

کنار......اومدن همینجا کردیم دنبال و باران و پژوا که وقتی همون.....میومد یادم رو اینجا.......رفتم

سوار و اومدن پژوا و باران بالاخره اینکه تا کشید طول دیقه چند......وایستادم رنگی سبز در

.بود ۲/۳۱ ساعت هنوز......کردم نگا ساعت به.....بود رفته سر حوصلم✖✖✖✖✖.شدن ماشین

بدی؟ انجام کاری نباید الان_من

.نیست هیچیت.....نخیر_باران

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 327

✖✖✖✖✖

(پدرام)

اتاق وارد و زدم در به تقی.....دادم بیرون صدا با و نفسم......اومدم در بیمارستان دستشویی از

.کردم صاف و صدام.....شدم

بیاین؟ میشه.....خانوم باران_من

و خودم و کرد باز براش رو در......شد بلند جاش از و داد تکون و سرش.....انداخت بالا و ابروش یه

سعی و بستم و چشمام......پیچید دماغم تو عطرش بوی شد رد کنارم از وقتی......کشیدم کنار

.کنم فک عطرش به کردم

.منتظره.....دیگه برو.....پدرام_آیدین

هم کنار.....کرد اشاره شده ردیف های صندلی به......وایستادم روش به رو و بستم و در

.زدم پهنی لبخند.......بود تعجب تو هنوز.....نشستیم

باهم؟ کردین آشتی.....خبر؟ چه مامانتون از_من

.کرد نگام پرسشگرانه

.تقریبا_باران

.شدم هول

بخرم؟ برم براتون دارید دوس چی آبمیوه_من

ممنون...ندارم میل چیزی_

.داد ادامه و کرد مکث

کردی؟ صدام همین برای_باران

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 328

رگ تو بزنیم آبمیوه یه خواستم.....آره.....یعنی.....نه نه_

دهنم تو و حرفم چرا آخه......دادم سوتی....بکشم و خودم خواستم.......کرد نگا بهم کمی اخم با

.نمیچرخونم؟

.نریدا جایی......میگردم بر.....لحظه یه_من

زا میکردم نگا باران به که طور همون......رفتم بیمارستان در سمت به عجله با و شدم بلند جام از

شیرموز تا دو.......تو رفتم دیدم که رو شاپی کافی اولین.....دویدم......شدم خارج بیمارستان

پول یه بپرسم و قیمت اینکه بدون......بشه آماده که کشید طول ای دیقه چند.....دادم سفارش

ونجاا هنوز باران......رفتم بیمارستان سمت به دو با و برداشتم رو شیرموزا.....میز رو گذاشتم گنده

بالا و سرش......گرفتم جلوش و شیرموز.....بود کلافه دستم از خیلی انگار ولی.....بود نشسته

.کرد نگا خودم به بعد و شیرموز به اول......آورد

چیه؟ این_باران

بخور....شیرموز_

.گرفت دستم از

.ممنون_باران

خواهش_

.شدیم بلند جامون از شیرموزمون شدن تموم از بعد......نشستم کنارش

بزنیم؟ قدم حیاط تو بریم_من

بزنه؟ قدم و بخوره شیرموز بیمارستان تو میره کی آخه.....گرفت خندم خودم حرف از

.بریم......اممممم_باران

✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 329

(پژمان)

.دهمیگر پسرا با همش......شده پررو خیلی......باشمش داشته نظر زیر میخوام.....باران دنبال بریم_

.شدیم بیمارستان وارد هم با.......فشرد گاز رو و پاش و داد تکون سری سامیار

.بیمارستانیم در جلو بگو بزن زنگ یه حداقل.......میدی سکته الان و بدبخت دختر_سامیار

و اتصال ی دکمه اینکه قبل ولی.......گرفتم رو شماره.........برداشتم جیبم تو از و موبایلم

.من به کرد و روش سامیار......شد شل فَکم........وایستادم.......دیدم و باران.......بزنم

.دیگه وایستادی؟بیا چرا_سامیار

باران طرف به سرعت با که همینطور.....اومد جوش به خونم......دادم و جوابش نه کردم نگا بهش نه

ولا.........برگشت و شنید و پام صدای متری چند از که جوری......میکوبیدم زمین به و پام میرفتم

.نبود خودم دست صدام.......کرد نگا بهم ترس با بعد و تعجب با

میکنی؟؟ غلطی چه یارو این با_من

.کردم اشاره پدرام به

.پایین بیار و صدات_باران

نگا بهش و برگشتم......نرسید بهش زورم دیدم که ببرمش خواستم.....گرفتم و دستش مچ

.بود گرفته و باران دست پدرام......رفت بالا هام ابرو........کردم

.کن ولش_پدرام

.زدم کنار باران

.بکش و دستت.......مردیکه؟ میگی چی_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 330

رو در و نشوندم جلو و باران.......کشیدم و باران و زدم کنار باران آستین روی از و دستش

سامیار به کردم و روم.......بستم

.میرم من_من

بیشتر لحظه هر سرعتم.......گاز رو گذاشتم و پام......نشستم راننده جای و نموندم جواب منتظر

میشد

.......من_باران

.کردم قطع و حرفش

.بپرسم سوال ازت باید من........نگو هیچی........هیــــــــس_من

.دادم ادامه و کردم مکثی

نگردی؟هان؟؟ باهاش دیگه نگفت بهت بابا مگه......میکردی؟ غلطی چه یارو اون با_

.کردم پارک گوشه یه و چرخوندم و فرمون.......شدم خیره بیرون به اخم با و نگفت هیچی

.دارم کار باهات خودم.......نمیگی چیزی بابا به خونه میریم_من

.چرخوندم خودم سمت به و گرفتم و چونش......نگفت چیزی بازم

فهمیدی؟_من

وارد هم با......کردم باز رو خونه در و چرخوندم کلید......گاز رو گذاشتم پام.......داد تکون و سرش

.کشیدم و گرفتم و دستش مچ......پشت از من و میرفت تر جلو اون.......شدیم

.بدی توضیح برام باید.....کجا؟ کجا_من

.زد داد

.میزدم حرف باهاش داشتم......دیدی که خودت.....بدم؟ توضیح برات چیو_باران

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 331

.گرفتم و دهنش جلوی

.نمیشه حل موضوع نگم بابا به تا اینکه مثله......پرروی خیلی_

باز دست یه با رو در......خونه طرف به کشیدمش بود دستم تو دستش مچ که طور همون

.زدم داد.......کردم

.بابا.....بابا_من

.بیرون اومد اتاق تو از بابا

سرت؟ رو گذاشتی رو خونه کل چیه_بابا

.وایستاد جلومون و اومد پایین ها پله از

.نکرده که غلطی چه ببین بپرس دخترت از بیا_من

یرهخ بابا به و بیرون کشید دستم از و دستش مچ باران........کرد نگا باران به پرسشگرانه بابا

.دادم جواب جاش به خودم.......شد

دیماوم......شدیم مزاحم موقع بد انگار بیمارستان،ولی رفتیم سامیار با.......بگم خودم وایستا_من

.میحرفه پدرام آقا با داره خانوم که دیدیم

.کرد نگا باران به اخم با بابا

....نگفتم تو به منمگه_بابا

.کرد قطع و حرفش باران

وابج منم پرسید سوال یه من از اون......بدم و جوابش نباید نمیدونستم ولی.......گفتین گفتین_

.همین.......دادم

مبل روی و کشیدم پوفی......شدم کفری دستش از.......اتاقش تو رفت دو با و زد من به طعنه یه

.نشستم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 332

✖✖✖✖✖

(پدرام)

بازی موبایل داشت و بود نشسته مبل رآ آیدین......کردم باز و اتاق در عصبانیت با

.آورد بالا و سرش.......میکردم

بندازی؟ راه مهمونی یه امشب همین میتونی.......آیدین_من

.کرد نگا بهم تعجب با

کرده؟ قبول نکنه.....چی؟ برا_آیدین

اگه میگم من......برد و گرفت بارانم دست انداخت راه دعوایی یه اومد داداشش......بابا نه_

که ور کسی هر و پژوا و باران بگیریم مهمونی یه......کنم صحبت باهاش بره،نمیشه پیش اینطوری

.کنیم دعوت خواست

مهمونی؟ بیاد باران غیرته؟چطوری اوج داداشش نمیگی مگه_

تا چهار یه بهش......داداشش؟ دست میزاره صاف میره رو چی همه مگه باران.....باهوش آخه_

.تموم و میزنه حرف

.پسفردا یا فردا واسه بزا......بندازم راه مهمونی یه چطوری شب تا من خوب.......میگی راست_

اونجا ساعت یک ی هزینه آیدین با........دادم تکون مثبت ی نشونه به و سرم و کشیدم پوفی

دمکر پرسی احوال اینکه از بعد.......آیدین بابای و مامان ی خونه رفتیم و کردیم پرداخت و موندن

تکون و لباسم......بودیم شهریور وسطای تقریبا.......بود گرم هوا خیلی.......شدم آیدین اتاق وارد

ی خونه توی اخمش به کردم عادت......شد اتاق وارد اخم با آیدین.......بخوره هوا تنم یکم که دادم

و راچ که نگفته من کس،حتی هیچ به و داشت مشکل باباش و مامان با بچگی از......باباش و مامان

.من به کرد روش و دراورد و لباسش.......کردم نگا بهش و دادم بالا و ابروم یه......چیه دلیلش

زدی؟ زل اینطوری چیه......ها_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 333

.چیه بابات و مامان با مشکلت نگفتی من به آخر_من

.ندارم رو یکی تو حوصله......شو خفه......پدرام_

میاری؟ جوش چرا......باشه_

.گفت آیدین سکوت دیقه چند از بعد......وایستاد پنجره کنار و کشید پوفی

.ببین رو دختره این بیا پاشو پدرام_

خونه حیاط تو دختر تا چند.......وایستادم کنارش و شدم بلند تخت رو از.....کرد اشاره پنجره به

.میاوردن در ادا داشتن کناری

.بزن چشمک یه_آیدین

.زشته خیلی.....آیدین زشته......نکنیا_

.دیگه بزنیم چشمک باید هم ما میزنن چشمک ما برای وقتی_

.میخورد بهم حالم کارا این از......کشیدم و آیدین بازوی

.کن بس آیدین_من

اینو..........باشی مذهبی نمیخوره اصلا تیپت به......آوردی در و شورش دیگه تو......پدرام_

.اسلامیت تریپ این با بردی هم ما آبروی..........بفهم

.بکن خواستی کار هر اصن.......باشه_

ات دو و سنی یه دستش........شد اتاق وارد آیناز و خورد در به تقی........نشستم صندلی رو و رفتم

گذاشت من کنار میز روی و آورد.....بود شربت

.مرسی_آیدین

خواهش_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 334

.رفت و کرد نگا بهم حالی بی با

بود؟ چش این_من

گریه باران بغل تو داشت بیمارستان تو روز اون.......همینطوریه پیشه ی هفته از......نمیدونم_

.کن فک......میکرد

کنه؟ گریه بغلش تو بره که میشناستش اصن مگه.....باران؟ چرا......باران؟_

.میداد دلداریش هم باران.......بود ناراحت انگار خیلی......میدونم چه_

.داد ادامه و کرد مکثی

مثله هم تو.....پیشش برو تو......بیرون بکشم چیزی زبونش زیر از نمیتونم که من......پدرام_

.گفتم من نگو فقط......میمونی داداشش

داره؟ من به ربطی چه_

.گفت چیزایی یه بهت شاید برو تو حالا_

جواب حالی بی با.......زدم آیناز اتاق در به تقی......شدم خارج اتاق از و دادم تکون شک با و سرم

.داد

تو بیا_آیناز

.نشستم تخت رو کنارش......شدم وارد و کردم باز رو در

خودتی؟ تو شده؟چرا چیزی_من

.خوبم........نه_

.میدم قول......نمیگم کس هیچ به.....بگو........هس چیزی یه میدونم_

.شد دعوام دوستم با......نیست خاصی موضوع_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 335

اینطوری رو تو که مهمیه چیز یه حتما........نیست این موضوع میدونم من.......آینــــــــاز_

.کرده

.وایستادم جلوش که بره خواست و شد بلند جاش از

آیناز_من

.زد سینم به ضربه چند و داد هلم

یشد باعث تو.......تویی دلیلش دارم من که حالی این چون بگم نمیخوام.......بگم نمیخوام_آیناز

.بشم اینطوری من

هچ نمیدونستم......بودم مونده خشک........میرفت تر بالا صداش لحظه هر.......میزد ضربه سینم به

.میدادم گوش حرفاش به فقط.......بدم نشون باید العملی عکس

گمشو فقط......گمشو_آیناز

منظورش هنوز........نشستم کنارش........شد سرازیر اشکاش.........افتاد پام زمین،جلوی روی آروم

رو گذاشتم و دستم.......شده؟ بد انقدر که کردم چکار مگه من........بودم نفهمیده و

زد داد و کشید عقب و خودش.......پشتش

.نزن دست من به_آیناز

.برداشتم و دستم

کردم؟ چکار مگه من_من

.گفت هقهق با

همین.......بودی خوب_

یعنی......بودم؟ خوب........کرد نگا چشمام تو و آورد بالا و سرش.......کردم نگا بهش تعجب با

در تق صدای با........نبود هیچی چشماش تو........شدم خیره بهش......نمیفهمم؟ و حرفاش چی؟چرا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 336

و کرد پاک و اشکاش هم آیناز.......کردم صاف و لباسم......شدم بلند جام از.......اومدیم خودمون به

.نشست تخت رو

.تو بیا_آیناز

.کرد نگا بهمون تعجب با.......شد اتاق وارد مامانش و شد باز در

مامان؟ بله_آیناز

.بیرون بریم میخوایم شو حاضر_

باش_

.بست رو در

نداری؟ کاری_من

.شدم وارد زدم و آیدین اتاق در......رفت بهم ای غره چشم

شد؟ چی_آیدین

.کردم رد موهام تو از و دستم......بودم کلافه.......نشستم تخت رو رفتم

.دیگه لالی؟بگو چرا......شده؟ چی_آیدین

.بود شده خیره بهم تعجب با.......کردم تعریف براش و موضوع........نشست کنارم اومد

چیه؟ منظورش.......نمیفهمم و حرفاش_من

نمیدونم_

.انداخت پایین و سرش و کرد اخم آیدین

✖✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 337

(باران)

نکهای بدون......شدم بیدار موبایلم صدای با صبح........برد خوابم که بودم اتاقم تو چقدر نمیدونم

نمیدونم......کردم قطع.......بود پدرام.......کردم نگا صفحه به......برداشتم و موبایل شم لندب

صورتم و دست به آبی......شدم بلند جام از......کردم قطع بازم......زد زنگ دوباره......چرا

خارج اتاق از خواستم و پیچیدم سرم دور رو حوله.......حموم رفتم و درآوردم و لباسام.......زدم

.دادم جواب.......نیست بردار دست این اینکه مثله......نه.......خورد زنگ موبایلم که شم

بله؟_

شدم؟ مزاحم.....سلام_

.بدم جواب نمیتونستم بودم حموم.......نه.......سلام_

دیگه؟ میاین.......ما ی خونه مهمونی ۲ ساعت امشب بگم زدم زنگ........اها_

بگذره خوش.....ممنون_

.نمیاد خوش چیزی آدم به که شما بدون آخه_

.شدم جدی........باشه پدرام کردم شک لحظه یه......من؟ بدون......شد گشاد چشمام

.دارم کار......ممنون.......نه_من

.رو موضوع میکنم حل بگید داداشتونه خاطر به نیومدنتون اگه_

.بدم انجام باید که دارم کار سری یه کلا.......بماند که اون......نه نه_

.....خانوم باران_

.نبود دیگه پدرام صدای....اومد خش خش صدای یهو

فهمیدی؟.....باشی اونجا حتما باید امشب......ببین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 338

.رفت بالا ابروم یخ.......بود آیدین صدای

.ببخش و من......باشم اونجا باید که نمیبینم لزومی_

.میکنم اس ام اس برات هم آدرس......میبرمت و میام خودم وگرنه.....بیای باید_

.کرد قطع

هک اونام ی مسخره من مگه.......مهمونی بیای باید میگن من به میان افتادن بهم دیوانه تا دو_من

.برم؟ پایین بندازم و سرم گفتن هرجا

.آورد خودم به و من پژمان صدای که میکردم مرتب و کمدم و میزدم غر لب زیر داشتم

دیوانه؟ کدوم_پژمان

تمرف اتاق از و شدم رد کنارش از.......میکرد نگا من به و بود وایستاده سینه به دست......برگشتم

بار اولین برای.......مامانم اتاق تو رفتم صبحونه خوردن از بعد......تر دیوانه یکی از یکی.......بیرون

سرش و کرد اخم........نشستم تخت رو کنارش.......سرده؟ باهام موقع اون از چرا ببینم میخواستم

.اونور برگردوند و

.دخترت منم.....دیدی؟ گوریل چیه؟مگه_من

.نگفت هیچی و رفت بهم ای غره چشم

میخوای؟ چی دیگه.......شدم هم تنبیه......کردم ببخشید شما از که من.....مامان_من

تو کشوند و من و گرفت و دستم مچ که برم خواستم و شدم بلند جام از......نگفت هیچی هم باز

بغل یهویی این به نه نزدناش حرف اون به نه......شد گشاد تعجب از چشمام.......بغلش

.کرد جدا من از و خودش......کردناش

.نمیاری در بازیا عقل بی این از دیگه_مامان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 339

چیزی یاد که بشم خارج اتاق از خواستم......شدم بلند جام از......دادم تکون و سرم

.برگشتم......افتادم

.رفتم شاید.......مهمونیه خونشون که گفت زد زنگ دوستام از یکی امشب......راستی_من

بازی رو اضافه نقش مهمونی این تو باید بازم......شدم خارج اتاق از و نموندم جواب منتظر

وارد........نمیدونم داره من به ربطی بگیرن،چه هم مهمونی؟مهمونی انقدر چرا اصلا.......میکردم

خورد،گوشی زنگ موبایلم.......زدم لبام به هم کمرنگ رژ یه و کردم سشوار و موهام......شدم اتاقم

.دادم جواب......بود پژوا.......برداشتم رو

بله؟_

خبر؟ چه.......دادا سلام_

.شماست دست خبرا اینکه مثله.......هیچی......سلام_

زد؟ زنگ کی بگو......خیلی آره_

.میدونم چه_

چرا؟ بگو.......پدراممممم_

امشب؟ مهمونی کنه دعوتت زد زنگ نگو.......پدرام؟_

میپوشی؟ چی لباس......امشب بشه شبی چه......وووووی.......آره_

داریم؟ اونا خانوادگی مهونی به ربطی چه ما......میکنن؟ دعوت رو ما چرا خب_

باز؟ یا پوشیده........میپوشی؟ چی بگو تو.......میریم؟ سرزده مگه......بابا کن ول_

متوسط........نمیدونم_

خدافظ.......شیم حاضر هم با اونجا میام الان........ها مایه همون تو چیز یه منم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 340

.کردم بازش......پدرام از داشتم پیام یه......کردم نگا موبایلم به........کرد قطع

.بیای اگه میشم خوشحال......هستن جوونا همه.......دیگه؟ میای امشب:

.میام آره:دادم جواب

لوارش یه......کردم باز رو کمد در........مهمونی ببرم خودم با بود قرار که کیفی تو گذاشتم رو گوشی

در........روش از هم صورتی ی دخترونه کوتاه کت یه........ برداشتم دکلته تاپ با و علاقم مورد لی

ضتعوی صورتی رژ یه با و رژم داشتم......آیینه جلوی رفتم و پوشیدم مکشی شال و مانتو یه آخر

.اتاق تو پرید پژوا.......شد باز شدت با اتاقم در که میکردم

.اومدم هم پر دست اومدم،با من.......هِلووو_پژوا

.میزنم رو سکته تو دست از آخر_

و مموبایل.......شدیم پژوا ماشین سوار........بیرون زدیم خونه از پوشید و لباساش پژوا اینکه از بعد

لیک از بعد.......گفتم پژوا به و بود کرده اس ام اس برام آیدین که آدرسی......برداشتم کیفم تو از

خیلی نمای با بزرگ ی خونه یه.......کردیم پیدا و پدرام ی خونه بالاخره اون و این از کردن سوال

خونه توی حیاط تو از.......بودن شده جمع دورش همه که بود استخر یه حیاط وسط.....خوشگل

خود نه مشید دیده رقص حال در آدم نفر هزار و خونه نورای بگم بهتره........میشد دیده

کوچیک اتاق یه توی......شدیم رد آدم همه اون بین از.......کشیدم رو پژوا دست........خونه

نفره دو مبلای از یکی روی.......بود مبل تا چند هال ته.......درآوردیم و لباسامون

نوشیدنی و بودن نشسته پسر کلی روشون که بود مبل تا چند کنارمون.......نشستیم

هم اون که زدم ضربه پژوا بازوی به......بودیم دختر توشون پژوا و من فقط.....میخوردن

.کرد نگا پسرا اون به و چرخوند و سرش.......ببینه

بشینیم؟ نبود ای دیگه جای_پژوا

.نخیر_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 341

متوجه که ما سمت به اومد آدم همه اون بین از یکی دیقه چند از بعد.......شدم خیره جمعیت به

به پدرام.......کردم اخم.......داد جا و خودش من کنار اومد هم اون.......کردیم سلام.......پدرامه شدم

.کرد اشاره پسر تا چند اون

موذبین؟_پدرام

.پسرا همون به کرد و روش پدرام.......دادم تکون مثبت ی نشونه به و سرم

تر؟ اونور یکم برید میشه......آرشیا_پدرام

پوزخند.......کنی گوش حرف پسر چه.......شدن دور ازمون دوستاش با و داد تکون و سرش آرشیا

.کردم نگا پدرام به و زدم

.بگید خودم به میخواستین داشتین،چیزی کاری......دوستام پیش میرم من_پدرام

.شد دور ازمون......دادم تکون و سرم

.منی جنتل چه_پژوا

.پژوااااا_

میگم؟ دروغ_

قول به داشت دوس......میومد خوشش پسرا اینجور از همیشه پژوا.......کردم پوفی حرص از

پسری چه دیگه اینکه مگهر..........میومد بدم پسرا ی همه از من ولی.......باشن جنتلمن خودش

کشید و دستم و شد بلند پژوا یهو که بودم خودم خیالا و فکر تو.........باشه

.برقصیم پاشو.....باران_پژوا

زشته......بشین بگیر......پژوا نه_

میبینه؟ رو یکی تو جمعیت همه این تو زشته؟کی چیو چی_

.کشید بشیتر و دستم......دادم تکون منفی ی نشونه به و سرم و کشیدم پوفی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 342

دیگه پاشو.......نیستم؟ تو با مگه_پژوا

.شدم کنده جام از

.دور یه فقط_من

باش_

داشت خیلی انگار که پژوا ولی......دادم قر حال بی بار چند......وسط برد و من و کشید و دستم

غزل با آیدین،داشت به افتاد چشمم که میرقصیدم داشتیم.......میگذشت خوش بهش

دهپوشی لی شلوار با بود تنش هم سویشرت یه روش از که جذب سفید تیشرت یه.......میرقصید

و اومد سمتم به اخم با پژوا.......افتادم سرفه به و کرد درد قلبم.....گرفت نفسم لحظه یه......بود

.نشوند کناپه روی و برد و من و زد پشتم به ضربه چند

یهو؟ شد خوبی؟چت_پژوا

.میگیری مهم چه......بابا هیچی_

.گرفتم طرفش به و دستم......شدم بلند جام از

.برقصیم پاشو_من

تیمرف پژوا با.......بخوریم شام بریم کرد اعلام پدرام رقصیدیم که یکم......شد بلند جاش از ذوق با

ایصد با که بخورم خواستم و ساندویچم تو گذاشتم خیارشور تا چند......وایستادیم میز پشت و

.شد خشک هوا تو دستم آیدین

.بالاخره دادین افتخار ما به......به به_آیدین

خودش رو و نگام سنگینی وقتی.......میکرد صحبت دوستاش با داشت جلوم......آوردم بالا و سرم

.وایستاد میز،جلوم اونور و کرد ببخشید دوستاش از.......من به کرد و دید،روش

.نمیای کردم فک_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 343

.انداختم بالا و هام شونه پر دهن با و زدم ساندویچم از گاز یه

.اومدم که حالا_من

......من_آیدین

.زد صداش دور از غزل که بگه چیزی خواست

.بگیریم عکس میخوایم بیا......آیدین_غزل

.اومدم باشه_آیدین

.داد ادامه و من سمت برگشت

.بگذره خوش_

شروع و وسط ریختن همه دوباره.........نشستیم قبلیمون جای رفتیم پژوا و من غذا خوردن از بعد

یه پژوا.......بودم شده پررو منم......رقصیدیم و شدیم بلند هم پژوا و من.......دادن قر به کردن

پدرام که میرقصیدیم خودمون خیال به داشتیم.......نمیخورم جم وسط از کرد،حالا من به تعارف

هم حیاط تو..........شدیم حیاط وارد......حیاط تو برن همه کرد اعلام و کرد قطع و آهنگ دوباره

شده خنک قبل شبای به نسبت خنک یکم هوا.........بود نوشیدنی میز استخر،روی کنار

ور باندا......نشتیم بود حیاط ی گوشه که باغچه یه کنار رفتیم......گرفتم رو پژوا دست......بود

امج از........دستشویی برم باید کردم احساس......رقصیدن به کردن شروع حیاط تو و پایین آوردن

.شدم بلند

.برگردم تا وایستا همینجا تو دستشویی میرم من_من

زده حلقه دوستاش با میز یه دور که دیدم و آیدین.......رفتم جمع سمت به......داد تکون سری

.رفتم طرفش به......بودن

.ببخشید_من

.کردن نگا من به و برگشتن همه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 344

میخوای؟ چی_آیدین

.وایستاد کنارم و اومد......کنارم بیاد کردم اشاره

کجاست؟ دستشویی_من

خواستم......بود فلزی کوچیک در یه......حیاط جای ترین گوشه رفتیم......برم دنبالش کرد اشاره

.شدم متوقف دختری جیغ صدای با که بشم وارد

.کنید فرار.....اومده پلیس.......پلیسسس_دختر

مه به و دستاش و کرد فک یکم.......کردم نگا آیدین به شده گشاد چشمای با.........کردن فرار همه

.گرفت پام جلوی و کرد قلاب

.دیوار اونور برو بپر_آیدین

همسایه؟ ی خونه بریم میخوای چی؟یعنی_

.شدنه بازداشت از بهتر_

و بود کوتاه دیوار شکر رو خدا.......دستاش رو گذاشتم و پام و آوردم در و بلندم پاشنه کفش

به منتظر......موند اونور آیدین و پریدم من فقط ولی.......بغلی خونه حیاط تو بپرم تونستم راحت

جای همه.......وایستاد من کنار و پرید هم اون......دیدم و سرش یهو.......کردم نگا دیوار ی بالا

.بود تاریک حیاط

کنیم؟ چکار حالا_من

.برو اینور از.....نمیدونم_

.زد خشکم سگی پارس با که میدویم جلو از داشتم.......کرد اشاره چپش سمت به

وایستادی؟ چرا......دیگه برو_آیدین

.دارن سگ اینجا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 345

حس چشمام پشت از رو کمی نور یه اینکه تا.......دویدم و بستم ترس از و چشمام......داد هلم

همال مطمئنن که قرمز و آبی نور کوچه تو از و بودیم خونه در پشت......کردم باز و چشمام.......کردم

موهاش وت از و دستش کلافگی از آیدین.....نشستیم منتظر در پشت آیدین با.......بود،میومد پلیس

.کرد رد

بیرون؟ بیای میخوای وضع این با_آیدین

.نمیپوشم و دارم لباس انگار میزنی حرف جوری_

.کرد باز رو در یکم آیدین......شدیم بلند جامون نشنیدیم،از صدایی که دیقه چند از بعد

.بریم......امنه_آیدین

.گفتم من که میرفتیم داشتیم پیاده......نبود کسی دیگه.......شدیم خارج خونه از

همینطورین؟ همیشه_

طوری؟ چه_

.کنین فرار بیاد پلیس که همین_

.شده باری سه دو یه ولی.......نه که همیشه_

.شدیم متوقف مردی داد صدای با که میزدیم قدم خودمون حال به داشتیم

وایستید......وایستید_

دینآی که میکردم تسلیم و خودم داشتم کم کم......زد خشکم......بودن پلیس تا چند.......برگشتم

.زد داد

.کن فرار_آیدین

هم آیدین......میزدم لنگ.......میکرد درد پاهام......میدویدم سرش پشت از منم......دوید خودش

خودش دنبال اونور و اینور و من انقدر......کشید و دستم و برگشت میرم راه آروم دید وقتی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 346

یه و جیبش تو کرد دستش میدوید که همونطور آیدین......ماشین یه به رسیدیم اینکه تا کشوند

کنده جاش از ماشین و ماشین تو پریدیم هم با......کرد باز و ماشین در......بیرون درآورد سویچ

کرد اونور و اینور و ماشین انقدر........میپیچید گوشم تو تایرا جیغ صدای میزد دور بار هر......شد

بعد........کوچه تو رفتیم.......میکردن دنبالمون سرمون پشت از پلیسا.......رفتیم کجا نفهمیدم که

آیدین.......شدم پیاده ماشین از شده گشاد چشمای با......کرد توقف جا یه ماشین زدن دور کلی از

رد کلید با......وایستادیم خونه یه در جلوی.....کشوند خودش دنبال و من و گرفت و دستم دوباره

.آیدینه ی خونه اومد یادم کردم فک که یکم......بود آشنا برام خونه......کرد باز رو

اینجا؟ آوردی و من چرا_من

.نکرد خطور ذهنم به خودم ی خونه جز به ای دیگه جای شرایط اون تو دیگه_

بیرون صدا با و نفسم......نشستم کاناپه روی.......شدیم خونه وارد هم با......کشیدم پوف

رو ها بطری....نشست من کنار و بیرون اومد آشپزخونه توی از بطری تا چند با آیدین......دادم

.میز روی گذاشت

میخوری؟_آیدین

.مشروبه فهمیدم پیچید بینیم توی که تندی و بد بوی از

.مرسی نه_من

سکوت تو ای دیقه چند......بطری کشیدن سر به کرد شروع و انداخت بالا ای شانه

.رفت سر حوصلم.......گذشت

بپرسم؟ سوال یه میتونم_من

.بپرس_

داری؟ داداش_

نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 347

.دادم ادامه و کردم مکث یکم

میکنی؟ صحبت بد بابات و مامان با انقدر چرا_من

.سوال یه گفتی_

.تا دو شد حالا_

.گرفت ستم به بطری یه

.نداره الکل یکی میخوری؟این_آیدین

بگی؟ نمیخوای_

آیدین........شدم خیره خاموش تلویزیون به و دادم تکون سری......نکردم اصرار.....نگفت هیچی

.گفت و کرد صاف و صداش

.خب خیلی_

داد ادامه و کرد مکث یکم

از و بابام که بودم سال دوازده،سیزده حدودای.......داشتم دوست خیلی و بودم،بابام که بچه_

کانادا از تازه.......شد افسرده مامانم.......شدیم داغون آیناز و من......کرد تصادف.......دادم دست

تصمیم مامانم گذشت که سال چند.......برگشتیم بابام مرگ خاطره به ایران،ولی بودیم اومده

اینکه خاطره به ولی.......شدیم ناراحت خیلی موضوع این از آیناز و من.......کنه ازدواج گرفت

مرادی........کرد ازدواج مرادی با.......میدادیم نشون خوشحال رو خودمون نشه ناراحت مامانم

مامانم برای کنادا توی بزرگ خیلی عروسی یه.......بود شهر تو مشهوری و پولدار آدم خیلی

بدم ازش.........بابامه میکرد احساس مرادی......کردم زندگی باهاشون سال چند.......گرفت

هی با سالگی بیست سن تو........کنم ازدواج خواستم خونه اون از شدن خلاص خاطره به........میومد

خارج تو ولی بودن ایرانی ما مثله هم اونا........شدم آشنا هم رسمی خیلی.......شدم آشنا دختر

هم لحظه یه......شدم عاشقش نکشید ماه یه به.......بود مونا اسمش........میکردن زندگی

روز........کردیم نامزد........میزدم کاری هر به دست خاطرش به.......شم جدا ازش نمیتونستم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 348

برم که میشدم حاضر داشتم اتاقم تو.......بود عروسی نزدیکای.......کردیم تعیین هم رو عروسی

تو اومد گریون چشمای با همونجا مامانم.......بخریم جواب شب برای لباس بریم هم با دنبالش

.......اتاقم

.سخته براش دادن ادامه کردم فک.......کردم حس رو بود گلوش تو که دردی.......کرد بغض

ندی ادامه میتونی میشی اذیت اگه_من

.خوبم خوبم_

.داد ادامه

شتهک مونا که گفت......که گفت و کرد بغل و من.........نشست کنارم.......کردم تعجب خیلی _آیدین

بیرون اتاقم از و مامانم.......گریه حتی.....نداشتم رو کاری هیچ توانایی لحظه اون تو.......شده

تا.......موندم غذا و آب لباس،بدون همون با روز چند.......کردم قفل خودم روی رو در......کردم

تیغ......دستشویی رفتم آروم و کردم باز و اتاقم در.......کنم خودکشی گرفتم تصمیم روز یه اینکه

ور تیغ همونجا.....کرد باز رو در آیناز که کنم تموم خواستم.......شاهرگم رو گذاشتم و برداشتم رو

ندچ از بعد......بیمارستان رفتیم......نفهمیدم هیچی دیگه......میزد جیغ آیناز......رگم تو کردم فرو

رفتم جا هر از......بگردم مونا قاتل دنبال و کنار بزارم رو گریه گرفتم تصمیم......شدم مرخص روز

همون به......بود آدرسی یه......داد اس ام اس بهم یکی روز یه اینکه تا........نشد کیه،پیدا ببینم

و نم که گفت پسره......بود خلوط ی کوچه یه......بود وایستاده اونجا جوونی پسر یه.....رفتم آدرس

.......مونا قاتل که گفت.......میشناسه رو خونوادم

.داد ادامه و کرد مکث یکم

.بوده مرادی مونا قاتل_

تازه.....بودم دیده فیلما تو رو مشکلات این فقط حالا تا.......دستانی چه......شد گشاد چشمام

و سرش آیدین......کردم رد موهام تو از و دستم......بوده چی دلیلش پسر این سردی فهمیدم

.پشتش رو گذاشتم تردید با و دستم......پایین بود انداخته

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 349

.باشه تو مثه نمیتونست بود کی هر......محکمی خیلی معلومه_من

.کرد نگا خودم به برداشتم که و دستم......کرد نگا دستم به......من سمت به چرخوند و گردنش

.مرادی خود یا پدرام حتی......نگفتم تو جز به کسهیچ به رو حرفا این من_آیدین

.زدم پوزخند

.باشه راحت خیالت نمیره بیرون جمع این از دیگه موضوع این_من

هسال چند که پدرام به چرا.....عجیبه برام خیلی......بودم کرده تعجب کرد اعتماد من به اینکه از

شب۰/۳۱ ساعت.......ساعت به خورد چشمم که میکردم فکر داشتم.......نگفته؟ دوسته باهاش

.داد جواب بوق چهار بعد......زدم زنگ پژمان به........برداشتم کیفم تو از و موبایلم.......بود

باران؟ بله_

.دنبالم بیا میکنم اس ام اس رو آدرس.......دوستامم از یکی ی خونه من_

.دوستامم پیش......نمیتونم_

.کنه حل رو مشکلم بتونه شاید میگم بابا به پس.....باش_

.گفت کلافگی با و کشید پوفی

.کن اس ام اس و آدرس......بکنی بابا پیش رو چغلیم نمیخواد......خب خیلی_

.آیدین به کردم و روم........کردم اس ام اس پژمان برای و پرسیدم آیدین از و آدرس......کرد قطع

.خونتون برسونیمت پاشو_من

.میخوابم همینجا......نه_

به دادم تکیه......شدم خارج خونه از خدافظی از بعد......برداشتم و کیفم......شدم بلند جام از

صدای........رسید بالاخره که بودم منتظر ای دیقه چند........نمیزد پر هم پشه کوچه تو.......در

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 350

پره ماشین دیدم شم،یهو سوار که کردم باز رو در.......میلرزید ماشین که بود بلند انقدر آهنگ

.نشستم بزور و دادم هلوشون پام با........شد گشاد چشمام.......پسره

.نیا گفتم_پژمان

نگا کناریم پسر به چشمی زیر.......کوبوندم هم به رو در و کردم نازک براش چشمی پشت

هم ابروهاش از یکی...........کشیده ابروهای..........برنزه پوست.........روشن خرمایی های مو......کردم

ازش چشم برسی از بعد.......نبود بدک کل در......بود سرش ور هم قرمز کلاه یه......بود شکسته

.گفت که کردم نگا بیرون به و برداشتم

آشناشیم؟ هم با میخوای_

داداش یه من به چرا خدایا.........داداشمه جلوییه این مثلا.....نگفتم هیچی

شده خیره بیرون به که طور همون.......ندادی؟.........و کن گوش خوشگل،کوچیکتر،حرف

ثلام......داد تکون و بود چسبیده بازوم به که رو بازوش پسره........دادم بیرون صدا با و بودم،نفسم

جور و جمعو خودم.....سیریشیه پسر بود معلوم......ندادم و جوابش بازم.......من زدن صدا برای

.کردم

.شایانه اسمم_پسر

نگا خودش به بعد و دستش به اول چشمی زیر......داشت نگه جلوم آورد و دستش

.گفت ای مسخره خیلی لحن با و کرد جمع و صورتش.......کردم

بشی؟ دوست داداشت دوست با نمیاد خوشت.......اوخی_

هک پژمان صندلی به کوبومدم و دستم.......میکرد ویز ویز خیلی داشت دیگه.......بودم شده کفری

.گفتم بلندی صدای تن با.........بود نشسته جلوم و میکرد رانندگی داشت

.میشم پیاده دار نگه همینجا_

.شد خیره من به و عقب آورد و خودش و داشت نگه و ماشین پژمان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 351

میری؟ کجا_پژمان

.جهنم بردن و فضول_

.گرفتم سمتش به و دستم

بده و کلید_من

.جات سر بشین نکن لوس باران.........نیس من دست_

هم پژمان......کردم نگا پسره به اخم با......گرفت و دستم مچ پسره که کنم باز رو در خواستم

و پاش و نگفت هیچی ولی.......بگه بهش چیز یه بودم منتظر.......میکرد نگا رو اون و من داشت

ندید عین همه......بیرون کشیدم دستش تو از و دستم.....خوردم حرص خیلی......گاز رو گذاشت

.برگشتم عصبانیت با.......میکردن نگام پدیدا

ندیدین؟ چیه؟آدم_من

رسیدیم دیقه بیست از بعد......کرد کاری مشغول و خودش کی هر......اومدن خودشون به تازه

وارد.......بزنم حرف پژمان این با دیگه باشم من........کوبوندم هم به رو در و شدم پیاده......خونه

.برد خوابم که بودم نرسیده بالشت به.......بود تاریک جا همه شدم که خونه

✖✖✖✖✖

(پدرام)

.کردم نگا بهش تعجب با

باشن؟ کی خانوم این حالا......شدی عاشق که_

.گرفت تر محکم و یقم......نگفتم هیچی

.......من بهزاد ببین_من

.گفت داد با و کرد قطع و حرفم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 352

.کیه بگی بهم خودت بهتره پس......میکنم پیدا و اون آخر میدونی که خودت_

.زمین رو کرد پرتم و کرد ول و یقم.....کردم نگاش فقط

.بزنیدش_بهزاد

هک بودم حال بی انقدر......من کاری کتک به کردن شروع و اومدن جلو بودن هیکل که پسر تا چند

افتاده خیابون ی گوشه زمین رو......میومد خون دماغم و دهن از.......شم بلند نمتونستم

رو افتادم دوباره......کردم حس پام و شکم توی بدی درد اما شم بلند کردم سعی......بودم

خفیفی جیغ......وایستاد جلوم و اومد خانومی یه همونجا......میشد تار داشت جا همه......زمین

.ندیدم رو چیزی و شد بسته چشمام دیگه......کشید

سرم......چشمام جلوی گرفتم و دستم.......خورد چشمم تو شدیدی نور.......کردم باز بزور و چشمام

و سرم و برداشتم چشمام جلوی از و دستم......بود جلوم بلند پاشنه کفش جفت دو.....کردم کج و

جلو آورد و سرش.......میشد دیده سایش فقط و میزد نور پشتش از......گرفتم بالا

.نشناختم.....صورتم

خوبی؟_دختر

منشست و شدم بلند زمین از آرنجم کمک با.......دادم تکون مثبت ی نشونه به و سرم و کردم اخم

شده؟ چی_دختر

.کردم نگا بهش پرسشگرانه

یه......گوشیت تو ی شماره اولین به زدم زنگ......افتادی زمین رو دیدم میشدم رد داشتم_دختر

.میاد الان گفت بود پسر

.گفتم ای گرفته صدای با.......افتاده برام اتفاقی چه اومد یادم تازه

.بودن مزاحم تا چند......نشده چیزی_

.شد تا چهار چشمام......شم بلند که کشوند بالا سمت به و من و گرفت و بازوم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 353

.شدی زخمی......درمانگاه ببرمت پاشو_دختر

.برم میتونم خودم ممنون_

.بیرون کشیدم دستش تو از و بازوم

مه دوستت این......بری نمیتونی وضع این با......کردم پارک تر اونور یکم.....دارم ماشین من_دختر

.بیاد نکنم فک

زنگ.....برداشتم و موبایلم.......دیوار به دادم تکیه......شد دور ازم دختره......شدم بلند جام از بزور

.داد جواب بوق سه بعد.....زدم و سبز ی دکمه.......آیدین به بود زده

بله؟_آیدین

.سلام_

.میرسم راهم،الان تو خوبی؟من........پدرام_

.خونه برو تو......درمانگاه میرم من......خوبم.....نباش نگران_

.بیام میخوام منم درمانگاه؟بگو کدوم_

.میکنیم پیدا بر و دور همین درمانگاه یه.....نمیدونم_

.میام الان باش_

بلند شاستی یه.......آوردم بالا و سرم......زد بوق تا دو و داشت نگه جلوم ماشین یه......کرد قطع

.من به داده گیری چه......بود دختره همون......داد پایین رو شیشه......مشکی

.شو سوار_دختر

.میرم خودم که گفتم_

.کرد باز رو در

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 354

.شو سوار_

با هک میکردم نگا ماشین به داشتم......میموند هتل مثه ماشین توی.....شدم سوار و کشیدم پوفی

.نشستم صاف و اومدم خودم به دختره صدای

.باشی مذهبی نمیخوره قیافت و تیپ به_دختر

تیشرت یه دیدم که کردم نگا خودم به......مذهبیه کجام من.....میگن؟ من به همه چیه مذهبی این

.پوشیدم ای حلقه آستین

ام؟ مذهبی من مگه ثانیا دزدیدن و لباسام اولا_من

بگذریم،کجا موضوع این از حالا.......میومدی نظر به حساس خیلی زدم دست بهت وقتی چون_

برم؟

.میشم پیاده دار نگه همینجا......نیست لازم درمانگاه......نمیدونم_

کنن پانسمان و لبت باید.....نداره امکان_

وارد......نگفتم هیچی........میومد شدیدی خون لبم ی گوشه.....کردم نگا خودم به آیینه تو

تر پررو نمیدم رو بهش چی هر......میاد من دنبال چرا دختره این نمیدونم.......شدیم درمانگاه

رهاشا و اومد من سمت به شد تموم حرفاشون اینکه از بعد.......وایستاد منشی میز پشت.......میشه

مکرد و روم......نشستم دکتر جلوی تخت روی......شدیم کوچیک اتاق یه وارد.......برم دنبالش کرد

.دختره به

.برید دیگه شما......کمکتون از ممنون......محترم خانوم_من

.هستم بشه تموم پانسمان وقتی تا.......نه_

به و شد بلند دکتر.......کردم رد موهام تو از و دستم......شدم کلافه.......این ایه کَنه چه.....خدااا وای

خواستم........شدیم خارج درمانگاه از و کردم پرداخت رو هزینه پانسمان از بعد.......اومد من سمت

.برگشتم حرص با.......میاد سرم پشت از داره باز دختره دیدم که برم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 355

.کردین کمک که مرسی_من

.نکردم کاری......میکنم خواهش_

.نمیفهمه هم صبح فردا تا و من منظور این نه

.خداحافظ......باشیم همسایه نکنم فک.......طرفه این از خونمون من_من

.میرسونمتون دارم کجا؟ماشین کجا_

.زدم صداش......رفت که بگم چیزی خواستم

.خانوم......محترم خانوم_

.کردم باز و ماشین در.......کرد توقف جلوم......شد ماشینش سوار و نکرد گوش

.نکشید زحمت شما......میرم خودم_من

.بهتره نرید تنها شبه هم الان.......طرفاست همون هم ما ی خونه......زحمتی چه نه_

.برم میتونم خودم.....نیستم بچه من_

و شدم ماشین سوار......کردم باز و بستم حرص از و چشمام.......شدم کلافه......بشینم کرد اشاره

عمرم شب ترین گند.......بود شب نصفه ۰ ساعت......کردم نگا ساعتم به........کوبوندم هم به رو در

و دستم......فردا استرس و.......خوردن کتک از این.......مهمونی شدن خراب از اون........بود امشب

تعاد میومدن چشمم جلوی که بارانایی این به دیگه.......بستم و چشمام و پیشونیم رو گذاشتم

ساده لباس اون تو.......بود شده خوشگل چقدر امشب......بود همینا روزم و شب.......بودم کرده

.میدرخشید بازم

.شمام با.......آقا آقا_

.برداشتم پیشونیم رو از و دستم

بله؟ بله_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 356

.نگفتید و برم؟آدرس کجا_

.میشم ممنون دارید نگه کوچه همین سر_

.ماشین تو کردم و سرم و شدم پیاده ماشین از........کرد توقف کوچه سر

خدافظ........ممنون_من

خدافظ_

و سرم.....وایستادم در جلوی......رفتم پیاده اونجا تا......بود کوچه ته خونمون......بستم رو در

تا. شدم خونه وارد و دادم تکون براش دست.......میکنه نگام داره هنوز دختره دیدم برگردوندم

یه و طوسی پیرهن یه با و لباسام........شدم بلند جام از ۲ ساعت صبح.......بخوابم نتونستم صبح

.گرفت و مچم مامانم که شم خارج خونه از آروم خواستم.......کردم عوض ای سورمه شلوار

کجا؟_مامان

.دادم جواب برگردم اینکه بدون

.بیرون.........اممممم_

میری؟ کجا.......میدونم که اونو خب_

.دوستام از یکی پیش_

تمنداش دوس که چیزی ولی.......نبینه رو ها کبودی تا پایین انداختم و سرم......وایستاد جلوم اومد

