12
از مسائلي که در مورد حضرت سيدالشهدا،ام ام حسين عليهم الس مطرحيده، گردّ محل دفنِ سر مقدس آن بزرگوار است. مورخان پنج جا و مکان را بهوان عن مدفنِ سررّ مطه آن حضرت مطرحهاند کرد: ـي کرب، مع ـ نجف اشرف، ـ بقيع الغرقد، ـ شام( درباغ، داراماره ـ کاخ خضرا ـ مقبره،اب ب الفراديس، مسجد دقه، ـ مصر. در اين ميان، آنچه که قابلعتماد ا است و مشهور ميان علماي شيعه ميباشد،ين همچن برخي از عالمان اهل سنت بدان تصريحهاند، کرددنزگردان با سررّ مطه به بدن و دفن در کرب است. مة ع مجلسي مي نويسد: مشهو ر بين علمايماميه ا آن است که: سر،مراه ه بدن دفنيده گرد و علي بن حسين عليهمام الس آن را بازانيد گرد است[1] . پيش از او، سيدحمد م بن ابي طالب نوشته است: « روايتهاند کرد که سرام ام حسين عليهم الس به کربانده بازگرد شد و با جسد شريف دفنيد گرد و اين مطلب مورد قبول طايفة شيعهار قر گرفته است[2] » . توضيح اينِ مطلبخي، تاري بيانندات مستخي تاري و اقوال عالمان و مورخان در بارة محل دفن سررّ مطه را مي طلبد: 1. ي کربّ معاري بسي ازدانشمن دان ما تصريحهاند کرد که سر مطهر به کرب بازانده گرد شد و اين سخن ميان ع المان شيعه به حد شهرت رسيده است ويّ حت برخيدعاي اجماع اارند د و گروهي ازدانشمن دان اهل سنت نيز بدان تصريحهاند کرد. اتي رواي هم در اين زمينه وارد شده است؛ از جمله،تي رواي است که شيخ صدوق، از فاطمه بنت علي عليهم الس آورده است که علي بن الحسين سر حسين عليه ام لس را به کرب آورد؛« يَلِ إْنَ أَجَرَ خْيِلَ عُنْ بِنْيَسُحْ الِةَوْسالنِ بَ وّدَ رَسْأَ رِنْيَسُحْ ال عليهم السيَلِ إَءََبْرَ ک[3] . » در پرسشي که به سيد مرتضي عرضه شده، آمده است: « آيا آنچه در بارة سري مو شهيد، حضرت ابو عبدا عليهم الس ب ه شام وارد شده،يح صح است؟ وجه آن چيست؟» يشان ا در پاسخ ميويسند ن: « اين مطلب راام تمويان را وفانّ مصن واقعة طف آورده اند و بر آنجماع اارند د واندکه نوشته سر پس از بردن به آنجا بازانيده گرد شد و بهمراه ه جسد در طف( کرب)

راس-الحسین-علیه-السلام

Embed Size (px)

DESCRIPTION

 

Citation preview

Page 1: راس-الحسین-علیه-السلام

سرِ دفن محلّ گرديده، مطرح السالم عليه حسين امام سيدالشهدا، حضرت مورد در که مسائلي از

مطرح حضرت آن مطهّر سرِ مدفن عنوان به را مکان و جا پنج مورخان .است بزرگوار آن مقدس

:کردهاند

معال، کربالي ـ

اشرف، نجف ـ

الغرقد، بقيع ـ

دقه، مسجد الفراديس، باب مقبره، ـ خضرا کاخ ـ المارهدارا درباغ،) شام ـ

.مصر ـ

از برخي همچنين ميباشد، شيعه علماي ميان مشهور و است اعتماد قابل که آنچه ميان، اين در

.است کربال در دفن و بدن به مطهّر سر بازگرداندن کردهاند، تصريح بدان سنت اهل عالمان

و گرديده دفن بدن همراه سر، :که است آن اماميه علماي بين رمشهو :نويسدمي مجلسي عالمة

