50
: کاوه اض ی ف ده ورن رد آ گ

گرد آورنده:فیاض کاوه

  • Upload
    bevis

  • View
    65

  • Download
    2

Embed Size (px)

DESCRIPTION

گرد آورنده:فیاض کاوه. The supreme art of war is to sub due the enemy without fighting. بالاترین درجه از هنر جنگاوری،در غلبه ی بدون جنگ بر دشمن است. تدابیر و محاسبات مقدماتی. **قبل از هر چیزی باید امکان شروع جنگ را با در . نظر گرفتن و محاسبه ی5 عامل اصلی ارزیابی نمود. - PowerPoint PPT Presentation

Citation preview

Page 1: گرد آورنده:فیاض کاوه

• : کاوه فیاض آورنده گرد

Page 2: گرد آورنده:فیاض کاوه
Page 3: گرد آورنده:فیاض کاوه

گانه عملیات نه های نظامی متغیر ها تحرکات میدان مختلف میدان انواع ی گانه نه آتش انواع با دور راه از ی مخفی حمله ماموران از استفاده مقدماتی ومحاسبات پیکار تدابیر حمله شروع جنگی استراتژی ی قدرت انرژیرویه و ضعف

Page 4: گرد آورنده:فیاض کاوه

The supreme art of war is to sub due the enemy

without fightingبدون ی غلبه جنگاوری،در هنر از درجه باالترین

است دشمن بر جنگ

Page 5: گرد آورنده:فیاض کاوه

مقدماتی محاسبات و تدابیر

جنگ ** شروع امکان باید چیزی هر از قبلدر با ی. را محاسبه و گرفتن عامل 5نظر

نمود ارزیابی اصلی

Page 6: گرد آورنده:فیاض کاوه

حکومت به مردم باور و اعتقاد

به ، مردم و رهبر یکدلی از است عبارتو عشق فرط از مردم شود باعث که Gنحوینظر در بدون رهبرشان به اعتقاد و احترام

رکاب در لحظه آخرین تا مرگ خطر گرفتنبمانند باقی رهبر Gخدمت .و

Page 7: گرد آورنده:فیاض کاوه

استراتژیک تدابیر

برنامه ، گرفتن نظر در از Gاست عبارتتاثیرات اساس بر عملیات ی اداره و ریزی

گرمای ، زمستان سرمای نظیر طبیعی قوایجغرافیای مزایای از گیری بهره و تابستان

گیری در مناطق

Page 8: گرد آورنده:فیاض کاوه

تحرکات ریزی برنامه

آیا که مسGافت بعد Gگرفتن نظر در همان یعنینه؟ یا Gاست عبور قابل سادگی به مسGیر

است؟ حد چه تا آن دGر تلفGات و ومیر Gمرگ احتمالکردG؟ انتخاب را مسGیر بهترین توان می چگونه

Page 9: گرد آورنده:فیاض کاوه

سپاه فرمانده رهبری های لیاقت

و صداقت ، شجاعت ، ایمان عقل، خصوصیاتاست فرماندهان .جدیت

کنار در که گردد می کامیاب رهبری در ای فرماندهبه ، گذارد احترام ها انسان به ، خصایصمذکور

نموده همدردی آنها با موقع به کند، توجه خود افرادکند قدردانی آنها های کوشی سخت از .یا

Page 10: گرد آورنده:فیاض کاوه

رزم هنر یا جنگی ی رویهفرماندهان

مناصب دادن و نظارت ، سازماندهیو ضوابط ی تهیه ، افسران به مناسب

بینی پیش و سیرها خط ی تهیه ، قوانینسپاه ی استفاده مورد مهم و اساسی نکات

باشد می

Page 11: گرد آورنده:فیاض کاوه

و تسلط با که شناسم نمی ای فرمانده هیچنشده جنگ میادین فاتح مذکور، اصول بر آشنایی

این به که فرماندهانی و توجه 5باشد اصل ، ببرند در به سالم جان شکست از ننمایند،اگر

گردند اصول این اهمیت متوجه شاید

Page 12: گرد آورنده:فیاض کاوه

پیکار شروع

عقالنی شرایطی در جنگ برپایی کلی طور بهرسیده اشباع حد به کشور ی اندوخته که است

باشدها خزانه ی مورد 10اندوخته حد از بیش برابر

کارآمدتری ریزان برنامه و بوده ساالنه نیازباشند داشته

Page 13: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه پیکار شروع

است ندیده خود به را طوالنی جنگی تاکنون تاریخرسیده توجهی قابل منافع به کشوری آن در که