.اومد سرم

.ببینم واسا_مامان

.کرد نگام شده گشاد چشمای با و دهنش جلوی گذاشت و دستش.......آورد بالا و سرم

کردی؟ دعوا_مامان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 357

.افتادم خورد لیز پام.....نه_

.نبودی دعوا اهل که تو......افتاده؟ اتفاقی.......نگو دروغ من به......پدرام_

.دارم مهمی برم؟کار بزاری میشه مامان.......نکردم دعوا نه_

.داد تکون جلوم و اشارش انگشت

.بدی توضیح باید برام خونه اومدی_مامان

سمت به و فشردم گاز روی و پام......شدم ماشین سوار.......بیرون زدم خونه از و دادم تکون سری

با.......چی؟ کنه باز رو در باباش و برم اگه.......وایستادم کوچشون ته.......رفتم باران ی خونه

که بزنم زنگ خواستم.......وایستادم خونشون جلوی......شدم پیاده ماشین از دلی دو و استرس

تو صداش بوق سه از بعد......گرفتم و باران ی شماره......براداشتم و موبایلم......شدم پشیمون

پیچید گوشم

بله؟_

.کردم توجه صداش به و نگفتم هیچی

الووو_باران

.کردم صاف و صدام

.خانوم باران سلام_من

.سلام_

.منه منتظره یعنی این......میشنیدم و نفساش صدای فقط حالا

در؟ جلوی بیاید لحظه یه میشه_من

دری؟ جلوی.....در؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 358

.اوهوم_

.میام الان.....باش_

وت عطرش بوی.......شد باز در اینکه تا موندم منتظر ای دیقه چند......دادم تکیه در به.......کرد قطع

.وایستاد جلوم و بست رو در......پیچید بینیم

سلام_

.سلام_

.کرد نگام پرسشگارانه.........شد خیره زخمام به

.بدونید باید رو مهمی موضوع_من

.بالا داد و ابروش یه

.بفرمایید_من

.دادم ادامه و باران به رو چرخوندم و خودم.......شدیم ماشین سوار.......کردم اشاره ماشین به

.بره بیرون جمع این از موضوع این نمیخوام اولا_من

.کرد نگام منتظر و داد تکون سری

لازم زیادی پول.....اومد پیش برام بزرگی مشکل.....گرفتم پول یکی از پیش سال چند من_من

لازم هک مبلغی اینکه با......گرفتم پول میلیون هفت.....بابام آشناهای از یکی دنبال رفتم......داشتم

بهزاد اسمش گرفتم پول ازش که شخصی اون......میکرد کمکم بازم ولی نبود انقدر داشتم

مونده دیگه میلیون شیش.....برگردونم تونستم فقط تومن یک......گذشت سال یه.......بود

مهمونی از داشتم......سراغم اومد دستش و دار با دیشب که گذشت سال چند خلاصه......بود

هم آخر.......خوردم کتک کلی.......شدن سبز جلوم یهو.......بودم پیاده.....خونه میومدم دیشب

.میبرن رو تو و میان.........و میان نکنم جور دیگه روز دو تا براشون و پول اگه گفت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 359

.کرد نگام اخم با بعد و تعجب با اول

رو میگی که بهزادی این عمرم تو حالا تا من....دارم؟ موضوع به ربطی چه من.....چی؟؟منو؟؟_باران

.ندیدم

میفهمین بعدا.....گفت نمیشه......دیگه دارین ربطی یه_

یه و طوسی پیرهن یه با و لباسام........شدم بلند جام از ۲ ساعت صبح.......بخوابم نتونستم صبح تا

.گرفت و مچم مامانم که شم خارج خونه از آروم خواستم.......کردم عوض ای سورمه شلوار

کجا؟_مامان

.دادم جواب برگردم اینکه بدون

.بیرون.........اممممم_

میری؟ کجا.......میدونم که اونو خب_

.دوستام از یکی پیش_

تمنداش دوس که چیزی ولی.......نبینه رو ها کبودی تا پایین انداختم و سرم......وایستاد جلوم اومد

.اومد سرم

.ببینم واسا_مامان

.کرد نگام شده گشاد چشمای با و دهنش جلوی گذاشت و دستش.......آورد بالا و سرم

کردی؟ دعوا_مامان

.افتادم خورد لیز پام.....نه_

.نبودی دعوا اهل که تو......افتاده؟ اتفاقی.......نگو دروغ من به......پدرام_

.دارم مهمی برم؟کار بزاری میشه مامان.......نکردم دعوا نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 360

.داد تکون جلوم و اشارش انگشت

.بدی توضیح باید برام خونه اومدی_مامان

سمت به و فشردم گاز روی و پام......شدم ماشین سوار.......بیرون زدم خونه از و دادم تکون سری

با.......چی؟ کنه باز رو در باباش و برم اگه.......وایستادم کوچشون ته.......رفتم باران ی خونه

که بزنم زنگ خواستم.......وایستادم خونشون جلوی......شدم پیاده ماشین از دلی دو و استرس

تو صداش بوق سه از بعد......گرفتم و باران ی شماره......براداشتم و موبایلم......شدم پشیمون

پیچید گوشم

بله؟_

.کردم توجه صداش به و نگفتم هیچی

الووو_باران

.کردم صاف و صدام

.خانوم باران سلام_من

.سلام_

.منه منتظره یعنی این......میشنیدم و نفساش صدای فقط حالا

در؟ جلوی بیاید لحظه یه میشه_من

دری؟ جلوی.....در؟_

.اوهوم_

.میام الان.....باش_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 361

عطرش بوی.......شد باز در اینکه تا موندم منتظر ای دیقه چند......دادم تکیه در به.......کرد قطع

.وایستاد جلوم و بست رو در......پیچید بینیم تو

سلام_

.سلام_

.کرد نگام پرسشگارانه.........شد خیره زخمام به

.بدونید باید رو مهمی موضوع_من

.بالا داد و ابروش یه

.بفرمایید_من

.دادم ادامه و باران به رو چرخوندم و خودم.......شدیم ماشین سوار.......کردم اشاره ماشین به

.بره بیرون جمع این از موضوع این نمیخوام اولا_من

.کرد نگام منتظر و داد تکون سری

لازم زیادی پول.....اومد پیش برام بزرگی مشکل.....گرفتم پول یکی از پیش سال چند من_من

لازم هک مبلغی اینکه با......گرفتم پول میلیون هفت.....بابام آشناهای از یکی دنبال رفتم......داشتم

بهزاد اسمش گرفتم پول ازش که شخصی اون......میکرد کمکم بازم ولی نبود انقدر داشتم

مونده دیگه میلیون شیش.....برگردونم تونستم فقط تومن یک......گذشت سال یه.......بود

مهمونی از داشتم......سراغم اومد دستش و دار با دیشب که گذشت سال چند خلاصه......بود

هم آخر.......خوردم کتک کلی.......شدن سبز جلوم یهو.......بودم پیاده.....خونه میومدم دیشب

.میبرن رو تو و میان.........و میان نکنم جور دیگه روز دو تا براشون و پول اگه گفت

.کرد نگام اخم با بعد و تعجب با اول

میگی که رو بهزادی این عمرم تو حالا تا من....دارم؟ موضوع به ربطی چه من.....چی؟؟منو؟؟_باران

.ندیدم رو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 362

.میفهمین بعدا.....گفت نمیشه......دیگه دارین ربطی یه_

.رفت بالا صداش

بدونم؟ میفهمم؟نباید بعدا که چی یعنی_باران

نه الان_

داشت......شدم پیاده ماشین از سرش پشت منم.......کوبوند هم به رو در و شد پیاده ماشین از

.خودم سمت به کشوندمش و گرفتم و دستش مچ که میرفت

.......باید_من

.کرد قطع و حرفم

دمش آشنا باهاتون که اولی از......آیدین دوستت هم تو هم......باشین نداشته کار من با دیگه_باران

.میبینیم همو که باریه آخرین این......نکردین دیگه کار دردسر جز به برام

.زدم صداش......رفت و کشید و دستش مچ

وایسا باران....باران_

فتمگ«لعنتی»لب زیر......شد خونه وارد و انداخت بهم نگاه نیم یه و برگشت میرفت که طور همین

مسر......کشیدم خجالت یکم......میکردم صداش اسم با بود بار اولین برای.......شدم ماشین سوار و

ببرمش شهر از هفته یه حداقل باید......کنم راضیش طوری یه باید من......فرمون رو گذاشتم و

و سرم......هست پاش آخرش تا میزنه حرفی یه وقتی......میاد بر بهزاد دست از کاری هر.....بیرون

که طور همین.......رفتم آیدین ی خونه طرف به و کردم روشن و ماشین.......برداشتم فرمون روی از

بعد......گرفتم و آیدین ی شماره و برداشتم کناریم صندلی از و موبایلم گاز رو بودم گذاشته و پام

.داد جواب بوق دو از

بله؟_

ای؟ خونه.....آیدین سلام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 363

چطور؟.....آره_

.دارم باهات مهمی کار......اونجا میام الان_

.منتظرم.....باش_

پیاده ماشین از و کردم پارک درشون جلوی......بودم راه تو ای دیقه چند......کرد قطع

به و نشستم کاناپه روی آیدین به دادن دست از بعد.......شدم وارد......زدم رو در زنگ.....شدم

.کرد نگام منتظر و نشست کنارم اومد.......بشینه کنارم و بیاد که کردم اشاره آیدین

.گرفتم قرض پول ازش پیش سال چند که همونی......میاد؟ یادت که و بهزاد_من

.دادم ادامه......داد تکون مثبت ی نشونه به و سرش و کرد فکر یکم

براش و پول هفته آخر تا اگه گفت.......بود دستش رو دار و بهزاد کار زدن و من که دیشب_من

.میگیره و باران نکنم جور

.کرد نگا بهم تعجب با

میشناسه؟ کجا از و باران؟باران_آیدین

سال چند.....بشناسی باید خوب که و اون.....بارانم عاشق که میدونم،میدونه فقط......نمیدونم_

کسی به تو جز به که من ولی........کنه امر کافیه فقط میخواد که رو کاری هر.....کردی کار باهاش

.نگفتم

کنی؟ چکار میخوای حالا_

.....بیرون ببرمش شهر این از هفته یه حداقل باید_

.کرد قطع و حرفم

میخوای تو عقل با آدم آخه........اعصابشو نه دارم و حوصلش نه که نزن اضافه حرف چی؟؟پدرام_

مسافرت؟ ببرم بگیرم دستش روز دو میگی زنته ببری؟مگه چطوری و باران

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 364

.بدونم منم بگو داری ای دیگه پیشنهاد......میاری؟ جوش چرا_

.کن ولش......نداره ما به ربطی هیچ دختر اون که میدونم فقط.......نمیدونم هیچی من_

.دیوانه یه دست بدم دستی دستی و عشقم که داشتم کم و همین_

.کلمه این از زدی بهم و حالم.......نکن عشقم عشقم انقدر هم تو.....اِاِاِ_

.داد ادامه مکثی بعد

مواظبش روز چند تا هم تو.....باشه بیخبر خودش باید......نشه چیزیش باران میخوای اگه_آیدین

.باش

.گفتم رو موضوع کل بهش خبر؟من بی_

.کرد نگا بهم اخم با بعد و شده گشاد چشمای با اول

کردی؟ غلطی چه تو_آیدین

.داد تکون تاسف ی نشونه به و سرش

.دارم گیجی دوست همچین که کنن سرم تو خاک_آیدین

✖✖✖✖✖

(باران)

میل اصلا......دهنم تو گذاشتم رو غذا از قاشق یه و دادم تکون و لباسم.....بود گرم خیلی هوا

کاناپه روی.......شدم خارج آشپزخونه از و کردم اکتفا ممنون ی کلمه گفتن به فقط......نداشتم

فردا و اینجا بیاد که دادم اس ام اس پژوا به و آوردم بیرون جیبم تو از و موبایلم......نشستم

منی تا گفت و کرد قبول و پیشنهادم.......بود پژوا.....اومد اس ام اس برام دیقه چند از بعد........بره

کنار گذاشتم و دستم و کاناپه ی دسته روی گذاشتم و آرنجم........اینجاست دیگه ساعت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 365

باز رو در پژمان......شنیدم و آیفون زنگ صدای که میکردم پایین بالا رو کنالا حوصله بی.......گوشم

.گفت لب زیر و کرد

.مهمانسراست که نیست خونه_

و پدرام موضوع آخر در و گفتیم اون اینو از کلی شب تا و اتاق تو رفتیم هم با تو اومد که پژوا

حرف نای دیگه وقتی و کردیم بحث موضوع همین ی درباره کلی.......آورد در شاخ......گفتم بهش

.گفتم میشدم دستشویی وارد که همینطور.......بخوابیم که شدیم بلند نداشتیم زدن

.هاا خوبه هوا.......بکشیم دراز حیاط تو بریم بیا......نظر یه......پژوا_

باشیم؟ دومیش ما که میخوابه حیاط تو انسانی کدوم سرت؟آخه به زده_

میای؟.....ندارم کار دیگه های انسان با من_

.بزنیا آمپول باید بعد میکنی تب میخوری سرما......نچ_

.نمیشه تر گرم این از هوا نباش نگران شما جون مامان_

خواستی خودت......خب خیلی_

ندازا زیر حیاط تو رفتیم آروم......برداشتم پتو یه و بالشت تا دو و انداز زیر یه زدن مسواک از بعد

آسمون........کشیدیم دراز زمین رو و گذاشتیم هم کنار هم بالشت تا دو......زمین رو گذاشتیم و

سیاهیش توی......بود سیاه آسمون خود......بود کرده پر ستاره و همش.......بود شده قشنگ خیلی

.شدم گم

نه؟....خوشگله چه_پژوا

.اوهوم_

و اومد لحظه یه.......چشمم جلو اومد آیدین یهو.......بستم و چشمام......کشیدم عمیقی نفس

فکر چیزی هیچ به دیگه کردم سعی........نبود دیگه.......کردم باز و مالوندم و چشمام.......رفت

خوابم و شد سنگین چشمام سر آخر که شدم درگیر خودم با انقدر.........نمیشد اما......نکنم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 366

چشمام تو شدیدی نور کردم باز که و چشمام.......شدم بیدار خواب از درد سر با........برد

حیاط تو دیشب که اومد یادم تازه.......خورشیده نور دیدم کردم دقت که بیشتر.......خورد

خندم بود خوابیده که طوری از.......خوابه کنارم پژوا دیدم برگردوندم و گردنم.......خوابیدم

گیجی با.......دادم تکون و پژوا........شدم بلند جام از میخندیدم ریز ریز که همونطور......گرفت

.گفت

.کن خاموش چراغم........بخوابم بزار......کن ول_

چراغ؟_

.دادم تکونش دوباره........خنده زیر زدم

.پاشو پژوا_من

.نشست و شد بلند جاش از.......خندیدم.......کرد باز و چشماش

نخوابیدیم؟ اتاق تو کجاست؟مگه اینجا_پژوا

.گفتم لبخند با

شدیم کباب که پاشو.....خانومی نخیر_

نشسته تلویزیون جلوی بابا و مامان و پژمان.......شدیم خونه وارد هم با.......شد بلند جاش از

.دادیم سلام لب زیر.....کردن نگا بهمون تعجب با و برگشتن شون همه پامون صدای با......بودن

میاین؟ جایی از_بابا

.برد خوابمون حیاط تو......نه_

تتخ روی هم با......اتاقم تو رفتیم پژوا با.......شد خیره تلویزیون به و زد داری صدا پوزخند پژمان

نشستیم

.خونه این تو گرفت چیزی؟دلم شاپی کافی بریم دنبالمون بیاد رامتین بزنم زنگ_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 367

.ابدا و اصلا نه_

چرا؟_

.خونه برم باید دیگه منم......برو میخوای تو.....نمیام جایی پسر اون با من_

.گرفتم و دستش.......شد بلند جاش از

.بشین میکنی؟بگیر باد چرا گفتم چیز یه کجا؟حالا_

.نمیشم مزاحم بری داری دوس میدونم که من.....کن ول باران_

.نمیگذره شخو بهم جایی تو بدون من.....نزن الکی حرف انقدر.....پژوا_

.گفتم و کردم معصوم و صدام مکثی بعد

.خدا رو تو.....دیگه بیا.....بریم بیا_

.نچ_

از دبع......گرفتم رو رامتین ی شماره و برداشتم کیفم تو از و موبایلم و نکردم توجهی حرفش به

.داد جواب بوق سه

شما؟......نیاوردم جا به و شمارتون ببخشید_

.کرد نگا بهم تعجب با پژوا......خندیدم

.رامتین سلام_من

دادا؟ چطوری....سلام_

.بزاریم قرار جا یه بگم زدم زنگ.....ممنون.....خوبم_

نداره؟ اشکال بیارم همرام یکی من......هس مشکلی یه ولی......باش.....امممم......ها؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 368

بریم؟ کجا خب.....اشکالی چه نه_

.میکنیم معلوم بعد دنبالت میام......نمیدونم_

.همرامه هم پژوا_

خدافظ.....باش......پژوا؟؟_

خدافظ_

به خورد محکم بالشت یه که آوردم بالا سرم و کیفم تو گذاشتم و گوشی......کردم قطع

.سرم تو خورد هم دیگه یکی که بگم چیزی خواستم......سرم

نمیام؟ گفتم؟هان؟؟نگفتم چی تو به من_پژوا

.سرم تو میزد هم سر پشت همینطور......داشتم نگه سرم جلو و دستم

.گفتی گفتی_من

.شدم بلند جام از.......نشست کنارم شد خسته وقتی و زد هم دیگه ی ضربه چند

.میاد الان پاشو_من

.سرش تو زد یکی

بده نجات این دست از و من خدا ای_پژوا

روشن یل شلوار یه و میخورد سفیدی به دیگه که رنگ کم خیلی آبی مانتوی یه با و خوابم لباسای

گزن صدای با که میکردیم آرایش پژوا با داشتیم.........کردم عوض مشکی شال و کتونی کفش و

منم و کرد باز و عقب در پژوا.......بیرون زدیم خونه از دو با و میز رو انداختیم رو آرایشی لوازم در

با.......زد جیغ پشت از یکی.......نشستم نرم خیلی چیز یه روی ولی.....نشستم و کردم باز جلو در

یزر رامتین.......زمین تو برم بشم آب میخواستم.........نشستم دختر یه روی دیدم برگشتم تعجب

پژوا پیش رفتم و گفتم ببخشیدی لب زیر.......شدم بلند دختره روی از.......خندید ریز

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 369

قرمز چراغ یه پشت.......نمیاوردم روم به اصلا منم.......زد غر راه آخر تا راه اول از پژوا........نشستم

.کرد نگا بهمون آیینه از رامتین.......وایستادیم

بریم؟ کجا.......نگفتین_رامتین

.شاپ کافی_دختره

.میگین خودتون چی هر_من

.زدم ضربه پژوا پهلوی به آرنج با

شهربازی؟ بریم_رامتین

.رفت در دهنم از یهو

.بریم_من

.کرد نازک برام چشمی پشت و دهنم جلوی گذاشت و دستش پژوا

نیوشا؟ خوبه......شهربازی میریم پس....باش_رامتین

.رفت بهش ای غره چشم نیوشا

.باشه بزرگا آدم جای شهربازی نکنم فک_نیوشا

.نیاد نخواد کسی اگه_من

پوزخند بهم آیینه از رامتین.......شد خیره بیرون به و در به داد تکیه........دراومد حرصش نیوشا

اب و کردیم پارک گوشه یه و ماشین.......بودیم راه تو ای دیقه چند........انداختم بالا ای شونه......زد

هم کنار رامتین و من.......شدیم کشتی سوار همه از اول.......رفتیم وسایلاش جای سمت به دو

صحر بیشتر این از نیوشا.......نشستن ما هم،جلوی کنار بودنم کرده باد که تا دو اون نشستیم

کرده اخم آخر تا اول از تا دو اون........زدیم داد و جیغ رامتین و من فقط........میترکید میخورد

بازم......پایین میومد یهو و میرفت بالا متر ۵۱ که شدیم ای وسیله یه سوار کشتی از بعد........بودن

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 370

هم دیگه ی وسیله تا چند.......نمیومد در صدام دیگه که زدم جیغ انقدر.........نشستیم قبل مثه

چیز یه کدوم هر......رستوران رفتیم شدیم خسته اینکه از بعد......زدم جیغ کلی من و رفتیم

.دادیم سفارش

.بود تر جالب همه از میکرد پرتمون که اونی_رامتین

.شد تموم تا مردم که من.....اوهوم_من

نمیکنی؟ معرفی......رامتین_نیوشا

.رفیقام بهترین از یکی......باران......رفت یادم وای_رامتین

.نگفت چیزی دیگه

چی؟ ایشون_نیوشا

.کشید پوفی رامتین......کرد اشاره پژوا به

.پژوا_رامتین

میشه؟ چکارت......خب_

.شد خیره رامتین به و زد گره بهم و هاش ابرو پژوا......شد خیره پژوا به رامتین

.باران دوست_رامتین

و پول اصرار با رامتین.....شدیم بلند جامون از غذا خوردن از بعد.......آوردن رو غذا همونجا

سمت به......کردم رد رو دسر که بودم شده خسته انقدر......خونه بریم گرفتیم تصمیم.....داد

ماشین سوار......نبود پارکینگ تو ما ماشین و ون یه جز به کسی و بود ۰۰ ساعت.......رفتیم ماشین

.رفتیم ما ی خونه سمت به آخر در و رسوندیم رو نیوشا و پژوا.......شدیم

دخترته؟ دوس نیوشا_من

.کرده آشنا رو ما بابام......تقریبا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 371

.میکرد نگا و من اونطوری چرا میگم پس_

.خنده زیر زد

خوشم ازش هم اول اون از......شده مالکم دادم رو بهش چون کرده فک.......حسوده یکم_رامتین

.نمیومد

.دوستیم فقط تو و من بگو بهش خب_

مسخره خیلی آشناییمون.....که میدونی خودت چون......چی؟ شدیم آشنا باهم چطوری بگه اگه_

.بود

.تمگف لب زیر.......افتادم خواستگاریم اومد رامتین که روزی اون یاد......زدم پوزخند

.زن شیر_

چی؟_رامتین

.کردم تر بلند و صدام

.زن شیر_من

.زد صدام رامتین که ببندم رو در خواستم.....شدم پیاده ماشین از رسیدیم وقتی.......خندید

.باران_رامتین

.برگشتم

.دنبالت میام فردا_رامتین

نگا مون کوچه به.......رفت و نموند منتظر.......بستم و ماشین در و دادم تکون سری

یه دیدم وایستادم که در جلوی......رفتم مون خونه سمت به تند قدمای با.....بود تاریک......کردم

و کردم باز رو در......بود شهربازی تو ون همون.....کردم نگاش دقت با.......وایستاده کوچه ته ون

چیز یه خوردن تکون احساس با صبح......خوابیدم و کردم عوض و لباسام سریع......شدم وارد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 372

بیدار و من پر با داره پژمان دیدم کردم باز که و چشمام......شدم بیدار دماغم رو نرمی

رو گذاشتم و بالشت........اونور دادم هلش و صورتش رو گذاشتم و دستم.......میکنه

.گفتم کشداری صدای با.......سراغم اومد دوباره........سرم

.بخوابم میخوام برو......ـــانپــــــــژمـــــ_

.بیمارستان بری باید شنبس امروز پاشو_

هم دیگه چیز یه یاد......شدم بلند جام از سریع.......رفت یادم وای ای

.گفتم میشدم دستشویی وارد که همینطور.......رامتین......افتادم

نکردی؟ بیدارم چرا_

.خرسی شی بیدار نیستی که انسان.....کردم بیدارت_

.خودتی خرس_

خارج اتاق از دو با و کردم سرم رو ام مقنعه......پوشیدم و مانتوم زدن مسواک از بعد

آشپزخونه تو رفتم.......میبستم هم هام دکمه میکردم یکی تا دو رو ها پله که همینطور........شدم

زا و بوسیدم و گونش........کرد نگا بهم تعجب با مامان.......دهنم تو کردم خالی رو آبمیوه بطری و

اینجان؟به هنوز اینا چرا......وا.......کردم نگا و بر رو در و وایستادم در جلوی......بیرون زدم خونه

با.......بودن توش مرد تا چند هنوز......بود نخورده تکون دیشب از.......شدم خیره کوچه ته ون

ارسو و رفتم ماشین سمت به دو با.....رامتینه دیدم برگشتم.....اومدم خودم به ماشین بوق صدای

جلوی رسیدیم ربعه یه.......رفت و گرفت و گاز.......شنیدم جواب و دادم سلام.......شدم

.زد صدام که برم خواستم......شدم پیاده و کردم تشکر ازش.......بیمارستان

.باران_رامتین

.داد ادامه.......برگشتم

دنبالت؟ بیام چند ساعت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 373

.برمیگردم خودم نمیخواد_

.بیکارم........بگو نه_

.برمیگردم پژوا با......ممنون_

گشتم پژوا دمبال چی هر.......شدم بیمارستان وارد دادم تکون سری......کرد نگا بهم لبخند با

سر رفتم کشیدم پوفی......نمیاد امروز گفت.....پرسیدم منشی از و رفتم سر آخر......نکردم پیداش

و رسید سه ساعت بالاخره.......بودن اومده الکی هم اونا که داشتم مریض تا سه فقط امروز.....کارم

انبیمارست از که کجاست پژوا این.....دنبالم بیاد رامتین میگفتم کاش ای.......برم تونستم من

هک همینطور........ام گذرونی خوش عاشق که من برعکس......بود بیمارستان عاشق گذشته؟همیشه

از دبع.......گرفتم رو پژوا ی شماره و برداشتم جیبم تو از و موبایلم میرفتم خونه سمت به پیاده

.داد جواب بوق چهار

بله؟_

.کنم قطع خواستم_

.علیک_

نیومدی؟ کجایی؟چرا......سلام_

.....خوردم سرما_

دا ادامه ای مسخره لحن با

.بیام نذاشتن گرامی مادر

نساخت؟ بهت خوابیدی حیاط تو شب یه.....هه_

.نمیسازه بهش جایی هر.......حساسه کنیم؟بدنم چه دیگه_

.داد ادامه و خندید

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 374

.زد صدام انقدر کشت و خودش مامانم......دکتر برم باید باران؟من نداری کاری_

.خدافظ......برو.....نه_

خدافظ_

تممیرف راه که همینطور......شکلاتی همیشن مثه.......خریدم قیفی بستنی یه راه تو.......کرد قطع

هیچ شدم که کوچه وارد......خونه رسیدم رفتن راه کلی از بعد.......میزدم لیس یه ثانیه چند هر

و شدم رد ون از.....زدم بستنیم از لیس یه و انداختم بالا ای شونه.......نبود ونه همون جز به کس

جاوی اومد دست یه یهو......نکردم توجهی......شد باز ماشین در که میرسیدم خونه به داشتم

بود جلوم دستی اما میزدم جیغ......شد یکی زمین باز و افتاد دستم از بستنی.......دهنم

سرم......دهنم روی گذاشت و برداشت جیبش تو از دستمال یه دستش یکی اون با......نمیذاشت

چیزی دیگه و شد سیاه جا همه.......افتادم......میدیدم تا........چرخید سرم دور دنیا......رفت گیج

نفر سه......کردم باز چشمام صورتم روی سرد آب شدن رخته احساس با✖✖✖✖✖.نکردم حس

یه.......کردم نگا اتاق به.........گودزیلا تا سه......کنم عرض چه که نفر سه......بودن وایستاده سرم بالا

بسته اون به و من دستای که میله یه و پنجره یه جز به نداشت هیچی.........کوچیک دیواری چهار

و دستام و پا و دهن که شدم متوجه......نمیاد در صدام دیدم که بگم چیزی خواستم.........بودن

که وناا از یکی........کردم نگا تاشون سه به عصبانیت با........بکشم نفس نمیتونستم........بستن

و دستام میخوردم تکون که بار هر ولی.....خوردم وول یکم........زد پوزخندی بود وایستاده وسط

.میگرفتن درد پاهام

.حیاط تو ببرینش_مرد

.گفتن هم با و دادن تکون سری بودن وایستاده کنارش که نفری دو

.بهزادخان چشم_

یاد........بود آشنا برام اسم این.......بهزاد.....بهزاد.......شد خارج اتاق از پوزخند همون به بهزاد

تا و پول اگه گفت هم بود،آخر بهزاد اسمش دادم پول بهش که شخصی اون:افتادم پدرام حرفای

دو........نکنم فکر پدرام به کردم سعی و دادم تکون سرم.......میبره رو تو و میاد ندم بهش روز دو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 375

سنگین و خودم......کردن بلند و من حرکت یه با......کردن باز و دستام و اومدن نفرشون

من از تر قوی خیلی تا دو اون اما......پایین بندازم و خودم بتونم شاید تا بالا بردم و پاهام......کردم

تو بردن و من........دوتاشون به برسه چه نمیرسید نفرشون یک به زورم حتی........بودن

یه هم خشک درخت یه و شده زرد چمنای.......پرت و خرت کلی با کوچیک حیاط یه.......حیاط

کردم شروع.......کردن باز و دهنم و بستن درخت همون به و من.......بود کرده پر رو کناری گوشه

.زدن داد به

.کنید کمک.......کمک_من

.خفه_بهزاد

با......چرخید درجه ۰۲۱ سرم......دهنم تو زد یکی........میدادم ادامه گفتنم کمک کمک به من ولی

خودم از ضعف و کنم گریه نباید من........شد جمع چشمام تو اشک درد از........کردم نگا بهش اخم

.اینجام ها حالا حالا میدونستم.......کنه بلند من رو دست خواست وقت هر که بدم نشون

میشه؟ چکارت پدرام_بهزاد

.زد داد......کردم نگا بخش فقط

میشه؟ چکارت پدرام......عوضی؟ نیستم تو با مگه_

.مگفت خونسردی و آروم صدای با.......نداره اعصاب اینکه مثه......لرزید تنم بود بلند صداش انقدر

.کاره هیچ_

نگفته بهت پس.......هه_

چیو؟_

.نرفته فوضولیش تو به_

.داد ادامه مکثی بعد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 376

.نمیکنیم ول رو تو ما که میدونی نده من به و پول و نیاد پدرام اگه_

بشم؟ اذیت باید چرا من نداده و پول دارم؟پدرام ربطی چه من_

.گفت شون یکی به و کرد تا دو اون به رو و برگردون و سرش......نگفت هیچی

.بیار و موبالیم برو تو......فرزین_

.داد ادامه و کرد یکی اون به رو

.بیار آب لیوان یه برام برو هم تو......دانیال_

هب موبایل یکی اون و دست به آب یکی دیقه چند از بعد.......رفتن و دادن تکون سر تاییشون دو

.دانیال دست داد و خورد و آب از یکم بهزاد.......اومدن ما سمت به دست

.ببندین و دهنش_بهزاد

.بکشم نفس نمیتونم.......خدا رو تو نه_من

مطمئن اینکه بعد بهزاد.......بستن دهنم به و کثیف ی پارچه اون دوباره و ندادن گوش حرفم به

یه........گو بلند روی گذاشت و گوشی.......زد زنگ یکی به نمیاد در صدام من و محکمه پارچه شد

.داد جواب آشنایی صدای با مرد

بله؟_

اینجا ما.........بدی جواب و موبایلت نداری وقت کردم فک.....شما؟ خوبستی......پدرام آقا......به به_

.بشین مزاحم بخواین شما شاید گفتم.......داریم مهمون یه

.زد داد پدرام

بلد آدم زبون مگه......میکردیم حل و مشکل داری؟خودمون چکار اون با.......کثافت احمق_

.میکردم جور برات جوری یه ولی نیست باز بالم و دست اینکه با.......نیستی؟

.شد جدی بهزاد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 377

.نگیری من از پول میخواستی......خودته مشکل.......نزن زر_

.نیستی میفهمی؟آدم نیستی آدم تو.......شو خفه_

.کنی درستش نتونی عمر آخر تا دیگه بیارم دختره این سره بلایی یه نکن کاری پدرام_

.باش نداشته باهاش کاری فقط تو میکنم جور برات و پول من.....باشه_

رچکا باهام کنه جور براش و پول نتونه پدرام اگه یعنی.......کردم نگا بهش ترس با.......کرد قطع

.کرد نگا بهم اونم.......میکنه؟

زدی؟ زل چیه_

.گفت بهزاد سکوت دیقه چند از بعد.......کردم نگا زمین روی آشغالای به و چرخوندم و چشمام

.اتاق تو ببرینش_

ای فایده ولی زدم پا و دست خیلی......بردن اتاق سمت به و من و گرفتن و هام بازو و اومدن

تاریک اتاق.......کردن قفل رو در و رفتن خودشون و کردن پرتم گوشه یه.....نداشت

ضربه چند بستم دستای با.......کشوندم در جلوی تا بزور و خودم......میشدم خفه داشتم........بود

تاشون سه صدای......دادم تکیه در به و سرم.......نکرد باز رو در کسی......زدم در به

.گفت خنده با و زد ای قهقهه بهزاد.......کردم تیز و گوشام......میومد

شد؟ شیرفهم......باشین نداشته باهاش کاری هم شما برم من_

چشم......خان بهزاد چشم_

.شنیدم و ماشین شدن روشن صدای آخر در و قدماش صدای

.برنگرده بده کشیک اینجا تو دختره پیش میرم من_فرزین

.گفت تاکید با دانیال

.کرد هم تاکید......شنیدی که خودت.....باشیم نداشته باهاش کاری گفتن خان بهزاد......فرزین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 378

.کرد غلط خان بهزاد_

بالا نفسم......نداشتم رو کاری انجام توانایی ولی......بشینم در جلوی خواستم.......ترسیدم

نگا بهش.....شد اتاق وارد فرزین......جلو کرد پرت و من و شد باز شدت با در......نمیومد

هب چشمام.......میکردم نگا به ترس با فقط.......جلو اومد.......بود لباش رو کثیفی پوزخند.......کردم

و گرفت بازوم و نشست جلوم........میشد تار داشت کم کم خفگی و تشنگی و گرسنگی خاطر

یبالای صدای تن با و شد اتاق وارد اخم با دانیال......شد متوقف در صدای با که کنه بلندم خواست

.گفت

.کن ولش_

کنی؟ دفاع این از میخوای که داری؟نگو چکار من با_

میدیدم تار انقدر......بستم و چشمام.......وایستاد من جلوی......اومد فرزین و من سمت به دانیال

زمین روی از و من دست یه با.......کرد بلندم و گرفت و بازوم یکی........بودم گرفته درد سر

کوچیکی ی خونه وارد و گذشتیم حیاط از.......بود دانیال........کردم باز یکم و چشمام.......میکشید

و دنشون کاناپه روی و من........میشد تر ضعیف بیناییم لحظه هر.......شدیم بود حیاط ی گوشه که

و گرفت جلوم و لیوان........کردم باز و دهنم.......برگشت آب لیوان یه با دیقه چند از بعد و رفت

جا یکم حالم.......ریخت لباسام و زمین رو هم بیشترش نصف که دهنم تو ریخت رو همه

.شد بهتر بیناییم........کشیدم نفس.......اومد

خوبی؟_دانیال

آشپزخونه میز روی رفت و گرفت دست از و لیوان.......دادم تکون مثبت ی نشونه به سری

ی آشپزخونه یه........خونه تا بود اتاق شبیه بیشتر......کردم نگا خونه به.........گذاشت

دستشویی حموم میزنم حدس که چوبی در یه هم اتاق کنار......اتاق یه با ۲×۰۱ هال......کوچیک

.نشست کنارم اومد دانیال........باشه

.داره مشکل یکم.......میخوام عذر دوستم طرف از من_دانیال

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 379

یول........بود خوبی آدم نظر به.......نشه پررو هم باشم نکرده ادبی بی هم که زدم جونی بی لبخند

۳۱ مرد یه........کردم نگا قیافش به.......ثوابه چی هر تو زده گند بودن دزد با خوبیه آدم اگه

و بزرگ خیلی اندام.........کوچیک لب و دماغ.......پرنگ سبز چشمای با بور موهای.........ساله

به ولی داشت هیکلی اندام هم فرزین........بود شده ساخته دزدی برای فقط انگار که هیکلی

.نبود دانیال اندازهی

بریم پاشو_دانیال

برد و من.......شدم بلند جام از بزور.........بسته پام و دست ولی بود باز دهنم.......کرد بلندم جام از

.کرد نگام شرمندگی با و نشست جلوم......اتاق همون تو

.ببندم و دهنت مجبورم.......ببخش_دانیال

حس همون دوباره......رفت و بست و دهنم.......نمیکرد نگا بهم اون ولی......کردم نگاش التماس با

بالای متر یه..........دیوار به دادم تکیه و سرم و رسوندم دیوار به و خودم......سراغم اومد خفگی

خوابم و شد سنگین چشمام که کردم نگا ها ستاره به انقدر........بود کوچیک ی پنجره یه سرم

تا چهار جلوم.......کردم باز یکم و چشمام.....شدم بیدار خواب از فرزین و بهزاد صدای با.........برد

.بود پا

بمیره نمیخوام......خفست خیلی اینجا هوای.......دیگه جای ببریمش باید_

.نداریم ای دیگه جای_

.میخوابه خرس مثه.....کن بیدار اینو بیا تو......میکشم فکری یه_

آدم مقه.......شد خالی صورتم روی سرد آب بشکه یه یهو........بستم و چشمام......طرفم اومد

ودب نشسته جلوم که بهزاد و فرزین به اخم با و شدم خیز نیم حالت به.......کنن؟ بیدار نمیتونن

به مکرد شروع.......میکرد نگام کثیفش پوزخند با فرزین و همیشگیش اخم با بهزاد.......شدم خیره

تو.......داد پایین رو پاچه فرزین.......نذاشت بودن بسته دهنم به که ای پارچه ولی......دادن فحش

و ودب صورتش کردن تمیز حال در که فرزین........کرد نگام عصبانیت با بهزاد......کردم تف صورتش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 380

نگا بهش و گونم رو گذاشتم و بستم دستای.......صورتم تو خوابوند یکی و زد کنار

داد تکون جلوم و اشارش انگشت.......کردم

.طرفی من با کنی غلطا این از دیگه دفعه یه_بهزاد

حال به یکم.......بکشم نفس کردم سعی تونستم که جایی تا و نکردم توجه حرفاش به دیگه

نگا آسمون به شب تا........شدن خارج اتاق از فرزین با و بست و دهنم بهزاد.......اومدم

نم تقصیر آخه.......بودم ناراحت پدرام از خیلی......بود نگرفته دلم انقدر دلم حالا تا.......میکردم

بی هم پژمان......کردن رو زیر رو شهر بابا و مامان حتما......هه.......اینجا؟ آوردن چرا و من......چیه؟

تنگ پژمان برای دلم بار اولین برای........میکنه نگا تلویزیون و نشسته خونه تو الان خیال

گان بیرون به لبخند با داشتم......خندیدم کلی دلم تو......کرد بیدار و من اون بار آخرین.......شده

جلوم......شد اتاق وارد سینی یه با دانیال......اومدم خودم به در صدای با که میکردم

.بود آبگوشت......بق.......گذاشت

هترب......بخور.....گرسنته خیلی حتما هم تو.......نمیخورن ای دیگه چیز تا دو این......ببخش_دانیال

.هیچیه از

نگا فقط و من آخر تا هم دانیال.......خوردن به کردم شروع میلی بی با.......کرد باز و دهنم

.نشست جلوم......دادم هل دست با و سینی شدم سیر وقتی.....میکرد

شده؟ تنگ خونوادت برای دلت_دانیال

.خیلی_

منم_

.کردم نگاش گشاد چشمای با

چی؟؟_من

و دزدی برای بهزاد پیش آورد و من بابام بودم که جوون......کنم کار بهزاد برای مجبورم من_

.مواد قاچاق

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 381

شده؟ تنگ بابات برای دلت_

خوردم؟ خر مغز مگه_

داری؟ زن_

.پوله فرستادن بکنم براش میتونم که کاری تنها فقط......ندیدم و زنم ساله دو........اوهوم_

داری؟ هم بچه_

.دارم ساله سه دختر یه.......آره_

.نمیخوره واقعا؟بهت_

.......فردا_

.کرد قطع و دانیال حرف و زد و داد بهزاد

.بخر نوشابه برو بیا.......دانـــــــــیــــــــــال_بهزاد

.زد داد خودش مثه هم دانیال

.اومدم اومدم_

.داد ادامه و من سمت برگشت

.کن صدام جوری یه داشتی کاری_

و چشمام و زمین رو گذاشتم و سرم.......رفت و شد بلند جاش از.......دادم تکون و سرم

و چشمام کردن دعا از بعد......میدونه صلاح چی هر خودش.......خواستم کمک خدا از.......بستم

که همینطور.......میزدم جیغ و میکردم یکی تا دو رو ها پله✖✖✖✖✖.خوابیدم و فشردم

و زدم بلندی جیغ......میومد دنبالم اخم با بهزاد.......کردم نگا و سرم پشت و برگشتم میدویدم

کمک و میزدم داد.......بغلش پریدم و رفتم دو با.......دیدم و آیدین......شدم حیاط وارد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 382

جلوم بهزاد.......پریدم خواب از جیغ با و کردم حس صورتم روی رو بدی سردی........میخواستم

.بود دستش تو آب سطل یه و بود وایستاده

خبرته؟ بخوابی؟چه آروم نمیتونی_بهزاد

گریه و هام پا رو گذاشتم و سرم و کردم جمع و هام زانو.......اومد در اشکم ولی چرا نمیدونم

مپهلو به پاش با بهزاد که بودیم حالت همون تو ای دیقه چند.......نمیکرد کار هیچ بهزاد.......کردم

.زد

.رو بازیا لوس این کن جمع پاشو.......میگیری آبغوره چته؟چرا_بهزاد

.گفتم گریه با و نیومدم در حالت اون از

.میخوره بهم ازت حالم.......کثافت گمشو.......گمشو برو_

.بکشم نفس نمیتونستم.......دیوار رو چسبوندم و گرفت یقمو

وشتتگ میکنم تیکت تیکه.......نمیدونم تذکر دیگه بار.......میدم تذکر بهت باره آخرین این_بهزاد

.حراج میزارم و

.داد فشار بیشتر و دستش

......ی دختره_بهزاد

.تو اومد فرزین و شد باز در

........پد خان بهزاد_فرزین

.اومد سمتمون به.......میکرد نگا بهمون شده گشاد چشمای با و کرد قطع و حرفش دید که رو ما

.کن ول خدا رو تو آقا........کردین خفش......خان بهزاد_فرزین

.افتادم سرفه به......گلوم رو گذاشتم و دستم.......زمین رو افتادم.......شد شل دستش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 383

بگی؟ میخواستی چی_بهزاد

.داره کار شما با.......زده زنگ پدرام_

.کرده فراموش رو ما کردم فک......پدرام؟؟_

تو اومد موبایل با ثانیه چند از بعد بهزاد.......نبستن رو در ولی شدن خارج اتاق از هم با

.نشست کنارم و گذاشت گو بلندرو.......اتاق

.پدرام آقا بر سلام_بهزاد

بیارم؟ کجا و پول_

.میکنن سلام اول_

.بده جواب سوالم به فقط نزن زر_

.بیشتر قرون یه نه کمتر قرون یه نه......همونجا بیار......دیدم و هم که قبلی جای_

.بزنم حرف باهاش میخوام باران دست وبده گوشی........باشه_

به که همینطور اونم.......کردم نگا چشماش تو و آوردم بالا و سرم.......میکردم سرفه داشتم هنوز

.گفت و زد پوزخند بود زده زل من

.بزنه حرف نمیتونه......نیست خوب حالش_

.افتاد خز خز به صدام که بگم بهش چیز یه خواستم

خودم دستای با خودم باشه شده کم موهاش از تار یه اگه....کردی؟ چکار باهاش......آشغال_پدرام

.میکشمت

.کرد قفل رو در و بیرون رفت و زد داری صدا پوزخند......کرد قطع و نگفت چیزی بهزاد

✖✖✖✖✖

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 384

(پژمان)

.میگذرونه خوش یکی با داره الان حتما......کن ول رو دختر این......من مادر_

.زد داد بابا

نگران میگی ما به اومدی باشی گمشدت خواهر دنبال بری عوضی......شو ساکت پژمان_

.بگرد دنبالش برو پاشو.....نباشیم؟

جاستک میدونم من نباشید نگران گفتم دادم نظر یه فقط......نگیرید دل به شما.....کردم غلط من_

.میکنه چکار داره و

رهخی کابینت به.......کردم نگا بود ساکت آخر تا اول از که مامان به......کشید پوفی حرص از بابا

.دادم تکون جلوش و دستم.......میکرد فکر و بود شده

کجایی؟......الو.......مامان.......مامان_من

.کرد نگا بهم تعجب با و شد وارد بهش خفیف شک یه

بله؟_مامان

چیه؟ نهار_

الان باید نمیکنی نداری؟فک ای دیگه کار کردن نگا تلویزیون و خوابیدن و خوردن جز به تو_

بزاری؟ سرت روی رو شهر خواهرت برای

گیری بگردم؟عجب دنبالش باید من نمیشه جمع خونه خانوم باران ام؟چون چکاره من......بابا ای_

.افتادیماا

نگاش فقط هم بابا و من.......گرفت خودش به متفکرانه ژست و نگفت هیچی مامان

شد پشیمون دوباره ولی.......زد بشکن یه یهو......میکردیم

.کن ولش نه نه_مامان

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 385

ی حوصله.......اتاقم تو رفتم........کنم؟ چکار تا دو این دست از من.......سرم رو گذاشتم و دستم

تامدوس با کلی.......کردم باز و لبتابم در و نشستم تحریر میز پشت.......ندارم رو اینا از کدوم هیچ

همه و بارانم مسئول من انگار......بستم و لبتاب در......میپرسیدن باران از همشون......کردم چت

هدوبار......بیا.......شنیدم رو در شدن بسته صدای که میکردم فکر داشتم.......منه دست اون خبرای

ودیمحس خانوم باران برای نگرانی همه این از من شاید نمیکنن فک یکم........بگردن دنبالش رفتن

یه و هآشپزخون تو رفتم........نیستم خونه من نمیفهمید یکی الان تا که میشدم گم من اگه.......بشه

.خوردم یخ آب لیوان

✖✖✖✖✖

(پدرام)

.زدم داد

.ندارم اعصاب اصلا من پاشو آیدین_

.میریم هم با میشه تموم الان وایسا دیقه دو_

میکنی؟ نگا فوتبال داری نشستی اینجا تو اونوقت میکشن اونجا دارن و باران_

.بکشن ندارن جرات......نمیکشن و ببندی؟باران و خوشگلت دهن اون دیقه دو میشه......پدرام_

الح به یکم که زدم صورتم و دست به آبی......دستشویی تو رفتم و کردم رد هام مو لای از و دستم

تو زدم.......میزنه حرف یکی با داره در جلوی آیدین دیدم که بیرون اومدم دستشویی از......بیام

که چیزی از.......زدم کنار و آیدین و رفتم در سمت به.........در؟ جلوی رفته لخت چرا......سرم

.دادم قورت و دهنم آب.......بودن باران بابای مامان.......خوردم جا دیدم

سلام_من

.سلام_

.کردم اشاره خونه به

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 386

.تو بفرمایید_من

.جلو اومد باران بابای

کجاست؟ باران بپرسیم اومدیم ما_

.کردم صاف صدام.......بگم دروغ نمیتونستم.......زمین زیر برم میشدم آب داشتم دوست

.نداریم خبر هم ما راستش_من

که خوب.......کرد نگا بهم اخم با باباش.......دیگه بردن کجا و باران نداریم خبر.......نگفتم دروغ

