19
١ زﺑﺎﻧﯽ ﮐﻪ از ﺑﯿﺎن ﺧﻮد ﻋﺎﺟﺰ اﺳﺖ... اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﺳﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ و در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻨﮑﺎﺷﯽ اﺳﺖ در آﻏﺎز. آﻏﺎزي ﺑﺮ ﺧﺪا ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن و در زﺑﺎن ﺑﺮاي ﺧﺪا و در ﺧﺪا ﺑﺮاي زﺑﺎن. در ﺑﺨﺶ اول آن ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎي ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ ﺑﺤﺚ و ﻫﺮﻣﻨﻮﺗﯿﮑﯽ« ﻣﯽ ﭘﺮدازم. در ﺑﺨﺶ دوم ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺤﺘﻮاي اﺻﻠﯽ ﻣﻨﺘﻬﺎ ﻧﻪ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﮐﺎﻓﯽ ﭘﺨﺘﻪ ﺑﺤﺚ ﺑﺎ ﻣﺪﺧﻞ» ... و ﺧﺪاﯾﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻧﺰدﯾﮑﯽ اﺳﺖ... « ﺧﻮاﻫﻢ ﭘﺮداﺧﺖ و از آن ﭘﺲ ﭘﺎﯾﺎن و ﺗﮑﻤﻠﻪ ﺑﺤﺚ را ﺑﺎ ﺳﺨﻨﯽ در ﻣﻌﻨﺎي وﺟﻮدي و ذﻫﻨﯽ ﺑﻮدن ﺧﺪا ﯾﺎ ﺟﺪال ﺧﺎرﺟﯽ و ذﻫﻨﯽ ﺑﻮدﻧﺶ ﺑﺎ ﻧﺎم» ﯾﮏ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ؟ً ﮐﻠﻤﻪ دﻗﯿﻘﺎ! « رﻗﻢ ﺧﻮاﻫﻢ زد. اﻧﺴﺎن و ﻫﺴﺘﯽ» ﺳﺨﻨﯽ در ﺣﺪود و ﺻﻐﻮر ﻣﻌﺮﻓﺖ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮانwww.IrPDF.com www.IrPDF.com

Www Irpdf Com(7593)

  • View
    890

  • Download
    6

Tags:

Embed Size (px)

DESCRIPTION

 

Citation preview

Page 1: Www Irpdf Com(7593)

١

... زبانی که از بیان خود عاجز است

این نوشته مشتمل بر سه قسمت مستقل و در عین حال مرتبط است که آغازي بر خدا براي انسان و در زبان براي خدا و در . کنکاشی است در آغاز

در بخش اول آن به بررسی پایه هاي معرفتی بحث و . خدا براي زبان

در بخش دوم به بررسی محتواي اصلی منتها نه . می پردازم» هرمنوتیکیو خدایی که در این نزدیکی است ... «به اندازه کافی پخته بحث با مدخل

خواهم پرداخت و از آن پس پایان و تکمله بحث را با سخنی در معناي » ...یک «و ذهنی بودنش با نام وجودي و ذهنی بودن خدا یا جدال خارجی

. رقم خواهم زد» !کلمه دقیقاً چه می تواند باشد؟

سخنی در حدود و صغور معرفت انسانی تحت عنوان «انسان و هستی

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 2: Www Irpdf Com(7593)

٢

انسان و هستی هرمنوتیکی

یعنی پیش زمینه تمام . هر درکی ، مسبوق به حضور آدمی در هستی است از اینرو انسان . آدمی است ) شهودي(ادراکات ، ادراك حضوري

درك و فهم ، بر پایه شهود استوار است است یعنی » شهودگري اندیشمند«) تفکر(پس بر هستی انسان دو منبع بزرگ معرفتی ؛ یعنی شهود و اندیشه .