.[1] است گردانيد باز را آن السالم عليهما حسين بن علي

السالم عليه حسين امام سر که کردهاند روايت» :است نوشته طالبابي بن محمد سيد او، از پيش

گرفته قرار شيعه طايفة قبول مورد مطلب اين و گرديد دفن شريف جسد با و شد بازگردانده کربال به

.«[2] است

دفن محل بارة در مورخان و عالمان اقوال و تاريخي مستندات بيان تاريخي، مطلبِ اين توضيح

:طلبدمي را مطهّر سر

معالّ کربالي .1

ميان سخن اين و شد گردانده باز کربال به مطهر سر که کردهاند تصريح ما دانشمندان از بسياري

اهل دانشمندان از گروهي و دارند اجماع ادعاي برخي حتّي و است رسيده شهرت حد به شيعه المانع

شيخ که است روايتي جمله، از است؛ شده وارد زمينه اين در هم رواياتي .کردهاند تصريح بدان نيز سنت

کربال به را لسالما عليه حسين سر الحسين بن علي که است آورده السالم عليه علي بنت فاطمه از صدوق،

« .[3] کَرْبَالَءَ إِلَي السالم عليه الْحُسَيْنِ رَأْسَ رَدَّ وَ بِالنِّسْوَةِ الْحُسَيْنِ بْنُ عَلِيُّ خَرَجَ أَنْ إِلَي »آورد؛

شهيد، موالي سر بارة در آنچه آيا» :است آمده شده، عرضه مرتضي سيد به که پرسشي در

«چيست؟ آن وجه است؟ صحيح شده، وارد شام هب السالم عليه عبداهلل ابو حضرت

آن بر و اندآورده طف واقعة مصنّفان و راويان تمام را مطلب اين» :نويسندمي پاسخ در ايشان

(کربال) طف در جسد همراه به و شد گردانيده باز آنجا به بردن از پس سر نوشتهاندکه و دارند اجماع

Page 2: راس-الحسین-علیه-السلام

.«[4] گرديد دفن

بن حسين سر :است آورده خود مسائل از برخي در مرتضي اجل سيد» :نويسدمي طبرسي شيخ

.« [5] شد گردانده باز کربال به شام از و گرديد ملحق بدنش به السالم عليهما علي

ميباشد تکيه و اعتماد قابل آنچه» :نويسدمي سر دفن محلّ بارة در اقوال بيان از پس حلّي نما ابن

همراه به و آوردند کربال به گرداندند، بالد در آنکه از پس و رديدگ ملحق جسد به سر که است آن

.«[6] کردند دفن جسد

در و شد گردانيده باز السالم عليه حسين سر که است شده روايت» :نويسدمي طاووس ابن سيد

.« [7] است شيعيان عمل مورد اين و گرديد دفن شريف جسد کنار کربال،

بدنش به السالم عليه حسين سر صفر، بيستم روز در» :نويسدمي (440 متوفاي) بيروني ريحان ابو

.« [8] گرديد دفن و شد ملحق

و گرديد ملحق بدنش به السالم عليه حسين سر :گفتهاند اماميه» :نويسدمي (671 متوفاي) قرطبي

«اربعين زيارت» روز نام به ايشان نزد روز اين و گرديد دفن کربال در شهادتش از پس روز چهل

.«[9] است معروف

آن در .است اميه بني عيد صفر، اول روز» :نويسدمي (682 متوفاي) قزويني محمد بن زکريا

.« [10] شد گردانيده باز بدنش به بيستم روز و گرديد دمشق وارد حسين سر روز

گردانده باز بدنش به السالم عليه حسين سر :گويندمي اماميه» :نويسدمي (1031 متوفاي) مناوي

.« [11] گرديد دفن کربال در شهادتش از پس روز چهل و شد

روز در السالم عليه حسين امام زيارت استحباب علت بارة در (1111 متوفاي) مجلسي عالّمة

به السالم عليه حسين بيت اهل بازگشت روز درآن که است آن اصحاب ميان مشهور» :نويسدمي اربعين