.باشداست بوده ها جنگ کنار در همواره .تورم

Page 14: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه پیکار شروعارسال ، گردد می تضعیف جنگی عملیات رشته با حکومت وقتی

کند . می تر ضعیف و ضعیف را نیزمردم دور های مسافت به آذوقهبه متکی ، آذوقه لحاظ از را حمله های گروه کنید پسسعی

مند بهره نیز حمالتشان ثمرات و نتیجه از آنها تا کنید خودشان) عملیاتی ) اهداف با فردی منافع سازی همسو گردند

Page 15: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه پیکار شروع . تمام با کنید مراقبت آنها از و کنید برخورد خوب پناهندگان و اسیران با

. ممکن ترتیب بدین شود رفتار محترمانه و جوانمردانه باید اسیر سربازانهنر توان می صورت این در وتنها نمود استفاده بتوان آنها از بعدها است

خواند تقویت و پیروزی مسبب را جنگاوری

عملیات رشته یک برپایی نه و است پیروزی جنگ از هدف که کن توجه همیشهطوالنی

Page 16: گرد آورنده:فیاض کاوه

حمله استراتژی

What is of supreme importance in war is to attack the enemy’s strategyاستراتژی به حمله ، جنگ بخشیک ترین اهمیت پر

است دشمن

Page 17: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه حمله استراتژی . این در است دشمن اتحاد زدن برهم بعدی مهم ی نکته

یکدیگر با ندهید اجازه دشمنان به که است شده نقل بابمتحدانی دارای دشمن وقتی بدانید ،همیشه کنند پیونددشمن موضع و است بزرگ بسیار شما مشکل ، است

است قوی و محکم . بسیار

Page 18: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه حمله استراتژییا کنی خفه نطفه در را دشمن های برنامه نتوانستی وقتی فقط

خود های سالح کردن تیز به آنگاه ، افکنی مخاطره به را وی اتحادبپردازد

غیر مردم و دشمن شهرهای به حمله ، فرمانده یک سیاست بدترینآن از گریزی راه که گیرد صورت باید وقتی تنها این که است نظامی

نباشد

Page 19: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه حمله استراتژیمی تعریف قابل زیر عناوین تحت جنگجویان از استفاده هنر تبعا

باشددو از و کنید قسمت دو به را خود توان است دشمن برابر دو شما قدرت اگر

بتازید بروی جناحهای استراتژی از استفاده با تا کنید سعی است برابر دشمن با شما توان اگربه قادر ، کارآمد فرماندهان فقط حالت این در سازید مقهور را ،وی مختلف

باشند می پیروزیافرادتان تمام وقتی وتا کنید پرهیز جنگ از باشید می دشمن از تر ضعیف اگر

پیشه صبر حد، آخرین تا اند نگشته خشمگین و آشفته بر دشمنان به نسبتکنید

Page 20: گرد آورنده:فیاض کاوه

پیروزی بینی پیش های روشچه و بجنگد تواند می موقع چه داند می که است ای فرمانده آن از پیروزی

تواند نمی موقع

ضعیف و قوی های نیرو از چگونه داند می که است ای فرمانده آن از پیروزیکند استفاده خود

ضعیف بر غلبه به قادر ، قوی که دارد وجود زیادی های موقعیت جنگ در زیراو نیست

میگردد قوی ارباب ، ضیعف

Page 21: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه پیروزی بینی پیش های روشدارای انسانیش منابع مختلف های رده که است ای فرمانده آن از پیروزی

باشند اهداف به دسترسی جهت منسجمی روابطی آماده لحظه هر که باشد محتاط چنان آن که است ای فرمانده آن از پیروزی

باشد خیالی و فرضی دشمن با مقابلهبه قادر وی شخصی ی مداخله بدون فرماندهش که است رهبری آن از پیروزی

باشد پیروزی کسب

Page 22: گرد آورنده:فیاض کاوه

That which depends on me , I can do . That which depends on

the enemy cannot be certainدر آنچه ولی ، دهم انجام توانم می است من دردست آنچه

است معلوم نا ، باشد دشمن عملکرد گرو

Page 23: گرد آورنده:فیاض کاوه

جنگی ی رویهکسکه آن و بکوشد بهتر دفاع بر باید نیست مناسب توانایی دارای کسکه آن

کند حمله است فراوان توان دارایبه و دارد پرهیز بلندی از که است آب طبیعت همچون سپاه، یک ساختار