. حاکم است و در واقع مفهوم انسان هم غیر از این دو مفهوم نیست : گوید آدمی بدون معرفت بی معناست ، یعنی همانگونه که ارسطو هم می

صل اوست از دیگر موجودات هم جنس است و نطق ، ف» حیوانی ناطق« . پس اساساً مفهوم انسان بدون معرفت قابل تصور نیست . خود

به –هایی که از طریق شهود انسان براي کسب معرفت همواره به دادهدریافت می –به عنوان منبع معرفتی –و تجربه –عنوان پایه معرفتی

وجود دارد که به من » زيچی«پس همواره خارج از من . دارد نیازمند است شود تا هستی آغاز گردد که ام درگیر می دهد و در هستی اي انتقال می داده

. گردد هستی با دیالکتیک ذهن و واقع آغاز میوجود دارد که هم به » خارج از من«واقع ارجاعی ذهنی است به آنچه

صورت تجربی و هم به صورت مسبوقش یعنی شهودي قابل فهم است و . ك هم همان درگیر شدن با ابژه و کشف معنایی ممکن از آن است در

از آن چیزي است که خارج از من » بعدي«آید چراکه آنچه به درك من میبراي . نگرم اي بدان می وجود دارد زیرا من همواره از بعدي و از دریچه

یعنی براي –آنچه که در عالم تجربه که خود مسبوق به شهود است : مثال ل گیري آن به حضور من به عنوان موجودي قبل از حصول خود نیازمند کش

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 3: Www Irpdf Com(7593)

٣

نانو 700تا 400قابل رؤیت است ، انعکاس نوري از طول موج –است متري است که اگر شئ در این محدوده قرار گرفت ، امکان دخیل شدن در

کند ؛ یعنی اگر شئ توانست آنگونه خود را متجلی کند هستی من را پیدا میبه حوزه درك من وارد شود براي من قابل درك است یا بهتر است که که

که معنایی از آن است براي من قابل درك » آنگونه تجلی کردنش«بگوییم اي عالوه بر این در خود مفهوم معناسازي آدمی نیز بعدي و دریچه. است

دور دیگر وجود دارد که ما را بیشتر از مفهوم حقیقی آن شئ بیرون از من ، . کند می) انسانی تر(تر کند یا بهتر است بگوییم آن مفهوم را درونی می

آدمی » ذهنیت«آنچه در پروژه معناسازي نقش اساسی را بر عهده دارد . نگرد یعنی ذهنیت عینکی است که آدمی از آن طریق به هستی می. است

س اي از جن رنگین کردن صورت براي سرخ پوستان معانی: براي مثال هیچ معنایی را کند اما براي انسان مدرن داعی میرا ت... قدرت ، شجاعت و

. کند چون هیچ ذهنیتی از آن ندارد تداعی نمیاست با آنچه خارج از من است » ارتباطی بالواسطه«که –به غیر از شهود

، آنهم نه ارتباطی با بعد معنایی شئ بلکه ارتباطی با بعد وجودي آن یعنی ؛ دیگر هیچکدام از منابع معرفت ، ارجاعی –اي آنتولوژیک د رابطهایجا

برونی ندارند بلکه مرجع همه آنها درونی است یعنی پروژه معناسازي ؛ که –است که به غیر از آغاز آن » اي نشانه شناسی هستی شناسانه«

بقیه پروژه در درون آدمی و با ارجاعی –ارجاعی بالواسطه به خارج است از اینرو سهم عقل به عنوان منبعی که در خود ، . شود دنبال میدرونی که (را دارد ، به عنوان معیاري سلبی ) واضح- هاي خود گزاره(حقایق

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 4: Www Irpdf Com(7593)

۴

براي کشف معناي ممکن ) توان آنرا به نوعی ابطال پذیري هم تعبیر کرد می . شود اساسی می

اي اشاره کرد رهتوان به کارکرد گزا از دیگر خصوصیات معناي ممکن نیز میآنرا دارد که » قابلیت بازي کردن«یعنی ؛ معنا همان نقشی است که گزاره

رکردگرایی باز ، خود ارجاعی دیگر است به عقل ، چرا که ااین نوع تعبیر از کاي تجربی تشخیص قابلیت عملی گزاره ، کاري است انتزاعی ، اگرچه سویه

. نیز دارد ز نوعی تعامل میان شهود و اندیشه سخن گفت توان ا در سوي دیگر نیز می

؛ به این معنا که هرچه شهود قوي تر ، اندیشه عمیق تر و هرچه اندیشه . عمیق تر ، شهود قوي تر

شود ، دخالت قوه فاهمه در قوه آنچه به عنوان مشکل فلسفی مطرح میام چرا که احک. و حکم این را بر آن مترتب کردن است ) منبع شهود(واهمه