«.کرد ملحق بدنها به را سرها الحسين بن علي روز آن در .شد واقع ـ شام از زگشتبا هنگام به ـ کربال

[12]

کربال در و ملحق بدنش به شهادت، از پس روز چهل حسين، سر گفتهاندکه» :نويسدمي شبراوي

.« [13] گرديد مدفون

پس روز چهل و شد گردانده باز بدن به سر ميگويند اماميه :است نوشته (1322 متوفاي) شبلنجي

.« [14] گرديد دفن کربال در شهادتش از

.[15] است آورده را کربال در دفن و بدن به مقدس سر الحاق التواريخ تاريخ در نيز سپهر

اشرف نجف .2

قبر کنار السالم عليه حسين امام سرِ که است رسيده بسياري اخبار» :است نوشته مجلسي عالمة

Page 3: راس-الحسین-علیه-السلام

.« [16] است مدفون مالسال عليه مؤمنان امير

آن از است؛ السالم عليه المؤمنين امير زيارت باب در وراده روايات بر ناظر ايشان سخن گويا

از حيره در ، السالم عليه عبداهلل ابو» :گويدطلحه بن عمر بن يزيد از نقل به که کليني روايت است جمله

عليه مؤمنان امير قبر به رفتن يعني ميخواهم؛ :گفتم خواهي؟نمي کردم وعده تو به را آنچه :پرسيد من

از آنکه تا شدم سوار دو آن با نيز من شدند، مرکب سوار اسماعيل پسرش و حضرت :گويد . السالم

فرود حضرت .بود بايري زمين ذکوات، کنار نجف و حيره ميان .گذشتيم (کوفه نزديک محلي) الثويه

هم من و گزارد نماز اسماعيل .گزارد نماز او .آمدم فرود دو آن با نيز من و آمد فرود هم اسماعيل آمد،

قبر مگر !شوم فدايت :گفتم .کن سالم حسين جدّت بر و برخيز :فرمود اسماعيل به پس .گزاردم نماز

از يکي بردند، شام به را سرش که هنگامي اما کربالست، در :فرمود نيست؟ کربال در السالم عليه حسين

.«[17] کرد دفن السالم عليه المؤمنين امير کنار در و دزديد ار آن ما مواليان

فرود کرد، گذر کوفه پشت از چون بودم، همراه السالم عليه عبداهلل ابا با» :گويد تغلب بن ابان

و کرد حرکت کمي پس .گزارد نماز نيز رکعت دو و رفت پيش کمي .گزارد نماز رکعت دو و آمد

.است السالم عليه اميرمؤمنان قبر محل اينجا :فرمود گاه آن .گزارد مازن ديگر رکعت دو و آمد فرود

السالم عليه حسين سر جايگاه :فرمود بود؟ کجا گزاردي نماز آن در که جايي دو آن !شوم فدايت :گفتم

.« [18] السالم عليه قائم آمدن فرود جايگاه و

بيني؛مي قبر دو رسيدي «غري» به چون :ودفرم السالم عليه عبداهلل ابو» :کندمي نقل قولويه ابن

علي بن حسين سر کوچک قبر آن و اميرمؤمنان آنِ از بزرگ قبر اما .بزرگ قبري و کوچک قبري

.«[19] است السالم عليهما

راه در مايل برجي بر السالم عليه صادق امام» :است آورده عمر بن مفضّل از نقل به طوسي شيخ

اينجا :فرمود بود؟ نمازي چه اين :پرسيدند .خواند کنارش در نماز رکعت دو گاهآن .کرد گذر غري

.« [20] گذاشتند اينجا در را آن که است السالم عليهما علي بن حسين جدّم سر محلّ

که آورده مطلبي مزارش کتاب در مشهدي بن محمد» :گويد طاووس بن الکريم عبد شيخ

ابوعبداهلل ورود از پس :گويد عميره بن سيف از نقل به سيطيال خالد بن محمّد» :است چنين آن صورت

عليه مؤمنان امير و رفتيم غري به اصحابمان از گروهي و جمّال مهران بن صفوان همراه ، السالم عليه