پوفی.......دادم تکیه در به بستم که رو در........رفتن و داد تکون سری کرد برسی و صورتم

یهمونجای رفتیم و شدیم ماشین سوار کردم بلند جاش از بزور و آیدین اینکه از بعد........کشیدم

ولی زد غر کلی و نکرد قبول اول........بمونه ماشین توی که گفتم آیدین به.........بود گفته بهزاد که

.زدم زنگ بهزاد به و برداشتم و موبایلم........کرد قبول کردم اصرار که من

هوووم؟_

میاری خودت با هم باران.......بیا زود.......گفتی که همونجاییم من_

و ردو همین میدونستم.......نشستم بزرگی سنگ تیکه روی.......کردم قطع و نموندم جواب منتظر

با و شد پیاده ماشین از بهزاد.......اومد ون همون با معمول طبق.......رسیدن ربعه یه......وران

.وایستاد جلوم و اومد سمتم به پوزخند

.بدم باید چقد_من

تومن۰۹۱_

.ندارم اونقدر ؟من۵۱ نگفتی تومن؟؟مگه ۹۱۱_

و.......میدادی پیش وقت خیلی بهم باید که زمینیه پول ماله تومن ۹۱۱........دیگست چیز ماله ۵۱_

۹۵۱ درکل......گرفتی ازم که پولایی کل هم تومن ۵۱

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 387

.بغلش تو انداختم و کولپشتیم.........کشیدم پوفی

.بعد برای بقیش.......تومنه ۵۱_من

کمتر؟ قرون یه نه بیشتر قرون یه نه نگفتم کردی؟مگه خودت الاف رو ما_

ترف هم خودش.......نشنیدم که گفت چیزی و بودن وایستاده پشتش که مرد تا دو سمت برگشت

تو اومد مشت یه یهو......سمتم اومدن مرده تا دو.......داد تکیه ماشین به سینه به دست و

که جایی تا و کردن استفاده فرصت از هم اونا.......زمین رو افتادم نبودم آماده چون.......صورتم

که مردی و اومد آیدین.......شنید و واخم و آخ صدای آیدین کنم فک.......میزدن لگد بهم تونستن

.داد هل و میزد لگد و من داشت

میکنی؟ چکار_آیدین

.اومد ما سمت به آروم اونور از بهزاد

.میکنیم تموم رو تموممون نمیه کار داریم_بهزاد

چی؟ برای اونوقت_

.نیومده فضولیش شما به_

.داد ادامه و کرد مکث

که ادمید بهمون پیش وقت خیلی رو مبلغی باید........پول......پوله دلیلش.......بگم بهت بزار نه نه_

.نداده

.میدم بهتون خودم.........میزنیدش؟ داریم همین برای فقط_

.داد تکون تحسین معنای به و سرش بهزاد

.تومن۹۱۱ میشه......خب......اومد خوشم.......مرامی با رفیق عجب_بهزاد

.کنم کارت به کارت بریم باید.......نیست همرام نقد پول الان_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 388

خودش جیب از قرون یه آیدین بزارم نداشت امکان.......کردم نگا آیدین به شده گشاد چشمای با

نآیدی......بگیرم پول ازش نمیزاره غرورم بازم ولی نیست چیزی براش پول این اینکه با.......بده

.نمیکرد نگام ولی میکرد حس و نگام سنگینی

.بریم هم با ظهر باشه......قبول_بهزاد

.گفت نچ تا چند آیدین

.بدی نشون ما به رو یکی باید اول_آیدین

.خب خیلی_

باز و ون در و گفت چشمی مرده.......کرد اشاره ون به و پشتیش مرد به کرد روش بهزاد

بسته همه پاش و دست و دهن.......بیرون آورد خودش با و باران ثانیه چند بعدذاز......کرد

و دست بازم ولی بود حال بی........بود شده کچ رنگ.......نشناختم و بود جلوم که دختری.......بودن

بهزاد که رفتم جلو قدم یه.......شد تا چهار چشماش دید که رو ما و آورد بالا و سرش......میزد پا

.گفت

.همونجا از_

.گفتم عصبی صدای با

نمیدادین؟ غذا بهش شده؟هان؟؟مگه شکلی این چرا_

ستارست؟ شیش هتل اینجا کردی فک_

باران به........وایستادن جلوش و اومدن آدماش از تا چند که بهزاد سمت رفتم اومد جوش به خونم

میکنه نگام طآری این چرا معلومه.......خاص طور یه........میکرد نگام طوری یه کردم نگا

حرفی کسی به شدم عاشقش که اول روز همون از کاشکی.......ناراحته دستم از.......دیگه

وجل رفتم قدم چند........منه تقصیر همش.......نبود اینجا باران الان نمیزدم حرفی اگه........نمیزدم

و من نفر چند.......کرد ماشین سوار و کشید و باران دست و اومد در ماشین توی از فرزین که

عادی اصلا باران......شدم ماشین سوار ناراحتی با.....بیرون انداختن محوطه اون از و آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 389

با دمشی ماشین سوار که همونطور آیدین........نشد خوشحال دنبالش رفتیم اینکه از انگار.......نبود

.گفت آمیزی تمسخر لحن

.دید رو تو کرد ذوقی چه باران_

نگاش اخم با همچنان من و کرد روشن و ماشین.......کردم نگا بهش اخم با.......خندید ریز ریز

یدد و اخمم وقتی ولی کرد نگام خنده همون با و برگشت......کرد حس و نگام سنگینی......میکردم

.شد خشک خندش

میگم؟ چیه؟دروغ_آیدین

ترین نزدیک جلوی........بخوریم بیرآن رو نهار شد قرار......شدم خیره بیرون به و ندادم و جوابش

ی ههم شدیم که رستوران وارد......داشتیم باشه،نگه خوبی رستوران میرسید نظر به که رستوران

و من و شد خالی ها صندلی از یکی بالاخره اینکه تا موندیم منتظر انقدر.......بود پر ها صندلی

رگب تا دو........نشینه ما قبل کسی که صندلی رو انداختیم و خودمون پدیدا ندید این مثه آیدین

به برگشتم.......وایستادیم رستوران مدیر میز جلوی غذا کردن تموم از بعد.......دادیم سفارش

.میکنه نگا من به منتظر داره اونم دیدم که کردم نگا آیدین

.میکنم حساب_من

.میشم ممنون_

و اومد دستم چی هر.......جیبم تو کردم و دستم و کشیدم پوفی.......کرد باز بناگوش تا و نیشش

ازوی و نکردم توجه بودنش زیاد به ولی گذاشتم زیاد فهمیدم........میز رو گذاشتم و برداشتم

.شدیم ماشین سوار.......کشیدم و آیدین

.شدی ولخرج_آیدین

شوخیش موقع بی خدا ی همیشه آیدین.......کردم باز و دادم فشار هم به حرص از و چشمام

در باران فکر از و من میخواد مثلا.......میخورم حرص واقعا موضوع این از من و میگرفت

ورد از دیگه که وقتی.......زدیم دور خیابون تو یکم.......آشوبیه چه دلم تو نمیدونه ولی.......بیاره

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 390

پیاده و داشتیم نگه گوشه یه و ماشین......پارک بریم گرفتیم تصمیم شدیم خسته زدن

.نشستیم پارک های صندلی از یکی روی.......شدیم

کنی؟ چکار میخوای گرفتی و باران اینکه بعد_آیدین

میدم تحویلش باباش و مامان به خونشون میبرمش کل عقل آخه خو........کنم ازدواج باهاش_

.دیگه

.داد تکون«سرت تو خاک»ی نشونه به و دستش آیدین

.......اگه_آیدین

.کرد قطع و آیدین حرف سرمون پشت از نازکی صدای

ببخشید؟_

خیلی آرایش........میکردن نگا ما به خندون لب با جوون دختر تا دو.......برگشتیم دوتاییمون

ود هم کدومشون هر دست........بود بهتر نمیکردن سرشون شال اگه گفت میشد و داشتن غلیظی

.گفتم و شدم جدی سریع میده رو بهشون آیدین میدونستم چون.......بود بستنی تا

بفرمایید_

میخورین؟ بستنی_

........ن_

.کرد قطع و حرفم آیدین

میخوریم........چرا چرا_

و شد خم دختره........کرد نازک برام چشمی پشت......کردم نگا آیدین به شده گشاد چشمای با

یگهم شیطونه..........آیدین دست داد و بستنی عشوه و ناز کلی با و کرد نزدیک آیدین به و خودش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 391

یکی اون........عملیش صورت تو بکوبونم و بستنی برم بزارم کنار رو مردونگی و احترام بحث

.گرفتم جلوش و دستم که بده من به و بستنی خواست هم دختره

.نمیخورم مرسی_من

.من دست تو گذاشت و گرفت دختره از و بستنی و کرد نگا بهم اخم با آیدین

میخوره_آیدین

جمع و خودم......ببخش و من خودت خدایا.......نشستن کنارمون اومدن و شدن پررو دختره تا دو

دختری.......شدم جمع بشیتر و گفتم هٔ استفرالـل لب زیر.......بودم معذب خیلی........کردم جور و

.زد بستنیش از گنده لیس یه و جسبوند بهم و خودش بود نشسته کنارم که

.باش خوش و امروز فقط نیستی کارا این اهل فهمیدیم......مسلمون بچه بابا_دختر

چپ و بستنی.......میشد آب داشت دستم توی بستنی......دادم تکون تاسف ی نشونه به سری

شیدمک دختره بغل تو از و آیدین.......شدم بلند جام از عصبانیت با و کناریم آشغال سطل تو کردم

ینآید که همینطور.......میکرد نگا بهم شده گشاد چشمای با........بیوفته راه تا دادم هلش و بیرون

.گفت میدادم هل ماشین سمت به و

مشکلیه؟......میکردیم برقرار ارتباط یکی با دیقه دو شدی؟داشتیم دیوونه پدرام_

.هه.......مشکل؟_

یجا خودم......ماشین تو نشوندم و آیدین و کردم باز و ماشین در و برداشتم حیبش تو از و سویچ

.گفتم بالا صدای تن با.......گاز رو گذاشتم و پام و نشستم راننده

.میکنی؟ غلطی چه داری میفهمی اصن.......خودتو؟ یا کردی مسخره و من_

.رفت بالا صدام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 392

گفتی خودت با دیگه تموم؟بعدشم و کردی زندانی اتاق تو و خودت روز چهار یه مرد مونا وقتی_

کلت تو عقل مگه تو.......کردی؟ سرگرم مردم دخترای با و خودت رفتی نمیبینه و مرده اون

نداری؟

.نمیگفت هیچی و بود شده خیره جلو به اخم با آیدین

.میشم پیاده دار نگه_آیدین

و زد ضربه داشبرد به.......گاز رو گذاشتم و پام و نکردم توجه حرفش به......کردم نگا بهش اخم با

بالا برد و صداش

.میشم پیاده دار نگه نیستم؟میگم تو با مگه_آیدین

.......آی_

.کرد قطع و حرفم

.نگو هیچی_آیدین

.گرفتم و بازوش که بشه پیاده خواست......داشتم نگه گوشه یه و ماشین

.خودته ماله ماشین.......میشم پیاده خودم وایستا_من

و رفتنش راه.......شد کنده جاش از ماشین و نشست راننده جای رفت اون و شدیم پیاده ماشین از

سرت تو خاک.......نگفتم که چیزا چه کردم؟بهش چکار من خدایا......کردم دنبال چشم با

.میکردم سرزنش و خودم و میزدم غر لب زیر و افتادم راه خونمون طرف به.......پدرام

✖✖✖✖✖

(آیدین)

ولی......نگرفتم دل به من بود زده حرف هم اگر و بود نکرده حرف باهام اینطوری کسی حالا تا

باهام اونطوری دختر تا دو خاطر به تونست چطور آخه......شدم؟ ناراحت انقدر چرا الان نمیدونم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 393

خونه سمت به سرعت با و کشیدم پوفی.......بگه؟ بهم اومد می در دهنش از چی هر و کنه صحبت

جیغ تایرا شد باعث که چرخوندم و فرمون.......بهزاد با من قرار.......افتادم چیزی یاد که میرفتم

رو تربیش و پام.......بودم اونجا باید دیگه دیقه پنج.......کردم نگا ساعت به.......بکشن خراشی گوش

رد خیابون از و کردم پارک جا یه و ماشین.......رسیدم ربعه یه سرعت اون با.......دادم فشار گاز

یکی که شدم رد ازشون.......بودن وایستاده ای خونه در جلوی که دیدم و مرد تا دو........شدم

.گفت شون

آقا؟ ببخشید_

داد ادامه......برگشتم

راد؟ آیدین_

خودمم بله_

اینجان خان بهزاد_

داد کارگراش سر داشت بهزاد.......شدم خونه وارد و دادم تکون سری......کرد اشاره خونه به

.کرد نگا بهم تعجب با و برگشت.......کردم ای سرفه تک......میزد

.نمیای کردم فک_بهزاد

کنم؟ پرداخت و پول کجا خب......اومدم که حالا_

.میام الان وایستا_

رو ونهخ بیشتر تقریبا.......اتاق تا سه با نقلی ی خونه........کردم نگا خونه به.......اتاق یه توی رفت

هم کارگر تا سه........بود خونه ته که داشت هم مانند اتاق ی آشپزخونه یه........بود گرفته اتاق

خاک هم کوچیک ی خونه این تو آخه بگه این به نیست یکی.......میکردن تمیز رو خونه داشتن

.گفت پشت از یکی که میکردم نگا کارگرا به داشتم......گرفتی؟ کارگر تا سه که میگیره

بریم شدی خسته کلفتا به زدن زل از اگه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 394

برای هم نفر دو.......شدیم من ماشین سوار هم با.......نگفتم هیچی........بود بهزاد........برگشتم

پیاده ماشین از بهزاد بع.......داشتم نگه بانک یه جلوی.......نشستن پشت بهزاد از محافظت

شده گشاد چشمای با......شن پیاده ماشین تو مرد تا دو کرد اشاره پول پرداخت از بعد......شدیم

.کردم نگا بهزاد به

.بده رو دختره.......توِ نوبت حالا_من

دختر؟ کدوم_

باران_

برو خودت ماشین با هم تو........میشم خودم ماشین سوار میرم من خو.......میرفت یادم داشت اها_

.میام منم گذاشتیم قرار که قبلی جای

نیومدی؟ اگه_

کنم؟ چکار رو دختره میخوام_

.ندارم اعتماد بهت ولی......نمیدونم_

زد ای خبیثانه پوزخند

.میکنی خوب_

از یکم وقتی......شدم ماشین سوار و انداختم بالا ای شونه.......نمیداد بهم خوبی حس پوزخندش

رو نفر یه من و دزده یه کنم؟اون اعتماد بهش باید چرا من.......کردم چکار فهمیدم تازه رفتمو راه

کجا اما.......برگردم خواستم.......کردم پارک گوشه یه و ماشین.......دستش کف گذاشتم صاف

و دمش پشیمون........میمونه قولش پای یا میکنه قولی بد یا.......گذشته کار از کار دیگه میریم؟الان

ماشین به و شدم پیاده رسیدم وقتی.......بودم درگیر خودم با اونجا تا.......گاز رو گذاشتمو پام

تربیت،زشت،زبون بی دختر یه خاطر به و فکرم من داره دلیلی چه اصن.......دادم تکیه

هدر خاطرش به و پولم داره؟چرا من به ربطی چه.......کنم؟ درگیر.......و نفهم،خودخواه

عاشق هم دختره اگه.......دیگه معلومه شده؟خوب دختر این عاشق پدرام چرا اصن.......دادم؟

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 395

هم بدی کار......کنم کمک پدرام به خواستم من......بودم من باعثش باشه شده پدرام

دست پدرام واسه و خیابون تو ریختن رنگ و رنگا دخترای همه دختر؟این این چرا ولی.......نکردم

زشت بودنش؟از خنگ از.......اومده؟ خوشش چیش از پدرام......میکنن نرم پنجه و

ور شیشه بهزاد.......اومدم خودم به ماشین صدای با......نگرفته و من چشم شاید البته......بودنش؟

.داد پایین

.بیا ماشین همین دنبال_بهزاد

ماشین سوار و دادم تکون سری.......اومد که شد راحت خیالم......دادم بیرون صدا با و نفسم

پیاده......کوچه یه تو پیچید ماشین یهو که بودیم راه تو دیقه پنج.......رفتم متشین دنبال......شدم

.شدیم قدیمی باغ یه وارد دستش و دار و بهزاد با......شدم

.میارمش خودم وایستا همینجا_بهزاد

.زد صداش مردا اون از یکی که بره خواست

.هاااا میزنه لگد و مشت......میارمش شما؟خودم چرا......خان بهزاد_

.میارمش خودم........نیومده فضولیش تو به_

وردآ بسته دهن و پا و دست با و باران ثانیه چند از بعد و شد انباری وارد بهزاد......نزد حرفی دیگه

بر پسش از میتونست و بود بیشتر زورش بهزاد ولی.......میزد پا و دست باران.......بیرون

کرد و دستش بهزاد......شد آروم دید که و من باران.......وایستاد تر،جلوم اونور متر چند.........بیاد

گلوی روی دستش.......میکنه؟ چکار داره.......شد گشاد چشمام.......آورد در کلت یه و جیبش تو

اشک دفعه این و میزد پا و دست دوباره باران..........باران سر کنار گذاشت هم رو کلت و بود باران

میریخت

نگرفتی؟ و پولت میکنی؟مگه چکار_من

.بدی بازم باید گرفتنش برای........نچ_

.کردم نگا بهش عصبانیت با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 396

.دیگه کن گم و گورت گرفتی و پولت......نفهم ی مردیکه_من

.ایشون با ولی میکنم گم و گورم.....باشه_

.کرد اشاره باران به سر با

.گرفتن پشت از و من نفر سه که جلو رفتم قدم یه

کدوم؟.......میبینی و مرگش یا میدی یا_بهزاد

میخوای؟ چقد......میدم......باش_

.کافیه برات تومن۰۱_

و اومد شون یکی.......کرد اشاره نفر سه اون از یکی به بهزاد........کردم پایین بالا سریع و سرم

.برداشت و کارتم و شلوارم جیب تو کرد و دستش

.کن کارت به کارت تومن ۰۱ کنار همین از برو_بهزاد

.دادم هل و نفر دو اون.......گرفتم ازم و رمز

.میبینی که خودت......نمیکنم فرار_من

ظرمنت ای دیقه چند.......میکرد نگا بهم التماس با و میرخت اشک تند تند.......کردم نگا باران به

با بهزاد........داد تکون سر بهزاد برای و جیبم تو گذاشت و کارت........اومد مرده همون که موندیم

و غلمب تو پرید دو با باران یهو.......کرد باز و بود بسته دهنش و پاش و دست به که طنابایی پوزخند

هقهق........کردم نگا بهش گشاد چشمای با و بودم کرده باز و دستام........کرد گریه

تا ود خواستم دلی دو و شک با........کنه کمکش بتونه کمه نبود کسی من جز به انگار........میکرد

ماخ.......میداد فشار و من میکرد گریه که همینطور.......شدم پشیمون که بزنم پشتش به ضربه

رفته آدماش و بهزاد......بالا آوردم و سرم......باشه؟ من بغل تو باید چرا الان این......کردم

گفت گریه همون با.......کردم جدا خودم از و باران.......بودن

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 397

و تومن ۰۱ ولی پدرامه ماله ای خورده و ۹۱۱ اون........برمیگردونم و تومنت ۰۱ بخدا.......ممنونم_

.برمیگردونم بهت

گفتم اخم با

.شو سوار برو نکرده لازم_

دختره........بود ریخته بهم جور بد اعصابم.......نمیومد در جیکش کس هیچ.......شدیم ماشین سوار

ولی باشم خوب باهاش و نگم بهش چیزی مدت یه خواستم.........میزنه؟ زار بغلم تو اومده پررو ی

صمیمی انقدر که کنم رفتار باهاش دیگه طور یه باید.......نشد نه.........میشه تر پررو روز هر

و اشکاش ناراحتی با باران که بودیم سکوت تو.......کردم باز و بستم ای لحظه و چشمام........نشه

گفت آرومی صدای با و کرد پاک

ببخشید_

چی؟_

ببخشید_

همین؟ فقط_

.میکردم گریه باید......شد بد حالم لحظه یه.......بگم؟ چی میخوای دیگه_

.نه من بغل تو ولی.......کن گریه_

هوگرن نبود خودمم دست.......بود لحظه یه.......میشه کم بغلت از انگار حالا.......هستیا آدمی عجب_

.نمیکردم رو کار این

.گفت لب زیر

.جنبه بی_

بگو نشنیدم؟دوباره چی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 398

.رفت بالا صدام.......نگفت هیچی

گفتی؟ چی بگو دوباره نیستم؟میگم تو با مگه_

گفت بلند

جنبه بی_

آماده خاطر به هم باران.......جلویی ماشین به بخورم بود نزدیک که.......ترمز رو گذاشتم و پام یهو

.کرد نگا بهم اخم با.........برگشت و جلو رفت و شد جدا صندلی از نبودنش

.نداره هارو بازی لوس این که جنبگی بی.......دیگه ای جنبه بی......مردک؟ میکنی چکار_باران

.کنن گریه حالت به آسمون تو مراغای کنم کاری نکن کاری_من

بکنی میتونی چکار ببینم بکن.......اِاِاِ_

مکرد باز و باران سمت در.......نکردم توجه هم پشتی ماشینا زدن بوق به.......شدم پیاده ماشین از

.گفت و زد جیغ......شونم یه روی گذاشتمش و کردم بلندش.......بیرون آوردمش حرکت یه با و

.روانی کن ولم......میکنی؟ غلطی چه داری_

نگفتی؟ مگه خودت_

.......من_

چی؟ تو_

.هیچی_

روی گذاشتمش بدبختی کلی با........میکردن نگامون تعجب با همه.......پارک تو بردمش

.گفتم لبخند با........میکرد نگا و پایین ترس با بالا اون از.......درخت

.کردم غلط بگو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 399

.کرد نگا بهم ترس با

.میترسم ارتفاع از.......پایین بیار و من_

.پایین میارمت کردم غلط بگو_

ددر از.......کردم نگا بهش فقط.........زمین افتاد بالا اون از و خورد سر پاش که پایین بیاد خواست

رو گذاشتم و دستش و کردم بلندش پوزخند با.........بود شده جمع اشک چشماش تو

.شدیم ماشین سوار........میگفت ناسزا بهم همینطور لب زیر.......گردنم

کردم؟ غلط نمیگی هم هنوز_من

کردم؟ غلط بگم که میگی حالا شکوندی زدی و پام.......پررویی تو چقد_

.گفتم خنده با......بریزه اشک کن جلوی نمیخواست فهمیدم

.میدم و کردن گریه ی اجازه بهت.......نداره اشکال کن گریه_

اشکش که میزد زور خیلی ولی.......بشه سرازیر بود مونده یکم و بود زده حلقه چشماش تو اشک

.نیاد در

میخندی؟ بهم داری بعد شکوندی و من پای کردی؟زدی چکار میفهمی اصلا تو_باران

.میگیره گچ برات میری دکتر یه.......نکردم خاصی کار_

هنگ و اشکش جلوی نتونست دیگه و گرفت درد تر بد که کوبید ماشین کف به حرص از و پاش

و شدم پیاده ماشین از.......کردم تحمل و گریش صدای درمانگاه تو.......کرد گریه زار زار و داره

.رفت هوا به جیغش که بشه پیاده خواست و کرد باز رو در اونم.......افتادم راه اون از تر جلو

نمیخوای؟ کمک ازم_من

.وجه هیچ به_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 400

به و خودش تعجب با ساله۰۲،۰۲ پسر یه.......افتاد و زد جیغ زمین رو گذاشت و پاش که دوباره

.رسوند باران

میخواین؟ کمک......خوبه؟ حالتون......خانوم_پسر

.گفتم و برگشتم که بده جواب خواست باران

.باش راحت شما..........نه_

شماان؟ با چی؟خانوم_

.برید شما هستم خودم.......منن با.....بله_

.وایستادید اونجا شما و میکشه درد داره خانومتون ولی آقا ببخشید_

.شدم عصبی دستش از

.نکن فضولی هم بقیه کار تو بخون و دَرست برو شما ثانیا.......نیست من خانوم اولا_من

از و دستش و رفتم سمتشون به سرعت با که کنه بلندش خواست و گرفت و باران بازوی پسره

باران........دادنام هل این با منم اوووووف.......افتاد که دادم هلش آروم و برداشتم باران بازوی روی

.کرد نگا بهم اخم با

میدی؟ هل و مردم ی بچه چرا_باران

.داد ادامه و پسره سمت برگشت

.نشدن تر روانی ایشون تا برو شما عزیزم_

.اومد در آخش که پیچوندم و گرفتم باران مچ

.میشکونم دستتم روانی بگی من به دیگه بار یه_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 401

سانت دو این بین و نداشت فاصله بیشتر سانت دو صورتامون.......کردم کاری چه فهمیدم تازه

پسره که بودیم شده خیره هم به شدیدی اخم با تاییمون دو.......بود باران ی خورده پیچ مچ فقط

.کشید پشت از و من و شد بلند

.میخورید رو دیگه هم چشماتون با الان........کنید بس......خب خیلی_پسر

ول و باران دست مچ........نمیخوردن تکون هم متر میلی یه من و میکشید و من همینطور پسره

به صدام تا زدم داد........نشستم دومی ی پله روی و رفتم درمانگاه ی پله تا سه سمت به و کردم

.برسه باران

.شو پا تونستی اگه حالا_من

دادن تکون از بعد و داد و جوابش جونی بی لبخند با هم باران که گفت چیزی باران به پسره

.گفت کلافگی با آخر........شه بلند نتونست کرد کار هر باران........رفت پسره سرشون

.نفعت به یکی........خوبی تو......قبول.......باشه........خب خیلی_

.کردم غلط بگو_

گفت آرومی صدای با و بست و چشماش

کردم غلط_باران

.نشنیدم......تر بلند_

.گفت بالا صدای تن با و کرد باز و چشماش

.کردم غلط_

و نشوندمش تخت روی و پزشک اتاق ی تو بردمش.........گرفتم و بازوش زیر و شدم بلند جام از

گفت میزد ورق رو ها پرونده که همینطور دکتر.......نشستم تخت کنار صندلی روی خودم

شده؟ چی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 402

.گفت من از تر سریع باران که بگم چیزی خواستم

.پایین کردن پرتم درخت از_

.کردم غلط بگی میخواستی......افتادی کردن؟خودت چی؟پرتم_من

و شدی پیاده ماشین از که بودی تو........شدی خیره بهم و درخت رو گذاشتی و من که بودی تو_

سرم خیر......دارم آبرو من آقا نخیره......هرته؟ شهر اینجا کردی فک........شونت رو گذاشتی و من

.دکترم

سر بالا که میگن کسی به دکتر......نمیری روز چهار میری روز دکتری؟یه دکتر؟چه......هه_

.باشه آماده مریضش

........تو_

.کرد قطع حرفش دکتر

اهاتوندعو و کنین رعایت لطفا........بگیرین؟ گچ پا یا کنین دعوا اومدین خبرتونه؟اینجا چه_دکتر

.داریم مریض اینجا ما.......خونه توی برای بزارین و

یستادوا باران جلوی.......شد بلند جاش از و کشید پوفی دکتر.......کردم نگا آیدین به عصبانیت با

جامان نتونست و کدومشهیچ بارانم که بکنه گفت کار کلی........گرفت دستاش تا دوتو و پاش و

بردمش و کردم بلند تخت روی از و باران......بندازه جا باید و رفته در گفت دکتر آخرم.......بده

از دبع دکترم.......وایستادم تخت کنار خودم و نشوندمش تخت روی......میگفت دکتر که اتاق توی

خوشم اصلا بازیا لوس این از.......میکنه؟ فرقی چه اتاق اون با اتاق این آخه......تو اومد ثانیه چند

.گرفت و باران پای دکتر.......نمیاد

.نترس.....نداره درد اصلا.......بکش عمیق نفس تا چند_دکتر

ممیکردی نگا هم به اخم با داشتیم......کردم نگا بهش اخم با.......درآورد و دکتر ادای یواشکی باران

غجی داشت.......زمین رو برگشت و هوا رفت بیمارستان کل.......کشید بنفشی جیغ باران یهو که

.برداشتم و دستم شد ساکت که بعد.......گرفتم و دهنش جلوی که میکشید

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 403

زمین رو و پاشون هم لحظه یه نباید ساعت سه دو تا خانومتون......محترم آقای_دکتر

بازوش از بره جایی خواست هم اگر......نشه بلند وقت یه که بمونید سرش بالا همش....بزارن

.بگیرید

.گفتم و کردم نگا باران به

.حتما باشه_

.کرد نگا بیرون به پنجره از و رفت غره چشم بهم

.بریم پاشو_من

صدای با که شم خارج اتاق از خواستم تر جلو.......شد بلند جاش از آروم و کرد نگا بهم اخم با

.شدم متوقف دکتر

محترم؟ آقای_دکتر

.برگشتم

.گفتم بهتون الان همین_دکتر

و باران آستین نوک و رفتم حوصلگی بی با.......کرد اشاره بود شدن بلند حال در که باران به

تیممیرف پایین ها پله از داشتیم.......کردم پرداخت و پول.......صندق جلوی رفتیم هم با.......گرفتم

ازوشب تا دو از که بیوفته خواست و گرفت درد پاش که بودم گرفته و آستینش نوک همچنان من و

.کرد نگا بهم اخم با و آورد بالا و سرش........گرفتم

بگیری؟ و دستم آدم ی بچه مثه نمیتونی_باران

میگه بهم و میکنه نگا چشمام تو پررو پررو......داره زبونی عجب.......کردم نگا بهش تعجب با

بگیرم؟ و دستش

امکان من......باش خیال همین به.......کنم؟ ماشین سوار و بگیرم و دستت میگی بهم داری_من

.بگیرم و یکی تو دست رنگ رنگا دخترای جلوی نداره

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 404

.باشه خداتم از_

سوار........میشد جدا زمین از پاهاش که بود سبک انقدر......کشوندمش و گرفتم محکم و بازوش

.شدیم ماشین

میری؟ کجا_من

خونه_

.آدرس_

شدم پیاده ماشین از حرص با.......داشتم نگه خونشون در جلوی و رفتم همونجا به.......داد و آدرس

و بردمش خونه در جلوی تا.......پایین آوردمش و گرفتم و بازوش و کردم باز باران سمت در و

گرفت هوا تو و دستم که بزنم زنگ خواستم

.وایستا_باران

داد بیرون صدا با و نفسش.......برداشت و دستش......کردم نگه خودش به بعد و دستش به تعجب با

رو مامانش کرد باز که رو در.......خونه داخل بردم و باران.......شد باز تقی با در........زد و زنگ و

هک کردم نگا باران به.......کرد هنگ دید و باران وقتی.......میکرد گریه داشت و بود نشسته زمین

نگا مامانش به داشت گرفتم و نگاش رد........بود باز بناگوش تا نیشش.......ببینم و العملش عکس

.کردم ول و باران بازوی.......باران بغل تو پرید دو با و شد بلند جاش از مامانش........میکرد

میشیم؟ نگرانت بودی؟نگفتی کجا_باران مامان

.میکردن گریه تاشون دو

.دزدیدن و من......شدم اذیت خیلی.......بود شده تنگ برات دلم_باران

.گفت و کرد نگا بهش تعجب با و کرد جدا خودش از و باران مامانش

دزدیدنت؟کیا؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 405

.نمیدونم_

دید که و باران باباش......شدن خونه وارد پر دست با باران داداش و بابا و شد باز خونه در همونجا

ارانب مامان.......کرد بغلش و رفت باباش طرف به لنگ لنگ با باران.......افتاد دستش از پلاستیکا

.گفت و کرد سرش و روسریش......وایستاد جلوم و اومد من طرف به هم

تو در؟بیا جلو چرا......پسرم؟ اومدی کی_

.کردن نگا من به و شدن جدا هم از باباش و باران

.برم من.......خانم حاج ممنون_من

.نمیکنم ولت نخوری نهار کجا؟تا_

.ترم راحت اینطوری.....خونه میرم......مرسی نه_

میشدیم آشپزخونه وارد که همینطور.......کشوند آشپزخونه طرف به و گرفت و بازوم باباش

ام سمت به کنان لنگ لنگ و اندخت بالا ای شونه......کردم نگا باران به اعتراض با و برگشتم

.نشستم صندلی میز،روی پشت.......اومد

.وایستاد قابلمه جلوی و اومد مامانش

.میخوردم چیز یه خونه.......نبودیم زحمت به راضی_من

زحمتی؟ چه_

.داد ادامه و گذاشت جلوم و پلو

.بخور و مامانت غذای همون برو نیومد خوشت اگه بخور_

به غذا حالا تا........خوردن به کردیم شروع.......نشستن کنارش پژمان و جلوم باران......زدم لبخند

یادم خونگی غذای ی مزه خوردم و بیرون غذای که انقدر......بودم نخورده خوشمزگی این

که و قاشق آخرین.......میکرد نگا بهم اخم با آخر تا اول از باران........خوردم آخرش تا.......رفته

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 406

بلند جام از........«هیچی»گفت سر با اونم«شده؟ چی»که کرده اشاره بهش سر با دهنم تو گذاشتم

.باران مامان طرف به کردم روم و شدم

.نداشت حرف پختتون دست......نکنه درد دستتون_من

.گفت لب زیر زده خجالت مامانش

.داری لطف_

یول.......شه بلند کرد اشاره و زد ضربه پهلوش به باباش که باران جز به شدن بلند جاشون از همه

خونه از خدافظی از بعد......شدم خارج آشپزخونه از رفتم غره چشم بهش........نشد بلند آخرم

.رفتم خونه طرف به و بیرون زدم

✖✖✖✖✖✖

(باران)

.گفتم و شدم بلند خورد اعصابی با

کاری همیچین دیگه.........عمومیه؟ مکان مگه.....میدین؟ راه خونه تو رو کی هر چرا_

.این برای مخصوصا.......نمیکنین

.لپش به زد مامان......بود آیدین همون منظورم.....کردم اشاره در با

.ندیدم عمرم تو ماهی این به میزنی؟پسر حرفیه چه این دختر......وا_مامان

.گفت لب زیر پژمان

.نمیشناستش انگار«این»میگه همچین_

.بردم بالا و صدام

.هیچکارمه اون.......نکن دخالت یکی تو پژمان_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 407

.گفت جیغ با مامان که اتاق تو برم خواستم و نکردم توجه.......زد داری صدا پوزخند

شده؟ چی پات_

.برگشتم

.انداخت جا درمانگاه رفتیم.......رفتگیه در.......هیچی_من

.بمیره برات مادر الهی_

.کرد اشاره پژمان به

دوب.......اتاقش بره کن کمک بهش پاشو.........بره؟ راه نمیتونه خواهرت نیمبینی کوری مگه_مامان

و شد بلند جاش از حرص با.......کردم نگا میخورد و خودش داشت حرص از که پژمان به پوزخند با

با.......روش انداختم و وزنم کل منم......گرفت و بغلم زیر اومد.........نشنیدم که گفت چیزی لب زیر

.گذاشت تخت روی و من......اتاق تو رفتیم هم

.بزدل ی دروغگو_پژمان

منی؟ با.......چی؟_

کردی؟ قایم رو کسی کمد تو هست؟نکنه هم ای دیگه کس تو از غیر به_

میگی؟ داری چی بفهمم بزن حرف درست......نگو چرت پژمان_

هخون اصلا بودی؟یا یارو این ی خونه شب چند بگو و راستش.......دزدیدنت؟ که........درغگو گفتم_

ساده بابا و مامان کردی فک خودت با......میکردی؟ عوض و جات شب یه شب یه و نبودی این ی

هم یارو این اسم........خوب خیلی میشناسمت خوب......نیستم من ولی........ان

و آیدین........عظیمی راد،باران آیدین........میکنه زندگی که جایی و مشخصات.......میدونم

.میاین هم به.......باران

.داد ادامه که بگم چیزی خواستم........میکردم نگا بهش باز دهن با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 408

اینطور که......رفته؟ در پات_

.زدم داد و شدم عصبی......رفت بالا صدام

بهم اومد در دهنت از چی هر......آوردی در و شورش......میبندما میام خودم و دهنت......پژمان_

با نمیزارم دیگه......شدی منحرف گشتی رفیقات با انقدر......داداش؟ میگن هم تو به آخه.......گفتی

.بگردی رفیقات و دوست

.کردم نگا بهش تعجب با.......خنده زیر زد

باش خیال همین به........ترسیدم نگو وای......بگردم؟ رفیقام با من نمیزاری تو_پژمان

.نمیزاره کی ببینیم.......خانومی

.میبینیم_

.کرد نگا دومون هر به اخم با......تو اومد بابا و شد باز در یهو

شد؟ شروع باز_بابا

.......بابا_من

.کرد قطع و حرفم

ببره؟ سر به آرامش تو لحظه یه نمیتونه خونه.......کنید بس_بابا

.میزدی داد تر بد من از الان وگرنه.......نمیکنه که کارا چه باران نمیدونید شما بابا_پژمان

.کرد انگ من به بابا.......گفتم بهش دلم تو بودم بلد فحش چی هر.......کردم نگا پژمان به تعجب با

کیی بغل تو بودن گذاشته نگران رو شما که شبایی خانوم باران........میگم بهت خودم بزار_پژمان

.بازیه لوس.......نرفته در پاشم.......دزدیدن و من میگه شما به هم الان و..........میکردن حال

گذاشت و دستش.......چرخید صورتش.......صورتش تو خوابوندم یکی و شدم بلند جام از بزور

.سیلی جای

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 409

نمیزارم ولی نگفتم بهت هیچی میگی خودم به......باش داشته ادب بابا جلوی حداقل یکم_من

.میفهمیدی خوب و حرفم داشتی عقل یکم اگه......بگی خواستی چی هر بابا جلوی

.بابا سمت به رفتم لنگ لنگ با

.میزنه زیاد حرفا این از عمرم اول از پژمان میدونی خودت.......نمیکنی؟ باور که شما......بابا_من

.دادم نشون بهش رو کبودی و زدم بالا و شلوارم

.رفته در......میبینی؟_من

برای دلم که نیخورم تاسف خودم برای واقعا......شد خارج اتاق از و داد تکون سری و کرد اخم بابا

.گفتم تاسف با و برگشتم.........بود شده تنگ این

.کشید خجالت تو جای به بابا.......کن نگا_

.کرد زمزمه گوشم در و شد رد کنارم از

.میکنم ثابت_

ای دیقه چند.......نشستم روش و رفتم تخت سمت به لنگان لنگان دوباره و انداختم بالا ای شونه

دنش بسته صدای با که میکردم فک پیش لحظه چند اتفاقات به فقط........بود خورد عصابم خیلی

.نشست کنارم و شد اتاق وارد شربت لیوان یه با مامان.......اومدم خودم به در

زده؟ مفت حرف پژمان بازم_مامان

.........میگه من به بابا جلوی.......کرد رد حدش از دفعه این_

.گرفتم دستش از و شربت و کشیدم پوفی........ندادم ادامه

.بدیم اطلاع پلیس به باید.....دزدیدنت شد چی بدونم میخوام......باران_مامان

.میشه دردسر......نده خبر پلیس به ولی......میگم بهت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 410

.دادم ادامه......داد تکون سری

ات داشتن ام نگه روز چند........کردن بیهوش و من خونه برمیگشتم داشتم بیمارستان از وقتی_

.کردن آزاد و من اونام و داد بهشون زیادی پول و اومد پسره همین اینکه

داره؟ اون به ربطی چه دزدیدن رو تو اصن......نگفت؟ چیزی ما به چرا پس......پول؟؟_

.بکشم وسط و پدرام موضوع نخواستم

بود؟ کجا پولتون شما آخه......جان مامان_من

دیگه میومد در جا یه از بالاخره_

کردن؟ آزاد و من که داد پول چقد میدونی اصن_

.داد تکون منفی ی نشونه به و سرش

.میلیون ۹۵۱_من

.کرد نگا بهم تعجب با

داد؟ پسره این رو همه.......عالم خاک وای ای_مامان

محتاج ندارم دوس ولی نمیخواد گفت خودش.......برمیگردونم بهش ذره ذره خودم ولی......آره_

.باشم دیگران پول

روی از و موبایلم و میز رو گذاشتم و شربت......شدم بلند جام از منم......رفت فرو فکر به مامان

ی هشمار گرفتم که ای شماره اولین.......بود شده تنگ موبایلمم واسه دلم......برداشتم کمد آیینه

.داد جواب ای گرفته صدای با بوق چهار از بعد......بود پژوا

بله؟_

پژوااا؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 411

.شد باز صداش.......زد جیغ

خودتی؟ باران.....ب......ب_پژوا

.شنیدم و گریش صدای

و من همه......یک درجه مومن شدم کردم دعا برات انقدر شدم زنده و مردم من......بودی؟ کجای_

.میکنن صدا خانوم حاج

.خندیدم شوق با

پیشت میام کجایی؟الان_پژوا

.خونه_

.اومدم_

پیدا من گفت و زد زنگ عالم کل به مامان.....هال تو رفتم مامان با.......کرد قطع و تلفن

هب و کردم باز رو در.......شدم بلند جام از زنگ صدای با که بودم نشسته تلویزیون جلوی.......شدم

.خوردن بهم پژوا و پژمان دیدم......برگشتم آخ صدای با یهو......دادم تکیه دیوار

کوری؟ مگه_پژمان

.شد سرخ خجالت از کرد باز که و چشماش پژمان

.بارانه کردم فک ببخشید......شمایید؟ اِ_پژمان

خوبید؟ شما.......نداره اشکال_پژوا

چی؟خوبستین؟ شما......ممنون_

ممنون بله_

.گفت و کرد اشاره خونه به پژمان.........میشنون گل میگن گل چه نگا رو اینا

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 412

.بفرمایید_

گریه به کرد شروع و بغلم پرید و انداخت و کیفش دید که و من..........تو اومد هم پژوا

.کردم بغلش......کردن

.گشتم رو شهر کل......دختر؟ بودی کجا_پژوا

خودش از و من پژوا مامان صدای با که میشدم خفه داشتم......داد فشار خودش به و من بیشتر

هدزدید موضوع کل........اتاقم تو رفتیم هم با و گرفتم و پژوا دست پرسی احوال از بعد......کرد جدا

انپژم و من دعوای داستان داشتم.......پدرامه تقصیر همش گفتم حتی کردم تعریف براش و شدنم

.خورد در به تقی که میگفتم و

.تو بیا_من

پژمان.......نمیشد تر باز این از دهنم........بود آورده شربت.......شد اتاق وارد دست به سینی پژمان

خم لبخند با........میبینم خواب دارم.......نداره امکان.....هه.......آورد؟ شربت برامون.......زد؟ در

حرفاشون شدن تموم از بعد و کرد تشکر کلی هم پژوا........برداشتیم شربت تاییمون دو.......شد

.گفتم باز دهن با و کردم اشاره در به......بیرون رفت پژمان

آورد برامون شربت که همینی........شد وارد و زد در که همینی.......بود پژمان اومد که اینی_

مانپژ جلوی و آشپزخونه تو رفتم سرعت با رفت پژوا اینکه از بعد........داد تکون و سرش خنده با

.کرد باز و آب شیر و انداخت بهم نگاهی نیم.........وایستادم

آوردی؟ شربت برامون بودی تو.......خورد؟ جایی با سرت_من

.کنارش بزارم هم دیگه یکی کرد مجبورم مامان........آوردم خانوم پژوا برای.......نیاوردم تو برا_

.نمیزارم تو دست صاف رو پژوا من........نچ........عزیزم نچ........گرفته؟ و چشمت چیه؟پژوا_

.میبینیم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 413

و عاشق دوتا این یهو شد چی اصلا.......شدم خارج آشپزخونه از لبخند با و دادم تکون سری

چه؟ من به.........شدن؟ معشوق

✖✖✖✖✖

(پدرام)

راگ یا بده بهم و باران یا......خدایا........باران همش.........بستم و چشمام و سرم رو گذاشتم و بالشت

نم اصن.........باران شده روزم و شب.......بکنم و زندگیم بزار نکن اذیت انقدر و من نمیدونی صلاح

انقدر دارم دوست حرف گفتن چرا.........شم کار به دست باید خوپم.......نمیندازم زحمت به رو تو

دلش از هم که زدم زنگ آیدین به و برداشتم و گوشیم........شدم بلند حام از.......شده؟ سخت برام

.داد جواب بوق سه از بعد.........باران دنبال بریم بگم هم دربیارم

بله؟_

.آیدین سلام_

گفت آروم و جدی

.سلام_

باران؟ دنبال بریم کی_

.رفتم_

.زد خشکم

ندادی؟ خبر بهم بریم؟چرا هم با نگفتم بهت مگه.......چی؟_

.نداشت لزومی_

میکردن حمله بهت و نمیدادن بهت و باران اگه......چی؟ میزدنت هم تو اگه.......نداشت؟؟ لزومی_

کنی؟ چکار میخواستی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 414

.خونست باران الان و نشده چیزی که حالا_

.بیوفته اتفاقی براش بود کافی فقط_

نداری؟ کاری_

.خدافظ نه_

مطمئن چطوری.......میدیدم؟ و باران چطوری من حالا........شد بدتر بود درگیر فکرم.......کرد قطع

بیمارستان مطمئنن فردا.......نه........بیمارستان در جلوی میرم فردا........خوبه؟ حالش بشم

روز چند تا بودم مطمئن چون......نکنم فکر بهش کردم سعی و کشیدم پوفی........نمیره

.نمیبینمش

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

و کن مخلوط تو انداختم موز دوتا با و شیر لیوان یه........برداشتم موز تا دو و کردم باز و یخچال در

عوض رو کنالا میخوردم شیرموز که همینطور و نشستم تلویزیون جلوی........کردم روشنش

غزلم......نیست که بارانم......زد زنگ بهم الان که پدرام........زد خشکم زنگ صدای با که میکردم

دونب.......نداشتم لباس.......میز رو گذاشتم و شیرموز........باشه میتونه کی پس......شمال رفته که

فرد وقتی........کردم باز یکم رو در......وایستادم در پشت و کردم رد و حیاط بپوشم چیزی اینکه

.زد داد در پشت از........بستم رو در سریع دیدم رو در پشت

.دارم کار باهات کن باز.......پسرم کن باز رو در آیدین_

.ندارم کاری تو با من ولی_

.زد داد دوباره که خونه تو برم خواستم

.بیارم ساز کلید میشم مجبور نکنی باز اگه_

.بکن میخوای کاری هر برو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 415

رمسرگ تلویزیون با و فکرم.........خوردم نفس یه و شیرموزم و دادم لم کاناپه رو.......خونه تو رفتم

اومد مرادی و شد باز در که بودم فیلم وسطای تقریبا........نکنم فکر مرادی به دیگه که کردم