قوه فاهمه به تأیید نیاز دارند یعنی باید مورد صدق و کذب واقع شوند و اما براي شهود به چنین چیزي نیاز نیست ، چرا که شهود به هیچ معنا نه به حوزه شک ، نه به حوزه یقین و نه به حوزه صدق و کذب تعلق ندارد بلکه

توان پس می. اي براي فعال نمودن قوه فاهمه تنها نشانه است ؛ نشانههاي هستی دانست ، یعنی آدمی پروژه معناسازي را کشف معناي نشانه

در پی آواز «موجودي مؤول است که با کشف معناي مستمر ، گام به گام . » رود حقیقت می

است بر دو نوع است ؛ یکی معطوف شناختی که براي انسان قابل دسترسمی به آن نوع از شناخت دست به مفهوم فاصله است ، یعنی براي اینکه آد

یابد باید با موضوع شناخت فاصله داشته باشد و از این فاصله است که می

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 5: Www Irpdf Com(7593)

۵

. موضوع رسید ) پدیدار(توان به نوعی از شناخت آن یعنی به شناخت فنومن و دیگري شناختی است که از عدم فاصله می خیزید ، یعنی محصول

. د ارتباطی بالواسطه با موضوع شناخت می باش

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 6: Www Irpdf Com(7593)

۶

... و خدایی که د ر این نزدیکی است ...

زبانی خواهم پرداخت از انسان - عرف مبحثی که در آن به کنکاشی ذهنیآغاز می شود به تمایزش با سایر موجودات بسط می یابد و در نهایت به خدا

ي معما«ان را بازیابیم و نستا از آن طریق دوباره مفهوم اختم می گردد را بگشاییم که؛ آنچه هست، بیش از آنکه وجود داشته باشد ، کلمه » زباندورنماي این سطور نشانگر ارزیابی مفهوم انسان به عنوان حیوان . است

ناطق و خواستگاه زبان و معناي خداست که بیشتر مدیون آن چیزهایی . است که فروید نگفت

ریخ بشر بعنوان فصل می خواهم از طریق مفهومی که همواره در طول تاممیز و برتري انسان از سایر موجودات مطرح شده و همواره افتخاري براي

.علم ؛انسان محسوب گشته است، بحث را پیش برم

علم، شناخت، دانایی جریانی است که بیشتر از آنکه بتواند به صورت ي همان امور- نشانه ها . مفهومی تعریف شود باید نشانه هاي آنرا بیان کرد

را می توان در سه مرحله که به - که جریان ساز علم می شوند هستندکه در –و هرکدام پیشینه اي دارند صورتی انتزاعی از هم تفکیک می شوند

. عنوان کرد -پایه هاي معرفت شناختی بحث از آنها یاد شد

م می شود با مشاهده آغاز می گردد، مشاهده جریانی که منجر به تولید علحواس است با جهان خارج یا پاسخ حواس است به تحریکی برخورد

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 7: Www Irpdf Com(7593)

٧

بیولوژیکی، سه گانه محیطی، پس از مشاهده بنا به وضعیت هاي سایکولوژیکی و سوسیولوژیکی عالمت سوالی مبنی بر پاسخ به یکی یا چند

که به عنوان وضعیت هاي سه گانه از -مورد از آن نیازهاي پایه اي رفتار ی گیرد که همان نیاز غریزي است که به صورت شکل م - آنها یاد شد

این همان چیزي است که زبانی باز نمایی می شود - سوال در فضاي ذهنیپاسخ خود را نیز ) پردازش(سوال . مرحله دوم یا پردازش را شکل می دهد

از اینرو مرحله سوم که سوگیري آن نیز به گونه اي مستتر در خود دارد صورت می گیرد که همان iي سه گانه مذکور کامالً بر حسب نیازها

. می باشداستنتاج

این سه مرحله همانی است که هنگامی در یک کل زمانمند اتفاق می افتد تا اینجاي کار صرفاً ایضاحی مفهومی . جریانی به نام علم به وجود می آید

ن ، اما قبول این تعریف هماصورت گرفته است که گره از کاري نمی گشاید . را که از آغاز از آن یاد کردیم، می گشاید معمایی