عليه اباعبداهلل حرم سوي به را صورتش صفوان يافتيم، فراغت زيارت از چون .کرديم زيارت را السالم

عليه اميرمؤمنان سر کنار از و مکان اين از را السالم عليهما علي بن حسين ما :گفت و برگرداند السالم

چنين نيز او و کردم زيارت السالم عليه صادق امام مواليم همراه و :گويد صفوان .کنيممي زيارت السالم

Page 4: راس-الحسین-علیه-السلام

.« [21] کرد

عليه حسين رس زيارت قصد شامل و دور از زيارت قصد شامل اين :گويد عاملي حرّ شيخ سپس

.[22] شودمي السالم

و کند ادب اظهار عارف مؤمن است شايسته که است مقدّسي هايمکان از جا اين صورت، هر به

باب» عنوان با را بابي «الشيعه وسائل» کتاب در عاملي حرّ شيخ که بينيممي و بپردازد مواليش زيارت به

رکعت دو خواندن استحباب و ( السالم عليه مؤمنان امير رقب کنار) السالم عليه حسين سر زيارت استحباب

.کندمي باز «دو آن از يک هر زيارت براي نماز

(بقيع) مدينه .3

.گرديد دفن آن در شريف سر شودمي گفته که است مکانهايي از بقيع

در و بقيع در کرده، کفن را السالم عليه حسين سر داد فرمان سعيد بن عمرو...» :گويد سعد ابن

.« [23] کنند دفن مادرش قبر کنار

سعيد بن و عمر :اندگفته گروهي کردهاند؛ اختالف شريف سر اما بارة در مردم» :گويد نما ابن

مي و کندمي اختيار را کربال در دفن قول اقوال، ديگر نقل از پس گاهآن ،«کرد دفن مدينه در را آن

.« [24] است اعتماد مورد قول اين :»گويد

سعيد بن عمرو نزد را السالم عليه حسين سر يزيد» :گويدمي العال ابو حافظ از نقل به خوارزمي

را آن که داشتم دوست :گفت عمرو پس .بود مدينه در کارگزارش هنگام آن در که فرستاد عاص بن

.« [25] کردند فند فاطمه مادرش قبر نزد بقيع، در را آن که داد فرمان گاهآن .فرستادنمي من پيش

زياد را السالم عليه حسين سر که است اين نويسان سيره و مورّخان ميان مشهور» :گويد باعوني

مدينه در هنگام آن که فرستاد اشدق سعيد عمروبن را آن يزيد و برد معاويه بن يزيد نزد فاسق ابيه بن

.« [26] کرد دفن بقيع در مادرش قبر نزد در ساخته مهيا را آن پس .بود

فاطمه مادرش، کنار بقيع، در محترم سر که است اين درست» :است آمده «الذهب شذرات» در

اشدق سعيد بن و عمر مدينه، در خود کارگزار نزد را آن يزيد که صورت اين به .شد دفن السالم عليها

.« [27] نمود دفن کرده، کفن را آن او و فرستاد

.گرديد دفن السالم عليهما حسن برادرش و مادر قبر کنار قيعب در گويند» :است نوشته شبلنجي

.« [28] است ديگران و همداني عالمه بکار، ابن قول اين

:گويدمي حجر ابن چنانکه است؛ مدينه به شريف سر فرستادن از ناشي احتمال اين حال هر به

.« 29][ فرستاد مدينه به فرزندانش باقيماندة همراه به را سرش يزيد»

Page 5: راس-الحسین-علیه-السلام

آنجا در دفن بر دليل مدينه به سر فرستادن اما .است داده مجلسي عالمة باشدکه همان بايد پاسخ

و باشد داده رخ شام در السالم عليهم بيت اهل حضور دوران در جريان اين است ممکن زيرا نيست؛

همين بر [30] ديد نخواهي هرگز را پدرت چهرة :گفت السالم عليه سجاد امام به همکه يزيد سخن

عوض او رأي شام به مدينه از مطهّر سر بازگرداندن از پس که ندارد منعي هيچ .شودمي حمل مطلب