.وایستادم جلوش اخم با و شدم بلند جام از سریع.......تو

من؟ ی خونه اومدی کی ی اجازه با_من

.میارم ساز کلید نکنی باز اگه گفتم بهت خودم_

.کردم اشاره در به

.بیرون برو_

.زدم داد و دادم فشار بهم عصبانیت از و چشمام.......کرد نگام فقط

.بیرون برو.........گفتم؟ چی نشنیدی_

.نمیرم بیرون بزنم حرف باهات نزری تا_

و دستم......میکنم کار چه دارم فهمیدم تازه ولی.......بالا بردم و دستم.......شدم عصبی خیلی

.گفتم بودم داشته نگه بالا که همونطور و کردم مشت

.دیقه پنج فقط_

کاناپه روی جلوش رفتم پایین آوردم و دستم........نشست کاناپه روی رفت و شد رد جلوم از

.نشستم

.میدم گوش باشه مهمی خیلی حرف اگر_من

.داد تکون سری

بمونی؟ خونه این تو ایمیخو کی تا........داشتم سوال تا چند همه از اول_مرادی

.مطلب اصل سر برو......همیشه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 416

بگیری؟ زن میخوای کی_

.راحتم همینجوری......ندارم و قصدش_

.دادم مهندسی شرکت ساخت دستور برات_

.شد تا چهار چشمام

.......شما_من

.ندادم ادامه

دیگه؟ میکنی قبول_مرادی

میپرسی؟ سوال چرا پس میدونی و جوابم که خودت_

.کنم حلش تونستم شاید بگو بهمو دلیلش......میکنی؟ رفتار اینجوری که کردم کار چه من_

رفت بالا صدام

.نمیتونی وقت هیچ......نمیتونی_

.کردم اشاره در به

.بیرون.......ندارم رو یکی تو ی حوصله.......دارم مشکل کافی ی اندازه به_من

.وایستاد جلوم و شد بلند جاش از

.حرفه همش.......بفهم و این......نکشتم رو مونا من_مرادی

.دیوار به چسبوندمش و گرفتم و یقش. ......گرفت خون و چشمام جلوی

.نمیاری زبونت به رو مونا اسم دیگه_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 417

دوباره.......نمیگفت هیچی و میکرد نگام فقط.......میدادم تکون و یقش میزدم داد که همینطور

.دادم تکون و یقش

نه؟ یا فهمیدی_

.فهمیدم_

کردم رد موهام تو از و دستم کلافگی با......کرد نگا بهم و داد ماساژ و گردنش........کردم ولش

.نکشتمش من.......میگم بهت بار آخرین برای_مرادی

.داد ادامه و کرد ناگ چشمام تو اونم......کردم نگا بهش خشم با

شاد همیشه دارم دوست.........میخوام و صلاحت........میدونم بزرگم پسر جای رو تو من_

فک اگه.......کن فک بهش.......شدم ناراحت خیلی من اومد نامزدت مرگ خبر که روزی........باشی

کرف اگه ولی........بگو پلیس به برو میخوای بکن،اصن میخوای کاری هر برو کشتمش من میکنی

.کن قبول و شرکت و اداره بیا فردا نیست من کار میکنی

.برگشت دوباره که بره خواست.......کردم باز رو در و نگفتم چیزی

میاد مهمون برات الان بپوش لباساتم_مرادی

داره انتظار اگه......جهنم به بیاد مهمون......دادم لم کاناپه روی و کشیدم پوفی......بیرون رفت

مهه نفس یه و برداشتم و میز روی ی نوشابه بطری.......اشتباهه در کنم،سخت تمیز رو خونه پاشم

لندب جام از ریلکس زنگ،خیلی صدای با که بودم تلویزیون جلوی ساعتی نیم.........کشیدم سر رو

یکم........میومد سمتم به داشت لبخند با آیناز......کردم باز رو در......زدم و کلید ی دکمه و شدم

داد و ابروش یه و آورد بالا و سرش........شد خشک لبخندش و کرد نگا بدنم به اومد که جلوتر

که ردممیک نگا راستش سمت ابروی رفتن بالا پایین به تعجب با........بالا.....پایین دوباره.........بالا

.شد ظاهر سرش پشت از دختر یه و رفت کنار آیناز یهو

تو؟ بیایم نمیزاری........گلم داداش بر سلام_آیناز

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 418

جلوم اومد خودش و داد راه دختره به اول آیناز......کردم سلام لب زیر و کنار رفتم تعجب با

.گفت گوشم دم و وایستاد

.مردم ی بچه جلوی زشته بپوش لباس بدو........وضعیه؟ چه این_

.کردم اشاره دختره به سر با

کیه؟_

مومنه یکم........بوده دانشگاهیش هم.........بارانه دوست........جدیدمون ی همسایه_

و آیناز........پوشیدم و بودم کرده پرت صندلی ی دسته روی که شرتی تی و دادم تکون سری

گفت دختره به رو و کرد اشاره من به آیناز.......نشستن من هم،جلوی کنار دختره

آیدینه......داداشم این_آیناز

.گفت من به رو و کرد اشاره دختره به

.بیاد دادم اس ام اس اونم به......باران گفتم راستی........باران دوست.......ماراله اینم_

و جلوش دیگه دیقه دو تا.......دخترا پارتی بشه خونم بود کم همینم.......کردم نگا بهش تعجب با

.خونم بیاره کنه پیدا دوست میزنه داد کوچه تو میره نگیرم

.یدش آشنا هم با شما بزنم باران به زنگی یه من تا.......ندیده و اسم ام اس اینکه مثله ولی_آیناز

.رفت و زد چشمکی آیناز......شد باز دهنم شه باز چشمام اینکه جای به دفعه این

چیه؟ رشتتون_مارال

.شدم خیره بهش جدی.......میشه خاله دختر زودم چه.......هه

چطور؟_من

.پرسیدم بشیم آشنا گفت آیناز چون.......همینجوری_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 419

.گفتم لوسی تقریبا صدای با

.بدم،نمیگم کسی به و شخصیم اطلاعات ندارم دوس چون منم_

خر دختر حوص چقدر که آخ.......زدم مرموزی لبخند.......نمیشد تر باز این از چشماش

.کردن،کردم

.خوندم اعصاب و مغز دکترای من.......نیست مشکلی.....باشه_مارال

.گفت و جلو داد و روسریش........کردم نگا بهش جدی دوباره

.نمیرسید نظر به اینطوری شما ولی ذوقه خوش خیلی خواهرتون_

.گرفتم گوشم کنار و دستم

باران از برو میخوای........همینه ذوقم بیشترین.......ذوقم؟ بی من.......بله؟نشنیدم_من

میشناسه و من بیشتر.......دارم اخلاقی چه میگه بهت اون........بپرس

.گفت آروم

دخترته؟ دوس_

.وایستاد پشتم........اومد آیناز همونجا

.دارم کار باهات آشپزخونه تو بریم بیا......جووون آیدین_آیناز

گفت و وایستاد جلوم.....رفتم دنبالش

هی مثلا......کنی؟ رفتار باید طوری چه میدونی که خودت......بدیم تو به میخوایم رو دختره این_

.جنتلمنی

.گفتم و زدم پوزخندی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 420

سعی......اومد خوشش ازم انقدر نبودی که دیقه دو همین تو.......نمیدونی اصن.......آیناز آره_

.داد جواب کنم فک که باشم جنتلمن تو قول به کردم

واقعا؟؟_

.اوهوم_

.من به داد و سینی تو گذاشت و شربت لیوان چند آیناز......خندیدم کلی دلم تو

.ببر خودت بگیر......خواستگاریم؟ اومدن مگه_من

.داد هلم و خندید

.میاد خوششون مردا جور این از دخترا_آیناز

مارال جلوی و رفتم سینی با.......نمیشد جدا لبم روی از انگار پوزخند......گرفت اوج کرمم

زدم........لباساش رو شد چپ شربتا از یکی.........لرزوندم و دستم که برداره خواست.......وایستادم

.گفتم میزدم قهقهه که همونطور........کرد نگا بهم لبخند اخم با........خنده زیر

.میز رو بزارم و سینی خواستم......ندیدمت ببخشید_

.میره رنگش میشورم.......نداره اشکال_

.دستش رو زد یکی و اومد آشپزخونه توی از آیناز

میکنن؟ پذیرایی مهمون از اینطوری.......آیدین_آیناز

میچسبه خیلی مرادی با دعوا بعد خدایی.......بهش دادم و دستمال و دادم قورت و مخند

.ببینه و سگم روی اون مرادی فقط دارم دوس ولی چرا نمیدونم.........بخندی

✖✖✖✖✖

(باران)

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 421

خوابیده تخت روی جنازه مثه........کنم باز و چشمام شد باعث که خورد صورتم به بادی

اولین.........کشیدم عسلیم روی و دستم.......افتاد هم روی و شد سنگین دوباره چشمام........بودم

نروش و موبایلم......میخواستم که بود چیزی همون........برداشتم و کرد برخورد دستم به که چیزی

بیرون.......جووون باران سلام:کردم بازش.......ناشناس ی شماره یه از داشتم پیام یع......کردم

میای؟

صحبت اینطوری که خالمه پسر یا دختر حتما......جون؟ باران......کردم نگا گوشیم به تزس با

تو ای دخترونه کلفت صدای یه......کردم جدی و صدام و زدم زنگ شماره همون به........میکنه

.پیچید گوشم

بله؟_

دادید؟ اس ام اس من به شما......سلام_

.گفت و خندید

نشناختی؟.......آینازم من........مردی کردم فک......تویی؟ باران_

خوبی؟.......سلام......آها.......آیناز؟_

تو داشت اصرار خیلی آیدین......آیدینیم ی خونه الان ما........خوندی؟ که و اسم ام اس.......اوهوم_

.دادم اس ام اس بهت همین واسه بیای هم

کیان؟ ما از منظورت.......ما؟_

.فلاحی مارال.......مارال_

کیه؟ دیگه مارال_

نمیشناسی؟ و دانشگاهیت هم_

میکنه؟ چکار اونجا اون.......اومد یادم.....آها آها_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 422

میای؟.......بهت میگم اومدی حالا_

.کردم فک یکم

شرط یه به ولی.....باش_

بگو_

.ما ی خونه بیای روز یه هم تو_

خدافظ.......حتما_

.خدافظ_

دو،سه........شده تنگ مارال برای دلم.......شدم خارج خونه از و پوشیدم و لباسام.......کردم قطع

بوی هی بشینم که کردم باز در......دادم تکون تاکسی اولین برای و دستم........ندیدمش میشه سالی

.گفتم و آدرس.......نشستم و گرفتم بینیم جلوی و شالم......پیچید دماغم تو سیگار گند

.شدم خفه پایین بدین رو شیشه لطفا آقا_من

میدم؟ گند بو من میگی داری_

.فهمیدی منظورمو خودت خوبه_

.کردم سرفه

شدم خفه......پایین.......بده......._من

.میشد تر شدید لحظه هر سرفم.......میکرد نگام آیینه توی از فقط

.شدم خفه کن باز رو پنجره.......نیستم؟ تو با مگه_من

.سرش تو زدم کیفم با........زد زل بهم بازم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 423

.توام با......الدنگ ی مردیکه_من

.زدم دیگه یکی

.میشم پیاده دار نگه_من

.گفت و داشت نگه گوشه یه

.میشه۰۹/۵۱۱_

.کوبوندم هم به محکم رو در و نگفتم هیچی

شد؟ چی من کجا؟پول......کچولو_

ی خونه در جلوی......زدم غر کوچه ته تا..........میخواد پولم میکنه رفتار باهام طوری اون عوضی

سگ یه یهو شدم که وارد........شد باز تقی صدای با در.......زدم مشت با و زنگ و وایستادم آیدین

خونه وارد و کردم رد و حیاط لرز و ترس با.......داره سگ هم آیدین بود رفته یادم.......جلوم پرید

دست بهش.......جلو اومد مارال کرد ول و من آیناز که وقتی......بغلم تو پرید آیناز.........شدم

شروع......نشستم مارال کنار.......رفتیم غره چشم هم به تاییمون دو رسیدم که آیدین به......داد

سیب یه جلوم میز روی از.......و کرد فلان برام بابام......خریدم ماشین من......دادن پز به کرد

.گفت و گرفت جلوم و شربت آیناز........زدم گاز و برداشتم

بیاد؟ بگیم پدرام به_

و دش بلند جاش از آیدین........نمیخواستم دلم ته البته.....کردیم قبول همه......کردم نگا آیدین به

.گفت آروم آیناز......برداشتم و شربت........بزنه زنگ پدرام به که اتاق تو رفت

.بگیریمش آیدین برای میخوایم.......جدیدمونه ی همسایه مارال_

.پرید دهنم از یهو

کردن؟ قبول........چیزه.......یعنی.......ها.........چی؟؟؟_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 424

.اومده خوشش گفت زدم حرف باهاش آیدینم........کرده قبول که مارال........نیست معلوم_

ازدواج میخواد آیدین یعنی.......خوردم جا.........بو شده سرخ خجالت از........کردم نگا مارال به

خودم.........مالکیت حس........تنم تو پیچید بد حس یه.......پایین افتاد و شد شل دهنم.......کنه؟

اومد اتاق از لبخند با آیدین...........کنه؟ ازدواج میخواد که چه من به اصن..........درنمیاوردم سر

و داد قورت و لبخندش.......شد قفل نگاش تو نگام......شدم خیره بهش باز فَک همون با........بیرون

در به و دادم تکون هیچی ی نشونه به و سرم منم.......زدم زل بهش چرا که کرد اشاره بهم سر با

یصدا با که بودم فکر تو چقدر نمیدونم.......شدم خیره بخوابم داد بهم آیدین شب اون که اتاقی

به هام ابرو.........نشست جلوم و داد سلام همه با........تو اومد پدرام.......اومدم خودم به آیفون زنگ

.بیرون اومد اتاق تو از ورق با آیناز.......میکرد نگا بهم لبخند با پدرام........خورد گره هم

.ورق بیاین......بروبچ_آیناز

.نشستیم دورش و وسط گذاشتیم و آیدین کوتاه میز......کردیم قبول همه

کنیم؟ بازی حکم_مارال

.کنین درست گروه......آره_آیناز

هم با آیدین آقا و من_مارال

.گفت و کرد نگا بهش اخم با آیدین

.هم با دخترا شما.......هم با پدرام و من_

گفت آیناز حکم بازی از بعد........نخرید و نازش کسی شد،ولی دلخور یکم مارال

.کنیم بازی حقیقت یا جرعت بریم حالا_

برگشت خودکار و کاغذ با و رفت آیناز........کردیم قبول همه

.میمونه تک نفر یه.......میکنیم بندی گروه_آیناز

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 425

آیناز با داشتم دوست.........داد هممون به و کرد تاش و نوشت رو یکی اسم کاغذ تیکه هر رو

و رمس کلافگی با........ذوقم تو زدن..........آیدین بود نوشته روش کردم باز و کاغذ وقتی........بیوفتم

.گفتم لب زیر و آوردم بالا

آیدین_

هم کنار آیناز و من.........موند تک هم ای عقده مارال و افتادن هم به پدرام و آیناز

رس و مارال به بطری ته.......چرخوند وسط و برداشت نوشابه بطری یه میز رو از پدرام........نشستیم

.افتاد آیناز به بطری

حقیقت؟ یا جرعت_مارال

.حقیقت_

کیه؟ عشقت.........اممممم_

بالا و شونم منم.......کرد نگا بهم پرسشگرانه......بود خورده جا.......کردم نگا آیناز به تعجب با

.گفت و کرد نگا پدرام به.......بگه چی بود مونده بدبخت.......انداختم

.نشدم عاشق_

.بود پدرام به تهش و من به سرش دفعه این........چرخید بطری دوباره

حقیقت؟ یا جرعت_پدرام

.گفت من از تر سریع آیدین

.جرعت_

.وایستادیم وسط آیدین با.......دادم تکون و سرم و کردم نگا بهش غره چشم با

.بمالید شیرنی هم صورت تو........امممممم_پدرام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 426

تو رفت و شد بلند خنده با آیناز.....کردم نگا آیدین به تعجب با.......خنده زیر زدن هم با همه

اشج سر رفت و آیدین و من وسط گذاشت و شیرنی........برگشت شیرنی بسته یه با و آشپزخونه

بلند همه ی خنده صدای که آیدین صورت تو چلوندم و برداشتم شیرنی یه.......نشست

یه اونم.......حقشه......هه........میداد فشار بهم و چشماش شد بد حالش انقدر بیچاره........شد

آیدین به خنده با........میخندیدم و میزدم عق داشتم.......من صورت تو چلوند و برداشت شیرنی

و صورتم و جلو رفتم من اول........دستشویی تو رفتیم هم با........کردم نگا بود کرده اخم که

.شستم

کیه عاشق بپرس افتاد پدرام به بطری اگه_آیدین

نگفته؟ بهت مگه_

.کنم اذیتش میخوام.......گفته_

.باش......اها_

رخیدچ بطری.........نشستیم ها بچه کنار و هال تو رفتیم شستیم و صورتمون و دست اینکه از بعد

.گرفت نشونه و پدرام صاف و

حقیقت؟ یا جرعت_من

.حقیقت_

.گفتم سریع

کیه؟ عشقت_

میکردیم نگا بهش منتظر چی هر........شد شل دهنش.......کرد نگا بهم شده گشاد چشمای با

تکون صورتش جلوی و دستم........نمیگه و هست یکی عاشق فهمیدم.......نمیداد جواب

.گفت و اومد خودش به........دادم

.بپرس دیگه چیز یه.......پرسیدن و سوال این_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 427

.زود.......نداره ربطی منم به و گفت زودتر بپرسم،مارال و همین میخواستم اول از من_

.گفت آیدین که بگه چیزی خواست

دادی؟ شماره نفر چند به حالا تا.......اممممم........نمیپرسیم و سوال این.........خب خیلی_

.خندیدیم همه

.دادم شماره یکی به دبیرستان تو بار یه_پدرام

.افتاد آیدین به سرش و آیناز به تهش و چرخید بطری دوباره........خندیدیم همه دوباره

حقیقت؟ یا جرعت_آیناز

.جرعت_

یتارگ یه با ثانیه چند از بعد.......بالا رفت ابروم یه.......آیدین اتاق تو رفت و شد بلند جاش از آیناز

و نشست کنارم اومد آیناز.......کرد نگا آیناز به تعجب با آیدین.......آیدین دست داد و برگشت

.گفت

.بخون_

.اصلا.....نچ......بخونم؟.......چی؟_

.مگفت ذوق با.......میمردم گیتار برای........کردم نگا گیتار به میومد در قلب ازش که چشمایی با

.دیگه بخون_

.گفت و گذاشت کنار و گیتار اخم با آیدین

.نکنین فکرشم_

.کنه اصرار ما مثه اونم که زدم ضربه مارال پهلوی به

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 428

چی باید من میکنی اتنخاب تو مگه........من جون.........آیـــــــــــدیـــــــــــن_آیناز

.وایستی قولت پای آخرش تا باید جرعت گفتی خودت......بگم؟

.کنار گذاشتم رو گیتار دیگه وقته خیلی که میدآنی خودت......آیناز_

.بخون.......بذاری کنسرت نمیخوای حالا_

.ذره یه فقط ولی.......خب خیلی_

.کرد صاف و صداش و کرد کوک گیتار.......گرفت رو جا همه سکوت........شدیم خیره بهش همه

کن صاف ها فاصله این با هردومون حساب_

کن اعتراف بارو یه همین عاشقی که اگه

کن اقرار ماست میونه که حسی به سریع خیلی

کن انکار الان همین رو رابطه این اینکه یا

برم یا بمونم باید بگو نیستی بگو هستی

منتظرم که عمره یه مرددی که عمره یه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 429

بدتره تو رفتنت از تو روزیه هر مکث این

آخره تیر دیگه این دقدقه بی کن شلیک

آخره تیر دیگه این

لای لای لای, لای لا لای, لای لا لای

کن خلاص سردرگمی از هردومون دنیایه

کن حساس آدمه این آیندیه واسه فکری

نیست روشن همدیگه با هیچکدوممون تکلیف

نیست من یا تو صحبت میگم دارم زندگی از

نیست من یا تو صحبت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 430

برم یا بمونم باید بگو نیستی بگو هستی

منتظرم که عمره یه مرددی که عمره یه

بدتره تو رفتنت از تو روزیه هر مکث این

آخره تیر دیگه این دقدقه بی کن شلیک

آخره تیر دیگه این

شنیده عمرم تو حالا تا که بود صدایی بهترین......میخوند و میرقصید گیتار رو دستش

جز به زدن دست همه شد تموم آهنگ وقتی.......میکرد نگا بهم خاصی جور یه و میخوند......بودم

گوش بزنه دوباره گفتن هم چی هر......گذاشت کنار و گیتارش آیدین.........بود برده ماتم که من

تلو جلوی..نکرد

زیونتلوی به لبخند با.........گذاشت فیلم یه رفت و شد بلند همه از اول آیدین.....نشستیم یزیون

ویجل و دستم.......بود ترسناک فیلم......شد خشک لبخندم فیلم اسم دیدن با ولی......شدم خیره

دینآی بغل بزور و خودش آینازم.......نشست تلویزیون جلوی ی کناپه روی آیدین.......گرفتم دهنم

کناپه روی هم ای عقده مارال......نشست کنارم فاصله با اومد پدرام......چسبید بازوش به و داد جا

قسمتش هر.......گرفتمش سفت و برداشتم و مبل روی کوسن.......نشست بود آیدین کنار که ای

دش تموم که فیلم.......میگرفتم گاز و کوسن من و میزدیم جیغ یدخترا همه میشد ترسناک که

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 431

عدب.........پوشیدم و شالم مانتو و بالا ی طبقه رفتم و شدم بلند جام از.......دادن بهم رو دنیا انگار

.زد صدام پدرام که پایین ی طبقه برم خواستم کردم نگا آینه تو و خودم اینکه

باران؟_

.داد ادامه.....دادم تکون«بله؟»ی نشونه به و سرم و برگشتم

.مهمه خیلی.......کنم صحبت باهات باید_

کلی.....هیچ نبود که زدیم،مفید هم با مهم حرفای این از زیاد ما.......نمیتونم ولی.....میخوام عذر_

.بیاد باد بزار کنار برو......ندارم حوصله اصلا هم حالا.......کردم هم ضرر

یه و بستم و چشمام.......پایین رفتم ها پله از تند تند و کنار زدمش.منطقیه حرفام باش مطمئن_

.کشیدم عمیق نفس

نه؟........خوبه هوا_

اخم......میکشید نفس و جیبش تو بود کرده و دستش آیدین........کردم باز و چشمام تعجب با

کردم

تو؟ میگی چی_من

.گفت و کرد اشاره کنارش دستشویی در به

میکشی؟ نفس خوبه خیلی هوا میگم_

.بالا رفت ابروم یه

.میاد کجا از گند بوی این ببینم کردم بو نخیر_من

.دادم ادامه و کردم اشاره آیدین به

.باشه ورا و دور همین از بو کنم فک که_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 432

.گفت ای مسخره لحن با و صورتم جلوی آورد و صورتش

.خودته از بو.......کرده اشتباه مَماخت.......کوچولو هاپو_

از یقمو یهو که.......شدم دور ازش غره چشم با و آوردم در و اداش......نداشتم و حوصلش دیگه

نازک و چشمام درد از.......شد خورد کمرم کردم احساس......دیوار به کوبوندم و کشید پشت

گرفته و شالم پایین دستش یکی اون با و گوشم کنار گذاشت و دستش یه......کردم

.گفت و داد فشار بهم و دندوناش.......بود

میدونی خوب که خودت......بیاری در و من ادای نداری حق گفتم بهت دیدمم و هم که اولی بار_

.حساسم موضوع این روی

.گفتم و گرفتم خودم به متفکرانه حالت

.نیست یادم چیزی که من_

منم دنبالش میاد که مارال داداش شد قرار......کردم خدافظی آیناز از......رفتم و کردم باز و نیشم

.گفت مارال که بودیم منتظر کوچه تو مارال با........برسونن راه سر

نکردی؟ ازدواج تو_

.نیستم ازدواج اهل میدونی که خودت.......نه_

.ارزه می امتحانش به........خوبیه حس خیلی......چرااا؟؟ وااا_

پنجه دست براش انگار آیدینم.......کرده نامزد آیدین با ساله پنج انگار میزنه حرف جوری

.زدم مصنوعی لبخند.......میشکنه

.باشه مبارکتون.......امنمیخو دردسر من......ممنون_من

بالاخره که خوردم حرص دوتا این برای دلیل بی انقدر........آیندت شوهر با ببرن و مردشورت

داداشش جلو،پیش مارال........کردن خوشحال رو ما و آوردن تشریف گرامیشون داداش

نگا پسره به آیینه از.......شنیدم جواب و کردم سلام لب زیر و نشستم پشت منم.....نشست

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 433

هخف بده تکون و سرش اگه میکرد فک آدم.......بود بسته آخر ی دکمه تا........یقه ماشالا.......کردم

در جلوی.........جلو کشیده دماغش تا و روسریش........تر بد خودش از که خواهرشم......میشه

باز کلید با رو خونه در.......شدم پیاده ماشین از تشکر از بعد......داشت نگه خونمون

تعجب با......خودش بغل تو کشید پشت از و من یکی یهو که میکردم رد و حیاط داشتم.......کردم

جداش خودم از......داشت مشکی و بلند موهای......بود دختر.......کشیدم عقب و سرم

.بالا رفت ابروهام.......کردم

میکنی؟ چکار اینجا من بدون تو پژوا_من

.سلام علیک_

سلام_

.بمونم منتظرت شدم مجبور نبودن خونه خانوم که برم و بپرسم و حالت اومدم_

و سرش پشت و وایستادم انگشتام نوک رو و کردم بلند و قدم......شنیدم صدایی سرش پشت از

هم با.......کشیدم رو پژوا دست......رفتیم غره چشم بهم تاییمون دو....... بود پژمان......کردم نگا

میزدم حرف پدرام با برخوردم طور ی درباره داشتم.......زدیم حرف کلی شب تا.......اتاقم تو رفتیم

.داشتم ورش و کیفم تو کردم و دستم.......خورد زنگ موبایلم که

.زاده،خودشه حلال_من

.گفت معترض و کرد اخم پژوا.......خودم کنار گذاشتم و موبایل

نمیدی؟ جواب چرا_

؟!بگه میخواد چی میدونم وقتی بدم جواب باید چی برا_

!باشه داشته ای دیگه کار شاید حالا_

پوفی.......میگه درست پژوا شاید......میکشت و خودش داشت موبایل.......انداختم بالا ای شونه

.دادم جواب حوصلگی بی با و کشیدم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 434

بــلــه؟_

.سلام_

.بفرمـــایید.......سلام_

.جایی پارکی میریم........دنبالت میام هشت ساعت_

.نم.......تو.......مــیــ........نــــ........میگم هم صدم بار برای_

.منطقیه و مهم حرفام.......میگم هزارم بار برای منم_

.شه سبز علف پات جلو بمون منتظر در جلو انقدر.......خودت میل_

ی کاره هیچ پدرام.......ندارم دادن گوش به میلی باشه منطقی حرفاش اگه حتی........کردم قطع

.شدم خیره بهش و نگفتم هیچی......میکرد نگا بهم ذوق با پژوا.......آوردم بالا و سرم........منه

.شدم لب به جون دیگه بگو_پژوا

.نکردم قبول منم.......بزنیم حرف هم با بیا میگه.......دیگه میدونی بهت؟خودت بگم چی_

.کردم نگا بهش اخم با و زد ضربه که جایی گذاشتم و دستم.......سرم تو زد یکی

میزنی؟ چرا_من

.دیگه میگه چی ببینی میرفتی خو.......کنن سرت تو خاک_

.گفتم و گرفتم خودم به ای مغرورانه ی قیافه

.بکشه منت با بگیره و من وقت بخواد و باشه مهم خیلی کارش اگه_

که کنی باز و گوشِت یکم.........داره گناه......رو یارو کن ول.......ای پاره آتیش چقدر تو دختر وای_

سختیه؟ کار......میدی گوش هم تو میزنه حرف اون.......نمیشه کم ازت چیزی

.شد جاشبلند از.......رفتم بهش ای غره چشم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 435

.بغالی میرم گفتم مامانم به......برم من_پژوا

بیرون صدا با و نفسم و بستم رو در.........کردم بدرقش در دم تا..........شدم بلند جام از و خندیدم

میکرد تعمیر و ماشینش داشت که پژمان به.........میاد خوشم کار این از چقدر........هه........دادم

.گفت برگردونه و سرش اینکه بدون........کردم نگا

زدی؟ زل چی به_

.میشه داغون داره دستت زیر که بدبختی ماشین به_

هر و زدم جیغ.......گرفت من شمت به و شلنگ و کرد باز و آب........برداشت و ماشین کنار شلنگ

و کردم باز و آب........برداشتم رو باغچه شلنگ و دویدم.........کردم نثارش بودم بلد فحش چی

خیس کشیده آب موش مثه که ریختیم آب هم رو انقدر.........گرفتم پژمان طرف به و شلنگ

شونه با........میبستم قندیل داشتم.........بستیم و آب و گفتیم تسلیم هم به تاییمون دو........شدیم

در صدای با مامان........میدین فیلم داشتن هم بغل تو بابا و مامان........شدیم خونه وارد لرزون های

.گفت و صورتش به زد دید که رو ما......برگشت

وضعه؟ چه این.......سرم به خاک وای_

.گفت و خندید بابا

.کردن فرار جنگ از_

.کردم تلافی منم کرد شروع اول اون........بارانه تقصیر همش_پژمان

.کردم نگا پژمان به شده گشاد چشمای با

.داره حدی گفتنم دروغ_من

لباسام که همینجور.......اتاقم تو رفتم و کوبیدم زمین به و پام.......گرفت حرصم......آورد در و ماَدا

.میزدم غر میکردم عوض و

.میمونه کوچولوها بچه مثه.......پررو ی پسره_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 436

بیدار خراشی گوش بلند صدای با✖✖✖✖✖✖.خوابیدم و گرفتم دوش یه و رفتم حموم طرف به

رو گذاشتم و بالشت و دادم گذاشته آهنگ که کسی به آمریکایی فحش تا چهار........شدم

رد هم بالشت از که بود بلند صدا انقدر.......میزاره؟ آهنگ صبح سر خری کدوم آخه........سرم

دست این........نچ......زیر اون میشدم خفه داشتم.......سرم رو بکشم هم پتو شدم مجبور.......میشد

جز نبود خری آزار مردم اون و.......رفتم صدا سمت به و شدم بلند جام از حرص با.......نیست بردار

حال در پژمان........کردم باز رو در عصبانیت با.......نمیومد در خونم میزدی کارد.........پژمان

که شد باز بقدری نیشش دید و من وقتی و برگشت شنید که رو در صدای......بود لباس پوشیدن

کرد پرت و خودش پژمان یهو که میکردم نگا بازش نیش به داشتم...........میخوره جر الان گفتم

من........نیست پژمان این........شد شل فَکم........شدم خیره جلوم به تعجب با......بغلم

.کردم جداش خودم از..........مطمئنم

......تو.........ت_من

.گفت مهربونی با و حرفم وسط پرید

.عظیمی داداشت،پژمان........منم آره_

پشتم و کرد کم و آهنگ.......میکردم نگا بهش باز دهن با گرفتم جلوش و اشارم انگشت

طرف چرخوند و هام شونه و پایین انداخت و بود شده خشک هوا رو هنوز که دستم........وایستاد

.کمد

بپوشم؟ چی........بیرون برم میخوام_پژمان

.نمیشد اما........بدم نشون خونسرد و خودم و بزارم کنار و مبهوت حالت کردم سعی

.نمیدونم.......چی؟!.....ها؟_من

.خواهری دیگه بگو_

پرید دهنم از یهو

گفتی؟؟خواهری؟؟ چی؟؟چی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 437

نیستی؟ خواهرم مگه خواهری گفتم بهت بله.......میکنی؟ چی چی شدی کر امروز تو باران_

.چرا چرا_

.دادم ادامه و انداختم بالا و ابروم یه

خورده؟ جایی به سرت بازم میخوای؟یا ازم شده؟چیزی چی باز_

چی من بگو نزن حرف انقدرم........میخوام ازت چیزی نه خورده سرم به چیزی نه_

.باشم شیک میخوام همه از اول.........بپوشم؟

زبلو کرد جلب و نظرم که چیزی اولین.......کردم نگاه کمدش به و کردم نازک براش چشمی پشت

.کردم اشاره بلوزه همون به........داشت اینگیلیسی نوشته روش که بود سفیدی

..........با خوبه این_من

شنفتی آبی رنگ پر لی شلوار به و زدم بشکنی.......زد سرم به فکری یه یهو.......کردم فکر یکم

.دادم ادامه و کردم اشاره

.این با_

جای و داداشمه سرم خیر ولی شدم معذب نداشتم عادت چون.........کرد عوض و لباساش همونجا

صندلی روی و پژمان و کردم باز و اتاقم در.........بیرون رفتیم اتاق از هم با.......نیست شکایتی

و برداشتم رو شونه........کنی درست رو پسر یه میده فازی چه که َبه........نشوندم آیینه جلوی

نگا بهش آیینه تو و زدم تافت........شد تموم کارم کلنجار کلی از بعد.......بالا دادم و موهاش

تردید و شک با.........میدونه خدا شده چش پژمان این واقعا........بود شده جذاب خیلی........کردم

.گفتم

شده؟ چیزی.........پژمـــــــــــان_

.گفت شیطون و بالا انداخت و ابروش یه

بشه؟ چیزی قراره مگه........نشده چیزی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 438

میزنی مشکوک........نمیدونم والا_

دهمون خشک دیقه پنج تا.........رفت خدافظی از بعد و بوسید و گونم........شد بلند آیینه جلوی از

ساعتم چهار باز.......زدم صورتم و دست به آبی و دستشویی رفتم اومدم خودم به وقتی.......بودم

اومدم دستشویی از کندم دل خودم از بالاخره........شدم خیره خودم به آیینهتو اونجا

از امانمم که میرفتم ور موبایلم با داشتم.......نشستم تلویزیون جلوی و خوردم صبحونه........بیرون

گفت کلافگی با و بیرون اومد آشپزخونه تو

کن بیدار و داداشت برو دار بر واموندن اون از چشم لحظه یه........بـــــاراااان_

.گفتم بود گوشی تو سرم که همونطور

.بیرون رفت صبح ی کله_

.داد تکون و سرش و کرد اشاره پژمان اتاق در به شده گشاد چشمای با

.این آره_من

گذشتن؟ ناز خواب از اغا که افتاده اتفاقی.......شدن بلند زود به چه و پژمان_

.خدایی بود مشکوک خیلی ولی.......نگفت من به......نمیدونم_

و کندم دل گوشی از دیقه چند از بعد منم.......آشپزخونه تو رفت و گفت چیزی لب زیر مامان

مشکی ی مقنعه و مشکی جین شلوار با کوتاه مشکی مانتوی یه.......شم حاضر که اتاقم رفتم

برا بابام و مامان پیش سال دو که اتکلنی.......زدم لبام به هم ای گوجه قرمز ماتیک یه........پوشیدم

کسی.......اداختم خودم به نگاهی آخر در......کردم خالی خودم رو و برداشتم و بودن گرفته تولدم

ماتیک با.......کنن فکر اینطوری میخوان که جندم به.......عزا میرم دارم میکرد فک میدید و من

کیفم تو از آدامس یه.......شدم خارج اتاق از......من برم فکرم قربون.......نمیره عزا کسی که قرمز

.زدم داد میرفتم در سمت به که همینطور......دهنم انداختم و بردتشتم

.رفتم من مامان_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 439

کجا؟؟_

دیگه بیمارستان_

بری؟ میخوای کجا نرسیده شیفتت وقت که هنوز_

خدافظ......میکشه طول میرم پیاده_

خدافظ_

نهار خونه میرن همه دوازده ساعت معلومه......نبود خیابون تو هیشکی.......بیرون زدم خونه از

متس به و میکردم متر رو پیادرو مسیر تند قدمای با.......کار سر برم باید تازه بدبخت من بخورن

یه.......ندارم حوصله که نباشه مزاحم خدایا........زد بوق خیابون تو از یکی که میرفتم بیمارستان

.دهنم تو اومد قلبم.......داد پایین رو پنجره.......کردم تر تند و قدمام........زد دیگه بوق

میزنم؟ بوق چی هر نمیکنی نگا چرا......هووووی.......باران_

سوار و کشیدم پوفی.......کردم نگا و ماشین توی و برگردوندم و سرم اسمم شنیدن با

.گفت شیطون ی قیافه با رامتین.......شدم

نمیکنی؟ نگا میزنه بوق کسی هستی سنگینی خانوم الان مثلا_

بفرستم؟ بوس براش شم؟یا سوار زد بوق کی هر میخواستی......پس نه_

شدم قانع.....باو خب خیلی_

ولی......پسرمه دوس میکنه فک ببینه و رامتین کی هر.........کردم نگا رامتین به آیینه تو از

حتما پسر اون مگه.......باشه؟ داشته مذکر دوست یه دختر یه داره اشکال مگه.......نیس اینطوری

به بازم ولی........میکرد رو فکر همین میدید رو ما کی هر البته.......باشه؟ پسرش دوست باید

.کنن فکر میخوان که جهندم

.رسیدیم......توام با.......عمو هوی.......باااااراااان_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 440

بیمارستان وارد خدافظی از بعد و شدم پیاده ماشین از و اومدم خودم به رامتین صدای با

میومد خوابم.......شدم خارج بیمارستان اچز و کردم خدافظی همه از خستگی با✖✖✖✖✖.شدم

.میرفتم راه و میکشیدم زمین رو و پاهام.......کردم درست و ام مقنعه.......ملی تیم حد در

.باران.......وایسا باران_

راهم هب و برگشتم پدرام به توجه بی.......نیستا کن ول اینم اووووف........برگشتم اسمم شنیدم با

تر نزدیک لحظه هر.......میشنیدم سرم پشت از و دویدنش صدای.......دادم ادامه

وت شدم پرت یهو.......کشید و گرفت و بازوم و وایستاد پشتم که دوید چقد نمیدونم........میشد

خوابم داره اینجا گرمه چه وای.......زد حلقه دورم دستاش کردم احساس.......بغلش

از و خودم و زدم ضربه سینش به دستام با.......کردی غلط میگیره؟تو چی؟خوابت........میگیره

نده.......نداشت تاثیری هیچ اخمم انگار ولی.......کردم نگا بهش اخم با........بیرون کشیدم بغلش

.گرفت لبش جلوی ساکت معنی به اشارش انگشت که بگم چیزی کردم باز

.نگو هیچی.........هیسس_پدرام

و من و کرد باز رو در و داشت نگه ماشین یه جلوی........جلو داد هل و گرفت و هام شونه

اخم........نشت راننده جای و زد دور و ماشین..........بود مونده باز عصبانیت از دهنم.........نشوند

و پاش و ردک روشن ماشین........کردی؟ اخم چرا دیگه تو کنم اخم باید الان من........بود کرده

.گاز رو گذاشت

کردی؟ چکار الان تو_من

.داد جواب برداره روش به رو از چشم اینکه بدون

.نکردم کاری......هیچی.......من؟_

و من آوردی بعدشم.......کردی بغل آدم همه اون جلوی بیمارستان جلوی و من.......نکردی؟ کاری_

.کار میگن اینا به........نشوندی ماشین توی

.نیمک صحبت هم با میخوام وقته چند میدونی خودتم.......بزنیم حرف باید گفتم بهت آدم زبون با_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 441

.شیشه به چسبوندم و سرم و کشیدم پوفی

.مریضم دوست......چکارمی؟ میدونی.......منی؟هان؟ ی چکاره تو اصن_من

.دوستیم ما نخیر_

.نیستیم دوست_

.گفت کلافگی با و کشید پوفی

.بگی تو چی هر......باش......خب خیلی_

دیدم رو کی هر امروز واقعا.......شده؟ روانی چرا امروز این.......داد فشار گاز رو بیشتر و پاش

از دست بالاخره........کن رحم خودت خدایا......پدرام از اینم پژمان از اون.......شده عوض رفتارش

عجله بدون منم کرد باز برام رو در........شد پیاده و کرد پارک گوشه یه و برداشت دادن گاز سر

کنارم بست رو در پدرام.......جوون پسر دختر کلی با بود سبز سر پارک یه........شدم پیاده

.وایستاد

.بشینیم اونجا بریم_پدرام

دراممپ........نشستم صندلی روی و رفتم کنم تایید اینکه بدون.......کرد اشاره پارک ته صندلی به

آخه......کن گوش این پرتای و چرت به بیا ساعت چهار حالا........نشست کنارم و اومد سرم پشت

ردک صاف و صداش پدرام.......میاد خوابش نشسته جلوت که خدا بنده این بگه این به نیست یکی

.کردم نگا بهش کلافگی با.......کن نگا و من یعنی مثلا

........کنم شروع کجا از نمیدونم واقعا_پدرام

گفتم و کردم قطع و حرفش بزنه و حرفش سریع اینکه برای

.باش راحت_

روزی........پسندیدن حد در فقط........اومد خوشم ازت دیدمت که اولی بار.......من.......من راستش_

اون بعد دقیقا ولی......معمولی حس یه.........داشتم بهت و حس همون هم خواستگاریت اومدم که

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 442

نچشیده زندگیم تو حالا تا که عجیب حس یه به داد و جاش معلوم حس این آروم آروم شبا

چیز یه........نبود داشتن دوست حس اون........نداشتم کس هیچ به که حسی یه.......بودمش

.نمیارم در سر خودم.......بود متفاوت

.بود زده زل چشمام به فقط اونم.......میکردم نگا بهش شک با

.نمیفهمم و منظورت......بگی تر واضح یکم میشه_من

دوست گفت بهش نمیشه دارم بهت که حسی این ولی........دارم دوست وقته خیل من.......من_

.داشتن

نمیتونم من.......بود برده ماتم........شدم خشک جا در.........میگه چی فهمیدم کاملا گفت که اینو

هیچ درامپ به من.......بگم بله بهش نمیتونمم ولی.......بگم نه بهش نمیتونم من.......بشکونم و دلش

.اومدم خودم به پدرام صدای با........ندارم ای علاقه

برای دارم من........نداره هم اشکالی.......نداری علاقه درصدم یه حتی بهم که میدونم......میدونم_

.میرم اینجا از همیشه

.شد جمع چشمام تو اشک گفت که اینو

ازدواج و بشی عاشق دوباره میتونی......جوونی هنو تو خدا رو تو پدرام.......نکنیا پدرام_من

ور کار این من بخاطر یکی ببینم نمیتونم.......ندارم تحمل من......میکنم خواهش پدرام......کنی

.......میکنه

.گفت شده گشاد چشای با

نکنم؟ چکار_

.......باشم مرگت باعث که ندارم و این تحمل من......نکش و خودت_

.حرفم وسط پرید خنده با

.کانادا برم زندگی برای میخوام بکشه؟من و خودش خواست چیه؟کی مرگ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 443

کردی؟ فرض احمق و چی؟من_

و خودم میخوام که نگفتم برم اینجا از همیشه برای میخوام گفتم نکردم فرض احمق رو تو من_

.بکشم

باورم........میکرد گریه بستنی خاطر به که ای بچه دختر به شدم خیره و رفتم بهش غره چشم

چیز همه......خوشحالی،ناراحتی عصبانیت،........کردم پیدا حسی یه.......شده عاشقم یکی نمیشد

لبخند یه........بود زده زل روش به رو به.......پدرام به دوختم و برداشتم بچه از چشم.......بود قاطی

.بود لبش رو تلخم

بری؟ میخوای چرا_من

امباب......کانادا میره تحصیل ادامه برای.......برم باید کوچیکم داداش بخاطر........نمیخوام،مجبورم_

یکم ولی باشه خودش مواظب نتونه که نیست کم اونقدر سنش........پیشش برم باید گفته

رگش بود شهر از خارج که بار یه آخه........بده ما و خودش دسته کاری یه میترسه بابام........گیجه

.کنه رو کار همین بازم میخواد میگفت......بود زده دختره یه برا و

.شدم بلند جام از و دادم تکون سری

.کردی درکم که مرسی_من

.وایستاد جلوم و شد بلند جاش از اونم

.چیزی یه فقط_پدرام

.کردم نگا بهش منتظر

جاک نگو.......بگو بهش برو تو.......نمیگم بهش خودم برم تنها نمیزاره آیدین میدونم چون_پدرام

.کن خدافظی من قول از و رفت بگو فقط میرم

.گفتم و زدم پوزخندی

بری؟ بزاری همینجوری میخوای یعنی......خوبی رفیق چه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 444

.بگم بهش بتونم که نیستم شرایطی در واقعا......کنی درک و من نمیتونی تو_

خدافظ......باش_

خدافظ_

و اومد یادم چیزی ولی.......رفتم و دادم فحش خودم به کلی دلم تو.......میکرد نگا بهم حسرت با

.برگشتم

ناراحتی؟.......پدرام_من

عشقش به که عاشقی هر بالاخره خب ولی......خوشحالم بگم بهت راحت انقدر تونستم اینکه از_

.میدونم خودت که و این میشکنه نرسه

که روزی میخوام.......بیار بچه.....کن ازدواج.......نگذر جوونیت از من بخاطر هم تو.......میدونم_

ببینم بچه با رو تو برگشتی

و دادم لبخند با و جوابش منم زد تلخی لبخند.......کرد بسته و باز باشه معنی به و چشماش

تنگش دل شه آشنا کی هر با.......دیگه دله ولی.......چرا نمیدونم میشه تنگ واسش دلم........رفتم

بارون واسه خوبی وقت اصلا الان خدا وای.......شد خیس گونم کردم حس لحظه یه........میشه

سپ......چی؟ یعنی.......بارون قطره یه از دریغ ولی ببینم و بارون نم نم تا بردم و سرم........نیست

داره؟من دلیلی چه.......کردم؟ گریه من.......کردم پاک و گونم دستم پشت با.......خیسه؟ گونم چرا

رامپد صدای که بشم سوار خواستم......گرفتم تاکسی یه و دادم تکون دست.......کنم گریه نباید

.شد ام مانع

میرسونمت خودم......وایسا......باران_

......خودم.....نمیخواد......نه_

یزچ یه مرده به و تاکسی تو کرد و سرش و گرفت و دستم مچ و کرد طی و فاصلمون بلند قدمای با

.......بست رو در و گفت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 445

وایسا......خونه؟........نزدیم حرفی هیچ خونه تا.........کرد ماشینش سوار و کشوند و من

.گفتم اخم با......آورده؟ کجا و من.......نیست خونه که اینجا.......ببینم

خونه؟ ببری و من نبود قرار مگه_

یدینآ بدونم میخوام بزنیم حرف هم با نمیتونیم دیگه میریم فردا من.......آیدین؟ ی خونه نمیری_

.گفته چی

......اما_

.خدا رو تو......نیار.......و چرا و اگر و اما_

اچر واقعا من......رفت و گرفت و گاز و زد بوق یه........شدم پیاده ماشین از حرص با و کشیدم پوفی

زنگ.......نمونده برام مغزم نیمچه......بگم؟ چی بهش برم خوابالو ی قیافه این با.......کردم؟ قبول