را . سپاهش نیروی بایستی می فرمانده بدینسان کند می شتاب پست مناطقدر و دارد نگه سد یک پشت در آب همچون استقامت و صبر از استفاده با

آن شد شکسته سدی چون و آورد فرود دشمن سر بر را آن مناسب فرصتدر فقط آب چون ، نیست وی با مقابله یارای را کس هیچ که تازد می چنان

تازد می آمادگی وبدون پست ، خالی نقاط

Page 24: گرد آورنده:فیاض کاوه

انرژیمدیریت . برای الزم انرژی شود می خالصه سازماندهی در مدیریت عموما

است کثیر جمعی مدیریت برای الزم انرژی با برابر ، اندک گروهی

را فرمانده که است ای مسأله ترین مهم ، فرامین درک و آرایشسازمانیحکم کوچک گروهی بر که کند مدیریت چنان آن کثیر گروهی بر سازد می قادر

راند می

Page 25: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ادامه) انرژیدفع سهمگین شکستی برداشتن در بدون را دشمن ی حمله بخواهد سپاه اگر

گیرد بهره خود اختصاصی و عادی نیروی دونوع از که است ،الزم کند

سپاه ی گرفته شکل قابلیتهای و ها قدرت ی بردارنده در که ، عادی های نیروکه اختصاصی های نیرو و سازند متوقف روبرو از را دشمن باید ، هستند

از باید ، است آفرین برتری امتیازات جز و ندارد را آنها توقع دشمن معموالبتازند دشمن به جناحین

Page 26: گرد آورنده:فیاض کاوه

A skilled commander seeks victory from the situation and

does not demand it of his subordinators

فرمان تحت افراد از را پیروزی که آن بجای مجرب فرماندهجوید می ها فرصت و ها موقعیت دل در را پیروزی ، بخواهد

Page 27: گرد آورنده:فیاض کاوه

قدرت و ضعفبیشتری آمادگی دارای گیرد می اختیار در را پیکار محل اول که سپاهی عموما

تر خسته طبیعتا ، رسد می محل به دیرتر که آن و بود خواهد مبارزه جهتبود خواهد

نقاط گویی که نماید جلوه ای گونه به باید دشمنان چشم در تو قوت نقاطکند جلوه قوتت نقاط همچون ضعف نقاط و توست ضعف

Page 28: گرد آورنده:فیاض کاوه

When a cat is at the rat hole, ten thousand rats

dare not come outموشجرأت هزار باشد،ده موش سوراخ جلوی ای گربه وقتی

داشت نخواهند آمدن بیرون

Page 29: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه قدرت و ضعفنمی تکرار را خود تاکتیک ، نمودم خود آن از را پیروزی یک من وقت پسهر

دهم می نشان مختلف واکنشهای مختلف های موقعیت به بلکه کنمیک ، کند می تنظیم زمین براساسشرایط را خود حرکت آب که همانطور

تنظیم میدان نوع و دشمن براساسموقعیت را خود جنگی ی رویه باید سپاهکند

و یکسان شرایط نیز جنگ در نیست یکسانی فرم دارای آب همانطورکهوجه بهترین به مختلف شرایط با را خود باید سپاه و ندارد وجود مشابهی

دهد تطبیق

Page 30: گرد آورنده:فیاض کاوه

عملیاترا حاکم یا رهبر ،فرامین فرمانده ابتدا ، سپاه گیری شکل هنگام عموما

را ،جنگاوران زدن اردو از پس و نماید می بسیج را وسپسمردم دریافترا مربوطه های جریمه و قوانین ایشان وبرای کند می هماهنگ و داده تعلیم

نماید می وضع

. آن از حقیقی جنگاوران که بدانسان است جنگی عملیات هر ذات در ریسککنند می خطر صرفا دیگران و گردند می .منتفع

Page 31: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ادامه) عملیات

خود نفع به را موقعیت که هنگامی و کنید حرکت مناسب و مقتضی موقعیت درتوانست خواهید احتماال آنها مجدد تمرکز و قوا پراکندگی با ، بینید نمی

آورید بوجود نو های فرصت تا داده تغییر را جاری .موقعیت

دستور شنیدن از پس و کنند نمی ،حمله حمله دستور شنیدن از پس که آنهاشوند زده گردن باید ، کنند نمی نشینی ،عقب نشینی .عقب

Page 32: گرد آورنده:فیاض کاوه

Don’t surround the enemy at corner ;if they know there is no alternative ,they will fight to the

deathحد » سر تا ، ندارد مردن جز دیگری راه حسکند وقتی زیرا نکنید محاصره کنج در را دشمن