.نمايد تسليم السالم عليه سجاد امام به را آن و شده

با فرستاد، مدينه به را السالم عليه حسين خانوادة و سر يزيد» :گفت که حجر ابن سخن اما

«.ندارد منافاتي مدينه به آنان رفتن سپس و آنجا در سر ندف و کربال از آنها گذشتن

شام .4

پس .فرستاد مدينه به را السالم عليهما علي بن حسين سر يزيد :گفت کلبي» :است نوشته بالذري

قولي به و گرديد دفن باغي در آنجا در و گرداندند باز دمشق به سپس و کردند نصب چوبي بر را آن

(سبز کاخ )الخضرا قصر داراالماره، از منظور .[31] شد مدفون گورستان در قولي به و داراالماره در

.«[32] بود شده واقع آن جنوب سوي در و اموي مسجد کنار در که است

ديواري يا قصر ديوار گرديد؛ دفن دمشق در ديواري در السالم عليه حسين سر» :اند گفته و

.« [33] کردند دفن را آن و کندند عميق يگودال قصر در :اندگفته گروهي .ديگر

الملک عبد بن سليمان آنکه تا ماند سالح انبارهاي در سر» :نويسدمي ريّان از نقل به عساکر ابن

باقي سفيد استخواني و بود شده خشک آوردند، وي نزد چون و فرستاد آن دنبال به او .رسيد حکومت به

مسلمانان قبرستان در و انداخت پارچه رويش و کرد خوشبو و نهاد سبدي درون را آن سپس .بود مانده

سر که فرستاد ـ خانه اسلحه انباردار ـ انباردار دنبال رسيد، حکومت به عبدالعزيز بن عمر چون .کرد دفن

نماز برآن و نهاد سبدي درون و گرفت را آن سليمان و نوشت او .بفرست من نزد را السالم عليه حسين

.پرسيدند سر جاي از شدند، وارد مسوّده که هنگامي .آمد درست او نزد سخن اين و کرد دفنش و خواند

يعني مسوّده :گويد کثير ابن .کردند چه آن از پس که داندمي خدا و برداشتند و کردند نبش را آن پس

.« [34] عباس بني

را سلم و آله و عليه اهلل صلي پيامبر مروان، بن عبدالملک بن سليمان» :کندمي حکايت خوارزمي

برايش را داستان و خواند فرا را بصري حسن پس .کندمي مهرباني و نيکي او با گويا که ديد خواب در

من :گفت سليمان .ايکرده نيکي کار خاندانش دربارة شايد :گفت حسن .پرسيد را آن تأويل و گفت

ديبا پارچة پنج با را آن پس .کردم پيدا معاويه بن يزيد گنجينة در را السالم عليهما علي بن حسين سر

عليه اهلل صلي پيامبر :گفت حسن .سپردم خاک به و خواندم نماز برآن يارانم از گروهي همراه و پوشاندم

Page 6: راس-الحسین-علیه-السلام

به داد فرمان و کرد نيکي بصري حسن به پس .است شده خوشنود تو از کار اين سبب به سلم و آله و

.« [35] دادند جايزه او

را السالم عليه حسين سر يزيد گنجينة در آنان که است نوشته الدنيا ابي ابن» :ويدگ جوزي ابن

در الفراديس باب.« [36] )کردند دفن الفراديس باب کنار دمشق، در و کردند کفن را آن و ديدند

.(است السالم عليه رقيه حضرت قبر نزديکي

عثمان حديث از الدنيا، ابي ابن از نقل هب نيز «العنيد المتعصّب علي الرّد» در را مطلب اين وي

نقل آمده، «المنتظم» در که طور آن را خبر سپس و آورده صالح عمربن بن محمد از الرحمان، عبد بن

دفن يعني ـ نخست روايت و نيستند چيزي حديث اهل نزد محمّد و وعثمان» :است گفته سپس و کرده

« .[37] است درست ـ بقيع در

آن چون شد، معاويه بن يزيد گنجينة وارد سليمان» :گويد جمهور بن منصور از لنق به نما ابن