این جریان و ساختار نه تنها فصل مممیز انسان و حیوان نیست بلکه از جمله اشتراکات وجودي موجودات زنده است چه؛ آنچه موجود زنده اش می نامیم زندگیش دقیقاً بسته به همین جریان مشاهده، پردازش و استنتاج

. است

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 8: Www Irpdf Com(7593)

٨

را در نظر بگیرید که ریشه اش با خاك در ارتباط است و به آن یک گیاهپاسخ می دهد از اینرو خاك را مشاهده می کند، تحریک خاك به نیاز بیولوژیکی گیاه پاسخ می دهد و به پاسخش وا می دارد که همان مراحل

از خود می پرسد آیا می توانم از ازت خاك استفاده . پردازش و استنتاج استبه ازت اجازه (یا خیر ) ازت را جذب می کند(و پاسخ می دهد بلی نمایم

به همین ترتیب آنچه علمش می نامیم و تفاوت حیوان و ) ورود نمی دهدو انسان را از آن می دانیم در واقع صفت ذاتی تمام موجودات زنده است

. گرهی از کار ما نمی گشاید

صل ممیز انسان و حیوان فپس چاره کار را در کجا می توانیم بجوییم؟ پاسخ این سوالها را می توان با همان متد علمی مشاهده، پردازش چیست؟

در بررسی ساختار زندگی موجودات زنده از یک سو و . و استنتاج یافتمی توان وجه تفاوت این دو گون وضعیت زندگی انسانی از سویی دیگر

دي است که در نگاه اول تغییر ، یکی از برجسته ترین موار. زندگی را یافتبه چشم می آید که بیشتر از آنکه اختالف در بعد وجودي مسئله باشد در

پس این هم نمی تواند از مقومات و در شدت و ضعفش ماهیت آن است . ان و وجه تفاوت زندگی انسانی و حیوانی باشدذاتی مفهوم انس

ترل، یا بهتر پس می توان قدمی عقب تر رفت و از مفهومی دیگر گفت ؛ کن . بگوییم؛ احساس کنترل

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 9: Www Irpdf Com(7593)

٩

مهم ترین تفاوتی است که در احساس کنترل و تجلی آن در واقعیت انسان از سوي دیگر آشکار اختالف سبک زندگی موجودات زنده از یکسو و

که فناوري و تکنولوژي و علوم انسانی را کنترل انسان بر طبیعت . می گرددکه منشاء ادیان و عرفان است همان و کنترل انسان بر خودمی آفریند

. حلقه مفقوده اصلی است

بطور (اگر قبول کنیم که مسئله کنترل اساس تفاوت مابین انسان و حیوان ، باز می توان مرحله اي دیگر عقب است) کلی موجودات زنده غیر انسانی

بطور کلی می . و در مورد منشاء کنترل نیز کنکاشی دیگر کرد نشینی کردکه کنترل محصول احساس کنترل است یعنی نوعی حالت پنداشت توان

می توان بر این مبنا . نه ساز وقوع امري در واقع می شودذهنی است که زمیو آن در دیگر تفاوت انسان و سایر موجودات زنده غیر انسانی نظري افکند

همان مسئله زبان است، زبان امکانی ذهنی است که عالوه بر وجود واقعی اهی دیگر که همان وجود ذهنی می باشد را نیز بر انسان می گشاید درگ

بشر از طریق زبان می تواند براي هر شئ نشانه اي بسازد که در صورت آن همچنان حضوري ذهنی داشته باشد و امکان تغییر عدم حضور فیزیکی

توضیح می تواند هم توجیهی این . و توانایی کنترل را در انسان ایجاد کند . تان شناسانه و هم توجیهی دینی نیز داشته باشدباس

که خود ارجاعی است به کتاب –بوي فروید اآنچه که از کتاب توتم و تاین است بر می آید –هاي بزرگان انسان شناسی از جمله فریزر و دیگران

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 10: Www Irpdf Com(7593)

١٠

که انسان اولیه نسبت به کلمه و اسم جهت گیري عجیب و حساسی داشته همه سمی از مرده نمی بردند، در بعضی از قبیله ها نه اي که ااست به گو

و در بعضی تغییر می دادنداسم خود را کسانی که با مرده هم نام بودند در ادیان نیز تا دیگر اسمی از او نبرند جاها اسم مرده را عوض می کردند