و ستمب پام با رو در........بیام من بود منتظر انگار.......شد باز در که نکشید ثانیه به.......زدم رو خونه

سرم تو خاک.......برگشتم و زدم خفیفی جیغ دیدم و روم به رو ی صحنه تا.......شدم خونه وارد

وضعیه؟ چه این کنن

دیدی؟ چیه؟روح_آیدین

باشه دختر یه شاید.......بپوش چیزی لباسی یه میزنه و خونت در یکی_

میشه؟ چی باشه دختر خو_

.میشه معذب_

داری؟ چکار.......باو برو_

بگم؟ در جلو_

.تو بیا بعد چشمات جلو از بردار و دستات اون اول_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 446

باز و چشمام تو جلو وقت اون بعد میگیرم و چشمام ببینم اینجوری داداشمم من_

نپوشی چی یه تا نمیزارم خونه تو پامم من......عمرا.......کنم؟

.پوشیدم.......چشاتو کن باز_

مکشید پوفی......بود کرده تنش ای سورمه تیشرت یه.......برداشتم چشمام جلوی از آروم و دستام

ی خونه اومده معلومه خو......میکنه؟ چکار اینجا این.......اِ......تو رفتم و کنار زدمش دست با و

سلام بهم بیشتری اخم با اونم.......دادم سلام غزل به و جلو رفتم اخم با.....پسرش دوست

.گفتم و آیدین به کردم و روم........داد

.شدم مزاحم موقع بد کنم فک_

......آ_غزل

.حرفش وسط پرید آیدین

.میرفت داشت هم غزل الان اتفاقا نه_

و زن دعوای بانی و باعث شدم من نگا حالا.........کرد نگا بود وایستاده غزل که پشتم به

نگا غزل به برگشتم........دیگه شدم دعوا یه باعث بازم ولی نه که شوهر و زن.......شوهر

آرنجش با و شد رد کنارم از شد تموم کارش وقتی........برمیداشت و وسایلاش داشت.......کردم

و رفتنش نگا با........دارم؟ گناهی چه من نمیرفتی بمونی میخواستی خو........پهلوم به زد یکی

یه آیدین لبای روی شد باعث که گفت چیزی بهش آروم و آیدین جلوی رفت........کردم دنبال

.........بشینه باحال پوزخند

دوست رو یکم.......وحشی ی دختره........نشستم کاناپه روی و دادم تکون تاسف ی نشونه به سری

هاتن دختر یه با و پسرش دوست داره.......بشه گیس به گیس من با بیاد که نداره غیرت پسرش

آیدین........اومدم خودم به در شدن بسته صدای با.......میخورم؟ غصه چرا من حالا.........میزاره

پوزخندش.......بزنم حرف نمیتونستم.........کرد نگا بهم منتظر و نشست کناپه جلوم،روی اومد

.کرد شروع خودش نمیگم چیزی دید که آیدینم.......میکرد پرت و بود،حواسم مخ رو خیلی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 447

.شدم خشک.......بزنی؟ حرف نمیخوای_

بزنم؟ حرف باهات اومدم میدونی کجا از_

.فهمیدم چشات از_

.گفت سریع داده سوتی فهمید که اونم.......شد گشاد چشمام

......فهمیدم قیافت از یعنی.......یعنی_

.نیست خوبی خبر_

برم؟ یا میگی_

نه؟ یا بدی گوش میخوای......نیستم دادنت گوش محتاج من_

بگو......خب خیلی_

.......که گفت.......پارک برد خودش با و من بیمارستان جلو اومد پدرام امروز_

فهمیدم نفر اولین خودم که و این خب......عاشقته که گفته میدونم_

.زندگی برا........دیگه کشور یه بره همیشه برای میخواد که گفت.......نیست همش این نه_

شجا از یهو.......نمیکردم باور بودم منم.........نمیشد باورش انگار.......میکرد نگا بهم اخم با آیدین

از منم.......خدا یا.......شد خارج خونه از و پوشید و کفشاش.......رفت در سمت به دو با و شد بلند

و برگشتم........ماشین تو انداختم و خودم و بستم رو در سریع.......رفتم دنبالش و شدم بلند جام

تگذاش و پاش و کرد و روشن و ماشین.......بود پیشونیش رو غلیظ اخم یه.......کردم نگا آیدین به

.گفت داد با آیدین که بودیم سکوت تو ای دیقه چند........گاز رو

گفت؟ بهت کی دقیقا_

.کنم خدافظی ازت اون قول از من کن گفت.......پیش ساعت یه شاید نمیدونم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 448

و صندلی ی گوشه دستام با.......حلقم تو میومد داشت قبلم.......داد فشار گاز رو بیشتر و پاش

بیشتر سرعتش لحظه هر........بده نجات روانی این دست از و من خودت خدایا........میدادم فشار

.بمونم ساکت نتونستم دیگه آخر.......میشد

روانی؟ میکنی چکار_من

.وایستاد ماشین و کشید بدی جیغ ماشین تایرای یهو

شو پیاده_آیدین

چی؟ برا_

نمیخوام سربار من.......شو پیاده میگم_

.بده گاز میخوای چقد هر......باو خب خیلی_

کنده جاش از ماشین و گاز رو گذاشت و پاش دوباره و داد تکون تاسف ی نشونه به و سرش

ماشین از لرزون پاهای با........رسیدیم بالاخره........روانیه؟ انقدر چرا این.......مامان وای........شد

دینآی که ای خونه تو رفتم و بستم رو در........بود شده پیاده بود وقت خیلی آیدین.......شدم پیاده

جلوی تا بود گل میشدی خونه وارد که اول چاز........ای مزه با ی خونه چه..........بود شده واردش

تلویزیونی نه مبلی نه.........نمیزد پر هم پرنده........نبود هیچی.......شدم خونه وارد.........ورودی در

رفت خونه از و داد هل و من آیدین که میکردم بررسی رو خونه داشتم........هیچی......آدمی نه

سوار رفتم منم.........شد ماشین سوار رفت......... رفتم دنبالش اردک جوجه مثه منم.........بیرون

.شد کنده جاش از ماشین........شدم

میکنی؟ چکار داری بگی میشه_من

.ندارم و یکی تو با بحث و جر ی حوصله اصلا الان من_

و شدن سنگین چشمام که گذشت چقدر نمیدونم.......دادم تکیه ماشین در به و گرفتم ازش و روم

✖✖✖✖✖✖.شد تاریک جا همه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 449

.نیستی که خرس.......میخوابی چقد دیگه پاشو.......پاشو_

صورت......چشمم تو خورد خورشید نور.......کردم باز بزور و چشمام خورد بازوم به که مشتی با

لو چرا......دیگه؟ کیه این........نمیشد دیده میزد پشتش از که نوری بخاطر ولی......بود جلوم یکی

.بستم و چشمام دوباره و زدم غلت یه........بخوابم؟ یکم نمیکنه

بمون همینجا میخوای تو.....رفتم من.......خوابیدی که باز_

یه.......کردم باز کامل و چشمام.......اصن؟ کجاست اینجا......وا........اومد در شدن کوبیده صدای یهو

اب و شدم بلند جام از.......ای سورمه دکراسیون با اتاق یه.......برگشتم........بود جلوم بزرگ پنجره

و من نکنه.......کرد؟ بیدار و من بود کی این......کجاست؟ اینجا.......کردم نگا اتاق به تعجب

پایین ها پله از.......کرد باز رو در و شدم بلند جام از عجله با.......نه باز......نه!.......دزدین؟

کناپه من،روی به پشت آیدین.......برداشتم قدم چند........آیدینه ی خونه که اینجا......اِ .......رفتم

این به نه صبح بودن عصبی اون به نه.........میخورد تخمه و بود نشسته تلویزیون جلوی

ام متوجه اینکه برای........کردم کم و بینمون ی فاصله و برداشتم هم دیگه قدم چند.......ریلکسی

.کرد نگا بهم و برگشت میخورد تخمه که همونطور........کردم ای سرفه تک بشه

کردی؟ پیدا و شد؟دوستت چی_من

.رفت گفتی دیر.......نه_

.خونت رسوند و من خودش........نگفتم دیر_

.نشستم و رفتم غره چشم با منم........بشینم که کرد اشاره کنارش به

.میشنوم.......خب_آیدین

چیو؟_

دیگه گفت چی پدرام که_

گفته چی میدونی من از بهتر خودت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 450

.رفته کجا که گفته اینم ولی گفته بهت و علاقش میدونم_

نمیدونم کجا دیگه ولی.......کشور از خارج میره که گفته خو_

.کردم باور منم.......باش_

اینجا که افتادم شبی یاد.......شدم خیره تلویزیون به و انداختم بالا ای شونه

که داد هل من طرف به رو تخمه ظرف آیدین........بود ای مسخره شب واقعا.......هه........خوابیدم

دبلن جام از و برداشتم تخمه مشت یه........بده بندت این به زبونی یه خدایا........بخور یعنی این

.شدم

بگو منم به شد خبری پدرام از اگه_من

خدافظ......باش_

دمکشی پوفی.......برو میگه نکردم خدافظی هنو وایستم کنه تعارف عوضی........ان پررو بشر چقد

زمین بر پخش........شتلپ و خورد لیز پام یهو که بیرون برم خواستم........رفتم در سمت به و

زیر زد که و من و برگشت تعجب با آیدین.........برداشت رو خونه کل اخم صدای.........شدم

ای فایده هیچ ولی رفتم بهش غره چشم........میزد قهقهه......کنم عرض چه که خنده........خنده

تو بکوبونم و میز رو گلدون همین میخواست دلم.......گرفت شدت خندش هیچ نداشت

.بست و نیشش غره چشم کلی از بعد بالاخره........سرش

.بود ریخته آبمیوه اونجا بگم رفت یادم......ببخش_آیدین

درد که شم بلند جام از خواستم و کردم اخم........نیشتو ببند.......زهرمار.......خنده زیر زد دوباره

و شد بلند جاش از بود شده تر کم خندش که آیدین.......اومد بوجود نشیمنگاهم ی ناحیه در بدی

.گرفت جلوم و دستش.......وایستاد جلوم

.پاشو_آیدین

.میتونم خودم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 451

گفت خندش بین و خندید دوباره باز

باشه شده داغون کنم فک_

چی؟_

میگم و نشیمنگاهت_

نیشش شد باعث ام غره چشم.........داره؟ خنده انقدر افتادن آخه.......ادب بی........خنده زیر زد باز

ونتک و بود مونده هوا تو که دستش........میشه بسته و باز دره،هی که نیست نیش........شه بسته

الاب و سرم.......شدم بلند بزور و گرفتم و دستش عشوه و ناز کلی با.......کرد اشاره دستش به و داد

ما بوده آیدین ماله چشم تا دو این........شد قفل مشکی چشم جفت یه تو چشمام یهو که آوردم

عمق تو رفتم بیشتر.......ندیدم؟ چرا من پس.......آیدینه؟ ماله واقعا نه.....نداشتیم؟ خبر

ندیده هیچکی چشمای تو انگار که باحال حس یه.......دادن بهم خاصی حس یه.......چشماش

تو رفت و دزدید و نگاهش و کرد ای سرفه تک آیدین که زدیم زل هم به چقدر نمیدونم........بودم

مآیدین........پوشیدم و کفشام رفتم و کشیدم پوفی........میکنه؟ همچین چرا این..........آشپزخونه

و خوردم آب از یکم حرفی هیچ بدون........گرفت جلوم و بیرون اومد آشپزخونه از آب لیوان یه با

با و کردم باز کلید با رو در.......خونه رفتم و گرفتم تاکسی یه........بیرون رفتم خدافظی از بعد

ینا.......بلند پاشنه قرمز کفش جفت یه به خورد چشمم که میاوردم در و کفشام داشتم کلافگی

کفش اون از معلومه میزنه هم برقی چه.......کردم نگا بهش گنگ و داشتم برش.....چیه؟ دیگه

دیوار رو و دستم......خاموشه؟ چراغا چرا.......شدم خونه وارد و جاش سر گذاشتمش........گروناست

ی طبقه رفتم........نبود کس هیچ.......کشیدم سرکی خونه تو........کردم پیدا و چراغ و کشیدم

یبن قمر یا......شنیدم پژمان اتاق تو از رو دختری ی خنده صدای که اتاقم تو برم خواستم........بالا

بدجورم.پژمان آقا گرفتم و مچت......آورده دختر خونه تو اغا.......بگو پَ........حاشم

هدوبار........وایستادم اتاقش در جلوی رفتم........میکنه چکار تو اون داره نیست معلوم........گرفتم

رفتم و کردم باز شدت با رو در.......آشناست صداش چقدر.......شنیدم رو دختره ی خنده صدای

میکردن نگا بهم مبهوت و مات دوتا اون هم........نمیکرد باور بود دیده که چیزی از چشمم.......تو

.کردم باز دهن و اومدم خودم به دیقه چند از بعد........من هم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 452

در بد به این از دیگه.......شرمنده واقعا........زدم؟ بهم و خلوتتون من ببخشید وای ای.......به به_

.تو میام میزنم

از و بازوم......بود پژوا.......برگردوندم و سرم.......گرفت و بازوم پشت از یکی که برم خواستم

.گفتم مصنوعی لبخند با و کشیدم بیرون دستش

.نمیشم مزاحم.......باشید خوش_

.فتگ و داد تکون تحدید ی نشونه به و انگشتش و جلو اومد بود برده ماتش هنوز الان تا که پژمان

ات چهار همین با خودم.......ببرن بو بابا و مامان موضوع این از کلمه یک کافیه فقط......کلمه یک_

شد؟ فهم شیر.......جونت به میوفتم استخون

گفتم و کردم تر پهن و لبخندم

جونم؟ به بیوفتی استخونت تا چهار با میخوای حالا.......میکشیدی خوب و نازم که امروز.......اِاِاِ؟_

بشین تو فقط.......باهات دارم کار.........شدم خارج اتاق از عشوه و ناز کلی با و نموندم جواب منتظر

زار حالت به آسمون کفترای بیارم سرت بلایی چنان......میکنی؟ فرض احمق و من......ببین و

آخه......شدم اتاقم وارد........دارم کار هم پژوا با......آره........حالتون........حالت؟ چرا حالا........بزنن

کیف پژمان با میاد نیستم من که بعد میگه بد پژمان از من جلوی.......دوست؟ میگن هم پژوا به

ی همه که منم.....بیرون رفتن صبح از........ بود خوشحال چرا امروز پژمان بگو پس........میکنه

یکی آخه.......خریده براش پژمان هم خوشگله کفش اون حتما.......میشناسم رو پژوا لباسای

یکی واسه میری بعد بدی سامون و سر و خودت نداری پول تو......گیر جَو آخه بگه بهش نیست

خوب فردا.......باو کن ولش.......بخورم حرص باید چرا من حالا.......میکنی؟ آنچنانی خریدای دیگه

حوصله باو کن ولش......کردن دک چطوری رو بابا مامان نیست معلومم.......میرسم حسابشون به

با خاکستری تاپ یه و کمد تو کردم پرت و لباسام........تره مهم همه از خواب الان......داری

خوابم نکشید دیقه به.......تخت رو کردم پرت و خودم و پوشیدم مشکی شلوارک

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 453

و صورتم تند تند بارون های قطره........شدم روم به رو سرسبز باغ وارد دو با✖✖✖✖✖.برد

بیشتر و سرعتم........بودن صورتم روی هام مو........بود خیس خیس سویشرتم.......میکرد خیس

قطع یهو صداش........نمیدیمش اما میشنیدم و آیدین صدای........بود بزرگ خیلی باغش........کردم

با.......بود آیدین......برگشتم........کرد نوازش و هام شونه پشتم از دستی.......وایستادم......شد

مبه اخم با پدرام.......برگشتم.......کشید پشت از و من یکی یهو.......زدم لبخند.........پوزخند همون

.نمیخورد تکون لباش ولی میپیچید گوشم تو پدرام صدای........میکرد نگا

.داشتن دوست گذاشت و اسمش نمیشه......دارم دوست وقته خیلی_صدا

و اغب کل.......میومدم دینگم دینگ صدای یه اونا رفتن با....... رفتن تاشون دو و شد تکرار بار چند

و دستم.......بود موبایلم دینگ دینگ........کردم باز و چشمام.......شد محو بود اونجا که چیزی هر

خواب چه.......شدم بلند جام از و دادم مالش و چشمام.......کردم قطع و گوشیم آلارم و کردم دراز

رفتم اتاق از و شستم و صورتم و دست.......سردرنیاوردم هیچی.......بود ای مسخره

ارکن و کردم سلام.......میخوردن صبحونه داشتن آشپزخونه تو همیشه مثه بابا و مامان.......بیرون

لقمه یه........شدن دعوا حال در پژمان به به.......نقشمه کردن عملی روز امروز........نشستم بابا

سر و چایم آخر در و خوردم هم دیگه ی لقمه تا چند.......بعدی ی لقمه........دهنم تو گذاشتم

.کشیدم

بود؟ شده چش پژمان دیروز_بابا

جای به.........میشه عملی میخواستم که زمانی تر زود داره نقشم که شدم مرگ ذوق حرف این با

.کردم باز دهن خودم مامان

.کرده بازی شیطون دیروز یکم پسرت دارم خبر من که جایی اون تا........باباجون والا_

وابنج منتظر همه و نمیپرسه سوال کسی دیدم منم.....کرد نگا بهم منتظر و داد بالا و ابروش یه بابا

.کردم باز دهن دوباره خودم

قانون خلاف بر کار این......بابا که میدونی.......آورده دختر خونه تو دیروز بخواین و راستش_

.خونست

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 454

نگا اباب به شیطون لبخند یه با داشتم......پرتقال ی اندازه شد چشاش دختر ی کلمه شنیدن با بابا

.گفت مامان که میکردم

هست؟ کی دختره حالا_

وادع و پژمان بابا مامان میخوام من.......میبینی؟ و شانس......بیا.......کردم نگا مامان با غره چشم با

بدشانسم؟ انقدر من چرا خدا اوووووف........شدن دادنش زن فکر به وخ کنن،اون

کیه؟ دختره بگی نمیخوای......باران_بابا

وت آورده دختر پژمان که بالاخره.......میکنه؟ هم فرقی مگه......دیگه دختره دختر......والا نمیدونم_

.شما به رسانی اعطلاع بدون اونم تازه خونه

.میشناسی رو دختره میدونم که من_

.گفتم ساختگی تعجب با

نگم؟ شما به و بشناسم باید چی برای......کی؟من؟_

دوستته چون_

چیزی که من........فهمید؟ کجا از......واقعی تعجب به داد و جاش ساختگیم تعجب دفعه این

.میفهمن هاشون بچه چشمای از باباها مامان میگن......نگفتم راجبش

نه؟.....پژواِ_بابا

فهمیدی؟ کجا از_

.میشه بدل و رد قلوه و دل تا دو این بین هی میدیدیم مامانت و من بود روز چند که اونجایی از_

بهم عاشق کبوتر دو این بزاریم میشه چی......میمونه خودمون دختر مثه که هم پژوا_مامان

هک حالا ولی کردم تعجب اول.......کنه بیرون خونه از رو ما کرد تلاش خیلی پژمان دیشب.......برسن

.سوخت براش دولم بوده پژوا دیدن برای میبینم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 455

وای........شد چی میخواستم چی من........میکردم نگا رو بابا و مامان زدن حرف گشاد چشمای با

رو بابا و مامان چشمام با داشتم........کردن قبول تاییشونم دو بابا و مامان......ببینا.......وای وای

میخاروند و سرش که طور اومد،همین ژولیده و نکرده شونه موهای با پژمان که میدادم قورت

انگ بهش باز نیش با بابا و مامان........نشست کنارم و داد سلام لب زیر.......آشپزخونه تو میومد

آورد بالا و سرش پژمان.......خورده شکست ی قیافه با من و میکردن

میکنین؟ نگام اینطوری شده چیه؟چیزی_پژمان

هر و دادن تکون منفی ی نشونه به و سرشون و چپ علی ی کوچه به زدن و خودشون بابا و مامان

تو هنوز من ولی.......صبحونه خوردن به کرد شروع پژمانم........شدن خودشون کار مشغول کدوم

هچ زن داره نمیدونم.......پژوا بدبخت.......کنن؟ ازدواج میخوان دوتا این واقعا یعنی.......بودم گیجی

اومدی صاف چرا تو داره بزن دست پژمان این گفتم تو به که من خدا خنگ آخ.......میشه گورخری

این حالا......واخ واخ.......گفتم پژمان ی آینده زن به اومدم دقیقا من که نگو.......شدی؟ این عاشق

آرایش خرمن یه باید.......برم؟ کجا آرایشگاه.......بپوشم؟ چی عروسی من.......کن ول و

هم چون.......داره؟ ربطی چه........داداشم عروسیه هم دوستمه بهترین عروسیه هم بالاخره.......کنم

ودمخ به صندلی صدای با.......کنی؟ نقاشی و صورتت داداشت عروسیه هم دوستته بهترین عرسیه

که ظرفشویی سینک تو بزاره خواست و برداشت و ظرفش..ٔ ...شد بلند جاش از پژمان........اومدم

.گرفت ازش و ظرف و پرید مامان

بدیم انجام خانما ما باید رو کارا این......خودت برا شدی مردی دیگه تو.......پسرم......وا_مامان

به داد و ظرف و انداخت بالا ای شونه پژمان.......بالا رفتن من ابروی تا دو و پژمان ابروی یه

نمیگفتی چیزی میموندی لال تو نمیشد........موضوع این برای داریم داستان هم ما حالا.......مامان

دمش بلند جام از.......نمیشد حتما دیگه نه.......نمیشد؟ واقعا نه.........نیوفتی؟ روز و حال این به که

یاد........کردن بازی به کردم شروع و برداشتم عسلی میز روی از و گوشیم.........اتاقم تو رفتم و

و داشت که هم دوستی همون نیستن که باباش و مامان........تنهاست الان بیچاره.......افتادم آیدین

زمین بر پخش خنده از افتادنم با دیروز بود ناراحت اگه بابا نه........ناراحته حتما.........داد دست از

ارچک میخوای تو گرفته دلش اصن خو........گرفته دلش حتما ولی نه که ناراحتم حالا.........نمیشد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 456

نگز بهش نمیزاره غرورم ولی خوبیه فکر..........بگردونمش بیرون ببرمش بتونم شاید........کنی؟

چی هر کن ول اغا........بگم؟ چی من گفت اگه.......افتادی؟ یادم به شده چی نمیگه بعد........بزنم

صفحش به و کردم روشن دوباره و گوشیم........دیگه میکنم جورش و جمع جوری یه گفت،گفت

جواب ای گرفته صدای با بوق چند از بعد.......زدم زنگ بالاخره ولی بودم دل دو........شدم خیره

.داد

بله؟_

.گفتم مکثی از بعد

.بارانم من......سلام_

بگو......هوم_

.سلام؟ یعنی اون زبان به نکنه........چی؟ یعنی هوم.....هوم؟

بیرون؟ بریم نمیای........چیزه......اممم_من

.گفت و زد داری صدا پوزخند

بیرون؟ برم تو با باید چی برای اونوقت_

.همون واسه رفته سر حوصلم......چیزه......من.......راستش_

نه؟ شدی نگرانم_

.خودمم نگران من.....بشم؟ نگرانت باید چرا......بابا نه......من؟.....کی؟_

بری؟ میخوای کجا حالا خو........کردم باور که منم.......اها_

.پارک مثلا.......میدونم چه من_

نمیخوره من کلاس به.......کلاساست بی ماله که پارک_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 457

پارک مگه........داره سقفی به اعتماد چه.......نکنه ریزش سقفمون این کن رحم بهم خدایا واای

نمیکنم فکری همچین که من.......میکنه؟ کم اون کلاس از رفتن

میخوره؟ کلاست به کجا بگی میشن_من

خوبه؟ رستوران.......نمیدونم_

.خوبه_

.اونجام دیگه ربع یه.......شو حاضر_

و سلام که زیاده انقدر کلاست.......ادب بی........شنیدم بوق صدای که کنم خدافظی خواستم

هم زانوم تا که مشکی کوتاه ی مانتو یه.......شدم بلند جام از......عجب......نمیکنی؟ خدافظی

وستد مشکی دیگه کنم چکار........مشکی کفش و مشکی شال یه.......روشن لی شلوار با نمیرسید

حوصله کی.......بیرون رفتم اتاق از بررسی از بعد و کردم ملایم آرایش یه.......خخخخخ......دارم

جز به شکر رو خدا......رفتم پایین ها پله از کلافگی با.......بده؟ توضیح اینا برای ساعت چهار داره

ستممیب و بنداش داشتم.......پوشیدم و کفشام و رفتم توجهی بی با........نبود ای دیگه کس پژمان

بستن از بعد......میکنه بازجویی ازم میاد میدونستم که من........وایستاد جلوم اومد پژمان که

.گرفت و بازوم همیشگیش عادت طبق پژمان که برم خواستم و شدم بلند جام از بندام

میکنی؟ فرار چرا میری کجا بگی بهم باید میدونی خودت وختی_پژمان

.نمیره کوچیکت مغز اون تو ولی نیستم بچه و سالمه ۹۲ من نمیدونی اینکه مثله تو_

جلو آیدین.......کردم باز رو در و رفتم در سمت به سرعت با و بیرون کشیدم دستش از و بازوم

همث ولی شه سوار سریع که کردم اشاره بهش دست با........بود داده تکیه ماشینش به در،منتظر

باز در که کنم اشاره بهش دوباره خواستم.......داد تکون میگی چی ی نشونه به و سرش فقط گنگا

باز نیش با پژمان دیدم ولی.......بدم پس جواب پژمان به تا برگشتم و زدم سرم به ای ضربه.......شد

نگا نیش این با آیدین به داره پژمان.......میبینم؟ درست من خدایا.......میکنه نگا آیدین به

احول به کردن شروع و آیدین جلوی رفت و زد کنار و من پژمان.......من؟ جونه......میکنه؟

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 458

تحمل دیگه........نداره؟ تمومی حرفاشون چرا اینا شدم خشک اووووف.......پرسی

گان من به و برگشتن دوتاییشون پژمان و آیدین.......کردم ای سرفه تک و جلو رفتم........نداشتم

.آیدین به کرد و روش لبخند با پژمان.......کردن

.نمیگیری خبر اصن.....نامردی واقعا خیلی.......طرفا این از بیا بازم_پژمان

.میشم مزاحم......باش_

.فتمگ و سمتش برگشتم بست رو در آیدین تا.......شدیم ماشین سوار تاییمون دو خدافظی از بعد

میشناسی؟ کجا از و پژمان تو_

.رسیده هم ما به که داره رفیق انقدر.......میشناسن شهر ی همه و داداشت_

زود چه......ایول.......وایستاد ماشین که بودیم سکوت تو ای دیقه چند.......گاز رو گذاشت و پاش

کنم؟بیشتر عرض چه که رستوران.......رستوران تو رفتیم و شدیم پیاده ماشین از.........رسیدیم

قبل از آیدین که نشستیم جایی مجلسی و شیک خیلی و تو رفتیم........رستوران تا بود هتل شبیه

شکست و سکوت آیدین که بودیم سکوت تو........دادیم صفارش غذا.......بود کرده رزرو

شدی؟ نگرانم شد چی_آیدین

.......د من که گفتم نشدم نگرانت_

.کرد قطع و حرفم

.نمیدونم و دلیلش ولی......شدی نگرانم میدونم که من_

مهمه؟_

.هم_

.بخوره کلت به هوا یکم باشه گرفته دلت شاید گفتم_

.پایین انداخت و سرش و زد مدتی کوتاه لبخند

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 459

ناراحتی؟_من

حتی.......بود پدرام داشتم که کسی تنها......باشی؟ خوشحال میتونستی بودی من جای تو_

هر میبینی که خودت.......میگرده موستاش دوست با اونم که دارم خواهر یه.......ندارم هم خونواده

.میبینیم همو ماه چند

......برو هم تو......کنه ازدواج تا اونجا رفت پدرام......نمیکنی؟ ازدواج چرا خب_

.کرد قطع حرفم

کنه؟ چکار اونجا رفت پدرام_

.باشه گفت......گرفتم قول ازش خودم......ازدواج_

.زد داری صدا پوزخند

فوَران ازش عشقی چه......کنه؟ ازدواج میخواد که گذاشته تو دست کف صاف اومده_آیدین

.میکنه

.کن انتخاب یکیو.....هس ورت و دور دختر کلی.......کنی ازدواج میتونی هم تو_

هچ........ایه مسخره کار یه کردن ازدواج بنظرم......میاد بدم کردنشم فکر از که نزن حرفشم اصلا_

بزنه؟ و دلت هم دیگه روز دو تا و بگیری زن داره فایده

کنی؟ ازدواج باهاش نمیخواستی مگه........مونا.....اها.......بود؟ کی دختره همون_

.ودب اومده بوجود بینمون وابستگی یه فقط نبودم مونا عاشق من میبینم میکنم فکر که الان_

.گفتم و انداختم بالا ای شونه

ای بیای در تنهایی از خواستی وقت هر بازم ولی.........کنم راهنماییت خواستم فقط.....خودت میل_

.هستم من گرفت دلت حتی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 460

تشکر گارسون از لبخند با........گذاشت جلومون و غذا و اومد گارسون که بگه چیزی خواست

که میخوردم اشتها با داشتم......غذایی چه به به.......خوردن به کردم شروع رفت وقتی و کردم

حیف بخورم من بده نمیخوری خو.......نزده؟ غذاش به لب چرا این......وا.......شدم آیدین متوجه

.گفتم و کردم اشاره غذاش به.......ندارم جا دیگه البته......نشه

بخوری؟ نمیخوای_

.بخور تو ندازم میل_

.که نمیشه...... اِاِاِ_

.طرفش دادم هل و ظرف

.ندارم جا اصن.......نمیخورم_آیدین

مگه؟ خوردی چی_

.سیرم ولی......هیچی_

برنج یکم و برداشت و قاشقش.......نداشت خوردن قصد اصلا انگار ولی دادم هل و ظرف دیگه یکم

.داد بالا و ابروش یه و کرد نگا قاشق به......گرفتم دهنش جلوی و گذاشتم توش مرغ و

دقیقا؟ چیه این _آیدین

غذا_

بچم؟ من مگه_

.شکست دستم بخور نزن حرف هم حالا......میشه مجبور آدم نمیخوری وقتی خو_

.رفت آبروم پایین بزا و قاشق اون.....میخورم خودم خب خیلی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 461

وبگ من به تو نه.......ریختنه؟ کرم وقت الان حالا......بردم تر جلو و قاشق و زدم شیطونی لبخند

و سرش آیدین......بگیرم و حسام جلوی نمیتونم.....کنم؟ چکار دیگه ولی.......ریختنه؟ کرم وقت

.عقب برد

.جاش سر بزا و قاشق......بردی و آبروم_آیدین

.کردم فرو دهنش تو و بردم تر جلو یکم

بخور_

شده جمع ی خنده با و ظرف تو گذاشتم و قاشق.......خورد و کرد باز و دهنش دیگه دفعه این

.کردم نگا بهش

.گفت من به رو و شد بلند جاش از

میام الان بشین همینجا_

جام از......نیومد؟ چرا این......رفت سر حوصلم.......خوردم نوشابم از جرعه یه و دادم تکون سری

به افتاد چشمم.......میزد حرف پسری یه با داشت که آیدین پیش رفتم و شدم بلند

جلوی رفتم.......بدم و پول باید خودمم گفتم من........بده و پول آیدین اگه زشته.......حسابداری

و کیفم زیپ........دادم و جوابش لبی زیر......کرد سلام و آورد بالا و سرش مرده.......وایستادم میز

.کردم باز

.........چقد_من

میکنی؟ چکار داری_

.کرده اخم اینطوری کردم چکار انگار حالا......بود آیدین........برگشتم

میکنم حساب_من

در تراول تا چند و جیبش تو کرد و دستش.......رفت توپی ی غره چشم بهم و زد کنار و من

.نشستیم ماشین تو رفتیم کردن حساب از بعد......آورد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 462

بریم؟ کجا حالا.....خب_آیدین

خونه_

.دادم ادامه و کردم اشاره ساعتم به

.شب موقع این خطرناکه......یازدهه ساعت_

بشه؟ چی میخواد مثلا........نمیبینی؟ گندگی این به من.....خطرناکه؟.......چی؟_

.میدونم چه_

نیست خونه حس اصلا الان......نباشه حرف پس_

میریم؟ کجا......باشه_

خوب جای یه_

الان یعنی........کردیم تصادف که روزی یاد.......افتادم پدرام یاد.......دادم تیکه شیشه به و سرم

این......آره........بره و بزاره و من نمیتونست بود عاشقم واقعا اگه پدرام........باشه؟ میتونه کجا

چیز یه عاشقی میگه بهم حسم ولی نمیدونم........داشتنه نظر نوع یه.......نیست شدن عاشق

یول........بره نمیزاره تنها و عشقش باشه عاشق که کسی ولی نکردم تجربه درسته.......دیگست

کاره........کرد بدی کار دیگه نظر یه از هم کرد خوبی کار نظر یه از هم.......رفت کرد خوب بازم

و کسی آیدین که نکرد فک درصدم یه حتی........میذاشت تنها و آیدین نباید که بود این بدش

با.......کنم؟ پر و پدرام خالیه جای باید الان من چرا.......میخورم؟ قصه من چرا اصن.........نداره؟

.اومدم خودم به آیدین صدای

نمیشی؟ پیاده_

آدم آخه خو......پاساژ؟........بود جلوم بزرگ پاساژ یه........شدم پیاده ماشین از و دادم تکون سری

و خرت......دیگه معلومه خب.........بخری؟ چی میخوای.......میخوره؟ درد چه به پاساژ عقل با

.شدیم پاساژ وارد آیدین با.......پرت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 463

چیزی......سرسبزی جای یه.....طبیعتی پارکی، مثلا......بریم؟ نبود پاساژ بجز دیگه جای_من

.میریم هم اونجا_

میره خنگی کدوم دوازده ساعت آخه.......رفت جلو از و نگفت هیچی......کردم نگا بهش تعجب با

نگا رو ها مغازه آروم آروم من و میرفت جلو از آیدین.......پاساژ تو رفتیم........طبیعت؟ یا پارک

بهم هم چشمکی چه نگا........این هلوایه چه واااای........مانتو یه به خورد چشمم یهو که میکردم

آخ........دیوار به خوردم که برم خواستم و گرفتم مانتو از حسرت با و نگاهم........بیشعور میزنه

مغزی ضربه من مثه کوری آدم نمیگن.......میزاره؟ ستون راه پاساژ،جلوی وسط کی.......سرم

بود آیدین که این......اااا.......شدم آیدین چشم تو چشم برم که بالا آوردم و سرم......میشه؟

تو داد هل و من و گرفت و بازوم که برم خواستم و گفتم ببخشیدی.......کجاست؟ ستون......خره

.گفت و فروشنده به کرد رو......مغازه

چنده؟ قیمتش مانتو این......آقا سلام_

.کردم نگا آیدین به تعجب با

خواست؟ مانتو کی......تو؟ میگی چی_من

.فهمیدم.....اومده خوشت........میخوردی رو مانتو چشمات با داشتی دیدم_

خودم بخرمشم میخواستم اصن......بخره؟ باید اومد خوشش چی هر کی هر مگه......چی؟ که خب_

ندارم شما پول به نیازی.......میخریدم

.کنی جیبت تو دست نمیزاره غرورش که میدونی خودت خرید میری مرد یه با وقتی_

تو کردم و دستم........ندارم کاری غرورت به من ولی........حلقم تو غرورت بابا.......بالا رفت ابروهام

در طرف چرخوند و هام شونه آیدین که بشمارم خواستم........برداشتم دستم اومد چی هر و کیفم

و بیرون اومد بود مانتو توش که پلاستیکی به و فروشنده به داد و کارتش.......بیرون داد هلم و

.وایستاد کنارم

.بریم_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 464

رو مردونه کفش یه چشمم یهو.......کردم حرکت جلو از و رفتم بهش ای غره چشم

شکف یه.......کردم نگا بهش زل زل دوباره.......میگیره هم مردونه کفش چشمم......ببیناااا......گرفت

.مشکی خط تا سه با سفید اسپرت

میخوای؟ اینم_

.میگیرم اینو برات منم گرفتی مانتو من برای تو......بگیرم تو برای میخوام........اوهوم_

میگیرم خودم.......نیستی آشنا غرور با زیاد اینکه مثله تو_

تو رفتم و دادم تکون تاسف ی نشونه به سری.......مغازه تو رفت و نموند جواب منتظر

از و وایستادم کنارش رفتم.......وایستاد آیینه جلوی.......میکرد پرو و کفش داشت آیدین.......مغازه

.تگف و داد تکون تحسین روی از سری آیدین........میزد برق پاش تو........کردم نگا بهش آیینه تو

ای سلیقه چه........اومد خوشم.........نه_

.دیگه بله_

هک کنم حساب خواستم و درآوردم کیفم تو از و کارتم.......رفتم فروشنده سمت به و گفتم و این

.بیرون اومدیم مغازه از.......کرد حساب و درآورد و خودش کارت.......گرفت ازم و کارت یهو آیدین

بدش حالا.......خب_من

چیو؟_

دیگه و کارت_

میدم بهت خریدمون شدن تموم از بعد_

و این ادای انقدر راه تو آیدین.......بیرون اومدیم پاساژ از خرید کلی از بعد بالاخره✖✖✖✖✖✖

اون به نه.......بودم نخندیده انقدر حالا تا........بودم گرفته درد دل خنده از که درآورد و اون

.دمبو وایستاده آیدین ماشین،منتظر جلوی...........میاره در که اداهایی این به نه میکنه که اخمایی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 465

میری؟ کجا_

.دیگه کنی باز رو در میری؟وایستادم کجا چی یعنی_

بریم پیاده بیا.......نچ_

نیم و دوازده.......آقا نیمه و دوازده........چنده؟ ساعت میدونی.......چی؟_

ینماش از که وقتی........کشید و گرفت و دستم مچ و کرد طی و بینمون ی فاصله سریع های قدم با

که همینطور.......میداد کیف زدن قدم.......بود خوب خیلی هوا واقعا.......کرد ول و مچم شدیم دور

ابال و سرم........ریخت پیشونیم روی قطره یه کردم احساس یهو میزدیم قدم هم ی شونه به شونه

نیمکت روی کرد اشاره آیدین.......شد شروع بارون نم نم.......کردم نگا آسمون به و بردم

نم........شد؟ غمگین باز چرا.........کردم نگا آیدین به.........اون بعد و نشستم من اول........بشینیم

مغ تو رفت باز الان و میخندید داشت پیش دیقه دو تا میبینم وقتی.......ندارم دوست طوری این

کنم؟ چکار ولی........بخنده کنم کاری یه داشتم دوست........میشم ناراحت

خوشگله؟_

بهش چرا میکنی فکر بهش وقتی خو.......دادم سوتی باز وای.......اومدم خودم به آیدین صدای با

.گفتم گیجی با........میکنی؟ نگا

چی؟_

قیافم؟_

.....چیزه......اممم_

خوشگلم پس......فهمیدم.......باشه_

جام از متر دو.......زد برق و رعد که بگم چیزی خواستم.....اییش......زدم بازوش به ضربه یه

خیلی بارون........شدم بلند جام از.......وووووی.......میترسم من.......حاشم بنی قمر یا........پریدم

بود،کردم نشسته نمیکت روی ریلکس خیلی که آیدین به رو.......بود شده شدید

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 466

بریم پاشو........خب_من

گفت و خندید

میترسی؟ برق و رعد از_

.میخوریم میشیم،سرما خیس میاد بارون داره گفتم فقط......فقط.......نه نه_

داغ لپم........شدم خشک لحظه یه........رفت و کشید و لپم و شد بلند جاش از.........عمم جون آره

آیدین کنار و رفتم باز دهن همون با........میگرفت آتیش کنم؟داشت عرض چی که داغ.......شد

.وایستادم

.اونوره هم ما ی خونه اونوره ماشینت.......نمیخوره بهم مسیرمون........میرم خودم من_من

.یکه ساعت.......بری نهات بزارم که مونده همین_

نزدیکه خونمون برو تو.......نه_

.برنمیدارم و ماشینم_

خیس خیس......رفتیم خونه طرف به هم با......جلو به کرد حدایتم و پشتم رو گذاشت و دستش

زیر میزد آیدین و هوا میپردیم متر دو من میزد برق و رعد وقتم هر.......بودیم شده

واستادیم در جلوی.......خونه رسیدیم بالاخره........خنده

.گذشت خوش خیلی......چی همه برای ممنون_من

.گفت و زد محوی لبخند

.شدی خیس تو برو بدو......گذشت خوش منم به_

صدام آیدین که تو برم خواستم و کردم خدافظی لب زیر و زدم لبخند منم

بود گرفته سمتم به و کارتم........برگشتم.....کرد

.گذاشتی جا و این_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 467

رماس بره خونه تا تنها اگه.......نگم یا بگم که داشتم شک دلم تو.......کردم تشکر و گرفتم ازش

.داره گناه میخوره

.تو بیا_من

چی؟_

میخوری سرما تو بیا میگم_

.نباش نگران برو......باو نه_

صدا اب و نفسم.....بستم رو در و خونه تو رفتم......کرد پایین بالا و سرش.....کردم نگا بهش شک با

رو داغی هنوزم.......گذاشت و دستش آیدین که لپم،جایی روی گذاشتمو دستم.......دادم بیرون

لغورب چیزی یه میزنم توهم......خنگما منم بابا نه......باشه؟ آتیشی دستاش نکنه........میکردم حس

انگشتام نوک روی نشه بیدار کسی اینکه ترس از......شدم خونه وارد آروم.....خودم واسه میکنم

سلام و جلو رفتم........میبینه فیلم تاریکی تو داره پژمان دیدم یهو که میرفتم راه

.کرد نگا بهم و برگشت.......کردم

گذشت؟ خوش جون آیدین با.......میومدی تر دیر.......به به_پژمان

.زدم حرف به کرد شروع خودش دوباره که بگم چیزی خواستم

.برات دارم خوب خوب خبرای اینجا بشین بیا.......نیست مهم این حالا_

که من.......بزاره سرم به سر میخواد پژمان باز.........نشستم کنارش رفتم تعجب با

کردم نگا بهش منتظر.......میشناسمش

.بیاری بدست رو پژوا دل نمیتونی تو بگو حالا......عزیزم_پژمان

.دادم بالا و ابروم یه

منظور؟_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 468

.خواستگاریه فردا.........دیگه نداره منظور_

برعکس من برای و المثل ضرب این باید........باش و من........نمیشد تر بزرگ این از چشمام

هی.........شوور خواهر شدم جدی جدی یعنی......واقعا......کردم ثواب کنم کباب خواستم.......بگم

و لباسام.......اتاقم تو رفتم و شدم بلند پژمان کنار از.......دیگه میشیم تنها هم با........هی پژوا

.خوابیدم و درآوردم

بیدار خواب از حسابی و درست روز یه من نمیشه خدا واااای.......شدم بیدار توق و تق صدای با

پژمانم و بابا میکرد تمیز رو خونه داشت مامان.......بیرون رفتم و شدم بلند جام از........شم؟

از لقمه چند خوردن از بعد و آشپزخونه رفتم........بود ۲........کردم نگا ساعت به.......نبودن

.برگشتم......کرد صدام مامان که شم حاضر و اتاقم تو برم خواستم........بیرون اومدم آشپزخونه

هم ما ی خونه خواستگاریه شب......کنی کمک من به باید.......نمیری بیمارسنان امروز_مامان

.هست

اینا پژوا پس.......ندیدم حالا تا که من.....میشه؟ مگه........مگه؟ پسره ی خونه خواستگاری.....چی؟

بیمارستان نباید من که چه من به بازم ولی........جالب چه......هه.......پژمان خواستگاری میان دارن

هم اصلا و بیمارستان میرم وقت هروز،سر اینکه نه حالا.......منه حق.......منه شغل این......برم؟

.داره گناه.......میگه راست مامان.......روش امروزم حالا اووووف........نمیشم غایب

میکنم صدات دارم ساعته یه کجایی......باران_

نمیرم..........باش_

شوور بستم احد خودم با الان من اغا.......بود نمونده برام جونی دیگه✖✖✖✖✖✖✖

کردم گردگیری رو جا دو و شستم رو ظرفا فقط.......نیست کسی هر کار خونداری واقعا.......نکنم

جا همه فرض خیلی مامان.......نمیگه هیچی و میکشه زحمتی چه مامان بدبخت........میمیرم دارم

ور خدا دارم الان بازم ولی........استراحت ساعت میکردم،دو تمیز متر میلی یه من و میکرد تمیز رو

متوسط قد با پیرهن یه.......کردم باز و کمدم در و اتاقم تو رفتم........شد تموم که میکنمم شکر

و مبست بالا،محکم و موهام.........پوشیدم و برداشتم ای سورمه ی پاشنه بدون کفشای با ای سورمه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 469

برا ماچ یه........شدم هلویی چه باش و من اووووف........کشیدم لبام به هم ای گوجه ماتیک یه

تو رفت و تو اومد شیرینی ی جعبه کلی با پژمان........هال تو رفتم و فرستادم خودم

اب نیستن بیشتر نفر سه خونوادشون........خبره؟ چه.......بدیم؟ نذری میخوایم مگه........آشپزخونه

جوش چرا من.......انداختم بالا ای شونه.......جبعست یه نفری کنم فک........نفر هفت میشن هم ما

من انگار نه انگار........اتاقش تو رفت و اومد در آشپزخونه از پژمان..........خودشه پول......میزنم؟

هب درم زنگ من نشستن با همزمان و نشستم کاناپه رو رفتم..........وایستادم سلام منتظر اینجا

دسته با پژوا ی خونواده دیقه چند از بعد.......کردم باز رو در و شدم بلند جام از.........اومد در صدا

هکاناپ جلوی منم.......نشستن کاناپه یه روی کدوم هر.......کردیم سلام هم با.......تو اومدن.......و گل

اتاقش از حال با و کش دختر تیپ یه با پژمان........میرفتم غره چشم بهش همش و نشستم پژوا ی

خونواده تا دو اول ی جلسه همین تو✖✖✖✖✖✖نشست من کنار و کرد سلام و بیرون اومد

کاملا ها خونواده چون نیست تعجب جای زیاد........کنن ازدوج هم با پژمان و پژوا که دادن رضایت

مشخص بعدا گفتن هم عروسی........عقده شب دو.......پسفرداست عقدشون........آشناییم هم با

.اومدم خودم به پژوا صدای با........باشه کی میکنن

قهری؟_

این که شدم خیره بود پنجره که پژوا راست سمت به و بالا آوردم سرم........من؟ اتاق اومد کی این

.گفت و تر جلو آورد و صورتش پژوا.........قهرم آره یعنی

کردم؟ چکار من آخه_

این در غ درو وای وای.......کردم چکار میگه کرده کار همه این.......داریم؟ پررو انقدر مگه بچه

.بمونم ساکت و کنم لوس نتونستم دیگه.......حد؟

اومدی صاف تو دیوانست،بعد منه داداش که پسری این اغا میگم بهت من.........نکردی؟ کاری_من

.......تو بعد........داره بزن دست این میگفتم بهت که نبودم من مگه........شدی؟ یارو همین عاشق