گنجي که نگهدار را اين :گفت سليم غالمش به پس .ديد آن در رنگ سرخ و بزرگ خمي راگشود،

سياه رنگ با که بود آن در السالم عليه حسين سر کرد، باز را آن چون .است اميه بني ازگنجهاي

در و پيچيد درونش را آن آورد، چون .بياور برايم ايپارچه :گفت غالمش به پس .بود گشته خضاب

.« [38] کرد دفن مشرق سوي در سوم برج کنار الفراديس، باب کنار دمشق

.[39] پذيردمي است شده دفن کربال در که را قولي و پردازدمي اقوال ديگر نقل به سپس

کرده، نقل مسأله در سوم قول عنوان به الدنيا ابي ابن زا جدّش که آنچه بيان به جوزي ابن سبط

.کردند دفن االماره دار در الفراديس، باب در و کردند کفن را آن پس» :است آمده آن در .پردازدمي

.« [40] است گفته چنين نيز واقدي

ورمشه شهر در فرات، ساحل بر رقه، مسجد در سر، :که است آن چهارم قول» :گويدمي آنگاه

عليه حسين سر چون» :است نوشته و آورده المقتل کتاب در ورّاق عمر بن عبداهلل را مطلب اين .«است

خواهم معيط ابي آل نزد عثمان سر جاي به را آن من :گفت آوردند، معاويه بن يزيد حضور به را السالم

آن سپس .کردند دفن اهايشانسر از يکي در را سر آنان و فرستاد او .داشتند سکونت رقه در آنها .فرستاد

زمستان نه نيل، همانند و است موجود سدره کنار در اکنون و :گويد .گرفت قرار جامع مسجد داخل سرا

.«[41] تابستان نه و گذردمي برآن

بودم کساني ميان در من :گفت که شنيدم کرب ابو از» :گويد کالعي اميّه ابو از نقل به ذهبي

گاهآن .است اين در من نيازيبي :وگفتم برداشتم را سبدي .کردند حمله دمشق رد يزيد بن وليد به که

برآن که ديدم آن در را سري کردم، باز را آن چون .رفتم بيرون توما دروازة از و شدم سوار را اسبم

Page 7: راس-الحسین-علیه-السلام

دفن را آن و کندم گودالي شمشيرم با پس .است السالم عليهما علي بن حسين سر اين :بود نوشته

.« [42] کردم

نقل صالح بن عمر بن محمد از عبدالرحمان، بن عثمان طريق از را الدنيا ابي ابن نقل کثير ابن

باب در الرأس مسجد به آن محلّ امروزه :گفتم» :افزايدمي سپس .ضعيفاند دو آن :گويدمي کرده،

.« [43] است کرده زگوبا کرد، نقل ريّا از عساکر ابن که را آنچه گاهآن .است مشهور دوّم الفراديس

ناميده الرأس مسجد و است السالم عليه حسين بارگاه الفراديس، باب داخل » :گويد حوراني ابن

.دارد هاييموقوفه مخارجش براي و شکوه و جالل با است بارگاهي آن و است مشهور اکنون و شودمي

«.است قبول مورد بسيار و وندرمي مسجد اين به حاجت درخواست و تبرّک دعا، زيارت، براي مردم

[44]

.« [45] است علي بن حسين بارگاه الفراديس باب در و :»است آمده المعارف دايرة در

چند بر شام، در شريف سر دفن بارة در روايات که شودمي دانسته چنين شد، گفته آنچه همة از

خود را برخي و اندکرده اعتراف نآ به چنانکه است؛ شده نقل ضعيف راه از آنها از برخي است؛ نوع

.اندنپذيرفته راويان

:است زير شرح به و گوناگون شريف سر مکان به مربوط اقوال

ديوارهايش، از يکي در دمشق (الف

دمشق، در االماره دار (ب

دمشق، در گورستان، (ج

دمشق، در سبز کاخ (د

دمشق، در الفراديس باب کنار ) ه

رقه، سجدم در (و

.توما دروازة نزديک (ز

:مصر . 5

و نامندمي کريم بارگاه را «الرأس مشهد» آنان :گفتند برايم مصريان از گروهي» :گويد نما ابن