این ها . اعظم مشهور است و کسی آنرا نمی داندخدا اسمی دارد که به اسم نزد اقوام اولیه دي است بر نقش مهمی که اسم بدلیل کاربردش همه تأکی

تصور ان اولیه اسم را صرفاً قراردادي عادي نمی پنداشت نسا. داشته است ، صفات ، ویژگی و انرژي آن شئ کل شخصیت وي بر آن بود که یک اسم

که اسم به معناي اهمیت اسم از اینجا هویدا می شود. را شامل می شود و در سلط است، نام نهادن بر چیزي نشانی است بر ذهنی کردن امکان ت

که از احساس تغییر وجود ذهنی اش می دم دست کردن آن شئ هنتیج . توان در آن تغییر ایجاد کرد

به انسان اولیه در اولی ترین اندیشه خود که به زنده بینی مشهور است مین جهان بینی و جادو محصول همعتقد بود قدرت فراگیر فکر و اندیشه

که در آن یک جریان ذهنی بجاي یک فعل واقعی اشتباه گرفته اولیه است این اولین مرحله اي است که انسان در خود احساس کنترل می می شود

و این همان اتفاقی و این احساس را به جهان واقعی نسبت می دهد کند د شخص ي در موراست که در جادو می افتد؛ در ذهن جادوگر هر تصور

. د همان تصور در واقع به وقوع می پیونددصورت بگیر

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 11: Www Irpdf Com(7593)

١١

و در مورد آن گمانه از این مرحله نیز باز می توان پله اي دیگر عقب رفت . زنی هایی کرد تا مقصود اصلی نوشته برمال شود

همواره با یکسري اموري روبرو انسان اولیه بواسطه زندگی طبیعی خویشروبرو بود که امکان کنترل را از وي می گرفت و او را به نحوي با انقراض

سیل، زلزله، . اموري که نه بر آنها تسلطی داشت و نه توضیحیمی ساخت که همه ... آتش سوزي طبیعی، مرگ، بیماري، تولد، کسب روزي، باران و

همین امر باعث می شود که . دور بودندآنها از امکان ادراکی و تسلط وي کنکاش در مسئله اي کهانسان اولیه توجه اش به مسئله کنترل جلب شود

نهایتاً موجب کشف معنایی در زندگی وي می شود معنایی که با دو آنانسان . مشخص می شودشاخص کنترل کنندگی مطلق و معنادهی مطلق

وي نه خالق بلکه کنترل کننده و معناي خدا را درمی یابد و این معنی برايباران را خداي می باراند چرا که از . نه پاسخگو که معنا دهنده بوده است

کنترل انسان اولیه خارج بوده و براي باریدن و نباریدن آن توضیحی نداشته از آنکه معنایی واقعی داشته بیش » خدا باران را می باراند«است از اینرو

روانی دارد که منجر به پروسه تشکیل زبان و –ي باشد، معنایی کاربردو این همان رابطه دیالکتیکی است امکان کنترل و تسلط در انسان می شود

بیان » در آغازکلمه بود و کلمه خدا بود«: که هم در کتاب مقدس به شکل شده است و هم در ضمن جریان داستان آفرینش در قرآن که خدا برتري

. وزش اسامی به آدم عنوان می کندانسان بر ملک را آم

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 12: Www Irpdf Com(7593)

١٢

از این منظر می توان باز تعریفی از بسیاري از مفاهیم دینی کرد که از میان ره کرد سان در مقابل خدا و وضعیت وي اشاآن می توان به مسئله تکلیف ان

که اگر معناي خدا کنترل کننده و معنا دهنده است در مقابل معناي انسانی می شود چیست ؟ که با این خدا روبرو

لزوماً صفتی روانشناسانه می انسانی که به خداي کنترل کننده معتقد است یابد و آن احساس امنیت مطلق در جواب کنترل کنندگی مطلق خداست و

می شود که در مقابل معنا دهندگیش نیز متصف به صفتی معرفت شناسانه کرد مفهوم خدا نیز به این معنا می توان از کار. همان حیرت در هستی است

که دو کارکرد مهم معرفت شناسانه و روانشناسانه دارد و کل وجود حرف زد . انسان را با امکانات معرفتی و روانی آماده زندگی سالم می کند