دادم ادامه و دادم پایین بالا دور یه و نفسم.......بگم چیزی نتونستم دیگه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 470

چون میکردی فکر شایدم یا......زدم؟ و دلت دیگه من نکنه.......نگفتی؟ چیزی من به چرا_

میگم؟ بهش میرم داداشمه

.....بیا اصن........دیگه نکن لوس هم تو باران........میکشیدم خجالت ازت فقط......نه نه_

.داد ادامه تر بلند

خوردم پهن من........خوبه؟......خوردم.....ه...و...گ من اغا_

خوردی چی شنیدن همه پایین بیار و صدات.......هیسس_

اپژو........کردیم بغل رو همدیگه........دیگه میکردم لوس منم میگفت راست.......کرد ماچم و خندید

کفش اون که گفت اینم........گفت و عاشقیشون و عشق موضوع کل و نشست تخت رو کنارم اومد

فتمگ بهش منم........پوشیده بزنه تیپ پژمان جلوی اینکه برای یواشکی و بوده مامانش مال قرمزا

رت بسته دهنش یکم رفت گفتم وقتی ولی موند باز متر ده دهنش اول........بوده عاشقم پدرام که

هخلاص.......موند باز دهنش دوباره گذروندیم خوش کلی رفتیم آیدین با گفتم وختی ولی........شد

این اووووف........میاد خوابم الان از من وااااای✖✖✖✖✖.شدیم تنها موبایلم و من و رفت پژوا

وقت ساعت یه موهام از قسمت هر برای........کنه چکار میخواد انگار میده فِس انقدر هم آرایشگره

از بعد و کردم تشکر.......شدم بلند جام از من و شد تموم هم آرایشگر کار بالاخره........میزاره

اب بود قرار و بودن کرده آرایش بود وقت خیلی رو پژوا.......بیرون اومدم آرایشگاه از کردن حساب

یه هک بودم منتظر آرایشگاه در جلوی........من دنبال برگردن دوباره اونجا از بعد و آتلیه بره پژمان

تر باز این از دهنم........داد پایین و پنجرش.......کرد ترمز پام جلوی باحال خیلی ماشین

میکنن؟ چکار ماشین این تو پَ......خودمونن پژمان و پژوا که این.......نمیشد

شدا خسته ماشین......تو بیا باران.........میکنه؟ کف گفتم دیدی.......پژوا_پژمان

چقدر.........دیگه گرفته ماشین براش بابا معلومه.........شدم سوار باز دهن همون با.......خندید پژوا

ولی.......میده دست آدم به تنهایی احساس........بشینن جلو نفر دو و بشینه تنها پشت آدم بده

دایص........تالار رسیدیم ساعت نیم یه از بعد.......بشینم شون کله رو برم کنیم؟نمیشه چه دیگه

کفتر دو این اول تا وایستادم در کنار و کردم باز رو در........میشنیدم هم در پشت از و جمعیت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 471

مگه........تو رفتم سرشون پشت منم و زدن دست همه اونا شدن وارد از بعد........شن وارد عاشق

و پژوا ی خونواده باید فقط یعنی........عقد عقده بابا.......کردن؟ دعوت جمعیت همه این عروسیه

رفتم منم و نشستن پژمان و پژوا خلاصه.......چیه؟ مهمون و تالار دیگه.......باشن ما ی خونواده

پژوا مامان با داشتم.........وسط رفتن همه و شد بلند آهنگ صدای.........نشستم بابا و مامان کنار

هکرد دعوتش کی........میکنه؟ چکار اینجا این.........آیدین به خورد چشمم یهو که میکردم صحبت

خودش سالای و سن هم پسر تا چند با داشت آیدینم........گفته بهش پژمان معلومه خو........اصن؟

بعد و شد خشک اولش من مثه اونم دید و من تا که میزد حرف بودن کرده اجتماع سالن ته که

و کردن دنبال و نگاهش رفیقاشم ی همه داد تکون و دستش تا.......داد تکون دست و زد لبخند

آب وااای.........دادم تکون دست و زدم زوری لبخند یه.......زدن شیطونی لبخند و من به رسیدن

وااای.......کردم نگا آیدین به چشمی زیر........میکنن؟ فکر بارمون در چی رفیقاش الان........شدم

.مامان

.برقصیم پاشو.......باران_

و ودب وایستاده جلوم میرسید زانوش تا بزور که کوتاه قرمز لباس یه با پژوا.......بالا بردم و سرم

.میداد تکون جلوم و دستش

.......بگذره یکم.......خستم بخدا پژوا_من

قر دور چند و وسط رفتیم هم با خلاصه.......کشید و گرفت و دستم و کنم کامل و حرفم نذاشت

که منم........پیشون برم که گفت و گرفت و دستم پژوا بشینم خواستم که آخر در و دادیم

رفتم.......کردم قبول کله با بیام در(پژوا مامان)مریم خاله با مامان رسمی جمع از میخواستم

دی و شد شروع قری و آروم آهنگ یه که میزدم حرف داشتم پژوا با........نشستم کنارشون

پژمان و پژوا که خواست(میشد حالیش آهنگ از چیزایی یه بود بابام دوست.نبود جی دی)جی

قبول خواسته خدا از میزد لک هم واسه دلشون که هم تا دو اون.........وسط برن

و پاشدن و کندن بود تنشون رو چی هر دوباره همه رفت عاقد اینکه از بعد✖✖✖✖✖✖.کردن

.بردم بالا سرم.......اومد جلوم دستی که میکردم نگاشون داشتم......دادن قر به کردن شروع

نمیرقصین؟.......رفته سر حوصلم.......خانم باران_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 472

از مامان که کنم رد خواستن.......آشناست خیلی.......بودمشا دیده جا یه........بود؟ کی یارو این

دمپرسی مامان از نفهمه پسره که جوری و برگشتم منم.......برقصم پاشم که گفت و داد هلم پشت

اهرخو یه........بود بابا دوست پسر.........بودمش دیده کجا اومد یادم تازه کیه گفت که مامان......کیه

تخسشم خواهر اسم......سهرابه کنم فک اسمشم.......میومد بدم ازش خیلی که داشت تخسم

کلافگی با..........شدم بلند بگیرم و دستش اینکه بدون.......داد هلم دوباره مامان........سمیراست

سهراب که میرقصیدیم داشتیم.......نداشتم رقصم تو احساس اصلا و میدادم تکون دست فقط

.کرد زمزمه گوشم تو و گوشم نزدیک آورد و صورتش

؟رفغل!ای خسته اینکه مثه باران_

ایششش.......داده؟ اجازه بهت کی اصن.......میشی؟ پسرخاله زود چرا تو........چه؟ تو به خستم آره

.گفتم و دادم فاصله صورتش از و صورتم مصنوعی لبخند با........چندش

..........ن_

تو.........بودتش گرفته آیدین........عقب شد کشیده پسره و زد حلقه گلوش دور یکی دست یهو

با چطوری کن نگاش.........بود دیدنی سهراب ی قیافه آی.......میکردم ضعف خنده از داشتم دلم

میکنه نگا آیدین به التماس

.باشی تو خستگیش دلیل کنم فکر_آیدین

غره چشم همون با و کشید بیرون آیدین دست از و گردنش و رفت بهش ای غره چشم سهراب

خوب ولی........کنم بوسش تلپ تلپ آیدین بغل بپرم میخواستم وای.......شد دور ازمون هاش

.نمیشد

میخورد؟ بهم حالم داشت فهمیدی کجا از_من

.دیگه بود معلوم_

خیلی......آیدین آقایی خیلی......آخ_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 473

ماس با بود بار اولین برای.......اونور رفتیم رقص جای از.......کشید و گرفت و دستم و زد پوزخندی

چه؟اسمش من به اصن........چیه؟ دیگه آیدین........خنگم چقد من خدا وااای.......کردم صداش

تا دنبالش منم و میکشید و من آیدین.........گذاشتن روش اسم کردن صدا برای دیگه آیدینه

لب یرز و پایین انداختم و سرم.........بودن وایستاده رفیقاش که سالن،همونجایی ته رسیدیم اینکه

دادن سلام هم اونا.......خخخخخ....باشخصیتم من مثلا که........دادم سلام

ها بچه باران،باران ها بچه_آیدین

نداره حوصله اینکه یعنی ها بچه الان.........کردم نگا هاش قیافه تک تک تو و بردم بالا سرم

وت رفتیم هم با و گرفت و دستم آیدین.........ندارم شنیدن ی حوصله اصلا منم و بگه رو اسماشون

گفتم گیجی با.........گرفت جلوم و درآورد جیبش از پاکت یه.........تالار حیاط

چیه؟ این_

اونی.........نوشته رو تو اسم اینم روی بود نوشته و من اسم یکیش رو اومد پاکت تا دو برام امروز_

حق وجه هیچ به که گفت.........پدرامه طرف از نامه دیدیم کردم باز و بود نوشته و من اسم که

.تو به بدمش باید و بخونم رو تو ماله ندارم

کردم بازش........گرفتم رو نامه

.باران سلام:

بازم ولی داشتین هم به حسی یه میدونستم اولم همون از......شین خوشبخت آیدین با امیدوارم

بهت و حرفام ی همه پارک تو روز اون........کنم فروکش و بهت خودم حس نمیتونستم

.شمب مواجه بچه کلی با برگشتم وقتی امیدوارم........بگم بهت و حرفام نمیخوام بازم ولی.......نزدم

(پدرام)

اخم با........دارم؟ حسی آیدین به من گفته کی........میشد تر باز دهنم میخوندم که و خطش هر

.گفت و کرد تعجب اخمم از.........کردم نگا آیدین چشمای تو و آوردم بالا سرم غلیظی

میزنی؟ و من چرا گفته چیزی بهت پدرام........چیه؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 474

چپی پام لحظه یه........کشید و من و گرفت و دستم مچ که برم خواستم و رفتم بهش ای غره چشم

ینآید ی سینه کردم پیدا خودم داشتن نگه برای که جایی تنها ولی........بیوفتم خواستم و خورد

میزنه؟ تند انقدر چرا این......وا.........داشتم نگه و خودم و سینش رو گذاشتم و دستم........بود

حد از بیشتر میزد تند خیلی........کردم توجه بیشتر قبلش ضربان به و وایستادم درست

.برداشت سینش ی قفسه رو از و دستم و شد هول آیدین.........معمول

تو بریم.......دیگه خوب_آیدین

گفتم که بره خواست

میری؟ کجا_

.کرد اشاره سالن به و برگشت

میزنه؟ تند قلبت انقدر چرا.......خوبه؟ حالت_من

قلبم؟_

.گفت و قلبش رو گذاشت و دستش

.آرومه آروم اینکه.......نه_

سرت تو خاک ای..........داره حسی یه من به آیدینم.......میگه راست پدرام که بردم پی این به تازه

ی لهفاص بلند های قدم با.......باشیم دوست هم با میتونیم میکردم فک بگو و من........آیدین کنن

رو گذاشت و دستش........شد بلند آخش........سرش تو زدم یکی کیفم با و کردم طی و بینمون

گفت و سرش

میزنی؟ چرا_

گفتم میرفتم که همینطور

گمشو_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 475

.نشستم مریم خاله و مامان کنار رفتم خورد عصاب با.........هیز ی مرتیکه.........شدم سالن وارپ

میگردم؟ دنبالت دارم ساعته یه کجایی تو_مامان

.بودم همینجا_

.گفت بشنوم خودپم فقط که جوری آروم و آورد گوشم نزدیک و صورتش مامان

اومد؟ خوشت پسره این از_

.زدم زل چشماش تو تعجب با برگشتم

پسره؟ کدوم_

نه؟ خوبه.......کنیم جفتتون هم با میخوایم.......دیگه سهراب_

گفتم کلافگی با........شم راحت بده نجات خونواده این دست از و من خدایا وای

.نمیشم هم کلام هم یارو این با بمیرمم من........تو؟ میگی چی مامان_

آیدین تو اومدم حیاط از وقتی از✖✖✖✖✖✖.نشست جاش سر و رفت بهم ای غره چشم مامان

ندیدم و

هیچ بود شده باعث این و نمیرفتن کنار وسط از مهمونا..........خفست هوا اینجا چقدر اوووووف

النس از رفتم و شدم بلند جام از..........کنم تحمل نتونستم دیگه...........نمونه سالن تو اکسیژنی

نمیخواستم...........کشیدم عمیق نفس تا چند..........هام ریه تو رفت اکسیژنی چه به.........بیرون

یه اب بود بزرگ سالن یه........زدن قدم به کردم شروع و گرفتم و بازوهام دستام با........توبرم دوباره

همه حیاط تو ولی نبود کسی باغ تو........باغ یه به میرسیدی جلو میرفتی و حیاط وقتی که حیاط

دستام با داشتم.........شدم دور حیاط از کم کم........میکردن صحبت هم با و بودن وایستاده مردال

آیدین.......برگشتم.........اومد فرود هام شونه رو کت یه یهو که میکردم گرم و هام شونه

گفتم و برداشتم شونم رو از و کت.........اومد چلغوز ی پسره.........بود

شو خفه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 476

.دیگه باران نکن لوس.......بابا ای_

.گفت تری بلند صدای با من به رو و وایستاد

مشکلیه؟ بالا میره قلبم ضربان میبینم و این من اغا اصن........آره_

تانگش........میکنه؟ همچین چرا این..........میکردن آب قند تن به تن دلم تو.........بود گرفته خندم

.گفتم و گرفتم بینیم جلو ساکت معنی به و اشارم و

.شنیدن همه شو ساکت_

.میزد تند بازم.........قلبش رو گذاشتم و دستم

باشه؟ باید حتما مگه.......نیست داشتن دوست ی نشونه که میزنه تند قلبم اینکه_آیدین

.سرت تو خاک_

سرم پشت از آیدینم.........رفتم سالن سمت به و برگشتم و برداشتم قلبش رو از و دستم

تمش یه البته........برم؟ و سرتش تو بزنم یکی نباید چرا.......نیستم؟ ناراحت من چرا.........میومد

از باید من چرا ولی.........نزدم محکمم زیاد چون.......کنیم حساب نخودی و اون زدمشا،ولی باکیف

کاری همچین نداشتم انتظار پدرام از من شاید........نه؟ آیدین از ولی بشم ناراحت ودرام

ینیک هم با شرایطاشون میکنی نگا طرف هر از که اینا خدایا........نداشتم آیدینم از ولی........کنه؟

.میکرد زمزمه گوشم تو درونم از حسی یه.......نیستم عصبانی من چرا پَ

.داری دوسش هم تو........معلومه خب_

درونم از........نبود بیرون از صدا این ولی........نشنوم که گرفت و گوشام ناخداگاه دستام

.برداشتم گوشام رو از و دستام.........شونم رو گذاشت و دستش آیدین........بود

شد؟ چی_آیدین

کیا میکنم فراموش که درگیرم خود انقدر..........اینجاست اینم نبود یادم اصلا.......واااای

.باران کنن سرت تو خاک........اطرافمن

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 477

.کشید صوت گوشم لحظه یه نه_من

.........دادم ادامه راهم به و کردم باز براش و نیشم........... داد تکون و سرش شک با

کنارشون رفتم........خستن خیلی دید میشد هم درو از پژمان و پژوا.......سالن تو رفتیم هم با

منم گفت بهم هم پژوا........بخوابه پژوا ی خونه بره پژمان شب شد قرار✖✖✖✖✖✖✖نشستم

من و نشستن جلو صندلی اونا باز الانم.........کردم قبول عشوه کلی از بعد منم.......برم

نفهمیدم دیگه و شد تاریک جا همه یهو........دادم تکیه شیشه به و سرم.........عقب

.......پاشو.........بوفالو پاشو_

رسیدیم پاشو.......من اجی.......عزیزم.........کنی بیدار نیستی بلد اونور برو_

خوابم ماشین تو باز من وای........بودن وایستاده جلوم پژمان و پژوا........کردم باز و چشمام

شدم پژوا اتاق وارد..........خونه تو رفتم پژمان و پژوا همراه به و شدم بلند آرنجم کمک با.........برد

بی با و موهام........کردم تنم و برداشتم پژوا کمد از شلوارک و تاپ یه و کندم تنم از و لباسام و

بسشه شب چخبره؟یه.........عقد امروز باز وای✖✖✖✖✖✖خوابیدم و کردم باز حوصلگی

آیینه جلوی و پوشیدم و بودم گرفته دوم شب برای که لباسی و مالیدم و چشمام.........دیگه

بود تور باریک خط یه شکمم جای و بود ای حلقه آستین.........کوتاه سفید لباس به........وایستادم

.........میشد دیده شکمم و

و زدم ریمل.........کشیدم لبام به و برداشتم کیفم تو از و قرمزم ماتیک.........میزد برق هم ذره یه

سفید کفشای..........فرستادم بوس خودم برا و کردم گوجه بالا و موهام........چشم خط آخر در

آیینه روی به رو که پژمان هال،جلوی تو پژوا........بیرون رفتم اتاق از و پوشیدم بلندمم پاشنه

.میزد میکرد،غر درست و خودش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 478

بدو بدو حالا کردی گوش مگه داریم مجلس امشب نخواب انقدر پاشو گفتم بهت بار صد_پژوا

تازه........کردم بیدار رو تو من کنی بیدار و من تو وضعه؟عوضی چه این........میپوشی لباس داری

.........اونم

شده شروع هاشون دعوا نشده شروع زندگیشون هنو.......پژمان بدبخت.........کردم ای سرفه تک

.من اجی امشب زده تیپی چه........خانمو اووووف_پژوا

.فرستادم بوس براش و زدم لبخندی منم........فرستاد بوس برام دور از

دیگه چیه بازیا لوس این.........حالا خب خیلی_پژمان

.شدیم ماشین سوار و رفتیم پژمان به ای غره چشم هم با.......گرفتم رو پژوا دست

تممیگش مامان دنبال چشم با........میاد بالا بیشتر نفسم من و کمتره جمعیت امشب شکر رو خدا

که بودم شده خیره هاش خنده به ای دیقه چند..........موند جا همون و آیدین به خورد چشمم که

دختره بگیر و نگاهت.........میگی؟ چی دیگه تو..........باران سرت تو خاک.........اومدم خودم به یهو

رفتم و کردم پیدا و مامان بالاخره.........گرفتم آیدین از بزور و نگاهم ولی چرا نمیدونم........هیز ی

........نشستم پیشش

انگ جمعیت به و شدیم ساکت نداشتیم گفتم برای حرفی دیگه وقتی و زدیم حرف هم با یکم

به خورد چشمم که میکردم بررسی رو ها چهره دونه دونه بیکاری از داشتم.........کردیم

اب رسید بهم وقتی.........میومد سمتم به ذوق با بدو بدو سانتیش دوازده کفشای اون با.........پژوا

.گفت جیغ جیغ

..........شده چی نمیدونی باران وووووی_

.داد و خودش سوال جواب خودش که بگم چیزی خواستم

درمیارم بال خوشحالی از دارم وووووی........گرفته خونه پژی و من برا بابات_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 479

کیه؟ دیگه پژی........جان؟_

.دیگه پژمان_

باشه مبارک........اها_

ونمش رو گذاشت و دستش یه.........نشست کنارم و شد ستهب نیشش.........کردم نگا بهش لبخند با

.گفت و

چیه؟پکری_

باشم؟ پکر خواهرم عقد روز باید چی برای......نه_

شده؟ چیزی........شده عوض رفتارت ولی نه که پکر_

.عزیزم نه_

هم صمیمیت دوست به که واقعا........نمیگی بهم و شده چیزی میدونم که من........بارااااان_

نمیگی؟

گرفته و خودم تصمیم........نشوندمش خودم کنار و گرفتم و دستش که بره خواست

.بگم بهش گرفتم تصمیم........بودم

نگی؟ کسی به میدی قول_من

.اوهوم_

میشد تلف داشت ذوق از......گفتم بهش و دیشب اتفاقای و کردم شروع

آهنگ دوباره دیجی.........بردش و گرفت رو پژوا دست اومد پژمان آخر که زدیم حرف هم با انقدر

پژوا.........نمیرقصه؟ من با کسیچرا........میخوام منم اووووف.........وسط ریختن همه و کرد بلند و

قر داشتن وسط بابامم و مامان حتی..........نمیبینه رو ما و داره شوور دیگه که هم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 480

پیشم یکی کردم احساس که میکردم نگا بابا و مانما به و میزدم دست داشتم........میدادن

.نشست

برقصیم؟ میای_

هم با تا دو ما........بود؟ من با این الان بعدشم........منو؟ نمیکنه ول چرا این........برگشتم تعجب با

هه.......فامیل؟ کل جلوی.........برقصیم؟

بلدی؟ رقص تو آخه........شدی؟ دیوانه آیدین_من

بدم یاد بهت گفتم نیستی بلد تو کردم فک.......استادم من......منی؟ با.......من؟_

کشید و گرفت و دستم و شد بلند جاش از.........دادم تکون احسن ی نشونه به تمسخر با سرم

به کردم شروع و دادم تکون درک به ی نشونه به ای شونه.........برقصم کرد اشاره........سالن وسط

داشتم..........ام دیگه چیز یه من خوب ولی میرقصید قشنگ آیدین خدایی..........رقصیدن

گرفته خندم.........چرخیدم خودم دور خداگاه نا و گرفت و دستم آیدین یهو که میرقصیدم

و کردن روشن رو چراغا....... نشستن همه و شد تموم آهنگ بالاخره........کنیه کم رو انگار........بود

✖✖✖✖✖✖✖.بریم شام برای نگفت

داریم مهمون پاشو بوفالو........بوفالو........داریم مهمون شو بیدار_

فضولی تو آخه........کنم خفه و پژمان میخواست دلم.........کردم باز خستگی با و چشمام

داره؟ ربطی تو به بخوابم ظهر از بعد ۵ تا بخوابم،میخوام میخوام من.........منی؟

.بخوابم میخوام خودت کار پی برو_من

گفت و برداشت بالشت........سرم رو گذاشتم و بالشت

باشی هم تو باید میگن.......داریم مهمون_

کیه؟ مهمون_

.بزنیم حرف اومدن پژوا بابای مامان_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 481

ژواپ کنار کردن سلام از بعد و هال تو رفتم و کردم عوض و لبسام.........شدم بلند جام از کلافگی با

.نشستم

دست رو پژوا اینجا اومدیم الانم.........دیگه شهر یه بریم شهر این از میخوام مریم و من_پژوا بابای

.بریم و بسپاریم شما

.داد ادامه و پژمان سمت برگشت

.باش پژوا مواظب......پسرم_

از بعد و شدن بلند جاشون از پژوا بابای و مامان.........داد تکون و سرش و زد لبخندی پژمان

دوست مهمونی برن شد قرار هم بابا و مامان..........پژمان پیش موند هم پژوا........رفتن خدافظی

خیره دیوار و در به و کاناپه رو نشستم منم........میان دیر گفتن و بود دور یکم که مامان

درم اتاق تو رفتن.........میخواد؟ دلش نشسته اینجا مجرد یه نمیگن دوتا این.........شدم

زنگ گوشیم که میبردم پی خونه تو وسایلای به داشتم........پوکید حوصلم اووووف........بستن

بده جواب..........کنم؟ چکار چی یعنی خو.........کنم؟ چکار حالا........آیدینه وای.........خورد

دادم جواب و برداشتم کیز رو از و گوشیم.........دیگه

بله؟_

سلام_

خوبی؟.......سلام_

خوبی؟ تو.......مرسی_

هم_

نمیای؟ بیرون_

کجا؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 482

بگو تو.......نمیدونم_

.نیست بیرون حس_

من ی خونه بیا_

حسش واقعا ولی.........نریم؟ بیرون چرا خب رفته سر حوصلم که من........کردم فکر یکم

تنهاییه از بهتر خوبیه فکر آره........آیدین؟ ی خونه برم.......ندارم و بیرون ی حوصله.........نیست

.اومدم........باش_من

خدافظ........منتظرم_

کفشای و کمرنگ آبی لی شلوار با طوسی مانتو........اتاقم تو رفتم و کردم قطع خدافظی از بعد

صدای.........پژمان اتاق در جلو رفتم و زدم ریملم یه و حال بی ماتیک یه........پوشیدم و کتونیم

پوفی.........نیست یادش دیگه و من کرده نامزد نگا.......نامردی خیلی پژوا........شنیدم و خندشون

.زدم در به تقی و کشیدم

هم؟_پژمان

بیرون میرم من_

سلامت به_

و گرفتم تاکسی یه........بیرون زدم خونه از........کنه باز رو در بیاد پاشه نمیکنه چلغوز ی پسره

و زنگ.......شدم پیاده ماشین از و دادم و پول........رسیدیم نکشید دیقه بیست..........دادم آدرس

آیدین........آوردم در گوشه یه و کفشام........تو رفتم من و شد باز در دیقه چند از بعد.......زدم

اولین برای خونه.........تو رفتم و دادم سلام آوردم در و کفشام که کامل........کرد باز رو در همونجا

جور این و لباس از خبری نه بود نوشیدنی های بطری تز خبری نه........بود تمیز بار

و ملبباسا بالا برم نداشتم حوصله.......کردم وصل لباسی جا به و کندم تنم از و لباسام.........چیزا

کرد روشن و تلویزیون.........نشست کنارم اومد آیدینم........کردم ولو صندلی رو و خودم........بزارم

فیلمش..........نشست کنارم خودش و پام رو گذاشت و آورد هم پاپکرن........گذاشت فیلم یه و

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 483

زنگ گوشیم که میشدم بر روده خنده از داشتم........بود وسطاش تقریبا..........بود کمدی

بدم جواب نداشتم حوصله اصلا........خورد

نمیدی؟ جواب_آیدین

.ندارم حوصله.......نه_

زنگ دوباره باز ولی........شد قطع موبایلمم........خندیدم و تلویزیون به شدم خیره دوباره

.شدم بلند جام از کلافگی با.........خورد

دیگه؟ کیه این.......اووووووف_

.برداشتم و موبایلم

بله؟_

.گفتم تر بلند صدای و استرس با.......پیچید گوشم تو پژوا ی گریه صدای

الوووو......خوبی؟ پژوا........الو......پژوا......الووو_

رفت تلفن انگار........اومد خش خش صدای یکم........بزنه حرف نمیتونست و میکرد حق حق پژوا

این.........شد بلند جاش از اخم با آیدین.........میمردیم نگارنی از داشتم.........دیگه یکی دست

.بود پژمان ی گرفته صدای دفعه

.باران الو_

شده؟ چی پژمان_

.گفت بغض با

.کردن تصادف بابا مامان باران_

خودم موبایلم بعد........افتاد دستم از موبایل و شد شل عضلاتم........ شد قطع نفسم

.گرفت دستاش تو و صورتم و زد زانو جلوم اومد دو با آیدین........افتادم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 484

.........باران.......باران_

✖✖✖✖✖✖.شد سیاه چشمام جلوی کم کم.......نشنیدم چیزی دیگه و

هک اتفاقایی یاد یهو.........بود نشسته صندلی رو تخت جلوی آیدین........کردم باز آروم و چشمام

تخت رو اومد کردم باز و چشمام دید که آیدین.......داشتم شدیدی سردرد........افتادم اومد پیش

ولی میکردم ناله........اومد در هم صدام کم کم.........شد سرازیر اشکام و ترکید بغضم.........نشست

بیشتر گریم.........سینش رو گذاشت و سرم و اومد تر جلو آیدین.......بزنم حرف نمیتونستم

با.......برداشت سینش رو از و سرم آیدین که کردم گریه چقدر نمیدونم........میزدم زار........شد

.گفتم حق حق

......رفتن بابام و مامان.......آیدین_

خودم دست گریم.......میشد بیشتر لحظه هر حقم حق.........بدم ادامه نتونستم دیگه

فایده بی ولی کنه آرومم میکرد سعی و کرد بغلم آیدین..........میریختن اختیار بی اشکام.........نبود

.بود

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

........اومد دکتر و خورد در به تقی

دلم........نشستم صندلی روی........بیرون رفتم و شدم بلند جام از اومده آمپول برای فهمیدم

زنگ گوشیم که میکردم فک باران به داشتم........شب حتی.........بزارم تنهاش نمیخواست

.دادم جواب کیه ببینم اینکه بدون و برداشتم جیبم تو از........خورد

بله؟_

.پیچید گوشم تو پژمان ی کلافه صدای

پژمانم.......آیدین سلام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 485

.سلام_

خوبه؟ باران_

.بزنه بخش آرام اومد دکتر الان.......نیست بدک هیی_

سوالیه چه این اصن..........کن استراحت خونه برو تو بیام میخوای.......شدی؟ خسته_

میام الان........شدی خسته معلومه........میپرسم؟

.نیستم خسته پژمان نه_

مطمئی؟_

.اوهوم_

.خدافظ باش_

.وایستادم جلوش و شدم بلند جام از........بیرون اومد اتاق از دکتر.......کردم قطع و گوشی

هاگ چون.......نمونه گرسنه شکمش باشین مواظب باید ولی........خونه ببریدش میتونید_دکتر

هتب که هم قرصایی........بگیرین گلاب بینیش جلو کرد قش اگرم..........میکنه قش بشه گرسنه

.بده بهش اومد بهوش وقتی و دادم

.مرسی.......باش_

بلند و باران و شدم بلند جام از دیقه پنج از بعد..........بود بیدار نیمه.......اتاق تو رفتم

من کمک با........بود حال بی و بود شده کچ رنگ رنگش.........بود متحرک ی مرده مثه........کردم

به و کردم روشن و ماشین........نسشتم راننده جای و زدم دور و ماشین..........شد ماشین سوار

.گفت حال بی باران که بودیم راه وسطای........رفتم خونه سمت

.تشییعه الان.......خودمون ی خونه برو_

.میرسی مراسم به بعد اومد جا حالت........بری نکرده لازم........نه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 486

.گفت و بود دنده روی که دستم رو گذاشت و دستش

.خوبه حالم........باشم اونجا باید من........اونجا برو میکنم خواهش آیدین_

.........آخه_

.کرد قطع و حرفم

.خوبه حالم گفتم_

ای دیقه دو بودیم نزدیک خونشون به چون........زدم دور و دادم تکون شک با و سرم

و دستم و کردم باز و باران در.........شدم پیاده و کردم پارک حیاطشون تو و ماشین..........رسیدیم

پوشیده مشکی همه.........شدیم هال وارد.........کردم کمکش و شونش رو گذاشتم

و دش بلند دید که رو ما پژمان........میکرد گریه هم پژوا........پژوا کنار لود نشسته پژمان.........بودن

و داد تکون نمیخواد معنی به و دستش باران که بگیره و باران خواست........وایستاد جلومون

.مردا حیاط،جای تو رفتیم پژمان با..........نشست پژوا گنار رفت خودش

✖✖✖✖✖✖

(باران)

و مامان هم پژوا........کردیم بغل همو تاییمون دو........گرفت شدت گریش شد متوجهم که پژوا

عزا نکردن عروسی هنوز.........سوخت واسش دلم........میدونست خودش بابای مامان مثه و بابام

و زمین رو گذاشتم و سرم و زدم زانو بابا مامان عکس جلوی........شدم جدا پژوا از........شدن دار

از یکی........میشد رد چشمم جلو از فیلم مثه داشتم باهاشون خاطره چی هر........بستم و چشمام

منمیشناخت.........بود خانومی یه..........برگشتم.........کرد بلندم و شونم رو گذاشت و دستش پشت

.بزنم لبخند کردم سعی ولی

.میشه بد حالت اینجوری.......دخترم پاشو_خانم

حیاط توی و بود باز در........چرخوندم و سرم........نشستم هال ته صندلی روی........کرد بلند و من

و نگاهم و کردم تشکر ازش دلم تو.........میزد حرف پژمان با که دیدم و آیدین........میشد دیده

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 487

و پژوا..........بود بهتر حالم و میگذشت بابا و مامان فوت از ماهی سه✖✖✖✖✖✖.گرفتم ازش

معذب خیلی موضوع این بابت من و بودن مونده خونه همون تو من خاطر به پژمان

و حالم و خونمون میومد روز هر آیدینم.........موندن زندگیشون از من بخاطر........بودم

آیدین میپرسید و حالم که کسی تنها کلا.........رستوران برد و من دیروز مثلا........میپرسید

و من بزور ولی نداشتم و بیرون حوصله اینکه با...........کرد بهتر و حالم اونم و..........بود

میومد حال بی خیلی.........نداشتن وجود انگار ولی بودن خونه این تو پژمانم و پژوا...........میبرد

زا شام ایبر شب تا و اتاق تو میرفتن دوباره و میکردن بازی غذاشون با و مینشستن سفره سر

نپژما و پژوا اتاق در جلوی از.........بیرون رفتم اتاقم از و کشیدم پوفی..........نمیومدن بیرون اتاق

یکوت تو خونه..........هال تو رفتم........خوابن حتما.........نمیومد صدایی هیچ........شدم رد

اول های تفریح و کارا از من اطربخ تا دو اون........کردم ولو کاناپه روی و خودم........بود

رس میرفت پژمانم........میبردنش و دنبالش میومدن پژوا بابای مامان البته.......موندن ازدواجشون

هب زنگ صدای با.........میکنه کار شرکتی یه تو که میدونم ولی نمیدونم و کارش دقیق..........کار

در و دادم فشار و کلید علامت در پشت شخص به جهتو بدون شدم بلند جام از........اومدم خودم

میگم.........رز بزرگ گل دسته یه با دفعه این ولی..........بود آیدین معمول طبق.........کردم باز رو

.گفتم تعجب با.........بزرگا یعنی بزرگ

چیه؟ این_

گل_

چیه؟ برای..........میدونم که و اون خو_

.توئه برای_

اونوقت؟ مناسبت چه به_

.همینجوری_

رفک کاراش این با.........کنار رفتم در جلو از و گرفتم و گل تشکر از بعد و زدم داری صدا پوزخند

نآیدی...........خیلیه فکرمه به که همینقد ولی.........کنم فراموش میتونم و بابام مامان من میکنه

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 488

دنش چرخیده صدای نشستم تاو........نشستم کنارش رفتم منم.........نشست کاناپه روی و تو اومد

دیده خودش........اومد میکرد صدا و من که پژمان داد صدای اون بعد و........اومد در توی کلید

.میکرد کر گوش صداش ولی نمیشد

.کن درست غذا بدو.........باااااارااااااان_پژمان

دستش.........لبخند به شد تبدیل اخمش دید و آیدین تا و هال تو اومد پژمان........زد لبخند آیدین

گان کاراشون به دیگه منم.........بده سلام آیدین به که رفت و دستم داد رو خریدا.........بود خرید پر

.میزدم غر میشدم آشپزخونه وارد که همینطور و نکردم

سفید و سیاه به دست نمیزاره اصلا که جونشم پژوا........کردن درست غذا به چه و من احمق آخه_

حالا.........نیستم که کلفت ولی هستم سربار درست آره........اونا کلفت شدم من حالا..........بزنه

دراد آب از درست اگه اونم که بلدم املت فقط........کنم درست غذا بلدم هم خیلی انگار

.دادم سوتی که بازم اووووف.........بود آیدین.........برگشتم پشت به خنده صدای با

من بده_آیدین

چیو؟_

.میکنم درست خودم........نمیخواد_

چیو؟_

.سرم تو زد یکی و جلو اومد

.دیگه رو غذا_

بلدی؟ هم تو مگه........اِ_

کنه؟ درست املت نباشه بلد میشه مگه تنها مجرد پسر یه آخه_

.کن درست غذا تو میشینم من خوب چه خب......میگی راست_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 489

.میکنی کمک هم شما.......نخیر_

کمکش باید کنم چکار دیگه ولی........ندارم؟ و هیچی ی حوصله من نمیفهمه چرا این اووووف

فرنگی گوجه تا شیش پنج با و مرغ تخم ی جعبه.........کردنه درست تنهایی از بهتر.........کنم

.بودیم وایستاده میز جلوی هم شونه به شونه.........میز رو گذاشتم

.بپزشون تو میشکنم رو مرغا تخم من.......خب_من

همین؟_

.میکنم ریز من هم ها فرنگی گوجه خب_

شروع.....باش.......شد حالا_

ظرف تو و میزدم میز ی لبه به رو مرغا تخم.........برداشتم ظرف یه منم و گاز جلو رفت اون

وقتی.........افتادم مامان یاد........فرنگی گوجه سراغ رفتم شد تموم که مرغا تخم.........میریختم

از اشک قطره یه........نگرفتم یاد مامان از هم آشپزی حتی...........بود آشپزی درحال همش

و زدم خفیفی جیغ......کردم احساس انگشتم نوک تو بدی سوزش یه یهو........ریخت چشمام

با........بود شده هول.........وایستاد کنارم اومد آیدین.......بریدم بد خیلی.......گرفتم و انگشتم

گفت نگرانی

بریدی؟.......شد؟ چی_

دمخن...........آب زیر گرفت و انگشتم و ظرفشویی طرف کشید و من و دستش تو گرفت و انگشتم

گان چشمام تو و برگشت تعجب با یهو آیدین........حال بی خیلی ولی میخندیدم..........بود گرفته

.کردم

.خندیدی شنیدم من آره........خندیدی؟_آیدین

و لبم و لپام رو گذاشت و دستش تا دو و من به کرد و روش خوشحال آیدین........شد محو خندم

.اومد در لبخند حالت به که کشید انقدر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 490

خندوندمت؟ خودم دیدی خدایی نه.........خندوندمت خودم آخر دیدی_آیدین

خوشحال میکنه تلاش انقدر من بودن خندون برای یکی اینکه از........زدم محوی لبخند

.کرد باز رو آشپزخونه کشوی در آیدین.........بودم

میگردی؟ چی دنبال_من

.زخم چسب_

.پایینیه کشو تو_

.آورد بالا و سرش........دستم به چسبوند و برداشت زخم چسب یه و کرد باز رو کشو

خوبه؟_آیدین

تو روز اون که حسی همون بازم.........دادم تکون و سرم بگیرم چشماش از و نگاهم اینکه بدون

و عجیب حس چقدر........سراغم اومد شدم خیره چشماش تو وقتی آیدین ی خونه

آیدینم..........تاریک آسمون........افتم می آسمون یاد میشم خیره چشماش تو وقتی..........خوبیه

.بود زده زل چشمام تو

.میاد بویی یه.......امممم_آیدین

.گفتم و کردم بو یکم

آتیش بوی........آره_

.املت_

از..........رفتم گاز سمت به دو با........بود مرغ تخم فقط.........نبود که املت.........زدم خفیفی جیغ

و بود دست دم که چیزی تنها منم........میزد باد پارچه با آیدین.........میومد در دود مایتابه

.شد بهتر آخی..........مایتابه رو کردم کلی و آب..........بود آب پارچ اونم که.........برداشتم

میکنید؟ چکار_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 491

بخرا جلوی آیدین و من........میکرد نگا ما به بالا ابروی یه با پژمان..........برگشتیم تاییمون دو

نبینه پژمان تا بودیم وایستاده کاریمون

.بگیری غذا بیرون از بری باید_من

چرا؟_

.گفت میکرد نگا و پشتمون که همینطور و جلو اومد

ارک خراب تا دو وقتی.........میکنین؟ درست غذا چرا نیستین بلد که شما خو..........چیه؟ بوی این_

دیگه میشه همین میوفتن هم به

از خواستم و دادم تکون تاسف ی نشونه به سری.........رفت بمونه جواب منتظر اینکه بدون

.گفت آیدین که برم آشپزخونه

.بگیریم ناهار بریم هم با شو حاضر_

حو.......نه_

بزنی؟ ای دیگه حرف گفتم.........شو حاضر گفتم بهت باران_

خارج اتاق از و پوشیدم و مشکیم کفش و شال و شلوار و مانتو........اتاقم تو رفتم کلافگی با

ای سرفه تک پایین میومدم ها پله از که همینطور.......بود داده تکیه دیوار به آیدین........شدم

ماشین سوار هم با و رفتم سرش پشت منم........حیاط تو رفت و اومد خودش به آیدین........کردم

.گفتم من که بودیم سکوت تو یکم........شدیم

کردی؟ فراموش و پدرام.......آیدین_

.کنم فراموشش میشه مگه........نه_

رفته؟ نیستی ناراحت خب_

چطور؟.........میزنه سر یه حداقل برنگشتم........میگرده بر میدونم ولی هستم که ناراحت_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 492

.همینطوری_

پیاده و کرد پارک گوشه یه و ماشین آیدین رسیدیم وقتی........نزدیم حرف رستوران تا دیگه

درش جیبم تو از........زد زنگ موبایلم که میشیدم رستوران وارد داشتم.......شدیم

.بود پژمان.......آوردم

بله؟_

دعوتیم پژوا ی خونه ناهار.........دنبالت میایم داریم پژوا و من شو حاضر باران_

.برین شما.......رستوران اومدیم آیدین و من_

.باش_

سفارش و نشستیم و کردیم انتخاب و میز یه آیدین با........شدم رستوران وارد..........کرد قطع و

داشتن که کنارب میز دختر تا چند به خورد چشمم میکردم نگا اطراف به که همینطور........دادیم

چنگال همین با برم داشتم دوست........گرفت حرصم.........میدادن قورت و آیدین چشم با

گفت و آیدین به کردم و روم........دستشون کف بزارم و چشمشون

.میگردم بر_

ییک که میکردم درست خودم آیینه تو داشتم.........رفتم دستشویی سمت به و شدم بلند جام از

.برگشتم..........دیدم آیینهتو رو دخترا همون از

بگیرم؟ وقتتو دیقه یه میشه........عزیزم_دختر

کرد صاف و صداش........کردم نگاش منتظر و دادم تکون سری........چلغوز ی دختره........نمیشه نه

.داد ادامه و

چند؟_

.گفتم تعجب با

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 493

چند؟ چی_

افت بی_

چیم؟ چی_

چند؟.......پسرت دوست........اف بی_

میپرسی؟ قیمت گذاشتم ویترین تو مگه_

.کنی کات باهاش میدم بالایی قیمت...........نیار در بازی مسخره_

عصابا با و بیرون رفتم دستشویی از و گفتم«بابائی برو» لب زیر و دادم هولش انگشتام نوک با

.گفت و بالا رفت ابروش یه آیدین........نشستم جام سر خورد

.نداری اعصاب........شده؟ چیزی_

میشد؟ چیزی باید_

گفت و خندید آیدین.........ناپیدا سرش اون که رفتم دخترا همون به ای غره چشم

.گرفتم........اها_

.گفتم اخم با

گرفتی؟ چیو_

.گفت و کرد اشاره دخترا همون به

کردی؟ داغ انقدر گفت چی بهت حالا خب........گرفتم و منظورت_

.نکردم داغ من_

.معلومه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 494

چند میگه من به پررو ی دختره_

چند؟ چی_

.دیگه تو_

.گفت خندش بین و خنده زیر زد

گفتی؟ چی تو حالا خب_

.میپرسی قیمت نذاشتم ویترین تو گفتم_

حرصم.........میخنده این اونوقت بعد میسوختم عصبانیت از داشتم من...........گرفت شدت خندش

.گفتم حرص با.........میومد در داشت

.بگیر و یکیشون برو اومده خوشت........چیه؟_

.شد قطع خندش

بود؟ تیکه الان این_آیدین

.گفتم جدی کاملا........نه_

.اونور چرخوند و سرش و داد پایین بالا دور یه و ابروهاش

ببخشید_

ردمک گیسکشی و گیس دختره این با رفتم من دیگه........برگشتیم دوتاییمون نازکی صدای با

نگینا چیزی

بله؟_آیدین

.گفت و آیدین به کرد روش و کرد نازک برام چشمی پشت دختره

.بگیرم و وقتتون میخوام دیقه دو فقط.........دارم کار شما با_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 495

ننک نگام برگردن همه شد باعث که محکمی و بلند صدای با........بمونم ساکت نتونستم دیگه

.گفتم

اونوقت؟ چیه دلیلش_

هب و برگشت دوباره و زد لبخند دختره.........میچرخید دختره و من بین چشماش تعجب با آیدین

.گفت آیدین

هست؟ اجازه_

تکون و سرم اخم با...........بدم اجازه من که کرد نگا من به منتظر و برگشت آیدین

تسلیم نکنید فک..........رستوران ته رفتن دختره با و شد بلند جاش از آیدینم..........دادم

کرد اشاره و اومد دیقه چند از بعد آیدین..........بهش میگه چی ببینم میخوام........نه........شدما

برگشتم بود نکرده روشن و ماشین هنوز.........شدیم ماشین سوار کردن حساب از بعد..........بریم

.گفتم اخم با و طرفش

گفت؟ چی.......میشنوم.......خب_

.گفت تو به که چیزی همون_

گفتی؟ چی تو بعد_

.گفت پوزخند با و چشمام تو دوخت و گرفت جلو از و نگاهش آیدین

مهمه؟ برات انقدر چرا_

میخوام که چکارشم من..........شده مهم انقدر برام چرا........میگه راست..........کردم فکر بکم

کنه؟ باد غیرتم رگ باید چرا.........کنم دخالت

کجایی؟.......باتوام باران_

و ریخت بد و خز دختر اون با داری دوست مگه........خب میگم خودت برای.........امممم.......ها؟_

..........و زشت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 496

.شدم قانع.........باشه خب خب_

و درش و شویی ظرف تو گذاشتم رو ظرفا✖✖✖✖✖✖.کردم نگا بیرون به و زدم پوزخندی

یقهد چند..........کردم ولو کاناپه رو و خودم و هال تو رفتم و کشیدم پوشینیم به دستی........بستم

.دادم جواب و شدم بلند جام از خستگی با.........خورد زنگ تلفن گه نشستم ای

بله؟_

.سلام_پژمان

.سلام_

.بیا بردار و وسایلات هم تو.......اینجاییم امشب ما بگم زدم زنگ_

اووووف.........هم تنها ولی........سربارم اونجام بازم........برم نمیتونم من وای.........شد گشاد چشمام

.گفتم و کشیدم پوفی........میشه چی باشم تنها شب یه انگار حالا

.بخوابین اونجا شما........میمونم خونه من_

خدافظ........باش_

ای شونه.........بشه نگران یکم.........خیال بی چه........شد خشک دستم تو گوشی........ کرد قطع و

تو رفتم خوردم و شامم اینکه از بعد✖✖✖✖✖✖✖.جاش سر گذاشتمو تلفن و انداختم بالا

خوابیدم و رختخوابم

من خدا وای.........کیه؟ این........حاشم بنی قمر یا........شدم بیدار توق و تق صدای با

همتو شاید........کردم توجه بیشتر.......گردنم تا کشیدم و پتوم و نشستم تخت رو.......میترسم

روی ی مجسمه و هال تو رفتم لرزون پای و دست با.........میشه بیشتر داره صدا این نه.......زدم

سرکی در پشت از و حیاط توی و کردم باز رو در ترس با و گرفتم سرم بالای و برداشتم و میز

رو در و گرفتم و دهنم جلوی خودم که بزنم جیغ خواستم..........دیدم سایه یه یهو........کشیدم

ی همه لرزون پای و دست همون با........کردم قفل رو درا و برداشتم کشو تو از و کلید.......بستم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 497

انپژم به نمیخوام نه.........کجاس؟ موبایلم.......موبایلم........اتاقم تو رفتم و بستم هم رو ها پنجره