در که پندارندمي و کنندمي زيارتش رفته، آنجا به مراسم در مردم از بسياري .دارد طال روکش مقداري

.«[46] است دفن آنجا

اينکه پنجم ... :دارد وجود قول چندين السالم عليه حسين سر دربارة» :گويد جوزي ابن سبط

و است آنجا در او .دادند انتقال قاهره به سپس و بردند عسقالن به الفراديس باب از را آن فاطمي خلفاي

.« [47] است ايعدّه زيارتگاه که دارد عظيم بارگاهي

Page 8: راس-الحسین-علیه-السلام

است، شده دفن کربال در شريف سر پذيرفتهاند اينکه رد را جوزي بن سبط و نما ابن سخن ما

.کرديم نقل

از پس تا چهارصد سال از قبل مصر سرزمين بر که فاطميان به موسوم طايفة» :گويد کثير ابن

را آن آنها و رسيد مصر سرزمين به السالم عليه حسين سر که کردند ادعا کردند، فرمانروايي 660 سال

عليه الحسين تاج به مصر در امروز که ساختند بارگاهي آن بر پانصد سال از بعد کردند؛ دفن آنجا در

اصالت اين که اندکرده تصريح علم، اهل پيشوايان بسياري که است حالي در اين .است مشهور السالم

هالب از خوبي به را اشکينه که پردازدمي علتش ذکر به خودش، پندار به کثير ابن آنگاه.« [48] ندارد

.است ساخته آشکار آن الي

کجا به شام به بردنش از پس که اندکرده اختالف السالم عليه حسين سر دربارة» :گويد شبلنجي

.بگردانند شهرها در را آن داد فرمان يزيد که باورند اين بر گروهي .است يافته استقرار کجا در و رفته

بر فرنگيان که هنگامي .کرد دفنش آنجا در شهر امير و رسيدند عسقالن به تا گرداندند را آن پس

به منزل چند و گرفت را آن فراواني مال ازاي در فاطميان نيک وزير طالئع، شدند، چيره عسقالن

عنبر و مشک با را آن زير .نهاد آبنوس تختي بر سبز حرير از ايکيسه درون را آن و رفت پيشوازش

همان ...کرد بنا آن بر خليلي خان نزديکي در را قاهره در مالسال عليه حسين معروف بارگاه و کرد فرش

.کنندمي ياد قاهري بارگاه به آن از صوفيه از گروهي که جايي

يافته اطالع که گفت برايم شهود و کشف اهل افراد از يکي» :است نوشته طبقاتش در مناوي

در حالت حکم زيرا !است شده آشکار قاهري بارگاه در بعدها و گرديده دفن کربال در جسد با سر است

جدا سر چون پس .برود ديگري مکان در آن از پس و باشد جاري آبي در که است انساني حکم برزخ،

گفته سخن او با سر که نوشته و است؛ آمده مصري، حسيني بارگاه به موسوم محلّ، اين به است شده

.«[49] است

:است آمده چنين السالم عليه حسين بارگاه ةبار در سخن از پس ،«مقريزي خطط» کتاب در

سال اآلخر جمادي هشتم شنبه، يک روز در آنجا به رسيدنش و قاهره به عسقالن از شريف سر حمل»

که ديدند شد، آورده بيرون عسقالن در واقع بارگاه از چون شريف سر اين که شودمي گفته ...بود 548

.«[50] دارد مشک بوي همانند بويي و است تازه هنوز خونش

مدّتي و گرديد دفن مشرق بالد در شريف سر چون :است گفته شعراني عالمه» :مينويسد شبراوي

مصر به را آن دينار هزارسي خرج با و پرداخت رشوه آن براي رزيک بن طالئع وزير گذشت، آن بر

به شام راه در صالحيه طرف هب برهنه پاي با لشکرش و او و کرد بنا برآن را شريف بارگاه و داد انتقال