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 13: Www Irpdf Com(7593)

١٣

واندت چه می یک کلمه دقیقاً !باشد؟

کردم شک کردن یک کار علمی است، اما امروز به همان همیشه فکر می«

» .ام استادانی که شک کردن را به من آموحته بودند، شک کرده

اومبرتو اکو

آن است، همانی است که آنچه این نوشتار در صدد برآوردن ریزد واین قاعده قواعد است که خود این نوشتار را در هم می

خاصیت خود شکنی دارند، چه؛ در بیرون از زمان شکل شوند، قواعد از خود معنایی گیرند اما بر زمان حمل می می

ندارند، معناي آنها در حدود و ثغوري است که در هم آمیزي با به هرحال مخاطب این مجال .گیرد مصداقشان شکل می

نوشت خرده بگیرد که –تواند به هر خواستی بر این خُرد می» پاسخ گویی به تمام معضالت فکري بشر«هیچ ادعایی جز

گنجند ندارد، دلت می» خطایی فراموش شده«که در قالب نگیرد ، خاصیت این قلم غرور جوانی آن است؛ غروري که به

. آن ایمان دارد

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 14: Www Irpdf Com(7593)

١۴

نی است که مسئله از جهان خارج و حس و ذهن به زبان تغییر یافته دیر زماشده بود اکنون خود پاسخ ) مشکله(است، آنجا که زمانی صورت سؤال

. است

هاي دیگر انسانی، در و از سه بستر اي است که بسان تمام پدیده زبان پدیدهpsycho ،bio وSocial انسان اي دارد به درازاي آید و پیشینه بر می

. توانند داشته باشند اي کمتر از این می اما مباحث زبانی پیشینه

. سیستم فکري و زبانی انسان قائم به دو مفهوم شباهت و استعاره استاي رود ذخیره اي تاریخی است که هرچه پیشتر می بدین معنا که زبان پدیده

ه بسط سازد که بر اساس سیستم شباهت ب زبانی و به تبع آن مفهومی میآنچه که بعنوان امري تازه . رساند این ذخیره و فربه تر شدن معنا کمک می

گذرد تا نهایتاً به چیزي شود از گذر تاریخی ذهن وي می بر انسان آشکار میشود شباهت ماهوي یا کارکردي داشته باشد از اینرو بر آن نامی گذارده می

. بپوشاند) یی کلمهبار محتوا(اش را لباس وجود ذهنی که وجود عینی

گیرد و اساس از این مجراست که وجودي غیر از وجود عینی شکل میشود، وجود ذهنی همان ارجاعی است منازعات فکري و زبانی را شامل می

اي است با همان بستر وجودي گیرد و خود پروسه که معنا در آن شکل میi i و تاریخیi i i .اند ن دادهبینیم که یادما ما زندگی را آنگونه می .

تواند ادامه داشته باشد و در نهایت این سلسله به انسانی اما این روند نمیاي معرفتی ندارد تا بتواند بر اساس سیستم شباهت، رسیم که پیشینه می

زبانی خود را سامان بخشد و این همان پرسش اساسی است –مبانی فکري

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 15: Www Irpdf Com(7593)

١۵

آدم چگونه نام نهاد؟ آنچه .هاي زبانی باشد که شاید کلید حل زبان و مسئلهنهاد در آدم نبود، پس چگونه اولین زبان را بر اساس سیستم شباهت نام می

آفریده شد؟ )در معناي انتزاعی آن ( کلمه

تصادف و عدم دخالت تاریخچه اکتشافات انسان گواهی است بر نقش مهم آتشی که ها فکر کنید، اولین در شروع این پروسه، به اولین اراده انسان

روشن شد؛ آیا هرگز انسان در صدد آتش روشن کردن بوده است؟ به ضرث قاطع خیر چرا که هیچ ماهیتی از این پدیده در ذهن نداشته است که بتواند بر حسب آن انتظاري بیافریند که اراده را در جهت محقق کردن آن بالفعل

عد آن را کانالیزه شود بدون هیچ قصد قبلی و ب گرداند، پس با آن روبرو می . نماید کرده و طبق اصول خاصی تجربه و تکرار می