پیدا و موبایلم بالاخره.........میکنه سقت و من باشم زده توهم من و بیاد باز.........بزنم زنگ

شماره نمیتونستم میلرزید دستام انقدر ولی آیدین بزنم زنگ میخواستم.........کردم

اب که میشدم امید نا داشتم دیگه.........گرفتم رو شماره بزور و تخت روی نشستم..........بگیرم

.داد جواب خوابالودی صدای

بله؟_

.گفتم لرزون صدای با

.تنهام من.......م.......اومده دزد......د......دزد........آیدین.......الو......ا_

.اومدم.......باش_

تداش انگار.........شد بیشتر تق تق صدای یهو........بالشت زیر رفتم دوباره و کردم قطع و گوشی

کسی که نبود بلند اونقدر ولی.......اومد در جیغم دیگه.......میکرد باز و پایین های پنجره

ضربان........شد قطع صدا دیقه پنج از بعد........اومد در اشکم که زد مشت در به انقدر........بشنوه

بشکنه درم اگه ولی..........قفله اتاقم در هم بیادتو.......تو اومده نکنه.........شد تر تند قلبم

یادم تازه........چیه؟ صدای این.......میشدن رد تند تند نفسام.........اومد آهنگ صدای یهو.......چی؟

.دادم جواب و برداشتم و موبایلم........موبایلمه زنگ صدای اومد

کجایی؟........آیدین_

.کن باز رو در بیا.......درم جلو_

دیگه الان ولی.......میزد مشت پنجره به داشت..........خونه تو اومده دزده کنم فک.......نه......ن_

.نمیاد صدایی

.اینجام من بود هم دزده فوقش........کن باز رو در بیا بردار چیزی چماغی یه........نترس_

.میترسم.......آیدین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 498

.نترس_

هیچ........بیرون رفتم اتاق از و برداشتم رو مجسمه لرزون پای و دست با و کردم قطع و موبایل

دوباره اون از بعد و.......تو اومد آیدین........زدم رو در علامت رفتم آروم آروم.........نمیومد صدایی

.تو اومد جولیده موهای با آیدین........کردم باز رو خونه در و برداشتم کلید رفتم

کجاس؟_آیدین

.نمیدونم_

از منم و رفت امباری سمت به آیدین........اومد حیاط ته انباری تو از دیگه تق صدای یه یهو

و دید و توش و کرد باز پا با و انباری در آیدین.......بودم گرفته سفت لباسشم.........میرفتم پشتش

.گفت و برگشت کردن نگا دور یه از بعد

.بوده گربه حتما.......نیست چیزی که اینجا_

هی و داد هل رو یارو و برگشت آیدین.......زدم جیغ و دیدم انباری آیدین،توی پشت از سایه یه یهو

کردم روشن رو انباری چراغ.......نمیشد دیده هیچی.......صورتش تو خوابوند مشت

با و بود شده خشک هوا تو دومش مشت آیدینم.......نمیکرد باور میدید که چیزی از چشمام

لویج گذاشتم و دستم........میکرد نگا خونیش دماغ رو بود گذاشته و دستش که رامتین به تعجب

.زدم زانو کنارش و رفتم رامتین سمت به و دهنم

خوبی؟.......رامتین_من

.داداش سنگینه دستت چه آیدین ولی.........بابا آره_

.خندیدم و دادم بیرون راحتی رو از و نفسم

میکنی؟ چکار اینجا_آیدین

هک دیدم خیابون کنار و دوستم که میکردم روی پیاده داشتم اجازتون با.........مفصله داستانش_

مداشت برش........افتاده دستش کنار آمپول یه دیدم........کنارش نشستم........بود افتاده جون بی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 499

گهدی و بعدش.........کردم تزریق من کردن فک و اومدن پلیسا همونجا.......کشیده مواد دیدم ببینم

بدو پلیسا بدو من........... میدونید

در بالای از......نداد جواب زدم و موبایلش زنگ چی هر.......باران ی خونه به رسیدم که دویدم انقدر

در شدم مجبور دیگه بعد اونجاست باران دیدم کردم نگا رو خونه تو پنجره از رفتم و تو اومدم

.اینجا اومدم که شم قایم خواستم نمیکنه باز رو در باران دیدم ک بعد........بزنم

و دستش رامتینم......کرد دراز رامتین سمت به و دستش و شد بلند جاش از و کشید پوفی آیدین

چای رامتین و آیدین برای کردم پانسمان و رامتین دماغ اینکه از بعد........شد بلند و گرفت

.رفت خورد و چایش اینکه از بعد رامتینم........بکشه دم گذاشتم

میخوابی؟ اینجا_من

.نشست کنارم و کرد طی و بینمون ی فاصله بلند های قدم با

تنهایی؟ چرا تو........بدی توضیح و این اول برام باید_آیدین

.خوابیدن پژوااینا خونه پژوا و پژمان_

مردم پسر داره دلیل چه........هیچ موضوع این اصن.........بمونی؟ تنها داره دلیل چه اونوقت بعد_

خونتون؟ بیاد

.اومد خودش.......نکردم دعوتش که من_

چکارته؟ مگه........میشی؟ نگرانش چرا تو بعد اومد خودش آره_

.دوستیم هم با فقط رامتین و من.......داره؟ ربطی چه آیدین_

.پسرشه دوست پسر اون یعنی میگرده غریبه پسر یه با دختر یه وقتی_

کرده؟ باد غیرتت رگ چرا تو اصن........نخیر_

.کرد اشاره قلبش به و زد پوزخندی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 500

.ونمنمید و دلیلش خودمم حتی.........نمیشه آروم پیشتم وقتی..........نمیبینی؟ خودت مگه_آیدین

.گفتم میرفتم اتاقم سمت به که همینطور و کلش تو زدم یکی

.پررو ی پسره........گمشو برو_

و من و گرفت و دستم مچ که بشینم تخت رو برم خواستم........اتاق تو اومد سرم پشت آیدینم

.میزد تند قلبش بازم........قلبش رو گذاشت و دستم........چرخوند

دیدی؟_آیدین

.داره مشکل قلبت........چی؟ که خب_

بود؟ قطع دختر آخه........میزنه تند میبینه رو تو وقتی که داره مشکل واقعا_

.گفتم اخم با

.نکن تعارف بیارم برات داری دوست.........زیاده خیلیم........نه_

.داری حسی چه تو بدونم میخوام ولی.......نمیدونم و دلیلش خودم من اصن.........نشوعصبی باش_

انگ چشماش تو وقتی و حسم نداشت امکان........نشست کنارم اومد آیدینم.......نشستم تخت رو

.میکنه بد بد فکرای اونوقت بعد........بگم و میکنم

.ندارم حسی_من

.بشنوم خودت زبون از میخوام ولی داری میدونم که من_

بشنوی؟ میخوای و چی ندارم حسی وقتی_

نداری بهم حسی که بخوری قسم من جون باید پس..........خب خیلی_

.نمیخورم قسم الکی من نخیرم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 501

مثه آیدینم..........آشپزخونه تو رفتم و شدم خارج اتاق از.......بودم شده خسته بحث از دیگه

آیدینم........نشستم صندلی پشت و میز رو گذاشتم چایی تا دو........میومد دنبالم اردک جوجه

رو بهش ولی میکردم حس و سنگینش نگاه.........چشمام تو بود زده زل..........نشست

زمبا خدا وای.........کردم نگا چشماش تخم تو و برگشتم کنم تحمل نتونستم دیگه........نمیدادم

باور که میزد حرفایی بهم دلم.........میشد داغون داشت مغزم.........عجیب حس همین

فقط آیدین باو نه........چی؟ آره آیدینم اگه.........نمیکردم فکرم حرفا اون با حتی........نمیکردم

نه........دیگه آره یعنی میزنه تند قلبش که همین ولی........میبینه و من وقتی میکنه کار قلبش

که وای........بستم رو در و دادم تکون دست براش✖✖✖✖✖✖کنم بد بد فکرای نباید........نه

ی کاناپه روی و زدم و روشن ی دکمه و برداشتم و کولر کنترل.........کرد اذیت و من دیشب چقدر

کردم ولو و خودم کولر جلوی

پژمان بود حال بی پژوا.......تو اومدن پژوا و پژمان و اومد در توی کلید چرمیدن صدای یهو

.اتاق تو رفتم پژوا دنبال و شدم بلند جام از و کردم سلام دوتاییشون با........عصبانی

شده؟ چیزی_من

.زایید گاوت فقط.........نه_

.چرا؟_

.اومد سرم وشت از پژمان صدای

.دارم کار باهات من که چون_

.گفتم تعجب با و برگشتم

چکاری؟_

.گفت و وایستاد جلوم اومد عصبی پژمان

جون؟ آیدین با گذشت خوش دیشب_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 502

.گفتم کلافگی با کشیدم پوفی

پژمان نکن شروع باژم_

.شدی پررو دودور دَدَر بری باهاش گذاشتم........بهت؟هان؟ داد ای اجازه همچین کی_پژمان

.آیدین به زدم زنگ اومده دزد کرزم فک دیشب........نشده پررو کسی_

آره؟ دیگه بودم مرده منم اونوقت بعد_

.بشم مزاحم نخواستم_

.گفت و داد تکون جلوم تحدید معنی به و اشارش انگشت

میبینیش که بود آخری بار این_

.گفت بیرون میرفت اتاق از که همینطور و

.کن تعریف براش و جرایان هم تو پژوا_

.گفت و نشست تخت رو کنارم اومد پژوا

زندگی برای دیگه شهر یه بریم میخوایم باران_

چی خونه این پس........چی؟ یعنی........اومدم خودم به دوباره و موندم مات لحظه یه

میشه؟ چی بابا و مامان یاد..........میشه؟ چی خاطراتمون..........میشه؟

میگی؟ چرت چرا بگم بهتره میگی؟یعنی چی تو پژوا_من

مامان........نداریم و کسی هم زده و دلمون هم بده هواش هم........زد و دلم شهر این........که خوبه_

.که کنی زندگی تنها نمیتونی توهم........میان هم بابام

ساکت هیس............به هم شدم وابسته خونه این به هم من.........شد جمع چشمام تو اشک

وابسته اون به کسی.........شو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 503

.گفتو کرد اخم پژوا.........ریخت گونم رو اشک قطره یه......داره دلیل چه اصن.........نشده

.شدی خسته شهر این از میگفتی پیش سال چند که تو.........میکنی؟ گریه چرا_

.نمیتونم من پژوا_

.بالا رفت ابروش یه

چرا؟_

.نمیچرخه زبونم یعنی........بگم نمیتونم_

.بالا رفت ابروهاش تا دو

میگی اون به کردی پیدا جدید دوست........فهمیدم........اها_پژوا

.گفتم میرفتم بیرون اتاق از که همینطور

.ببخش_

مدل ولی نمیدونستم اصلا و دلیلش.........کردم گریه زار زار و پتو زیر رفتم........اتاقم تو رفتم و

بیدار خواب از در صدای با✖✖✖✖✖✖✖.برد خوابم که کردم گریه انقدر.........برم نمیخواست

.شدم

.ناهار بیا........پاشی؟ نمیخوای.......باران_

کیه این.........آیینه به خورد چشمم یهو........شدم بلند جام از و اونور کشیدم سرم رو از رو پتو

صورتم و دست........دستشویی تو رفتم و مالوندم و چشمام.........بود کرده پف چشمام.........دیگه؟

نگاه اومدم که من.......بودن خوردن غذا حال در پژوا و پژمان.........آشپزخونه تو رفتم و شستم و

خوردن قاشق چند و نشستم صندلی رو........شدن خوردن مشغول دوباره و انداختن بهم گذرایی

برگشتم........زد صدام پژمان که برم خواستم و شدم بلند جام از........شدم سیر کردم احساس که

.کردم نگا بهش ومنتظر

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 504

.میریم هفته این تو.......کن جمع و وسایلات_پژمان

تخت روی و اتاقم تو رفتم و دادم تکون سری........کرد پر و گلوم بغض افتادم یادش که دوباره

دب فکرای بعد ولی........کنم خدافظی ازش و پیشش برم میخوام........کنم؟ چکار حالا........نشستم

ریخت چشمام از اشک قطره یه........خدافظی برای برم باید بالاخره که من خب.........میکنه بد

ولی کنم زندگی خونه این تو تنها بودم حاضر واقعا.........میمونه تنها آیدین برم من........پایین

ای دیقه چند.........میمونم پیشش من ولی رفته پدرام گفتم بهش من.........نزارم تنها و آیدین

شلوار و مانتو یه سریع.......گرفتم و خودم تصمیم بالاخره که بودم نشسته تکلیف بدون طور همین

.دادم بهش رو خونه آدرس و گرفتم تاکسی........بیرون زدم خونه از و پوشیدم

الان........دارم دوست و آیدین من.........زدم و زنگ مکث دیقه چند از بعد و واستادم در جلوی

به در تیک صدای با.........زندگی واسه اونم میرم دارم من بگم و کنم نگا چشماش تو چطوری

.کرد باز رو در آیدین........تو رفتم و اومدم خودم

.سلام_آیدین

.تو رفتم و کردم سلام و زدم لبخند بزور

.گرمه هوا میکردم درست چیزی شربتی یه حداقل میای میگفتی_آیدین

.نمیخورم......مرسی نه_

و تشرب........اومد شربت با دیقه چند از بعد و آشپزخونه تو رفت آیدینم.......نشستم مبل رو رفتم

جلوش و شدم بلند جام از.........برگشت.........زدم صداش که بره دوباره خواست و میزرو گذاشت

حرف نمیذاشت بغضم.........شدم خیره چشماش تو و آوردم بالا و سرم........وایستادم

.گفت بزنم حرف بود منتظر خیلی که آیدین.........بزنم

بگی؟ نمیخوای باران_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 505

من و بود مونده مات همینطور آیدین........زدم حلقه کمرش دور و دستام ناخداگاه و شکست بغضم

کردم احساس........میداد آرامش بهم تنش گرمای اما بود گرم هوا اینکه با........میکردم گریه

.کنه داغ منم بدن شد باعث گرماش

شده؟ چی_آیدین

همینطور و برداشتم رومیز از و کیفم برگشتم..........کردم نگا چشماش تو دوباره و شدم جدا ازش

.گفتم میپوشیدم و کفشام که

خدافظ.........بگم بهت نمیتونم الان_

✖✖✖✖✖✖✖✖.دادم رو خونه آدرس و گرفتم تاکسی........رفتم سریع و

.خورد در به تقی

حاضری؟_پژمان

.گفتم و بستم و چمدونم زیپ

.اومدم اومدم_

که پنجرش مخصوصا.........داشتم دوست و اتاقم.........کردم نگا خالی اتاق به و شدم بلند جام از

ندارم دوست هنوزم من..........میداد آرامش میشد،بهم دیده شهر فضای و بود گرفته رو دیوار کل

و کسی دیگه من.........مجبورم ولی.........داره؟ دلیل چه آخه..........برم شهر این خونه،از این از

به در ی دوباره تق صدا با..........بودم خودم سرجای منم بودن بابا و مامان الان اگه..........ندارم

.من اصرار با تازه اونم..........بفروشیم رو خونه این نبود قرار.........بیرون رفتم اتاق از و اومدم خودم

بیای؟ نمیخوای_پژمان

.اومدم_

تداش که پژمان پشت..........میدم انجام باید و داشتم کار رفتنم از قبل.........رفتم پایین ها پله از

.گفتم التماس با و وایستادم میبست و کفشاش بند

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 506

قرض بهم و قبلیت ماشین دقه یه میشه میگم.........گرفتی جدید ماشین که تو.........پژمااااان_

دارم مهمی کار...........بدی؟

باشی آرزو در........اصلا.........هه_

.گفتم و گرفتم و جلوش که بره خواست و گرفت و چمدونش ی دسته و شد صاف

ینا از داریم که الان حداقل.........بمونیم خونه همین گفتم چی هر نکردین گوش حرفم به که شما_

.برسم کارم به بزا میریم شهر

بهت و ماشین اون من میدونی که خودت........باران ببین........نمیفهمی؟ آدم زبون مگه_

.بریم بیا آدم ی بچه مثه هم حالا پس........نمیدم

قدم یه و پام شهر این از ندم انجام و کارم وقتی تا من........بدون و این هم تو.........پژمان ببین_

.نمیزارم تر اونور

مهمه؟ انقدر که داری چکار اصن_

.نیست مربوط شما به اونش دیگه_

نه یا بدم و ماشینم میخوام من که نیست مربوط شما به اینم پس.........اینجوریاست؟.......ااااا؟_

دارم کار دوستم با.........باش_

کیه؟ دوستت این که مهمه این ولی.........دوستته که نیست مهم که منم برای خو_

.آیدینه من گرامی دوست این.........میگم بدونی داری دوست خیلی اگه.........خب خیلی_

.موهاش به چسبیدن هاش ابروش تا دو

.معشوقم پیش برم میخوام میگه میکنه نگا چشمام تو پررو پررو_پژمان

نه؟ یا میدی و ماشین........کن فک میخوای جور هر.........ندارم کار من حالا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 507

.نزن حرفشم_

شکست ی قیافه وقتی و بیرون اومد خونه از پژوا........واستاد ماشین پشت رفت و گفت و این

.واستاد جلوم دید و خوردم

شده؟ چی_پژوا

که پژوا..........میکنم خواهش پژمان به اومدم.........خنگم چقد من.........کردم فک یکم

.نگیرم اجازه پژوا از چرا..........هس

نمیده پژمان.........میخوام رو قبلیه ماشین.........دارم مهمی کار من پژوا_من

.گفت میرفت پژمان طرف به سرعت با که طور همین

پژماااان........کرده غلط_

دهب چیشو میخواد انگار حالا لس ی پسره.........داد و ماشینش پژمان پژوا اصرار کلی از بعد بالاخره

و موبایلم میدادم گاز که همینطور..........گاز رو گذاشتم و پام حرص با........میزاره مایه ازش انقد که

:داد اس آیدین به و برداشتم کیفم تو از

سلام_

.در جلوی بیا شو حاضر

باز در که زدم بوق تا دو..........رفتم آیدین ی خونه سمت به و داشبورد رو کردم و پرت و موبایل و

غر میبست رو در که طور همین و شد اشین سوار در بستن از بعد و بیرون اومد آیدین و شد

.میزد

نمیدی جواب چرا دیگه میدی اس که تو بگه بهت نیست یکی آخه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 508

.میکردم رانندگی داشتم ببخشید.........باو خب خیلی_

.شدم مجبور ندادی جواب دیدم ولی.........بیاما نمیخواستم من_

.گفتم تعجب با و آیدین سمت برگشتم کامل و کردم ترمز

.نشدیم دور زیاد الانم میخوای........نیا خو.......بیای؟ نمیخواستی_

.برو کردم غلط........توام دیگه باشه_

.گاز رو گذاشتم و پام و کشیدم پوفی

اونوقت؟ چرا_من

.بودم گذاشته و مرگم ی کله چون_

.گفتم و خندیدم

.ببخشید آخ_

به زیادی ی علاقه کلا..........بود علاقم مورد مقصد،پارک..........نشد زده حرفی مقصد تا دیگه و

طور همین..........و حوض هم داره شاپ کافی کنارش هم که پارک این مخصوصا.........داشتم پارک

.گفت آیدین میشدیم پارک وارد هم ی شونه به شونه که

پارک؟ کشوندی خودت با و من شده چی باز_

خونتون؟ اومدم پیش روز چند میاد یادت_

اوهوم_

.گفتم مینشستیم صندلی رو که همینطور

و چی همه مجبورم ولی نمیتونم امروزم..........نتونستم که بگم چیزی بهت خواستم اونروز_

.کنم اعتراف

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 509

.دادم ادامه بسته چشم مکثی از بعد و دادم بیرون صدا با و نفسم........موهاش به چسبید ابروهاش

ازت دور نمیتونم هم لحظه یه که کنم اعتراف میخوام...........دارم دوست که کنم اعتراف میخوام_

دروغ ندارم بهت حسی هیچ میگفتم که حرفام اون همه که کنم اعتراف میخوام.........بمونم

.نمیاد بالا نفسم الان کنم اعتراف میخوام..........بود

نه بود ناراحت نه...........بود شده خیره بهم فقط آیدین.........کردم باز آروم و مچشما

هدیق چند..........بود گرفته خندم قیافش بودن بهت از..........میکرد نگا بهم مبهوت...........خوشحال

هی لبخندش اون و.........لبش رو اومد کوچیک لبخند یه که بود شده خیره بهم همینطوری ای

.شد تر گشاد و تر گشاد

کنی؟ تکرار و اولت ی جمله دیگه بار یه میشه_آیدین

چی؟_

.کن تکرار دیگه بار یه_

.نیست حسش دیگه نه_

بود؟ دلت ته از گفتی که اینایی بگو پس.........باش_

.آره_

دوست و تنش گرمای...........زد حلقه دورم دستاش یهو و شد تر گشاد بود که اونی از لبخندش

از بعد..........زدم حلقه دورش و دستام منم..........داشتم دوست و بدنش عطر.........داشتم

نگا آیدین چشمای تو..........بود کم خیلی صورتمون ی فاصله.........شدیم جدا هم چندددیقهداز

تند همیشه مثه قلبش.........قلبش رو گذاشت و گرفت و دستم آیدین..........کردم

.شد خیره چشمام تو و برداشت و دستم..........میزد

.بشنوم دهنت از و حرف این بودم منتظر بود وقت خیلی من_آیدین

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 510

و رفت پایین و چشماش آروم آروم بود شده خیره چشمام به که هیمنطور آیدین..........زدم لبخند

اومد کم کم که میچرخید لبم و چشمام بین همینطور چشماش..........موند صابت لبم رو

.گفت و شد هل آیدین.........عقب دادم هلش و بازوش رو گذاشتم و دستم........جلو

.ببخشید.........کردم روی زیاده............خب خیلی خب خیلی_

.بگم بهت چیزی باید من آیدین............نکردی روی زیاده نه_

.بگو_

.شمال میریم.........داریم پرواز امشب ما........آیدین راستش_

میگردین؟ بر کی_

.گفتم بغض با

برنمیگردیم راستش_

حالتی هیچ..........بود خنسی.........و نه عصبانی نه ناراحت نه دوباره........شد خیره بهم همینطور

.نداشت

نمیکنی؟ که شوخی باران_آیدین

دووم اونجا خودم من..........برگردم تا میکنمو تلاشم تمام من.........برمیگردم بخدا آیدین_

.برگردم تا دربیارم پول میکنم کار.........میکنم فرارم حتی..........نمیارم

.گفت و زد پوزخندی

بکنی نمیتونی کاری هیچ داداشت اون با...........برگردی؟ میخوای چطوری_

.باشم دور ازت ندارم طاقت........برمیگردم خودم گفتم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 511

.باشیم شاد همیم کنار که هایی لحظه همین فعلا بیا.........میشه چی ببینیم حالا..........باشه_

بودم خنگ چقد من..........بغلش تو رفتم و زدم لبخندی.........کرد باز و دستاش

عاشقش تر زود چرا من..........نفهمیدم؟ و داشتم و کسی همچین مدت همه این

.کنیم کاری میتونستیم و نمیشد بد انقدر میشدم عاشقش تر زود اگر شاید...........نشدم؟

شاپ؟ کافی بریم_آیدین

.بریم_

یه با که همینطور..........بغلش تو رفتم دوباره و شدم بلند جام از و بیرون اومدم بغلش تو از

و شدیم جدا هم از رسیدیم شاپ کافی به وقتی.........میکردیم حرکت بود گرفته و شونم دستش

بودم کرده حوس چقد که وای.........دادیم سفارش بستنی تاییمون دو..........تو رفتیم

.گفتم و زدم بستنی از لیس یه

کن ولش نه.........بزنیم زنگ.........آیدین_

بزنیم؟ زنگ کی به........چی؟_

.نداریم و شمارش و خارجه اومد یادم که پدرام بگم خواستم_

بزنم؟ زنگ........دارم من_

آوردی؟ کجا از_

بزنم؟ زنگ..........بود نوشته نامه همون تو_

رو گذاشت و گرفت شماره و درآورد جیبش تو از و موبایلش............. انداختم بالا ای شونه

داد جواب بوق چهار از بعد........بلندگو

بله؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 512

سلام_

.گفت و کرد ای خنده نک پدرام

رفته یادت و من گفتم.........به به_

.بزنی زنگ تو بودم منتظر............نخیر_

.بود موبایل از دور انگار که پدرام صدای بعد و اومد خش خش صدای یهو

بخدا نیست کسی.......واسا.........کن ول_پدرام

گفت نزکی صدای بعد و

نداری؟هان زندگی خونه تو مگه...........الو_

و من به بده و موبایل میگفت که میومد پشت اون از پدرامم صدای........موهام به چسبید ابروهام

.میداد ادامه حرفاش به هی پدرام به توجه بدآن هم دختره.........حرفا این از

سرت هب بلایی برسه بهت دستم اگه.......وایسا فقط تو.........میگی چی ببینم میام خودم لالی اگه_

.بزنن زار حالت به مرغا،آدمام تنها نه که بیارم

هک زدم بشکنی.........بود شده خیره گوشی به مبهوت..........کردم نگا آیدین به و آوردم بالا و سرم

.بیاد در حالت اون از

.گرفتی اشتباه.........پدرامم دوست آیدین من...........خانوم_آیدین

ندارم؟ خبر من و داره دوست پدرام...........چی؟ چی_

.اومد پشت از دوباره پدرام صدای

.من به بده رو گوشی اون میدم توضیح برات_پدرام

.اومد خشخش صدای

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 513

بودیم؟ کجا........خب_پدرام

.گفت و خندید آیدین

بود؟ کی این_

هیچکی.........این؟........کی؟_

کیه؟ بگو پدرام خدا رو تو نه_

ساده دوست یه_

هوم؟ همین فقط.........دیگه ساده دوست یه............اوووووو_

چخبر؟ خو........آره_

.نشسته جلوم الان بارانم.........هیچی_

.گفت و داد تکون و سرش

.میرسونه سلام_

برسون سلام_

میگردی؟ بر کی_

.نمیتونم فعلا نمیدونم_

.دیگه مشغولی اها_

آیـــــــدیــــــــــن_

نداری؟ باری کاری پدرام.........نکن باد باو خب خیلی_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 514

فعلا........قربونت نه_

خدافظ_

یکلافگ با.........بود پژمان...........زد زنگ موبایلم که زدم بستنی از لیس یه دوباره........کرد قطع و

.دادم جواب

هم؟_

.پروازه نه.........ها هشته ساعت........بیای؟ نمیخوای_

میام منم فرودگاه برین شما باش.........گذشت زود چه........میگی دروغ.........هشت؟_

.شه بلند کردم اشاره آیدین به و شدم بلند جام از سریع..........شنیدم بوق صدای و

.شد دیر پاشو پاشو_من

رو در و برداشتم کیفم تو از و سویچ.........شد بلند جاش از بود نزده بستنیش به لب هنوز بدبخت

.گفت و گرفت و بازوم آیدین که بشینم راننده جای خواستم و کردم باز

میکنم رانندگی خودم_

رسیدیم دیقه چهل از بعد..........نشستم شاگرد صندلی رفتم و انداختم بالا ای شونه

هک میاورد فشار گلوم به بیشتر منم بغض میشدیم تر نزدیک فرودگاه به چی هر...........فرودگاه

گفت نگرانی با و سمتم برگشت و زد ترمز آیدین.............گریه زیر زدم و شکست بغضم یهو

شد؟ چی_

.برم نمیتونم من_

نوازش و موهام دستاش با و گردنش به چسبوند و سرم..........کرد بغلم و کشید طرفم به و خودش

و کسی نمیتونم من..........بدم دست از راحتی همین به و گرم آغوش این نمیتونم من...........میکرد

.مگفت شدم آروم که دیقه چند از بعد..........بزارم تنها راحتی همین به و عاشقشم فهمیدم تازه که

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 515

بزارم تنهات نمیتونم.........نداری و هیچکی دیگه تو برم من اگه.........آیدین_

.گفت و کرد ای خنده تک

شلوغی احساس بودی هم تو وقتی.........بودم تنها عمرم اول از من.........نباش من نگران_

.میگذره خوش بهم کنارت که انقد...........میکردم

با..........شدم پیاده ماشین از و کردم قطع.........بود پژمان........اومدم خودم به موبایلم صدای با

پشت از و پژمان صدای که میگشتم پژمان و پژوا دنبال چشم با.........فرودگاه تو رفتیم آیدین

.شنیدم سرم

نمیومدی_

با........کو؟ آیدین..........ااا........کردم سلام هم پژوا بابای مامان با..........آوردم در و اداش و برگشتم

کشیده خجالت.........بچم آخی...........کردم پیداش سالن ته که میگشتم دنبالش داشتم چشم

.گفت و یدکش و بازوم پژمان که برم خواستم...........بیاد

.بدو شد دیر_

میام منم برید شما باشه_

مهم برام...........بغلش پریدم و رفتم آیدین سمت به و ندادم مهلت که بگه چیزی خواست پژمان

چیزی تنها فقط..........پام زیر میره شرفم نبود مهم برام...............میکنه دعوام پژمان بعدش نبود

من...........شکستم و غرورم دارم دوست ی کلمه گفتن برای من............بود آیدین بود مهم برام که

آیدین برای من یعنی این..........نداشتم تحمل ولی.........بزنم و حرف این من اول نباید.........دخترم

از.........دارم نگه دلم تو و عشقش هفته چند روز،شایدم چند برای کردم تلاش.........کردم تلاش

نمیدونم..........بود گرفته و جلوش پژوا و میگرفت آتیش داشت که میدیدم پژمان آیدین پشت

از و من آیدین..........میکنه حرکت داره هواپیما که گفت خانومی ظریف صدای که گذشت چقد

.گفت و شد خیره چشمام تو و گذاشت هام گونه رو و دستاش و کرد جدا خودش

.دارم دوست خیلی بدون برنگشتی اگه........باش خودت مواظب.........بری باید باران_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 516

.برگردم میدم قول_

.......نبود هیچکی........کردم نگا آیدین پشت به

گفتم برم میخواستک که خهمینطور.........بودن شده هواپیما سوار بودن رفته پژوا و پژمان.

شده دیر آیدین_

.کن صب_

اجازه داشت یعنی این که.........شد خیره چشمام تو اون از بعد و کرد نگا لبام به

تر نزدیک بهم لحظه هر که چشمایی تو.........کردم نگا چشماش تو فقط..........میگرفت

بین از گرما اون دیگه بعد ثانیه چند..........کردم حس لباک روی رو زیادی گرمای یهو..........میشد

سرعت با و کردم بغلش بار آخرین برای.........دیدم جلوم و آیدین و کردم باز و چشمام.........رفت

چشمام از اشک میگشتم پژمان و پژوا دنبال که همینطور.....................شدم هواپیما سوار رفتم

به پنجره از و نشستم کنارش رفتم.........داد تکون دست برام هواپیما ته از پژوا............میریخت

پشت دونه دونه اشکام............میکرد نگا هواپیما به داشت شیشه پشت از..........شدم خیره آیدین

.نمیکردم توجهی پژمان غرغرای به و بودم شده خیره آیدین به فقط........میریختن هم سر

.دارما کار این با من_پژمان

.دیگه کن ولش........باهاش؟ داری چکار.........توام خب خیلی_پژوا

.ندیدمش دیگه و شد محو اون از بعد و شد نقطه یه ی اندازه کم کم که کردم نگا آیدین به انقدر

✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

وقتی از...........بود نیومده هنوز اون و بشه ماه سه شاید.........میگذشت باران رفتن از ماهی چند

به ظرف اومد که مرادی دیروز حتی...........نمومده برام اعصاب..........شدم حوصله بی خیلی رفت

هی غزلم...........بودم بیدار صبح تا شبا............نخورد بهش شکر رو خدا و کردم پرت سمتش

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 517

و دمش بلند صندلی از............چکارمه نیست معلوم............نمیذاشتم من ولی پیشم بیاد میخواست

با و دودش.............کشیدم سیگارم از پک یه...........شدم خیره بودیم اومده باران با که پارکی به

چی هر...........نداشت معنی برام دیگه زندگی...........شدم ماشینم سوار رفتم و بیرون دادم سوز

ماه سه ولی میگرده بر گفت..........هه...........میکرد قطع یا نمیداد جواب یا میزدم زنگ باران به هم

کردم و کلید..........شدم پیاده ماشین از و کردم ترمز خونه جلوی............نزده زنگم حتی و گذشته

که اینم...........هه...........برگشتم.........شد ام مانع آشنایی صدای که کنم باز رو در خواستم و در تو

.گفتم کلافگی با.........نمیکنه ول

مامان؟ بله_

.صورتم به کشید و دستش و اومد جلو نگرانی با

شده؟ بلند ریشت انقدر چرا..........چیه؟ این_مامان

.بود سیگار توش که دستم رو رفت نگاهش

سیگار بخوری مشروب چقدرم هر تو...........شده؟ چیزی آیدین............چیه؟ این_مامان

.میشناسم رو تو من...........نمیکشی

.گفتم و گرفتم جلوش و آوردم بالا و سیگار

.بکنم خواستم امتحان یه فقط..........کشیدن سیگار به چه و من.........باو نه.........میگی؟ و این_

برداشته سیگار بو و وضعت و سر کل.........نگو دروغ من به_

ور در و آوردم در و کفشام.........گذاشتم باز رو در و تو رفتم و دادم تکون تاسف ی نشونه به سری

با و تو اومد مامان............کاناپه رو کردم پرت و درآوردم و لباسم...........تو رفتم و کردم باز پام با

.شدم ولو کاناپه روی و نکردم بهش توجهی............بود شده خیره ریخته بهم ی خونه به تعجب

وضعیه؟ چه این آیدین_مامان

.گفتم کلافگی با و بستم اصبانیت از و چشمام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 518

کنی؟ بس میشه مامان_

بمونم خواممی مجرد گفتی چشم گفتیم کنم زندگی تنها گفتی چشم گفتیم بگیرم خونه گفتی_

..........گفتی چشم گفتیم

.زدم داد و شدم بلند جام از و کنم کنترل نتونستم دیگه و صدام..........بود رفته مخم رو خیلی

بسه_

.دادم ادامه و کردم اشاره در به

رس بشین ساکت...........بدم جا توش بتونم هم شما های توصیه که نیست آروم انقدر اعصابم من_

.بیرون برو بمونی ساکت نمیتونی اگرم...........جات

سرت تو خاک.........زدم گند...........بود شده خیره بهم و شد جمع اشک چشماش تو مامان

به کارم.........کردی چکار من با ببین باران وای...........رسیده؟ مامانت به زورت آخه..........آیدین

و برداشت و کیفش و انداخت بهم گذارایی نگاه مامان..........میزنم داد مامانمم سر که رسیده جایی

.گفتم و گرفتم و بازوش که بره خواست

ببخش........نیست خوب اصلا حالم..........کردم غلط مامان_

.گفت و برگشت

وت با خونه برگردم خواستم وقتی و برمیگردم فردا ولی میرم الانم.........میبخشمت..........باشه_

.کنی زندگی تنها خونه این تو نداری اجازه دیگه...........برمیگردم

.گفتم شده کنترل صدای با

باهاش..........دارم مشکل شما همسر با من که میدونی خوب خودتم و این مامان_

ضافها مشکل نمیتونم........زیاده مشکلاتم.........کنم زندگی باهاش اینکه به برسه چه.........نمیسازم

.کنم قبول

.باشه جمع باید وسایلات یک ساعت تا فردا.........آیدین ندارم کار حرفا این با من_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 519

وت رفتم و گفتم لعنیتی لب زیر و زدم دیوار به مشتی..........رفت سرعت با و نموند جواب منتظر

.اتاقم

✖✖✖✖✖✖✖

(باران)

.زدم داد میکردم گریه که همینطور و رفتم سمتش به سرعت با

بده و گوشیم حداقل اینجا آوردی خودت با و من_

.بالا برد و صداش من مثه پژمانم

.میدم بهت شدی آدم آقت هر_

و دامص..........داشت نگه بالا و موبایل من اژ تر زود ولی بگیرم و موبایل که برداشتم خیز سمتش به

.گفتم و کردم بیشتر

پایین؟ بندازم پنجره این از و خودم یا میدی_

.ندارم کار من.........بخور میخوای گوهی هر_

.زدم داد دوباره............نمیرسید موبایل به دستم ولی پریدم

.میزنم رگمو میرم ندی پژمان_

.گوشیت اینم بیا.......باش.........میخوای؟ و گوشیت_

و دستم...........پاشید هم از ظرف مثه.........زمین کرد ورت شدت با و گوشی و آورد پایین و دستش

اب یعنی...........بود موبایل تو آیدین ی شماره...........کشیدم خفیفی جیغ و گرفتم دهنم جلوی

اشک که همینطور..........نه وای........بزنم؟ زنگ آیدین به نمیتونم دیگه من موبایل شدن خورد

.میکوبوندم سینش به مشت وبا بردم خیز پژمان سمت به دوباره و برگشتم میریختم

رحمی؟ بی انقد..........بود ارزشمندی چیزای این تو لعنتی_من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 520

فقط من.........زدم زانو زمین رو و شدم خسته خودمم که دادم فحش و کوبیدم مشت چقد نمیدونم

حق حق به...........شدم خسته خونه این تو و شهر این تو زندگی از نشدم خسته زدن مشت از

و زندگیم معمولی آدمای مثه نمیتونم چرا.........بدبختم؟ انقد چرا من...........افتادم

مامان با پژوا..........برگردوندم و سرم.........شد باز در که کردم حق حق چقد نمیدونم.........کنم؟

و دوید شده گشاد چشمای با پژوا.........شدن خشک دیدن و پژمان و من وقتی........بودن باباش

.زد زانو کنارم

باران؟ شده چی........خوبی؟ باران_پژوا

..........سینش رو گذاشت و سرم و کردم بلغم پژوا.........بزنم حرف نمیذاشت حقم حق

کنارم اومدن(پژوا بابای و مامان)محسنم عمو و مریم خاله.........بست رو در و اتاقش تو رفت پژمانم

واپژ بغل از و خودم.........نمونده بدنم برا آبی دیگه کردم حس که کردم گریه انقد..........نشستن

ماه دو✖✖✖✖✖✖✖.بستم رو در و اتاقم تو رفتم خواهی معذرت از بعد و کشیدم بیرون

همب و گوشیش پژوا نمیداد اجازه پژمان حتی.........بزنم حرف آیدین با نتونستم هنوز من و گذشت

پیش تهران برم حتی و بیرون برم خونه از بزاره بخواد اینکه به برسه چه..........بده

موفق وقت هیچ ولی.........پایین کنم پرت پنجره همین از و خودم میخواست دلم............آیدین

دعوای با ولی..........آیدین پیش برگردم میتونم که داشتم امیدی یه همیشه چون...........نشدم

با گفت بهم..........بدن شوهرم میخوان گفت بهم امروز.........ندارم امیدی دیگه پژمان و من امروز

که کرده زندانی اتاق تو صبح از و من الانم...........باشی آیدین پیش نمیزارم کنی ازدواج وی هر

ستهب اتاق در نداره فزقی هیچ من برای..........میکنه باز رو در شب که گفت...........کنه تنبیهم مثلا

وقت خیلی الان............میکردم حبس اتاق تو خودمو خودم من بود باز اگه چون باز یا باشه

و گرفتم جلوم و برداشتم و تیغ.............شویی دست تو رفتم و شدم بلند زمین رو از.........خوبیه

ببخش و من آیدین..........کنه تموم و کردم ثانیه چند تو میتونه همین...........زدم پوزخند بهش

بدم کارای ی همه برای و من.........ببخش بدقولیم برای و من.........برگردم نتونستم اینکه برای

ربیشت لحظه هر پوزخندم.........کشیدم روش خط تا چند و رگم شاه جای گرفتم و تیغ.........ببخش

تو کردم فرو آروم آروم و تیغ و شدم خسته ایکنه تا کردم خطی خط انقد............میشد

دراز زمین روی...........بمیرم بعد و بیاد خون گذاشتم.........بمیرم سریع نمیخواستم...........رگم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 521

که کردم تاکید چقد...........متاسفم خودم برای واقعا..........شدم خیره سقف به و کشیدم

پوزخند............میدم دست از دارم جونمم دیگه که شدم امید نا انقد حالا ولی...........برمیگردم

باز شدت با در یهو که بودم خودم حال تو...........زدم پوزخند آیدین پوزخندای یاد به..........زدم

.زد زانو کنارم ترس با...........کرد صدا و پژمادجن و زد جیغ دید کهو من..........تو اومد پژوا و شد

میزنی؟ جیغ چرا........خوبم من...........چته؟ پژوا_من

بیشتر ترسش دید که و من تو اومد ترس با پژمان..........میزد صدا و پژمان و میکرد گریه پژوا

همیچین دست به که بمیری آروم خواستی چرا عقل بی آخه..........شانسم از اینم..........شد

.گفتم اخم با.........کرد بغلم و شد خم پژمان..........بیوفتی آدمایی

.مردیکه کن ولم_

باران شو خفه_

اومد هم پژوا.........کرد سوار ماشین تو برد و من پژمان.........نداشت فایده ولی میزدم پا و دست

ازم که زیادی خون خاطر به ولی کنم فرار میزدم پا و دست............گرفت و دستام و نشست کنارم

که گذشت ای دیقه چند.........کشیدم دراز ناچار............بود نمونده برام دیگه جونی بود رفته

و چیزی دیگه چشمام...........نمیکنم؟ تموم چرا...........میشه سیاه داره جا همه کردم احساس

ثانیه چند از بعد اونم که میشنیدم رو پژوا جیغلی صدای فقط...........نمیدید

محسن عمو و مریم خاله و پژمان و پژوا...........کردم باز آروم و چشمام✖✖✖✖✖✖✖✖.رفت

ودنب داده تکیه دیوار به پژمان و پژوا.........بود نشسته صندلی رو پژمان.........بودن وایستاده جلوم

چشمم از اشک قطره یه نمردم هنوز اینکه فهمیدن از...........بود نشسته تخت کمار مریم خاله و

.گفت و اومد و سمتم به شد متوجهم که پژوا...........ریخت

خوبی؟ باران_

.گفت همه به و برگشت..........بوسید و گونم و کرد بغلم پژوا.........دادم تکون و سرم

بزارین؟ تنها لحظه یه رو ما میشه_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 522

.بود وایستاده همینجور پژمان ولی بیرون رفتن و دادن تکون سری محسن عمو و مریم خاله

بری؟ نمیخوای پژمان_پژوا

و برگردوندم و سرم..........نشست جلوم پژوا.........بیرون رفت و کرد نازک برام چشمی پشت پژمان

.ریخت چشمم از اشک قطره یه..........شدم خیره پنجره به

وقته خیلی الان.............ناراحتی؟ انقد چرا بگی نمیخوای...........دیگه نکن گریه........باران_پژوا

نگرانت..........هم با دوستتم،خواهریم منم............نگفتی بهم هیچی ولی گذشته

ناراحتم منم باشی ناراحت...........میشم

اینطوری پژوا با قبلا من............میگه راست پژوا..........شدم خیره چشماش تو و برگردوندم و سرم

تو ای دیقه چند...........شده تنگ روزا اون واسه دلم...........بودیم تر نزدیک هم با قبلا.........نبودم

.اومدم خودم به پژوا صدای با که بودم فکر

.نداره اشکال..........باش...........بگی؟ نمیخوای باران_

.گفتم بغض با..........کرد نگا چشمام تو و برگشت........شونش رو گذاشتم و دستم

.شدم عاشق من پژوا_

.بغلش تو کشوند و من و کرد باز و دستاش پژوا

حالا؟ شدی کی عاشق...........نیست بدی چیز که تین عزیزم خب_پژوا

نمیدونی خودت نگو_

چیه؟ مشکلت..........میدونم منم..........خب خیلی_

.برگردم زود خیلی دادم قول...........برگردم دادم قول آیدین به من_

شکوند؟ و موبایلت همین برای پژمان_

.اوهوم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 523

.نداره مشکلی که این خب_

و موبایلش و کیفش تو کرد و دستش برداشت و کیفش..........کرد جدا خودش از و من

.گفتم گیجی با..........زد لبخند و گرفت جلوم و موبایلش...........درآورد

چیه؟ این_

.بزن زنگ_

کی؟ به_

.دیگه آیدین_

که نیستم بلد و شمارش.........هه_

.دارم_

گفتم جیغ با..........نمیشد تر گشاد این از چشمام

نمیگفتی؟ و داشتی و آیدین ی شماره...........چی؟؟_

.گفت و گرفت بینیش جلوی و اشارش انگشت

.کردم پیدا بزور...........شنیدن همه............هیــــــــــــس_

نگز آیدین اسم کردن پیپا از بعد..........گرفتم ازش و موبایل و کردم بوسش و بغلم تو کشیدمش

.داد جواب بوق چند از بعد..........زدم

بله؟_

.گفتم و کردم صاف و صدام............نیست آیدین که این اااا

شما؟_

شماست؟ مال موبایل این..........سلام_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 524

شما؟..........دوستمه مال............نخیر_

بدین خبر دوستتون به میشه اگه............کردم پیدا پارک تو و موبایل این من_

خدافظ.........باش_

.خدافظ_

.کردم نگا پژوا چشمای تو بردم بالا سرم کج ی قیافه با

شده؟ چی_پژوا

.گذاشته جا پارک تو و موبایلش_

✖✖✖✖✖✖✖

(آیدین)

.گفتم و گرفتم و موبایل

میشه؟ چقد_

.پونصد و میلیون دو_

خونه برم بود قرار امروز............شدم خارج فروشی موبایل از کردن حساب از بعد و دادم و کارتم

یهو سخته برام...........نیستم راحت..........کنم زندگی اونجا برم نداشتم دوست اصن...........مامان ی

و دبو پایین سرم............نمکنم فک چیزا این به کردم سعی و کشیدم پوفی..........کنم عوض و جام

بابا یا..........بردم بالا و سرم و شدم متوقف اسمم شنیدن با که میرفتم خونه سمت به پیاده داشتم

اینم..........کشی اسباب از اون.........گذاشتنم جا موبایل از اون...........شدم انسبدش چقد من امروز

.ماشین تو کردم سرم و کشیدم پوفی..........غزل از

.بریم هم با بالا بپر...........خونتون میومدم داشتم...........بودی؟ کجا عشقم وای_غزل

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 525

ور انقد خونه تا خلاصه............میکردم غرغر نشنوه غزل که جوری آروم میشدم سوار که همینطور

از کرد ترمز ماشین تا...........شیشه به میکوبوندم و سرم نمیرسیدیم دیگه ثانیه یه اگه که کرد ور

درباره و میومد سرم پشت غزلم.............خونه تو رفتم و کردم باز رو در و بیرون پریدم ماشین

تو رفتم.........میدادم تکون سر فقط...........نمیفهمیدم و حرفاش از هیچی.........میزد حرف سفرش

و کردم ولو کاناپه رو خودم............کردم پرت و آرودم در و لباسم همیشگیم عادت طبق و خونه

پرید غزل یهو که میکردم نگا موبایل به داشتم...........آوردم بیرون و جدیدم موبایل

.کَنَست این که چقد..........میومد در داشت کفرم.............بغلم

.شدم خسته...........میکنیم؟ ازدواج کی پس............آیـــــــدیـــــــن_غزل

ماه سه هر...........نامزدی نشد که این..........بودی پیشم همیشه داشتی دوست و من اگه تو غزل_

.میبینیم و هم ماه چهار

.میموندم پیشت که وگرنه..........نبودم من عزیزم خب_

.نشستم تلویزیون جلوی و خوردم آب لیوان یه..........شدم بلند جام از و زدم اونور و غزل

.شو حاضر پاشو..........بیرون بریم داده اس ام اس مامانم.........آیدین_غزل

.بیاد باد بزار باز سرت پشت درم..........سلامت به..........برو خودت_

میکنی؟ رد داری یعنی_

آره_

.چشم بگی باید بیا بگم من..........دخترتم دوست من...........وضعه؟ چه این آیدین_

میخوای پولم برا و من فقط تو..........گفته؟ کی..........دختر؟ دوست..........هه_

احتر دستش از بره بزا........بهتر..........میگرفت آتیش داشت..........کردم نگا قیافش تو و برگشتم

.شم

.کن فکر میخواد دلت جور هر_غزل

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 526

زدم داد..........رفت و بست رو در من به غره چشم از بعد و برداشت حرص با و کیفش

.بزار باز رو در گفتم_

این زودتر باید..........نکن نگا سرتم پشت دیگه و برو...........رفت و کرد باز رو در حرص با دوباره

فکرم و بودم شده خیره تلویزیون به ای دیقه چند.........چکار؟ میخوام سربار..........میکردم رو کار

اج و ماتیکش باز حتما.........شدم بلند جام از و اومدم خودم به در زنگ صدای با که بود باران پیش

دکمه و مشیدم پوفی..........مامانمه که این...........نه وای..........وایستادم آیفون جلوی.........گذاشته

ود و بیرون لباس یه و راحتی لباس یه بودم کرده جمع صبح از که چیزی تنها...........دادم فشار رو

سلام.........تو اومد مامان و شد باز در.........نمیشد لازمم ولی بود پر کمدم...........بود سیگار بسته

رفتم و برداشتم و گذاشتم رو وسایلا توش که پلاستیکی همون...........اتاقم تو رفتم و دادم

اون نه راه تو.........شدیم ماشین سوار رفتیم مامان با و برداشتم موبایلمم و سویچ..........پایین

پیاده و کردم پارک در جلوی و ماشین..........بودیم راه تو ساعتی نیم..........من نه زد حرف

رفتم و دادم بیرون صدا با و نفسم.........ندیدم رو خونه این روی بشه سالی یه شاید.........شدم

.مبغل پرید یهو که کنم سلام خواستم و زدم لبخند..........بود آیناز دیدم که کسی اولین.........تو

.بود شده تنگ برات دلم..........بودمت ندیده بود کی از...........داداش وووووی_آیناز

داشتم بدی حس شدم خونه وارد قتی...........تو رفتم و زدم لبخند و کردم جدا گردنم از و آیناز

وقت خیلی که اتاقی تو گذاشتم و وسایلام............میاد بدم مرادی از انقد چرا نمیدونم من..........