جنگید خواهد قوا تمام با و « مرگ

Page 33: گرد آورنده:فیاض کاوه

گانه نه متغیرهای1. نزنید اردو پست های زمین در ، سپاه تشکیل برای

2. شوید متحد مجاور حاکمان با مرکز، از دور های زمین در3. نکنید درنگ جمعیت بی و بایر مناطق در

به .4 منابع حتما ،بایستی محصور ی منطقه در زدن اردو به ضرورت صورت درباشد موجود منطقه در کافی حد

5. بجنگ مرگ حد سر تا ، نیست گریزی راه را تو وقتی

Page 34: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه گانه نه های متغیرنمی .6 که هستند ،دشمنانی نهاد قدم آنها در بایستی نمی که هستند هایی جاده

کرد حمله آنها به نباید که شهرهایی تاخت، آنها بر بایست7. شود اطاعت حکومتی فرامین از آن در نیست الزم که هست هایی موقعیت

دستورات .8 منتظر و کن عمل ، بینی می منطقی کامال و صحیح راهی وقتی نباش

چگونه .9 داند می و شناسد می را گانه نه متغیرهای که ای فرمانده بکارگیریکند استفاده جنگاوران از

Page 35: گرد آورنده:فیاض کاوه

یک شخصیتی خطرناک ی ها ویژگیفرمانده

1. شود کشته است ممکن باشد پروا بی اگر2. شود می دودل و تردید مغلوب و شد خواهد مغلوب باشد بزدل اگر

3. کرد درست احمق یک او از شود می باشد مزاج دمدمی و اخالق بد اگررا .4 وی و زد افترا وی به توان می ، بیندیشد خود آبروی به حد از زیاد اگر

ساخت خطایی مرتکببه .5 پیاپی جمالت وبا راحتی به توان ،می دارد مهربان طبیعتی که را کسی آن

آورد ستوه

Page 36: گرد آورنده:فیاض کاوه

نظامی تحرکاتاز ، شوید روبرو دشمن وبا بگیرید اختیار تحت را ای منطقه خواهید می وقتی

اردو کوه شرقی ی دامنه بر ترجیحا ، ارتفاع پر ای منطقه ودر بگذرید کوههابزنید

به حال این با ولی کنند می صحبت متواضعانه دشمن های فرستاده وقتیکرد خواهد حمله زودی به او ، دهند می ادامه تدارکات

عقب قطعا کند می پیشروی سنگین وبسیار دارد فریبنده لحنی دشمن وقتیکرد خواهد نشینی

برنامه مشغول او ، کند می آتشبسموقت تقاضای دشمن ناگاه به وقتیجنگیست .ریزی

Page 37: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه نظامی تحرکاتمالقات محل به خواهد می احتماال ، است حرکت مشغول سرعت با او وقتی

برسد خود کمکی نیروهایدست ادامه از دیگر نیمی و کند می پیشروی دشمن نیروهای از نیمی وقتی

دارد را آن دادن فریب قصد ،دشمن کشد میاست ترسیده دشمن ، هیاهوست پر دشمن اردوی شب در وقتی

Page 38: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه نظامی تحرکاتکه است علت بدان این کنند می پرواز گاه اردو یک درباالی ها پرنده وقتی

شده بنا فریب برای و بوده کاذب استحکامات که آن یا ، است خالی اردوگاهاند

های توبیخ ، است اتمام به رو سپاه منابع که دهند می نشان مکرر های پاداشدارد حاد پریشانی از نشان .مکرر

نتیجه توان می شوند می جمع کوچک های گروه در مرتبا جنگاوران وقتیدارد وجود اعتماد فقدان ، سپاه و فرمانده میان که گرفت

Page 39: گرد آورنده:فیاض کاوه

ها میدان مختلف انواعجنگی میادین : انواع

کسی .1 آن ، آنیم پیمودن به قادر برابر سهولت با دشمن و ما که هایی میدانبیشتریست مزیت دارای گیرد قرار آن مرتفع و نور پر سمت در اول که

2. است دشوار خروج ولی آسان شدن وارد که میدانی3. ندارد طرفین برای مزیتی هیچ که میدانی

باید .4 کردیم تصرف اول را آن ما اگر ، محدود مساحت دارای های میدانکنیم اشغال را ها گردنه

Page 40: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه ها میدان مختلف انواعآفتابگیر .5 ارتفاعات در بشود تا کرد شتاب باید آنها درتصرف که هایی میدان

نشست دشمن انتظار به آناز .6 قبل برابر، توان با ودشمن دارند زیادی ی فاصله ما از که میدانهایی