اولین برخورد برخوردي غریزي و فارغ از تحلیل منطقی است که منشاء آن ها، نام بدان معنا که نیازي بیولوژیکی، روانی و یا اجتماعی است، اولین نام

نی از نیازي درونی بیانی بیرو ها صرفاً ایم نبودند، اولین نام ما نام نهادهاند بر حسب یکی از نیازهاي سه گانه مذکور، که بنیانگذار سیستم بوده

و بقیه مسائلی که انسان و زندگی انسانی را از رِنج بی . شوند شباهت میکنند همه و همه محصول بعد معنایی تا معناي متعالی تقسیم بندي می

به تداعی شباهتی معنایی زبان است که بر آن حمل شده است و بستگیمعناي یک کلمه نه در تطور . سازد دارد که مفهوم زندگی را براي ما می

معنایی آن کلمه، که در کاربردي است که در برآوردن نیازهاي اما مشکله . کند بازي می» من«، در نقشی است که در زندگیدارد» من«

انسان آورد، هر سر بر می »خطاي فراموش شده«اصلی اینجایی است که

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 16: Www Irpdf Com(7593)

١۶

بیند و درك دنیایی است متفاوت از همنوع خود، هرکسی نوعی دنیا را میکند، متفاوت از دیگري که در تضاد با اجتماعی شدن انسان قرار میگیرد، در روند اجتماعی شدن است که انسان مجبور است آنگونه زندگی می

گاه به رسمیت در نتیجه یک ن کند دیگران از او انتظار دارند، کند که فکر میسازد آنگونه که خود شود و آن؛ نگاه قدرت است، قدرت معنا می شناخته می

را حفظ کند، آنگونه که به بهانه اتحاد و انسجام جامعه قاتل نگاه انسان پندارد خالقیتی فکري است در واقع و در نهایت چیزي آنچه انسان می. شود

اخته است و این چارچوبی نیست جز رفلکسی معنایی به معنایی که قدرت سسازد، کلمات را آنگونه که است که گفتمان فکري عصر خویش را می

. بخشد خواهد معنا می می

از سوي دیگر مهمترین امکان معنایی کلمه، استعاره یا استفاده از واقع براي توان آنرا بر انتزاعیات شود که می اي می باشد؛ واقع دریچه درك فراواقع می

. ز آن منظر فهم کردگشود و ا

واقع آنگونه که هست، تهی و فازغ از معناست، معنا همان کارکردي است توان انتظار داشت و این نقش مهم و فعال اي بر حسب نیاز می که از پدیده

معانی بسیار وسیع تر از واقع . آیینه ذهن در بازنمایی معناي واقع استرند که بیشتر کارکردي احساسی آو هایی در می هستند و گاهی سر از پدیده

بعنوان مثال وقتی . وجودي دارند تا اینکه بسان یک شیء پدیدار شوند–کند، این تجربه بیشتر از آنکه اي به نام معشوق را تجربه می انسانی پدیده

اي واقعی باشد، ذهنی است؛ یعنی این ذهن است که تمام مجراهاي تجربهوجودي گشوده است و هم و غم خود را زیبایی شناسانه وجود را رو به م

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 17: Www Irpdf Com(7593)

١٧

صرف آن کرده است و این وجود فقط براي این شخص این چنین حال . کنم کارکردي دارد از اینرو بر ذهنی بودن این تجربه تأکید می

به صورت استعاره مطرح ) شعر(بازگویی این تجربه مبهم در کالمی مبهم ه مفهومی انتزاعی شود و بر حسب شباهت کارکردي از شیء مجسم ب می

استعاره مهمترین نقش را . شود بیان می... ماه و برد و معشوق با گل، راه میدر زندگی معرفتی انسان دارد چه؛ مبناهاي زیبایی شناسانه انسان که ضامن

باشد، به این سبک بیان بهداشت روانی و در نتیجه بهینگی زندگی وي می . شود می

هاي این به یکی از مهمترین کلمات و دغدغه توان نگاهی بر این مبنا میهمانگونه که (خدا چیست؟ آیا وجود خارجی دارد؟ . موجود بشري انداخت

آنگونه که ملحدان ( اي ذهنی است؟ یا صرفاً پدیده) مؤمنان معتقدندقبل از پاسخ به این سؤال باید به تحلیل صورت مسئله ) اندیشند می