دراز تخت روی.........بود نخورده بهش دستم..........بود قبل مثه هنوزم............بود من مال پیش

همون روی✖✖✖✖✖✖✖✖.برد خوابم که بودم حالت همون تو ای دیقه چند..........کشیدم

تو بش تا صبح از............نشستیم باران با که نیمکتی همون روی.........نشستم همیشگی نیمکت

موقع این مخصوصا..........داشتم اینجا به خوبی حس............بودم پلاس پارک این

و شدم بلند جام از..........کشیدم سیگار از پک یه و گوشم تو گذاشتم و هندزفریم............شب

خیابون تو نفری چند ولی بود شب نصفه دو ساعت اینکه با..........رو پیاده تو رفتم

نم.........بیاد بارون میخواست انگار.........جیبم تو کردم و دستم و کشیدم عمیقی نفس..........بودن

سیگارم..........شد تر شدید بارون نم نم که میزادم قدم ای دیقه چند..........کردم حس و بارون نم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 527

و تمبرداش جیبم تو از فندکم.........لبم ی گوشه گذاشتم و برداشتم دیگه سیگار یه شد تموم که

.کردم پلی و آهنگ و برداشتم جیبم تو از موبایلمم..........کردم روشن رو سیگار

خیابونا این تو میزنم پرسه هی

خدا از میخوامت میزنم زجه هی

میاد داره بارون هواییه عجب

میخواد تورو دلم ندارمت نیستی

چترتو ببندی من کنار نیستی

تو عطر بپیچه بشیم خیس دوتایی

هوا این به لعنت بده حالم نیستی

چیکار میخوام بارون ناخوشم تو بی من

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 528

...چیکار میخوام بارون

برید دیگه امونمو نبودنت آی

رسید لب به دیگه جوونم کن کاری یه آی

میخواد دستاتو مرهم دلم زخم آی

(۹) باد به داده زندگیمو نبودنت آی

بده حالم نیستی چیکار میخوام بارون

...هوا این به لعنت

مرگمه چه آخه چمه نمیدونم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 529

کمه هوا اینجا برام نفس سخته

میاد صدات بازم میسوزمو تب تو

میخواد تورو دلم رفتنت کابوس

نبودندت درد چمه نمیدونم

سردمه تو بی من بیا کنو رحمی

میخورم غصه هی میکنم گریه هی

نمیبرم تو از نمیکنم دل من

گلم برام سخته تو بدون سخته

تحملم کم من باهام نکن تا بد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 530

درد میکردم گوش وقتی..........میسوزوند و من خیلی آهنگ این.........دادم قورت و بغضم

و صدام..........اومدم خودم به موبایل زنگ صدای با که گذشت چقد نمیدونم............میکشیدم

.دادم جواب و کردم صاف

بله؟_

نیومدی هنوز رفتی صبح از شبه نصفه سه ساعت............کجایی؟ پسرم آیدین_

.نباش نگران میام..........مامان باش_

خدافظ.........بیا زود_

خدافظ_

.گرفتم تاکسی یه و کردم قطع و گوشی

✖✖✖✖✖✖✖

(باران)

دهش عالی گفت نمیشه البته............نمیکرد بدرفتاری دیگه پژمان.........گذشت زدنم رگ از ماه یه

عکس نیست مهم برام...........بگم بهش گرفتم و خودم تصمیم دیگه امروز.........نبود بدم ولی

نه باشم آیدین کنار دارم دوست..........برگردم اینکه مهمه که چیزی تنها............چیه العملش

گفت و تو اومد پژکان.........اومدم بیرون فکر از در صدای با..........بدم هدر اینجا تو و عمرم اینکه

.حاضره شام_

.گفتم گه بره خواست و

پژمان_

.کرد نگا بهم منتظر و برگشت

بزنیم؟ حرف هم با میشه پژمان_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 531

زمین رو از منم نشست تخت روی..........بست رو در و انداخت بالا ای شونه و کرد نگا بهم شک با

نشستم کنارش و شدم بلند

.........اگه..........نگی نه کنی سعی که میخوام و..........کنم خواهش ازت میخوام_من

گفت و کرد قطع و حرفم

بگو..........میکنم فک بهش باشه_

کنم خواهش ازت بابا جای میخوام.........زدم رگ کی برای میدونی خوب خودت..........پژمان ببین_

دادم قول آیدین به من..........میدم جون دارم روز هر بخدا پژمان............برگردیم

خوشبخت که اینه میخوام که چیزی تنها فقط.........نمیکنم بدی کار من............برگردم

بزار و من حداقل داری دوس کی هر جون رو تو پژمان میکنم خواهش.........همین........بشم

.من.......نیاین شما..........برم

گفت و کرد قطع و حرفم

.بدم و جوابت نمیتونم فعلا.........میکنم فک راجبش_

خودت خدایا..........میشکونم آیدین برای و غرورم که دومیه بار این..........رفت و شد بلند جاش از

و اتاقم تو برگشتم دوباره غذا لقمه چند از بعد✖✖✖✖✖✖✖.خودمون شهر برگردم کن کاری

تلف خوشحالی از داشتم.........تو اومد پژمان و خورد در به تقی که بخوابم خواستم

گفت و نشست تخت رو..........باشه کرده قبول کنه خدا..........میشدم

کن جمع و وسایلات.........گرفتم بلیط ظهر از بعد فردا برای_

ردمک بوسش انقد..........باشه داده اجازه پژمان نمیشد باورم اصلا...........بغلش پرید و کشیدم جیغ

جمع و وسایلام دونه دونه نشستم ذوق با.........بیرون رفت و داد هل و من و شد کلافه آخر که

.خوابیدم کردم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 532

نفس نمیتونم چرا.........تاریکه؟ چرا اینجا.........وا........شدم بیدار خواب از خفگی احساس با

گل شوخیش باز پژوا.........بعله..........اومد روشنایی یهو که زدم پا و دست انقد..........بکشم؟

.میکنه بیدار رو خوابه که یکی بالشت با کی آخه.........کرده

نکنه درد دستت یه..........گفت؟ چی پژمان دیدی باران وای_پژوا

.بود خودم زحمت..........افتادی

.سراغم اومده ازرائل گفتم........کردم سکته پژوا وای_

عمو و مریم خاله...........آشپزخونه تو رفتم صورتم و دست شستن از بعد.........شدم بلند جام از

از...........خوردم لقمه چند و نشستم مریم خاله کنار منم...........میخوردن صبحونه داشتن محسنم

و اتاقم تو رفتم و شدم بلند جام از.........خوردم صبحونمو چطوری نمیدونم...........داشتم ذوق الان

و بیرون رفتم اتاق از برداشتم و ساکم اینکه از بعد..........نیومدم در اتاق از زد در پژمان که ظهر تا

جهمتو که پژمان..........وایستادم بود دستش پلاستیک یه و میزد حرف تلفن با داشت که پژمان

.کردم دقت حرفاش به و کردم تیز و گوشام.........میکرد صحبت رمزی فهمیدم شد من

ببین فقط.........آره ها.......چیز..........دیگه میدونی خودت........نه..........اها_

خدافظ.......باش........بپرس........ها........یکی اون نه نه..........هوم..........نفهمه

این در دیگه نه ولی رمزی والا.........جدیده؟ مدل.........زده؟ حرف طرز چه این.......ابلفضل

زا بعد و برگردیم فعلا پژمان و من شد قرار..........شدم ماشین شوار رفتم و کشیدم پوفی.........حد

زیاد انگار شهر این از هم پژوا و پژمان..........بمونن همینجا محسن عمو و مریم خاله برگرده پژوا ما

رد شدن باز صدای با...........کنن زندگی اینحا بودن مجبور پژوا بابای مامان ولی..........نبودن راضی

خاله برای..........راننده جای پژمان و نشست کنارم،پشت اومد پژوا.........اومدم خودم به ماشین

مغول لشکر مثه همه نشست که هواپیما✖✖✖✖✖✖✖.دادم تکون دست محسن عمو و مریم

میدید که چیزی از چشمم........... خدا وای...........یهو که میرفتم داشتم منم..........بیرون ریختن

که شیری ته..........بود سیگار یه دستشم یتو و بود وایستاده فرودگاه ته آیدین............نمیکرد باور

شده دیگه یکی..........داشت فرق خیلی پیش ماه چند با کلا...........بود شده بلند داشت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 533

آیدین سمت به آروم آروم............بودم مونده شوک تو...........کنم چکار باید نمیدونستم...........بود

ضبغ...........میرفتم آیدین سمت به و میزدم کنار رو همه.........بود زیاد خیلی جمعیت..........میرفتم

دستم از ساک...........دید و من آیدین برداشتم که دیگه قدم یه...........بود گرفته و گلوم

شد متوجه اینکه از بعد و بود مونده مات اولش آیدین...........بغلش پریدم و دویدم............افتاد

.کردم زمزمه لب زیر دیقه چند از بعد..........کرد حلقه دورم و دستاش منم

.برمیگردم گفتم_

.بودم حالی چه نبودی نمیدونی_

و دبو سیگار توش که دستش مچ..........شدم جدا بغلش از اخم با و افتادم چیزی یاد گفت که و این

.گفتم و گرفتم جلوش و آوردم بالا

چیه؟ این_

هلو طعم با سیگار_

.ندارم شوخی من آیدین_

.گفت و خندید

ندارم غم باشی که تو...........بابا باشه_

از کسی که بریم خواستیم و شونم رو گذاشت و دستش و آشغال سطل تو انداخت و سیگارش

.کرد سرفه تک پشت

نباشین ما نگران گفتم.............میایم سرتون پشت هم ما برین شما_

رو زا و آیدین دست سریع..........بود رفته یادم رو تا دو این کلا وای ای...........برگشتیم تاییمون دو

نگا رو ما داشتن اول از یعنی............کردم بسته و باز و نیشم برداشتم شونم

خنده میون و آیدین پشت زدم یکی✖✖✖✖✖✖✖رفت آبروم............وووووی..........میکردن؟

.گفتم هام

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 534

.بودا روزایی عجب..........خنده از مردم وای_

.گفت و داد تکون تاسف ی نشونه به و سرش پژمان

داری دعوا مریضتم با.........بودیا دکتر ماشالا_

.علیک و سلام_

ما میاد اینم بهتر ولی............هس میریم جا هر که رامتینم این..........اوووووف...........برگشتیم همه

به کرد شروع و نشست کنارم اجازه از بعد رامتینم............کردیم سلام همه..............میخندونه رو

اخم یه.............موند آیدین ی قیافه تو چشمم که میداد گوش حرفاش به داشتم...........زدن حرف

از و چشمش که کردم نگا بهش انقد...........رامتین به بود زده زل و بود پیشونیش رو غلیظ خیلی

به و سرش اونم............دادم تکون شده چی معنی به و سرم...........من به دوخت و گرفت رامتین

.داد تکون هیچی معنی

خدافظی از بعد و شد بلند جاش از و گرفت درد فکش که زد حرف رامتین انقد خلاصه

اون از بعد و..............خونه رسوندیم و پژمان و پژوا رفتیم و شدیم بلند جامون از هم ما............رفت

شده تنگ وسایلاش واسه دلم.............بود شده تنگ خونش واسه دلم...........آیدین ی خونه رفتیم

هال وسط...........و لباس و بطری خروار یه یهو که تو برم هواستم و کردم باز رو در............بود

.گفت و چرخوند و هام شونه آیدین............دیدم

مرطبه نا یکم_

چین؟ اینا...........شده؟ چت واقعا آیدین............یکم؟ میگی دونی آشغال این به تو...........یکم؟_

.دیگه کن ول باران حالا_

کنارم خودشم و مبل رو کرد پرتم و جلو کرد هدایتم و کمرم رو گذاشت و دستش

خدا............شد پیدا فیلم یه که کرد پایین بالا رو کنالا انقد و کرد روشن و تلویزیون...........نشست

به اشتیاق با...........ببینم دار خنده فیلم بودم کرده حوس چقد که آی.............بود اولش شکر رو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 535

جن............چی؟...........زد خشکم فیلم اسم دیدن با که بودم شده خیره تلویزیون ی صفحه

.گفتم آیدین به و برگشتم...........میخوام دار خنده من نه وای.............زده؟

میخوام دار خنده فیلم...........کن عوض و کنال آیدین_

جانیههی فقط............نیست ترسناک اصن میگن............شنیدم و تعریفش خیلی و فیلم این باران_

.کردم نگا تلویزیون به بعد و آیدین به شک با

ودب جن یه فیلم اول نقش...........میکردم خیس و خودم داشتم من و بود نگذشته فیلم از دیقه ده

مرض بگه بهش نیست یکی آخه..........میزد جیغ و خدایی بنده ی خونه یه تو میرفت که

اهناخداگ دستم...........میکرد فرار بعد و مشکستن ها شیشه که میکشید جیغ انقد...............داری؟

تو رفت و کرد فرار خونه از جنه..........جویدن ناخون به کردم شروع و دهنم تو رفت

پشت رفت و شد قطع نفسش یهو که میومد نفساش صدای میرفت که همینطور..............جنگل

لوج رفت یهو............شد خیره بودن نشسته آتیش دور که پسر دختر تا چند به و وایستاد درخت

بود جنه دستای تو که دختری.............نیست؟ جن مگه این............اااا...........گرفت رو دختره یه و

باز و دهنش یهو............میکرد بو و گردنش و بود گرفته موهاش از هم جنه...........میزد نفس نفس

و کلش و دختره گردن تو کرد فرو و دندوناش.............شد ظاهر صفحه تو زشت دندون تا ده و کرد

.گفتم حیغ جیغ با..........آیدین پشت رفتم و کشیدم جیغ............کند

کن عوض........کنالو کن عوض_

گفت میکرد خاموش و تلویزیون هول با که همینطور آیدین

.میزنی جیغ چرا خب خیلی_

گفت و شد خیره بهم و کرد خاموش و تولیزیون

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 536

شده؟ چیزی............چیه؟_

یترسناک این به فیلم عمرم تو..............هیجانی؟ میگی این به...........بشه؟ چی میخواستی دیگه_

.بودم ندیده

.گفت و خندید

ترسیدی؟ این از الان یعنی_

.گرخیدم...............نترسیدم_

.گفت و کرد بغلم

.بود من تقصیر ببخشید_

قفل نگاش تو نگاهم که بگم چیزی........... رفتم غره چشم بهش و شدم جدا بغلش از

رفت آروم آروم و شد گرفته چشمام از نگاهش...........میکنه نگام اینجوری چرا این وای...........شد

انقد چرا این............شد پررو دادم رو...........ببینا و هیز ی پسره............لبام رو موند صابت و پایین

رو گذاشت و لباش و کرد خودش کار آخرم که جلو اومد انقد.............جلو؟ میاد داره

نگا موبایلش به و برگشتم.........خورد زنگ موبایلش که میشد داغ داشت تازه لبام...........لبام

.داد جواب و برداشت و موبایلش و گفت نچی آیدین..........کردم

که مزاحم............نمیفهمی؟ چرا نمیتونم اونجا من..........آره............خوبم............سلام...........بله؟_

.چشم باشه...........کنم عرض چه

.گفت و کرد نگا چشمام به بزگشت

خدافظ..........میشناسی آره.........خدافظ...........میایم هم با نه..........دارم مهمون یه_

.گفت و گرفت جلوم دستش و شد بلند جاش از و کرد قطع

بخوریم اونجابریم کرده درست ناهار میگه بود مامانم_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 537

داشتم که بود خورونده بهم آیدین مامان انقد✖✖✖✖✖✖.شدم بلند جام از و گرفتم و دستش

تو رفتم و کردم سلام بلند.............آوردم در و کفشام و در رو گذاشتم و دستم............میاوردم بالا

در و لباسام..........میخوابم سیر دل یه بهتر..............نبود هیچکی خونه اینکه مثه...........اتاقم

آیدین به هروز من و میگذشت اومدنمون از ای هفته یه✖✖✖✖✖✖✖✖.خوابیدم و آوردم

نم............آیدین ی خونه میرفتم میاوردم گیر وقت و میتونستم وقت هر............میشدم تر وابسته

به شاید..........نمیدونم............دارم بدی حس دارم دوسش چون ولی...........داشتم دوست آیدین

پیدا دوستم اونجا حتی و رفته وقته خیلی پدرام یول.............باشه پدرام خاطر

روز یه یعنی وای............خوبه خیلی این و.............نیست بفکرم دیگه پدرام............آره...........کرده

حالاها حالا آیدین...........دارما خیالاتی منم باو نه............آره؟ وای............آیدین و من میشه

خودم به در صدای با............خاستگاریم بیاد آیدین تا کو............میمونه همیجوری

نوشابه خودم برای و بشقابم تو گذاشتم و قاشقم..........اومدن تا دو این بالاخره آخی............اومدم

دستم از ناخداگاه چنگال.............کشید جیغ و آشپزخونه تو اومد دو با پژوا............ریختم

معلوم.............پرید بار چند شد تموم که جیغش..........گوشام رو گذاشتم و دستام...........افتاد

خونسردی با............خریدم قیمتی چه با و مانتو فلان میگه باز الان...........شده چی باز نیست

ظاهر در چوب چهالر تو پژمان ی کرده ذوق ی قیافه یهو که ازش بپرسم خواستم

این از کنجکاوتر که منم...........هس خبرایی یه فهمیدم دیدم که و پژمان وقتی.............شد

.گفتم و شدم بلند جام از نمیشدم

کنم؟ ذوق منم بگین منم به میشه_

.گفت و کرد لوس و خودش پژوا

.بکشی منت باید اول...........نچ_

.گفتم گیجی با

.عمرا...........هه..........بکشم؟ منت باید چی برا.........چی؟_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 538

کنجکاوی از داشتم.............هال تو اومدن سرم پشت پژمانم و پژوا..........بیرون رفتم آشپزخونه از

روشن تلویزیون و نشستم کاناپه روی..........بدم دست از و خونسردیم نباید ولی.........میمردم

و بودن نشسته پشتم خروس و مرغ مثه پژمانم و پژوا و بود گذشته ساعتی یه...........کردم

خورد اعصابم............میخندیدن و میکردن پچ پچ هم گاهی از هر............میکردن نگا تلویزیون

.گفتم تا دو اون به رو و شدم بلند جام از حرص با........بود شده

شده؟ چی ببینم بگو............تسلیم من...........خب خیلی_

ژواپ...........داد تکون و سرش پژمانم.............نه یا بگه که گرفت اجازه پژمان از سر با و برگشت پژوا

گفت و جلو به کرد هدایت و من و شونم دور انداخت و دستش

.جووون خاله یا.........جوووون عمه خب_

تخم تو بودم زده زل شده گرد چشمای با...........نشستیم تخت رو و اتاقم تو رفتیم

.گفت و کشید جیغ...........چشماش

.حاملم من_

جام از منم و شد بتز آروم آروم نیشم...........داد قر تا چند و شد بلند جاش از..........زد خشکم

زدم نشون دو تیر یه با............شدم خاله من ووووووی........بغلش پریدم و زدم جیغ و شدم بلند

.گفت و تو اومد و کرد باز شدت با رو در پژمان که زدیم جیغ انقد............عمه هم شدم خابه هم

.انقد دیگه نه ولی میشه خوشحال آدم.........دیگه خب خیلی_

.میداد بهش فحش یه ضربه هر با و وایستاد جلوش کردو اخم پژوا

نشون بهت ای بچه یه بزا..........آره؟ نشدی خوشحال...........بگو نداری دآست_پژوا

شپوشک باید اومد بدنیا بچه که بعدم.........کنی کول و من جا همه باید شد بزرگ شکمم..........بدم

.کنی عوض تو و

.گفت مکثی از بعد.........باشه اومده یادش چیزی انگا یهو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 539

نممیک نگاش فقط...........نمیزنم بچه به دست وجع هیچ به من برسونم اطلاعتون به اینم.........اها_

میرم صدقش قربون

.گفت و کشید رو پژوا لپ پژمان

.خانومم چشم_

حامله پژوا نمیشد باورم..........بیرون رفتن و شدن خسته که کردن ناز هم برا تاشون دو انقد

زنگ تلفن که بخورم آب برم خواستم و بیرون رفتم اتاق از.........نمیکردم حضم...........باشه

.دادم جواب..........خورد

بله؟_

سلام.......برم گفتنت بله قربون_

.گفتم تعجب با.......بود شده تا چهار چشمام

شما؟_

.آیدینم بابا.........دادم خرج به احساسی چه نگا و من_

.گفتم و خندیدم

.سلام_

.بیا شو حاضر........درم جلو_

گفتم شوق و ذوق با

.اومدم........وووووی........دری؟ جلو واقعا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 540

به نباید آدم.........باو کن ولش.........کنم خدافظی رفت یادم اوا..........اتاق طرف دیودم و کردم قطع

ی دختره چیه پسر دوس...........ببند دهنت...........اااا..........که بگه خدافظی سلام پسرش دوست

رفتم اتاق از...........کردم خالی خودم رو و برداشتم و عطرم..........سرم تو زدم یکی..........هیز

.گفتم و زدم در به تقی و وایستادم اینا پژوا اتاق در جلو و بیرون

آیدین با بیرون میرم من_

.گفت و کرد باز رو در پژمان

حله..........آیدین با بیرون نمیرین کیا بگو ما به تو باران_

.گفتم میرفتم در طرف به دو با که همینطور و خندیدم

.خدافظ_

کوچه ته..........گشتم آیدین ماشین دنبال چشم با...........بیرون زدم خونه از و پوشیدم و کفشام

ی زنیکه..........ماشین؟ تو برده و کلش کیه دختره اون..........کردم دقت بیشتر یکم...........بود

دختره پشت و کردم طی و فاصلمون بلند های قدم با............داره صاحاب اون عوضی

دختره..........زد پوزخند خورد بهم چشمش تا...........بود نشسته ماشین تو آیدین.........وایستادم

.شد خیره چشمام تو و برگشت

.علیکم سلام_من

.بفرمائید..........سلام_

.بفزمائید شما_

.گفتم و بالا بردم و صدام..........کرد نگا بهم گیجی با

صاحاب مرد اون اینکه به برسه چه بزنی حرف غریبه مرد با نباید نمیدونی مگه شما خانوم_

باشه داشته

......فقط من_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 541

پوزخندش همون با آیدین..........شدم ماشین سوار رفتم و گرفتم بینیم جلو و اشارم انگشت

دستم...........میرفت مخم رو داشت بود سکوت تو ماشین انقد..........داد گاز و کرد روشن و ماشین

.زدم رو پلی ی دکه بردم

.گرفت دلم..........گرم دمت آخ_آیدین

.کردم بلند و آهنگ و زدم لبخند

دستم باز دادی کار بستم دلت به دل

باشی که باشم کجا بگو خدا ور تو

تمومه کارم که بخند بهونه بی و دلیل بی

نباشی اگه دیوونه این نمیتونه

بهت کنم نگاه بزار

دلت تو بده جا منو

نمیری بیرون دلم تو از درصد یه تو

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 542

دستم باز دادی کار بستم دلت به دل

تا خلاصه...........میخوند و میگرفت ضرب فرمون رو آیدینم میدادم قر من آهنگ آخر تا اول از

.شدم پیاده ماشین از..........رقصیدیم زدیم کلی بود کجا نمیدونم که مقصد

.بیرون اومدیم چی برا بزن حدس_

.گفتم و برگشتم

زدن؟ قدم بازم حتما...........اممممم_

.نه_

.نمیدونم_

.گفت میداد هلم که همینطور و کرد اشاره جلوم به

میفهمی_

آیدین این چقد که وای..........وایستادیم پاساژ یه جلوی یهو که میرفتم جلو سمت به تعجب با

.گفتم و برگشتم.........داره پاساژ به خاصی ی علاقه

نه؟ خریدی اهل کلا_

.میام بگی جا هر شما خاطر به ولی..........ندارم حوصله اصن اتفاقا_

طمئنم تقریبا داشتم دیگه...........گشتیم رو ها مغازه کلی آیدین با.............تو رفتم و زدم لبخندی

ریخته آدم انقد...........برگشتم..........نیست آیدین کردم حس یهو که شده تموم ها مغازه میشدم

یه ی جلو و آیدین و برگشتم و بودم اومده که راهی همون..........نمیکردم پیدا و آیدین که بود

.گفتم و وایستادم کنارش رفتم...........دادم مغازه

دیگه بیا..........زدی؟ زل چی به_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 543

و برگردوند و سرش.........نخورد تکون هم متر میلی به که بکشونمش خواستم و گرفتم و بازوش

گفت

نه؟ خوشگله ایه سورمه پیرهن این_

گفتم کنم نگا ویترین تو پیرهن به اینکه بدون

.بریم بیا خوشگله خیلی آره_

کن نگا خب_

یه............نازک بندای با کوتاه ای شورمه پیرهن یه............شد شل فکم...........برگردوندم و سرم

تو دستمال و کروات فقط البته...........بود ست کنارش،باهاش هم مردونه شلوار کت

مواجه قیمتش با وقتی و گردوندم لباس رو و چشمم..........بود مشکی شلوارش و کت.........جیبش

.گفتم و کشیدم و آیدین بازوی دوباره شدم

دعوت ای مهمونی نه..........بپوشمش بخوام که جایی دارم،نه پول نه.........گرونه خیلی این آیدین_

.بریم بیا کن ول............ای عروسی نه میشیم

معلومه قیافت از که هم تو اومده خوشم این از من...........بدی؟ پول باید تو گفت کی حالا_

.بخریم باید پس شدی عاشقش

ممیکرد فک ببین و من.............رفت هم مغازه نیومد،تو سمتم به بلکه..........میکشیدمش داشتم

دینآی خلاصه...........میاد پایین نفسم به اعتماد آیدینم پیش وقتی ولی..........زیاده خیلی زورم من

لب زیر میپوشیدم که همینطور............بست رو در و داد بهم و پیرهن و پرو اتاق تو برد و من بزور

با و وایستاد در جلو اومد آیدین..........کردم باز یکم رو در پوشیدم که و لباس.........میزدم غر

جلو و دستم و شد خورد اعصابم که کرد نگا بهم خیره خیره انقد............شد خیره بهم تعجب

.گفتم و دلدم تکون چشماش

کجایی؟........هوی.........الو.........آیدین_

اومد خودش به و خورد تکونی ثانیه چند از بعد

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 544

چیه؟...........هاها؟_آیدین

گرونه خیلی.........ندارم خریدن به میلی هنوزم ولی خوبه_

شدی محشر...........دختر میزنه برق تنت تو داره لباس..........میگی؟ چرت باران_

کنم عوض میخوام بیرون برو.........توام خب لیخی_

.بیرون اومدم و کردم عوض و لباسم...........بست رو در و بیرون رفت

حساب از بعد خلاصه..........میخواد هم با رو شلوار و کتو پیرهن که گفت فروشنده به آیدین

داره یکی اینکه احساس با✖✖✖✖✖✖✖✖✖.بیرون زدیم پاساژ از بعدم و پمغازه از کردن

.گفتم و نکردم باز و چشمام ولی شدم بیدار میکنه بوسم شلاپ شلاپ

نکن پژوا_

.میکنه بیدارم همینجوری ها موقع بیشتر.........پژوائه مطمئنم..........نکرد گوش حرفم به ولی

.خوابم نمیبنی کوری مگه..........کرم ی دختره_من

تو خورزد صفت چیز یه یهوی که شدم بلند جام از و کردم باز و چشمام...........نکرد گوش بازم

سرم که همینطور..............شد داغون........وای وای وای.........دراومد هم با پژوا و من آخ..........مخم

درد...........نمیکرد باور میدید که چیزی از چشمام........کردم باز آروم و چشمام میدادم ماساژ و

میکنه؟ چکار اینجا این..........وا..........رفت یادم سرم

بودی؟ تو آیدین_من

.گفت میداد ماساژ و سرش که همینطور

بود عمت پس نه_

.گفت و کرد نگا بهم اعتراض با و اومد در آخش دوباره که سرش تو زدم دیگه یکی

میزنی؟ چرا_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 545

خونمون؟ تو اونم..........میکنی؟ ماچ و من کی ی اجازه با تو_

.کنم ماچ و عشقم بگیرم اجازه کسی از باید نکنم فک_

.بوسیدنم به کرد شروع دوباره و طرف اومد

.آیدین..........کن ول خدا رو تو.........نکن آیدین_من

و در طرف برگردوند و سرش بود خوابیده روم که همینجور آیدین..........کرد باز رو در یکی یهو

میرفت که همینجور و شد آب خجالت از و تو اومد پژوا..........میکردم نگا در به تعجب با منم

.گفت بیرون

.ببخشید وای_

هب من نفر اولین که بودیم مونده خشک حالت اون تو ای دیقه چند..........بست رو در و بیرون رفت

از نداشت آمادگی و نبود حواسش چون............دادم هل خودم رو از و آیدین پام با و اومدم خودم

تشسم برداشتم خیز و برداشتم و بالشتم و شدم بلند تخت از خودمم..........پایین شد پرت تخت

.میزدمش بالشت با بار یه ثانیه یه هر و

این جای خونمون تو آخه دیوونه..........پام کف رفت شرفم..........آیدین کنن سرت تو خاک_من

.شد آب بدبخت پژوا...........کاراست؟

نزن.........کردم غلط.........باش باش_

.گفتم و زدم ترر محکم

شی ادب باید_

گفت و گرفت دفاع حالت به صورتش جلو و دستاش

نزن...........خوردم گوه من اغا_

گفتم و زدم هم دیگه یکی

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 546

سرم خیر کنم ادبت خواستم...........ادب بی_

.گفتم و اتاق تو برگشتم و اومد یادم چیزی یهو..........بیرون رفتم اتاق از و شدم بلند روش از

میکنی؟ چکار اینجا تو راستی_

کنم بیدارت اومدم_

چلاغن؟ پژمان و پژوا مگه_

.کنم بیدارت خودم اومدم..........میکنن بیدارت بداخلاقی با اونا نه_

بلند و گرفت و دستم...........شه بلند زمین رو از که گرفتم جلپوش و دستم و کشیدم پوفی

فیل پف بود داده لم پژمان بغل تو کاناپه رو پژوا...........هال تو رفتیم هم با...........شد

انداخت و سرش دید که رو ما پژوا..........برگشتن دوتاییشون پامون صدای با...........میخورد

کجا خجالت..........میکشه خجالت گفتم چیز یه آیدین جلو من..........ببینا حالا..........پایین

و پژوا کنار رفتم و انداختم بالا ای شونه.........نمیان در جور هم با اصن خجالت و پژوا...............بود؟

برم خواستم شد تموم که فیلم✖✖✖✖✖✖✖.نشست کنارم اومد آیدینم...........نشستم پژمان

.گفتن همزمان یهو پژمان و پژوا آیدین که اتاقم

کجااااا؟_

.گفتم و برگشتم...........نداشتم خبر من اینا شدن ارکسی گروه چه

اتاقم؟ تو نرم_

.بیرون میرین پژوا دوستای از تا چند و تو امروز باران..........چیزه یعنی.........نه_آیدین

ندارم؟ خبر خودم داشتم قرار ها غریبه با من..........ااا؟_

نیست؟ یادت مگه.........دیگه نرگس و تارا و نسترن همون دیگه آره_پژوا

بیرون؟ باهاشون برم داره دلیل چه باشم داشته اصن........ندارم ای دیگه دوست تو جز به من_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 547

.دنبالت میان الان اونا خب_

کنین؟ دک و من میخواین...........میگین؟ پرت و چرت تاییتون سه انقد چرا_

مهمونی امشب راستش.........برات بگم و راستش بزا خب..........کنیم؟ دک چی برای نه_آیدین

شو خاضر بدو هم شما جان پژوا..........داریم قرار اینجا رفقا از تا چند و پژمان و من و مردونست

منتظرن فاطمه و سمیرا دیگه

.گفت آیدین به رو و برگشت تعجب با پژوا

فاطمه؟ و سمیرا_

.چی هر حالا_

و..........کردم آرایش یکم و پوشیدم و مانتوم............اتاق تو رفتی و خنده زیر زدیم هم با پژوا و من

گفتم و پژوا به کردم و روم............بیرون زدیم خونه از پژوا با

کجان؟..........و نرگس و نسترن این خب_

گفت و خندید پژوا

عشقه و خودمون...........چیه؟.........و نرگس و نسترن_

✖✖✖✖✖✖.گرفتیم تاکسی و وایستادیم خیابون کنار رفتیم هم با...........کشید و دستم

.کنم پرو و لباس این من وایسا لحظه یه پژوا_

منتظرم همینجا من باش_

روپ اتاق از و کردم عوض دوباره و لباسم..........میومد بهم.........پوشیدم و لباس و پرو اتاق تو رفتم

که بود زیاد انقد............بود خرید پلاستیکای پر دستم...........کردم حساب و بیرون رفتم

و اونور و اینور چی هر.........کو؟ پژوا...........اِاِاِاِ...........بیرون اومدم مغازه از...........برم راه نمیتونستم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 548

از هدب............گرفتم رو پژوا ی شماره و برداشتم کیفم تو از و موبایلم..........ندیدم رو پژوا کردم نگا

.داد جواب بوق سه

بله؟_

میگردم؟ دنبالت دارم ساعته دو کجای..........مار زهر_

برم شدم مجبور بود اومده پیش مهم کار یه زد زنگ پژمان...........ببخشید باران وای_

آجی معذرت..........خونه

خدافظ باش_

که نشدی ناراحت_

خدافظ نه_

خدافظ بوس بوس_

از شدم ناراحت خیلی..........خودمونیماااا حالا............گرفتم تاکسی یه کردم قطع

تلافی اگه بزا حالا...........زد زنگ بعدش نه میرم گفت من به نه رفت یهو آخه...........دستش

گفتم و شدم پیاده ماشین از وایستاد که خونمون جلوی...........نکردم

میشه؟ چقد_

تومن۹۱_

گفتم خورده گره ابروهای با..........موند باز دهنم

زیادیته هم ۰۵...........کنی؟ حساب خواستی چقد هر هرته شهر مگه..........چخبرته؟_

محکم رو در که بگه چیزی خواست..........جلوش گذاشتم و برداشتم کیفم تو از تومن ۰۵

در جلو و کفشام و کردم رد حیاط........کردم باز کلید با رو در..........عوضی مرتیکه اه..........بستم

و خاموشه چراغا که بازم اووووف............کردم باز رو در..........ندارما اعصاب منم..........آوردم در

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 549

و بدکنک جلوم آدم نفر صد و شد روشن چراغا یهو که برم خواستم..........نیست خونه هیچکی

زدن حیغ هم با همه و شدن ظاهر دست به شرشره

ســــــــــورپرایــــــــز_

میون از آیدین..........افتاد دستم از پلاستیکا............چخبره؟ اینجا..........زمین به چسبید دهنم

ست من پیرهن با که رو شلواری کت همون............زده تیپی چه ببین و این.........جلو اومد جمعیت

من چرا این...........پام کف رفت شرفم وای ای...........کرد بغلم و جلو اومد...........بود پوشیده و بود

آیدین...........میارن در حرف جدم هفت برای الان آخ آخ.............میکنه؟ بغل فامیل همه این جلو و

گفتم و دادم هل و

.میکنن بد بد فکرای کلی الان.........رفت آبروم کن ول_

گفت و شد جدا ازم

.مبارک تولدت_

.شد گشاد چشمام

تولدمه؟ امروز مگه..........تولد؟_

جشن برام اینا و تولدمه وای ا...........نهمه و بیست امروز میگه راست...........کردم فک یکم

.برم قربونشون من که ووووی..........گرفتن

گرفتین؟ جشن من برای واقعا_من

.پس نه_

احوال و تشکر به کردم شروع دونه دونه............کنم سلام مهمونا با تا رفتم و بازوش رو زدم

و آیدین با ستم پیرهن رفتم کردم سلام مهمونا با اینکه از بعد............پرسی

عرض چه که کیک.........آوردن و کیک رقصیدن کلی از بعد✖✖✖✖✖✖✖پوشیدم

سیدر نوبت و بریدم و کیک خلاصه..........گرفتن بزرگ کیک انقد کی برای نیست معلوم..........کنم

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 550

پژوا کادوی آروم............آخر گذاشتم و پژمان و پژوا کادوی و کردم باز یکی یکی.............ها کادو به

نگا وای..........کردم باز..........بود کوچیک و خوشگل خیلی ی جعبه یه............برداشتم و پژمان و

مگفت و پژوا شکم رو گذاشتم و دستم و کردم بغل و پژمان و پژوا..............بود موبایل یه...........کن

برم زادم خواهر قربون_

بزرگ کردم فک...........کو؟ آیدین کادوی پس...........نشستم جام سر...........خندیدن پژمان و پژوا

بهم..........آیدین به خورد چشمم که میکردم نگا مهمونا به داشتم..........باشه اون مال کادو ترین

.وایستادم کنارش و شدم بلند جام از..........پیشش برم کرد اشاره

.حیاط بریم بیا خفست خیلی هوا باران_آیدین

بیرون؟ بریم نیست زشته هست مهمون_

نداره اشکال که لحظه یه..........باو نه_

ومجل تو که ماشینی به خورد چشمم..........یهو که حیاط تو رفتم آیدین با و انداختم بالا ای شونه

نگا آیدین به تعجب با و برگشتم..........بود قرمز پاپیون یه روشم..........میزد برق داشت

ماشین سمت به دو با.............کرد اشاره ماشین به و داد تکون و سرش آیدین.........کردم

نای از اونم..........گرفته؟ ماشین برام آیدین یعنی وای............دهنم رو گذشتم و دستم............رفتم

اتکلن چمیدونم یا بوده پیرهن تولدم کادوی ترین بزرگ عمرم تو من خدا وای............ها بالا مدل

صندلی رو بزرگ ی جعبه یه...........کردم ازب و ماشین در..............بوده

باز و درش و زمین رو گذاشتمش...........بود سنگین خیلی...........برداشتمش...........بود

نگا جعبه توی به مات............نمیکرد باور میدی که چیزی از چشمام..........کردم

ادهد تکیه دیوار به..........آیدین به دوختم و گرفتم جعبه از و نگام دیقه چند از بعد............میکردم

زا چشمام با...........میکردن نگا باز دهن با مهمونا همه پشتشم...........بود لباش رو پوزخند یه و بود

سفید پشمالوی سگ یه جعبه تو...........شدم خیره جعبه به دوباره و کردم تشکر آیدین

و بیرون آوردم و سگ خلاصه...........بخورمش دارم برش اگه میترسیدم که بود ناز انقد............بود

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 551

گرفتیم تصمیم بالاخره آموزش و زدن دور کلی بعد✖✖✖✖✖✖✖زدم زل بهش ساعت چهار

گفتم و برگشتم............کردم پارک حیاط ی گوشه یه احتیاط با و ماشین..........خونه بیایم

رسیدین خونه به سلامت و سالم..........آقایون خانوما_

کنیم؟ تصادف میخواستیم بار چند ببینی شمردی اصن...........دادی سکته و من که تو_پژوا

............شدم پیاده ماشین از و انداختم بالا ای شونه

بریم هم با دنبالم بیاد آیدین شد قرار شب...........خوابیدم دوش یه از بعد و خونه تو رفتم

داشتم وقت ساعت ۳ من و بود ظهر از بعد ۳.........کردم نگا ساعت به...........بیرون

برد خوابم زدم که غلت تا چند و کردم ولو تخت رو و خودم..........بخوابم

شدم بیدار خواب از پژوا ی صدا با

بیشتر وجب نیم خودش..........این میخوره چقد...........کرد نفله و من سگت این پاشو باران_

.باشه تر بزرگ هم تو و من از معدش کنم فک ولی نیست

تو رفتم..........بیرون زدیم اتاق از پژوا با...........دادم بدنم به قوسی و کش و شدم بلند جام از

داشتم و لبم ی گوشه گذاشتم و لیوان...........کردم درست خودم برای شربت یه و آشپزخونه

و لیوان...........گلوم تو بپره شربت بود نزدیک............ساعت به خورد چشمم یهو که میخوردم

که میزدم عطر داشتم.........شدم حاضر سرعت با و رفتم اتاقم سمت به دو با و میز رو گذاشتم

.دادم جواب...........میزد زنگ گوشی این به که بود کسی اولین...........خورد زنگ موبایلم

.اومدم_

از و گفتم بلندی خدافظ میپوشیدم و کفشام که همینطور و رفتم در سمت به دو با و کردم قطع و

جواب و کردم سلام و شدم ماشین سوار..........بود در جلو آیدین ماشین..........بیرون زدم خونه

کجا سرعت این با نمیدونستم...........کرد حرکت و شد کنده جاش از ماشین.........شنیدم

گفتم و برگشتم.............میره

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 552

داری؟ خاصی مقصد_

بزن حدس_

دیگه بگو نمیدونم_

علاقت مورد پارک_

از...........کرد توقف ماشین که بودیم راه تو ای دیقه چند.........شدم خیره جلو به و زدم لبخندی

و دستش و نشست کنارم آیدینم.........نشستیم نیمکت همون رو رفتیم و شدیم پیاده ماشین

.زدم لبخند و زدم زل چشماش تو...........شونم رو گذاشت

✖✖✖✖✖✖✖

بعد سال چند

.گفتم و بردم بالا و صدام

ندارم کار من...........خودته نوبت_

داد و جوابم بگیره تلویزیون از و نگاهش اینکه بدون آیدینم

پارچست تا چهار.............میشه کم ازت چیزی انگار حالا...........داره فوتبال دیگه نکن اذیت باران_

دیگه

دادم و موهاش و وایستادم آرتین سر بالا...........همینطوریه همیشه...........اتاق تو رفتم حرص با

زدم صداش و کنار

آرتین.........مامانش پسر_

خوابالوگی با و مالوند و چشماش...........بشم آبیت چشمای قربون من.........کرد باز آروم و چشماش

گفت

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 553

.میاد خوابم مامان_

کنی بازی شروین با اونجا بربم...........پژوا خاله با رستوران بریم میخوایم پاشو_

تو بردمش و گرفتم و دستش و کردم بوسش..........شد بلند جاش از شنید و شروین اسم تا

گفت و کرد نگا آرتین به و برگشت آیدین...........هال

بخوابی؟ نذاشت بازم.............کرد؟ اذیتت مامان...........بشه فدات بابا_

بچه این یکمم..........میگیره حرصم چقد که اه............آیدین بغل رفت و داد تکون و سرش آرتین

.شدن نصف دو سیب تا دو مثه............پژوائه کپ شروین حالا...........دیگه نشده من شبیه

رستوران سمت به و شدیم ماشین سوار رفتیم پوشوندم و آرتین لباسای اینکه از بعد

احوال و سلام از بعد تو رفتیم..............شدیم پیاده و کردیم پارک رستوران جلوی..........رفتیم

رو غذا که زدیم حرف ای دیقه چند...........نشستیم صندلی روی پژمان و پژوا با پرسی

از دو با آیدین و من..........شنیدم و آرتین ی گریه صدای یهو که میخوردیم داشتیم............آوردن

بوسش...........میکرد گریه و زمین بود افتاده دیدم که رفتیم صدا سمت به و شدیم بلند جامون

.سینم رو گذاشتم و سرش و کردم

میکنی؟ چکار_آیدین

.کردم نگا آیدین به تعجب با و برگشتم تعجب با

.میشه لوس بچه طوری این_آیدین

بشه آروم بزا داره گناه...........چیه؟ لوس_

.گفت و نشوند خودش جلوی و آرتین و کرد جدا آرتین از و من

نمیکنن گریه که مردا.........آرتین_

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 554

دهش خیره بهش آیدین ای دیقه چند...........نمیتوست ولی کنه قطع و گریش میکرد سعی آرتین

تو زدم یکی..........کرد نگا بهم و برگشت پوزخند با آیدین............شد قطع گریش که بود

کرد بغلم و داد مایاژ و بازوش..........بازوش

****

پــــــــــایـــــــــان

یت و انجمن رمان های عاشقانه میباشد و تمامی حقوق این اثر برای ین رمان رمان اختصاصی سا

رمانهای عاشقانه محفوظ میباشد .

جعه کنین .ابرای دریافت رمانهای بیشتر به سایت رمان های عاشقانه مر

www.romankade.com

ROMANKADE.COM عسل -آرامش باران

telegram.me/romanhayeasheghane 555