است گرفته موضع آنجا در ما رسیدن

Page 41: گرد آورنده:فیاض کاوه

میدان ی گانه نه انواعسرزمین : .1 در حاکم که باشند می الطوایفی ملوک جنگهای پراکنده میدان

میپردازد جنگ به خود2. : استراتژیک اهمیت دارای متخاصم طرف دو هر برای استراتژیک میدان

دارند یکسان3. : پردازد می عمق کم های پیشروی به ،تنها مرز در سپاه مرزی میدان

4. نیست : مساحت محدودیت آن ودر مسطح و پهناور میدانی مراوداتی میدانشود : .5 تصرف یکی اگر است دیگر ایالت چند کانون که میدانی کانونی میدان

میشود تصرف هم بقیه

Page 42: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه میدان ی گانه نه انواع6. : زیادی وشهرهای شده وارد دشمن زمین در عمیقا سپاه بازگشت بی میدان

گذارد می جا تصرف بدون را7. : شماری بی ومسایل عوارضطبیعی آن به رسیدن برای سپاه سخت میدان

گذراند می را8. : دشوارست آن از خروج که محدود فضای با حلقوی میدان

9. : ناامیدی از که ای روحیه با که ماند می پایدار صورتی در سپاه مرگ میدانبه آورد می دست به

میمیرد نجنگد خوب که بداند یعنی بپردازد جنگ

Page 43: گرد آورنده:فیاض کاوه

It I the business of a general to be serene and inscrutable , impartial and self controlled

خود Gو منصف و مرموز و صبور که است آن فرمانده وظایف ازباشد دار

Page 44: گرد آورنده:فیاض کاوه

آتش با دور راه از حملهسوزاندن : ،دومی افراد روشسوزاندن اولی آتش با حمله برای روش پنج

پنجمین و ها زرادخانه سوزاندن ،چهارمی ها وسایل سوزاندن ،سومی انبارهااست پرقدرت زای آتش های موشک از استفاده روش

دشمن * جنگجویان ،کماکان دشمن اردوی در آتش گسترش از پس اگر امابمانید مناسب فرصت ومنتظر نکنید ،حمله بودند آرام

Page 45: گرد آورنده:فیاض کاوه

For while an angered man may again be happy ,and a resentful man again be

pleased , a state that has perished cannot be restored , nor can the dead be brought

back to life

شود شاد است ممکن خشمگین شهریار ، چندی از بعد . دست از که سرزمینی ولی گردد راضی ناراضی، وفرماندهنخواهد باز زندگی به مرده و آید نمی دست به دیگر ، رفت

گشت

Page 46: گرد آورنده:فیاض کاوه

مخفی ماموران از استفادهکه لحظه هر در است قادر ، عاقل ای وفرمانده خرد با شهریاری که آن علت

یک دارای ایشان که است آن خویشسازد مغلوب را دشمن کند می ارادهاست غیب علم از برخورداری وآن میباشند عادی افرادی به نسبت مزیت

مخفی ماموران انواعدشمن رسمی مقامات که ،درونی باشند می دشمن کشور ی تبعه که بومی

ایم،قابل گرفته خدمت به که میباشد دشمن جاسوسان که ،دوجانبه باشد میخیانت یا کارند تازه یا که دهیم می ساختگی اطالعات آنها به تعمدا که تصرف

قوی چابک، باهوش، افرادی که ،فعال ... کار

Page 47: گرد آورنده:فیاض کاوه

) ( ادامه مخفی ماموGران از استفادهجنگی وپاداشهای نزدیکترند فرمانده به افراد ازتمامی فعال مخفی ماموران

گیرند می بیشتری

* درآمدند کسب دنبال همیشه و دهند می اهمیت پول به مخفی ماموران

بهتراست * فاششود است جاسوسی عملیات یک به وابسته که طرحی اگرکس هر یا مامور

شوند اعدام طرح به مربوط

Page 48: گرد آورنده:فیاض کاوه

An army without secret agent is exactly like a

man without eyes or earsو گوش بدون فردی مانند ،دقیقا مخفی ماموران بدون سپاه

باشد می چشم

Page 49: گرد آورنده:فیاض کاوه

Therefore I say:know the enemy and know

yourself ,in a hundred battles you will never be in peril

به را دشمن و را خود اگر کنم می اشاره نکته این به پایان درافتاد نخواهی مخاطره به جنگ صد در ،حتی بشناسی خوبی

Page 50: گرد آورنده:فیاض کاوه

پایان