این چنین ستبر میان این دو وجود قائل شد؟ توان تفاوتی که آیا می.پرداخت

هایی است که روي در نظر بگیرید که دنیاي ما کلمات و به تبع آن شباهتیعنی سرو کار ما در واقع . کنند هم معنا و مقصود زندگی ما را مشخص می

. ایم و ارتباط ما با جهان ارتباطی تبعی است با کلماتی است که خود ساختههاي ما بسته هاي فکري و صدق و کذب یعنی پاسخ مسئلهایضاح مفهومی

. به تعاریفی است که از آن مفهوم داریم نه وجود یا عدم وجود آن

ایم که در آن گم شده/ گردیم ما پی گم کردنی می

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 18: Www Irpdf Com(7593)

١٨

گردیم، انسانی را در نظر بگیرید که عاشق حال به همان مثال قبلی باز می . ه نام معشوق قائل بوده و ایمان داردانسانی دیگر شده است و به وجودي ب

اي ذهنی است؟ سؤال این است آیا معشوق وجود خارجی دارد یا صرفاً پدیدهتواند وجود خارجی داشته باشد؟ به زبان دیگر که آیا چیزي خارج از ذهن می

تواند وجودي خارجی داشته باشد؟ و آیا آیا تا چیزي وجود ذهنی نیابد میجی چیزي جز احساسی است که از ادراکی به وجود ازعان به وجود خار

اي ي که عاشق شده است معشوق واقعی ترین پدیده» من«آید؟ براي میاست که کل زندگیش را احاطه کرده است و این همان انسانی است که ممکن است براي دیگري محلی از اعراب نداشته باشد و باز هیچ خللی در

د چه؛ شو نظام فکري عاشق ایجاد نمی

اگر در دیده مجنون نشینی

به غیر از خوبی لیلی نبینی

اي است از احساسی که محصول ادراك انسانی است به معشوق خود استعارهمثابه موجودي که قدرت القاي حیات و خوشبختی را دارد، جامع امید است

از هستی » من«و این یعنی تبیینی که . شود و دور از دسترس فرض مییافته است و متناسب ظرف وجودي و » من«ظري است که دارد و من

و نهایتاً مصداق معشوق، خود، استعاره . باشد می» من«وضعیت روانی . نماید شود از اینرو گنگ و غیر قابل توضیح می استعاره می

. وضعیت خدا نیز به همین منوال است منتها در شمول و اطالقی وسیع تربرتر از اراده انسان که در و با اي خدا احساسی است از انرژي

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com

Page 19: Www Irpdf Com(7593)

١٩

اي وجودي یابد که بیشتر از آنکه مسئله تمام هستی جریان میشود با او باشد پراگتیک است و عمالً در زندگی انسان وارد می

گردد، هم رقصد و در کل زندگیش جاري می گرید، می میافزاید، کوله اش می آموزد و هم بر انرژي تواضع را به انسان می

و اینها همه کاهد کشد و از خستگیش می رش را بر دوش میبااحساسی است که یک مؤمن نه به صرف ایمانش که به محض تجربه

شود که بازگویی آن یک جمله بیش نیست؛ احساسیش بدانها نائل می

اهللا نور السماوات و االرض

سان کند، مگر ان حال این تبیینی است که امنیت روانی انسان را تأمین میهاي مثبت خواهد؟ خدا استعاره استعاره است؛ جامع تمام انرژي چه می

اولین . هایی مهیب مأمن است کیهانی که کشتی روان انسان را در طوفاندر آغاز کلمه بود و باري که این تجربه کلمه شد خدا به وجود آمد چه؛

... کلمه خدا بود

i است) سوسیولوژیکی(و اجتماعی ) سایکولوژیکی(روانی ) بیولوژیکی(منظور نیازهاي جسمانی .

ii شامل بعد روانی و بیولوژیکی iii یا همان اجتماعی که بیشتر ارجاعی است به حافظه تاریخی که قانونی به نام عرف وضع کرده تا خوب و بدي

به جاي ضمانت عملی قانون حضور داشته باشد و مبناي اخالقی تفکر را به را در وجود نهادینه کند و همواره .شکل عام شامل شود

www.IrPDF.com

www.IrPDF.com