Page 9: راس-الحسین-علیه-السلام

را آن زير و نهاد آبنوس برتختي سبز حرير از ايجامه درون را آن طاليع سپس .رفتند شريف سر استقبال

الدين شهاب شيخ خواب ذکر به گاهآن ...امکرده زيارت را آن بارها من و کرد فرش عنبر و مشک با

.«[51] پردازدمي حنفي شبلنجي بن احمد

در که را وقايعي تفصيل و کرده تصريح مطلب اين بر شبراوي .بود مصر نايب رزيک، نب طالئع

.[52] ميکند ذکر داد، روي .ه 548سال در قاهره، به عسقالن از سر، انتقال هنگام

همراه که السالم عليه حسين امام اصحاب از يکي به باشد، درست موارد اين که صورتي در

در شريف سر دفن دربارة السالم عليهم بيت اهل از يک هيچ شود؛مي مربوط ،رسيدند شهادت به ايشان

.ترندآگاه گذردمي آن در آنچه به خانه اهل و است نگفته چيزي مصر

نتيجه

جسد به شريف سر که است اماميه شيعة علماي ميان مشهور قول همان برگزيده، سخن اين، بر بنا

.گرديد ملحق کربال در مطهر

145ص ،45ج االنوار، بحار][1 .

459ص ،2ج المجالس، تسلية[2] .

140ص ،45ج االنوار، بحار ؛ 243ح ، 31مجلس ، 231ص صدوق، امالي[3] .

130ص ،3ج المرتضي، شريف رسائل[4] .

250ص الوري، اعالم[5] .

106ص الدوان، شير[6] .

144ص ،45ج بحار، ؛ 225ج الملهوف،[7] .

321ص الباقيه، اآلثار[8] .

668ص ،2ج التذکره،[9] .

45ص الموجودات، غرائب و المخلوقات عجائب[10] .

305ص ،1ج القدير، فيض[11] .

334ص ،101ج االنوار، بحار[12] .

70ص االتحاف،[13] .

121ص االبصار، نور[14] .

342ص الشاميه، االيام[15] .

145ص ،45ج االنوار، بحار16][ .

Page 10: راس-الحسین-علیه-السلام

571ص ،4ج الکافي،[17] .

572ص ،4ج کافي،[18] .

6ح ،35ص الزيارات، کامل[19] .

19459ح ،401ص ،14ج الشيعه، وسائل[20] .

96ص الغري، فرحة[21] .

19458ح ،401ص ،14ج الشيعه، وسائل[22] .

85ص ، (السالم هعلي حسين االمام ترجمة )الطبقات[23] .

106ص االحزان، مثير[24] .

299ص ،2ج المطالب، جواهر[25] .

75ص ،2ج خوارزمي، مقتل[26] .

67ص ،1ج الذهب، شذرات[27] .

133ص نوراالبصار،[28] .

294ص المحرقه، الصواعق[29] .

226ص الملهوف،[30] .

419ص ،3ج االشراف، انساب[31] .

341ص ،2ج المصطفين، عبرات32][ .

416ص ،3ج االشراف، انساب[33] .

205ص ، 8ج النهايه، و البداية[34] .

75ص ،2ج خوارزمي، مقتل[35] .

344ص ،5ج المنتظم،[36] .

50ص العنيد، المتعصب علي الرد[37] .

106ص األحزان، مثير[38] .

106ص همان،[39] .

265ص الخواص، کرةتذ[40] .

.همان[41] .

316ص ،3ج النبالء، اعالم سير[42] .

205ص ، 8ج النهايه، و البداية[43] .

Page 11: راس-الحسین-علیه-السلام

25ص الزيارات، اماکن الي االشارات[44] .

2ص ، 8ج المعارف، دائرة[45] .

6ص األحزان، مثير[46] .

265ص الخواص، تذکرة[47] .

205ص ، 8ج لنهايه،ا و البداية[48] .

133ص االبصار، نور[49] .

135ص همان،[50] .

75ص االتحاف،[51] .

97ص همان،[52] .

Page 12: راس-الحسین-علیه-السلام